آرشیو آبان91 اشک آتش
دوست خوبم حجت الاسلام مومنی که خودش نیز اهل قائمشهر است در آخرین مطالب وبلاگ خود٬ نکته ای را در خصوص چرایی نام و شکل گیری محله ای با عنوان ترک محله در شهرستان قائمشهر بیان کرده که خواندن آن خالی از لطف نیست:
سال 74-73 بود ترمهای اولم بود در رشته علوم اجتماعی دانشگاه ساری, گاهی دروسش جذابیت خاصی داشت قشرها و نقشهای اجتماعی, تعارضات نقشها, فرهنگ علوم اجتماعی آلن بیرو و... حسابی برای خودم جامعهشناس شده بودم و هر کسی را میخواستم آنالیز کنم! خلاصه اینکه یک کلاس بعدازظهر داشتم و اگر میرفتم قائمشهر و برمیگشتم ساری برای کلاس نمیصرفید. ساندویچی دور میدان ساعت خوردم و اومدم پارک میدان شهرداری جنب استانداری نشستم تا زمان سپری بشود و بعد به کلاسم برسم.
پیرمرد شیک پوشی که به بازی بچهها خیره شده بود حس کنجکاوی مرا برانگیخت. گفتم حاجی دلت واسه نوههات تنگ شده؟! نگاهم کرد و گفت دارم به گلها نگاه میکنم. صحبتمان ادامه پیدا کرد:
بچه کجایی؟ گفتم: قائمشهر. کجای قائمشهر؟ ترک محله. مقاومتی نکردم. حالا من شده بودم سوژه این پیرمرد. چیز نگفته ای باقی نمونده بود. پرسید میدونی چرا به محله شما ترک محله میگویند؟ خب مشخصه بیشتر ساکنینش ترک زبان هستند دیگه. خب چرا اونجا جمع شدند؟ نمیدونم همینطوری شاید.
گفت: من انوشفر عادل هستم٬ بازرس کل نساجیها در زمان حکومت قبلی بودم. تودهایها تو قائمشهر یک لیدری داشتند که کارگر کارخانه بود و از آذربایجان اومده بود. زبان فارسی بلد نبود. دور و برش شلوغ بود و یارگیری کرده بود و اینجا سکونت داشت. به مرور کارگرهای ترک هم همان جا ساکن شدند. بعد مدتی دستور آمد که او را دستگیر کرده و در واگنی پلمپ کنیم و همراه چند مأمور به تهران اعزام کنیم. مدتها گذشت روزی یک نشریه انگلیسی به دستم رسید با کمال تعجب عکس این لیدر تودهایها رو با لباس نظامی انگلیسی دیدم. در زیر عکس پیام ملکه انگلیس درج شده بود که از این افسر اطلاعاتی انگلیس در رفع فتنه تودهایها در شمال ایران تشکر کرده بود.
ظاهراً این جاسوس٬ مدتی در آذربایجان ایران زبان آذری را فراگرفت و به عنوان کارگر ساده در نساجی مشغول به کار شد و کمکم شد لیدر آنان و سردسته توده ای ها. ماموریتش چه بود خدا می داند.
بد نیست یک نفر حوصله کند و تحقیقاتی میدانی را درباره گفته های این پیرمرد انجام دهد.
فرشته ها در سوسنگرد
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم آبان 1391 ساعت 20:21 شماره پست: 1183
مقام معظم رهبری از خاطرات خود در سوسنگرد میگویند:
در مرحله دوم (محاصره سوسنگرد)، عراقیها بهتدریج سوسنگرد را محاصره میکردند و ما فقط کنترل سوسنگرد را در اختیار داشتیم. ما فقط یک راه به داخل شهر داشتیم و آن هم راه کرخه بود. کمکم این راه هم مورد محاصره دشمن قرار گرفت و یا زیر آتش آنها رفت.
داخل سوسنگرد جز معدودی نیروهای سپاهی و ارتشی کسی را نداشتیم که مجموعاً به200 نفر نمیرسیدند. این عده با شجاعت شهر را محافظت میکردند. ما یقین داشتیم که اگر عراقیها شهر را بگیرند، همه آنان بلا استثنا قتل عام خواهند شد.
عصر روز23 آبان ماه59 سرهنگ سلیمی از سوسنگرد به من اطلاع داد که شهر بهشدّت تحت فشار است و امکانات غذایی و نظامی وجود ندارند. دشمن هم درصدد تحرک است. آنها گفتند: ما آذوقه نداریم اما سوپر مارکتهای خود شهر که مال مردم است و آنها در مغازهها را بسته و رفتهاند، چیزهایی دارد. بعضی میگویند برویم از اینها استفاده کنیم تا از گرسنگی رها شویم، لکن ما حاضر نیستیم؛ چون متعلق به مردم است و راضی نیستند. من دیدم که واقعاً اینها فرشتهاند و مقام بشریت برای اینها کم است. از ما اجازه میخواستند این بود که ما گفتیم بروید، باز کنید و هر چه گیرتان میآید بخورید، هیچ اشکالی ندارد.
همزمان با محاصره سوسنگرد یکی دوبار به سوسنگرد رفتم. نماز جماعت خواندم و سخنرانی هم کردم که یک بار آن، مرحوم شهید مدنی هم با ما بود. در آن جریان در سوسنگرد بود که عربها دور ما جمع شده بودند و هوسه میکردند. یک خانم عرب با همسرش که نابینا بود آنچنان شجاعانه هوسه میکردند که من کاملاً تحت تأثیر قرار گرفتم و آن خانم،
خانم مسنّی بود، شاید در حدود40 الی50 سال که خیلی شجاع و حقاً مردوار بود و از شجاعتش همین بس که میگفتند ایشان با یک چوبدستی چند نفر از سربازان مهاجم عراقی را انداخته است.
پنج شنبه ۲۵ آبان نود و یک٬ عباراتی از سخنرانی آیت الله صادق لاریجانی٬
"...وی با اشاره به نامه نگاریهای اخیر میان قوا گفت: این نامه نگاریها نشان از مشی استقلال دستگاه قضا بود و قوه قضائیه پای استقلال خود ایستاده است. قوه قضائیه با کسی سر جنگ ندارد و بدون استقلال صحبت از عدالت کردن بی پایه و اساس است..."
با توجه به حرام شرعی بودن ادامه این ماجرا برای سران قوا پس از فرمان مقام معظم رهبری٬ بهتر بود صادق لاریجانی خویشتن داری به خرج داده و پاسخ گویی به حق بازدید از اوین را به وابستگان مطبوعاتی جناح خود وامی گذاشت. علی لاریجانی که نخستین نامه صادقانه! را در حمایت و اطاعت از مقام معظم رهبری منتشر کرد نیز چند روز بعد٬ طرح غیرقانونی سوال از رئیس جمهور که هدفی جز دامن زدن به اختلاف بین قوا را دنبال نمی کرد اعلام وصول نمود.
حالا فرض کنید رئیس جمهور که پس از آخرین نامه غیرمستدل صادق لاریجانی پاسخی به وی نداده بود بخواهد بعد از این ماجراها یک جمله در دفاع از حق قانونی خود بیان کند٬ آن وقت جریده های نان خور حضرات چه سر و صدایی برای اثبات ضدیت وی با ولایت فقیه و خطر جریان انحرافی به عنوان بزرگترین تهدید جهان اسلام به پا می کنند!
کی خسته است؟ رسایی؟!
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم آبان 1391 ساعت 19:8 شماره پست: 1181
تمام شهرت حجت الاسلام حمید رسایی به خاطر فریادها و دغدغه هایی است که در راه احیای ارزش های اسلامی و حمایت از آرمان های انقلاب در صحن مجلس٬ دیدار با دانشجویان و یا مصاحبه با رسانه ها صرف شده است.
مدتی است که دیگر از این روحانی جنجالی و مواضع آتشینش خبر خاصی در دست نیست. حالا حمید رسایی به جای تیتر نخست رسانه ها حاشیه صفحات مطبوعات را برگزیده و برای به کرسی نشاندن دغدغه هایش کمتر به آب و آتش می زند. به نظر شما حجت الاسلام رسایی دچار خستگی و دلسردی شده و یا به اقتضای سن و سالش نوعی پختگی عافیت طلبانه را برگزیده است؟
چندی پیش این روحانی انقلابی که به خاطر اتهامی واهی به دادگاه ویژه روحانیت تهران احضار شده بود به طور اتفاقی با حجت الاسلام جهانشاهی روحانی عدالتخواه سیرجانی برخورد کرد و دقایقی با او به گفتگو نشست. به رغم تماس های خانواده محسن شیرازی (همراه جوان و زندانی طلبه سیرجانی) و حجت الاسلام علی زاده از طلاب عدالتخواه استان آذربایجان٬ حجت الاسلام رسایی هیچ رغبتی برای پیگیری حقوق پایمال شده طلاب عدالتخواه نشان نداد. شنیده شده است ایشان درباره مفاسد برخی دانه درشت ها این طور اظهار داشته که امثال آنان فراوانند و طرح این موضوعات با توجه به عدم پیگیری مسئولان مربوطه باعث دلسردی مردم نسبت به نظام و رهبری خواهد گردید!!
واقعیت آن است که حمید رسایی در جریان برخورد با یکی از مظاهر فساد در زمان تصدی اداره کل ارشاد قم درگیر ماجرایی خسته کننده و نفس گیر شده است. در این پرونده با توجه به نفوذ متهم در برخی بیوت و ادارات٬ رسایی که مدعی و شاکی پرونده بود هم اکنون در جایگاه متهم نشسته و بالا و پایین رفتن از پله های دادگاه٬ گریبانگیرش شده است.
بعید می دانم این روحانی پرخروش از هزینه های عدالتخواهی بی خبر بوده باشد. این راه راهی است که کسی برای پویندگان آن کف و سوت نمی زند. ادامه این مسیر با فراز و نشیب هایی همراه خواهد بود که پرونده سازی و نشستن در جایگاه متهم و سر و کله زدن با دم و دستگاه قضا می تواند یکی از تاوان های آن محسوب شود٬ سرنوشتی که دو ماه است حجت الاسلام جهانشاهی را بدون محاکمه برای چندمین بار به پشت میله های زندان کشیده است.
انتظار ما از حجت الاسلام حمید رسایی آن است که همچنان آر پی چی زن جنگ نرم باشد.
تا کنون هیچ یک از نوشته های مرحوم ستار بهشتی را نخوانده ام. آن قدری که شنیده ام وی در وبلاگ خود توهین هایی را به مسئولان نظام روا داشته بود که از سوی قوه قضائیه دستگیر شد. قطعا این مسلمان هر جرمی که انجام داده بود باید مورد رسیدگی قرار می گرفت اما یقین دارم کسی از مرگ او خشنود نیست. خدایش بیامرزد. به عنوان یک وبلاگ نویس مسلمان مرگ این هم وطن را به خانواده داغدارش تسلیت می گویم.
این که مرگ وی طبیعی بود یا نه گویا از سوی مسئولان امر در حال رسیدگی است که امیدوارم مسببان احتمالی آن هر چه زودتر شناسایی شوند.
راستی اگر این بنده خدا جزو حامیان محسن رضایی بود و آقازاده یکی از سرداران سابق محسوب می شد امروز مانند محسن روح الامینی از سوی باند رضایی لقب شهید را دریافت نمی کرد و در مراسمات گوناگون مورد تجلیل قرار نمی گرفت؟ آیا سید حسن ابوترابی در مراسمش حاضر نمی شد و داد عدالت سر نمی داد؟ همان نایب رئیس اصولگرای مجلس که هیچ گاه در مراسم شهدای بسیجی فتنه حضور نیافت و داغی از ولی نعمتان انقلاب را تسکین نداد.
در ضمن جهت پیگیری برادران دلسوز در هیئت مدیره روزنامه کیهان و سایت عماریون به استحضار می رساند با توجه به تقارن مرگ این جوان وبلاگ نویس با درخواست بازدید رئیس جمهور از زندان اوین این فرضیه قطعا قابل طرح است که چه بسا اسفندیار رحیم مشایی - که مقصر اصلی گرانی های اخیر و نابسامانی های ارز و ... است- قصد داشت با کشتن نامبرده ضرورت بازدید و نظارت رئیس جمهور بر عملکرد بی عیب و نقص زندان ها را به اثبات برساند
شب یکشنبه گذشته در آستانه ماه محرم همایشی ویژه مبلغان توسط یکی از گروه های مرتبط با حوزه ایثار و شهادت در حسینیه سیدان قم برگزار شد که یکی از سخنرانان این مراسم ضمن تاکید بر حفظ وحدت و التزام به منویات مقام معظم رهبری٬ احمدی نژاد را با ابن ملجم قیاس کرد!! این روحانی مدعی بصیرت با تظاهر به وجود ناامنی برای منتقدان به رئیس جمهور با کنایه اظهار داشت که بابت این حرف درست و منطقی اش! احتمالا باید پشت میله های زندان برود.
باور کنید اصلا حال و حوصله ندارم که تقوا و حساب و کتاب قیامت را به یاد این بابا بیاورم که خودش استاد توصیه به اخلاق دینی است و درآمدش از این راه قابل ملاحظه است. باور کنید دیوار احمدی نژاد آن قدر کوتاه است که دفاع از او را در این چند سطر بی فایده می دانم. باور کنید قصد ندارم بصیرت این آقا را با خط و مشی های مورد تاکید مقام معظم رهبری قیاس کنم.
اما بگذارید این یک حرف را بزنم: بینی و بین الله اگر این آدم منصف یکی از چند لاریجانی های مطرح در عرصه سیاست را مثلا با لفظی مانند دیکاتور مورد نوازش قرار می داد الان مدعی العموم وی را مانند حسن روزی طلب به سه ماه حبس محکوم نمی کرد؟
باور کنید قصد اعتراض به سیاست های دوگانه دستگاه قضا را ندارم. این حرف ها را می زنم تا سندی باشد برای آیندگان که بدانند عمامه هم ملاک فهم دین نیست.
بسمه تعالی
وزیر محترم اطلاعات جناب حجت الاسلام حیدر مصلحی سلام علیکم
احتراما با اهداء تحیات الهی باستحضار می رساند:
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی باید به عنوان دیدبان امین نظام، از چارچوب های اسلام و انقلاب اسلامی با تمام توان مراقبت نماید.
تأملی در عملکرد این وزارت و خدمات شبانه روزی سربازان گمنام امام زمان (عج) گویای زحمات بی دریغ حافظان بی ادعای امنیت و استقلال نظام اسلامی است.
طلاب عدالتخواه حوزه های علمیه کشور نیز همچون دیگر اعضای متعهد جامعه دینی، در حد بضاعت خود همواره یاور و همراه خادمین عرصه امنیت در وزارت اطلاعات بوده اند.
متأسفانه باید پذیرفت که دستگاه اطلاعات کشور نیز مانند سایر مجموعه های ارزشی، گاه دارای ضعف ها و سوءتدبیرهایی است که شناخت ما از شخصیت حضرتعالی نشانگر اهتمام شما در رفع این نواقص می باشد.
در جریان دستگیری حجت الاسلام جهانشاهی معروف به طلبه عدالتخواه سیرجانی – که هم اکنون بیش از دوماه است به اتهام دفاع از طلاب ناهی از منکر شهرستان بروجرد بدون محاکمه در زندان اوین به سر می برد- ستاد ... قم، همسر جوان ایشان را که در شهر مقدس قم پناهی جز حریم کریمه اهل بیت سلام الله علیها ندارد به بهانه اطلاع رسانی درباره آخرین وضعیت حجت الاسلام جهانشاهی احضار نموده و برخلاف ادعای خود به جای اطلاع رسانی و رفع نگرانی این بانوی مومنه، ناجوانمردانه و به دور از مروت و انسانیت اقدام به ایراد اتهامات خلاف عفت نسبت به این روحانی مجاهد نمودند که باعث بهت و بی اعتمادی بسیاری از طلاب انقلابی نسبت به عملکرد این بخش از بدنه ... کشور گردید. در استمرار این روش غیراخلاقی، ایراد اتهامات کذب دیگری همچون فرقه سازی! وابستگی به جریان انحرافی! دزدی! و... نیز از سوی این افراد در سطح محافل مذهبی و انقلابی طرح گردید که بازتاب منفی آن در کمترین حالت ممکن، باعث تردید در مجموعه اتهاماتی شد که از ابتدای انقلاب تا کنون پیرامون برخی جریان ها و گروهک های مفسده جو طرح گردیده است.
به نظر می رسد برخی برادران ما با این مبنای غیر شرعی که هدف، وسیله را توجیه می کند به زعم خود درصدد هستند با جوسازی و پرونده سازی باعث انزوا و محو تحرکات عدالتخواهانه در متن جریان های ارزشی و انقلابی گردیده و دوران مدیریت خود را با ادعای ثبات در وضع موجود سپری نمایند.
بر شما پوشیده نیست که قصد و انگیزه طلاب عدالتخواه و سربازان خط مقدمی انقلاب، اجرای بی چون و چرای منویات مقام معظم رهبری و احکام تغییرناپذیر الهی است که خواه ناخواه منافع برخی خودباختگان را به خطر می اندازد.
بینوسیله از محضر آن جناب تقاضا می شود با اتخاذ تدابیر دوراندیشانه ضمن استفاده از روش های منطقی و اقناع کننده در مقابل حرکت های خودجوش انقلابی، برخورد جدی با معدود عناصر ضعیف النفسی که آبروی گرانقدر سربازان گمنام امام عصر عج را به حراج گذاشته اند وجهه همت خویش ساخته و اعتماد قلبی لایه های مذهبی اجتماع را نسبت به عملکرد نیروهای خدوم امنیتی احیا نمائید.
والسلام علی من اتبع الهدی
جمعی از طلاب عدالتخواه حوزه های علمیه کشور
برای مرخصی میخواستم با شهید خرازی برویم اصفهان. گفت: «بیا با اتوبوس برویم». گفتم: حاجی خیلی گرم است. گفت: «گرما؟ پس این بسیجیها توی این گرما چکار میکنند؟ با همان اتوبوس میرویم تا کمی حالمان جا بیاید».
یادگاران کتاب خرازی، ص33.
فرمانده تیپ پدافند ش . م . ه ـ «والعادیات» میگوید:
یکی از وظایف ما در منطقه عملیاتی کربلای پنج، کنترل آموزشی و تجهیزاتی نیروها بود و تیمهای پدافندی مستقر در منطقه در چندین مرحله نیروها را از نظر آموزشی و تجهیزاتی کنترل میکردند.
کار دیگر بچهها، اقدامات تأمینی در جهت آمادگی نیروهای محدوده مربوط بود که برادران تیمهای پدافند با بررسی نقاط ضعف و قوت، آرایش خودشان را بر همان مبنا گسترش میدادند.
از وظایف دیگر بچهها، هدایت نیروها و کمک در جهت استفاده از تجهیزاتی بود که برای نیروهایی که برای اولین بار در محیط آلوده قرار میگیرند، مسألهای حیاتی است. هنگامی که گاز شیمیایی پراکنده میشود، به هر طریق که باشد یک سری مصدوم بر جای میگذارد و هیچ ارتشی در دنیا نمیتواند ادعا کند که در یک تک شیمیایی هیچ مصدومی نخواهد داشت، ولی تمام زحمات ما در جهت تقلیل مصدومین است؛ از این جهت کار دیگر بچهها کمک به مصدومین و جلوگیری از پیشرفت مصدومیت است که در این راستا، بچههای پدافند با اورژانس مربوط هماهنگی کرده و اطلاعات لازم را در اختیار کادر پزشکی برای تسریع درمان قرار میدهند.
فعالیت دیگر بچهها، رفع آلودگی محیط آلوده به مواد شیمیایی است که از کارهای دایمی تیپ است.
یکی از کارهای مهم بچههای پدافند شیمیایی، خنثی کردن یا از بین بردن بمبهای شیمیایی است که در این زمینه نیروها آموزشهای لازم را برای شناخت انواع بمب با عملهای مختلف پشت سرگذاشتهاند و در اکثر اوقات قبل از آنکه مواد در منطقه پخش شود، بمبها را خنثی کردهاند.
در یکی از روزهای عملیات، نزدیک غروب، دشمن با چندین فروند هواپیما اقدام به تک وسیع شیمیایی در منطقه عملیات کربلای پنج کرد و حداقل یکصد راکت در یک لحظه در منطقه ریخت. قدرت عمل و مانور بچههای پدافند به قدری بالا بود که به محض اعلام خطر، کلیه برادران قبل از پخش مواد، در منطقه بر سر چالههای بمب حاضر شدند و همه را خنثی کردند.
ما برادران عزیزی را در این عملیات از دست دادیم؛ از جمله شهید محمود کفاش و شهید کلانتری که در کربلای پنج زحمات بسیاری کشیدند. شهید کلانتری جانباز بود و در یکی از عملیاتها یک پایش قطع شده بود ولی با این حال وقتی اعلام میشد که گاز شیمیایی زدهاند، فوری سوار بر موتور مخصوص خود میگشت و اولین کسی بود که بر چاله بمب حاضر میشد. این شهید عزیز بارها بر اثر دستاندازهای منطقه، پای مصنوعیاش جدا شد و به شدت به زمین خورده بود.
برادر کفاش هم همیشه در خط مقدم بود. وی دم غروب و در حال وضو گرفتن شهید شد
بر بلندای شلمچه، ص140- 138
مقدمات عملیات محرم چیده شده بود. قرار بود در منطقه دهلران و موسیان این عملیات شروع گردد. هدف از عملیات، آزادسازی مناطق به تصرف درآمده جبال حمرین در جنوب دهلران بود و قرار شد نیروهای عمل کننده، از محورهای شرهانی و جنوب شرقی دهلران در غرب عین خوش وارد شوند. باران شدیدی در آن شب می بارید و شرایط خاص منطقه، تحرک را برای رزمندگان با مشکل مواجه می نمود. در مراحل ابتدایی عملیات، خط اول دشمن که در کنارههای شهر موسیان قرار داشت آزاد گردید و شهر کاملاً ویران شده موسیان به تصرف رزمندگان درآمد.
دشمن از خط اول بهسوی شهرک زبیدات و منطقه شرهانی عقب نشینی کرد، اما هنوز هم مناطق استراتژیک و ارتفاعات مهم را در اختیار خود داشت. عملیات محرم قرار بود براساس زمان بندی انجام شده در سه مرحله انجام پذیرد.
مرحله دوم، آزادسازی ارتفاعات و جاده تدارکاتی میانی بود که به یاری امدادهای الهی در آن جا هم رزمندگان با موفقیت کامل، به اهداف از قبل پیش بینی شده و نهایی دست یافتند. دشمن بعثی با استفاده از تجربیات گذشته، جهت ایجاد موانع و کند کردن تحرکات رزمندگان دست به ابتکاری جدید زد و علاوه بر کاشتن مین های مختلف، از بشکه های 220 لیتری مواد آتش زا هم استفاده نمود. با انفجار یک مین، بشکه های مملو از مواد آتش زا نیز منفجر شده و زبانه های وحشتناک آتش، سراسر میدان را دربر می گرفت. اما اتخاذ این تاکتیک و شیوه نیز نتوانست در عزم پولادین دلاورمردان ما تأثیر اندکی بگذارد. عمق و وسعت موانعی که دشمن در فراروی رزمندگان، احداث نمود، بسیار گسترده و وسیع بود و از سویی دیگر، وقت کافی جهت خنثی سازی مین ها دراختیار نبود. چاره ای نبود، باید گروهی از رزمندگان، بدن های مطهر خود را بر روی مین ها انداخته راه عبور را برای دیگر رزمندگان هموار میساختند. اعلام گردید که داوطلبان از جان گذشتهای که حاضرند خود را به میدان مین بزنند، یک قدم جلو بیایند.
فرمانده، تنها بیست داوطلب میخواست. اما تعداد داوطلبان بهمراتب بیشتر از نیاز بود و قانع کردن مابقی جهت صبوری کردن و منصرف کردنشان کاری بسیار مشکل بود.
یکی از نیروهای نوجوان که قرار بود در جمع آن بیست نفر داوطلب عملیات استشهادی، خود را به میدان مین بزند از جمع جدا شد و گوشهایی رفت.
حاج داود کنجکاوانه ردّش را گرفت، با حیرت میدید که نوجوان در حال درآوردن لباس خاکی و اورکتش است. به نزدش رفت و گفت: «شب است، هوا بارانی است، اگر شب به نیمههایش برسد، چند درجه سردتر هم خواهد شد. لباسهایت را چرا در آوردی؟ مثل اینکه طبعت خیلی گرم است؟!
اما از پاسخ نوجوان، ناگهان بغضش ترکید و احساس افتخار و غرور کرد، چرا که نوجوان به او گفته بود که اطمینان دارد بعد از رفتن به میدان مین، بدنش تکهتکه خواهد شد، و چون لباسهای تنش از بیتالمال مسلمین خریداری شده است، نمیخواهد لباسها تکهتکه و غیر قابل مصرف باشد!!».
. واگویههای مهتابی، علیاکبر خاورینژاد (براساس خاطرات جبهههای دفاع مقدس استاد صمدی آملی)، ص84و 85.
طومار عدالتخواهی
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم آبان 1391 ساعت 6:43 شماره پست: 1175
بسمه تعالی
محضر مبارک ریاست داگاه ویژه روحانیت حضرت حجت الاسلام والمسلمین رئیسی سلام علیکم
این نامه از سوی طلابی نوشته شده است که شما را همواره از نیروهای خدوم، ارزشی و سالم قوه قضائیه دانسته و براین باور تأکید دارند که حضرتعالی از بازوان قدرتمند مقام معظم رهبری محسوب می شوید.
این نامه از سوی طلابی نوشته می شود که آرزو دارند نظام اسلامی به عنوان یک الگوی جامع از اجرای احکام و دستورات الهی سرمنشأ حیات دینی در جوامع اسلامی سراسر گیتی مطرح گردد که البته لازمه آن تقیّد به آداب دین و پالایش فردی و اجتماعی عناصر مؤثر در حاکمیت می باشد.
چنان که مطلع هستید حجت الاسلام جهانشاهی معروف به طلبه عدالتخواه سیرجانی دوماه است که بدون محاکمه در زندان اوین به سر می برد. روحانیون عدالتخواه با شناختی که از علقه شدید وی نسبت به فرامین مقام معظم رهبری دارند شهادت می دهند که این بار نیز این روحانی عدالتخواه به اتهام دفاع از ارزش های دینی به مظلومیتی جانسوز گرفتار آمده است. چند سال پیش حجت الاسلام جهانشاهی وقتی که از پیگیری قانونی زمین خواری های سیرجان ناامید شده بود به تنهایی و با پای پیاده عازم تهران گردید که در بین راه دستگیر شد و به احکامی چون زندان، تبعید و خلع لباس محکوم گردید. اگر چه این حکم در نهایت با تدبیر مقام معظم رهبری باطل شد اما جای این پرسش دردآلود باقی ماند که چرا هیچ گاه شاهد چنین برخوردهای سخت گیرانه ای با معدود روحانی نماهای فتنه گر همچون هادی غفاری، ادیب، سلیمانی، ایازی و... نبوده ایم؟ کینه برخی قضات محترم نسبت به فرزندان صدیق انقلاب از کجا نشأت می گیرد؟
چرا طلاب ناهی از منکر در بروجرد باید به سخت ترین احکام ممکن محکوم شوند؟ داغ دل طلاب انقلابی آن جا به اوج می رسد که متأسفانه شاهد پرونده سازی و تهمت پراکنی سراسر کذب برخی از عناصر بی تقوایی هستیم که به منظور انزوای طلاب انقلابی و سرکوب فعالیت های عدالتخواهانه، کثیف ترین اتهامات را نثار حجت الاسلام جهانشاهی می نمایند. جالب آن که با توجه به فقدان مدرک و سند محکمه پسند، با ایراد فشار به برخی طلاب بازداشت شده و اخذ اقرار از آنان، خود ناچار به سندسازی بر ضد او گردیده اند. به راستی آیا یک قاضی که با پیش داوری در خصوص متهم درصدد پرونده سازی برضد اوست صلاحیت کافی برای صدور حکم قضایی مورد تأیید اسلام را خواهد داشت؟
بر کسی پوشیده نیست که حجت الاسلام جهانشاهی و طلاب عداتخواه تا زمانی که حرکت خود را بر مبنای منویات مقام معظم رهبری می دانند در طی مسیر پیش رو، لحظه ای تردید به خود راه نخواهند داد، اما در صورتی که خلاف این مسئله به آنان ثابت شود بی درنگ این روش را به کنار خواهند نهاد.
ما طلاب عدالخواه و فدائیان راه ولایت فقیه از محضر حضرتعالی انتظار داریم با محور قرار دادن توصیه الهی "رحماء بینهم" از مظلومیت یک طلبه خط مقدمی انقلاب جلوگیری نموده و مجموعه های جوان انقلاب را نسبت به حضور در صحنه احیای ارزش های دینی دلگرم نمائید.
والسلام علی من اتبع الهدی
جمعی از روحانیون عدالتخواه حوزه های علمیه کشور
روز پنج شنبه 18/8/91 در جریان سخنرانی دکتر علی لاریجانی در جمع مبلغان حوزه علیمه که در آستانه ماه محرم در مدرسه فیضیه قم برگزار گردید هنگام پرسش و پاسخ، حجت الاسلام علی زاده از طلاب عدالتخواه و ولایتمدار حوزه به طور شفاهی اقدام به طرح سوال علنی در خصوص علت عدم پیگیری مدارک افشا شده در خصوص ارسلان فتحی پور نماینده مردم کلیبر در مجلس و رئیس کمیسیون های اقتصادی در مجلس هشتم و نهم نمود. عدم گدراندن تحصیلات دانشگاهی یکی از اتهامات فتحی پور بود که افشای آن مورد تکذیب وزارت علوم قرار نگرفت. نامه های متعددی هم از وزارت علوم مبنبی بر غیرقابل ارزشیابی بودن مدرک تحصیلی نامبرده در رسانه ها منتشر شده است. مدارک مستند در خصوص برخی سوءاستفاده های آقای فتحی پور به هیئت رئیسه مجلس و کمیسیون اصل نود تحویل داده شده که تاکنون مورد رسیدگی قرار نگرفته است. مدرک علمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از یک دانشگاه نامعتبر در باکو است که توسط دولت آذربایجان تعطیل شده است. این مستندات در نشریه والفجر نیز منتشر شده است. علی لاریجانی با قطع سخنان این روحانی عدالتخواه، نام بردن از فتحی پور در این مراسم را برخلاف حیا! عنوان کرد و مدعی شد که در صورت صحت این مستندات قطعا هیئت های اجرایی و دستگاه های نطارتی با آن برخورد می کردند. وی خاطرنشان ساخت هنوز هیچ مدرکی از کمیسیون اصل نود به دست ایشان نرسیده است. علی زاده تاکید کرد که این مدارک در نشریه والفجر افشا شده و نام بردن از وی دیگر محرمانه محسوب نمی شود. وی در ادامه این سوال را طرح کرد که چرا اقتصاد یک مملکت در دست یک انسان فاقد سواد دانشگاهی قرار دارد؟ فتحی پور علاوه بر ریاست کمیسیون اقتصادی مجلس، عضو شورای پول و اعتبار بوده و در هیئت تحقیق و تفحص از بانک های کشور نیز عضو است. ورود چنین فردی با مدرک نامعتبر به مجلس، غیرقانونی است. آیا چنین فردی صلاحیت حضور در جایگاه های حساس و روی کارآوردن صدها مدیر کم سواد را داراست؟ در این هنگام علی لاریجانی پایان مراسم را اعلام کرد. با پایان یافتن جلسه حجت الاسلام علیزاده دوباره به سراغ ایشان رفت. علی لاریجانی در حالی که اطلاع خود از مسائل مربوط به فتحی پور را در جمع طلاب تکذیب کرده بود در صحبت با علیزاده مدعی شد که پرونده فتحی پور در کمیسیون نظارت بر نمایندگان در حال رسیدگی است!!
فعلا سکوت می کنم!
+ نوشته شده در جمعه نوزدهم آبان 1391 ساعت 22:21 شماره پست: 1173
به دنبال ارتحال برادر آیت الله سید جعفر کریمی و صدور پیام تسلیت از سوی مقام معظم رهبری و چند شخصیت سیاسی، پاسخ های آیت الله کریمی در سایت جماران منتشر شد. قضاوت درباره اعتدال فکری این بزرگوار با شما:
پیام تشکر از رهبر معظم انقلاب
بسم الله الرحمن الرحیم
پیشگاه مبارک مقام معظم ولایت امر و رهبری حضرت مستطاب آیت الله العظمی خامنهای (دام ظله الوارف)
ضمن اهدای سلام و تحیات وافره از بذل مرحمت جنابعالی در اعلام تسلیت ارتحال اخوی مکرم که موجب شادی روح آن مرحوم و مایهی تسلای خاطر اینجانب و سایر بازماندگان گردید صمیمانه تقدیر و تشکر مینمایم. دوام سلامتی همراه با مزید تأییدات حضرتعالی را در رهبری امت اسلامی از خداوند متعال مسألت دارم.
با تقدیم احترامات فائقه
ارادتمند سید جعفر کریمی
پیام تشکر از سید حسن خمینی
بسم الله الرحمن الرحیم
حفید سیدنا الاستاد المحقق بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید حسن خمینی دامت افاضاته
ضمن اهدای سلام و تحیات از بذل مرحمت جنابعالی در اعلام تسلیت ارتحال اخوی مکرم که موجب شادی روح آن مرحوم و مایهی آرامش خاطر اینجانب و سایر بازماندگان گردید صمیمانه تقدیر و تشکر مینمایم. دوام سلامتی و مزید توفیقات حضرتعالی را در ادامهی راه امام راحل(قدس سره) از ایزد متعال مسألت دارم.
با تقدیم احترامات فائقه
ارادتمند سید جعفر کریمی
پیام تشکر از اکبر هاشمی
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک مجاهد خستگیناپذیر و یار مخلص و معتمد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، پشتیبان صدیق ولایت فقیه و همسنگر و یار باوفای مقام معظم رهبری و امید ملت انقلابی ایران در حمایت از نظام مقدس جمهوری اسلامی و عدالت اسلامی مخصوصاً در بخش سیاسی و اجتماعی و اقتصادی حضرت مستطاب آیت الله هاشمی رفسنجانی دامت برکاته
ضمن عرض سلام و تحیات وافره از بذل لطف و بزرگواری آنجناب در اعلام تسلیت ارتحال اخوی مکرم که موجب شادی روح آن مرحوم و مایهی تسلای خاطر اینجانب و سایر بازماندگان گردید صمیمانه تقدیر و تشکر مینمایم. مزید تأییدات حضرتعالی را در پیگیری اهداف عالیه نظام مبارک و آرمانهای الهی امام راحل(قدس سره) از ایزد متعال مسألت دارم.
با تقدیم احترامات فائقه
ارادتمند سید جعفر کریمی
پیام تشکر از سید محمد خاتمی
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک علامه مجاهد فداکار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید محمد خاتمی دامت افاضاته
با تقدیم سلام و تحیات وافره از بذل لطف و مرحمت جنابعالی در اعلام تسلیت ارتحال اخوی مکرم که موجب شادی روح آن مرحوم و مایهی تسلای خاطر اینجانب و سایر بازماندگان گردید صمیمانه تقدیر و تشکر مینمایم. دوام سلامتی همراه با مزید تأییدات حضرت عالی را در خدمت به نظام پر خیر و برکات جمهوری اسلامی ایران و در اعلای کلمهی توحید و توحید کلمه از ایزد بنده نواز چارهساز مسألت دارم.
با تقدیم احترامات فائقه
سید جعفر کریمی
این مستند سفر تبلیغی یک روحانی را روایت میکند که در ایام ماه مبارک رمضان به یک روستای دور افتاده می رود. این روحانی که با سمند شیک خود عازم این سفر است متوجه می شود که به دلیل نبودن جاده ارتباطی چند ساعتی را باید تا روستا پیاده روی کند.
این البته اول ماجراست؛ زیرا وقتی به مقصد می رسد از عدم وجود برق، آب آشامیدنی، مدرسه، حمام و... در روستا مطلع می شود.
در روستا هیچکس حاج آقا را تحویل نمی گیرد و حتی جواب سلام او را نمی دهند. اهالی روستا از بی توجهی مسئولین دولتی و عدم اجرای وعده های آنان برای آبادانی محل سکونتشان گله دارند و به دلیل تجربه های تلخ گذشته به هیچ کس و هیچ چیز اعتماد ندارند.
تلاش روحانیِ مبلغِ بی خبر از همه جا! برای برگزاری نماز جماعت در روستا بی نتیجه می ماند. و در ادامه نیز تلاش دیگر او جهت ساخت یک حمام برای اهالی روستا به مشکلاتی بر می خورد و به سر انجام نمی رسد.
در سکانس پایانی این مستند این روحانی را خسته و درمانده می بینیم که بدون لباس روحانیت و بریده شده از مردم در حال برگشت از روستا است و در حالی که غُر میزند و از عبس بودن تلاش هایش برای اهالی روستا می گوید این آیه قرآن را زمزمه می کند «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیر ما بانفسهم» .
تلاش عوامل مستند برای پشیمان کردن او از این تصمیم نیز بی فایده می ماند. تیتراژ پایانی مستند بسیار غم انگیز است؛ یکی از اهالی روستا با همان لهجه محلی می گوید «اینم مثل قبلیها یه طرحی داد و رفت».
فیلم مستند «بهشت فراموشی» را میتوان یک اثر ضد روحانیت لقب داد. در این مستند ما با یک روحانی مبلغ که قدرت برقراری ارتباط با مردم را ندارد روبرو می شویم؛ او تا حدی پرخاشگر و بسیار زودرنج است.
بسیار خشک مذهبی و عبوث است تا جایی که به بچههای در حال بازی که هنوز به سن بلوغ نرسیده اند نیز برای نگرفتن روزه، گیر میدهد. و حتی اصرارش برای ساختن یک حمام، جهت انجام دادن غسل واجب است. به مردم تهیدستی که از داشتن ابتدایی ترین امکانات رفاهی محرومند برای وقف زمین هایشان جهت ساخت مسجد فشار میآورد. ما یک روحانی را در این مستند میبینیم که مردم او را نمیپذیرند، به او اعتماد ندارند و او نیز ناتوان از برقراری ارتباط با مردم است و در انتها نیز خسته و بریده از مردم، همه این ناتوانی های خود را به خدا نسبت می دهد.
علاوه بر این، فیلم مستند «بهشت فراموشی» را در یک نگاه کلانتر می توان مستندی علیه همه آرمانهای نظام دانست. در این فیلم همه یاس و نا امیدی و بی اعتمادی مردم روستا ناشی از بی توجهی دولت است. چند باری در این مستند به صورت مستقیم و غیر مستقیم به مسئولین نظام لقب دزد داده می شود و همه عملکرد نظام جمهوری اسلامی در خدمات رسانی به روستاها و مناطق محروم زیر سوال می رود.
دردناکترین بخش این فیلم مستند به سخره گرفتن اردوهای جهادی می باشد. بدون آنکه سندی نمایش داده شود، از زبان اهالی روستا بیان می گردد که تعدادی بسیجی برای ساختن یک مدرسه به آنجا رفته اند و بدون آنکه کاری کرده باشند پول جمع آوری شده از روستاییان را برداشته و در رفته اند!
گویی این فیلم مستند قصد دارد در مدت 36 دقیقه همه نقاط قوت و دستاورد های انقلاب در خدمات رسانی به محرومین، ارتباط نزدیک روحانیت و مردم، حرکتهای جهادی بسیجیان، و دلدادگی و دلبستگی پا برهنگان و زجرکشیدگان به انقلاب و نظام را به سخره بگیرد و نظام و انقلاب را ناتوان در حل مشکلات ابتدایی مردم معرفی نموده و همه آن چیزی را که انقلاب اسلامی بدان افتخار می کند به زیر سوال ببرد.
برایم جالب بود که بدانم چه مجموعه ای از تولید این فیلم مستند حمایت کرده که حیرت زده در انتهای فیلم مشاهده کردم که تهیه کننده آن «مرکز فرهنگی هنری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم» می باشد. جالب است نه! یک نهاد روحانیت تهیه کننده یک فیلم ضد روحانیت.
جمع آوی خاطرات درباره آیت الله محمدی
+ نوشته شده در دوشنبه پانزدهم آبان 1391 ساعت 18:42 شماره پست: 1171
جمعی از طلاب مدرسه علمیه روحیه بابل قصد دارند به منظور ارج نهادن به خدمات معنوی و علمی حضرت آیت الله محمدی٬ موسس و سرپرست مدرسه علمیه روحیه شهرستان بابل بخشی از خاطرات، سخنرانی ها، دستنوشته ها و... مربوط به ایشان را در قالب کتاب منتشر کنند.
از همه دوستان طلبه و غیرطلبه تقاضا می شود خاطرات و مطالب مرتبط خود را تا پایان این ماه به این نشانی ارسال نمایند:
دوباره نمی خواهم سلوک آمریکایی اصلاح طلبان و مشی انگلیسی اصولگرایان را به رخ بکشم و داد بعضی از خواننده های وبلاگ را دربیاورم.
اما اگر خودتان دقت کرده باشید لابد متوجه شده اید تصمیم اخیر نمایندگان مجلس در تعیین شروط نامزدهای ریاست جمهوری چه نتیجه ای را درپی دارد. محتویات غیرعملی و قدرت طلبانه این مصوبه را در فرصت دیگری بررسی خواهیم کرد. نکته این جاست که نخستین ثمره چنین قید و بندی از اعتبار انداختن شورای نگهبان است. راقم این سطور خود جزو منتقدان بعضی از سیاست های شورای نگهبان بوده ولی انصاف حکم می کند و البته تجربه نیز ثابت کرده که اگر قرار باشد تقوای بعضی نمایندگان مجلس را برای تایید صلاحیت سیاسی کاندیداها ملاک قرار دهیم همان بهتر است که به ایمان و تقوای اعضای محترم شورای نگهبان اعتماد کنیم!
حالا برویم سر ادعایی که اول بحث مطرح شد. یادتان است دوران حاکمیت اصلاحات چه جار و جنجال بی سابقه ای بر سر نظارت استصوابی شورای نگهبان بلند شد؟ بوقچی های اصلاح طلب کاری کردند که از نظر طیف وسیعی از دانشجویان و حتی افراد جامعه، نظارت استصوابی شورای نگهبان به عنوان مشکل اول مملکت تلقی شود. البته این سر و صداها در نهایت راه به جایی نبرد و با شکست مواجه شد. حالا حضرات راستی به اصطلاح اصول گرا، آرام و بی صدا وسط این همه معضل اقتصادی و اجتماعی، ناگهان از قانونی پرده برداری می کنند که کمترین ثمره آن خلع ید شورای نگهبان از جایگاه نظارت و تأیید کاندیداهای ریاست جمهوری است. یعنی اگر قرار باشد مدیر بودن کاندیداها به خاطر سوابق اجرایی شان تأیید شود؛ سیاسی بودنشان توسط صد نماینده ادوار مجلس و تقوایشان هم به واسطه امضای سی نماینده خبرگان، با این وصف اعضای شورای نگهبان در حد کارمندان یک دبیرخانه تنزّل یافته و کاری جز مهر و امضای نامه های نامزدها نخواهند داشت. به این اگر سیاست انگلیسی نمی گویند پس چه می گویند هان؟!
حجت الاسلام مازندرانی هم به ... احضار شد
+ نوشته شده در چهارشنبه دهم آبان 1391 ساعت 18:41 شماره پست: 1169
حجت الاسلام شیخ عبدالکریم مازندرانی از آزادگان و جانبازان غیور گرگانی است که مدیریت فعال ترین وبلاگ مرتبط با آزادگان را با عنوان وبلاگ رسمی آزادگان تکریت۱۱ برعهده دارد.
وی که روحیه آزادگی را بعد از سال های اسارت نیز حفظ کرده همواره نسبت به ابهام در برخی فعالیت های اقتصادی که به نام آزاده ها صورت می گیرد هشدار داده بود.
در پی اعتراض و پرونده سازی معدودی از آزادگان ذی نفع٬ حجت الاسلام مازندرانی برای ادای پاره ای توضیحات به یک نهاد ... در قم احضار شد. به دنبال این اتفاق٬ این آزاده قهرمان متاسفانه از ادامه فعالیت در عرصه مجازی منصرف گردید.
در آخرین مطلب وبلاگ تکریت۱۱ می خوانیم:
نخواهم نوشت
امروز جهت پاره ای توضیحات و روشن شدن قضایا به جایی فراخوانده شده بودم که البته دوستانه بود و درک طرف شخص مسئول مقابل از واقعیت ها مرا غافلگیر کرد ولی گزارش ناجوانمردانه تعدادی که خود را مومن و آزاده و غیره می دانند بر علیه من باعث تشویش خاطر شده بود .
بگذریم که در این 4 یا 5 سال من از زندگی خودم مایه گذاشتم،پول ماده 13 را دوستان چه کردند؟خانه خریدند؟و...بپرسید من چه کردم؟من 4 قسمت کردم سه قسمتش را سهم همسر و دو فرزندم کردم ،سهم خودم را کلا خرج این مسائل کردم بابت هزینه نشر و پیگیری و ...اما از خود این آقایان بپرسید چقدر از جیب شخصی برای آزادگان خرج کردند؟
همین دو سه روز قبل که به بابل رفتم حداقل 100 هزار تومان خرجمان شد بخاطر وسایل فیلمبرداری و غیره که دربستی رفتیم و برگشتیم اینها را کی داد از جیب بنده بود یک ریال از آزاده های بابلی بابت این فیلمبرداری نگرفتیم.
و بگذریم که از کجاها زدم و از چه مسئولیتهایی که نگرفتم تا اینجا را حفظ کنم و بدرد بچه ها برسم .
من دیگر بهیچ وجه در هیچ موردی مطلب نخواهم زد مگر اینکه این آقایانی که بر علیه من گزارش به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی کشور دادند بیایند و اسم خودشان را اعلام کنند و اگر شهامت دارند و اگر مردانگی دارند خودشان را پیش بچه های آزاده علنی کنند تا من بنویسم وگرنه بهیچ وجه نخواهم نوشت.
اما حرف آخر با شما،دو کلوم خداحافظی
خداحافظ دوستان با وفای من،
خداحافظ سرداران بی ادعا،
خداحافظ نخل ها ی سوخته ولی سربلند،
خداحافظ الماسهای درخشان ملت بزرگ ایران و رهبر حکیم و فرزانه و استوار ایران،
خداحافظ دوستان گلم،
خداحافظ نازنین عزیزانم،
خداحافظ شهدای زنده،
خداحافظ گلها و امیدهای ملت انقلابی و ارزشی و ولایتمدار ایران اسلامی،
امیدوارم همیشه سربلند باشید و باز امیدوارم نامهای درخشان شما همراه با ملت بزرگ ایران،با رهبری مومن و راه بلد و آشنای به توطئه های جهانی و استوار و خدوم آیت الله خامنه ای و جانبازان عزیز و بسیجیان دلاور در صف سربازان امام عصر اروحنا فدا ثبت و درج شود.
التماس دعا.از همه دوستان که باعث رنجش آنها شدم عذر خواهی می کنم.
محضر مبارک رهبر عظیم الشأن انقلاب حضرت امام خامنه ای سلام علیکم
احتراما با اهدا تحیات الهی و آرزوی سلامت و طول عمر برای آن جناب به استحضار می رساند:
تکلیف دینی امر به معروف و نهی از منکر، نسخه ای نجات بخش برای اصلاح جامعه دینی است که عمل به آن همواره مورد تأکید حضرتعالی بوده و حمایت عملی شما از آمرین به معروف و ناهیان از منکر از ماندگارترین خاطرات تاریخ انقلاب اسلامی می باشد. تفکیک ناپذیری حوزه علمیه از نظام نیز از دیگر محورهای مورد تأکید شما در سفر اخیر به خراسان شمالی بوده است.
حجت الاسلام علی رضا جهانشاهی که به طلبه عدالتخواه سیرجانی معروف شده است در پی عمل به منویات حضرتعالی در پیگیری مطالبات عدالتخواهانه، هر از گاه با برخوردهای شدید قضایی مواجه گردیده و اخبار مربوط به این حوادث، کام جوانان عدالتخواه به خصوص قشر حوزوی را به تلخی کشانده است. این روحانی جوان حوزه، نخستین بار تنها به خاطر ارائه گزارش به مسئولان در خصوص زمین خواری های سیرجان و پیگیری قانونی این واقعه سیاه، بیش از دو ماه زندانی گردید. ایشان پس از آزادی در حالی که از حل قانونی این فساد اقتصادی ناامید شده بود به طور انفرادی اقدام به پیاده روی به سمت تهران نمود که این بار به اتهام رفتار خلاف شئون روحانیت! به دو سال حبس و هشت سال تبعید و خلع لباس محکوم گردید. هر چند این روحانی آزاده جنگ نرم پس از هشت ماه تحمل حبس با عنایت و حمایت کریمانه حضرتعالی آزاد شد اما این پرسش تاریخی در ذهن جوانان انقلابی نقش بست که چرا چنین احکام شدیدی هیچ گاه شامل معدود روحانیون فتنه گری که تصویر حضور خیابانی آنان در ایام اغتشاشات کور 88 در همه رسانه های مجازی منعکس گردید، نشده است؟ منشأ این بغض و احساس خطر نسبت به طلاب انقلابی و جوانان حزب الله از کجا سرچشمه می گیرد؟
نمونه دیگر این برخوردهای غضب آلود مربوط به جریان اخیر طلاب ناهی از منکر در شهرستان بروجرد است که حتی اگر ادعای بی اساس توهین آنان به یک مأمور انتظامی را بپذیریم باز هم صدور احکامی چون زندان و شلاق و نفی بلد برای آنان، رویکرد دادگاه ویژه روحانیت را بسیار قابل تأمل نشان می دهد. حجت الاسلام جهانشاهی که این بار برای حمایت از طلاب مظلوم بروجرد به جمع متحصنین در مدرسه علمیه امام صادق علیه السلام این شهر پیوسته بود در حمله شبانه مأموران امنیتی به آن مدرسه که هتک حرمت کم نظیر حوزه علیمه را به همراه داشت دستگیر شد و مدتی از سرنوشت او هیچ اطلاعی در دست نبود. همسر جوان او در دیار قم، غریبانه به هر دری می زد تا به کمترین حقوق خانواده یک زندانی یعنی خبر از حال و روز عزیز خود دست پیدا کند. در نهایت مشخص شد که حجت الاسلام جهانشاهی در زندان اوین به سر می برد. اکنون نزدیک به پنجاه روز است که علی رضا جهانشاهی و دوست جوان و غیر طلبه او به نام محسن شیرازی در بند ویژه روحانیت اوین بدون محاکمه زندانی شده اند. این بار مسئولان قضایی اتهام او را براندازی و اقدام علیه امنیت ملی! عنوان کرده اند. جالب آن که این روحانی عدالتخواه همواره در سخنان و اطلاعیه های خود تأکید کرده است که اگر اوضاع جامعه با ان چه که مطالبات اسلام است فاصله دارد ریشه آن را باید در عدم اجرای منویات مقام معظم رهبری جست.
در این مدت معدودی از عناصر کم تعهد وابسته به نهادهای امنیتی و قضایی تلاش کردند تا به منظور حذف نهایی طلاب انقلابی از صحنه مبارزات عدالتخواهانه انواع انگ ها را به آنها بچسبانند. آنان یک روز طلبه های انقلابی را وابسته به جریان انحرافی می خوانند و روز دیگر مدعی وابستگی آنها به کمونیسم می گردند! یک بار ادعاهای خلاف عفت عمومی را طرح می کنند و یک بار انگ انجمن حجتیه و ... را تیتر بولتن های خبری خود می سازند. این بی تقوایی سیاسی که باعث حیرت طلاب جوان گردیده و گاه نظر بعضی از آنان را در مورد سایر اتهامات اثبات شده تاریخی در خصوص برخی جریان های برانداز به تردید واداشته با کمال تأسف از سوی بولتن سازانی مدعی وابستگی به جامعه ... و با حمایت فکری یک عنصر ورشکسته سیاسی در شعبه ... قم – که شرحی از کینه عمیق وی نسبت به طلاب انقلابی در اختیار مسئولان امر قرار دارد – صورت گرفته است. البته به جاست تا باز هم با تمام وجود تأکید کینم که هیچ نوع سرکوب و پرونده سازی و ... هرگز یارای آن را ندارد که در عشق ناگسستنی طلاب خط مقدمی انقلاب نسبت به آرمان های اسلام و رهبر دلسوخته شان خللی وارد سازد.
حجت الاسلام جهانشاهی و یاران حوزوی و دانشگاهی او بر این باورند که عملکردشان در راستای مطالبات ولی امرشان بوده و چنان چه در این مسیر ذره ای نارضایتی در وجود رهبر عزیز و پیر دلدار خویش احساس کنند برای لحظه ای هم به ادامه این راه نمی اندیشند.
بند بند وجود علی رضا جهانشاهی و محسن شیرازی نوزده ساله و همه جوانان مومن و عدالتخواه با عشق به ولایت تنیده شده و این ظرفیت و آمادگی در سلوکشان هویداست که در صورت بروز هر تهدید خارجی و داخلی، صادقانه و بی ادعا از نثار هستی خویش در راه اعتلای نظام اسلامی دریغ نورزند.
سربازان کوچک و خط مقدمی خود را از دعای خیر خویش محروم نسازید.
والسلام علی عبادلله الصالحین
جمعی از طلاب، دانشجویان و بسیجیان عدالتخواه
از نقد دین تا وهن به شریعت
+ نوشته شده در جمعه پنجم آبان 1391 ساعت 5:47 شماره پست: 1167
چندی پیش خبر ساخت فیلمی در اهانت به ساحت قدسی نبی اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) توسط یکی از اوباش مدعی هنر در آمریکا خشم مسلمانان و بسیاری از آزادگان جهان را برانگیخت و بازتابی تلخ برای دولت ایالات متحده در پی داشت. این نخستین باری نبود که از سوی دشمنان اسلام به مقدسات مسلمین اهانت شد. طرح کاریکاتورهای موهن در برخی نشریات اروپایی و سوزاندن کتاب خدا توسط یک کشیش ماجراجو در آمریکا بخشی از این هتک حرمت ها بود که پس از حادثه خودساخته یازده سپتامبر در دستور کار امپریالیسم قرار گرفت. بی شک دیر یا زود باز هم شاهد تکرار این نوع رفتارهای دور از انسانیت و شعور بشری از سوی دشمنان مکتب آزادگی خواهیم بود. وقوع این قبیل حوادث زیر پرچم دموکراسی و آزادی بیان در حالی صورت می پذیرد که کوچکترین تشکیک در واقعه موهوم هلوکاست باعث محاکمه دانشمندان و مورخان غربی گردیده و قوانین سخت گیرانه ای برای منع پژوهش های تاریخی که منجر به انکار این ادعای صهیونیستی می گردد، به تصویب حاکمان مدعی دموکراسی در غرب رسیده است.
واکنش مسلمانان در اعتراض به هتک حرمت مقدساتشان تمامی نخواهد داشت. این امر که واکنش طبیعی مؤمنان هر آئینی نسبت به وهن باورهای اعتقادی شان می باشد بی تردید در گوشه و کنار جهان منجر به تنبّه برخی از اهانت گران خواهد گردید. در این میان اقدام شایسته مسلمانان جهان در ارائه اقلام فرهنگی به منظور تبیین شخصیت نورانی پیامبر اکرم (ٌص) و ترویج آموزه های متعالی آن حضرت در بین مردم کشورهای مختلف نیز کاری زیبا و ضروری بود که باید اهتمام بیشتری نسبت به آن صورت بگیرد.
تولید آثار فاخر هنری در باره ابعاد شخصیتی رسول مهر و رستگاری می تواند بهترین بهره از این فرصت تاریخی را برای جوامع اسلامی و ارادتمندان ساحت رسول الله (ص) به همراه داشته باشد. نباید از یاد برد هر بار که تبلیغات منفی بر ضد تعالیم اسلام شدت گرفته و تصویری خشن و تحریف شده از این آئین آسمانی ارائه می گردید برخلاف تصور دستگاه های تبلیغاتی جهان غرب، موجی از رویکرد کنجکاوانه نسبت به آموزه های اسلام در سر تا سر جهان ایجاد می شد و بر اساس آمار موجود، انتشار کتاب نورانی قرآن با استقبال بیشتری از سوی مردم جوامع مختلف مواجه می گردید. بنابراین اغتنام از این فرصت تاریخی با تولید آثار فاخر هنری می تواند نتیجه ای مطلوب برای جهان اسلام به دنبال داشته باشد.
نکته دیگری که در کنار این واقعه تلخ باید در نظر داشت علت رویکرد هتاکانه غرب برای تخریب وجهه اسلام است. فراموش نکنیم که در دهه های گذشته غرب از تمام ابزارهای مادی خود برای ایجاد شبهه و تشکیک در کلام وحی و مبانی دینی مکتب حق بهره می گرفت. در دهه های هفتاد و هشتاد شمسی به ناگاه شاهد ظهور پدیده ای شوم در تولید و ترویج شبهات فکری با شعار نقد دین به منظور بدبین ساختن جوانان به آموزه های دینی بودیم که از آن گاه به عنوان ظهور سروشک های شیطانی یاد می گردید. به دنبال بروز این پدیده الحادی، فعالیت گسترده ای از سوی علمای اسلام و مبلغان دین برای پاسخ به شبهات فکری در سطح جامعه آغاز گردید. انتشار کتاب ها و جزوه های مختلف و تشکیل حلقه های متعدد معرفتی در دانشگاه ها، مدارس و دیگر تجمعات، بخشی از این فعالیت ها بود که به مرور توانست برتری منطقی اسلام بر کفر را در این نبرد فکری و فرهنگی به اثبات برساند.
واقعیت آن است که استفاده از سلاح توهین و هجو تنها از سوی کسانی صورت می گیرد که دیگر حرفی برای گفتن نداشته و خود را در مقابل خصم، شکست خورده و خلع سلاح می بینند. غرب از رشد اندیشه و بلوغ فکری جامعه اسلامی به شدت عصبانی است و احساس شکست می کند. این عامل، بزرگترین دلیلی است که رویکرد دشمنان اسلام را در تکرار هجویاتی که خود مستحق آن هستند، شدت بخشیده است. حوزه های علمیه و دیگر محافل فکری و فرهنگی جامعه باید با شناخت دقیق نسبت به حربه های ناتمام دشمن، ضمن ارج نهادن و استمرار این پیروزی شیرین در جهاد فکری با استکبار، تلاش کنند تا خاکریزهای تدافعی خود را به جبهه ای تهاجمی در قلب دشمن تبدیل ساخته و نگاه روشن اسلام برای سعادت بشر را به مردم آزاده جهان – که گاه به دلیل سلطه رسانه های سیاه غرب در تاریکی و بی خبری به سر می برند- ابلاغ کرده و حجت را بر همه جویندگان راه حق و هدایت تمام سازند.
والسلام علی عبادالله الصالحین
"...در ادامه این برنامه استفتا مدیر روابط عمومی برنامه پایش از آیات عظام مکارم شیرازی، نوری همدانی و صافی گلپایگانی مطرح شد که در آن پرسیده شده بود:
آیا قرارداد پیش فروش کالا که در آن مشخصات و زمان تحویل کالا معلوم ولی قیمت کالا نامعلوم وبسته به قیمت زمان تحویل کالا باشد، از نظر شرع مقدس صحیح است؟
آیت اله صافی گلپایگانی در پاسخ اعلام کردند: این معامله شرعی نیست.
آیت اله مکارم شیرازی در پاسخ اعلام کردند: اشکال دارد.
آیت اله نوری همدانی نیز در پاسخ اعلام کردند: معامله مذکور صحیح نیست."
لابد مستحضرید که قراردادهای مسکن مهر هم اغلب بدون تعیین قیمت نهایی است. جالب تر آن که مرکز خدمات حوزه های علمیه نیز به رغم آشنایی با احکام شرع٬ سالهاست که در طرح های ساخت و ساز خود نه تنها قیمت نهایی را پای قرارداد ذکر نمی کند بلکه زمان تحویل پروژه های آن هم نامشخص است.
بدون شرح
+ نوشته شده در سه شنبه دوم آبان 1391 ساعت 16:32 شماره پست: 1165
بازدید بازیکنان تیم فوتبال پرسپولیس از بازداشتگاه اوین، 27 مرداد 1391
بازدید سرزده اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از زندان آبادان، 16 دی 1389
بازدید اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس از بازداشتگاه اوین، 2 خرداد 1388
بازدید مدیران پروژه "سل گلوبال فاند" مستقر در سازمان ملل از زندان میناب، 21 تیر 1391
بازدید بازرسان "پروژه صندوق جهانی سازمان ملل" از زندان مشهد، 10 دی 1390
بازدید تعدادی از "بانوان عضو سمن(NGO)" از زندان رجاییشهر کرج، 2 آذر 1388
بازدید همسر آقای قالبیاف، خانم زهرا مشیر از زندان اوین، سال 86
حضور قالیباف در زندان اوین، 26 بهمن 1387
بازدید خبرنگاران از زندان استان فارس، 1 تیر 1387
کمیسیون امنیت ملی مجلس بارها بطور سرزده از زندان ها بازدید کرده است، اسماعیل کوثری، 19 مهر 90
- ۰ نظر
- ۱۹ آبان ۹۱ ، ۰۸:۰۳