اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۲۵۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امر به معروف و نهی از منکر» ثبت شده است

گاهی چقدر حرف نزدن خوب است

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۹ آبان ۱۴۰۴، ۱۱:۵۲ ق.ظ

عاقبت شکستن دل دیگران چیست؟

 

راستش دلم نیامد چیزی در این باره ننویسم. بنده خدایی سیگار فروش است. همین قدر دستش بر می آید نانی برای زن و فرزند تهیه کند. خانه اش روضه گرفت برای حضرت زهرا. دوست و آشنا را دعوت کرد. این وسط یکی گفت: نمی آیم! تو سیگار فروشی؛ پس درآمدت مکروه است و نشستن در مجلس روضه ای که با پول مکروه تدارک دیده شده باشد جائز نیست.

طفلک دلش شکست. تماس گرفت با من درد دل کرد. سعی کردم آرامش کنم.

آدم جا نماز آب کش! چیپس و پفک هم مضر است و لابد فروشش مکروه. رب و روغن و ... هم مواد افزودنی دارند و ضرر. گوشت منجمد و... هم. کارمندی که وقت کار میرود برای صبحانه هم کارش درست نیست و درآمدش شبهه ناک است. قرار باشد گیر بدهیم میشود به زندگی و کسب و کار همه گیر داد. فتوای رهبری واضح است. فروش سیگار ایراد ندارد؛ اما حتی اگر مکروه باشد، رد کردن دعوت مومن هم مکروه است و البته شکستن دلش، حرام.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پول میگیرید که خیانت کنید؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۴، ۰۶:۴۲ ق.ظ

باغ ویلاهای غیرمجاز بلای جان سفره‌های زیرزمینی؛ قیمت تانکر آب ۲برابر شد

 

فیلمی در آمده از تخریب خانه یکی از اهالی روستاهای مازندران که دارای فرزند معلول است. 

شما هر نقطه از استانهای شمالی کشور بروید چه در زمینهای مرغوب کشاورزی و باغات چه در حریم جنگل و کوهستان و دریا، ویلاهای بسیار بزرگ و مجلل را می بینید که توسط اشراف منطقه و یا سرمایه دارهای پایتخت نشین به طور غیر قانونی ساخته شده و کسی کاری به کارشان نداشته است اما هر از گاه خبری میخوانید از تخریب یک خانه و یا کلبه مردم بومی به جرم ساخت و ساز غیر مجاز توسط جهاد کشاورزی یا منابع طبیعی با حکم قضایی.

همه باید به قانون پایبند باشند بحثی نیست اما قانون هم باید برای همه اجرا شود. وقتی مردم می بینند سرمایه دارهای گردن کلفت صاحب نفوذ در حاشیه امن به سر برده اما تیغ قانون برای ضعفا تیز است چه قضاوتی درباره عملکرد نظام اسلامی که پابرهنگان را ولی نعمت خود می دانست خواهند داشت؟ خانه این بندگان خدا را در فصل سرما خراب میکنید لااقل سر پناهی هم برایشان در نظر بگیرید. 

چند سال پیش بود که این اتفاق زشت با وسعتی بیشتر در شهر بابل رخ داد. کلبه های مردم روستای تورسو در وسط زمستان و درست در ایام مصادف با میلاد امام عدالت، حضرت علی علیه السلام و در آستانه دهه فجر تخریب شد و موجی از انزجار عمومی را رقم زد.

شما از بیت المال مسلمین پول میگیرید که آبروی انقلاب را ببرید؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ضرر می بینید و ضرر می رسانید

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۴۰۴، ۱۱:۰۳ ق.ظ

معنى و تعریف و شرح و جذر و وزن کلمة تأسف فی معجم عربی عربی

 

فیلمی منتشر شده از تجمع مختلط مردها و زنهای بعضا بی حجاب در یکی از شهرهای مازندران برای ورزش صبحگاهی که این فیلم البته برای تبلیغ آنها و دعوت از بقیه جهت حضور در این تجمع به ظاهر ورزشی آن هم در مرکز این شهر خوشنام دینی و انقلابی تهیه شده است.

یکی از کانالهای خبری استان به این موضوع واکنش نشان داد و گفت مگر میشود مسئولان امنیتی و انتظامی و قضایی از وجود چنین حرکات تشکیلاتی و برنامه ریزی شده ای بی اطلاع باشند؟ و بعد به انتقاد از استاندار مازندران پرداخت که صراحتا اعلام کرده بود ضرورتی برای رفع هنجارشکنی نمی بیند.

واقع امر آن است به جای انتقاد از استاندار مازندران که سابقه خوبی در التزام به قانون ندارد باید یقه چهره های به ظاهر موجّه منتسب به دستگاه دین و مذهب و نظام را گرفت که در کمال سادگی و خوش باوری در جایگاه روابط عمومی استانداری به دفاع بی حد و حصر از این شخصیت ناموجّه پرداختند. قطعا این افراد در هر لباس و جایگاهی که باشند بابت این تغافل نامبارک باید آن دنیا در محضر شهدا جوابگو باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تیتر خبر را بخوانید

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۴۰۴، ۱۰:۳۷ ق.ظ

photo_2025-11-16_10-31-19_khqb.jpg

 

مولد سازی، بهانه ای برای تملک زمین توسط مسئولان در شمال کشور.

سید شمس الدین حسینی این را گفت. مشابه این حرفها هم بارها تکرار و منتشر شده است. مردم با چشم خود شکاف عمیق طبقاتی بین بعضی از مسئولان با جامعه را می بینند و افسوس می خورند و بی اعتماد میشوند. یک نهاد امنیتی یا قضایی یا بازرسی پیدا نمیشود که اینطور گزارشها را پیگیری نموده و به افکار عمومی پاسخگو باشد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کور و بینا

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ آبان ۱۴۰۴، ۰۶:۴۶ ق.ظ

کاریکاتور/ محسن هاشمی: نتوانستیم چون سنگ‌اندازی کردند!

 

دیشب دوستی آمد دم در و گفت علیزاده و یوسفی و چند طلبه و بسیجی دیگر در قم و تهران بابت تجمعی که دو سال پیش در اعتراض به ترک فعل مسئولان نسبت به کنترل وضعیت بی حجابی داشتند روانه دادگاه و زندان شده اند.

جالب است قانون شکنها آزادند اما کسانی که به قانون شکنی اعتراض میکنند در بند میشوند. جالب تر آنکه رییس دستگاه قضا می گوید با ترک فعل ها برخورد خواهیم کرد! خب خودتان مصداق ترک فعل هستید.

یادم نمیرود چند سال پیش بچه هایی در شمال و بعد مستندی در آمد درباره بچه هایی در جنوب که صرفا به ظن همکاری با کانال مجازی منتقد مسئولین محلی چطور مورد بازخواست قرار گرفتند. حریم خصوصی شان خدشه دار شد. خانه هایشان را زیر و رو کردند. لوازم ارتباطی خود و نوامیسشان را بردند برای آنکه بررسی کنند بلکه مچشان گرفته شود. خودم درباره این بچه ها به مسئولی اعتراض کردم توجیه آورد که برای پیشگیری از جرم هم میتوان چنین برخوردی داشت.

حالا هر روز سندی افشا میشود درباره رانتها و وام ها و ارزهای میلیارد دلاری که توسط باندها و مافیای نورچشمی ها برده شد و بازنگشت و نهادهای نظارتی که مدعی بودند مو را از ماست می کشند خود را به خواب زدند که البته احتمال می دهم دستی بر آتش داشته اند.

بیشتر توضیح بدهم سر صبحی حال همه گرفته میشود ولی خدایی اش این جماعت چقدر نامردند. از امکانات و اعتباری که در سایه ایثار و ایستادگی حزب الله به دست آوردند برای زدن تفکر حزب الله بهره گرفتند و در ظاهری پوشالی و موجّه، سرمایه های مردم را بالا کشیدند تا از این طریق هم ضربه ای به پایه های اندیشه اسلام و حاکمیت دین زده باشند.

دست نمایندگانی که از زد و بندها حرف زده و خیانتها را افشا می کنند درد نکند. بلکه نهادهای نظارتی تکانی خورده و نسبت به وظایف اصلی خود کمی حساسیت نشان بدهند. هر چند احتمال میدهم این نمایندگان در دور بعد رد صلاحیت شوند اما حرکت شیرین انقلابی شان در خاطره ها ماندگار خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شیر پاکتی!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ آبان ۱۴۰۴، ۰۳:۴۵ ب.ظ

خرید و قیمت سازه مینیاتوری شیر پاکتی پاستوریزه بشیر سایز از غرفه صنایع هنری  کار به کام(پس کرایه)

 

عده ای در طول هشت سال دفاع مقدس به جبهه نرفتند. قطعنامه تمام شد، مرصاد هم تمام شد دیدند اوضاع آرام است اعزام شدند برای نگهداری خطوط. ولی خب همین را سابقه جبهه می شمارند.

عده ای بعد از آزادسازی سوریه برای نگهداری پادگانها و محافظت از اماکن نظامی به این کشور اعزام شدند. می نشینند این طرف آن طرف، خودشان را مدافع حرم نامیده و وانمود می کنند که از سر تواضع قصد بیان خاطراتشان را ندارند!

شده است حکایت بعضی صاحبان تربیون منتسب به مذهب و انقلاب که در تمام این سالها ساکت بودند اما حالا که عمر برجام تمام شد علیه آن موضع گرفته و خواهان برخورد با مسببانش هستند. الان که بانک آینده بسته شد بر ضد پولشویی و تورم زایی این بانک موضع گرفته و جالب آنکه از نهادهای نظارتی می خواهند که عبرت بگیرند و بیشتر دقت کنند!

البته نهادهای نظارتی باید درست و به موقع وظایفشان را انجام دهند که گاهی چنین می کنند اما خود این صاحبان تریبون رفیق قافله باید عبرت بگیرند که انقلابی گری شان خوب است پیش دستانه و راهبردی باشد. نه اینکه وقتی مطمئن شدند آبها از آسیاب افتاده و دیگر خطری متوجه شان نیست و هزینه ای روی دوششان نخواهد بود قامت راست نموده و ژست عدالت خواهی و مطالبه گری بگیرند. این همه بچه های مخلص و صادق انقلاب این سالها فریاد حق طلبی سر دادند حمایتی از سوی این خطیب و آن رییس و فلان چهره ندیدند که هیچ بعضا به اتهام وحدت شکنی و دو قطبی سازی و... به حاشیه رانده شدند.

الان هم دیر نشده. آقایان صاحب تریبونهای مذهبی و انقلابی اگر شهامت دارند اسنادی که در مجلس و بعضی رسانه ها مثل کیهان و ... منتشر شده و حکایت از عدم بازگشت میلیاردها دلار ارز تخصیصی دولت به نورچشمی ها دارد که بار سنگین گرانی و تورم را به ملت مظلوم ما تحمیل نموده، سر دست گرفته و فریاد عدالت سر بدهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ثابتی، دیالمه

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۴، ۰۵:۳۴ ب.ظ

آرزوی امیرحسین ثابتی 11 سال پیش: می‌گفتم احتمالا یک روزی لاریجانی در وضعیت  سیاسی افول می‌کند

 

نطق امروز ثابتی و خضریان و چند نماینده دیگر از جمله قالیباف در نقد و توبیخ روحانی و ظریف و چند تن از وزرا و مجمع تشخیص و مفسدان اقتصادی، تاریخی بود و در حافظه این ملت باقی خواهد ماند. افشای فیلم اشرافی گری شمخانی و انتشار خبر بازداشت پژمان جمشیدی نتوانست فضای کشور را از نقد عملکرد جماعت غربزده و طرفدار وابستگی و مطیع آمریکا غافل و دور سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خیلی خوب نوشت قنبریان

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۴، ۰۹:۴۰ ق.ظ

از دین‌سالاری مردمی تا مردم‌سالاری دینی/گلایه‌های محسن قنبریان از تضعیف  جمهوریت نظام به نام رهبری - تسنیم

 

⁉️ کدام "من زنده ام"؟!

سردار شمخانی در مصاحبه با آقای موگویی درباره نقشه ترورش توسط اسرائیل به دیالوگ فیلم پاپیون استناد کرد و گفت: حروم زاده ها من هنوز زنده ام!
در پاسخ به حواشی انتشار غیر اخلاقی فیلم عروسی دخترش در هتل لوکس اسپیناس هم همان دیالوگ را تکرار کرد: حروم زاده ها...!

من فیلم پاپیون را تا امروز ندیده بودم؛ اما این جمله (البته بدون: آهای حروم زاده ها) برایم از کسی دیگر معروف و مشهور بود.
 هردو گفتند: "من زنده ام" ؛ اما این کجا و آن کجا؟!

پاپیون تجسم فرهنگ استعماری غرب است. گاوصندوقْ زنی که به کارفرمای خود نارو می زند! مقداری از جواهرات را برای خود برمی دارد! برایش پاپوش ساخته می شود و به جرم قتل، در مستعمره گویان زندانی می شود...
بقیه فیلم تلاش چند باره برای فرار است. زنده ماندن دزدی مقابل حروم زاده بازی استعمارگرانِ گویان.
قاتل نبود؛ اما مجرم چرا!
البته تسلیم هم نمی شود و به تعبیر فیلم نمی شکند!
او هم خاطرات زندان و فرارش را منتشر می کند و کتاب پر فروش فرانسه میشود.

"من زنده امِ" دوم ، انسان انقلاب اسلامی و فرزند خمینی است.
 دختری اسیر حزب بعث در دفاع مقدس که او هم خاطرات خود را به نام من زنده_ام کتاب کرد.

شهید سلیمانی شیفته کتاب او شد و دو تقریظ برآن نوشت. اولی را در بغداد:

«خواهرم، مثل همان برادرهای اسیرت همه جا با تعصب مراقبت می کردم کسی عکس روی جلد کتابت را نبیند. و در تمام کتاب با ناراحتی و استرس بدنبال این بودم که آیا کسی به شما جسارت کرد؟
آخر مجبور شدم روی عکست را با کاغذ بچسبانم تا نامحرمی او را نبیند.
برادرت سلیمانی.»

اگر به آن خواهر گرامی جسارتی هم می شد او گناهی نداشت؛ لکن هیچ لکه خاکستری ای هم در پرونده او نبود؛ حتی ناخواسته!
 این از نامه دوم سردار دلها معلوم است:

«خواهر خوبم. در آن اسارت، اسارت را به اسارت گرفتی!
سعی کن در این آزادی اسیر نشوی
انشالله کتابت را به همه زبان ها ترجمه می کنم تا همه بدانند زینب بنت رسول الله چگونه بوده است وقتی کنیز او معصومه [ی آباد] اینگونه #معصوم بوده است.
به تو بعنوان خواهرم، بعنوان معرف دختر مسلمان شیعه، معرف ایران اسلامی، معرف تربیت خمینی افتخار می کنیم.
حقیقتا شگفت زده شدم و هزاران بار به تو و دوستانت مرحبا گفتم».


این فرق انسان انقلاب اسلامی و مولود غربی است.
نمیدانم چرا دلم می خواست رزمنده و فرمانده دفاع مقدسِ اول و مجروح دفاع مقدسِ ۱۲ روزه، "من زنده امِ" دوم را از خود و زندگی اش نشان می داد نه دیالوگ "آهای حروم زاده ها من هنوز زنده امِ" یک متقلبِ مظلوم!
 سزاوارتر بود شمخانی معرف تربیت خمینی باشد؛ نه پاپیونِ غرب وحشی!

در تقابل با دشمن، مثل معصومه آباد ماندن یا خدای نکرده مثل پاپیون شدن، دو اثر متفاوت بر مردم و جامعه دارد:
اولی فقط کتابش را نمی خوانند، پای آن راه و مسلک همراهی و مقاومت هم می کنند!
پاپیون را ولی همان فرانسوی ها هم فقط کتابش را می خوانند و فیلمش را می بینند؛ اما راه و رسمش، مکتبی نمی شود و مقاومتی را تقویت نمی کند!
انقلاب اسلامی، آدمش اولی است نه دومی!

✍🏻 محسن قنبریان ۱۴۰۴/۷/۲۹
☑️ @m_ghanbarian

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هنر مردان خدا

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳ آبان ۱۴۰۴، ۰۱:۳۰ ب.ظ

زندگی نامه ووصیت نامه شهید اهل قلم محمدعلی معصومیان

 

هنرمند بود؛ اهل نقاشی، اهل شعر، اهل تئاتر. گروه های هنری داشت و در سطح شهرستان مطرح بود. صدها صفحه یادداشت و خاطره و نکته و اندرز به یادگار کجاست؛ اما هنر فقط در چارچوب دفتر و قلم و زبان و رنگ و بوم و ظاهر و فیزیک نیست.

اهل معنویت بود. نماز اول وقت، تعقیبات نماز، روزه مستحبی، ترک گناه، نماز شب، ادب و اخلاق و احترام. اما معنویت فقط به جنبه فردی و باور درونی و رفتار شخصی نیست.

هنر معنوی محمدعلی معصومیان این بود که می دید پیرمردی تنها در گوشه روستا زندگی می کند. کس و کاری ندارد. از عهده کارهای شخصی اش بر نمی آید. نان می خرید برایش می برد. پیشش می نشست و کار بر زمین مانده ای داشت برایش انجام می داد. صبح تا شب مشغول فعالیت و آموزش بود، نیمه های شب، خسته و کوفته می رفت می نشست کنار رزمنده بی سوادی که نوبت نگهبانی اش بود، دور از چشم دیگران، برای آنکه خجالت نکشد، به او خواندن و نوشتن یاد می داد. در محل که بود، کتابخانه تأسیس کرد. کودک و نوجوان را جمع می کرد برایشان انواع آموزشهای هنری و عقیدتی و رزمی را برگزار می کرد. یکی مشکلی داشت پیگیر بود برایش حل کند. حالا خودش کسی بود که با فقر بزرگ شد، طعم گرسنگی را چشیده بود. به جای آنکه برایش عقده شود، بخواهد در جوانی جبران کند، حتی غذای خوبی که سر سفره بود را با اجازه پدر و مادر، میهمانی عبوری از سر کوچه را دعوت می کرد با او هم کاسه شود.

جایی لازم بود از حق دفاع کند، حق خدا یا بنده خدا، حرفش را می زد. اغلب مواقع روح کلامش اثر گذار بود. ولی یک وقتهایی هم آن طرف گوش شنوایی نداشت. می ریختند سرش. کتکش را می خورد، قربة الی الله! از راهش دست بر نمی داشت و خسته نمی شد.

سرمای استخوان سوز و برفی کردستان، بالای قله، هر روز داوطلب می شد می آمد پایین دبه های سنگین آب را تا بالا می برد بچه ها آب تمیز و سالم داشته باشند. قبل از نماز شب، دستشویی ها را می شست. آر پی چی زن بود، غواص بود، مربی غواص ها. سپرده بود هر جا کاری گره خورد روی من حساب کنید. آماده بود اگر راهی بند آمده، پیشواز شهادت شتافته و جسمش را راهگشای میدان قرار دهد. بارها مجروح شد. یکبار ترکش نشست روی ریه اش. درد می کشید، به روی خودش نمی آورد. کار خانه و کمک به پدر و مادر بود یا سخت ترین عرصه نبرد، باز هم پیشتاز بود. کربلای چهار را خودش می دانست آخرین عملیات قبل از شهادت است. گفته بود که دلتنگ دوستان است و به زودی به آنها می پیوندند. خواب دید میان جمعی از دوستانش او و محمد شالیکار به حرم امام حسین راه یافته اند. محمدعلی وارد ضریح شد، محمد شالیکار پشت در ضریح ماند. کربلای چهار را همه با ام الرصاص می شناسند. اما محمدعلی پیشتاز بود، خودش را به ام البابی رساند. می خواست مأموریتش را کامل کند. محاصره شد و یازده سال همانجا ماند تا استخوانهایش سند وفاداری او به طریقت حسین علیه السلام باشد. محمد شالیکار چند بار مجروح شد، حتی یکبار روحش از بدنش رفت و دوباره بازگشت. پشت در ضریح حسین علیه السلام ماند تا در کربلای سوریه، سالها بعد امتداد خط عاشورا را از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تا جبهه های جهانی مکتب حق و عدالت با خون سرخ خویش ترسیم نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باز هم کالا برگ پرید

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳ آبان ۱۴۰۴، ۰۷:۰۹ ق.ظ

معرفی فیلم وسترن جدید و قدیمی؛ بهترین‌ های ژانر فیلم کابویی

 

موضوع فقط کالا برگ نیست. این چندمین بار است که دولت از جیب مردم چاله چوله هایش را پر میکند حاضر نیست از حقوقهای نجومی و سفرهای غیرضروری و مأموریتهای دلاری نورچشمی ها بزند. کالا برگ مهرماه پرداخت نشد. چند بار دیگر هم دولت از این کارها کرده بود. نکته این جاست چرا صدایی از نمایندگان مجلس شنیده نمی شود؟ چرا رسانه ها ساکتند و از حقوق مردم دفاع نمیکنند؟ دولت رییسی یا احمدی نژاد یک روز پرداخت یارانه دیر می شد چه الم شنگه ای راه می افتاد؟ چرا مردم باید بازنده وفاق و تقسیم غنائم صاحبان قدرت باشند؟ موضوع فقط کالا برگ نیست. توزیع کالا برگ یک مصوبه قانونی است. دولت نه در بحث حجاب و عفاف نه در بحث استعلام از نهادهای امنیتی برای انتصاب مسئولان نه در به کارگیری مدیران دو تابعیتی در مشاغل حساس نه در موضوع ساخت مسکن و اجرای برنامه هفتم و... تابع قانون نیست. چطور انتظار دارید وقتی مسئولان ما قانون شکن هستند مردم تابع و ملتزم به قانون باشند؟ این کجراهه عاقبتی جز بلبشوی جامعه و اوضاعی بدتر از همگسیختگی اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی خواهد داشت که امروز نمونه هایی از آن را در رها شدگی بازار و گرانی روزانه اجناس و افزایش بی بند و باری های اخلاقی مشاهده می کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما، بنی امیه و اسلام آمریکایی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۴، ۰۹:۵۳ ق.ظ

سازمان حج «عمره تفریحی» راه انداخت

 

خیلی عادی و رسمی و با اعتماد به نفس اعلام کردند از این پس نوع جدیدی از عمره به نام عمره تفریحی توسط سازمان حج و زیارت برگزار می شود.

قرار بود ما انقلابمان را به منطقه صادر کنیم الان منطقه دارد انقلابش را به ما صادر می کند. حالا فهمیدید چرا در مقابل انتقاد قاسمیان از رویکرد تجاری و مبتذل آل سعود هیچ حمایتی از سوی دستگاه دیپلماسی و مسئولین حج صورت نگرفت که هیچ بلکه پشتش را هم خالی کرده و علیهش تند و تند موضع گرفتند؟ بهتر است به این سوال جواب بدهیم اساسا چرا مثل سفر عتبات، مردم مجاز نیستند با اختیار خودشان سفر عمره را به صورت فردی یا کاروانی انجام بدهند؟ چه سهمی گیر آقایان می آید که همه باید از کانال آنها به حج بروند؟ بعضی مومنان البته توانسته اند با پاسپورت کشورهای دیگر به طور مستقل و انفرادی به زیارت خانه خدا مشرف بشوند.

آل سعود میخواهد درآمد بیشتر داشته باشد و توسعه معاویه ای را سرلوحه قرار داده، خب، چرا مسئولان حج و زیارت ما که دانش آموخته مکتب تشیع هستند زود و دستپاچه و منفعلانه با آنها همراستا می شوند؟ فلسفه زیارت خانه خدا، دل کندن از مادیات، اصل برابری، پوشیدن پارچه ای شبیه به کفن... همه اینها قرار است آموزه ای باشد برای توجه به خدا و معنویات؛ حالا با لاکچری بازی بخواهیم کل منطق حج و فلسفه زیارت کعبه را به پول و درآمد بفروشیم!

شما که با آل سعود سر و سرّی دارید و زود همرنگ می شوید لااقل تشویقشان کنید حالا که از حرمت دین گذشتند و برای جذب توریست اجازه دادند زنی بدکاره بر ماکت کعبه برقصد با همین منطق درآمد زایی اجازه بدهند برای ائمه بقیع حرم بسازیم بخدا آنقدر شیعیان آنجا آمده و پول می ریزند که نیازی به چوب حراج زدن به دین و آیین وحی نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همه شرمنده خون شهداییم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۰ مهر ۱۴۰۴، ۰۵:۳۴ ق.ظ

اشتباه کردم این چند روزه هم کتاب بلیت بهشت را خواندم هم هر شب پسران هور را تماشا کردم به خصوص قسمت آخرش را که سه بار دیدم و حسابی به هم ریختم. بدتر اینکه همزمان اخبار سیاسی روز را هم دنبال نمودم و به مرز آشفتگی رسیدم.

ننگ و نفرین شهدا بر مسئولانی که به خاطر دو روز بهره مندی بیشتر از چرب و نرم دنیا چوب حراج بر ارزشها زدند. اشرافی گری، تجمل پرستی، شکاف طبقاتی، تبعیض، فساد اقتصادی و اخلاقی، سبک زندگی غربی و... جفای به آرمانهای شهداست. از حجاب تا معیشت و بانکداری و آموزش و فرهنگ و قضا و... به ریش عدالت خندیدند. برای اهتزاز پرچم اسلام خیلی زحمت کشیده شد اما سیاسیون کثیف چپ و راست همه چیز را بازیچه مطامع خود و خانواده و باندهای فسادشان قرار دادند. همه قوانین و احکام به حال خود رها گردید و نصه و نیمه بعضی ها اجرا شد. دانه درشتهای مفسد آزادند اما ضعفا در بند کشیده می شوند. عدالت اجتماعی به سخره گرفته شد. رانت و حقوقهای نجومی آه از نهاد مردم بلند ساخت. صنعت و اقتصاد و بانک و گمرک در چنبره مافیاست. فرهنگ و ارزشهای غیر دینی و غیر ملی رسما رواج پیدا کرده. به نفع مسئولین است نهج البلاغه نخوانند، به نفع مسئولین است دم از شهدا نزنند. یادگار حسین بن علی است که فرمود لقمه ها و پولهای حرام نمیگذارد حرف حق بر دل اثر کند.

و این جمله آیت الله جوادی چقدر زیباست: ظاهر مردم، باطن مسئولان است

تنها دلخوشی ما به این نظام شبه جمهوری شبه اسلامی همین کل کل با آمریکا و اسرائیل است. البته این یک ویژگی ممتاز را هم خواص چپ و راست تلاش دارند با انزوای مشی رهبری به حاشیه برانند که امیدوارم تا مدتی نتوانند. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کج سلیقگی در جماران

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۴، ۰۵:۴۰ ق.ظ

خانه امام‌ خمینی‌ کجاست | عکس + آدرس و هر آنچه پیش از رفتن باید بدانید

کاخ سعدآباد را چه کسی ساخت؟ بررسی تاریخچه و سازندگان این مجموعه باشکوه -  تریپ تودی

 

اینکه حسینیه جماران و خانه حضرت امام که در جوار آن است حتی ظهر روز جمعه هم برای بازدید کنندگان باز است جای تشکر دارد. تنها خانه متعلق به حاکمان ایران که برای بازدید از آن نیاز به پرداخت وجه نیست همین منزل ساده حضرت امام و حسینیه مقدس جماران است وگرنه از تخت جمشید تا قبر کوروش و ارگ کریمخانی و کاخهای مرمر و گلستان و سعدآباد و نیاوران باید دست به جیب برده و هزینه ای پرداخت کنید.

اما یک کج سلیقگی این وسط هست که نمیدانم مربوط میشود به مدیریت جماران و موسسه تنظیم و نشر آثار امام و یا تصمیمی از سوی نهادهای امنیتی است. منع ورود تلفن همراه و دوربین در حسینیه و بیت امام فرصتی تاریخی برای ثبت خاطره این دیدار و تشویق و تهییج دیگران برای بازدید از این مکان نورانی را از بین میبرد. آدم دلش میخواهد تصاویری که از بازدید کاخهای سعدآباد و گلستان و... ثبت کرده با تصاویری از بیت و حسینیه امام به دیگران نشان داده و شکوه ظاهری و پوشالی شاهان پرادعا و ورشکسته را با ابهت معنوی امام ساده زیستی که تمدنی نوین را در جهان رقم زد قیاس نموده و به رخ همگان بکشاند. مگر چند بار مسیر مسافر شهرستانی به جماران می افتد که فرصت ثبت این خاطره و نگاه سازنده تاریخی به عنوان یادگار و ارمغانی برای نسلهای بعد را از او دریغ می دارید؟ امیدوارم درباره این قانون غیرفرهنگی، تجدیدنظر فوری صورت بگیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به فکر آبروی انقلاب باشید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۰ مهر ۱۴۰۴، ۰۵:۴۰ ق.ظ

شهردار بابل بازداشت شد

 

سایت خبری تحلیلی بولتن نیوز نزدیک به یکی از محافل مهم کشور طی یادداشتی که دیروز منتشر کرد خبر داد مجتبی الله قلیپور (حکیم) شهردار اسبق بابل که به دلیل پاره ای از اتهامات مالی و اداری مدتی را در بازداشت به سر برده و مجبور به استعفا شد با اعمال نفوذ کانونهای قدرت قرار است به عنوان عضو هیأت نظارت بر انتخابات شورای شهر معرفی شود!

شما را به خدا ببینید کار مملکت به کجا رسیده که باید شاهد باشیم متهمان دانه درشت پرونده های مالی، ناظر سلامت نامزدهای شورا باشند! واقعا کسانی که پشت پرده این ماجرا هستند قصد خدمت به اسلام و انقلاب را دارند یا میخواهند سوژه ای برای اعتراض اجتماعی درست کنند؟ آدم عادی یک دهم این پرونده را داشته باشد آبدارچی اداره هم نمیتواند بشود.

این بابا داماد امام جمعه بابل است و شخص امام جمعه حتی اگر در این انتصاب نقش نداشته باشد از نظر افکار عمومی در مظانّ اتهام قرار گرفته و این اتفاق نتیجه ای جز بدنامی جریان انقلاب و تمسخر و بی اعتمادی نسبت به سلامت نظام نخواهد داشت. شما را به خدا دلتان برای این نظام و انقلاب مظلوم بسوزد.

متن خبر بولتن نیوز را در لینک زیر مشاهده کنید:

https://www.bultannews.com/003fe8

 

تکمیلی:

 

فتنه فاطمی

فاطمی نماینده اصلاح طلب شهرستان بابل که تلاش داشت با اجرای کنسرت موسیقی برای خود دستاوردسازی کند بعد از لغو آن که با اعتراض نیروهای ارزشی صورت گرفت تصمیم زیرکانه ای را اتخاذ کرد.
وی با استفاده از سهمیه خود مجتبی حکیم شهردار اسبق و بازداشتی بابل را که داماد امام جمعه است به عضویت شورای نظارت بر انتخابات شورای شهر در آورد.
اگر کسی به این موضوع اعتراض نکند او به زعم خود برای تایید صلاحیت خویش در دور بعدی انتخابات مجلس، سرمایه گذاری کرده است.
اما اگر مردم به این موضوع اعتراض کنند طبعا یکبار دیگر حواشی مربوط به دستگیری داماد امام جمعه بر سر زبانها افتاده و از این طریق انتقام تعطیلی کنسرت که تنها دستمایه و پوشش کارنامه خالی اوست را گرفته است.

 

تکمیلی تر: با فشار افکار عمومی، اسم نامبرده از عضویت در اعضای هیات نظارت بر انتخابات شورا حذف گردید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

توجیه المسائل

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ۱۰:۳۸ ق.ظ

از امام جمعه فریدونکنار نقل شده که گفته چون فضایی برای دوچرخه سواری بانوان تدارک دیده نشده پس حق نداریم به دوچرخه سواری آنها در ملأعام اعتراض کنیم. (نقل به مضمون)

بعضی دوستان انقلابی این شهر شهید پرور و خوشنام -که گویا برخی مسئولانش خیلی در تراز شهری با این سبقه و صبغه نیستند- ناراحت شده اند که چرا جناب خطیب محترم جمعه دارد ژست شبه روشنفکری به خود میگیرد!

به نظر من این عبارت ایشان بیش از آنکه سیاق روشنفکری داشته باشد خاستگاه توجیهی دارد.

امام جمعه که امام جمعه است و قطعاً از فتاوای مراجع در خصوص دوچرخه سواری علنی بانوان اطلاع دارد. خودش رییس شورای فرهنگ عمومی شهر است و میتواند پیگیر مایحتاج و لوازم فرهنگی شهر از جمله پارک مخصوص بانوان باشد.

اما

نکته اینجاست به نظر، ایشان خوب می داند که حتی اگر محیطی برای دوچرخه سواری بانوان اختصاص یابد هم باز عده ای پیدا می شوند که در ملاءعام دوچرخه سواری کنند. خب آن وقت چه کسی باید به آنها اعتراض کند؟ همین عزیزانی که در حال حاضر وظیفه دارند بر اساس قانون جلوی کشف حجاب را بگیرند اما به روی مبارک خود نمی آورند. در تابستان اخیر با جمعی از دوستان به دریای فریدونکنار رفتم. حتی در قسمتی که طرح سالم سازی ویژه آقایان بود هم عده ای از خانمهای کشف حجاب کرده وارد آب شده و به شنا پرداختند. در حالی که مسافتی اندک آنطرف تر، فضای اختصاصی بانوان برای شنا فراهم بود. کسی آمد و مانعشان شد؟ اصلا و ابدا.

به حرف زدن باشد که از دست همه بر می آید، آقایانی که مسئولند و دستی بر آتش دارند چرا فقط به سخنوری اکتفا نموده اند؟ اگر انگیزه مقابله با منکر را ندارید مواظب باشید جاده صاف کن اشاعه آن نباشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

افشاگری

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۴ مهر ۱۴۰۴، ۰۵:۲۲ ب.ظ

چطور افشاگری انقلابی کنیم؟

 

افشاگری ها باعث بدبینی مردم نسبت به مسئولان شده است. با این حرف موافقم اما با ذکر یک توضیح.

افشاگری بر ضد مسئولان در خیلی از نقاط جهان مرسوم است. اخیرا وزیر کشاورزی چین بخاطر دریافت رشوه به مجازاتی سنگین محکوم شد. در کشورهای غربی نیز گاه اخباری از برخورد با مسئولان رده بالا به اتهام فساد مالی منتشر میشود. تشویق به سوت زنی در بسیاری از کشورها از جمله ایران، به صورت قانون درآمده است.

 اصل هشتم قانون اساسی، امر به معروف و نهی از منکر متقابل بین مردم و مسئولان را لازم شمرده است. این موضوع نشأت گرفته از آموزه های دینی است که نشان میدهد اسلام از دیرباز مدافع آزادی بیان و پیگیر سلامت مسئولان بوده است.

در فقه شیعه، بحثی داریم پیرامون نهی از منکر علنی. این مساله مربوط می شود به زمانی که برای اصلاح فرد خاطی و یا جلوگیری از استمرار جرائم او چاره ای جز بیان تخلفش در فضای عمومی نباشد.

تا اینجای کار، افشاگری، امری درست و در مواردی ضروری است؛ اما دو نکته دیگر هم باید مدّنظر قرار بگیرد.

یک- آمر به معروف یا ناهی از منکر باید علم و اشراف کامل را نسبت به وقوع تخلف داشته باشد و به صرف شنیده ها و حدس و گمان با آبروی کسی بازی نکند.

دو- نهادهای نظارتی و قضایی پیگیر افشاگری ها باشند و از کنار آن به سادگی عبور نکنند. باید بررسی شود موضوع افشا شده اگر حقیقت دارد با متخلفین برخورد شود و اگر صحیح نیست فردی که تهمت زد مورد پیگرد قرار بگیرد. تبیین حقیقت و ارائه گزارش به مردم و پاسخگویی به افکار عمومی باعث تقویت اعتماد جامعه نسبت به مسئولان خواهد شد؛ اما

اگر فساد یا تخلفی افشا شود و کسی به آن رسیدگی نکرده و نسبت به صحت و سقمش پاسخگو نباشد به یقین منجر به افزایش بی اعتمادی جامعه نسبت به حاکمیت خواهد شد.

نمونه: درباره تخلف احداث پتروشیمی میانکاله از سوی دلسوزان و مطلعان افشاگری صورت گرفت؛ بعضی از مسئولان واقعا مقاومت کردند تا این تخلف نادیده گرفته شود. با پافشاری مطالبه گران دلسوز در نهایت آیت الله شهید رئیسی دستور توقف اجرای این پروژه را صادر کرد. بعد از شهادت وی دوباره مسئولانی دست به کار شدند. این بار نیز افکار عمومی به وسط آمد و در نهایت با دستور دکتر پزشکیان شاهد توقف این پروژه بودیم.

پرونده اکبر طبری نمونه دیگری از افشاگری رسانه ای و ورود قانون بود که منجر به تشکیل یکی از بزرگترین پرونده های قضایی کشور با موضوع فساد مسئولان گردید. چنین ماجراهایی باعث تقویت اعتماد مردمی به نظام اسلامی می گردد.

اما مسائل دیگری نیز در سطح رسانه های عمومی افشا شد که با گذشت چند سال هنوز شاهد اعلام موضع نهادهای قانونی و تعیین وضعیت پرونده های مطروحه نبوده ایم. یک جستجوی ساده در فضای مجازی انجام دهید. درباره بانک آینده چقدر افشاگری شد؟ درباره بدهکاران بانک دی، پرونده قطور کرسنت، فولاد مبارکه، پسر شمخانی و... چنین مواقعی سکوت و قصور متولیان قانون در روشنگری و پاسخگویی به افکار عمومی که از مطالبات صریح رهبری است نتیجه تلخی به نام بی اعتمادی به مسئولان را در پی خواهد داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خشت اول و دیوار کج

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ مهر ۱۴۰۴، ۰۳:۳۱ ب.ظ

مسئول استانی رفت به عیادت حاج آقا. برای رضای خدا؟ برای عرض ادب و انجام وظیفه؟ برای انسانیت و شادی دل مومن و تکریم علما؟

پیرمرد روی تخت بیمارستان از او تشکر کرد اما وظیفه عالم را مولا علی علیه السلام مشخص نموده، باید تذکر بدهد و حق را به خصوص از حاکمان طلب نماید. عالم راستین با آن دو سه طلبه سلبریتی اداری فاکتور به دست مرکز استان که کارشان مجیزگویی اصحاب قدرت است فرق دارد. تذکر داد درباره فقرا و رعایت حال مردم، مقابله با مفاسد اقتصادی و اجتماعی و ...

به مذاق آقایان خوش نیامد. دستور دادند خبرنگاران همراه، همه این حرفها را سانسور کنند. چند روز بعد کلیپی آماده کردند که طرف از راهروهای بیمارستان می آید به عیادت حاج آقا و حاج آقا لبخندی به لب دارد. زیرش هم از طرف عالم شهر نوشتند: این مسئول چقدر به به و چه چه است! فقط همین بابا برازنده مردم این استان بود که خدا را شکر نصیب ما شد!

دروغ تا کی؟ دغل بازی تا کجا؟ دقیقا در چه زمینه ای قابل اعتماد هستید؟ اگرصداقت و جرأت داشتید فیلم کامل را به همراه صدا منتشر می کردید. او سابقه محکومیت تعزیراتی دارد. کسی که مال حرام خورد از دروغ و نفی احکام و حدود الهی ابایی ندارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آقای دادگاه ویژه! بی خیال!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، ۰۵:۵۳ ق.ظ

در شرایطی که مملکت از بحث حجاب و پارتی های مختلط خیابانی و تولید آثار هنری ضد فرهنگی گرفته تا برخورد با گرانی و دانه درشتهای مفاسد اقتصادی و روی کار آمدن عناصر فتنه و نفاق و خطوط قرمز هسته ای و ... عقب نشینی عجیب و غریبی داشته و انعطاف حیرت آوری نشان داده اما دادگاه ویژه روحانیت همچنان اصرار دارد در برخورد با طلاب انقلابی که میز مسئولان را به خطر انداخته اند محکم و استوار بایستد. پیام اعتراضی دکتر منان رئیسی نماینده مردم قم در مجلس را که در روزهای اخیر خوانده اید هم به جایی نرسیده است. در تازه ترین اقدام دادگاه ویژه روحانیت شاهد احضار و تهدید به بازداشت یکی از طلاب بسیجی هستیم بخاطر آن که دو سال پیش در اعتراض به وضعیت حجاب در مقابل قوه قضاییه یا مجلس حضور پیدا کرده بود!

یک کلیپ را دیده اید طرف کشف حجاب کرده بعد آمر به معروف را تهدید میکند که زنگ میزنم 110 بیایند جمعت کنند؟ شاید خنده تان گرفته باشد ولی الان رسما دارد همین اتفاق رخ میدهد. مقابل قبر کوروش و فردوسی و حافظ میشود تجمع گذاشت و بر ضد دین و انقلاب شعار داد اما تجمع در اعتراض به بی حجابی، عواقب سختی به دنبال دارد. همین الان عده ای راه افتاده اند پیاده بروند سر قبر کوروش ادای راهپیمایی اربعین را دربیاورند بعد با حمایت رسانه های بیگانه این حرکت را فراگیر نموده و دعوای ملیّت و مذهب راه بیندازند کسی کار به کارشان ندارد؛ اما امان از مطالبه گری برای حجاب و عفاف که حسّ بصیرت و قانون مداری مسئولان را بدجور تحریک میکند!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آبی تر از آسمان

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۹ شهریور ۱۴۰۴، ۰۹:۲۵ ق.ظ

باید مقابل حاج‎ حسن حسین‎زاده و امثال او شرمنده باشیم - ایسنا

 

چند روز پیش داشتم پیاده می آمدم به سمت خانه که چشمم افتاد به جوانی شبیه مازیار بیژنی. شبیه که نه خودش بود. با تعجب صدایش زدم و او هم از دیدن من غافلگیر شد. نزدیک به یک ساعت ایستادیم به خوش و بش و از هر دری سخنی گفتن. این از هر دری سخن گفتن، بحث را کشاند به برادرش شهریار که الان استاد دانشگاه است و دانشمندی نخبه، بعد در ادامه اش رفت سمت ابوترابی خدا رحمتی و کاروان پیاده مشهد و خسروی و خاطره ای از یک فرد عصایی و همینطوری بحث رفت طرف حاج حسن حسین زاده که تازه از آقا مازیار شنیدم به رحمت خدا رفته است. چند دقیقه ای در وصف حالات معنوی او گفتگویی کردیم.

یکی دو روز بعد لا به لای کتابهای پستی نمایشگاهی نخوانده ام کتاب کوچکی را کشیدم بیرون برای خواندن به نام "آبی تر از آسمان" که دیدم از قضا پیرامون شخصیت همین حاج حسن آقای حسین زاده است؛ رحمت الله علیه. ده سال پیش به برکت مرارتهای جانبازی اش به شهادت رسید.

حاج حسن نه سال در زمان شاه زندانی بود. نزدیک به پنج سال هم بعد از انقلاب در غل و زنجیر حزب بعث اسیر بود آن هم با پیکری زخمی و نزدیک به فلج. همه مبارزان قدیمی از مقام معظم رهبری تا مهندس بازرگان او را می شناختند. هیچ سهمی از سفره انقلاب بر نداشت. در خانه پدری نشست و تا آخر عمر خودش را بدهکار نظام و شهدا می دانست.

دائم الصوم و دائم الذکر و دائم الوضو بود. به قول دوستانش ولع عبادت داشت. سیر نمی شد این بشر از یاد خدا و عبادت در خلوت شام و سحر. من سالهای سال است در حوزه و دیگر محیطهای معنوی حضور داشته ام. این ولع عبادت را در وجود هر کس حتی بعضی علما هم نمی توان پیدا کرد. کتاب آبی تر از آسمان خیلی کوتاه و اشاره وار به زندگی حاج حسن پرداخت. نمیدانم آیا کسی دیگر قدمی بزرگتر برای معرفی او برخواهد داشت یا نه؟ دوست دارم تاریخ بداند در دل این انقلاب و جنگ، در میدان مبارزه و سلاح و جهاد و شهادت، انسانهایی درخشیدند که جان مایه معنوی درونشان در وجود عرفا و سلکای منزوی و تارک دنیا نیز یافت نمی شد. ره صدساله ای را در پرتو عمل خالصانه به آموزه های مکتب وحی، یک شبه طی نمودند که از عهده هیچ صوفی و درویش و زاهد گوشه نشینی بر نمی آمد. حاج حسن با آن تن نحیفش به اردوهای راهیان نور می رفت، به جمع های دانشگاهی و خوابگاهها می رفت، هر جا مشکلی بود چه فکری و اعتقادی و فرهنگی و چه معیشتی و اداری خودش را می رساند و در حد توان قدم بر می داشت و گره از کار می گشود. نورانیت و صفای باطنش در دلها اثر می کرد و عطش معنویت و خلوت با معبود را در جانها می افروخت. افتخارم این است در مسیر پیاده روی عرفه چند قدمی را هم دوشادوش این مرد خدا برداشتم. دلخوشم شاید به لطف و عنایت شهدا آن دنیا نیز چند صباحی توفیق همراهی با اولیای گمنام الهی نصیبم گردد، ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ظلم و فریاد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۴، ۰۷:۳۰ ق.ظ

استثمار چیست؟ کار و تلاش از من، راحت و خواب از تو - کارخانه

 

جرج ارول در مزرعه حیوانات لزوما تلاش ندارد که حاکمیت کمونیسم و استحاله عملی شعارهای عدالتخواهانه را زیر سوال ببرد. او هر نوع انقلابی گری را زیر سوال برده و بر حفظ وضع موجود اصرار دارد. با جهان آخرت و معنویت بیگانه است و خورد و خوراک و رفاه را بالاترین آرمان بشر می شمارد. توطئه، نفوذ و خیانت را موهوم می داند. او با هر نوع انقلابی گری مخالف است تا خواب خوش کانونهای قدرت برآشفته نگردد. می گویند پوپر این رسالت را در عرصه فلسفه سیاسی برعهده داشت؛ تئوریزه نمودن رخوت و سکوت! ضرورت و فایده هر نوع اعتراض و انقلابی گری را زیرسوال برده و اندیشه جامعه را به سمت سازش با اصحاب قدرت و ثروت سوق دهد. ترویج سکس و فحشا و مشروب و مخدر و ... از سوی صاحبان قدرت نیز در همین راستا یعنی خنیاگری و شل و ول سازی جوامع به منظور پرهیز از طغیانگری و اعتراض تحلیل می گردد.

عده ای شاید به گمان اینکه تبلیغ مزرعه حیوانات دلشان را بر ضد این انقلاب خنک می سازد به معرفی و تشویق دیگران به خواندنش مبادرت می ورزند اما حقیقت آن است که نتیجه انس با این اثر، ضدیت با انقلاب اسلامی نیست، ضدیت با هر نوع انقلابی است و طبعا شامل اعتراض به این انقلاب و نظام هم می گردد. یعنی کسی که مخالف انقلاب اسلامی است هم بنا بر محتوای اثر کار بی فایده ای می کند اگر به نهضت و حرکت جدیدی بیاندیشد.

حرف جرج ارول اما از منظری درست است. نمی توان کتمان کرد بسیاری از افراد مدعی در هر نظام سیاسی یا دینی وقتی به قدرت یا وجاهتی دست می یابند شناگر ماهری شده و بر خلاف داعیه نخستین به سمت فساد و زیاده خواهی پیش می روند. کمونیسم یک مصداق از دروغ در حکمرانی عدالت خواهانه و برابری طبقاتی بود. شکاف طبقاتی که اساس مخالفت این تفکر با نظام سرمایه داری بود دوباره ذیل حاکمیت شرقی و کارگری سر برآورد و در نهایت به سقوط آن انجامید. اما این ویژگی منحصر به کمونیسم نیست. مگر هیچ حکومتی در دنیا هست که داعیه گسترش عدالت و خدمت را نداشته باشد؟ بعد دقیق که شوید می بینید رانت و دروغ و ناراستی و توحش و سانسور و ... بخشی تفکیک ناشدنی از آن به شمار می رود.

خود خواهی و منفعت طلبی و غفلت از فرهنگ ایثار و دیگر خواهی، دستاورد فرهنگ سرمایه داری است که به خودی خود با داعیه عدل و آزادی و انسانیت معارض بوده و تقویت آن منافی با شعار انسان گرایی و حقوق بشر است. مگر میشود برده داری و استثمار را دید و سکوت کرد به این بهانه که اگر با این فساد مقابله کنیم ممکن است بعدها خودمان دچار همین فساد یا ظلم دیگری شویم؟

با حاکمیت ها چه باید کرد؟ از طرفی لزوم تشکیل حکومت یک امر عقلی و فطری است. همه جوامع دنیا می دانند که برای برقراری نظم و حفظ یکپارچگی نیاز به حکومت دارند. جامعه بی حکومت نداریم. از طرفی هر حکومتی درهر نقطه ای که روی کار آمد به دلیل فساد و زیاده خواهی و ظلم بالادستی ها و یا مدیران میانی، منفور و به مرور منسوخ گردید.

اصل وجود حاکمیت قابل انکار نیست. اصل تلازم فساد با قدرت هم لااقل ذاتی نباشد از باب تجربه عملی قابل کتمان نیست. اسلام دو اصل تقوا (نظارت از درون) و امر به معروف و نهی از منکر (نظارت همگانی) را چاره حفظ سلامت حکومت یا لااقل راه تلاش برای حفظ بخشی از سلامت حاکمیت معرفی می نماید.

عده ای در قالب دین، عده ای در قالب بی دینی و روشنفکری همواره تلاش دارند بر جوامع سوار بوده و منافع خویش را از راه اغفال مردم به چنگ آورده و فسادشان را توجیه نمایند. رسالت تبیین و آموزش به همراه جهاد با ظلم از وظایف خدشه ناپذیر انسانهای آزاده و آگاه است. شاید حکومت صد در صد سالم و طاهر لااقل تا زمان ظهور حضرت حجت به وجود نیاید؛ اما می توان تلاش کرد حاکمیت اجتناب ناپذیر انسانهای ممکن الخطا را با تذکر و آگاهی بخشی به سمت صلاح و سلامت سوق داد. انقلابی گری و اصلاح طلبی هیچگاه تعطیل نخواهد شد. انسان، حیوان نیست و نمیتواند در ازای آنچه پیرامونش می گذرد بی تفاوت باشد. آرمانهای انسانی به حکم وجدان در انحصار خورد و خوراک و رفاه صرف نیست. آنهایی که انسان را اخته شده و سست و معتاد و بی رمق می خواهند جاده صاف کن فساد و ظلم هستند. در حد یک شمع که میشود تأثیر گذاشت. زبان، ارزان ترین و نافذترین رسانه عالم است که خدا در اختیار همگان قرار داده. باید حرف زد، دغدغه ایجاد کرد، دغدغه را به مطالبه و مطالبه را به فرهنگ تبدیل نمود. جامعه صد در صد انسانی و الهی و عدالت محور لااقل تا زمان ظهور نخواهیم داشت؛ اما اگر نمی شود نماز ایستاده خواند، نماز نشسته که ساقط نیست. یک گام هم به سمت خیر و نیکی و عدل قدم برداریم، یک ظلم هم کمتر شود به انسانیت خود و تمامی جوامع بشری خدمت کرده ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا