اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۲۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خودباختگی» ثبت شده است

جایگاه رسمی، محل شبهه افکنی نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۴، ۰۷:۱۱ ب.ظ

بیانیه مهم انصار حزب الله استان مازندران پیرامون حواشی افاضات فرماندار ساری

بسم الله الرحمن الرحیم
 سخنرانی فرماندار شهرستان پرافتخار ساری که به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه کشاورزی این شهر ایراد گردید به جای آنکه پاسخگوی شبهات و پرسشهای موجود قشر جوان باشد آمیزه ای از شبهات پیش پا افتاده فضای مجازی بود که بیان سطحی آن در شآن یک مدیر تراز نظام مقدس جمهوری اسلامی نیست.
آقای نوبخت اگر دارای ابهام و یا سوءظن نسبت به بعضی رویکردهای نظام اسلامی است بهتر است قبل از آنکه به نشر و اظهار عمومی آن بپردازد با افراد مطلع و آگاه همسخن گردیده تا از حقایق و پاسخهای موجود مطلع شود.
این ظلم به جمهوری اسلامی است کسی که باید پاسخگوی افکار عمومی بوده و لااقل نسبت به عملکرد حوزه مدیریتی خود و دولت متبوع و دستاوردهای احتمالی اش توضیح بدهد با فرار به جلو در موضع طلبکار قرار میگیرد.
در مظلومیت جمهوری اسلامی همین بس که عرصه مهمترین جایگاههای سیاسی و امنیتی آن گاه در اختیار کسانی قرار گرفته که تعلق خاطر و یا درک درستی نسبت به موازین انقلاب و رویکردهای تمدن ساز آن نداشته و خدا میداند در بزنگاههای فتنه و بحران چه بر سر این مملکت خواهند آورد.
وزیر محترم کشور که از معتقدین انقلاب است ظاهرا لازم است کلاس درس آشنایی با ساختار و مبانی انقلاب را برای زیر مجموعه خود برگزار نماید!
در حالی که به تاکید مقام معظم رهبری امروز جنگ روایتها در اولویت نخست قرار داشته و جهاد تبیین و نهضت روشنگری باید سرلوحه متولیان و دلسوزان نظام باشد یک مسئول در عالی ترین جایگاه اداری شهر با ارتزاق از بیت المال و تکیه بر مسند رسمی قدرت، آب به آسیاب دشمن ریخته و ذهن جوانهای ما را به نظام اسلامی مخدوش می سازد.
فرماندار ساری اگر حضور و نقش آفرینی خود را در این سیاهه ای که ترسیم نموده بی فایده می داند چرا از قدرت و مکنت شیرین دل نکنده و عرصه را در اختیار افراد خدوم و معتقد و توانمند قرار نمیدهد؟
وزارت کشور و نمایندگان مردم استان در مجلسین شورا و خبرگان نباید در خصوص این رخداد شوم سکوت نموده و زمینه تکرار آن را فراهم آورند.
استعفا یا عزل فرماندار بی انگیزه ساری مطالبه این روزهای نیروهای انقلابی استان لاله خیر مازندران است تا لااقل عبرتی برای مسئولان نهادهای نظارتی باشد که در گزینش مدیران دقت بیشتری به خرج داده و مانع از نفوذ جریانهای مشکوک و ضعیف در ارکان تصمیم ساز شوند.
والسلام علی عبادلله الصالحین

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این جنگ ناتمام

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ آذر ۱۴۰۴، ۰۵:۱۱ ب.ظ

چگونه سازمان ملل با پذیرش تقسیم فلسطین به واژه «اسرائیل» رسمیت بخشید؟  -مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

 

کشتی پاتریا حامل 1900 یهودی پناهنده به حیفا بود که در سال 1940 منفجر شد. ده سال طول کشید تا اسنادی منتشر شود که نشان بدهد این عمل توسط خود صهیونیستها و به منظور جلب ترحّم و حمایت افکار عمومی دنیا صورت گرفته است. کتاب یک پیمانه آب، یک پیمانه خون؛ خانم عذرا خطیبی به این موضوع پرداخته است.

یهود دنبال جلب توجه و مظلوم نمایی است. برای همین است که زیر سوال بردن واقعه هلوکاست و یا آمار ادعایی کشته شدگان آن باعث هراس این رژیم و باند وابسته اش در سراسر دنیا گردیده و حتی مدعیان آزادی بیان را برای ساکت کردن محققان به خط نموده است.

فاجعه غزه موجی از خشم مردم دنیا را بر ضد صهیونیسم بر انگیخت. افکار عمومی به رغم آتش بس غزه در آمریکا و اروپا بر ضد جنایات وحشیانه صهیون بسیج شده است. یهود باید دوباره قربانی بدهد تا صهیونیسم بتواند روی موج خون سوار شده و دوباره به مظلوم نمایی بپردازد.

این بار قرعه به نام یهودیان استرالیا افتاد.

رسانه های رژیم غاصب تلاش دارند ایران را مقصر حمله به یهودیان استرالیا معرفی نمایند.

همزمان در سوریه به سمت نیروهای آمریکایی تیراندازی می شود تا آمریکا انگیزه لازم برای حضور نظامی در سوریه بی دولت و حمایت از اشغالگری ارتش سفاک صهویسیم را داشته باشد.

جنگ با ونزوئلا نمیتواند عطش خون خواری آمریکا و اسرائیل را اشباع کند. حریف اصلی جای دیگری است.

یک زن (نرگس محمدی) به مثابه زنان خود فروخته غربگرای سودان و مصر و ونزوئلا و ... میتواند بهانه قیام مردمی ایران برای براندازی حکومت و ایجاد مقدمه تجاوز نظامی به این کشور را فراهم کند. جنوب شرق نیز آبستن اتحاد عناصر خون آشام جدایی طلب وابسته به اسرائیل است.

اشتباه بعضی نهادهای داخلی در هجمه به نیروهای انقلابی منتقد مثل آنچه بر سر دختر شهید مطالبه گر حجاب آمد مکمل این حلقه شوم به شمار می رود.

ورای همه تحلیل ها و خبرها:

آنچه در انقلاب و دفاع مقدس و مقابله با انواع توطئه ها و ترورها و جدایی طلبی ها و فتنه ها عامل ثبات ایران عزیز گردید ایستادگی مردمی بود که به رغم همه رنج ها و نارضایتی ها حاضر به سربازی دشمن نشدند. 

اسرائیل و آمریکا در جنگ اخیر هم امید داشتند مردم به نفع دشمنانشان به خیابان بریزند اما این طور نشد. بلافاصله بعد از جنگ، عناصر نادان یا مغرض تلاش نموده اند با ایجاد گرانی سرسام آور کمر مردم را شکسته و کار ناتمام دشمن را تمام نمایند.

به خدا قسم خون شهدا، کشور را بیمه کرد و این نظام حالا حالاها با حمله نظامی و یا فتنه منافقین شکست نخواهد خورد اما با فتنه مسئولان ناکارآمد و پوچ گرایی سریع السیر فرهنگی ممکن است مسیر زوال را در سالهای بعد تجربه نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر طاغوت اقتصادی را زمین نزنیم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۴، ۱۱:۵۲ ق.ظ

علامه حکیمی: در انقلاب اسلامی باید ۳ طاغوت ساقط شود، فقط حذف طاغوت سیاسی کافی نیست

 

دست نوشته‌ای از استاد محمدرضا حکیمی نویسنده و اندیشمند فقید دینی پیرامون انقلاب اسلامی، منتشر شده که در آن آمده است:

در یک انقلاب اسلامی، که مبنای قرآنی دارد، باید سه طاغوت ساقط شود. طاغوت سیاسی (فرعون)، طاغوت اقتصادی (قارون) و طاغوت فرهنگی (هامان) و اگر به حذف یک طاغوت (سیاسی) بسنده شد، اهداف انقلاب تحقق نخواهد یافت. بلکه اگر کار به دست طاغوتان اقتصادی (قارون‌ها) افتاد، عکس مقصود، رخ خواهد نمود...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منشأ دروغ را نقره داغ کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۸ آذر ۱۴۰۴، ۰۷:۵۶ ب.ظ

 

قوه قضاییه گفت قرار است با کواکبیان بابت دروغی که پیرامون ارسال پیام از سوی ایران به آمریکا آن هم به واسطه عربستان منتشر کرد برخورد کند. این ادعا از سوی مقام معظم رهبری هم به طور مستقم تکذیب شد. کواکبیان آدم جو گیر و بازی خورده ای است که هیجان دیده شدن دارد؛ اما منشأ دروغ را باید جای دیگر جست. الیاس حضرتی رییس شورای اطلاع رسانی دولت بود که این خبر دروغ را اول بار به طور رسمی منتشر کرد. آیا وابستگی او به دولت باعث میشود که در حاشیه امن به سر برده و در راستای وفاق مسئولان از تعقیب قضایی در امان بماند؟ 

با وجود چنین عناصری که از کیسه بیت المال ارتزاق نموده و حاکمیت ملی را خدشه دار می سازند دیگر نیازی به رسانه های مهاجم دشمن نیست. امیدوارم همه در مقابل قانون مساوی باشند، امیدوارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خیال می کنی که سعید ضرر کرد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۴، ۱۱:۵۲ ق.ظ

افطار با شربت شهادت + عکس - مشرق نیوز

 

مادر شهید: قبلش تلفن کردند سعید گوشی را برداشت . اغراق نگویم ، چند دفعه ب اندازه 8 الی 9 دفعه گفت الو الو و کسی جواب نداد . آخر سر مطمئن شدند که سعید است . یک چیزی اشتباهی گفته بودند . سعید گفت نه برادر اشتباه گرفته اید و گوشی را گذاش . من  به آشپزخانه رفتم که سفره را بیاورم . دو تایی به آشپزخانه رفتیم و سفره را پهن کردیم . نشست و من چایی ریختم . آهنگران سرود حضرت علی (ع) را می خواند . سعید شب قبلش نبود و پاس بود . گفتم سعید این همان نوار است که دیشب پخش کردند . چون سعید نبود . بلند شد که از رادیو آن را ضبط کند . رادیو را گذاشت روی ضبط و آمد تازه نشسته بود ، هنوز چایی اش را بر نداشته بود . زنگ زدند . همین طور که سرش پایین بود به من رو نکرد و گفت کیست ؟ چون منتظر هیچ کس نبودیم . خودش بلند شد و رفت . من چون سفره روبروی در بود و چادر سرم نبود سرم را خم کردم که اگر نامحرم بود چادر سر کنم . از صدایش می فهمیدم که چادر سر کنم و یا اگر کسی نبود همین طور می نشستم . سرم را اینطور دولا کردم . آدم می داند که طبیعی است که سعید در را باز کند و سلام و علیک بکنند . دیدم که سعید اصلا سلام نمی کند . صدایی خیلی کوچک و ضعیف که نمی توانم آن را تقلید کنم کرد . من سرم را کج کردم که ببینم کیست ؟ چرا در را باز نمی کند ؟ و چرا سلام و علیک نمی کند ؟ سرم را که اینطور کردم دیدم لوله اسلحه لای در است و سعید با دو دستش در را فشار می دهد . همان لحظه تا چشم برگرداندم سعید روی زمین بود و این دو داخل بودند . این آمده بود توی هال تا دم راهرو و در را گرفته بود . من پریدم و روی سعید افتادم و بدون اینکه ملاحظه کنم چادر سرم هست پای سعید را گرفتم . بعد متوجه شدکم که چادر سرم نیست . برگشتم و چادر را از روی مبل برداشتم که بیرون بروم . این در را فشار می داد و می گفت برو کنار می زنم . گفتم بزن . مگر مردی بزن . می خواهم بچه ام را دکتر ببرم . مرتب فکر می کردم که فرصت دارد تمام می شود ، سعید روی زمین است و دارد دیر می شود . پریدم طرف تلفن . آن یکی داخل بود پرید تلفن را کشید و قطع کرد . من دیدم تلفن را قطع کرده اند و از تلفن نا امید شدم باز پریدم کنار سعید . سر سعید را بلند کردم . هیچ چیز نمی دیدم ، این که خانه را آتش زده ، در را زده و گلوله می زند ، اینها را نمی دیدم . آن یکی رفته بود توی همه اتاقها و دنبال پرونده می گشت . اتفاقا پرونده هایی که سعید آورده بود همه روی مبل بودند . کور شده نمی دید . خدا کورشان می کند . برگشت به من گفت . پرونده . من بازهم رفتم سراغ این و گفتم برو کنار می خواهم بچه ام را دکتر ببرم . این گفت می زنمت . آن یکی آمد که از پشت بزند . من بین دو نفرشان بودم . این گفت نه نزن بیا برویم دیر است . آمدند بروند در را باز کنند . من باز سرسعید را گرفتم که از در بیرون بروم و هیچ در فکر اینکه ببینم اینها چکار می کنند نبودم . تا سر سعید را گذاشتم روی زانویم نامرد برگشت و یک تیر دیگر به او زد .

 همان برادر : کدامشان زد ؟ این یکی یا آن یکی ؟

مادر شهید : من سرم بالا نبود

برناس : نه من نزدم .

مادر شهید : برگشت و یک تیر دیگر توی سرش زد وقتی که توی سرش زد من دیگر پریدم دنبال اینها . بیخود می گوید رفته بودم در در ایستاده بودم . من هم زمان با اینها بیرون پریدم . بیخود می گوید 5 دقیقه بیرون ایستادم . همازمان با اینها پریدم توی کوچه و جیغ می زدم . اینها پریدند روی موتورشان و همسایه ها بیرون آمدند . گفتم سعید ! آنها هم مثل من ماتشان برده بود و بالاس سر سعید ایستاده بودند . مثل اینکه همسایه پایینی ما جلوی آنها رفته بودند ولی آنها گفته بودند ما خانه تیمی گرفته ایم . کنار بروید وگرنه شما را می زنیم . آنها هم رد کرده بودند و از انتهای کوچه بیرون رفته بودند .

برناس : به قرآن مطلبی را پنهان نمی کنم چون دیگر صحبت از این حرفها گذشته . این جریان یک سال و نیم پیش بود . باور کنید که من از گلوله ای که بعدا زده شد اصلا خبر نداشتم .

مادر شهید :  شاید هم خودت زدی . من که سرم بالا نبود .

برناس : به قرآن مجید خبر نداشتم . ممکن است بعدا که من بیرون آمدم این اتفاق افتاده باشد ولی من چند بار گفتم ولش کن و او را نزن .

مادر شهید : مرا گفتی نزن . پسرم را نگفتی

برناس : بله شما را .

مادر شهید : گفتی نزن بیا برویم دیر شده . خودتان می دانستید کجا را باید بزنید . زدن من این است که من ببینم سعید روی زمین باشد و سر او روی زمین افتاده باشد . زدن من فرق می کند . گلوله ای که به سینه من بزنند با سعید فرق می کند . گلوله من همین بود که زدید . من دوست داشتم هزاران گلوله به سر و سینه من می زدید و سعید تماشا می کرد و جنازه مرا روی دوشهای بلندش می گذاشت و می برد . آن سینه فراخ وی که شما دو نفری زورتان نمی رسید در را باز کنید تا ناچارن به دستش زدید و در را باز کردید . قدش آنچنان بود که پایش روی سنگ جا نمی گرفت و برای اینکه او را غسل دهند پایش را بالای سنگ گذاشتند . آن قد را شما خواباندید . سینه ای داشت که حریف دو مرد بود . سعید به آرزویش رسید و به اعلا علیین رفت به ملاقات خدا رفت . آرزویش بود . با آن سن اش سه وصیت نامه دارد . یکی از وصیت نامه هایش را اگر چشمت می خواند می دید که چه جوری است . خیال می کنی که سعید ضرر کرد؟   

برگرفته از کتاب کارنامه سیاه جلد سوم. بخشی از گفتگوی مادر شهید سعید نوری با قاتل فرزندش.

سعید نوری جوان بسیجی هجده نوزده ساله ای بود که در 21 ماه مبارک رمضان سال 1361، دم افطار و با زبان روزه توسط منافقین کوردل در مقابل چشم مادرش ترور شد. منافقین سپس اقدام به آتش زدن خانه نمودند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ضرر می بینید و ضرر می رسانید

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۴۰۴، ۱۱:۰۳ ق.ظ

معنى و تعریف و شرح و جذر و وزن کلمة تأسف فی معجم عربی عربی

 

فیلمی منتشر شده از تجمع مختلط مردها و زنهای بعضا بی حجاب در یکی از شهرهای مازندران برای ورزش صبحگاهی که این فیلم البته برای تبلیغ آنها و دعوت از بقیه جهت حضور در این تجمع به ظاهر ورزشی آن هم در مرکز این شهر خوشنام دینی و انقلابی تهیه شده است.

یکی از کانالهای خبری استان به این موضوع واکنش نشان داد و گفت مگر میشود مسئولان امنیتی و انتظامی و قضایی از وجود چنین حرکات تشکیلاتی و برنامه ریزی شده ای بی اطلاع باشند؟ و بعد به انتقاد از استاندار مازندران پرداخت که صراحتا اعلام کرده بود ضرورتی برای رفع هنجارشکنی نمی بیند.

واقع امر آن است به جای انتقاد از استاندار مازندران که سابقه خوبی در التزام به قانون ندارد باید یقه چهره های به ظاهر موجّه منتسب به دستگاه دین و مذهب و نظام را گرفت که در کمال سادگی و خوش باوری در جایگاه روابط عمومی استانداری به دفاع بی حد و حصر از این شخصیت ناموجّه پرداختند. قطعا این افراد در هر لباس و جایگاهی که باشند بابت این تغافل نامبارک باید آن دنیا در محضر شهدا جوابگو باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شفته های غرب!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۰ آبان ۱۴۰۴، ۰۹:۰۵ ق.ظ

قیمت خرید شفتالو زرد با فروش عمده امروز ۱۸ آبان

 

بهزاد نبوی اخیرا در مصاحبه ای که در سایت تابناک منتشر گردید گفته است که کودتای 28 مرداد کار انگلیس بود.

خود آمریکا اسنادی را منتشر و از طبقه بندی خارج نموده که نشان میدهد در کودتای مذکور دست داشته است اما دوستان اصلاح طلب زیر بار نمی روند و دنبال سفیدشویی کاخ سیاه هستند.

اصلا فرض را بر این بگذاریم که کودتا کار انگلیس و بدون دخالت آمریکا بود چرا آمریکا که متحد و امین دکتر مصدق بود پشت او را خالی کرد و از مخصمه نجاتش نداد؟

چرا بعد از کودتا مقامات آمریکا سیل پیامهای تبریک را برای شاه روانه ساخته و در سفر به تهران به حمایت از شاه و کودتاچیان پرداختند؟ مگر واقعه شانزده آذر و شهادت دانشجویان معترض به سفر ریچارد نیکسون معاون رییس جمهور ایالات متحده در دانشگاه تهران چهار ماه بعد از همین کودتا نبود؟

چرا دولت از آن پس در اختیار آمریکا قرار گرفت؟ کار تا آنجا پیش رفت که علی امینی در خاطراتی که خودش نوشته و توسط کیهان لندن منتشر گردیده اذعان میدارد که نخست وزیری او با دخالت مستقیم آمریکا صورت پذیرفته است. امینی وظیفه شتاب دهی در وابستگی ایران به آمریکا را بر عهده داشت.

انگلیس و آمریکا اساسا یک قماش و متحد دیرینه اند و اصل تحلیل مرحوم مصدق که برای نجات از دست بریتانیا باید به سمت آمریکا رفت اشتباه بود. کودتای 28 مرداد هم کار انگلیس بود هم آمریکا. اعدام سید حسین فاطمی نمادی از این اتحاد شرارت بار است.

اصل وابستگی به بیگانه اشتباه است و به تجربه ثابت شده هیچ کشوری منافع دیگران را به مصالح خود ترجیح نمیدهد. شاه هم در اواخر عمر از اینکه به آمریکا اعتماد کرده اظهار پشیمانی نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گلدان و صندلی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ آبان ۱۴۰۴، ۰۶:۵۹ ق.ظ

نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه پزشکی کارش چیست؟ چرا حتی در بیمارستانهای زیر نظر دانشگاه پزشکی هم به این صراحت قوانین اسلام نقض می شود؟ محرم و نامحرمی مطرح نیست و بانوان متدین آزار می بینند.

روحانیونی که در شورای نظارت فقهی بانکها هستند چقدر توانسته اند روی سیستم بانکی تأثیر گذاشته و سیاستگذاری های آنها را به نفع مردم تغییر بدهند؟ در نهاد انتظامی و اداره زندانها چطور؟ نمایندگان دین چه اثری در تطبیق امور با موازین شرع داشته اند؟

حضور روحانیت در مراکز دولتی نباید دکوری یا نهایتا حاکمیتی و برای توجیه و تثبیت امور باشد. ما اگر درس دین بخوانیم و نتوانیم یا نخواهیم احکام دین را عملیاتی نماییم وقت خود، هزینه بیت المال و آخرت خویش را هدر داده ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رعنا، علی و شیطان رجیم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۴، ۰۶:۱۰ ق.ظ

شهید مدافع سلامت که اشک همه کنکوری ها را درآورد + عکس | بلاغ نیوز

 

مثبت:

علی پاک است و راه درست را انتخاب کرده. حرفهایش زیباست. نظریه ای دارد که می گوید هر کس اگر خوب باشد و خوبی را به اطرافیانش نشان دهد به مرور همه جا را خوبی فرا خواهد گرفت. مضمونی شبیه همان نقاشی مشهور دکتر چمران که شمعی در دل تاریکی می درخشد و زیرش نوشت من اگر چه نتوانم همه سیاهی ها را از بین ببرم، به اندازه خودم که میتوانم نور ببخشم. علی پاک است و صداقت دارد. رعنا که می گفت همه کثیفند و خودش نیز زیگزاک می رفت، تحت تأثیر شخصیت علی راه درست را انتخاب می کند و در این مسیر جان می دهد.

علی به رعنا می گوید تو عقده داری. دوست داری دیده شوی. دوست داری همه به تو توجه کنند، دوست داری همه بگویند چقدر زیبایی، دوست داری همه دنبالت راه بیفتند، همه را بازی بدهی... رعنا تکذیب نمی کند... اینکه گله و تعجب دارد چرا همه (اغلب) مردها او را می خواهند به خاطر کرم درون خودش است؛ حال و روز بعضی از دختران امروز جامعه ما.

غلام باستانی کثیف است. شرور و پست است. اذعان دارد شیطان رجیم است. از ترامپ خوشش می آید، طرفدار حمله آمریکا به خاورمیانه است. هیتلر و کشتار را می پسندد. سینمای بعد از انقلاب را دوست ندارد.

اکتای کارگردان جایی شعر معروف پدرش رضا براهنی را موقع خلسه و ناامیدی علی مقابل دیدگانش به نمایش می گذارد: شتاب کردم که آفتاب بیاید، نیامد. علی اما باز هم خوب می ماند.

غلام می گوید آن که روی پدرش دست بلند میکند حرام زاده است.

بازی ها فوق العاده بود. حسن پورشیرازی، حامد بهداد و لیلا حاتمی یک سر و گردن بالاتر از بازیگران این سالهای سینما ظاهر شده اند.

منفی:

برداشتهایی از عشق طاهر، رخساره، شام آخر، فروشنده، زندگی خصوصی، ابد و یک روز و مصادره را می شد در پیر پسر دید. داعیه اقتباس از قصه رستم و سهراب صرفا یک نقاب و مستمسک توجیه است. نه رستم می دانست سهراب پسر اوست نه سهراب پدرش را می شناخت. حرمتی نشکست. جنگ رستم و سهراب پهلوانی بود، جنگ پیر و پسر، از روی پلشتی.

در رخساره هم پدر و پسر عاشق یک دختر شده بودند. در شام آخر، مادر و دختر عاشق یک مرد. رخساره اما حکم اسلام را صراحتاً ظلم نامید که چرا پدر نمی تواند با عروس و پسر با زن پدرش ازدواج نمایند. لااقل پیرپسر از این بابت شرافت داشت؛ اما انگار مد شده است حرفهای خوب را متأثر از فضای یله مجازی در قالبی زشت و هتاکانه به زبان آورد. شه سوار، تمساح خونی، هتل و خیلی از فیلمهای گیشه ای روز چنین شده اند. اکتای براهنی با تاسی از سعید روستایی روی مستراح زوم می کند و اصرار دارد لجن را برجسته کند. دوربین متری شش و نیم و ابد و یک روز می رود روی چاه مستراح و فاضلاب را به تصویر می کشاند. دغدغه اهالی سینما شاید خیرخواهانه باشد اما در فضایی سیر می کنند که مردم معمول و ونک به پایین جامعه از آن فاصله دارند. باطن ذهن مشغولی های این جماعت، نمای زندگی پژمان جمشیدی و فرهاد اصلانی و سعید پورصمیمی و کتایون ریاحی و سوژه های رسوای جنبش می تو ست. همه کثیف نیستند. این فهم را باید در ذهن خوشگذران و ولنگار بعضی از سینماگران جا انداخت.

از نظر آنها غلام باستانی ضد روشنفکری است. حقیقت آن است که امثال غلام، بخاطر شهامتی که در شکستن حریمها دارند خود را روشنفکر می پندارند. اکتای خودش را روشنفکر می شمارد. کارگردان ایرانی یاد گرفته اگر جایزه جشنواره های خارجی را می خواهد باید سیاه بیندیشد و سیاه بنمایاند و حرمت بشکند.

حاشیه:

بابک حمیدیان تهیه کننده شد؟ چه جالب! اسم عکاس فیلم نظرم را جلب کرد، جواد جلالی. دوستی داشتم به نام جواد جلالی نیا بچه های بابل می شناسند، طناز، هنرمند و عکاس بود و پرستار که در جریان کرونا به شهدای سلامت پیوست. چند روز پیش هم که میلاد حضرت زینب و روز پرستار بود. برای همین عکس جواد جلالی خودمان را بالای این مطلب گذاشتم بهانه ای شود یادش زنده بماند، روحش شاد.

تکمله:

وسط فیلم سیاه پیرپسر هم میشود ایست داد، خانوادگی ایستاد و نماز جماعت خواند و ادامه اش را دنبال کرد. فیلم طولانی بود بیش از سه ساعت. تمام که شد ساعت نوزده بود. شبکه نمایش فیلم ریشه در خون سیروس الوند میخواست شروع بشود. همان ابتدایش با این جمله مولا علی علیه السلام آغاز شد: "نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که آدمی پای بر شرافت خود بگذارد."

گمشده زندگی همه ما خداست. زندگی منهای معنویت، جهنم است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ثابتی، دیالمه

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۴، ۰۵:۳۴ ب.ظ

آرزوی امیرحسین ثابتی 11 سال پیش: می‌گفتم احتمالا یک روزی لاریجانی در وضعیت  سیاسی افول می‌کند

 

نطق امروز ثابتی و خضریان و چند نماینده دیگر از جمله قالیباف در نقد و توبیخ روحانی و ظریف و چند تن از وزرا و مجمع تشخیص و مفسدان اقتصادی، تاریخی بود و در حافظه این ملت باقی خواهد ماند. افشای فیلم اشرافی گری شمخانی و انتشار خبر بازداشت پژمان جمشیدی نتوانست فضای کشور را از نقد عملکرد جماعت غربزده و طرفدار وابستگی و مطیع آمریکا غافل و دور سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما، بنی امیه و اسلام آمریکایی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۴، ۰۹:۵۳ ق.ظ

سازمان حج «عمره تفریحی» راه انداخت

 

خیلی عادی و رسمی و با اعتماد به نفس اعلام کردند از این پس نوع جدیدی از عمره به نام عمره تفریحی توسط سازمان حج و زیارت برگزار می شود.

قرار بود ما انقلابمان را به منطقه صادر کنیم الان منطقه دارد انقلابش را به ما صادر می کند. حالا فهمیدید چرا در مقابل انتقاد قاسمیان از رویکرد تجاری و مبتذل آل سعود هیچ حمایتی از سوی دستگاه دیپلماسی و مسئولین حج صورت نگرفت که هیچ بلکه پشتش را هم خالی کرده و علیهش تند و تند موضع گرفتند؟ بهتر است به این سوال جواب بدهیم اساسا چرا مثل سفر عتبات، مردم مجاز نیستند با اختیار خودشان سفر عمره را به صورت فردی یا کاروانی انجام بدهند؟ چه سهمی گیر آقایان می آید که همه باید از کانال آنها به حج بروند؟ بعضی مومنان البته توانسته اند با پاسپورت کشورهای دیگر به طور مستقل و انفرادی به زیارت خانه خدا مشرف بشوند.

آل سعود میخواهد درآمد بیشتر داشته باشد و توسعه معاویه ای را سرلوحه قرار داده، خب، چرا مسئولان حج و زیارت ما که دانش آموخته مکتب تشیع هستند زود و دستپاچه و منفعلانه با آنها همراستا می شوند؟ فلسفه زیارت خانه خدا، دل کندن از مادیات، اصل برابری، پوشیدن پارچه ای شبیه به کفن... همه اینها قرار است آموزه ای باشد برای توجه به خدا و معنویات؛ حالا با لاکچری بازی بخواهیم کل منطق حج و فلسفه زیارت کعبه را به پول و درآمد بفروشیم!

شما که با آل سعود سر و سرّی دارید و زود همرنگ می شوید لااقل تشویقشان کنید حالا که از حرمت دین گذشتند و برای جذب توریست اجازه دادند زنی بدکاره بر ماکت کعبه برقصد با همین منطق درآمد زایی اجازه بدهند برای ائمه بقیع حرم بسازیم بخدا آنقدر شیعیان آنجا آمده و پول می ریزند که نیازی به چوب حراج زدن به دین و آیین وحی نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دستهای خالی، مغزهای خالی تر!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۴، ۰۹:۳۹ ق.ظ

کاریکاتور/ ضرغامی تی وی!

 

ایستاده بود جلوی فروشگاه، انگار خشکش زده باشد، چند دقیقه ای مات شده بود و قیمتها را نگاه میکرد. خانم باردارش هوس ماهی کرده بود. پولش نمی رسید. قیمتها جهش پیدا کرده بود. آن یکی می گفت پسرش بیمار است، دکتر گفت جگر کباب کنید بدهید به خوردش، نداشت و نتوانست. یکی بخاطر هشتصد هزار تومان قسط عقب افتاده مجبور شد به دیگری رو بزند، جوابی نگرفت. رفقا بعد از ظهرها می زنند توی کار اسنپ. اجاره خانه ها سرسام آور است و اگر به اول ماه نرسند باید اثاث را جمع کنند از قم بروند. بعضی هم که ماشین و موتور ندارند شده اند نگهبان مجتمع های مسکونی. آقا اشاره کرد همینها اولین هایی بودند که ته مانده طلاهای همسر را با رضایت او به غزه و لبنان هدیه دادند. سیل و زلزله بشود همین ها اولین هایی هستند که خودشان را می رسانند. گروههای جهادی را همینها تشکیل میدهند. دفاع از حرم بود همینها پیشتاز بودند. جایی کار خیر است به اندازه وسعشان کمک می کنند. دوست و دشمن شبهه می اندازد همینها می روند جواب می دهند. ایام تبلیغ در سخت ترین شرایط اسکان، آواره کوره راههای دورافتاده و پرت، دور از خانواده و دلتنگ، عشقشان است قدمی برای اسلام بر دارند. فک و فامیل و دوست و آشنا گیر و گور مالی دارد یاد آنها می افتند. فحش و تهمت را همینها می خورند. چاقوی جفای خصم، سهم همینهاست که برای خدا قدم بر میدارند. البته آقای اعرافی لطف کرده اند نامه زدند که زین پس کشته های روحانیت و مبلغین، شهید به حساب بیایند! همین بچه ها از حقوق مردم دفاع کرده و فریاد عدالتخواهی سر داده و به سیصد جا باید جواب پس بدهند.

امثال ضرغامی را نه دشمن داخلی می زند نه دشمن خارجی. اجنبی کسی را می زند که از وجودش احساس خطر کند. امثال ضرغامی چقدر حقوق می گیرند؟ بار چند نسلشان را بسته اند و حالا برای بیشتر دیده شدن هر از گاه لگدی به سمت دین پرت می کنند؟ نمی توانند دو روز مثل طلاب و با شهریه اندک آنها زندگی کنند. سالها بر اریکه مدیریت فرهنگ و سیاست چنبره زده و هیچ خاصیتی نداشته اند و به جای پاسخگویی در برابر قصورهایی که داشته اند زهر نیش حقد و آروغ روشنفکری و جفتک شکم سیری شان را حواله می کنند.

ایام فتنه 88 یادداشتی منتشر کردم با عنوان حلال خوری و حرام خوری در فتنه. نوشتم آنهایی که از دستگاه جاسوسی غرب حقوق گرفتند و فتنه به پا کردند نوش جانشان! در ازای پولی که گرفتند کار کردند؛ اما حرام باد پول و بودجه و حقوقهایی که در حلقوم خواصی رفت که به جای خدمت، از پشت به اسلام و انقلاب خنجر زدند.

شما در تمام این سالها کجا دیده اید دو تا حرف پخته و عمیق فرهنگی از ذهن و زبان ضرغامی تراوش کند؟ چه ایده و حرف تازه و راهگشایی داشت؟ این چه وضعی است که آدمهای پخمه و سبک مغز به صرف وابستگی های سیاسی و جناحی به راحتی بالاترین مناصب اریکه قدرت را غصب می کنند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شیطان درون، شیطان بیرون

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۴، ۰۶:۲۱ ب.ظ

دعوت حسام‌الدین آشنا برای احتباس ذکر و کنترل توطئه‌های علیه روحانی و ظریف

 

حسن روحانی سابقه مشکوکی دارد. این سابقه مشکوک لزوما مربوط به دوران ریاست جمهوری و چوب حراج زدن بر بیت المال و هدر دادن خزانه دولت و ذلت در مقابل غرب و تعطیلی هسته ای و اخلال در روند فعالیتهای موشکی نیست. تشکیل مجمع عقلا توسط او در مجلس دوم که به دستور امام تعطیل شد، دیدار او با جاسوس اسرائیل که در کتاب تماس نوشته حسن عباسی افشا شد و نویسنده آن با ارائه مدرک در دادگاه تبرئه گردید، جریان رفت و آمدش به اسکاتلند و انگلیس به بهانه تحصیل آنهم در شرایطی که مقام امنیتی به شمار می آمد و ... نمونه هایی است که برای یک شهروند عادی بهانه کاملی به شمار می آید تا از هر گونه تصدی مناصب رده پایین اداری هم محروم شود. اما چطور میشود بهترین بچه های این مملکت در انتخابات رد صلاحیت می شوند ولی حسن روحانی به راحتی رشد کرده و عرصه را برای کشور فروشی مساعد می بیند احتمالا بر می گردد به مشابه چنین فیلمهایی که از علی شمخانی داشت و منتشر کرد. سگ پاچه گیر رسانه ای او هم اخطار داد که می توانیم بیش از این نیز دور برداریم پس پا روی دم ما نگذارید!

وقتی مسئولین در سطوح کلان حاکمیتی از مشی انقلابی و زیست اسلامی و آداب دینی فاصله می گیرند و آلوده زر و زور و رانت و کثافت کاری می شوند راه برای نفوذ منافقین و رشد خائنین در فضای مدیریتی و امنیتی هموار می گردد. حالا هی بگردید دنبال چهارتا افغانی که شاید قصد همکاری با جوخه های ترور دشمن را داشته اند. 

راستی یادتان هست این فرضیه مهم را که بعد از ترور شهیدان رجایی و باهنر مطرح گردید؟ اینکه سرویس های جاسوسی دشمن به راحتی حاضر میشوند در ازای شهادت رجایی و باهنر، یکی از مهمترین نفوذی های خود در سیستم امنیتی کشور یعنی کشمیری را به مهره سوخته تبدیل کنند لابد مهره بزرگتری داشتند که حاضر به چنین ریسکی شده اند!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وزیر آموزش و پرورش پاسخگو باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ۰۳:۴۴ ب.ظ

نماز جمعه باشکوه بندپی شرقی با سخنرانی رئیس آموزش و پرورش منطقه

 

رییس آموزش و پرورش یکی از مناطق بابل گفت مدرسه جای غم نیست، پس مراسم مذهبی ممنوع! درباره حجاب و ... هم حرفهایی زد.

این خبر امروز صبح در فضای مجازی پخش شد. پیامکی از مدیر مربوطه سوال کردم. تکذیب کرد که منظورش اینطور نبوده و چیز دیگری بود. طبعا با توجه به آنچه در افکار عمومی منتشر شده وظیفه دارد به طور رسمی بیانیه بدهد و توضیحاتش را در فضای رسانه ارائه کند. بعضی حاضران در جلسه همچنان اصرار دارند که وی چنین حرفی زده و مخالفت خودش را با برگزاری برنامه های مذهبی در مدارس اعلام نموده است.

وزیر آموزش و پرورش کیست، چطور به این منصب رسید؟ برادرش کیست؟ اگر قرار است این مجموعه، ارزشی باقی مانده و دچار حواشی تربیتی نشود ضروری است نسبت به چنین گزارشاتی واکنش لازم نشان داده شده و تحقیقات کامل صورت بپذیرد. وزیر آموزش و پرورش اگر نگران افت تحصیلی و تربیتی دانش آموزان است -که بارها چنین اذعان داشته- بهتر است پیش از آن نگران وضعیت مدیریتی و تراز علمی و اعتقادی مسئولان ذی ربط باشد.

تکمیلی: رییس آموزش و پرورش بندپی شرقی بابل بیانیه ای داد توضیحاتی ارائه و در نهایت عذرخواهی کرد.

تکمیلی تر: امام جمعه بابل هم موضع سخت و جانانه ای بر ضد رییس آموزش و پرورش بندپی شرقی گرفت. آتش اعتراضها در سطح افکار عمومی بالاست و گمانه ها از احتمال عزل یا استعفای وی ظرف ساعات آتی خبر میدهد. موضع امام جمعه بابل خوب و درست و قابل تقدیر است اما یادمان نمیرود در جریان خرده فرمایشات غلط استاندار مازندران پیرامون حجاب که بازتاب ملی داشت و حتی خطیب جمعه تهران نیز لب به اعتراض گشود امام جمعه بابل و اغلب ائمه جمعه استان متاسفانه سکوت نمودند.

و بسیار تکمیلی تر:

 

پیرامون حواشی جناب ابراهیم تبار

رییس آموزش و پرورش بندپی شرقی بابل حرف غلطی زد و بعد عذرخواهی کرد. همه به او تاختند بلایی سرش آوردند که به حد ذکر شهادتین و اثبات مسلمانی خود رسید!
بعید نیست او اگر همچنان رییس اداره بماند تا پایان ماموریتش هر روز در مدارس به اجرای نوحه و سینه زنی بپردازد.
واکنشهای مردمی به اظهارات اشتباه او ستودنی است
اما
آقایان صاحب تریبون در استان باید به این سوال جواب بدهند چرا در مقابل حرف غلط استاندار مازندران که حتی امام جمعه تهران را به واکنش کشاند مهر سکوت بر لب زدند؟ چون بودجه و امکانات و سهام اداری کانونهای سیاسی در اختیار اوست؟
پشت سرش یک مشاور بی ادب وی نیز هر چه لایق خودش بود را به منتقدان استاندار حواله داد باز هم صدایی از صاحبان تریبون شنیده نشد. پشت سر او فرماندار تازه به دوران رسیده ساری هم به حامیان حجاب توهینی کرد که خودش لایقش بود صدایی از کسی برنخاست.
نهی از منکر صاحبان تریبون به گونه ای نباشد جایی که دیوار کوتاه میبینند طرف را له و لورده کنند جایی که با منافعشان سازگار نیست سوت بلبلی زده و از کنارش عبور نمایند.
چه بسا اگر همان موقع جلوی استاندار می ایستادید شاهد این خرده فرمایشات شبه روشنفکرانه مدیران پایین رده نبودیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اختلاس مهم است؛ اما مردم مهم تر!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۱۲ ق.ظ

آمریکا محمدجواد ظریف وزیر خارجه رژیم ایران را در فهرست تحریم‌ها قرار داد |  خبر نامه شب تاب

 

محمدجواد ظریف در آخرین اظهار نظر خود آنهم در شرایطی که هنوز وضعیت جنگی در منطقه حکمفرماست گفت: موشک مهم است، اما مردم مهم تر!

خب این موشکها هم برای همین مردم است و ضامن سلامت و منفعت و کرامت همانهاست. مبنای فکری ظریف کاملا مشخص است. صدها بار در گفتار و عمل ثابت کرده که اعتقادی به تقابل با آمریکا و اسرائیل (آرمانهای انقلاب) ندارد و معتقد است زندگی بهتر در گرو اطاعت پذیری از استکبار قرار دارد. موشک نداشته باشیم می توانیم یک ساندویچ همبرگر بیشتر بخوریم. به ظریف خرده ای نیست. خیلی ها نگاهشان فراتر از نوک بینی نمی رود و دلباخته غرب و سرباز نظام سرمایه داری هستند. تعجب از مسئولان ارشد لشکری و کشوری است که چرا همچنان در جلسات خود از وی مشورت گرفته و جالب آنکه به رغم شناخت مبنای فکری او که مخالفت با فرهنگ مقاومت است تحت تأثیر افکارش قرار میگیرند!

نکته بعد اینکه بودجه های کشور دو بخش دارد. یک بخش کوچکش می رود برای امور نظامی که ثابت شد در موشک سازی و پرتاب ماهواره و تسلیحات دفاعی هوایی و زمینی و دریایی دستاوردهای خوب و قابل اعتنایی داشته و داد دشمنان را درآورده است. قسمت اعظم بودجه ها برای امور جاری کشور هزینه می شود که متأسفانه بخش قابل توجهی از آن به راحتی هدر می رود. چرا امثال ظریف در قبال ضررهای هنگفتی که پرونده کرسنت به ملت تحمیل کرد جانب مردم را نگرفت؟ چرا در قبال ظلمی که بانکها یا گمرک یا صنعت خودروسازی به ملت تحمیل میکنند صدای او در نمی آید و دم از مردم نمی زند؟ چرا او اینقدر هوای رفقایش دارد و قصور در کمبودها و عقب ماندگی های معیشتی را جدا از عملکرد کانونهای قدرت و ثروت و همپالکی های غربگرای خویش که از قضا بدجوری دستشان در پرونده های مفاسد اقتصادی و حقوقهای نجومی و رانت خواری و... آلوده است دانسته و صرفا تسلیم در برابر غرب را راه پیشرفت کشور می داند؟ ظریف نمیخواهد سکه هایی که بابت کلاه گشاد برجام و تتمه فریبنده فرانچسکو از جیب مردم به چنگ آورده به آنها بازگرداند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چرندک!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۴، ۱۱:۰۳ ق.ظ

شوخی و شرایط آن

 

ما انتظار داریم هم جلوی بی حجابی گرفته شود هم بنزین گران نشود؟ نمی شود!

دلیل آن که جلوی کشف حجاب و هنجارشکنی ها و بعضا عریان گردی جماعت لاقید گرفته نمی شود همان دلیلی است که باعث شده جلوی افزایش قیمت بنزین گرفته شود. فعلا نمی خواهند کشور شورش شود چون در شرایط جنگی و تقابل احتمالی رو در رو با دشمن قرار داریم.

عزیزان هنجارشکن لاابالی دوست دارند هم همینطور آزاد و بی قید بچرخند هم نظام جلوی اسرائیل نایستد و دوباره جنگ نشود؟ نمی شود! اگر جلوی تابو شکنی ها گرفته نمی شود دقیقا بخاطر حفظ آرامش درون و پیشگیری از سوءاستفاده دشمن برای آغاز حمله مجدد است. وگرنه منطقه آرام شود قوانین داخلی هم پررنگ و با جدیت اجرا خواهند شد.

خب، پس اگر تحمل گرانی بنزین و جهش قیمتها را داریم با بی حجابی مخالفت کنیم.

اگر تحمل اعمال قانون حجاب و برخورد با هنجارشکنی را دارند انتظار توقف جنگ با اسرائیل را هم داشته باشند!

به نفع همه است که تخاصم با رژیم غاصب ادامه پیدا کند. برای مستضعفان، بنزین گران نمیشود، برای شکم سیرهای لخت و عور هم آزادی های حیوانی مستدام خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گدا بازی سیاسی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۴ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۲۶ ق.ظ

حقوق اجتماعی تاجر ورشکسته - وکیل ورشکستگی

 

اینطور شنیدم که در مجلس ترحیم پدر شروین حاجی پور در شهر کله بست یا همان هادی شهر بابلسر، چهره های فعال جریان اصلاح طلب بابل تا ساری هم با تصمیمی حزبی مشارکت فعال داشتند. شنیده ام به جای قرآن، کف زده اند که امیدوارم اشتباه باشد. خدا پدر شروین حاجی پور را هم بیامرزد. روح همه مومنین و مومنات، شاد. درباره شروین هم نمیخواهم الان نظری بدهم آدم خوبی است یا بد، موضوع صحبت این نیست اما شروین را هر چقدر بچلانید نمی توانید اماره ای پیدا کنید که چنین بربیاید او اصلاح طلب است یا ربطی به جریان اصلاحات دارد. اینکه حالا چرا پیرمردهای بازنشسته جریان اصلاحات مازندران با دستوری احتمالا از مرکز روانه مجلس ترحیم مرحوم شده و نقش سیاهی لشکر مراسم را ایفا نموده اند بر می گردد به همان شوک سیاسی این جریان در اغتشاشات 1401 که متوجه شدند از صحنه سیاسی و اجتماعی کشور زدوده شده اند. این طیف که مدعی راهبری اعتراضات مردمی را از سال 77 تا 88 داشت یکهو دید عده ای به تکاپوی خیابانی وارد شده اند که هر جای اعتراضاتشان را نگاهی کنی رنگی از مطالبات حزبی و سهم خواهانه اصلاح طلبان پیدا نمیکنی. نه دغدغه پست و مقام و انتخابات را داشتند نه شعار آزادی و رفع حصر سران فتنه را می دادند. ته خواسته شان کشف حجاب بود و رقصیدن و بوسیدن در کوچه و آغوش رایگان و سلف مختلط. فراتر از محدوده شکم و حومه مطالبه ای نداشتند.

اصلاح طلبان که با تمام وجود متوجه شدند دیگر توان هدایت امواج اعتراضات خیابانی را نداشته و از محاسبات اجتماعی مردم اعم از موافقین یا مخالفین نظام حذف شده اند چاره ای ندارند برای آنکه بگویند ما هنوز زنده ایم و وجهه ای داریم خودشان را به امثال شروین یا دیگر سلبریتی های تازه به دوران رسیده و بازیگران نوین فضای رسانه ای دشمن بچسبانند بلکه جای پایی در سهم خواهی های آتی هژمونی قدرت و بهره کشی تبلیغاتی در انتخابات بعدی به خود اختصاص دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خود کرده را تدبیر نیست

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۸ شهریور ۱۴۰۴، ۰۴:۰۵ ب.ظ

دیپلماسی عزت یا ذلت !

 

به کسانی که اعتقادی به داشتن انرژی هسته ای و بهره مندی از آن نداشتند سپردیم که بروند از حقوق هسته ای ما دفاع کنند! خب معلوم است هر نتیجه ای که به دست بیاید هر قراردادی که بسته شود برای آنها موفقیت آمیز است چون اساسا باوری نسبت به داشتن توان هسته و غنی سازی نداشته اند. 

مشکل از آنهایی است که تفکر این جماعت را می شناختند و صلاحیتشان را تأیید نموده و کار را دستشان سپردند. چوب را بدهیم دست دیوانه، گوشت را بدهیم دست گربه، مقصر ماییم یا آن دیوانه؟ مقصر ماییم یا آن گربه؟! بهترین بچه های این مملکت با کمترین بهانه ای رد صلاحیت شده و پرونده دار می شوند از پایین ترین مناصب سیاسی و اجتماعی محروم میشوند؛ میدان را باز کرده اند برای جماعت فروشنده! و تسلیم پذیر بعد انتظار دارند ملت بصیرت داشته و به رشد و بلوغ سیاسی برسند! شما رسیدید که دیگران برسند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آقای دادگاه ویژه! بی خیال!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، ۰۵:۵۳ ق.ظ

در شرایطی که مملکت از بحث حجاب و پارتی های مختلط خیابانی و تولید آثار هنری ضد فرهنگی گرفته تا برخورد با گرانی و دانه درشتهای مفاسد اقتصادی و روی کار آمدن عناصر فتنه و نفاق و خطوط قرمز هسته ای و ... عقب نشینی عجیب و غریبی داشته و انعطاف حیرت آوری نشان داده اما دادگاه ویژه روحانیت همچنان اصرار دارد در برخورد با طلاب انقلابی که میز مسئولان را به خطر انداخته اند محکم و استوار بایستد. پیام اعتراضی دکتر منان رئیسی نماینده مردم قم در مجلس را که در روزهای اخیر خوانده اید هم به جایی نرسیده است. در تازه ترین اقدام دادگاه ویژه روحانیت شاهد احضار و تهدید به بازداشت یکی از طلاب بسیجی هستیم بخاطر آن که دو سال پیش در اعتراض به وضعیت حجاب در مقابل قوه قضاییه یا مجلس حضور پیدا کرده بود!

یک کلیپ را دیده اید طرف کشف حجاب کرده بعد آمر به معروف را تهدید میکند که زنگ میزنم 110 بیایند جمعت کنند؟ شاید خنده تان گرفته باشد ولی الان رسما دارد همین اتفاق رخ میدهد. مقابل قبر کوروش و فردوسی و حافظ میشود تجمع گذاشت و بر ضد دین و انقلاب شعار داد اما تجمع در اعتراض به بی حجابی، عواقب سختی به دنبال دارد. همین الان عده ای راه افتاده اند پیاده بروند سر قبر کوروش ادای راهپیمایی اربعین را دربیاورند بعد با حمایت رسانه های بیگانه این حرکت را فراگیر نموده و دعوای ملیّت و مذهب راه بیندازند کسی کار به کارشان ندارد؛ اما امان از مطالبه گری برای حجاب و عفاف که حسّ بصیرت و قانون مداری مسئولان را بدجور تحریک میکند!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وفاق یا کودتای اشرافیت؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۴، ۰۸:۵۵ ق.ظ

شورش اجتماعی ۱۴۰۱؛ از خانه تا خیابان | فرهیختگان آنلاین

 

دل سرمایه سالاران باج خور و فاسد و زیاده طلب هیچ گاه با انقلاب اسلامی همراه نبوده است. امام، شهید بهشتی و دیگر بزرگان ایده پرداز انقلاب بارها تکرار کرده اند آنهایی تا آخر با ما خواهند بود که طعم فقر را چشیده باشند، مبارزه و رفاه طلبی با هم سازگار نیست و...

این روزها بعضی دوستان مطالبی از خرده فرمایشات آقازاده فلان سردار و فلان عضو ارشد بیت و فلان آیت الله زاده و وکیل و وزیر را می فرستند و گله از اینکه اینها بازگوی همان خط و مشی غرب هستند و بی شک فرزندها مثل بنون زبیر بر پدرها تأثیرگذارند و...

فتنه 88 را یادتان هست؟ آن موقع تعبیری روی زبانها و قلمها جریان داشت به نام شورش اشرافیت. می گفتند بالا شهری ها علیه پایین شهری ها طغیان کرده اند. این حرف بیراه نبود. منافع کلان سرمایه سالاران انحصار طلب اقتصادی در خطر افتاده بود.

فتنه مهسا هم از همین دست بود. شما به سطوح ساده لوح میدانی اغتشاشات نگاه نکنید. آنهایی که به تنور فتنه می دمیدند جماعت شکم سیر خوشگذران و زیاده خواه طلب بودند که ته دغدغه شان را موتور سواری بانوان و سلف مختلط و آغوش رایگان و بوسیدن در کوچه عنوان نموده و اما در پوشش آن با گرانی ناگهانی ارز و فراموشی پرونده فساد فولاد مبارکه و ... نفعی کلان به چنگ آوردند.

این فتنه ها البته به اقتضای گرایش دولتها جلوه و ظهور متفاوتی دارند. شورش اشرافیت را از منظری دیگر در قالب تفاهم شوم مسئولان ارشد کشور بر ضد قانون ارزیابی کنید. مدیران و متولیانی که سوگند خورده اند عامل به قانون باشند دست به دست هم می دهند که قانون معارض تاج و تختشان را معطل بگذارند.

قانون می گوید باید با متهمان دانه درشت اقتصادی مثل مهدی جهانگیری و حسین فریدون و زنگنه تا مهدی عبوری و مصطفی نیاز و....  برخورد شود. همه با هم توافق کرده اند کاری به کار آنها نداشته باشند. دریافت حقوقهای نجومی به نص صریح کلام رهبری جرم است. قانون مخالف کشف حجاب و هنجارشکنی است. قانون با کلاهبرداری رسمی تحت مدیریت موسسات خصوصی مثل بانک آینده مخالف است. شما مجلس ترحیم مرحوم انصاری را دیدید. تصاویر آن حاوی پیام مهمی برای انقلاب اسلامی بود. خیلی از بالانشین های هر دو جناح نمک گیر سفره متهمان اقتصادی بوده و در این خصوص با هم تفاهم دارند. قانون می گوید افرادی که سوابق امنیتی یا پرونده اقتصادی دارند حق تصدی مسئولیت دولتی ندارند. از تاجگردون مجلس بگیرید بیایید تا مسئولان و مدیران بعضی مجموعه های دولتی و هلدینگها و وزارتخانه ها که واقعا نیازی به بیان مصادیق نیست. بارها درباره سوابق تیره بعضی از آنها افشاگری شده اما نهادهای نظارتی در تفاهمی مشترک به این نتیجه رسیده اند که به روی مبارک خود نیاورند.

بی اعتنایی به قانون وقتی از طرف مسئولان عادی سازی شود دیگر نمیتوان انتظاری از مردم معمولی کوچه و بازار داشت.

توافق اخیر هسته ای هم که داد بعضی نمایندگان مستقل مجلس را درآورده در راستای همین شورش شیک اشرافیت بر ضد قانون تحلیل نمایید. مشابهش را که سال 67 در زهرنامه معروف تجربه کرده بودیم.

مشکل کجاست؟ مسیری که نظام به غلط پیمود تغییر سطح زندگی مدیران از مردم عادی به طبقات مرفه و بسیار برخوردار بود که باعث شد خیلی از مسئولان و خانواده هایشان عملا در خدمت طبقه اشراف درآمده و مشکلات و مطالبات آنها را مشکلات و مطالبه خود بپندارند. بالاترین نفوذی که در انقلاب صورت گرفت، جاسوسی و نشت اطلاعات نبود. تغییر ذائقه مسئولان انقلاب از شعارهای اسلامی و انقلابی به آمال حیوانی و راحت طلبی و لذت جویی بود. اینگونه است که فریادهای رهبری و دلسوزان پاپتی انقلاب به جایی نرسیده و با پنبه وفاق و... سربریده می شود.

نظام اگر میخواهد به مسیر اصلی خود بازگردد نیازمند یک حرکت بزرگ انقلابی مبنایی است. حقوق و عواید مدیران باید آنقدری باشد که بیش از یک زندگی معمولی در حد نیازهای اولیه رفاهی در اختیارشان قرار نگرفته و لذت دنیا طلبی و مادی پرستی باعث لگد پرانی آنها به سمت ارزشهای اسلامی و ملی نگردد. رفاه طلبی با مبارزه سازگار نیست. این جمله را آویزه گوش خود قرار دهیم. تعارض منافع، پدر مملکت را در آورده است. نان عده ای در خیانت و استحاله و وطن فروشی است. مرگ بر آمریکا که بگویی بدن آنها می لرزد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا