اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۹۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اخلاق اسلامی» ثبت شده است

دینامیت

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۶ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۰۹ ق.ظ

دانلود فیلم سینمایی دینامیت با بازی پژمان جمشیدی

 

بعضی فیلمها هستند که داخل کشور تولید میشوند و اساس اسلام و انقلاب و نظام را هدف قرار میدهند، مجوز نمیگیرند و البته کسی هم کاری به کارشان ندارد؛ مثل کیک محبوب من.

فیلمهایی هم تولید داخل هستند مجوز میگیرند و بعضی احکام شرع (مثلا حرمت ازدواج با نامادری و ناپدری و عروس) را زیر سوال میبرند مثل رخساره و شام آخر.

بعضی فیلمها از سر لج و بغض نسبت به بچه های حزب اللهی ساخته میشوند و بعضا در سطح شعار و بیانیه خوانی ظاهر میشوند مثل زندگی خصوصی، گشت 2و 3، مستانه و ازدواج صورتی.

دینامیت مثل هیچکدام از اینها نیست. جنس سید مسعود اطیابی هم با آب و گل سهیلی و فرح بخش و... تفاوت دارد.

دینامیت قصد دارد حرفهای خوبی بزند و در جامعه همگرایی بیشتری را ایجاد کند مثل خروس جنگی، کاتیوشا و...

هم این طرفی را میزند هم آن طرفی را. آلودگی به مال حرام را ریشه کم تأثیری کارهای فرهنگی نظام میداند. به طیف مقابل می توپد که چرا فکر میکنند هر چه مذهبی ها میگویند غلط است؟ تأکید دارد بعضی ها ابدا اصلاح پذیر نیستند. خانواده طیف هنجارشکن را هم سرشته در مال حرام به تصویر می کشاند. تیکه می اندازد که بچه های حزب اللهی طرفدار اختلاس نیستند حتی با مفاسد اقتصادی هم درگیر شدند اما چون سر و کارشان به گونی افتاد صرفا به برخورد با بی حجابی و بی عفتی بسنده کردند و... آخرش هم با توافق بر سر پخش موسیقی سنتی به جای موسیقی های آن ور آبی و جلف، کارش را به پایان می رساند.

خب، دست سید مسعود اطیابی درد نکند. با نگاه ارزشی هم در مجموع نمره قابل قبولی دارد کارنامه هنری او؛ اما قبلاً هم درباره سایر آثار طنز سینمای کشورمان نوشته ام. طنز، جلوه ای از حقیقت عرفان است. هنر یعنی زیبایی و هر آنچه نازیباست از ساحت هنر به دور است؛ هرچه که باشد یقینا هنر نیست. چرا اغلب فیلمسازهای کشورمان گمان میکنند برای تولید اثر طنز باید سراغ لودگی و استفاده از الفاظ رکیک و شوخی های جنسی بروند؟ طنز فاخر در کجای سینمای ایران جا دارد؟ چرا هنرمندهای ما اینقدر متأثر از رویکردهای حاکم بر فضای بی در و پیکر مجازی اند و به جای اثر گذاری به اثرپذیری و انفعال روی آورده اند؟ چه اشکال دارد حرفهای خوب را در قالب و ادبیات خوب بیان کنیم؟ اجاره نشین ها، آپارتمان شماره13، خواستگاری و... مگر نتوانستند هم دیده شوند، هم مردم را بخندانند و هم حرفی تازه و راهگشا را بیان کنند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همه که در یک سطح نیستند

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۴۴ ق.ظ

هادی عامل - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

همه آدمها یک تفکر و روحیه که ندارند. حتی آدمهای مذهبی سطح نگاه متفاوتی نسبت به واقعیتهای دنیا دارند. این عدم تشابه یک مساله سلیقه ای است و ضعف و قوت کسی به شمار نمی آید.

یادم است مدتی این جمله منسوب به شهدا که البته برگرفته از کلام مولا علی علیه السلام است را بچه های مذهبی به یکدیگر پیامک می کردند: .... اگر شهید نشویم می میریم!

عبارت زیبا و پرمفهومی است اما برای آنها که با مقوله جهاد و شهادت آشنا باشند. دوستی می گفت این پیامک را برای بعضی بستگانش فرستاد که آدمهایی معمولی اهل نماز و روزه بودند. بعضی هایشان جواب دادند: خدا نکند! بعضی هم تماس گرفتند و با نگرانی پرسیدند: چیزی شده؟!

شما نوار گریه و فغان داخل هیأت را بیرون از هیات مثلا داخل ماشین بگذاری بعضی ها تعجب کرده و به نظرشان عجیب می رسد.

الغرض این برنامه گفتگوی طنز و جدی شبکه افق که دو سالی است پخش می شود و هنوز نتوانسته در بین مخاطب جا باز کند برنامه خوبی است. اما سطح بعضی سوالهایش واقعا پایین است که دیده ام تعدادی از مهمانها مثل شهاب مرادی و رائفی پور و... هم به کنایه به بی  ربط بودن بعضی پرسشها اعتراض داشته اند.

مساله اهدای کفن به مهمان هم که در پایان برنامه صورت میگیرد برای هر کسی قابل هضم نیست. قبلا هم بعضی اعتراض کرده اند. یکی اش خانم دکتر معروفی بود که گفت بچه هایم ببینند ناراحت می شوند. حق هم دارند فرزند هست و مادر؛ به عبارت دقیقتر مادر است و فرزند!

یکی مثل حمید رسایی واکنش قشنگی داشت که ما هر لحظه در حال مردن هستیم. هر ثانیه که می گذرد یعنی به مرگ مبتلا شده ایم. بعضی مهمانهای دیگر هم واکنش خاصی نداشته اند. اما خب عرض کردم که روحیه آدمها مثل هم نیست. هادی عامل انسان پاک و متدینی است. گفت من به مرگ فکر می کنم و منکر این واقعیت نیستم؛ اما هدیه دادن کفن به مهمان را کار خوبی نمی دانم.

نکته کجاست؟ این قسمت از برنامه یکبار از تلویزیون پخش شد اما چندان مورد توجه قرار نگرفت. بعد از حدود دوماه دوباره از تلویزیون پخش شد که این بار این قسمت اهدای کفن مورد توجه قرار گرفت در شبکه های مجازی دست به دست شد، هادی عامل نفرین کرد که خدا دلتان را بشکند به من قول داده بودید پخش نمی کنید و...

خب این شیطنت برای دیده شدن بیشتر واقعا در شأن یک برنامه مذهبی و انقلابی نیست.

یکی هم دیروز متن خوبی نوشت که بگذارید درباره مرگ باوری و آخرت گرایی، برنامه های جذابی مثل زندگی پس از زندگی کار کنند که عالمانه، عمیق و اثر گذارند. این مباحث را بازیچه برنامه های سطحی مخاطب محور قرار ندهید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زالوها به بهشت نمی روند!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۳۳ ق.ظ

زالو درمانی چیست؟ - حکیم شو

 

بعضی آدمها واقعا عین زالو می مانند. نشسته اند یک گوشه ورانداز می کنند ببینند کی، کِی و کجا و چه قدر به کارشان می آید برنامه ریزی می کنند نفع بیشتری از او ببرند. هیچ وقت هم سیر نمی شوند. باز هم طلبکارند و انتظار دارند از دیگران سود بیشتری عاید خود کنند. درصدد تشکر یا جبران هم نیستند. فکر می کنند دیگران وظیفه دارند لطف کنند و خودشان وظیفه دارند طلبکار و گداصفت باقی بمانند.

اینگونه آدمها چند ضرر به جامعه می رسانند. آدمهای خوب را گاه از عمل خوبشان پشیمان ساخته و راه خیر را می بندند. دوستانشان را از دست داده و مسیر زندگی خودشان را تغییر می دهند. خدا را رنجانده و دیگر به حال خود رها می شوند.

جالب است اینطور آدمها وقتی در موقعیت بن بست و شکست قرار می گیرند هم به جای فکر و نقد رفتار خود، دیگران را باعث و بانی دانسته و جامعه را شماتت می نمایند!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فقط شعار کافی نیست

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۳۷ ق.ظ

نهج البلاغه سخنان گرانبهای اما علی علیه السّلام - فروشگاه اینترنتی ادعیه

 

مقام معظم رهبری در دیدار روز گذشته خود با مردم قم هم از رییس جمهور تعریف کرد هم رویکرد دولت را به شدت مورد نقد قرار داد. آنجا که قصد ایشان تعریف بود مستقیم اسم رییس جمهور را آورد و از مواضع وی در قبال آمریکا و صهیونیسم قدردانی نمود. اما وقتی میخواست انتقاد کند به طور کلی فرمود آنهایی که پیرامون ارز و اقتصاد و فرهنگ و حجاب و... تصمیم میگیرند ملاحظه صهیونیست ها و آمریکایی ها را نکنند! راستش را بخواهید خیلی این هشدار تلخ و دردناک بود. یک نکته را اول عرض کنم که رسانه های حامی دولت اغلب نقد آقا را پوشش ندادند، رسانه های منتقد هم اغلب تمجید رهبری را کمرنگ جلوه دادند که خوب نیست.

آقا از رییس جمهور تعریف کرد البته این تعریف پیرامون رفتار ظاهری و سطحی وی بود. بعد انتقادش را گفت که این نقد درباره عمق حرکت و جهت گیری رییس جمهور و دولت بود. مسعود پزشکیان بداند نباید در ظاهر کلمات و سطور نهج البلاغه متوقف ماند. مولا در عمل راه را بر نفوذ فکری دشمنان بسته بود و از اجرای دستورات دین ابایی نداشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک سوزن لااقل به خودتان!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۶ دی ۱۴۰۳، ۰۷:۵۲ ق.ظ

جناب حجت الاسلام و المسلمین راجی! ضمن تشکر از زحمات شما

از شفاف نیوز تا نود سیاسی، دستپخت تیم رسانه ای چه کسی بوده اند؟ موهن ترین فیک نیوزها در تخریب رقبای ارزشی و ایجاد شایعات محیرالعقول و بداخلاقی های انتخاباتی وابسته به کدام طیف بودند؟ همین الان چقدر هزینه می شود رسانه های وابسته به نامزد پایین جدولی انتخابات و شریک و سهم خواه دولت به سیاه نمایی از دوستان متدین و ماستمالی اشتباهات رفیق تاکتیکی خود بپردازند؟

با مطالعه عرض می کنم آنهایی که آرمانها و شعارهای اسلام و انقلاب را خرج چهره ها و دفاع از میز و قدرت اشخاص کردند عاقبت به خیر نشدند.

انتخابات تمام شده و قرائن نشان می دهد دیگر به این شکل تکرار نخواهد شد. شکست را بپذیرید و کمی هم در رفتار و سکنات هم تیمی های خود آسیب شناسی کنید. چرا بیست سال است جوانان حزب الله نظری متفاوت از بعضی سلبریتی های منبری و مداح دارند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کمی بیشتر بمان

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۶ دی ۱۴۰۳، ۰۷:۳۷ ق.ظ

کتاب کمی بیشتر بمان: زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم اکبر شهریاری [چ2]  -فروشگاه اینترنتی کتاب گیسوم

 

کتاب خاطرات شهید اکبر شهریاری را خواندم و لذت بردم. البته قلم نویسنده بی نقص نبود. عبارتها گاهی شبیه مقاله به نظر می رسید نه داستان. بعضی مسائل گنگ و مجهول رها شد؛ اما قلم نویسنده با صداقت بود و از پردازش های ادبی بی حاصل و ملال آور پرهیز داشت.

زندگی این شهید جوان مدافع حرم زیبا بود. خوب زندگی کردن، خوب مردن را هم به دنبال دارد. شهادت، بهترین و زیباترین نوع مرگهاست که نصیب کسانی می شود که خوب و زیبا زندگی کرده باشند.

یک جایی از ماجرای زندگی شهید از زبان همسر بزرگوار و صبورش مربوط به جریان خواستگاری و نه گفتن های پیاپی و بی دلیل او به این شهید عزیز است. به نظرم جا دارد یک بار کتابی قطور به شیوه خاطرات شفاهی، حرفهای دخترهایی را ثبت کند که در جوانی خواستگار خوب و منطبق با معیارهای شرع و عرف داشته اند اما بهانه آوردند و به حرف اسلام عمل نکردند و بعدها چقدر پشیمان شدند.

جایی از کتاب پیرامون تذکر دوستانه شهید به همسرش درباره مراعات و تکمیل نوع پوشش بود. البته این خانم، خودش محجبه و متدین و با وقار و از خانواده ای روحانی بود؛ اما از سلیقه و نظر همسرش تمکین کرد. یادم است دوستی ماجرایی از زندگی خودش گفت. همسرش دختر یک روحانی بود. او در دوره نامزدی به وی تذکری دوستانه داد که مثلا مدل نشستنش را در جمعها تغییر دهد. دختر به پدرش گفت. به پدر برخورد که مگر او بیشتر از من می فهمد؟ و همین بهانه ای شد برای دعواهای بعدی و نهایتا طلاق!

یک زندگی خوب حاصل فهم و درایت زن و شوهر و در مواردی بستگان نزدیکشان است.

در این کتاب هم به بعضی زخم زبانها اشاراتی صورت گرفت. در دوران دفاع مقدس هم که جوانهای ما از زن و فرزند و شغل و تحصیل خود گذشته و به دفاع از کشورشان می شتافتند از بعضی هموطنان به جای تقدیر و تشکر فقط متلک و زخم زبان شنیدند. خوب است این حرفها در تاریخ ثبت می شود. هم نا شکری و بی انصافی بعضی انسانها نمایش داده می شود هم آنانی که می خواهند در راه حق قدم بردارند با سختی های این راه بیشتر آشنا شده و مقاوم تر می شوند. روح شهدا شاد. انقلاب اسلامی فرصتی در تاریخ پدیدآورد که انسانهای پاک و خودساخته و رشید و کمال طلب به بشریت معرفی شدند. شهدا معصوم نبودند اما مسیر زندگی را به اختیار خود به گونه ای انتخاب کردند که بیشترین پرهیز را از خطاها داشته و در دو راهی بین خود و خدا، جانب خدا را بگیرند. شهیدانه زیستن یک سبک زندگی است هم در جنبه فردی و درونی و هم در بعد اجتماعی، خدا را دیدن و با خدا زندگی کردن و خویشتن داری در مقابل هوسها و زیاده خواهی ها مقدمه ای برای آمادگی در ایثار و گذشت و جوانمردی و وصال با معبود است. برای همین است هر جا که در قران از شهید و شهادت سخن گفته می شود به صدق و صداقت نیز اشاره شده است. شهدا راست می گفتند. مدعی بندگی بسیار است اما آن که در عمل بنده خدا باشد، صدّیق و شهید خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مثلث را جدی بگیرید!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۲ دی ۱۴۰۳، ۰۷:۴۹ ق.ظ

خرید و قیمت کتاب مثلث را جدی بگیرید نوشته ی سید مصطفی هاشمی محجوب نشر ملک  اعظم جدید از غرفه کهکشان کتاب

 

خدا رحمت کند حاج آقای راستگو را راست می گفت اولین و قابل دسترس ترین الگو برای فرزندان، پدر و مادر هستند. به مرور الگوهای دیگر هم سر راه بچه ها قرار می گیرند و آنها را تحت تأثیر قرار می دهند اما باز هم پدر و مادر چون بیشتر قابل دسترس بوده و نزدیک ترند میتوانند تأثیرگذاری بیشتر و بهتری داشته باشند. پدر و مادر باید دو نکته را مدنظر قرار دهند یکی اینکه بیشتر به فرزند خود محبت کرده و به او نزدیک تر شده و دوست باشند دیگر اینکه البته تلاش کنند خودشان نیز در رفتار و زندگی به ضوابط اخلاقی و آداب انسانی پایبند باشند. در این صورت دیگر نیازی به نصیحت و امر و نهی تربیتی نیست. بچه ها خود به خود بابت علاقه ای که به اولیایشان دارند تلاش میکنند از آنها تقلید کنند.

من اهل مطالعه آثار تربیتی و روانشناسی نیستم. معمولا کتابهای دینی و دفاع مقدسی و ادبی و سیاسی و تاریخی را می پسندم. این کتاب را عزیزی دوست دشتنی به من هدیه داد و خواندم. مرا به سالهایی برد که دلم می خواست به معلمین پرورشی بگویم از کار انضباطی پرهیز کنند. کسی که به خاطر دویدن دانش آموز یا دیرتر رفتنش به کلاس زیر گوشش بزند دیگر نمیتواند ملجا تربیتی و الگوی اخلاقی او قرار بگیرد. معلم پرورشی نباید کار ناظم را انجام دهد اگر چه این شیرین کاری پیش مدیریت مدرسه باعث ارتقا جایگاهش شود اما خاصیت حرفه ای او را سلب خواهد کرد. معلم باید همیشه و نه فقط در کلاس، معلم باشد، کما اینکه روحانی باید همه جا و نه فقط پشت تریبون، روحانی باشد. که گاه هر دو اینگونه نیستند.

همانطور که پدر و مادر در عین تولیت امور خانواده، مسئول تربیت فرزندان هم هستند نه فقط مسئول معاششان، معلم ها همین که معلمند خواه ریاضی درس بدهند یا علوم و زیست و فیزیک و ... معلم پرورشی هم هستند و رفتار و سکناتشان روی دانش آموز تأثیر می گذارد. کاش این مهم را وزارت مربوطه خوب درک کند. گاهی یک معلم ورزش یک معلم ریاضی میتواند دانش آموز را به رشد اخلاقی و تربیت دینی نزدیک کند گاه یک معلم دینی می تواند او را از مسیر هدایت بیزار نماید. این مساله را دیده ام که می گویم.

این را هم که در کتاب به استناد یک خواب نقل شده را به عینه دیده ام. زن و مردی بی سواد و فقیر که به ائمه توسل جسته و تربیت فرزندانشان را به آنها سپرده اند بچه هایی نیک و موفق تحویل جامعه دادند و عکس آن، کسی که مغرور به دانش تربیتی و دینی و تجربی خود بود در تربیت فرزندانش به بن بست رسید.

کتاب "مثلث را جدی بگیرید" به قلم سید مصطفی هاشمی محجوب که مبتنی بر نقش سازنده یا مخرب سه عنصر مهم خانواده و مدرسه و تشکل به نگارش درآمده توسط انتشارات ملک اعظم (سعید عاکف) به چاپ رسیده. این خوب است که یک ناشر دفاع مقدسی گاه برای برداشتن باری از دوش جامعه دینی در عرصه های دیگر نیز قدم بر می دارد. 

کتاب با این متن زیبا با عنوان "گل سرخ" به پایان می رسد:

ذهن فرزند شما باغچه است!

گل در آن باید کاشت...

ور نکاری گل سرخ،

علف هرز در آن می روید...!

زحمت کاشتن یک گل سرخ

کمتر از زحمت برداشتن یک علف است

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ربات عاشق

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۳۶ ق.ظ

آخرین خبر | معرفی کتاب/ آشنایی با با آینده ای نه چندان دور با کتاب "ربات  عاشق"

 

رمان "ربات عاشق" را خواندم. قلم نویسنده، تواناست، ذهنش خلاق است و موضوعی بکر و جذاب را انتخاب کرده که خواننده را دنبال خود می کشاند. البته میشود ایراد طلبگی گرفت که مثلا از ابتدای داستان، پیوند مارکو و مریم قابل پیش بینی بود؛ عقد مرد مسیحی با زن مسلمان جائز نیست ولو محرمیت مجازی باشد که البته محرمیتی هم ایجاد نشد، علت جنگ بین دولتها لزوماً ایدئولوژی نیست. این شبهه را عده ای بی دین روی زبان مردم انداختند که نویسنده هم فریب خورد و چندبار در داستانش تکرار کرد و جالب آن که خودش در قسمتهای پایانی کتاب در فصلی که مربوط به جنگهای آخرالزمانی است علت آن را قدرت طلبی و زیاده خواهی بیان میکند. بزرگترین جنگهای تاریخ یعنی دو جنگ جهانی هم خاستگاه ایدئولوژیک نداشت. البته اعتقاد به بی دینی، خودش یک نوع ایدئولوژی است و...

روح، انرژی نیست، درون مایه و اصالت ذات انسان است که در مقابل عملکردش باید در آن دنیا حساب و کتاب پس بدهد به تناسخ باور نداریم و این طور نیست که روح سرگردان هر وقت تمایل پیدا کرد به بدن نوزادی در شرف تولد، ورود پیدا کرده و دوباره به زندگی باز گردد و... در صفحه 167 کتاب، گل حرفهای نویسنده بیان شده که مهم و آموزنده است: "هوش و آگاهی انسان نسل آلفا بسیار بالاتر از نسل قلبی است، اما در احساس ورزی ناتوان است؛ انگار قلب او فقط ماهیچه ای است که وظیفه پمپاژ خون را برعهده دارد. نسل آلفا، نوع دیگری از انسان است؛ انسانی ارتقا یافته یا تلفیق شده با فناوری. او از هیچ آیین و سنت خاصی پیروی نمی کند، بلکه تمامی اعمال و کردارش در خدمت منفعت ششخصی است."

در کل داستان جالبی بود. یک سری دغدغه های ذهنی که از قبل داشتم را دوباره پیش روی من پهن کرد. در یادداشت بعدی به این دغدغه ها و مشغولیات ذهنی متأثر از حاکمیت فضای مجازی می پردازم، به امید خدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یلدای زیبا

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱ دی ۱۴۰۳، ۰۷:۳۲ ق.ظ

ویدئو / خلاصه بازی فوتبال ایران و انگلیس

 

دیروز عصر ساعاتی مانده به شب یلدا به خیابان رفتم و قدم زدم. فضای خیابان شبیه اواخر اسفند شده بود. مردم در تب و تاب و فعالیت بودند. با اینکه عصر جمعه بود رفت و آمدها بیش از حد معمول به چشم می خورد. برخوردها شاد و از سر نشاط و همراه با لبخند بود. دم در مجتمع مسکونی مان هم دقایقی ایستادم. جنب و جوش پیک های موتوری هم جالب بود. با بعضی هایشان چند لحظه ای سرصحبت را باز کردم. روحیه خوبی داشتند و از این که در آستانه شب یلدا قرار دارند خوشحال بودند. دستفروش ها برای مشتری آرزوی شبی خوش و زمستانی زیبا و پربرکت داشتند. برق هم الحمدلله قطع نشد و دولت نشان داد حالا که نمیتواند کاری کند لااقل گاهی می تواند خرابکاری نکند.

مردم از نظر اقتصاد و گرانی تحت فشار هستند؛ اما این شادی و نشاط را باید قدر دانست. یلدا فقط یک بهانه است برای احیای فرهنگ غنی ملی و استغنای از خرده فرهنگ های مخرب وارداتی، برای دور هم بودن، محوریت خانواده و اخلاق و تربیت، برای مهربانی و تفریح و فراموشی ناگواری ها. یلدا یعنی سیاهی بلند شب به مرور به افزایش روشنایی ختم خواهد شد. یعنی برای رویش صرفاً منتظر بهار نباش. در زمستان هم می توانی شاد و پویا و هدفمند باشی. یلدایتانمبارک. ان شاءالله زمستانی پربرکت داشته باشیم. تا یلدای بعدی دلی خوش و زندگی با سعادت نصیب همه باشد. 

من البته خیلی اهل تفأل نیستم. پارسال در جمع خانواده به دیوان حافظ سری زدم. به شوخی گفتم انگار خواجه اعصاب ندارد. اشعاری که می آمد کمی تند و تلخ بود. از قضا یک ماه بعد زندایی عزیز من به رحمت خدا رفت. از یلدای پارسال تا یلدای امسال وضعیت کشور ما چیزی شبیه نتیجه بازی ایران و انگلیس در جام جهانی قطر بود. هی گل خوردیم و گل هایی خوردیم که کاش نمی خوردیم! البته یکی دو گل هم زدیم و در کل چیزی از ارزشهای ما کم نشد! دیشب اما حافظ خان اشعاری خوب و امیدوار کننده و نویدبخش را برایمان رو کرد. از خدا می خواهم از این یلدا تا یلدای آتی شاهد سعادت بیشتر کشورمان، اهتزاز پرچم غیرت و شهامت و پیروزی، نابودی دشمنان انسانیت و فطرت و زوال بدخواهان و مستکبران عالم باشیم؛ به حق فاطمه زهرا سلام الله علیها که مام میهن ما امشب به چادر منوّر مادر امامت متبرک خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معلم باید عاشق باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۲۶ ق.ظ

۱۳ عادت کسانی که دلسوز خودشان هستند - چطور

 

دیروز در کانالی مجازی خواندم معلمی نوشته بود چرا حالا که به خاطر آلودگی هوا کارمندهای ادارات تعطیل هستند ما معلمها باید از طریق مجازی به تدریس شاگردان خود مشغول باشیم؟ مگر پول ما حرام است که میخواهند با کار اضافه پاکش کنند؟! متلک هم انداخت. یعنی از ته دل راضی نیست که دارد مجازی به شاگردانش درس می دهد. حقوقش را می گیرد اما حسودی اش می شود چرا بقیه کارمندها تعطیل هستند. خب مأموران انتظامی هم سر کارشان می روند، رفتگرها هم تعطیل نیستند، پرستارها و کادر درمان هم سر پا ایستاده اند و... معلم ها که لااقل در خانه کنار زن و فرزندشان هستند. اصلاً دو سه ماه تابستان معلمها تعطیلند اما حقوق میگیرند چطور؟ بقیه کارمندها بیایند اعتراض بکنند؟ کسی که شغلی را انتخاب میکند جوانب مسأله را هم می سنجد.

معلمها انسانهای شریف، زحمت کش و دلسوزی هستند اما به نظرم با توجه به حساسیت تربیتی و آموزشی شغلشان که مستقیما روی آینده مملکت اثر گذار است اگر به این کار عشق نمی ورزند بهتر است مراقب باشند در حق جامعه اجحاف نشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شرط اول قدم

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۷ آذر ۱۴۰۳، ۰۹:۲۵ ق.ظ

ببخشید عکسها کمی بی کیفیت است با دوربین 135 قدیمی گرفتم حدود بیست سال پیش. همین را هم گم کرده بودم. هر چه گشتم خبری از تصاویر و حتی نگاتیوها نبود. دیروز اتفاقی وسط وسایلم پیدا شد. پسرم پرسید عکس کیه؟ خوشحال شدم و به او شیرینی دادم. آیت الله شیخ غیاث الدین طاها محمدی چند ماه پیش به رحمت خدا رفت. هر کس این استاد فلسفه و عرفان و اخلاق را از نزدیک دیده باشد میداند چه انسان نازنینی بود. بعضی منبری های معروف کشور خم میشدند که به زور دست او را ببوسند. از طریق مسعود ده نمکی با او آشنا شدم. یکی دوباری منزلش رفتیم ناهار او هم منزل ما آمد. بعدها نماینده ولی فقیه شد در استان همدان و نیز نماینده مردم این استان در مجلس خبرگان. باز هم همین طور نازنین و تو دل برو بود. یک روز صبح رفته بودم دفتر طلاب فامنین در کوچه حرم نمای قم. دیدم دارد لباسهایش را خودش با دستانش می شوید. راضی اش کردم عکس بگیرم گفتم منتشر نمیکنم ان شاءالله بماند برای بعد از شهادت شما. لبخندی زد. توضیح هم داد: خوب است کارهایمان را خودمان انجام دهیم مزاحم دیگران نشویم. روحش شاد. صلواتی برایش هدیه کنیم.

 

photo_2024-12-07_07-24-42_f5xd.jpg

photo_2024-12-07_07-24-37_n28s.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قصاص قبل از جنایت

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۰ آذر ۱۴۰۳، ۰۸:۱۹ ق.ظ

بدبینی و پیامدهای آن

 

زندگینامه شهید صدر را میخواندم کودک که بود زیاد سوال می پرسید. معلم عقایدش به برادر بزرگتر او گفت این پسر آخرش ملحد میشود! صدر البته یکی از نوابغ روزگار است که آثار فلسفی و اقتصادی و ... او محل بحث و تعلیم و تدریس محافل حوزوی و دانشگاهی است. جریان سیاسی تربیت شده وی نیز امروز در مدیریت کشور عراق زمینه ساز کمک به جبهه مقاومت و نبرد با صهیونیسم است. 

اوایل طلبگی لااقل درباره سه نفر شاهد ماجرایی مشابه بود. درباره هر یک از آنها گفته می شد به درد حوزه نمی خورند، به جایی نخواهند رسید، باید بروند چوپانی و... نمیدانم شاید روزی اسم بردم و نوشتم هر یک از این افراد مجموعه ای را امروز رهبری نموده و شعاعی از جامعه را تحت تأثیر فعالیت فرهنگی و معنوی خود قرار داده اند.

درباره آینده افراد مبتنی بر حدس و طالع بینی و تحلیل، قضاوت نکنیم. چه بسیار آدم های خوبی که بعدها به جرگه بدهای روزگار پیوستند و چه بسیار آدمهای بدی که متحول شده و در شمار خوبان روزگار درآمدند. چه بسیار انسانهای موفقی که در آینده شکست خورده و به جایی نرسیدند و چه فراوانند کسانی که ضعیف و شکست خورده و عقب افتاده بودند و با جهشی به سمت توفیق و سربلندی حرکت نمودند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وروجک در مسجد

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ آذر ۱۴۰۳، ۰۹:۰۰ ق.ظ

photo_2024-11-29_08-46-37_srja.jpg

 

مسجد امام محمدتقی علیه السلام دهستان خورهه محلات، هنوز مانده بود به اذان ظهر، پسر بچه وروجکی داشت وسط شبستان مسجد بازی میکرد. خوب بچه است و بازی هم به او می آید. کمی با او خوش و بش کردم. از اینکه غریبه ای را در مسجد دید انگار خوشحال شده بود و تحرکش بیشتر شد. نکته جالبی که نظرم را به خود جلب کرد این بود که وروجک مورد نظر وسط جست و خیزهایش وقتی دید اذان دارد نزدیک می شود رفت رادیوی زیر منبر را روشن کرد، بلندگو را هم روشن و تنظیم کرد و میکروفون را گذاشت جلوی رادیو که قران و اذان پخش شود. واقعا بچه ای را در این سن ندیده بودم این جور کارها را مسلط و سر وقت انجام دهد. از او اجازه خواستم و عکسی به یادگار برداشتم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استخاره

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ آذر ۱۴۰۳، ۰۸:۱۵ ق.ظ

طلاق» نیازمند پیشگیری است نه درمان - تسنیم

 

چند شب پیش ناشناسی تماس گرفت و استخاره خواست. با توکل بر خدا در جوابش اینطور آمد که کار بدی است و جز خسران و پشیمانی ثمری ندارد. نه فقط برای تو نه فقط در این زمان، که هر کس در گذشته هم انجام داده و بعدها انجام بدهد زیان دیده و می بیند و ...

هیچ وقت نمیپرسم برای چه کاری. این بار هم نپرسیدم. خودش آهی کشید. چند لحظه مکث کرد و گفت قصد طلاق همسرم را داشتم.

 

 

خدا رحم کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرا دولتی ها

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ آذر ۱۴۰۳، ۱۲:۳۶ ب.ظ

امروز فرماندار انزلی بابت کاربردن کلمه ای اهانت آمیز نسبت به بعضی خبرنگاران به دستور استاندار گیلان عزل شد.

در دولت شهید رییسی هم سرپرست فرمانداری رفسنجان به خاطر استفاده از کلمه ای توهین آمیز خطاب به یکی از خبرنگاران به دستور احمد وحیدی وزیر کشور وقت برکنار گردید.

یادم است همان روزها امام جمعه شهر امیرکلای بابل در پشت تریبون نمازجمعه به منتقدان خود که از قضا جزو جوانان متدین بودند اهانت کرد؛ اما به رغم انعکاس رسانه ای گسترده آن و آسیبی که به جایگاه نمازجمعه وارد گردید همچنان در این منصب حضور دارد. این مساله نشان میدهد اصلاح در مجموعه های فرا دولتی سخت تر بوده و با مقاومت بیشتری از سوی صاحبان قدرت مواجه می گردد. امیدوارم روزی برسد که قدرت برای هیچکس مصونیت آور نباشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فکر نمی‌کردم فردی در لباس روحانی، این همه تخریب کند!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۵۹ ق.ظ

تصاویر: مراسم تشییع پیکر شهید آیت الله سیدابراهیم رییسی

 

«در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، خود بنده این حجم از تخریب و ترساندن مردم را پیش‌بینی نمی‌کردم، چرا؟ چون پیش خود می‌گفتم که اولاً طرف رقابت، فردی است که لباس دین و روحانیت را به تن دارد و لااقل در این قضیه حد نگه‌می‌دارد، نه اینکه کاری نمی‌کند، بلکه بالأخره تا یک جایی جلو می‌رود، ثانیاً ایشان از اول انقلاب مسئولیت داشته، بنابراین لااقل حریم نظام و اصول اخلاقی انتخابات را نگه‌می‌دارد، ثالثاً اکنون رئیس‌جمهور است و شئونات رئیس جمهور را حفظ خواهد نمود. خب در انتخابات و خصوصاً ۱۰ روز آخر، محاسبه ما به هم خورد!... حرف من این است که رقیب، با مجموعه تبلیغات تخریبی بی‌سابقه چنان فضای رعب و ترس‌آلودی ایجاد کرد که صدای ما به بخشی از جامعه نرسید! به نظر شما سخیف‌تر و خنده‌دارتر از این ادعا وجود دارد که می‌گفتند اگر فلانی بیاید در خیابان‌ها و پیاده‌رو‌ها دیوار می‌کشد؟ (خنده)، اما با تبلیغات و تخریب‌ها کاری کردند که متأسفانه بخشی از جامعه ترسیده بود که نکند واقعاً این‌ها رأی بیاورند و آزادی‌های مردم را سلب کنند! یا مثلاً گفتند اگر این‌ها رأی بیاورند، جنگ و ناامنی می‌شود، یا دوباره تحریم می‌شود. خب اخیراً مردم خبر‌ها را می‌بینند، در امریکا یکی از بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها علیه ما درحال تصویب است. قصدشان این است که با این تحریم‌ها، جنگ داخلی درست کنند و مردم را به جان هم و به جان نظام بیندازند، خب چرا آقایان جوابگو نیستند؟ مگر شبکه‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی‌شان نمی‌گفت، اگر فلانی رأی بیاورد جنگ و تحریم است. چرا هنوز چند هفته نگذشته، چنین تحریم‌های پیچیده و چندلایه‌ای علیه ملت ایران طراحی و تصویب شد؟ این‌ها شماتت نیست، بلکه تبیین واقعیت است. کار دشمن، دشمنی است. برای دشمن فرقی بین دولت‌ها نیست. او می‌خواهد، ریشه ملت مسلمان ایران و اسلام و اصل انقلاب را بزند. اتفاقاً امریکا بیش از هر‌کس، با تحریم‌هایش دارد به طبقه متوسط در ایران ضربه می‌زند. این واقعیت را که برداشتن تحریم‌ها تنها از مسیر شکل‌گیری یک دولت مقتدر و نه با ترس و مجامله محقق می‌شود، برخی پوشاندند و الان هم پاسخگو نیستند. این‌ها گله از تخریب شخص خودم نیست، مطلقاً. این‌ها نگرانی از باب‌شدن یک روش، در فرهنگ سیاسی ماست....» 

درد دلی از شهید سید ابراهیم رییسی/ همشهری آنلاین

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مکافات و جنایت!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۲۸ ق.ظ

خودکشی یک وکیل پس از قتل همسر و پسرش در ولنجک تهران؛ دختر ۱۴ساله به خانه  همسایه فرار کرد | سایت انتخاب

 

وکلا هم البته مثل هر صنفی آدمهای خوب یا بدی دارند. بعضی وکلا انسانهای حلال خور و دلسوزی هستند که برای احقاق حق تلاش می کنند. بعضی هایشان قالتاق و باج گیر و قانون شکن بوده و شر خر تحصیل کرده به حساب می آیند. از این حرفها که بگذریم در هفته اخیر دو خبر درباره آدم کشی وکلا در رسانه ها منتشر شد. یکی اش وکیلی بود که با همسر خبرنگار خود اختلاف هایی داشت. او را با چاقو و دمبل به قتل رساند. خواست خودش را هم بکشد که پشیمان شد و با پلیس تماس گرفت. یکی دیگر وکیلی بود که بدهی بالا آورد و با مشورت و رضایت همسرش او، یک فرزند و خودش را با سلاح گرم به قتل رساند. فرزند دیگرش البته مخالف این خودکشی خانوادگی بود که جان سالم به در برد. خدا عاقبت همه را ختم به خیر کند. علم، مصونیت آور نیست. دانش به تنهایی چراغ راه نیست. روشنفکری و سواد و مدنیت، منهای اراده، منهای خدا جز به بن بست ختم نمی شود. درست است که جنایت، مکافاتی به دنبال دارد؛ اما در واقع این بی فکری و خلأ فرهنگی و ضعف اعتقادی، خودش مکافاتی بزرگ است که کار را به جنایت می کشاند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهوت کلام

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۴۰۳، ۰۳:۳۵ ب.ظ

شهوت کلام - سامانه آموزشی شمیم

 

زیاد حرف زدن، آدم را وادار می کند به حرف زیادی زدن. مخاطب را خسته و آزرده می نماید.

کسی که زیاد درد دل می گوید خودش را سبک می سازد.

کسی که حرفهایش را زیاد تکرار می کند خودش را کوچک و خوار می نماید.

کسی که از رازهای درون و صفات بد نهانی خود پرده بر می دارد باعث بی آبرویی خود و بیزاری دوستانش می شود.

دوستان خود را از خود فراری ندهیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یکی می بیند

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۹ آبان ۱۴۰۳، ۱۲:۵۰ ب.ظ

خرید اینترنتی از فروشگاه معتبر ؛ تشخیص اعتبار فروشگاه اینترنتی - KOMOLIFE

 

گاهی بعضی خریدهای اینترنتی تجربه خوبی نبوده اند. کتاب خریدم از نمایشگاه کتاب. وقتی بسته پستی را باز کرده و آن را ورق زدم ده صفحه اش کاملاً سفید بود! یکی می گفت پیراهن خرید رنگی غیر از آنچه سفارش داد را برایش فرستادند. طرف هندوانه خرید. از دست پیک گرفت دید شکسته و متعفن است. یکی اسپری خوشبو کننده خرید بیشترش خالی بود. کیسه ده کیلویی برنج خرید هفتصد گرم کم داشت و...

شاید فروشنده پیش خودش حساب کرده که دارد از فرصت غیاب خریدار نهایت استفاده را برده و حسابی زرنگ بازی در می آورد. اما با این کار هم دارد مال حرام به جیب می برد که قطعا برای خود و خانواده اش خسارت خواهد داشت، هم با ضربه ای که به اعتماد مردم می زند کسب و کار خودش و نیز همکارانش را که چه بسا آدمهای حلال خوری باشند به خطر می اندازد. این فرد به خودش ضرر می زند که هیچ به دیگران هم ضرر می زند و جامعه را از فرهنگ و تمدن دور نگاه می دارد. عده ای با این منطق غلط که چون دیگران در حق من چنین کردند من هم در حق دیگران تکرار می کنم این زنجیره فاسد را ادامه و رواج می دهند. کاش همیشه یادمان باشد که خدا می بیند و آنکه طرف حساب ماست خود خداست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک کتاب خوب برای علاقمندان به فرهنگ و آموزش

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۳، ۰۷:۵۸ ق.ظ

photo_2024-10-30_07-45-21_ysid.jpg

 

آ سید محمد نوروزیان امیری، یوسفعلی میرشکاک بچه های حزب اللهی و جبهه فعالان فرهنگی انقلاب در مازندران است. دانشمندی جوان صاحب قلم و اندیشه و علم و هنر و خوش ذوق و ایده پرداز و ادیب و دغدغه مند که مصاحبت با او از شیرین ترین و پرباربرترین لحظات زندگی دوستان به شمار می آید. 

این استاد موفق دانشگاه و عضو برجسته هیات علمی در مباحث تربیتی صاحب مکتب و نگاهی نو و مستقل و سازنده است که دامنه سخنرانی ها و کرسی های نظریه پردازی اش را در گستره دانشگاهها و محافل علمی و فرهنگی کشور بسط داده است.

به تازگی کتابی از او با عنوان "مقدمه ای بر مدیریت آموزشی حکمت بنیان" منتشر شده که خواندن آن برای همه علاقمندان حوزه تعلیم و تربیت مفید خواهد بود.

این اثر به بررسی عمیق حکمت و کاربست آن در مدیریت آموزشی پرداخته و فرصتی برای درک بهتر چالش‌ها و فرصت‌های موجود در سیستم‌های آموزشی ایجاد میکند.
این کتاب به فعالان حوزه تعلیم و تربیت کمک می‌کند تا با دیدگاه‌های نوین و راهکارهای مؤثر به بهبود کیفیت آموزش و پرورش بپردازند.

برای تهیه کتاب به صورت الکترونیک یا چاپی به این دو روش اقدام کنید:

مراجعه به لینک  https://taaghche.com/book/214742

و یا تماس با انتشارات آکادمی علوم


09111418072

  • سیدحمید مشتاقی نیا