اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۶۱ مطلب در آذر ۱۴۰۳ ثبت شده است

آب در هاون

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳۰ آذر ۱۴۰۳، ۰۹:۲۰ ق.ظ

photo_2024-12-20_09-07-42_sb4a.jpg

 

نمک پرورده های دولت روحانی حرکت رسانه ای جدیدی را شروع کرده اند در خصوص معرفی جایگزین رهبری و البته گزینه مدّنظرشان هم کسی نیست جز شخص شخیص حسن روحانی!

اولاً ان شاءالله که سایه رهبر عزیزمان تا ظهور حضرت حجت روی سر امت اسلام باقی بماند.

دوماً حسن روحانی بابت فجایع مالی و جانی که از تعطیلی چرخ اقتصاد و چرخ هسته ای و ریزش بورس و گرانی ارز و سکه و کالا تا مرگ روزانه هفتصد نفر در سونامی کرونا و... رقم زد در واقع شایسته محاکمه و حتی خلع لباس است که متاسفانه پرونده وی از سوی قوه قضاییه مسکوت ماند.

سوماً در نبرد مستقیم با آمریکا و اسرائیل و ناتو، مردانه و عزتمندانه کشته شویم شرافت دارد به ذلت و خواری و فروپاشی درونی با استمرار مدیریت غربگرا و خودباخته جماعت فریدون پرست. او در هشت سال مدیریت خود بلایی سر کشور ما درآورد که از عهده دشمن هم ساخته نبود.

حسن روحانی در این دور از انتخابات مجلس خبرگان رد صلاحیت شد چه برسد لیاقت گزینه رهبری را داشته باشد. فعالیت رسانه ای اخیر دور و بری های روحانی با هدف تسخیر مجلس شورای اسلامی در انتخابات آتی صورت می گیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دولت ما تعطیل است

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۳، ۰۴:۲۶ ب.ظ

وفاق را اینگونه معنی کردند که اگر با هم باشیم می توانیم مشکلات را حل کنیم. این تعبیر را هم بارها به کار برده و می برند. خب الان با همید. سران سه قوه چشم بر بعضی نواقص هم حتی قانون شکنی بسته اند، برای هم نوشابه باز میکنند. کم مانده است در یک ظرف غذا بخورند؛

اما

برق مردم قطع شده، قطع شدن گاز را هم بعید ندانسته اند، ارز و سکه از کنترل خارج شده، گرانی دارد پدر مردم را در می آورد، قیمت ها ثبات ندارد، بازار مسلمین آشفته شده، معیشت مردم در تنگنا قرار گرفته، ساخت مسکن و وام دهی بانک و پیگیری اشتغال و ازدواج و ... کاملاً تعطیل شده، وضعیت در این چند ماه به گونه ای شد که دولت داشته باشیم یا نداشته باشیم دیگر فرقی ندارد...

وقتی طرح و برنامه و اراده و تدبیری برا رفع مشکلات جامعه نداشته باشیم هزار سال هم با هم بنشینیم و چای و نبات و چلوکباب بخوریم و قربان صدقه یکدیگر برویم و پستها را بین رفقا و بستگان تقسیم کنیم فایده ای ندارد. مملکت یک قدم هم جلو نخواهد رفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نان سالهای جنگ

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۳، ۱۰:۱۱ ق.ظ

کتاب «نان سال‌های جنگ» منتشر شد - ایسنا

 

چقدر از خواندن این کتاب لذت بردم. دست آن کس که ایده اش را مطرح کرد، دستت محقق، دست نویسنده، دست ناشرش درد نکند. چقدر از خواندن این کتاب لذت بردم. چه قلم خوبی، چه سوژه نابی، چه محتوای اثرگذاری. جای این نوع کارها، این نوع نگاهها واقعا خالی بود.

"نان سالهای جنگ"، کتابی است در خصوص نقش زنان روستای صدخرو در پشتیبانی از دفاع مقدس؛ اعم از پخت نان و مربا و بافت شال و کلاه تا اعزام و بدرقه عزیزان و تحمل ناملایمات و زخم زبانها. حالا روستای صدخرو کجاست؟ در استانی مرزی و درگیر با جنگ؟ استانی همسایه با استانهای مرزی؟ خیر! این روستا در حوالی شهرستان سبزوار در استان خراسان قرار دارد که فرسنگ ها از صدای تیر و ترکش و خمپاره و توپ و تانک و موشک فاصله دارد. چقدر برای این انقلاب و جنگ زحمت کشیده شد، چقدر حرفهای ناگفته در دل تاریخ وجود دارد که باید مواظب باشیم گم نشود.

این کتاب را حتماً بخوانید و حظ ببرید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

لعنت بر گرانی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۳، ۰۹:۱۱ ق.ظ

پدر مردم از گرانی درآمده است - مشرق نیوز

 

لعنت بر گرانی.

لعنت بر هر کس که باعث و بانی گرانی است.

لعنت بر هر کس که میتواند جلوی گرانی را بگیرد و نمی گیرد.

خوب نیست کشوری که قصد تمدن سازی جهانی دارد هم از نظر نظامی هم فرهنگی و هم اقتصادی اینطور ضربه پذیر باشد. همان قدر که ما در یمن و لبنان و فلسطین جبهه ساختیم، دشمن هم در اقتصاد و فرهنگ ما دارای سنگر مستحکم و در حال پیشروی است. مستضعفین پشتوانه استراتژیک نظامند که نفوذی های دشمن با فشار اقتصادی و تغافل فرهنگی در حال قیچی کردن آنها هستند. دولتی که هیچ طرحی برای اشتغال و ازدواج و مسکن و عمران و آبادانی و... کشور ندارد و فقط بلد است که برق و گاز را قطع کند و ارز و سکه را بالا ببرد و مردم را له کند چه مشروعیتی برای ادامه کار دارد؟ 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معلم باید عاشق باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۲۶ ق.ظ

۱۳ عادت کسانی که دلسوز خودشان هستند - چطور

 

دیروز در کانالی مجازی خواندم معلمی نوشته بود چرا حالا که به خاطر آلودگی هوا کارمندهای ادارات تعطیل هستند ما معلمها باید از طریق مجازی به تدریس شاگردان خود مشغول باشیم؟ مگر پول ما حرام است که میخواهند با کار اضافه پاکش کنند؟! متلک هم انداخت. یعنی از ته دل راضی نیست که دارد مجازی به شاگردانش درس می دهد. حقوقش را می گیرد اما حسودی اش می شود چرا بقیه کارمندها تعطیل هستند. خب مأموران انتظامی هم سر کارشان می روند، رفتگرها هم تعطیل نیستند، پرستارها و کادر درمان هم سر پا ایستاده اند و... معلم ها که لااقل در خانه کنار زن و فرزندشان هستند. اصلاً دو سه ماه تابستان معلمها تعطیلند اما حقوق میگیرند چطور؟ بقیه کارمندها بیایند اعتراض بکنند؟ کسی که شغلی را انتخاب میکند جوانب مسأله را هم می سنجد.

معلمها انسانهای شریف، زحمت کش و دلسوزی هستند اما به نظرم با توجه به حساسیت تربیتی و آموزشی شغلشان که مستقیما روی آینده مملکت اثر گذار است اگر به این کار عشق نمی ورزند بهتر است مراقب باشند در حق جامعه اجحاف نشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حضرت ام البنین شاعر بود

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۵ آذر ۱۴۰۳، ۰۸:۳۰ ق.ظ

تصاویر مزار حضرت ام البنین(س) - تسنیم

 

ام‌البنین را زنی شاعر و فصیح و از خانواده‌ای اصیل و شجاع شمرده‌اند. حضرت علی (علیه‌السّلام) با معرفی برادرش عقیل که عالم به انساب عرب بود، وی را که خاندانش در شجاعت معروف بودند، به همسری انتخاب کرد.

ام‌البنین را ادیب و شاعری فصیح و اهل فضل و دانش دانسته‌اند[۳۵] که در رثای حضرت عباس این اشعار را سروده بود و می‌خواند:

اشعار ام‌البنین در سوگ عباس (ع)

یا من رَاَی العباس کرّ

علی جماهیر النقد

و وراه من ابناء حیدر

کل لیث ذی لبد

انبئت اَنّ ابنی اصیب

براسه مقطوع ید

ویلی علی شبلی اما

ل براسه ضرب العمد

لو کان سیفک فی ید

یک لما دنا منک احد[۳۶]

«ای که عباس را دیدی، بر انبوه دشمنان فرومایه حمله می‌کرد و در آن هنگام که فرزندان حیدر در کارزار چون شیران در پشت سر وی بودند. می‌گویند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فرود آمده. وای بر من، آیا بر فرق شیر شجاعِ من عمود فرود آمد و سر او را کج کرد؟ اگر شمشیرت را در دست داشتی کسی به تو نزدیک نمی‌شد»[۳۷]

دیگر مرا ام‌البنین نخوانید

لا تدعُوَنِّی وَ یْکَ اُمَّ البنین

تُذکِّرینی بِلُیوث العرین

کانت بنونَ لیْ اُدعَی بهِم

و الیومَ اَصبَحتُ و لا من بَنین

اَربعهٌ مِثلَ نسُورُ الرّبی

قد وَاصلُوا الموتَ بقَطعِ الوَتینِ

تنازَعُ الحِرصانَ اَشلائَهُم

فَکُلّهُم اَمسُوا صَریعاً طَعین

یا لَیتَ شِعری اَکَما اَخبَروا

بِاَنَّ عبّاساً مَقطُوعَ الیَدَین[۳۸]


«وای بر تو مرا دیگر مادر پسران مخوان که مرا به یاد شیران بیشه‌ام می‌اندازی. من پسرانی داشتم که به خاطر آنان مرا ام البنین می‌خواندند ولی امروز دیگر پسری ندارم. چهار پسر که مانند عقاب‌های کوهسار بودند و با بریده شدن رگ حیات یکی پس از دیگری به مرگ پیوستند. بر سر نعش آنها نیزه‌ها به ستیزه برخاستند و همه آنان از زخم نیزه به خاک افتادند. ای کاش می‌دانستم آیا چنان‌که خبر دادند؛ عباس من دست راستش قطع شده بوده است! »[۳۹] [یادداشت ۴][۴۰]

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برنده شدم!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۵ آذر ۱۴۰۳، ۰۸:۲۳ ق.ظ

photo_2024-12-15_08-18-45_jf1d.jpg

 

واقعاً نمیدانم با این جایزه ای که گرفتم چه کار کنم. من و این همه خوشبختی؟! یک میوه فروشی در اسنپ پیام داده که اگر از من خرید کنی 6300 تومن به تو تخفیف میدهیم! بله شش هزار و سیصد تومن. بگذریم که قیمتهایش دو برابر مغازه عادی است. لابد انتظار دارد یک وانت موز و آناناس و ... سفارش بدهم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیت الله طاهری گرگانی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ آذر ۱۴۰۳، ۰۹:۴۴ ق.ظ

تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات آیت الله سید حبیب الله طاهری گرگانی | پاتوق  کتاب فردا

 

تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات آیت الله سید حبیب الله طاهری را خواندم و لذت بردم. در پست قبلی برداشتی از شخصیت او را به خوانندگان عزیز وبلاگ تقدیم کردم. یکی از شیرین ترین کارها برای من این است که کتابی را درباره شخصی بخوانم و از نگاه خودم به بیان خاطره یا خاطراتی از او بپردازم. آشنایی با این شخصیت معنوی و خودساخته به همراه دریچه ای به وقایع انقلاب اسلامی در خطه گرگان و دشت که آن موقع جزو استان مازندران بود هم تجربه ای ارزنده و گرانبها به شمار می آید. این روزها که جبهه مقاومت و نیز نظام اسلامی از بیرون و درون تحت فشار است یادآوری زحمتهایی که برای تحقق این انقلاب کشیده شد آدم را بیشتر در فکر فرو می برد. هر کس که به انقلاب و خون شهدا خیانت میکند به خصوص آن دسته از مسئولانی که با رفتار خود باعث بدبینی مردم و ایجاد فاصله بین جامعه و حاکمیت می شوند در پازل دشمن قرار داشته و تیشه به ریشه این نهضت تمدن ساز می زنند. خدا کند جوانهای ما چهره دلسوزان حقیقی انقلاب و ملت را به خوبی بشناسند. خدا کند گرد غربت از صورت ارزش های دین و انقلاب زدوده شود.

روحانی حقیقی یعنی یکی مثل آیت الله گرگانی طاهری که تا مرز شهادت رفت، جانباز بود، فرزندش در خیل شهداست؛ اما کمترین توقعی از سفره انقلاب نداشت، سهمی برای خود نگرفت ساده زیست و ساده خورد و ساده پوشید اما برای حل مشکلات مردم لحظه ای آرام و قرار نداشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عالی مقام طاهر

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۳ آذر ۱۴۰۳، ۱۲:۲۴ ق.ظ

دوست داشت وسط مردم باشد. با آن همه سابقه کار انقلابی و دستگیری و زندان و تبعید، هیچ پیشنهادی را برای تصدی مسئولیتهای بزرگ اداری و سازمانی نپذیرفت. نهایتا با اصرار علما نامزد مجلس خبرگان شد.

ماشین نداشت. با محافظش که یک طلبه بود بعد از نماز سوار تاکسی می شد. منافقین کمین کردند. یک گلوله از پشت سر به کتف راستش و یک گلوله به کتف چپش زدند. یک تیر خلاص هم به سرش؛ اما تقدیر این بود که زنده بماند. محافظش به شهادت رسید.

ماشین هم که گرفت یک پیکان بود با هزینه خودش خرید. محافظها سوار همان می شدند با او این طرف و آن طرف می رفتند.

یک خانه ساده قدیمی داشت و بس. ملک و اندوخته ای نداشت. رییس حوزه علمیه بود، نماینده مجلس خبرگان بود، مبارز قبل انقلاب و جانباز بعد انقلاب، بزرگ و معتمد شهر بود، بزرگترین شخصیتهای مملکت او را می شناختند و برایش احترام قائل بودند، امتیازی نخواست، ریالی از بیت المال نمی گرفت، از ثروتمندان متوقع پولی نمی گرفت، به وجوهات شرعی که در اختیارش بود دست نمیزد مگر به قدر نیاز و سهم یک طلبه معمولی. برای همین گاهی مجبور می شد از دوستان بازاری اش پولی قرض بگیرد. در عوض حواسش به مستمندان و محرومان بود که در حد توان گره گشای کارشان باشد. شیعه یا سنی فرقی نمی کرد. سعی میکرد نگذارد کسی از پیشش دست خالی برود. عمران و آبادی مناطق محروم را پیگیری میکرد.

کاروان پیاده زیارت امام رضا راه انداخت؛ هر سال از گرگان تا مشهد. نمی گذاشت وارد شهر و مسجدی میشوند کسی او را به مردم معرفی کند. پشت سر آدم عادی هم می ایستاد به نماز، گمنام و بی ادعا.

معاون وزیر و کلی مسئول شهری و استانی بی خبر آمدند مسجد پشت سرش نماز خواندند. خواستند با او نشستی هم داشته باشند. خوش و بشی کرد و خیر مقدم گفت. اما؛ شب جمعه بود. گفت این مردم منتظرند مثل همیشه برایشان دعای کمیل بخوانم. جلسه باشد فرصتی دیگر.

سیدمحمدطاهر را خیلی دوست داشت. معتقد بود این پسر از آن طلبه های موفق و آینده دار است. سال 62 در مجنون مفقود شد. یک مجلس هم برایش نگرفت. اطلاعیه ای نزد. گفت او که به بهترین پاداش عالم خلقت رسید. من نمیخواهم با شهادت او وجهه و امتیاز و مقبولیتی کسب کنم. کسی به خاطر او به من رأی بدهد و... خیلی ها تا سالهای سال نفهمیدند او پدر شهید است.

این کارها را کرد که نه فقط مردم، نه فقط شیعیان، هر که دل صاف و نگاه زلالی داشت خریدار حرفش بود. وجودش مردم را یاد خدا می انداخت. نفسش حق بود و راه حق را نشان میداد. عالم اهل سنت منطقه که صلاحیتش هم برای نامزدی خبرگان تأیید شده بود به نفع او کنار کشید. به مردم گفت خیر شما در این است چنین انسان خودساخته و دلسوز و با مرامی نماینده تان باشد؛ به آیت الله سید حبیب الله طاهری گرگانی رأی بدهید. روز تشییعش قیامتی بر پا شد. یک سال بعد پسر هم از راه رسید و در کنار پدر آرمید.

 

آیت الله سید حبیب الله طاهری پدر شهید سید محمدطاهر طاهری - راه راستی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رژه روی اعصاب ملت

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۲ آذر ۱۴۰۳، ۰۱:۰۵ ب.ظ

‫تا وقتی از سوراخ کردن این کشتی خشنودید مقصد ترکستان است‬‎

 

چهار پنج روز است که یک الی دو ساعت برق ما را قطع میکنند. اعلام قبلی هم نمیکنند که طرف دستش در حنا بماند. جالب است امروز ادارات قم هم تعطیل هستند و طبعا مصرف برق از روزهای معمول کمتر است. دولت اصرار دارد داد مردم را در بیاورد. در حالی که مدعی اند طرح عفاف و حجاب را برای پیشگیری از نارضایتی اقلیت هنجارشکن نباید اجرا کرد میلیونها ایرانی را با قطع برق و گرانی کالا و خدمات عمومی و بی اعتنایی به مشکلات و ... به نارضایتی و فریاد می کشانند. از پزشکیان که خودش میداند نمی فهمد و شایسته این منصب نیست توقعی نمی رود اما شش فقیه و شش حقوقدان نخبه شورای نگهبان باید جواب خدا را بدهند چرا گاه بهترین بچه های این مملکت را در این سالها رد صلاحیت کرده اند اما بعضا کسانی که در حد عضویت شورای شهر هم نیستند را به عنوان رجل سیاسی مدیر و مدبر تأیید نموده اند. هزاران شهید در این سالها تقدیم اسلام و انقلاب نشد که مملکت بیفتد دست عده ای متهم امنیتی و غربزده و دوتابعیتی که با شعار نمیشود و نمیتوانیم و نمیگذارند در حال فرصت سوزی بوده و انگیزه ای برای پیشبرد اهداف انقلاب نداشته و درصدد ناراضی تراشی برای ایجاد فاصله بین نظام و پشتوانه اصلی آن یعنی مستضعفان و مومنان هستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دستور برخورد با پزشکیان صادر شد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۰۵:۱۴ ب.ظ

دادستانی کشور طی اطلاعیه ای اعلام کرد با بر هم زنندگان امنیت روانی جامعه برخورد خواهد شد. کسانی که در رسانه ها باعث رعب و ترساندن مردم میشوند مورد تعقیب قرار خواهند گرفت.

با این وصف انتظار میرود با مسئولان دولتی که هر روز در مصاحبه های خود دل مردم را خالی کرده و با تکرار اسم رمز ناترازی دنبال زمینه سازی برای قطع برق و گاز و گران کردن بنزین و مرغ و نان و گوشت و دیگر ارزاق عمومی و اقلام مصرفی هستند و اعصاب و روان ملت را به هم ریخته اند در اسرع وقت برخورد قاطع صورت بگیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سید مهدی کابلی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۱ آذر ۱۴۰۳، ۰۸:۱۱ ق.ظ

photo_2024-12-11_07-59-40_go67.jpg

 

مرحوم سید مهدی کابلی که به تازگی به رحمت خدا رفت، خیّر بی ادعا و گمنام بابلی بود که اولین مرکز درمان ناباروری استان مازندران به نام حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را در بابل راه اندازی کرد که تا کنون بیش از سه هزار کودک در آن متولد شده اند. علاوه بر این وی در زمینه ساخت مسجد و مدرسه و دارالقرآن و تجهیز بیمارستان و... هم مشارکت داشت و بانی خیر گردید. روحش شاد؛ کثرالله امثاله.

چندی پیش مصطفی نیازآذری از متهمان دانه درشت و فراری پرونده اکبر طبری پس از بازگشت به کشور و به منظور سفیدشویی خود اقدام به اهدای چند دستگاه خودروی آمبولانس به اورژانس بابل نمود که دز نماز جمعه با عنوان خیّر ناشناس! مورد تجلیل قرار گرفت و به افتخارش طلب ارسال صلوات گردید.

امیدوارم برای مرحوم کابلی که از مال حلال خود اقدام به فعالیت خیریه و عام المنفعه می نمود هم از تریبون نماز جمعه صلوات و فاتحه ای نثار شود.

گفتنی است به همت دکتر سید علی مظفرپور رییس جوان و متعهد و خوشنام دانشگاه علوم پزشکی بابل مراسم تجلیلی برای این نیکوکار فقید برگزار شد که جای تقدیر و سپاس دارد.

از خوانندگان محترم وبلاگ هم درخواست اهدای دسته گل صلوات برای آن مرحوم را دارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اتمام حجت

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۳، ۰۶:۱۶ ب.ظ

مخوف ترین تحلیل و تصویری که در خصوص اوضاع سوریه ذهن مرا آزار میدهد اطاعت ناپذیری و فرمان گریزی نیرهای مسلح این کشور از فرماندهی کل قواست. 

از قول اسد و نیز مسئولان ایرانی و دیگر همپیانان جبهه مقاومت گفته می شود که تصور نمی شد نیروهای ارتش اسد در این حد ضعیف و منفعل عمل نموده و با نهایت سرعت بدون مقاومت از مواضع خود عقب نشینی کنند.

در رصد و تحلیل این وضعیت، ورای مسائل مادی و درآمدی، گفته می شود غلبه تبلیغی و رسانه ای مهاجمین، مدافعین را به این باور رساند که یارای ایستادگی ندارند.

این یعنی همان اشتباه محاسباتی که خواسته اصلی دشمن در جنگ رسانه ای برای تغییر رویکردهای حاکمیتی در کشورهای هدف است.

قطعا فضای مجازی در این خصوص نقشی اساسی و کلیدی دارد. فضای یله ای که در کشور ما هم بسیاری از اقشار مردم را به ورطه خودتحقیری سوق داد و سبک زندگی فردی و اجتماعی را از فرهنگ غنی ملی و دینی دور ساخت و بسیاری از مسئولان را به واهمه و انفعال در عمل به تکالیف دینی و قانونی شان واداشت.

این دغدغه و تصویر تلخ، ذهن مرا آزار می دهد.

تا سالهای سال خیلی از تحلیل گران رسمی و حقوق بگیر و کلیشه ای همواره با کسانی که معتقد بودند امام به پذیرش قطعنامه 598 راضی نبود و با اصرار مسئولان به امضای آن تن داد و از این رو تعبیر جام زهر را به کار برد و تا آخر عمر دیگر پشت تریبون نرفت و... به مخالفت و تکذیب و تخریب بر می خاستند.

آقا گفت اگر غلطی از آنها سر بزند حیفا و تل آویو را با خاک یکسان میکنیم. آقا گفت انتقام سخت و پشیمان کننده و ایجاد تغییر در محاسبات دشمن و... اصلاً آقا گفت عدالت در آموزش، مقابله با شبیخون فرهنگی، سامان دهی فضای مجازی، گسترش عدالت اجتماعی و رفع تبعیض، مقابله با شکاف طبقاتی، برخورد با حقوقهای نجومی، تقویت سبک زندگی ایرانی و اسلامی، برخورد با دانه درشتهای مفاسد اقتصادی، اصلاح نظام بانکی، حمایت از تولید ملی، استقلال صنعتی و کشاورزی، اصلاح صنعت خودروسازی و.... از حجاب تا تقابل با رژیم غاصب، احساس می شود در اطاعت از امر ولیّ کم گذاشته ایم.

احساس میشود مسئولین تحت تأثیر جوّ روانی جریان نفوذ و وادادگی، محاسبات دیگری دارند که میتواند بسیار نگران کننده باشد. بچه های بسیجی باید هوشیاری خودشان را حفظ کنند، خودشان را مسئول حفظ انقلاب بدانند و جز به اندیشه و امر رهبری به ستاره و میز و فیش حقوقی و جایگاه و اسم و رسم کسی دلخوش و امیدوار و معطل نمانند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قانون علیه قانون

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۱۳ ب.ظ

 

یک نفر نیست از شورای امنیت بپرسد جریمه کشف حجاب مخالف امنیت کشور است؛ اما این سیل گرانی و انفجار قیمتها و له شدن کمر مستضعفان مخالف امنیت عمومی نیست؟ شما که دستتان توی کار است جلوی این را هم بگیرید خب. انقلاب دقیقا مدیون چه اقشاری است و مدیریت کشور باید در خدمت کدام تفکر باشد؟

درست به همین دلیل است که دیگر نمیتوان مجلس را در رأس امور دانست. اگر قرار باشد مصوبات اقتصادی سران قوا، مصوبات شورای امنیت، مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی، مصوبات ستاد کل نیروهای مسلح و... بالاتر از مصوبات مجلس باشد این همه پول بیت المال برای برگزاری انتخابات و جلسات پر هزینه مجلس چرا باید صرف شود؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ایست قلبی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۳، ۰۶:۵۷ ب.ظ

انواع لبخند | لبخند عاقلانه | لبخند جوانی | لبخند اسپرت ؟

 

این روزها آمار ایست قلبی بالا رفته، حتی بین جوانها. به اخبار کانالها و اگهی های گروههای مجازی توجه کنید. نگران کننده است. کرونا یا ویروسهای مشابه در حال جولان در بین ما هستند. بیشتر مواظب خودتان باشید. ماسک بزنید، غذای مقوی بخورید، شاداب باشید، حرص و جوش نزنید، به خودتان فشار نیاورید، ورزش کنید ولو چند دقیقه، میوه و سبزی و مایعات بخورید، لبخند بزنید...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گریه کنید پول در بیارید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۳، ۱۱:۵۸ ق.ظ

photo_2024-12-09_11-51-44_9ef.jpg

photo_2024-12-09_11-51-49_cbwx.jpg

 

 اولش فکر کردم سر کاریه. چن تا سایت و کانال میخوان سر به سر شهرداری بذارن. خبر فیکه؛ اما رفتم سایت بهشت زهرا. صحت داشت. واقعاً دارن گریه کن اجاره میدن، اونم فقط حدود ششصد هزار تومن! بیخودی یقه دولتو گرفتیم که چرا هی گرونی میشه. دولت داره با در آوردن اشک مردم براشون اشتغال زایی میکنه!

راستی یه فیلم طنز بود "چند میگیری گریه کنی" به واقعیت پیوست. توهماتتونو دست کم نگیرید.

سایت بهشت زهرا توضیح داده چون عده ای بی کس و کارن داریم بهشون خدمات میدیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مرگ و تب

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۱۸ ق.ظ

ببینید: برهنگی و بی حجابی عجیب در مناطق گردشگری دزفول - رادار اقتصاد

 

طرح جدید مقابله با بی حجابی در وهله نخست آنقدر پر اشکال بود که داد همه دلسوزان جامعه را در آورد. به گونه ای نوشته شده بود که حتی اگر یک زن کاملا عریان هم در انظار عموم ظاهر می شد در نهایت باید مبلغی پول به دولت می پرداخت و ...

با بالا گرفتن اعتراضها طرح دوم رونمایی شد که به نظر می رسد از قبل آماده بود و صرفا از باب به مرگ گرفتن و به تب راضی شدن برای کنترل احساسات و مطالبات اقشار مذهبی به این روال عرضه شد.

متدینین معتقد بودند از اساس نیازی به ارائه طرح جدید نیست و با همان قانون قبلی هم میتوان جلوی بی بند و باری را گرفت. حتی رییس قوه قضاییه هم چندبار به این موضوع اشاره کرد؛ اما مجلس و دولت راه دیگری در پیش گرفته بودند.

لایحه دوم مقابله با بی حجابی آنقدر در مجلس معطل ماند و این دست و آن دست شد که وضع بی حجابی در جامعه در سایه تعلل و سردرگمی نهادهای انتظامی و قضایی از برداشتن روسری به عریانی نیم تنه بعضی زنان هنجارشکن کشیده شد.

قشر متدین جامعه دیگر از مطالبه اصلی خود دست برداشته و به رغم معایب و کاستی هایی که طرح جدید داراست به اجرای همین حد هم قانع شدند. از جمله نگرانی های اجرای این طرح، کمرنگ سازی نقش مأموران انتظامی در برخورد مستقیم با بی حجابی، تجویز اباحه گری در نقاط کور و فاقد دوربین، ایجاد رانت برای صاحبان نفوذ در دستگاههای ذی ربط برای محو تصاویر ثبت شده از تخلف بی حجابی بستگان -چنانکه در مورد تخلفات رانندگی نیز شاهد هستیم- و ... را میتوان نام برد.

اما با سکوت و عقب نشینی متدینین و اقناع از سر ناچاری به اجرای همین قانون نیم بند، حالا شاهد طلبکار شدن حامیان کشف حجاب در مخالفت با این قانون و تهاجم رسانه ای شدید آنها در حمایت از لاابالی گری و رواج برهنگی هستیم.

سکه سیاه کشف حجاب و تضعیف غیرت اجتماعی دو رو داشت. یک روی آن مانور بی حجابی و تقابل با قانون در سطح جامعه و رسانه ها بود، روی دیگر آن معطلی و فرصت سوزی دوستان خودی در نقاب طرح نویسی و قانونگذاری جدید بود که منجر به عادی سازی فساد اجتماعی گردید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزادی آزادی که نه!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۳، ۰۶:۰۵ ق.ظ

مستند در بند آزادی + فیلم

 

رفته بودم منزل یکی از دوستان. بچه اش که تازه چهار دست و پا راه می رفت هم آمده بود پیش میاد. وسط بازیگوشی هایش آمد طرف یکی از وسایل رایانه ای من که آرام از مقابلش برداشتم آسیب نبیند. دوست ما بچه را بغل گرفت بوسید و غیر مستقیم خطاب به من گفت: نه، نه، بچه باید آزاد باشه تا هفت سالگی هر کاری دلش خواست باید بکنه.... اعتنا نکردم و حرفم را ادامه دادم. چند دقیقه ای نگذشت که اتفاقا بچه رفت طرف یکی از وسایل او که آن هم حساس بود و با کمترین ضربه و خدشه ای ممکن بود خراب شود. سریع از دست بچه کشید. حالا من ادا در آوردم که نه، نه! بچه باید تا هفت سالگی آزاد باشه!

شده است حکایت مدعیان آزادی و شعار زنده باد مخالف من. هر جا به اسلام و انقلاب و مردم و جناح رقیب توهین شود می گویند اشکالی ندارد قابل گذشت است باید تحملمان را ببریم بالا عفو بفرمایید لطفا. ولی وقتی کسی به اسب خودشان یابو بگوید، پرخاش می کنند، جلسه را ترک می کنند، درخواست عزل و محاکمه و اشد مجازات را دارند و... 

حرفی میخواهید بزنید شعاری میخواهید سر بدهید فکر جوانبش هم باشید که بعدا ضایع نشوید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دکتر محمدرضا منصوری

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۸ آذر ۱۴۰۳، ۰۳:۱۳ ب.ظ

دانلود و خرید کتاب خاطرات دکتر محمدرضا منصوری مهدی قیصری

 

کتاب "خاطرات دکتر محمدرضا منصوری" را خواندم و لذت بردم. دیدن دنیا از دریچه نگاه کسی که در جوانی به حبس ابد محکوم شد و دیگر امکان آزادی و ورود به اجتماع را نداشت اما همچنان به ممیزی های دینی معتقد و ملتزم ماند، راهش را از گروهکهای مارکسیستی و التقاطی جدا کرد، بر سر آرمانهایش ایستاد و سرانجام نه تنها از زندان آزاد شد که درس نیمه کاره اش را هم ادامه داد، مقام و منصبی دست یافت، سفر خانه خدا رفت و... تماشایی است. خاطرات دیگران، سرمشق و الهام بخش زندگی ما خواهد بود. سه برادر با هم در زندان بودند؛ جواد و مرحوم احمد و همین جوان دانشجوی پزشکی یعنی محمدرضا. چقدر خوب بود دوربین خبرنگاری به سراغ پدر و مادر این سه میرفت و پدر و مادرهایی که با صبر و دیانت و خرد، جوانانی مومن و حماسی و تاریخ ساز را تربیت کرده اند. چقدر خوب است آنهایی که موزه عبرت را در تهران ندیده اند حتماً به دیدن آن بروند و با بخشی از جنایات رژیم طاغوت آشنا شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جولان و جولانی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۸ آذر ۱۴۰۳، ۰۹:۵۹ ق.ظ

ساکنان جولان اشغالی خواستار بازگشایی گذرگاه قنیطره شدند - همشهری آنلاین

 

محمد غازی الجلالی نخست وزیر سوریه در حالی که میتوانست از این کشور خارج شود تسلیم معارضین شد. نه تنها دستگیر و بازداشت نگردید بلکه قرار شد همچنان ادامه امور مملکت را تا تعیین دولت جدید برعهده بگیرد. این مسأله نشان میدهد پیش از اتفاقات اخیر، توافقات و گفتگوهایی در پشت پرده صورت گرفته که به احتمال زیاد ایران هم در جریان آن قرار داشته است.

معارضین در حال حاضر ولو به ظاهر با آنچه در گذشته عمل میکردند فاصله گرفته اند. دنبال شیعه کشی نیستند. این تغییر را پیش تر در رفتار طالبان هم شاهد بودیم. طالبانی که روزی نمایندگان سیاسی ایران را در مزار شریف وحشیانه به قتل رساند اکنون با ایران و کشورهای منطقه دوست است و اجازه برگزاری مراسم آیینی را به شیعیان این کشور میدهد.

به نظر می رسد نیروهای تحریر هم تجربه کسب کرده و یاد گرفته اند از رفتارهای داعش گونه فاصله بگیرند.

اسد جایگاه مردمی خود را از دست داد و حتی نتوانست برای چند ساعت مردم را بر ضد شورشیان بسیج کند. گفته میشود به نصایح خیرخواهانه ایران در اصلاح بعضی ساختارها و رویه های سیاسی گوش نداد.

ایران اقدامی برای حفظ اسد نکرد.  گویا برخی نگرانیهای ایران از سوی معارضین برطرف شده است.

در جریان نبرد لبنان، اسد میتوانست به بهانه مشروع و موجه اشغال بخشی از خاک کشور خود به جنگ با اسرائیل رفته و جبهه زمینی گسترده ای را در اختیار انبوه نیروهای ایرانی و گروههای همپیمان قرار دهد که این کار را نکرد و در نهایت با خفّت از قدرت کنار زده شد.

خدا را چه دیدید. اگر حاکمیت جدید سوریه غیرت به خرج داده و برای آزادی مناطقی از خاک کشور خود به مصاف با اشغالگران برود ما هم حتماً از او حمایت خواهیم کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا