اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۰ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

آیت الله توکل و نمایش اقتدار سپاه

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۳۳ ق.ظ

بیانیه آیت الله توکل پیرامون حمله مقتدرانه سپاه به مزدوران داعش

بسم الله الرحمن الرحیم

حمله حیدری پیروان مکتب علوی و عاشقان شهادت طلب اسلام ناب محمدی(ص) به لانه های عنکبوتی مزدوران متوحش داعش، یادآور خروش غیرتمندانه و خیبرشکن مولای متقیان علی علیه السلام بود که بینی کفر و نفاق را به خاک مذلت نشاند.

دشمنان قسم خورده و نابخرد این آب و خاک باید بدانند تربیت شدگان مکتب عاشورا هیچ مصلحتی را فراتر از عزت اسلام و جامعه اسلامی ندانسته و در راه حراست از آرمانهای جهانی قرآن سر تسلیم و سازش با زیاده خواهان نخواهند داشت.

حمله موشکی اخیر سپاهیان جبهه توحید به خودفروختگان و بردگان فکری استعمار و استکبار، هشداری به همه قدرت ها و دولت های ماجراجویی است که در پس دیپلماسی پنهان خود، رویای شوم ایجاد ناامنی در ایران اسلامی را در خاطر می پروانند.

به برکت خون پاک سروقامتان شهید، نظام مقتدر جمهوری اسلامی امنیت ایران عزیز را خط قرمز خود دانسته و اندیشه تعدی به حریم این مرز و بوم را با قاطعیتی بی مثال پاسخ خواهد داد.

در آستانه روز جهانی قدس نوید پیروزی جبهه حق و شکست هیمنه پوشالی امپریالیسم غارتگر با استعانت از پرودگار عالم و مجاهدت سربازان جانبرکف مکتب اسلام انشالله شرینی عید رمضان خواهد بود. لا حول و لا قوه الا بالله

سید رحیم توکل نماینده مردم شریف مازندران در مجلس خبرگان رهبری

  • سیدحمید مشتاقی نیا

الله کرم و بصیرت ناتمام مدعیان

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۵۱ ب.ظ

درست موقعی که ایالات متحده طرح تحریم جامع ایران را به تصویب رسانده و رییس جمهور برجام زده ما برای سرپوش گذاشتن بر این رسوایی بزرگ در اعتماد بی جا به کدخدا، از حربه تحریف در دین و تاریخ اسلام به منظور ایجاد هیاهو و غفلت جامعه از شکست دیپلماسی ذلت استفاده میکند، جماعت خود عمار پندار بصیرت خوار یکضرب بر طبل توهین و تحقیر حسین الله کرم می کوبند و او را به خاطر جمع آوری امضای نمازگزاران جمعه در مخالفت با ورود بانوان به مسابقات ورزشی مردان که اتفاقا مطابق با فتاوای مراجع عظام است مورد شماتت قرار داده و به بی بصیرتی متهم می نمایند!

یکی نیست به این جماعت همیشه طلبکار بگوید شما اگر بصیرت دارید لطفا وقتتان را هدر نداده و از اولویت های مهم تر مملکت غافل نشوید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یادداشت وارده

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۳۰ ق.ظ

در حالی که به برکت شب های زیبای ماه خدا اغلب کافی شاپ ها و بستنی فروشی ها و پارکها تا پاسی از شب برای مراجعان باز هستند چند #مسجد را در محدوده شهر بابل سراغ دارید که در آن ساعات به روی رهگذران نمازخوان باز باشند؟ امشب بعد از ساعت ۲۳ برای ادای نماز و زیارت به بارگاه شریف امامزاده قاسم رفتم که درگاه آن نیز به روی مردم بسته بود.


بامداد پنجشنبه، ۲۵ خرداد ۹۶

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شعر ناتمام

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۳۷ ب.ظ

زیاد اهل شاعری نیستم. مدت کوتاهی در سال های دور شعر می گفتم و زود رهایش کردم. نثر و نگارش معمولی را بیشتر می پسندم و به آن اعتیاد پیدا کرده ام.

چند سال پیش که تازه تلفن همراه خریده بودم و به فکر استفاده از ظرفیت پیامک برای کار فرهنگی و ارزشی بودم، به ذهنم رسید پیامکی مناسب عصرهای پنج شنبه جهت یادآوری نام و یاد شهدا و دعوت به اهدای صلوات به روح مطهرشان تهیه و برای همه مخاطبان گوشی خود ارسال کنم.

آن روز خدا توفیق داد و یک بیت شعر مناسب موضوع سرودم و از طریق پیامک برای دوستانم ارسال کردم. چند هفته روزهای پنج شنبه این کار را تکرار کردم. مدتی بعد دیدم پیامکی درست با همان یک بیت به دستم رسید.

امروز اما پنج شنبه ای نیست که در گروه های مجازی چشمم به این تک بیت نخورد.

امیدوارم خداوند یکتا به بزرگی و کرم خود همین یک بیت را لااقل از این حقیر بپذیرد:

باز آیینه و آب و سینی چای و نبات

باز پنج شنبه و یاد شهدا با صلوات

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به پاس هم نفسی با علمداران حسین علیه السلام

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۳۲ ق.ظ


امشب در هیات علمدار از نو متولد شدم. جای امام خالی, بچه های نسل سوم و چهارم انقلاب برای یا حسین گفتن و یا زینب سرودن، سر از پا نمی شناختند. مسولان فرهنگی نظام باید بیایتد و ببینند که ورای میلیاردها تومان بودجه بی نتیجه فرهنگی، باز هم نام اباعبدالله ست که یک تنه بساط فسق و جور فرهنگی جبهه باطل را به هم می ریزد. تا نام حسین باقی است، راه پیر خمین نیز مستدام خواهد بود.

دست آقا مجید رضانژاد و همه نوکران بی ادعای آستان اهل بیت بوسیدنی است. روح امام امشب از زلالی اشک و قلب های بی آلایش فرزندانش به وجد آمد. یاد پیر میکده جماران باز هم زنده شد که فرمود امید من به شما جوانان است.

سید حمید مشتاقی نیا. شب سالگرد حضرت روح الله و سالروز رحلت ام المومنین خدیجه کبرا سلام الله علیها، دارالمومنین بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر می خواهی خمینی شوی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۱۲ ب.ظ

شیخ شهید قنوتی رهبر مقاومت مردمی خرمشهر وقتی به دست عراقی ها افتاد، اسلحه را زیر بغلش گذاشت تا بتواند بدن مجروح خودش را سرپا نگه دارد. اسیر بود و زخمی اما کرنش نشان داد. به سربازهای متجاوز دشمن گفت امروز حسین دوران ما خمینی است. از زیر بیرق یزید به خیمه حسین بپیوندید.

شهیدش کردند. جمجمه اش را با سرنیزه بریدند. بدنش را بر بلندای ساختمانی آویزان نمودند. بعد رقص و پایکوبی به راه انداختند و فریاد زدند:قتلناالخمینی

تو هم می توانی یک خمینی باشی به شرط آن که دشمن این آب و خاک، تو را دشمن خود بداند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همه کار بر مدار نماز

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ خرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۲۸ ب.ظ

سوار بر هلیکوپتر، در آسمان کردستان بودیم. دیدم صیاد مدام به ساعتش نگاه می کند، وقتی علت کارش را پرسیدم، گفت:«الان موقع نمازه» بعدش هم، به خلبان اشاره کرد که همین جا فرود بیا!

 خلبان گفت: این منطقه زیاد امن نیست، اگه اجازه بدین تا مقصد صبر کنیم. گفت:«اشکالی نداره، ما باید همین جا نماز بخونیم!» هلی کوپتر نشست. صیاد با آب قمقمه ای که داشت، وضو گرفت و به نماز ایستاد، ما هم به او اقتدا کردیم.

خیلی از قدیمی های جنگ، از شهید صیاد شیرازی به عنوان پایه گذار نماز اول وقت در بین فرماندهان ارتش جمهوری اسلامی یاد می کنند. حق هم همین است. ایشان در مهم ترین جلسات نظامی وقتی متوجه وقت نماز می شد، جلسه را به طور موقّت خاتمه می داد، وضو می گرفت و به نماز می ایستاد. این حرکت ایشان باعث می شد سایر فرماندهان هم نسبت به اقامه نماز اول وقت، دقت و اهتمام بیشتری از خود نشان بدهند. آنها نیز نه تنها خودشان وضو گرفته و پشت سر صیاد می ایستادند بلکه این روش شهید صیاد را در یگان های خود و در جلسه با فرماندهان رده های زیر دست خویش تکرار می کردند.

از جمله نمونه های مهم و قابل توجهی که در رفتار شهید صیاد شیرازی و درباره اهتمام ایشان در ترویج نماز اول وقت به چشم می خورد باید به دستور ایشان برای تنظیم برنامه های حرکت قطارهایی که نیروهای رزمنده ارتش را جا به جا می کردند با وقت اذان اشاره کرد. امیر سرافراز ارتش حزب الله دستور داده بود قطارهای حمل نیرو، طوری حرکت خود را برنامه ریزی کنند که ابتدای اذان و در وقت نماز در یکی از ایستگاه های بین راهی بوده و بتوانند توقف کنند. این اقدام برای نیروها و سربازها جالب توجه بود و اهمیت نماز اول وقت را به آنها یادآور می شد.

بر اساس خاطراتی از شهید علی صیاد شیرازی، کتاب ناگفته های جنگ، احمد دهقان

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسلخی به نام مصلحت

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۱۰:۳۶ ق.ظ

همان مصلحتی که باعث شد روحانی به رغم بعضی از سوابق مشکوکش باز هم در مصدر امور امنیتی کشور باقی بماند، همان مصلحتی که باعث شد صلاحیت روحانی برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری تأیید شود، همان مصلحتی که باعث شد روحانی را بدون امتحان فقهی و بی اعتنا به میزان صلاحیت علمی به مجلس خبرگان راه داده و مفت و مجانی لقب آیت الله را به او بدهند، همان مصلحتی که منجر به چشم پوشی از خیانت های بزرگ و بی سابقه ای چون قرارداد کرسنت و برجام و امضای سند2030 و حقوق های نجومی و غارتگری بستگان درجه یک روحانی گردید؛ همان مصلحت باز هم منجر به تأیید صحت انتخابات به رغم همه تخلفات آشکار دولت گردیده و تداوم دولت تزویر را امضا خواهد کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فریب شیرین!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۰۴ ق.ظ

c1yl_photo_2017-03-21_18-00-25.jpg


خوشحال باشید کاری کرده ایم که همسر شاه خائن هم در انتخابات اخیر شرکت کرده است

خوشحال باشید که سگ بازها و بی قیدها و ساختارشکنان اجتماعی هم در انتخابات شرکت کرده اند

ابداً این سوال در ذهنتان شکل نگیرد چه کرده ایم که بدخواهان ما هم به ما امیدوار شده اند؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بارانی که کویر دل را سیراب می کند

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۲۶ ق.ظ

زن، خودش را یک آدم معمولی می دانست. معمولی از نظر خودش یعنی نه مذهبی و نه ضد مذهب! بچه هایش را آزاد گذاشته بود و اصراری بر تربیت دینی آنها نداشت. خودش هم چندان به آداب و رسوم دینی پایبند نبود. حجابش را جدی نمی گرفت. نماز هم برایش اهمیتی نداشت؛ اما ته دلش خدا را دوست داشت و دلش نمی خواست پسرهایش به کار خلاف و راه تباهی مبتلا شوند.

این اواخر به رفتار دو پسرش شک کردده بود. آنها بر خلاف معمول شب ها دیر به خانه می آمدند؛ حال و هوایشان، نوع لباس پوشیدنشان، شوخی ها و حرف هایشان تغییر کرده بود. مادر نگران بود مبادا فرزندانش در دام شیّادها و منحرفین افتاده باشند. مبادا به کار خلاف کشیده شوند ...

یک شب دنبال پسرهایش راه افتاد و آنها را تعقیب کرد. آرام آرام قدم برداشت و کوچه های تاریک شب را پشت سرشان درنوردید. رفت تا رسید به یک زیرزمین. گوشه ای ایستاد و پایین رفتن فرزندانش را از پله های زیرزمین به نظاره نشست.

چند جوان دیگر هم با شکل و شمایلی خاص وارد زیرزمین شدند و از پله هایش پایین رفتند. زن آهسته خودش را به پله های زیرزمین رساند. همه جا را خوب ورانداز کرد. صدای محزونی به گوشش رسید. گوشه ای نشست و به آن صدا گوش داد. صوت جانسوز روضه بود که بر دلش می نشست. حال خوشی به او دست داد.

وقتی به خانه برگشت تصمیم گرفت بچه هایش را بیشتر زیر نظر بگیرد. متوجه شد آنها نمازخوان هم شده اند و خیلی با حوصله و تأنّی وضو می گیرند و در گوشه ای خلوت به راز و نیاز با خدا می پردازند؛ مسجد می روند و نماز را به جماعت می خوانند.

برای زن این اتفاق ها عجیب بود. عجیب بود چون هر چه فکر می کرد یادش نمی آمد که خودش یا همسرش یا بستگان نزدیکش از اهمیت نماز و مناجات و روضه و این جور مسائل با فرزندانش صحبتی کرده باشد. دوست داشت بداند آنها چطور به این راه کشیده شده و به مسائل مذهبی علاقمند شده اند.

بالاخره بهانه ای تراشید و سر صحبت را با پسرانش باز کرد. آنها از آقا سید مجتبی گفتند؛ از سید پاسدار و مداحی که بر سر راه زندگی شان قرار گرفت و با محبت با آنها دوست شد. بعد پایشان را به هیئت و مجالس روضه اهل بیت علیهم السلام باز کرد و مهر عبادت و بندگی خدا را در دلشان نفوذ داد. آنها می گفتند که برخوردهای محبت آمیز و سرشار از احترام آسید مجتبی علمدار باعث شده تا به انجام فرائض دینی به خصوص اقامه نماز، علاقمند شوند.

مادر تصمیم گرفت باز هم به مجالس روضه خوانی این مداح بی ادعا و دوست داشتنی برود. به مرور محبت اهل بیت و عنایت آنان دل او را نیز متأثر ساخت و پنجره ای نو در زندگی اش باز کرد.

یک شب زن آمد پیش سید مجتبی علمدار، خودش را معرفی کرد و گفت: آقا سید! پسران مرا با ایمان کردی، من نماز خوان نبودم شما مرا نماز خوان کردی، من بی چادر بودم، شما مرا چادری کردی ... ما هر چه داریم از برخوردها و رفتار و اخلاق خوب شما و توجه اهل بیت و این روضه خوانی ها داریم. سید سرش را پایین انداخته بود و بی آن که از تعریف و تمجیدهای زن، تغییری در چهره اش نمایان شود، متواضعانه پاسخ داد: پسران شما بزرگوارند، اینها معلم اخلاق من هستند و ... 

سید مجتبی در وصیتنامه اش نیز این گونه نوشت:

اولین وصیت من به شما راجع به نماز است چیزی را که فردای قیامت به آن رسیدگی می کنند نماز است. پس سعی کنید در حد توانتان نمازهایتان را سر وقت بخوانید و قبل از شروع نماز از خداوند منان توفیق حضور قلب و خضوع در نماز طلب کنید.

بر اساس خاطره ای از همرزم شهید سید مجتبی علمدار، پایگاه مجازی فاتحان

  • سیدحمید مشتاقی نیا