اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۶۰۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بابل دارالمومنین» ثبت شده است

دو نکته پیرامون صحبتهای امروز دادستان بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۸ تیر ۱۴۰۴، ۱۰:۵۱ ب.ظ

دادستان محترم بابل امروز در گفتگو با رسانه ها ضمن تأکید بر ممنوعیت تخلیه زباله در سایت جنگلی انجیلسی درباره پسماند و زباله هایی که در گذشته در این مکان قرار گرفته تأکید نمود: "ساماندهی زباله های موجود در سایت انجیلسی و شیرابه های آن هم باید انجام شود چرا که در دراز مدت گازهای موجود در آن مجموعه میتواند زمینه انفجار را فراهم کند."

ضمن تشکر از اعلام نظر و قاطعیت ایشان یادآور میشود در صورت عدم تعیین ضرب الاجل با توجه به تجربه موجود بعید به نظر می رسد اقدام خاصی در اجرای این دستورالعمل از سوی سازمانهای ذی ربط صورت بگیرد. پیش تر نیز به رغم صدور حکم قانونی مبنی بر منع تخلیه زباله در جنگل و ضرورت تعیین مکان جدید، مقاومتهایی از سوی مجموعه های مسئول صورت می گرفت که البته شایسته تشکیل پرونده و برخورد با قاصران است.

دادستان بابل در واکنش به موضوع جذب و استخدام بی ضابطه و غیرقانونی جمعی از دوستان و آشنایان و بستگان اعضای شورای شهر نیز اظهار نمود که بررسی ها و استعلام از شهرداری را در این خصوص آغاز کرده است.

با توجه به رد مصوبه شورا در فرمانداری و افشای اسناد مرتبط با اقدام خودسرانه و غیرقانونی شورا در رسانه ها و نیز اذعان بعضی اعضا به عدم طی تشریفات قانونی و بی توجهی به اصل شایسته سالاری در جذب نیرو، از مدعی العموم انتظار می رود تا زمان پاسخگویی رسمی شهرداری که احتمالا معطل پیچ و خمهای بروکراتیک و مرور زمان خواهد شد، دستور تعلیق نیروهای تازه استخدام شده را صادر نماید.

تأکید دوباره این حقیقت ضروری است که عدم قاطعیت در صیانت از حقوق عامه و برخورد با ویژه خواری ها، ضربه ای سهمگین بر پیکره اعتماد عمومی بعنوان بالاترین سرمایه نظام اسلامی وارد می آورد که از عهده دشمنان این مرز و بوم نیز ساخته نیست. شورا و شهرداری بابل در حالی اقدام به جذب غیرقانونی بیش از صد نفر نیرو نموده اند که برای حل معضل دفن زباله و ترافیک مدعی کسری و ناترازی بودجه و ضرورت افزایش عوارض و درآمدهای شهرداری و حمایت مالی دولت هستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بابلی ها به رییس قوه قضائیه نامه مینویسند

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۷ تیر ۱۴۰۴، ۰۶:۱۴ ب.ظ

بر اساس افشاگری رسانه های معتبر محلی، اعضای شورای به اصطلاح اسلامی بابل با بهره گیری از فضای جنگ و تمرکز افکار عمومی بر حوادث جاری کشور اقدام به استخدام بی ضابطه و رانتی حدود 150 نفر از دوستان و اطرافیان و بستگان خود در شهرداری نموده اند!

استخدام فامیلی و باندی در بلدیه در حالی صورت میگیرد که متولیان امر همواره مدعی ناترازی و کسری بودجه در حل معضلات اساسی شهر از جمله حمل و دفع زباله و یا ترافیک و... بوده و هستند.

درآمد شهرداری از عرق جبین مردم شریفی است که گاه خود نیز دارای جوان بیکار در خانواده بوده؛ اما به امید پیشرفت و آبادانی و عدالت، چشم بر افزایش نرخ عوارض و خالی شدن کیسه خود فرو بسته اند.

دردمندانه آنکه به رغم افشاگری مکرر رسانه ها و فعالان مجازی و اجتماعی پیرامون این اتفاق خسارت بار شاهد واکنشی از سوی نهادهای نظارتی و بازرسی و قضایی شهر و استان در راستای صیانت از حقوق عامه نبوده ایم که این امر شائبه هایی را در اذهان رقم زده است.

مسئولان قوه قضاییه به خصوص دادستان به عنوان مدعی العموم باید متوجه باشند که عدلیه، ویترین نظام اسلامی بوده و سکوت و بی عملی این نهاد در قبال تضییع منافع مردم جز تقویت حس بی اعتمادی و ناامیدی در لایه های مختلف اجتماع دستاوردی به همراه نخواهد داشت.

لازم است شهروندان دغدغه مند دیار مومنان و موطن شهدا با پیگیری این واقعه تأسف بار از طریق مسئولان در سطوح عالی نظام اسلامی مانع از تحقق بی عدالتی در حق مردم نجیب و ایثارگر و آسیب به اعتبار نظام مقدس اسلامی شوند.

دستگاههای نظارتی و بازرسی و قضایی باید مستحضر باشند که آسیب به اعتماد عمومی به خصوص در شرایط جنگی ناخواسته خدمت به جبهه دشمن در تضعیف اراده ها و بازی با حیثیت حاکمیت دینی است و بالطبع از این منظر برخورد محکم و جدی تر با عناصری که با سوءاستفاده از وضعیت موجود به حریم قانون و حقوق ملت اجحاف ورزیدند ضروری تر به نظر می رسد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دادستان بابل کجاست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۶ تیر ۱۴۰۴، ۱۱:۲۵ ق.ظ

photo_2025-06-26_12-16-56_09jz.jpg

 

استوری بالا را یکی از اعضای شورای شهر بابل منتشر کرده است. پیش از او نیز در چند ماه اخیر بارها مطالبی پیرامون استخدامهای بی ضابطه در شهرداری بابل توسط رسانه ها منتشر و افشا شده است.

سوال اینجاست نهادهای نظارتی و بازرسی و قضایی از بروز چنین اتفاقی ناآگاهند؟ نمی خواهند برای دفاع از حقوق مردم و صیانت از حریم قانون کاری انجام بدهند؟ ادامه این سکوت خدمت به نظام و اعتماد عمومی نسبت به سلامت مسئولان است؟

در اردیبهشت گذشت اتفاقی شرم آور در دانشگاه علوم پزشکی بابل رسانه ای شد که به رغم اعتراض گسترده متدینین واکنش راضی کننده ای از سوی نهاد قضا به دنبال نداشت. قوه قضائیه ویترین نظام اسلامی است و نحوه مواجهه این دستگاه با ناهنجاری ها در میزان اعتماد عمومی به حاکمیت اسلامی تأثیرگذار است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این بار را با مصی موافقم!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱ تیر ۱۴۰۴، ۰۴:۰۰ ب.ظ

‫ایران سربلند - ویرگول‬‎

 

مصی علینژاد همشهری ماست متأسفانه. البته بابل ما دارالمومنین و شهری سرشار از افتخار و عزت و غیرت و حماسه و علم و ایمان است. یکی هم این وسط خائن و وطن فروش در آمده است.

حرفی را دیروز مصی زد که تاریخی است و عبرت آموز. این بار را به نوعی با فحوای کلام او موافقم. گفت اسرائیل اشتباه کرد که جنگ را آغاز کرد. ما (اپوزیسیون جیره خوار) داشتیم کاری میکردیم مردم از نظام برگردند و فاصله بگیرند؛ اما این جنگ باعث میشود که مردم دوباره طرفدار انقلاب و نظام بشوند!

راست می گوید. تهاجم فرهنگی یک جاهایی اثر گذاشته بود هم روی بعضی مسئولان هم روی بعضی از مردم. عده ای از مسئولان گرفتار تجمل گرایی و اشرافیت و رانت و باندبازی شده اند. عده ای از مردم تحت تأثیر رسانه های دشمن به خودباختگی روی آورده و دغدغه هایشان در سطح برداشتن روسری و بوسیدن در کوچه و آغوش رایگان و سلف مختلف تنزل پیدا کرده است. هیچ کدام از این اتفاقها در شأن جامعه اسلامی نیست. خیانت مسئولان ظاهرالصلاح به مبانی انقلاب و غلتیدن آنها در دامان مادیات و فساد مالی و اخلاقی و نیز گرفتار شدن لایه هایی از جامعه در منجلاب غربزدگی و خودباختگی و خودتحقیری داشت اندلس دیگر را پیش روی حکومت اسلامی ترسیم می نمود. 

جنگ تحمیلی غرب به واسطه سگ هار اسرائیلی شان یک بار دیگر باعث احیای شعائر دینی و ملی و انقلابی شد. یکبار دیگر مردم احساس کردند باید هوای همدیگر را داشته و در مقابل دشمن مشترک در صف واحد قرار بگیرند. حاکمیت هم باید حواسش را بیشتر جمع کند که فساد بعضی مسئولان باعث ضعف در تاب آوری مقابل دشمن میشود. جامعه اسلامی با این جنگ ناخواسته، به سمت اصلاحات انقلابی پیش خواهد رفت. عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. این جنگ هم یکبار دیگر معنویت و مقاومت و روح شهادت طلبی را در مردم زنده کرد هم مسئولان را به بازنگری در عملکرد خویش فراخواند. این جنگ تا مدتها امنیت و عزت و رفاه مردم کشورمان را رقم زده و بازار وطن فروشان خائن را کساد خواهد کرد به حول و قوه الهی.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گلبرگ سرخ لاله ها در کوچه های شهر ما

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، ۰۱:۱۸ ب.ظ

photo_2025-06-15_14-16-25_u3yw.jpg

 

فاطمه

زهرا

عمویی ها، نی نی های خوشگل من

اومدید به یه مهمونی جدید. وارد باغ فرشته ها شدین. دوباره متولد شدین. تبریک میگم بهتون. خدا خیلی شما رو دوست داشت. همراه بابا مامان آوردتون پیش خودش. دست در دست فرشته ها بخندین و شادی کنین. هم بازی رقیه سه ساله بشین. این دنیا اندازه شما نبود. لیاقت شما رو نداشت. شما گلهای بهشت بودین، جاتون فقط تو آسموناست.

فاطمه خانم

زهرا جون

دِتِرای عمو

شما از جنس گلهای بهشتی هستین. عطر وجود شما همه عالمو پر میکنه. اون بالا مالاها که هستین، دستتون که میرسه واسه بچه های کوچولوی غزه کاری کنین، واسه هموطناتون آستین بالا بزنین. از خدا بخواین اون سگی که بچه ها رو گاز میگیره ادب کنه. شما پیش خدا آبرو دارین.

الان شما با همین سن کوچیکتون باب الحوائج مردمید. سپیدی پارچه ای که دورتون پیچیده شده با اون سرخی و کبودیهای که رو تن نازتون نشسته، سند اعتبار شما تو درگاه خداست. شما خودتون فرشته بودین، مدتی مأمور شدید به زمین که یادمون بیارید دنیا داره غرق سیاهی میشه. غبار سیاهی داره روشنی ها رو از بین میبره. یادمون آوردین زندگی زیر دود ظلمت که ارزش نداره. آخرش که خفه میشیم اگه داد نزنیم و کاری نکنیم و پنجره ها رو باز نکنیم. ارزش ما انسانها به حرکتی هست که برا از بین بردن سیاهی ها انجام میدیم. شما با خون خودتون آبروی سیاهی ها رو بردید. به اونایی که هنوز خوابن نشون دادین دیوها تحمل فرشته های مظلوم خدا رو ندارن.

فاطمه

زهرا

با بابا و مامان رفتین مهمونی فاطمه زهرا سلام ما رو هم برسونین. به خانوم بگید اینجا انبوه دلهای شکسته، تمنای نگاه پر مهرشو داره. خانوم عنایت کنه بساط ظلم و سیاهی برچیده میشه. بدی ها و نامردی ها داره به اوج میرسه. دیگه وقتشه پیش خدا شفاعت این مردمو بکنه. دیگه وقتشه خدا عذابشو بر نامردهای بچه کش نازل کنه.

عمویی ها، دیدار به قیامت. سلام ما رو به شهدای غدیر برسونید. خدا از اون عیدی هایی که به شما داد واسه ما هم کنار بذاره ایشالله. انتقام شما رو بگیریم و بیایم درگاه کبریایی حق، نوکری باغ و بستان اهل بیت رو بکنیم. دختر کوچولوهای من! اونجا دستتون خیلی بازه. الان شما از همه ابرقدرتها قدرتمندترین. بساط اونایی که زن و بچه ها رو میکشن جمع کنین. خدا رو به کبودی بدنهای نازنینتون قسم میدیم دشمنای مردم بیگناه رو به سزای اعمالشون بندازه.

 

تقدیم به فاطمه و زهرای معصوم و پدر و مادرشون آقا محمدرضا ذاکریان و زینب خانم نبی زاده و همه شهدای مظلوم مبارزه با فرعونیان زمان

تشییع این خانواده شهید فردا در بابل و امیرکلا برگزار خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزمونی دیگر برای دادستان بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۴ خرداد ۱۴۰۴، ۰۵:۴۶ ب.ظ

سریال ادامه دار انتخاب شهردار بابل - ایرنا

 

شهرداری بابل دوباره سوژه فضای مجازی شده است. اخباری در خصوص استخدامهای رانتی و بی ضابطه توسط شهرداری بابل در سطح رسانه های محلی منتشر شده که نیازمند توجه و رسیدگی جدی نهادهای نظارتی است.

دادستان جدید بابل در مواجهه با هنجارشکنی بی سابقه اخیر در دانشگاه علوم پزشکی این شهر نتوانست افکار عمومی را راضی نگه دارد. امیدوارم در چالش جدید با ورود به موضوع افشا شده پیرامون عملکرد شهرداری بابل برخوردی قاطع و جدی را به نمایش بگذارد. از جمله آسیب هایی که دستگاه عدلیه در اذهان عموم با آن مواجه است عدم رضایت عمومی نسبت به نحوه برخورد با صاحبان قدرت و مکنت است که لازمه رفع آن اقدام جدی و فوری در دفاع از حقوق عامه می باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حمد شفا

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۵:۲۸ ق.ظ

photo_2025-05-17_06-04-41_wpj.jpg

 

آقا محمدحسین طبرستانی را از وقتی که شناختم یعنی دوره نوجوانی همه اش در حال دویدن بود برای مسجد، برای بسیج، برای کارهای فرهنگی و خیریه و...

الان با کوله باری از تجربه میدانی فعالیت در عرصه انقلاب و اجتماع، یکی از بزرگترین هیأتها، یکی از بزرگترین موکبها، یکی از بزرگترین مجموعه های جهادی کشور را اداره میکند. دامنه فعالیتهای این نیروی خودجوش و آتش به اختیار عرصه دفاع از ارزشها فراتر از بابل و مازندران در تهران و خوزستان و قم و لرستان و کرمانشاه و... نیز نمود و جلوه هایی زیبا و ماندگار پیدا کرده است. سر قضیه ساخت مسکن زلزله زدگان در برنامه ای تلویزیونی با او گفتگو کرده بودند که چطور یک هیأت و یک مجموعه مردمی مستقل مذهبی میتواند اینطور گستره اثرگذاری اش را حتی بالاتر از سازمانهای دولتی در سطحی عالی و آموختنی به پهنای کشور وسعت ببخشد؟

نمیدانم شاید کرونای جدید است که زده به قلب و ریه او. حالا در بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران بستری است. دیشب که خبر کسالتش را منتشر کردم، امام جمعه تماس گرفت، فرماندار پیام داد، دوستان مشترک خبر گرفتند و پیگیر شدند. رفقا همه مطلعند و برایش دست به دعا برده اند. شما هم حمد شفایی برای سلامتی محمدحسین بخوانید. عمری برای اهل بیت و به خصوص اباعبدالله دوید و از جان مایه گذاشت ان شاءالله به حق ام الائمه مادرمان حضرت زهرا هر چه زودتر صحیح و سالم و تندرست برگردد به عرصه خدمت و آماده شود برای روزهای با شکوه عرفه و غدیر و محرم و اربعین. دوباره با پای خودش برود بالای سر مدارس نیمه کاره ای که در مناطق محروم لرستان و خوزستان در دست ساخت دارد، بیاید قم بالا سر محموعه جهادی اش بایستد و خدمت کند، برود نجف و کربلا موکب اربعین را مهیا کند. باز هم کبوتر حرم حسینی باشد، ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زیر ذره بین

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۴:۴۲ ب.ظ

مسئولان علوم پزشکی بابل هر یک به نوعی نسبت به آنچه همزمان با سالگرد دانشجوی نخبه شهید این دانشگاه و در سالنی مزّین به نام او رخ داد اظهار تأسف می کنند اما حاضر نیستند با عوامل این هنجارشکنی برخورد کنند. آنها در خلوت و به طور درگوشی صرفا به عذرخواهی شفاهی و قول اکید بر ممنوعیت دعوت مجدد از دلقک هتاک بسنده می نمایند. کمترین کاری که دانشگاه میتواند در مواجهه با این هنجارشکنی و بی اخلاقی شنیع انجام دهد شکایت از دلقک بی ریشه ای است که با سوءاستفاده از فضای موجود اقدام به هجو ارزشها و حرمت شکنی و ترویج فحشا نموده است.

جالب است بدانید در دوره مدیریت اسبق دانشگاه که همفکران همین طیف در کرسی ریاست بودند در حالی که سوءمدیریتها باعث شد تلفات کرونا در بابل به رکوردی ملی دست یابد دغدغه حضرات ساکت نمودن و بعضا به دادگاه کشاندن منتقدین بود.

بی شک حالا که سکوت و بی عملی در مقابل هتاکی اخیر در دانشگاه را برگزیده اند زین پس نیز مدیران دانشگاه حق ندارند از منتقدان خود و فعالان رسانه ای اقدام به طرح دعوا نموده و پای آنها را به دادگاه و پاسگاه بکشانند. روا نیست عزیزان مدعی در مقابل بی ناموسی انسانی هرز و بی شرم سکوت کنند اما برای خدشه بر کرسی قدرت و مکنت خویش رگ گردنی شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دانشگاه نباید لجنزار شود

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۲:۴۹ ب.ظ

به تازگی به مناسبت فصل بهار در دانشگاه علوم پزشکی بابل، سالن مزّین به نام شهید سرافراز سیدعلی اکبر شجاعیان جشنی دانشجویی برگزار شد. دلقکی بدنام و بی آبرو هم میهمان برنامه بود و به اجرای هجویاتی ننگین و سخیف پرداخت که در شأن خودش و خانواده خودش بود؛ آنهم درحضور بعضی مسئولان دانشگاه.

دانشگاه حراست ندارد؟ نهاد نمایندگی ندارد؟ بازرسی و... ندارد؟

البته بچه های بسیج به این رخداد زننده اعتراض کردند؛ اما سوال اینجاست حقوق بگیران نظام کجا هستند و در ازای آنچه از سفره انقلاب به دست می آورند قرار است چه تعهد و خاصیتی داشته باشند؟

یک روز در همین دانشگاه نگران و مخالف سخنرانی حسن عباسی بودند. روزی نگران و مخالف سخنرانی سید محمود نبویان. امروز کار به جایی رسیده که یکی می آید جلوی جمع و در حضور معاونت خوش غیرت دانشگاه، تعفن را تف می دهد و همانها ساکت و تماشاچی اند.

انتصاب رییس دانشگاه علوم پزشکی بابل از نظر صلاحیت و تخصص و تجربه و... حرف و حدیثهایی داشته است. پیام معروف او در شب یلدا که از موضع اپوزیسیون بود هم از خاطره‌ها فراموش نشده. بعضی منصوبان در دانشگاه نیز حواشی و پرونده‌هایی دارند که خیلی‌ها مطلعند. این واقعه تلخ حالا نشان داد احتمالاً بناست در سایه سکوت و مماشات بعضی دستگاه‌های نظارتی -که برای احراز صلاحیت نیروهای انقلابی و مومن گاه با کوچکترین اختلاف سلیقه‌ای سنگ‌اندازی می کردند- محیط دانشگاه از رویکردهای انقلابی و اسلامی فاصله گرفته و به حیاط خلوت عناصر حاشیه دار و حاشیه ساز و ارزش گریز تبدیل شود.

از جماعت سیاست باز و تاجر مسلک البته انتظاری جز این نیست؛ اما گله اصلی از بعضی دوستان مذهبی است که به صرف وصول اندک‌سهمی از گعده تاریک وفاق، به باورهای ظاهری خود پشت پا می‌زنند، جاده صاف کن و توجیه گر وضع موجود گردیده و چشم بر همه ناترازی‌ها و ضعف‌ها و پلشتی‌ها فرو می‌بندند.

آنچه امام و آقا و شهدا از دانشگاه می خواستند کجا و آنچه مدیران امروز رقم می زنند کجا؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سهراب سپهری در بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۶:۲۰ ب.ظ

photo_2025-01-16_18-36-39_dq1p.jpg

 

خیلی سال پیش بود که موزه بابل در ساختمان سابق شهرداری افتتاح شد. دبیرستانی بودم. بازدیدی از این موزه داشتم که البته با توجه به تغییراتی که داشته باید دوباره تکرار کنم. آنجا بود که متوجه شدم خواهر سهراب سپهری معلم بود و در بابل زندگی می کرد. سهراب نیز به همین دلیل سفر یا سفرهایی به شهر ما داشته است. پرانتزی عرض کنم که نیما یوشیج هم مدتی در بابل زندگی میکرد. امروز سالروز فوت این شاعر کاشانی نام آور و چهره ماندگار تاریخ ادبیات فارسی است. روحش شاد.

کتاب مسافر تنها شامل یک شعر به همین نام است، که سهراب سپهری آنرا در زمان سفر خود به بابل و در منزل خواهرش پریدخت سپهری سروده است. بریده ای از آن را در زیر می خوانید:

 

دم غروب، میان حضور خسته اشیاء

نگاه منتظری حجم وقت را می‌دید.

و روی میز، هیاهوی چند میوه نوبر

به سمت مبهم ادراک مرگ جاری بود.

و بوی باغچه را، باد، روی فرش فراغت نثار حاشیه صاف زندگی می‌کرد.

و مثل بادبزن، ذهن، سطح روشن گل را

گرفته بود به دست

و باد می‌زد خود را

مسافر از اتوبوس

پیاده شد:

"چه آسمان تمیزی!"

و امتداد خیابان غربت او را برد.

غروب بود.

صدای هوش گیاهان به گوش می‌آمد.

مسافر آمده بود

و روی صندلی راحتی، کنار چمن

نشسته بود:

"دلم گرفته،

دلم عجیب گرفته است.

تمام راه به یک چیز فکر می‌کردم

و رنگ دامنه‌ها هوش از سرم می‌برد.

خطوط جاده در اندوه دشت‌ها گم بود.

چه دره‌های عجیبی!

و اسب، یادت هست،

سپید بود

و مثل واژه پاکی، سکوت سبز چمن وار را چرا می‌کرد.

و بعد، غربت رنگین قریه‌های سر راه.

و بعد تونل‌ها،

دلم گرفته،

دلم عجیب گرفته است.

و هیچ چیز،

نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه نارنج می‌شود خاموش،

نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست،

نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی‌رهاند.

و فکر می‌کنم

که این ترنم موزون حزن تا به ابد

شنیده خواهد شد."

نگاه مرد مسافر به روی زمین افتاد:

"چه سیب‌های قشنگی!

حیات نشئه تنهایی است."

و میزبان پرسید:

قشنگ یعنی چه؟

- قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال

و عشق، تنها عشق ترا به گرمی یک سیب می‌کند مأنوس.

و عشق، تنها عشق

مرا به وسعت اندوه زندگی‌ها برد،

مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.

....

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مغناطیس شهادت

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۵:۱۵ ب.ظ

یادمان شهید محمود خاکسار

 

محمود خاکسار نیروی عملیات سپاه بود. موقع دستگیری یکی از منافقین به دلیل ایجاد درگیری مجبور شد به صورت او سیلی بزند. قبل از اعزام به جبهه، رفت بازداشتگاه، رویش را بوسید و از او حلالیت خواست، گفت شاید دیگر همدیگر را ندیدیم. رفت و شهید شد پیکرش را آوردند سپاه برای وداع. یکی از همکارانش که ماجرا را می دانست، رفت آن منافق را هم از بازداشتگاه آورد. وقتی بالای سر تابوت رسید و چشمش به چهره محمود افتاد، لحظاتی به صورت او خیره شد. خم شد نشست. طاقت نیاورد و به شدت گریست. مدتی بعد توبه کرد، آزاد شد و به یکی از چهره های فعال و خیّر شهر تبدیل گردید.

به روایت حاج حسن مهدیزاده

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خطای ادراکی مهم در سخنان عجیب نبویان

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۴، ۱۱:۵۳ ق.ظ

چرا در روابطمان دچار برداشت اشتباه می‌شویم؟! - وب سایت شخصی دکتر پویان مقدم

 

یادداشت وارده، به قلم برادر خوبم احمد امیری:

فارغ از نگاه ساده انگارانه جناب نبویان به مسائل کشور و با عرض تاسف نگاه مغرضانه‌شان نسبت به طیفی از بچه‌های انقلابی، نکته‌ای که در این نوشته قصد پرداختن به آن را دارم سوای از بحث‌هایی است که در این روزها نسبت به موضع‌گیری ایشان صورت گرفته است‌.
بخش مغفول مانده از سخنان ایشان، روح حاکم بر اظهارات وی است که کاملا مبتنی است بر تهدیدات و آسیب‌ها. که در نتیجه‌ی این نگاه، فرصت‌ها و پیروزی‌ها کم رنگ و بنیاد سخنان بر ترس بنا گردیده.
سیدحسن به شهادت رسیده، حزب‌الله ضربه خورده، حماس تضعیف شده، سوریه از دست رفته، ......
اینها واقعیت‌های موجود میدان است، اما تمام واقعیت نیست و مهمترین دلیل بر نقض آن سخنان چند شب پیش رهبری مبنی بر قوی‌تر شدن ما نسبت به یک سال گذشته است.
اما چرا نبویان، این نگاه را دارد؟
به نظر حقیر دو دلیل اصلی وجود دارد:
۱-  اتمسفر حوزه فعالیت ایشان
۲- ظرفیت شخصی

در مجلس جدید، آقای نبویان ترجیح داد که به عضویت در کمیسیون امنیت ملی در آید و موضوع فعالیت در این کمیسیون، بر آسیب‌ها و تهدیدها مبتنی است.
بسیاری از جلسات این کمیسیون، با حضور مسئولان امنیتی و نظامی است، و اکثر موضوع جلسات نیز به تهدیدات کشور و انقلاب و جبهه مقاومت مرتبط است.
اصلا خروجی جلسات با امنیتی ها پر رنگ شدن خطرات است و تداوم این جلسات کاملا بر ادراک فردی که خصوصا واجد ظرفیت لازم نبوده و نگاهی جامع نگر ندارد به خطای ادراکی و جزئی نگری منجر خواهد شد.
فردی که عمده‌ی اوقات کاری اش با موضوعاتی چون تهدیدات منطقه ای و فرامنطقه ای امریکا و رژیم صهیونیستی، بحران های اجتماعی، تهدیدات فرهنگی، اخبار مربوط به قاچاق سلاح، تهدیدات قومیتی و تجزیه طلبان، گزارش خنثی سازی اقدامات تروریستی، گزارش تعطیلی کارخانه ها و تهدیدات بالقوه شورش های کارگری و ...... سپری شود هندسه ذهنی‌اش بر این اخبار منفی ساخته شده و اگر نتواند فرصت‌ها و تهدیدات را با هم ببیند به وضعیتی چنین دچار خواهد شد.
پیشنهاد برادرانه و خیرخواهانه ام به برادر نبویان این است که از آنجا که مطلعم ایشان در به در به دنبال سخن پنهانی و کدی از رهبری است تا با تطبیق اخبار غیرآشکار ایشان وظایف خود را انجام دهد بعد از هر جلسه با چنین موضوعاتی به فیش های امید و قوی شدن کشور در سایت رهبری مراجعه کند که شامل فرمایشات آشکار و قابل اتکا ایشان است و از این خطای ادراکی و محاسباتی ناخواسته رهایی یابد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با معرفتها رفیق نیمه راهند!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، ۱۱:۵۳ ق.ظ

یادمان سردار شهید یوسف سجودی

 

فرمانده شجاع و با تدبیری بود. یک بار قبل از عملیات داشت سخنرانی می کرد. خبر آوردند برادر طلبه ای که برای شناسایی رفت، تیر و ترکشی خورد و شهید شد. دید بچه ها سرشان را گذاشتند پایین و غمگین شدند. شروع کرد با حرارت صحبت کردن: اینجا حلوا خیرات نمیکنند، میدان میدان جهاد و شهادت است. ما قرار است مثل ابالفضل العباس، مثل حسین بن علی، مثل علی اکبر حسین شهید شویم. دست و پایمان قطع شود، سرمان برود، بدنمان ارباً اربا شود اما عاشورایی بمانیم و حسین را تنها نگذاریم...

حرفهایش انگیزه رزمنده ها را دو چندان کرد.

یکبار در فتح المبین کار گره خورد. یاد اباعبدالله افتاد. بلند شد ایستاد و رجز خواند... هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله... بچه ها روحیه گرفتند و پیش رفتند.

مطلع الفجر موفقیت آمیز نبود. خیلی شهید و مجروح دادیم. برادر خودش هم شهید شده بود. برق ها را خاموش کرد. گفت هر کس می رود برود اما یادمان باشد میدان را خالی کنیم به امام و امت خیانت کرده ایم دشمن جلو می آید... اغلب بچه ها غیرتی شده و ماندند.

داشت بر می گشت بابل برای مرخصی. احساس کرد دوباره جبهه دارد عملیات می شود. قرآن را باز کرد سوره فتح آمد. بی معطلی از همان مسیری که می رفت، به جبهه برگشت و خودش را به عملیات رساند.

بچه ها تشنه شان بود. می دانست آن اطراف آب باریکه ای هست. دلش نیامد کسی را بفرستد. نیروهایش خسته بودند. خودش دو دبه بیست لیتری آب را دست گرفت و رفت. دید چند عراقی مسلح دارند دست و روی شان را می شویند. سلاح نداشت. نمی خواست دست خالی برگردد. دلش را به خدا سپرد و با رعایت اصل غافلگیری رفت جلو و خلع سلاحشان کرد. آنها را هم همراه دبه های آب آورد عقب. از عراقی ها پرسیدند شما که سلاح داشتید چرا اسیر شدید؟ گفتند هیبت و ابهت این مرد ما را گرفت. دست و پایمان شل شد...

می گفت پنج نفر بودیم مسیری را طی می کردیم. دلمان افتاد توسلی به امام زمان پیدا کنیم. حال خوشی به همه دست داد. احساس کردیم عطر دل انگیزی در فضا پیچیده. کسی با خودش عطر و اودکلن نداشت. یکی گفت یعنی آقا دارد به ما توجه می کند؟ همه زدند زیر گریه. چند روزی نگذشت. آن چهار نفر شهید شدند و فقط من ماندم.

خودش هم زیاد نماند. گاهی دوستان شهیدش را اسم می برد و به شان می گفت: بی معرفت ها!

یوسف سجودی فرمانده تیپ1 بود. هم از نظر حماسی هم از نظر معنوی زبانزد رزمنده ها بود. با این حال گاهی می نشست کنار ضریح دانیال نبی، مناجات و حال و هوای رزمنده هایی که برای زیارت به شوش آمده بودند را نگاه می کرد، اشک می ریخت و به حالشان غبطه می خورد. می گفت: اینها از من جلوتر هستند. فرمانده اصلی جبهه این بچه ها هستند...

بر اساس خاطراتی از پرونده شهید در سازمان حفظ و نشر آثار

1- آخرین مسئولیت سردار شهید یوسف سجودی اهل بابل، فرماندهی تیپ سوم لشکر17 علی بن ابیطالب علیه السلام قم بود و در 1363/12/26 عملیات بدر شرق دجله در 26 سالگی به شهادت رسید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما همه مسئول هستیم

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ

امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام علی(ع)

 

با تمام نقدهایی که به امام جمعه بابل دارم اما ایستادگی او در مساله حجاب و پشتیبانی از آمرین به معروف جای تقدیر دارد. باور کنید من دادستان بابل را قبول ندارم اما او هم در مساله حجاب ایستاده و از همین گشت های جسته و گریخته بچه های بسیج حمایت میکند. بابل که اتفاقا شهری سیاسی است و در آشوبهای مختلف دارای محوریت استانی بوده به رغم فعالیت ناهیان از منکر تبدیل به سوریه نشد. مسئولین در سطحی حداقلی نسبت به حجاب توجه نشان میدهند و گاهی تیمهایی برای تذکر اجتماعی فعال میشوند که فعلا همین هم ارزشمند است. شهرهای دیگر هم معطل تحلیلهای آبکی سیاسیون معامله گر نمانند. اگر امام جمعه ها و دادستان ها بیایند وسط نیروی انتظامی هم مجبور به همکاری میشود. بچه های بسیجی با انگیزه و البته صبور پا به میدان بگذارند و نگذارند رسالت امر به معروف و نهی از منکر روی زمین بماند. نظام با پسوند اسلامی است که مقدس شمرده میشود. نگذاریم حیا و عفاف به انزوا رانده شود. امر به معروف و نهی از منکر چه در حوزه مسئولین و چه در حوزه اجتماع را تکلیف شرعی خود بدانیم. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معاویه درون

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۱:۰۰ ب.ظ

مرور خاطرات سریال امام علی (ع) با بازیگر نقش معاویه/ همه عاشق بودیم -  خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency

 

در زندگی فردی و اجتماعی خود اسلام را نصفه و نیمه پیاده می کنیم. آن قسمت که به نفعمان است یا راحت و شیرین باشد عمل می کنیم آن قسمت که تلخ و دشوار باشد یا به نفعمان نیست را کنار می گذاریم که هیچ از تتمه معلومات دینی مان برای توجیه این کجراهه بهره می گیریم و همچنان از ساخت سریالی با محوریت معاویه و تقدیس شخصیت مزوّر او گله مندیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به مناسبت سالروز شهادت

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۳۰ ق.ظ

روایت تفحصِ شهید در شب اول محرم - مشرق نیوز

 

وقتی مؤذن به شهر بازگشت

حسن درستی نماز را دوست می داشت. بازی فوتبال هم اگر بود، صدای اذان را می شنید راهش را می کشید می رفت مسجد. از ابتدای جوانی شد مؤذن مسجد محل. صبح ها زمستان بود یا تابستان قبل از اذان بلند می شد می رفت مسجد و اذان می گفت. در مسجد محلشان نماز جماعت صبح برقرار نبود. اذانش که تمام می شد با دوچرخه خودش را می رساند پانصد متر آن طرف تر مسجد دیگری نماز جماعت می خواند. مادر از سر دلسوزی گفت: چه کاری است حالا خودت را زحمت می اندازی؛ این وقت صبح می روی مسجد برای اذان. گفت: حتی اگر یک نفر با صدای اذان من برای نماز بیدار شود می ارزد.

والفجر هشت در خاک عراق مفقود شد. بیست و هفت سال بعد خواستند منطقه را تفحص کنند. روز آخر ماه ذی الحجه بود. گفتند فردا اول محرم است. بد نیست توسلی به سیدالشهدا داشته باشیم. بعد از توسل و روضه و با چشم اشک بار که کار را شروع کردند سرخی پرچم کوچک سه گوشی نظرشان را به خود جلب کرد. خاک را آهسته کنار زدند. روی پرچم نوشته بود یا ثارالله. زیر آن بدن مطهر شهیدی بود که زیر لباس نظامی اش پیراهن مشکی پوشیده بود. مدارک هویتی اش هم کامل بود؛ حسن درستی از بابل.

خبر در شهر پیچید. پوستر شهید همه جا پخش شد. همه جا حرف از حسن بود. حسن باز هم مؤذن شهر شد. یکبار دیگر رایحه جهاد و ایثار و شهادت در کوچه پس کوچه های شهر پیچید. خیلی ها می گفتند ما خواب بودیم بازگشت پیکر حسن، بیدارمان کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بود و نبود شورا

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، ۱۰:۵۹ ب.ظ

آشنایی با محلات شهر بابل - خونه چی

 

ده بار این مصوبه رفت و آمد و تأیید و تکذیب شد که بالاخره عمر این دوره از شوراهای شهر طولانی میشود یا نه. من با شوراها مخالفم. این شوراها که در واقع نه شورای شهر بلکه شورای شهرداری هستند از نظر هزینه و فایده چقدر خاصیت داشته اند؟ به نظرم انتخابات شورا صرفا مجالی برای پز دموکراسی است.

یک نمونه اش شهر ما بابل که از دیرباز دو مشکل اساسی داشت: دفع زباله و ترافیک. از دهه هفتاد تا به حال چند دور انتخابات شورا برگزار شد؟ چقدر هزینه انتخابات شد؟ اعضای شوراها چقدر حقوق و مزایا گرفتند؟ آن تعداد که رند و آب زیر کاه بودند چقدر برای خود و باند و فامیلشان سوءاستفاده کرده و روی دست بیت المال هزینه گذاشته اند؟ هنوز هم بابل مشکل دفع زباله دارد و ترافیک سنگین آن سرسام آور است. شوراها آمدند و زدند و رقصیدند و رفتند و پوسته آسفالت را عوض کردند و این طرف و آن طرف نمایشگاه زدند و اسم کوچه و خیابان را تغییر دادند و اطرافیانشان را در شهرداری استخدام کردند و... آخرش دو مشکل و معضل اصلی مردم شهر حل نشد که نشد. باور کنید همین قدر حقوق و مزایایی که در این حدود سه دهه عمر شورای بابل صرف گردید اگر یک جا جمع می شد مشکلات بابل هم حل می شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مبارکمان باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۴:۰۵ ق.ظ

پیام تبریک انجمن علمی آموزش و توسعه به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان

 

امیدوارم لایق این میهمانی باشیم. امیدوارم به خدا نزدیک تر شویم. ماه خدا، فرصت دوباره نگریستن به زندگی و تولدی دوباره و عود به فطرت است. زمستان غفلت و خمودگی به پایان رسیده و بهار جانها و نوروز بیداری و شکوفایی آغاز گردیده است. از روزه داران واقعی باشیم یا نه دست خودمان است. دست خودمان است در لحظه لحظه زندگی مان با خدا باشیم. دقایق عمرمان با روح نماز و روزه آغشته باشد. خدایا ما را ببخش و در مسیر خودت یاری مان کن. یک جمله ای دارد شهید ارتشی دفاع مقدس، محمدباقر روحی کاشی که ما به انقلاب در اخلاق نیاز داریم. 

اراده کنیم به یاری خدا، روح ما طراوت ازلی خودش را بازیابد. فکر ما، نگرش ما، خلق و خوی ما، سبک زندگی فردی و اجتماعی ما تحول پیدا نموده و با همه وجود، خدایی شویم و به رنگ توحید درآئیم؛ صبغةالله و من احسن من الله صبغة. دلیل همه ناملایمات و کژی ها و سستی ها و غفلتهایمان که در ابعاد فردی و اجتماعی باعث شکست و فاصله گرفتن از اهداف و شعائر دین گردیده، طاغوت باطن ماست. در اخلاق و سیرت خود انقلابی به پا کنیم به برکت این ماه بزرگ و نورانی، ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نیامده، رفت!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۰۷ ق.ظ

photo_2025-03-01_08-50-36_mrcj.jpg

 

سید مصطفی میرتبار صلاحیت فرمانداری را ندارد؟

نامه ای در فضای مجازی منتشر شده منتسب به وزارت کشور که سرپرست فرمانداری بابل را که در دولت جدید منصوب گردیده فاقد صلاحیت برای تصدی این کرسی دانسته است. خب اگر دولتی سر کار بود که دنبال رشد و پیشرفت کشور بوده و نگاهی آرمانی و تمدنی داشته باشد من هم با این حرف موافقم اما در دولت پزشکیان با وزرایی چون همتی و ظفرقندی و... یا معاونان دوتابعیتی که اساس انتصابشان خلاف قانون است با مدیرانی که بعضا دهها پرونده سیاسی و اقتصادی در فتنه و پولشویی و... دارند با این حجم شلختگی و بی برنامگی و تمسخر معیشت و نظام جامعه... همین ریاست دانشگاه علوم پزشکی بابل و مسئول اورژانس و ... را ببینید؛ سید مصطفی میرتبار لااقل از این جماعت که بی حاشیه تر است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همین قدر جدی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ اسفند ۱۴۰۳، ۱۰:۴۰ ق.ظ

photo_2025-02-24_10-37-29_msmb.jpg

 

دو سال از تدفین شهید گمنام در مرزی کلای بابل میگذرد؛ وضعیت بدون شرح.
بدان امید که متولیان امر جدیت و تعهد بیشتری نشان دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا