اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۷۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگ مقاومت» ثبت شده است

مرد تویی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۴، ۰۶:۴۷ ق.ظ

عبدالملک حوثی - ویکی‌گفتاورد

 

دیروز سخنرانی سید عبدالملک بدرالدین الحوثی را از تلویزیون نگاه میکردم. چقدر آدم با دیدن این چنین افرادی روحیه می گیرد.

این مرد یک تنه دارد فلسفه مقاومت و جهاد و دفاع از مظلوم را بیان می کند. او یک تنه دارد ماهیت پلید استکبار را با منطقی استوار تبیین می کند. این مرد و تمامی مردان عاشورایی اش یک تنه بار جهاد فی سبیل الله در آخرالزمان عصر ظهور را بر دوش کشیده و مقابل تمامیت خواهی قلدرهای عالم ایستاده اند. دم شما گرم که هر چه را دیگران شعار دادند شما عمل نمودید. افتخار علمداری کربلای ناتمام تاریخ، گوارای وجودتان؛ فرزندان حقیقی حضرت زهرا. ابالفضل العباس علیه السلام حامی و همراهتان.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این دو سه تا دستنوشته

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۵:۳۷ ب.ظ

عکس/ دست نوشته های معنادار در تجمع اعتراض تهران به جنایات رژیم صهیونیستی

عکس/ دست نوشته های معنادار در تجمع اعتراض تهران به جنایات رژیم صهیونیستی

عکس/ دست نوشته های معنادار در تجمع اعتراض تهران به جنایات رژیم صهیونیستی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

محافظه کاری، قتلگاه انقلاب

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۴، ۰۶:۵۷ ق.ظ

کاریکاتور:: امریکایی ها کدخدای دهکده اند | خبرنامه دانشجویان ایران

 

درست نیست به بهانه فرار از تله جنگ، دانشمندان و فرماندهان جبهه مقاومت را یک به یک از دست بدهیم و سکوت کنیم. همان موقع که محسن فخری زاده را بیخ گوش پایتخت در روز روشن ترور کردند و پز دادند باید واکنش جدی نشان میدادیم که به مرور شاهد ترور دردناک دهها تن از مسئولان و فرماندهان جبهه اسلام و نقض مکرر حریم کشورمان نباشیم.

درست نیست به بهانه فرار از تله فتنه، دست از تعقیب باندهای بزرگ فساد بانکی و برخورد با دانه درشتهای متهم اقتصادی و یغماگران بیت المال و مواجهه با هنجارشکنی های اجتماعی و از هم گسیختگی بازار و... برداریم و قدم به قدم از اجرای احکام شرع عقب بنشینیم.

دور از عزت مسلمین است که دشمن را بدون جنگ و مقاومت، دست پر به خانه باز گردانند. دنیا آن قدر هم ارزش ندارد که برای حفظ جایگاه و صندلی خود هر از گاه به اسم مصلحت از یکی از شعائر و اهداف انقلاب و اسلام دست برداریم.

فتنه لزوما به معنای آشوب و اغتشاش نیست، بلکه یکی از مصادیق و وجوه آن است. اساس این تفکر که نظام بماند ولو منهای اسلام از جلوه های حتمی فتنه اعتقادی و سیاسی در ذهن و محاسبات بعضی مسئولان است.

به صحبتها و هشدارهای رهبری در سالهای 74 تا 76 درباره عبرتهای عاشورا و انحراف بعضی خواص رجوع کنید. کاش از ابتدا تلاش می کردیم حقوقهای نجومی و رانت و ویژه خواری و خوی رفاه طلبی و عافیت جویی در مسئولان و آقازاده هایشان رسوخ نکرده و شاهد شکاف طبقاتی بین آنها با مردم نباشیم. دنیا زدگی و مادی گرایی و منفعت طلبی، موریانه بد و مخرّبی برای سست نمودن پایه های حاکمیت دینی است که ضرر و خطرش بیشتر از هر نوع حمله مستقیم دشمنان قسم خورده این آب و خاک است.

 

در جهان نتوان اگر مردانه زیست

همچو مردان جانسپردن زندگیست

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ضربت متقابل

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۴، ۰۷:۴۰ ق.ظ

دولت لبنان به بهانه حفظ وفاق، پرهیز از ایجاد دوقطبی و فرار از تله جنگ به تجاوزات مکرر نظامی رژیم اشغالگر قدس به خاک این کشور و ترور رهبران حزب الله و شهروندان کشور خود واکنشی نشان نمی دهد!

 

نکته بعد اینکه آتش بس با دشمن خبیث و ذاتی اسلام و انسانیت، از نظر او پایان کار نیست. یک به یک تان را پیدا کرده و حسابتان را میرسد مگر آنکه دستتان پر باشد و مقابله به مثل کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مبارزه، رفاه طلبی، عزت یا تسلیم؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۲ فروردين ۱۴۰۴، ۰۸:۳۴ ق.ظ

اِتراف؛ رفاه گرایی اشرافی - تسنیم

 

سال 66 مزخرفترین سال تاریخ جنگ بود. خیلی ها تصور میکردند سال 65 سال سرنوشت است. حتی این موضوع را در نماز جمعه هم مطرح نمودند. بعضی مورخین معتقدند سال 67 سال سرنوشت جنگ است چون پایان آن رقم خورد؛ اما در واقع باید سال 66 را سال سرنوشت دانست.

اواخر سال 65 بعد از اعزامهای دهها هزارنفری و عملیات گسترده و انهدامی کربلای پنج که بیشتر جنبه رو کم کنی برای طرفین را داشت در پسا پرده حلقات مدیران سیاسی نظام بحث سازش و صلح با متجاوز به طور جدی مطرح گردید تا جائیکه در نهایت به اذعان محسن رضایی فرمانده وقت سپاه، قطعنامه 598 در سیزده اسفند 66 به طور محرمانه و بدون اطلاع امام به امضا رسید و چند ماه بعد اعلام گردید.

سال 66 امید به نتیجه دادن مذاکرات باعث شد مسئولان نظام انگیزه لازم برای دعوت مردم به سوی جبهه را از دست بدهند. عملیات خاص و بزرگی در تدارک نبود. رزمندگان احساس کردند فعلا به حضورشان در جبهه نیازی نیست و دنبال درس و مدرسه و کشت و کار خودشان رفتند. جبهه ها سرد شد و جنگ و آمادگی برای دفاع به حاشیه رفت. در این بین اما دشمن به بازسازی نیروهای خود رو آورد. اندکی بعد با حملاتی گسترده توانست فاو و حلبچه را پس بگیرد. ایران در مقابل به امضا و اعلام رسمی توافق 598 رو آورد. دشمن این اتفاق را نیز به حساب ضعف ایران گذاشت و به حملات گسترده خود سرعت بخشید. در اواخر تیر و اوایل مرداد 67 دشمن در جبهه جنوب با نزدیک شدن به پلیس راه اهواز و در غرب به واسطه منافقین با تصرف جاده اسلام آباد – باختران به نقطه ای رسید که حتی در آشفته بازار روزهای نخست جنگ هم به آن دست نیافته بود.

نباید به امید توافق و نتیجه بخش بودن مذاکره، جبهه را سرد کرد. درست مثل ورزشکاری که اگر بدنش سرد شود نمیتواند واکنش مناسبی در میدان نشان دهد.

نمیشود کتمان کرد که بعضی مسئولین از آمریکا و به خصوص آمریکای ترامپ می ترسند. درآمدهای بالا و سطح رفاه نامتعارف و بیش از معمول و نیز آلودگی بستگان و دوستان بعضی از مسئولین به مفاسد اقتصادی و اخلاقی نیز علت دیگری برای احاطه خوی تسلیم پذیری و سستی آنها در مقابل دشمن گردیده است. حجاب که خوب است آمریکا اگر بگوید دیگر حق ندارید مزار شهدا بروید و فاتحه بخوانید هم بعضی مسئولان به بهانه اجتناب از دو قطبی سازی، دستان تسلیم را بالا خواهند برد. از این روست که هیچگاه با استناد به ضرورت وفاق و پرهیز از دو قطبی سازی، اقدامی برای کنترل گرانی و یا برخورد با مفاسد اقتصادی صورت نمی گیرد و این موضوع منحصر به عقب نشینی از شعائر انقلاب و نظام گردیده است.

این روزها خوشحالی و اظهار امیدواری بعضی نخبگان سیاسی به نتیجه بخش بودن مذاکره غیر مستقیم! با آمریکا چندش آور و نگران کننده و یادآور حوادث سالهای آخر جنگ است. حتی اگر در باطنتان از دشمن واهمه دارید از باب سیاست و درایت و حفظ ظاهر هم که شده اینطور با ذوق و شوق دم از رابطه با آمریکا نزنید و از زنده نگاه داشتن و تقویت روح حماسی و فرهنگ مقاومت در جامعه غافل نشوید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آفرین کارگردان

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۴:۰۷ ب.ظ

پوستر فیلم سینمایی «آپاراتچی» منتشر شد - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان  | Mehr News Agency

 

سرهنگ ثریا و آپاراتچی را تلویزیون در نوروز امسال نشان داد. سرهنگ ثریا روایتی تلخ از واقعیت پدیده سازمانی نفاق است که خانواده هایی را در کدورت و حرمان و فروپاشی غلتاند. البته مدتی است توجه به فعالیت منافقین و خیانتهای آنان مورد توجه هنرمندان ارزشی در سیما و سینما قرار گرفته که جای قدردانی دارد.

آپاراتچی را باید پدیده ای شگرف در سینمای دهه اخیر انقلاب دانست. فیلمی ساده و صمیمی برآمده از قلوبی مومن و انقلابی که تولید آن را باید ادای دین نسبت به تاریخ، شهدا، انقلاب و خود سینما به شمار آورد؛ هر چند آن گونه که باید مورد لطف قرار نگرفت. اگر آپاراتچی را ندیده اید حتما ببینید و لذت ببرید. میشود بدون هرزگی، بدون غلو، بدون خودباختگی فیلم ساخت، هم خنداند و و هم گریاند و ذهن مخاطب را در فکر فرو برد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گنجینه های مدفون در ابن بابویه

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۴، ۰۹:۵۹ ق.ظ

photo_2025-03-27_10-40-38_ju7k.jpg

 

میرزاده عشقی، حسین فاطمی و ... از سندهای تاریخی جنایات خاندان پهلوی هستند. طرفدارهای رضاخان پاسخ خون این جوان هنرمند آزادی خواه را بدهند که به صرف بیان نقد به دستور او ترور شد. حامیان شاه بگویند چرا حسین فاطمی اعدام گردید و...؟ البته اسناد جنایات این خاندان خبیث یکی و دو تا نیست اما حرفم این است چرا قبر چنین شخصیتهایی باید اینگونه مهجور و متروک رها شده باشد؟ تصویر قبر میرزاده عشقی را در بالا ببینید. دیروز قبل از زیارت مرقد مطهر حضرت عبدالعطیم حسنی سری به قبرستان کهن ابن بابویه زدیم. علاوه بر زیارت دو امامزاده بزرگوار هادی و زینب خاتون و زیارت مرقد شیخ صدوق، موفق به حضور در پای قبر شخصیتهایی چون رحیم موذن زاده اردبیلی، غلامرضا تختی، رجبعلی خیاط، علامه دهخدا، هادی اسلامی(بازیگر) و... شدیم. قبر حسین فاطمی را اصلا پیدا نکردیم و البته خستگی ناشی از سفر در عصر 25 ماه مبارک هم دلیلی شد که بیشتر از این جستجو نکنیم. یک تابلوی کوچک راهنما نبود تا کمک حالمان باشد. آن چند مقبره ای که پیدا کردیم با کمک نرم افزار نشان بود که البته نشانی از مرحوم فاطمی نداشت. قبر میرزاده عشقی هم که به این شکل درآمده بود. به هر حال این قبرستان تاریخی که شهدایی از قبل از انقلاب تا بمبارن جنگ تحمیلی و امنیت و...را در خود جا داده جان میدهد برای برپایی اردوی روایتگری تاریخ صدساله اخیر ایران اسلامی که امیدوارم از چشم مسئولان فرهنگی کشور، دور نماند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زمان و مکان مناسب دیگری در راه است؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۸ اسفند ۱۴۰۳، ۰۷:۰۲ ق.ظ

پوستر انا من المجرمین منتقمون

 

آمریکا رسما ایران را تهدید به حمله نظامی کرده و بر اساس اخبار موجود بخشی از نیروهای خود را به خاورمیانه گسیل داشته است. آمریکا البته غلط میکند نگاه چپ به این سرزمین داشته باشد و پایش را از گلیمش درازتر کند؛ اما شما را به خدا اگر ایالات متحده ضربه ای زد پاسخش را محکم و قاطع بدهید. سر جدتان موکولش نکنید به زمان و مکان مناسب! قرار بود کاری کنیم محاسبات دشمن بر هم بخورد. قرار بود کاری کنیم اگر آمریکا جسارتی کرد اسرائیل را روی ویلچر ببیند. یاد سید حسن نصرالله به خیر که بعد از ترور صالح العاروری گفت: هرگز از عبارت "در زمان و مکان مناسب" استفاده نمی‌کنیم و پاسخ ما حتمی خواهد بود. 

در یکی از حساس ترین و شیرین ترین برهه های تاریخ قرار داریم. به لطف خدا و عنایت اهل بیت و آبروی شهدا، روح حماسی دمیده شده در تار و پود ملت ایران، برگی مشحون از شرافت و رادمردی و پهلوانی و غیرت را در کتاب وزین انقلاب جهانی اسلام به ثبت خواهد رساند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسرائیل در یک قدمی نابودی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۸ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۴۴ ق.ظ

حملات حزب الله به اسرائیل

 

یکنفر در یک پایگاه خبری خارجی لو داده است که اسرائیل نقشه ای برای حمله به ایران دارد و میخواهد فلان نقاط مهم را هدف قرار دهد؛ از مراکز هسته ای و موشکی گرفته تا شخصیتهای اصلی حاکمیت.

خب اسرائیل یا هر کشور و رژیمی اگر بخواهد به جایی حمله کند که از قبل نمی آید نقشه محرمانه اش را لو بدهد. این تهدید برای خالی کردن دل مسئولان و تکمیل پازل آمریکا به منظور متقاعد ساختن ایران و دستیابی به توافقی بالاتر از برجام است. البته یادمان نمی رود که درباره همین برجام هم آمریکا گفت ما به موفقیتی دست پیدا کردیم که به واسطه جنگ هم قابل تحقق نبود. حالا قطعا اشتهای بیشتری برای بلعیدن و نابودی توانمندی های کشور ما دارند. 

درست است که افشاگری یک فعال سیاسی و رسانه ای درباره نقشه محرمانه رژیم غاصب برای حمله نظامی به ایران بیشتر شبیه یک بلوف است اما باید آمادگی های لازم را هم حفظ کرد. حداقل کار ما باید مرعوب ساختن دشمن ولو در عرصه تبلیغ و رسانه باشد. نه اینکه رئیس جمهور ما بگوید اگر مراکز هسته ای ما را بزنند دوباره می سازیم! یا مقامات نظامی وعده بدهند که ان شاءالله در زمان و مکان مناسب انتقام خون شهدایمان را خواهند گرفت و کار را به ظهور حضرت حجت حواله دهند. کمترین حرکت ما هم باید این باشد که از طریق رسانه ای خارجی اسنادی را در خصوص نقاط قابل دسترس و اهداف حیاتی رژیم منحوس افشا نموده و نشان دهیم که علاوه بر ساختمانهای خالی، ابایی از هدف قرار دادن عناصر انسانی دشمن نخواهیم داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قوی ترین بانوی ایران

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۸ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۲۱ ق.ظ

فرارو | (تصاویر) گیتی موسوی با کشیدن هواپیمای ۱۸ تُنی رکوردشکنی کرد

 

اینطور که در رسانه ها گفته اند یک خانم ایرانی اهل تبریز به نام بانو گیتی موسوی موفق شد با کشیدن یک فروند هواپیما نام خود را در کتاب رکوردهای گینس به ثبت برساند. از او به عنوان قوی ترین زن ایرانی شده است. این اقدام البته کار بزرگی است و این موفقیت را باید به این خواهر بزرگوار و پر تلاش تبریک گفت؛ اما قوی ترین بانوی ایرانی به یقین امثل مادران شهید افراسیابی و نجاریان و ... هستند که چهار پنج فرزند رشید خویش را در راه خدا تقدیم نموده و قد خم نکردند؛ مادر شهیدی که جوان رعنایش را با دستان خودش شست و داخل قبر گذاشت و از مردم خواست راه شهدا را ادامه دهند از خدا خواست از او راضی بوده و قربانی اش را بپذیرد، فرزندان دیگرش را هم تا مسلخ عشق بدرقه می کرد و بی هیچ چشمداشتی از جایگاه پرافتخاری داشت، زنهای محل را برای کمک و پشتیبانی از جبهه بسیج می نمود. نام این بانوان استوار و قهرمان در هیچ کتاب بین المللی ثبت نیست اما یاد و سیرت و راهشان روح حماسه و ایثار را تا ابد در دل تاریخ جاودانه ساخته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زینب را دیدیم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، ۱۰:۴۴ ب.ظ

آخرین خبر | زینب نصرالله: ایران را کشور دوم خود می‌دانیم

 

امروز برنامه تلویزیونی محفل با حضور دختر شهید سید حسن نصرالله اجرا شد و یکبار دیگر خاطرات تلخ این چند ماه در ذهنها مرور گردید. خواستم مطلبی بنویسم. تیترش را بگذارم "متی نصرالله" و بعد با اشاره به آیه ان تنصروالله ینصرکم به محضر شریف خالق یکتا در عصر روز سوم ماه صیام عرض دعا با چاشنی شکوِه داشته باشم که بارالها! غیرت تو آیا اجازه می دهد اسرائیل و آمریکا بابت هزاران جنایتی که در حق مردم مظلوم غزه و لبنان و... رقم زده اند تاوانی بدتر از عقوبت یزید و صدام و... نداشته باشند؟ چه می شود در همین روزها و ساعات استجابت دعا به حرمت دل سوخته کودکان یتیم غزه، بساط ظلم صهیونیسم و حامیانش را جمع نموده و دل مومنان را خنک سازی؟!

برنامه داشت تمام می شد، یکجایی همه اشک ریختند از داورها تا تماشاگران، مرد و زن؛ به جز سیده زینب نصرالله که همسر شهید، فرزند شهید و خواهر شهید است و زینب گونه ایستاده تا شکوه استقامت اصحاب اباعبدالله را به رخ دشمن بکشاند و گفت که سختی های ما در مقابل مصائب آل الله چیزی نیست و بعد که از او خواستند دعا کند، ورای همه تلخی ها و دل آزردگی ها طلب عاقبت بخیری داشت به برکت نعمت شهادت از پیشگاه خدا و درک ظهور حجت حق. او تربیت شده مکتب حیدر کرار است و می داند عاشورا محصور در زمین و زمان و تاریخ و جغرافیا نخواهد بود. جهاد و شهادت برای ما یک فرهنگ است و البته پیش نیاز و عیار داعیه انتظار.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این فاصله دوست نداشتنی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۸ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۴۲ ق.ظ

تصاویر) نکوداشت محسن رفیق‌دوست

 

ذهن آدم است دیگر گاهی قلقلک می آید. رسانه ها می گویند یک میلیون و چهارصد هزار نفر در تشییع پیکر مطهر سیدالشهدای مقاومت شرکت داشته اند. دمشان گرم. حضور در تشییع هر چقدر باشکوه تر، چشم دشمن کورتر. اما با خودم می گویم اگر این تعداد نفری یک گلوله به سمت دشمن شلیک می کردند، چه اتفاقی رخ می داد؟ اگر نفری یک خشاب خالی می کردند یا یک آرپی جی می انداختند... مگر طول و عرض اسرائیل چند کیلومتر است؟ البته اینها صرفاً بازی ذهن است. چرا ظرفیت عظیم جهان اسلام بر ضد موجودیت رژیم اشغالگر، بسیج و عملیاتی نمی شود؟

بعضی رسانه های سوپرانقلابی! دارند گزیده سخنان سیدحسن نصرالله را دست به دست می کنند. سید این ماههای آخر از دست ما گله داشت. یعنی ما حتی فرزندان و حامیان خودمان را هم از خودمان آزرده ایم؟

بعضی هم از قول دوستان حزب الله لبنان می نویسند چرا موشکهایتان در زیر زمین است؟ چرا در مساله حجاب اینطور وا داده اید؟

دیشب یکی از سایتهای خبری گزارشی از برنامه بزرگداشت محسن رفیق دوست منتشر کرد. چقدر مسئولان و سرداران گرانقدر در این مراسم حضور داشتند. ناطق نوری هم بود، علی شمخانی هم بود، علی لاریجانی هم بود. در اینترنت جستجو کردم کاریکاتور گل آقا درباره رفیق دوست، چیزی پیدا نکردم. یک بار صحنه دادگاه را کشیده بود و نوشت: رفیق، دوسِت داریم! یاد مرتضی رفیق دوست و اعدام فاضل خداداد می افتم. راستی مردم درباره شمخانی و فرزند و دامادش چه می گویند؟ درباره ناطق نوری؟ درباره لاریجانی ها... در مازندران پنج نفر کاندیدای مجلس خبرگان بودند، چهارنفرشان باید رأی می آوردند و به مجلس می رفتند. فقط یکنفر باز می ماند. آن کس هم که باز ماند، آیت الله صادق لاریجانی بود. انتخابات پر رونقی هم نبود. اغلب از طیف ارزشی جامعه شرکت کرده بودند ولی انتخابشان پیام خاصی داشت.

اصلاً همین همایش نکوداشت محسن رفیق دوست چرا حتی بین نیروهای ارزشی و انقلابی هم بازتاب رسانه ای نداشته است؟ چرا کسی برای این نوع کارها، برای این نوع افراد، تره خرد نمی کند؟ انتخابات اخیر ریاست جمهوری چقدر توانست نیروهای بالادستی نظام را در فکر فرو ببرد؟ چرا قاطبه جوانان حزب الله راهشان را از انقلابی های قدیمی بالانشین جدا کرده اند؟ این شکاف را چطور باید پر کرد؟ چرا آقایان نمی خواهند فکر کنند؟ چرا نمی آیند حرف بچه های حزب اللهی را خارج از چارچوب تعاملات سازمانی بشنوند و البته پاسخگو باشند؟ و همچنان مدعی انحصار اقلیتی در تصدیق واژه "انقلابی" و مصادره آن بوده و اکثریت ارزشی منتقد خویش را سوپر انقلابی و خوارج می نامند! شما که غیرانقلابی ها را نتوانستید جذب کنید دیگر چرا انقلابی ها را از خودتان فراری می دهید؟ دقیقاً بهره هوشی شما چقدر است؟

یک صحبتی را آقا دو بار در سالهای 75 و 76 تکرار کرد و بسط داد با موضوع عوام و خواص و عبرتهای عاشورا. نمیدانم نسل جدید آن را خوانده اند یا نه؟ نمیدانم نسل قدیم آن را از یاد برده اند یا نه؟ ولی دنیا خیلی حیله گر است. همه ما در چرخه امتحان قرار خواهیم گرفت. سابقه انقلابی، رزومه های پرطمطراق، میزهای چهارگوش پر زرق و برق، فیشهای حقوقی تپل مپل، درجه و جایگاه و... ملاک نیست. هر روز در دو راهی خیر و شرّ، در دو راهی حق و باطل در دو راهی خود یا خدا قرار خواهیم گرفت. هر آن باید خودمان را محک بزنیم آیا آماده پیوستن به قافله عاشورا هستیم یا نه؟ اگر دست و دلمان لرزید و در مقابل نص فرمان امام، اجتهاد کردیم و بهانه آوردیم؛ یزیدی نباشیم لااقل در شمار خیل تماشاگران بی تفاوت واقعه عاشوراییم که صدالبته نقش و تأثیرشان کمتر از یزیدیان نبوده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

أین المنتقم

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ اسفند ۱۴۰۳، ۰۳:۴۷ ب.ظ

از ایران چه کسانی در تشییع پیکر سیدحسن نصرالله شرکت می‌کنند؟

 

دردی که از داغ فراق تو بر جانمان نشسته است با اشک و آه و فغان، با نوحه و شعر و شعار درمان نخواهد شد. جز انتقام خون مطهر تو و یاران لبنانی و فلسطینی و سوری و عراقی و یمنی و ایرانی تو التیمامی بر زخم عمیق روحمان وجود نخواهد داشت. آمریکا و اسرائیل برای انبوه جنایتهایی که در حق مردم بی دفاع غزه و لبنان انجام داده اند باید تاوان سختی پس بدهند. اگر می خواهیم دوباره شاهد این همه فجایع دردناک و حیوانی نباشیم باید به تنبیه متجاوزان بیاندیشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انّا فتحنا لک ...

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ۰۶:۵۴ ق.ظ

یادمان شهدای فتح المبین - نقشه نشان

 

صبح زودتر از بقیه بیدار میشوم. فرصتی هست تا نگاهی به فضای مجازی داشته باشم. سخنان آقا را منتشر کرده اند. موضوعش توکل بود. جایی از صحبتها، جمله ای داشت که به دلم نشست. "توکل بر خدا ناممکن ها را ممکن می سازد." خدایا توکل بر تو، این روز شاید یکی از خاطره انگیزترین روزهای زندگی من باشد. کلید را به صاحب این ویرانه مثلا هتل تحویل می دهیم و راه می افتیم در سطح شهر بلکه جایی را در این صبح تعطیل جمعه برای صرف صبحانه پیدا کنیم. بالاخره یکجا در اطراف حرم حضرت دانیال پیدا شد. نان نداشت؛ گفتیم عیبی ندارد املتش را بزن نان بیات خودمان را می خوریم. این بنده خدا هم خیلی به ما احترام گذاشت هم پول کمی از ما گرفت، تا دم در هم آمد بدرقه مان کرد. خدا امواتش را بیامرزد. مغازه ای هم ایستادیم و تعدادی نان و نان خرمایی خریدیم. چه بتوانیم به عراق برویم چه نتوانیم این خوردنی ها به کار می آید. به خصوص در فکه که ممکن است چیزی برای خوردن پیدا نشود. سر راه به سمت یادمان شهدای فتح المبین دم رودخانه کرخه توقف می کنیم. منطقه خلوت است و تماشای این رود بزرگ و پرآب در خنکای صبح خیلی نشاط آفرین است. راه که می افتیم نوحه قدیمی آهنگران را که هزاران بار برای بچه ها پخش کرده ام دوباره از ضبط ماشین پخش می کنم: آمدم تا کربلای شوش را زیبا کنم... آمدم تا کرخه را از خون خود دریا کنم. اینجا واقعا شنیدنش دلچسب است. روز قبل هم نوحه: ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود را برایشان گذاشتم. اولین نوحه صادق آهنگران که از شبکه سراسری پخش شد و او را مشهور و محبوب مردم ساخت. با ایده شهید علم الهدی در دیدار وبیعت عشایر با امام در جماران اجرا کرده بود. مسیر فتح المبین خیلی نزدیک است. سالها پیش برای کاری مطالعاتی حضور میدانی در بعضی شهرهای خوزستان داشتم. فهمیدم متأسفانه بسیاری از مردم خوزستان از یادمان های شهدای استان خودشان بازدیدی نداشته اند. خب این اتفاق خوبی نیست. مردم این خطه عزیز اگر با حماسه های جوانان خودشان بیشتر آشنا شوند از حضور کاروان های راهیان نور احساس شعف و مباهات بیشتری خواهند داشت و البته تبلیغات شیطنت آلود خلق عرب هم باطل خواهد شد.

خادم های یادمان، مراسم صبحگاه دارند. یادمان خلوت است و فقط یک اتوبوس زائر که گویا معلم هستند آنجا حضور دارند. دم ورودی یادمان نوحه ای از حاج مهدی سلحشور پخش می شود. به شوخی گفتم دیدند از قم آمدیم سلحشور پخش می کنند. داخل یادمان هیچ خادمی نیست که بازدیدکنندگان را از لا به لای شیارها راهنمایی کند. البته راه ها را بلد هستم. بلندگوها خاموشند و این مساله که اولین بار است شاهدش هستم باعث میشود حال و هوای میادین نبرد با ضریب تبلیغی کمتری به خورد مخاطب داده شود. برای بچه ها از عملیات فتح المبین می گویم از الذین یومنون بالغیب از لو رفتن عملیات و قوت قلب امام از استخاره انا فتحنا لک فتحا مبینا از تاکتیک های ابراهیم همت برای فریب دشمن از خاطرات عجیب صیاد شیرازی در توکل بر خدا و غافلگیری دشمنی که از عملیات ما مطمئن بود از شهید جزی از شهید حسن گرجی، رحمت الله اصفهانی، منفرد نیاکی، محمود شهبازی و... از شهید رعیت رکن آبادی و تونل معروفش می گویم. رعیت رکن آبادی یزدی است و نمیدانم چرا در گلزار شهدای قم دفن شده. بارها بچه ها را سر مزارش برده ام. دلم میخواست سرهنگ سرخه را اینجا ببینم که گویا این وقت صبح حضور ندارد. سرخه را نزدیک به سه دهه است که در مناطق می بینم. او خودش یک یادمان متحرک، جزیی از مناطق عملیاتی است که دیدنش و همصحبتی با او با آن چهره آفتاب سوخته و لهجه عربی اش همپای سفر راهیان نور ارزش دارد. دوری می زنیم. عکسی میگیریم و راه می افتیم به سمت بیرون. ایستگاه صلواتی را عده ای دارند دایر می کنند. قیافه یکی شان به نظرم شمالی آمد. او هم همین حدس را درباره من زد. هم زمان چند شوخی مازندرانی حواله هم کردیم و خندیدیم. دو سه کاروان هم از راه می رسند و حضورشان انصافا مصداق دمیدن روح در کالبد منطقه است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دوکوهه

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۳، ۰۵:۰۳ ب.ظ

دوکوهه؛ نماد پادگان‌های دوران دفاع مقدس - ایمنا

 

دوکوهه بزرگترین مزیتی که دارد این است که سر راه زوّار راهیان نور قرار دارد. این لطفش در زمان جنگ برای رزمندگانی که اغلب تهرانی بودند یک مزیت ممتاز بود. لشکرهای دیگر عقبه ای دور از تر جاده و شهر داشتند. بدترین عقبه هم مربوط به بچه های مظلوم مازندران در هفت تپه بود که 24 کیلومتر باید از جاده اصلی اهواز اندیمشک فاصله می گرفتند و به دل بیابان می زدند و در چادر و سوله می خوابیدند. اصلا شرایط دوکوهه و هفت تپه با هم قابل قیاس نیست، نه در موقع جنگ نه در شرایط بعد و اردوهای راهیان. اینها را من حالا با جزییاتش برای بچه هایم تعریف می کنم؛ اما نمی گذارم فضای دلنشین پادگان دوکوهه در سکوت و خلوتی آن، گیرایی اش را از دست بدهد. درباره نحوه تشکیل لشکر17 و نقش متوسلیان و همت در غرب و بعد در جنوب برای شان توضیح می دهم. یاداوری می کنم که لوکیشن بعضی فیلمهای دفاع مقدسی از جمله ایستاده در غبار و تنگه ابوغریب که هر دو را بارها دیده ایم، در محوطه این پادگان قرار داشته است. یک کاروان از قم آمده که دوست طلبه ای از بستگان سببی دور را در آن می بینم. این می شود اولین آشنایی که در این سفر می بینیم. سرباز دم در جوانی سیه چرده با لهجه کرمانی است. دید خانواده هستیم سر ذوق آمد. کمی خوش و بش کردیم. یک سرباز دیگر هم بود. مقداری میوه را به اصرار دستشان دادیم، شاید کمتر احساس غربت کنند. دوکوهه سوت و کور بود و تازه داشتند گوشه ای از آن نمایشگاهی را برپا می کردند، حالا برای کی؟ خدا می داند. قرار گرفتن ماه مبارک رمضان در اسفندماه، نظم و ازدحام کاروان های راهیان نور را تحت تأثیر قرار داده است. ناهار را خوردیم و راه افتادیم طرف اندیمشک. باید به دیدن خانم پوراحمد می رفتیم که از دوستان خانوادگی ماست. هوای طوفانی جاده های لرستان حالا داشت به اندیمشک نزدیک می شد، اما آن شدت خوفناک جاده را که باعث تکان خوردن ماشین ما می شد، نداشت. یادی هم از حسین منصف کردم. خدا رحمتی پیغام داده بود به ده نمکی بگویم چرا اسم نشریه اش را گذاشته صبح دوکوهه؟ این طوری آدم احساس می کند لشکرها و استانهای دیگر دیده نشده اند. این موضوع مال حدود 20 سال پیش است شاید بیشتر. ده نمکی رد کرد و گفت از استانهای دیگر هم در این لشکر بودند. بعدها فهمیدم که درست است از استانهای دیگر هم در لشکر تهران نیرو بود. ولی به هر حال لشکرها هر کدام عقبه مستقل خودشان را داشتند. راستی یک ویژگی دیگر هفت تپه و برتری اش نسبت به دوکوهه را یادم رفت عرض کنم. هفت تپه چندبار در طول جنگ بمباران شد و چند شهید را در همان نقطه به معراج رساند، همچون سردار شهید جعفر شیرسوار، شهیدان حجازی، پورمند و...

روح همه شهدا شاد. همان جا به شهدا گفتم ردیف کنید برویم کربلا به یاد همه تان خواهم بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهر خون

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۳، ۱۰:۰۷ ق.ظ

photo_2025-02-11_09-35-45_isxm.jpg

 

همه شهرهای کشور باید موزه (گنجینه) دفاع مقدس داشته باشند، شهرهای مرزی به طریق اولی. نمیدانم غیر از خرمشهر و آبادان چند شهر مرزی دیگر دارای چنین موزه ای هستند. از موزه خرمشهر دومین بار بود که بازدید می کردم. فضای خوب و دلنشینی دارد که آدم دلش می خواهد چند ساعتی آنجا خلوت کرده و بنشیند. کمی نظم منطقی راهروهای آن برای بازدید جای بررسی بیشتر دارد که مخاطب دور خودش نچرخد. مطلب خاصی درباره شهید بهروز مرادی ندیدم. در حالی که میتوان مدعی شد اصل ایده راه اندازی موزه خرمشهر به بلندنظری و آینده نگری این شهید هنرمند نویسنده و نقاش برمیگردد. او بود که در قدیمی مسجد جامع را جایی محفوظ نگاه داشت روزی شاد در موزه ای بماند برای آیندگان. از شهید امیر رفیعی که از وی بعنوان آخرین مدافع شهر یاد می شود که به دست عراقی ها اسیر شد و هیچگاه خبری از او نیامد، از حمود ربیعی که فعالیتهای اطلاعاتی اش در اوان جنگ، دمار از روزگار دشمن درآورده بود، مطلبی ندیدم. البته اسامی و مطالبی درباره شهدای گرانقدر خرمشهر دیدم که تا به حال نشنیده و نخوانده بودم. راستش را بخواهید جا داشت نظام بیست سال قبل یک لشکر نویسنده و محقق میفرستاد مدتی در خرمشهر زندگی کنند. تک تک این مردم، وجب به وجب خاک این شهر، حرفها و ناگفته های غریبانه و حماسی بسیاری دارد که متأسفانه ثبت و ضبط نشد و در تاریخ به یادگار نماند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سفر سرخ

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۴ بهمن ۱۴۰۳، ۱۲:۰۳ ب.ظ

دانلود کتاب سفر سرخ

 

یک بچه دانشجوی هجده نوزده ساله یتیم در شهری جنوبی میتواند کاری کند که شعاع وجودش در سپهر تاریخ حماسه و معنویت کشورش جاودانه شود.

برخلاف بعضی ها که تصور میکنند آدمها حتماً باید وصل به جایی باشند، اهل شهرهای بالا باشند، مشهور و ذی نفوذ و پولدار و... باشند که به جایی رسیده و تأثیرگذار شوند سید حسین علم الهدی نوجوانی خود را با درد یتیمی در شرجی طاقت سوز اهواز گذراند. راهپیمایی بزرگ و تاریخی بچه دبیرستانیهای اهواز به رهبری سیدحسین، علامت ظهور شخصیتی خوش آتیه و آینده ساز در پهنه روزگار بود. از کلاسهای فرهنگی تا فعالیتهای رزمی، او و دوستانش در سازمان مخفی موحدین، اهواز و کل خوزستان را در صحنه مبارزه با رژیم ستمشاهی پیشتاز ساختند. قطع صدور نفت جنوب، مجازات انقلابی عناصر بیگانه غارتگر نفت، تأدیب ریاست شهربانی کرمان که دستش در خون مردم این شهر آلوده بود، برخورد انقلابی در تهران با نماینده مجلس روحانی نمایی که برای امام شاخ و شانه می کشید، انسجام مبارزاتی حزب الله در دانشگاه فردوسی مشهد، مواجهه با مارکسیستها و عناصر وابسته به رژیم، استمرار بیدارگری و محرومیت زدایی پس از پیروزی انقلاب، اجرای برنامه تفسیری و فرهنگی در صدا و سیمای خوزستان، برخورد با فتنه خلق عرب، پیگیری عالمانه و انقلابی برای احیا و تثبیت اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، افشای ماهیت عناصر ملی گرای حاکم در استان، تقابل با تجاوز ارتش بعث، بسیج عشایر برای دیدار با امام و شکست تبلیغاتی دشمن، خلق حماسه ماندگار هویزه و شهادت در سن 22 سالگی... مگر میتوان فهرستی از فعالیتهای تأثیرگذار و جریان ساز این دانشجوی شهید جوان را تهیه نمود؟ سید حسین علم الهدی، علم هدایت جوانان مومن انقلاب در عرصه جهاد فکری و فرهنگی و مبارزاتی است. رحمت الله علیه. سید حسین نهج البلاغه را فقط نخواند که حفظ کند؛ به آن عمل کرد.

کتاب "سفر سرخ" به قلم نصرت الله محموزاده را خواندم و لذت بردم و به همه توصیه میکنم این اثر فاخر و جذاب را حتماً بخوانند. این اثر از آن دست کارهایی است که باید در تاریخ بماند و رائحه ای از فجر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را در افق نگاه نسلهای آینده به میراث بگذارد. زندگی پرماجرای سیدحسین علم الهدی کاملاً قابلیت ساخت فیلم های سینمایی و سریال تلویزیونی پر کشش و اثرگذار را دارد.

راستش یک چیزی در این کتاب حسرت مرا بسیار برانگیخت. شخصیتی در دل زندگی سیدحسین وجود دارد اهل خوزستان به نام شیخ هادی کرمی که رهبری جریان موحدین را برعهده داشته. او بعد از سال 60 ساکن شهر قم شد و در سال 85 درگذشت. حیف شد من از سال هشتاد ساکن قم شدم ولی شناختی از او نداشتم که دنبالش رفته و توفیق آشنایی و ملاقاتش را بیابم. اگر کسی میداند قبر این طلبه مبارز و گمنام کجا قرار داد ممنون میشوم به من اطلاع بدهد.

خدا پدر کسی که این کتاب را به من هدیه داد هم بیامرزد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیا ممکن است ایران سوریه شود؟

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۳۸ ق.ظ

زنگ خطری برای بی‌انگیزگی در جوانان ایرانی - ایرنا زندگی

 

ایران فعلا با وضعیتی که سوریه دچار آن شد فاصله دارد اما فرض محال که محال نیست.

ماه های آخر عمر دولت اسد را نگاه کنید. آنچه موج سقوط فوری و ناگهانی دولت اسد را دامن زد اگر چه پیشینه ای طولانی دارد اما میتوان در دو محور خلاصه کرد:

یک- اتحاد فکری معارضین و اصلاح رویکردهای افراطی و به رسمیت شناختن همه فروع و نحله های سیاسی و مذهبی (ولو به ظاهر) که منجر به اعتدال و یکپارچگی آنها گردید؛

دو- بی رغبتی و فقدان انگیزه در نیروهای مدافع دولت

فرض کنید در بلند مدت، گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی به یک خرد جمعی رسیده و از تشتت درون گفتمانی دست برداشته و با عقل و درایت بیشتری به وحدت رویه دست پیدا کنند و به عقاید متدینین نیز احترام بگذارند.

مدافعان نظام چه کسانی هستند؟ یک مشت نیروهای اعتقادی و مومن که در جنگ و بازسازی، سیل و زلزله و سرکوب شورش و دفاع از حرم و... همواره بی هیچ چشمداشتی در خطوط مقدم حضور داشته و هزینه های سنگینی داده اند.

اگر این طیف به مرور زمان با این ابهام مواجه شوند که دقیقا در حال دفاع از چه چیزی هستند و چند درصد از شعارها و آرمانها و عقایدشان از سوی مسئولین اجرا و مهم تلقی می گردد؟ تغییر حاکمیت چه تفاوتی برایشان خواهد داشت؟ و... در دفاع از نظام در مقابل دشمن داخلی دچار تردید خواهند شد.

عقلای نظام باید از تو سری زدن به نیروهای انقلابی پرهیز نمایند. ظرفیت خود را نسبت به تحمل آمران به معروف و ناهیان از منکر به خصوص در حوزه مسئولان، بالا ببرند. معامله بر سر ارزشها برای بقای بیشتر میز و منصب، حکم موریانه ای را دارد که پایه های ثبات نظام را سست می سازد. برخورد با دانه درشتهای متهم اقتصادی – از زنگنه و جهانگیری و فریدون تا مصطفی نیاز و عبدالله عبدی و مهدی عبوری و...- رفع تبعیض و بی عدالتی، مقابله با شکاف طبقاتی، دفاع از حریم حجاب و عفاف، زدودن فقر و محرومیت و دیگر موانع رفاه و معیشت و عدالت، مقابله با فساد اداری و رانت و ... اگر مورد اهتمام ارکان نظام قرار نگیرد منجر به گسترش بی اعتمادی در پابرهنگان نظام به عنوان ولی نعمتان انقلاب گردیده و هسته مقاوم و مدافع جمهوریت و اسلامیت کشور را رنجور و پراکنده و بی انگیزه خواهد ساخت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طبس افسانه نیست

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۳ دی ۱۴۰۳، ۰۷:۳۰ ق.ظ

شن‌ها، مأمور خدا بودند

 

آنها که می گفتند واقعه طبس افسانه و ساخته و پرداخته ذهن متوهم، معنویت گرا و ماورایی حاکمان دینی است حالا به واقعه کالیفرنیا نگاه کنند. می گفتند سقوط بالگردهای آمریکا در طبس کار طوفان شن نبود. شوروی حمله کرد و آنها را از کار انداخت. ادعایی که هیچگاه مدرکی برای آن رو نشد و حتی ایالات متحده نیز چنین حرفی نزد.

حالا اما خلبان آمریکایی بر فراز کالیفرنیا می گوید از آسمان آتش می بارد!

قبله آمال فریب خوردگان نمیتواند با بحران رو به رو شود. پیشرفته ترین کشور دنیا نمیتواند آتشی را مهار سازد. گاهی لازم است یادمان بیاید یک پشه هم میتواند بینی ابرقدرتی چون نمرود را به خاک بمالد.  آنچه انقلاب پابرهنگان را بر ژاندارم منطقه پیروز ساخت معنویت بود. آنچه ارتش جهانی رژیم بعث را بر زمین میزد توکل بر خدا بود. سنتهای عالم خلقت اینگونه اند. آه و نفرین مردم ما با صدام و عراق چه کرد؟ عاقبت حسین علیه السلام و یزید چه شد؟ عبرت بگیریم و یادمان نرود منهای خدا هیچیم و با خدا همه چیز. پابرهنگان یمن هم میتوانند آمریکا و متحدانش را زمینگیر سازند بإذن الله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

امروز در بندرگز چه گذشت؟

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۶ دی ۱۴۰۳، ۰۴:۴۷ ب.ظ

بندرگز در استان گلستان که البته قبلا همه شهرهای این استان جزو مازندران بود، روستایی دارد به نام گز.

یکی از اهالی این روستا جوان رعنایی بود به نام غلامرضا اسدی عرب که به شغل معلمی اشتغال داشت اما در شهرهای مختلف پیرامون خود از جمله بندرگز، کردکوی، گنبد و بهشهر فعالیتهای تشکیلاتی منسجمی را بر ضد رژیم ستشماهی راه انداخته بود. خودش اهل مطالعه و سخنرانی قابل بود که از وی با عنوان شریعتی غرب مازندران یاد می شد. غلامرضا در 13 دی 1357 به شهادت رسید.

در شانزدهم دی ماه مراسم سوم شهید در مسجد روستای گز برگزار شد که عده ای نیز با توجه به شناختی که از این شهید داشتند از شهرهای اطراف گرد هم آمدند. از جمله جوانانی از بهشهر که در این روستا دسته روی و عزاداری کردند. در حالی که مراسم در مسجد به آرامی جریان داشت و شعار و حرکتی شکل نگرفته بود به ناگاه نیروهای ژاندارمی و ساواک به این جمعیت یورش برده و مردم را به رگبار بستند. ده نفر از مردم که بیشترشان اهل بهشهر بودند در این واقعه به شهادت رسیده و عده بسیاری نیز مجروح گردیدند. شهید محمد میرزایی اهل شهرستان گنبد با شلیک تیر مستقیم به شدت مجروح شده بود که یکی از مإمورین مسلح رژیم با فرو کردن سرنیزه به قلبش او را ناجوانمردانه به شهادت رساند.

این واقعه تنها یکی از نمونه جنایتهای رژیم طاغوت در مقابل مردم بی دفاع کشورمان است در حالی که وارثان و حامیان رسانه ای دستگاه ستمشاهی همچنان با وقاحت تمام مدعی مدارا با معترضین و عدم توسل به زور در مواجهه با انقلابیون هستند!

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا