اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۲۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرگ بر آمریکا» ثبت شده است

کودکان زیتونی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۴، ۰۶:۲۸ ق.ظ

photo_2025-10-18_05-48-53_9ycj.jpg

 

کاخ گلستان با اینکه در هسته مرکزی شهر قرار دارد به اندازه سعدآباد پر تردد نیست. نمایشگاه کودکان زیتونی، مجموعه آثاری از نقاشی های کودکان با موضوع صلح و محوریت غزه در یکی از تالارهای کاخ گلستان برقرار شده که بسیار زیبا و دیدنی است. آدم شاید به راحتی باورش نشود این آثار بدیع، کار دست کودکان هنرمند است. هم هنر نقاشی و هم نگاهی که از زوایای مختلف به سوژه داشته اند ستودنی و قابل تحسین است. گویا هنوز صدا و سیما گزارشی از این اتفاق خوب فرهنگی که قابلیت انعکاس جهانی دارد تهیه نکرده. خوب است آموزش و پرورش تهران نیز برنامه ای برای بازدید دانش آموزان از این نمایشگاه منحصر به فرد داشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چرندک!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۴، ۱۱:۰۳ ق.ظ

شوخی و شرایط آن

 

ما انتظار داریم هم جلوی بی حجابی گرفته شود هم بنزین گران نشود؟ نمی شود!

دلیل آن که جلوی کشف حجاب و هنجارشکنی ها و بعضا عریان گردی جماعت لاقید گرفته نمی شود همان دلیلی است که باعث شده جلوی افزایش قیمت بنزین گرفته شود. فعلا نمی خواهند کشور شورش شود چون در شرایط جنگی و تقابل احتمالی رو در رو با دشمن قرار داریم.

عزیزان هنجارشکن لاابالی دوست دارند هم همینطور آزاد و بی قید بچرخند هم نظام جلوی اسرائیل نایستد و دوباره جنگ نشود؟ نمی شود! اگر جلوی تابو شکنی ها گرفته نمی شود دقیقا بخاطر حفظ آرامش درون و پیشگیری از سوءاستفاده دشمن برای آغاز حمله مجدد است. وگرنه منطقه آرام شود قوانین داخلی هم پررنگ و با جدیت اجرا خواهند شد.

خب، پس اگر تحمل گرانی بنزین و جهش قیمتها را داریم با بی حجابی مخالفت کنیم.

اگر تحمل اعمال قانون حجاب و برخورد با هنجارشکنی را دارند انتظار توقف جنگ با اسرائیل را هم داشته باشند!

به نفع همه است که تخاصم با رژیم غاصب ادامه پیدا کند. برای مستضعفان، بنزین گران نمیشود، برای شکم سیرهای لخت و عور هم آزادی های حیوانی مستدام خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

و فی السماء معروفون

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۴ مهر ۱۴۰۴، ۰۸:۴۹ ق.ظ

photo_2025-10-05_08-23-08_h5ud.jpg

 

بعضی از شهدا هستند که به رغم گمنامی در زمان حیات، بعد از شهادت به محبوبیت عمومی رسیده و همه یا اغلب مردم با آنها آشنا می شوند. یکی اش شهید آوینی بود که بعد از شهادتش شناخته شد و الان در سراسر کشور ردی از نام و یاد او پیدا می شود در صورتی که زمان حیاتش افراد کمی او را می شناختند. یکی اش شهید سید مجتبی علمدار است که یک مداح معمولی اما عارفی دلسوخته بود، سردار و امیر و تیمسار هم نبود. بعد از شهادتش یکهو زبانزد خاص و عام شد و الان خیلی ها در کشور بخواهند اسم شهیدی از مازندران را بیاورند نام سید مجتبی بر زبانشان جاری میشود.

در جریان جنگ دوازده روزه اخیر این اتفاق درباره شهید محمد سعید ایزدی (حاج رمضان) تکرار شد. او که به اقتضای شغلش کاملا گمنام و ناشناخته بود حتی اسمش به گوش خیلی ها ولو در بین همکارانش نرسیده بود الان به چنان شهرت و محبوبیتی رسیده که برای حفظ نظم در بین زائران مزارش، نرده ای سبز رنگ را وسط گذاشته اند، یک طرف آقایان، یک طرف خانمها به نوبت دستی به رسم تبرک به خاک مطهر مزارش کشیده و فاتحه ای نثار کنند. این عکس را نتوانستم خوب بگیرم. پشت سرم هم جمعیت بود و خیلی سریع و فوری دوربین موبایل را همانجا که ایستاده بودم روی سنگ مزارش وآن نرده حائل، زوم کردم.

حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، صحن امام هادی علیه السلام (عتیق)، حجره ای هست که میرزا اسماعیل دولابی و شیخ شهید عباسعلی سلیمانی نیز آنجا به خاک سپرده شده اند. ما ایزدی را نمی شناختیم اما دشمن او را به خوبی می شناخت و خاری در چشم خود می پنداشت. صف تکریم مزار این شهید هم خاری در چشم بدخواهان اسلام خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این گوشه دنج هم شهیدی دارد

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۳ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۰۷ ق.ظ

مادربزرگی که به جای نوه در کلاس درس حاضر شد

 

این روزها به بهانه هفته دفاع مقدس خاطرات دفاع مقدس دوازده روزه اخیر نیز دوباره پر رنگ شده و بر سر زبانها افتاده است. رسانه ها مصاحبه هایی را با خانواده های شهدا انجام می دهند. رفته  اند سراغ شهدای دکتر، شهدای مهندس، سرداران شهید و... روح همه شهدا شاد. دستبوس همه شان هستیم و وظیفه داریم یاد و نام و راه و خاطراتشان را زنده نگاه داریم.

این وسط گفتم یادی هم کنیم از خانواده مظلوم سادات شهید موسوی که نه دکتر و مهندس و سردار که نگهبان چاه آب شهرک دوکوهه اندیمشک بودند و بر اثر حملات رژیم وحشی اشغالگر قدس به شهادت رسیدند. شهید غلام عباس موسوی، همسرش شهیده سیده سیاه گیس موسوی و فرزند نه ساله شان سید آرمین موسوی؛ رحمت و رضوان الهی بر آنها ان شاءالله شفیع ما در روز محشر باشند و به حرمت روح قدسی شان بساط ظلم استکبار به زودی در هم پیچیده شود.

مادر بزرگ سید آرمین چند روز پیش به جای او به کلاس درس رفت و پشت نیمکت مدرسه نشست. موقع حضور و غیاب وقتی معلم اسم آرمین را خواند، ننه سارای هفتاد ساله محکم و بلند فریاد زد: شهید!

سیده سارا قربانی چند دقیقه ای هم برای بچه ها صحبت کرد و گفت: از خدا تشکر می‌کنم و افتخار می‌کنم که فرزندانم شهید شده‌اند؛ فرزندانم فدای امام حسین (ع)، رهبرم، سرداران شهید و تمام شهدایی که در طی جنگ اخیر به شهادت رسیده‌اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جنگ مغزها

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ مهر ۱۴۰۴، ۱۱:۳۹ ق.ظ

جنگنده تهاجمی اتاندارد 4 و سوپر اتاندارد

 

در فوریه‌ی 1983 رسانه‌های جهانی گزارش‌هایی مبنی بر تقاضای عراق برای خرید پنج فروند جنگنده‌ی مجهز به موشک ضد کشتی اگزوست انتشار دادند. در پی این اظهارات، روزنامه‌ی لوموند فرانسه نیز در 24 ژوئن 1983 گزارش داد که فرانسه موافقت خویش را برای واگذاری موقت پنج جنگنده‌ی سوپر اتاندارد مجهز به اگزوست به عراق اعلام کرده است. عراق نیز در سپتامبر 1983 در راستای دامن زدن به تشنج و تبلیغ برای سلاح جدیدش اعلام کرد: ما جنگنده‌ها را تنها برای برق انداختن بیرون نمی‌آوریم! فرانسوی‌ها سلاح جدید را عامل فشاری بر ایران در جهت پایان دادن به جنگ بر طبق فرمول دیکته شده‌ی خود می‌پنداشتند.

 روزنامه‌ی نیویورک تایمز در این زمینه می‌نویسد: فرانسوی‌ها در مورد کارایی سوپر اتانداردها خیلی مطمئن بودند. آن‌ها اعلام کردند که این تجهیزات توانایی‌های نظامی عراق را افزایش می‌دهد. سوپر اتانداردها و تجهیزات پرتاب موشک آن، چنان جدی ارزیابی شد که فرانسوی‌ها حاضر به فروش قطعی آن به عراقی‌ها نشدند. تا آن هنگام تکنولوژی مزبور در اختیار هیچ کشوری قرار نگرفته بود. بنابراین، فقط پنج فروند از این جنگنده‌ها، آن هم به صورت اجاره‌ای به رژیم عراق واگذار شد.

سلاح جدید عراقی‌ها کشتیرانی تجاری و نظامی در خلیج فارس، به خصوص صدور نفت را مورد تهدید جدی قرار می‌داد. مگر سوپر اتانداردها چه قابلیت‌هایی داشتند که این‌گونه از کارایی آن تعریف و تمجید می‌شد؟ جنگنده‌ی سوپر اتاندارد از قابلیت‌ ردیابی فوق‌العاده بالایی در شب و همچنین هدف‌گیری دقیق و انهدام اهداف دریایی برخوردار بود. موشک‌های اگزوست آن پس از شلیک به صورت اتوماتیک روی اهداف فلزی شناور قفل می‌شد و آن را منهدم می‌ساخت. قابلیت دیگر این هواپیما آن بود که می‌توانست موشک‌های خود را از فاصله‌ی بسیار دور و چند کیلومتر بالاتر از تیررس پدافند هوایی دشمن، به سوی اهداف دریایی روانه سازد و خود بدون هر گونه درگیری، صحنه‌ی نبرد را ترک کند.

برای حل این مشکل بزرگ قرارگاه دریایی نوح نبی(ع) با شرکت کارشناسان زبده‌ی ارتش و سپاه تشکیل جلسه داد. دستور کار این جلسه بررسی سلاح جدید دشمن و راه‌های مقابله با آن بود. پس از بررسی‌های اولیه، در مرحله‌ی ارایه‌ی پیشنهادها، یکی از بچه‌های سپاه به نام حسین قاسمی که کارشناس زبده‌ی تسلیحات و تخریب بود، پیشنهادی ارایه داد. ایشان پیشنهاد کرده بود که مقدار زیادی میله گرد آهنی نمره 14 و صفحات بزرگ شناور از جنس یونولیت تهیه گردد و روی هر قطعه یونولیت شناور که طول و عرضش 3 متر در 2 متر بود، 30 تا 40 شاخه میله‌گرد به صورت عمودی نصب شود. بعد این قطعات خارپشتی شناور را در اطراف کشتی‌ها و شناورها رها می‌کنند. پیشنهاد مزبور هم ساده، هم کم خرج و هم عملی بود. بنابراین، سریع به مرحله‌ی اجرا  گذاشته شد. اتفاقاً سوپر اتانداردها به یکی از کشتی‌های ما که دور و برش سه چهار تا از این قطعات رها شده بود، حمله کرد. موشک اگزوست، سفیرکشان آمد و به جای این که به کشتی بخورد، به یکی از همین شناورهای یونولیتی میله‌گرد کاری شده که در فاصله‌ی دویست سیصد متری کشتی قرار داشت، برخورد کرد.

موشک‌های بعدی هم به همین شکل منحرف شدند و حمله هوایی دشمن ناکام ماند. ابتکار مزبور تکمیل شد و در حدی وسیع با موفقیت به کار برده شد. سوپر اتانداردها که در برابر این ابتکار موفق، ناکام شده بودند، اعتبار خود را از دست داده و صحنه‌ی جنگ دریایی در خلیج فارس را ترک کردند. بدین ترتیب، آن همه جنجال و تبلیغات عظیم در مورد کارایی تکنولوژی برتر سوپر اتانداردها، به اراده‌ی خداوند و با ابتکار یک جوان مؤمن رزمنده با شکست فاحشی روبرو شد.

محمد حسین منصف، ابتکار جنگی، ص 16، انتشارات نماشون.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ایران با شرافت

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ مهر ۱۴۰۴، ۰۶:۴۴ ق.ظ

تماشا آنلاین فیلم چ | تلوبیون

 

دیشب روی کانال دوازده داشت فیلم چ پخش میشد. البته برای چندمین بار به تماشا نشستم تا بشود ساعت هشت و بزنم کانال یک، سخنرانی رهبر را گوش بدهم. فهمیدم آقا قصد دارد همزمان با انتشار سخنان ترامپ، فضای رسانه ای را در اختیار بگیرد. حرکتی که در جنگ روایتهای پس از نبرد دوازده روزه با صهیون و آمریکا نیز پیروزمندانه پیش رفت و داد ترامپ را در آورد.

دو فیلم در سینمای جهان با نام چ تولید شده است. یکی اش خارجی است درباره چگورا در نبرد با آمریکا یکی اش ایرانی است درباره چمران در نبرد با عناصر آمریکا. چمران و حاج قاسم دو شهیدی هستند که آقا بیشترین روایتگری را درباره آنها داشته است.

چ رسیده بود به اینجا که مصطفی فریاد می زد ایران با همه اقوامش ایران است و بعد در پاسخ به منطق تجزیه طلبان گفت: بوی اسرائیل به مشامم می رسد.

زدم آن کانال. چیزی به شروع صحبتهای رهبری نمانده بود. آقا از اتحاد مردم گفت که اوهام دشمن را نقش بر آب ساخت. این حرف را به نوعی دیگر، پیشتر مصی علینژاد هم بیان کرده بود. عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. و بعد درباره ایران قوی سخن گفت. نظامی یا علمی یا مدیریتی و اقتصادی و رفاهی و .... باید محکم و سرآمد باشیم. ماهاتیر محمد در ترجمان وحی نورانی واعدوا لهم ماستطعتم من قوه به قدرت در همه عرصه ها باور داشت و کشورش را اینگونه به پیش راند. کاش صاحب منصبان ذی نفوذ از درک بیان آقا در عرصه عمل عاجز نباشند.

و بعد آقا رفت روی بحث مذاکره با آمریکا. انسان شرافتمند در سایه زور و تهدید تن به خواست مقابل نمی دهد. آمریکا می گوید یا با من مذاکره می کنی یا چنین و چنان می کنم. این مذاکره که دیگر شرافتمندانه نیست. راه باز می شود هر وقت دشمن هر توقعی داشت سخنش را با تهدید به کرسی بنشاند. امانوئل کانت یک جمله ای دارد با این تعبیر که شادمانی ضروری نیست اما شرافت ضرورت دارد. و البته شرافت بالاترین شادمانی است.

صحبتهای آقا تمام شد زدم دوباره کانال دوازده. اواخر سینمایی چ بود. بیسیم چی در لحظاتی که به گمانش واپسین دقایق عمرش در غربت و تنهایی و محاصره دشمن بود خطاب به مرکز نشینان گفت یادتان باشد ما را تنها گذاشتید. من سیدم جدم فاطمه زهراست....

ایرانی تر از آقا، ملی گرا تر از رهبری چه کسی است؟ ایران بدون شرافت، ایران بدون قدرت سرنوشت حاکمیت دویست ساله اخیر شاهان قجر و پهلوی را خواهد داشت. حاکمیت اسلام نگذاشت به رغم همه توطئه ها و خیانت ها در گوشه گوشه کشور، یک وجب از خاک ایران عزیز جدا بشود.

چقدر پایان فیلم چ شیرین است. خمینی عصایش را بلند کرد. سحر دشمن باطل شدنی است. ما پیروزیم اگر در سایه لطف خدا و پناه اهل بیت زندگی کنیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قبل از بحران، مدیریت کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۴، ۰۶:۲۱ ب.ظ

photo_2025-07-18_17-14-03_3a46.jpg

 

کوروش یک شخصیت ملی و تاریخی است. او حکمران بود و طبعا مثل هر حکمرانی عملکرد خوب یا بد دارد. درباره او بحثهای مفصل تاریخی منتشر شده است. عده ای او را پیامبری الهی و ذوالقرنین و موحد و ناجی یهود دانسته عده ای او را کافر و مخالف یهود و... 

اغلب این بحثها را خوانده ام و میتوانم به یقین بگویم که قابل جمع بندی نیست. خودم صرفا به چشم یک شخصیت ملی و تاریخی و حکمرانی دارای نقاط ضعف و قوت به او نگریسته و قبرش را هم یک مکان تاریخی و باستانی و سیاحتی می دانم. اخیرا نیز در منطقه مادر سلیمان شهرستان پاسارگاد به همراه خانواده سر قبرش رفتم و فاتحه خواندم. با فردی که در کنار بلیت فروشی نشسته بود خوش و بش و بگو بخندی داشتم. گفتم ظهر پنج شنبه و شب جمعه است میخواهم فاتحه بخوانم بلیت برای چه؟ گفت اذیت نکن این بنده خدا را آن موقع که اسلام نبود. گفتم اسلام نبود خدا که بود... خلاصه ارزان تر با ما حساب کرد!

الغرض؛

کوروش شخصیت محترم، خاکش تاریخی و باستانی؛ اما عده ای این وسط شیطنت می کنند تا ملیّت را در مقابل مذهب قرار دهند. آقا سالها پیش از تخت جمشید بازدید داشت. این حقیر هم که اخیرا در مسیر شیراز - پاسارگاد به آنجا رفتم با دیدن صندلی های رنگ و رو رفته ای که انگار برای کنسرت چیده شده بود گفتم چقدر خوب است اینجا سینه زنی هم راه بیندازیم؛ البته برای اهل بیت. احساس کردم جایش آنجا خالی و البته حسابی دشمن سوز است.

ایرانیت و اسلامیت تقابلی با هم ندارند. فرهنگ مردم ایران یکی از نزدیکترین تمدنها به فحوای تربیتی و اجتماعی دین مبین اسلام بوده از همین رو این دو چنین به هم آمیخته شده اند. از همین روست که ترکیب ملیّت و اسلامیت ابرقدرتی را به وجود آورده که خواب از چشم استکبار زدوده است. چاره کار برای دشمن دین و میهن هم ایجاد تقابل بین این دو است تا فرصت عرض اندام پیدا کند.

این جماعتی که پیاده راه افتاده اند از مازندران به سمت قبر کوروش، آدمهای خوب و پاکی هستند؛ اما چه بدانند چه ندانند این حرکت مقلدانه از پیاده روی های مذهبی، با شیطنت بدخواهان در نهایت به تکرار و اشاعه آن ختم شده و تقابل مد نظر دشمن را رقم میزند.

دوستانی که احساس میکنند صرف اشراف اطلاعاتی برای مدیریت امور کفایت میکند بیدار شوند. اقدام اخیر صرفا یک محک و شروع برای شیوع است. بعدا نمیتوانید بدون هزینه جمعش کنید. بهتر است همین الان با این بندگان خدا صحبت کرده و از ادامه مسیر منصرفشان کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وفاق یا کودتای اشرافیت؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۴، ۰۸:۵۵ ق.ظ

شورش اجتماعی ۱۴۰۱؛ از خانه تا خیابان | فرهیختگان آنلاین

 

دل سرمایه سالاران باج خور و فاسد و زیاده طلب هیچ گاه با انقلاب اسلامی همراه نبوده است. امام، شهید بهشتی و دیگر بزرگان ایده پرداز انقلاب بارها تکرار کرده اند آنهایی تا آخر با ما خواهند بود که طعم فقر را چشیده باشند، مبارزه و رفاه طلبی با هم سازگار نیست و...

این روزها بعضی دوستان مطالبی از خرده فرمایشات آقازاده فلان سردار و فلان عضو ارشد بیت و فلان آیت الله زاده و وکیل و وزیر را می فرستند و گله از اینکه اینها بازگوی همان خط و مشی غرب هستند و بی شک فرزندها مثل بنون زبیر بر پدرها تأثیرگذارند و...

فتنه 88 را یادتان هست؟ آن موقع تعبیری روی زبانها و قلمها جریان داشت به نام شورش اشرافیت. می گفتند بالا شهری ها علیه پایین شهری ها طغیان کرده اند. این حرف بیراه نبود. منافع کلان سرمایه سالاران انحصار طلب اقتصادی در خطر افتاده بود.

فتنه مهسا هم از همین دست بود. شما به سطوح ساده لوح میدانی اغتشاشات نگاه نکنید. آنهایی که به تنور فتنه می دمیدند جماعت شکم سیر خوشگذران و زیاده خواه طلب بودند که ته دغدغه شان را موتور سواری بانوان و سلف مختلط و آغوش رایگان و بوسیدن در کوچه عنوان نموده و اما در پوشش آن با گرانی ناگهانی ارز و فراموشی پرونده فساد فولاد مبارکه و ... نفعی کلان به چنگ آوردند.

این فتنه ها البته به اقتضای گرایش دولتها جلوه و ظهور متفاوتی دارند. شورش اشرافیت را از منظری دیگر در قالب تفاهم شوم مسئولان ارشد کشور بر ضد قانون ارزیابی کنید. مدیران و متولیانی که سوگند خورده اند عامل به قانون باشند دست به دست هم می دهند که قانون معارض تاج و تختشان را معطل بگذارند.

قانون می گوید باید با متهمان دانه درشت اقتصادی مثل مهدی جهانگیری و حسین فریدون و زنگنه تا مهدی عبوری و مصطفی نیاز و....  برخورد شود. همه با هم توافق کرده اند کاری به کار آنها نداشته باشند. دریافت حقوقهای نجومی به نص صریح کلام رهبری جرم است. قانون مخالف کشف حجاب و هنجارشکنی است. قانون با کلاهبرداری رسمی تحت مدیریت موسسات خصوصی مثل بانک آینده مخالف است. شما مجلس ترحیم مرحوم انصاری را دیدید. تصاویر آن حاوی پیام مهمی برای انقلاب اسلامی بود. خیلی از بالانشین های هر دو جناح نمک گیر سفره متهمان اقتصادی بوده و در این خصوص با هم تفاهم دارند. قانون می گوید افرادی که سوابق امنیتی یا پرونده اقتصادی دارند حق تصدی مسئولیت دولتی ندارند. از تاجگردون مجلس بگیرید بیایید تا مسئولان و مدیران بعضی مجموعه های دولتی و هلدینگها و وزارتخانه ها که واقعا نیازی به بیان مصادیق نیست. بارها درباره سوابق تیره بعضی از آنها افشاگری شده اما نهادهای نظارتی در تفاهمی مشترک به این نتیجه رسیده اند که به روی مبارک خود نیاورند.

بی اعتنایی به قانون وقتی از طرف مسئولان عادی سازی شود دیگر نمیتوان انتظاری از مردم معمولی کوچه و بازار داشت.

توافق اخیر هسته ای هم که داد بعضی نمایندگان مستقل مجلس را درآورده در راستای همین شورش شیک اشرافیت بر ضد قانون تحلیل نمایید. مشابهش را که سال 67 در زهرنامه معروف تجربه کرده بودیم.

مشکل کجاست؟ مسیری که نظام به غلط پیمود تغییر سطح زندگی مدیران از مردم عادی به طبقات مرفه و بسیار برخوردار بود که باعث شد خیلی از مسئولان و خانواده هایشان عملا در خدمت طبقه اشراف درآمده و مشکلات و مطالبات آنها را مشکلات و مطالبه خود بپندارند. بالاترین نفوذی که در انقلاب صورت گرفت، جاسوسی و نشت اطلاعات نبود. تغییر ذائقه مسئولان انقلاب از شعارهای اسلامی و انقلابی به آمال حیوانی و راحت طلبی و لذت جویی بود. اینگونه است که فریادهای رهبری و دلسوزان پاپتی انقلاب به جایی نرسیده و با پنبه وفاق و... سربریده می شود.

نظام اگر میخواهد به مسیر اصلی خود بازگردد نیازمند یک حرکت بزرگ انقلابی مبنایی است. حقوق و عواید مدیران باید آنقدری باشد که بیش از یک زندگی معمولی در حد نیازهای اولیه رفاهی در اختیارشان قرار نگرفته و لذت دنیا طلبی و مادی پرستی باعث لگد پرانی آنها به سمت ارزشهای اسلامی و ملی نگردد. رفاه طلبی با مبارزه سازگار نیست. این جمله را آویزه گوش خود قرار دهیم. تعارض منافع، پدر مملکت را در آورده است. نان عده ای در خیانت و استحاله و وطن فروشی است. مرگ بر آمریکا که بگویی بدن آنها می لرزد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یکی مرد جنگی...

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ شهریور ۱۴۰۴، ۰۸:۴۲ ب.ظ

شهردار دیمونا: انتظار چنین حمله‌ای از سوی ایران را نداشتیم

 

آقایان محترم قطر، عربستان، امارات، ترکیه، سوریه، مصر، اردن... شما که مرد جنگ نیستید. هر چه پول و امکانات دارید بدهید یمن، جگر شیر دارند؛ خوب بلدند چگونه روی اسراییل را کم کنند. قوی تر شوند، موشکهای شان را به دیمونا خواهند فرستاد. رژیم غاصب یک روز خوش نباید ببیند. 

مرد جنگ که نیستید، مردان جنگ را یاری رسانید. شکست ظلم و ظاغوت نزدیک است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فریاد میزند من مزدورم!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۷ شهریور ۱۴۰۴، ۰۳:۱۹ ق.ظ

آن ارتشی یا پاسدار بی ادعایی که جانش را کف دست گرفت و زیر آتش دشمن در میدان رزم حاضر شد هم مالیات داده و میدهد اما هنرمندی که حقوق نجومی میگیرد، یک گوشه امن و عافیت نشسته و در طول جنگی که هموطنانش را به خاک و خون کشید نهایتا حمایتی مجازی از کشورش کرد منت میگذارد طلبکار است و میگوید نباید مالیات بدهم وگرنه دیگر سرود ملی را نمی خوانم! لابد چند وقت بعد درخواست درصد جانبازی یا درجه امیری و سرداری هم میدهد.

مزدور حقیقی کسی است که حتی برای شرافتش قیمت میگذارد. موجودات عجیبی هستند این سلبریتی ها.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نگاهبان

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ شهریور ۱۴۰۴، ۰۹:۲۶ ق.ظ

کتاب نگاهبان اثر نسرین ساداتیان | ایران کتاب

 

کتاب "نگاهبان" را خواندم. به شما هم توصیه میکنم بخوانید. خاطراتی است از نگهداری اسرای عراقی در ایران و نحوه تعامل با آنها. ایده اش مثل بسیاری از ایده های بکر دیگر حوزه ادبیات پایداری متعلق است به مرتی سرهنگی که انصافا وجودش برکتی برای فرهنگ دفاع مقدس بوده و هست. نویسنده کتاب هم خوب از پس کار برآمد و فارغ از احساسات زنانه که شاید یک جاهایی اغراق آمیز بود از پس توضیح شرایط و حال و هوا و واقعیات و البته چینش درست خاطرات به خوبی برآمد.

خاطرات فراوانی از اسرای ایرانی در بند رژیم بعث خواندم و این خاطرات را حالا در ذهنم با آنها قیاس میکنم. جنگ بد است، اسارت بدتر. اسیر را در هتل هم اگر نگهداری و بهترین خوردنی ها و آشامیدنی ها را هم در اختیارش قرار دهی باز به او سخت میگذرد. دلتنگ خانواده و وطن میشود.

نمی گویم به اسرای عراقی در ایران خوش گذشته است ولی اسرای ما در عراق واقعا مرد بودند، مرارتهای بسیاری کشیدند اما اغلب تن به ذلت در برابر دشمن ندادند. دلم میخواهد یک دفعه وضعیتها را قیاس کنم از نظر شرایط مادی و معنوی ولی الان نه، باشد برای مجالی دیگر.

یک نکته برایم مهمتر است. اسیری ایرانی در عراق که اهل شهرضا بود توسط امام رضا شفا گرفت. اسیری عراقی که سرگرد نظامی بود و فلج شده بود توسط حضرت معصومه شفا گرفت. فرق یا شباهت این دو چیست؟ تشخیصش با خودتان.

اسیر شهرضایی ما توسط یک سرباز وحشی عراقی که با وزن سنگینش روی کمر او پرید فلج شد. مدتی بعد او را با اسرای معلول عراقی تبادل و آزاد نمودند. اسیر ایرانی به کشور بازگشت. رفت حرم امام رضا حاجت خواست و شفا گرفت به لطف خدا. تصویرش را هم فرستاد عراق برای سایر اسرا که جانی دوباره گرفتند. حتی جمعه، دژخیم وحشی بعث هم دید و خجالت کشید.

اسیر عراقی افسری بود که در خرمشهر موقع جنگ فلج شد. در اردوگاهی اطراف تهران بود. یکبار با مترجم آمد سراغ فرمانده اردوگاه. گفت حرفی روی دلم سنگینی میکند. در خرمشهر دیده بود درجه دار بعثی به دختر بچه ای مقابل چشم مادرش تجاوز کرد. بعد بنزین ریخت هر دو را به آتش کشید. گفت دست ما کاری بر نمی آمد. دقایقی بعد خمپاره ای سرگردان آمد افتاد روی سر افسر بعثی و کله اش را پودر کرد. اسیر می گفت من عذاب وجدان دارم از صحنه ای که دیدم متأسفم و میخواهم از ملت ایران و شما بابت کار زشت و وحشیانه هموطنم عذرخواهی کنم. متأثر بود و گریه میکرد. مدتی بعد او را همراه چند اسیر تواب دیگر به قم و حرم حضرت معصومه فرستادند. وقتی برگشت عصاها را کنار گذاشته بود. شفا گرفت و با پای خودش راه می رفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همیشه دست خالی، افتخار ندارد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۴، ۰۵:۴۴ ق.ظ

من به آنچه که در جنگ دوازده روزه با آمریکا و صهیونیسم و مقاومت جانانه ملت ایران گذشت افتخار میکنم اما این حرف سردار وحیدی را که گفت: "اسراییل نه یک بار بلکه در نوبت‌هایی 200 هواپیما برای حمله به ایران استفاده کرد، ولی دکترین نظامی ایران پیروز شد" خجالت آور می دانم. اگر پدافند درست و حسابی نداشتیم و آسمانمان در اختیار دشمن بود (علاءالدین بروجردی هم البته این موضوع را تأیید کرد) به فکر جبران و تقویت آن برای آینده باشید. نیاز نیست توی دل مردم را خالی کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

من پاسدار خمینی هستم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۴، ۰۵:۳۰ ق.ظ

سرانجام اسیری که صدام هم نتوانست تغییرش دهد/ سیره شهید محمدرضا شفیعی چگونه  بود؟ - تسنیم

 

... همان جا هم به دنبال بچه های سپاه بودند. یک بار یکی از افسران بعثی به بیمارستان آمد و از محمدرضا شفیعی پرسید: انت حرس خمینی؟ شما پاسدار خمینی هستید؟ شفیعی با افتخار گفت: بله من پاسدارم. آن روز خیلی اذیتش کرد. وقتی افسر بعثی رفت من و محمدی گفتیم برادر! فعلا کمی مدارا کن. اما او با قاطعیت گفت: نه، من افتخار میکنم که پاسدار خمینی هستم. اینها کی هستند که ما ازشان بترسیم؟!

چنین حرفی آنهم در اسارت، در حالی که مجروح هم باشی، خیلی حرف است!

شفیعی همیشه می گفت از اینجا فرار میکنم. اینها لیاقت ندارند پیش اینها اسیر باشیم. به ما می گفت: اگر شما هم میتوانید فرار کنید.

گاهی با خود می گفتیم این دیگر کیست که هیچ ترسی ندارد! مثلا من غواص خط شکن بودم، عضو اطلاعات عملیات بودم، برای خودم برو بیایی داشتم؛ اما باز هم در برابر عراقی ها گاهی از ترس دست و دلم می لرزید. ولی هر گاه از شفیعی سوال می کردند: انت حرس خمینی؟ بلند می گفت: من پاسدار خمینی هستم.

خیلی اذیتش کردند که به امام توهین کند. اما همیشه می گفت امام خمینی رهبر من است. آمریکا شیطان است، صدام شیطان شیطان است. سربازان عراقی از گفته هایش می ترسیدند و فرار می کردند. شفیعی روزی در بیمارستان بصره به من گفت: میرزایی شما بر می گردید، ولی من شهید می شوم. شما بروید به خانواده ام خبر بدهید. بگویید من چطور شهید شدم.

حرفش را جدی نگرفتم. بعد از مدتی ما را به زندان الرشید انتقال دادند. وضعیت بسیار بدی از نظر تنگی جا داشتیم. شبی حال شفیعی خیلی بد شد. خودم هم حال خوشی نداشتم. وضعیت بهداشتی خیلی خراب بود و رسیدگی نمی شد. شفیعی تشنه شده بود و مدام می گفت: آب بدهید، آب...

خیلی بی تابی می کرد. پنج شش نفری که در کنارش بودیم به دلیل مجروحیتش نه می توانستیم به او آب بدهیم نه طاقت بی تابی اش را داشتیم. می رفتیم دستمالی را تر می کردیم و به لب هایش می مالیدیم. از سر بی طاقتی گاهی از نگهبان ها هم طلب کمک می کردیم. شفیعی در همان حال با ناراحتی می گفت: برای من از دشمن طلب کمک نکنید. آنها لیاقت کمک به ما را ندارند.

آن شب ما شاهد شهادت شفیعی با لب های تشنه بودیم.

کتاب از دشت لیلی تا جزیره مجنون، این خاطره به روایت رزمنده افغانستانی محسن میرزایی. صفحه 466

 

پیکر شهید محمدرضا شفیعی را در گوشه ای از خاک عراق دفن کردند. شانزده سال بعد که از زیر خاک بیرون کشیده شد همچنان سالم بود. امام جمعه وقت تهران این موضوع را در تریبون نماز جمعه اعلام کرد. وی بعد از تشییعی با شکوه در گلزار شهدای علی بن جعفر علیه السلام قم به خاک سپرده شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

لا حول و لا قوه الا بالله

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، ۰۶:۳۶ ق.ظ

به لطف و اراده الهی، جنگ نخواهد شد. البته دشمن از خباثتهای خود دست بر نمیدارد؛ اما در پرتو عنایت اهل بیت، ایران در پناه خدا محفوظ خواهد ماند. اسیر جو سازی و رعب آفرینی رسانه های دشمن نشوید. به یاری خدا آنکه به نابودی نزدیک است اسراییل و آمریکاست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ظلم و فریاد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۴، ۰۷:۳۰ ق.ظ

استثمار چیست؟ کار و تلاش از من، راحت و خواب از تو - کارخانه

 

جرج ارول در مزرعه حیوانات لزوما تلاش ندارد که حاکمیت کمونیسم و استحاله عملی شعارهای عدالتخواهانه را زیر سوال ببرد. او هر نوع انقلابی گری را زیر سوال برده و بر حفظ وضع موجود اصرار دارد. با جهان آخرت و معنویت بیگانه است و خورد و خوراک و رفاه را بالاترین آرمان بشر می شمارد. توطئه، نفوذ و خیانت را موهوم می داند. او با هر نوع انقلابی گری مخالف است تا خواب خوش کانونهای قدرت برآشفته نگردد. می گویند پوپر این رسالت را در عرصه فلسفه سیاسی برعهده داشت؛ تئوریزه نمودن رخوت و سکوت! ضرورت و فایده هر نوع اعتراض و انقلابی گری را زیرسوال برده و اندیشه جامعه را به سمت سازش با اصحاب قدرت و ثروت سوق دهد. ترویج سکس و فحشا و مشروب و مخدر و ... از سوی صاحبان قدرت نیز در همین راستا یعنی خنیاگری و شل و ول سازی جوامع به منظور پرهیز از طغیانگری و اعتراض تحلیل می گردد.

عده ای شاید به گمان اینکه تبلیغ مزرعه حیوانات دلشان را بر ضد این انقلاب خنک می سازد به معرفی و تشویق دیگران به خواندنش مبادرت می ورزند اما حقیقت آن است که نتیجه انس با این اثر، ضدیت با انقلاب اسلامی نیست، ضدیت با هر نوع انقلابی است و طبعا شامل اعتراض به این انقلاب و نظام هم می گردد. یعنی کسی که مخالف انقلاب اسلامی است هم بنا بر محتوای اثر کار بی فایده ای می کند اگر به نهضت و حرکت جدیدی بیاندیشد.

حرف جرج ارول اما از منظری درست است. نمی توان کتمان کرد بسیاری از افراد مدعی در هر نظام سیاسی یا دینی وقتی به قدرت یا وجاهتی دست می یابند شناگر ماهری شده و بر خلاف داعیه نخستین به سمت فساد و زیاده خواهی پیش می روند. کمونیسم یک مصداق از دروغ در حکمرانی عدالت خواهانه و برابری طبقاتی بود. شکاف طبقاتی که اساس مخالفت این تفکر با نظام سرمایه داری بود دوباره ذیل حاکمیت شرقی و کارگری سر برآورد و در نهایت به سقوط آن انجامید. اما این ویژگی منحصر به کمونیسم نیست. مگر هیچ حکومتی در دنیا هست که داعیه گسترش عدالت و خدمت را نداشته باشد؟ بعد دقیق که شوید می بینید رانت و دروغ و ناراستی و توحش و سانسور و ... بخشی تفکیک ناشدنی از آن به شمار می رود.

خود خواهی و منفعت طلبی و غفلت از فرهنگ ایثار و دیگر خواهی، دستاورد فرهنگ سرمایه داری است که به خودی خود با داعیه عدل و آزادی و انسانیت معارض بوده و تقویت آن منافی با شعار انسان گرایی و حقوق بشر است. مگر میشود برده داری و استثمار را دید و سکوت کرد به این بهانه که اگر با این فساد مقابله کنیم ممکن است بعدها خودمان دچار همین فساد یا ظلم دیگری شویم؟

با حاکمیت ها چه باید کرد؟ از طرفی لزوم تشکیل حکومت یک امر عقلی و فطری است. همه جوامع دنیا می دانند که برای برقراری نظم و حفظ یکپارچگی نیاز به حکومت دارند. جامعه بی حکومت نداریم. از طرفی هر حکومتی درهر نقطه ای که روی کار آمد به دلیل فساد و زیاده خواهی و ظلم بالادستی ها و یا مدیران میانی، منفور و به مرور منسوخ گردید.

اصل وجود حاکمیت قابل انکار نیست. اصل تلازم فساد با قدرت هم لااقل ذاتی نباشد از باب تجربه عملی قابل کتمان نیست. اسلام دو اصل تقوا (نظارت از درون) و امر به معروف و نهی از منکر (نظارت همگانی) را چاره حفظ سلامت حکومت یا لااقل راه تلاش برای حفظ بخشی از سلامت حاکمیت معرفی می نماید.

عده ای در قالب دین، عده ای در قالب بی دینی و روشنفکری همواره تلاش دارند بر جوامع سوار بوده و منافع خویش را از راه اغفال مردم به چنگ آورده و فسادشان را توجیه نمایند. رسالت تبیین و آموزش به همراه جهاد با ظلم از وظایف خدشه ناپذیر انسانهای آزاده و آگاه است. شاید حکومت صد در صد سالم و طاهر لااقل تا زمان ظهور حضرت حجت به وجود نیاید؛ اما می توان تلاش کرد حاکمیت اجتناب ناپذیر انسانهای ممکن الخطا را با تذکر و آگاهی بخشی به سمت صلاح و سلامت سوق داد. انقلابی گری و اصلاح طلبی هیچگاه تعطیل نخواهد شد. انسان، حیوان نیست و نمیتواند در ازای آنچه پیرامونش می گذرد بی تفاوت باشد. آرمانهای انسانی به حکم وجدان در انحصار خورد و خوراک و رفاه صرف نیست. آنهایی که انسان را اخته شده و سست و معتاد و بی رمق می خواهند جاده صاف کن فساد و ظلم هستند. در حد یک شمع که میشود تأثیر گذاشت. زبان، ارزان ترین و نافذترین رسانه عالم است که خدا در اختیار همگان قرار داده. باید حرف زد، دغدغه ایجاد کرد، دغدغه را به مطالبه و مطالبه را به فرهنگ تبدیل نمود. جامعه صد در صد انسانی و الهی و عدالت محور لااقل تا زمان ظهور نخواهیم داشت؛ اما اگر نمی شود نماز ایستاده خواند، نماز نشسته که ساقط نیست. یک گام هم به سمت خیر و نیکی و عدل قدم برداریم، یک ظلم هم کمتر شود به انسانیت خود و تمامی جوامع بشری خدمت کرده ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معرکه عشق و قیام

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ مرداد ۱۴۰۴، ۰۶:۰۹ ق.ظ

این جناب خسرو که نامش را روی مرز خسروی گذاشته اند کدام خسرو است؟ خسرو پرویز یا خسروی ماجرای شیرین؟ نزدیک مرز خسروی مرز پرویزخان قرار دارد. از طرفی قصر شیرین هم همانجاست و بیستون فرهاد عاشق پیشه هم همان حوالی.

حالا از این شوخی که بگذریم بوستان عرفه در مرز خسروی چقدر خاطره انگیز است. روزی همینجا با مرحوم سیدعلی اکبر ابوترابی نشسته بودیم و در فراق کربلا عرفه میخواندیم. من آن موقع شاید حدود بیست سال سن داشتم. همراه آزاده ها و بسیجیها از اسلام آباد غرب را تا مرز خسروی پیاده گز کردیم. ابوترابی چه سرعتی در راه رفتن داشت. مثل همان سرعتی که در سیر معنوی اش پیشه کرده یود. شعار میداد و تکرار میکردیم: حسین حسین میگیم میریم کربلا مهدی زهرا بیا کربلا.... مشهد میروید صحن ازادی کفشداری شماره هشت سری بزنید. آ سیدعلی اکبر و پدرش و شیخ جعفر شوشتری هم آنجان.

صبح حاج آقای رضایی روایتی فرستاد که امام زمان محرم و صفر در کربلاست. خیمه ای در اطراف حرم دارد و ....

میان ما با امام زمان فرسنگها فاصله است اما بزرگی و کرامت ایشان رافع همه فاصله هاست. دارم مرور میکنم قولهایی که به دوستان داده ام زیر قبه حرم اباعبدالله در محضر امام زمان فهرستی طویل از تمنا آورده ام. اما خدا میداند عصاره همه حوائج حقیقی دنیا حتی اگر مسلمان نباشیم ظهور حضرت حجت است. ظلم را برطرف میسازد. دنیا از منظره ماده و معنا به رشد میرسد و آباد میشود.

ان شاءالله از سربازهای آماده ظهور حضرت باشیم. در زندگی فردی و اجتماعی خود ثابت کنیم منتظر ظهور ایشان هستیم. نمیشود مکرر گناه کرد و داعیه ظهور داشت. نمیشود خشم و غضب خود را به آمریکا و اسراییل و دشمنان بشریت نشان نداد و دم از سربازی آقا زد.

مرز خسروی بخشی ماندگار از تاریخ این سرزمین است. در سالهای پر خروش دفاع مقدس. در حمله عجیب و پر رمز و راز مرصاد. ورود آزادگان که در چنین روزهایی بود و انگار کسی از دهیاری خسروی به یادش نمانده است. حالا هم که گذرگاه کربلاست و دو ساعتی تا کاظمین راه دارد و دل آدم را به امانت نگه میدارد. خسرو و فرهاد و شیرین و هزاران عشق زیبای زمینی به جای خود اما عاشقی دلدادگان اباعبدالله مرزی نمی شناسد. به همه رفقایی که زمینی راهی کربلا بودند یاداوری میکردم قدم به قدم مرزهای خروجی ما در غرب و جنوب غربی آغشته به خون شهدایی است که جوانی شان را برای دفاع از میهن گذاشتند و حسرت کربلا را به حضور بر بالین امام عشق گره زدند. یادمان نرود به یادشان باشیم و قدم برداریم. ان شاء الله قدرت ایمان و اعتقاد جبهه عشق و معنویت، تیر غیبی بر قلب نجس جهانخواران کودک کش خواهد نشاند، باذن الله تعالی.

یک نوحه ای بود کریمی میخواند آخر همه سفرا کربلاست کربلاست مقصد همه شهدا کربلاست....

به یاری خدا بعد از کاظمین و سامرا و کوفه و نجف این سفر را با زیارت کربلا به پایان می رسانیم اما ان شاءالله عاقبت حیات ما هم مهر کربلا خورده و کربلایی به دیدار حق شتافته و در حریم نهضت و اندیشه حسین جاودانه شویم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ای گل وفا حسین، معدن سخا حسین

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ۰۵:۴۴ ق.ظ

می کشی مرا حسین» با صدای حاج منصور ارضی - تسنیم

 

قم ایستگاه زائرین اربعین است. حرم بانو را باید بخشی از مسیر کربلای معلی دانست. یک تفاوتی هست بین زائران اربعینی ده روز الی دو هفته پیش با زائرانی که این دو سه روز در مسیر شهرهای خود حرم حضرت معصومه را برای توقف و زیارت و استراحت انتخاب می کنند. زائرانی که قصد عزیمت داشتند پر شور و خندان و پر سر و صدا در جای جای حرم حلقه زده بودند. زائرانی که از اربعین برگشته اند با چهره ای خسته و گاه ژولیده در گوشه و کنار آرمیده اند.

دستجات عزاداری در روز اربعین به حرم بانو می آیند. گوشه ای از حیاط، یک هیاتی به نام حضرت ابوالفضل علیه السلام که داخل پرانتز نوشته بود والفجر4 از شهر زنجان آمده بودند و روضه ترکی می خواندند. نگاهم به بعضی زوار خسته و تکیده اربعینی افتاد که کوله بر دوش گوشه ای کز کرده بودند. با صدای نوحه آذری روی پا نشستند و مثل ابر بهاری اشک ریختند. دلم میخواست بروم جلو و ازشان سوال کنم مگر این چند روزه در پیاده روی اربعین که قدم به قدمش روضه است یک دل سیر اشک نریختید؟ هنوز دلتان تمنای روضه دارد؟ چرا دلدادگان حسین از روضه سیر نمیشوند و شعر و مدح و نوحه ای برایشان تکراری نمی گردد؟ نکند نیامده دلتان هوای کربلا دارد و برای زیارت دوباره حرم آقا تنگ شده است؟ یک روضه سوزناکی دارد حاج منصور که وقتی میروم کربلا گوشه ای نشسته و گوش جان می سپارم: می کُشی مرا حسین....

این حرارت در دل مومنین سرد شدنی نیست.

شب قبلش در مسجد محل که این روزها با سفر بسیاری از ساکنین به نسبت گذشته خلوت شده است روضه جاماندگی خوانده شد. چه گریه های بلند و سوزناکی از مردم به آسمان برمی خاست. ته دلم می گفتم می شود آیا خدا این اشکها را گلوله ای سازی بر فرق سر نامبارک ترامپ و بی بی؟ این اشکها و دعاها و دلهای شکسته بی تأثیر نیست. همانطور که عاشورا و خونهای به ناحق ریخته اصحاب امام عشق زیر خروارها خاک و شمشیر و نیزه شکسته و انبوه تبلیغات بنی امیه و بنی عباس به فراموشی سپرده نشد که هیچ، یزیدیان عالم را رسوا نمود و فرهنگ مقاومت و عزت و روح سلحشوری را برای آزادگان عالم به ارمغان آورد. ما با حسین زنده ایم، با حسین زندگی می کنیم و آرزویمان مرگی سرخ و شهادتی حسینی است. حق میدهم به معاندان و لشکر سیاه رسانه ای دشمن که از یاد و راه اربعین اینگونه به وحشت و عجز دچار شده و برای تخریب آن به آب و آتش می زنند. جایی که حرف حسین است دستگاه یزید آرام نخواهد یافت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسرائیل در خدمت ایران

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ۰۶:۰۰ ق.ظ

سخنگوی نیروهای مسلح یمن: کشتی آمریکایی را در دریای سرخ هدف قرار دادیم -  ایرنا

 

حمله اسرائیل به ایران به اذعان دوست و دشمن، فروپاشی احتمالی نظام اسلامی را سالها به تأخیر انداخت. مشکلات معیشتی ناشی از ضعف مدیریتی دولت و تخلیه هویتی شماری از هموطنان توسط رسانه های مهاجم اگر چه زمینه شورش های اجتماعی را فراهم ساخته بود اما حمله ددمنشانه رژیم کودک کش غاصب به هموطنان بی گناهمان موجی از نفرت نسبت به دشمنان و وحدت در راه حفظ میهن را در دلهای مردم با هر سبک و سلیقه فکری برانگیخت. مردم به رغم فشارهای معیشتی مشکوک بعضی دولتمردان به احترام شهدا و جنگ اخیر به خیابانها نمی آیند.

اینکه نتانیاهو باز هم دست به دعوت از مردم برای شورش زده یا نشان می دهد او بر خلاف تصور بعضی خودی ها اطلاعات و شناخت دقیقی از بافت فکری و فرهنگی ایرانیان ندارد و یا اینکه آرزوهای خود را به زبان آورده و حسرت تحقق آن را می خورد. هر منشأیی که برای این رفتار مضحک و غیر واقعی موجود روانی و خون آشامی چون نتانیاهو تصور کنیم از این حقیقت پرده بر می دارد که روی آوردن به جنگ روانی و تبلیغاتی وی متأثر از احساس شکست و یأس در نبرد میدانی و نظامی است. نتانیاهو در داخل کشور جعلی خود -به خصوص پس از ویرانی چند خیابان که منجر به پناه بردن به آمریکا و درخواست بازدید مسئولان سیاسی غرب از آثار ویرانگر موشکهای ایرانی گردید- از سوی افکار عمومی تحت فشار است.

ورود ناوگان آمریکا به بحرین نیز قرینه دیگری است که نشان میدهد فعلاً قصدی برای حمله مجدد به ایران عزیز وجود ندارد. آمریکا در حمله پیشین از ترس آتش انتقام ایران، تمام نیروها و تجهیزات قابل انتقال خود را از حوالی مرزهای جمهوری اسلامی دور نمود. تجربه انهدام ناوگان جنگی آمریکا توسط ملت قهرمان یمن در دریای سرخ که منجر به تسلیم و پذیرش آتش بس ابرقدرت پوشالی با یمن گردید نیز ثابت میکند این مستکبر غارتگر فعلا با ورود کشتی جنگی اش در پی آغاز نبرد با ایران نیست.

البته نیروهای مسلح ما به خصوص با فرماندهی جدید آن که یک سید ارتشی قمی است بارها تأکید کرده اند که دست بر ماشه آماده پاسخ به هر نوع ماجرجویی دشمن در هر سطحی هستند. با همه این احوال به نظر می رسد به حول و قوه الهی از باب عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد این برهه تاریخی ایران عزیز یکی از پرافتخارترین دوره های زمامداری میهن پرستانه در این سرزمین مقدس به شمار آمده و تا سالهای سال ضامن حفظ امنیت و تمامیت ارضی کشور عزیزمان خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دولت علیه ملت

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، ۰۶:۰۰ ق.ظ

دوست داشتم درباره اربعین بنویسم از فروش شلوار ویژه اربعین! در بازارهای شیراز، حال و هوای اربعین در اصفهان و شهرضا از حرم حضرت معصومه که آنقدر زائر بین راهی اربعین در آن آرمیده اند که خودش جزیی از این مسیر بزرگ شده است از مشهد مقدس و اعتقاد مردم به بدرقه زوار اربعین، موکبهای امام حسینی در نقاط مختلف شهر و روستاهای بابل و...

اینجا بابل است هوا گرم و شرجی است. انسان کاری نکند نفس هم بکشد عرق میکند و لباسها به تنش می چسبد. دو بار در روز برق را قطع میکنند. کنار یکی از بازاری های قدیمی نشسته ام. چند بازاری دیگر می آیند وقتی می فهمند طلبه ام شروع میکنند به درد دل کردن. از قطع آزار دهنده برق تا تعطیلی های ساقط کننده و فقدان نظارت بر توزیع محصولات کارخانه ها و قیمت گذاری ها و... بعضی هایشان می گویند ما از آخوند بدمان می آید از پاسدار بدمان می آید اما این دولت دارد کاری میکند که از عهده آمریکا و اسراییل هم بر نیامد. می خواهند داد مردم را در آورده و آنها را به خیابان بکشانند. مردم نجابت دارند و به حرمت شهدا و جنگ اخیر به خیابان نمی آیند. این بابا همان اول کار کلی آیه و حدیث میخواند بعد گند میزند به همه چی تا فحش کارهایش به دین بخورد بعد میگوید مساجد باید همه چی را اصلاح کند....

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تقابل میدانی تمدن اسلام با فرهنگ غرب

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، ۰۶:۱۹ ق.ظ

به همان دلیل که زیارت اربعین از نشانه های مومن است مخالفت با اربعین و یاد اباعبدالله هم انگار از علائم مشرکین و کفار شده است.

این همه رسانه اجیر کرده اند راهپیمایی اربعین را زیر سوال ببرند کسانی که در قبال قطعه قطعه شدن کودکان این سرزمین توسط امریکا و اسراییل سکوت کرده بودند حالا ژست خیرخواهی برای مردم ایران را گرفته اند.

تمدن پوشالی غرب با این تجمع عظیم زیر سوال میرود. فرهنگ ایثار و محبت که در اجتماع اربعین باعث بهت جهانیان است با آنچه دنیای غرب برای لذت جویی و منفعت طلبی و خوخواهی ترویج میکند منافات دارد. پیام هیهات منا الذله نهضت عاشورا زیاده طلبی و چپاولگری غرب وحشی را نابود می سازد.

چنین است که آزادگان جهان از اهل سنت تا مسیحیان هم برای مخالفت با غرب به راهپیمایی اربعین جذب شده اند. تعرف الاشیاء باضدادها. هر جا علم حسین برپاست کاخ یزیدیان به رعشه می افتد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا