اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۵۰۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بابل» ثبت شده است

در حاشیه صدور یک اطلاعیه

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۳۳ ب.ظ

معاونت فرهنگی سازمان تبلیغات استان مازندران طی اطلاعیه ای، انحلال کانون مداحان شهرستان بابل را به دلیل بروز اختلافات شخصی بین کادر مسئولان آن اعلام و در رسانه ها منتشر نموده است.

ماجرا را نمی دانم؛ اما با توجه به اینکه اغلب مردم اصولا از کارکرد و ساختار کانون یا همان انجمن مداحان بی اطلاعند لزومی به صدور اعلامیه و بیانیه عمومی نبود و نهایتا میشد از طریق پیامک به اطلاع عزیزان صنف مربوطه رساند.

سوال اینجاست؛ آیا سازمان تبلیغات حاضر است طی صدور بیانیه ای انحلال هیئتی صوری را به طور علنی اعلام کند که اتفاقا اعتبار مجوز فعالیت آن نیز مدتی است به پایان رسیده و تمدید نشده، متولیان آن در افکار عمومی به پولشویی و انواع مفاسد متهم هستند، با نمک گیر کردن بعضی بزرگان که نقطه ضعف لامصبشان پول و مادیات است بر تخلفات عدیده خود مثل عروسی اخیر و وحشتناک و قبح شکن یکی از نزدیکانشان سرپوش می گذارند، جماعت نوکیسه ای که پرونده قطور مالی شان به رغم اعلام رسمی از سوی رسانه ملی همچنان در پیچ و خمهای ناتمام عدلیه، لنگ در هوا مانده و به هر گند و کثافتی شهره هستند و هیئت داری را صرفا پوششی برای نفوذ در دستگاه حاکمیت قرار داده اند... چرا سازمان تبلیغات آنجاهایی که باید خودی نشان بدهد، سکوت میکند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کتاب‌ها درباره حجاب و عفاف چه می‌گویند؟ | ایبنا

 

بسم الله الرحمن الرحیم

از بزرگترین اهداف قیام ملت قهرمان ایران در مقابل طاغوت، حذف نظام سلطه و استقرار حاکمیت اسلام و اجرای احکام اجتماعی و انسان ساز مکتب وحی بود که خون هزاران شهید گلگون کفن این مرز و بوم در راه آن بر زمین ریخته شد.

حکومت اسلامی ملزم به ایجاد بستر رشد و تعالی مردم و برخورد با عناصر تبلیغی جبهه باطل و جلوگیری از تضعیف باورهای معنوی جامعه است که در این مسیر توفیقات بسیاری حاصل نموده است. دشمن به خوبی درک نموده آنچه ریشه مقاومت و پیروزی ملت نستوه ایران در مواجهه با تهاجم ارتش بعث و حامیان بین المللی اش قرار گرفت و تحریمهای کمرشکن اقتصادی و ... را کنار زد و اندیشه ایستادگی در مقابل زورگویان عالم را در سوریه و یمن و فلسطین و عراق و آفریقا و آمریکای لاتین و... گسترش داد روح معنویت و اعتقاد به معاد و تلاش برای جلب رضایت خدا بوده است. از این رو با پایان جنگ تحمیلی، ناتوی فرهنگی دشمن اصل باورهای اعتقادی مردم را نشانه گرفت تا زیرساخت تفکر مقاومت و شهادت طلبی را از میان بر دارد.

اشاعه فرهنگ برهنگی و هرزگی، در واقع روی دیگر ستیز جبهه جهانی استکبار برای فروپاشی نظام مستقل مستضعفین است که از این منظر، تهاجم فرهنگی را باید تهاجمی سیاسی قلمداد نمود.

در ماههای اخیر اما دشمن شکست خورده از استقامت ملت، با تصور بهره گیری از اسب تراوای فرهنگی خود در فضای مجازی رهای این سالها، فرمان قبح زدایی و اباحه گری را به فریب خوردگان و دلدادگان تمدن پوشالی و رو به زوال غرب صادر نموده که صحنه های مکرر این هنجارشکنی ها دل مؤمنان را به درد آورده است.

با توجه به توصیه اکید اسلام در ضرورت ترویج "معروف" و تقابل با "منکر" و نیز مصوبات قانونی پیرامون مسأله حجاب و توصیه های فراوان شهدا و علما انتظار این بود که متولیان امر با وسواس و دغدغه بیشتری نسبت به صیانت از موازین شرع و قانون اقدام نمایند.

غفلتها و فرصت سوزیهای فرهنگی بی شمار در سالهای اخیر و بی توجهی به تذکرات دلسوزانه رهبر معظم انقلاب، اصل قانونمداری را در نگاه لایه هایی از مردم کمرنگ ساخته است. ناگفته پیداست چه آن مسئول خائنی که از قِبَل جایگاه خود در پی زراندوزی و منفعت طلبی است و چه آن شهروند خودباخته ای که هنجارشکنی در راستای لذت جویی و کام طلبی را روال خویش قرار داده، دارای مخرج مشترکی به نام قانون ستیزی و زیاده خواهی هستند.

از مجموعه نهادهای فرهنگی و انتظامی و امنیتی و قضایی انتظار می رود با تدبیری شایسته و فوری و قاطع مانع از استمرار رفتارهای مغایر با قانون در جامعه شوند و بدانند مصلحت طلبی و محافظه کاری احتمالی آنان ثمره ای جز ایجاد هرج و مرج و اشاعه لاابالی گری و در نهایت، اندلس سازی از ایران اسلامی نخواهد داشت. آیا مسئولی که شهامت برخورد با پدیده شوم کشف حجاب و ترویج فحشا را ندارد در خودش شجاعت پاسخگویی به خون شهدا را می بیند؟ جمهوری اسلامی خون آورد هزاران جوان گلگون کفن این آب خاک و امانتی سترگ است که قصور در حفظ آن عواقب دنیوی و اخروی زیان باری را در پی خواهد داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک بابلی رییس مجلس شد!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۲۳ ق.ظ

حسین دادگر - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

به بهانه سالروز تشکیل مجلس؛ جایگاه بارفروش(بابل) در سه دهه‌ی نخست شکل‌گیری مجلس شورای ملی

✍️ حامد ابراهیم‌زاده بازگیر

🔹 در ۱۳ مرداد سال ۱۲۸۵ش مظفرالدین شاه قاجار فرمان مشروطه را صادر و دو ماه بعد یعنی در ۱۴ مهر همان سال انتخابات در تهران برگزار و نخستین جلسه مجلس در کاخ گلستان با نطق احساسی و پرشور شاه قاجار تشکیل شد.

🔹 چند ماه بعد که نظام السلطان حکمران مازندران شد تلگراف‌هایی از تهران جهت تشکیل انجمن های ولایتی و ایالتی و هم چنین انتخاب نمایندگان به حکومت مازندران مخابره و وی نیز حکم مجلس شورا را به اهالی ساری و بارفروش ابلاغ کرد.

🔹 ملامحمدجان علامه یکی از علمای بارفروش انجمن ولایتی را با ۱۱۰ عضو در مسجد کاظم بیک تشکیل و دو نفر به نام‌های حسن‌خان مفتخرالممالک و آقامحمدعلی را انتخاب به طهران فرستاده طهران نیز نمایندگان بارفروش را به عنوان نماینده مردم مازندران پذیرفت و بدین نحو پرونده اولین مجلس شورای ملی در مازندران بسته شد.

🔹در دوره سوم مجلس شورای ملی در سال ۱۲۹۳ش نیز حسین دادگر با کسب ۲۷۳۴ رای از حوزه انتخابیه بارفروش به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب و در اجلاسیه سوم این دوره، نایب رئیس اول مجلس شد.

🔹در ۲۲ بهمن سال ۱۳۰۲ دوره پنجم مجلس شورای ملی آغاز و رضاخان پهلوی (سردار سپه) نماینده اول حوزه‌های انتخابیه کشور به عنوان نماینده رسمی از بارفروش روانه مجلس شد تا آنکه در دو ماه آخر همین دوره یعنی در آذر ۱۳۰۴ حسین دادگر با کسب ۳۵۷۱ رای به عنوان نماینده بارفروش در "مجلس موسسان اول" انتخاب و در انتخابات هیئت رئیسه با کسب ۱۲۲ رای از مجموع ۲۲۰ رای نایب رئیس اول شد که این مجلس، احمدشاه قاجار را از سلطنت خلع و رضاخان پهلوی را به سلطنت و پادشاهی ایران انتخاب کرد.

🔹حسین دادگر در دوره‌های هفتم، هشتم و نهم مجلس شورای ملی نیز به طور متوالی از سوی مردم بابل به نمایندگی انتخاب و در مجلس حضور یافت و نکته حائز اهمیت در این ادوار آن که وی در هر سه دوره به طور متوالی به ریاست مجلس شورای ملی برگزیده شده بود.
 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پا شو پیرمرد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۶:۰۴ ب.ظ

photo_2023-05-17_17-33-19_5jau.jpg

 

امروز ظهر با دخترش صحبت کردم. گفت سه تا از رگ های قلب او را باز کرده اند و فردا هم یک رگ دیگر قلبش را.

بیمارستان آیت الله روحانی بستری است. حاج حسن آقای مهدیزاده از پاسدارهای قدیمی اطلاعات سپاه بابل و خار چشم منافقان کور دل و ستیزه جو با گروهکهای الحادی وابسته به شرق و غرب است که سالهایی را شبانه روز در خدمتگذاری صادقانه به شهدا سپری کرده است. این دلداده کوی وصال و جامانده قافله معراجیان که خودش نیز برادر شهید است، چند سالی است که کانال سنگر شهدای بابل را راه اندازی نموده و تصاویر و خاطرات نابی که برای معرفی کربلاییان عصر خمینی در کانال او انتشار یافته همواره با استقبال مخاطبان سایر شهرها و استانهای کشور مواجه بوده است.

پیرمرد ما به اندازه چند جوان رشید، سر پر شور خدمت به فرهنگ و هویت این مرز و بوم را دارد. او ترجمان حقیقی معنای بسیج است که خستگی را خسته کرده و اهل انزوا و گوشه گیری و بازنشستگی نبوده است.

برای این خادم بی ادعای فرهنگ شهادت دعا کنید. سلامتی عاجل او فرصتنی مغتنم برای خدمتگذاری بیشتر به جبهه فرهنگی انقلاب جهانی اسلام است.

لبخند بزن پیرمرد، همچنان کوچه پس کوچه های شهر به عطر یاد و نام شهدا و رائحه وصال که از نفس پاک تو بر می خیزد محتاج است.

دوستانی که این وبلاگ را میخوانند به اقتضای صفای دل و روشنی باطنشان برای سلامتی این پیر میکده سرخ وصال صلواتی هدیه کنند، اجرشان با شهدا.

از محضر شهدای عزیز تمنا دارم چند صباحی بیشتر در فراق این یار دیرین و مخلص خویش صبوری کنند جام تهی جان ما تشنه سبوی عشقی است که از وادی مهر و سرچشمه زلال عطوفت او سر ریز می شود. ماییم و دستهای خالی تمنا به پیشگاه معطر علمداران عشق و رستگاری، برازنده تان نیست روی نیاز و طلب ضعیفان دو عالم را بر زمین بگذارید.

به آبروی مهدی نصیرایی، سید حسن علی امامی، یوسف سجوی، حسن رجایی فر، سید رضا طاهر... اللهم اشف و انت الشافی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بابل و باز هم جنگ قدرت

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۵:۰۰ ب.ظ

با تقویت شایعات و اخبار غیر رسمی در خصوص تغییر فرماندار بابل، رسانه های وابسته به گروههای مدعی اصولگرایی و انقلابی گری فاقد کارنامه که همواره در خصوص مفاسد و اتهامات اقتصادی و اداری پیرامون همپالکی های خود سکوت نموه اند به نیت باج خواهی از شرکت سهامی دولت سیزدهم در آستانه انتخابات مجلس به میدان آمده و سر و صدا راه انداخته اند.

البته سایر جناحها و گروههای سیاسی هم به اقتضای طبع منفعت خواه خود کشمکش هایی را در خفا یا آشکار رقم خواهند زد.

هر مدیری که آمد و رفت با هر گرایش و تعلق خاطری

مشکل کهنه ترافیک نفس گیر بابل حل نشد

معضل دفن زباله به رغم ورود دستگاه قضا و صدور حکم قانونی پیرامون منع دپوی زباله و آثار زیست محیطی ناشی از آن حل نشد

رواج نزول خواری که زندگی بسیاری از مردم را به لجن کشانده هنوز حل نشده است

آب و فاضلاب و آسفالت و نان و... وضعیت خوبی دارا نیست. مشکلات کشاورزان نیاز به پیگیری جدی دارد و...

انبوه جناحها و گروههای سیاسی قدرت طلب و منفعت خواه آنقدری که برای تصاحب کرسیهای ریاست و توسعه حوزه نفوذ خود دغدغه دارند دغدغه مردم و انقلاب و آرمانهای شهدا را ندارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره فوت مرحوم فاضل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۸:۱۶ ب.ظ

بیانیه حوزه علمیه مازندران درباره فوت مرحوم حجت الاسلام فاضل

 

خانواده فاضل در بابل خانواده ای متدین و محبوب و بی حاشیه هستند و معمولا هم از مناصب سیاسی دور بوده اند.

فوت مرحوم ابراهیم فاضل، کوچکترین پسر مرحوم آیت الله فاضل استرابادی موجی از شایعات را بر سر زبانها راه انداخت.

به رغم تکذیبهای مکرر مسئولان و اقوام مرحوم و ورود شبکه استانی صدا و سیما، همچنان بازار شایعات درباره مرگ وی داغ است.

آنچه که باعث تقویت شایعه در این خصوص شد گره خوردن نام یک "روحانی" با شهر "بابلسر" بود.

بابلسر به تازگی شاهد ترور دردناک مرحوم آیت الله سلیمانی امام جمعه اسبق این شهر بود.

خیلی ها با همین پیش زمینه، فرضیه قتل یک روحانی دیگر در بابلسر را محتمل دانستند. غافل از آن که مرحوم ابراهیم فاضل بدون لباس روحانیت در بابلسر و بهنمیر تردد داشت.

او با کرایه خودروی اسنپ به ساحل کرفون بهنمیر رفت و قرار بازگشت را هم با راننده بست. بعد از این که لباسهایش را در آورد و به دریا رفت دیگر خبری از او نشد. با توجه به خلوت بودن ساحل کرفون، با گذشت ساعتی، بعضی عابرین در حالی متوجه وجود البسه در کنار ساحل شدند که کسی را در آب ندیدند. از همین بابت با پلیس تماس گرفتند. مرحوم ابراهیم فاضل در دریا غرق شد و با توجه به طوفانی بودن دریا کار جستجو برای یافتن او به طول انجامید و سرانجام پیکرش در سواحل جویبار پیدا شد.

روحش شاد و ان شاءالله قرین برادر شهید و پدر و اجداد عالم و بزرگوارش قرار بگیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

می دانید بیستم اردیبهشت در بابل چه خبر است؟

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۳:۴۲ ب.ظ

می دانید بیستم اردیبهشت در بابل چه خبر است؟

بهار فصل شکوفایی است، فصل رویش و سرسبزی و طراوت است. قرار است بیستم اردیبهشت، نوروز را گرامی بداریم!

رستاخیز جانهای خسته و دلهای غبار گرفته و احیای فطرتهای خفته را در میعادگاه یاد و خاطرات شهدا به تماشا بنشینیم.

می دانید بیستم اردیبهشت در بابل چه خبر است؟!

قرار است دریچه ای رو به حیات طیبه شهادت بگشاییم و حسّ پرواز در آسمان یکرنگی و صفا را تجربه کنیم.

حماسه و غیرت، بالاترین ره آورد مردانگی و شرف است که در کربلاهای مکرر تاریخ، تابلوی رشادت و ایثار را به تصویر کشانده است.

بیستم اردیبهشت، جوانان و نوجوانان بیت الشهداء بابل، میزبان قدوم مبارک دلدادگان کوی وصل و جاماندگان قافله نور در مسجد فاطمة الزهرا سلام الله علیها هستند. به یاد کربلائیان خانطومان، مرثیه هجران سروده و میثاق پیروی از آرمانهای جهانی شان را به زبان دل نجوا می نماییم. غبار نسیان و زنگار زمانه، هرگز یارای فراموشی آرمان شهدا را نخواهد داشت. آرمان علی وردی ها، سید روح الله عجمیان ها و همه شهدای خط مقدمی و مردان سرخ جامه میدان انقلاب، با جان زلال خویش اهتزاز ابدی بیرق استقامت و غیرت را نوید داده اند.

بچه های نسل تازه نفس انقلاب، یاد شهدای عاشورای خانطومان را عزم خیزش دوباره برای دفاع از حریم باورهای نورانی مکتب جهاد و شهادت می دانند. حجت الاسلام میرهاشم حسینی استاد و دوست و همنفس شهید علی وردی، سخنران محفل شهداست. رائحه حضور شما عطر یاد و نام شهیدان را شمیم خوش کوچه پس کوچه های شهر قرار خواهد داد.

شهدای نسل جدید، بی استثنا دلداده شهدای متقدم بوده و راه سبز آنان را سرلوحه طریقت بهشتی خویش ساخته بودند. تردیدی نیست زنده نگاه داشتن یاد شهدا، کابوس نابودگر هیمنه پوشالی جبهه باطل خواهد بود. پس: هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله.

بیستم اردیبهشت 1402 بعد از نماز مغرب و عشاء، هیأت بیت الشهداء، مسجد بزرگ فاطمةالزهرای بابل، میدان ولایت، عهد واره ایستادگی بر میثاق با فرزندان راستین فاطمه زهرا و یاران صدیق ولایت، نوروز بیداری و بهار خجسته دلدادگان کوی رستگاری خواهد بود، بأذن الله و اذن رسوله و اذن خلفائه...

 

اینجا مازندران، صدای شهدای خان‌طومان | خبرگزاری فارس

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ادعای امام جمعه بابل درباره قاتل

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۲:۱۲ ب.ظ

کلیپ لحظه ترور آیت الله سلیمانی / بابلسر / ترور

 

امام جمعه بابل در مصاحبه با سایت اصلاح طلب جماران مدعی شد:

"قاتل بعد از ضربه به سر ایشان رو به روی ایشان قرار گرفت تا ضربه بعدی را بر قلب ایشان وارد کند تا از شهادت مطمئن شود و سپس با لگد به صورت ایشان می‌کوبد و دماغ ایشان را خرد می‌کند."

در فیلمی که از لحظه ترور حاج آقای سلیمانی منتشر شد و تقریبا همه مردم هم آن را دیده اند قاتل بعد از آنکه با خونسردی به سمت ایشان تیراندازی میکند توسط آبدارچی بانک دستگیر می شود. یک سرباز هم البته به کمک او می آید. 

صحنه ای از لگد زدن به بینی شهید دیده نمی شود. شاید فیلم کامل نباشد شاید هم امام جمعه بابل مثل بعضی افشاگری ها دچار تعجیل در ارائه تحلیل شده باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشروطه، آزادی، توهم اصلاحات؛ گفتگویی ویژه با مرحوم شهید شیخ عباسعلی سلیمانی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۷:۲۰ ب.ظ

سوءقصد به آیت‌الله عباسعلی سلیمانی تروریستی نبوده است‌ / روایت شاهدان  حادثه/ ضارب دستگیر شد - مشرق نیوز

 

سال 79 با همت جمعی از دوستان نشستی را در مسجد گلشن بابل برگزار کردیم با موضوع مشروطه و اصلاحات. قرار بر این بود که جلسه به صورت مناظره برگزار شود. آن موقع حاج آقای سلیمانی هنوز امام جمعه بابلسر و البته نماینده ولی فقیه در دانشگاههای آزاد شمال کشور بود. یک طرف گفتگو را به ایشان اختصاص دادیم اما هیچ کس نپذیرفت مقابل ایشان بنشیند و اظهار نظر کند. مجری جلسه مهندس آ سید مهد ایزدهی بود که خودش به مباحث روز تسلط ویژه ای داشت. حاج آقای سلیمانی در آن جلسه بسیار موشکافانه و شجاعانه به بحث پیرامون تاریخ تحلیلی مشروطه و انطباق آن با مسائل روز پرداخت. این بحث آن قدر جالب بود که به تقاضای مخاطبان، متن جلسه پرسش و پاسخ در قالب جزوه منتشر و در سطح شهر توزیع شد. حالا برایمان بیشتر قابل لمس بود که چرا کسی شهامت رویارویی علمی و مناظره با این روحانی خوش فکر و مطلع و خطیب و با شهامت را نداشت.

سالها گذشت. یکبار لا به لای کتابهایم همان جزوه را پیدا کردم. از پسرم سید علی خواستم متن آن را تایپ کند تا در وبلاگ بگذارم بلکه علاقمندان و جستجوگران از طریق اینترنت بتوانند از فحوای آن بهره ببرند.

دیروز که خبر شهادت این روحانی فاضل و فرهیخته را شنیدم لینک مطلب را در گروههای مجازی منتشر کردم که با استقبال دوستان و مخاطبان مواجه شد. متن کامل جلسه را میتوانید از طریق نشانی زیر ملاحظه نمایید:

https://ashkeatash.blog.ir/post/%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%D9%87%D8%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%8C-%D8%AA%D9%88%D9%87%D9%85-%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA

 

متن کامل سخنرانی (جلسه پرسش و پاسخ) حجت الاسلام سلیمانی امام جمعه محترم بابلسر پیرامون:

مشروطه، آزادی، توهم اصلاحات

تاریخ سخنرانی :14 مرداد 1379 ( سالروز نضهت مشروطه) مسجد  گلشن

جمعی از طلاب و بسیجیان شهرستان بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بعد از سی سال

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۲، ۰۸:۲۸ ب.ظ

تماشای بازی بارسلونا و ختافه از بالای درخت!

 

سال هفتاد بود یا هفتاد و یک من اوایل دوره راهنمایی بودم. تیم استقلال برای بازی دوستانه به مازندران سفر کرد و یک بازی هم با تیم دریای بابل داشت که یک بر صفر برنده شد. یک مطلب مستقل پیرامون خاطره تماشای این مسابقه و نامه ای که بعد از آن به عابدزاده دادم و جوابی که برایم فرستاد مدتی پیش در وبلاگ منتشر کردم.

بلیت مسابقه آن روز پنجاه تومان بود. ورزشگاه هفت تیر بابل اصلا ظرفیت پذیرش خیل عظیم تماشاگران را نداشت. تمام زمین اطراف مستطیل سبز هم مملو از جمعیت شد. 

این وسط عده ای هم بودند که نمیخواستند پول بلیت بدهند. رفته بودند روی درختهای بلند اطراف. ساختمان فرمانداری نیمه کاره بود. عده ای هم رفته بودند آن جا که باعث تخریب قسمتی از ساختمان شدند. آن روز یک نفر از بالای درخت به پایین سقوط کرد و جان سپرد.

الان داشتم صفحات یکی از سایتها را میخواندم چشمم افتاد به این عکس یاد آن ماجرا افتادم. اینجا یک کشور اروپایی است و بعضی تماشاگران از بالای درخت در حال تماشای مسابقه بین دو تیم فوتبال ختافه و بارسلونا هستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خط قرمز کانونهای قدرت!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۲، ۱۰:۴۸ ق.ظ

جزئیات خودکشی خانم روانشناس از زبان خودش

 

یک کارشناس ارشد روانشناس بالینی چهارشنبه 16 فروردین در شهر اردبیل به دلیل فشارهای محل کار و جابه جا شدن در پست دیگری، دست به خودکشی ناموفق می‌زند.

کسی که باید خود در بیمارستان سبلان تأمین اجتماعی اردبیل با مشاوره‌هایش حتی در کاهش آمار خودکشی کمک کند به جایی می‌رسد که با خوردن تعداد زیادی قرص فشار خون، اقدام به خودکشی می‌کند.

خودکشی امری مذموم و غیرقابل توجیه است که هم از نظر شرع و هم از نظر علم روانشناسی به عنوان یک آسیب بزرگ و حرام مورد نهی قرار گرفته است.

اینکه چرا این خانم روانشناس کارش به خودکشی رسید دلیلی از زبان وی نقل شده که هر چند اقدام او را توجیه نمیکند و نشانه ضعف شخصیت ایشان است اما نکته ای در خود دارد که خوب است بدان توجه شود.

خانم جاویدنیا در خصوص علت کار خود اینطور توضیح داده که از بازرسی آمده بودند برای تحقیق و او مطالبی را در خصوص یکی از مسئولان مافوق خود با مأمور مربوطه در میان نهاد. گزارش وی به اطلاع مسئول مافوق رسید و او نیز در انتقام از کار خانم روانشناس تصیمیم گرفت وی را با 22 سال سابقه کار به بخش پایین تری منتقل نموده و در سطح اپراتور مشغول به کار کند.

عرض کردم تصمیم خانم روانشناس برای خودکشی در واکنش به این اتفاق بد قابل توجیه نیست. اما میخواهم یک نکته را عرض کنم که چرا کسانی که تخلفات پیرامون خود را گزارش میدهند نباید احساس آرامش کنند؟ نتیجه این ناامنی برای گزارش گران تخلف و فساد جز توسعه دامنه فعالیتهای متخلفین چیز دیگری نخواهد بود.

چندی پیش جوانی بسیجی در بابل که اتفاقا او هم زیرمجموعه بهداشت و درمان است برایم تعریف کرد که موردی مالی را که از نظر او تخلف بوده صرفا از مجاری قانونی و نظارتی درون سازمانی برای بررسی بیشتر اطلاع داده که متأسفانه مبغوض مسئولان مافوق قرار گرفت و از قسمت اداری خود به بخش پذیرش آنهم صرفا برای شیفت شب منتقل شده است! جالب آنکه تغییر دولت هم تأثیری در رفع مشکل او نداشته و اتحاد نانوشته افراد ذی نفع باعث شد او همچنان از حق خود محروم بماند. گو اینکه مدیران و ذی نفعان تلاش دارند با تنبیه گزارشگران، درس عبرتی به سایر دلسوزان و منتقدان داده و راه اصلاح را برای همیشه مسدود نگاه دارند. سازمانهای بالا دستی نظارتی هم برای حمایت از گزارشگران فساد و تخلف هیچ برنامه روشنی ندارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

راهی برای حل معضل گنجینه بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۸ فروردين ۱۴۰۲، ۱۲:۱۹ ب.ظ

موزه گنجینه بابل - سامانه جامع گردشگری استان مازندران - ویزیت مازندران

 

دعوای بر سر اجاره بهای ساختمان موزه بابل دوباره بالا گرفته و بر اساس شواهد امر قرارشده است (احتمالا) ظرف هفته آتی گنجینه یا همان موزه تاریخی، ساختمان فعلی را با حکم دادگاه تخلیه نماید.

جریان چیست؟

ساختمانی که موزه بابل در آن قرار دارد وقف حوزه های علمیه است. این ساختمان بر اساس قرارداد اجاره با مبلغی اندک در اختیار اداره میراث فرهنگی قرار گرفته است اما اداره مذکور در تمام این سالها با گردن کلفتی از پرداخت مبلغ اجاره بها اجتناب ورزیده و هر بار که کار به دادگاه کشیده و بحث تخلیه ساختمان مطرح گردیده سرباز پیاده های میراث با این ترفند قدیمی که قرار است موزه بابل به ساری منتقل شود اقدام به تحریک افکار عمومی در فضای مجازی نموده و مسئولان امر نیز عقب نشینی کرده اند.

از نظر شرع و قانون حق با مدیریت مدارس علمیه و سازمان اوقاف است؛

اما

به هر حال وجود این موزه در شهر قدیمی و تاریخی بابل، حق مردم فرهنگ  دوست و متمدن این دیار بوده و زوایایی اندک از تاریخچه پر ارزش ساکنان کهن این خطه را به تماشا گذاشته است.

راه نخست حل این مسأله تمکین اداره میراث از قانون است که تحقق آن کمی بعید به نظر می رسد.

راه حل دیگر انتقال موزه به سایر ساختمان های تحت مالکیت میراث در سطح شهر است که البته گویا با استناد به دلایل امنیتی و حفاظتی از انجام آن نیز اجتناب گردیده است.

بر فرض پذیرش دلیل قبل، و نیز با توجه به ضرورت تمکین نسبت به احکام شرع، میتوان پیشنهاد دیگری را نیز مدنظر قرار داد که راه برون رفت از این بن بست باشد. بر اساس قرائن موجود، مدارس علمیه بابل که به لطف خدا همواره منشأ برکات عظیم معنوی و فرهنگی برای دارالمومنین بوده اند نیاز خاصی به این ساختمان قدیمی که البته مدتی هم در اختیار بلدیه بود ندارند مگر آنکه در مسیری فرهنگی مرتبط با علوم ومعارف و تمدن دین مورد استفاده قرار بگیرد. از این منظر برای حل گره شرعی این موقوفه، میتوان بخشهایی از آن را به گنجینه آثار دینی و حوزوی و قرآنی این شهر اختصاص داد (از قبیل معرفی علما، بیان تاریخچه معنوی و حماسی شهر مانند نبرد با بهائیت، معرفی ابنیه مذهبی شهر، نگهداری آثار شهدا و...) که اینگونه هم دعوای حقوقی بین ادارات مذکور حل میشود، موزه در بابل میماند، صورت مسأله شرعی استفاده از موقوفه در امور غیر مرتبط از بین میرود، بخشی دیگر از گنجینه فرهنگ و تمدن و افتخارات مردم این شهر ثبت گردیده و به اطلاع عموم رسانده میشود.

یک نکته را هم بد نیست در پایان یادآور شوم که بابل دارای بناهای کهن مذهبی با قدمت بیش از هفت قرن است که معلوم نیست چرا مدتها تصویری از برج دیدبانی مرتبط با کاخ شاه با قدمت معماری عصر اول پهلوی به عنوان نماد این شهر در سربرگهای اداری و گزارشهای خبری و ... مورد استفاده قرار گرفته و البته هیچگاه هم مورد اعتراض مدعیان تاریخ و تمدن این دیار واقع نشده است. اگر بابل را دارالمومنین میدانیم لااقل از معرفی آثار معماری و فرهنگی مرتبط با جامعه ایمانی این شهرستان در قالب موزه یا تبلیغات فرهنگی و رسانه ای غفلت نورزیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استاندار مازندران در خواب ناز

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۲، ۰۹:۳۸ ق.ظ

درباره گرایشات سیاسی سرپرست جدید بهزیستی بابل حرف و حدیث هایی مطرح است. تصویر پروفایل واتساپ او نیز در فضای مجازی دست به دست می چرخد.

در حالیکه سیاسیون غنیمت خوار بر سر خون عجمیان ها در حال معامله هستند، سرباز پیاده های آشوب و غارت و فتنه دوباره طلبکار شده اند، بازی خوردگان عرصه شهوت و دنباله روهای خودباخته غریزه و جنسیت زدگان سرسپرده رسانه های غرب موریانه وار دوباره سربرآورده اند، انتظار می رفت استاندار پرادعای مازندارن که گفته بود اوضاع را تحت کنترل دارد و عزل و نصبها مورد نظارت او و فرماندارانش است با چشمانی باز به انتصاب سرپرست جدید بهزیستی بابل می نگریست. دارالمومنین بابل شهر 1750 شهید خونین کفن است که بسیجیان باغیرتش بینی آشوبگران و شهوت پرستان فاسد مجازی را در کف میدان به خاک مالیده و قطعا مجال میدانداری به دلباختگان فرهنگ اجانب را نخواهند داد.

 

photo_2023-03-28_09-24-31_2hrj.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بابل از جنگ قدرت سیراب است!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۱، ۰۷:۳۶ ق.ظ

اخیرا سخنانی کوتاه از استاندار خوش سخن مازندران در سطح رسانه های محلی منتشر شده که در عباراتی بدین مضمون تأکید داشت که فرماندار بابل، در رأس امور اداری (فرمانده) شهر است و امام جمعه، بزرگ شهر؛ اما مسئولان باید در امورمحوله با فرماندار هماهنگ باشند و او حرف آخر را می زند و اگر چنین نکنند چنان می کنیم و...

تقریباً اغلب فعالان رسانه ای یا سیاسی شهر از کنار این تعابیر به سادگی گذشتند اما واکنش نسبتا تند یکی از کانالهای وابسته به طیف سنتی که از قضا فرماندار محترم نیز منتخب همین گعده است نشان داد که استاندار با قصدی خاص به چنین ادبیاتی تکیه زده و دست روی نقطه حساس بدنه سیاسی تمامیت خواه گذاشته است.

فارغ از هر تحلیلی لازم است به مجموعه کنش گران عرصه قدرت در سطح شهر و استان یادآور شد مردم نجیب بابل به اندازه کافی از کشمکش ها و جنگ قدرت سیرآب هستند و دیگر عطش و تمنایی برای تحمل و مشاهده مجدد چنین دعواهایی ندارند.

به هیچ وجه دغدغه مردم این نیست که قرار است حرف آخر را در امور جاری شهر چه کسی بزند. دفتر امام جمعه و ساختمان بزرگ سازمان تبلیغات و... در هسته مرکزی شهر قرار دارد. در اوج اغتشاشات و میدانداری اراذل و جوانک های جوّگیر و فریب خورده نشنیدم تعرض یا قصدی برای تصرف این مراکز به وجود آمده باشد. راستش را بخواهید خیلی ها اصلا یادشان رفته چنین مجموعه ها و مراکزی هم در شهر وجود دارند و در امور جامعه صاحب تأثیرند.

خیلی راست میگویید و دغدغه اصلاح امور را دارید به جای دامن زدن به مجادلات بی فایده سیاسی پیگیر حل مشکلات اصلی مردم باشید.

دپوی هزاران تن زباله در سایت انجیلسی بر اساس قانون و حکم دادگاه ممنوع و مخرّب شناخته شده اما نهادهای مدعی صیانت از محیط زیست و حقوق عامه که کلبه محقر جنگل نشینان را در فصل زمستان بر سرشان ویران کردند به روی مبارک خود نمی آورند.

بعضی شهرکهای حاشیه جنوبی شهر دارای مشکلات عدیده اجتماعی و فرهنگی و معیشتی هستند.

معضل ترافیک، روان و زندگی مردم را تحت الشعاع قرار داده.

و....

خیلی دلسوز مردم هستید در هر جایی از اریکه مکنت و قدرت که قرار دارید پیگیر حل این مسائل باشید. پیگیر باشید چرا عدم شفافیت در رسیدگی به پرونده اتهامات بعضی دانه درشتهای اقتصادی شهر همچون حسن زاده و خورشیدی و موسوی و غفار و اله قلیپور و... و همنشینی آنها با بعضی بزرگان باعث سلب اعتماد جامعه به سلامت نظام اداری شده است؟

واقعا کسی اعصاب کشمکش های بی حاصل بر سر لحاف ملا را ندارد. بیایید علاوه بر پیشتازی در عرصه سخنوری در عمل نیز گزارشی از حل مشکلات و جلب اعتماد مردم ارائه دهید و بر انبان ذخایر آخرتتان بیفزایید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک طلبه موفق

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۱، ۰۶:۱۹ ق.ظ

photo_2023-03-13_05-02-32_y3a3.jpg

 

یکبار مرحوم ضابط، علمدار روایتگری سیره شهدا برای تبلیغ به دانشگاهی رفته بود به گمانم شهر سمنان. بعد از ماه مبارک رمضان و اتمام ایام تبلیغ و بازگشت وی، نهاد رهبری در دانشگاه نامه ای درباره عملکرد او نوشت و تاکید کرد: به حوزه علمیه قم بگویید مثل ضابط را تربیت کند.

دلم میخواهد این تعبیر را برای محمد ترابیان به کار ببندم. بیش از یکسال ست او را زیر نظر دارم و سخنرانی ها و حرفها و نقدها و رفتارش را دنبال میکنم. احساسم بر آن است که گمشده ای را در حوزه پیدا کرده ام. جوانی خوش حافظه و عاقل و تیزهوش و خوش بیان، با سواد و مسلط به مبانی دین و انقلاب و شهدا و آگاه به زبان نسل جوان که در رفتار عملی خود نیز مقید به بهره گیری و پیروی از سیرت شهداست. 

خدا را شاکرم ثانیه هایی پس از روایتگری خالصانه و دلنشین او در شلمچه، در آغوش کشیدم و بوسیدمش. امید آن دارم صورتی که به اشکهای چشم و خیسی محاسن او متبرک شده است را در قیامت نسوزانند.

 

محمد ترابیان (@masire_vasl) / Twitter

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سفره انقلاب

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۱، ۰۹:۳۰ ق.ظ

photo_2023-02-13_08-24-44_7b9t.jpg

 

ابوی ما هم عشق این است هر سال کیک و کلوچه ای بیاورد بین بچه های کم سن و سالی که در راهپیمایی شرکت میکنند، توزیع کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشت نمونه خروار!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ بهمن ۱۴۰۱، ۱۲:۴۳ ب.ظ

photo_2023-02-09_11-31-25_d4cs.jpg

photo_2023-02-09_11-31-31_w93b.jpg

 

بهمن در حال اتمام است و شهرداری بابل هنوز فکری به حال محصول درختهای نارنج سطح شهر نکرده و بخشی از آن در حال تلف است.

بعضی مردم میوه های دم دست را می چینند بعضی هم که مقیدتر هستند دست نمی زنند که شرعا دینی گردنشان نباشد.

شهرداری اگر نمی تواند محصول نارنج را مثل سالهای گذشته به فروش برساند و مانع از تحمیل سنگینی و عوارض ناشی از آن به درختان شود به مردم اعلام  کند که هر کس دلش خواست بچیند و ببرد. اینطوری لااقل جلوی اسراف گرفته می شود.

مسئولانی که هنوز نتوانسته اند کار ساده ای مثل فروش محصول درختان سطح شهر را به نتیجه برسانند آیا قادر به حل معضلات ملال آوری مثل ترافیک و ... خواهند بود؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ننه مکرمه

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۰ بهمن ۱۴۰۱، ۰۹:۳۱ ب.ظ

 

ننه مکرمه یا همان مکرمه قنبری، بانوی روستایی در شهرستان بابل است که بدون سواد خواندن و نوشتن و گذراندن دوره های علمی و مقدماتی، به یکی از درخشان ترین چهره های هنری جهان تبدیل شد. جالب است بدانید ورود این بانو به عرصه هنر در سن 67 سالگی بوده است.

قبل از آنکه توضیحات ویکی پدیا را بخوانید خوب است دو نکته را مورد توجه قرار دهیم:

یکی اینکه متأسفانه خیلی از همشهریان ما هنوز از خانه موزه آثار این بانوی هنرمند بازدیدی نداشته اند و به عبارت دقیق تر خیلی از همشهریان هنوز نامی از او نشنیده اند.

نکته دیگر اینکه یاد بگیریم اراده انسان بالاترین نعمت خدادادی است که بر همه داده های عالم مادی تسلط و برتری دارد. برای شروع، هیچ گاه دیر نیست. بیسواد باشی، روستایی باشی، پیر باشی، استاد نداشته باشی، باز هم میتوانی کاری بزرگ را شروع کنی و جهانی را از توان و شکوفایی استعداد خود به حیرت وا داری. 

 

مکرمه قنبری (شناخته شده به نام ننه مکرمه)، (متولد: ۱۳۰۷ (۱۹۲۸) در دری‌کنده بابل، ایران - درگذشت: ۲ آبان ۱۳۸۴ (اکتبر ۲۰۰۵) نقاش سبک پست مدرنیسم بود که به خاطر نقاشی‌هایش به شهرت جهانی رسید.

نقاشی‌های وی موجب شد تا به عنوان بانوی سال نقاش در سال ۲۰۰۱ توسط دوازدهمین کنفرانس ایران‌شناسی در دانشگاه دولتی سوئد، معرفی شود.[۱]

مکرمه تحصیلات دانشگاهی و سواد خواندن و نوشتن نداشت و دوره علمی هم نگذرانده بود. او در سن ۶۷ سالگی نقاشی را شروع کرد[۲] و نخستین نمایشگاه او در سال ۱۳۷۴ در گالری سیحون بر پا شد.[۲] اولین بار در سال ۱۹۹۸ فیلمی از مکرّمه و آثار او توسط مجید ماهیچی ساخته شد.

نمایشگاه‌های بسیاری از آثار مکرمه در سراسر دنیا برگزار شده و هر ساله برگزار می‌شود. مکرمه که خانه‌اش جزء میراث فرهنگی کشور به ثبت رسیده و به موزه تبدیل شده، هر ساله پذیرای بازدیدکنندگان فراوانی از سراسر دنیاست. خانه موزه مکرمه همکاری‌های بسیاری با موزه‌های مختلف دنیا از جمله موزه باورز در ایالت کالیفرنیا داشته که ماحصل آن برپایی نمایشگاه‌هایی در کالیفرنیا بوده و سایر کشورها بوده‌است.

فیلم مستند[ویرایش]

  • مکرمه، خاطرات و رؤیاها،[۳] عنوان فیلمی مستند است که ابراهیم مختاری در مرداد سال ۱۳۹۲ ساخته و توسط مؤسسه فرهنگ و هنر رها فیلم انتشار یافت و جوایز بسیاری را از آن خود کرد.
  • در سال ۱۳۸۰ هالی کارگردان و مستندساز معروف آمریکایی مستندی از این نقاش بین‌المللی و خودآموخته ایرانی ساخته است.
  • سیدحمید مشتاقی نیا

مطالبه گری قانونی به بن بست می رسد؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۵ دی ۱۴۰۱، ۰۳:۲۲ ب.ظ

photo_2023-01-05_13-57-35_z9ql.jpg

 

راه درست مطالبه گری، ورود از مجرای قانون و استفاده از ظرفیتهای رسانه ای و قانونی کشور است و هر رفتاری که در رنگ و قالب آشوبگری و تعارض با قانون باشد قابل تأیید نیست؛ اما مسئولان نیز باید به گونه ای رفتار نمایند که مردم باور کنند قانون ظرفیت احقاق حقوق آنان را دارد.

اینکه یک جوان بسیجی عدالتخواه را به خاطر امربه معروف و نهی از منکر، با پرونده سازی و درج اتهام تشویش اذهان و ... به محکمه بکشانیم و یا مجوز تجمع و بیان اعتراضات قانونی را ندهیم در تضاد با دعوت به قانونمندی در جریان مطالبه گری است.

یک رفتار دیگر مسئولان که باعث بی اعتمادی جامعه به ظرفیتهای قانون برای احقاق حق میشود بی اعتنایی به خواسته های قانونی است.

یک مثالش میشود همین جریان افزایش یکباره قبوض تلفن ثابت. با اینکه نمایندگان مجلس، شورای رقابت و سازمان بازرسی کل کشور در اظهارنظرهای علنی به غیرقانونی بودن این افزایش قیمت صحه گذاشته اند اما گوش شرکت مخابرات به این اعتراضها بدهکار نبوده و همچنان بر تعرض خود نسبت به حقوق مردم ادامه می دهد. به نظر شما وقوع چنین مسائلی مانند آنچه که در جریان بی اعتنایی شرکتهای خودرو ساز به مطالبه گری و تذکرات مسئولان عالی نظام رخ داد مردم را به چارچوبهای قانونی مطالبه گری امیدوار میسازد یا ناامید؟

یک نمونه دیگر اتفاقی است که در شهرستان بابل رخ داده است. دفن انبوه زباله در منطقه جنگلی روستای انجیل سی باعث نابودی گسترده طبیعت در این نقطه گردیده است. برای مردم عجیب است که چگونه میتوان داعیه دلسوزی برای منابع طبیعی را در ویران سازی کلبه قدیمی چند ساکن بومی جنگل پذیرفت اما بی اعتنایی به تخریب گسترده جنگل و مرگ پرندگان و حیواناتی که از شیرآبه زباله ها تغذیه کرده اند و از بین رفتن سریع طبیعت و بافت محیط را نادیده انگاشت؟

جالب است بدانید عده ای از اهالی فرهیخته این منطقه جنگلی با استفاده از ظرفیتهای قانونی به مطالبه گری پرداخته و در نهایت موفق شدند در دادگاههای بدوی و تجدیدنظر حکمی قطعی مبنی بر ممنوعیت تخلیه زباله در جنگل مذکور را دریافت نمایند. اما نهادهای ذی ربط چشم بر این دستور قانونی بسته و اقدامی برای تغییر مکان دفن زباله صورت نداده اند.

با این وصف مردم چگونه میتوانند به ادعای قانونمداری مسئولان و تبعیت آنها از احکام قانونی اعتماد نموده و مطالبه گری در چارچوب ظرفیتهای رسمی کشور را راه دستیابی به حقوق طبیعی خود برشمارند؟ بعضی مسئولان با بی توجهی به وظایف خود در قبال حفظ نظام اسلامی و تقویت باورهای عمومی، مردم را خواسته یا ناخواسته به مسیری سوق میدهند که مطلوب معاندان و باعث خشنودی جبهه ضدانقلاب باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تحفه یلدایی تقدیم به یک پاسدار ولایت

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۳۹ ق.ظ

photo_2022-12-22_06-32-26_qrg4.jpg

 

خودش گفته که همه چیز را برای بشر می خواهد. اومانیسم حقیقی را باید در مکتب عاشقانه خدا جست، در نگاه تمامیت خواه او به مسجود جن و ملک؛ آن جا که تمام عالم را مسخّر و در استیلای اشرف مخلوقاتش آفریده است. خدا می گوید به خودت برس تا به من برسی؛ من عَرَف نفسه ... او همه چیز را برای انسان می خواهد و انسان را برای خودش که ملکوت انسان ورای جسم و هر آنچه که در منظر جهان مادی است، بازگشت به مبدأ کمال و همرنگی با معبود است. صبغةالله و من احسن من الله صبغه... برنده زندگی کسی است که به خدا برسد و خدایی کند.

پاسداری از حریم دل، شرط پاسداری از حرم دلدار است. نصرت محتوم خدا شامل صاحبدلانی است که ترجمان توحید را سوره اخلاص دانسته و به هر چه از جنس ناخالصی است، نه گفته اند و جز در آینه وجود یار، وجودی را معتبر ندانسته اند.

اصلا برای همین است که واژه شهدا و صدیقین در جوار و مکمل و مبیّن هم ذکر شده اند. آن که شهیدانه زیسته و شهیدانه بار سفر بسته، با خدای خودش در نهان و آشکار صادق و رو راست و یکرنگ است و باطن اعتقادش به وحدانیت و معاد، خرده شیشه و ناخالصی و غشّ در معامله ندارد.

سید محمد حسین نژاد عارف طریقت خانقاه بازی دراز و از آن دست سبز پوشان راست قامتی است که پاسداری از معارف قرآن را نه در چارچوب خشک و مرسوم سازمانی که رسالت فطری عبادالله الصالحین دانسته و مبتنی بر این فهم عمیق، تار و پود وجودش را با نور وصال و رایحه معراج حق در آمیخته است. نمونه ای از خرمن تربیت یافتگان مکتب کمال و تعالی و مست جام شیدایی و مدهوش روشنای سپیده بیداری و معرفت است.

او از تبار راهیان وادی ومنهم من ینتظر است که مهر دلباختگی اش را در سالها استقامت و معرکه پایداری صراط عملی حق و نیز در خلوت مجاهدت نفس، در طومار حَلّت بِفِنائِک دُردانه هستی جای داده است.

سید محمد ما با آن چه داشته و دارد –جان و مال و آبرو- بر عهد ازلی خویش با انقلاب نورانی وحی ایستاد و ایستاده و در فتنه های هزار رنگ و پر شرر درون و برون، پای اراده اش مسیر رستگاری و سبیل عاشورایی حق را برگزیده و به برکت گوشه چشم حضرت مادر، در زمره الذین انعم الله علیهم، حُسن ختام حیات ظاهری اش شهد جاودانگی و پیوست به قافله کربلاییان تاریخ خواهد بود؛ ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا