اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۲۴۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قوه قضاییه» ثبت شده است

ضرر می بینید و ضرر می رسانید

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۴۰۴، ۱۱:۰۳ ق.ظ

معنى و تعریف و شرح و جذر و وزن کلمة تأسف فی معجم عربی عربی

 

فیلمی منتشر شده از تجمع مختلط مردها و زنهای بعضا بی حجاب در یکی از شهرهای مازندران برای ورزش صبحگاهی که این فیلم البته برای تبلیغ آنها و دعوت از بقیه جهت حضور در این تجمع به ظاهر ورزشی آن هم در مرکز این شهر خوشنام دینی و انقلابی تهیه شده است.

یکی از کانالهای خبری استان به این موضوع واکنش نشان داد و گفت مگر میشود مسئولان امنیتی و انتظامی و قضایی از وجود چنین حرکات تشکیلاتی و برنامه ریزی شده ای بی اطلاع باشند؟ و بعد به انتقاد از استاندار مازندران پرداخت که صراحتا اعلام کرده بود ضرورتی برای رفع هنجارشکنی نمی بیند.

واقع امر آن است به جای انتقاد از استاندار مازندران که سابقه خوبی در التزام به قانون ندارد باید یقه چهره های به ظاهر موجّه منتسب به دستگاه دین و مذهب و نظام را گرفت که در کمال سادگی و خوش باوری در جایگاه روابط عمومی استانداری به دفاع بی حد و حصر از این شخصیت ناموجّه پرداختند. قطعا این افراد در هر لباس و جایگاهی که باشند بابت این تغافل نامبارک باید آن دنیا در محضر شهدا جوابگو باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

توجیه بی خردی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۴۰۴، ۱۰:۴۷ ق.ظ

مستند حیات وحش؛ میمون کم عقل برای بازیگوشی پرید رو تیر جِزش دراومد

 

درباره حادثه اهواز متنی خواندم یکی آمد اینطوری گفت که درست است این بابا خودسوزی کرده اما این خودسوزی نوعی باج خواهی در مقابل قانون بوده است. شهرداری اهواز دنبال منافع مردم بوده و...

فرض را بر این میگذاریم حرف این بابا درست و حق با شهرداری بوده است؛ اما نکته اینجاست بر اساس توضیح مسئولان امر، این پرونده در اختیار قوه قضاییه بود و دادگستری قرار بود طبق ضوابط خود به اعمال قانون بپردازد و شهرداری حق نداشت به طور خودسر وارد عمل شود. قطعا اگر کار دست قوه قضاییه بود صحنه برخورد مأمور نامحرم با زن فروشنده اتفاق نمی افتاد و فیلم آن بهانه شکل گیری این جنجال نمی شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تیتر خبر را بخوانید

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۴۰۴، ۱۰:۳۷ ق.ظ

photo_2025-11-16_10-31-19_khqb.jpg

 

مولد سازی، بهانه ای برای تملک زمین توسط مسئولان در شمال کشور.

سید شمس الدین حسینی این را گفت. مشابه این حرفها هم بارها تکرار و منتشر شده است. مردم با چشم خود شکاف عمیق طبقاتی بین بعضی از مسئولان با جامعه را می بینند و افسوس می خورند و بی اعتماد میشوند. یک نهاد امنیتی یا قضایی یا بازرسی پیدا نمیشود که اینطور گزارشها را پیگیری نموده و به افکار عمومی پاسخگو باشد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کور و بینا

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ آبان ۱۴۰۴، ۰۶:۴۶ ق.ظ

کاریکاتور/ محسن هاشمی: نتوانستیم چون سنگ‌اندازی کردند!

 

دیشب دوستی آمد دم در و گفت علیزاده و یوسفی و چند طلبه و بسیجی دیگر در قم و تهران بابت تجمعی که دو سال پیش در اعتراض به ترک فعل مسئولان نسبت به کنترل وضعیت بی حجابی داشتند روانه دادگاه و زندان شده اند.

جالب است قانون شکنها آزادند اما کسانی که به قانون شکنی اعتراض میکنند در بند میشوند. جالب تر آنکه رییس دستگاه قضا می گوید با ترک فعل ها برخورد خواهیم کرد! خب خودتان مصداق ترک فعل هستید.

یادم نمیرود چند سال پیش بچه هایی در شمال و بعد مستندی در آمد درباره بچه هایی در جنوب که صرفا به ظن همکاری با کانال مجازی منتقد مسئولین محلی چطور مورد بازخواست قرار گرفتند. حریم خصوصی شان خدشه دار شد. خانه هایشان را زیر و رو کردند. لوازم ارتباطی خود و نوامیسشان را بردند برای آنکه بررسی کنند بلکه مچشان گرفته شود. خودم درباره این بچه ها به مسئولی اعتراض کردم توجیه آورد که برای پیشگیری از جرم هم میتوان چنین برخوردی داشت.

حالا هر روز سندی افشا میشود درباره رانتها و وام ها و ارزهای میلیارد دلاری که توسط باندها و مافیای نورچشمی ها برده شد و بازنگشت و نهادهای نظارتی که مدعی بودند مو را از ماست می کشند خود را به خواب زدند که البته احتمال می دهم دستی بر آتش داشته اند.

بیشتر توضیح بدهم سر صبحی حال همه گرفته میشود ولی خدایی اش این جماعت چقدر نامردند. از امکانات و اعتباری که در سایه ایثار و ایستادگی حزب الله به دست آوردند برای زدن تفکر حزب الله بهره گرفتند و در ظاهری پوشالی و موجّه، سرمایه های مردم را بالا کشیدند تا از این طریق هم ضربه ای به پایه های اندیشه اسلام و حاکمیت دین زده باشند.

دست نمایندگانی که از زد و بندها حرف زده و خیانتها را افشا می کنند درد نکند. بلکه نهادهای نظارتی تکانی خورده و نسبت به وظایف اصلی خود کمی حساسیت نشان بدهند. هر چند احتمال میدهم این نمایندگان در دور بعد رد صلاحیت شوند اما حرکت شیرین انقلابی شان در خاطره ها ماندگار خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همه شرمنده خون شهداییم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۰ مهر ۱۴۰۴، ۰۵:۳۴ ق.ظ

اشتباه کردم این چند روزه هم کتاب بلیت بهشت را خواندم هم هر شب پسران هور را تماشا کردم به خصوص قسمت آخرش را که سه بار دیدم و حسابی به هم ریختم. بدتر اینکه همزمان اخبار سیاسی روز را هم دنبال نمودم و به مرز آشفتگی رسیدم.

ننگ و نفرین شهدا بر مسئولانی که به خاطر دو روز بهره مندی بیشتر از چرب و نرم دنیا چوب حراج بر ارزشها زدند. اشرافی گری، تجمل پرستی، شکاف طبقاتی، تبعیض، فساد اقتصادی و اخلاقی، سبک زندگی غربی و... جفای به آرمانهای شهداست. از حجاب تا معیشت و بانکداری و آموزش و فرهنگ و قضا و... به ریش عدالت خندیدند. برای اهتزاز پرچم اسلام خیلی زحمت کشیده شد اما سیاسیون کثیف چپ و راست همه چیز را بازیچه مطامع خود و خانواده و باندهای فسادشان قرار دادند. همه قوانین و احکام به حال خود رها گردید و نصه و نیمه بعضی ها اجرا شد. دانه درشتهای مفسد آزادند اما ضعفا در بند کشیده می شوند. عدالت اجتماعی به سخره گرفته شد. رانت و حقوقهای نجومی آه از نهاد مردم بلند ساخت. صنعت و اقتصاد و بانک و گمرک در چنبره مافیاست. فرهنگ و ارزشهای غیر دینی و غیر ملی رسما رواج پیدا کرده. به نفع مسئولین است نهج البلاغه نخوانند، به نفع مسئولین است دم از شهدا نزنند. یادگار حسین بن علی است که فرمود لقمه ها و پولهای حرام نمیگذارد حرف حق بر دل اثر کند.

و این جمله آیت الله جوادی چقدر زیباست: ظاهر مردم، باطن مسئولان است

تنها دلخوشی ما به این نظام شبه جمهوری شبه اسلامی همین کل کل با آمریکا و اسرائیل است. البته این یک ویژگی ممتاز را هم خواص چپ و راست تلاش دارند با انزوای مشی رهبری به حاشیه برانند که امیدوارم تا مدتی نتوانند. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بوی بد رانت

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۱۱ ق.ظ

نوین وکیل | مشاوره با وکیل حقوقی رایگان و تلفنی در تهراننحوه شکایت در  سازمان بازرسی کل کشور و رسیدگی به آن

 

اقدامی مشکوک در بیمارستان شهید بهشتی بابل
سازمان بازرسی وارد عمل شود

بر اساس نامه ها و اسنادی که در فضای مجازی منتشر شده مرکز ام ار آی بیمارستان شهید بهشتی تحت مدیریت دانشگاه علوم پزشکی بابل به بخش خصوصی واگذار گردید که این واگذاری دارای ابهاماتی عجیب است.
زمین مرکز متعلق به بیمارستان است
ساختمان مرکز توسط خیرین تاسیس شد
دستگاه هم متعلق به دولت است
با اینحال مدیریت مرکز در قبال اجاره ای اندک به بهانه عدم توانایی بیمارستان در اداره آن به بخش خصوصی واگذار گردید! 
درباره نحوه واگذاری مجوز و تشریفات قانونی مرتبط با آن و نسبت خانوادگی بعضی اعضای اصلی شرکت خصوصی با مسئولانی که اعلام کردند مدیریت مرکز از عهده دولت بر نمی آید نیز نکاتی قابل تامل وجود دارد که نیازمند بررسی مسئولانه است. 
به نظر میرسد لازم است مدعی العموم و یا سازمان بازرسی به منظور رفع ابهامات و نگرانی های موجود و دفاع از حقوق عامه با جدیت به این پرونده ورود نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انتصاب پر حاشیه

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۱۸ ق.ظ

اعتراضها به انتصاب مهدی عبوری که با وجود اتهامات مختلف و پرونده سنگین قضایی به مدیریت یکی از بزرگترین هلدینگهای کشور گماشته شد همچنان ادامه دارد. پیش تر نیز به ابعاد مختلف این ماجرا پرداخته شد.

 

photo_2025-10-20_07-13-14_teg3.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به فکر آبروی انقلاب باشید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۰ مهر ۱۴۰۴، ۰۵:۴۰ ق.ظ

شهردار بابل بازداشت شد

 

سایت خبری تحلیلی بولتن نیوز نزدیک به یکی از محافل مهم کشور طی یادداشتی که دیروز منتشر کرد خبر داد مجتبی الله قلیپور (حکیم) شهردار اسبق بابل که به دلیل پاره ای از اتهامات مالی و اداری مدتی را در بازداشت به سر برده و مجبور به استعفا شد با اعمال نفوذ کانونهای قدرت قرار است به عنوان عضو هیأت نظارت بر انتخابات شورای شهر معرفی شود!

شما را به خدا ببینید کار مملکت به کجا رسیده که باید شاهد باشیم متهمان دانه درشت پرونده های مالی، ناظر سلامت نامزدهای شورا باشند! واقعا کسانی که پشت پرده این ماجرا هستند قصد خدمت به اسلام و انقلاب را دارند یا میخواهند سوژه ای برای اعتراض اجتماعی درست کنند؟ آدم عادی یک دهم این پرونده را داشته باشد آبدارچی اداره هم نمیتواند بشود.

این بابا داماد امام جمعه بابل است و شخص امام جمعه حتی اگر در این انتصاب نقش نداشته باشد از نظر افکار عمومی در مظانّ اتهام قرار گرفته و این اتفاق نتیجه ای جز بدنامی جریان انقلاب و تمسخر و بی اعتمادی نسبت به سلامت نظام نخواهد داشت. شما را به خدا دلتان برای این نظام و انقلاب مظلوم بسوزد.

متن خبر بولتن نیوز را در لینک زیر مشاهده کنید:

https://www.bultannews.com/003fe8

 

تکمیلی:

 

فتنه فاطمی

فاطمی نماینده اصلاح طلب شهرستان بابل که تلاش داشت با اجرای کنسرت موسیقی برای خود دستاوردسازی کند بعد از لغو آن که با اعتراض نیروهای ارزشی صورت گرفت تصمیم زیرکانه ای را اتخاذ کرد.
وی با استفاده از سهمیه خود مجتبی حکیم شهردار اسبق و بازداشتی بابل را که داماد امام جمعه است به عضویت شورای نظارت بر انتخابات شورای شهر در آورد.
اگر کسی به این موضوع اعتراض نکند او به زعم خود برای تایید صلاحیت خویش در دور بعدی انتخابات مجلس، سرمایه گذاری کرده است.
اما اگر مردم به این موضوع اعتراض کنند طبعا یکبار دیگر حواشی مربوط به دستگیری داماد امام جمعه بر سر زبانها افتاده و از این طریق انتقام تعطیلی کنسرت که تنها دستمایه و پوشش کارنامه خالی اوست را گرفته است.

 

تکمیلی تر: با فشار افکار عمومی، اسم نامبرده از عضویت در اعضای هیات نظارت بر انتخابات شورا حذف گردید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چراغ زرد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳۰ تیر ۱۴۰۴، ۰۶:۰۶ ق.ظ

تصمیم رسمی وزرات کشور درباره اخراج افغانی ها در سال ۱۴۰۴

 

افغانستانیهای خوب داریم افغانستانیهای بد داریم مثل مردم هر سرزمین دیگری. همه هم با هم برادریم. الان نمیخواهم درباره درست یا غلط بودن اخراج افغانستانیهای غیرمجاز از کشور نظر بدهم. حرفم این است که جنگ یا بحران این خصلت را دارد که میشود بعضی کارها را با استفاده از ظرفیت آن انجام داد. سالهای سال است که بعضی مسئولان و کارشناسان می گویند حضور این همه افغانستانی در کشور باعث هدر رفتن منابع عظیم ملی است. اخراج آنها باعث ایجاد اشتغال و صرفه جویی در منابع و امکانات رفاهی و اقتصادی و آموزشی و بهداشتی و ... خواهد شد. یادم است سال هشتاد که علی شمخانی کاندیدای صوری انتخابات ریاست جمهوری شده بود در پاسخ به این سوال که چه برنامه ای برای اشتغال زایی و رشد اقتصادی داری گفت: سه میلیون افغانی داریم و سه میلیون جوان بیکار. آنها را بیرون کنیم اینها هم سر و سامان می گیرند. (نقل به مضمون).

الان در شرایط جنگ و اضطرار، بستر اقدام برای این برنامه قدیمی فراهم شد. موضوع بیشتر از آن که امنیتی باشد اقتصادی است. دولتها و حکومتها در زمان بحران میتوانند تحرکاتی داشته باشند که در شرایط عادی به راحتی مقدور نیست. مثلا در جریان فتنه مهسا بلافاصله دولت وقت، قیمت دلار را حدود دو برابر افزایش داد و بعضی نرم افزارها را فیلتر کرد. الان هم قیمت نان دو برابر شد. قیمت بعضی اجناس افزایش پیدا کرد. گمرکها فعالیت بیشتری نشان می دهند. جاده ها پر از کامیون و تریلی حمل بار است. پرونده های کلان اقتصادی از مدار پیگیری عمومی خارج شد. بعضی شهرداری ها (مثل بابل) نیروی اضافه و رانتی استخدام می کنند، دانشگاه پزشکی با رابطه بازی عضو هیات علمی جذب میکند و.. به هر حال جنگ، فرصتهایی را برای انجام کارهای درست یا غلط بر زمین مانده ایجاد میکند. البته تجربه هم میشود که برای میادین سخت تر باید آماده شد. ما بعد از جنگ هشت ساله در زمینه درمان و تسلیحات و ... خیلی رشد کردیم. این جنگ اخیر هم باعث رشد ما در عرصه های دیگر به خصوص فنآوری های مجازی و راداری و ... خواهد شد. دلم میخواهد این حرفی که چندباری زده ام دوباره تکرار کنم. اگر آمریکا کاری به کار ما نداشت و سگ هارش را به جان ما نمی انداخت خودمان در حال فروپاشی بودیم. بخشی از مسئولان دنبال زیاده خواهی های مادی و ... افتاده و با مفاسد اقتصادی و اخلاقی و تبعیض و رانت و ویژه خواری مأنوس شدند. بخش هایی از مردم تحت تأثیر رسانه های غرب دنبال سگ بازی و دین گریزی و هرزگی افتاده و ته مطالباتشان شد کشف حجاب و آغوش رایگان و سلف مختلط و بوسیدن در کوچه. این جنگ از باب عدو شود سبب خیر، تکانی به متولیان فرهنگ و حاکمیت داد که به گسلهای اجتماعی بیشتر توجه نشان دهند. ارزشهای الهی و انسانی را جدی بگیرند. مفاهیم معنوی و حماسی را احیا کنند و... من البته دیگر چشمم آب نمیخورد از حجاب و عفاف تا مقابله با دانه درشتهای مفاسد اقتصادی شاهد تحولی در سیستم حاکمیت و اجتماع باشیم اما همین نظام نصفه و نیمه اسلامی را به همه ایسم های من درآوردی دنیا باید ترجیح داد. همین نظام شبه جمهوری و شبه اسلامی ما خار چشم جهانخواران است و تا زمانی که آمریکا و اسرائیل و جلادان عالم از ما بیزارند یعنی جهت گیری های کلی ما درست است. تُعرف الاشیاء باضدادها. بالاترین علقه و نقطه پیوند ما با جمهوری اسلامی مبارزه مستقیم و چشم در چشم و رو در رو با استکبار جهانی و آمریکا و اسرائیل است که در این راه از بذل جان نیز دریغ نخواهیم ورزید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دو نکته پیرامون صحبتهای امروز دادستان بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۸ تیر ۱۴۰۴، ۱۰:۵۱ ب.ظ

دادستان محترم بابل امروز در گفتگو با رسانه ها ضمن تأکید بر ممنوعیت تخلیه زباله در سایت جنگلی انجیلسی درباره پسماند و زباله هایی که در گذشته در این مکان قرار گرفته تأکید نمود: "ساماندهی زباله های موجود در سایت انجیلسی و شیرابه های آن هم باید انجام شود چرا که در دراز مدت گازهای موجود در آن مجموعه میتواند زمینه انفجار را فراهم کند."

ضمن تشکر از اعلام نظر و قاطعیت ایشان یادآور میشود در صورت عدم تعیین ضرب الاجل با توجه به تجربه موجود بعید به نظر می رسد اقدام خاصی در اجرای این دستورالعمل از سوی سازمانهای ذی ربط صورت بگیرد. پیش تر نیز به رغم صدور حکم قانونی مبنی بر منع تخلیه زباله در جنگل و ضرورت تعیین مکان جدید، مقاومتهایی از سوی مجموعه های مسئول صورت می گرفت که البته شایسته تشکیل پرونده و برخورد با قاصران است.

دادستان بابل در واکنش به موضوع جذب و استخدام بی ضابطه و غیرقانونی جمعی از دوستان و آشنایان و بستگان اعضای شورای شهر نیز اظهار نمود که بررسی ها و استعلام از شهرداری را در این خصوص آغاز کرده است.

با توجه به رد مصوبه شورا در فرمانداری و افشای اسناد مرتبط با اقدام خودسرانه و غیرقانونی شورا در رسانه ها و نیز اذعان بعضی اعضا به عدم طی تشریفات قانونی و بی توجهی به اصل شایسته سالاری در جذب نیرو، از مدعی العموم انتظار می رود تا زمان پاسخگویی رسمی شهرداری که احتمالا معطل پیچ و خمهای بروکراتیک و مرور زمان خواهد شد، دستور تعلیق نیروهای تازه استخدام شده را صادر نماید.

تأکید دوباره این حقیقت ضروری است که عدم قاطعیت در صیانت از حقوق عامه و برخورد با ویژه خواری ها، ضربه ای سهمگین بر پیکره اعتماد عمومی بعنوان بالاترین سرمایه نظام اسلامی وارد می آورد که از عهده دشمنان این مرز و بوم نیز ساخته نیست. شورا و شهرداری بابل در حالی اقدام به جذب غیرقانونی بیش از صد نفر نیرو نموده اند که برای حل معضل دفن زباله و ترافیک مدعی کسری و ناترازی بودجه و ضرورت افزایش عوارض و درآمدهای شهرداری و حمایت مالی دولت هستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بابلی ها به رییس قوه قضائیه نامه مینویسند

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۷ تیر ۱۴۰۴، ۰۶:۱۴ ب.ظ

بر اساس افشاگری رسانه های معتبر محلی، اعضای شورای به اصطلاح اسلامی بابل با بهره گیری از فضای جنگ و تمرکز افکار عمومی بر حوادث جاری کشور اقدام به استخدام بی ضابطه و رانتی حدود 150 نفر از دوستان و اطرافیان و بستگان خود در شهرداری نموده اند!

استخدام فامیلی و باندی در بلدیه در حالی صورت میگیرد که متولیان امر همواره مدعی ناترازی و کسری بودجه در حل معضلات اساسی شهر از جمله حمل و دفع زباله و یا ترافیک و... بوده و هستند.

درآمد شهرداری از عرق جبین مردم شریفی است که گاه خود نیز دارای جوان بیکار در خانواده بوده؛ اما به امید پیشرفت و آبادانی و عدالت، چشم بر افزایش نرخ عوارض و خالی شدن کیسه خود فرو بسته اند.

دردمندانه آنکه به رغم افشاگری مکرر رسانه ها و فعالان مجازی و اجتماعی پیرامون این اتفاق خسارت بار شاهد واکنشی از سوی نهادهای نظارتی و بازرسی و قضایی شهر و استان در راستای صیانت از حقوق عامه نبوده ایم که این امر شائبه هایی را در اذهان رقم زده است.

مسئولان قوه قضاییه به خصوص دادستان به عنوان مدعی العموم باید متوجه باشند که عدلیه، ویترین نظام اسلامی بوده و سکوت و بی عملی این نهاد در قبال تضییع منافع مردم جز تقویت حس بی اعتمادی و ناامیدی در لایه های مختلف اجتماع دستاوردی به همراه نخواهد داشت.

لازم است شهروندان دغدغه مند دیار مومنان و موطن شهدا با پیگیری این واقعه تأسف بار از طریق مسئولان در سطوح عالی نظام اسلامی مانع از تحقق بی عدالتی در حق مردم نجیب و ایثارگر و آسیب به اعتبار نظام مقدس اسلامی شوند.

دستگاههای نظارتی و بازرسی و قضایی باید مستحضر باشند که آسیب به اعتماد عمومی به خصوص در شرایط جنگی ناخواسته خدمت به جبهه دشمن در تضعیف اراده ها و بازی با حیثیت حاکمیت دینی است و بالطبع از این منظر برخورد محکم و جدی تر با عناصری که با سوءاستفاده از وضعیت موجود به حریم قانون و حقوق ملت اجحاف ورزیدند ضروری تر به نظر می رسد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دادستان بابل کجاست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۶ تیر ۱۴۰۴، ۱۱:۲۵ ق.ظ

photo_2025-06-26_12-16-56_09jz.jpg

 

استوری بالا را یکی از اعضای شورای شهر بابل منتشر کرده است. پیش از او نیز در چند ماه اخیر بارها مطالبی پیرامون استخدامهای بی ضابطه در شهرداری بابل توسط رسانه ها منتشر و افشا شده است.

سوال اینجاست نهادهای نظارتی و بازرسی و قضایی از بروز چنین اتفاقی ناآگاهند؟ نمی خواهند برای دفاع از حقوق مردم و صیانت از حریم قانون کاری انجام بدهند؟ ادامه این سکوت خدمت به نظام و اعتماد عمومی نسبت به سلامت مسئولان است؟

در اردیبهشت گذشت اتفاقی شرم آور در دانشگاه علوم پزشکی بابل رسانه ای شد که به رغم اعتراض گسترده متدینین واکنش راضی کننده ای از سوی نهاد قضا به دنبال نداشت. قوه قضائیه ویترین نظام اسلامی است و نحوه مواجهه این دستگاه با ناهنجاری ها در میزان اعتماد عمومی به حاکمیت اسلامی تأثیرگذار است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سوخت و سوخت!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۴:۲۵ ب.ظ

قاچاق سوخت و تاثیر آن بر اقتصاد ایران - آقای کافی نت

 

مسئولین چه در دولت و چه در مجلس بارها اعلام کرده اند روزانه بیست میلیون لیتر بنزین و سی میلیون لیتر گازوئیل کشور قاچاق می شود.

عدد و رقم ها بسیار بالاست و یک اتفاق عادی نیست. ضرری که از این ناحیه در طول سال به کشور وارد میشود بسیار بالا و دردآور است که با مهار آن می شود بسیاری از مشکلات عمرانی و خدماتی را سر و سامان داد. 

از نخستین باری که چنین آماری در رسانه ها منتشر شد تا امروز که باز هم یک مسئول در دولت به آن اشاره کرد مدتها می گذرد. در دولت، مجلس و قوه قضائیه کسی پاسخگو خواهد بود که برای جلوگیری از این تخلف و خیانت گسترده چه تدبیر و راهکاری اندیشده شده است؟ چرا این رقم به رغم برخورد با بعضی قاچاقچیان مرزی همچنان باقی است و کاهش پیدا نکرده است؟

رسانه ها در بیست و سوم اسفندماه گذشته از قول محسنی اژه ای رئیس قوه قضائیه این عبارت را نقل کردند: "پرونده‌های مهمی در زمینه منشا های قاچاق سوخت تشکیل داده‌ایم که فریاد برخی را بلند خواهد کرد / کسی که از فرودگاه به دریا خط لوله قاچاق سوخت می‌کشد که آدم معمولی نیست."

اگر منشأهای قاچاق سوخت شناسایی شده اند چرا تا کنون برخوردی با آنها صورت نگرفته؟ اگر برخورد شده چرا همین امروز یک مسئول در وزارت نفت اظهار داشت آمار قاچاق سوخت با همان اعداد و ارقام قبلی همچنان باقی است؟ کسی در این خصوص توضیحی به افکار عمومی ارائه خواهد داد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظام دوباره ایستاد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۴۰۴، ۰۶:۰۷ ق.ظ

نماهنگ «ایستاده ایم؛ تا آخرین قطره خون» | پایگاه اطلاع رسانی رجا

 

در سالهای اخیر نظام ضربات سختی را در عرصه های فرهنگی و سیاسی و امنیتی دریافت کرد. البته پاتکهایی هم داشت؛ اما عقب نشینی در بعضی مواضع باعث شد که به مرور بخشی از دوستداران نظام هم به این تلقی برسند که دوره انقلابی گری پایان یافته و دیگر عزمی برای پیشبرد اهداف و احیای شعائر وجود ندارد.

در روزهای اخیر سه خبر مهم از ممنوعیت سگ گردانی در معابر تا دستگیری پسران کاظم صدیقی و شوک اطلاعاتی ایران به اسرائیل نشان داد نظام یکبار دیگر قامت راست نموده و برخلاف گمانه زنی ها به انفعال و رکود دچار نشده است.

 برخورد با کشف حجاب و کنترل مفاسد اجتماعی و مجازی، برخورد با دانه درشتهای متهم اقتصادی مانند اطرافیان شمخانی و بانک آینده و فولاد مبارکه و... و قیچی کردن دم اسرائیل، استمرار این حرکت سازنده محسوب خواهد شد. ان شاءالله به تاریخ ثابت شود ایران اسلامی گام دوم انقلاب را به منظور تحقق مدنیت نوین دینی در گستره عالم با عزمی راسخ و خلل ناپذیر دنبال خواهد نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آینده نگرها!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ۱۰:۴۴ ب.ظ

ختم انصاری

 

حالا متوجه شدید چرا در همه دولتها درباره فاسد بودن فعالیتهای مالی بانک آینده و خلق پول و تورم و تأثیر فزاینده آن بر گرانی حرفهایی زده شده و اسنادی رو میشود اما هیچکس جرأت برخورد با آن را نداشته است؟

به این تصاویر نگاه کنید. مربوط است به مجلس ترحیم بابای مالک بانک مذکور که البته خودش هم مالک هلدینگ تات بود.

 

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزمونی دیگر برای دادستان بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۴ خرداد ۱۴۰۴، ۰۵:۴۶ ب.ظ

سریال ادامه دار انتخاب شهردار بابل - ایرنا

 

شهرداری بابل دوباره سوژه فضای مجازی شده است. اخباری در خصوص استخدامهای رانتی و بی ضابطه توسط شهرداری بابل در سطح رسانه های محلی منتشر شده که نیازمند توجه و رسیدگی جدی نهادهای نظارتی است.

دادستان جدید بابل در مواجهه با هنجارشکنی بی سابقه اخیر در دانشگاه علوم پزشکی این شهر نتوانست افکار عمومی را راضی نگه دارد. امیدوارم در چالش جدید با ورود به موضوع افشا شده پیرامون عملکرد شهرداری بابل برخوردی قاطع و جدی را به نمایش بگذارد. از جمله آسیب هایی که دستگاه عدلیه در اذهان عموم با آن مواجه است عدم رضایت عمومی نسبت به نحوه برخورد با صاحبان قدرت و مکنت است که لازمه رفع آن اقدام جدی و فوری در دفاع از حقوق عامه می باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خودمان را نبازیم

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳ خرداد ۱۴۰۴، ۰۷:۰۸ ب.ظ

مدتی است با بعضی افراد صاحب فکر و نظر که می نشینم این سوال را مطرح میکنم که یک دفعه چرا اوضاع چنین شد؟ بعد از سقوط بالگرد رئیسی چرا دومینوی خبرهای بد تکرار شد؟ ضرباتی زدیم بحثی نیست اما ضربات بدی خوردیم. مواضع و عملکردها قابل اقناع نیست. از بی حجابی تا دانه درشتهای متهم اقتصادی و... را رها کرده ایم. خوشحالیم که هستیم. برنامه خاصی برای کنترل و تغییر اوضاع نداریم. با آدمهای گام اول می خواهیم گام دوم انقلاب را بر داریم که جواب نداده است. ممکلت رو به تعطیلی است. انقلاب اسلامی دارد متوقف میشود.... اینهمه کربلای چهار چرا؟ کربلای پنجمان کی آغاز میشود؟ ثامن الائمه و طریق القدس و فتح المبین و الی بیت المقدس را بدون خدا نمی شد پیش برد، چرا این را در عمل فراموش کرده ایم؟

خب نظرها متفاوت است. بعضی ها تأیید می کنند و بعضی هم توجیه و ماستمالی و رفو. 

دیروز محضر اندیشمند بزرگواری بودم. حدود بیست دقیقه وقت گرفته بودم. انسانی نرم و معتدل نشان می دهد که البته معلوم شد آتشی تندتر از من دارد. سر حرف که باز شد به نزدیک دو ساعت رسید. او آغاز این دومینو را از شهادت سردار می دانست. رک و صریح هم می گفت فساد و بی عقلی باعث وضع امروز شده و برای خروج اندیشه و راهبرد انقلاب از ورطه انفعال، چاره ای جز تکاندن لایه های بالا در عرصه سیاستگذاری و استفاده از جوانهای با سواد و عاقل و پاک و دارای انگیزه نیست. فاجعه انفجار بندر را همطراز با سقوط بالگرد و ترور سردار می دانست. نمی دانم می شود روزی این حرفها را بدون عقوبت و دردسر منتشر کرد یا نه. دل دلسوختگان نظام پر از درد است. گام دوم انقلاب اسلامی نباید روی کاغذ باقی بماند، مثل چشم انداز بیست ساله ای که قرار بود در 1404 به ثمر بنشیند. ما قرار است تمدن نوین جهانی را بر مبنای مردمسالاری دینی رقم بزنیم. کو مردممان؟ کو دینمان؟ البته با منفی بافی مخالفم. منکر رویش ها نیستم. ولی احساس می شود مدتی است می دویم، عرق می کنیم ولی روی تردمیل ایستاده ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خدا و خون بهای عشق

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۸:۵۶ ب.ظ

سید ابراهیم رئیسی و هیئت همراه به شهادت رسیدند

 

درد فقر را کشیده بود، درد یتیمی را، رنج گرسنگی را، طعم سختی و حرمان همیشه زیر زبانش بود. پدر که از دنیا رفت پنج ساله بود، خانه شان سه اتاق داشت مجبور شدند دوتایش را بدهند اجاره، کمک معیشتشان باشد. خودش هم شد کودک دستفروش در اطراف حرم. یک وعده غذای سیر نخورد. طلبه هم که شد عصرها می رفت کار می کرد، خرجی برای مادر و خانواده تأمین کند. یک بار دلش شکست. نشست رو به ضریح آقا به درد دل. کسی از آشنایان دور؛ همان دور و بر بود. به دلش افتاد پول خوبی درآورد به او هدیه داد.

دل شکسته خریدار دارد. یک روز هم در حرم مولا علی دلش شکست. درد دل کرد آقاجان! اگر من زائر واقعی تو هستم خودی نشان بده، توجه و تفضّلی که باور کنم جواب سلامم را داده ای، مرا دیده و اعتنایم میکنی. اگر نه دیگر می آیم فقط نمازی می خوانم و می روم. یکی دست گذاشت روی شانه اش. گفت: برای خدا قدم بردارید ما هم پشتیبان شما هستیم. برگشت نگاه کرد. کسی را ندید.

برای خدا قدم برداشت. مادرش را می برد حرم نمی گذاشت کسی غیر خودش ویلچر او را دست بگیرد. با کارگر و دوره گرد و فقیر و گرفتار همسفره می شد. یاد معلم کلاس اول و دوستان قدیم را هم در خاطر داشت و به آنها سر می زد. در قوه قضائیه که بود نماز مغرب و عشا را می رفت مسجدی در گیشا، مردم راحت تر به او دسترسی داشته باشند. راحت حرفهایشان را بزنند. بعضی مراجعین تندی می کردند، ناراحت نمی شد. نمیگذاشت کسی مانع شود. می گفت: این طوری غرور مرا نمی گیرد.

با ماشین می رفت زنی بچه را بغل را می دید ممکن است با او کاری داشته باشد. می گفت بایستید. عقب عقب می رفتند. حرف زن را بشنود. کودکان می آمدند دور و برش با آنها عکس می گرفت. یک تصویر با دولتمردانش ندارد اما با کودکان و ایتام و کارگران و مستضعفان و وسط سیلاب تا دلتان بخواهد... درد فقر را کشیده بود که قامت بست هشت هزار کارخانه تعطیل را دوباره راه اندازی کرد. فقر را از پشت پنجره تماشا نکرده بود که هر جا بود می گفت اول حقوق زیردستان را بدهید بعد نوبت بالانشین ها. خودش به حقوق کارمندی دستگاه قضا قانع بود. حقوق ریاست قوه را بخشید به نیازمندان. حقوق تولیت آستان را هم نگرفت. مبلغ قابل توجهی بود. گفت بروید درمانگاهی بسازید در سیستان. چک هم کشید. پول ناهارهایی که در حرم خورده بود را حساب کرد و داد. ویلا و باغ تولیت را انتخاب نکرد. برای سکونت در یکی از ساختمانهای داخل حرم اقامت گزید. راحت تر بتواند حتی پاسی از شب در گوشه گوشه حرم قدم بزند، از زوّار سرکشی کند و بر کارها نظارت داشته باشد. فرضتی مغتنم هم بچسبد به کنج ضریح و با آقا نجوا کند.

هر جا رفت تحولی ایجاد کرد. سازمان بازرسی را محکم و با برنامه پیش برد. ثابت کرد هدفش مچ گیری نیست. ضعفها راشناسایی و با راهکار به مسئولان تذکر می داد. در قوه قضائیه هم محکم ایستاد. بینی گردن کلفتها را به خاک مالید. در تولیت هم توجه به زائران را بسط داد. خدمات حرم چند برابر شد. چقدر زائر اولی را شناسایی و راهی حرم نمود. چقدر در بین راهها و داخل مشهد برای زائران امکانات فراهم کرد. به فقرای اطراف مشهد بیشتر توجه نشان داد. از طرف امام رضا برایشان امکانات رفاهی تهیه میکرد. رییس جمهور هم که شد آرام و قرار نداشت. مشکلی می دید خودش را می رساند. شخصا پیگیر کاستی ها بود. از نفس می افتاد. سرم می زد، ساعتی بعد دوباره می ایستاد به پیگیری امور. کسی او را بدون لبخند ندید.

خیلی حرف شنید. خیلی توهین دید و تهمت خورد. به روی خودش نیاورد. می توانست با اطلاعات و اخباری که دارد دست خیلی از رقبا و بدخواهانش را رو کند، نکرد. اجازه نمیداد در نامه های اداری از او با القاب و عناوین یاد کنند. این اواخر دلش شکسته بود گویا که بر مزار حاج قاسم دعای شهادت خواند. مزارش را هم خودش به دوستانش نشان داد. گفت کاغذ و قلم بیاورید تعهد بدهید که مرا همین جا دفن می کنید.

تلک الدار الاخره. نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض. سیدابراهیم رئیسی مثل همه شهدا دنبال ریاست و برتری جویی و منم منم نبود. خدا عزتش داد. خلعت جاودان شهادت، نمای وجود فاخر و تجسم نورانیت درونش بود که مزد پاکی و صداقتش قرار گرفت. مگر نه آنکه شهید را صدّیق می نامند؟ به خدا وصل شد و جز او را ندید که خدا بهایش داد و پشتیبانش قرار گرفت و عزت جاودان به او بخشید. عالی ترین پستهای دنیایی را به چنگ آورد اما ریالی زراندوزی و منفعت طلبی نداشت. جاکارتا رفت در ساختمان سفارت خوابید. در سفر به یکی از شهرهای آفریقا که سفارتی نبود به هتل دو ستاره رفت و اقامت گزید. حقوق های دلاری را منع کرد. ارزش دنیا برایش کمتر از آب بینی بز بود که نامش را خدا ماندگار نمود. رئیسی در اصل رئیس السادات بود نه فقط در شناسنامه که در عمل هم چنین ثابت نمود. حتی برادرش را روز تشییع، مسئولان و دوستانش نمی شناختند. چه برسد به بی بی عصمت خداداد حسینی، ساکن خانه قدیمی و ساده و چهل متری در خیابان ایثارگران مشهد که سی و پنج سال در آن محل به جلسه گردانی قرآن و جمع آوری کمک برای جهیزیه نوعروسان همت گمارد. اهالی می گفتند گاهی کسی را می دیدیم با لباس شخصی و چهره ای شبیه آقای رئیسی سوار بر پیکان یا پراید می آید و به این خانه سر می زند. خانمی هم گفت من از چهره اش یقین کردم این خود سید ابراهیم رئیسی است و لابد پیرزن را شناسایی کرده که وضع خوبی ندارد و در خفا به او رسیدگی می کند. آن ساعاتی که اضطراب فقدان و بلاتکلیفی سرنوشت سیدابراهیم بر کشور سایه افکنده بود، تصاویری از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد از پیرزنی که واکر به دست در اتاقی کوچک و ساده می چرخد و برای فرزند گمشده اش بی تاب و بی قرار دعا می خواند. گفتند این که بی بی عصمت خودمان است. یکبار نگفت و پز نداد که فرزندش رییس جمهور مملکت است، تولیت حرم است.... عصمتِ بی بی، دامان پرورش و معراج معصومانه ابراهیم مظلوم بود. نجعلها للذین لا یریدون علوّا فی الارض. نخواستند فخر فروشی و بالانشینی و جلوه و جبروت داشته باشند که خدایشان خرید و لباس فخر بر قامت حیاتشان پوشاند و آخرتشان را آباد ساخت.

به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت

که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانی

این بیت را سعدی شیرازی سرود. روح بزرگ، تن را به زحمت می اندازد. این را مرتضای مطهر فرمود. برادران و خواهران! عاشق شوید. زندگی با عشق معنا می دهد. این را سیدالشهدای هفتم تیر بیان نمود.

سیدابراهیم عاشق بود و روح بزرگ و خستگی ناپذیری داشت و مثل همه شهدا جز به وجه الله نظر نکرد. شهیدانه زیست و شهیدانه پر گشود. روحت شاد سید مظلوم شهدای عرصه خدمت. نزد مولایمان علی در محفل نورانی شهدا در قهقهه مستانه و شادی وصولت به یاد جاماندگان قافله عشق هم باش. نسأل الله منازل الشهداء.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سید ابراهیم رئیسی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۶:۲۹ ق.ظ

سید ابراهیم رئیسی

 

"سید ابراهیم رئیسی" نام کتابی است چهل صفحه ای رقعی و زیبا که با قیمتی مناسب و نسبتاً ارزان به تازگی از سوی موسسه مطاف عشق منتشر شده و در اختیار علاقمندان قرار گفته است. نه اینکه چون به قلم این حقیر است بخواهم تعریف و تمجید کنم، باور کنید نهایت دقت و وسواس صورت گرفت که در این اثر مختصر از همه زوایا به زندگی و خاطرات سید ابراهیم توجه نشان داده شده و ادای دینی اندک به ساحت آن خادم دلباخته و بی ادعای مکتب قدس رضوی و شاگرد راه پیموده آستان علوی و فرزند راستین خمینی کبیر صورت بگیرد.

" طلبه تراز بود، مدیر تراز، دادستان تراز، رئیس جمهور تراز... در هر جایگاهی که قرار گرفت آنطور بود که باید باشد. شهادتش گرد غربت را از چهره اش زدود. باعث شد حالا هر کس می خواهد مثالی از یک طلبه و مدیر و مسئول و قاضی و رییس موفق و تراز بزند به سید ابراهیم رئیسی اشاره کند."

این را از عمق جان باور دارم بعضی ها مثل مطهری و هاشمی نژاد و آوینی و رئیسی و... تا شهید نشوند گرد غربت از چهره شان زدوده نخواهد شد.

برای تهیه این اثر میتوانید به سایت موسسه مطاف عشق مراجعه نمایید:

https://mataf.ir/product/37621/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d9%85%db%8c%d9%86%d9%85%d8%a7%d9%84-%d8%b3%db%8c%d8%af-%d8%a7%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%87%db%8c%d9%85-%d8%b1%d8%a6%db%8c%d8%b3%db%8c/

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آقای کارگردان در بازی چرخ گردون

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۶:۱۴ ق.ظ

مستانه (فیلم) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

حسین فرح بخش در حالی خواستار شلاق زدن به هانیه توسلی و ترانه علیدوستی و دیگر حامیان جنبش می تو شده که پیش تر در فیلم سینمایی مستانه با سیاه نمایی از حقوق زنان در ایران، نظام اسلامی را متهم به عدم دفاع از زنان در مقابل تعرض مردان هوسران کرده بود. در فیلم سیاه مستانه، زنی جوان (سحر دولتشاهی) توسط شاگرد خصوصی خود که در خانه و محیط بسته برایش کلاس موسیقی برگزار می کرد (میلاد کی مرام) مورد تعرض جنسی قرار می گیرد و چون مدرکی در اثبات این اتفاق ندارد نمیتواند در دادگاه جمهوری اسلامی به حق خود برسد.

کارگردان (فرح بخش) به منظور نشان دادن عمق تنفر خود نسبت به عدم رعایت حقوق زنان در صحنه ای از این فیلم در نمایی بسته روی باسن وکیل متهم (فرهاد اصلانی) زوم می کند که برای دقایقی پشت به جایگاه قاضی خم شده و دنبال مدارک در کیف دستی خود است. اما حالا که در افشاگری های جنبش می تو بعضی دوستان نزدیک فرح بخش و بازیگران محبوب وی متهم به فساد اخلاقی و تعرض جنسی شده اند خواستار برخورد قاطع و شلاق زدن به بانوان معترض است! 

  • سیدحمید مشتاقی نیا