اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۴۰۷۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشک آتش» ثبت شده است

در خلوت مدعیان

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۸:۰۵ ق.ظ

 

نهج البلاغه خوانی مسعود پزشکیان در حد حفظ عبارات کتاب باقی مانده است. آنچه مولا در سیرت خود داشت پرهیز از ویژه خواری و رانت و رفیق بازی و اشرافی گری بود و مقابله با فساد و تبعیض و ناراستی... بود.

همراهی نزدیکان پزشکیان در سفرهای خارجی، انتصاب افراد حاشیه دار و قانون شکن، مراوده و همکاری با محکومان اقتصادی و از همه مهمتر فقدان برنامه و درایت که شرط اصلی شارع در تصدی امور جامعه است زوایایی پیدا از رویکرد فاقد مبنا و صوری بعضی مسئولان دولت چهاردم به شمار می رود.

انتصاب استاندار متمول مازندارن که از دوستان نزدیک پزشکیان و پزشک متخصص مجاری ادرار بوده و فاقد تجربه در امور مرتبط با استانداری است یکی دیگر از مصادیق فاصله دولتمردان با مدیریت علوی محسوب می شود.

اخیراً سایت شمال نیوز متمایل به طیف محسن رضایی در مازندران، سندی را منتشر کرده که مطابق آن حدود دو سال پیش استاندار فعلی مازندران از سوی نهادهای نظارتی به دلیل سودجویی و اضافه دریافت بابت امور پزشکی محکوم شده است. به راستی امثال یونسی و دبیری و جهانگیری و زنگنه و نجفی و... که خود دارای پرونده قانون شکنی هستند چطور میتوانند سکاندار هدایت جامعه و نظارت بر حسن اجرای قانون و دفاع از حقوق عامه باشند؟ آیا آنهایی که فقر را تنها از پشت پنجره تماشا کرده اند و بار اقتصادی چند نسل خود را بسته اند انگیزه و درک درستی برای نجات مستضعفان و رسیدگی به مردم و رفع محرومیتها و ترمیم زخمهای مهلک ناشی از شکاف طبقاتی خواهند داشت؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک متن خوب درباره شهید طوسی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۰:۱۶ ق.ظ

شناخت‌نامه شهید «محمدحسن قاسمی طوسی»

 

🔹 *اگه به شهید طوسی نگیم نابغه فاو، به کی بگیم؟* 
✍️ محمدحسن جعفرزاده:
 *گفتش* : حاجی شنیدی یه یادواره واسه شهید محمدحسن طوسیِ نکا گرفتن، گُنده اومدن اسمشو گذاشتن:«نابغه فاو» 
 *گفتم* : یعنی می‌خوای بگی قُمپُز درکردن؟ 
 *گفتش* : آخه نه اینکه مازندران کناردستِ تهرانه، مازنی‌ها اعتماد به نفسشون پایینه، اسم قُلمبه می‌ذارن تا دیده بشه! از قدیم گفتن:«تیم‌جارِ خِس،همه‌ شو پادشاه‌ رِه خُو ویندِه» (کسی که کنار خزانه برنج می‌خوابه، خواب پادشاهی می بینه) 
 *گفتم* : عجب!پس خودت مازنی هستی؟ 
 *گفتش* :«اَره؛ مازِرون دِلهٔ وَچومِه» 
 *گفتم* : به قول تهرونیا، اگه یه دوست مثل تو داشتم،دیگه دشمن نمی خواستم. ولی از قضا پیش بد کسی اومدی! چون پیشنهادِ این لقب رو حاجیت داده!
البته اولین پیشنهادم «حسن باقریِ مازندران» بود؛ ولی انگار که به سردار مومنی، رئیس یادواره برخورده باشه گفت: «طوسی برای ما یک قهرمان ملیه!» منم نکردم نقش نامردی و گفتم «تو بَوّی گِل‌دسته، همه گِنِنه هسِّه؟» 
 *گفتش* : اِیوَل چه تیکه ای انداختی؟ پس چی شد رسیدین به این عنوان؟  
 *گفتم* : تو مسیرِ نوشتن کتاب و تهیه مستندِ شهید با اکثر هم‌رزما و خانوادش مصاحبه کردم و هرچی کتاب و نوشته بود خوندم. 
به این نتیجه رسیدم، بالاتر از یه فرماندهٔ عادیه؛ دیدم بعضی از نیروهاش جوری دربارش حرف می زنن که انگار می پرستنش؛ خیلیاشون هم گفتن وقتی شهید شد انگار پدرمون رو از دست دادیم؛ می‌گفتن در عین صلابت، متواضع بود و با همه جدّیتش، مهربان. 
راستش نماد و نمود توصیف‌های حضرت آقا درباره فرماندِهای عرشی و جهادی جنگ رو تو شخصیت حسن آقای طوسی دیدم؛ ولی میون همهٔ اون ویژگی‌های چن‌بُعدی، ابتکاراتِ اعجازگونه‌ش تو فتح فاو چِشَمو گرفت و از میونِ ۲۰ لقبی که پیشنهاد دادم، «نابغه فاو» برام پررنگ‌تر شد. 
 *گفتش* : دِکّی، این شد دلیل؟ 
 *گفتم* : ای بابا، «چه مِثّ پستهٔ بی‌دِله دِهون وا هَکِردی؟» (کنایه از سخن نسنجیده) 
دلیلش اینه که اعضای ستاد یادواره که این اسم رو نهایی کردن، همشون از فرماندِهای عالی‌رتبه جنگ و لشکر ۲۵ کربلان. البته به این جمع هم اکتفا نشد؛ سردار نوریان، دبیر ستاد، یه آدمِ کاردرسته که «وِل‌ کُن ماجرا نَیِّه»؛ از همهٔ فرماندِهای قدیم و جدید استان و چن‌تا از فرماندِهای ستادکل و سپاه مشورت گرفت و تا دَفعِ دَخلِ مُقدَّر نکرد، نذاشت تصویب بشه؛ حتی یادمه شهید امیرعبداللهیان در تأییدش نوشته بود:«نابغهٔ فاو در عملیات والفجر۸» 
 *گفتش* : آخه می‌گن اول بار ایدهٔ عبور از اروند رو شهید باقری داد و طراحیش هم تو قرارگاه مشترک سپاه و ارتش انجام شد. 
 *گفتم* : اتفاقاً آقامحسن رضایی فرمانده وقت سپاه می‌گه: «وقتی این ایده رو مطرح کردیم تقریبا همه رد کردند؛ بجز سردار قربانی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا.» 
سردار مرتضی قربانی هم می‌گه من به پشتوانهٔ تجربیاتی که با بچه‌های لشکر داشتیم و بعد از مشورت با شهید طوسی به آقا محسن گفتم:«فاو رو بده به من»؛ ایشون هم بعد از سه روز مباحثه پذیرفت. 
 *گفتش* : آقاااا! ینی می‌خوای بگی تو فتح فاو فقط لشکر ۲۵ کربلا نقش داشت؛ پس لشکرای دیگهٔ سپاه و پشتیبانی گستردهٔ هوایی ارتش چی؟  
 *گفتم* : «بِرار چیشی گِنی تِه؟ چه مِه دِهُونِ دِلِه حرف اِلنی؟» من کِی چنین چیزی گفتم؟ اصلاً خودت ببین آقا محسن چی می‌گه:« اگر ما بعد از ۶ ماه توانستیم کاری را که همه فرماندهان می‌گفتند قابل انجام نیست، تبدیل به یک عملیات بزرگ کنیم، بخاطر همت افرادی چون شهید طوسی بود.»  
می دونی چرا فرماندِهای بزرگ جنگ می‌گفتن نمی‌شه؟ چون درسته که فتح فاو خیلی الزام و اقدام داشت؛ اما اصلِ ماجرا، عبور از رودخانه وحشی اروند بود و به‌ راحتی نمی‌شد ازین اسبِ چَموش سواری گرفت؛ چون هر ۲۴ ساعت ۴ بار جزر و مدِّ ۴ متری داشت و بعضاً ارتفاع امواجش هم به ۴ متر می رسید.  
 *گفتش* : چه چهار بازاری شده! فهمیدم، به قول گفتنی: «اینجِه، اونجِه نیِه... اروند بابِلرود نیِه» 
 *گفتم* : دلیلِ شکست ارتش عراق و فتح سریع شهر فاو هم به همین اصل غافلگیری بر می‌گرده؛ چون تو مُخَیَّله‌شون هم خطور نمی‌کرد ایرانی‌ها بتونن هزار و خورده‌ای متر عرض اروندِ با عمق ۱۵ متر رو شنا کنند و بعد هم اقدام نظامی انجام بدن! خُب این کارِ کیٖ بود؟   
 *گفتش* : حتماً می خوای بگی شهید طوسی و لشکر ۲۵ کربلا؟ 
 *گفتم* : من چرا؟ فرمانده وقت سپاه می‌گه: « کاملاً موافقم که اسم شهید طوسی را بگذارید نابغه فاو؛ چون واقعاً ابتکارات زیادی رو در شناسایی رودخانه اروند از ایشان دیدم.» 
شهید طوسی می‌دونست عبور از فاو نیاز به جنگِ با آب و شناخت دقیق اروند داره؛ واسه همین، اطلاعات آب رو از کشتیرانی و نیروی دریایی انگلیس و پرتغال جمع آوری کرد و با مطالعات فشردهٔ یه ماهه، به محاسبات دقیقی دست پیدا کرد.
چالش اصلی اینجا بود که غواص‌ها بجای اینکه در مسیر جریان رود، ۵۰۰ متر پایین‌تر از نقطهٔ فرود به ساحل برسن، ۵۰۰ متر بالاتر صعود می کردن!
 *گفتش* : جاااان؛ مگه می‌شه؟ مگه داریم؟ یعنی خلاف جریان آب؟ 
 *گفتم* : آره جان! دلیلشم اینه که فاو در ساحل غربی اروند و دهانهٔ خلیج فارس قرار داشت و جزر و مد دریا روش اثر می‌ذاشت. این مسئله خودش کلی محاسبه دقیق لازم داشت! حالا بماند که سرعت امواج زیرِ آب تا ۶۰ کیلومتر بود و غواص‌ها علاوه بر صدکیلو جیگر، نیاز به آموزش‌های سنگین داشتن و باز این شهید طوسی بود که غِلق‌ کار و فوت‌و‌فن کوزه‌گری رو به نیروها آموزش داد.  
 *گفتش* : اروندرود چه چغِر بَد بدنی بود واسه خودش!
 *گفتم* : حالا کجاشو دیدی! موقع جزر، زمینِ ساحل باتلاقی می‌شد و شهید باید جوری محاسبه می‌کرد که غواص‌ها دقیقاً از نقاط سِفت باتلاق عبور کنن و موقع برگشتن هم رد پای خودشونو کاملاً پاک کنن. شناسایی منطقه و جمع آوری اطلاعات و شاخص‌ گذاری و تعیین معبر عملیاتی و... هم در شرایطی انجام می‌شد که موانع انفجاری و میدان‌های مین و آتشِ سنگین دشمن وجود داشت؛ دشمنی که علاوه بر تسلط بلندمدت بر منطقه، از به‌روزترین تکنولوژی‌های راداری و دوربین‌های دید در شب و پروژکتورهای قوی استفاده می کرد.
تو همین شرایط غواص‌های طوسی ۱۵۰ بار عملیات شناسایی انجام دادن.  
 *گفتش* : بنظرم درستش ۳۰۰ باره؛ چون هم رفت داشت، هم برگشت. واقعاً مسئولیت سنگین و پیچیده ایه. 
 *گفتم* : علاوه بر اینا، آقامحسن می‌گه:« حتی شناسایی مسیر گردان های موج دوم، نقطهٔ پیاده شدن گردان‌های قایق‌ سوار، ساماندهی آنها و آرایش گرفتن برای حمله در زمین دشمن را شهید طوسی انجام داد.» 
 *گفتش* : اِیوَل، خوشمان آمد! 
 *گفتم* : علاوه بر همهٔ اینها، شروع عملیات با خط‌شکنی غواص‌های لشکر مازندران به فرماندهی شهید انجام شد که با عبور از موانع طبیعی اروند و سیم خاردارها و ساخت معبر و ورود به شهر فاو، اولین شوک غافلگیری رو به ارتش عراق وارد کردن. 
 *گفتش* : معما چو حل گشت آسان شود. حالا دیگه گرفتم چی شد! منحصربه فرد بودن و پیچیدگی عملیات والفجر۸ به همین شناسایی و شاخص گذاری و باز کردن معبر و خط‌شکنی بر می‌گرده، وگرنه باقیش که شبیه بقیهٔ عملیات‌های سپاه و ارتشه.  
 *گفتم* : واسه همینه که با همهٔ زحماتی که لشکرهای دیگه کشیدن، وقتی صحبت از فتح فاو می‌شه، ذهن خیلیا می‌ره به سمت لشکر مازندران.  
 *گفتش* : ازین ببعد هم ذهن من می‌ره به سمت ابتکارات و رشادت‌های این پهلوونِ نابغهٔ مازنی. 
 *گفتم* : ۲۰ بهمن ۶۴، روز عملیات والفجر ۸، توی تقویم به «حفاظت اطلاعات» نام‌گذاری شده؛ چون‌ شهید طوسی و بقیه فرماندِها، اون تحرّکات و شناسایی‌ها و رفت و آمد غواص‌ها ووو رو جوری پیش ‌بردن که نه‌تنها عراقیا؛ بلکه رزمندِها و خیلی از فرماندِهای ما هم تا نزدیکیای عملیات، ازش خبر نداشتن. 
 *گفتش* : دمت گرم! این دیگه تیر خلاص بود؛ واقعاً برام جا افتاد؛ به‌ قول حشمت فردوس حالا دیگه افتاد! 
 *گفتم* : همین درخشندگی‌ها و مجاهدت‌های شهید تو فتح فاو باعث شد که آقا محسن بگه: «شهید طوسی در نظامی‌گری هم اطلاعاتی بود و هم عملیاتی؛ فقط سه نفر از فرماندهان جنگ این دو ویژگی را باهم داشتند: شهید باقری، سردار رشید و شهید طوسی» 
 *گفتش* : باعث افتخار ما شمالی‌هاس.
راستش شرمنده شدم که اون تعبیرو واسه هم‌استانی‌ها به‌کار بردم؛ اتفاقاً نگاه که می‌کنی می‌بینی مازندران پُره از شیرمردای با اعتمادبه نفس و پلنگای تَبری مثل شهید طوسی.
 *گفتم* : پس ایرادی هم اگه باشه اینه که قدر اینهمه نخبه و مشاهیر پرافتخارِ ملّیو نمی دونیم؛ از علما و اساتید دانشگاه و فرماندِهای نظامی و مدیرای دولتی و قهرمانای ورزشی ووو.
بهت قول می‌دم اگه یکی از این بزرگان رو شهرهای دیگه مثّ اصفهان و تبریز داشتن، تا حالا کلی سینمایی و سریال ساخته بودن؛ از قدیم گفتن:«اَقا،اَقا از خِنه در اینِه»( آقایی هر کس از درون خانه اش حفظ می‌شود)
 *گفتش* : اینم از قدیم می‌گن:
قدر زر زرگر شناسد
قدر گوهر، مازنی
 *گفتم* : از شوخی گذشته، حقیقتاً اگه ما مازنی‌ها از این همه تاریخِ پرافتخار و ظرفیتای عظیم استفاده می‌کردیم، وضع استان این نبود!
 *گفتش* : نمی‌دونم چرا یاد این مَثل مازِرونی افتادم:
«اُویِ جُور شِنِه، وازیکِ جُور اِسِّنِه»
(کنایه از کسی که مثل آب جاری قصد جلو رفتن و پیشرفت دارد؛ولی همچون شن‌های کف آب ایستاده و حرکت نمی‌کند.)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با دشمنان مدارا با دوستان عداوت!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۶:۱۳ ب.ظ

آشنایی با قابلیت‌های جدید واتس اپ - ایسنا

 

واتساپ به حیاط خلوت کانالهای ضدانقلاب از بی بی سی تا سهام نیوز و... تبدیل شده تا به صورت رسمی و بدون هیچ مانعی به تخریب نظام اسلامی و ولایت فقیه و اشاعه مطالبات دشمن و پر و بال دادن به استکبار و همدستانش بپردازند. این در حالی است که پیش تر گفته می شد چون مدیران واتساپ تعهد داده اند به قوانین کشور ایران پایبند باشند مجوز فعالیت دوباره و رفع فیلتر را دریافت کرده اند.

به بعضی دوستان مسئول و مطلع رجوع کردم. می گفتند تعهدی وجود نداشته و این ادعا از اساس کشکی بیش نبوده است. بعضی هم گفتند فضای روبیکا که یک نرم افزار داخلی است دست کمی از شبکه های مجازی دشمن ندارد. یکی هم گفت در مظلومیت آقا همین بس که اعضای شورای عالی فضای مجازی منصوب خود ایشان هستند اما به دغدغه های رهبری و نظام و امت حزب الله توجه چندانی ندارند.

این پز دموکراسی در حالی است که همچنان بسیاری از مطالبه گران عدالت و منتقدان مسئولان به دلیل نقض خطوط قرمز کانونهای قدرت بلافاصله درگیر دادگاه و پاسگاه و زندان می شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آقای کارگردان در بازی چرخ گردون

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۶:۱۴ ق.ظ

مستانه (فیلم) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

حسین فرح بخش در حالی خواستار شلاق زدن به هانیه توسلی و ترانه علیدوستی و دیگر حامیان جنبش می تو شده که پیش تر در فیلم سینمایی مستانه با سیاه نمایی از حقوق زنان در ایران، نظام اسلامی را متهم به عدم دفاع از زنان در مقابل تعرض مردان هوسران کرده بود. در فیلم سیاه مستانه، زنی جوان (سحر دولتشاهی) توسط شاگرد خصوصی خود که در خانه و محیط بسته برایش کلاس موسیقی برگزار می کرد (میلاد کی مرام) مورد تعرض جنسی قرار می گیرد و چون مدرکی در اثبات این اتفاق ندارد نمیتواند در دادگاه جمهوری اسلامی به حق خود برسد.

کارگردان (فرح بخش) به منظور نشان دادن عمق تنفر خود نسبت به عدم رعایت حقوق زنان در صحنه ای از این فیلم در نمایی بسته روی باسن وکیل متهم (فرهاد اصلانی) زوم می کند که برای دقایقی پشت به جایگاه قاضی خم شده و دنبال مدارک در کیف دستی خود است. اما حالا که در افشاگری های جنبش می تو بعضی دوستان نزدیک فرح بخش و بازیگران محبوب وی متهم به فساد اخلاقی و تعرض جنسی شده اند خواستار برخورد قاطع و شلاق زدن به بانوان معترض است! 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زیر نقاب قانون

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۵:۵۸ ق.ظ

مبارزه با فساد! عدالت اجتماعی!/ کاریکاتور – صاحب نیوز

 

قالیباف گفت: دو سوم قوانین کشور فسادزا هستند.

پیش تر مسئولان معتقد بودند در کشور فساد سیستمی نداریم. در توضیح فساد سیستمی می گفتند یعنی این طور نیست که قوانین کشور منجر به ایجاد فساد شود.

 البته دعوا بر سر فساد سیستمی یا فاسد بودن سیستم را باید نوعی وقت کشی و فرار از پاسخگویی دانست.

مهم این است که در خیلی از مسائل جاری شاهد بروز فساد هستیم. مهم این است که در خیلی از مواقع احساس می شود انگیزه ای برای مقابله با فساد وجود ندارد. از نحوه مواجهه با دانه درشتهای متهم فساد اقتصادی و بانکی و حقوقهای نجومی و رانت و شکاف طبقاتی و... که بگذریم، بحث تعارض منافع که اخیرا درخصوص علت کندی ترخیص کالا در بنادر هم دوباره مطرح شده یکی از جلوه های این موضوع شمرده میشود که در سطوح مختلف مرتبط با تولید مسکن و رونق اقتصاد و خودکفایی در صنعت و کشاورزی و... باعث عقب ماندگی کشور شده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دلم میخواهد این مرد را ببینم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۴:۱۱ ب.ظ

مروری بر موزه منحصر بفرد یک معلم در بهاباد یزد

 

یکی از غنی ترین و جامع ترین موزه های زیست و جانور شناسی کشور در شهر بهاباد استان یزد قرار دارد. جالب است بدانید این موزه با همت و پیگیری یک معلم دلسوز درس زیست بنا گذاشته شده و خودش نیز همچنان علاوه بر وقف مادی درآمد و هدایا و... برای تکمیل موزه، وقت می گذارد و برای دانش آموزان و بازدیدکنندگان در خصوص حواشی علمی و گفتنی های اعجاب انگیز عالم خلقت توضیح می دهد. آقای زینعلی با حوصله و وسواس و مداومت در طول 26 سال توانسته بیش از شش هزار گونه جانوری و گیاهی را در این موزه علوم طبیعی جمع آوری کند. چقدر خوب است در دوره حیات خود، چنین یادگاری هایی را برای جامعه به جا بگذاریم. این مرد از آن دست انسانهایی است که با تمام وجود با کار و هدف و باورش زندگی می کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کجا شراب طهور و کجا می انگور

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۸:۴۲ ق.ظ

خرید و قیمت کتاب تربیت دینی در جامعه اسلامی معاصر گفتگوها نشر موسسه امام  خمینی | ترب

 

من البته نه روانشناسم و نه در امور تربیتی مطالعه خاص و منسجمی داشته ام. بنا بر اعتیاد به مطالعه، کتاب تربیت دینی را که توسط یکی از دوستان به دستم رسید مطالعه کردم. کاری است از موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی که مشتمل بر گفتگو با چند نفر از صاحب نظران این عرصه است.

برای معرفی اثر می خواستم بریده هایی از صبحتهای مرحوم حائری شیرازی را از این کتاب بیاورم. به شخصیت فکری این اندیشمند فقید و ناشناخته علاقمندم. او مصرّ است در امر تربیت به مبدأ هر اثری که مستلزم توحید است توجه ویژه صورت بگیرد. جایی هم انتقاد میکند از تقلید غلط حوزه از دانشگاه در امر آموزش و نمره محوری که نهایتا به جای ایجاد رغبت و درونی سازی علوم به تحفیظ موقت و غیرکاربردی سطور کتاب منجر می شود. مرور این حرفها در صد سالگی احیای حوزه علمیه قم و اساسا آسیب شناسی حوزه ها کاری ضروری و بایسته به نظر می رسد.

اما در قسمت پایانی کتاب مصاحبه ای صورت گرفت با یکی از مربیان کارکشته و سیاستگذار در وزارت آموزش و پرورش که از نظر محتوا بسیار جامع و غنی بود. یعنی آدم پی می برد در سطوح بالادستی وزارتخانه مذکور افرادی هستند که به امر تربیت دینی در مدارس اهمیت داده و برای پرورش نسلی عالم و معقتد دغدغه دارند؛ اما عجیب است وقتی به بدنه طیف محصل رجوع می شود نتیجه دیگری را می بینیم. فضای اغلب مدارس ما هم غیر علمی و هم غیر دینی است. اگر چه عوامل مختلفی بر محیط تربیتی مدارس تأثیرگذار است به خصوص خانواده و رسانه و... اما قابل کتمان نیست بخش وسیعی از معلمان ما خودشان از نظر مبانی اعتقادی دچار شبهات عجیب و گاه پیش پا افتاده ای هستند چه برسد به دانش آموزانی که تحت نظام تربیتی این معلمین بخواهند رشد کرده و نسبت به تعلیم و تربیت اسلامی و هویت ملی علاقمند شوند. سری به گروههای مجازی معلمین بزنید. سری به دفاتر مدارس در زنگهای تفریح بزنید. بحثها مملو است از حس بدبینی به آینده، طلب کاری و توقع، خودتحقیری و بیگانه پرستی و... همین الان آزمون استخدامی بگذارند هزاران نفر برای اشتغال در جایگاه معلمی داوطلب می شوند با اینکه از وضع معیشت معلمان آگاهند اما حاضر نیستند فرصت جذب و استخدام را از دست بدهند. همین افراد بعد از چند ماه شروع به اعتراض مکرر درباره وضع زندگی و درآمد می کنند و آن قدر در درون خودشان این مطالبه را تکرار میکنند که به مرور به شخصیتی افسرده و بی انگیزه تبدیل می شوند و وضع علم و ادب و فرهنگ محصل می شود همین اوضاعی که می بینید. البته وظیفه دولتهاست که به معیشت معلم توجه بیشتری نشان دهند بحثی نیست اما غلبه فرهنگ مادی و مسابقه مصرف گرایی بر ذهن جامعه شرایطی را رقم زده که به نظر می رسد همه صنوف حتی پزشکان و بنگاه دارها و ... به سمت سیری ناپذیری ابدی سوق پیدا کرده و با احساس فقر کاذب و توقع بیشتر و طلب کاری مداوم عجین شده اند. عدم اصلاح این فرهنگ مخرّب نتیجه ای جز رواج کاهلی و بی رغبتی و کم کاری و دزدی و عقب ماندگی جامعه در امور مادی و معنوی به دنبال نخواهد داشت. و البته شکی نیست کسی که به خاطر توقع مادی بیشتر در عمل به تعهد شغلی و اجتماعی خود تعلل بورزد در باور به توحید و معاد مشکل دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فلسفه قطعی های 4 ساعته برق

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۳:۱۷ ب.ظ

🔴 وزیر نیرو قول داد: قطعی برق بیش از ۲ ساعت ممنوع شد 🔸رییس مجمع نمایندگان  استان تهران گفت: این قول را از وزیر نیرو گرفتیم که دیگر الگوی یکسانی را

 

فلسفه قطعی های 4 ساعته برق در بعضی مناطق کشور را می دانید چیست؟ این که دادتان بلند شود اعتراض کنید بعد بلافاصله وزیر محترم در قالب یک ناجی مردم دوست وارد میدان شده و اعلام کند قطع برق بیش از دو ساعت در روز ممنوع است! طبعا اغلب مردم با شنیدن این خبر خوشحال شده و خدا را شاکر خواهند بود که صدای اعتراضشان شنیده شده و مشکلی از مشکلاتشان برطرف شده است و زین پس قطع دو ساعت برق در روز را امری عادی و معمول و پذیرفتنی خواهند دانست. درست مثل اینکه قیمت دلار و سکه و خودرو و... را ناگهان کلی بالا می برند و بعد کمی پایین می کشند که همه راضی شده و خدا را شاکر باشند. حکایت به مرگ گرفتن و به تب راضی شدن است.

دولت نهج البلاغه خوان ما حتی پاسخ نداد که چرا در قطع برق برای مناطق مختلف کشور هم از رعایت عدالت و مساوات به دور است؟

از ابتدای استقرار دولت چهاردم که قطع برنامه ریزی شده برق در فصل پاییز آغاز شد بشمارید ببینید چقدر دلایل مسخره و ضد و نقیض به عنوان علت این اقدام از سوی مسئولان دولت اعلام گردید؟ چقدر وعده دادند که این مشکل به زودی حل می شود و کار به تابستان نخواهد کشید؟ از اواسط فروردین به رغم خنکی هوا حتی در روزهایی که ادارات و مدارس تعطیل بودند نیز قطعی برنامه ریزی شده برق ادامه پیدا کرد.

حالا موضوع فقط قطع برق نیست. دولت خانه سازی و دیگر فعالیتهای عمرانی و خدماتی را نیز به صفر رسانده است. چند وقت پیش که یادتان هست حتی جناب سلاح ورزی که از حامیان سینه چاک دولت فعلی بود توییت زد: دولت به معنای واقعی تعطیل است!

خدا نیامرزد کسانی را که در تأیید این فرد و رد گزینه های بهتر دست داشتند. خدا نگذرد از کسانی که می دانستند این بابا طرح و برنامه و صلاحیت و کارآمدی لازم را برای پیشبرد اهداف کشور ندارد ولی باز هم به او رای دادند...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در یکسالگی عروج شهید جمهور

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۹:۰۸ ق.ظ

توییت قدیمی رهبری سنجاق شد؛ رژیم صهیونیستی رفتنی است | رویداد24

 

یک هفته اخیر بعد از حادثه بندر، سه اتفاق دیگر هم رخ داد: مذاکره با آمریکا به تعویق افتاد، شعله هایی در سرزمین اشغالی گسترده شد، موشک های هایپرسونیک یمن بیرون آمد و قلب رژیم اشغالگر را نشانه گرفت. این بازی احتمالا سر دراز دارد. سران رژیم منحوس وعده دادند به اربابان ایرانی یمن! پاسخ خواهند داد. البته دیگر خودشان هم می دانند که بی عقلی بیشتری نشان دهند بیشتر آسیب خواهند دید.

احتمال تغییر در مدیریتهای امنیتی و نظامی ایران و اتخاذ رویکرد تهاجمی بیشتر و فعالیت بازدارنده حتی اگر در حد شایعه هم باشد خواب را از چشمان دشمن خواهد ربود. به روزهایی که دشمن به خطای محاسباتی خود پی ببرد نزدیک می شویم. انفجار بندر می تواند مبدأ تحولاتی شگرف در منطقه و حتی تاریخ باشد. در این میان دست و بازوی بسیجیان دلاور یمن را از جان و دل باید بوسید. فعلا همین بچه های پابرهنه شهادت طلب، آبروی اسلام و نهضت اباعبدالله در عصر آخرالزمان قرار گرفته اند. سوریه هم آبستن اتفاقاتی است که اگر با پادرمیانی شیاطین متوقف نشود می تواند جلوه ای از اتحاد جهان اسلام برای نبرد سرنوشت ساز با دجال صهیون را رقم بزند. و الی الله عاقبة الامور.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طراوت در دهه کرامت

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۰:۰۹ ق.ظ

photo_2025-05-04_10-59-08_nddz.jpg

 

دیروز صبح موقعی رسیدم به حرم مطهر که داشتند گلهای بالای ضریح را عوض می کردند. صحنه زیبایی بود. مردم ازدحام کرده بودند و نتوانستم تصاویر خوبی برایتان هدیه بیاورم. در قسمت بالا سر که اتاقکی قدیمی است و محل دفن چهار تن از پادشاهان صفوی بوده و در حال حاضر قدمگاه زائران برای خروج از کنار ضریح حضرت معصومه است نقش و نگارهایی کهن روی دیوار وجود دارد. یک دسته گل کنار این دیوار به نظرم ترکیب زیبایی را ایجاد کرد. از همان صحنه عکس گرفتم هدیه به منظر چشم شریف خوانندگان عزیر وبلاگ. نایب الزیاره و دعاگوی همه دوستان بوده و خواهم بود ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیامکهای مشقی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۹:۵۴ ق.ظ

ماجرای ارسال پیامک حجاب برای زنان عابر پیاده در تهران! | روزنو

 

دوستان اصفهانی می گویند این پیامکهای حجاب اول از شهر آنها شروع شد. عد ای گمان کردند ممکن است بعدش اتفاقی بیفتد؛ حجابشان را درست کردند، عده ای نکردند و بعد از مدتی دیدند که نه خبری نشد! این پیامکها یک منور صرف است و پشتوانه و دنباله ای ندارد دوباره اوضاع به روال قبل برگشت و در بعضی محیطهای تفریحی که وضع افتضاح تر از گذشته شد.

حالا اگر قرار است در تهران هم اوضاع به همین منوال پیش برود و صرفا مانوری برای بسته شدن دهان مومنین داده شود که خب بی نتیجه بوده و حاصلی جز فرصت سوزی نخواهد داشت.

جالب است بعضی رسانه های رسمی تحمل همین پیامک بازی را هم نداشته و اقدام به اعتراض نموده اند. آنها ترس قاطبه مسئولان از هیاهو و جنجال رسانه ای را خوب می شناسند و با سوءاستفاده از این نقطه ضعف تأثربار، امتیازهای شگرفی به دست آورده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اداره - باغ

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۵:۲۵ ب.ظ

تصاویر یک اداره باغ در اندونزی را در یکی از سایتها دیدم و به وجد آمدم. البته به یقین ساختمان و محیط کار یا تحصیل بر روی روان افراد تأثیرگذار است اما واقع امر آن است که فرهنگ کار و خدمت مهمتر از ظواهر و نما و حتی حقوق و مزایای اداری است.

یادم است همین اداره فرهنگ و ارشاد قم می رفتم کارمندانی مسن مثل آقای یوسفعلی با گرایش سیاسی چپ و آقای سیدصالحی با گرایش سیاسی راست حضور داشتند که مراجعه به این دو واقعا روحیه بخش بود. این دو عزیز در رفتار و توضیح و دوندگی و راهنمایی شان ثابت می کردند که دنبال خدمت به ارباب رجوع و رفع مشکل او و جلو انداختن کارها هستند. بعد از بازنشستگی این دو کارمندانی جوان روی کار آمدند که آدمهای خوبی بودند اما دلشان میخواست ارباب رجوع خودش کار خودش را انجام بدهد و برود. در بعضی ادارات گاه جوری با مراجعه کننده برخورد می شود که انگار او مزاحم گعده دوستانه و شوخی های دورهمی و صبحانه ها و میان وعده های ناتمام کاری شان شده است. اصل با دست به سر کردن مردم است. آدمی که دلش نمیخواهد کار کند را ببرید در شیک ترین سازه، آدم دست به خیر را بگذارید داخل یک خرابه، تفاوتی در سلوک و برخوردشان نخواهید دید.

هر دو وضعیتی که مثال زدم را در همه ادارات شاهد بوده اید. عده ای از کارمندان خدوم و خوش روحیه و کار راه بنداز هستند. عده ای هم فراری از کار و اهل طاقچه بالا و پیچاندن ملت.

درون مایه فکری و باور کاری کارمند و کارگر و محصل و ... اگر ساخته شود مهمتر و اثربخش تر از زیبایی ساختمان و وضعیت رفاه و ظواهر محیط است. صد البته که دل باز بودن محیط و مفرح بودن فضا هم در روحیه ها اثر می گذارد.

 

معماری متفاوت یک «اداره-باغ» در اندونزی (فرادید

معماری متفاوت یک «اداره-باغ» در اندونزی (فرادید

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بیوه ها و بیوگی مجازی!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۴:۵۲ ب.ظ

یک طلاق عجیب و غریب اینستاگرامی - مشرق نیوز

 

مقاله ای جالب را در سایت تابناک خواندم با عنوان "بیوه ها و بیوگی مجازی را بشناسیم" به قلم دکتر داود عبداللهی که توصیه میکنم وقت بگذارید و با حوصله به مطالعه آن بپردازید:

سال‌های اخیر روند افزایش آمار طلاق و اسیب‌های خانواده، مقارن و همزمان با ظهور شبکه‌های اجتماعی مجازی اتفاق افتاده است و در پژوهش‌های مختلف انجام گرفته در کشور، نشان داده شده است که بین افزایش مسائل و آسیب‌های اجتماعی در خانواده‌ها با میزان استفاده از از محتوای این شبکه‌ها همبستگی و رابطه معناداری وجود دارد. این شبکه «اگر می‌خواهید در کشوری انقلاب کنید ارزش‌های آن را تغییر دهید.»

نگارنده از نقش این پلتفورم در رونق کسب و کار‌های ایرانیان به خوبی آگاه است. اما اینستاگرام سویه تاریکی هم دارد که باید مراقب آن بود. فقدان آموزش سواد رسانه‌ای انتقادی باعث شده افراد و گروه‌ها با راه‌اندازی کمپین‌های مجازی و فعالیت‌های خصوصی‌تر، اما مخرب حیات واقعی را به چالش بکشند مواردی چون ایجاد اختلاف بین نسلی و به سخره گرفتن باور‌ها و اخلاقیات متعارف در جامعه، عرفی‌سازی باور‌های اخلاقی و خانوادگی، آموزش هنجارشکنی و گریز از باور‌های خانوادگی و فرهنگ دینی، قبح‌زدایی از رفتار‌های ناهنجار، وارونگی در روابط اجتماعی و حریم خصوصی، راه‌اندازی گروه‌ها و صفحات مجازی برای تقبیح ازدواج و مذمت تشکیل خانواده و فرزندآوری، ترویج رفتار‌های ساختارشکنانه بین کودکان و نوجوانان، راه اندازی گعده‌های مجازی برای دیدار‌ها و ملاقات افراد با سلایق ویژه و متفاوت‌تر با نورم‌های فرهنگی خانواده و جامعه، تولید دروغ راست‌نما و وارونه‌نمایی زندگی و زیر سوال بردن معنا و حقیقت زندگی بخشی از این رویداد‌های رسانه‌ای اینستاگرام است.

ولع دیده شدن به هر قیمتی، گردانندگان و مدیران صفحات اینستاگرام را به سمت و سوی بدترین وجه اخلاق سوق می‌دهد این تخریب پیش‌رونده اخلاق و اضمحلال فردیت، مرز و انتهای مشخصی ندارد. دلیلش هم مشخص است. در چارچوب‌های متعارف محدوده خلاقیت وقتی اشباع شد وارد فاز گذار از چارچوب‌های پذیرفته شده و نقض آنها و ایجاد چارچوب‌های جدیدتری هستیم تا به ذائقه‌ها و سلایق جدید، اما خلاقانه و فالور جمع‌کن کمک کند. این چرخه محدوده مشخصی ندارد و به دور باطلی منجر می‌شود که در آن هدف فقط جلب و جذب فالور (دنبال کننده) بیشتر است.

زنان و مردان با صرف زمان بسیار طولانی برای پرسه‌زنی در این شبکه، وارد پروسه‌ای از سردی مناسبات زناشویی می‌شوند که موجبات دوری و فاصله عاطفی – احساسی بین آنها می‌شود. نوعی «بیوه‌گی مجازی» که در جریان آن همسران بدلیل وابستگی شدید به این شبکه از وظایف و کارکرد‌های اصلی خانواده سر باز می‌زنند که خود به نتایج ناخوشایند دیگری منتج می‌شود که سرانجام آن بد عهدی و خیانت و جدایی است.

متن کامل:

https://www.tabnak.ir/005MAC

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زیر ذره بین

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۴:۴۲ ب.ظ

مسئولان علوم پزشکی بابل هر یک به نوعی نسبت به آنچه همزمان با سالگرد دانشجوی نخبه شهید این دانشگاه و در سالنی مزّین به نام او رخ داد اظهار تأسف می کنند اما حاضر نیستند با عوامل این هنجارشکنی برخورد کنند. آنها در خلوت و به طور درگوشی صرفا به عذرخواهی شفاهی و قول اکید بر ممنوعیت دعوت مجدد از دلقک هتاک بسنده می نمایند. کمترین کاری که دانشگاه میتواند در مواجهه با این هنجارشکنی و بی اخلاقی شنیع انجام دهد شکایت از دلقک بی ریشه ای است که با سوءاستفاده از فضای موجود اقدام به هجو ارزشها و حرمت شکنی و ترویج فحشا نموده است.

جالب است بدانید در دوره مدیریت اسبق دانشگاه که همفکران همین طیف در کرسی ریاست بودند در حالی که سوءمدیریتها باعث شد تلفات کرونا در بابل به رکوردی ملی دست یابد دغدغه حضرات ساکت نمودن و بعضا به دادگاه کشاندن منتقدین بود.

بی شک حالا که سکوت و بی عملی در مقابل هتاکی اخیر در دانشگاه را برگزیده اند زین پس نیز مدیران دانشگاه حق ندارند از منتقدان خود و فعالان رسانه ای اقدام به طرح دعوا نموده و پای آنها را به دادگاه و پاسگاه بکشانند. روا نیست عزیزان مدعی در مقابل بی ناموسی انسانی هرز و بی شرم سکوت کنند اما برای خدشه بر کرسی قدرت و مکنت خویش رگ گردنی شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نسبت پتروشیمی میانکاله و بانک آینده

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۶:۰۸ ق.ظ

 

موضوع فقط حجاب نیست. البته حجاب یک نماد و سنگر مهم و بزرگ است که فتح آن توسط دشمن زمینه ساز انهدام مفاهیم و رویکردهای ارزشی جامعه و استیلای فرهنگ بیگانه خواهد بود. حتی اگر بی حجابی را جرم و گناه کوچک بشماریم بر اساس آموزه های دین، اصرار بر ارتکاب گناه کوچک از مصادیق گناهان کبیره است؛ اما حرف اصلی چیز دیگری است. بعضی مسئولین جوری می گویند حالا به خاطر حفظ نظام از حجاب کوتاه بیایید که انگار در سایر موضوعات و زمینه ها در حال اجرای احکام و دستورات دین هستند. در بحث آموزش، در بانکداری، حقوقهای نجومی، امور مدیریتی، سبک زندگی فردی و اجتماعی، مقابله با تبعیض و شکاف طبقاتی و ... چقدر بر اساس دستورات و برنامه های دین حرکت می کنیم؟

از جمله فریادهایی که باید بر سر مسئولان زد و غفلت و اهمال در آن را از قصورات نابخشودنی کارگزاران نظام اسلامی دانست که اعتماد مردم را به سلامت و مشروعیت نظام خدشه دار می سازد ضرورت برخورد با دانه درشتهای متهم اقتصادی است. پرونده های سنگینی مثل فولاد مبارکه به کجا رسید؟ چرا دانه درشتهایی مثل مهدی جهانگیری و محسن پهلوان و مصطفی نیازآذری و ... آزاد هستند و بعضا پست و مقام هم گرفته و یا طرف قراردادهای سنگین مالی دولت قرار می گیرند؟ 

درباره پتروشیمی میانکاله بارها افشاگری شده است. این پروژه در زمان دولت روحانی بدون طی تشریفات قانونی به فردی دارای اتهامات سنگین اقتصادی واگذار شد. میزان واگذاری زمین هم چند برابر نیاز معمول بوده که از مصادیق زمین خواری به شمار می آید. بحث عدم مجوزهای زیست محیطی هم به جای خود. بخش عمده ای از مسئولان هم به جای برخورد با این واگذاری به دفاع از آن می پردازند. یکبار با دستور شهید رییسی و حالا یکبار هم با دستور پزشکیان اجرای طرح متوقف شده است. اما حتی اگر این طرح به طور کامل متوقف شود به منظور احیای اعتماد عمومی لازم است در خصوص نحوه واگذاری پروژه و رفتارهای غیرقانونی اتفاق افتاده تحقیق جامعی صورت گرفته و با عناصر خاطی برخورد شود.

ساییت رجا نیوز به تازگی با انتشار جدولی که در تصویر فوق می بینید به رابطه عجیب دو پروژه مشکوک و زیانبار کشور یعنی بانک آینده (که به اذعان همه کارشناسان اقتصادی چپ و راست و حتی مسئولان بانک مرکزی باید تعطیل شود اما نمیشود) و نیز پتروشیمی میانکاله پرداخته است. هر چند برخی معتقدند عبدالله عبدی صرفا مهره و پادویی بیش نیست اما به هر حال سکوت و بی تفاوتی دستگاه قضا و دیگر نهادهای نظارتی قابل دفاع نخواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دانشگاه نباید لجنزار شود

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۲:۴۹ ب.ظ

به تازگی به مناسبت فصل بهار در دانشگاه علوم پزشکی بابل، سالن مزّین به نام شهید سرافراز سیدعلی اکبر شجاعیان جشنی دانشجویی برگزار شد. دلقکی بدنام و بی آبرو هم میهمان برنامه بود و به اجرای هجویاتی ننگین و سخیف پرداخت که در شأن خودش و خانواده خودش بود؛ آنهم درحضور بعضی مسئولان دانشگاه.

دانشگاه حراست ندارد؟ نهاد نمایندگی ندارد؟ بازرسی و... ندارد؟

البته بچه های بسیج به این رخداد زننده اعتراض کردند؛ اما سوال اینجاست حقوق بگیران نظام کجا هستند و در ازای آنچه از سفره انقلاب به دست می آورند قرار است چه تعهد و خاصیتی داشته باشند؟

یک روز در همین دانشگاه نگران و مخالف سخنرانی حسن عباسی بودند. روزی نگران و مخالف سخنرانی سید محمود نبویان. امروز کار به جایی رسیده که یکی می آید جلوی جمع و در حضور معاونت خوش غیرت دانشگاه، تعفن را تف می دهد و همانها ساکت و تماشاچی اند.

انتصاب رییس دانشگاه علوم پزشکی بابل از نظر صلاحیت و تخصص و تجربه و... حرف و حدیثهایی داشته است. پیام معروف او در شب یلدا که از موضع اپوزیسیون بود هم از خاطره‌ها فراموش نشده. بعضی منصوبان در دانشگاه نیز حواشی و پرونده‌هایی دارند که خیلی‌ها مطلعند. این واقعه تلخ حالا نشان داد احتمالاً بناست در سایه سکوت و مماشات بعضی دستگاه‌های نظارتی -که برای احراز صلاحیت نیروهای انقلابی و مومن گاه با کوچکترین اختلاف سلیقه‌ای سنگ‌اندازی می کردند- محیط دانشگاه از رویکردهای انقلابی و اسلامی فاصله گرفته و به حیاط خلوت عناصر حاشیه دار و حاشیه ساز و ارزش گریز تبدیل شود.

از جماعت سیاست باز و تاجر مسلک البته انتظاری جز این نیست؛ اما گله اصلی از بعضی دوستان مذهبی است که به صرف وصول اندک‌سهمی از گعده تاریک وفاق، به باورهای ظاهری خود پشت پا می‌زنند، جاده صاف کن و توجیه گر وضع موجود گردیده و چشم بر همه ناترازی‌ها و ضعف‌ها و پلشتی‌ها فرو می‌بندند.

آنچه امام و آقا و شهدا از دانشگاه می خواستند کجا و آنچه مدیران امروز رقم می زنند کجا؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دنده عقب

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۱:۰۱ ق.ظ

📽, امشب در برمودا میزبان دکتر طهرانچی رییس دانشگاه آزاد هستیم...,  📌برمودا” شنبه،یکشنبه و دوشنبه ها ساعت ۲۱ از شبکه نسیم, بازپخش:تکرار روز  بعد ۲بامداد،۸صبح و ۱۲ظهر, “برمودا”به وقت پیدا شدن..., ...

 

دو شب پیش برنامه برمودا میزبان آقای دکتر تهرانچی رییس دانشگاه آزاد بود. برنامه برمودا در دور نخست با رویکرد انتخاباتی و به منظور تشویق مردم به حضور بیشتر در پای صندوقهای رأی شکل گرفته بود که با توجه به استقبال عموم، در فصلی جدید به ادامه کار پرداخت.

مجری (کامران نجف زاده) از تهرانچی پرسید چه اشکالی دارد دخترها و پسرها که در کلاس کنار هم حضور دارند در سلف غذاخوری دانشگاه هم کنار هم بنشینند؟

میهمان برنامه در وهله نخست جواب داد هر رفتاری که منبعث از تبلیغ و فشار بیگانه باشد غلط است. مجری با شیطنت پرسید شما در زمان جنگ نیروی اطلاعات عملیات بودید. همین مساله باعث نشده به این موضوع از چشم امنیتی و به عنوان یک توطئه نگاه کنید؟!

تهرانچی پاسخ دومش را رو کرد که اساسا با توجه به آنکه دانشگاه آزاد درگیر مساله سلف غذاخوری نیست طبعا مسئولان آن با این پرسش هم مواجه نیستند.

سایت تابناک که متأسفانه وابسته به محسن رضایی و بعضی پاسدارهای بازنشسته تازه روشنفکر شده ای است که می خواهند مابقی عمر را به جبران جوانی از دست رفته! بپردازند پاسخ تهرانچی را غیرمنطقی دانست و از ایجاد سلفهای مختلط دانشجویی دفاع نمود.

نمی دانم چرا مدیران و رسانه های جمهوری اسلامی شهامت لازم را ندارند تا به تبیین دیدگاه اسلام در این خصوص بپردازند؟ شهید مطهری در کتاب حجاب به ضرورت وجود حریم بین زن و مرد نامحرم مگر در امور ضروری اشاره می کند و با تقسیم نگاه به نامحرم به دو بخش آلی و استقلالی، نگاه استقلالی (نگاه برای نگاه و نه به عنوان واسطه کار) به نامحرم را حرام و مخرب می شمرد که آثار زیانبار آن سلامت معنوی جامعه را به مخاطره می افکند. دیدگاه اسلام اگر درست تبیین نشود چیزی نخواهد گذشت که عده ای درخواست سرویس بهداشتی مشترک و مختلط را هم مطرح می کنند. مساله ای که البته در بعضی پارکهای تهران به چشم آمده است.

از نظر نباید دور نگاه داشت که رابطه دوستی و همنشینی با نامحرم لذت دارد و خیلی ها که طعم این لذت را چشیده اند ولو از قشر مذهبی دیگر حاضر به تمکین از توصیه های شرع و رعایت حدود روابط با نامحرم به منظور حفظ کیان خانواده نبوده و اقدام به توجیه آن و وسعت بخشیدن به دایره این روابط با چشم اندازی شرعی می نمایند! بلایی که در دهه پنجاه بر سر گروه به اصطلاح مجاهدین خلق آمد و لذت این روابط و اعتیاد به حضور مختلط در خانه های تیمی منجر به فاصله گرفتن از کارشناسان دین و رد احکام شرع به بهانه اصالت مبارزه گردید.

نکته مهم دیگری که حتی بعضی چهره های ملی گرای مبارز قدیمی و غیر متشرع نیز در جریان فتنه مهسا به آن اشاره داشتند تقلیل سطح مبارزات دانشجویی به طرح مطالباتی در حیطه شکم و زیرشکم است. واقعا دغدغه نخست قشری که میتواند با استفاده از ظرفیت شور جوانی و فراغت بال به مطالبه دردهای جامعه و عدالت خواهی و... به منظور محرومیت زدایی و دفاع از مستضعفین بپردازد باید صرف خواسته های پیش پا افتاده و سبکی مثل سلف مختلط و آغوش رایگان و بوسیدن در کوچه شود؟ این قشر با این طرز تفکر میتواند داعیه روشنفکری حقیقی و ارتقای فکری و فرهنگی و رفاهی جامعه را داشته باشد؟

چرا دیگر این پرسش از مسئولان آموزش عالی صورت نمیگیرد که اسلامی شدن دانشگاه به عنوان مطالبه مقام معظم رهبری به کجا انجامید؟ چه طرحی برای رشد فکری و سیاسی و عقیدتی قشر دانشجو در دستور کار قرار دارد؟ چه موقع قرار است دانشگاه به جایگاه اصلی خود به عنوان مبدأ تحولات سازنده جامعه و بیداری و اصلاح کژی ها رسیده و اهداف جهانی انقلاب تمدن ساز اسلامی را تئوریزه و دنبال نماید؟ نسبت دانشگاه با دردهای جوامع بشری چیست؟

 نه اسلامی شدید نه مارکسیست لااقل یله و بی خاصیت و سیب زمینی نباشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ترکشهای ناتمام یک وفاق

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۹:۴۲ ق.ظ

فرارو | (عکس) بوسه قالیباف بر شانه پزشکیان؟

 

جناب آقای پناهیان در سخنرانی شب میلاد بانوی کرامت که از دو شبکه سیمای قرآن و استانی قم به صورت مستقیم پخش می شد بدون اشاره به واژه وفاق باز هم اقدام به تئوریزه سازی مماشات و انفعال و تحمل و... نمود. این سخنان که بعد از انتخابات بارها به اشکال مختلف از سوی وی حتی به قیمت تخریب فعالین ارزشی مطرح شده لااقل از کسی که تحمل ساخت فیلم مارمولک را نداشت و گمان کرد سازنده فیلم درصدد تخریب چهره و تضعیف موفقیتهای اوست و زمین و زمان را با هیاهو به هم دوخت تا نمایش فیلم متوقف شود عجیب به نظر می رسد.

به هر حال هر چقدر دوستانی از این دست تلاش دارند با مثالهایی از عصر پیامبر صلی الله و مولا علی علیه السلام اینگونه وانمود کنند که چون این دو بزرگوار چهره هایی نرم و منعطف و با ظرفیت و سازگار بودند از سوی گروههایی با مخالفت و ناسازگاری مواجه می شدند (که البته دلیل کارشکنی و مخالفت خواص در اغلب موارد چیزی جز زیاده خواهی و سهم طلبی و نفاق نبوده است) نباید از نظر دور نگاه دارند که حضرات معصومین تا جایی که در توان و قدرتشان بود اجازه نقض حقوق مردم و قوانین الهی را نمی دادند و به بهانه مدارا و وفاق در قبال عبور از خطوط قرمز بی تفاوت و ساکت نبودند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خیر انفجار

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۹:۳۷ ق.ظ

پزشکیان عازم بندرعباس شد

 

آقای پزشکیان در سفر به بندرعباس با تعجب پرسید: آیا واقعا ضرورت دارد 140 هزار کانتینر در بندر انباشته شود؟

سوال و مطالبه را که رسانه ها و فعالین مجازی و ... هم میتوانند انجام بدهند. رئیس جمهور به عنوان نفر اول مدیریت اجرایی کشور باید بداند که چرا ترخیص کالا در گمرک به کندی صورت می گیرد و چگونه باید نسبت به رفع موانع موجود و تسهیل در امر ترخیص کالا تصمیم گرفت و اقدام نمود. نه اینکه بعد از انفجار بندر و خسارات فراوانی که وارد شد تازه به طرح سوالی پرداخته و عبور کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عشق وبلاگ

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۹:۲۶ ق.ظ

بلاگ بیان مدرسه‌ای برای نگارش، ساخت و مدیریت وبلاگ‌ها | وبنا

 

از دهه هشاد شروع به وبلاگ نویسی کردم. آن وقع البته شبکه های مجازی وجود نداشت و دور دور وبلاگ نویسی بود. در فضای بلاگفا فعالیت داشتم. یکبار دادگاه ویژه روحانیت قم زحمت کشید و وبلاگ مرا بست. این اقدام البته مغایر قانون بود. آنها به مطلب طنزی پیرامون بازداشت طلبه سیرجانی انتقاد داشتند که من هم حذفش کردم. بر اساس قانون، اگر مطلبی با تذکر مرجع قانونی از سایت یا وبلاگ حذف شود نباید کل وبلاگ فیلتر شود.

بلافاصله با توجه به پشتیبان گیری وبلاگ که از قبل انجام داده بودم وبلاگ جدید را باز هم در فضای بلاگفا فعال نمودم. دادگاه ویژه البته ناراحت شد که توجهی نکردم. مدتی نگذشت که شرکت بلاگفا به بهانه تکمیل ظرفیت سرورهایش شروع به حذف مطالبی از همه وبلاگها نمود. با این وضع دیگر از بلاگفا خارج شده و در فضای بیان (بلاگ) به ادامه فعالیت پرداختم.

با فراگیر شدن شبکه های مجازی دیگر وبلاگها رنگ باختند ولی من همچنان در این محیط باقی ماندم. با اصرار دوستان، دو سالی در اینستاگرام هم فعال شدم که لااقل در حوزه استانی تأثیرگذار بود. یکی دوباری هم اینستا به خاطر مطالبی پیرامون حاج قاسم و شهدای مدافع حرم صفحه مرا بست که با تلاش یکی از دوستان آشنا به امور فنی اینستا دوباره بالا آمد. با آغاز اغتشاش مهسا و فتنه فواحش که منجر به فیلتر اینستا شد فیلترشکن نصب نکردم و صفحه ای که نزدیک به شش هزار دنباله کننده داشت را رها نموده و تمرکزم را در همین وبلاگ قرار دادم.

دو شب پیش به طور ناگهانی صفحه وبلاگ از دسترس خارج شد. اولش گمان کردم که شاید به خاطر بعضی مطالب منتشر شده باشد. عهد کردم اگر چنین بود با نصب فیلترشکن دوباره به اینستا برگشته و دیگر از محیطهای داخلی استفاده نکنم. ساعاتی بعد متوجه شدم که کل شرکت بیان دچار مشکل شده و همه وبلاگهای تابعه از دسترس خارج شده اند. بعد از حدود بیست ساعت بالاخر وبلاگ بالا آمد و در دسترس قرار گرفت شکر خدا.

از جمله دلایلی که باعث شد از وبلاگ نویسی دست برندارم قابلیت آرشیو و جستجوی در اینترنت است که مطالب قدیمی وبلاگ را هم سهل الوصول ساخته و در اختیار علاقمندان قرار میدهد. بارها در قسمت مدیریت وبلاگ و بخش آمارهای بازدید متوجه این موضوع شده ام و به خصوص از اینکه بعضی مطالب قدیمی پیرامون شهدا مورد توجه جستجوگری قرار گرفته خوشحال شدم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا