اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۱۹۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امر به معروف و نهی از منکر» ثبت شده است

جنگ در دبستان!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۱، ۰۸:۰۱ ب.ظ

photo_2022-10-31_18-53-34_eclf.jpg

 

وقتی فضای مجازی بیشتر از پدر و مادرها روی تربیت فرزندان نقش داشته باشد اوضاع بهتر از این نمی شود.

زمان ما بچه دبستانی می خواست خطایی کند و مثلا کاری یواشکی انجام دهد که نشان بدهد مردی شده و توان شیطنت بزرگانه دارد زور میزد عکس اوشین را گیرمی آورد؛ آن هم با لباس یقه بسته معروف به کیمونو و اصلاح مردانه موی سر که واقعا بیشتر شبیه به یک پسر جوان بود تا دختری جذاب که هوش از سر پسرها ببرد.

الان بچه ها به برکت فضای مجازی و همت فیلترشکن ها به راحتی به جدیدترین فیلمها و کلیپهای مثبت 18 دسترسی دارند که آسیب های فرهنگی آن را شما بهتر از من می دانید. یک نمونه اش همین وضعیت امروز بعضی دانشگاههاست با تعابیر و الفاظ زشت جنسی و آرمان در هم لولیدن یک مشت جوان تحریک شده شهوتی و بی عار که به اقتضای بستر غلط فرهنگی جامعه، یارای ازدواج هم ندارند.

مواد مخدر هم گویا وارد دبستانها شده آنگونه که در تصویر فوق می بینید مقامی مسئول دارد به این معضل و خطرات ناشی از آن اشاره می کند.

مدرسه قرار است محل درس و تربیت باشد آن هم در جامعه ای که حتی قبل از ورود اسلام، مملو از غیرت و شرافت و انسانیت بود. باید پذیرفت آموزش و پرورش ما در امور تربیتی و فرهنگی قصور فراوانی داتشه است. دردناک است که بعضی مسئولان این وزارتخانه، خودشان اقدام به تأسیس مدارس غیرانتفاعی با رویکرد آموزشی و پرورشی سالم و دینی می نمایند مثل مدارس فرهنگ و... در صورتی که این عزیزان سالها بر مصدر قدرت بودند و وظیفه داشتند اگر هنری برای تاسیس مدرسه تراز و سازنده دارند در همین مدارس دولتی تحت مسئولیت و مدیریت خود اعمال نمایند.

حذف دروس زائد و بی خاصیت، کاهش تعداد دانش آموزان در کلاسها، تربیت محور شدن همه دروس و ایجاد خلاقیت و پرورش نبوغ، پایش معلمان و دبیران و حذف آموزگاران کم کار یا بی اعتقاد، پررنگ سازی فعالیتهای فرهنگی و مذهبی با رویکرد روانشناختی و حساب شده و... از اموری هستند که باید در برنامه های وزارتخانه انسان ساز جمهوری اسلامی بیشتر مورد مداقه قرار بگیرند. بجنبید تا مدارس ما به پایگاه فرهنگی دشمنان دین و میهن تبدیل نشده است.  

photo_2022-10-31_18-53-24_1oyk.jpg

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آرمان علی وردی، علی خلیلی، محسن حججی، امتداد عاشورا

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۸ آبان ۱۴۰۱، ۰۹:۵۸ ب.ظ

عکس/ مربی جوان 21 ساله ای که با شکنجه آشوبگران شهید شد

 

امروز روز تولد حضرت شاه عبدالعظم بود اما دل و دماغ پست گذاشتن و تبریک نداشتم. خدا میداند چقدر دلم با عطر زیارت سیدالکریم در قبله تهران می تپد و هر بار مجالی دست داد خود و خانواده ام را از تبرک هوای قدسی حریم او بهره مند ساخته ام.

عبدالعظیم حسنی بالاتر از هر جهاد رزمی، - که البته دست به سلاح هم بود- در عرصه جهاد فرهنگی و معرفتی پیشتاز بود و بعنوان شاگرد برجسته ائمه عصر خود در حفظ و تقویت دین مردم کوششی بسیار داشت.

امروز آرمان علی وردی را در تهران تشییع کردند. همه برای غربت و مظلومیت این طلبه جوان اشک ریختند. باطن خبیث شکنجه گران او مانند تبار داعشی و سلفی شان بر همگان عیان شد. این طلبه، یک فعال فرهنگی بود که در حیطه تربیت کودک و نوجوان و ترویج احکام و معارف نورانی قرآن و فقه آل محمد (ص) اهتمام می ورزید. کسی می خواهد راه آرمان را ادامه دهد از کار فرهنگی و تربیتی غافل نشود.

استقامت این شهید را در فیلمی که شکنجه گران منتشر کردند دیدید. کتک میخورد اما التماس نمیکرد. یک جورهایی یاد غربت و مظلومیت طلبه شهید امر به معروف، علی خلیلی افتادم. یکماه قبل از شهادتش در حالی که حال بدی داشت و در بیمارستان بستری بود و ایام را به سختی و با درد سپری می کرد از او پرسیدم اگر بعد از این همه مدت و همه دردها و رنج هایی که از اصابت چاقو به گلویش تحمل نموده به همان صحنه و به همان لحظه بر گردد باز هم حاضر است در دفاع از ناموس مردم جلوی اشرار بایستد. با همان صدای نحیفش که به سختی نفس می کشید پاسخ داد اگر باز هم به آن شب برگردم در دفاع از ناموس مسلمین تعلل نمیکنم. از کاری که برای خدا انجام دادم پشیمان نیستم.

حوزه اگر می خواهد انقلابی باشد طلبه هایی مثل علی خلیلی و آرمان علی وردی که حججی های جنگ نرم هستند، تربیت کند تا در مسیر تبیین و صیانت از احکام شرع، لحظه ای دچار تردید و تعلل نشوند.

امروز در تصاویر خبری دیدم پرچم یا لثارات الحسین را بر فراز گنید احمد بن موسی شاهچراغ برافراشته اند. قطعا در خونخواهی از شهدای مظلوم اسلام ، اسرائیل و آل سعود و اذناب داخلی شان رنگ امان و آسایش را نخواهند دید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کلا حال میکنیم با دوگانگی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ب.ظ

رکابی

 

تصویر امروز دیدار دختر سنگ نورد با وزیر ورزش جمهوری اسلامی نمادی از سیاست دوگانه نظام در مواجهه با احکام و قوانین جاری است.

اگر دختری با همین سطح پوشش به خیابان برود مستحق تذکر و برخورد است.

اما در دیدار با وزیر، نه! درست مثل برخورد با بدحجابی اما آزاد گذاشتن اختلاط در دانشگاهها، یا صدور مجوز حضور خانمها برای تماشای مسابقات مردانه بخاطر فشار فیفا، انعکاس تصاویر خانمهای بدحجاب در ایام انتخابات، یا میدان دادن به سلبریتی ها به رغم شهرت در هنجارشکنی و دریدگی اخلاقی.

درست مثل منع مردم از استفاده از شبکه های اجتماعی و حضور پررنگ مسئولان در توییتر و تلگرام و...

درست مثل تاکید بر ساده زیستی و ترویج فرهنگ قناعت؛ اما تجمل گرایی مسئولان، ریخت و پاش ادارات، توصیه برای اشتغال و وام نورچشمی ها و آقازاده ها، اعزام سربازان بی کس و کار به نقاط خطرخیز و...

مانند بستن دهان منتقدان و برخورد با قانون شکنی های خرد و نادیده گرفتن تخلفات دانه درشت ها.

حرف و نقد به عملکرد ریاکارانه و متضاد مسئولان یکی و دوتا نیست. اما تاکید بر این نکته را لازم می دانم که نه حجاب، مساله اول کشور است نه کشف حجاب، دغدغه اصلی مردم.

این نزاع، ثمره ای جز انحراف از نیازها و مطالبات حقیقی مردم در اجرای عدالت و مقابله با فقر و فساد و تبعیض ندارد.

اسلامی که حجاب را واجب می داند، عدالت را نیز واجب شمرده است و رانت خواری و باند بازی و شکاف طبقاتی و هدر دادن بیت المال و غفلت از محرومان و... را نیز منکر شمرده است. این هم سیاستی دوگانه است که بخشی از اسلام را بپذیریم و بخشی دیگر را رها سازیم.

راستی این ورزشکار را که شتاب زده به دیدار وزیر بردید بازنده ای بیش نبود. لطفی کنید دخترهای محجبه ای که همین روزها مدال درخشان آسیایی کسب کرده اند را هم به دیدار وزیر ببرید لااقل مشوق بی حجابی محسوب نشوید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اصلاح خوب است اما برای همسایه!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۱، ۱۱:۱۹ ق.ظ

آرایشگاه مردانه یا پیرایشگاه

 

از طنزهای روزگار یکی اش همین است که انتقاد و نصیحت کسی را نمی پذیریم.

یا اصلا زیر بار نمی رویم و به توجیه و جدل متوسل می شویم.

یا اگر هم کم آوردیم و دستمان از بحث کوتاه شد بهمان بر می خورد و دور آن طرف را خط می کشیم.

بعد با همین رویه، از خدا می خواهیم زندگی مان را اصلاح کند، وضعیتمان را تغییر دهد، احسن الحال را برایمان رقم بزند...

وقتی خودمان تمایلی به اصلاح و تغییر نداریم و مقاومت می کنیم، از خدا چه توقعی داریم؟

ملیح ترش اما این است که  خودمان دیگران را هم نصیحت و نقد می کنیم و انتظار داریم بی کم و کاست و مقاومت و پرخاش و چون و چرا، بپذیرند و تسلیم شوند در مقابل هر آن چه گفتیم...!

جامعه ای که ما بخشی از آن هستیم اصلاح نمی شود وقتی خودمان اصلاح نشویم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزادی با طعم س ک س و خشونت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ق.ظ

تجاوز یک مغازه دار به چند زن / در تهران رخ داد !!! + فیلم

 

ما  هم طرفدار آزادی هستیم. اصلا امر به معروف و نهی از منکر یعنی ضمانت آزادی در اسلام که حکومتها معمولا دل خوشی از آن ندارند. ما طرفدار آزادی نشر افکار دین در شئون زندگی هستیم. طرفدار آزادی انتقاد از مسئولانی که دو دستی به میز و فیش حقوقی شان چسبیده اند و هر صدای نقد و ایرادی را به انضمام پرونده ای نفس گیر و نابودگر، خفه میسازند.

حزب الله به دنبال آزادی است، در عرصه داخل برای ترویج احکام وحی و انتقاد از مسئولان ناکارآمد و بی اعتقاد به مصالح ملت و امت، در عرصه بین الملل آزادی برای طرح اندیشه تمدن ساز اسلام و افشای ماهیت جهانخواران و نجات مستضعفان.

اگر آزادی بیان باشد مسئولی به خودش اجازه نمی دهد دنبال رانت و باندبازی و قبیله گرایی برود، کسی در قبال مرگ دهها نفر بخاطر سوءمدیریت صنعت خودروسازی بی تفاوت نمی ماند، فرصت سوزیهای دوره مدید سربازی نادیده انگاشته نمی شود، تبعیض و شکاف طبقاتی از بین می رود، شایسته سالاری جای رابطه بازی در امور مدیریتی قرار میگیرد، ازدواج و اشتغال جوانان به عنوان زیربنایی ترین کار فرهنگی حاکمیت نگریسته می شود و...

کلی حرفها و کارهای بر زمین مانده داریم که در قالب تحقق آزادی باید به دنبال آن باشیم.

شما شکمت سیر است که سطح آزادی را در حد چند وجب پارچه روسری پایین می آوری! روسری را برداری آزاد شده ای؟ سینه هایت را بیندازی بیرون و نیشخند مردان چشم چران را ببینی به آزادی رسیده ای؟ پسرها بغلت کنند آزاد میشوی؟ سلف دانشگاه مختلط باشد به آرمانت رسیده ای؟ بعد تو دم از نجات میهن و ملت می زنی در حالی که دغدغه ملت را نداری و درد مردم را نمی شناسی؟ خدایی اش تو مامور نیستی به این که مطالبات اصلی مردم را به انحراف و فراموشی بکشانی و دست رانت خواران و غارتگران بیت المال را چند صباحی دیگر باز بگذاری؟!

البته حاکمیت هم دارد چوب غفلت از نیازهای فطری و غریزی جوانان را میخورد. حاکمیتی که شعار تمدن سازی اسلامی می دهد اما به تبعیت از غرب، سالها وقت بچه های مردم را در آموزشهای طولانی مدت و گاه بی خاصیت مدراس و دانشگاه و سربازی هدر میدهد و حواسش به غلیان نیازها و شکسته شدن قبح گناه و بالا رفتن سن ازدواج و سرد شدن میل به تشکیل خانواده نیست و نمی داند مسئولیت پذیری جوان با تشکیل خانواده میتواند بسیاری از ناهنجاری ها و هرزگردی ها و بی هویتی های رایج در سطح جامعه را از بین ببرد باید هم تاوان پس بدهد و با انقلاب شهوت و سکس و خشونت مواجه شود. هر چند این وسط باز هم جوان های مردم هستند که برای دفاع از حیثیت اسلام و میهن بر میخزند و مقابل هوسرانی اوباش شهوت زده می ایستند و شهید و مجروح می دهند.

حواس نظام هست این چند ساله چقدر آمار زورگیری های خشن در جای جای کشور افزایش پیدا کرد؟ کدام اتاق فکر فرهنگی دنبال چاره ای برای از بین بردن بستر بی قانونی و خشونت و حرام خواری و... برآمد؟ حواس نظام به فضای مجازی و سیل شبهات و تخریبها هم نبود و حواسش نبود به سر و سامان گیری صدها خانه تیمی فساد که با سوءاستفاده از نیاز طبیعی وجنسی جوانان تحریک شده فضای مجازی، عملا به سازماندهی پنهان تیم های شورش و اغتشاش انجامید.

آقای جمهوری اسلامی! جوان مردم زن میخواهد! شوهر میخواهد! درست مثل آب و غذا و حمام و دستشویی، ازدواج هم یک نیاز طبیعی است که باید به آن توجه نشان داد. انسان باید بتواند در سنی که نیاز به تکامل دارد به خواسته مشروعش برسد و آرام شود. (لتسکنوا الیها...) بماند آدمی که مسئولیت خانواده روی دوشش باشد اینقدر سبک و جلف نیست که دست به خیزشهایی از سر عقده و حرص و شهوت بزند و از ناامنی بیزار است.

سالهای آموزش را کم و خلاصه کنید. به قول رهبر معظم انقلاب دروس زائد را حذف کنید. دوره سربازی را کوتاهتر کنید. زمینه اشتغال را هم تقویت نمایید. زمینه بسیاری از آشوبهای مجازی برخاسته از شهوت و وهم و بی قیدی برطرف خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قاتل پسر نسرین مقانلو کیست؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ مهر ۱۴۰۱، ۰۶:۱۴ ق.ظ

جسد پسر نسرین مقانلو در اتاق خواب | جزییات مرگ عجیب فرزند نسرین مقانلو لو رفت

 

چند روز پیش ارشیا پسر بزرگ نسرین مقانلوکه 26 سال داشت و در آمریکا درس می خواند، بعد از گذشت ده روز که برای دیدار با مادر به تهران آمده بود به طور ناگهانی بدرود حیات گفت.

نسرین مقانلو هنرمند سرشناس کشور درباره علت فوت ناگهانی فرزند جوانش گفت که او داروهایش را مصرف کرده و برای استراحت به اتاقش رفته بود که چشم از دنیا فروبست. درباره پرونده پزشکی او توضیح داد که چند سال قبل به دلیل تصادف و صدمه ای که به سرش وارد شد به بیمارستان رفت و پزشکان او را از ناحیه مغز مورد جراحی قرار دادند.

این اتفاق در همین روزهایی رخ داد که مرگ ناگهانی مهسا امینی که از قضا مقابل دوربین بود باعث ایراد اتهام به نیروی انتظامی گردید و شائبه ضرب و شتم او را دامن زد و با میدانداری اشرار مسلح، خسارتهای هنگفتی به بار آورد و جوانانی را به خاک و خون کشاند، در حالیکه او نیز در سالهای گذشته از ناحیه سر به دلیل عارضه ای عمل جراحی داشت و دارو مصرف می کرد.

کسی مدعی نیست نیروی انتظامی یا هر مجموعه دیگری پاک و مبرای از خطاست. اساس تشکیل دادگاه ویژه روحانیت، دادگاه انتظامی قضات، دادسرای ویژه نیروهای مسلح و دیگر نهادهای نظارتی و حفاظتی درون سازمانی دقیقا موید این مساله است که امکان بروز تخلف و فساد در هر دستگاهی وجود دارد.

فراتر از هر شنیده و ادعایی خود شاهد بعضی کجرویها در بعضی نهادها و توسط معدودی از عناصر بی جنبه و خودسر یا نفوذی بوده و زبان و قلم به انتقاد گشوده ام و بابت آن به دادگاه نیز کشانده شدم.

اما دو نکته را از باب انصاف نباید از نظر دور نگاه داشت:

اولا در ماجرای مرحومه امینی هیچ قرینه و دلیل و شاهدی حاکی از سوءرفتار با وی به دست نیامده است.

دوم اینکه بر فرض هم اگر ثابت میشد ماموری خاطی با او برخوردی نابجا داشته و در مرگش دخیل بوده به هیچ وجه نمیتوانست دلیلی بر تعطیلی حکم وجوب حجاب یا گشتهای موسوم به ارشاد باشد. آیا خطای پزشک یا قاضی با مامور شهرداری و... دلیلی بر تعطیلی بیمارستانها و دادگستری ها و شهرداری ها و... است؟ عزیزانی که تمدن را در غربزدگی میجویند آیا دیده یا شنیده اند خطای مامور پلیس آمریکا و فرانسه و... باعث تعطیلی گشتهای پلیس شده باشد؟

و البته باز هم تاکید بر این مهم را لازم میدانم که اسلام مجموعه ای از احکام اجتماعی و حکومتی و واجبات و محرمات است که وجوب حجاب، جزیی از آن به شمار می آید. به یقین حرمت رانت و ویژه خواری و مفاسد اقتصادی و تبعیض و وجوب توجه به زیرساختهای معیشتی و فرهنگی و زمینه سازی برای اشتغال و ازدواج و تحقق عدالت اجتماعی و ... نیز اجزای دیگر این کلیت دینی هستند که نباید مورد غفلت مسئولان واقع شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشروعیت مسئولان مشروط به اجرای عدالت است

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۷ ب.ظ

هر چه که فضا به سمت آرامش پیش برود و گرد و غبار فتنه و آشوب فرو بنشیند شرایط بهتری برای نقد اساسی ضعفها به وجود می آید.

ما از اساس نظام اسلامی و حاکمیت دینی که خون آورد شهداست دفاع میکنیم اما نقدهایی جدی به عملکرد و تصمیمات بسیاری از مسئولان و نهادها داریم.

خیلی از کارها باعث انقلاب زدایی یا انقلابی زدایی شده و بدنه مردمی نظام را نسبت به صداقت و سلامت مسئولان دچار تردید و شبهه نموده است. در مطالب پیشین به مثالهایی در این خصوص پرداخته ام.

هر رفتار و تصمیمی که باعث تزلزل در ایمان مردم نسبت به مشروعیت نظام شود، همچون ایجاد شکاف طبقاتی، بدرفتاری با مردم، رانت و اختلاس و تبعیض و... حرکتی در خلاف جهت گرایشات اصیل انقلاب اسلامی است.

تلقی اشتباه از اوجب واجبات بودن حفظ نظام و تقلیل مفهوم نظام اسلامی به میز مسئولان، گفتمان عدالت طلبی را مهجور قرار داده است. وقتی نیروهای معتقد و منتقد نتوانند به مطالبه گری بپردازند، دشمن میداندار این عرصه شده و ضعفهای مسئولان و بستگان و وابستگانشان را به حساب اصل نظام و حاکمیت دینی میگذارد.

به نفع نظام اسلامی است که علم مطالبه گری و عدالتخواهی در دست بسیجیان مومن انقلاب قرار داشته باشد. نباید بخاطر حفظ میز مسئولان به تقابل با منتقدین انقلابی پرداخت. نیروی انتظامی، قوه قضاییه، دادگاه ویژه روحانیت، وزارت اطلاعات یکبار دیگر نحوه برخورد با بچه های حزب اللهی و ارزشی منتقد را مرور کنند.

مسئولان نظام قدر بچه های کف میدانی و خط مقدمی انقلاب را بدانند. این بچه های پاپتی بسیج همواره مظلوم بوده اند و بار اشتباهات نهادها و مسئولان بالاشهر نشین را تحمل کرده اند.

حرفهای بسیاری در این رابطه وجود دارد که با آرام تر شدن فضا باید مورد توجه قرار بگیرد.

خیلی خلاصه بخواهم عرض کنم معتقدم اتفاقات اخیر به نوعی حاصل شورش نظام (دیوانسالار) بر ضد انقلاب اسلامی است. مسئولان و نهادهایی که احساس میکنند اداره نظام ربطی به مبانی انقلاب ندارد، آقازاده هایشان را به خارج میفرستند، حقوقهای نجومی میگیرند، در مقابل تبعیض و بی عدالتی در استخدام و آموزش و تحصیل و سربازی و ... بی تفاوت هستند، تیشه به ریشه انقلاب میزنند و دردمندانه اینکه میز خود را مساوی با نظام میدانند و به کمک نهادهای امنیتی و قضایی از هیچ اقدامی برای ساکت نمودن منتقدان انقلابی کوتاهی نمی ورزند.

نظام دیوانسالار ما مدتهاست که انقلاب و انقلابی ها را رها کرده به دامن سلبریتی ها و اوباش فرهنگی پناه آورده تا چند صباحی آسوده تر به حیات مادی خود ادامه دهد؛ اما اکنون که مورد هجمه سلبریتی های دلقک قرار گرفته باز هم همان بسیجیان بی ادعا هستند که به دادش رسیده اند. بسیجی هایی که مرغ عروسی و عزای مسئولان فربه و پرادعا هستند و همواره در غربت و مظلومیت به سر می برند.

غریبه که نیستید، با شما شرط میبندم آبها که از آسیاب بیفتد، دوباره نظام با همین سلبریتی های شورشگر به بهانه حفظ مصلحت میسازد و میلیارد میلیارد به حسابشان پول میریزد و دوباره همین بسیجی ها میروند زیر ذره بین که مبادا باز دور هم جمع شوند و دست تزویر بعضی نورچشمی های یقه سفید شکم گنده را با شعار مطالبه گری و عدالتخواهی رسوا نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منتقدیم؛ اما معتقد!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۵۵ ب.ظ

                                                   فوت ۱۷ نفر در ناآرامی‌های اخیر

 

با بعضی دوستان تماس می گرفتم که همت کنند و بیایند وسط. بعضی ها می آمدند، بعضی ها عذری داشتند، بعضی اما بهانه می آوردند و شبهه داشتند که فلان کار را قبول نداریم، فلان جا ظلم شده و...

می گفتم: ببین عزیز دل برادر!

تو اگر داری پشت گوشی تلفن حرف از ظلمی و عیب و نقصی می زنی، من را که خوب می شناسی، همیشه فریاد زده ام و با صدای بلند اعتراض کرده ام. چند نهاد و دستگاه تا به حال از من شکایت کرده و پایم را به دادگاه کشانده اند؟ چند بار و چند جا با تماسی ناشناس از سوی برادران همیشه در صحنه، موقعیت و شغلی را از دست داده ام؟ با من از ظلم و نقد مسئول و نظام و میز و قدرت و فساد دیگران صحبت نکن. تو هر چه از بعضی نقص ها و ستم ها در هر گوشه ای سراغ داری، نام ببر تا من چند تای دیگر هم خودم بگذارم رویش که نشنیده باشی!

همین نیروی انتظامی، همین سپاه هم از من شاکی بوده اند. آن که مرا می شناسد می داند. بعضی امام جمعه های درپیتی بیسواد و قبیله گرا شاکی من نبودند؟

الان اما اصلا قرار نیست ما بخاطر دفاع از فلان مسئول و فلان نهاد به میدان بیاییم. طرف حساب ما خداست و موضوع بحث ما دفاع از احکام خدا. الان پای اصل نظام و آبروی اسلام و خون شهدا وسط است. حقیقی ترین منتقد نظام همین ما حزب اللهی ها هستیم که باور داریم هر جا عیب و ضعفی هست بخاطر فاصله گرفتن از آموزه های دین است. هر جا فسادی رخ داده علتش نفوذ عناصر دو رو و بی اعتقاد و تعطیلی فریضه نهی از منکر و فقدان نظارت عمومی بوده است.

ما اما سر نظام اسلامی واصل حاکمیت دینی و غیرت الهی و ارزش های انسانی مکتب وحی با کسی شوخی و تعارف نداریم.

منتقدیم و معتقد. با اختلاس مخالفیم، با رانت خواری مخالفیم، با شکاف طبقاتی مخالفیم، با تبعیض و بی عدالتی مخالفیم و...؛ اما آشوبگری را هم بر نمی تابیم.

هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سرش شکست اما سر شکسته نشد!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ مهر ۱۴۰۱، ۰۷:۴۲ ب.ظ

سرش باند پیچی شده بود. پس گردنش جای خراش های ممتد، خودنمایی میکرد. کبودی دستها از پیراهن آستین کوتاهش نمایان بود.

چند نفر ریخته بودند روی سرش. با سنگ و چوب او را می زدند. زمین می افتاد و بلند می شد. آخرین سنگ را دختری بیست و چند ساله به سرش کوبید که دیگر نقش خاک شد و اگر دوستانش نمی جنبیدند معلوم نبود چه فاجعه ای انتظارش را می کشید.

اینها را تعریف می کرد با لبخند ملیحی که روی صورتش نقش بسته بود.

دوباره آمده بود وسط بچه ها؛ درست یک شب بعد از کتک سنگینی که خورده بود. دلش نیامد بچه ها را تنها بگذارد. همان شب یکی از اوباشی که ناجوانمردانه به او حمله کرده بود دستگیر شد. گفت می روم رضایت می دهم؛ جوان بود و فریب خورد و غلطی کرد. کاش بفهمد که اعتراض با اغتشاش و تخریب اموال مردم و حرف شنوی از دستگاه دشمن تفاوت دارد.

شغلش را پرسیدم. کارگری ساده و موقت بود. گفت فکر نکنید اوضاع به کام من است که به میدان آمده ام. نیروی هیچ نهاد و ارگانی نیستم. بسیجی ام. درد کشیده ام و به خیلی از کاستی ها و بی عدالتی ها اعتراض دارم؛ اما خون شهدا و آبروی نظام و اسلام خط قرمز من است. ما مجیز گوی مسئولین نیستیم. هدف ما دفاع از آرمانهای امام و آقا و شهداست که در هیاهوی غفلت مردم و مسئولان در حال فراموشی است. این انقلاب را ساده به دست نیاورده ایم که راحت از دست بدهیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهسا، شلیر، میترا و دیگران!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۵۱ ق.ظ

عدالت ترمیمی راهی نوین برای اجرای عدالت

 

هم تعصب برای دفاع چشم و گوش بسته از نیروی انتظامی یا هر نهاد و مجموعه ای دیگری اشتباه است هم حمله ناآگاهانه و موضع گیری احساسی علیه آنها.

نیروی انتظامی گاهی در مواجهه با مردم اشتباهاتی داشته که قابل دفاع نیست گاهی هم مورد هتک و وهن و اتهام قرار گرفته و مظلوم واقع شده است.

نکته اساسی در ماجرای اخیر مرحومه امینی که قطعا باید مورد بررسی کارشناسی قرار بگیرد، ماهی گیری لاشخورهای سیاسی و مغرضی است که هیچ گاه انگیزه ای برای دفاع از مظلوم نداشته و تنها زمانی اشک تمساح جاری می سازند که نفعی سیاسی و جناحی برایشان داشته باشد. این شامورتی بازی ها البته در نهایت باعث غبارآلود شدن فضا و عدم توانایی در ارائه بحث منطقی برای تشخیص حق و برجسته سازی اولویتهاست.

و حرف اساسی دیگر این که حجاب قطعا واجب شرعی است و دولت اسلامی وظیفه دارد زمینه و مظاهر فساد را از بین ببرد؛ اما یادمان نرود اسلام ابعاد دیگری هم در عرصه اجتماع و حاکمیت دارد که اجرای آن نباید مغفول بماند.

بانک های ما در خدمت مستضعفین نیستند.

اعزام غیر ضروری به خدمت بلند مدت سربازی و اتلاف وقت جوانانی که باید دنبال کسب و کار و تشکیل خانواده باشند و گاه تحقیر شخصیت شان با آموزه های دین سازگار نیست.

طولانی بودن سالهای تحصیل و غیر مفید بودن بعضی دروس که منجر به فرصت سوزی و تأخیر در ازدواج و زمینه سازی فساد وتغییر سبک زندگی می شود.

بی عدالتی در آموزش و برتری دادن به کسانی که پول بیشتری دارند.

بی عدالتی در امور اقتصادی و پزشکی و قضایی.

شکاف طبقاتی.

ترویج فرهنگ مصرف گرایی و ایجاد عقده های اجتماعی بواسطه تبلیغات فریبنده کالا.

رانت استخدامی نورچشمی ها.

بی توجهی به حفظ حقوق منتقدان و عدم رعایت اصل آزادی بیان نسبت به آمران به معروف و ناهیان از منکری که حیطه مسئولان را خطاب قرار می دهند.

و ... هم از مظاهر و مصادیق احکام اجتماعی و حاکمیتی دین است که عدم توجه به آن توسط متولیان اداره جامعه دینی، صداقت آنها در مواجهه با معضل بدحجابی را زیر سوال میبرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر با سطح فکری رضاشاه، دین دار شویم!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۳۰ ق.ظ

 

من اتفاقا موافق اجباری بودن حجاب هستم و از این روهمواره نهی از منکر را لازم شمرده ام. اصلا هم این منطق را قبول ندارم که چون در جایی بخور بخور و اختلاس صورت می گیرد پس باید بی حجابی را رها کرد و ... هر تخلفی کوچک یا بزرگ در جای خود قابل بررسی و پیگرد است . اما چند نکته مهم را میخواهم در خصوص اقدام ناگهانی برای برخورد با بدحجابی متذکر شوم.

 حجاب قرار است مقدمه عفاف باشد. کسی که عفت نداشته باشد اما حجاب ظاهری اش را حفظ کند عقب تر از کسی است که از نظر پوشش دچار نقص است اما عفیف است و وقار و متانت خود را پاس می دارد.

یکی از مهمترین علتهای مخالفت ما با بدحجابی، جلوگیری از اشاعه فساد و تحریک قوای جنسی است. البته حجاب فلسفه های مختلفی دارد؛ از جمله حفظ کرامت زن به عنوان یک انسان و نه ابزار تفریح، تقویت بنیان خانواده به منظور ارتقای سلامت جامعه و ...

برخورد با معضل بدحجابی بسیار دیر آغاز شد که البته باز هم به نظر می رسد جدیت لازم در آن به چشم نمی آید. سال های سال به بهانه دروغین حفظ اساس نظام، از برخورد با بدحجابی اجتناب گردید. بماند که خانواده های شماری از دست اندرکاران نیز از حجاب رویگردان شده اند و بالطبع انگیزه متولیان برای رفع این ناهنجاری به ضعف گرایید.

در خصوص کم کاری های فرهنگی پیرامون تبیین فلسفه حجاب نیزبه اندازه کافی سخن به میان آمده و حرف جدیدی باقی نمانده است.

حالا می ماند این نکته که آیا نگاه نظام اسلامی به مقوله حجاب واقعا از باب مقدمه سازی برای رعایت عفاف است یا صرفا در چنبره سامان دهی به نوع پوشش منحصر مانده است؟

درست در شرایطی که اخبار و تصاویر متعدد پیرامون درگیری های ایجاد شده از تقابل ماموران انتظامی با مردم یا مردم با مردم بر سر حجاب در حال دست به دست شدن است، نظام اسلامی برخلاف نظر صریح مراجع و صرفا بنا بر فشار یک نهاد ورزشی بین المللی می پذیرد که خانمها هم برای تماشای مسابقه فوتبال وارد استادیوم ورزشی شوند. بخش اعظمی از این خانمها اساسا اهل مراعات حجاب نیستند و تصاویر به دست آمده نشان می دهد به شدت هم مستعد همراهی با شعارهای دور از ادب و ضداخلاق مرسوم در سکوهای تماشاگران هستند.

مردم این صحنه ها را می بینند و درباره میزان صداقت نظام در اجرای احکام دین و تقابل با بدحجابی دچار تردید می شوند.

در مقطع تحصیلی دانشگاه که سن دانشجویان اقتضای تشکیل خانواده و اشباع گرایش های درونی اعم از فطری و غریزی را دارد، کلاس های درس به شکل مختلط برگزار می شود. برگزاری مجازی کلاس های درس امکان ارتباط غیر رسمی دانشجویان را به شدت افزایش داده و مشکلاتی را برای بعضی خانواده ها رقم زده است. در حالی که اتفاقا در این سن باید از عناصر محرّک غریزی جوان مراقبت بیشتری به عمل آید.

سواحل و تفرجگاهها به حال خود رها شده اند. در سواحل دریای خزر بارها شاهد اختلاط و بی عفتی بوده ایم و طرح های سالم سازی هیچ گاه جایگاه جدی و رسمی در نگاه مردم و مسئولان نداشته اند.

فضای مجازی و به طور اخص، اینستاگرام، محملی برای شکل گیری انواع مفاسد اجتماعی و عفت فروشی است و گویا با توجه به درآمدی که دولتها از فروش بسته های اینترنت دارند و سهم چشمگیر اینستا در مصرف اینترنت، اراده ای برای سامان دهی به فضای مجازی دیده نشده است.

یکی از مهم ترین عوامل تهدید کننده سلامت و عفاف جامعه، تأخیر در ازدواج و شکل گیری خانواده است. چه عواملی باعث این تأخیر است؟ علاوه بر مشکلات معیشتی و اشتغال و آداب و رسوم غلط، طولانی بودن دوره تحصیل را باید مهمترین عنصر ظهور این معضل درنظر گرفت. با این که کارشناسان متعددی در سال های اخیر بر این امر صحه گذاشته اند که جوان در محدوده سنی بیست الی بیست و پنج سال نیاز و شوق به تشکیل خانواده دارد؛ اما به دلیل طولانی بودن سال های تحصیل و اخذ مدرک و گذران دوره نظام وظیفه و... سن جوان به حدود سی سال می رسد و علاوه بر بی میلی نسبت به تشکیل خانواده در مواردی قبح گناه نیز برایش شکسته شده است؛ باز هم متولیان فرهنگی جامعه حرکتی برای اصلاح زیربنایی این روند غلط از خود نشان نمی دهند. در حالی که هیچ برنامه فرهنگی بدون توجه به نیازهای واقعی انسان ها اساسا نمی تواند برنامه فرهنگی لقب بگیرد.

از این دست مثالها که نشان می دهد برنامه جامعی برای تقویت سلامت اخلاقی جامعه وجود ندارد یکی و دوتا نیست.

یکی از بزرگترین اشتباهات رضاخان این بود که گمان می کرد پیشرفت و ترقی غرب به خاطر نوع پوشش و اختلاط آنها بوده است. برای همین به جای توجه به فن و علم، در سطح باقی ماند و به تقابل با حجاب و عمامه و روضه و ... پرداخت.

ما هم اگر به جای نگاه عمقی به سبک و تمدن دینی، ممحض در ظواهر و نوع پوشش شویم و از سایر بایسته های اصیل غفلت ورزیم، از نظر بینش و سطح تحلیل و درک عقلی تفاوت چندانی با رضاشاه بی سواد نخواهیم داشت.

درست مثل اینکه گمان کنیم اسلامی شدن بانکها یعنی پیدا کردن راه توجیه شرعی برای دریافت سود، استخدام نیروهای متدین یا حتی حضور روحانیون در شعب و... در حالی که اساس روند بانکداری، حرکتی در راستای تقویت نظام سرمایه داری و شنا بر خلاف سمت و سوی جامعه عدل اسلامی است.

یا اینکه شهرسازی اسلامی را به معنای ساخت چند مجسمه و یادمان مذهبی تعبیر کنیم و ...

اسلامی سازی ظواهر قطعا مهم است؛ اما قرار شد باور کنیم اسلام برای همه شقوق زندگی فردی و اجتماعی و حاکمیتی برنامه دارد و وظیفه ما استخراج و پیاده سازی آن است. تمدن اسلامی تنها در صورتی محقق خواهد شد که سبک زندگی دینی را منحصر به مردم ندانسته و بپذیریم که حاکمیت در تمام شئون خود باید منطبق بر احکام دین حرکت کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تابوی "من"

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۷:۴۷ ق.ظ

 

وقتی به توی مذهبی بگن غیبت حرامه بهت بر بخوره من طلبه رو نصیحت کنن ناراحت بشم به دانشجوی متدین بگی تقلب جائز نیست بلاکت کنه و... نباید عجیب باشه که یه غیرمتدین هم بابت نهی از منکر به پرخاشگری رو بیاره. انگار همه ما از تذکر میرنجیم و البته همه ما هم مطالبه گریم و فکر میکنیم دیگران به وظیفشون درست عمل نمیکنن.

 

اغلب کسایی که مرتکب سرقت یا تخلف اجتماعی میشن معتقدن جامعه به اونها ظلم کرده و میخوان حقشونو پس بگیرن.
مواظب باشیم وقتی دلایل شکست یا عقب افتادگی خودمونو میشماریم و همش رو میندازیم گردن جامعه یادمون نره خودمونم بخشی از جامعه هستیم. اگر شهامت نداریم از خودمون انتقاد کنیم لااقل تجاوز به حق دیگرانو موجه ندونیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

..................

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۱، ۰۹:۵۹ ق.ظ

یکی از اشتباهات شورای سیاستگزاری ائمه جمعه این است که سطح کار امام جمعه را در حد فعالیت سازمان تبلیغات می داند و با نگاه حجمی و تجسمی به کارکرد امام جمعه، عملکرد او را با معیار "گزارش کار" محک می زند.

فارغ از هزینه هایی که بابت تهیه عکس و گزارش و شانتاژ خبری فعالیت های بعضی ائمه جمعه هدر می رود، در این رویکرد جایگاه پدری و نفوذ معنوی امام جمعه به عنوان عالم انقلابی شهر و نه کارمند دستگاه تبلیغی نظام نادیده انگاشته می شود. چه بسا امام جمعه ای که با نفوذ کلام و نفس حق و اعتبار اخلاقی خود منجر به تقویت باور مردم نسبت به حاکمیت دینی شود؛ اما با خط کشی که شورای سیاستگزاری دست گرفته گویا دیگر بنا نیست امثال دستغیب و مدنی و اشرفی و قاضی گزینه مناسبی برای تصدی این جایگاه توحیدی و نه سنگر توجیه المسائل باشند.

خب حالا فرض را بر این بگذاریم که هر امام جمعه ای بیشتر مراسم و محفل و تجمع و برو بیا داشته باشد از همه موفق تر است. امام جمعه برای تأمین خواسته شورا در برگزاری چنین برنامه هایی باید از چه راهی بودجه مورد نیاز را تأمین کند؟ ستادهای نمازجمعه بودجه قابل اعتنایی برای برگزاری مراسمات خیره کننده ندارند.

امام جمعه برای تأمین نیازهای مادی دفتر و ارائه گزارش کار یا باید دستش را جلوی مسئولین دراز کند یا مقابل سرمایه دارها.

این هر دو منبع تأمین بودجه نمازجمعه، دست و پا و بعبارت دقیق تر زبان امام جمعه را در مقابل بعضی کژروی ها خواهند بست. کمتر پیش می آید کسی که نمک گیر این و آن است بتواند تکلیف نهی از منکر خود را نیز در صورت لزوم ادا کند.

این گونه است که سرمایه دارهای نوکیسه و گاه متهمین اقتصادی که در منظر عموم بدنام هستند به دفتر و دستک امام جمعه راه پیدا می کنند. کمترین ثمره این اتفاق ایجاد فاصله بین جوانان آرمانگرا وانقلابی با صفوف نمازجمعه است وقتی می بینند نه تنها صدای عدالت طلبی آنها از تریبون نمازجمعه پژواکی ندارد بلکه شائبه زد و بند بزرگان با تضییع کنندگان حقوق مردم نیز در اذهان تقویت شده است.

حالا فرض کنید این وسط چند نفر هم بخواهند نسبت به امام جمعه انتقاد و نهی از منکر کنند. شوراهای تأمین که داد و ستد خوبی با ائمه جمعه دارند در اختیاری فراقانونی می توانند برخورد فوری و چکشی با منتقدین را به اتهام اخلال در نظم یا مثلا تضعیف نظام اسلامی و تشویش اذهان عموم و... تصویب نمایند و... الفاتحه!

بعبارت دیگر ضعف سیستم سیاستگزاری و نیز اختلال در سیستم نظارتی کار را به اینجا رسانده که حتی فعل غلط بعضی مسئولین، موجّه جلوه می کند اما واکنش درست و غیرت دینی مومنین، مورد نکوهش و تعقیب قرار می گیرد. از مواردی است که جای معروف و منکر عوض شده است.

این اتفاق ناخوشایند و ناامید کننده صرفا محدود به بعضی ائمه جمعه نیست. گاه مشاهده می شود بعضی نهادها نیز برای تأمین هزینه فعالیتهای فرهنگی یا انقلابی خود نمک گیر و مدیون نوکیسه ها و متهمان فساد اقتصادی می شوند. شاید توجیه عزیزان این باشد که با هر وسیله ای در حال تقویت جبهه انقلاب هستند؛ اما فارغ از تأثیر سوءمعنوی پولهای کثیف، یأس و سرخوردگی نیروهای انقلابی از پررنگ شدن نقش عناصر زالو صفت نمی تواند به نفع انقلاب تلقی شود. چه بسا که عبدالباقی ها و عبدالله عبدی ها و شهرام جزایری ها و حسن زاده ها و... از دامن همین منش و نگرش، اوج یافته و خسارتهایی هنگفت بر گرده اعتبار نظام اسلامی تحمیل نمایند. نوکیسه ها رگ خواب بعضی خواص را خوب پیدا کرده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره حجت الاسلام عبدالعلی زاده، زندانی عدالتخواه!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۴:۵۰ ب.ظ

64fc6ba2-5855-45fe-b6c3-3b1e686aec4b_ehsw.jpg

 

آن گونه که به من گفته اند حجت الاسلام عبدالعلی زاده مقیم شهر تهران است که برای کارهای جهادی و تبلیغی به فرخ شهر در استان چهارمحال می رود. آن جا متوجه می شود شهردار دارای مشکلاتی است و شروع میکند به انتقاد و انتشار مطالبی در نقد کارهای او. گویا پرونده ای هم در این باره برای شهردار تشکیل می شود. بعضی ها هم به این طلبه جوان می گویند صبر کن دولت روحانی که برود به پرونده اتهامات او رسیدگی خواهد شد.

عبدالعلی زاده صبر نمی کند و به انتقادهایش ادامه می دهد. پرونده ای برای او با شکایت شهردار تشکیل می شود. در دادگاه ویژه روحانیت تهران به اتهام نشر اکاذیب محکوم به تحمل یکسال و اندی حبس می شود. آن طور که شنیده ام به زندان اصفهان منتقل می شود. از او می خواهند از شاکی طلب بخشش و رضایت کند اما مصمم باقی می ماند که الا و لابد باید به موارد افشا شده پیرامون عملکرد شهردار فرخ شهر رسیدگی شود. می رود به زندان.

خبر حالا درز پیدا کرده و رسانه ای شده است. عده ای از طلاب عدالتخواه از قم و نقاط دیگر به میدان آمده اند و در فضای مجازی به انتقاد از نماینده ولی فقیه در استان چهارمحال و ستاد احیای امر به معروف این استان پرداخته اند که چرا پشت این طلبه بسیجی در نیامده اند؟ آنها جواب قانع کننده ای نداشته اند و گویا مبنایشان همان تلقی غلط و کهنه رایج در شهرستان هاست که نظام یعنی میز مسئولان!

موج دیگری از انتقادها متوجه دادگاه ویژه روحانیت شده، دادگاهی که هنوز دادستان آن شخص آقای رییسی رییس جمهور کشورمان است. منتقدان می پرسند چرا دادگاه در تقابل با نیروهای انقلاب چنین سختگیرانه حکم صادر می کند؟

من اخیرا برای بار چندم راهی دادگاه ویژه شده ام. به نسبت گذشته منطقی تر رفتار میکنند اما هنوز در مواردی مرتکب رفتارهای خلاف قانون می شوند. طعم تلخ تأثیرپذیری از سفارش صاحبان قدرت هم هنوز حلقوم مشتریان عدالتخواه این دادگاه را می آزارد.

حالا می گویند برخلاف وعده نخستین مسئولان، شهردار فرخ شهر نه تنها عزل و برکنار نشده بلکه در شورای جدید هم بعنوان شهردار انتخاب شد و در دولت جدید هم صلاحیتش تایید گردیده است.

این یعنی طلبه عدالتخواه قصه ما سراغ بد کسی رفته است. طرف سیمش به همه جناح ها وصل است.

می ماند این سوال برای تاریخ که چرا پیش از آن که به اتهامات طرح شده پیرامون این مسئول خرد رسیدگی شده و حکم برائت یا محکومیتش صادر شود ابتدا فرد منتقد را به مجازات رسانده اند؟

طلبه های عدالتخواه قرار است به طور جدی پیگیر وضعیت عبدالعلی زاده باشند و تا آزادی او آرام نگیرند. به نظر این بار هم دادگاه ویژه هزینه ناخوشایندی روی دست نظام باقی گذاشته است.

غیر از استورهای ناپایدار، این نخستین متنی است که درباره بازداشت حجت الاسلام عبدالعلی زاده منتشر شده و تحویل موتورهای جستجوگر مجازی می شود. بی شک نقص های احتمالی در متون بعدی از سوی این قلم یا سایر فعالان اصلاح و تکمیل خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره چرایی ضعف و انحراف بعضی ائمه جمعه

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۴:۳۵ ب.ظ

نماز جمعه این هفته در مراکز استان‌ها اقامه نخواهد شد

 

جایگاه امامت جمعه می تواند یک موقعیت استثنایی و فرصتی بی بدیل برای ایجاد جامعه کوچک و منظم دینی در نقاط مختلف کشور باشد.

یک نکته را همین اول بحث باید مشخص کرد. برخلاف تلقی و وانمود عامیانه یا سازمانی، نمازجمعه دستاورد انقلاب اسلامی نیست و در زمان رژیم طاغوت هم افرادی به عنوان امام جمعه در شهرهای مختلف منصوب شده و در نمازهای جمعه علاوه بر ایراد نصایح کلی مذهبی به دعاگویی و تحکیم موقعیت شاه نیز مبادرت می ورزیدند.

با این وصف ناگفته پیداست نمازجمعه می تواند مانند چاقو در کاربرد خود دارای وجوه مختلف خیر و شرّ باشد.

واضح تر از این باید گفت: نمازجمعه به خودی خود نمی تواند در راستای اهداف انقلاب و خدمت به اسلام ناب محسوب شود. از باب شرف المکان بالمکین هم که شده اگر امام جمعه با رفتار و گفتار خود (تاکید می کنم هم رفتار هم گفتار)مردم را به مبانی اسلام و انقلاب امیدوار سازد می توان سنگر او را سنگر انقلاب دانست؛ اما اگر امام جمعه دغدغه منافع فردی و باندی را داشته و به رغم داد و فریادهای ظاهر فریبانه انقلابی، در طریقت طاغوت مدرن و مقدس! قدم بردارد و فامیل بازی و قبیله گرایی و زد و بند با مفسدان و سکوت در قبال تضییع حقوق ضعفا و دخالت در عزل و نصب ها و تکبر و دو رویی و ... را وجهه همت خویش سازد در مسیر استکبار و ضدیت با انقلاب اسلامی قرار دارد البته در نقاب تزویر و تقدس.

متأسفانه گاه شنیده می شود که موقع انتصاب امام جمعه، به صورت درگوشی به او تذکر می دهند که وقتی به حوزه مسئولیت و امامت خود رفتی کار به کار مسئولان نداشته باش و ...

این نگاه پاستوریزه و کارمندی و تفریطی به جایگاه امامت شهر در حالی است که از روشن ترین تکالیف امام جمعه تولیت بر امور حسبی و بر زمین مانده جامعه اسلامی به خصوص مقوله امر به معروف و نهی از منکر است و کیست که نداند از نگاه اسلام و تأکید برجسته مقام معظم رهبری بالاترین وجه امر به معروف و نهی از منکر در حوزه مسئولان و صاحبان قدرت تعریف و عملیاتی می گردد. به عبارت دقیق تر به جای انذار مطلق امام جمعه از ورود به حریم مسئولان و مدیران تنها باید نسبت به سیاسی کاری و دخالت های غیر مرتبط با رسالت امر به معروف و نهی از منکر هشدارهای پیشگیرانه را بیان نمود.

مردم امام جمعه را -چون با واسطه یا بی واسطه منصوب ولی فقیه است- جانشین و نماینده رهبری در جغرافیای مسئولیت خود می دانند. نماینده رهبر یعنی نمایش گر سلوک فردی، جمعی، فکری و عملی رهبر.

قابل کتمان نیست که بخش قابل ملاحظه ای از ائمه جمعه در طول تاریخ انقلاب اسلامی توانسته اند از عهده این مسئولیت خطیر به خوبی برآمده و جلوه هایی زیبا از شخصیت مطلوب و معقول ولی فقیه را در مختصاتی کوچک تر به نمایش و تأیید عموم برسانند.

اما

درباره ائمه جمعه ای که نتوانسته اند در اندازه مطالبات و انتظاراتی که از این جایگاه وجود دارد ظاهر شوند دستکم باید دو نکته را در روند آسیب شناسی دستگاه ولایت مورد توجه قرار داد.

الف- امام جمعه هیچ ردیف بودجه مشخص و مطمئنی برای فعالیت ندارد. این نقیصه در حالی است که مردم اعم از نیازمندان و یا فعالان انقلابی و جهادی و فرهنگی انتظار دارند از دفتر امام جمعه دست خالی بیرون نرفته و با رجوع به وی به عنوان کسی که دارنده بالاترین منصب سیاسی و مذهبی شهر است بتوانند بخشی از ملزومات مادی مورد نیاز خود را تأمین نمایند.

گاه خود امام جمعه هم تصمیم می گیرد فعالیتی فرهنگی یا خیرخواهانه را در راستای تحکیم جایگاه امامت جمعه و ... آغاز نماید که دستش از منابع قانونی و ثابت مالی خالی است. در شهرهای بزرگ این خلأ از طریق عواید بعضی موقوفات و یا کسر از وجوه شرعی مانند خمس تا حدودی جبران می شود؛ اما در شهرهای کوچک و فقیر دست امام جمعه به طور کل از منابع قابل اعتنا خالی است. در نهایت چنین موقعیتی امام جمعه را بر آن می دارد که یا به سوی بعضی مسئولان ادارات دست نیاز دراز کند و یا پیش سرمایه دارها گردن کج نماید.

نتیجه این روند با توجه به تأکید معقولی که در استقلال حوزه ها از دولت ها شده خوشایند نیست. تجربه ثابت کرده اغلب مسئولان و یا متمولانی که به ائمه جمعه یا علمای بلاد نزدیک می شوند و نیازهای مادی دفاترشان را تأمین می سازند در بزنگاه مشکلات و گره های قانونی خود یا انتظار سکوت از آنها را داشته و یا توقع حمایت دارند. ادامه این روند منجر به ساکت شدن امامان جمعه در قبال اشتباه مسئولان و صاحبان قدرت شده و منافی رسالت اصلی آنها در ادای فریضه امر به معروف و نهی از منکر است. طبیعی است مردم و جوانان انقلابی وقتی سکوت شخصیت اول سیاسی مذهبی شهر خود در قبال اشتباه یا فساد مسئولان را دیده و دایره امر به معروف ونهی از منکر او را صرفا محدود به مردم عادی می یابند در صداقتش شک نموده و نمی توانند وی را به عنوان نمایشگر شخصیت رهبری و ولی فقیه بپذیرند.

ب- از دیگر آسیب های دستگاه امامت جمعه نحوه انتخاب و انتصاب ائمه جمعه است. بارها دیده شده افرادی فاقد وجاهت لازم در امور علمی و اجتماعی و فقر بینش سیاسی و یا ضعف های شخصیتی و روحی صرفا بنا بر انتساب به فلان فرد و جریان توانسته اند جایگاه نمایندگی رهبری در شهرهای هر چند کوچک را اشغال نموده و در نهایت نه تنها منجر به تقویت بنیه های نظام اسلامی نگردیدند بلکه بدبینی و دلزدگی از مشروعیت نظام دینی را در بین مردم رقم زده اند.

وجود این معضل در حالی است که حوزه های علمیه مملو از طلاب نخبه انقلابی است که از موازین و معیارهای لازم برای تصدی امامت مردم برخوردار هستند اما به دلیل عدم وابستگی به محافل و کانون های قدرت و فقدان پشتوانه نتوانسته اند در موقعیتی که استعداد خدمات دینی و اجتماعی شان بروز و ظهور پیدا کند قرار بگیرند.

وقتی توده های مختلف مردم به خصوص قشر انقلابی و صاحب تحلیل متوجه می شوند که امام جمعه شهرشان برخلاف انتظاری که از جایگاهش می رود به جای آن که در سلوک رهبری حرکت کند در مسیر اهداف و منافع شخصی و گروهی پیش می رود و نه تنها قادر نیست به عنوان پدر معنوی شهر، نخ تسبیح عناصر انقلابی باشد بلکه خودش باعث و بانی شکاف بین نیروهای انقلاب در راستای باندبازی و فامیل گرایی است و یا برخوردار از امراض روحی همچون بی صداقتی، دو رویی، تفرعن و... است طبیعی است که برای تغییر وی و باز گرداندن این جایگاه به اهل آن تلاش می نمایند. در این بین دردمندانه شاهد هستیم سیستم نظارتی ائمه جمعه متأثر از نفوذ لابی های قدرت، چشم بر ضعف های موجود بسته و به اعتراضات به حق، وقعی نمی نهد که هیچ، شوراهای تأمین نیز که شامل مسئولان خُرد و میان رده ای است که اغلب با اعمال نفوذ همان طیف از ائمه جمعه قدرت طلب و منفعت خواه روی کار آمدند بلافاصله با ژست دروغین حمایت از نظام و در لوای قانونی غلط که مصوبات شوراهای تأمین را بدون نظارتی خاص، وجیه می شمارد، دستور برخورد و حذف منتقدان امام جمعه را صادر می نمایند. نتیجه می شود همین وضعی که می بینید نه تنها صفوف نمازهای جمعه از خیل مردم مومن و انقلابی خالی و کم رونق است بدبینی نسبت به اراده نظام برای عمل به شعائر عدالتخواهی و داعیه نیل به تمدن جهانی اسلام نیز در لایه هایی از اقشار انقلابی رقم می خورد. امام جمعه ای که به رغم خطاهای مکرر و رفتارهای متضاد با شخصیت و سلوک رهبری و ایجاد تشتت در بدنه نیروهای انقلاب از تداوم مسئولیت خود مطمئن بوده و با سوءاستفاده از جایگاه به ظاهر معنوی و نیز سوءبرداشت کاریکاتوری نهادهای امنیتی و قضایی از تعریف نظام و امنیت اجتماعی موفق به حذف منتقدان خود شود دیکتاتوری فاسد و شاهک تمامیت خواهی است که سلطنت تباه طاغوت را در اذهان عموم زنده می نماید.

دوباره تأکید می کنم شکی نیست که بخش قابل ملاحظه ای از ائمه جمعه با فعالیت ها و سلوک مردمی و مومنانه خود باعث تقویت بنیان های اسلام انقلابی و باور به سلامت و عدالت نظام دینی شده اند؛ اما اگر روزی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور بخواهد از خواب ناز و تغافل آزاردهند مصلحتی خود بیدار شده و بداند واقعیت ها ورای لبخند تصنعی مسئولان این شورا در گوشه و کنار باعث ریزش بدنه نیروهای انقلابی و بی اعتمادی آنان گردیده و دستگاهی که در اختیارشان قرار گرفته نیازمند آسیب شناسی و بازنگری است، نکات فوق می تواند تلنگری برای گشایش پنجره ای جدید رو به اصلاح و پیشرفت و تأثیرگذاری مطلوب به منظور شکل گیری جامعه ای باشد که انقلاب اسلامی را در "عمل" مسئولان و صاحبان تریبون جستجو می نمایند. والعاقبة للمتقین.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روستای تورسو و دین فروشان ترسو!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۹، ۰۷:۴۶ ق.ظ

rjql_b54fb6eb-0a83-47ab-a312-d45787bcc4cf.jpg

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

قرار بود اگر از غصه خلخال کشیدن از پای زن یهودی بمیریم روا باشد اما یادمان رفت که مولا شرطی ضمنی را در ابتدای این عبارت گنجاند که اگر "مسلمان" از شنیدن این خبر...

مسلمان نیست آن مسئول نامردی که اجرای عدالت را تنها در حیطه حیات ضعفا جائز شمرده و زورش را سر پابرهنگان خالی می کند.

مسلمان نیست آن بی غیرت گردن کلفتی که به برکت میزی که پایه هایش بر خون شهدای این مرز و بوم استوار گردیده، روی پر قو میخولبد، حقوق نجومی میگیرد، غذای سیر می خورد، آروغ تفرعن و نخوت بیرون می دهد و از کنار مظلومیت مردم بی کس و کار روستایی محروم به سادگی عبور می کند.

حمله وحشیانه به مردم روستای محروم و تخریب منازلشان در فصل سرما و در آستانه میلاد امام عدالت اقدامی بی خردانه بود که از عناصری پلید و مغرض سر زده است.

مردم روستای تورسو سال هاست که در حریم جنگل کلبه ای برای خود ساخته و از کار و زحمت در همان نقطه دور افتاده و فاقد امکانات، قوتی لایموت را برای خانواده هایشان فراهم می آورند.

مسئولان امر -که ظاهرا حتی برخلاف مصوبه شورای تأمین به پناهگاه این افراد بی بضاعت هجوم آورده اند- با اندکی تدبیر می توانستند سرپناهی را در نقطه ای دیگر برای این مردم پابرهنه و مومن فراهم کنند و بعد دستور تخلیه حریم جنگل را صادر نمایند.

این نوع مدیریت، ناقص و بیمار و به دور از آموزه های اسلام و انقلاب است که برای برخورد با مدیرکی نالایق و فاسد اما شاه داماد مافیای قدرت و ثروت، بخاطر دخالت بیجای چند عمامه به سر ساده لوح یا ذی نفع یا فلان نظامی بازنشسته بساز و بفروش بیش از دو ماه است که این دست و آن دست می کنند اما برای ویران سازی سرپناه محرومین در فصل سرما با لودر به پیش تاخته و با بی شرفی روی نوامیسشان دست بلند می نمایند.

لعنت خدا بر قوم ظالم و مدیران و تصمیم سازانی که با تبعیض و  بی عدالتی، هر بار ضربه ای به حیثیت نظام عدل اسلامی وارد می سازند که از عهده دشمنان نیز ساخته نیست.

خدا نیامرزد مسئولان بی کفایت استان را که می دانند بعضی زیردستانشان در نهادهای مختلف با بی عرضگی و غرض ورزی به ظلم و بی عدالتی و ناجوانمردی روی آورده اند اما به بهانه های مختلف از تغییر و برخورد با آنها سر باز می زنند.

مومنین انقلاب و عدالتخواهان اگر می خواهند راه سوءاستفاده دشمن از افتضاح روستای تورسو بسته شود باید پیش دستی نموده و هر چه زودتر برای حمایت از این مردم بی پناه و پیگیری برخورد با مقصران این بی شرمی به خصوص در دادگستری شهرستان بسیج شوند.

دم امام جمعه با غیرت بندپی شرقی جناب حجت الاسلام پوررمضان گرم که در عصر دین فروشی بعضی روحانیون منفعت طلب یا ساده لوح و بازیچه دفتری های زالو صفت، غیرت به خرج داد و مرد و مردانه پشت سر مردم مظلوم قد علم کرد.

مردم عزیز روستای تورسو که همواره در حمایت از آرمانهای انقلاب و شهدا پای کار بوده اند یقین بدانند بسیجیان و امت حزب الله داد مظلومیتشان را از مدیران نالایق و مشکوک ستانده و تا آخر مدافع آنها خواهند بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خبر دارید فیلترینگ مخابرات شُل شده است؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ۰۵:۰۷ ب.ظ

در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 1400 این سه ضلع را در کنار هم قرار دهید:

یک- دولت لایحه ای را برای بودجه سال بعد به مجلس ارائه می دهد که به اذعان کارشناسان، در صورت تصویب متلاشی شدن بنیان اقتصادی کشور را رقم می زد.

دو- وزیر اطلاعات در یک مصاحبه رسانه ای سپاه را به طور ضمنی در ترور دانشمند هسته ای دخیل جلوه داده و نیز موضع رسمی کشور در خصوص حرمت دستیابی به سلاح هسته ای را مخدوش می سازد.

سه- چند ماه است که کارشناسان در خصوص رها سازی فیلترینگ سایت های مستهجن به طور محرمانه تذکراتی مستند را به مسئولان امر ارسال می کنند که تا کنون با بی اعتنایی مواجه شده است. همزمان وزیر ارتباطات در اظهاراتی عجیب و تأمل برانگیز ضمن اعلام مخالفت با فیلتر سایت ها، اینترنت ملی را که مطالبه مقام معظم رهبری و مورد تأکید خانواده های ایرانی برای صیانت از فرزندان خود در مقابل هجمه ضد اخلاقی رسانه های استعماری است، جعلی دانسته و اساس دستیابی به آن را نفی می نماید.

اگر چه وزیر جوان و مشکوک دولت اعتدال در سال های اخیر تلاش های جهت داری را در راستای خیزش انتخاباتی خود برای دوره های بعد انجام داده اما به نظر می رسد مقارنت سه اتفاق تأمل برانگیز فوق در شکل دهی مثلثی شوم به منظور تهدید سه رکن "اقتصاد"، "امنیت" و "فرهنگ" جامعه دینی که استقلال و هویت ملی مردم مسلمان کشورمان و در نتیجه سست نمودن پایه های نظام اسلامی را هدف قرار داده حکایت از سیاستی ویرانگر و خائنانه دارد که پشت پرده رفتارهای مرموز و پیچیده دولت غربگرا در اجرای زیر پوستی اهداف استکبار را بیش از پیش برملا می سازد.

فارغ از ابعاد امنیتی این تحلیل به نظر می رسد با توجه به وضعیت آموزشی دوران کرونا که ارتباط مداوم کودکان و نوجوانان با فضای مجازی را به طور چشمگیری به همراه داشته بی اعتنایی به تذکرات مکرر و فنی صاحب نظران علوم ارتباطی، خسارت فرهنگی جبران ناپذیری را برای خانواده ها به دنبال خواهد داشت. بدیهی است اقدام عاجل نمایندگان محترم مجلس و نهادهای انقلابی به منظور کنترل وضعیت اسفبار فضای مجازی در غیاب نا موجّه وزارت ارتباطات امری لازم و بایسته تلقی می شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شاه رفت شاهک ها هم می روند!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ۰۷:۵۸ ق.ظ

 

عدالت ندارد امام جمعه ای که پرونده تخلفات دیگران را پیش از اثبات در دادگاه پشت تریبون برملا می سازد اما وقتی پای تخلفات باند خودش به میان می آید لب فروبسته و به حمایت از آنها می پردازد.

وقتی یک متهم اقتصادی بعد از بیست روز بازداشت با وثیقه ای سنگین آزاد می شود اما چون دوست داماد امام جمعه است به بهانه انجام کار خیر در مقابل انظار عموم مورد تجلیل قرار می گیرد مردم حق دارند حساب مفاسد او را به پای امام جمعه و درباریانش نیز بنویسند. چند میلیون هزینه امور خیر در ازای چند میلیارد اختلاس جای قدر دانی دارد؟

مگر طاغوت جز این بود که بین مسئولین و مردم حصاری کشیده شد و حریم از مابهتران خط قرمز اجرای قانون تلقی گردید؟ عدالت ندارد امام جمعه ای که نزدیکانش را با رانت به پست و پول و مکنت می رساند و در مقابل مفاسدشان مهر سکوت بر لب زده و در خفا و آشکار به حمایت از آنها می پردازد و بعد توقع دارد مردم او را پاکدست و انقلابی بدانند. انقلابی بودن در شعار و فریاد و فحش دادن های تریبون خطابه نیست.انقلابی بودن رفتار و مسلکی را می طلبد که دشواری آن تزویر مدعیان دروغین را برملا می سازد.

یک نفر نیست جلوی این خیانت آشکار به مفاهیم انقلاب اسلامی را بگیرد که چرا فردی تحت لوای دین و انقلاب رفتاری طاغوتی داشته و باعث دلگرمی مفسدین اقتصادی می شود؟

طبیعی است یک امام جمعه بعد از دو دهه حضور در یک شهر با هزینه هایی که روی دوش بیت المال گذاشته توانسته برای خودش اعوان و انصاری فراهم کند که در موقع خطر به میدان آمده و سنگ او را به سینه بزنند. این بهانه که شورای سیاستگزاری ائمه جمعه بخاطر حمایت تعدادی عنصر دست نشانده و نمک گیر نمی تواند به رسالت ذاتی خود در نظارت بر رفتار امامان جمعه و جلوگیری از جفای آنها به انقلاب و بدبین سازی مردم به نظام را بگیرد قابل قبول نبوده و ضعف ایمان و منطق مسئولان ذی ربط را نشان می دهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سکون در روند انقلاب به معنای عقبگرد است

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۹، ۰۹:۲۳ ق.ظ

در نقد یک اتفاق در نماز جمعه دیروز تهران| به کجا بَرد شکایت؟- اخبار سیاست  ایرا - اخبار سیاسی تسنیم | Tasnim

 

از عصر دیروز تا این لحظه کاربران مجازی همشهری اعم ازآشنا یا ناآشنا مطلبی منتسب به طلبه ای اهل ارومیه به نام سید صدرا موسوی را مکرر برایم ارسال کرده اند که حاوی انتقادی مبتکرانه وجالب از امام جمعه این شهر بابت انتصاب بعضی بستگانش در تصدی امور مختلف است.

ناگفته پیداست حجم استقبال گسترده از این نامه در بین مردم بابل که فرسنگ ها از ارومیه دور است چه حکایتی در خود نهفته دارد.

در بابل نیز شاهد تصدی برخی مشاغل مدیریتی در دو حوزه علمیه برادران، یک حوزه خواهران، مخابرات، دانشگاه، شهرداری و ... توسط بستگان نزدیک امام جمعه هستیم. تلاش هایی هم برای دست گرفتن فرمان هدایت سازمان تبلیغات استان توسط اقوام صورت گرفت که تا این لحظه به نتیجه ای نرسیده است.

این نوع معضلات مختص شهرهای یاد شده نیست. ضمن احترام به بعضی عزیزان خالص و متدین در سنگرهای نماز جمعه کشور، دردمندانه باید اذعان داشت که در نقاطی دیگر گاه شاهد اتفاقاتی ناخوشایند هستیم - مواردی از آن اشاره خواهد شد- که به اعتبار نظام اسلامی لطمه وارد می کند.

یک بعد تقصیر را باید متوجه دستگاه سیاستگذاری و نظارت بر ائمه جمعه دانست که از نظام جامع و راهبردی برای انتخاب و نظارت بر ائمه جمعه کشور برخوردار نبوده و اغلب اسیر روزمرگی و مصلحت سنجی های کسل کننده است. سوابق مدیریتی حاج آقای علی اکبری به رغم بهره مندی از اخلاق حسنه فردی نشان از ناتوانی ایشان در حرکت آفرینی منطبق با مطالبات انقلاب لااقل در گام دوم آن دارد. احساس خطر از فراگیری آرمان عدالتخواهی و در تعارض دانستن آن با ساختارهای حاکمیتی که خاستگاه علوی و عاشورایی داشته، رضایت به وضع موجود و تئوریزه سازی رخوت، نشان از اندیشه ای دارد که بر خلاف جریان فکری انقلاب، روز را به شب رساندن و شب را روز کردن، مساوی با نظام مند شدن و درایت تلقی می نماید. عارضه توجیه گری که متأسفانه در بعضی نهادهای به ظاهر انقلابی دیده شده، منجر به توقف رشد و بالندگی جنبش های فکری منبعث از انقلاب اسلامی گردیده است.

نباید فراموش کرد همانطور که مارکسیسم اسلامی، ترکیبی التقاطی و ناهمگون و از اساس باطل است، کاپیتالیسم اسلامی و ماکیاولیسم دینی نیز هرگز مشروعیت نخواهند یافت.

دستگاه نظارتی ائمه جمعه نباید مصادیق ناکارآمدی یک امام جمعه را در گرایش های متفاوت سیاسی، فساد اخلاقی و .... خلاصه بداند. روحیه دو رویی و دروغ گویی، تظاهر، دخالت در عزل و نصب ها، لجاجت، قبیله گرایی و باندبازی، تکبر، معاشرت با مفسدان و متهمان بدنام اقتصادی که منجر به سکوت در قبال دست درازی ها و حمایت پشت پرده از آنان می گردد و ... نیز از مصادیق طاغوت و اشرافی گری مقدس! است که اسلام دمشقی معاویه ها را به مرور جایگزین اسلام مکی و مدنی و ناب محمدی می سازد. امام جمعه ای که برای حفظ مقام، خودش را به در و دیوار می زند شایستگی این مسئولیت را ندارد.

لوازم جنگ نرم دشمن لزوماً ماهواره و ابزار ارتباطی و رسانه ای نیست. اسلامی که بغیر السنتکم تجلی نداشته باشد، افیون ملت و مسبب تحریف معارف وحی و زمینه ساز محرم 61 هجری و مهجور ماندن صدها ساله مکتب راستین نبوی است.

نمی شود برای ائمه جمعه شأن رهبری و جانشینی ولیّ امر را قائل بود و به ضرب و زور، منتقدانش را از دایره تأثیر حذف نمود و متهم به تعارض با ولایت ساخت اما از کنار کیلومترها فاصله ای که  بعضی ها از سلوک و منش و منظومه فکری و رفتاری رهبری دارا هستند به راحتی عبور کرد و به روی مبارک نیاورد.

بعد دیگر تقصیر را هم باید متوجه لایه هایی از اقشار مذهبی و انقلابی دانست که متوجه ضعف و کهولت و عقب ماندگی فکری و رفتاری امام جمعه گردیده و در پستوها به ایراد نقد می پردازند اما شهامت انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر را دارا نیستند و نیز جماعتی که به حکم تأمین منافع و عواید حاصل از همدستی و همداستانی، خود را به خواب زده اند. همه این عوامل و عناصر خواسته یا ناخواسته در تحریف مسیر انقلاب و بی اعتبار سازی اهداف شهدا در منظر مردم به خصوص نسل جدید و کم اطلاع جامعه که رفتارهای متناقض با گفتار مسئولان را به پای اصل نظام می نویسند سهیم هستند. لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی برای تخریب دین بهانه درست میکنیم

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۶ دی ۱۳۹۹، ۰۸:۰۳ ب.ظ

oa54_0453a9dc-c16f-4fce-9296-9cbed6b2b37b.jpg

 

در حالی که شهرستان بابل به جمع معدود شهرهای قرمز کرونایی کشور پیوسته انتشار تصویری از توزیع کباب در صف های طولانی ایستگاه صلواتی آن هم توسط پرسنل شهرداری و نیروی انتظامی، واکنش منفی شهروندان را به دنبال داشته است.

بی شک یکی از عوامل تشدید کننده بحران کرونا در بابل، باز بودن مسیرهای سفر به این شهرستان است اما چنین صحنه هایی نیز با داعیه دین داری و قانون مداری سازگار نیست. مردم از عناصر متصل به مظاهر دین توقع بیشتری دارند چه برسد به این که عوامل توزیع و ایجاد صف، وابسته به نهادهای دولتی باشند. فرمانداری و ستاد مقابله با کرونا هم بابت مجموعه قصورها و تقصیرهایشان باید بازخواست شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا