اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۳۲۰۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مشتاقی نیا» ثبت شده است

ابهاماتی که بعدها دردسر میشود

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ مرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۳۴ ق.ظ

photo_2024-07-25_05-39-01_x5ww.jpg

 

درباره عملیات مرصاد و آنچه بعد از قبول قطعنامه بر سر ما گذشت بارها مطالبی را نوشته ام. وضعیت جبهه در سال 66 از منظر عبرت فرهنگی باید مورد مداقه قرار بگیرد. رخوت در جنگ باعث بی میلی برای حضور در جبهه گردید که چوبش را در سال 67 خوردیم. 

شل و ول بودن بندهای قطعنامه 598 هم از منظر سیاسی بعنوان عبرت باید نگریسته شود. این مساله باعث سوءبرداشت دشمن و حمله همه جانبه رژیم بعث گردید و ارتش عراق در مناطقی از جبهه های جنوب و غرب به نقطه ای رسید که اول جنگ هم نرسیده بود. در بندهای مورد قبول آتش بس، هیچ اشاره ای به نحوه تبادل اسرا، عقب نشینی از مرزها، تعیین متجاوز و جبران خسارتها نگردید. همین امر باعث شد بعد از قطعنامه هم 2500 کیلومتر از خاک ما دست دشمن ماند تا شروع جنگ عراق و کویت که این کشور از خاک ما عقب نشست و حاضر به تبادل اسرا گردید. عراق نه از سوی سازمان ملل که صرفا در اظهار نظر شخصی دبیرکل وقت جناب خاویر پرز دکوئیار به عنوان آغازگر جنگ معرفی شد. برای همین هیچگاه ایران نتوانست خسارتهای هنگفت ناشی از تجاوز عراق را مطالبه کند در حالیکه دولت کویت میلیاردها دلار از عراق غرامت جنگی گرفت.

البته حضور حماسی جوانها در این روزها هم از پدیده های جالب توجه تاریخ دفاع مقدس است. شایعه شد که امام گفت اگر کسی به جبهه نرود خودم می روم. خیل جوانهایی به سوی جبهه شتافتند که بعضا از نظر شمایل شباهتی به بچه های بسیج و رزمنده نداشتند.

از این تحلیلها که بگذریم شبهاتی هم با موضوع زد و بند بعضی مسئولان دوطرف در روزهای آخر جنگ وجود دارد که اگرچه در حال حاضر کمرنگ است ولی در آینده تاریخ، پررنگ و چالش برانگیز خواهد شد.

فعلا نمیخواهم به ریز این شبهات که حتی از سوی بعضی آزادگان مطرح شده اشاره کنم. در روزهای پایانی جنگ به اندازه چند سال ابتدایی جنگ، اسیر دادیم.

یک نکته عرض کنم و فعلا تمام. مرحوم آقای ری شهری در سال 67 وزیر اطلاعات بود. در صفحه چهلم از جلد سوم کتاب خاطراتش درباره عملیات مرصاد می نویسد ما (وزارت اطلاعات) متوجه تحرکات منافقین در مرزهای غربی شدیم. به آقای هاشمی که جانشین فرمانده کل قوا بود هم اطلاع دادیم که منافقین با تجهیزات کامل از قصر شیرین عبور کرده و به سمت اسلام آباد غرب در حال حرکتند و بنا دارند تا کرمانشاه و ... بیایند. آقای هاشمی گفت بررسی می کنم. ساعتی بعد تماس گرفت که این گزارش اعتبار ندارد و حاضر به گسیل نیرو نشد!

یادی هم از غیور مرد منافق کش شیر دل و حماسه آفرین کشورمان کنیم سپهبد رشید شهید علی صیاد شیرازی که با هلی کوپتر در سی کیلومتری کرمانشاه فرود آمد و نخستن خط رسمی دفاعی را تشکیل داد. پیش از او البته از سوی بعضی نیروهای محلی و نیز بچه های القائم سمنان مقاومتهایی صورت گرفته بود. تنگه چهار زبر با غیرت این بچه ها به تنگه مرصاد بدل گردید. یادی هم کنیم از رزمندگان سپاه بدر عراق که در جبهه غرب در مقابل منافقین حماسه آفریدند. در جبهه جنوب نیز ارتش عراق خود را تا آسفالت جاده اهواز رساند که با رشادت بسیجیان و نیز دلیرمردان هوانیروز ارتش مجبور به عقب نشینی شد. درباره جنایات وحشیانه و داعش گونه منافقین در شهرها و روستاهای اشغالی جا دارد دهها کتاب و اثر هنری تولید شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روزهای تعطیل

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ مرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۰۸ ق.ظ

photo_2024-07-25_05-38-48_ndv8.jpg

 

هنوز هم بعضی آقایان مدعی هستند نمازجمعه دستاورد جمهوری اسلامی است. البته جمهوری اسلامی نمازهای جمعه را در شهرهای کوچک و بزرگ گستراند و تقویت کرد اما قبل از انقلاب هم نمازجمعه داشتیم. در همین تهران یک نفر به نام دکتر امامی از طرف دستگاه شاه بعنوان امام جمعه پایتخت انتخاب شد. بعضی مسئولین و مردم در نمازجمعه شرکت نموده و به جان شاه دعا میکردند.

نماز جمعه دستاورد انقلاب نیست، نمازجمعه ای که در خدمت شعائر دین و اهداف اسلام و انقلاب و مردم باشد دستاورد جمهوری اسلامی است.

بعضی ائمه جمعه توانستند با گفتار و رفتارشان در جامعه تأثیر مثبت گذاشته و در شعاع حضور خود آرمانهای انقلاب و اسلام را یک قدم جلو ببرند. بعضی ائمه جمعه هم این سنگر و پایگاه دینی را با سوءرفتار و گفتار خود هدر داده و با تناقض در ادعا و عمل، باندبازی و قدرت طلبی، همنشینی با مفسدان اقتصادی و ... باعث ضربه به باورهای عمومی نسبت به سلامت و تقدس نظام اسلامی گردیدند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یار دبستانی من

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ مرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۵۹ ق.ظ

photo_2024-07-25_05-39-09_1jib.jpg

 

دوم دبستان این کتاب را به من جایزه دادند. درباره بچه گربه ای بود که حرف مادرش را گوش نداد و سرش به سنگ خورد. پنجم دبستان که شاگرد ممتاز شدم کتاب "انقلاب اسلامی ما و اغتنام از فرصت" دکتر علی قائمی را جایزه دادند! خدایی اش نه آن کتاب فوق بچگانه دوم دبستان مناسب سن من بود و نه آن مجموعه مقالات سنگینی که پنجم دبستان به دستم دادند. اینها را یادگاری نگه داشتم. این هم یک استعدادی میخواهد آدم بداند چه چیزی یا چه حرفی بدرد چه کسی میخورد. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این هم یک مدل

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ مرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۵۲ ق.ظ

photo_2024-07-25_05-39-17_zbct.jpg

 

چندی پیش خانوادگی رفته بودیم مزار شهدای گمنام در بالای تپه ای در شهرستان کهک. آن بالا کنار قبر شهدا کسی نبود جز همین دو دختر جوان که روسری از سر برداشته، به صوت مداحی تلفن همراه گوش سپرده و در عالم خود به سر می بردند. مانده بودم تذکر بدهم یا نه که خودشان با دیدن ما چادر! سر کرده و از آنجا رفتند. این هم از عجایب عالم بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سوغات عاشورا

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ مرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۴۸ ق.ظ

photo_2024-07-25_05-39-24_e6r9.jpg

 

صبح عاشورا بعد از نماز صبح دسته عزاداری که از گلزار شهدای علی بن جعفر علیه السلام به سمت حرم کریمه اهل بیت به راه افتاد خاک و گل و کاه زینت بخش سر و روی عزاداران حسینی بود که همه هم از قشر جوان بودند. یک پر کاه را از زیر پای آنها به غنیمت برداشتم.

میگویند آیت الله بروجردی خاک زیر پای عزاداران حسینی در روز عاشورا را به رسم تبرک بر چشم بیمارش کشید و شفا گرفت.

میگویند آیت الله میلانی دستمالی پارچه ای را به اشک صورت جوانها می مالید و سفارش کرد روز تدفینش با او به خاک بسپارند.

خدا ما و نسل ما را تا ابد ریزه خور خوان کرامت اهل بیت قرار دهد که در دو عالم سرمایه ای بالاتر از حبّ این خاندان شریف نداریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرصتی که نباید بسوزد

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۴ مرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۱۴ ق.ظ

منبر چهار پله نمازخانه،مسجد،حسینیه چوبی قاب دار کد 11347.000.000 تومان |  صنایع چوب ساج، درب و پنجره سنتی،ارسی شیشه رنگی،درب ورودی  ساختمان،آپارتمان،درب مسجد،منبر مسجد،درب چوبی،گره چینی

 

بسیاری از رفقای اهل منبر، مطالعه خوب و عمیق دارند و مطالبی که بیان میکنند جامع و کاربردی است که جای تحسین دارد.

بعضی منبری ها این ویژگی را رعایت نمی کنند، گاه مطالبی بیان می کنند که کاربردی ندارد، تکراری است، فاقد اعتبار و استناد است، جعل و تحریف است یا اساسا تناسبی با جایگاه مخاطب ندارد. مخاطب تخصصی مثل کودک یا دانشجو یا خانواده یا اساتید و ... اقتضای خاص خود را برای ارائه منبر دارد.

یک موقع داستانی تعریف می شود که می شود صحت و سقم آن را جدی نگرفت اما بیان بعضی مسائل در قالب معارف اهل بیت اگر اشتباه باشد خیانت است.

این چند روزه در همین محیط پیرامونی خود نقل قولهایی از بعضی اصحاب منبر شنیده ام که جای تأسف دارد:

- پیدا شدن نفت در مرو به خاطر نشست و برخاست امام رضا بر زمین آن است!

- برای پولدار شدن، غسل امام محمدباقر انجام دهید!

- اگر فرزند موقع گرفتن لیوان از دست پدر و مادر دستش را بالاتر ببرد خود به خود عاق والدین می شود! اگر زودتر از سر سفره بلند شود هم همینطور!

- امام علی اسم بعضی فرزندان خود بعد از شهادت حضرت زهرا را به نام خلفا گذاشت تا در پوشش آن خلفا را لعن کند!

- امام حسین چون خواب رسول الله را دید حجت بر او تمام شد و قیام کرد!

و...

مشابه این سخنان غلط را پیش تر هم شنیده بودم. دوستی اهل یکی از مناطق محروم و دوردست نقل میکرد مداح محلشان به دلیل فقدان وجود روحانی، عمامه به سر گذاشت و منبر میرفت. گفت اگر زن و شوهری شش ماه با هم قهر باشند نامحرم شده و دوباره باید خطبه عقد بخوانند!

شما هم پیرامون خود گاه از این حرفهای اشتباه شنیده اید. حتماً به آن منبری کم اطلاع یا کم تجربه، تذکر بدهید سخنش را اصلاح کند. منبر، تریبون شیعه است و تقدس دارد. نباید اعتبار آن به راحتی لطمه ببیند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سلسله موی دوست حلقه دام بلاست

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ مرداد ۱۴۰۳، ۰۴:۱۶ ب.ظ

photo_2024-07-23_16-10-47_mc0f.jpg

 

بین فلاسفه معروف است همه مردم حتی اگر بیسواد و فاقد تحصیلات کلاسیک متعارف باشند به اندازه ای از گوهر فلسفه و منطق بهره برده اند. در امور روزمره و محاورات عادی جامعه قواعدی از منطق و فلسفه دیده شده و کاربرد مستمر دارد.

انقلاب اسلامی و حاکمیت مردمسالاری دینی مبتنی بر فلسفه است. هر کس برای حکومت دین و پیروزی انقلاب جنگید در باطن خود فلسفه را قبول دارد و آن را با فقه درآمیخته ولو در ظاهر ملتزم به مکتب تفکیک باشد.

علامه طباطبایی زیرساخت فکری انقلاب را همدوش امام و با میدان داری شاگرد مبرز خود شهید مرتضی مطهری بنا نهاد. نبرد فلسفی او با اندیشه های مادی به خصوص مارکسیسم خوش خط و خال و دلربا، انبوه جوانان تشنه عدالت را به سرچشمه زلال معارف مکتب عدل رهنمون ساخت. هر چند عده ای بگویند علامه به ظاهر نقشی در مبارزات انقلاب نداشته است.

میرزا جواد آقا تهرانی عارف سالکی بود ولو با عرفان نظری و کلام اشراقی نمی ساخت. خاطرش آنقدر پیش امام عزیز بود وقتی با پخش تفسیر حمد امام از رادیو به خاطر رشحات فلسفی آن مخالفت ورزید به دستور ایشان دیگر این برنامه ادامه پیدا نکرد. همین میرزا جواد نه تنها در طول مبارزات انقلاب به یاری امام فیلسوف اشراقی شتافت که در طول جنگ نیز افتخارش آن بود نمازی را با جماعت بسیجیان بخواند، برود خط مقدم لباس بسیج بپوشد و با قد خمیده چای دست رزمنده ها بدهد. برای پس از مرگ وصیت کرد روی قبرش هیچ خط و نشانی نباشد. مرحوم حجت الاسلام راستگو از نهان‌خانه معنویت او خبر آورد که وقتی در مسطح یا دایره بودن زمین دچار تردید شد شبی به قدرت عرفانی اش و اذن الله به سیر در ملکوت آسمان پرداخت و از بالا دید که زمین صاف و مسطح نیست.

بهشتی عاشق پیشه فرمود: "عرفان واقعی، خانقاهش بازی دراز است." می شیرین وصال را در طغیان و نعره کوچه خلوت و اذکار پستوی حجره و ضرب‌آهنگ تسبیح گوشه عزلت که نه به قدمهای استوار باده جویان طریقت خون و مجاهدان سالک سرخ جامه وادی ایثار و شهادت و ایمان و غیرت می دهند.

عرفان و فلسفه و منطق منحصر به چارچوب کوچک و محدود کلمات و قالب کاغذ و کتاب نیست. نه آنکه تنها در سخن از عرفان گفت عارف است و نه آنکه تنها در عمل اهل معرفت بود مخالف عرفان. 

کتابی می خواندم مرا یاد مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی انداخت. هوس کردم شادی روحش صلواتی از شما بگیرم. ممنون میشوم. اجرتان با شهدا heart

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جگرکی خوش ذوق

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ مرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۴۴ ق.ظ

تزیینات داخلی یک جگرکی کوچک در نزدیکی بیمارستان آیت الله گلپایگانی قم نظرم را به خود جلب کرد:

 

photo_2024-07-23_08-38-33_pwdy.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کار خوب میوه فروش

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ مرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۴۱ ق.ظ

photo_2024-07-23_08-38-19_n7c.jpg

 

میوه فروشی در قم اعلام کرد کلیه سفارشات مربوط به مراسم اهل بیت علیهم السلام را به قیمت خرید حساب میکند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهمترین توافق تاریخ!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ مرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۴۲ ق.ظ

یک بدهکار بانکی ۳۰هزار میلیارد تومان بدهی دارد

 

 "رئیس کل دادگستری استان تهران گفت: با یک بدهکار بانکی که ۳۰ هزار میلیارد تومان به شبکه بانکی کشور بدهی دارد توافق کردیم که ۱۲ هزار میلیارد از بدهی خود را با معرفی اموال به شبکه بانکی کشور برگرداند."

به نظرم این توافق مهمتر از توافق برجام است. به جان شما شوخی نمیکنم. آنقدری که در داخل از بعضی حفره ها لطمه دیده ایم از خارج ندیدیم. حقوقهای نجومی، رانت های گسترده، شکاف طبقاتی، حیف و میل بیت المال، سوءمدیریتهای اقتصادی و صنعتی دردناکتر از وجود تحریمهاست.

چند نفر دیگر مثل این بابا که حتی اسمش را نمی دانیم چنین بدهی های سنگینی دارند؟ چرا یک شهروند عادی برای نجات زندگی خودش قادر به دریافت دو میلیون تومان وام بانکی نیست اما این افراد می توانند هزاران میلیارد تومان وام بگیرند و البته با منت برگردانند. چرا شهروند عادی اگر چند قسطش به تعویق بیفتد با او و ضامنانش برخورد فوری و سنگین صورت می گیرد اما این افراد می توانند سالها اقساطشان را به تأخیر انداخته نهایتا به جای برخورد قهری، پای میز مذاکره! با مسئولان قضایی برای چگونگی تسویه حساب بخشی (کمتر از نصف) بدهی شان به توافق برسند؟ پشت پرده چنین رانتهایی چه کسانی حضور دارند؟ چه وقت قرار است با منشأ و مبادی فساد اقتصادی و بی عدالتی برخورد صورت بگیرد؟ چنین وقایعی در کشور چقدر در بی رغبتی مردم برای مشارکت در انتخابات تأثیرگذار است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پادکستر مشهور ایرانی همسرش را کشت و تکه‌تکه کرد!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۵:۵۶ ب.ظ

ماجرای هولناک جسد همسر دانشجوی شریف، پیچیده‌تر شد

 

مهدی پورباقی هنرمند بود، تحصیل کرده و نخبه دانشگاهی بود، روشنفکر بود، فعال مجازی بود، طرفدار کشف حجاب و آزادی و مدافع حقوق زنان بود، مقیم کانادا بود... همسرش را کشت، قطعه قطعه کرد، درون چمدان گذاشت. اندکی بعد خودش را هم کشت.

امکان ندارد صدایی از جزیان خودباخته فرهنگی و غربزده بشنوید و تحلیلی پیرامون نقش باورهای اعتقادی در خشونت و... مگر وقتی شهردار پیشین تهران زنش را در حمام به قتل رساند صدایی از این جماعت شنیده شد؟ هزاران تعدی و خشونتی که علیه زنان در غرب به ظاهر متمدن رخ میدهد هم از نگاه آنها مغفول می ماند. 

دوست معلمی داریم به شاگردان جو زده اش گفت خیلی طرفدار زن زندگی آزادی هستید مادرتان گفت نان بخر پشت گوش نیندازید! زن بردید سر همسرتان داد نزنید. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر قم تشریف دارید

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۴۸ ق.ظ

سید سجاد ایزدهی – مدرسه تفکر و نوآوری نگاه

حجت الاسلام صباغیان» مسئول نظارت و تطبیق شرعی بانک توسعه تعاون شد | تیرنگ

 

به من باشد دوست دارم هر هفته میزبان روضه خانگی باشم. چه کنم که آپارتمان نشینی محدودیتها و اقتضائات خاص خودش را دارد.

سعی میکنم سالی چند بار برنامه روضه داشته باشم. این هفته به یاری خدا دو مجلس روضه در منزل ما برگزار می شود. عصر دوشنبه مجلس ویژه خانمها با سخنرانی دوست بزرگوارم آ سید ابراهیم صباغیان که از اساتید جوان حوزه و مسلط به فقه اقتصاد است و عصر جمعه نیز به امید خدا جلسه ویژه آقایان با سخنرانی استاد بزرگوارم آ سید سجاد ایزدهی اندیشمند جوان حوزه و صاحب نظر و اجتهاد در فقه سیاسی است.

عزیزانی که قم تشریف دارند قدم رنجه کنند با افتخار در خدمتیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بالاتر از سپیدی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳۰ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۵۸ ق.ظ

دانلود کتاب‌های یغما کیهان

 

به نظرم زمان خوبی را برای خواندن کتاب خاطره های سپید اثر یغما کیهان انتخاب نکردم. حال و هوای روزهای منتهی به عاشورا ذهن آدم را به اندازه کافی درگیر خود می سازد. شاید فرصتی دیگر دوباره کتاب را خواندم.

یک جورهایی ریتم اثر مرا یاد فیلم سینمایی یه حبه قند میرکریمی انداخت. تصویری از زندگی معمولی و روان خانواده ها با عنایت به ظرافتهایی که ساده از کنارش می گذریم.

توجه نویسنده به بعضی ریز موضوعات اجتماعی و تأکید بر پرداخت کوتاه به آن در لابلای داستان نشان دهنده دغدغه مندی نگارنده اثر است. زبان ملیح هم گاهی به جا باعث حفظ طراوت اثر در ذهن میخاطب گردیده است.

بعضی آثار داستانی به طور مستقیم به مسائل انقلاب و دفاع مقدس می پردازد که طبعا مخاطبان خاص خود را دارند اما این هنر را بالاتر و اثرگذارتر میدانم که مثل یغما کیهان در داستان و اثری مستقل ناگهان به حقایقی از آنچه در تاریخ بر این ملت گذشت اشاره شود. این تاکتیک اتفاقا در نفوذ وقایع و پیامهای تاریخی به لایه های عمیق ذهن خواننده موثرتر است.

یک نکته نسبتا بی ربط هم اینکه اگر دقت کرده باشید در اغلب اقوام و طوایف به طور معمول به همان اندازه که پسر مجرد هست دختر مجرد هم هست. نه به آن افراط قدیم که می گفتند عقد فامیل در آسمانها بسته شده و ازدواج با خویشان تحمیلی بود نه به این روشنفکری تفریطی امروز که ازدواج فامیلی در شعاع دو کیلومتری نسب و عشیره را قبیح و مطرود می شمارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دورخیز اصلاحات برای فتح مجلس

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۹ تیر ۱۴۰۳، ۰۷:۰۶ ب.ظ

آنچه که محمدجواد ظریف چند شب گذشته به نیابت از مسعود پزشکیان در تلویزیون بیان کرد در واقع طرح و برنامه ای تاکتیکی از اتاق فکر جریان اصلاحات بود.

اصلاح طلبها به بهارستان نگاه جدی دارند و می دانند یکدست شدن مجلس با دولت می تواند نقش اساسی در اجرای برنامه های آنها داشته باشد.

آنها بهتر از هر کسی می دانند نظام نگاه قومیتی و قبیله ای و مذهبی به اقلیتها ندارد. نمونه واضحش هم انتصاب یک برادر اهل سنت به بالاترین رده فرماندهی نیروی دریایی است. آنها این را می دانند اما به ایجاد تنش در فضای رسانه نیاز مبرم دارند. بعد از قضایای مهسا در سال 1401 اصلاحات متوجه شد که بر خلاف فتنه 88 دیگر نمیتواند در قالب لیدر راهبردی طیف برانداز ظاهر شود. تجربه انتخابات اخیر نیز نشان داد مشارکت نصفه و نیمه مردم به شرطی میتواند به نفع اصلاح طلبان تمام شود که گسلهای قومیتی مورد تحریک قرار بگیرد. این جریان با همین دست فرمان دنبال کاشتن بذری برای درو در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی است. ژست توجه و سهم دهی به اقلیتها و زنان از همین منظر مطرح شده و عملی نشدن این وعده به مخالفت جریان مقابل نسبت داده خواهد شد.

نکته بعد اینکه حسن روحانی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت و یک اصولگرا در تراز مصطفی پورمحمدی بود. او را باید نیروی تحمیلی به اصلاحات دانست. اصلاح طلبان حاضر نیستند سوءمدیریت هشت ساله دولت روحانی را گردن بگیرند. پزشکیان نیز با شانه خالی کردن از هر نوع انتساب به جریان اعتدال تلاش کرد خود را ادامه هشت سال ریاست جمهوری خاتمی جا بزند. با این وصف به نظر می رسد کابینه اصلاحاتی پزشکیان برای ترمیم ذهنیت مردم و برائت از دولت روحانی تا برگزاری انتخابات مجلس نسبت به ارتقای سطح معیشت عمومی توجه بیشتری نشان دهد. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حالا حالاها مانده است

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۹ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۴۷ ق.ظ

بالاترین سطح اشعه فرابنفش در مشهد ثبت شد - ایرنا

 

آن موقع که اسلام گفت مسواک زدن دندانها در حد وجوب، ضرورت دارد خیلی ها درک درستی از بهداشت دهان و دندان نداشتند. پیامبر گاهی لباسهایش را درون آب جوش می انداخت و ضدعفونی میکرد. ضرر مسکرات و گوشت خوک را الان عده ای پی برده اند. اسلام گفت شیر مادر تا دو سال برای کودک لازم است، آقایان می گفتند تا شش ماه کافی است بعدها پی بردند حق با اسلام است. فلسفه بسیاری از احکام اسلام به مرور زمان روشن شد فلسفه بسیاری هم هنوز کشف نشده است. خبر زیر را دو روز پیش در رسانه ها خواندم:

رییس پژوهشگاه هواشناسی و علوم جوّ: "بیشترین اشعه فرابنفش از ساعت ۹ تا ١۶ در سطح زمین دریافت می‌شود، تابش این اشعه در مناطق مرتفع بیشتر از سایر نقاط است.

طی این مدت از کرم‌های ضد آفتاب، لباس‌های پوشیده‌تر مانند لباس آستین بلند، کلاه و ... استفاده شود. این راهکارها برای حفاظت در مقابل اشعه فرابنفش ثابت و ارزان قیمت است."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منبر عالی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۸ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۲۸ ق.ظ

بیعت غدیر» روح‌الامین⁩ در حرم امیرالمومنین(ع) نصب شد

 

جناب آ شیخ مسعود عالی از اغلب منبری های مطرح کشور یک سر و گردن بالا تر است. عالم و فرهیخته و آشنا با مبانی فقهی است.

صحبت اخیر وی در بیت رهبری که مدعی شد جمهوری اسلامی از حکومت علی علیه السلام ولایی تر است ناپخته و نسنجیده بود و اساسا بحثی بود که با توجه به لزوم بررسی جوانب تاریخی و فقهی برای ارائه در منبر مناسب به نظر نمی رسید.

البته ایشان بعدا به شکل مکتوب توضیحاتی داد که مشخص کرد منظورش نه به حق و شأن ولایت که به نگاه مردم این دو عصر معطوف بوده است. این توضیح خوب بود اما باز هم از نظر تاریخی قابلیت بررسی و مناقشه دارد. گزارشاتی که از تاریخ به دست ما رسیده اغلب منحصر به نگرش خواص بوده اما قرائنی از نگاه دلی مردم در بیعت با علی علیه السلام به عنوان مولا و نه خلیفه وجود دارد. در انقلاب هم بسیاری از انقلابیون اساسا با جوانب و کارکردهای مقوله ولایت آشنایی نداشته اند. آمار مشارکت چند انتخابات اخیر هم می تواند در رد یا اثبات این داعیه چالش بر انگیز باشد.

آنچه مسلم است علی علیه السلام با اصرار مردم و قید شرایطی سنگین از جانب خود پذیرفت که به حاکمیت برسد و در طول مدت کمتر از پنج سالی که در قدرت بود آنچه اقتضای ولایت بود را به ظهور رسانید. مردم عصر امیرالمومنین به مرور بر اثر سستی و تنبلی و هجوم انبوه شبهات و تبلیغات منفی و کارشکنی ها و ... از عمل به بیعت خود با امیرالمومنین عقب نشستند. واقعه ای که در هیچ عصری ممتنع و بعید نبوده و بهتر است به جای پرداختن به بعضی قیاس ها که گاه شائبه شیرین کاری را دامن می زند به فکر طراحی برای اقناع افکار عمومی، خنثی سازی شبهات و رشد و بلوغ سیاسی جامعه باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظام طرفدار سرمایه دارهاست؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۸ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۱۲ ق.ظ

مجموعه سیمرغ محمود آباد: همه آنچه قبل از رفتن باید بدانید | لست‌سکند

 

یک جوانی کلیپی ساخته و بر اساس قرائن و دلایلی مدعی شده که ساختمان سیمرغ در شهر محمودآباد شبیه فلان ساختمان شهر باکو است که مبتنی بر معماری مکتب جنسی طراحی شده است. دادگاه این جوان بسیجی را به زندان و جزای نقدی محکوم کرد!

پیش تر امام جمعه لواسان به ساخت باستی هیلزها اعتراض کرده بود که بلافاصله برکنار شد.

فرماندار جوان و بسیجی قزوین به دریافت رانتی زمین توسط بعضی قضات اعتراض کرد که توسط همان قضات به زندان افتاد.

این وقایع در حالی رخ می دهد که مصطفی نیازآذری همدست فراری اکبر طبری نزدیک به یک سال است از کانادا به ایران بازگشته و در انظار عموم جولان می دهد و با پرداخت مبالغی جهت امور خیریه در حال تطهیر شخصیت خود است. عبدالله عبدی با کارت ملی جعلی آزاد است. مهدی جهانگیری و مهدی عبوری با سوابق مشعشع پست هم گرفته اند. بیژن زنگنه و احمد عراقچی و... به ریش مردم می خندند.

ما از نظر سبک زندگی در زمینه های مختلف با آنچه فرهنگ دینی و ملی ما محسوب می شود فاصله داریم. بانکداری ما اسلامی نیست. آموزش ما اسلامی نیست. شهرسازی و معماری ما اسلامی نیست... حالا یکی هم که می خواهد دغدغه های بومی و دینی را به مطالبه و فرهنگ تبدیل کند مورد بازخواست قرار میگیرد. واقع امر آن است قوه قضاییه ما هم هنوز اسلامی نشده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به بهانه درگذشت هیرش امینی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ۱۱:۰۱ ب.ظ

پرفسور «هیرش امینی» درگذشت

 

"پرفسور «هیرش امینی»، استاد اپیدمیولوژی و بهداشت عمومی دانشکده پزشکی مونت سینای نیویورک آمریکا بعد از تحمل یک دوره یکساله بیماری سرطان درگذشت. دکتر «هیرش امینی» در شهر سردشت در استان آذربایجان غربی به دنیا آمد. ٣ساله بود که در بمباران شیمیایی سردشت، پدرش را از دست داد. او کارشناسی ارشد را در دانشگاه تهران و دکترای اپیدمیولوژی(همه‌گیرشناسی) را در سوییس دریافت کرد و فوق دکتری را در همین رشته از دانشگاه هاروارد سپری کرد.

گفته می شود؛ پزشکان آمریکایی علت ابتلای دکتر هیرش امینی را به یک نوع نادر سرطان، تأثیر گاز شیمیایی گاز خردل از بمباران شیمیایی شهر سردشت در سال ۱۹۸۷ تشخیص داده بودند.

به گزارش کردپرس، هفتم تیر ماه سال ١٣٦٦، ساعت ۱۶:۳۰، شهر مرزی سردشت، توسط رژیم بعث از ۶ نقطه بمباران شد و تنها در یک روز ۸ هزار و ۲۴ نفر؛ زن و مرد و کودک و پیر با گازهای شیمیایی، مسموم شده و ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر هم شهید شدند."

 

روح این بزرگوار شاد. بمباران شهر سردشت یک نمونه از انبوه جنایات ناجوانمردانه صدام در حق شهروندان عادی مناطق مسکونی به شمار می آید. در تمام سالهایی که صدام وحشیانه ترین جنایات جنگی را در حق مردم کشورمان مرتکب می شد صدایی از دولتهای غربی و سازمانهای بین المللی شنیده نشد. کسی صدام را محکوم نکرد. کسی نگفت این سلاحها چگونه دست رژیم بعث رسیده است. دردمندانه آنکه هنوز هم عده ای گمان می کنند غرب دلسوز مردم ما و مدافع حقوق آنهاست. آمریکا و اروپا تنها بر مبنای تأمین منافع خود دم از آزادی و دموکراسی و حقوق بشر می زند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عاشورا عید نوروز است!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ۰۶:۲۲ ب.ظ

photo_2024-07-15_18-20-27_dv1d.jpg

 

عاشورا همان رستاخیز اول فروردین است؛ قدر است، عرفه و مبعث و فطر است. هر روزی عاشورا نیست. عاشورا هر روزی است که ورای قالبهای به ظاهر متضاد اشک و لبخند، به اصالت خویش بازگردی و فطرة الله التی فطر الناس علیها را تجسم ببخشی. انسان اگر خودش باشد با همان بن مایه ای که از دم حیات بخش نفخت فیه من روحی آفریده شده، عبد است اما آزاد است بنده است اما خداست. عید ما روزی است که در آن گناه نکنیم. گناه فقط بی مبالاتی نسبت به چارچوب تشریع نیست. بی اعتنایی به دایره تکوین بالاترین گناه اشرف مخلوقات عالم است.

روزی که خودت باشی و عالم را آن گونه که خدا خواست به تسخیر خویش درآوری، از بند زمان و مکان و قیود نفسانی رهیده باشی؛ آن روز است که قدر خود را دانسته، معرفت حقیقی به معبود یافته، به فطرت خویش بازگشته رستاخیز و بعثت روح را رقم زده و در عاشورای قرب الهی به راهی که تو را می خواند لبیک خواهی گفت. مگر فلسفه خلقت و عبادت جز رسیدن به کمال است؟ اکملت لکم دینکم در غدیر ولایت انسان کامل نهفته است. آن که مسیر تکامل فطری را طی کرده و گام در راه امام بگذارد مصداق خلیفة الله خواهد بود.

عاشورا و قدر و مبعث و فطر و عرفه تو نوروز است اگر در جایگاهی بایستی که در قاموس خلقت برایت تعریف شده. جشن و عزا بهانه است. اشک و لبخند وسیله است. به خود بیاییم و به سوی خدا برویم. تسلیم ابزارها و قلاده ها نباشیم و فارغ از هیاهو و دلبستگی و چرب و شیرین و زرق و برق و فراز و فرودهای دنیا ذوب در حقیقت باشیم. ذلیل دنیا نباشیم و شرافت وجودی خویش را در وسعت روح جسته و غریق دریای محبت معبود شویم. یاران عاشورایی حسین از آنچه رنگ تعلق بگیرد جدا شده و گناه تشریع و تکوین را ترک نموده و مقام حلّت بفنائک را به چنگ آوردند. شادی و تبسم و وجد و مجد اصحاب اباعبدالله در تابلوی آسمانی شام آخر از آن روست که عرفه و قدر و فطر و بعثتشان در نوروز عاشورا رقم می خورد. وقتی خودت باشی آنگونه که خدا آفرید و از بالا به دنیا نگاه کنی و رنگ و لعاب مادی را بی ارج بدانی و خود را در مسیر کمال بیابی، ورای قالبهای اشک و لبخند و عزا و جشن در قلبت سرور سروری را حس خواهی کرد. خدا باش به همه چیز خواهی رسید. شرط خدایی شدن خدایی زیستن است، در بند نبودن و حق گفتن و حقیقت جستن. شرط شهید شدن، شهیدانه زیستن است رها بودن از بازی های زودگذر و اندیشه و عمل در مسیر خود بودن و خدا جستن. نظر به وجه الله می کند قطره ای که به دریای خلقت و فطرت و رحمت رسیده و دریا شده است. سیمرغ عشق و جلوه وحدانیت حق، تویی اگر بال و پر عاشقی گشوده و در حق مخلوق از زاویه محبت و هدایت و خدمت، خدایی نموده و خاک آستان خلقت و محو دریای عظمت آفرینش قرار بگیری. عاشورا را در دلت جشن بگیر اگر خوب گریستی، خوب فکر کردی و قرار گذاشتی به خود بازگشته، حسینی بمانی و حسینی بمیری. اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد(ص).

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ادرک اخا...

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۵ تیر ۱۴۰۳، ۱۰:۰۱ ق.ظ

شهادت را خودم برای فرزندانم انتخاب کردم - قدس آنلاین

 

عباس علیه السلام حیا میکرد حسین را برادر بخواند او پسر فاطمه بود. جایگاه قدسی داشت. عباس خودش را فدایی امام می دانست. تا لحظه آخر که از عمق جان، برادر را برادر خواند...

راه دفاع از حرم آل الله برای افغانستانی ها هموار بود. مصطفی و مجتبی بختی نگفتند ما با هم برادریم. نامی جعلی برای خودشان تراشیدند. گفتند پسرخاله ایم و تازه از افغانستان به ایران آمده ایم. یک خاله در مشهد داریم و همین. خاله که بود؟ همان مادرشان که در این ماجرا با آنها هم داستان شد. مثل پسرهایش تمرین کرد لهجه افغانستانی یاد بگیرد. قرار شد وقتی برای تحقیق زنگ زدند بگوید خاله آن دو است.

چندباری رفتند تا پای اعزام ولی هر بار به دلیلی لو رفتند و دیپورت شدند. گفتند این طوری نمی شود. باید از مشهد برویم. آخرش می فهمند ایرانی هستیم. بلند شدند آمدند قم، با همان ادعا و داستان قبلی. بالاخره اعزام شدند. به آرزوی دیرینه شان رسیدند. عملیات شد. موقع نبرد نارنجکی میانشان افتاد و هر دو را با هم به شهادت رساند.

چون فرم اعزامشان از قم پر شده بود پیکرهایشان با همان نام مستعار به قم آمد. غریبانه هم تشییع شدند و گرد ضریح بانو چرخیدند. آخرین لحظات یکی از مسئولان اعزام به ذهنش رسید گوشی آنها را چک کند ببیند در ایران فک و فامیلی دارند یا نه. دید یک شماره در مشهد است که زیاد با آن تماس گرفته اند. به همان شماره زنگ زد. مادر گمان کرد باز هم برای تحقیق زنگ زده اند. خیلی عادی با لهجه شبیه افغانی گفت من خاله شان هستم و... طرف هم با خیال راحت خبر را رساند...

مادر مکثی کرد. بغضش را فرو خورد. گفت من مادرشان هستم. اسم واقعی این دو هم مصطفی و مجتبی بختی اهل مشهد است. پسرهایم را بیاورید با آنها کار دارم.

مادر می گفت گاهی که دلم برای این دو تنگ می شد می رفتم اتاق خواب، وسط دو تختی که متعلق به آنها بود دراز می کشیدم تا احساس آرامش کنم.

پیکرها را آوردند مشهد هم طواف دادند. مادر گفت آنها را بیاورید خانه. تابوت ها را آورد داخل اتاق خواب. همه را فرستاد بیرون. با پسرانش تنها شد. رفت وسط دو تا تابوت دراز کشید. نفس عمیق کشید. خواست بی قراری کند. حق مادر بود داغ ناگهانی دو پسر رعنا او را بی تاب کند. یاد حضرت زینب افتاد. هر پیکری که از میدان می آوردند زینب می دوید به استقبالش. جلوتر از همه حرکت می کرد. قدمهایش تسلی خاطر همه بود. جز وقتی که دو پسرش شهید شدند از خیمه بیرون نرفت مبادا که اباعبدالله از روی خواهر شرمنده شده و خجالت بکشد.

مادر از زینب خجالت کشید بی قراری کند.

اما

گفت فقط یک فکر و دغدغه و سوال ذهنم را به خودش مشغول کرده بود. مصطفی و مجتبی از اول اعزام تا میدان نبرد برای اینکه کسی مانعشان نشود خودشان را پسر خاله معرفی کردند. آیا لحظات آخر که داشتند جان می دادند توانستند یکبار دیگر همدیگر را برادر صدا بزنند یا نه؟ بگویند اخا ادرک اخا... این حسرت به دلشان نمانده باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا