اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱ مطلب در تیر ۱۳۸۹ ثبت شده است

آرشیو تیر89 اشک آتش

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۹ تیر ۱۳۸۹، ۰۹:۴۴ ق.ظ


بازار - سیاست و حجاب !!
+ نوشته شده در پنجشنبه سی و یکم تیر 1389 ساعت 8:44 شماره پست: 488

 

چند ماه بعد از روی کار آمدن دولت نهم و عدم استقبال رئیس جمهور منتخب از دخالت ها و اعمال نظرهای بعضی از طیف ها ی سنتی ، خبر تحیر آوری در نشریات آن ایام منتشر گردید . اخباری موثق حکایت از تشکیل جلسه محرمانه شورای مرکزی جمعیت موتلفه با اعضای حزب مشارکت داشت . نمایندگانی نیز از سازمان مجاهدین انقلاب به عنوان میانجی در این جلسه شرکت داشتند . جالب آن که سازمان مجاهدین از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، نامشروع تلقی شده بود و البته نباید فراموش کرد که جمعیت موتلفه همواره بیشترین ادعا را در تبعیت از علما و روحانیت به خصوص تشکل جامعه مدرسین داشته است .

محتوای این جلسه محرمانه ماند اما بلافاصله بعد از این اتفاق ، هجمه تبلیغاتی گسترده ای از سوی وابستگان حزب مشارکت بر ضد برنامه ها و رویکردهای دولت نهم شکل گرفت . از طرف دیگر تهران شاهد اجتماع جمعی از خانواده های شهدا و بازاریان متدین بود که خواستار مقابله جدی دولت با مقوله بدحجابی بودند . کسی هم آن روز نپرسید که این جمعیت دلسوز در تمام شانزده سالی که باورهای اعتقادی مردم به سخره گرفته می شد چه واکنشی از خود نشان داده اند ؟ احمدی نژاد برای فرار از این بازی سیاسی ، طرح ورود خانواده ها به استادیوم های ورزشی را عنوان کرد که البته بهانه ای دیگری به دست مخالفان باج ستان داد .

اواخر عمر دولت نهم محمد جواد لاریجانی که مغز متفکر جریان باصطلاح راست است در سخنانی اعلام داشت : طیف اصول گرا ؟! چاره ای جز حمایت از احمدی نژاد ندارد . البته ایشان هم باید تعامل ! خود را با گروه های اصول گرا بیشتر کند .

چند ماه بعد از روی کار آمدن دولت دهم و درست از زمانی که طرح مالیات بر ارزش افزوده ، وارد فاز عملیاتی گردید یک بار دیگر لزوم برخورد جدی دولت با مقوله بدحجابی به مسئله اصلی کشور بدل شد . این تقارن البته بی ارتباط با عزم جدی دولت برای کنار زدن جاسبی از اریکه مدیریت دانشگاه آزاد نیز نبود . جاسبی تا چندی پیش از اعضای مرکزی حزب بازار یعنی جمعیت موتلفه محسوب می شده است . حمایت های بادامچیان به عنوان نماینده این طیف در مجلس از طرح نامشروع وقف دانشگاه آزاد را نمی توان در این تحلیل مد نظر قرار نداد .

احمدی نژاد این بار برای فرار از این نمایش ، اصل برخورد میدانی با معضل بدحجابی را زیر سوال برد که باز هم  . . . .

نگاهی گذرا به وضعیت اسفناک بی حجابی در سطح شهرهای بزرگ به خصوص تهران و کرج و نیز توجه به توانایی ها ، باورها و سوابق نیروی انتظامی نشان می دهد که حل این معضل توسط این نیرو به طنزی بیش شباهت ندارد .  کمترین توجه به سطح معابر شلوغ شهر تهران حتی در زمانی که طرح تبلیغاتی و پرسر و صدای امنیت اجتماعی در حال اجرا بود ثابت می کند عزم جدی برای مقابله با مظاهر ناامنی و فساد به استعدادی بیش از آن چه در چنته این نیرو است نیاز دارد .  

 
موسوی خوئینی ها یا هاشمی رفسنجانی ؟!
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم تیر 1389 ساعت 8:49 شماره پست: 487

 

پاسخی برای فایل صوتی سردار مشفق

 

در پی توزیع فایل صوتی منتسب به فردی با نام مستعار سردار مشفق که حاوی اتهاماتی به برخی از شخصیت های سیاسی در جریان فتنه ۸۸ بود اخیرا پاسخی به دستم رسیده که نکاتی قابل توجه را مورد بررسی قرار داده است . به دلایلی خاص بابت انتشار این پاسخ خوشحال شدم و لازم دیدم متن آن را که از سوی مدیران سایت سابق نوسازی تنظیم گردیده خدمت علاقمندان ارائه دهم . لازم به توضیح است که این سایت چندی پیش به اتهام زیر سوال بردن رفتار شخصی سید حسن فرزند حاج احمد خمینی و سکته ناگهانی حجت الاسلام توسلی !! مورد پیگرد قرار گرفته بود .

به جاست از دوست هوشمندم میم ف بابت زحمتی که در ارسال این متن متحمل شده تشکر کنم . ادامه مطلب را بخوانید :



جوابیه به فایل صوتی مشفق در مودر وقایع انتخاباتی و وزارت اطلاعات


به گزارش"سرویس خارج نفت اویل نیوز"، چندی پیش یک فایل صوتی در سطح جامعه پخش شد که در آن فردی که خود را "مشفق" معرفی می کرد، به تحلیل مسایل روز می پرداخت.

وی در بخشی از این فایل صوتی، سخنانی درباره "محمدحسین نوبختی" مدیرمسئول سایت نوسازی ایراد کرده است که تحریریه این سایت امروز توضیحاتی درباره این فایل صوتی منتشر و نسخه ای از این توضیحات را به شبکه خبری صنعت نفت ارسال نموده است که متن کامل آن به شرح زیر است:


"بسمه تعالی


زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هرچه گوید جای هیچ اکراه نیست

در طریقت هرچه پیش سالک آید خیر اوست
در صراط مستقیم، ای دل کسی گمراه نیست

بر در میخانه رفتن کار یک رنگان بود
خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست

بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است
ورنه لطف شیخ و زاهد، گاه هست و گاه نیست


کثرت توزیع فایل صوتی فردی که خود را "مشفق" می نامد و مکتوب شدن مطالب این فایل در برخی جراید، چاره ای جز پاسخگویی در قالب اشاره به بخشی از مطالب خلاف واقع سخنان آقای "ع.ض" که درفایل صوتی مذکور، خود را مشفق معرفی می کند، برای دست اندرکاران "سایت خبری تحلیلی نوسازی" باقی نمی گذارد.

1- ادعای نامبرده درباره بازجویی از آقای "محمدحسین نوبختی" مدیرمسئول سایت نوسازی کذب است.

2- آقای (ع.ض) مشفق که در فایل صوتی مذکور سعی در جلوه دادن خود به عنوان یک مسئول بلندپایه امنیتی دارد، نیروی دسته چندم یک قرارگاه موازی اطلاعاتی است و در هیچ مقطعی از دوران 31 ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در وزارت اطلاعات مشغولیتی به هر عنوانی نداشته اند.

3- ادعای ایشان درخصوص بازداشت مدیرمسئول سایت نوسازی توسط قرارگاهی که ایشان از آنجا حقوق می گیرد، به هیچ عنوان صحت ندارد و مدیرمسئول سایت نوسازی در پی جنجال رسانه های چپ و راست درخصوص خبرهای منتشره درباره "سیدحسن مصطفوی"، توسط شعبه 12 دادسرای کارکنان دولت و امور رسانه واقع در میدان 15 خرداد، احضار و دفاعیات و اسناد و مدارک موجود درباره خبرهای منتشره به صورت کتبی تقدیم بازپرس شعبه مذکور گردید و در نهایت با توجه به مستندات ارائه شده و با تشخیص بازپرس محترم، پرونده در مرحله بازپرسی مختومه و حتی به دادگاه نیز ارائه نگردید.

لازم به ذکر است جناب آقای مشفق می توانند با ارائه دقیق گردش کار ادعای خود مبنی بر اینکه آقای "محمدحسین نوبختی" با درخواست ایشان بازداشت گردیده اند و توسط ایشان بازجویی شده اند، به دفاع از حیثیت خود بپردازند. کما اینکه مسئولان بالادستی ایشان و فرمانده محترم قرارگاه به خوبی نسبت به کذب بودن گفته ایشان در این زمینه آگاهی دارند؛ جالب آنکه مدیرمسئول سایت نوسازی در همان مقطع زمانی بصورت ویژه توسط یکی از مقامات عالی رتبه منتسب به قرارگاه مذکور درخصوص تشخیص به موقع و دقت در انتشار اخبار مربوط به آقای سیدحسن مصطفوی مورد تقدیرهای بی نظیری قرار گرفتند.

4- قطعا میانگین مدارک تحصیلی اعم از حوزوی و دانشگاهی گردانندگان سایت نوسازی به شرح 11 نفر (فوق لیسانس حقوق(2نفر)، لیسانس ادبیات انگلیسی، فوق لیسانس مدیریت، دانشجوی دکترای علوم سیاسی، لیسانس علوم سیاسی، سطح 3 حوزوی، دیپلم، لیسانس فقه و حدیث، کارشناسی مکانیک و فوق لیسانس علوم سیاسی) از میانگین دانش و مدارک تحصیلی قرارگاه جناب آقای (ع.ض) مشفق بالاتر است و اشاره ایشان در یادکردن از گردانندگان سایت نوسازی، با این عبارت که "این ها به زور دیپلم گرفته اند"، کذب است.
گفتنی است تنها فرد دارای مدرک دیپلم در گردانندگان سایت نوسازی نیز با معدل بالای 18.5 در رشته ریاضی موفق به اخذ دیپلم شده است و کارنامه تحصیلی ایشان نیز آماده ارائه به قرارگاه مذکور جهت برابری با معدل دیپلم جناب آقای (ع.ض) مشفق می باشد.

5- ادعای ایشان درباره تاثیرگذاری آقای "مصطفی تاج زاده" (از رهبران اصلی آشوب های اخیر و از مخالفان سرسخت نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت مطلقه فقیه) درباره افشاگری رسانه ای صورت گرفته درخصوص آقای "سیدحسن مصطفوی" در سایت نوسازی، کذب بوده و ساخته و پرداخته اذهان متوهم است.

لازم به ذکر است مدیرمسئول سایت نوسازی با شرکت در دو جلسه مناظره با آقای مصطفی تاج زاده با موضوع احتمال حمله آمریکا به ایران و مسائل پیرامون، به دفاع از نقطه نظرات خود در این زمینه پرداخته اند که هر دوی این جلسات در انظار عمومی ، یکی در نمایشگاه مطبوعات در حضور 50 الی 60 نفر و با توجه به پایان نیافتن مناظره، ادامه آن در محل سازمان مجاهدین و با حضور برخی از حضار جلسه اول مناظره برگزار گردیده است که در نهایت مناظره مذکور با ارائه نظرات طرفین و عدم توافق در قبول مواضع مطرح شده پایان پذیرفت و لذا دست اندرکاران سایت نوسازی از آقای (ع.ض) مشفق می خواهند مدارک و مستندات خود نسبت به ارتباط موضوع مناظره و مطالب مطرح شده در آن و ادعای القای آقای تاج زاده به مدیرمسئول سایت نوسازی جهت حمله به سیدحسن مصطفوی را در اختیار افکار عمومی قرار دهند.

6- با توجه به سابقه شیطان در مخلوط کردن راست و دروغ در طول تاریخ و در نهایت بهره برداری ناصواب از تداخل مذکور، اینجانبان سخنان آقای (ع.ض) مشفق در ارائه مطالب دروغ و آدرس های غلط در لابه لای بیان حقایق آشکار در پرده ای (از جمله اشاره به اقدامات انحرافی آقایان علی لاریجانی و محمدباقر قالیباف در دفاع از میرحسین موسوی) را در ادامه حرکت شیطان و البته با اهداف از پیش تعیین شده ای مانند:

الف. فرافکنی جهت عدم پاسخگویی به مقامات عالیرتبه نظام و فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نسبت به ضعف عملکرد و برخی کوتاهی ها و همراهی های صورت گرفته با عوامل فتنه های اخیر توسط بعضی محافل اطلاعاتی – امنیتی.

ب. ارائه آدرس های غلط جهت منحرف کردن افکار امت حزب الله و دلسوزان انقلاب از مرکز هدایت کننده فتنه اخیر به آدرس های انحرافی مانند رهبر فکری، معنوی و راهبردی بودن آقای موسوی خوئینی ها در فتنه های اخیر در حالیکه ایشان تنها در بخشی از دهه70 یکی از چند رهبر جریان اصلاحات بودند و در دهه 80 تبدیل به یک عنصر فرعی گردیدند.

البته با توجه به دشواری القای چنین ادعای مضحکی به افکار امت حزب الله که با حضور در حماسه بی نظیر 9 دی و سردادن شعارهای کم سابقه ای علیه "حجت الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی" و حمل انواع و اقسام پلاکاردهایی با همین مضمون، مرکز فتنه را شناسایی کرده بودند، آقای مشفق با بیان چندپهلوی مواضع خود در این خصوص و بعضا مقداری همراهی با افکار امت حزب الله، بصورت کاملا برنامه ریزی شده اقدام به تحریف واقعیت های موجود فتنه های عمیق اخیر نموده اند.

ج) تطهیر میرحسین موسوی و ارایه آدرس غلط عدم برنامه ریزی قبلی نسبت به حضور نامبرده با بیان این نکات که «میرحسین موسوی هدفش از کاندیداتوری در این انتخابات فقط بیان نظرات و دیدگاه های مدیریتی بود که نتیجه جلسات 10 ساله اش با گروه مطالعاتی که به همین منظور تشکیل شده، بوده است.

میرحسین موسوی دارای افکار و مواضع متفاوت از دوم خردادی هاست و دوم خردادی ها اعتقاد داشتند که میرحسین موسوی یک اصولگراست و حرف های او با احمدی نژاد یکی است و ایشان فقط به دنبال تریبونی جهت ارایه جزوه "زیست مسلمانی" خود بود که راهبردهای میرحسین موسوی و تیم مطالعاتی اش شامل دو پسر شهید بهشتی، دکتر فاتح، دکتر بهزادیان نژاد و... در آن جمع آوری شده و حضور میرحسین موسوی در انتخابات مستقل و بدون هماهنگی اتاق فکر فتنه بوده و موجبات برآشفته شدن افرادی از قبیل بهزاد نبوی، موسوی خویینی ها، موسوی بجنوردی، سید محمد خاتمی، مجید انصاری و محمد رضا خاتمی را فراهم آورده است».

حال آنکه براساس مستندات موجود برنامه ریزی حضور آقای میرحسین موسوی دو سال قبل از انتخابات و با اجماع سران جریان های تاثیرگذار دوم خردادی و برخی از اصولگرایان صورت پذیرفته و با نیم نگاهی به سرفصل های بیشمار عملیات های روانی و برنامه های حساب شده و حرفه ای پیاده شده در ستاد وی میتوان به حضور یک عقبه کارشناسی طولانی مدت جهت طرح ریزی برنامه های فوق پی برد.

7- ارایه این نقل قول از آقای سید حسن مصطفوی خطاب به مقام معظم رهبری که «این ردای رهبری را برگردانید به بیت امام (ره)» و انتساب نقلی به مقام معظم رهبری که «آقای سید حسن این را به شما هم گفته اند» و بعد این نتیجه گیری که سید حسن این مطلب را به خود آقا هم گفته اند، یادآوری این نکته را به این برادر ضروری می نماید که با در نظر گرفتن حداقل عقل و شعور و ذکاوت سیاسی برای جناب آقای سید حسن مصطفوی، انتساب نقل قولی با این شدت از بلاهت به ایشان، بیشتر به لطیفه می ماند و البته دروغ بستن به مقام معظم رهبری نیز در این مورد پیگیری مسوولین ذی ربط و دلسوزان نظام را به همراه خواهد داشت.

8- اشاره ایشان به این نکته راجع به هیات های مذهبی که «امروز جوان ما در هیات گریه میکند، عزاداری می کند، خودش را برای امام حسین خونین و مالین می کند و بعد ترک موتور بعد از هیات دختربازی می کند» به نظر اینجانبان وجه دیگری از توهمات ایشان و توهین به دستگاه و گریه کنان حضرت سیدالشهدا(ع) است و تذکر این نکته به ایشان که بعد از هیات در ساعت 11 الی 12 شب و با صورت خونین و مالین امکان دختربازی در هیچ یک از خیابان های تهران و سایر شهرهای کشور فراهم نیست و در ضمن خوب است ایشان بدانند که این روزها از صدقه سر فرهنگ رفاه زدگی اشاعه داده شده در جامعه، دختر خانم های مدنظر ایشان هیچگونه محلی به موتور هوندا 125 بچه هیاتی ها نمی گذارند و باز هم خوب است ایشان مطلع باشند قوانین خاص و خدشه ناپذیری در دستگاه سیدالشهدا (ع) برقرار است و غیرت حضرتش توهین به جوانان عزادار و گریه کنندگان عزایشان را برنمی تابد و بهتر است ایشان هرچه زود حداقل در این مورد توبه نموده و افکار عمومی جامعه را نسبت به اذعان به اشتباه خود آگاه سازند.

9- اشاره ایشان به این نکات در خصوص روز 13 آبان که "اینها در 13 آبان 4 الی 5 هزار نفر را حداکثر آوردند در خیابان که 80 درصدشان همین دخترهای فاسد توی خیابان ها، اراذل و اوباش و ضدانقلاب بودند، بر اساس بررسی های اطلاعاتی ما، من تحلیل را برای شما ارائه نمی دهم، در تهران ما بیش از 1400- 1200 خانواده نفاق داریم؛ یعنی خانواده هایی که بچه هایشان منافق بودند و اعدام شدند، این ها همیشه در اغتشاشات و جریانات اخیر فعال هستند، خودشان و اطرافیانشان، فقط ما در تهران نزدیک به یک میلیون و دویست هزار نفر اتباع بیگانه داریم مانند افعانی ها که این ها در تمام مراسم علیه نظام حضور دارند با اعوان و انصارشان"؛

ذکر این نکات را می طلبد که اولا دخترهای بعضا بدحجابی که در خیابان های تهران در تردد هستند فاسد نیستند و فقط متاسفانه در امر خطیر حفظ کامل حجاب خود دچار کوتاهی اند؛

ثانیا دخترهای معترض و اغتشاشگر روز 13 آبان نیز فاسد نیستند و جوان های رشید، صاحب آبرو و برومند ایران عزیزند که متاسفانه در این مقطع از زمان مسیر اشتباهی را طی می کنند و مسئولین ذی ربط می بایست با دلسوزی و برنامه ریزی دقیق افکار آنان را از چنگال رسانه های بیگانه برهانند و نه این که آنها را دختران فاسد خطاب کنند.

ثالثا اکثر خانواده های منافقین اعدام شده در اول انقلاب از خانواده های وفادار به انقلاب هستند مانند مسئولین خدمتگزار حضرات آیات جنتی، محمدی گیلانی و ... .

رابعا گویا ایشان دیواری کوتاه تر از برادران دینی افغانی ما پیدا نکرده اند که می فرمایند «این ها خودشان و اعوان و انصارشان در تمامی اغتشاشات حضور داشتند» که البته ایشان به عنوان یک مسئول بلندپایه امنیتی که به ادعای خنده¬دار خودشان این آمار و اطلاعات دست اول فوق محرمانه(!!؟) را خدمت مقام معظم رهبری ارائه کرده اند(!) لابد سعی بر آن دارند که جمعیت حاضر شده در اردوکشی های خیابانی اغتشاشگران بعد از انتخابات را با یک روش پیچیده اطلاعاتی به کشور افغانستان نسبت دهند!!؟

10- بیان ادعای ارتباط آقای سید محمد خاتمی با سرویس های اطلاعاتی بیگانه و در راس آن MI6 در جایی به صورت زیرشاخه آقای محمدعلی ابطحی و در جایی دیگر به صورت سرحلقه ارتباط با سرویس های اطلاعاتی بیگانه به شکل تنگاتنگ و با حرکت کامل در نقشه طراحی شده آن ها در دوران 8 ساله ریاست جمهوری ایشان و در کنار بیان این که آقای سید محمد خاتمی دارای روابط نامشروع اخلاقی و مسائل شنیع اخلاقی هستند و وضعیت خرابی در این مقوله دارند به نظر اینجانبان بخشی دیگر از توهمات آقای (ع-ض) مشفق و توهین به نظام، مقام معظم رهبری و مردم است و اینجانبان ضمن انزجار از بی اخلاقی ها، بی بند و باری های سیاسی و خروج از حدود شرع مقدس اسلام در جای جای سخنرانی مذکور، ایشان و سایر اعضای محفل امنیتیشان را به بازخوانی و اجرای فرمایشات مقام معظم رهبری پیرامون اخلاق سیاسی به خصوص بیانات ارزشمند معظم له در خطبه های نماز جمعه 14 خرداد اخیر در حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره) دعوت می کنیم.

11- ادعاهای ایشان مبنی بر اینکه:
الف) دولت اصولگرای آقای احمدی نژاد در وقایع اخیر خود را کنار کشید تا تیرها به مقام معظم رهبری بخورد
ب) اینکه احمدی نژاد غیر از خودش هیچ کس را قبول ندارد
ج) تاکید و بیان سه بار پشت سر هم این نکته از زبان دوم خردادی های مخالف میرحسین که "میرحسین همان احمدی نژاد است با این تفاوت که میرحسین عاقل است و احمدی نژاد عاقل نیست" با لحنی که حاکی از همراهی گوینده در این تحلیل است
د) اشاره به این که چرا آقای احمدی نژاد کسانی را در دولت به کار می گیرند که می دانند خلاف نظر مقام معظم رهبری است با اشاره به ماجرای معاونت اولی آقای مشایی (البته مقام معظم رهبری در نامه خودشان خطاب به آقای احمدی نژاد مرقوم فرموده بودند که این انتصاب موجب سرخوردگی بعضی از طرفداران شما را فراهم می آورد نه این که خودشان با این انتصاب مخالف بوده اند)

و) اشاره به این که احمدی نژاد به جهت اشتباهاتی که در چند سال اخیر انجام داد و ضعف عملکرد بهانه خوبی در دست اصلاح طلبان در وقایع اخیر جهت براندازی ولایت داد، در کنار عدم اشاره به دستاوردهای دولت آقای احمدی نژاد در 4 سال اول که در بسیاری از سخنرانی ها، مقام معظم رهبری به آن اشاره فرموده اند و رعایت نکردن انصاف در قبال زحمات شبانه روزی دولت نهم و قراردادن آقای احمدی نژاد در پازل توهمات خود از فتنه های اخیر

مشام تحلیلگران سیاسی را نسبت به خاستگاه سخنان آقای (ع-ض) مشفق حساس می نماید، امید است که ایشان و سایر دوستانشان در حلقه اطلاعاتی- امنیتی موسوم به ... در سر آن نباشند که نظام مقدس جمهوری اسلامی را در پس تحلیل های شکل گرفته در تاریکخانه های خود دچار موضوعات امنیتی نظیر آنچه در قتل های زنجیره ای شکل گرفت نمایند.

سوره الشعراء - آیات 221 تا 227: "هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَى مَن تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ■ تَنَزَّلُ عَلَى کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ■ یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ■ وَالشُّعَرَاء یَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ■ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ■ وَأَنَّهُمْ یَقُولُونَ مَا لَا یَفْعَلُونَ■ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ
(آیا شما را خبر بدهم که شیاطین بر چه کسی فرود می آیند؟■ بر هر دروغزن گنه پیشه ای فرود می آیند ■{به اخبار آسمان} گوش فرا می دهند {اما اطلاعی حاصل نمی کنند} و بیشترشان دروغگویند ■ شاعران را مردم گمراه پیروی می کنند ■ از هر دری سخن می گویند و با اشعار اغراق آمیز خود، گاهی ناپسند را می ستایند و پسندیده را ناپسند جلوه می دهند و بیشتر خیالبافی می کنند و ناحق سخن می گویند ■ و آنان چیزهایی می گویند که خود عمل نمی کنند ■ مگر آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته نموده و خدا را فراوان یاد کرده و پس از آن که مورد ستم واقع شوند از خود {و دیگر مومنان} دفاع می نمودند و به زودی ستمکاران بدانند که به چه سرنوشتی باز خواهند گشت)"

در خاتمه از پروردگار متعال رهایی امت حزب الله از شر عمارهای دروغین را مسالت داریم.


تحریریه پایگاه خبری - تحلیلی نوسازی"
 

او می دوید و من می دویدم . . .

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم تیر 1389 ساعت 18:59 شماره پست: 486

 

نفر سمت چپ بسیجی شهید محمد گلدوی است که در جریان حادثه تروریستی مسجد جامع زاهدان عامل بمب گذار را در اغوش گرفت و پیکر مطهر خود را مانع شهادت ده ها تن از زنان و کودکان بی دفاع قرار داد . محمد گلدوی لقب فهمیده سیستان را دریافت کرده است . (ارسال عکس محمد صادق آقاپور)

 

 

 

 

محمد ریگی جنایتکار گروهک جندالشیطان که چند اسم مستعار دیگر را نیز یدک می کشید .

 

تو محمد نام داشتی ؛ او هم محمد بود .

تو هم جوان بودی ؛ او هم جوان بود .

تو هم شور و حرارت داشتی ؛ او هم شور و حالی داشت .

تو هم ریش داشتی ؛ او هم ریش ، گاهی نه اما محاسن داشت .

تو هم عملیات انتحاری انجام دادی ؛ کار او هم انتحار بود .

تو هم خواستی مورد رضای خدایت باشی ؛ او هم خواست با دلدارش معامله کند .

اما . . . ؛

تو سلاح داشتی ؛ او دستانش خالی بود .

تو می خواستی جان مردم را بگیری ؛ او خواست جان عده ای را نجات بدهد .

تو به افراد بی دفاع حمله کردی ؛ او به شبه رجلی که جعبه مهمات سیار بود .

تو مثل زن ها چادر به سر انداختی و به زن ها حمله کردی ؛ او مرد بود و مردانه مقابلت ایستاد .

تو مدتی بود که خودت را برای انتحار آماده کرده بودی ؛ او باید در یک آن تصمیم می گرفت .

او به مولای مستشهدین اقتدا کرده بود و در شب میلادش پر گشود ؛ تو به که اقتدا کرده بودی ، نمی دانم .

او عمری را سالم زیست و جوانی اش را پله پله تا خدا پیمود ؛ تو سال های سال دلال بد بختی جوان ها با افیون اعتیاد بودی .

تو به خانه خدا رحم نکردی ؛ او مدافع خانه خدا و میهمانانش بود .

او دشمن اصلی اسلام را صهیونیسم می دانست ؛ تو از کیسه کسانی خوردی که دلارهای نفتی شان وقف نابودی آرمان فلسطین است .

تو برای رسیدن به هدف ، وسیله سازش با کفار را توجیه می کردی ؛ او آماده نبرد با آمریکا بود .

تو به همراه خودت می خواستی دیگران را هم به کام مرگ بفرستی ؛ او تو را در آغوش گرفت تا فقط خودش پر پرواز پیدا کند .

تو خودت هم نفهمیدی چه کار کردی ؛ او معرفت داشت و فهمیدۀ سیستان لقب گرفت .

 
پارک نهج البلاغه !!
+ نوشته شده در شنبه بیست و ششم تیر 1389 ساعت 21:28 شماره پست: 485

 

به نظر شما تفکر یک مدیر فرهنگی در چه سطحی باید باشد که به این نتیجه برسد نام پارکی را بگذارد نهج البلاغه ؟! آن هم در یکی از بی بضاعت ترین مناطق فرهنگی تهران ٬ حوالی شهرک غرب !

اولش فکر کردم مشابه پارک های علمی فن آوری ٬ محلی برای تحقیقات مذهبی در معارف دین تاسیس شده است .

چقدر دلمان به این بازی ها خوش است . یک نام مذهبی انتخاب می کنیم و خیالمان راحت می شود که دین مان را به فرهنگ ناب تشیع ادا کرده ایم . چقدر همه چیز فرمالیته شده .

حالا بروید داخل پارک را ببینید . ذیل نام مبارک نهج البلاغه چه بزن و بکوب و اختلاط های ناموجهی که شکل نمی گیرد . چه پاتوقی شده برای سفیران خودباختگی و منادیان تغزل جسمانی !

تصور یک مدیر از کار فرهنگی چیست ؟ لابد فردا شاهد افتتاح شهربازی صحیفه سجادیه هم خواهیم بود !! الله اعلم .

 

هم قم خوبه هم کاشون رحمت به هر دوتاشون !

+ نوشته شده در جمعه بیست و پنجم تیر 1389 ساعت 18:13 شماره پست: 484

 

شنیده شده است یوسف صانعی قصد دارد دفتر به اصطلاح مرجعیت خود را به شهر کاشان منتقل کند . همچنین خبرهایی از احتمال انتقال دفتر به ظاهر پلمپ شده مرحوم منتظری به این شهر به گوش می رسد . این که چرا از بین شهرای اطراف قم مانند تهران ، ساوه ، محلات ، گلپایگان ، اراک ، اصفهان یا حتی نجف اباد و . . . شهر کاشان مورد انتخاب آقایان قرار گرفته ، از منظر برخی از صاحب نظران در راستای طرح کهنه استعمار پیر مبنی بر ایجاد شکاف و درگیری بین دو شهر قم و کاشان ارزیابی می گردد . تقویت فرقه ها و نحله های انحرافی در شهر کاشان به منظور ایجاد تقابل هر چه بیشتر با مصادر تشیع ناب نیز یکی دیگر از توطئه های آشکار بدخواهان اسلام در دهه های اخیر بوده است .

نکته ای که البته برنامه ریزان بیت صانعی از آن غفلت کرده اند رشد فزاینده و کمی و کیفی هیئت های مذهبی و انقلابی در شهر فرهنگی کاشان در سال های اخیر می باشد . از کاشان خبر می رسد بسیجیان انقلابی و هیئتی های پرشور این شهر آمادگی خود را برای استقبال گرم از منادیان فتنه و نفاق اعلام کرده اند !

 
برادر ! . . . باشمام !
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم تیر 1389 ساعت 15:13 شماره پست: 483

 

چند سالی است که نام مبارک شهید بزرگوار سید احمد پلارک ، خوب بر سر زبان ها افتاده است . این همان شهیدی است که می گویند از مزارش گاه رایحه ای خوش به مشام می رسد . درباره این شهید جوان و عارف گمنام وادی دلدادگی ، خاطرات و گفتنی های بسیاری وجود دارد که متأسفانه هنوز به صورت متمرکز در اختیار علاقمندان قرار نگرفته است . بگذریم .

صبح پنج شنبه ای نه چندان دور توفیق زیارت مزارش را داشتم . توی راه افرادی با چهره های عجیب و غریب مقابلم سبز می شدند و می پرسیدند : آقا ! قبر این شهید که بوی گلاب میده کجاست ؟ زنی با موهای بیرون زده و آرایش غلیظ صدایم زد : برادر !! قبر این شهید کجاست که بوی گلاب میده و حاجت روا می کنه ؟!

پرچم بزرگی بالای مزار سید احمد نصب کرده اند تا زائران و مریدان! مکتب شهادت راحت تر آن جا را پیدا کنند . من که نتوانستم جلو بروم . جمعیت زیاد بود . بعضی هم بیکار ایستاده بودند و انگار قیافه مرا ورانداز می کردند که به شوخی ته دلم گفتم لابد تعجب کرده اند این بابا با این ریش و پشم آمده مزار شهید چه کار ؟!

البته بعضی جوان ها هم حسابی توی حال رفته بودند که حس و حالشان انصافاً دیدنی بود .

متکدیان عزیز و همیشه در صحنه هم که موقعیت خوبی نصیبشان شده بود . خلوتی برای کسی باقی نمی گذاشتند . نشمردم چندمی شان بود . بی هیچ صحبتی کاغذی را گرفت جلوی صورتم . عریضه بلند بالایی بود . توضیح دادم سید احمد پلارک این بابایی است که این جا دراز کشیده !!

پیرزنی که احتمال می دهم مادر شهیدی بود داشت قبرهای آن طرف تر را با وسواس جارو می زد . زیر لب چیزهایی می گفت که کنجکاو شدم بشنوم . رفتم جلوتر و گوشم را تیز کردم . لابه لای حرف های نامفهومش فقط یک جمله به گوشم خورد که دلم را لرزاند و ذهنم را به خود مشغول داشت . نمی دانم شما با حرف او موافقید یا نه . اما من که خیلی تحت تأثیر کلام نافذش قرار گرفتم .

پیرزن می گفت : یک قدم برای شهدا حاضرید بردارید که حالا می آئید حاجت می خواهید ؟

(شرمنده موفق نشدم عکس های اختصاصی را آپلود کنم )

 

جناح راست جناح ماست !!

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم تیر 1389 ساعت 23:53 شماره پست: 482

 

روحانیت منهای احمدی نژاد ؟!!

 

اُخ اُخ ببخشید ! قصدم فقط جلب توجه بود . اما خوب دقت کرده اید اعتراض به خودباختگی علی لاریجانی در قبال پرونده دانشگاه آزاد پرده از زخمی کهنه برداشت که این سال ها در پرتو حاکیت طیف اصول گرا در حال فراموشی بود ؟

بررسی تاریخ سی ساله انقلاب و عملکرد جناحی طیف های موسوم به چپ و راست نشانی از مثال برادری سگ زرد با شغال دارد . طیف موسوم به راست که مدتی است خود را اصول گرا می نامد نیز هم پای برادر حیله گر خود هر جا که پای منافع حزبی و باندی به میان آمد به راحتی از تمام شعارهای ظاهرگرایانه خود دست می شسته است . جریان نامه نود و نه نفر و درخواست ارسال پوزه بند از جماران تنها یک نمونه از این منفعت طلبی است . حمایت شرم آور این جناح از بنی صدر را نیز نمی توان از کارنامه رفتارهای جناحی این طیف به فراموشی سپرد . کار این جماعت به آن جا کشید که به دستور صریح حضرت امام ره ارسال روزنامه رسالت به میادین جنگ ممنوع گردید .

ناطق نوری و علی لاریجانی نمادهایی از عرض اندام این طیف پس از جدایی مصلحتی و ظاهری از زیر شاخه های اکبر هاشمی رفسنجانی بوده اند که طعم تلخ شکست را هر بار با " نه " بلند ملت چشیده اند .

رای به احمدی نژاد ، رای به جریانی مستقل بود که با پرهیز از ریاکاری های روباه منشانه ، داعیه ای جز تحقق آرمان های امام و انقلاب نداشته باشد .

این روزها به دنبال اعتراض جوانان غیور و ولایت مدار حزب الله به عملکرد ضعیف علی لاریجانی در مجلس به اصطلاح اصول گرا ، خشم این باند قدرت پرست برانگیخته شده است . این جماعت بدون هیچ توضیحی در قبال رفتار شرم آور ریاست فعلی مجلس که از ولایت پذیری کروبی در مجلس ششم نیز امتیاز پایین تری داشت با برآشفتگی درصدد سرکوب تبلیغی اعتراضات به حق امت حزب الله برآمده اند . به بعضی از این تیترها توجه کنید : خطر ظهور نسل اصولگرای منهای روحانیت ؟! تهدید انقلاب از سوی جریان خوارج !! و . . .

این حربه قدیمی و رنگ باخته راستی های منفعت اندیش را چه کسی فراموش می کند که مخالفت با زد و بندهای این جناح از نظر سران این باند همواره به معنای مخالفت با روحانیت و خانواده های شهدا و . . . تلقی گردیده است ؟

تشکل سیاسی روحانیت البته تعریف خاص خودش را دارد اما جریان روحانیت اصیل و انقلابی که در خط امام و رهبری معظم قرار دارد از منظر همه حامیان محمود احمدی نژاد به عنوان نقطه اتکا و ظرفیتی عظیم و نورانی برای تعالی جامعه شیعی و تحقق فرامین اسلام ناب محمدی (ص) محسوب می شود که تأکید اخیر رهبر فرزانه در جمع نمایندگان ولی فقیه در دانشگاه ها در قدردانی از همت و اهمیت دادن این دولت –بر خلاف مقاطع گذشته – به حضور و فعالیت فرهنگی روحانیت در سطح دانشگاه ها دلیلی بر این مدعاست . یاعلی

 
قضا خوری (1) !!
+ نوشته شده در شنبه نوزدهم تیر 1389 ساعت 22:22 شماره پست: 481

 

احمدی نژاد هم دانه درشت نیست !

 

در هفته قوه قضائیه شاهد ادعایی دیگر از سوی ریاست قوه قضائیه مبنی بر عزم جدی این دستگاه برای برخورد با دانه درشت های مفاسد اقتصادی بودیم . به زعم برخی از تحلیل گران ، نوع ژست ها و جهت گیری های مشهود در کلمات ایشان ، نوک پیکان این ادعاها را به سمت معاون اول رئیس جمهور نشانه رفته بود .

راقم این سطور بر این باور است که برخورد با اتهامات اقتصادی و سیاسی در خصوص هر کسی که باشد بدون هیچ استثنا و اغماضی باید مورد رسیدگی قضایی قرار بگیرد . البته نباید فراموش کرد اتهامات پرونده جناب رحیمی مربوط به دولت های قبل بوده که تا کنون مسکوت گذاشته شده بود و نیز باید یاداور شد که مبالغ مطرح در این پرونده به نسبت بسیاری دیگر از پرونده های اقتصادی دارای اهمیت کمتری می باشد اما حرف ما همان است که عدالت حکم می کند این پرونده مورد بررسی قضات محترم قرار بگیرد . حرف حقیر چیز دیگری است .

می گویم رحیمی که خوب است ، احمدی نژاد هم دانه درشت به حساب نمی آید . فرض کنید مثلاً کشف شود که شخص رئیس جمهور نیز اهل زد و بند های مالی بوده و به زودی قرار است محاکمه شود . مطمئن باشید آب از آب تکان نخواهد خورد . چون طرفداران احمدی نژاد حامیان رهبری هستند که در دفاع از حریم انقلاب و ولایت با هیچ کس عقد اخوت نبسته اند .

لاریجانی اگر صادق ! است که هست نباید تجربه برخورد با مفاسد دانشگاه آزاد را از یاد ببرد . او با چشم خود دید چگونه مزدوران نمک گیر جاسبی در قوای مقننه و قضائیه دست به دست هم دادند و در حمایت از باندی تبهکار در مقابل قانون صف آرایی کردند . جالب است بدانید دانشگاه آزاد شاکیانی خصوصی دارد که که هنوز تکلیف شکایاتشان در دستگاه قضا به نتیجه نرسیده است . خدا می داند اگر قرار باشد با بعضی از کارتل های نفتی و شبکه های پیچیده قاچاق کالا برخورد شود چه سر و صدایی بلند شده و کار تا کجا بیخ پیدا می کند . اینها را بگذارید در کنار پرونده های مسکوت مانده و خاک خورده دیگری از جمله اتهامات مالی مربوط به مهندس غرضی ، زنگنه ، محمد هاشمی ، حجت الاسلام موسوی لاری و . . .

توجه کرده اید که تا به حال به رغم تمام ادعاها از زمان ریاست آیت الله یزدی تا صادق لاریجانی تنها پرونده یک آقازاده در محاکم قضایی مطرح گردیده که آن هم مربوط شرکت المکاسب جناب آیت الله زاده واعظ طبسی بود که در نهایت حکم به تبرئه ایشان صادر شد ؟

شما حق را به من نمی د هید که دانه درشت خواندن امثال رحیمی ، آدرس غلط دادن دستگاه قضا در توجیه چند دهه سکوت خود مقابل باندهای مخوف مفاسد اقتصادی است ؟

 

فتنه ناگفته ها

+ نوشته شده در جمعه هجدهم تیر 1389 ساعت 18:4 شماره پست: 480

 

سکوت ما و جسارت این زن به ساحت مولا

 

به شدت معتقدم فتنه 88 را باید فتنه ناگفته ها نامید . باور دارم اگر خیلی از حقایق را به بهانه های واهی و مصلحت اندیشی های عافیت طلبانه مخفی نگاه نمی داشتیم این حوادث تلخ روی نمی داد . اگر حرف های شهید آیت را واگویه می کردیم ، اگر خیانت های مربوط به پذیرش قطعنامه و جام زهرنامه را بازگو می کردیم ، اگر خودکامگی های صحنه گردان اصلی فتنه را از اول انقلاب تا کنون بیان می نمودیم ، اگر هشدار رهبری معظم نسبت به زراندوزی و انحراف خواص را جدی می گرفتیم ، اگر از حجاب علما تا جور ظلما را به نقد می کشاندیم ، اگر جنایت های مدیریت دانشگاه آزاد و پیوند ناگسستنی آن با باندهای فتنه گر و فاسد اقتصادی و سیاسی را مخفی نگاه نمی داشتیم ، اگر  . . . خدا می داند جایی برای طغیان منافقان داخلی باقی نمی ماند .

یک نمونه از این ناگفته ها بیانات صریح و مستند شهید بزرگ انقلاب عبدالحمید دیالمه درباره گرایش های فکری موسوی و همسر دین فروش اوست . به راستی اگر مردم پیش از انتخابات می فهمیدند بانوی سبز لجنی همان زن غربزده ای است که ابتدای انقلاب در کتاب " طلوع زن مسلمان " اندیشه های امیرالمومنین علیه السلام را مورد وهن قرار داده ، مجالی برای عرض اندام منحرفان پرادعا باقی می گذاشتند ؟ به سفارش یکی از خوانندگان شریف اشک آتش بخشی از سخنان این شهید وارسته را تقدیم به دوستداران طریقت حق می نمایم . از یاد نبریم بزرگترین رسالت حزب الله ، روشنگری و افشای حقیقت است . تنها به این شرط است که می توان تحقق عمومی بصیرت را به انتظار نشست . البته آن چه که سایت مرکز اسناد منتشر کرده همه گفته های شهید دیالمه نیست . در فایل صوتی کامل تر ٬ جریان توهین رهنورد به نهج البلاغه ذکر شده است .

بخوانید :

 http://www.irdc.ir/fa/content/9348/default.aspx

 
مردان مرد
+ نوشته شده در جمعه هجدهم تیر 1389 ساعت 14:45 شماره پست: 479

 

محمد قادری اهل یزد بود و سن و سال کمی داشت . از ناحیه لگن تیر خورده بود و درد می کشید . او را با اسیر دیگری روی نفربر انداختند و به عقب می بردند . سرباز عراقی اصرار داشت محمد پرچم عراق را بالای سرش بگیرد . نه دوربین فیلمبرداری بود نه خبرنگار خارجی اما محمد نمی پذیرفت . سرباز دشمن به نقطه جراحت او ضربه می زد . محمد باز هم تمکین نمی کرد . سرباز که خیلی فشار آورد محمد قادری پرچم را از دست او گرفت و به اهتزار درآورد اما به طور برعکس !

راوی : فریبرز خوب نژاد

 

گل باش ولی . . .

+ نوشته شده در پنجشنبه هفدهم تیر 1389 ساعت 14:25 شماره پست: 478

 

خواهرم ! از بی حجابی است اگر عمر گل کم است . نهفته باش و همیشه گل باش .

(شهید حمید رضا نظام)

 
صلح بدون زهر !!
+ نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم تیر 1389 ساعت 10:45 شماره پست: 477

 

اولین نماز جمعه آقا بعد از رای دشمن شکن محمود احمدی نژاد و آغاز مرحله خیابانی فتنه خناسان را به یاد می آورید ؟ آقا خطبه اول را بدون مقدمه ای خاص با اشاره به جریان صلح حدیبیه آغاز کرد . این صلح در ظاهر تلخی هایی را به همراه داشت . مسلمین تعهد دادند از این پس تازه مسلمانان فراری از مکه را به کفار تحویل دهند . پیامبر خدا حتی پذیرفت به جای عبارت مبارک بسم الله الرحمن الرحیم ٬ جمله بسمک اللهم در بالای قرارداد نوشته شود . بعضی از مسلمین دچار سرخوردگی و یاس شدند . اما دیری نپائید قدرت خدا شیرینی فتح مکه را به کام آنها نشاند . مکه بدون خون ریزی فتح شد و مسلمانان بعد از سال ها به آرزوی زیارت خانه خدا دست یافتند . مکه شهری بیش نبود با این حال هر جای تاریخ اسلام را ببینید اهمیت فتح این شهر بیشتر از فتح جغرافیای ایران و اروپا بیان شده است .

آقا مثال صلح حدیبیه و صبر و ظفر مسلمین را بلافاصله بعد از آغاز رسمی فتنه پر پیچ و خم ۸۸ بیان کرد تا از این منظر تحمل برخی از تلخی ها برای مومنین طریقت حق و ولایت آسان تر و قابل درک باشد .

 

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

+ نوشته شده در سه شنبه پانزدهم تیر 1389 ساعت 10:58 شماره پست: 476

 

برای این عالم بزرگ دعا کنید

 

علامه کاشانی از برجسته ترین شاگردان عارف جلیل القدر آیت الله سید علی قاضی است که او را وارث عرفان حوزه های علمیه لقب داده اند . ایشان بیش از سه دهه امامت جماعت حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام را در شهر مقدس کربلا بر عهده داشته است . آیت الله مرعشی نجفی نیز وصیت کرده بود علامه کاشانی نماز را بر پیکر ایشان اقامه کند .

این مجتهد اهل دل و صاحب مقام هم اکنون بر اثر بیماری در بیمارستان حضرت ولی عصر (عج) قم بستری می باشد . برای سلامت این گوهر تابناک حوزه علمیه دعا کنید که نفس حق او طراوت بخش حیات معنوی علمداران فقه و عرفان است .

 
هیلاری در تهران ؟!!
+ نوشته شده در سه شنبه پانزدهم تیر 1389 ساعت 5:51 شماره پست: 475

 

سفر کلینتون به تهران لغو شد !

 

هیلاری کلینتون در روزهای اخیر سفرهای دوره ای خود را به کشورهای لهستان ، اوکراین ، گرجستان و . . .  آغاز کرده است . قرار بود وی زنجیره این سفرها را باتوجه به و وجه مشترک این کشورها با ورود به تهران تکمیل کند که با هوشیاری مردم ایران و شکست قاطعانه کودتای سبز در فتنه 88 این رؤیای سیاه نیز تحقق پیدا نکرد .

 

غربت حزب الله

+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم تیر 1389 ساعت 14:46 شماره پست: 474

 

 

جلسه دادگاه آزاده سرافراز محمد جعفر بهداد

 

به جرم انتقاد از اکبر هاشمی

 

ادامه مطلب را بخوانید :


دادگاه مدیر عامل سابق ایرنا برگزار شد
جلسه‌ی رسیدگی به اتهامات محمدجعفر بهداد مدیرعامل وقت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در شعبه‌ی 76 دادگاه کیفری استان تهران با حضورهیات منصفه‌ی مطبوعات برگزار شد.

به گزارش ایسنا در ابتدای جلسه‌ی دادگاه، نماینده‌ی مدعی‌العموم با بیان این‌که دو کیفرخواست برای محمدجعفر بهداد مدیرعامل وقت خبرگزاری ایرنا تشکیل شده است، درخصوص کیفرخواست نخست اظهار کرد: با شکایت مدعی‌العموم پرونده‌ای به اتهام توهین به مسوولان نظام درخصوص مطلبی با عنوان «سخنان آقای هاشمی رفسنجانی دلسوزانه بود؟» برای محمدجعفر بهداد تشکیل شد. هم‌چنین در کیفرخواست دیگر مدیرعامل وقت خبرگزاری ایرنا متهم به نشر مطالب خلاف واقع درخصوص مطلبی با عنوان «آنهایی که جوانان ما را به کشتن دادند»، است.

محمدجعفر بهداد برای دفاع از خود در جایگاه قرار گرفت و با بیان این‌که جای خالی سران فتنه را در این جلسه‌ی دادگاه به وضوح مشاهده می‌کنم، اظهار کرد: پس از فرمایشات روشنگر رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان فصل‌الخطاب درباره‌ی صحت اصل و نتیجه‌ی انتخابات ریاست جمهوری، آقای هاشمی رفسنجانی طی سخنانی در جمع دانشجویان در مشهد اظهارات تهدیدآمیزی علیه نظام و در نقض فرمایشات رهبر انقلاب داشتند که این‌جانب مقاله‌ای را در ایرنا تحت عنوان «سخنان آقای هاشمی رفسنجانی دلسوزانه بود؟» نوشتم.

وی افزود: در این مقاله سخنان آقای هاشمی در مشهد را از مصادیق ناسپاسی برخی خواص در قبال بردباری ملت و نظام دانستم و آن‌گاه با اشاره به اعطای فرصت از سوی نظام به خواص کج‌فهم و اشتباه‌کار برای جبران خطاهایشان، تداوم موضع طلبکارانه، متکبرانه و قدرناشناسانه‌ی این جماعت نسبت به خطاپوشی مردم و رهبری را تقبیح کردم.

بهداد ادامه داد: به دنبال انتشار این مقاله، نه آقای هاشمی رفسنجانی بلکه دادستان محترم تهران به عنوان مدعی‌العموم در 23 آذر سال گذشته علیه این‌جانب به عنوان مدیرعامل وقت ایرنا و نویسنده‌ی مقاله اعلام جرم کرد و مستند به ماده 609 قانون مجازات اسلامی مبنی بر توهین به مسوولان، خواستار تعقیب و مجازات قانونی این‌جانب شد و دادیار شعبه‌ی اول دادسرا پرونده را به صورت فوق‌العاده مورد رسیدگی قرار داد و قرار مجرمیت در تاریخ 8 دی‌ماه سال گذشته صادر شد. دادیار اظهارنظر دادسرای کارکنان دولت نیز دوازدهم دی‌ماه نسبت به صدور کیفرخواست اقدام کرد.

مدیرعامل وقت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران با بیان این‌که لازم می‌دانم ضمن تاکید بر درستی آن‌چه در این مقاله در بهبوهه‌ی شورش‌های سیاسی و خیابانی پس از انتخابات و در دفاع از نظام و رهبری نوشته‌ام، افزود: تاسف و تعجب خود را نسبت به تحریف متن مقاله و مبنا قرار دادن عباراتی ساختگی و توهم‌آمیز در متن اعلام جرم و استنادات بعدی علیه این‌جانب بیان می‌کنم.

وی در دفاع از خود یادآور شد: ماده 609 قانون مجازات اسلامی به توهین به مقامات با توجه به سمت آنها مربوط می‌شود؛ در حالی که مقاله‌ی مذکور نسبت به آقای هاشمی رفسنجانی به دو دلیل فاقد این معنا است؛ نخست این‌که بر اساس استفساریه از مجلس شورای اسلامی درباره‌ی توهین و پاسخ منتشره در روزنامه‌ی رسمی، توهین عبارت است از به کار بردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد و موجب تحقیر و تخفیف اشخاص شود و با عدم ظهور الفاظ، توهین تلقی نمی‌شود.

بهداد افزود: با توجه به مقایسه‌ی متن مقاله و قانون استفساریه، اتهام توهین وارد نیست و هم‌چنین عنصر مادی بزه توهین با بیان فحاشی و الفاظ رکیک به تشخیص عرف صورت می‌گیرد؛ در صورتی که در این مقاله چنین امری اتفاق نیفتاده است و دادستان تهران نیز مشخص نکرده کدام عبارت یا کلمات مندرج در مقاله مصداق توهین است.

مدیرعامل وقت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران یادآور شد: ماده 609 توهین به مقامات را با توجه به سمت آنها مستوجب مجازات دانسته است، در حالی که در مقاله‌ی منتشره هیچ‌گونه اشاره و استنادی به مقام، جایگاه و سمت آقای هاشمی رفسنجانی نشده است و متاسفانه هم مدعی‌العموم هم دادیار بدون دقت نسبت به این نکته، در متن اعلام جرم و کیفرخواست صادره بیان می‌کنند که این‌جانب به رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام یا رییس مجلس خبرگان رهبری توهین کرده‌ام.

بهداد تصریح کرد: نه توهینی صورت گرفته و نه کسی با توجه به سمت و مقامش مورد هتک حرمت قرار گرفته بلکه صرفا یک شخص از افراد جامعه به واسطه‌ی موضع‌گیری موهن علیه نظام و رهبری مورد نقد جدی قرار گرفته است.

وی ادامه داد: از آن‌جا که آقای هاشمی رفسنجانی از دو جایگاه حقوقی و سمت رسمی برخوردارند، بر اساس قاعده‌ی لا یعلم الا من قبله، باید نسبت به قصد و نیت متهم تحقیق و استعلام می‌شد؛ در صورتی که این‌جانب در مرحله‌ی بازپرسی، نقد خود را متوجه یکی از خواص فارغ از مقام و سوابق او دانستم که با احساس داشتن حاشیه‌ی امن و مصونیت ویژه، نظام را به غیرمردمی بودن، سانسور رسانه‌ها و سرکوب معترضین متهم کرده و با اظهارات خود به ادعاهای چندده ساله‌ی دشمنان و بدخواهان ایران اسلامی سندیت بخشیده است.

مدیرعامل وقت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران گفت: در این پرونده به علت تعجیل در محکومیت متهم، به قاعده تفسیر مضیق و محدود از قوانین جزایی و نیز به عنصر معنوی جرم مطلقا توجهی نشده و صرفا موجب اتلاف وقت دادگاه، اعضای هیات منصفه و این‌جانب شده است. در پایان با توجه به دلایل ارایه شده مبنی بر فقدان عناصر قانونی و معنوی جرم و اشتباه صورت گرفته در تشخیص طرف پرونده و با توجه به سوابق این‌جانب، فسخ قرار مجرمیت دادسرا و صدور رای برائت مورد تقاضا است.

به گزارش ایسنا، در این میان نماینده‌ی مدعی‌العموم پس از اظهارات محمدجعفر بهداد مدیرعامل وقت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، یادآور شد: همان‌طور که آقای بهداد متهم پرونده با شداد و غلاظ لایحه را قرائت کردند، ممکن است تلفظ امارات از سوی این‌جانب ناصحیح گفته شده باشد اما اگر این‌جانب نیز آن‌گونه که آقای بهداد با شداد و غلاظ مطلب را مطرح کردند، می‌خواستم بیان کنم، شاید اغلاط بیشتری را بیان می‌کردم. همان‌طور که وی این‌گونه عمل کرد.

شفیعی نماینده‌ی مدعی‌العموم در توضیح این گفته‌ی بهداد که در این پرونده به علت تعجیل در محکومیت متهم، به قاعده تفسیر مضیق و محدود از قوانین جزایی و نیز به عنصر معنوی جرم مطلقا توجهی نشده، گفت: متهم می‌تواند پرس‌وجو کند که آیا در مورد رسانه یا در مورد مطبوعات یا خبرگزاری‌های دیگر رویه‌ی دیگری اتخاذ می‌شود؟

وی هم‌چنین در مورد این گفته‌ی بهداد مبنی بر این‌که در مقاله‌ی منتشره هیچ‌گونه اشاره و استنادی به مقام، جایگاه و سمت آقای هاشمی رفسنجانی نشده، اظهار کرد: مگر می‌شود شما در مقاله‌ای به عنوان مثال درخصوص آقای محمود احمدی‌نژاد در زمانی که وی رییس‌جمهور کشور است بیاناتی را ارایه دهید اما در توضیح مطلب بیان کنید که موضوع مدنظر ما در مورد وی جدا از سمت رییس‌جمهوری وی است.

نماینده‌ی مدعی‌العموم یادآور شد: از سوی دیگر سوءنیت نیاز به استعلام ندارد که دادسرا برای این‌که تشخیص دهد این فرد سوءنیت دارد یا خیر استعلام کند. هم‌چنین درخصوص این گفته ازسوی شما که برای دفاع و حمایت از مقام معظم رهبری این مقاله را منتشر کرده‌اید، باید بدانید که مقام معظم رهبری بارها توصیه به آرامش داشتند اما برخی از مطبوعات و رسانه‌ها از جمله اقدام متهم به عنوان مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران مبین سوءنیت است و این‌گونه نیست که برای دفاع از مقام عظمای ولایت باشد. شاید برای دفاع از گروه یا جمعیت خاصی مرتکب چنین اعمالی شده‌اید و در نهایت دفاع متهم را فاقد اثر می‌دانم.

مدیرعامل وقت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران در دفاع از خود درخصوص کیفرخواست دوم، پس از اظهارات نماینده‌ی مدعی‌العموم، با بیان این‌که ناگفته پیداست که سخن زیاد است و جای سران فتنه خالی است، اظهار کرد: این‌جانب در تاریخ هفتم دی‌ماه سال گذشته مقاله‌ای در ایرنا با عنوان «آنهایی که جوانان ما را به کشتن دادند» از باب احصاء عوامل سببی بروز آشوب‌های سیاسی و خیابانی پس از انتخابات به چهار عامل تحریک کنندگان نامزد شورشی، تحریک کنندگان جامعه به اغتشاش، حامیان اغتشاشگران و خواص ساکت و بی‌تفاوت اشاره و از این‌که بعضی دستگاه‌های مسوول به جای برخورد با عوامل ایجاد ناامنی، به تضعیف و ارعاب عناصر غیرتمندی که در افشای چهره‌ی فتنه‌گران و بالا بردن هزینه‌ی اغتشاش نقش موثری داشتند پرداختند، انتقاد کردم.

وی تصریح کرد: دو روز بعد دادستان تهران به عنوان مدعی‌العموم علیه بنده اعلام جرم کرد و در متن اعلام جرم خود با اشاره به مقاله‌ی مذکور یک بار آورده «این مطلب تلویحا مدعی شده آیت‌الله صادق لاریجانی و آقای علی لاریجانی در ماجرای کشته شدن چند تن در روز عاشورا موثر بودند» و بلافاصله افزود «نامبرده صراحتا علی لاریجانی را به تقویت اراده‌ی میرحسین موسوی در تحریک افراد به شورش و اغتشاشگری متهم کرد».

بهداد افزود: مدعی‌العموم در اعلام جرم خود تصریح کرد نگارنده‌ی مقاله آیت‌الله لاریجانی رییس محترم قوه‌ی قضاییه را به بهانه‌جویی و بزرگنمایی خطاهای رسانه‌های غیرتمند، افشاگر و تضعیف و ارعاب عناصر دلسوز نظام متهم کرده است. دادستان تهران هم‌چنین این‌جانب را به دامن زدن به آتش اختلاف و ایجاد تفرقه و تخریب وجهه‌ی مسوولان نظام متهم کرد و بر اساس ماده 697 قانون مجازات اسلامی خواستار تعقیب و مجازات این‌جانب به اتهام افترا نسبت به مقامات و انتشار مطالب خلاف واقع شد.

وی در ادامه یادآور شد: در سراسر مقاله‌ی «آنهایی که جوانان ما را به کشتن دادند» حتی یک بار صراحتا و تلویحا نام و نشانه‌ای از هیچ شخص حقیقی یا حقوقی آورده نشده است و اقدام قضایی صورت گرفته علیه مدیرعامل وقت ایرنا و نگارنده که با استناد به عبارات و جملاتی کاملا ساختگی و تخیلی و نسبت دادن جملات و عباراتی که هرگز در مقاله‌ی منتشره یافت نمی‌شود و در واقع انتساب امر غیرواقع به بنده جای تأمل و تعجب دارد.

مدیرعامل وقت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران افزود: مقاله‌ی مذکور به نام، نشانه و مقام و سوابق کسی اشاره نمی‌کند اما در اعلام جرم مدعی‌العموم و در متن کیفرخواست صادره به طرز عجیبی ادعا شده که بنده آقایان لاریجانی، روسای قوای قضاییه و مقننه را عامل کشته شدن جوانان، تحریک به اغتشاشگری و برخورد با عناصر دلسوز نظام معرفی کردم! از آن‌جایی که نه شاکی خصوصی بلکه دادستان تهران کلید شکل‌گیری پرونده‌ای با این مشخصات را زده‌اند، بنده از پرداختن بیشتر به ابعاد و معنای برخوردی با این کیفیت معذورم.

بهداد یادآور شد: به موجب ماده 727 قانون تعزیرات اسلامی، جرایم افترا و نشر اکاذیب مستند به مواد 697 و 698 قانون مجازات اسلامی از جرایم قابل گذشت هستند و تنها با شکایت شاکی خصوصی قابل تعقیب هستند. هم‌چنین بر اساس تعریف ماده 9 قانون آیین دادرسی کیفری، شاکی خصوصی عبارت است از شخصی که از وقوع جرمی متحمل ضرر و زیانی شده و یا حقی از قبیل قصاص و قذف پیدا کرده و آنها را مطالبه می‌کند.

وی گفت: با این‌که در مقاله از کسی نامی برده نشده، اما بر فرض این‌که آقای لاریجانی از نشر مطالب متضرر شده، شخصا یا از طریق نماینده‌ی حقوقی رسمی خود می‌تواند به طرح شکایت کیفری بپردازد. بنابراین در جرایم خصوصی یا حق‌الناسی، صرفا تقاضای شاکی خصوصی مجوز شروع به اقدامات قانونی و تحقیق و تعقیب متهم است.

مدیرعامل وقت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران افزود: از سوی دیگر موضوع مقاله مبنی بر تحریک یک نامزد انتخاباتی و تقویت توهم و توقع ناصواب وی امری واقعی و غیر قابل تردید و نشانه‌ها و آثار آن در عرصه‌های سیاسی و رسانه‌ای قابل مشاهده و درک بوده است. بنابراین اطلاق نشر اکاذیب نسبت به این موضوع صحیح نیست.

بهداد در پایان گفت: با توجه به توضیحات و ادله‌ی ارایه شده و مولفه‌های تشکیل دهنده‌ی دادرسی عادلانه در نظام قضایی از قبیل اصول برائت، قانونی بودن دادرسی، استقلال قاضی، بی‌طرفی قاضی و قانونی بودن جرم و مجازات، صدور رای برائت تقاضا می‌شود.

وی به عنوان آخرین دفاع تاکید کرد: در مورد هر دو کیفرخواست تقاضای صدور رای برائت دارم.

قاضی سیامک مدیرخراسانی رییس شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران پس از استماع دفاعیات محمدجعفر بهداد مدیرعامل وقت خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، ختم جلسه‌ی رسیدگی را اعلام و هیات منصفه‌ی مطبوعات برای اعلام نظر وارد شور شد.
 
[عنوان ندارد]
+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم تیر 1389 ساعت 10:28 شماره پست: 473

روزنامه جمهوری اسلامی

 
13/04/1389

سرویس خبر: جهت اطلاع


جهت اطلاع


 

* وقف دانشگاه آزاد اسلامی و تعیین رئیس این دانشگاه توسط شورای

 عالی انقلاب فرهنگی، با نظر رهبر معظم انقلاب متوقف شد.

گزارش‌ها حکایت از دستور رهبری به طرفین ماجرای دانشگاه آزاد

 اسلامی مبنی بر توقف اقدامات و بازگشت وضعیت به روال عادی

 دارد. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز دیروز در جلسه مجمع

تشخیص مصلحت نظام، تدبیر رهبر معظم انقلاب در این زمینه را ستود.

گزارش کار !

+ نوشته شده در یکشنبه سیزدهم تیر 1389 ساعت 21:28 شماره پست: 472

 

در برابر جنگ نرم ٬ سخت ایستاده ایم !!

 

 
مهم . . . مهم . . .
+ نوشته شده در شنبه دوازدهم تیر 1389 ساعت 19:43 شماره پست: 471

فاطمیون      

 

 

طرحی برای نابودی اژدهای هفت سر

 

منتظر یاریتان هستیم .

۰۹۱۹۱۴۸۹۲۹۶

کاروان عدالت

خون های رنگین تر !

+ نوشته شده در شنبه دوازدهم تیر 1389 ساعت 1:59 شماره پست: 470

 

خدا راشکر ؛ روح الامینی کشته شد !!

 

خدا را شکر محسن روح الامینی کشته شد !

اشتباه نکنید . ما از کشته شدن کسی که حقش مرگ نباشد خوشحال نمی شویم اما هیچ فکر کرده اید اگر برکت خون این شبه آقازاده ! نبود بعید به نظر می رسید پرونده ای برای کهریزک تشکیل بشود ؟

مگر ضرب و شتم متهم در بازداشت گاه ها نخستین بار است که اتفاق می افتد ؟ مگر بر اساس شایعات ! بعضی از مراکز آگاهی با متهمان بی کس وکار سرقت و . . . ، رفتارهای مشابهی نداشته اند ؟ آخرش هم ممکن بود بنده خدا بی گناه از آب دربیاید . البته زحمات نیروهای مخلص انتظامی را در تأمین امنیت نباید نادیده گرفت ولی مگر می شود ماجرای شهید محمد رجبی ثانی را از یاد برد ؟

فکر کنم حوالی سال 83 بود . محمد رجبی ثانی جانباز اعصاب و روان بود که به همراه خانواده اش در گوشه ای از تهران با فقر دست و پنجه نرم می کرد . هزینه های زندگی او را گویا یکی از کارگردان های معروف سینما بر عهده داشت . یک روز به خاطر مزاحمت های خیابانی با دوتن از اوباش محل درگیر می شود و درس خوبی به آنها می دهد . با شکایت مزاحمین ، محمد به زندان می افتد . برای آزادی نیاز به وثیقه بود که خانواده محترم وی به هر دری زدند افاقه نکرد .

با توجه به سابقه بروز اختلال های عصبی ، خانواده محمد تلاش کردند تا به هر طریق ممکن داروهای تجویز شده را به او برسانند . رفت و آمد چندباره آنها از التماس به قاضی گرفته تا منت کشی زندان بان ها فایده ای نداشت . قاضی بی درد می گفت اگر او جانباز است باید برای جامعه الگو باشد !! محمد به دلیل عدم دسترسی به داروها کنترل روحی اش را از دست داد و شروع به پرخاشگری کرد . او به شدت مورد تنبیه فیزیکی قرار گرفت . این ماجرا با توجه به شرایط عصبی محمد تمامی نداشت تا این که . . .

پسرش در مصاحبه ای که در کمال ناباوری از صدای جمهوری اسلامی پخش شد گفت بالاخره اجازه ای جور شد تا بتوانم پدر را ملاقات کنم . چند روز از بازداشتش می گذشت . گفتند این جا نیست . سری به درمانگاه زندان بزن . رفتم آنجا گفتند منتقل شد به بیمارستانی در کرج . به سرعت خودم را رساندم . پرستار با خونسردی گفت خدا رحمتش کند جنازه اش آنجاست ! پاهایم شل شد . وقتی جنازه را دیدم خیالم راحت شد . گفتم نه پدر من این نیست . پرستار پوزخندی زد و گفت محمد رجبی ثانی همان است که دیدی . دوباره برگشتم . خوب دقت کردم . راست می گفت جنازه پدرم بود . ..  .

به رغم رسانه ای شدن این جنایت غم انگیز ، مرحوم کریمی راد سخنگوی وقت دستگاه عدلیه تا دو هفته موضوع را انکار می کرد . در نهایت قوه قضائیه بیانیه داد و اعلام کرد که در این رابطه شش نفر مجرم شناخته شده اند . یک ماه بعد اعلام شد به دستور ریاست وقت این قوه ، دیه کامل آن مرحوم از بیت المال پرداخت می شود ! یعنی در نهایت ، ما ! محکوم شناخته شدیم .

به هر زحمتی بود شماره منزل آن مرحوم را پیدا کردم . می خواستم جمعی از دوستان طلبه را برای تسلیت و همدردی به منزلشان ببرم . التماس کرد حتی دیگر تماس نگیرید ! تعجب کردم . دوست خبرنگاری که همینک سردبیر یکی از نشریات زنجیره ای ! حزب الله است پیغام داد که به آنها گفته اند اگر بیش از این شلوغ کنید دور همین سی میلیون را نیز باید خط بکشید .

کمتر از یک سال پیش سرهنگ پاسدار آزاده و پژوهشگر دفاع مقدس محمد حسین منصف به جرم ادای فریضه امر به معروف نسبت به دادستان وقت شهرستان بابل بلافاصله بازداشت و در زندان متی کلای این شهر به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت . یکی از زندان بان ها در حالی که دست ها و پاهای این دلاور مازندرانی در بند بود پوتینش را روی سر او کشید و در حضور همکارانش با وقاحت تمام گفت : غلط کردی که آزاده ای !

جالب است بدانید به رغم شهادت شاهدانی از بین کارکنان زندان و اثبات این رفتار ظالمانه هنوز برخوردی با مجرمین صورت نگرفته است . این ها را گفتم تا شما هم با من هم نظر شوید که خدا را شکر ! محسن روح الامینی کشته شد .

راستی شاید من بد متوجه شده ام . در احکام صادره برای آن دو مأمور کهریزک نشان انتظامی علاوه بر قصاص نفس و جریمه و زندان و .  . .. انفصال موقت ! از مشاغل دولتی نیز درج شده بود که یعنی این دو بعد از اعدام می توانند به محل خدمت خود باز گردند !!

 
آرمان عدالت
+ نوشته شده در جمعه یازدهم تیر 1389 ساعت 0:12 شماره پست: 469

اعلام موجودیت

 

ستاد ملی حمایت از کاروان عدالتخواهی

 

نشانی : آرمان عدالت را در پلاکفا سرچ کنید

Armanedalatدات پلاکفا

درد دلی با بزرگان
+ نوشته شده در سه شنبه هشتم تیر 1389 ساعت 23:43 شماره پست: 468

 

 ملت قیّم نمی خواهد !!

 

من دست همه شما بزرگواران را می بوسم . شما برکت این ملک هستید . افتخار من این است تا کنون دست برخی از شما عالی مقامان را بوسیده ام . این شاگرد کوچک مکتب امام صادق علیه السلام اگر سکوت کند به گمان ، آن گونه که باید ، دین خویش را به آموخته های اندکش ادا نکرده است . روزی ما را تا به حال خدا داده و هراس از قطع شهریه ، شکر خدا هنوز این دل را به لرزه نینداخته است . عالی جنابان !

شما خواسته یا ناخواسته لطف بزرگی را در حق این مملکت انجام داده اید . لطفی که نشان داد چرا در گستره ادبیات دینی ما بین رسول و نبی تفاوت وجود دارد . خدا رحمت کند شهید مطهر را که فرق نبی و رسول را در تفاوت راهنما و رهبر به زیبایی تعبیر نمود . راهنما راه را نشان می دهد که کار بزرگی است اما رهبر یعنی ابراهیم که حرکت می کند و به حرکت وا می دارد . رهبر یعنی محمد مصطفی که سنگ بر سرش می کوبند اما پرچم مدینه رستگاری را بر فراز شعب ابی طالب به اهتزاز در می آورد .

شما بزرگان و علمداران تاریخ شیعه ، سنگر راهنمایی را به شایستگی حفاظت نموده اید . این که گاه به فریاد می آیید و تلاطم آغاز می کنید که یاللمسلمین ! زن نمی تواند استاندار شود . مسابقه شطرنج حرام است . برای مولوی سنی مسلک نباید کنگره یادبود گرفته شود . نام زیرگذر تازه تأسیس قم باید غدیر باشد نه 9 دی و . . . . این همه نشان از دغدغه راهنمایان دین در حراست از ظواهر دین است اما باید جانانه تر بوسید دست راهبری بی ادعا را که با نگاه به افقی نورانی ، دو دهه است حرکت می کند و جامعه را به حرکت وا می  دارد . هشدار وبرنامه ریزی برای مقابله با تهاجم فرهنگی . شبیخون و ناتوی فرهنگی . الگوسازی با تجلیل از شهدای ناشناسی چون سید شهیدان اهل قلم و سفر به مناطق جنگی و دیدار اختصاصی با خانواده های شهدا و . ..  تبیین خطر انحراف خواص . تقویت خوباوری و هویت نسل جوان . اشاعه فرهنگ استقلال و تولید فن آوری های مدرن . تولید علم و جنبش نرم افزاری . ایجاد رقابت برای خدمت رسانی . ایجاد کرسی های آزاد اندیشی . احیای گفتمان عدالتخواهی . اعلام رسمی جنگ نرم . ضرورت آگاهی بخشی و بصیرت گرایی و . . . نمونه هایی گویا از استراتژی آرمانی راهبری هدفمند و تعالی خواه است . باور کنید اگر قرار باشد نقش ملی و جهانی تفکرات و اندیشه های هوشمندانه این مرجع بزرگ را بررسی کنیم حدیث هفتاد من کاغذ را باید یاداور شویم . این نگاه تیزبینانه و مشرف بر زیر و بم حوادث و وقایع کجا ، به بهانه دفاع از دستاوردهای عاشورا آزاد دانستن عزاداری های شبهه ناک و . . . کجا ؟ جریان سازی های فکری ، فرهنگی ، سیاسی و . . . این عالم دوراندیش کجا ، دغدغه اعتراض به پخش اذان اهل تسنن از رادیو ی سنندج کجا ؟

عالی مقامان ! به ما حق بدهید که بگوییم ایشان هم مرجع است بزرگان دیگر هم مرجع هستند اما میان ماه من تا ماه گردون  . . . .

شما لطف بزرگی کردید که با دخالت های هر از گاهتان در مسائل داخلی به کورترین تحلیل گران سیاسی  و مدیریتی هم فهماندید بین راهبر و راهنما چه فاصله زیادی وجود دارد . فاصله ای که حقانیت انتخاب خبرگان را در سال شصت و هشت با معیار عقل و تدبیر ثابت می کند . من نمی خواهم مدل مردم عادی بپرسم آیا سرقت شتر با بارش اهمیت بیشتری دارد یا دعوا برای رویت هلال اول شوال ؟ کدام یک بیشتر اسلام را به خطر می اندازد ؟ اما من می پرسم چرا اول از همه این تصویر امام است که به دست بدخواهان اسلام و رقاصه های هرزه نفاق ، پاره می شود نه تصویر بزرگان دیگری که البته اگر فتنه مغفول مانده در منظر برخی از حضرات ادامه می یافت نوبت به همه بزرگان می رسید . سکوت برخی از بزرگان در قبال شعار بر ضد اصل ولایت فقیه به چه معناست ؟ همیشه برای من سوال بوده است چرا سرویس های کارکشته جاسوسی دنیا وقتی نا کارامدی تبعید امام به ترکیه را دیدند به جای کانادا و استرالیا یا هر نقطه دوردست دیگری ایشان را به حوزه علمیه نجف تبعید کردند ؟! من به حرمت چند دهه زحمات شما حرف ها و درد دل هایم را کوتاه می کنم . من نمی پرسم که مگر نوه و نبیره هم جزو بیوت محسوب می شوند که هتک به جا یا نا به جای حرمتشان توهین به اسلاف آنها تعبیر شود ؟ تا چند نسل افراد را باید جزو بیت آنها حساب نمود ؟ راستی بیت یعنی چه و قرار است این جایگاه خودخوانده چه مصونیتی را برای ساکنینش به همراه بیاورید . حالا خودمانیم . سکوت در قبال هتک بیت آیت الله نوری همدانی یا حتی صانعی و ضرب و شتم حیوانی طلاب بسیجی توسط نیروهای بزدل انتظامی در شب اول ماه رجب امسال و ده ها مدل سکوت دیگر این شائبه را دامن نمی زند که برخی بزرگواران می دانند آن چه از سوی مردم صاحب سخن و اندیشه بر سر سید حسن آمد و باز می آید ، سرنوشت محتومی است که دیر یا زود یقه بعضی از فرزندان و دامادهای بیوت عظام را خواهد گرفت ؟ بعضی بزرگواران خودشان می دانند  به احترام سوابق و ریش سفید آنهاست که مثلا از حرف مفت آقا سعیدشان گذشتیم که ساحت رهبر فرزانه را در حضور ایشان به نیش کلام نحس خود آلوده ساخت . بعضی ها می دانند که برای برخورد با داماد شکرفروششان چه عزمی در حال شکل گیری است .

مبادا مردم تصور کنند قرار است نادیده گرفته شوند ؟ مبادا گمان کنند بزرگ یا بزرگانی می خواهند مقابلشان صف ببندند . مستحضرید که تربیت شدگان مکتب روح الله از آن پیر طریقت آموخته اند که ملت قیّم نمی خواهد . راستی اگر ادامه فعالیت بیوت بعد از فوت مراجع از منظر حضرات ، نوعی بدعت است چرا کسی به فرزند دندان گرد کرده آن عالم بزرگوار تذکر نمی دهد که تمام فعالیت های یک مرجع را انجام می دهد ، اسفتا پاسخ داده و شهریه توزیع می کند اما متواضعانه ! خودش را در جمع مریدان کمتر از حد مرجعیت معرفی می کند ؟ من دست همه این بزرگواران را با افتخار می بوسم اما به من حق بدهید نتوانم وسعت دید هر کسی را با افق درایت مرجعی چون سید علی حسینی خامنه ای مقایسه کنم . شما بهتر می دانید حرف ها و درد دل های طلاب جوان بیشتر از این است . امروز آن چه جامعه شیعی را تهدید می کند اذان اهل تسنن نیست . اهمیت نامیده شدن یک تونل به نام غدیر بیشتر است یا سکوت شما در مقابل فتاوای بدیع و بی مبنای مراجع خودخوانده ای جون صادقی تهرانی و  . . . که دیر یازود با همت رسانه های ویرانگر جهانی ، عَلَم فتاوای تحریف آمیزشان در برابر سکوت عالمانه شما هویت هزار و چهارصد ساله فقه شیعه را به مسلخ غرض ورزی های خودسرانه خواهد برد ؟ ! بگذاریم و بگذریم که این سینه را یارای فریاد نیست . جسارت این دستان قلم شده را به دریای کرامت خویش عفو می فرمائید . انشالله .

 
یا من اسمه دواء
+ نوشته شده در یکشنبه ششم تیر 1389 ساعت 15:33 شماره پست: 467

با خبر شدم مدیر وبلاگ ارزشی " آینده از آن حزب الله " به خاطر دفاع از ناموس شیعه از سوی تعدادی از مزاحمین خیابانی و اوباش ناحلال زاده ! مورد حمله و ضرب و شتم شدید قرار گرفت . شکر خدا با دعای مومنین ٬ در حال حاضر وخامت حال وی برطرف گردیده است .

انشالله با دعای خیر مبارزان خط مقدمی جبهه جنگ نرم ٬ امیرعلی بسیجی و خستگی ناپذیر در پرتو عنایت بزرگ پرچمدار امر به معروف و نهی از منکر ٬ هر چه زودتر بهبود پیدا کرده و به سنگر جهادی خود بازگردد .     http://www.24tir.blogfa.com/

چوب خدا !
+ نوشته شده در شنبه پنجم تیر 1389 ساعت 21:55 شماره پست: 466

 

زدی ضربتی ، ضربتی نوش کن !

 

حدود یک سال پیش بود . یادتان هست ؟ درست وسط بلبشویی که فتنه گران درست کرده بودند و سکوت خائنانه و تأیید تلویحی برخی از خواص ، یاران خط مقدمی انقلاب را به تلاطمی فرسایشی واداشته بود ناگهان چه فشار روانی سنگینی بر روی سر بچه های حزب اللهی خالی شد ؟ گفتند این هم احمدی نژاد شما . ضد ولایت از آب درآمد . چرا ؟ چون آقا گفت مشایی را بردار و برنداشت .  نامه آقا محرمانه بود اما افشایش کردند . کسی هم اسم این کار را جلو زدن از رهبری تعبیر نکرد و اتهام افراطی گری به یقه حضرات نچسباند . سینه چاک های سنتی انقلاب که با افشاگری مناظره تاریخی و دشمن شکن طالوت زمان ، ضعف هاضمه پیدا کرده بودند در تقبیح این افشاگری غیرقانونی ترشحی از ذهن خود خارج نساختند . کسی به استدلال احمدی نژاد گوش نسپرد که دلایلش برای این چند روز معطلی چه بوده است . احمدی نژاد برای دفاع از خودش به آب و آتش نزد و کسی را غوغاسالار و . . . لقب نداد . سایت های دولتی هم در انتقاد از او کم نگذاشتند . همه چیز علیه احمدی نژاد رقم خورد تا اذناب لاریجانی لبخند فتح الفتوح را به نیش اربابشان بنشانند . همانان که در اتحادی مغرضانه یک بار امتیاز پاک دستی دولت را با گزارشی ساختگی نشانه رفته بودند این بار بهانه ای تازه پیدا نمودند . کسی نگفت تأخیر یک هفته ای قالیباف در برکناری معاونت فرهنگی شهرداری که دستور صریح رهبری مبنای آن بود هم آیا نشانه فاصله او با ولایت است ؟ کسی نپرسید وقتی آقا صحت انتخابات را تأیید می کند چرا لاریجانی در سیما انگ اتهام نثار شورای نگهبان کرده است . تذکر سه باره آقا آن هم در طول یک ماه به مجلسیان مبنی لزوم همکاری با دولت برای تصویب طرح هدفمندی یارانه ها اتهام مخالفت با رهبری را برای حضرات به دنبال نداشت . از هاشمی شاهرودی می گذریم که به پیام هشت ماده ای آقا برای برخورد با مفاسد اقتصادی وقعی ننهاد . این گذشت تا همین هفته پیش . لاریجانی خطایی را مرتکب شد که کروبی مجلس ششم هم آن را مرتکب نشده بود . شیخ بی سواد وسط آن گرگ بازار با اشاره به نامه مقام معظم رهبری بدون نظر خواهی از نمایندگان ، لایحه مربوط به آزادی مطبوعات را از دستور خارج کرد . با شروع اعتراضات ، لاریجانی اول کار به قلدرمآبی همیشگی اش متوسل شد . اما اوج اعتراضات مردمی را که دید مظلوم نمایی و تظلم خواهی را بهترین شیوه دانست . او دیگر نزد افکار عمومی به خصوص دانشجویان و طلاب وجاهت ظاهری اش را از دست داد و مهر جدایی از اصول گرایی بر پیشانی اش حک شد . همان تهمت هایی که از طرف همپالکی هایش نثار رییس جمهور شده بود حالا دودستی به خودش بازگشت . چوب خداست دیگر . بعضی وقت ها بدجوری صدا دارد . بیخود که نگفته اند زدی ضربتی ضربتی نوش کن !

یادش به خیر . سال گذشته غربت احمدی نژاد به آن جا کشید که حتی دوستانش نیز در برابر هجمه تبلیغاتی ورشکستگان سیاسی سکوت اختیار کردند . آن قدر که برای نخستین بار از بین همه یاران دولت مهر این حاج منصور ارضی بود  که خود اگر چه از منتقدان حضور مشایی در کابینه است اما دلش سوخت ، حجاب سکوت را شکست و در مجلسی ندا برآورد :  احمدی نژاد را دریابید که سخت مظلوم است .

 
آینده از آن حزب الله
+ نوشته شده در شنبه پنجم تیر 1389 ساعت 6:38 شماره پست: 465

 

کنت دمارانش (رئیس سابق سازمان جاسوسی فرانسه) :

در اردوگاههای اسرای ایرانی افرادی را دیدیم که قاطعانه برای فدا کردن جان خود در راه اعتقاداتشان آمادگی داشتند .آن منظره منادی جنگ جهانی چهارم بود که ما فقط درک نامشخصی از آن در ذهن داریم . اعتقادات مذهبی این افراد برای سوق دادن آنها به سوی انجام کارهایی که به طرز غیر قابل باوری سخت بودند، نقش بسزایی داشته است .

منبع : جنگ جهانی چهارم . دیپلماسی و جاسوسی در عصر خشونت . کنت دمارانش

 
تحلیل با شما
+ نوشته شده در پنجشنبه سوم تیر 1389 ساعت 14:26 شماره پست: 464

 

چند روز پیش ؛ قم  . . .

 

فرمانده انتظامی استان قم در دیدار با جمعی از طلاب و بسیجیان این استان ، عذر خواهی رسمی خود را از حوادث اول ماه رجب و خودسری جمعی از نیروهای انتظامی به طور رسمی اعلام کرد . وی همچنین با توجه به آسیب ها و حملات سیاسی و روانی که در یک سال اخیر متوجه این نیرو بوده درخواست کرد مصدومان این حوادث از شکایت خود صرف نظر کنند .

در نخستین شب ماه مبارک رجب ، تعداد کثیری از مردم و طلاب انقلابی شهر مقدس قم پس از اطلاع از حضور یکی از سران فتنه در منزل یوسف صانعی ، به مدت سیزده ساعت منزل مذکور را به محاصره درآورده و شیخ بی سند و بی سواد را در حبس خانگی نگاه داشتند . تعداد جمعیت آن قدر زیاد بود که از چهارراه حجتیه تا کوچه های اطراف بیت صانعی و منتظری و دفتر آیت الله هاشمی شاهرودی امکان تردد برای وسایل نقلیه وجود نداشت . جمعیت یک پارچه فریاد می زدند : کروبی لباسو در بیار برو !

تجمع کنندگان تنها شرط خروج این روحانی نمای فتنه گر را خلع لباس وی بیان می نمودند . گرمای طاقت فرسای قم به قدری بود که بسیاری از مغازه های اطراف ، دیگر آبی برای فروش نداشتند . نیروهای ضد شورش برای ایجاد رعب و وحشت با توسل به گاز اشک آور بارها وارد جمعیت می شدند اما خونسردی و برخورد مناسب تجمع کنندگان باعث عدم بروز هر نوع تنشی می گردید . در تمام این ساعات در حالی که فقط یک مأمور مقابل در خانه صانعی ایستاده بود کسی کوچکترین تعرضی به منزل وی نداشت . حوالی ساعت چهار بامداد اول ماه رجب در حالی که بسیاری از طلاب و بسیجیان بعد از حدود سیزده ساعت خستگی اما پایمردی خود را برای نیت روزه مستحبی این روز شریف آماده می کردند تعدادی از نیروهای خودسر انتظامی با باتوم و شوکر و بیان الفاظی رکیک که در شأن خانواده خودشان بود به جان طلاب و بسیجیان افتادند . این ضرب و شتم وحشیانه حتی پس از خروج کروبی نیز ادامه داشت .  

حادثه نکبت بار ذکر شده پس از ضرب و شتم طلاب فیضیه از سوی مزدوران خود فروخته شاه در نوروز 42 دومین رفتار ددمنشانه دولتی در مقابل طلاب محسوب می شود . جالب آن که هیچ یک از به ظاهر بزرگان حوزه به این اقدام نیروی انتظامی واکنش نشان ندادند تا بار دیگر ثابت شود صاحب اصلی حوزه های علمیه کس دیگری است که دیر یا زود دودمان ظالمان باج خور را به باد خواهد داد . بسیاری از حاضرین معتقد بودند اگر این حرکت نابخردانه در مقیاسی بسیار کوچک تر در قبال دانشجویان اتفاق می افتاد ده ها کمیته تحقیق و تفحص از سوی مجلس و دولت و دستگاه عدلیه تشکیل می گردید . تجمع کنندگان به فرماندهان انتظامی یاداور شدند که اگر ایثار و جان فشانی صلواتی همین بسیجیان بی ادعا در جریان فتنه 88 نبود سرداران نفت خور باید این روزها را دنبال امان نامه برای خود و همسرانشان می گشتند . نکته جالب دیگر آن که این اتفاق در مقابل چشم سردار جباری فرمانده سپاه قم و سردار ذوالنور جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه کشور رخ داد . ذوالنور در مقابل اعتراض طلاب و بسیجیان لبخند پدرانه تحویل می داد و می گفت : فردا بیایید شکایت بنویسید !!

جالب تر آن که جمعیت عصبانی و کتک خورده و مجروح بلافاصله بعد از این اتفاق کنترل خود را از دست داده و به دفتر ( ونه بیت ) صانعی حمله ور شدند و هر چه قابل شکستن بود را از بین ببردند بی آن که نیروهای اضافه حقوق بگیر انتظامی کوچکترین واکنشی از خود نشان بدهند !! برای بسیاری این پرسش ایجاد شد که آیا صانعی از منظر حضرات به اندازه مهدی کروبی جایگاهی ندارد ؟! درداور آن که رسانه های اصول گرا همچون فارس و ایرنا و برنا و ایسنا و جوان و جهان و کوفت و زهر مار نیز در مقابل این رخداد خفقان گرفتند و مظلومیت طلاب و بسیجیان بی دفاع و بی رسانه به آن جا رسید که سعیدی خطیب قم در نماز جمعه آنها را خوارج !! نامید .

با توجه به درخواست طلاب برای محاکمه و برکناری شخص احمدی مقدم ، وی بلافاصله خود را به قم رساند هر چند درباره نتایج سفرش توضیحی نداد . قرار بود تاوان این فضاحت بر دوش هر مسئول خائنی که هست از سوی بسیجیان بازستانده شود که فرماندهی انتظامی قم عذر خواهی خود را اعلام کرد و . . . .

یک نکته : مراجع بزرگوار که قطع سخنرانی نوه نورس امام را به حساب هتک حرمت مرجعیت دانستند در قبال تعرض به دفتر صانعی هیچ واکنشی از خود نشان ندادند . پرتاب شی آتش زا به بیت آیت الله نوری نیز در همان ساعات از سوی فردی ناشناخته انجام گرفت که جز محکومیت آیت الله مظاهری واکنش مرجع دیگری را به دنبال نداشت . علینا والسلام !

 

طرحی برای تاریخ !!

+ نوشته شده در پنجشنبه سوم تیر 1389 ساعت 7:54 شماره پست: 463

 

لایحه ای علیه اشاعه اندیشه شهید مطهری

دکتر حسین سوزنچی
نوع : گزارش
موضوع : مجله خبری


نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی روز چهارشنبه 29 اردیبهشت، یک فوریت طرحی را (برای الحاق یک تبصره به ماده 12 قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان) تصویب کردند که به موجب آن، آثار شهید مطهری از شمول قانون حمایت حقوق مؤلفان مستثنی شود، و حق چاپ و نشر آن همچنان در اختیار انتشارات صدرا قرار گیرد. پیشنهاد‎دهنده این طرح، دکتر علی مطهری چنین توضیح داد: «طبق قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب 1348/10/11، بعد از گذشت 30 سال از درگذشت مؤلف، حقوق مادی اثر وی به ورثه یا وصی او تعلق نمی گیرد.» سپس توضیح داد که «در 31 سال گذشته آثار شهید آیه ا... مطهری با یک «نظم قابل‎قبولی» در حال انتشار است! و اگر قرار باشد از این پس، هرکسی آثار ایشان را منتشر کند قطعا [!] باعث تحریفاتی در آثار ایشان خواهد شد و یک نوع بی نظمی عجیبی [!] در آثار ایشان پدید خواهد آمد... نظر به اهمیت حفظ اصالت آثار شهید آیت ا... مطهری و عدم تحریف آن‎ها و نیز پیوند آن با اعتبار علمی و اجتماعی امام خمینی(ره) و به‎دلیل تأیید کامل این آثار توسط رهبر معظم انقلاب، ضروری است که از نشر این آثار توسط ناشران متعدد جلوگیری به عمل آید و نشر آن به همان نحو سابق ادامه یابد؛ لذا طرح مذکور جهت پیشگیری از ایجاد تحریف و بی نظمی در آثار استاد شهید آیت ا... مرتضی مطهری با قید فوریت تقدیم شده است.»
بدین‎ترتیب، مهمترین مستمسک مطرح‎کنندگان محترم این طرح، جایگاه بی‎بدیل آثار شهید مطهری در بیان نظام‎مند معارف اسلامی و تأکیدات مکرر امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) بر اهمیت و لزوم توجه به آن‎هاست، و این‎که انتشارات صدرا با «نظم قابل قبولی» تاکنون به انتشار این آثار اقدام کرده و ممکن است در نتیجه مشارکت سایرین در چاپ و نشر این کتب، آثار ایشان تحریف و یا انتشار آن‎ها دچار بی نظمی گردد!
در این خصوص لازم است به چند نکته توجه شود:
1) بی‎شک هیچ‎چیز در اهمیت و اعتبار و استناد، به قرآن کریم نمی رسد، و می بینیم که سال‎های سال، ناشران مختلف در چاپ و نشر این اثر نورانی، مشارکت داشته و خللی هم بر معارف اسلام وارد نشده است. تجربه چاپ و نشر قرآن کریم که توسط عموم ناشران و در ابعاد و طرح‎های مختلف، و البته با مجوز شورای نظارت بر چاپ و نشر قرآن کریم، مهمترین شاهد بر این مدعاست که می توان با اتخاذ راهکار مناسب و کارآمد، دغدغه نظارت را تأمین و از منافع و برکات مشارکت بخش خصوصی و همکاری عمومی استفاده کرد.
2) جایگاه مهم آثار شهید مطهری در نظام مقدس جمهوری اسلامی غیر قابل انکار است؛ اما باید جنبه فکری آن را جدای از ابعاد قانونی بررسی کرد. در طول بیش از نیم قرن که از تألیف این آثار می‎گذرد، استفاده‎های علمی مشتاقان در حد و حصر نمی‎گنجد و ان شاء‎ا... این شجره طیبه همواره، آثار و برکات مطهر خود را خواهد داشت؛ اما حتی یک مورد هم اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد که کسی به استناد جمله‎ای از شهید مطهری، حکمی صادر یا قانونی وضع یا پرونده ای را قضاوت کند. چنین جایگاه حساس و ظریفی در قوانین رسمی کشور قابل طرح است و می بینیم که اجازه چاپ و اعلام آن، در انحصار روزنامه رسمی کشور و قوه قضاییه است.
3) شورای نظارت بر نشر آثار شهید مطهری و انشارات صدرا (که ظاهرا علی مطهری فرد فعال و تصمیم گیر آنان است)، علی‎رغم تلاش‎های ارزشمندی که در این راستا داشته، آن‎چنان که باید و شاید، پاسخگوی سیل تقاضاها و مطالبات مشتاقان نبوده است؛ و معلوم نیست آن «نظم قابل قبولی» که ادعا می شود چیست؟
اولا در پیاده کردن نوارها و تنظیم یادداشت‎های استاد مطهری «کم کاری» شدیدی مشاهده می شود؛ خصوصا اگر دقت کنیم که این انتشارات به ویژه در سال‎های نخستین آن مورد حمایت ویژه نهادهای دولتی بوده است. مثلا تمامی سخنرانی ها و مکتوبات دکتر شریعتی، حتی یادداشت‎هایش، تنها پس از دو سال از وفات ایشان به‎طور کامل در قالب مجموعه آثار و بدون تحریف [!] چاپ شد، با این که نه از حمایت آن‎چنانی دولتی برخوردار بود، و نه‎ناظر آن‎چنانی داشت؛ اما در مورد آثار شهید مطهری که این‎چنین مورد تأکید رهبران نظام اسلامی بوده، پس از 30 سال (دقت کنید: 30 سال!) هنوز هم نوارها و یادداشت‎های منتشر نشده‎ای باقی مانده و در انتظار تنظیم و چاپ است! و انتشارات صدرا هر سال با افتخار [!] چاپ آثار جدیدی از استاد را اعلام می کند (مثلا از سه مجموعه یادداشت الفبایی، موضوعی، و کتابچه ای ایشان، تاکنون فقط «یادداشت‎های الفبایی» منتشر شده؛ و یا از سه سلسله سخنرانی‎های ایشان در موضوع «فطرت»، که استاد شهید آن را زیربنای معارف اسلامی می دانست، تنها یک سلسله منتشر شده است). آیا این اقدامات، محبوس کردن اندیشه های استاد و ایجاد مانع برای استفاده عمومی است یا حمایت و نظم در ارائه آن؟
آن‎چه بیشتر جای تأسف دارد این است که گاه برخی از سخنرانی‎ها را ناقص منتشر، و اعلام می کنند برخی از نوارهای شهید مطهری موجود نیست؛ در حالی که آن نوارها قبلا توسط ارگان‎های معتبر (مانند حزب جمهوری اسلامی) پیاده و منتشر شده بوده و هنوز در برخی کتابخانه ها آن آثار موجود است. (مانند مباحث «نفاق» شهید مطهری، که انتشارات صدرا بعد از گذشت 22 سال از شهادت شهید مطهری آن را در کتاب 15 گفتار و به طور ناقص منتشر کرد، در حالی‎که در سال 1359 به طور کامل توسط حزب جمهوری اسلامی منتشر شده بود و...)
ثانیا در عرصه تجدیدچاپ کتب موجود با این که تقاضاها روزافزون است، اما متأسفانه همواره علاقمندان با اعلام عدم موجودی کافی برخی از کتب انتشارات صدرا مواجه می شوند، و امروزه که به همت عده ای از جوانان علاقه‎مند به اسلام، گروه‎های مطالعاتی متعددی برای مطالعه آثار شهید مطهری در کشور شکل گرفته، این انحصار، مساوی از دست دادن فرصت‎های طلایی و خسارتی بزرگ است.
4) متأسفانه «شورای نظارت بر انتشار و گسترش آثار شهید مطهری» و «انتشارات صدرا»، نه تنها تاکنون اقدام مؤثری در گسترش اندیشه های استاد برنداشته (تاکنون یک کانون مطالعاتی یافت نمی شود که با حمایت‎های این شورا و انتشارات شکل گرفته باشد) بلکه با توجیه حق انحصاری نشر، در موارد متعددی سنگ پیش پای علاقمندانی گذاشته که درصدد گسترش اندیشه های استاد شهید بوده اند. مثلا مقام معظم رهبری در اوایل دهه 70 در سخنرانی ای تأکید کردند که خلاصه هایی از آثار استاد شهید تهیه شود و در اختیار علاقمندان قرار گیرد. دانشگاه امام صادق علیه السلام در یک پروژه چندساله خلاصه های مناسبی از بسیاری از آثار شهید تهیه کرد؛ اما آقای علی مطهری شدیدا در مقابل این اقدام ایستاد و خلاصه کردن آثار را یکی از مصادیق تحریف اندیشه های استاد معرفی کرد! و رییس محترم دانشگاه، به دلایلی، فرمودند که فعلا انتشار آثار در خارج از دانشگاه متوقف شود و فقط برای تدریس در دانشگاه مورد استفاده قرار گیرد. جای این نگرانی هست که مقصود دکتر مطهری از جلوگیری از تحریف در لایحه فوق، ادامه دادن چنین تنگ نظری هایی باشد.
5) دکتر علی مطهری در نطق خود برای تصویب فوریت این لایحه، ابتدا بیان می کند که «اصلا تمسک به این لایحه برای نشر آثار توسط دیگران، جایز نیست، و فقط برای احتیاط چنین تبصره ای پیشنهاد شده؛ زیرا در لایحه فوق «حقوق مادی» ذکر شده، در حالی که «حقوق معنوی» به جای خود محفوظ است.» ما هم بر این باوریم که حقوق معنوی مؤلف قطعا باید حفظ شود؛ اما سپردن انتشار یک اثر به وارثان او مصداق حفظ منافع مادی آثار برای آن‎هاست؛ (خصوصا که امروزه برخی از این آثار به چاپ صدم و بیشتر رسیده و سودآوری مادی آن بر کسی پوشیده نیست) و حفظ حقوق معنوی اثر، چیزی نیست جز این که اثر همواره با نام مؤلف چاپ شود، و با ورود سایر ناشران، قطعا مشکلی از این جهت ایجاد نخواهد شد.

بدین ترتیب، افزودن این تبصره به ماده فوق توجیه مناسبی ندارد، و اتفاقا هدف این ماده این بوده که پس از 30 سال، توزیع اندیشه های یک مؤلف از انحصار خانواده وی خارج شود تا با مشارکت دیگران، آن اندیشه ها بهتر گسترش یابد؛ و قطعا مجلس محترم شورای اسلامی که درصدد حفظ منافع و مصالح ملی کشور است، نباید چنین طرحی را تصویب کند؛ خصوصا که ممکن است از فردا سایرین نیز خواستار چنین استثناهایی شوند. همچنین با توجه به این که شورای عالی انقلاب فرهنگی چندی است که با تصویب اساسنامه بنیاد علمی و فرهنگی استاد شهید مرتضی مطهری، نشر و ترویج اندیشه شهید مطهری را به آن سپرده است، دکتر مطهری، که خود عضو آن بنیاد هستند، می توانند دغدغه های حفظ حقوق معنوی مؤلف را از آن طریق تعقیب کنند، و شایسته است آن بنیاد شورای واقعی برای نظارت بر آثار استاد تدارک بیند و خود در خروج آثار از این انحصار و تسریع در چاپ سپاری بقیه آثار پیش‎قدم شود.
در حقیقت برداشتن این انحصار و عدم افزودن هرگونه تبصره ای به آن ماده قانونی، موجب خواهد شد که بسیاری از علاقمندان اندیشه های شهید مطهری نیز در قبال منتشر نشدن برخی از آثار و در اختیار نبودن برخی دیگر احساس مسئولیت کنند و قطعا تنوع و رقابتی که در نشر آثار پیش خواهد آمد، هم جذابیت های چاپ آثار را بیشتر خواهد کرد، هم زمینه را برای کارهای تحقیقاتی بیشتر در این آثار فراهم می کند، و هم گروه هایی مطالعاتی که در کشور شکل می گیرند و همیشه به‎خاطر فقدان برخی از آثار مجبورند برنامه مطالعاتی خود را دائما عوض کنند، دیگر با چنین مشکلاتی مواجه نخواهند شد

هفته نامه خبری تحلیلی پنجره -> 45 -> لایحه ای علیه اشاعه اندیشه شهید مطهری

این مطلب با سفارش و ارسال دوست خوبم آقا میثم واثقی در وبلاگ قرار گرفت .

 
ایام نور
+ نوشته شده در چهارشنبه دوم تیر 1389 ساعت 10:3 شماره پست: 462

           

 

مسجد با طعم اعتکاف !

 

آمده ای اعتکاف که چه بشود ؟! آخرش که چی ؟! می نشستی توی اتاقت زیر کولر کیف می کردی . این طوری بهتر نبود ؟ عبادتت را هم می توانستی همان جا انجام دهی . مگر این جا حلوا خیرات می کنند ؟ آمده ای مسجد . توی این شلوغی . جایت تنگ است . با بعضی ها احساس غریبی می کنی . غذایت شاید مورد دلخواه نباشد و . .  .

خواستیم زحمت شیطان را کم کرده باشیم ! شما حتماً این مسائل را برای خودت حل کرده ای که اینجا آمدی . کوه و دشت و جنگل و دریا هم برای خودش صفایی دارد . همه چیز سر جای خودش . قبول ؛ اما مسجد چیز دیگری دارد . مگر نه ؟! آن هم مسجد با طعم اعتکاف ! احساس می کنی گم شده ای داری . این سه روز فرصت مناسبی است . چه قدر راحت می شود گم شده خود را پیدا کرد .

یک دو سه ... حرکت !

مسابقه دو را که دیده ای ؟ کدام دونده ای است که اول بسم الله بپرد وسط میدان و دِ بدو !

آماتور هم که باشد می داند اول باید خودش را گرم کند . چند بار تمرین نیاز است و . . . وگرنه ماهیچه ها می گیرد و وسط راه جا می ماند . داریم به ماه خدا نزدیک می شویم . نماز بی اذان و اقامه به شما می چسبد ؟ مهمانی خدا مقدماتی دارد . همین الان یک کاغذ و خودکار بگیرید و لیست کنید . برای خرید نه قربان شکلت ! فضائل ماه رمضان را می گویم . ببینید چه قدر . . . . بی خیال ! اصلاً همان لیست خرید ! برای خرید کردن باید لیست بگیری . قبلش باید فکر کنی چیزی از قلم نیندازی و . . . مشدی ! از الان دارند شماره می دهند . هر روز اعتکاف یک شماره است . در مسابقه قرب الهی کسی جایزه بهتری می گیرد که از قبل تمرین کرده و آمادگی بیشتری داشته باشد .

گفتم مشدی ؟!

کی ؟ من گفتم مشدی ؟ ! البته مشهدی های عزیز که عزیز هستند . اما یاد یک موضوعی افتادم که گفتنش خالی از لطف نیست . اتوبوس های مسافرتی مشهد را که دیده اید . بنده های خدا از چه راه های دوری با چه زحمت و خطر و هزینه ای خودشان را می رسانند به پابوس آقا . خدا قبول کند انشالله .وقت نماز صبح چند نفر از اتوبوس پیاده می شوند ؟ تا به حال شمرده اید ؟ بعضی ها انگار کمی ضعف از خودشان نشان می دهند . آخر برادر من ! خواهر من ! امام غریبمان راضی بود می نشستید خانه تان در عوض واجب خدا را به جا می آوردید . بگذارید یک مثال دیگر بزنم . به نظر شما کسی می تواند ادعا کند نماز چهار رکعتی اش درست است فقط رکوعش را انجام نداده که آن هم به جایی بر نمی خورد  ؟!

مسلمانی هم همین است دیگر . همه اجزایش را باید جدی گرفت .

دلم پاک است پس  . . . !

حالا که بحث به این جا کشید بگذارید چند قدم دیگر هم جلو برویم .

باور کنید دل من خیلی پاک است . هیچ قصد بدی ندارم . باور کردید ؟ حالا اجازه بدهید شیشه اتومبیل شما را بشکنم ! دلم که پاک است . قصد بدی هم که ندارم . اصلاً احساس می کنم با این کار به خدا نزدیک تر می شوم !! چرا ناراحت می شوید ؟ مگر نگفته اند به تعداد هر نفر راهی به سمت خدا وجود دارد ؟ حالا حتماً باید نشست و مناجات کرد ؟ باید دوید و دست این و آن را گرفت و خدمتی به مردم کرد ؟ راه که زیاد است . بگذارید ما آسان ترش را انتخاب کنیم . مهم این است که دل آدم پاک باشد !!

راستی اگر این حرف صد در صد صحیح بود دیگر چه لزومی داشت پیامبر و دینی از طرف خدا فرستاده شود ؟

با ایشان هم محرمید ؟!

ای بابا ! خجالت هم چیز خوبی است . اضطرار که می دانی یعنی چه ؟ یکی دارد غرق می شود . مرد باشد یا زن . یکی هم شنا بلد است . او هم مرد باشد یا زن فرقی نمی کند . این جا نجات جان یک انسان از همه چیز مهم تر است . بعد به نظر شما این بابایی که نجات پیدا کرد می تواند برود پیش آن فرد شنا را آموزش ببیند ؟ چه مرد باشد چه زن ؟! دِ نشد ! این جا که ضرورتی وجود ندارد باید مسئله محرم و نامحرمی را در نظر گرفت . حالا روی زبان ها انداخته اند پزشک محرم است . جالب آن که مدتی است تزریقاتی ها هم محرم شده اند !! نه عزیزمن ! حساب حساب است کاکا برادر !! مسائل را قاطی نکنید . بیمار مرد پیش پزشک مرد و بیمار زن هم باید پیش پزشک زن برود . ضرورت های الکی را هم بهانه نکنید مثل شلوغی مطب آقا یا خانم دکتر و . . . فقط اضطرار است که این حریم ها را کنار می زند .

تنها یک وجب !

 حاج خانم ! وضویتان درست بود . حرف نداشت . تمام مستحبات را انجام دادید . آفرین به این توجه و دقت شما . فقط اگر اجازه می دهید یک اشکال کوچک هم بگذارم روی دستتان . نه نه ! گفتم که وضویتان عالی بود . از روی بزرگواری یک لطفی بکنید . وضویتان که تمام شد ، دارید می روید وسط حیات مسجد یا امامزاده اگر ناراحت نمی شوید آستینتان را هم بدهید پائین ! درست نیست بین مردم این طوری راه بروید . عیبی ندارد . نمی دانستید انشالله خدا می بخشد . از این به بعد رعایت کنید .

تبلیغ ، ابلاغ ، بلاغت و . . .

سه روز را برای خدا سپری می کنید . اگر خوش گذشت انشالله همه روزهایتان را با خدا بگذرانید . اعمال این سه روز را خوب بلدید و فضیلت هایش را . راستی دقت کرده اید از این سه روز خدا یکی را با یاد مولود کعبه گره زده اید و یکی دیگر را با پرستار راه کربلا ؟ انگار نمی شود یاد خدا بود و یار اهل بیت نبود . علی علیه السلام سمبل مردانگی و توحید است و دختر گرامی اش مثال برتری طریقت خون بر شمشیر . علی که به ولایت رسید " اکملت لکم دینکم " نازل شد و خدا به رسولش گفت اگر چنین نکنی پس رسالتت را به انجام نرسانده ای (فمابلغت رسالته) . دین در مسیر بی انتهای ولایت است که حیات می یابد .

شیر زن کربلا هم اگر نبود مکتب عاشورا ناتمام می ماند و حقیقت راه اباعبدالله در دل تاریخ دفن می شد . یکی از وجوه اشتراک این پدر و دختر ، " رساندن " است . رساندن یعنی تبلیغ . ابلاغ حقیقت ، شرط اکمال دین است . نهج البلاغه مولا را که خوانده اید ؟

اعتکاف ، می تواند یک رسانه باشد . فرصتی برای نشر معارف آسمانی دین . من و تو هر کدام به قدر توان می توانیم پیام اعتکاف را به دیگران برسانیم . پس بسم الله . . . .  یاعلی .

انتشار متن زیر برای توزیع در مراسم اعتکاف بلا مانع است.

 

 

یک توضیح و اعتذار

+ نوشته شده در سه شنبه یکم تیر 1389 ساعت 17:53 شماره پست: 461

همه بخوانند

 

به دنبال انتشار مطلب زیر در اعتراض به حمایت علی کریمی نماینده محترم مردم بابل از دانشگاه آزاد به اطلاع می رساند طی تماس تلفنی ایشان با اینجانب اصل مسئله مورد تکذیب وی قرار گرفت .

دکتر علی کریمی فیروزجایی همچنین ابراز داشت که قرار دادن اسم وی در لیست حامیان جاسبی توطئه و یک شیطنت رسانه ای بوده است . ایشان بار دیگر تاکید کرد با تمام توان در مقابل زیاده خواهی های دانشگاه آزاد ایستاده و نخستین کسی بوده است که پیشنهاد پلمپ دفتر مدیریت این دانشگاه را مطرح کرده است

مدیریت وبلاگ اشک آتش بر خود لازم می داند ضمن اعتماد به فرمایش این نماینده اصول گرا از بروز هر نوع شائبه اتهام نسبت به ایشان پوزش بطلبد البته لازم است نامبرده نیز هر چه زودتر نسبت به انتشار دیدگاه صریح خویش در سطح حوزه انتخابیه مربوطه اقدام کند .

گفتنی است نام نمانده بابل در تمام خبرگذاری های رسمی کشور به عنوان حامی طرح وقف دانشگاه آزاد درج شده است.

گل به خودی !!
+ نوشته شده در سه شنبه یکم تیر 1389 ساعت 5:30 شماره پست: 460

 

به : علی کریمی فیروزجایی

 

دو سال است که در مقابل انتقادهای دوستان و برادرانی که در دلسوزی شان برای انقلاب و اسلام شک نداریم ایستاده ایم و سعی کرده ایم به نوعی برخی از رفتارهای پرسش برانگیز جنابعالی را تنها به خاطر انتسابت به جریان های ارزشی توجیه نماییم . تا دیروز به منتقدان می گفتیم دامنه اشتراکات ما با علی کریمی فیروزجایی بیشتر از سهم معایبی است که در رفتارش می بینیم .

امروز رفتار غلط تو در همراهی با سی و اندی نفر از طراحان طرح غیر شرعی وقف دانشگاه آزاد به اصطلاح اسلامی دیگر جایی برای دفاع از عملکردت باقی نگذاشته است . جالب آن که در بین اسامی امضاکنندگان طرح ، نامی از محسن نریمان با آن همه افتضاحات چند ماه اخیرش به چشم نمی خورد . تو نان از سفره اصول گرایی خوردی و حیات سیاسی ات را مرهون این طیف هستی اما در تمام این چند سال نمایندگی ات از شهرستانی با تاریخچه ای سرشار از حماسه و ایمان ، نه تنها گام ارزنده ای در جهت احیای آرمان های انقلاب اسلامی بر نداشتی بلکه با این اشتباهی که از خود به یادگار گذاشتی دیگر لیاقت نمایندگی دارلمومنین را از دست داده ای . محسن نریمان با تمام وادادگی ها و خودباختگی هایش باز هم سعی می کند در ظاهر ، آسمان به ریسمان ببافد و خود را در چهارچوب منویات رهبری معظم بگنجاند اما جنابعالی خودسرانه و با وقاحت به رغم اطلاع از نظر صریح مقام معظم رهبری در لزوم حفظ حریم مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی که در صحن علنی مجلس نیز به عنوان تذکر قانون اساسی یاداوری شد بر ادای دین به باندهای قدرت و ثروت پافشاری نشان دادی .

علی کریمی فیروزجایی تجربه ای شد تا دیگر به هیچ کاندیدایی که سابقه فعالیت و اخذ مدرک در دانشگاه آزاد را دارد رأی ندهیم . تو نیز به همراه نریمان با نمایندگی مجلس وداع کن . سعی کن پس از ناکامی در انتخابات آتی هر پست و مقامی که از تبار جاسبی و حامیانش می گیری در نقطه ای خارج از محدوده نگاه مومنین و امت حزب الله باشد . نام ما را به خاطر بسپار که از این به بعد تمام قد در مقابلت ایستاده ایم . از تیررس زبان و قلم ما دور باش که تا ابد امضای ننگین تو در تعهد به سوداگران زر و زور و تزویر را چون پتکی بر سرت فرود خواهیم آورد .

امیدواریم قدر نونهالی ات در وادی سیاست را بدانی و تا مجالی هست از ساحت مردم شریف شهر فضیلت و حماسه و ایمان طلب مغفرت کنی .

بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله صلی الله علیه و آله .

  • سیدحمید مشتاقی نیا