اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۱ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

ابراهیم عشریه (2)

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۶:۵۱ ب.ظ

این طور نبود که دست و بالش خیلی باز باشد. زندگی خرج داشت، قسط و وام داشت، سه دختر قد و نیم قد داشت و ... هیچ مشکل و گرفتاری باعث آن نمی شد که از فقرا و نیازمندان غافل باشد. هوای محرومان را داشت و به آنها کمک می کرد. دم عید که می شد از من می خواست تا مقداری از وسایل مورد نیاز خانواده های نیازمندی را که در محل شناسایی کرده بودم بردارم و به در خانه شان برسانم.

جوری رفتار می کرد که نشان می داد حواسش به همه چیز هست. نماز و عبادات و مطالعه اش سر جای خودش بود. کمک به من در امور خانه هم سر جای خود. وقت می گذاشت و با بچه ها هم حسابی بازی می کرد. به مسائل سیاسی هم مشرف بود و برای خودش تحلیل داشت. استاد اخلاقی را انتخاب کرده بود و هر هفته در جلسات ایشان شرکت می کرد و تلاش داشت تا حرکتش در زندگی را با موازین اخلاقی و اعتقادی اسلام تنظیم کند. به حلال و حرام خدا هم توجه داشت و مراقب بود که در جزیی ترین مسائل، حقی از دیگران ضایع نکند.

یک بار مریض شده و باید به دکتر می رفت. دفترچه بیمه اش را همراه نداشت. یکی دفترچه برادرش را به او داد تا از تخفیف آن برای دوا و درمان خودش استفاده کند. ابراهیم نپذیرفت. دفترچه را کناری گذاشت و گفت: طبق فتوای مراجع استفاده از دفترچه بیمه دیگران حتی اگر مال نزدیکان آدم باشد هم جایز نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ابراهیم عشریه

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۶:۴۹ ب.ظ

سیل نکا، وحشتناک و ویرانگر بود. منزل پدری ما هم در اثر این سیل، مثل بسیاری از خانه های دیگر، آسیب جدی دیده بود. روزها با پدر می ایستادیم به تعمیر و بازسازی منزل. کار سخت و خسته کننده ای بود. ما هم که عادت به کار ساختمانی نداشتیم. دلمان می خواست فرصتی پیش بیاید، یک گوشه، توی سایه بنشینیم و چند لحظه ای استراحت کنیم.

ابراهیم با تمام خستگی ناشی از کار که در بدنش احساس می کرد، تا صدای اذان را می شنید، گل از گلش می شکفت و زود آماده می شد تا به مسجد برود. بی اعتنا به خستگی و نیازی که به استراحت داشت، مسافتی را با پای پیاده می رفت و می آمد. نمازش را به جماعت می خواند و دوباره بر سر کار باز می گشت.

بعد از ازدواج هم تا می توانست اول وقت خودش را به مسجد می رساند. بچه هایش را هم مثل خودش به مسجد و نماز جماعت علاقه مند کرده بود. اگر یک وقت مشکلی پیش می آمد و نمی توانستند مسجد بروند، بچه ها خودشان به پدر اصرار می کردند تا پشت سر او بایستند و نماز را به جماعت بخوانند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قاضی نمکدان شکن را مجازات کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۶:۳۱ ب.ظ

عدالت و انصاف پیامبر اکرم(ص) با تکیه بر قانونگرایی و قانونمندی

 

در حالی که حداقلی ترین شرط صلاحیت یک قاضی برای تصدی بر کرسی قضاوت، برخورداری از سلامت روان و تسلط بر رفتار و برخورداری از اخلاق و اندیشه اسلامی است هر از گاه خبر اهانت یا برخورد فیزیکی یک قاضی با ارباب رجوع در نقطه ای از کشور، زحمات مجموعه قضات دلسوز را زیر سوال برده و اعتبار دستگاه قضا را در اذهان عموم خدشه دار می سازد.

در روزهای اخیر انتشار خبر برخورد نامناسب یکی از قضات مجتمع شهید محلاتی تهران با یک ارباب رجوع که از قضا پاسدار مدافع حرم بوده است احساسات مردم را جریحه دار ساخته و علاوه بر زیر سوال بردن عدالت قوه قضاییه، دشمنان نظام و بدخواهان آیت الله رییسی را نیز شادمان نموده است. از وقوع این اتفاق تلخ البته چند ماهی میگذرد و با توجه به عدم رسیدگی به گزارشات مربوط به آن سرانجام رسانه ای شد.

قاضی پرونده ای حقوقی در واکنش به درخواست شمول قانون حمایت از ایثارگران در برگه صورتجلسه عنوان می دارد "کسی که در سوریه می جنگد، قانونی نمی جنگد و برای ایران نجنگیده است و عملا رزمنده محسوب نمی شود که مشمول قانون حمایت از رزمندگان شود...!!"

همین ذهنیت غلط یک قاضی در نظام اسلامی که مبتنی بر ایثارگری و مجاهدت رزمندگان عرصه های مختلف به خصوص در جبهه های بین المللی است عمق انحراف فکری و نفوذ برخی عناصر مشکوک در نهادهای حساس کشور را نمایان ساخته و رسالت دستگاه های نظارتی را دوچندان می نماید.

او با همین طرز تلقی و کینه ای که نسبت به نیروهای خط شکن انقلاب دارد به خودش اجازه می دهد که پاسدار مدافع حرم را "نکبت" لقب داده و در واکنش به اعتراض وی، ضمن ضرب وشتم و فحاشی دستور بازداشت او را صادر کند!

ضمن احترام به تلاش های صادقانه آیت الله رییسی و مجموعه قضات خدوم و انقلابی که در سال های اخیر تحولی چشمگیر را در دستگاه عدلیه رقم زده اند، از حفاظت اطلاعات قوه قضاییه و دادسرای انتظامی قضات انتظار می رود به منظور دفاع از حرمت ایثارگران و فریاد رسی از مظلومان، با بررسی عادلانه این ماجرا ضمن تنبیه قاضی خاطی و دلجویی از این رزمنده مدافع حرم، شناسایی عناصر مشکوک و مسأله دار نفوذی در دستگاه قضا را به منظور صیانت از اعتبار نظام مقدس جمهوری اسلامی بیش از پیش وجهه همت خویش قرار دهند.

http://fashnews.ir/news-details/77115/-%D8%B6%D8%B1%D8%A8-%D9%88-%D8%B4%D8%AA%D9%85-%D8%B1%D8%B2%D9%85%D9%86%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%81%D8%B9-%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D9%82%D8%A7%D8%B6%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%B9-%D9%82%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%DB%B1-/

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بهمن قنبری (2)

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۹:۰۹ ب.ظ

حدود هفت سال سابقه حضور مستقیم در جبهه های نبرد در دوران دفاع مقدس را داشت. جانباز بود. در دیده بانی استادی زبردست و برجسته بود. خیلی از شهدا را از نزدیک می شناخت. خاطراتش از دوران جنگ و شرایط حساسی که در دشوارترین صحنه های نبرد گذرانده بود بسیار جذاب و خیره کننده بود. با این حال آلبوم تصاویرش را که بگردید به اندازه تعداد انگشتان دست هم عکسی از جبهه به یادگار ندارد. از دوربین فراری بود و دلش نمی خواست گامی که برای خدا بر می دارد آلوده به خودپسندی باشد. گلوله می زد، می گفت: یا خدا. دیده بانی می کرد می گفت: برای خداست. راه هم می رفت می گفت: در راه خدا ... فکر و ذکرش رضایت خدا بود.

خدا را در رفتار و عمل خود می جست. خاکی و بی ریا بود و ذره ای غرور در رفتارش دیده نمی شد. زمانی که مسئولیت پایگاه بسیج را برعهده داشت بسیاری از جوان های محل را جذب کرد. یک بار او را در حال گفت و گوی صمیمی با تعدادی از جوانان معلوم الحال! محل دیدم. کشیدمش کناری و پرسیدم: مشکلی پیش آمده؟ آنها با تو چه کار داشتند؟

گفت: من با آنها کار داشتم.

منظورش را فهمیدم و خندیدم. گفتم: یعنی فکر می کنی می توانی این جماعت الواط را جذب مسجد و پایگاه کنی؟

خیلی محکم و جدی جواب داد: خنده ندارد! من زمانی بسیجی هستم که بتوانم این جوان ها را جذب راه خدا کنم. خیلی از این ها راه را نمی شناسند و الا از امثال من به خدا نزدیک ترند. مگر خیلی از همین بسیجی های رزمنده زمان جنگ، از همین تیپ و قیافه نبودند که بعد به مرور جذب شدند و پله های معنویت را طی کردند؟ مگر همه شهدا از ابتدا سیمشان به خدا وصل بود و خطایی در زندگی شان نداشته اند؟ بسیجی اگر نتواند این مدل جوان ها را جذب کند معلوم است که جز حرف زدن کار دیگری بلد نیست.

احساس کردم زبان همدیگر را نمی فهمیم. به ذهنم آمد که برادرمان زیادی آرمان گرا شده و از واقعیات فاصله گرفته است. با خودم گفتم چیزی نمی گذرد که به اشتباهش پی برده و می فهمد که آب در هاون می کوبد!

مدت زیادی نگذشت. یک شب وقتی برای جلسه پایگاه به مسجد رفتم همان جوان های معلوم الحال! را دیدم که زودتر از من به مسجد آمده اند. زیاد طول نکشید که همان بچه های تازه وارد، جزو فعال ترین نیروهای بسیج و مسجد قرار گرفتند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بهمن قنبری

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۹:۰۸ ب.ظ

بعضی ها وقتی موهای سفید و هیکل نحیف و پای مجروح او را می دیدند از خودشان می پرسیدند این جانباز میانسال ضعیف می رود سوریه که چه کار کند؟!

آنهایی که او را می شناختند و از سابقه رزم و مهارتش در دیدبانی و هدایت آتش با خبر بودند می دانستند بهمن قنبری با همین پای لنگان و عصایی که گاه باید به دست می گرفت و راه می رفت، چگونه می تواند روزگار دشمن را سیاه کند.

در جریان جنگ نفت و دخالت نظامی آمریکا برای باز پس گیری کویت و حمله به عراق، رزمایشی در اطراف آبادان برگزار شد که از میان طرح های ارسالی برای هدایت آتش، طرح شهید قنبری مورد تأیید و اجرا قرار گرفت. شهید علی صیاد شیرازی دنبال طراح آن می گشت و اصرار داشت او را از نزدیک ببیند. وقتی بهمن قنبری را به او معرفی کردند سخت در آغوشش کشید و گفت: تو اگر ارتشی بودی من الان درجه نظامی خودم را روی شانه هایت نصب می کردم.

همین مرد میانسال، با سر و محاسن سفید و هیکل نحیف و مجروحیتی که از زمان دفاع مقدس در ناحیه پا به یادگار داشت بعد از شلیک اولین موشک کورنت داعش و شهادت تعدادی از رزمندگان فاطمیون با دقتی وصف ناپذیر بر اساس محل اصابت موشک و زاویه انفجار، به محاسبه گرای دشمن پرداخت و با هدایت آتش و هدف قرار دادن محل شلیک موشک کاری کرد که تا مدتی دشمن هوس استفاده از این سلاح را به سر خود راه ندهد. دشمن عزم تصرف مجدد خان طومان را داشت اما آتشی که با هدایت بهمن قنبری بر سرش می ریخت او را از دستیابی به هدف شومش ناکام گذاشت. از این رو به این نتیجه رسید که با استفاده از روشی ناجوانمردانه و نقض آتش بس، ابتدا محل استقرار دیده بان کارکشته و تیزبین لشکر را مورد هدف قرار داده و سپس حمله برای تصرف خان طومان را آغاز کند.

بچه های رزمنده ایرانی و افغانستانی وقتی می فهمیدند حاج بهمن پشت بیسیم دیدگاه قرار گرفته و گرای دشمن را اعلام می کند با اطمینان خاطر و خیالی آسوده به نبرد با دشمن ادامه می دادند. همه از تبحر و دقت نظر و هوشیاری او مطمئن بودند و می دانستند شهید قنبری چقدر روی بیت المال حساس بوده و از این بابت چه وسواسی برای اعلام گرای دقیق و انهدام موضع دشمن به خرج می دهد تا گلوله کمتری مورد استفاده قرار بگیرد.

جالب بود با این پای صدمه دیده اش گاه برای آن که صدایش از پشت بیسیم توسط دشمن شنود نشود حدود پانصد متر را پیاده طی می کرد تا گرای دشمن را به بچه های توپخانه برساند. هر وقت کسی دقت نظر او را تحسین می کرد بلافاصله جواب می داد: خداست که گلوله ها و آتش ما را هدایت می کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نفوذ خناسان به بیوت مراجع و علما

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۶:۰۵ ب.ظ

Sardarsoleimanir

 

یکی دیگر از آسیب هایی که ممکن است فرصتی برای ایجاد تفرقه و دو دستگی در جامعه قرار گرفته و جای پایی برای دشمن باز نماید، تحریک بعضی علما و بزرگان حوزه برای تقابل با روند نظام مقدس اسلامی است. در تاریخ انقلاب تجربه تلخ تأثیرگذاری بعضی عناصر مشکوک و یا خائن که با استفاده از جایگاه خود در نزد مراجع و جلب اعتماد آنها تلاش داشتند تا صدایی متفاوت از صدای جمهوری اسلامی و پیامی خوشایند غرب را بلند نمایند، تجربه ای تلخ اما عبرت آموز است. این افراد در مواردی به توفیق داست یافتند؛ اما شکر خدا در اغلب موارد با هوشیاری مراجع عظام و بیداری علمای با بصیرت ناکام ماندند.

دشمن با استفاده از عناصر نفوذی و وسوسه خناسان تلاش دارد حوزه را که مادر انقلاب اسلامی بوده، در مقابل نظام قرار داده و از این راه نیز شانس خود را برای تغییر مسیر نظام و یا تخریب وجهه حکومت بهره گرفته و هزینه ای را بر انقلاب تحمیل نماید. جریان فعلی حوزه با رویکرد انقلابی حافظ اهداف و مسیر تبیین شده شهدا و امام شهداست؛ اما تلاش هایی هر چند کوچک در گوشه و کنار به منظور تحریک معدودی از علما و زیر سوال بردن مشروعیت نظام به چشم می خورد. از این رو مراجع معظم تقلید و علمای برجسته، با درک شرایط حساس نظام اسلامی و نقش تاریخی آن در روند تحولات جهانی و ضرورت تقویت جبهه بین المللی مقاومت، بیش از گذشته باید به پشتیبانی ولایت فقیه و نظام اسلامی پرداخته و در پیچ و خم های سیاسی، حقیقت نهضت اسلامی و خدعه های دشمنان قسم خورده را برای مردم به خصوص نسل جوان تبیین نمایند.

 راهکار: حمایت مراجع و علما از ولی فقیه و دیدار و جهت دهی به مردم

"من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علما مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی؟ ره؟ هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات معظّم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایت‌هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود." (وصیت نامه شهید سلیمانی)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

توسعه طلاق و فساد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۵:۲۷ ب.ظ

 پوستر عکس شهید سلیمانی منتشر شد

 

قیام مردم ایران بر ضد طاغوت و برهم زدن بازی جهانخوارن، منشأ دینی و خاستگاه فرهنگی داشت. مبدع جنگ نرم در واقع، امام رحمت الله علیه است که بر اساس منطق و استدلال و احیای فطرت های خفته مردم و با ابزار فرهنگی و تبلیغی توانست صفی مستحکم از مستضعفان و محرومان را در مقابل جبهه باطل ایجاد نموده و لشکر استکبار و عوامل داخلی اش را به رغم بهره مندی از سلاح و پول و شکنجه و تزویر و ... در هم بشکند. دشمن با فهم دقیق از این مسأله، تهاجم و شبیخون فرهنگی را به منظور سست نمودن پایه های اعتقادی مردم و تهی ساختن جامعه از هنجارهای ارزشی و در نتیجه، آندلس سازی از جمهوری اسلامی در پیش گرفت که در سایه لطف اهل بیت علیهم السلام و هوشیاری ملت توفیقی به چنگ نیاورد.

 خانواده سالم، زیرساخت تحقق جامعه سالم است. به همان میزان که دشمن با ابزارهای تبلیغاتی و رسانه ای درصدد فروپاشی این نهاد انسان ساز برآمده لازم است جمهوری اسلامی نیز با استفاده از همه ظرفیت های فرهنگی، تربیتی و اقتصادی درصدد تقویت بنیان خانواده بوده و اصل تشکیل خانواده و استحکام بنیان آن را نقطه ای محوری برای رشد معنوی جامعه و دستیابی به آرمانهای انقلاب شکوهمند اسلامی بداند.

 راهکار: تربیت و حراست از جامعه توسط مسئولین

"مسئولین همانند پدران جامعه می‌بایست به مسئولیت خود پیرامون تربیت و حراست از جامعه توجه کنند، نه با بی مبالاتی و به خاطر احساسات و جلب برخی از آرا احساسی زودگذر، از اخلاقیاتی حمایت کنند که طلاق و فساد را در جامعه توسعه دهد و خانواده‌ها را از هم بپاشاند. حکومت‌ها عامل اصلی در استحکام خانواده و از طرف دیگر عامل مهم از هم پاشیدن خانواده هستند. اگر به اصول عمل شد، آن وقت همه در مسیر رهبر و انقلاب و جمهوری اسلامی هستند و یک رقابت صحیح بر پایه همین اصول برای انتخاب اصلح صورت می‌گیرد." (وصیت نامه شهید سلیمانی)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روضه حوزه!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۷:۰۷ ق.ظ

مگر در تمام این بیست و خورده ای سالی که در حوزه هستم طلاب و روحانیون و علمای پاک و متقی و ربانی کم دیده ام؟ مگر می شود منکر وجود ده ها سرباز خدوم و پیامبر گون امام عصر در جای جای این کشور شد؟

اما

دل آدم خون می شود از دست آن قشر روحانی نماهایی که عقبه فکری شان به منافع دنیایی باز می گردد و کعبه آمالشان آلاف و علوف این جهانی است.

دم در مدرسه روحیه، پیرمرد کفاشی بود که همه ابزار کارش درون جعبه ای چوبی جای می گرفت. کفش واکس می زد و با دست پارگی های کفش مردم را پینه می زد.

ساق دستانش لاغر و نحیف بود. آن قدر واکس و روغن و ... به خورد دستش رفته بود که معلوم نبود اصلا آب وضو به پوست آن سرایت می کند یا نه. حکمش را پرسده بود گفتند چون دیگر پوست دستت پاک شدنی نیست وضویت اشکالی ندارد.

این پیرمرد با همین سر و وضع و کسب و کار اندک، خمس درآمدش را هر سال می آورد تقدیم حوزه می کرد.

سربازی امام زمان و تلبس به عبا و عمامه پیغمبری روحیه پیغمبری می خواهد که کمترین شرط آن شرم از خداست. آن که از این عنوان و لباس سوءاستفاده می کند رویش می شود در چهره امثال این پیرمرد نحیف کفاش نظر بیندازد؟

صوفی ها هم حتی هر سالکی را مستحق پوشیدن خرقه تصوف نمی دانند و خرقه را اساسا به کسی می پوشانند که مرحله ای از طریقت دلدادگی را طی کرده باشد.

دل آدم درد می آید از دست روحانی نماهای جاه طلب و دنیا دوست. طلبه ای مدعی که سر بر حریم نوامیس مردم فرو برده است. آن شکم گنده ای که هر جا مفسدی اقتصادی بود دستی کنارش بر آتش داشت. آن نمک گیر سفره اغنیا. آن بازیچه اطرافیان دلال مسلک. آن نامردی که پول می گیرد تا سکوت کند و حرفی از ستم باندهی تبهکار و مفسد به زبان نیاورد. آن نابخردی که عمل به دین را برای همسایه دانسته و در خلوت به کار دیگرمی پردازد. آن فامیل باز و قبیله گرای طاغوتی که معتقد است به خاطر حفظ شئون من در آوردی و تقدس آبکی اش نباید با فساد اطرافیان او برخورد کرد و ....

برخی از این قماش از نظر سیاسی نیز فاسد و فاسق هستند که معمولا سیبل نهادهای نظارتی قرار می گیرند بعضی نیز سوراخ دعا را پیدا کرده و با نشخوار شعائر ارزشی از گزند ناظران به سلامت مانده و در نقاب عدالت طلبی و ولایت خواهی و اصول گرایی در چراگاه مال اندوزی و شکم بارگی و زیرشکم پرستی سیر می نمایند.

این قماش از آویخته های قطار دین، آبرو و حیثیت مسافران حقیقی مقصد هدایت را نیز به فنا می دهند. هر شهر یک روحانی ربانی طبیب دوّار داشته باشد کافی است و بهتر است از وجود چند مدعی تو خالی و هوس آلود و جیب بری که اعتقاد مردم به آخرت را به نیابت از جناب ابلیس به لجن می کشانند.

نمی دانم چقدر از عمرم باقی است؛ اما به جبران نان و نمکی که از سفره امام عصر نصیبم شده به سهم و بضاعت خویش برای پاکسازی حریم روحانیت حقیقی و رسوایی مدعیان دروغین و سوداگران دین تلاش خواهم نمود به مدد حضرت الله باشد که بخش کوچکی از حق بزرگ آل الله را با هزینه های سخت و ناگواری که در این راه می پردازم، پاس داشته باشم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیا برگزاری راهپیمایی خودرویی، قانون شکنی است؟

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۶:۳۷ ب.ظ

راهپیمایی خودرویی 22 بهمن در مسیر هفت‌باغ برگزار می‌شود

 

جماعتی که از فشار ایمیلی ظریف به جان کری حماسه می ساختند راهپیمایی روز قدس را هم محدود به استیکرهای فضای مجازی می دانند.

گذشته از توصیه حضرت امام و آقا در صدور حکم آتش به اختیار در مواردی که مسئولان نمی توانند به وظیفه خود درست عمل کنند؛

گذشته از تناقضات رفتاری دولت در ماجرای کرونا و سفرهای نوروزی که تلفات سنگینی را بر گرده ملت تحمیل کرد؛

گذشته از تناقضات بعضی روحانیون که برخلاف توصیه ستاد مذکور در شهرهای قرمز اقدام به بازگشایی مساجد کردند البته با رعایت فاصله و مراقبت های لازم،

گذشته از سفرهایی که هنوز در جریان است، بانک های شلوغ و صف مرغ و ازدحام مترو و اتوبوس های شهری،

باید در نظر داشت که ستاد کرونا فقط در حیطه وظایف و اختیارات خود حق دارد به وضع قانون اقدام نماید.

قاعده کلی این است که باید به قانون عمل کرد و نفع جامعه در گرو قانون گرایی است و مقام معظم رهبری هم در همه امور قانونی دستور به تمکین از نهادهای مربوطه داده اند از جمله ستاد کرونا.

اما همان طور که گفته شد قواعد عقل و شرع هم در این میان حاکم است و بر خلاف اخباری گری مرسوم در بعضی دوره های باستان، خرد و شرع، دو بستر لازم برای انعقاد یک قانون در جامعه دینی محسوب می شوند.

حرف مأمور نیروی انتظامی را باید گوش داد؛ اما اگر مامور مذکور به یکی بگوید که باید از همسرت جدا شوی مخالفت با او به مثابه قانون شکنی است؟ تکلیفی که معلم به دانش آموز می دهد باید انجام شود اما آیا معلم می تواند درباره نوع غذای دانش آموز هم دستوری صادر کند؟ پزشک اگر بگوید روزه نگیر حرفش بر حکم شرع هم غلبه دارد و باید تمکین کرد اما آیا پزشک مثلا درباره متراژ منزل شما هم میتواند حکم بدهد؟

عقل می گوید مشروعیت یک قانون مستلزم شرایطی است و نمی توان بی چون و چرا و بدون تفکر به هر سخنی جامه عمل پوشاند. کما اینکه قوانین مجلس نیز به خودی خود اعتباری ندارد مگر آنکه به تایید شش فقیه و شش حقوقدان برسد.

ستاد ملی مقابله با کرونا می گوید تجمع و راهپیمایی باعث تشدید اشاعه ویروس می شود. اغلب کارشناسان هم این حرف را قبول دارند. بنابراین عقل حکم می کند سلامت جامعه را به خطر نینداخته و از برگزاری تظاهرات حتی در روز قدس که روز اسلام لقب گرفته، پرهیز نماییم.

اما وقتی همه کارشناسان امور بهداشت و درمان معتقدند راهپیمایی خودرویی نسبتی با تشدید کرونا ندارد و شواهد امر هم نشان می دهد مخالفت این ستاد با برگزاری راهپیمایی خودرویی با توجه به مذاکرات وین و باج دهی سیاسی و انتخاباتی دولت رویکرد تخصصی ندارد واضح است که ستاد مذکور در حال دخالت در اموری است که اصلا در حیطه اختیار و صلاحیت او نیست.

بنابراین باید این طور گفت که دستور منع برگزاری راهپیمایی خودرویی ابداً منشأ عقلی و شرعی ندارد که بتوان آن را قانون تلقی کرد. مخالفت با قانونی که اساسا منعقد نشده، قانون شکنی نیست.

به لطف خدا اغلب نیروهای انقلابی در نقاط مختلف کشور با درک درست از ماهیت این نقشه، قصد دارند به طور خودجوش در روز جمعه به برگزاری راهپیمایی خودرویی برای حمایت از قدس شریف اقدام نمایند

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تبرئه عجیب عضو متخلف شورا

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۵۶ ق.ظ

چندی پیش عضو سابق شورای شهر امیرکلا (توابع شهرستان بابل در استان مازندران) به اتهام ارتکاب تخلفات مالی و اقتصادی دستگیر شد. با توجه به وجود مستندات کافی و اعترافات صریح متهم، دادگاه بدوی وی را مجرم شناخته و به تحمل ده سال زندان محکوم کرد.

جالب آن که وی حکم دادگاه را پذیرفت و این مساله باعث شد یک چهارم مدت محکومیت وی بخشیده شود. 

ظاهرا با تحریک و مشورت بعضی دوستان پرونده را به دیوان عالی فرستاد.

دیوان عالی اما رأی به بررسی مجدد در شعبه هم عرض داد.

در دادگاهی که مجددا تشکیل شد نیز این عضو سابق شورا مجرم شناخته شد و به تحمل حبس محکوم گردید و پرونده به دادگاه تجدیدنظر رفت.

اما

در دادگاه تجدیدنظر ناگهان سر و کله شیخ محاسن سفیدی پیدا شد که پیش تر دفاتر متعلق به او پاتوق بعضی افراد بدنام اقتصادی بود. وی در دادگاه شهادت داد که اموال موضوع پرونده جهت انجام امور خیر در اختیار او قرار گرفته است!

قاضی تجدیدنظر نیز در قضاوتی مشکوک، بی اعتنا به حجم مستندات و اعترافات صریح متهم، با استناد عجیب به نامه آن روحانی نمای ریش سفید حکم تبرئه وی را صادر نمود! حالا اینکه چه نفعی به آن شیخ رسیده که حاضر شده آخرت خود را برای دنیای دیگران به فروش برساند خدا می داند.

اینکه چرا بعضی روحانیون برخلاف وعظ و اندرزشان بازیچه مفسدین اقتصادی هستند هم دردی است که بازگو کردنش، مجالی دیگر می طلبد.

از این اتفاقات تلخ و تأمل برانگیز گاهی در گوشه و کنار کشور شنیده می شود. نتیجه این نوع وقایع، جری تر شدن مجرمان حرفه ای، حیف و میل بیشتر اموال عموم و دلسردی عناصر فعال در مبارزه با فساد خواهد بود.

به نظر می رسد لازم است با توجه به روحیات انقلابی و دلسوزانه ریاست محترم دادگستری و دادستان استان، این پرونده یک بار دیگر توسط یک قاضی سالم و بی حاشیه مورد بررسی قرار بگیرد.

در صورت اثبات صحت نظر قضات قبلی، صادر کننده رأی برائت از ادامه فعالیت در سیستم قضا منع شده و آن روحانی ماله کش فساد نیز در افکار عموم رسوا شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بابل می خروشد!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۶:۳۰ ب.ظ

1ca2b2e8-1ecf-4418-9021-a3b9a0b46a43_kd0.jpg

 

به مخالفت دولت با برگزاری راهپیمایی  خودرویی در روز قدس نمی توان خوش بین بود. همین دولتی که سفرهای نوروزی را به رغم هشدار همه کارشناسان، مجاز شمرد و ده ها جنازه روی دست مردم گذاشت، اکنون همزمان با مذاکرات مشکوک وین، به این نتیجه رسید که مرگ بر آمریکا از داخل خودرو می تواند باعث افزایش چرخه ویروس کرونا شود؟! شما باور می کنید؟

از روحانیت بزرگوار که با هوشیاری خود، برخلاف نظر ناموجّه ستاد کرونا، اقدام به بازگشایی مساجد در ماه مبارک رمضان البته با رعایت دستورالعملهای بهداشتی نمود انتظار می رود به تبعیت از حقیقت دین که معادل سیاست است، روز قدس را بعنوان یکی از شعائر اصلی و جهانی انقلاب اسلامی زنده نگاه داشته و عرصه جامعه انقلابی را از حضور دشمن شکن و دیدنی خویش خالی نگذارد.

به همت جمعی از فعالان بسیجی شهرستان بابل اعم از روحانیت انقلابی، هیئت ها و گروه های فرهنگی قرار است دارالمومنین به یاری خدا در روز قدس شاهد برگزاری راهپیمایی خودرویی مردم متدین این دیار باشد.

علاقمندان همراه با وسیله نقلیه خود راس ساعت نه و سی دقیقه صبح از بلوار شهید یاسینی حرکت خواهند داشت؛ ان شاءالله. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

و کرامتنا الشهاده

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۷:۵۹ ب.ظ

باب مدینه علم بود

پیشتاز عمل 

یگانه اخلاص

و جهاد

و ایثار

و عدالت

و...

همه چیز تمام بود

اما

شمشیر خصم که بر فرقش نشست و رایحه شهادت که به مشامش رسید بانگ برآورد:

به خدای کعبه رستگار شدم.

شهادت هنر مردان خداست؛ اللهم ارزقنا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تابلوی جدید ورودی قم

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۶:۲۴ ب.ظ

21e64ab4-b23c-4597-a4aa-444e3379f143_5pe.jpg

 

از پایتخت معارف جهان اسلام به پایتخت فرهنگ و هنر مساجد ایران تنزل پیدا کردیم!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کوتاه درباره تأیید صلاحیت ها

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۶:۰۳ ب.ظ

نگاهی به هرم سنی شوراهای شهر تهران از اول تا پنجم + جدول

 

1- بهتر بود در احراز صلاحیت های انتخابات شورا از افرادی که خودشان در زمان حضور در شورا فرزند یا بستگانشان را با رانت به استخدام شهرداری درآوردند استفاده نمی شد.

2- بهتر است برای رد صلاحیت نامزدها موارد تخلف یا اتهامی او ذکر شده و از به کارگیری عناوین اتهامی سنگین مثل عدم التزام به اسلام یا ضدیت با ولایت فقیه اجتناب صورت بگیرد. قبح شکنی از چنین عناوینی که بیشتر در خور دشمنان ملت است دستاورد مثبتی برای نظام به همراه نخواهد داشت.

3- در شأن بعضی علما و ائمه جمعه نیست که برای تأیید صلاحیت عناصر بدنام پا پیش گذاشته و آبروی خود را خرج نمایند. کاش این عزیزان برای یک بار تصمیم بگیرند که بازیچه رییس دفترهای ناجنسشان نباشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهردار بابل متوجه رویکردهای مشکوک فرهنگی باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۵:۵۰ ب.ظ

d7c7df61-4e09-44b5-8ec2-829983e6aab3_yrr2.jpg

 

تغییر میدان جمهوری اسلامی بابل به نام سردار شهید سلیمانی اقدامی اشتباه و شتاب زده بود، چه این که در مکتب حاج قاسم، جمهوری اسلامی حکم حرم را دارد و حفظ آن مهم تر از دفاع از همه حرم هاست. بهتر بود مکانی برای نامگذاری به یاد این سردار پرافتخار انتخاب می شد.

کما این که حذف نام میدان انتفاضه و تغییر آن به بهارنارنج از سوی عناصر مفتضح شورا نیز هیچ توجیهی نداشت و معلوم نیست چرا این تغییر نام ها هیچ گاه شامل اسامی خنثی و غیر ضروری بعضی میادین نمی شود؟

حذف اِلِمان "ما ملت امام حسینیم" از میدان شهید سلیمانی با توجه به عقبه فکری جریان لیبرال که این روزها با نفی مکتب حاج قاسم و تقابل با آن توسط وادادگان غرب برملا شده است نیز اقدامی مشکوک و سوال برانگیز به شمار می آید.

ظاهرا کار نصب تصاویر شهدا در سطح معابر نیز در دوره جدید متوقف شده است.

فعالان انقلابی شهرستان بابل همواره ثابت کرده اند که در بیان نقدهای سازنده تبعیضی بین مسئولان قائل نبوده و در این چند ساله اشتباهات یا تخلفات هیچ یک از شهرداران این شهر از تیغ قلم آنان مصون نمانده و نگرش های باندی و جناحی و مناسبات قبیله ای و تعصبات پدر زن و دامادی و ... مفهومی برایشان نداشته است.

مهندس کیانی عزیز را از معدود شهرداران کار بلد این دیار می دانم که امیدوارم در امور فرهنگی مغبون تأثیر عناصر مغرض و فاقد صلاحیت قرار نگیرد. طبعا با شناختی که از ایشان وجود دارد انتظار است که عزل و نصب ها بر پایه تخصص و تعهد صورت گرفته و از میدان دادن به افراد بدنام و به ظاهر "خاکی" اجتناب صورت بگیرد.

 

توضیح:

اقای نتاج مسوول فرهنگی و روابط عمومی شهرداری بابل تماس گرفت و توضیح داد که نصب تابلوهای شهدا بعد از طی مراحل اداری به زودی از سر گرفته خواهد شد.

وی علت حذف المان میدان شهید سلیمانی را موقتی و مناسبتی بودن ان دانست.

درباره نگرانی ها پیرامون تاثیرگذاری جریان بیمار فرهنگی مرتبط با شورا هم توضیحاتی دادم که ان شاءالله شهردار محترم خواهد رسید. از پیگیری این دوست عزیز سپاسگزازم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حاشیه ای بر فایل صوتی ظریف

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۰:۳۵ ب.ظ

ظریف یا هر شهروند دیگری حق دارد تفکر قاسم سلیمانی را قبول داشته یا نداشته باشد اصلا نظام اسلامی را بپذیرید یا نه اما اگر کسی جهت گیری های نظام را قبول ندارد حق هم ندارد که ادعا کند امانت دار صدیقی برای تصدی امور حاکمیت است که در این صورت او را باید فردی خائن و کلاهبردار دانست.

ظریف می داند که سیاستگزاری در نظام اسلامی برعهده رهبری است و وقتی سوگند یاد می کند که به قانون اساسی پایبند باشد باید نسبت به جهت گیری های مدنظر رهبری نیز تعهد داشته باشد و الا قسم دروغ، نافی مشروعیت تصدی گری بر امور جامعه اسلامی است.

نه میدان باید در خدمت دیپلماسی باشد و نه دیپلماسی در خدمت میدان، این هر دو، بال پرواز یک حاکمیت بوده و باید در خدمت یک نظام قرار داشته باشند.

نکته جالب این که یک مسئول در نظام اسلامی علنا اعتراف می کند که رضایت غرب را بر سیاست های نظام خودش ترجیح می دهد ولی بعضی حضرات دنبال کسی می گردند که فایل صوتی او را منتشر کرده تا به عنوان جاسوس به مردم معرفی نمایند!

راستی مگر بعد از دستگیری روح الله زم و محاکمه او اسامی رابطانی که اخبار محرمانه نهادها را به او می رساندند افشا شد که حالا انتظار داشته باشیم رابطین رسانه سعودی در قوه مجریه معرفی و محاکمه شوند؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تضعیف دین و انقلاب توسط سیاسیون

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۶:۳۶ ب.ظ

سپاه پاسداران شهادت «حاج قاسم سلیمانی» را تایید کرد

کسی که در جمهوری اسلامی به مسئولیتی می رسد همواره زیر ذره بین نگاه مردم قرار داشته و گفتار و رفتارش در اذهان عموم تأثیرگذار است. بنابراین فرد مسئول در هر جایگاهی که قرار دارد باید به حساسیت موقعیت خود واقف بوده و از ارتکاب قول و فعلی که منجر به تضعیف باور مردم نسبت به انقلاب اسلامی می شود پرهیز نماید. ولایت پذیری و التزام به مبانی انقلاب اسلامی منحصر به شعار و بازی با کلمات نیست. کسی که مدعی پایبندی به اصول انقلاب اسلامی است در رفتار و زندگی روزمره و کنش های سیاسی و اجتماعی خود نیز در چارچوب آموزه های اسلام و انقلاب عمل می کند که اگر غیر از این باشد در معرض نفاق و دو رویی قرار داشته و مطرود مردم قرار خواهد گرفت.

 

راهکار :پایبندی به اصول

"1- اول آنها، اعتقاد عملی به ولایت فقیه است؛ یعنی این که نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او به عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید. کسی که در جمهوری اسلامی می‌خواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که]اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه داشته باشد. من نه میگویم ولایت تنوری و نه میگویم ولایت قانونی؛ هیچ یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمی‌کند؛ ولایت قانونی، خاصّ عامه مردم اعم از مسلم و غیر مسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولین است که می‌خواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این همه شهید.

۲- اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی و آنچه مبنای آن بوده است؛ از اخلاق و ارزش‌ها تا مسئولیتها؛ چه مسئولیت در قبال ملت و چه در قبال اسلام.

۳- به کارگیری افراد پاکدست و معتقد و خدمتگزار به ملّت، نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطره‌ی خان‌های سابق را تداعی می‌کنند.

۴- مقابله با فساد و دوری از فساد و تجمّلات را شیوه خود قرار دهند.

۵- در دوره حکومت و حاکمیت خود در هر مسئولیتی، احترام به مردم و خدمت به آنان را عبادت بداند و خود خدمتگزار واقعی، توسعه گر ارزش‌ها باشد، نه با توجیهات واهی، ارزش‌ها را بایکوت کند."(وصیت نامه شهید سلیمانی).

یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا فَرِیقاً مِنَ اَلَّذِینَ أُوتُوا اَلْکِتٰابَ یَرُدُّوکُمْ بَعْدَ إِیمٰانِکُمْ کٰافِرِینَ  ﴿آل‏عمران‏، 100

ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر از گروهی از اهل کتاب، (که کارشان نفاقافکنی و شعلهورساختنِ آتش کینه و عداوت است) اطاعت کنید، شما را پس از ایمان، به کفر بازمیگردانند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کوتاه ترین تحلیل پیرامون فایل صوتی ظریف

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۲:۰۲ ب.ظ

کوتاه و گویا در حاشیه فایل صوتی ظریف:

انتخابات به ۱۴۰۱ موکول نخواهد شد

مردم شورش نکرده و ارتش مردد نخواهد ماند

مذاکرات وین به نتیجه نرسیده و توان هسته ای و موشکی ایران متوقف نخواهد شد.

کشته های این روزهای کرونا هم ان شاءالله اجر شهید خواهند داشت!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قبیله گرایی سیاسی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۱۰ ق.ظ

ببینید | تصاویر دیده نشده از حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در میان مردم -  خبرآنلاین

 

یکی از آسیب های رنج آور در حاکمیت دینی، احیای تفکر باندبازی و قبیله گرایی است که یادگار عصر جاهلیت بوده و البته متأسفانه در همه نظام های سیاسی دنیا به چشم می خورد. تحزبّ بر مبنای تفکر مادی و منفعت جویانه، نمادی از جاهلیت عصر مدرنیته در راستای خود محوری و حق ستیزی و واقعیت گریزی به شمار می آید. چه بسیار حقوق انسان ها که به خاطر تنافی با منافع جمعی خاص، نادیده انگاشته شد و چه بسیار ظلم هایی که با اهداف کسب قدرت و انحصار ثروت، مشروع جلوه داده می شود. نظام اسلامی اما برخلاف مکاتب مادی عالم، حق را حتی اگر برخلاف میل و نفع صاحبان قدرت باشد، مشروع و محترم می شمارد و دفاع از مظلوم را حتی اگر در نقطه ای دیگر از پهنه گیتی باشد لازم می داند؛ چه برسد به اینکه فرد یا جناحی به منظور تأمین منافع خود بخواهد مانع از رشد و بالندگی جامعه شود. در اندیشه سیاسی اسلام، تحزّب و اجتماع مومنین باید مبتنی بر اخلاق توحیدی و اشاعه رحمت و فضلیت در میان بشریت و پرهیز از باندبازی و قدرت طلبی های منفعت طلبانه باشد. قبیله گرایی سمّ مهلک حرکت ها و شعائر دینی است و بستر حمایت مردم از نظام اسلامی را مضمحل می سازد.

راهکار: ترجیح رنگ خدا بر رنگهای سیاسی-توجه به انسانیت و عاطفه ها و فطرت ها

میدانید در زندگی به انسانیت و عاطفه‌ها و فطرت‌ها بیشتر از رنگ‌های سیاسی توجه کردم. خطاب من به همه شما است که مرا از خود میدانید، برادر خود و فرزند خود میدانید.وصیت می‌کنم اسلام را در این برهه که تداعی یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید. دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است. در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدّسات و ولایت فقیه مطرح می‌شود، این‌ها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید.(وصیت نامه شهید سلیمانی)

صِبْغَةَ اَللّٰهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اَللّٰهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عٰابِدُونَ  ﴿البقرة، 138

رنگ خدایی (بپذیرید! رنگ ایمان و توحید و اسلام؛) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت میکنیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

متن کامل وصیتنامه شهید سید علی اکبر شجاعیان

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۴۴ ق.ظ

 

با این که دانشجوی شهید سید علی اکبر شجاعیان از مشهورترین و محبوبترین شهدای شهرستان بابل به خصوص در محافل دانشجویی است و نیز امسال به عنوان شهید شاخص استان مازندران شناخته شده متاسفانه نتوانستم در فضای مجازی و جستجوی در اینترنت متن کامل وصیتنامه آموزنده و پربار و تامل برانگیز او را پیدا کنم.

ماجرا را به برادر خوبم آقا محسن علیجانزاده گفتم و ایشان زحمت تایپ متن مذکور را کشید و هم اینک در سالروز شهادت آن عزیز تقدیم علاقمندان طریقت عشق و رستگاری می شود:

 

وصیت نامه دانشجوی شهید سید علی اکبر شجاعیان

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا به نام تو و به یاد تو و به امید تو

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَا لَکُمْ إِذَا قِیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ  أَرَضِیتُمْ بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الْآخِرَةِ  فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِیلٌ[1]

چون مرگ همچون حیات با انسان است و هرحیاتی را مماتی است و همچنین دستور به نوشتن وصیت داریم بر خود لازم دانستم که وصیت نامه‌ای برای خود داشته باشم به تبعیت از جدم و مولایم حسین J وصایایم را با شهادتین آغاز می‌کنم.

‌‌‌‌‌أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسولُ الله واَشهَدُ اَنَّ عَلیّا وَلیُّ الله واَشهَدُ اَنَّ حُسَین بن علی ثارِ الله

شهادت می‌دهم که همه بدانند کیم، از چه‌ام، در کجایم و از برای که‌ام. شهادت می‌دهم به وحدانیت الله به یگانگی معبود و به یکتایی پروردگار خود. شهادت می‌دهم که محمد a آخرین رسول حق علی J جانشین رسول الله رهبر حزب شیعه، امام من رهبر حزب مظلوم تاریخ است و شهادت می دهم حسین بن علی Fخون خدا است. ای آنانکه ایمان آورده اید چه شده است که وقتی شما را برای جهاد و هجرت در راه خدا می خواهند به زمین می چسبید.

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما [2]

ای آنانکه ایمان آورده‌اید استجابت‌کنید خدا را به دعوت خدا لبیک گویید .

ای مومنین، مسلمین، شیعیان،مظلومین ومحرومین به ندای حق آری گویید به فریاد حق طلبانه ملت مظلوم و مسلمان ایران و ملل مسلم جهان گوش دهید و دعوت رسولان حق برای جهاد و مبارزه با کفر و نفاق و شرک را بپذیرید که اگر پذیرفتید زنده خواهید شد و حیات واقعی می‌یابید.

سلام بر محمد a رسول حق،آخرین پیامبرآسمانی ،سلام بر ائمه معصومین D اختر های‌تابناک آسمان ولایت و امامت، سلام بر نائب به حق مهدی موعود Q روح خدا و سلام بر امت دلاور و شهیدپرور و مبارز ایران، سلام بر شهدا حاضران در تمامی صحنه های نبرد علیه‌کفر و شر‌ک و نفاق۰ سلام بر مجاهدان فی سبیل الله یاران ابا عبدالله حسینb و درود بر جانبازان ومجروحین انقلاب و جنگ تحمیلی آنانی‌که رنج ودرد را به خاطر خداوند و رضای مولا به جان خریدند و قله های صبر و استقامتند، درود بر خانواده های محترم وعزیز شهدا.

 اینک سخنی با شما مردم:

مردم برخیزید که صدای هل من ناصرحسین  Jمی‌آید. این طنین پرخروش انقلاب اسلامی است، این فریاد مظلومیت شیعه در تاریخ است، این طغیان علیه ظلم است.ای انسان های به خواب رفته بیدار شوید دیگر وقت هوشیاری است. نکندکه در خواب مرگ گریبان شما را بگیرد، زنده شدن شما بستگی به لبیک‌گفتن به ندای‌حق دارد و بسته به آری‌گفتن به حسین بن علیF دارد نه‌آنکه فکرکنید اگر به جنگ نروید زنده می‌مانید. نه، نه، هر‌گز.

شمایی‌که بستر نرم و غذای گرم و لذت زودگذر دنیای فانی را انتخاب نموده اید در قبال آخرت که دار باقی است شما مرده‌اید، مرده‌ای متحرک. این جسمتان است که حرکت می‌کند و غذا می‌خورد و می‌خوابد. شما مرده‌اید، برای همین است که گوش دلتان حق را نمی‌شنود و چشم دلتان نور الهی جلوه گر شده در انقلاب اسلامی ایران و در ملت مسلم ایران را نمی‌بیند و قلبهایتان بر اثرگناه ترک جهاد و عدم یاری مظلوم در مقابل ظالم، کدرشده، سیاه شده.

مردم بیایید اندیشه‌کنید. نکند مصداق این حدیث حسین بن علیF قرارگیرید که ‏النَّاسِ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا[3]. نکند در خواب خوش باشید و وقتی که در قبرتنگ و تاریک نهاده شدید، بیدارشوید، امت اسلام اندیشه‌کنید که ازکجا آمده‌اید.‏

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم

عزیزان درشما نورخدا جلوه‌گر است، شما مال بهشتید، شما از نسل آدمی‌هستید که در بهشت زیست و برای شما تمام عالم خلق گردید، همه چیز دنیا برای شماست تا انسان شوید، در کجایید؟ بیندیشید در کجایید، زندان، در زندان تن، زندانی در قفس تنگ دنیا. فکرکنید دنیا با همه زرق و برقش برای چیست برای اینکه تو از خاک به خدا برسی، از دنیا برای تکاملت برای انسان شدنت استفاده‌کنی نه اینکه به این دنیای دنی پست بچسپی و دل به دو روز دنیا ببندی. دنیایی که موقع مرگت هیچ چیزی از آن مال تو نیست شاید حتی‌کفنی هم به تو نرسد.

چرا تمام هم و غمتان تعلقات دنیایی است؟ مردم حلقه های زنجیری که شیطان شما را به دنیا متصل‌کرده بشکنید و از قفس تنگ دنیا برهید، پرواز کنید، از قفس تنگ تنتان و به سوی معبودتان الله پر کشید و اندیشه کنید که به کجا خواهید رفت. بدانید که به‌کجا خواهید‌ رفت، عاقبت، مرگ شما را در برخواهد گرفت حتی اگر در برج های مستحکم و دژهای آهنین باشید قیامت برپا خواهد شد.

وای ازآن روزی‌که‌کوچکترین اعمال ما ثبت شده است‏. وای از روزی که به یوم حسرت معروف است، به یوم تبل السرائر معروف است. روزی که رسول الله و علی بن ابیطالب F به امت خود می‌نگرند، زهرای اطهر Eبه شیعه نظر دارد. مردم نمی‌ترسید از روزی که از شما پرسیده شود چرا به ندای هل من ناصر حسین بن علیF پاسخ ندادید؟ نمی‌ترسید از روزی که پرسیده شود چرای ندای مظلومیت و حق طلبی فرزند زهرا  E،خمینی، نائب به حق مهدی Q را نه‌گفتید؟  نمی‌ترسید از روزی که سرهای درون، راز‌های نهانی شما فاش شود و نمی‌ترسید از روزی که رسوای خاص و عام شوید؟ نمی‌ترسید از شرمنده شدن در مقابل چهره رسول الله J ؟ نمی ترسید که به شکل حیوانات در محشر گرد آیید؟ انسان شویدمردم . به صرف اینکه‌گفتید ایمان آوردیم کافی است؟ آیا کافی است؟ خدا البته امتحانتان خواهد نمود. جنگ امتحانی بزرگ است برای آنان که ادعای ایمان دارند، میدان جنگ محل آزمایش مؤمنین است جنگ به ما عزت داد و میان ملت های دنیا سرافرازمان نمود و نشان داد اسلام تسلیم پذیر نیست. جنگ جوهر وجودی انسان را نشان داد جنگ ما را از خمودی بی حالی و اسارت نجات داد و به تلاش و پیگیری واداشت که نتیجه آن رشد و حرکت به طرف استقلال از سلطه شرق و غرب بود.

اما خانواده محترم شهدا، مجروحین و جانبازان :

خوشا به حال شما که پیش زهراE رو سفید خواهید بود و می‌توانید جلوی زینب E، زینبی که در یک روز تا ظهر داغ ۱۷ شهید به دل دید سر بلندکنید. می توانید به زهرای اطهرE بگویید که ما هم درد تو را، درد زینبE را می دانیم خوشا به حالتان خانواده های شهدا که امانت دار خوبی بودید، خوشا به حالتان که معامله خوبی با خدایتان نمودید .

اما خانواده عزیزم:

 پدر ومادرگرامیم و بهتر از جانم ابتدا از شما عذر می‌خواهم به خاطر اینکه هیچ نتوانستم فرزند خوبی برای شما باشم. مادر جان درست است که داغ محمد و زهرا قلب پاکت را به درد آورد ولی مادر جان بر زینبE چه‌گذشت؟ مادر جان اکبرت از روزی که جبهه آمد زنده شد ومتولد شد. مادر جان دوست داشتم در کنار شما باشم ولی مادرم تو دوست داشته باش که با هم در کنار و جوار زهرای اطهر   Eباشیم تا تو هم سربلند باشی در روزی که همه سر افکنده هستند .مادر جان اگر جسد ناقابلم آمد، خودت خاکم کن.

هرچند که بد حال و پریشانم ولی من با اشک ریختن برای عشق اعظمم، برای جان جانانم، برای حسینم خود را شستم. من با اشک حسین غسل نمودم ، طاهر شدم و پاک شدم و زهرا نیز مرا دوست خواهد داشت. چون برای جگرگوشه زهرا ،حسین نالیدم و برای آزادی ارض مقدسش، مشهدش یعنی کربلا جان دادم، برای اینکه به هل من ناصر پسرش لبیک گفتم، برای اینکه در راه این ارض مقدس جان عزیز دادم، رنج سفر پذیرفتم، برای اینکه به ندای حسین زمانم، آرامش جان و جسمم، روح خدا خمینی عزیز لبیک گفتم.

تورا به صبری توصیه می‌کنم که زینب E داشت. تو نیز باید پیام خون من و محمد را به گوش همه برسانی و بگویی که هدفمان برپایی نظام اسلام و گرفتن حق مظلوم از ظالم بود. مادرجان دوستانم و شهدا، از همه مهمتر حسین بن علیF منتظرما هستند. آیا جایز است من مهمترین واجب الهی را ترک کنم؟ آیا می‌توانم شاهد به خاک و خون کشیده شدن بهترین عزیزانم و بهترین دوستانم و شاهد به خاک و خون کشیده شدن اطفال بی گناه دزفولی و بروجردی و میانه و دیگر شهرهای ایران باشم و در بستر خود خوش بخوابم؟

 

خانواده محترم و عزیزم! من سالهاست که عاشق مرگ شده‌ام. من سالهاست که عاشق کشته شدن در این راه شده‌ام ولی حال دیوانه شهادت شدم. درست است که با عقل حسابگر مادی جور در نمی آید.

بعد از شهادتم چون سیدم، پرچم سبز آل محمدD بردرخانه بزن و افتخارکن که اکبر عزیزت به آرزوی دیرینه اش رسید. مادرجان، من آتش سلاح دشمن را، آتش تانکها و توپخانه ها و خمپاره های دشمن را، آتش هواپیماهای دشمن را ، آتش سلاح های سنگین دشمن را، به جان می‌خرم. ولی نمی‌توانم آتش جهنم را، آتش قهر خدا وغضب خدا را بپذیرم.

اما برادران و خواهرانم :

صبر پیشه کنید. تقوا پیشه کنید که چراغ راه بشرهمین است. من عاصی را ببخشید که برایتان برادر خوبی نبودم و مهمتر از همه این مسائل، شما وظیفه ابلاغ پیام حرکت مرا دارید و حفظ سنگرهایی که درجبهه و پشت جبهه داشتم. سعی در تقویت آن سنگرها کنید. همواره در نظر داشته باشید که من زنده ام و حاضرم و در تمام صحنه های نبرد رهایی بخش شیعه تا انتهای تاریخ حاضر و ناظر بر حرکتتان.

 

خدای من! آیا می‌شود پرکشید؟ آیا می‌شود شاهد عشق را به آغوش‌کشید؟ مرگ را می‌گویم. شش سال است که منتظر این عشقم، منتظر این وصالم، وصالی‌که دلم را به آتش‌کشید. آیا می‌شود از قفس تنگ و کوچک تن‌رهید؟ آیا توانایی پروانه شدن را داریم؟ پروانه را سوختنی است به دورشمع. مهم این است که وجودمان پروانه گردد. مهم این است که دوران به خود لولیدن و خاکی بودن را با تحولی اساسی به محتوای اصلی رسانید. ولی توان هست ، ابتدا باید با اشک ندامت چهره و بدن خاک آلود را که غبار معصیت فرا گرفته، شست. آنگاه است که پرواز شروع شد و حرکت به سوی شعله ها، شعله های فروزان عشق الهی است.

باید آنقدر دور شمع‌گشت تا عشقت کامل شود، تا لذت وصل را درک کنی، لحظه وصل را با شوق و اشتیاق بپذیری و به قولی سبقت گیری. آنگاه که عشق کامل شد، پروانه عاشق شد؛ به آتش عشق، پروانه خواهد سوخت.

خدای من! | لذت وصلت چون است؟ شیرینی وصلت چگونه است ؟ می‌دانم و بدانید که تکه تکه شدن و سوختن در راه الله و معبود درد و رنج ندارد، نه، لذت دارد لذت. خدایا، خودت می دانی که نسبت به مادرم زهرا E چقدرعشق می ورزم، می دانی که با نامش حالم دگرگون می شود، می دانی که تحمل مصیبت زهرا E را ندارم . خدای من ، مولای من ، عشق من ، دوست دارم مرا به پیش مادرم، غم پرورم، پیش مادراطهرم رسانی.

هرچندکه بدحال و پریشانم ولی‌من با اشک ریختن برای عشق اعظمم، برای جان جانانم، برای حسینمJ خود را شستم. من با اشک حسین J غسل نمودم ، طاهر شدم و پاک شدم و زهرا E نیز مرا دوست خواهد داشت. چون برای جگرگوشه زهرا E،حسین J نالیدم و برای آزادی ارض مقدسش، مشهدش یعنی کربلا جان دادم، برای اینکه به هل من ناصر پسرش لبیک گفتم، برای اینکه در راه این ارض مقدس جان عزیز دادم، رنج سفر پذیرفتم، برای اینکه به ندای حسین زمانم، آرامش جان و جسمم، روح خدا خمینی عزیز لبیک گفتم.

آری زهرا E نیز دوستم خواهد داشت. چون نتوانستم در خانه اش را آتش زده ببینم؛ برای اینکه نتوانستم علیJ  را ریسمان بر گردن ببینم، برای اینکه نمی‌توانم بدن حسین J  و یارانش را جولانگاه ستوران ببینم، مهدی Q را بی یاور و خمینی را بی یار ببینم؛ برای اینکه نمی توانم کربلا را در دست یزید، دربند ببینم؛ چون خانه های برسر شیعه خراب واطفال زیرآوررا، مدرسه و کودکستان برسر شاگردان خراب ببینم؛ چون شیعه را حزب مظلوم میدانم؛ چون عاشق اهل بیتم.

توصیه ای به دوستان عزیز و بزرگوارم :

دوستان خوبم از شما می‌خواهم نکند دنیا شما را فریب دهد. نکند ما را فراموش‌کنید. منظورم راهم و هدفم می‌باشد. یاران، یارانم نکند زنجیره‌های وابستگی به دنیا شما را به بند بکشد و نکند فرزند و زن، زنجیر شما شود. دوستان خوبم اسلام در خطر کفر است، نکند صدای یاری خواستن امام را بشنوید و بگویید که منظور امام ما نیستیم. ما در سنگر کارخانه، سنگر اداره، سنگر مسجد و یا دیگر سنگرهای پشت جبهه هستیم. نه امروزسنگر اصلی باید حفظ شود، سنگر عزت اسلامی. اگر خدای ناخواسته، سنگراصلی سقوط کند دیگر چیزی برای سنگرهای پشت جبهه نخواهد ماند.

دوستان خوبم می‌دانم که برای شما دوستی وفادار نبودم. یارانم، خطاهایم را به بزرگواری خودتان چشم بپوشید. تنها تقاضایم از شما این است که سلاح به زمین افتاده ام را بگیرید و همواره حاضردر صحنه های انقلاب اسلامی عزیزمان باشید و به دقت به کلام ملکوتی امام امت، خمینی کبیرگوش فرا دهید، اطاعت ولی فقیه بنمایید که آخرت شما را اطاعت از ولایت تضمین می‌کند. اگر می‌خواهید حیات جاودان بیابید همواره مطیع رهبری باشید. دوستانم، دوست دارم دست به تجارت سودمندی زنید و جانهای خود را به بهای کسب رضای خداوند متعال بفروشید.

دوستان خوبم، رزمندگان همسنگرم:

 از آتش دشمن نهراسید که‌آتش جهنم چندین مرتبه و چندین هزار مرتبه سنگین تر و خطرناک‌تر است. ازآتش‌جهنم بترسیدکه ذره‌ای از آن آب اقیانوس‌های‌جهان را به‌جوش‌خواهدآورد. دوستان، برادران، ما پیروزیم. وعده حق تخلف ناپذیر است. هرگزکافران با اعمالشان نخواهندتوانست نورالهی را که در ملت ایران جلوه گر شده است، خاموش کنند. خدا دینش را حفظ خواهد نمود. چقدر خوب است که شما دین خدا را یاری‌کنید و از در جهاد که در مخصوص اولیا خداست وارد جنت شوید.

سخنی با آنانکه به خدا پشت کرده اند:

ای انسان هایی که خالق خود را فراموش نموده اید، اگر میزان اشتیاق خداوند متعال را نسبت به خود می‌دانستید همان دم از شوق دیدار حق جان می‌دادید. بیچاره‌هایی که به خدا پشت کرده‌اید برگردید که خداوند منتظر شماست. خداوند منتظراست که انسان شوید و به جوارا و درآئید و به او نظرکنید.

سخنی با دوستان دانشجویم:

برادرانم سعی‌کنیدکه پرورش روحی را مقدم بر همه‌کارهایتان قراردهید . دوستان سعی نکنیدکه علم را برای علم بیاموزید، از علم وسیله ای برای قرب به خدا و نردبان تکامل انسانیت استفاده‌نمایید. علم وسیله ای عالی برای شناخت حق است. برادران دانشجویم از یاد خدا غافل نباشید. به یاد‌ داشته باشید که غیر از خدا فانی است، پس باید دل به باقی سپرد؛ پس باید دل به باقی بست. چون شما برای بقا آفریده شدید نه برای فنا، شما برای عالم آخرت آفریده شده اید نه برای دنیا. همواره درفکر خدمت در جهت رضای خدا باشید.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 سید علی اکبر شجاعیان

22/12/1365

 

 


[1] : سوره توبه آیه 38

 [2] : سوره انفال آیه 24

[3] :  امام علی J  مردم در خوابند و زمانی که از دنیا رفتند بیدار می‌شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا