اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۵۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عدالتخواهی» ثبت شده است

اسلام را یک زن سر پا نگه داشت

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۳، ۰۵:۱۳ ب.ظ

پوستر السلام علیک یا زینب کبری سلام الله علیها - موسسه تحقیقات و نشر معارف  اهل‌البیت علیهم‌السلام

 

میلاد حضرت زینب، روز پرستار که هست به احترام زحمات و ایثارگری پرستارانی که خیلی هایشان فرشته های روی زمینند؛ اما پرستار بودن اگر مراقبت از جسم و جان اسیران کربلا و مرهم نهادن بر دل داغدار طفلان وادی عطش تعبیر شود تنها یکی از وجوه شخصیت و نقش تاریخی شیر دختر علی است. امروز را علاوه بر روز پرستار اگر روز زن، روز خبرنگار، روز تبلیغ، جهاد تبیین، درایت و رهبری، عزت و ایستادگی، حجاب و عفت، منطق و معنویت و مقاومت، روز مبارزه و حق طلبی و خستگی ناپذیری ... هم نامگذاری کنند رواست.

هر کس در هر جای عالم با هر دین و مسلکی که از قیام حسین و نهضت عاشورا و حماسه کربلا درسی آموخت و الگویی گرفت و حرکتی ایجاد کرد مرهون قیام زینب سلام الله علیهاست. هاجر و ساره و آسیه و مریم، خدیجه بزرگوار، صدیقه طاهره سلام الله علیها هر یک بانویی تأثیرگذار و تاریخ ساز بوده اند. زینب اما به یکباره خلاصه عظمت همه بانوان بزرگ بهشتی را به نمایش گذاشت. زینب یک تنه بار رسالت همه انبیا را به سر منزل مقصود رساند. پیام کربلا بی زینب مانده و مرده بود. پیامی که عصاره فضائل نبوت و امامت و مکتب وحی بود با صبر و منطق و اخلاص و ایثار و شجاعت زینب در گوش تاریخ طنین انداز شد. پرستار را اگر اینگونه معنا کنیم به جاست که زینب، معارف و احکام و آرمان دین را تیمار نمود و تن مجروح آیین حق را شفا و جانی دوباره بخشید و بیرق شرافت و انسانیت و آزادی و ظلم ستیزی را تا ابد برافراشته نگاه داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک شمّه از عدالت!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ آبان ۱۴۰۳، ۰۷:۳۳ ب.ظ

 

بچه های حزب اللهی داریم بابت زیر سوال بردن یک مسئول پایین رده شهرشان در کانال مجازی با کمتر از پانصد عضو راهی دادگاه و پاسگاه شدند برایشان پرونده ساختند، شخصیتشان را خرد کردند، کانالشان را بستند؛ اما روزنامه کرباسچی اجازه دارد با یارانه بیت المال از حجاب تا دفاع از حرم و مبانی انقلاب در استکبار ستیزی را زیر سوال برده و خواهان سازش و تسلیم در مقابل اسرائیل و آمریکا باشد، به نبی خدا توهین کند و همچنان آزادانه به فعالیت خود ادامه دهد. این هم یک شمه از عدالت سیاسی در کشور ماست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هنوز در صف حسینیم

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۵ آبان ۱۴۰۳، ۰۸:۲۱ ق.ظ

ریشه‌های شعار "مرگ بر آمریکا" در نهضت اسلامی - مشرق نیوز

 

جمهوری اسلامی خیلی اشکال دارد، خیلی جاها به شعارها و آرمانهایش عمل نکرده، اقتصاد و فرهنگ و اجتماعش هنوز آنطور که باید اسلامی نشده، خیلی گله و نقد داریم؛ اما به خود می بالیم که سفاک ترین و وحشی ترین قبیله تاریخ، دشمن ماست. افتخار می کنیم که یزیدیان زمان، ما را دشمن جدی خود دانسته و از ما می هراسند. تُعرف الاشیاء باضدادها. هنوز داریم راهمان را درست طی میکنیم چون خبیث ترین های عالم بر ضد ما هستند.

سوسیالها، کمونی ها، مارکسیستهایی که دین را افیون ملتها دانسته و خود را مظهر انقلابی گری و عدالت طلبی و دشمن درجه یک امپریالیسم می دانستند کجایند ببینند آمریکا و اسرائیل و غرب، ایران اسلامی و دوستان همراهش در یمن و لبنان و سوریه و فلسطین و سودان را تهدید شماره یک خود می شمارند و از باور به غیب و ایمان و روح شهادت طلبی آنها بیمناکند. آزادی خواهان عالم بدانند آزادی و آزادگی و غیرت و مردانگی و عزت ار رهگذر دین عبور میکند، دینی که به اصالت های مکتب وحی پایبند بوده و اعتقاد به آخرت و جلب رضایت خدا را منشأ حق طلبی و ایستادگی در مقابل ظلم بداند، خون حیات را در رگهای بشریت به جریان انداخته و بینی غارتگران را به خاک می مالد. انسان مومن به چنین دینی از باران تیر و گلوله و موشک و توپ و خمپاره نمی هراسد. ما مرد جنگیم و جهاد فی سبیل الله را به هر نتیجه ای که ختم شود مصداق احدی الحسنیین می دانیم. ما در ره عشق، نقض پیمان نکنیم. "ما آمریکا را زیر پا میگذاریم." امام خمینی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برهوت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۴ آبان ۱۴۰۳، ۰۸:۲۴ ق.ظ

 

چند فیلم ایرانی و خارجی با نام برهوت تولید شده است. آن چه دیروز از شبکه تماشا با نام برهوت پخش شد ساخت کشور دانمارک است که در یکی دو سال اخیر تولید شده و گویا از بهترین آثار سینمایی این کشور به شمار می آید. ماجرا مربوط به قرن هجده است. از دو منظر اقتصاد و عدالت می توان درباره داستان فیلم نظر داد.

اقتصاد و تولید:

پادشاه دانمارک برای افزایش درآمد حاکمیت پیشنهاد میدهد زمین های بی حاصل و بیابانهای پر از تیغ توسط مهاجران به کشتزار تبدیل شود. یک افسر خوشنام و قهرمان جنگ داوطلب میشود که دستور پادشاه را عملی سازد. او با دشواری های فراوانی مواجه میشود اما با تلاش و اراده ای بزرگ موفق میشود تیغ زارها را به زمین کشت سیب زمینی اختصاص دهد والبته فرجامی تلخ را به دلیل فساد کانونهای قدرت تجربه میکند. سیب زمینی تا آن زمان صرفا در فرانسه و آلمان کشت میشد و مردم دانمارک چنین محصولی را ندیده بودند. کما اینکه در ایران نیز از حوالی قرن نوزدهم شاهد کشت سیب زمینی بودیم و هنوز هم بعضی جنوبیها به آن آلو می گویند.

این نگاه پادشاه دانمارک مرا یاد نگرش گورباچف در شوروی انداخت که البته قبلا در یادداشتهایم به آن پرداخته ام. او معتقد بود زمین خالی و بی مصرف معنا نمیدهد. اگر زمین قابل کشت است باید چیزی در آن کاشت و کشاورزی کرد اگر نه باید در آن به پرورش دام پرداخت. این نگاه منجر به استقلال و خودکفایی شوروی در بخشهای مربوط به کشاورزی و دامداری گردید. ما قدر انبوه زمین های رها شده را باید دانسته و نیز برای حضور مهاجران برنامه داشته باشیم.

عدالت:

شازده پسر اشراف زاده ای دنبال کثافت کاری های خودش است. او خشن و نامرد و زیاده خواه است و در راه موفقیت دیگران اگر منافعش اقتضا کند به هر طریقی سنگ اندازی میکند. او البته در حاکمیت نیز دارای نفوذ است. در صحنه ای از فیلم مقابل چشم دهها نفر برده ای جوان را به درون چاه انداخته و دستور میدهد آنقدر رویش آب جوش بریزند تا بمیرد. بقیه هم ایستاده اند و تماشا می کنند و فریادهای مرد جوان را می بینند و صرفا تأسف میخورند. اگر همان جا می رفتند و یقه او را میگرفتند و مانعش می شدند یا توی دهانش می زدند ولو جانشان به خطر می افتاد ارزش داشت که ندای انسانیت درون خود را پشت گوش نیندازند و البته مانع از طغیانگری های بعدی او شوند که در نهایت دامان خیلی ها از جمله بعضی از تماشاچیان آن واقعه را گرفت. مردانه مردن و رشادت نشان دادن با ارزش تر از ذره ذره حقیر شدن و نابودی و شکست در آینده ای تلخ و ناگزیر است. ظلم اگر امان بیابد دامنه اش گسترده تر میشود و ساکتین و بی تفاوت ها را هم به ورطه نیستی می کشاند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بر دوش هنر

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۳، ۰۸:۰۸ ق.ظ

آغاز فصل سوم «بگو بخند» در شبکه نسیم

 

دو شب پیش برنامه بگو بخند، جوانی مشهدی به نام امین زهرایی استندآپ کمدی جالبی اجرا کرد با موضوع تفاوت سرویس بهداشتی در پایین شهر و بالای شهر که کنایه ای به بی عدالتی در ارائه خدمات رفاهی داشت و مورد استقبال داوران و حضار قرار گرفت.

شهرام شکیبا در جمله ای کوتاه گفت خیلیها شهید و مجروح و زندانی و تبعید و شکنجه شدند که این تفاوتها و تبعیض ها نباشد.

نمایش بعدی از سوی سه جوان اجرا شد که محتوای جالبی پیرامون فضای مجازی داشت اما مورد توجه داوران قرار نگرفت. کلاهبرداری مردهای زن نما و فیک و نیز دخترانی که به بهانه خواهر برادری و روابط عاطفی در فضای مجازی، جیب بری می کنند. 

هر دو نمایش اجرا شده از مصادیق طنز انقلابی و آموزنده بود و پیام اجتماعی و اخلاقی داشت. چنین رویکردهایی در برنامه های هنری بیشتر باید مورد توجه سیاستگذاران فرهنگی قرار بگیرد. هنر صرفا برای سرگرمی نیست و رسالت آموزش و رشد جامعه را بر عهده دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهدی عبوری برکنار شد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ مهر ۱۴۰۳، ۰۹:۲۶ ق.ظ

مهدی عبوری شهردار اسبق، جنجالی و پرحاشیه ساری، در دولت روحانی به معاونت وزارت مسکن رسید؛ اما مدتی بعد توسط شعبه سیزده رسیدگی به جرایم کارکنان دولت، دستگیر و بازداشت شد. در پرونده وی سوءمدیریت و حیف و میل بیت المال و... به چشم می خورد. وی اما نه تنها با لابی کانونهای قدرت آزاد گردید در اتفاقی عجیب به رغم آنکه پرونده اتهاماتش باز بود در دولت شهید رییسی (مخبر) به ریاست هلدینگ بزرگ اقتصادی غدیر زیر مجموعه وزارت دفاع رسید! مجموعه نیروهای عدالتخواه اعم از انقلابی و غیرانقلابی پیرامون صلاحیت وی دست به افشاگری هایی زدند که مورد اعتنای مسئولان عالی واقع نشد.

مهدی عبوری در انتخابات اخیر ابتدا به حمایت از قالیباف و در مرحله بعد به طرفداری از مسعود پزشکیان پرداخت.

به رغم این خوش خدمتی؛ اما وزیر جدید دفاع با اطلاع از پیشینه او دستور عزلش را صادر نمود و سید مجید هدایت را جایگزین وی ساخت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قوه قضاییه حواست هست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ مهر ۱۴۰۳، ۰۹:۴۹ ق.ظ

آقای قوه قضاییه!
نام مصطفی ن.آ فرزند مدیر کل اسبق یک نهاد امنیتی مازندران با اعلام دادستانی کشور به عنوان متهم دانه درشت پرونده اکبر اتباعی طبری در رسانه های عمومی مطرح گردید. تصویر وی که به کشور دوست و برادر کانادا متواری شده بود نیز با پوشش شلوارک منتشر شد. با صرف اندک زمانی ناچیز میتوان از طریق موتورهای جستجوگر اینترنتی به حجم اتهامات وی پی برد.
با گذشت زمان و تصور فراموشی جامعه، چند ماهی می شود که نامبرده به کشور بازگشته، این بار با ظاهری آراسته ملقّب به واژه مأنوس و موجّه "حاج مصطفی" در انظار عموم تردد دارد بی آنکه نتیجه ای پیرامون پرونده قضایی وی در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد.
از طرفی شنیده شده است نامبرده با هر انگیزه ای اقدام به فعالیت در امور عام المنفعه نموده و مبالغ کلانی از اموال تحت اختیار خود را به کارهای خیر از جمله خرید چند دستگاه آمبولانس و اهدای آن به اورژانس شهر زادگاهش (به واسطه یکی از مراکز بهزیستی) اختصاص داده است. به همت دوستان واسطه، خبر مربوط به اهدای آمبولانس به اورژانس توسط خیّر ناشناس! به عنوان دستاوردی بزرگ بیش از ده بار از طریق نصب بنر در معابر و نیز رسانه ها با آب و تاب به حلق ملت فرو شده است.
این خیّر ناشناس که تقریباً همه از نام او با خبرند در خطبه های نمازجمعه نیز بی ذکر نام مورد تجلیل قرار گرفت و برای سلامتی اش از مردم درخواست صلوات شد.
الان برای مردم این شائبه به وجود آمده که اگر نامبرده از ابتدا بی تقصیر بود چرا آن طور با آبروی او بازی گردید؟ 
اگر بی گناه بود اساساً چرا از کشور متواری شد؟ 
اگر گناهکار است چرا آزادانه در جامعه تردد دارد؟ هدف وی از فعالیتهای عام المنفعه چیست و با این سن و سال این همه پول را از کجا آورده است؟ اگر تفاهم پشت پرده ای برای سفیدسازی پرونده و کسب وجهه و پاکسازی اموال و... صورت گرفته دیگر این قایم باشک بازی و منّت گذاری بر سر مردم و قهرمان سازی رسانه ای چه توجیهی دارد؟
ریاست محترم قوه همواره بر ضرورت توجه مسئولان عدلیه نسبت به افکار عمومی اهتمام و تأکید داشته است. قبول بفرمایید بی اعتنایی و عدم پاسخگویی نسبت به مردم باعث دلسردی و گستردگی دامنه شبهات و شایعات و افزایش بدبینی به نظام اسلامی خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تاسف برای دادگاه ویژه

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۴ شهریور ۱۴۰۳، ۰۸:۳۵ ق.ظ

Instagram

 

در حالی که روحانیون فتنه گری مثل هادی غفاری و مجید انصاری و ... هیچ گاه محاکمه نشدند، به پرونده حسن روحانی به رغم طرح هزاران شکایت مردمی رسیدگی نشد، بسیاری از عناصر دخیل در فتنه های 78 و 88 و 401 دوباره روی کار آمده و از نظام و انقلاب طلبکار شده اند دادگاه ویژه روحانیت حجت الاسلام ریسمان سنج طلبه انقلابی و عدالتخواه اهواز را که در جریان دفاع از حقوق کارگران هفت تپه و نیز مبارزه با مفاسد میدان تره بار الغدیر اهواز حضور فعال و قابل ستایش داشت به زندان انداخت. مسئولان دادگاه ویژه تامل کنند در زمین چه کسی بازی می کنند؟ چه جریانی را تقویت می نمایند؟ غربت بچه های انقلاب چه زمانی پایان می یابد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نقاشی عدالت

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۰۷:۰۴ ق.ظ

پس از ختم پرونده (م.ر)؛ انتظار برای فرجام پرونده (م.ه) | خبرنامه دانشجویان  ایران

 

نحوه برخورد با دانه درشتهای فتنه را دیدید؟ جوانکهای خنگ جوگیر بازی خورده که با شانتاژ دانه درشتها خر شده و به میدان اغتشاش قدم گذاشتند پرونده دار شده و آینده شان تباه گردید؛ اما عناصر اصلی و پشت صحنه می آیند پست های مهم را اشغال می کنند و صدایی هم از مسئولان قضایی و امنیتی شنیده نمی شود. به جای آن جوانهای احمقی که می آمدند جلوی دوربین می گفتند ... خوردیم باید امثال مجید انصاری و ظفرقندی و ... را وادار به ... خوردن می کردید نه آنکه تقدیسشان کنید.

در برخورد با مفاسد اقتصادی هم همین روال حاکم است. بی کس و کارها اسیر دادگاه و زندان می شوند آنهایی که لقمه های بزرگتر برداشتند به پرونده شان رسیدگی خاصی صورت نمی گیرد. مثالش پرونده اختلاس محیرالعقول فولاد مبارکه که به جایی نرسید، ابربدهکاران بانک دی، همدستان اکبر طبری مثل مصطفی نیاز که دارد صاف صاف می چرخد و کار خیر می کند، مثالش آن بابایی که به گفته رییس دادگستری تهران سی هزار میلیارد تومان به شبکه بانکی بدهکار است و با مذاکره! پذیرفته چهل درصدش را پس بدهد. حتی اسمش را نمی آورند که آب توی دلش تکان نخورد و.... بگذریم. از این دست حرفها و مثالها زیاد است. جالبش آنجاست وقتی می گوییم در برقراری عدالت لنگ می زنیم و قانون را با تبعیض پیاده می کنیم و... به عزیزان بر می خورد و تذکر می دهند سیاه نمایی نکنید! نظام اگر اعتماد مردم را نداشته باشد چیزی ندارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما با مسئول دزد مخالفیم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ شهریور ۱۴۰۳، ۱۲:۲۴ ب.ظ

photo_2024-08-22_00-18-03_2tyc.jpg

photo_2024-08-22_00-18-17_89ku.jpg

photo_2024-08-22_00-18-23_5mcg.jpg

photo_2024-08-22_00-18-29_gdtn.jpg

photo_2024-08-22_00-18-35_kyiu.jpg

 

جناحها می آیند و می روند. برای ما فرقی نمیکند کدام جناح روی کار است. نظام دیوانسالار خواسته یا ناخواسته دارد به نظام امت و امامت لطمه وارد می کند. ته مایه جمهوریت منوط به حضور سیاسی جوانان انقلاب است که کفتارها می خواهند آن را هم زدوده و کار نظام را یکسره کنند.

در همه دولتها شاهد حضور افراد بدنام و بدسابقه نیز بوده ایم، در بعضی دولتها بیشتر. حضور متهمان اقتصادی در مناصب دولتی باعث بی اعتمادی مومنان به سلامت نظام و بی اعتباری نهادهای قانونی خواهد شد حتی اگر رییس عدلیه به روی مبارکش نیاورد، رییس مقننه چشمک بزند و رییس مجریه اصلا توی باغ نباشد. ما با مسئول دزد مخالفیم چه دزدهای مادی که از طریق رانت و باندبازی و ویژه خواری جیب مردم را خالی می کنند چه سارقان معنوی که با شیطنتهای مدیریتی خود تیشه به ریشه باورهای ملی و مذهبی جامعه می زنند. همچنان در مبارزه با مظاهر زر و زور و تزویر ایستاده ایم. با کسی تعارف نداریم و به حول و قوه الهی خسته و نومید نخواهیم شد. وضعیت لابی گر و شرکت سهامی دولت جدید، خیلیها را به طمع انداخته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استاندارد دوگانه

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۱۸ ب.ظ

شعر نو : گذری بر دوگانگی شخصیت...

 

یک بسیجی پاپتی را گیر بیاورید که اهل انتقاد و مطالبه گری و عدالتخواهی است چند نفر را می سپارید کنترلش کنند، نوشته هایش را سند سازی کنند، پرونده قطور تشکیل بشود، زیرآبش بخورد، محدود شود، پر و بالش قیچی شود، امکان رشد نداشته باشد خانه نشین شود...

برای چندمین بار است چنین اتفاقی دارد در مملکت رخ می دهد. در همه دولتها هم کم و بیش وجود داشته. رییس جمهور جدید یکی را مسئول برنامه و بودجه گذاشته که جزو متهمان بازداشتی پرونده اختلاس است، معاون امور زنانش رد صلاحیت شده انتخابات به علت عدم التزام به اسلام بوده، معاون امور مجلس او هم به اتهام مشارکت در فساد شهرداری تبریز بازداشت شده و ...

اینطور مواقع هیچ نهادی بر گزینش ها نظارت ندارد؟ استعلام ها دیگر معتبر نیست؟ ماشالله به این همه عدالت! ماشالله به این همه نظارت!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منبر عالی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۸ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۲۸ ق.ظ

بیعت غدیر» روح‌الامین⁩ در حرم امیرالمومنین(ع) نصب شد

 

جناب آ شیخ مسعود عالی از اغلب منبری های مطرح کشور یک سر و گردن بالا تر است. عالم و فرهیخته و آشنا با مبانی فقهی است.

صحبت اخیر وی در بیت رهبری که مدعی شد جمهوری اسلامی از حکومت علی علیه السلام ولایی تر است ناپخته و نسنجیده بود و اساسا بحثی بود که با توجه به لزوم بررسی جوانب تاریخی و فقهی برای ارائه در منبر مناسب به نظر نمی رسید.

البته ایشان بعدا به شکل مکتوب توضیحاتی داد که مشخص کرد منظورش نه به حق و شأن ولایت که به نگاه مردم این دو عصر معطوف بوده است. این توضیح خوب بود اما باز هم از نظر تاریخی قابلیت بررسی و مناقشه دارد. گزارشاتی که از تاریخ به دست ما رسیده اغلب منحصر به نگرش خواص بوده اما قرائنی از نگاه دلی مردم در بیعت با علی علیه السلام به عنوان مولا و نه خلیفه وجود دارد. در انقلاب هم بسیاری از انقلابیون اساسا با جوانب و کارکردهای مقوله ولایت آشنایی نداشته اند. آمار مشارکت چند انتخابات اخیر هم می تواند در رد یا اثبات این داعیه چالش بر انگیز باشد.

آنچه مسلم است علی علیه السلام با اصرار مردم و قید شرایطی سنگین از جانب خود پذیرفت که به حاکمیت برسد و در طول مدت کمتر از پنج سالی که در قدرت بود آنچه اقتضای ولایت بود را به ظهور رسانید. مردم عصر امیرالمومنین به مرور بر اثر سستی و تنبلی و هجوم انبوه شبهات و تبلیغات منفی و کارشکنی ها و ... از عمل به بیعت خود با امیرالمومنین عقب نشستند. واقعه ای که در هیچ عصری ممتنع و بعید نبوده و بهتر است به جای پرداختن به بعضی قیاس ها که گاه شائبه شیرین کاری را دامن می زند به فکر طراحی برای اقناع افکار عمومی، خنثی سازی شبهات و رشد و بلوغ سیاسی جامعه باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این بندگان خدا را آزاد کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۸:۵۵ ق.ظ

جزئیاتی از دستگیری سه فعال توییتری / پرونده آنها چه بود؟

 

هر کس با هر منصب و عقیده ای رفتار اشتباهی داشت باید جوابگو باشد. کسی نمی گوید منتقدان قالیباف باید مصونیت داشته باشند. نعوذ بالله حتی قالیبافی هایی که به آیت الله مصباح و نبویان و جلیلی و احمدی نژاد و ... آزادانه توهین و تهمت تحویل می دهند هم باید پاسخگو باشند. اما خدایی اش زندانی کردن یکهویی سه تن از شاخص ترین منتقدان قالیباف همزمان با اعلام کاندیداتوری وی و سنگ تمام ارکان قدرت در حمایت از او بی سلیقگی بزرگ دستگاه قضا بود و هر چقدر هم جوابیه بدهند که اینها متخلف هستند بابت همین بی سلیقگی و اقدام ناپخته در افکار عموم پذیرفته نخواهد بود.

حالا که مصطفی نیازآذری و عبدالله عبدی و مهدی جهانگیری و مهدی عبوری و ... دارند صاف صاف توی مملکت می چرخند و از برکت و رأفت نظام متنعم می شوند زندانی بودن این بچه ها مستلزم تقویت اعتماد جامعه به عدالت ورزی نهاد عدلیه نخواهد بود. قالیباف بیست سال است کاندیدا شده بیست سال دیگر هم کاندیدا شود رأی نخواهد آورد. تقصیر دیگران نیندازید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خوب، بد، لازم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ۱۰:۴۹ ق.ظ

نحوه رقابت سالم در محیط کار! - آکادمی عصر ایده

 

رقابت درون گروهی نیروهای ارزشی هم خوب است هم بد؛ اما به هر حال اجتناب ناپذیر است.

بالاخره یک طیف از این بچه ها به ارکان قدرت می چسبند و شیرینی پست و پول را با همه وجود می چشند. همه البته اینطور نیستند اما خیلی ها جنبه پول دار شدن و دسترسی نامحدود به امکانات مادی را ندارند. از طرفی هم رویشان نمی شود از شعارهایی که پیش تر داده و به همان واسطه به قدرت رسیده اند را کنار بگذارند.

چه کار می کنند؟

می شوند مثل کسی که حال ندارد طرف قبله بچرخد می گوید قبله را بچرخانید طرف من. شروع می کنند به تئوریزه کردن فرهنگ اشرافی گری و خوی تجمل پرستی و رفاه طلبی و رانت خواری آنهم به ظاهر مبتنی بر فرمایشات دین. الی ماشاءلله مداح و منبری همراه و نمک گیر هم دارند. در کنارش تلاش میکنند با سیاه نمایی و اتهام زنی، رقبای ارزشی را در اذهان عموم تخریب نمایند.

از این منظر رقابت درون گروهی اگر چه تلخ و گاه زیان بار است؛ اما لااقل باعث می شود مرزهای انقلابی اصیل و انقلابی مغشوش هویدا شده و هنجارهایی چون ساده زیستی و عدالت ورزی و پاک دستی حکام به فراموشی سپرده نشود. به نظرم این چرخه پایان ناپذیر و ادامه دار خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قدر متهمین اقتصادی را بدانید

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۵۹ ق.ظ

مشرق نیوز - تصویر جدید ‎مصطفی نیازآذری

 

مصطفی نیازآذری از متهمان گردن کلفت پرونده اکبر طبری که از کشور متواری و به کانادا گریخته بود چندی پیش به ایران آمد و با عنوان جدید حاج مصطفی در مجامع عمومی ظاهر گردید. به رغم اعترضات رسانه ای عدالتخواهان متأسفانه هیچ خبری از رسیدگی به پرونده او منتشر نگردید که هیچ، شنیده ها حاکی است وی با پرداخت مبالغی کلان در سطح شهرستان بابل در حال انجام فعالیتهای خیریه و عام المنفعه! می باشد. شخصا خیلی امیدی به سیستم قضایی کشور ندارم. در پرونده فولاد مبارکه و پتروشیمی میانکاله و مهدی جهانگیری و تاجگردون و ... نیز ثابت شد گاهی نمیتوان روی عملکرد قوه قضاییه حساب باز کرد. به نظرم بد نیست اساسا ما نگاهمان را به مسائل جاری عوض کنیم. یک بابایی در شهر ما چند سال پیش ده میلیارد از شهرداری اختلاس کرده بود. صد میلیون تومانش را داد مرکزی قرآنی ساختند. جالب و تأسف بار بود امام جمعه شهر چند روز پس از آزادی وی از بازداشت به تقدیر از او پرداخت! تصاویر آن را هم با افتخار منتشر کردند، گور پدر نگاه مردم. چطور است ما هم شبیه این جماعت شویم. بگوییم اشکال ندارد، خورد که خورد، ته ریزه ای از سفره اش که به مردم رسید همان هم خدا را شکر!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استبداد دموکراتیک!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۳، ۱۰:۰۶ ق.ظ

خرید و قیمت خاطرات حیدرخان عمو اوغلی | ترب

 

از تاریخ پژوهان باید قدر دانی کرد با هر گرایش و مسلک و مرامی که باشند زحماتشان برای ارائه تحقیق و به دست آوردن اسناد تاریخی که اغلب با هزینه شخصی و فشار بر اقتصاد خانواده صورت می گیرد قابل ستایش است. از این بابت از آقای ناصرالدین حسن زاده که کتاب "خاطرات حیدرخان عمو اوغلی" را به زیور طبع آراست باید تشکر کرد. در شهر ما هم آقا حامد ابراهیم زاده بازگیر را داریم که جوانی متدین است و به کار نانوایی اشتغال دارد. او نیز با زحمت فراوان به گردآوری اسناد تاریخی مرتبط با شهر بارفروش (بابل) پرداخته و آثار خوب و ماندگاری را در این خصوص منتشر نموده است. دست همه این عزیزان درد نکند.

جناب حیدرخان عمو اغلی برای تحقق مشروطه تلاش کرد و جنگید؛ اما مبتنی بر خاطرات خودنوشت او می خواهم نکته ای را خدمتتان عرض کنم.

او ستارخان و باقرخان را در خاطرات خود متهم به راحت طلبی و کم کاری می نماید و اقدامات خودش را بزرگ می شمارد.

او شیخ فضل الله شهید را متهم می کند از اتابک پول گرفته تا در حمایت از محمدعلی شاه در حرم عبدالعظیم حسنی علیه السلام متحصن شود.

او در خاطراتش بارها از اقدامات و دستوراتی از جانب خود خبر داده که منجر به قتل و ترور و آسیب جانی و مالی حامیان شاه وقت و اطرافیانشان گردیده است. این افراد گاه هیچ نقش مسلحانه و مبارزاتی و سیاسی در مقابل مشروطه خواهان نداشته اند. بماند هر مخالف سیاسی که لزوما مجازاتش مرگ نیست.

او البته در ابتدای کتاب اقرار دارد که وقتی بعد از اقدامی تروریستی در تهران تحت تعقیب قرار گرفته با کمک دوستان تشکیلاتی خود در روسیه توانسته از ایران بگریزد. او در مقطعی از حمایت سازمانی و لجستیک دولت روس برخوردار بود. البته بعدها این رویکرد را تغییر داد و فهمید که قدرتهایی مثل روس و عثمانی اگر منافعشان اقتضا کند به او پشت پا خواهند زد.

به شیخ فضل الله نوری قبل از اعدام توصیه کردند زیر پرچم روس یا انگلیس برود تا از محاکمه نجات یابد. زیر بار نرفت و نپذیرفت که بخاطر دفاع از حق و احکام شریعت به زیر بیرق کفر پناهنده گردد.

شیخ فضل الله مخالف مشروطه و حامی سلطنت نبود؛ اما می گفت هر نوع دگردیسی سیاسی باید منطبق با شرع صورت بگیرد. دموکراسی هم گاه جلوه ای از دیکتاتوری جمعی و روی دیگر سکه استبداد است.

فرق مشروطه مشروعه با مشروطه غیر مشروعه و غربزده را جناب حیدرخان عمو اوغلی بی آنکه چنین قصدی داشته باشد بر ملا ساخته است.

مشروطه اگر منطبق با شرع باشد وابستگی مصلحتی به بیگانه معنا نداشته و منکر شناخته می شود. مشروطه اگر مشروعه باشد کسی حق ندارد به تشخیص و ذوق و احساس خود به تخریب اموال دیگران و ترور و ویرانی و تضییع حقوق مخالفانش اقدام نماید.

امام خمینی رحمت الله نیز بر مبنای همین باور اجازه نمی داد در مسیر تحقق انقلاب اسلامی جنگ مسلحانه شکل گرفته و یا اموال حامیان شاه مورد تعرض قرار بگیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سوسیالیست جامعه نشناس!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ تیر ۱۴۰۳، ۱۱:۵۹ ب.ظ

photo_2024-07-01_23-42-15_eah8.jpg

 

در اینترنت جستجو کنید. مسعود فراستی چریک تروریست اتحادیه خلق کمونیستهای ایران بود که در ششم بهمن سال 60 از راه جنگل با حمله مسلحانه شهر آمل را به تصرف در آوردند؛ اما ساعاتی بعد با مقاومت مردم عقب نشسته و شکست خوردند. فراستی باید اعدام می شد که نشد و عفو خورد و در جمهوری اسلامی صاحب تریبون گردید.

او جلیلی را دارای تفکر حجتیه توصیف می کند در حالیکه می داند حجتیه طرفدار انزوا و فرد گرایی و موافق گسترش ظلم و فساد است و هرگز در مقابل آمریکا نمی ایستد. چطور ممکن است جلیلی را ضد آمریکا و مسبب تحریمها بدانیم و همزمان او را حجتیه و حامی طاغوت جهانی بخوانیم؟

پیر چریک چپ در حالی دم از دفاع از حقوق مستضعفان می زند که دوستان کمونیستش در سال 60 نیز مدعی نجات محرومان بودند؛ اما بعد از تو دهنی مردم آمل اقرار کردند که شهدا و مدافعان شهر همگی از معمولی ترین و پایین ترین اقشار اقتصادی به شمار می آمدند و در شناخت مردم دچار اشتباه شده اند. فراستی در جمود فکری همان سالها باقی مانده و هنوز حاضر نیست همراهی طبقه محروم و پابرهنه را با جبهه انقلاب اسلامی درک نماید. این رویکرد مضحک را باید حسادت تشکیلاتی مارکسیستی نسبت به عدالتخواهی واقعی با خاستگاه دینی دانست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دور دوم انتخابات

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۹ تیر ۱۴۰۳، ۰۴:۵۵ ق.ظ

انتقاد تند پزشکیان به جلیلی و مخالفان توافق : این‌ها را ول کنید نمی توانند  نان شب‌شان را تامین کنند / حالا از کسب درآمد بدون مذاکره می گویند -  خبرآنلاین

 

اینطور که از قرائن و اخبار غیر رسمی بر می آید انتخابات به دور دوم کشیده شده است.

دو نفری بیشترین رای را کسب کرده اند که بیشتر شبیه مردم بودند.

یک هفته فرصت داریم به مردم بقبولانیم فراتر از مباحث جناحی و رویکردهای سیاسی با درنظر گرفتن برنامه ها و رویکردهای اقتصادی نامزدها دست به انتخاب بزنند.

به یقین بخش اصلی بدنه حامیان قالیباف به جلیلی رأی خواهند داد اما ممکن است بر اثر القائات سوء رسانه های مجازی بعضی نیز با کینه ای که از جلیلی به دل گرفته اند به آرای سفید رو بیاورند.

اصلاحات بدنه مردمی ندارد و قطعا به دنبال تحریک و بسیج طیف برانداز می افتد. بخشی از مردم عادی رأی نداده اند. بخش مهمی از آنهایی که به پزشکیان رای داده اند نگاه جناحی نداشته اند و ممکن است تغییر عقیده بدهند. یک هفته فرصت داریم طرحها و برنامه های اقتصادی جلیلی و شعارها و ایده هایی که او در راستای آسیب شناسی معضلات و ارائه راهکار برون رفت از مشکلات و پیشرفت و آبادانی ایران عزیز به عنوان الگوی مردمسالاری دینی در چنته دارد به گوش لایه های غیر جناحی اجتماع برسانیم. توکل بر خدا.

تجربه میدانی دو مرحله انتخابات سال 84 از ذهنم بیرون نمی رود. نگاه جلیلی به مقوله قدرت، نگاه تمدنی و تکلیفی است. برای همین بیشترین میزان رعایت اخلاق را در کنش سیاسی او شاهد بوده ایم. دوستانی که میخواهند برای جلیلی تبلیغ کنند یادشان باشد نگاه مادی و دنیایی و ابزاری به انتخابات نداشته باشند. با توکل بر خدا و استعانت از او ان شاءالله حرفها بر دل مردم اثر خواهد گذاشت. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این موکب عدس پلو با نازخاتون میدهد!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ

photo_2024-03-19_09-42-15_ej82.jpg

 

دوست عزیز!
اینجا که ایستاده ای سالهای سال حسین می ایستاد و با ذوق و لبخند، عَلَم عشق به ایران و اسلام و انقلاب و ولایت و شهدا را برافراشته نگاه میداشت.
سال پیش همینجا از موکب غدیر تا بزم نورانی یاران شهیدش پر گشود.
به یاد آزاده خط شکن عرصه های رزم و فرهنگ و قلم و عدالت، محمدحسین منصف، دست در دست شهدا پرچم سربلند کشورت را همیشه برافراشته نگه دار.

 

 

خانم حسین زنگ زد. گفت امسال هم مثل هر سال موکب غدیر را البته این بار در غیاب حسین در کنار مخابرات برقرار خواهند کرد. متنی خواست برای بنر، چند خط بالا را نوشتم. روح حسین شاد. پارسال شب عید غدیر موکب را که بر پا کرد نماز جماعت را آورد سر خیابان. مغرب و عشایش را خواند و رفت.

خانم حسین یک عمر پای این مرد ایستاد. می گویم مرد حواستان باشد حسین یک مرد معمولی نبود. زندگی با او صبر عظیمی می خواست. همان روزهای اول زندگی پیش از آنکه راهی خانه مشترک شوند حسین رفت به جبهه و حدود هفت سال بعد برگشت. نامه نوشت به خانمش برای جدایی وکالت و اختیار دارد. این زن بانوی روزهای سخت و تربیت شده مکتب زینب کبری بود. جوانی اش را در انتظاری که پایانش نامعلوم بود پای عشقش قربانی کرد.

بعد از اسارت هم آدمی نبود یکجا بنشیند. انواع کارهای فرهنگی بزرگ و پر دردسر مثل راه اندازی کاروان پیاده حرم امام و راهیان نور کشوری و استانی و برپایی نمایشگاه شهدا و ... را دست گرفت. حالا این کارهایش یکطرف، عدالتخواهی و آزادی بیان و رک گویی هایش نسبت به مسئولین باعث کینه بعضی از آنها می شد. انواع تهمتها را نثارش می کردند. بی دلیل می انداختندش زندان. کتکش هم زدند. شلاق هم زدند. رد صلاحیتش کردند، خانه اش را تفتیش می کردند و... حسین کم نیاورد خانمش هم پا به پای او ایستاد. 

سر فتنه فحشا چقدر تهدیدش کردند. نه حسین میدان را خالی کرد نه خانمش ترسید.

شبها با بلندگویی که سرودهای حماسی و ملی از آن شنیده میشد می رفت وسط تجمع اغتشاشگران چای و نبات و آب معدنی پخش می کرد. بعد می نشست با صبوری و لبخند بحث می کرد. خیلی ها میدیدند آزاده زخم خورده ای که به خیلی از مسائل جاری نقد جدی دارد اما پای انقلاب ایستاده، از دوست و دشمن صدمه دیده اما اسلام و نظام را تنها نمیگذارد تحت تأثیر قرار گرفته و میدان را ترک می کردند. ایران که ولز را برد کلی پرچم کوچک سه رنگ تهیه کرد آورد بین ماشینها و مردمی که شادی می کردند پخش کرد. تمام آن مدت فقط یک بار از کوره در رفت و خونش به جوش آمد. جلوی آنهایی که بعد از باخت ایران پرچم آمریکا را دست گرفته و هلهله می کردند می گرفت و با بغض می پرسید یعنی حاضری بخاطر هر مخالفتی که داری پرچم دشمن کشور خودت را دست بگیری، خوار و خفیف شوی و ملتت را بفروشی؟

حسین عشق عجیبی به پرچم ایران داشت. هر جا موقعیتی دست میداد پرچم را برافراشته نگه می داشت و بین دیگران هم پخش می کرد. توصیه کرده بود اگر عمرش باقی نبود در تشییع جنازه اش هم پرچم ایران را سر دست بگیرند. در تشییع حسین خانمش و خیلی های دیگر پرچم ایران و تصاویر شهدا را سر دست گرفتند. امروز که تماس گرفت گفت به یاد حسین می خواهم در موکب غدیر به مردم شام بدهم. حسین عدس پلو با نازخاتون را خیلی را دوست داشت. همین را پخش می کنم خودش و مردم خوشحال شوند. رحمت الله علیه.

پارسال کارها داشت به تأخیر می افتاد. عجله ای و هول هولی شده بود. حسین ایستاد و با کمک چند نفر خیلی زودتر از آنچه تصور می شد ستون خیمه موکب را برافراشت و کارها را راه انداخت. یکی پرسید چقدر زود کار را تمام کردی؟! با دست تصاویر شهدا را نشان داد. گفت مگر نمی بینی اینهمه شهدا آمدند به کمک؟ ساعاتی نگذشت که شهدا او را با خود بردند. مردی که عمرش را پای عدالت گذاشت در شب بیعت با امام عدالت به موکب وصال با ساقی کوثر فراخوانده شد. دوست جانبازی می گفت حسین را بعد از خاکسپاری در خواب دیده است. برایش تعریف کرد مرا از تابوت که درآوردند و در خاک گذاشتند دستم در دستان حضرت زینب بود. حسین خیلی صبور بود. بلاهایی که سرش آوردند هر که بود چپ میکرد. حسین خیلی زحمت کشید. تا لحظه آخر عمرش پای امام و انقلاب و شهدا ایستاد و به فکر برافراشته نگه داشتن یاد و راه خدا بود. شادی روحش صلوات.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سیدِ بغداد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ خرداد ۱۴۰۳، ۱۰:۲۸ ق.ظ

دانلود و خرید کتاب سید بغداد محمد طعان ترجمه محمد رضا شیخی محمدی

 

کتاب سید بغداد را خواندم و لذت بردم اما؛ ضعفی نگران کننده هم داشت که نمی شود کتمان کرد.

تبدیل اندیشه های دینی به اثر هنری از ایده تعزیه خوانی آغاز شد که تا کنون ادامه یافته.

کتاب دکتر و پیر اثر شهید هاشمی نژاد یک گام تاریخی در راستای تبدیل مباحث عمقی ایدئولوژیک به محصول نسبتا هنری جذاب بود. کتابی با موضوع حجاب را در همین وبلاگ معرفی کردم که استدلالهای موافقین و مخالفین آن را در قالب داستان بلند طراحی کرده بود که در نوع خود جالب بود. این کتاب، دختران آفتاب نام داشت که به پیشنهاد یکی از دوستان خواندم و انصافا لذت بردم، هر چند کمی طولانی و گاه ملال آور بود.

کتاب سید بغداد اثر یک پزشک لبنانی ساکن فرانسه به نام دکتر محمد طعان است که پیش تر سناریست بوده و بعدها به عرصه نگارش رمان رو آورده است. این کتاب به زبان فرانسه نوشته و سپش به فارسی برگردانده شده است. یک جورهایی خلق داستان شباهت داشت به سریال شب دهم جناب حسن فتحی که نمیدانم دکتر طعان آن را دیده و ایده اش را از آن برداشت کرده یا نه.

کتاب سید بغداد، تلاش مخلصانه یک پزشک لبنانی برای ادای دین به مکتب شیعه و بیان توحش صدام و حزب بعث و ناجوانمردی و ادعاهای پوچ آمریکاست که از این منظر بسیار با ارزش است. خیلی از اهالی هنر انگار کورند و فراتر از رویاها و خلسه جنسی دغدغه ای نداشته و واقعیتهای اطراف را نمی بینند. محمد طعان تلاش کرد آموزه هایی از مکتب شیعه را در جوامع غربی معرفی کند. به هر حال هر اثری که در فرانسه منتشر یا ارائه شود به طور معمول در دنیای غرب دیده خواهد شد. از این بابت باز هم از این نویسنده توانا باید تشکر کرد؛ اما

برادر بزرگوار ما جایی از کتاب، خرافه ای را هم جزو مذهب جا زده که درست نیست. علمای شیعه معتقد به شناخت میزان نفوذ شیطان در وجود انسان از طریق ریختن سرب مذاب در آب سرد و قضاوت پیرامون شکل حاصل شده نیستند. نویسنده ارجمند اطلاعات خوبی پیرامون تاریخ سیاسی عراق، وضعیت جغرافیایی و تفاوت نگاه قبایل  مختلف عرب و کرد و ... داشت. دو جای داستان هم تأکید کرد صدام آغازگر جنگ بر ضد ایران بوده است. ای کاش زحمت می کشید پیرامون مبانی شیعه در عصر غیبت هم تحقیقی صورت می داد. متأسفانه دو بار در کتاب تأکید می کند وظیفه شیعه در عصر غیبت صرفا عزاداری و گریه و انابه و استغفار است و باید دست روی دست بگذارد، بنشیند تا گناه در عالم فراگیر شده و روزی امام عصر ظهور نماید!

واقعاً این همه احکام دین پیرامون امر به معروف و نهی از منکر، ظلم ستیزی، ضرورت یاری رساندن به مظلوم، حمایت از مستضعفین، اهتزاز شعائر الهی، احکام قضا و دیات و ارث، جهاد و نفی سبیل و... ارزش مطالعه و تدقیق نداشت و نویسنده را با ابعاد اجتماعی دین آشنا نمی ساخت؟ اسلام آیین فردی و مناسکی و اخته شده نیست و برای اداره زندگی بشر از گهواره تا گور برنامه دارد. اسلام اجازه سکوت در قبال ظلم و اعانه بر اثم را نمی دهد. منتظر واقعی حضرت برای یاری رساندن دین و اجرای احکام الهی تلاش می کند و می داند که حضرت در زمان ظهور نیازمند پایگاه اجتماعی و یاورانی آماده و پا به رکاب است. انتظار حقیقی عین شهادت طلبی است. هر که خواهان ظهور حضرت حجت و اشاعه فرهنگ ولایت و امامت است ندای هل من ناصر سالار شهیدان را در هر نقطه ای از تاریخ که ایستاده باشد لبیک می گوید و زمینه ظهور را با ترویج فرهنگ مقاومت و حق باوری و ظلم ستیزی مهیا می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا