قرار است شما سیب زمینی باشی!
آسیه پناهی، زنی بی پناه بود اهل کرمانشاه، ماموران شهرداری در اقدامی خلاف قانون و بدون مجوز، اتاقک او را ویران نمودند و با اسپری فلفل به او تاختند که دچار تنگی نفس شد و جان باخت. با پیگیری نیروهای انقلابی مسببین این اتفاق مجازات شدند.
بچه های عدالتخواه هیچ گاه منکر ضعف و سوءرفتار بعضی مسئولان و ماموران نهادها و دستگاههای مختلف نبودند و همواره در این خصوص به میدان آمده و با مظاهر ظلم و بی عدالتی در هر مجموعه ای به ستیز پرداخته و تاوان آن را نیز پس داده اند.
از مرگ آسیه پناهی تا سیلی بر صورت سرباز بابلی، تخریب آلونک جنگل نشینان و... هر جا ستمی از سوی هر کس و ناکسی روا شد انقلابی ها در صف اول اعتراض بودند و در انجام فریضه نهی از منکر قصور نداشته اند. سلبریتی ها در همه این حوادث، نهایتاً ژستی خیرخواهانه گرفتند و در لاک خود فرو رفتند.
اما
در ماجرای مرگ مهسا با پیشینه بیماری قلبی، که اصلا قرینه و شاهدی در ظن به برخورد ناصواب با او وجود نداشته، به ناگاه عزم سلبریتی ها برای شورش بر ضد جمهوریت و اسلامیت کشور جزم شد و افسار گسیخته به تهییج افکار عمومی برای ایجاد اغتشاش و ناامنی رو آوردند.
مساله خیلی ساده است.
همان قدر که برای مردم کشورمان با هر گرایش ملی یا مذهبی، اصل حفظ ناموس، خط قرمز و حریم اعتقادی محسوب می شود، اصل بی ناموسی برای سربازپیاده های جبهه غرب، خط قرمز و تابویی خدشه ناپذیر به شمار می آید.
فراموش نکنیم تمام برنامه هایی که غرب از دیرباز برای نفوذ فرهنگی در جوامع اسلامی اجرا نموده و در سالهای بعد از دفاع مقدس بر شدت آن از طریق انواع رسانه های مهاجم و تصمیم سازی های غلطی چون اجرای طرح بیست سی و رواج مواد مخدر و مشروبات الکلی و... افزود صرفا با یک هدف صورت پذیرفته است: در هم شکستن بنیان خانواده برای ایجاد گسست و فروپاشی جامعه ایرانی. راه تسلط غرب بر منابع کشورهای اسلامی چیزی جز از بین بردن غیرت نیست.
سریالهای ترکی با موضوع روابط ضربدری و دامن زدن به بی اعتمادی در خانواده را که یادتان هست.
هیچ کس منکر وجود مظاهر ظلم و بی عدالتی در کشور نیست. اما اینکه دلدادگان فرهنگ برهنگی غرب، حجاب را مساله و دغدغه نخست خویش دانسته و به جامعه نیز چنین القا می کنند، دلیلی جز هراس از اسقاط طرح ها و برنامه های مخربشان برای اشاعه فساد و لاابالی گری و فرونشاندن حس غیرت و شهامت و حماسه آفرینی ندارد.
ملتی که غیرت نداشته باشد، شهادت طلبی نیز برایش بی معناست. آن هنگام است که در برابر سیطره امپریالیسم و استعمار انگیزه ای برای مقاومت نخواهد داشت و فلاکت و وابستگی و ذلت را در ازای چند صباحی غفلت و خوشی و بی خیالی بر میگزیند.