اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۳۷ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

بابل و نیروگاه خورشیدی!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۷، ۰۹:۱۵ ق.ظ

دو سه روز آخر هفته گذشته بالاخره بعد از مدتها بر درد طولانی کمر و نقاهت ناشی از آن فائق آمده و سفری کوتاه به دیار خود داشتم. حجم جلسات و کارها آنقدری بود که فرصت یک دوش آب گرم را هم از من دریغ نموده و درد کمر را دوباره احیا نماید.

یک سوم مباحثی که با دوستان مختلف اعم از حزب اللهی و حزب الشیطانی و چپ و راست و بیطرف و همه طرف و عدالتخواه و عدالت گریز و اصولگرا و سوسولگرا  و ... داشتم پیرامون موضوع حیّ و نسیان ناپذیر شورای مفتضح بابل بود.

شکر خدا همه دوستان با گرایش های مختلف حزبی و باندی و جریانی، یکصدا اعتقاد به ضرورت برخورد با همه دست اندرکاران این افتضاح اعم از دسیسه چین ها و نیز فریب خوردگان داشتند. این وحدت گفتمانی و مطالبه گری را باید به فال نیک گرفت.

برای حال و روز و آبروی این شهر عزیز و دوست داشتنی باید تأسف خورد که زیاده خواهی ها و رقابت های مادی چند عنصر نامطلوب البته تحت لوای سکوت نهادهای نظارتی منجر به لطمه حیثیتی آن گردیده است.

اصلاح طلبان بابل به خاطر ارائه فهرستی بیمار و ناکارآمد در انتخابات شورا باید از مردم عذرخواهی کنند. اصولگرایان نیز بابت ناتوانی در ارائه لیستی مقبول و برنامه گرا یک عذرخواهی بزرگ به مردم بدهکارند.

بی انصافی است که خدمات شهردار فعلی بابل را نادیده بگیریم؛ اما رویّه منفعل و متأثر او گاه بسیار عذاب آور است. به نظر، مرد بودن بهتر از مدیر ماندن است.

در خصوص کلان بدهکار شهر بابل و نحوه مواجهه مسئولان با او ابهامات و سوءظن هایی جدی وجود دارد. خیلی ها احتمالاً به غلط او را منشأ تحولات در بخشی از امور اداری و خدماتی شهر در دوره های گوناگون می دانند که این برداشت، به نفع وجهه مسئولان نیست. طیف های مختلف سیاسی و فرهنگی شهر نسبت به عملکرد دستگاه قضا پیرامون موضوع شورا و بعضی حواشی دیگر، بسیار پرسشگر و درگیر با ابهام و انتقاد هستند. دستگاه قضا ویترین نظام است و بارها گفته شد که عدم شفافیت عملکرد این نهاد و یا بعضی اعمال سلایق به پای نظام نوشته خواهد شد. مقام معظم رهبری بر اصل مطالبه گری مردم و پاسخ گویی مسئولان بارها صحه گذاردند که دایره شمول آن به یقین مسئولان قضایی را نیز در بر می گیرد.

جناب مرادی که نه؛ اما به آقای وکیلی راد امید دارم که محض رضای خدا و به خاطر حفظ آبرو و اعتبار نظام به میان مردم یا خبرنگاران آمده و نسبت به افکار عمومی پاسخگو باشد. برادران و دوستان حزب الله و عدالتخواه که انشالله به زودی حضوری منسجم تر و میدانی در تحولات اجتماعی خواهند داشت آمادگی لازم را جهت برگزاری جلسات پرسش و پاسخ با همه مسئولان به خصوص متولیان قضایی دارا هستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مادر عزم سفر دارد

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۷، ۰۶:۵۱ ب.ظ

 

آخرین لحظات عمر خدیجه کبرا، بانوی بزرگ اسلام وصیتش را با رسول خدا در میان می گذارد.

 

 

خدیجه با همه بزرگی و ایثارش از پیامبر می خواهد اگر در حق او کوتاهی کرده، حلالش کند.

 

 

خدیجه با آن مقام والای معنوی، از رسول خدا می خواهد او را با پیراهنی که هنگام نزول وحی بر تن داشته، بپوشاند و کفن نماید.

 

 

یک خواسته دیگری هم دارد. خدیجه به رسول خدا سفارش می کند مبادا بعد از من هیچ یک از زنان عرب با زهرای من بد خلقی نماید، مبادا به صورت دردانه من سیلی بزند، مبادا ... 1

 

 

خدیجه نبود، رسول خدا هم نبود، زن عرب که نه، اما مرد عرب، با دست جفا، صورت مادر سادات، بوسه گاه رسول الله ...

 

 

تاریخ شهادت علی، بیست و یکم رمضان نیست. او آن گاه که در سایه سکوت شب، بدن همسرش را غسل می داد، همان ساعت که به کودکان داغدارش سپرد آهسته اشک بریزند و ناگهان صدای هق هق گریه خودش به هوا برخاست، آن لحظه که دست علی به بازوی زهرا رسید... تاریخ شهادت علی را شام شهادت فاطمه بنویسید.

 

 

مادری که داغ بی مادری کشیده، حال و روز کودکانش را در آخرین لحظات حیات درک می کند. مادر نشست. لباس های کودکانش را مرتب نمود و سر و روی شان را شانه زد ...

 

 

دعای ائمه مستجاب بوده و هست جز در یک جا. حسن و حسین، سیدان شباب اهل جنت، دو کودک دل شکسته اند که کنار قبر رسول الله دست به آسمان برده و برای شفای مادرشان دعا می خوانند؛ اما ام الائمه، حجت الله علی الحجج، دعای دیگری دارد که بی تردید اولویت با استجابت آن خواهد بود. امشب زهرا شفا می گیرد. او در غم پدر فقط یک بار لبخند زد؛ آنهم زمانی که رسول الله وعده داد تو نخستین کسی هستی که به من ملحق خواهی شد. مادر، عزم سفر دارد.

 

 

1-شجرةطوبی ج2 ص 233

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ماهواره در جیبوتی!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۷، ۰۶:۴۷ ب.ظ

جریان پرتاب ماهواره پیام و شتاب در اعلام شکست آن مخرج مشترکی دارد با ارسال کشتی کمک های مردمی ایران به یمن که سر از جیبوتی درآورد!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حجت الاسلام باشید!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۴۰ ق.ظ

tavc_42bb86a4-4527-4fbb-827d-b13658fd518b.jpg


حجج، جمع حجت است و بیراه نیست اگر شهید محسن حججی را حجت خدا لقب بدهیم. نه فقط از بابت تشابه اسمی و بازی با کلمات که زندگی او تمثیلی از عمل به آموزه های دین و مصداقی از انسان تربیت شده مکتب وحی بود.

در اردوهای جهادی و کمک به محرومان پیشتاز بود.

در امور فرهنگی مسجد و جذب جوانان همت می گمارد.

دنبال بینش سیاسی بود و بصیرت افزایی در جامعه را سرلوحه خویش می ساخت.

گسترش فرهنگ مطالعه و کتابخوانی را یک رسالت فرهنگی و اجتماعی دانسته و در این راه کوشش می نمود.

یاد و خاطره شهدا را زنده نگاه می داشت.

مدافع حرم بود و در هنگامه نبرد، خط مقدم جبهه توحید را مأوای خویش ساخت و تعلقات مادی دنیا را به عشق وصال حق رها نمود.

او سرباز راستین اسلام بود و قصه سربازی اش با خط سرخ شهادت، درسی از کتاب ماندگار مدرسه عشق و رستگاری گردید.

آنهایی که می خواهند راه شهید حججی را رفته و عمل او را الگوی رفتار خویش سازند باید پا جای پای این شهید سرافراز بگذارند. 

همسر استوار و قهرمان شهید حججی نیز همین مسیر را برگزید تا نشان دهد شهادت طلبی، فرهنگی زیبا برآمده از تقیّد و تعهد نسبت به کلام خداست.

خبر مسرّت بخش ازدواج این بانوی مقاوم، در واقع جلوه ای دیگر از سلوک رهپویان طریقت اسلام و قرآن است که باید سرمشق همه ارادتمندان این مکتب قرار بگیرد.

زیبایی این حرکت مؤمنانه را پیام تبریک پدر شهید حججی در عرصه رسانه ها دوچندان ساخت تا نشان دهد مسلمان واقعی بی اعتنا به تعصبات کور و خرافات جاهلانه و سنّت های من در آوردی، سیره بزرگان دین را سرلوحه قرار داده و در عمل به تکلیف و پایبندی به ارزش های الهی، با افتخار و سربلندی گام بر می دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آقامیری آنها و صدرالساداتی ما!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۲۶ ق.ظ

سید حسن آقامیری به دوسال حبس و خلع لباس محکوم شد. از بعضی نیروهای ارزشی گرفته تا اصلاح طلبان و بعد ضدانقلاب و... دست به دست هم به این حکم اعتراض کرده و خواسته یا ناخواسته از او یک قهرمان مظلوم ساخته اند. فضای رسانه های مجازی همینک مملو از پیام های اعتراضی و انتقادی نسبت به صدور این حکم دادگاه ویژه است.

حکم زندان آقامیری حالت تعلیق دارد و اجرایی نمی شود. حکم خلع لباس او هم از سوی دادگاه بدوی صادر شده و معلوم نیست در دادگاه تجدیدنظر تأیید شود که بنا بر شناختی که از دادگاه ویژه دارم بعید می دانم چنین شود. بین خودمان بماند خانواده آقامیری هم خانواده با نفوذی است. بگذریم.

این اتفاق همزمان بود با انتشار خبری پیرامون دستگیری حجت الاسلام احمدی از طلاب جوان بسیجی بروجرد که با عبا و عمامه دستبند خورد و با حالتی تحقیرآمیز روانه بازداشتگاه گردید.

این اتفاق همزمان بود با خبری پیرامون برخورد زننده با یک جانباز مدافع حرم در امیدیه و ورود به حریم خصوصی او به اتهام فرضی و ثابت نشده دخالت در یک کانال افشاگر که فیلم آن نیز منتشر شد.

کمی پیش تر از آن آزاده ای جانباز و پاسدار و پژوهشگر دفاع مقدس در بابل را به اتهام انتشار مطلبی طنز و انتقادی دو سه روز روانه زندان نمودند.

کمی پیش تر، حجت الاسلام سید مهدی صدرالساداتی، طلبه انقلابی ولایی عدالتخواه را در ده ونک (فدک) مورد ضرب و شتم قرار دادند، یکی دو روز بعدش او را به اوین فرستادند، لباسهایش را از تنش درآوردند و انگشت و دستکش و معاینه فنی که مبادا مواد با خودش حمل کرده باشد!

ما همه این اخبار و مشابه آن را دیدیم و شنیدیم و به روی مبارکمان نیاوردیم. همین می شود که گاه نیروهایمان را از دست می دهیم و خط مقدمی هایمان بعد از مدتی که می بینند پشتشان خالی است به کهف انزاوا روی می آورند؛ اما سلبریتی های آنها فربه تر از قبل به عرض اندام پرداخته، صف آرایی کرده و تکثیر می شوند. بعد ناراحتیم که چرا مردم گفتمان عدالتخواهانه ما را باور ندارند؟

صاحبان میز نه اما انقلاب ناب اسلامی به امثال صدرالساداتی که حنجره شان وقف مبانی اسلام اصیل و علوی باشد نیاز مبرم دارد. ماییم که باید انتخاب کنیم قرار است بسترساز رشد صدرالساداتی ها باشیم یا با سکوتمان عرصه را برای رشد آقامیری ها و هیاهوی حامیانشان خالی بگذاریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پرستار ایران!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۷، ۱۰:۴۳ ق.ظ

fb3_e980fd5d-7ef8-4c22-8d58-aee11e98b15d.jpg


ایران ترابی همان وقت که نوجوان بود و در روستاهای اطراف تویسرکان به مامایی می پرداخت دغدغه نجات جان اهالی را داشت و در بدترین شرایط جوّی و محیطی، خودش را بالای سر بیمار می رساند و جانش را نجات می داد. همان وقت ها هم در مقابل زور و زیاده خواهی، سر ناساز داشت. می دید که قرص های پیشگیری، برای بانوانی که فشار خونشان پایین است خطر دارد. برای همین برخلاف دستور بهداری ارتش از توصیه زنان به مصرف آن خودداری می کرد و وقتی دید شاخک های اطلاعاتی روی او حساس شده است گریخت و به تهران رفت.

دراوج مبارزات انقلاب، به عنوان پرستار و سپس تکنیسین اتاق عمل به نجات جان مجروحان همت می گمارد و به رغم فضای خفقان آور آن روزگار، به هر قیمتی بود مبارزان انقلاب را یاری می رساند.

پاوه در حال سقوط بود و جز یکی دو ساختمان، جانپناهی برای نیروهای انقلاب باقی نمانده بود. داوطلب شد و تنها زنی بود که در اوج حملات وحشیانه جدایی طلبان، در زمانه ای که حتی پزشک بیمارستان نیز همدست ضدانقلاب بود، در پاوه ماند و بی ترس و واهمه به خدمتگذاری پرداخت.

بیمارستان سوسنگرد نیز دوبار شاهد حضور او بود. دشمن به بیمارستان نزدیک شده بود. چمران ماشینی فرستاد که او را از منطقه خارج کند. پیرمردی آمده بود و ناله می کرد، بعثی ها پسرش را کشتند و در مقابل چشمش به عروس جوان او تجاوز کردند. فئودال ها و خودفروخته ها جعبه شیرینی به دست، آماده ذبح قربانی پیش پای بعثی ها بودند. توپ و خمپاره و تیر و ترکش، بیمارستان را به سیبل آتش متجاوزان بدل ساخته بود. رادیو وابسته به عراق تهدید می کرد که به زودی کارکنان بیمارستان را چنین و چنان خواهند کرد. باز هم ایران ترابی تنها زنی بود که تا آخر ایستاد و کم نیاورد.

در تهران برای خودش به اندازه یک ستاد جنگی فعالیت داشت. برای مجروحان کمک جمع می کرد و نیازهای بیمارستان ها را برطرف می ساخت. مجروح جنگی را که می دید سر از پا نمی شناخت و آرام و قرار نداشت مگر آن که مجروح هم آرام و قراری بیابد. گاه آن قدر دنبال کار مجروح می دوید که از پا می افتاد و بیهوش می شد. مجروحان جنگی می گفتند او از آن دست پرستارانی است که پیش از آن که درخواستی داشته باشند بالای سرشان حاضر شده و سوال می کند که آیا کاری از دست او ساخته است؟

تماس مستقیم با مجروحان شیمیایی و تقلّا برای نجاتشان او را نیز به دردهای این زخم ماندگار مبتلا ساخت. عناصر خودباخته یک بار با پرونده سازی، خدمتش را به حالت تعلیق درآوردند و یک بار هم او را از بیمارستان اخراج نمودند. باز هم کم نیاورد و ایستاد تا حقانیت راه و اندیشه اش را ثابت کند. برای او مزد و پاداشی بالاتر از این نبود که می دید با پیگیری ها و تجربیاتش توانسته جان مجروحی در حال اغما را نجات داده یا مانع از قطع عضو او شود.

امروز روز پرستار است و میلاد حضرت زینب سلام الله علیها. پیشنهاد می کنم کتاب خاطرات ایران را بخوانید. این اثر شامل خاطرات جذاب و خواندنی سرکار خانم ایران ترابی از پرستاران دلسوز و بسیجی و جسور کشور پرافتخارمان است که در 416 صفحه توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما خوبیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۲۰ ب.ظ

می رفتیم یکی را امر به معروف کنیم و نهی از منکر که چرا شئونات اسلامی را در ملأعام رعایت نمی کنی و ... جواب می داد ای بابا زورتان به من رسیده بروید ببینید فلان جا چه خبر است چه منکراتی در جریان است بعد بیایید به من گیر بدهید. 

مبنای مسخره ای بود چون هر جرمی را که دست بگذارید یک جرم بالاتر از آن هم وجود دارد که با این وصف باید همه را به حال خود رها کرد. دزدی، دزدی است و نمی توان گفت چون یک نفر یک میلیارد تومان دزدیده پس نباید یقه کسی که یک میلیون تومان دزدیده را گرفت و ...

حالا یک عده از خودی ها و دایه های دلسوزتر از مادر هم دقیقا دارند همان مبنای اشتباه را با حسن نیت به کار می برند. طرف میگوید وقتی آمریکا و اسرائیل جنایتکار و آل سعود و ... هستند باید با آنها جنگید و بر ضدشان نوشت و کاری به کار مفسدان داخلی و رانت خوارها و آقازاده های نورچشمی و از مابهتران غاصب مناصب جمهوری اسلامی نداشت و ...

نه برادر من. مبارزه، مبارزه است. هم با آمریکا می جنگیم هم با مقلدان آمریکا، هم با استکبار جهانی و هم با استکبار داخلی. در مقابل هیچ منکری نمی توان سکوت کرد. تفاوت چندانی نیست بین کسانی که از خارج مرزها درصدد فروپاشی نظام اسلامی هستند با کسانی که در داخل، موریانه وار و در نقاب تزویر در پی سست نمودن پایه های حاکمیت دینی قرار دارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسلام و کام!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ دی ۱۳۹۷، ۰۴:۴۹ ب.ظ

مدتی است بحث فقه نظام در سطوح عالی حوزه علمیه قم داغ شده است. عده ای از مجتهدین و احتمالا مراجع آینده به زعامت یکی از آقازادگان حوزوی مطرح کرده اند که ما اساساً در مکتب شیعه چیزی به نام فقه نظام نداریم.

عده ای دیگری از اهل علم نیز در مقابل، مباحث عقلی و نقلی سنجیده و پرباری را در رد آن تفکر و اثبات فقه نظام مطرح نموده اند.

اصل این اتفاق در راستای تقویت کرسی های آزاد اندیشی، یک اتفاق مبارک است.

خواستم نظر شخصی خودم را با توجه به شناخت تجربی حدود بیست ساله عرض کنم که فارغ از میزان پشتوانه علمی و فکری در نظریه رد فقه نظام، باید گفت ورای این ادعا چیزی جز بازی قدرت نیست. شفاف تر عرض کنم خدمتتان اگر زمین بازی عوض شود و همین دست افرادی که در چند سال اخیر احساس کرده اند سهمی از هرم قدرت در رئوس کلان آن نداشته و از جریان خروشنده انقلاب اسلامی و تمدن ساز عقب مانده اند و جایی در در دل هواداران پیشرو و خط مقدمی انقلاب نداشته و رفتار خودبرتر بینانه و تجمل گرایانه شان مجموعه نیروهای مذهبی را مانند نیروهای غیرمذهبی از آنان دور ساخته است و به این فکر افتاده اند که از اساس منکر وجود فقه نظام شده و به مرور، فقه شیعه را بر مدار تفرّد و گرایش های غیرحاکمیتی تفسیر و تأویل نموده اند، سهمی از رسانه و چرخه قدرت نصیبشان شود و به زور تبلیغاتی کاذب، محبوبیتی برایشان در دل مردم مستضعف و خون دل خورده انقلاب ایجاد گردد؛ خواهید دید که بیشتر از این طرفی ها دغدغه اثبات فقه نظام را داشته و ضرورت محوریت حوزه و اسلام در همه شئون فردی و اجتماعی و داخلی و بین المللی را تئوریزه خواهند نمود. این طیف بهتر از هر کسی بر لوازم و جوانب فقه نظام و حقیقت آن اشراف دارد.

خدا رحمت کند مرحوم منتظری را که مقوّم اندیشه ولایت فقیه بود و در راه اثبات و ثبوت آن قدم برداشت؛ اما وقتی ورق برگشت و معلوم شد سهمی از آینده انقلاب نخواهد داشت، ناگهان دیدگاه فقهی اش نیز از ولایت به وکالت فقیه گرایید!

مشابه این رویکرد پیش از این در وارونه نمایی مفهوم ربا نیز دیده شد. بخش کوچکی از بدنه حوزه که به برکت نظام اسلامی از سطح معمول طبقه طلاب جدا گردیده و به وادی مرفهان بی درد قدم نهاد، مدعی شد که امروز با توجه به افزایش سالانه و ماهانه ارزش پول، در واقع عدم پرداخت سود متناسب با تورم، باعث ارتکاب ربا می گردد! این طیف نیز در خلوت خود به این می اندیشید که ورای آموزه ها و فلسفه احکام دین، مباد که حلاوت تکثر طلبی مادی شان مخدوش گردیده و رویکردی که برای انباشتن پول روی پول در پیش گرفته اند به خاطر عمل به اقتصاد اسلامی و دستگیری از برادران دینی و تقیّد به فرهنگ نجات بخش قرض الحسنه، با چالش و کندی رو به رو شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سفیر یعنی این!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۷، ۰۹:۴۵ ق.ظ

x7j2_57dac793-8909-4688-9149-158e5d657045.jpg


"خاطرات سفیر" نام کتابی است از خانم نیلوفر شادمهری  که شاید در نگاه نخست و صرفاً با شنیدن عنوان آن، گمان کنید که با اثری حاوی خاطرات یک سفیر رسمی در امور دیپلماتیک و سیاسی مواجه هستید؛ اما اندکی مداقه نشان میدهد این کتاب خاطرات یک دختر نخبه دانشجوی ایرانی در کشور فرانسه است که به نمایندگی از جامعه مذهبی ایران عزیز، به تبیین باورها و اعتقادات جمهوری اسلامی و مردم مسلمان کشورمان می پردازد.

قلم ساده و روان، استفاده به جا و گزیده از جاذبه طنز، توجه به ظرافت های زنانه، کشش ذاتی ماجرا و ... از وِیژگی های برجسته ای است که لحظاتی ناب و زیبا را برای خواننده اثر رقم می زند.

مخاطب در حالی که مسحور محتوای جذاب اثر می شود با زوایای پیدا و پنهان سبک زندگی غربی آشنا شده و به امتیازات انسانی و فطری فرهنگ اسلامی و ایرانی خود مباهات می نماید.

از دیگر ثمرات مطالعه این اثر زیبا و بدیع، آشنایی مختصر با بعضی شبهات اعتقادی و سیاسی و پاسخ های مجمل و اقناع کننده آن است.

مخاطب خاطرات سفیر، در واقع قدر دان هویت خویش گردیده و باور می کند که با اعتماد به نفس و پرهیز از خودباختگی می تواند حتی در دیار غربت  و در تنهایی و گاه عزلت، به عناصر اعتقادی خود معتقد مانده و با توکل بر خدا بی هیچ انفعال و لغزشی، پرچم دین و انسانیت اصیل را برافراشته نگاه دارد.

مطالعه این اثر البته ضرورت توجه به ظرفیت رسانه در جهت تبلیغ و تبیین اندیشه های صحیح دینی و ملی در سطح بین الملل را با توجه به تخریب و شبهه افکنی دشمنان، بیش از پیش پررنگ می سازد.

به شما اطمینان می دهم از خواندن کتاب خاطرات سفیر که بارها توسط انشتارات سوره مهر تجدید چاپ شده است لذتی شیرین و فراموش ناشدنی را نصیب خود می نمایید.

آن گونه که در سایت مقام معظم رهبری آمده، رهبر انقلاب چندی پیش در جریان یکی از دیدارها فرمودند: "کتاب خاطرات سفیر را توصیه کنید که خانم‌هایتان بخوانند."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سلام آرین! سلام قهرمان!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۷، ۱۰:۰۳ ب.ظ

سردار مفید اسماعیلی، آزاده و جانباز دفاع مقدس و از فرماندهان مدافع حرم در کانال تلگرامی خود نوشت:

آرین_غلامی (متولد ۱۳۷۹- قائم‌شهر) جوان‌ترین استاد فیده شطرنج ایران است که در سال ۱۳۸۹ به این مقام دست یافته‌است.


وی قهرمانی زیر ۸ سال جهان را در اواخر سال ۲۰۰۹ در آنتالیای ترکیه بدست آورد. غلامی چندی پیش نیز مقام نخست رده سنی ۹ سال مسابقات قهرمانی شطرنج مدارس جهان را در شهر قیصریه ترکیه به خود اختصاص داد، استاد فیده آرین غلامی، نوجوان نام آشنای شطرنج ایران که از چهره‌های فوق‌العاده محبوب و پر طرفدار شطرنج ایران است، طی چند ماه گذشته، نتایج بسیار خیره کننده‌ای را به نام خود ثبت کرده‌است.


⚠ #انصافنیست از غیرت حرفه‌ای #محمدصلاح مصری و تهدید او به ترک تیم لیورپول در صورت جذب بازیکن اسرائیلی بگوئیم، از انفعال برخی #ورزشکاران در قبال این موضوع بگوئیم اما از اقدام #آرینغلامی استاد بین‌المللی ۱۶ ساله #شطرنج کشورمان که نماینده #رژیمصهیونیستی را به رسمیت نشناخته است و از رویارویی با نماینده این رژیم انصراف داده و با وجود ۶ پیروزی پیاپی به همین دلیل از سکوی اولی مسابقات ریلتون سوئد بازماند، حرفی نزنیم؛ آنهم درحالیکه این ورزشکار با #هزینه_شخصی خود در این مسابقات شرکت کرده بود!!


🚨 به قید فوریت و تمام قد #قهرمانان_غیرتمندی را دریابیم!!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دانلود کتاب طبیب دوّار

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۴۰ ق.ظ

طیب دوّار، کتابی است با موضوع حوزه علمیه تراز انقلاب اسلامی که مبتنی بر فرمایشان مقام مهظم رهبری و سیره امام راحل توسط این حقیر تهیه و تدوین گردیده و به محضر علاقمندان تقدیم می شود.

در فهرست کتاب می خوانیم:

مقدمه

فصل اول

حوزه و انقلاب

الف- انقلابی گری امام خمینی(ره)

1- حوزه و ضرورت پرهیز از بی تفاوتی

2- امام و سیاست

3- امام و ظلم ستیزی

4- درد دل امام

5- امام و رفتار انقلابی

ب- انقلابی گری مقام معظم رهبری

1- حلقه وصل حوزه و دانشگاه

2- گعده های سیاسی

3- سخنرانی های بدون ترس و واهمه

فصل دوم

حوزه علمیه سکولار

1- مفهوم سیاسی سکولاریسم

2- ضعف در دشمن شناسی

3- شبهه حفظ استقلال حوزه

4- امام و مقابله با سکولاریسم

فصل سوم

حوزه انقلابی (ویژگی های حوزه علمیه تراز انقلاب اسلامی)

1- مفهوم انقلابی گری در حوزه

2- پیشرو بودن در همه عرصه ها

3- اغتنام از فرصت ها

4- الگوسازی عملی برای جامعه

5- کادر سازی برای نظام اسلامی

6- فرهنگ ایثار و مجاهدت

7- پاسداری از انقلاب اسلامی

8- تقابل با دشمن

الف- ضرورت تقابل با دشمن

ب- راهبرد مواجهه با دشمن

9- توجه به مقتضیات نظام اسلامی

10- تبیین چهارچوب ارتباطی با حکومت

11- علم به زمان

الف- علما و اطلاع از اوضاع جامعه

ب- معنی عالم به زمان بودن

12- علم، تقوا، آگاهی

الف- سه اصل تفکیک ناپذیر

ب- پای بندی به زیّ طلبگی

ج- اصل پاسخ گویی


در مقدمه کتاب آمده است:

داستان، خیلی ساده است! وقتی می گویید نظام اسلامی؛ وقتی می گویید انقلابی که هدفش اسلامی است و وقتی که از جامعیت اسلام در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی بشر سخن به میان می آورید، مردم – چه در جغرافیای ایران و چه در گستره گیتی و چه در این زمان و چه در پهنای تاریخ – حق دارند که تبیین این شعائر و آرمان ها را از شما طلب نمایند.

برای آن که نظام به اهداف دینی خود دست پیدا کند، چاره ای جز این نیست که حوزه علمیه به عنوان مهد دین، ناگفته های اسلام در زمینه اداره امور زندگی را برای همگان تشریح نماید. تحقق این مهم نیازمند وجود حوزه علمیه ای است که انتظار جوامع بشری را دانسته و اراده و استعداد لازم را برای حرکت در مسیر آن دارا باشد. حوزه علمیه تراز انقلاب اسلامی یعنی حوزه علمیه ای که بداند برای دستیابی به مطالبات فقهی و اعتقادی مکتب وحی، "توقف" معنایی نداشته و با اشراف به مسئولیت سترگ تاریخی خویش باید در راه اعتلای فکری جامعه به منظور دستیابی به افق نورانی حاکمیت عدل و توحید در همه عرصه ها مجاهدت نمود.

فراموش نکنیم این فرمایش مقام معظم رهبری را که "تمدن اسلامی، کشورگشایی نیست بلکه به معنای تأثیر پذیرفتن فکری ملت‌ها از اسلام است  " 06/02/1395   به راستی آیا می توان درد دین داشت و علم دین را شناخت و نسبت به ضرورت تأثیرپذیری جوامع از فکر اسلام، بی تفاوت ماند؟!

در این مقال به اختصار به بررسی زوایای مختلف تحقق حوزه علمیه انقلابی و نقش آن در دستیابی به آرمان های اسلام با عنایت به بیاناتی شیرین و دلنشین از مقام معظم رهبری و رویکردهای شخصیت بی بدیل حضرت روح الله (ره) خواهیم پرداخت.

لینک دانلود کتاب:

http://uupload.ir/filelink/QLyEIWN45AIo/k7ef_حوزه_تراز_انقلاب_اسلامی.pdf

 



  • سیدحمید مشتاقی نیا

شوخی با تیتر روزنامه های امروز:

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۷، ۱۰:۵۶ ق.ظ

کار و کارگر: جهانگیری: اگر تولید، ارز و معیشت مردم را کنترل کنیم ازشرایط موجود عبور خواهیم کرد

·         چشم بسته غیب فرمودید!

ایران: جهانگیری: قول می دهم به خاطر شما بمانم

·         الحمدلله این دغدغه ما هم برطرف شد

کیهان: اروپا قرار بود تضمین بیاورد تحریم آورد

·         مهم اینه که دست خالی نیومد!

حمایت: نظارت آنلاین راه مقابله با تخلفات بانکی

·         و ایضاً نظارت آنلاین بر ناظرین آنلاین بانکی!

صبح نو: پشیمانی سودان

·         درستش می شود این: پشیمانی بی سود!

عصر ایرانیان: آیت الله مکارم شیرازی: دشمنان کشور برای خوزستان و اهواز برنامه ها دارند

·         بعله حاج آقا، برای قم هم برنامه ها دارند

اطلاعات: آماده تعامل گسترده با شرق هستیم

·         یعنی روزنامه شرق هم اطلاعاتی میشه؟

عصر رسانه: بدهی مالیاتی 28 هزار میلیاردی دارندگان کارت های بازرگانی

·         این کارت بازرگانی هم نقش خوبی در شفاف سازی داره ها

امتیاز: کشف یک میلیون کتاب قاچاق

·         بابا بذارید لااقل لقب سلطان کتاب بمونه برای شخصیت های فرهنگی، این یکیو خراب نکنین

نوآوران: جهانگیری: حفظ انسجام ملی امروز از نان شب واجب تر است

·          دست در دست هم از گرسنگی جان می دهیم به مهر

جهان اقتصاد: اتهام سودجویی به بخش خصوصی ظلم است

·         هم بخش خصوصی و هم بخش دولتی جز برای خدا کار نمیکنن

کارون: محمد هاشمی: گزارش علت فوت هاشمی روی میز روحانی است

·         یعنی روحانی رئیس پزشکی قانونی هم هست؟ راستی یه کارگر تو جنوب ادعا کرد موقع بازداشتش کتک خورده، چن روزه همه مسئولین خرد وکلان دارن تکذیبیه صادر میکنن و یقه چاک میدن، خانواده هاشمی دم به ساعت ادعای قتل مرحوم غریق استخر کوشک رو تو رسانه ها جار میزنن یه نفر نمیگه چرا به نظام تهمت میزنین و تشویش اذهان میکنین و ... یعنی آدم برای تهمت زدن هم باید دمش کلفت باشه

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزادی مجازی، توحش واقعی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۷، ۱۰:۱۷ ق.ظ

دکتر #علیرضا_سفیدچیان

نکاتی در خصوص وحشی‌گری پسر علیه دختری در سیرجان

در کجای دنیا این حجم از تصاویر و فیلم‌های توام با خشونت، جنایت و پرخاشگری قابلیت نمایش عمومی داشته و برای هر فرد و سنی قابلیت دسترسی دارد؟

نکاتی در خصوص وحشی‌گری پسر علیه دختری در سیرجان

✍دکتر #علیرضا_سفیدچیان
#روانپزشک

١-  #آزار_جسمی، جنسی و روانی در هر جامعه‌ای وجود دارد که باید بعنوان یک #اورژانس_روانپزشکی مطرح و جوانب چندگانه آن مورد پیشگیری و درمان قرار گیرد. 
٢- در جنین مواقعی نگاه هیجان مدارانه و احساسی نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند بلکه باعث ایجاد التهاب عمومی و تشدید بزه بویژه در موارد انتشار #فضای_مجازی دارد. 
٣- در این موارد ارائه یک دیدگاه چند وجهی در خصوص علل و ریشه‌های بزه، بهترین راهکار می‌تواند باشد. 
۴- در حال حاضر شاهد اپیدمی #روابط_ناسالم پسران و #دختران در کشور هستیم که در اکثر موارد این دختران هستند که بخاطر شرایط خاص شان، بیشترین آسیب را متحمل خواهند شد. 
۵- بدلایل مختلف از جمله فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، نظارت ناکافی خانواده‌ها در شیوع چنین بزه‌هایی نقش اساسی دارد. 
۶- پدیده #خشونت در جامعه مزید بر علت بوده و باید متولیان امر اقدامات پیشگیرانه و درمانی را در تمامی سطوح جامعه و خانواده را با قید فوریت از طریق سازمان‌های ذیربط و سازمان‌های مردم‌نهاد پیگیر شوند. 
٧- باید به خود آئیم که چرا و به چه دلایلی، این چنین شاهد #افول_اخلاق و رفتار در فرهنگ و جامعه خودمان هستیم!؟ 
٨- هر جامعه‌ای اگر به مسئله "روان و رفتار" خود نپردازد(که نمی‌پردازد و مسئولان و مجریان بشدت از این مسئله غفلت دارند)، بی‌تردید شیوع انواع بزه و خشونت را شاهد خواهد بود. این فرآیند باید توسط متخصصین روان و رفتار بررسی، و از طریق #صداوسیما، #مطبوعات و #شبکه‌های_اجتماعی جهت افزایش ارتقاء سطح بهداشت روان و رفتار مردم، اطلاع‌رسانی وسیع گردد. 
٩- نکته مهم و اساسی بی سر و سامانی و افسار گسیختگی فضای مجازی کشور هست. در کجای دنیا این حجم از تصاویر و فیلم‌های توام با خشونت، جنایت و پرخاشگری قابلیت نمایش عمومی داشته و برای هر فرد و سنی قابلیت دسترسی دارد. 
نبود #قوانین و #تنبیهات سخت در انتشار بزه بویژه در فضای مجازی از دیگر معضلات امروز کشور است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در تاریخ بماند!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۷، ۱۰:۴۸ ب.ظ

محمدحسین منصف یک پاسدار، جانباز و آزاده و پژوهشگر دفاع مقدس اهل بابل است که چندی پیش متنی طنزواره درباره شهری تخیلی نوشت و اشاره کرد به یک قاضی فرضی و تخیلی فاسد و ...

به دادگاه فراخوانده شد که نکند منظورت به ما بوده و توهین کرده ای و ... و با این که می شد مثل هر متهم و متشاکی دیگری با قرار وثیقه تا زمان تشکیل دادگاه، برود دنبال زندگی اش؛ اما دو سه روزی او را در بازداشت و زندان نگه داشتند که مثلا، بعله!

آیت الله توکل، نماینده مردم مازندران در مجلس خبرگان رهبری است و استاد خارج فقه و اخلاق حوزه علمیه قم که به تازگی صحبتی درباره کنسرت موسیقی و تخلفات شورای شهر بابل و ... داشت و از سوی طیف خودباخته فرهنگی در همین فضای مجازی مورد وهن قرار گرفت و تصویرش هم ثبت شد و ... الان یکی دو هفته ای است که منتظر واکنش و پیگیری عزیزان دلسوز در دادگستری هستیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از کربلای چهار تا شکنجه زندانی!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۷، ۰۴:۲۲ ب.ظ

نه باید از واقعیت ترسید و نه از صحبت درباره آن.

جنگ، برد و باخت دارد. اگر قرار بود ما در همه عملیات ها پیروز باشیم که تا به حال رسیده بودیم واشنگتن! طرف مقابل هم هویج نیست؛ آدم است و هوش و ذکاوت و قدرت و اراده دارد و بیکار نمی نشیند. فرماندهان و رزمندگان و ... هم آدم هستند و ممکن است در جنگ دچار اشتباه شوند. خلق حماسه های بزرگ و عجیب، نافی احتمال شکست های بزرگ و عجیب نیست.



پیش از این هم اخبار پراکنده ای از ضرب و شتم یک زندانی توسط مأمور یا مأمورانی خودسر را در گوشه و کنار کشور داشته ایم. برفرض صحت ادعای برادری زندانی در اهواز، دلیلی ندارد که نظام را مقصر اشتباه یک فرد و گروه بدانیم؛ کما این که تعصب در انکار مسأله نیز فرار از واقعیت به شمار می آید.

در جمهوری اسلامی هم احتمال دزدی و نامردی و ظلم و زیاده خواهی و ... وجود دارد. اینجا هم با انسان ها و وسعت دایره اختیارات و ویژگی های نفسانی شان طرفی هستیم. آن چه مهم است میزان پیگیری و برخورد با تخلفات و جرایم و مقابله با رشد و گستره آن است که می تواند نظام اسلامی را نسبت به نظام های طاغوتی ممتاز نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بچه های یازهرا

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۰۷ ق.ظ

سید حسن علی امامی، موقع شناسایی دوربین انداخت و ناگهان ذوق زده شد که دارد کربلا و گنبد آقا را می بیند. بعد حرفش را خورد و قول گرفت تا زنده است کسی چیزی دراین باره نگوید. بعد از آن که خواب حضرت زهرا را دید و برات شهادت گرفت، برای آن که خودش را به عملیات برساند به گریه افتاد و دست به دامان خیلی ها شد. بالاخره خودش را به والفجر هشت رساند تا با رمز مقدس یازهرا، به ملاقات مادر بشتابد.

محمد مصطفی پور هم علاوه بر گلوله ای که روی سینه داشت تیری به یادگار بر پهلویش نشست تا با سربلندی به دیدار مادر شتاب کند.

محمد منیف اشمر قبل از آن که برای عملیات برود، برایش سوال پیش آمده بود که شهادت چگونه است. در خواب، برادرش علی منیف اشمر معروف به قمرالاستشهادیون را دید که به او گفت: شهادت مانند این می ماند که سوزنی به پوستت فرو رود و ناگهان از خوابی عمیق بیدار شوی و خودت را در دامان حضرت زهرا ببینی.

علی رضا جیلان را که از سوریه آوردند فقط یک درخواست داشت. گفته بود: بچه های هیأتی دور تابوتش کوچه باز کنند و به یاد حضرت مادر بر سینه بکوبند.

مجید قربانخانی می گفت خواب مادر را دیدم. پایم که به سوریه برسد هفته بعد میهمان او خواهم بود. با رفتنش موافقت نشد. به حضرت زهرا قسم شان داد و کارش راه افتاد. هفته بعد در محاصره دشمن، چهار گلوله به پهلویش نشست. ذکر یازهرا گفت و رفت و پیکرش ماند تا مثل مادر، بی نشان بماند.

دختر شهید کابلی برای بازگشت پیکر پدر بی تابی می کرد. خواب حاج رحیم را دید که گفت: ما این جا میهمان حضرت زهرا هستیم.

رحمت خدا بر پیر خمین که فرمود: سلام ما بر این پاره های تن ملت که مونسی جز نسیم صحرا و همدمی جز مادرشان حضرت زهرا ندارند.

ضدانقلاب، یوسف داورپناه را که به شهادت رساند به مادرش پیغام داد که به مقر دمکراتها رفته و جنازه یوسفش را تحویل بگیرد. مادر وقتی رسید بدن فرزند رشیدش را قطعه قطعه کرده بودند. گفتند باید همین جا جلوی چشمان ما با دستهای خودت دفنش کنی. با دست هایش زمین را کند، انگشت های بریده، اعضا و جوارح و جگر پاره پاره پسر را صبورانه به خاک سپرد. می گفت: خدایا تو شاهدی که در همه آن لحظات بانویی با چادر سیاه بالای سرم ایستاده بود و می گفت: آرام باش، ذکر خدا را بگو، الله اکبر، لااله الاالله بگو...

حضرت زهرا ام الشهداست. بانوی بی نشانی که برای همه شهدا مادری کرد، چگونه  برای فرزند خودش مادری نکند. آنگاه که هلال بن نافع کاسه ای آب به دست داشت. نانجیب را دید که از گودی قتلگاه بیرون می آید. رو کرد به هلال و گفت: دیگر دیر شده، کار حسین را یکسره کرده ام. با تعجب پرسید: تو که کار حسین را یکسره کردی، دیگر چرا بدنت به رعشه افتاده است؟ شنید: در آن لحظات آخر که سر از بدن او جدا می ساختم صدای غریبی در وجودم پیچید که جگرم را آتش زد و بدنم را به لرزه انداخت. صدای بانویی بود که ناله می زد: غریب مادر حسین ...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خدا می گوید شب خاطره برگزار کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۵۱ ق.ظ

به سوره حمد می گویند ام الکتاب. در نماز، جایگزینی برای آن نیست و حتماً باید روزی ده بار آیاتش را قرائت کنی. این سوره، اما یک دعا نیز دارد که انگار خدا آن را به ما یاد داد که بدانیم مهم ترین دعای زندگی مان همین است: اهدناالصراط المستقیم.

آیه بعد، صراط مستقیم حق را تبیین می نماید: صراط الذین انعمت علیهم. می دانید کسانی که خدا به آنها نعمت عطا کرده چه کسانی هستند؟

"وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحینَ..." نساء69

مصداق انعمت علیهم، پیامبران و شهدا و صدیقین و صلحا هستند. صراط مستقیم، راه شهداست. خدا هر روز ده بار در نمازهای واجب به ما می گوید که راه شهدا را بروید و یاد آنها را زنده نگاه دارید. ادامه آیه اما پیامی خاص را برایمان در بردارد: "وَحَسُنَ أُولئِکَ رَفیقاً"

چقدر شهدا، رفقای خوبی هستند! شهدا رفقای خوب خدا هستند و دوستی با آنها برای ما بهترین دوستی هاست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خجالت نمی کشید؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۵۱ ق.ظ

دوستان تذکر دادند که مطلب قبلی وبلاگ، سربسته بود و بهتر است که روضه مکشوف خوانده شود.

چشم.

یک نفر سه میلیون و چهارصد هزار تومان بدهی بالا آورده و به خاطر آن به زندان افتاده و زن و بچه اش آواره شده اند. چرا؟ به خاطر این که دیسک کمر گرفت و چون شغلش فروش میوه با وانت بود نتوانست سرکارش برود و اجاره خانه اش تلنبار شد و با شکایت صاحبخانه روانه زندان شد و ...

بی تعارف ذیل پرچم حاکمیت دینی اصلا و ابدا این واقعه قابل درک نیست. این بابا از سر زیاده طلبی یا کلاهبرداری و بلند پروازی و ... بدهی بالا نیاورده است. عذرش موجه بود. سه میلیون و چهارصد هزار تومان گاه کمتر از یک سوم حقوق ماهانه بعضی مدیران است. به همین راحتی زندگی یک نفر با خاک یکسان شود؟ شما می دانید یک نفر وقتی به زندان می افتد ولو به مدت چند روز، چه تأثیری روی روحیه او می گذارد و چه آسیبی به شخصیتش وارد می شود؟ می دانید در بدو ورود به زندان و قرنطینه و تفتیش چه بلایی بر سر حرمت یک انسان می آورند؟

آخرش یک بچه دانشجو باید برود این زندانی را آزاد کند؟ دقیقاً نهادهای حمایتی کجای این قصه هستند؟

مدیر سازمان خصوصی سازی بنا بر شواهدی متهم می شود به بز خری اموال بیت المال و سوءاستفاده از موقعیت شغلی اش. بعد یک عده دانشجو و طلبه جمع می شوند سر و صدا می کنند و آن بابا استعفا می دهد. خب، از قوه قضاییه چه خبر و ایضا سازمان بازرسی؟!

گاهی وقت ها با قصور خود بلایی بر سر اعتبار نهادها و اعتماد مردم به نظام در می آوریم که از عهده هیچ دشمنی ساخته نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما، کمیته امداد و قوه قضاییه

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۷، ۰۴:۳۶ ب.ظ

چند روز پیش خبری در کانال های اطلاع رسانی مازندران منتشر شد که حکایت از تعطیلی کارخانه قدیمی و معروف نکاچوب و بیکاری چهارهزار کارگر داشت.

این یعنی چهارهزار خانواده دل نگران و رنجور و دلواپس که نسبت به شرایط آینده زندگی خود و فرزندانشان احساس ناامنی داشته و روزها و شب ها را باید با اضطراب پشت سر بگذارند.



سجاد پوراحسان یکی از دانشجویان متوفی در جریان واژگونی اتوبوس دانشگاه آزاد بود. در خبرها آمده است او سه روز پیش از ارتحال، یک زندانی مالی را آزاد کرده بود. این زندانی راننده وانتی بود که در حاشیه تهران زندگی می کرد و به دلیل ابتلا به دیسک کمر، مدتی سرکار نرفت و اجاره های خانه اش تلنبار شد و در نهایت با شکایت صاحبخانه، به خاطر اندکی بیش از سه میلیون تومان راهی زندان گردید و خانواده اش نیز بی سرپناه ماند.



با تجمع و اعتراض دانشجویان و طلاب عدالتخواه، رئیس سازمان خصوصی سازی از سمت خود استعفا داد. او پیش تر از سوی رسانه ها متهم شده بود که کارخانه ای متعلق به اموال عمومی را به ثمن بخس خریده و با رانت و رابطه بازی به نام خود سند زده است.


این سه خبر مال همین دو سه روز اخیر است. سه خبر عجیب و تأسف آور که به راحتی نشان می دهد بعضی چیزها سرجای خودش قرار ندارد.

در واکنش به خبر اول جا داشت که عزای عمومی اعلام کنیم. در مواجهه با خبر دوم باید برای مرگ انسانیت خون می گریستیم. در واکنش به خبر سوم ...

انگار خیلی چیزها برایمان عادی شده، برای مسئولانمان بیشتر. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حاشیه ای بر نصب نماد جنجالی در امیرکلا

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۷، ۰۸:۳۹ ق.ظ

gd0q_5bc23186-8513-415a-a918-4d40c60fdc83.jpg


چند روزی است که بچه های انقلابی شهر امیرکلا –که الحق یکی از مذهبی ترین شهرهای استان مازندران است- نسبت به نصب نمادی در ورودی این شهر که تشابه عجیبی به نمادهای مرتبط با همنجنس گرایی دارد زبان به اعتراض گشوده اند. چند روز پیش از نصب این نماد، تابلوی ورودی شهر مذهبی امیرکلا تغییر یافته و عبارت "به دارالمومنین خوش آمدید"، جای خودش را به این عبارت ناچسب داد: "به دروازه ساحل خزر خوش آمدید"!

در چند سال اخیر، جریان خزنده فرهنگی امیرکلا به موازات جریان خزنده فرهنگی بابل، فضای مجازی و به خصوص تلگرام را عرصه تشکل و شبکه سازی نیروهای همفکر قرار داد و از این ظرفیت مجازی به عنوان پایگاهی برای انسجام درون گروهی و تاثیرگذاری بر فضای شهر به خصوص تغییر در محاسبات فکری بعضی مسئولان بهره گرفت.

جریان خزنده و بیمار فرهنگی بابل با زیرکی و عوامفریبی توانست به طور مستقیم وارد ساختار مدیریتی شهر شده و برای مدتی منابع مالی را در جهت تقویت باورهای این طیف در اختیار بگیرد. حمایت مالی از یک بنیاد مرموز و به ظاهر علمی و یک مجموعه هنری در راستای نهادینه سازی اندیشه های سیاسی و فرهنگی مبتنی بر غربگرایی و خودباختگی از جمله رویکردهای اقتدارگرایانه این جریان به شمار می آید که نتیجه عریان آن در برنامه هنجارشکنانه مربوط به افتتاحیه مجموعه هنری مذکور به وضوح مشاهده گردید.

تأکید بر احیای چهره های شاخص فتنه، ترویج علنی دوچرخه سواری مختلط در معابر، اصرار بر برگزاری کنسرت و برنامه های مستمر و پرهزینه در قالب جنگ موسیقی و ...، به حاشیه بردن یاد و نام شهدا، حرکت در جهت تغییر ماهیت مذهبی شهر و تحریف وقایع تاریخی مرتبط، تضعیف شعائر انقلابی به خصوص در ایام محرم، تضعیف مقوله حجاب، برگزاری تجمعات غیرقانونی و ... مصادیقی از رویکردهای خاص این جریان خودباخته فرهنگی است.

این جریان با نفوذ و فریب بعضی شخصیت های تأثیرگذار مذهبی از طریق بله قربان گویی های ظاهری در تأمین ملزومات مادی و یا روی کار آوردن فرزندان و منسوبین آنان توانست به موازات همراهی طیف تابلودار فتنه، بخشی از اصولگرایان ساده و یا اهل معامله را نیز به همراهان خود بیفزاید. در حالی که یکی از بزرگان مدعی بود این طیف را به دلیل اطاعت پذیری شان در چنگ خود دارد، ناگهان خود به بازیچه ای در راستای تغییر ننگین نام میدان انتفاضه تبدیل شد و به رغم مخالفت ظاهری در تماس با معترضین انقلابی، در پس پرده با این استدلال که نام خیابان نفت شمالی پایتخت نیز به نام مصدق تغییر یافته سعی در توجیه این رفتار منافی با آرمان های انقلاب و قبح زدایی از آن نمود.

جریان خزنده فرهنگی امیرکلا اما به دلیل حضور بعضی نیروهای معاند و سابقه دار و اباحه گری در وهن به ارزش های دین و انقلاب، حرکتی کند را در راستای دستیابی به اهداف خود پی گرفت. قالب قشری این جریان در گعده های شاهنامه خوانی و ... نمود افزون تری داشت. تأکید بر تغییر در ادبیات مذهبی و جایگزینی واژگان و مفاهیم زبان پهلوی از جمله شاخص های مشمئزکننده این افراد مسحوب می شود.

این طیف اگرچه با روی کار آمدن اسدی در مسند شهرداری، دچار توهم شد اما شهردار جوان شهر در مجموع فاصله خود را با این جریان محفوظ نگاه داشت و اگر ماجرای هدم بنرهای فاطمیه سال گذشته توسط عوامل شهرداری نبود می شد کارنامه فرهنگی وی در سال 96 را مثبت ارزیابی کرد.

روی کار آمدن امام جمعه ای انقلابی که به دور از معاملات مرسوم خویشاوندی و صنفی و تجاری، فریادگر آرمان های انقلاب بوده و در احیای شعائر دین اهل مماشات نیست، جریان خزنده فرهنگی شهر را بیش از پیش در لاک خود فرو برد.

در یکی دو هفته اخیر اما تغییر تابلوی ورودی شهر مذهبی امیرکلا و نصب المانی مشکوک و نامتناسب با فرهنگ این دیار، دوباره بر تردیدها نسبت به میزان تأثیرپذیری شهردار از وادادگان فرهنگی دامن زده است.

یک نکته را برادرانه به آقای اسدی عرض می کنم که بچه های حزب اللهی امیرکلا از دیرباز حتی در زمان خماری نهادهای نظارتی، هوشیارانه به رصد حرکت های پیدا و پنهان این جریان مرموز همت گمارده و آمادگی برای تقابل با این طیف را دارا بوده و در صورت لزوم، دستی پر دارند.

جریان خزنده فرهنگی امیرکلا اگر چه به لطف قضای الهی، همچون برادران اغواگر فرهنگی فرنگ زده خود در شهر مجاور، سرنوشتی جز آتلیه و قرص برنج ندارند؛ اما ضرورت هوشیاری مسئولان و تصمیم سازان این شهر را نباید مورد غفلت قرار داد. در سالگرد عملیات کربلای چهار، خوب است شهردار شهر خط شکن ام الرصاص، در خلوت خویش گذری بر کوچه پس کوچه های قدیمی شهر داشته و دین خود نسبت به ساحت لاله های سرخ این دیار در کربلاهای مکرر تاریخ انقلاب را به یاد آورده و افق فکری آنان را از ذهن و نگاه خویش جدا نداند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا