اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۸ مطلب در شهریور ۱۴۰۱ ثبت شده است

درباره درگیری دیشب بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۵۵ ق.ظ

عکس اهتزاز پرچم ایران بر فراز قله

 

به گفته شاهدان عینی، شب گذشته بابل یکی از شدیدترین درگیریهای تاریخ خود را در سالهای پس از انقلاب تجربه کرد. در این خصوص ذکر چند نکته ضروری است:

یک-  فوت مهسا امینی بهانه ای بیش برای آغاز اعتراضات خیابانی و اغتشاش نیست. اگر بنا باشد بعضی کاستیها و ضعفها را نام ببریم به یقین دلایل محکم تری میتوانست برای بروز هر شورشی وجود داشته باشد. در این میان حس هیجان طلبی اشباع نشده عده ای نوجوان و سوءاستفاده معاندان و فتنه گرانی که سوار بر عرصه بی در و پیکر مجازی هستند فرصت مناسبی را برای عرض اندام ضدانقلاب و ایراد ضربه بر پیکر نظام ایجاد نمود. در این خصوص به یقین مسئولان فرهنگی سراسر کشور وظایفی دارند که در فرصت مقتضی باید بدان پرداخت.

دو- حضور بعضی لیدرهای غیربومی و مسلح در بین معترضین، اعم کومله ها و کولی ها، نشانگر وجود برنامه ای از قبل طراحی شده برای ایجاد اغتشاش در بابل بعنوان یکی از سیاسی ترین و مذهبی ترین شهرهای شمال کشور در آستانه بازگشایی دانشگاهها و نیز حضور رییس جمهور در سازمان ملل است. به یقین آگاهی مردم از نقشه دشمنان ملت که دغدغه شان نه مساله حجاب که سرنگونی ملت ایران ولو به قیمت کشته سازی است می تواند در کنترل هیجانات زودگذر فریب خوردگان توسط خانواده ها تأثیر بسزایی داشته باشد.

سه- ظهور هر نوع رفتاری در مسئولان که نشانه ضعف و واهمه آنها از هیاهوی معترضان یا اوباش باشد نتیجه ای جز تضعیف روحیه نیروهای خودی ندارد. شهامت فرماندهی سپاه بابت حضور مستمر در ساختمان فرمانداری که سیبل حملات بود ستودنی است و جا خالی دادن بعضی مسئولان جای نگرانی و تأسف دارد.

چهار- به میدان آمدن بعضی نیروهای فراموش شده انقلاب و نیز بچه های عدالتخواه که در شرایط عادی بخاطر انتقاد از مسئولان گاه مبغوض واقع می شدند برای صیانت از حریم نظام اسلامی اتفاقی ارزشمند و قابل انتظار بود که امیدوارم عبرتی برای آن دست از صاحبان میز قرار بگیرد که هر نوع نقدی را مصاف با اساس دین و انقلاب می پنداشتند. به نفع نظام اسلامی است که علم نقد و مطالبه گری دست نیروهای مومن و وفادار انقلاب بماند.

پنج- تقویت قلوب و روحیه بخشی، وظیفه ای فرهنگی و سیاسی در شرایط بحران است. ظرفیت انبوه نیروهای انقلابی و بسیجی و مسجدی و هیاتی باید برای تسلط بر فضای شهر و ایجاد تجمعات متعدد و گسترده در راستای مانور قدرت انقلاب و اسلام و حفظ روح حماسی مومنان و تعضعیف روانی جبهه بازی خورده دشمن مورد توجه جدی و قطعی و فوری قرار بگیرد. ائمه جمعه، روحانیت، مداحان، معتمدان بازار، فعالان فرهنگی و ... باید برای دفاع از ارزش های اسلام وارد میدان شده و نگذارند فضای تخریب دامن زده شده از سوی وادادگان منجر به تزلزل و تردید در قشر عادی جامعه گردد. از باب من یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب، بیرق انقلاب و نغمه توحید باید در هر کوی و برزن و معبر و ماذنه، چشم و گوش مردم را آغشته و مزین و معطر نماید. تحقق کلمه لااله الا الله، آرمان ناتمام مجاهدان سبیل الهی است که هیمنه پوشالی طواغیت عالم را به رعشه انداخته و لانه های عنکبوتی شان را ویران خواهد ساخت.

ما وارث خون سربداران هستیم...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قدرت بندگی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، ۰۷:۴۳ ق.ظ

 

یادم هست یک روز تو بحبوحه کار، وقتی که ما ناامید شدیم، فرمانده شهید حسین دهستانی ، خاطر جمع و با اطمینان حرف هایی زد که ما را از این رو به آن رو کرد. او می گفت: ما اروند و کارون را به حول و قوه الهی تسخیر می کنیم؛ خداوند در قرآن فرموده که ما کوه و زمین و همه چیز را به تسخیر بندگان خودمان در آورده ایم.

تا حرفش بهتر جا بیفتد ادامه داد: بچه ها! همه ما باید بنده خدا بشیم تا این اروند و این کارون زیر پای ما مسخّر بشن؛ شرط مسخّر شدن، بندگی است. برین دنبال عبودیت، برین نماز شب بخونین تا به کمک و عنایت خداوند، موفق بشیم.

هنوز هم که هنوز است من معتقدم همین روحیه باعث شد که ما بتوانیم توی محور خودمان، از اروند وحشی رد شویم و تو عملیات ایذایی ام الرصاص پیروز شویم و آن پیروزی، کلید فتح فاو بود در عملیات والفجر هشت.

سعید عاکف/ اروند و خاطره اولین قایق/ ص126 /کنگره شهدای استان یزد

  • سیدحمید مشتاقی نیا

محرکین اصلی آشوب همیشه در امانند

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ شهریور ۱۴۰۱، ۰۶:۱۱ ب.ظ

چندمین باره تو تاریخ این مملکت، حسن مصطفوی محمد خاتمی بیات و محقق داماد و... آتیش بیار معرکه میشن یه عده جوون ابله هم که نه سر پیازن و نه ته پیاز میان وسط یا کشته و زخمی میشن یا میکشن و زخمی میکنن و بعدشم زندان و آینده تباه
هیچ فرآیند غلطی هم اصلاح نمیشه
غارتگران بیت المال و رانت خوارها و نجومی بگیرا به برکت این سر و صدا چن صباحی بیشتر در حاشیه امن قرار میگیرن
نظام باید هزینه بده یه مشت جوون اسکول رو عامل دشمن معرفی کنه بعد دوباره هزینه بده همینا رو جذب کنه و ازشون مخبر و... بسازه. اعتبار مملکت تو مجامع بین المللی آسیب ببینه و تحریم جدید شکل بگیره...
قوه قضاییه از محرکین پشت پرده گذر کنه. هیچکی به حسن مصطفوی و ... از گل نازکتر نگه. بگه هم میره دادگاه
تو یه دور باطل پرسه میزنیم

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهسا، شلیر، میترا و دیگران!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۵۱ ق.ظ

عدالت ترمیمی راهی نوین برای اجرای عدالت

 

هم تعصب برای دفاع چشم و گوش بسته از نیروی انتظامی یا هر نهاد و مجموعه ای دیگری اشتباه است هم حمله ناآگاهانه و موضع گیری احساسی علیه آنها.

نیروی انتظامی گاهی در مواجهه با مردم اشتباهاتی داشته که قابل دفاع نیست گاهی هم مورد هتک و وهن و اتهام قرار گرفته و مظلوم واقع شده است.

نکته اساسی در ماجرای اخیر مرحومه امینی که قطعا باید مورد بررسی کارشناسی قرار بگیرد، ماهی گیری لاشخورهای سیاسی و مغرضی است که هیچ گاه انگیزه ای برای دفاع از مظلوم نداشته و تنها زمانی اشک تمساح جاری می سازند که نفعی سیاسی و جناحی برایشان داشته باشد. این شامورتی بازی ها البته در نهایت باعث غبارآلود شدن فضا و عدم توانایی در ارائه بحث منطقی برای تشخیص حق و برجسته سازی اولویتهاست.

و حرف اساسی دیگر این که حجاب قطعا واجب شرعی است و دولت اسلامی وظیفه دارد زمینه و مظاهر فساد را از بین ببرد؛ اما یادمان نرود اسلام ابعاد دیگری هم در عرصه اجتماع و حاکمیت دارد که اجرای آن نباید مغفول بماند.

بانک های ما در خدمت مستضعفین نیستند.

اعزام غیر ضروری به خدمت بلند مدت سربازی و اتلاف وقت جوانانی که باید دنبال کسب و کار و تشکیل خانواده باشند و گاه تحقیر شخصیت شان با آموزه های دین سازگار نیست.

طولانی بودن سالهای تحصیل و غیر مفید بودن بعضی دروس که منجر به فرصت سوزی و تأخیر در ازدواج و زمینه سازی فساد وتغییر سبک زندگی می شود.

بی عدالتی در آموزش و برتری دادن به کسانی که پول بیشتری دارند.

بی عدالتی در امور اقتصادی و پزشکی و قضایی.

شکاف طبقاتی.

ترویج فرهنگ مصرف گرایی و ایجاد عقده های اجتماعی بواسطه تبلیغات فریبنده کالا.

رانت استخدامی نورچشمی ها.

بی توجهی به حفظ حقوق منتقدان و عدم رعایت اصل آزادی بیان نسبت به آمران به معروف و ناهیان از منکری که حیطه مسئولان را خطاب قرار می دهند.

و ... هم از مظاهر و مصادیق احکام اجتماعی و حاکمیتی دین است که عدم توجه به آن توسط متولیان اداره جامعه دینی، صداقت آنها در مواجهه با معضل بدحجابی را زیر سوال میبرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تفکر مقاومت

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۲۰ ق.ظ

 

مقاومت فایده ای ندارد. ماندن در خرمشهر و آبادان حتی اهواز و اندیمشک هم به معنا ی خودکشی است  این شهرها را دیگر باید از دست رفته تلقی کنیم. نیروهای دفاعی باید در خرم آباد و روی ارتفاعات زاگرس مستقر شوند... اینها تفکرات بنی صدر بود که فرماندهی کل قوا را در دست داشت.

با تمام کمبودها و ناجوانمردی های داخلی، نیروهای مدافع، روحیه شان را از دست ندادند. به خصوص که می دیدند نماینده امام، آقا سیدعلی، همراه دکتر مصطفی چمران با گروه های کوچک سه یا چهار نفره، به جنگ چریکی و پارتیزانی با دشمن مهاجم می پردازند.

شهرهای مرزی خالی نشد. عراق که می خواست چند روزه خوزستان را تصرف کند و خودش را به تهران برساند، چهل – چهل و پنج روز در خرمشهر معطل ماند و حساب کار دستش آمد.

سردار شهید شوشتری

کتاب پرتویی از خورشید ص177

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ترنم باران، کاغذ و موسیقی وصال

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۱، ۰۶:۴۱ ب.ظ

من کشته مرده بارانم!

صدای شر شر آب ناودان و تلق تلق شیشه ها و سقفهای حلبی خانه های شمال

خدایا لذت شنیدن این موسیقی حیات بخش را از ما نگیر

موسیقی در اصل صدای امواج آب دریاست و به هم خوردن شاخه های درختها با وزش باد، صدای ناز باران، آواز پرنده ها...

این موسیقی چون به حقیقت و طبیعت متصل است حیات بخش است و طرب انگیز.

موسیقی که با ابزار نواخته میشود صرفا نوعی تقلید و توسل به فرع است در غیاب اصل و حقیقت نوای دلکش طبیعت.

از موسیقی های غیر طبیعی اما فقط یک صدا را دوست دارم. صدای دستگاه چاپ وقتی کاغذها را پشت هم و بی وقفه بیرون میدهد.

میشنوم میخواهم پرواز کنم. روح عطر و بوی غذای خودش را که حس می کند بال در می آورد و بی تاب میشود.

زیباتر آنکه چشمهایت منبع باران باشد و خش خش کاغذ با موسیقی آرام اشکهای تو چند خط خیس را بر صحیفه عشق به یادگار بگذارد. بذر دلدادگی و محبت با نم رطوبت صفحات کتاب عاشقی سبز و تناور میشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انقلاب نو

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۰۹ ق.ظ

«بند به بند با گام دوم‌ـ»-12|انقلاب اسلامی چگونه جهان دوقطبی را به دوگانه "اسلام و استکبار" تبدیل کرد؟

 

انقلاب از ریشه قلب، به معنای زیر و رو شدن و دگرگونی، در عرف سیاسی به تغییر کلیت یک سیستم حکومتی و جایگزینی حاکمیت دیگر اطلاق می شود. تغییر حکومت ها البته گاه به واسطه کودتا، رفرم (اصلاح) و شورش نیز صورت می پذیرد.

تفاوت انقلاب با چنین حوادثی ریشه در بطن مردمی آن دارد که نه در قالب نطامی و دفعی یا بعنوان تغییری محدود و در چارچوب خاص و فاقد ثبات و رهبری و غیر منسجم  که در واقع حرکتی برنامه ریزی شده دارای رهبری و هدفمند همراه با حضور اقشار مردم برای تغییر یک حاکمیت است.

مهمترین زمینه های شکل گیری انقلاب اسلامی را می توان در ابعاد فرهنگی و اعتقادی مکتب اسلام که مستلزم مقابله با ظلم و فساد دستگاه طاغوت، مبارزه با استبداد، آزادی خواهی، دفاع از حقوق پابرهنگان، اجرای احکام شریعت، نفی استکبار و تقابل با وابستگی به شرق و غرب، استقلال طلبی، محرومیت زدایی و تبعیت از ولایت فقیه است جست و جو کرد.

غرب متأثر از پویایی علمی جهان اسلام، با مصادره دستاوردها و خلاقیت های دانشمندان مسلمان و تمرکز بر فعالیت های علمی، به مرور در مسیر پیشرفت قرار گرفت. به همان نسبت، وادادگی حکام جوامع اسلامی و راحت طلبی و استیلای فرهنگ لذت جویی همچون مخدری جوامع اسلامی از جمله ایران را در انفعال و بن بست فرو برد. در قرن نوزده اروپا پس از انقلاب صنعتی و نیز تغییر حکومتهای سلطنتی به دموکراتیک، جهش تمدنی قابل ملاحظه ای را تجربه نمود. از ملزومات توسعه غربی، اتخاذ رویکرد استعماری و استثمار کشورهای عقب افتاده بود. ایران اما به دلیل فقدان حاکمیت مردمی و وجود نظام سلطنتی فرد محور و علاقه شاهان به عیش و نوش و راحت طلبی و خودکامگی و بی توجهی به بسترهای ضروری برای ارتقای سطح زندگی عامه، نه تنها حرکتی به سمت پیشرفت نداشت بلکه با امضای قراردادهای مختلف در چاه وابستگی به غرب و شرق فرو رفت و منابع آن مورد غارت قرار گرفت. تجزیه بخشهایی گسترده از خاک میهن، از دیگر ثمرات وجود ضعف در حاکمیت و منفعت طلبی و وادادگی شاهان ایران در قرن نوزدهم محسوب میشود.

به شکل عمده می توان سه جریان مهم مخالف رژیم پهلوی را در جنبش های اسلامی، مارکسیستی و ناسیونالیستی (ملی گرا) خلاصه کرد.

جریان های مارکسیستی در جهان به عنوان تفکری به ظاهر عدالتخواهانه در مقابل اندیشه سرمایه سالاری حاکم بر نظام غرب قد برافراشته و حامیانی را به خصوص در میان اقشار ضعیف جامعه گرد هم آورده بودند. در ایران نیز ابتدا در قالب حزب توده و به مورر با تجزیه این حزب و شکل گیری گروههای التقاطی و چپگرا همچون  سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران، اتحادیه کمونیست‌ها، جبهه دموکراتیک خلق ایران و.... حرکت های تشکیلاتی متعددی برای مبارزه با رژیم طاغوت شکل گرفت؛ اما به دلیل فاصله ایدئولوژیک این جنبش با رویکردها و باورهای مذهبی ملت ایران، هیچ کدام از گروههای مارکسیستی نتوانستند پایگاه مردمی قابل ملاحظه ای پیدا نمایند. رژیم شاه نیز در مقاطعی برای فریب افکار عمومی و تحریک احساسات مذهبی، از تقابل با حزب توده و گروهکهای مارکسیستی برای کسب وجهه و تخریب سایر مبارزان مکتبی و مسلمان بهره میگرفت. به مرور با پررنگ شدن مرزبندی های اعتقادی، طیف مسلمان با همراهی مردم توانست پرچم مبارزه را به دست گرفته و انقلاب را با رویکرد اسلامی پیش رانده و بر نظام طاغوت غلبه یابد.

حضرت امام (ره) را در واقع باید مبدع جنگ نرم در دوره معاصر دانست. انقلاب اسلامی از اساس یک انقلاب فرهنگی بود که مبتنی بر بیداری فطرت ها و توجه به اصالت های انسانی و آموزه های الهی شکل گرفت. لازمه شکل گیری انقلاب اسلامی، تقویت باورهای عمومی نسبت به ضرورت اجرای فرامین اجتماعی مکتب اسلام بود. با ارتحال آیت الله العظمی بروجردی، شاه با مشورت آمریکا تصمیم به ایجاد اصلاحاتی گرفت که بخش هایی از آن متضمن نفی احکام دین بود. در نیمه دوم سال 41 امام خمینی(ره) با همراهی جمعی از روحانیون و استفاده از ابزار فرهنگی آن دوره همچون: قلم، بیان، نوار، اعلامیه و... موجی برای بیداری و آگاه سازی ملت ایجاد نمود. سال 42 و حادثه فیضیه و پس از آن تبعید حضرت امام و قیام پانزده خرداد، نقش اساسی در معرفی سید روح الله خمینی به عنوان مرجعی انقلابی و رهبری خودساخته و مردمی در اذهان عموم رقم  زد.

تحقق ولایت فقیه و شکل گیری پیوند امت با امامت، اتکای رهبری دینی به مردم و پرهیز از وابستگی قیام و انقلاب به ابرقدرتهای شرق و غرب و انطباق گفتار دینی با رفتار دینی حضرت امام و یاران صدیقش، اعتماد مردم را بیش از پیش به دستگاه روحانیت رقم زد. این بیداری و انسجام و خداباوری و اطاعت از رهبری دینی در نهایت پایه های سلطنت را سست و متلاشی نمود و انقلاب مردمی را با ساختار اسلامی به پیروزی رساند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تو مال ما هستی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۱۰ ق.ظ

1518612939img_20180214_153309.jpg

 

دامنه کارهای پشت پرده علیه سیّد به محل کار او کشیده شده بود.عده‌ای علناً درحضورش به او بد می‌گفتند. به هیئت رهروان که آن زمان از لحاظ معنویت یکی از بهترین محافل مذهبی سطح کشور بود، می‌گفتند هیئت غشی‌ها و…

من را صدا کردند. رفتم دفتر آقای …. در سپاه، آن موقع من در تبلیغات سپاه ساری مسئولیتی داشتم. پرسید: «از سیّد مجتبی علمدار چه می‌دانی؟»

گفتم: «چطور؟»

گفت: «خواهش می‌کنم. مطلب مهمی پیش آمده، هر چه که می‌دانی بگو.»

گفتم: پشت سر او خیلی حرف می‌زنند. اما من از زمان جنگ با او دوست هستم. هیچ کدام این حرف‌ها صحیح نیست. سیّد مجتبی یک شهید زنده است.»

بعد ادامه دادم: «سید با سربازها خوب برخورد می‌کند. همه سربازها عاشق او هستند. اما برخی از پرسنل از این کار خوششان نمی‌آید. سیّد به برخی از افراد تذکر می‌دهد که کارشان را درست انجام دهند اما خیلی‌ها خوششان نمی‌آید. بنابراین پشت سر سیّد حرف می‌زنند و …»

آن مسئول یک به یک سؤال می‌کرد و من با دلیل جواب سخنان او را می‌دادم. در پایان گفت: «خیلی از تو ممنونم. مشکل مرا حل کردی!»

تعجب کردم. پرسیدم : «چه مشکلی؟!»

نمی‌خواست جواب دهد اما با اصرار من گفت: «برای سیّد پرونده درست شده بود. قرار بود من پرونده را امضا کنم و به تهران بفرستم. دیروز آخر وقت می‌خواستم امضا کنم. اما گفتم بگذار فردا پرونده را بخوانم بعد.»

دیشب در عالم خواب شهید محلاتی، نماینده امام (رحمه الله) در سپاه، را دیدم. ایشان فرمودند : «حضرت امام (رحمه الله) از تو راضی نیست!»

من گفتم: «چرا؟!»

گفتند: «این پرونده چیست که می‌خواهی امضا کنی؟!»

من از خواب پریدم. تنها پرونده‌ای که قرار بود امضا کنم همین پرونده سیّد مجتبی بود. برای همین شما را صدا کردم.

علمدار، جمعی از همکاران سید، ص ۱۴۳ و ۱۴۴٫

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در حاشیه کاهش ورودی های حوزه

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۳۶ ق.ظ

تصاویر: اینجا هتل ٧ ستاره نیست، حوزه علمیه لاکچری آیت الله آملی لاریجانی است که منابع مالی آن نامشخص است!

 

کاهش استقبال برای ورود به حوزه های علمیه را به فال نیک می گیرم!

به نفع اسلام است تعدادی ولو اندک اما خودساخته و با سواد و اهل دغدغه وارد حوزه های علمیه شوند. باور کنید در هر شهر یکنفر باشد که مردم با دیدنش یاد خدا بیفتند و عطش آموختن و انس با دین را در خود بیابند کفایت می کند.

ورود به حوزه در زیر فشار روانی و تخریبی دشمنان دین، معدودی جوان گداخته شده مستحکم را باقی می گذارد که در ساحت "عقل" و "روح"، آمادگی تحمل هر بار سنگینی را داشته باشند.

به نفع اسلام است این دم و دستگاه های عریض و طویل حوزوی صرفا در مدارسی خلاصه شوند که "عالم محور" باشند. یعنی انسانی خودساخته در حد اجتهاد بالای سرشان باشد. بگذارید طلبه ای که با حسن نیّت وارد معرکه علم و تقوا شده الگوهای عملی این راه را هم از نزدیک لمس کند. نشود اوضاع شام که مسلمینش هر چه از ابتدا دیدند اسلام اموی بود و تا انتهای تاریخ هم معلوم نیست این تنه کج درخت اسلام معاویه صفتی را بتوانند راست و مستقیم نمایند.

کثرت مدارس علمیه در فقدان عالمان مهذب و گاه میدان داری عناصر ورشکسته سیاسی اعم از فلان روحانی سوداگر پست و مقام و کاندیدای ناکام ریاست جمهوری یا روحانی به بن رسیده عضو شورای شهر که هنوز نمی داند من لم یشکر المخلوق حدیث نیست چه برسد که منسوب به پیامبر باشد، نماز میّت را از صفحه گوشی موبایل میخواند و نشست و برخاست با متهمین و مفسدین اقتصادی را در مسیر توسعه سازه های دینی مجاز می شمارد، دستاوردی جز افول کیفی دانش آموختگانی که مثلا قرار است پا جای پای سربازان امام زمان بگذارند نخواهد داشت. چه کسی گفته است امام جمعه ای که خودش از اساس با معیار وراثتی و نه بهره مندی از اکسیر علم وتقوا بر این مسند تکیه زده و با رفتارهای دوگانه و خوی قبیله گرایی اش باعث تزلزل دین و باورهای انقلابی مردم گردیده صلاحیت تولیت حوزه و تربیت نیروهایی راستین و مومن به اهداف اسلام را داراست؟

"یکی از آقایان نامه ای به امام نوشته بود و جهت ساختمان سازی مدرسه علمیه کمک خواسته بود. امام فرمودند چه شده همه برای خودشان دکان باز می کنند. بعد در جلسه ای دیگر فرمودند من خوف این را دارم که این ساختمانها به حیثیت معنوی حوزه ها لطمه وارد کند. ‏

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه ۳۶۴. راوی: حجه الاسلام رحیمیان"

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رجعت به فطرت

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۴۷ ق.ظ

اعطای نشان فداکاری به سرلشکر منفرد نیاکی، آبشناسان، سلیمی و ظهیرنژاد

 

شهید، دختری داشت که مریض بود و مدام ایشان را برای مداوا نزد پزشک می‌بردند تا زمانی که وضعیت جسمانی دختر شهید، بحرانی شد. حین عملیات فتح‌المبین بود که همسر شهید منفرد نیاکی به ایشان نامه نوشت که دخترمان به شدت بیمار است؛ شما هم به بالین دخترت بیا. شهید نیاکی نیز گفته بودند نزد دخترم، خاله‌، عمه و بستگان دیگر هستند که کمکش کنند و نیازی به وجود من نیست اما اینجا به من نیاز هست. پس از گذشت حدود یک ماه،  دختر شهید فوت کرد. تلگراف زدند که دخترمان فوت کرده خودت را برسان، شهید نیاکی جواب تلگراف را این‌طور داد که آنجا کسی هست که فرزند من را تشییع کند اما اینجا 12 هزار بچه هستند که کسی بالای سرشان نیست. شهید نیاکی عملیات را رها نکرد تا به عزیزان خود برسد بلکه بعد از اتمام عملیات و بعد از گذشت چهل روز از فوت فرزندش به خانه برگشت. این‌طور که تعریف کرده‌اند، شهید وقتی به خانه باز می‌گردد به اتاق دخترش می‌رود، در را باز می‌کند و در نجواهای خود با دخترش می‌گوید؛ دخترم ناراحت نباش! چیزی نمی‌گذرد که من هم به تو می‌پیوندم.
یک روز به امام خمینی(ره) خبر می‌دهند که دیدیم سرهنگی وسط تانک‌ها نشسته و هق‌هق گریه‌اش به گوش می‌رسد! به ایشان می‌گویند که این سرهنگ منفرد نیاکی است. امام‌(ره) می‌فرمایند که هنوز زود است که شما منفرد نیاکی و منفرد نیاکی‌ها را بشناسید.
سال 1361 بازنشسته شد، ولی بسیار پی‌گیری کرد تا در ارتش بماند؛ به همین خاطر به آیت‌الله‌ خامنه‌ای که آن زمان رئیس‌جمهور بودند، نامه‌ای نوشت که با ماندن ایشان موافقت نمایند.
حضرت آقا هم در جواب ‌نامه ایشان مرقوم داشتند: شایستگی خدمت ممتد وی در جبهه‌های نبرد مورد توجه قرار گیرد. بدین ترتیب در ارتش ماند و سه سال بعد به شهادت رسید.
شنیده‌ام که همسر ایشان نقل کرده که یکی از صفات بارز شهید منفرد نیاکی این بود که به مال دنیا بی‌اعتنا بود. همه اطرافیان می‌گفتند ایشان فرمانده بزرگی است، حتما پول فراوانی هم دریافت می‌کند، آن وقت شما در زندگی ترقی نمی‌کنید و همان پیکان مدل پایین را دارید.
بعد از شهادت ایشان، متوجه شدیم تمام مبالغی را که به عنوان فوق‌العاده دریافت می‌کرده یا به سربازان شهرستانی به عنوان پاداش خوب جنگیدن می‌داده یا برای گرفتن عکس از مناطق جنگی هزینه می‌کرده است. به طوری که در حال حاضر شاید بالغ بر هزار قطعه عکس از مناطق جنگی از ایشان به یادگار مانده است.

مصاحبه حاتم مظفری همرزم شهید منفرد نیاکی/ روزنامه کیهان 28 فروردین 1395

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی نظام بر ضدنظام شورش میکند!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۶ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۲۵ ق.ظ

تاجِ پیروزی

 

تایید صلاحیت و انتخاب مهدی تاج بعنوان رییس فدراسیون فوتبال در سکوت و بی تفاوتی نهادهای موازی اطلاعاتی و بازرسی و نظارتی و قضایی و میدانداری روزنامه سفارشی نویس کیهان در حمایت جانانه از این انتخاب مشکوک، یاداور تایید صلاحیت عجیب حسن روحانی برای ریاست جمهوری در سال نود و دو به رغم شائبه های امنیتی مندرج در پرونده او(که بخشی از آن در کتاب تماس منتشر شده) و ردصلاحیت نامزدهایی همچون باقری لنکرانی، زاهدی، سعیدی کیا، متکی و است که لااقل از حسن روحانی توانمندتر بودند.کما اینکه پیشتر نیز اجتهاد! حسن روحانی (درحالیکه برداشت های اشتباه او از آیات و روایات همواره مضحکه متدینین است) مورد تایید قرار گرفت اما اساتید مسلّم سطوح عالی حوزه چون مرتضی آقاتهرانی و سقای بی ریا و... رد صلاحیت شدند. نظام به اینجا رسیده بود که فشارهای دشمن زیاد شده و حسن چون "رجل المذاکره" است میتواند چند صباحی دشمن را بازی بدهد. البته بعدها ثابت شد که خودمان بیشتر بازی خوردیم. الان نیز گویا با توجه به افزایش فشارهای فیفا به فدراسیون فوتبال برای نادیده گرفتن بعضی قوانین داخلی،حضرات به این نتیجه رسیده اند که تاج توان بده بستان و تعامل با مسئولان فیفا را دارد و رگ خواب آنها را میشناسد و... بنابراین چشم بر پرونده های مفتوح قضایی او بستند. تاجی که توانست یک شبه، جانبازی پنج درصد خود را به پنجاه درصد تبدیل کند آدم بی پشتوانه ای نیست. مناف هاشمی هم به ناف اصولگراها بسته و صالحی امیری این طیف محسوب میشود.

این خصلت اصولگراهاست که دچار توهّم خودنظام پنداری هستند و هرچقدر که اصلاح طلبان برای خوشآمد غرب بر سر قوانین و مبانی معامله میکنند، آنها برای حفظ موقعیت خود و یارانشان تصرف در هر حقی را مشروع میشمارند. سکوت در قبال عدم انظباق مدرک تحصیلی زاکانی با امور شهرداری نیز از همین جنس است و ایضا سکوت در قبال پرونده هلدینگهای مرتبط با قالیباف، پرونده مربوط به جواد و فاضل لاریجانی و... اینگونه میشود که امثال تاجگردونها تایید صلاحیت میشوند و تنها با زور رسانه عقب میروند، اکبر طبریها سالها به رغم نامه نگاری بزرگان مطلعی چون مرحوم مروی به کارشان ادامه میدهند و بعد از برکناری با فشار رسانه به محکمه کشانده میشوند، عبدالله عبدیها و حسن زاده ها و ... که اسمشان در رسانه های ملی مطرح میشود آب از آب تکان نمیخورد که هیچ بعضی بزرگان را نیز نمک گیر خود میسازند، زنگنه ها و جهانگیری ها و ... بخاطر حیف و میل بیت المال حسابی پس نمیدهند اما بچه های عدالتخواه در جای جای کشور شناسایی و راهی زندان میشوند. اینها از مواردی است که نظام(ساختار اداری و دیوان سالار) بر ضد نظام اسلامی(ماهیت و مبانی) طغیان میکند. ذبح عدالت در آموزش و اقتصاد و درمان و سربازی و... روضه دیگری میطلبد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر با سطح فکری رضاشاه، دین دار شویم!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۳۰ ق.ظ

 

من اتفاقا موافق اجباری بودن حجاب هستم و از این روهمواره نهی از منکر را لازم شمرده ام. اصلا هم این منطق را قبول ندارم که چون در جایی بخور بخور و اختلاس صورت می گیرد پس باید بی حجابی را رها کرد و ... هر تخلفی کوچک یا بزرگ در جای خود قابل بررسی و پیگرد است . اما چند نکته مهم را میخواهم در خصوص اقدام ناگهانی برای برخورد با بدحجابی متذکر شوم.

 حجاب قرار است مقدمه عفاف باشد. کسی که عفت نداشته باشد اما حجاب ظاهری اش را حفظ کند عقب تر از کسی است که از نظر پوشش دچار نقص است اما عفیف است و وقار و متانت خود را پاس می دارد.

یکی از مهمترین علتهای مخالفت ما با بدحجابی، جلوگیری از اشاعه فساد و تحریک قوای جنسی است. البته حجاب فلسفه های مختلفی دارد؛ از جمله حفظ کرامت زن به عنوان یک انسان و نه ابزار تفریح، تقویت بنیان خانواده به منظور ارتقای سلامت جامعه و ...

برخورد با معضل بدحجابی بسیار دیر آغاز شد که البته باز هم به نظر می رسد جدیت لازم در آن به چشم نمی آید. سال های سال به بهانه دروغین حفظ اساس نظام، از برخورد با بدحجابی اجتناب گردید. بماند که خانواده های شماری از دست اندرکاران نیز از حجاب رویگردان شده اند و بالطبع انگیزه متولیان برای رفع این ناهنجاری به ضعف گرایید.

در خصوص کم کاری های فرهنگی پیرامون تبیین فلسفه حجاب نیزبه اندازه کافی سخن به میان آمده و حرف جدیدی باقی نمانده است.

حالا می ماند این نکته که آیا نگاه نظام اسلامی به مقوله حجاب واقعا از باب مقدمه سازی برای رعایت عفاف است یا صرفا در چنبره سامان دهی به نوع پوشش منحصر مانده است؟

درست در شرایطی که اخبار و تصاویر متعدد پیرامون درگیری های ایجاد شده از تقابل ماموران انتظامی با مردم یا مردم با مردم بر سر حجاب در حال دست به دست شدن است، نظام اسلامی برخلاف نظر صریح مراجع و صرفا بنا بر فشار یک نهاد ورزشی بین المللی می پذیرد که خانمها هم برای تماشای مسابقه فوتبال وارد استادیوم ورزشی شوند. بخش اعظمی از این خانمها اساسا اهل مراعات حجاب نیستند و تصاویر به دست آمده نشان می دهد به شدت هم مستعد همراهی با شعارهای دور از ادب و ضداخلاق مرسوم در سکوهای تماشاگران هستند.

مردم این صحنه ها را می بینند و درباره میزان صداقت نظام در اجرای احکام دین و تقابل با بدحجابی دچار تردید می شوند.

در مقطع تحصیلی دانشگاه که سن دانشجویان اقتضای تشکیل خانواده و اشباع گرایش های درونی اعم از فطری و غریزی را دارد، کلاس های درس به شکل مختلط برگزار می شود. برگزاری مجازی کلاس های درس امکان ارتباط غیر رسمی دانشجویان را به شدت افزایش داده و مشکلاتی را برای بعضی خانواده ها رقم زده است. در حالی که اتفاقا در این سن باید از عناصر محرّک غریزی جوان مراقبت بیشتری به عمل آید.

سواحل و تفرجگاهها به حال خود رها شده اند. در سواحل دریای خزر بارها شاهد اختلاط و بی عفتی بوده ایم و طرح های سالم سازی هیچ گاه جایگاه جدی و رسمی در نگاه مردم و مسئولان نداشته اند.

فضای مجازی و به طور اخص، اینستاگرام، محملی برای شکل گیری انواع مفاسد اجتماعی و عفت فروشی است و گویا با توجه به درآمدی که دولتها از فروش بسته های اینترنت دارند و سهم چشمگیر اینستا در مصرف اینترنت، اراده ای برای سامان دهی به فضای مجازی دیده نشده است.

یکی از مهم ترین عوامل تهدید کننده سلامت و عفاف جامعه، تأخیر در ازدواج و شکل گیری خانواده است. چه عواملی باعث این تأخیر است؟ علاوه بر مشکلات معیشتی و اشتغال و آداب و رسوم غلط، طولانی بودن دوره تحصیل را باید مهمترین عنصر ظهور این معضل درنظر گرفت. با این که کارشناسان متعددی در سال های اخیر بر این امر صحه گذاشته اند که جوان در محدوده سنی بیست الی بیست و پنج سال نیاز و شوق به تشکیل خانواده دارد؛ اما به دلیل طولانی بودن سال های تحصیل و اخذ مدرک و گذران دوره نظام وظیفه و... سن جوان به حدود سی سال می رسد و علاوه بر بی میلی نسبت به تشکیل خانواده در مواردی قبح گناه نیز برایش شکسته شده است؛ باز هم متولیان فرهنگی جامعه حرکتی برای اصلاح زیربنایی این روند غلط از خود نشان نمی دهند. در حالی که هیچ برنامه فرهنگی بدون توجه به نیازهای واقعی انسان ها اساسا نمی تواند برنامه فرهنگی لقب بگیرد.

از این دست مثالها که نشان می دهد برنامه جامعی برای تقویت سلامت اخلاقی جامعه وجود ندارد یکی و دوتا نیست.

یکی از بزرگترین اشتباهات رضاخان این بود که گمان می کرد پیشرفت و ترقی غرب به خاطر نوع پوشش و اختلاط آنها بوده است. برای همین به جای توجه به فن و علم، در سطح باقی ماند و به تقابل با حجاب و عمامه و روضه و ... پرداخت.

ما هم اگر به جای نگاه عمقی به سبک و تمدن دینی، ممحض در ظواهر و نوع پوشش شویم و از سایر بایسته های اصیل غفلت ورزیم، از نظر بینش و سطح تحلیل و درک عقلی تفاوت چندانی با رضاشاه بی سواد نخواهیم داشت.

درست مثل اینکه گمان کنیم اسلامی شدن بانکها یعنی پیدا کردن راه توجیه شرعی برای دریافت سود، استخدام نیروهای متدین یا حتی حضور روحانیون در شعب و... در حالی که اساس روند بانکداری، حرکتی در راستای تقویت نظام سرمایه داری و شنا بر خلاف سمت و سوی جامعه عدل اسلامی است.

یا اینکه شهرسازی اسلامی را به معنای ساخت چند مجسمه و یادمان مذهبی تعبیر کنیم و ...

اسلامی سازی ظواهر قطعا مهم است؛ اما قرار شد باور کنیم اسلام برای همه شقوق زندگی فردی و اجتماعی و حاکمیتی برنامه دارد و وظیفه ما استخراج و پیاده سازی آن است. تمدن اسلامی تنها در صورتی محقق خواهد شد که سبک زندگی دینی را منحصر به مردم ندانسته و بپذیریم که حاکمیت در تمام شئون خود باید منطبق بر احکام دین حرکت کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تابوی "من"

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۷:۴۷ ق.ظ

 

وقتی به توی مذهبی بگن غیبت حرامه بهت بر بخوره من طلبه رو نصیحت کنن ناراحت بشم به دانشجوی متدین بگی تقلب جائز نیست بلاکت کنه و... نباید عجیب باشه که یه غیرمتدین هم بابت نهی از منکر به پرخاشگری رو بیاره. انگار همه ما از تذکر میرنجیم و البته همه ما هم مطالبه گریم و فکر میکنیم دیگران به وظیفشون درست عمل نمیکنن.

 

اغلب کسایی که مرتکب سرقت یا تخلف اجتماعی میشن معتقدن جامعه به اونها ظلم کرده و میخوان حقشونو پس بگیرن.
مواظب باشیم وقتی دلایل شکست یا عقب افتادگی خودمونو میشماریم و همش رو میندازیم گردن جامعه یادمون نره خودمونم بخشی از جامعه هستیم. اگر شهامت نداریم از خودمون انتقاد کنیم لااقل تجاوز به حق دیگرانو موجه ندونیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دختر شایسته

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۱۵ ب.ظ

دختر شایسته از نگاه غرب یعنی دختری که صورت و اندامش زیبا باشه.
یه دختر ایرونی مقیم لندن که دانشجوی علوم سیاسیه قصد داره تو جشنواره امسال انتخاب دختر شایسته  بدون آرایش شرکت کنه تا با اینکار اهمیت زیبایی درون رو متذکر بشه.
او سادگی و بی پیرایگی رو نشونه زیبایی میدونه و تاکید کرده:
«من فکر می‌کنم مردم باید عیب و ایرادهایشان را دوست داشته باشند و آن‌ها را بپذیرند؛ چون همان‌طور که می‌دانیم زیبایی واقعی در سادگی نهفته است.»
دختر خانمهای زیادی باهاش تماس گرفتن و از اینکه باعث افزایش اعتماد به نفسشون شده ازش تشکر کردن.
دم این خواهر هموطن ما گرم. در حد خودش عَلَم باور و نگاه شرقی و فطری و اسلامی رو در دستگاه شهوت طلب و لذت پرست غرب برافراشت. 
چون عکس با حجابی از ایشون پیدا نکردم اسم و تصویرشو منتشر نمیکنم اما به سهم خودم بابت همین قدم مهم فرهنگی که برداشت بهش دست مریزاد میگم. به یقین انتهای این نگاه به ضرورت حجاب و عفاف بمنظور حفظ و ارائه گوهر حقیقی وجود با ارزش زن ختم میشه

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حسن روحانی یا محمدعلی رجایی؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ شهریور ۱۴۰۱، ۰۷:۰۳ ق.ظ

Mohammad-Ali Rajai.jpg

 

فرق حسن روحانی با محمدعلی رجایی چیست؟

این یکی معمم است آن یکی مکلّا. اصلا این یکی اسمش هم روحانی است و لباسش و سابقه تحصیلی اش، حتی عزیزان دلسوز خبرگان که امثال آقاتهرانی را با آنکه استاد مسلّم دروس عالی حوزه بود رد صلاحیت کردند، اجتهاد حسن روحانی را تأیید نمودند!

محمدعلی رجایی یک آدم معمولی است که شنیده هایش از اسلام را جدی گرفت و به آن عمل کرد. شما کجا میتوانید اثری از حسن روحانی که به اقتضای کسوت طلبگی باید طبیب دوّار باشد میان مردم کوچه و بازار پیدا کنید؟ چقدر نخوت و کبر و منیّت از او دیده اید؟ کجا دغدغه ضعفا و پابرهنگان را داشت؟ کدام طرح و مصوبه اش به نفع پابرهنگان بود؟ و...

دو تا حرف دارم این وسط.

یکی اینکه علم دین با فهم دین فرق دارد. چه بسا انبوهی کتاب دین را خوانده باشید و اصلا اعتقادی به عمل نداشته باشید و چه بسا به همان سطح شناختی که از دین دارید عامل باشید و پیش خدا رو سفید.

اما حرف دوم:

هر وقت بحث دستاوردهای انقلاب مطرح میشود میرویم سراغ آمار و ارقام مربوط به پیشرفتهای علمی و صنعتی و رفاهی و خدماتی و ... که البته همه اش با ارزش و ستودنی است. ولی یادمان نرود یکی از بالاترین دستاوردهای انقلاب که در ادبیات امام هم مورد توجه بوده، تربیت انسانهایی است که بر مدار فطرت حرکت کرده، به حساب و کتاب آخرت ایمان داشته، از جان فشانی در راه خدا ابایی ندارند. پرورش یافتگان مکتب جهاد و ایثار و شهادت، نگاهشان به وجه الله است و چرب و شیرین و زرق و برق دنیا فریبشان نمی دهد. اهل باند بازی و فساد و منفعت طلبی و قدرت طلبی نیستند. همان قدر که رضایت خدا را بر خوشآمد انسانها ترجیح نمی دهند میدانند که رضای خدا در گرو خدمت به خلق خداست و از خودگذشتی در راه خدمت بیشتر به مردم، اجری بی پایان دارد.... یکی از بالاترین دستاوردهای انقلاب اسلامی بها دادن، تربیت و کشف انسان های خودساخته و کمال جویی چون رجایی و باهنر، هاشمی نژاد، صیاد شیرازی، عباس دوران، حسین فهمیده، عباس بابایی تا محمود رادمهر و هادی ذوالفقاری و مجید قربانخانی و محسن حججی و ... است.

هر گاه دیدید نظام به جای بهره مندی از موهبت وجود انسان های مومن و کاربلد و مخلص و دغدغه مند به سمت روی کار آوردن خوش نشین های پرادعای بی عمل و خودشیرین کن و جاه طلب گرایش پیدا کرد میتوانید حد و مرز انحراف آن را تشخیص دهید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استوریهای محرمی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲ شهریور ۱۴۰۱، ۰۷:۳۸ ق.ظ

 

من فک کنم یه مناظره باید بین ضدانقلاب برگزار شه تکلیف ما رو روشن کنن

یه عده میگن نظام اسلامی رو قبول نداریم چون به عاشورا و اهل بیت اهمیت نمیده قمه زنی رو ممنوع میکنه نمیذاره هی دهه سازی کنیم و سیاه بپوشیم

یه عده میگن برا اینکه جمهوری اسلامی رو بزنیم اول باید محرم و صفر و دین و مذهبو بزنیم تا پایه هاش سست بشه

والا شما یه اپوزیسیون یه دست نمیتونید بسازید میخواید مملکتو دست بگیرید آباد کنید؟!

از دشمن هم شانس نیاوردیم.

++++++++++++++++++++++++++++++

طرف واسه یه ذکر یا حسین تو کشمیر و آذربایجان و نیجریه و... داره هزینه میده زندان میره گلوله میخوره...

زیر کولر لم میدیم زیارت عاشورا میخونیم میگیم نمیشه جای سجده، مهرو بیاریم بالا به پیشونی بچسبونیم خم نشیم دیگه؟!

 

++++++++++++++++++++++++++++

مطالبه گری امام حسین مصداقی بود. اگه کلیاتو میگفت رد میشد اینهمه دردسر هم درست نمیشد.

حاج عبدالملک مروان

+++++++++++++++++++++++++++++++

میگه ما امام حسینی هستیم سیاسی نیستیم!

یعنی امام حسین الان باشه و به یتیمی و گرسنگی و آوارگی کودکان یمن و غزه اعتنا نکنه؟

امام حسینی که شما ساختید به اندازه پاتریس لومومبا هم خاصیت نداره بعد بهش میگی مصباح الهدی؟! هدایت منهای انسانیت و غیرت و جهاد و شهادت؟

زرشک!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سهمیه ها

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ شهریور ۱۴۰۱، ۰۷:۴۴ ق.ظ

تعهدات پذیرفته شدگان سهمیه های مختلف

 

اخیرا این مطلبو استوری کردم که بیش از حد انتظارم بین موافقین و مخالفین بازخورد داشت. البته خاصیت استوری اینه که آدم خیلی نمیتونه موضوع مورد نظرشو توضیح بده. ولی به هر حال بعنوان تلنگری برای فکر و بررسی بیشتر، میتونه فرصت و فضای مناسبی باشه:

 

کسی که باباش ایثارگر بوده اما خودش در عقیده و رفتار نسبتی با ارزشهای جهاد و شهادت نداره چرا باید اولویت داشته باشه به کسی که باباش ایثارگر نبوده یا اصلا در قید حیات نبوده اما خودش ملتزم و متعهد به ارزشها و مبانی اعتقادیه؟
ایضا کسی که باباش عضو هیات علمی باشه و خودش فاقد توان علمی چرا باید ارجح باشه به کسی که باباش کارگر ساده ست اما خودش درس خون و زحمت کش؟
اولا چقدر خوبه هر کس پاداش اعمال خودشو بگیره و تاوان کوتاهی خودشو پس بده نه پاداش و تاوان دیگرانو
دوما مسیر جامعه رو به سمت تشکیل نظام طبقاتی نباید پیش برد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک نکته درباره یک مناظره محتمل

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ شهریور ۱۴۰۱، ۰۷:۳۹ ق.ظ

مصوبه انتخاب شهردار بابل باطل شد

 

نمیدونم مناظره شهردار سابق بابل با بعضی اعضای شورا شکل میگیره یا صرفا در حد رجز و ادعاست
اما هم از جانب دکتر کلانتری و هم سردار بیژنی اطمینان حاصل کردم که خط قرمز مباحث، اموال عمومی و ضرورت صیانت از منافع مردمه
نباید بخاطر حفظ آبروی جریانی که درصدد بلعیدن شهره بر سر بیت المال معامله کرد و یا دچار رودربایستی های سیاسی و جناحی شد؛ خطای ناجوانمردانه ای که دوره سرپرست وقت شهرداری در عدم ارائه مستندات و پیگیری قاطع حقوق شهروندان در دادگاه صورت گرفت و خسارتی سنگین به نفع یک خانواده بر گرده شهر تحمیل کرد این بار نباید تکرار بشه.

  • سیدحمید مشتاقی نیا