اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

دولت تعطیل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۲ فروردين ۱۴۰۴، ۰۴:۰۵ ب.ظ

کابینه پزشکیان در کمتر از ۸ماه، صبر استراتژیک سلاح‌ورزی را شکست/ سلاح‌ورزی:  کشور رسما تعطیل است! | پایگاه اطلاع رسانی رجا

 

به نظرم خوب است مردم به دولت تضمین و تعهد شفاهی و کتبی بدهند که در صورت گرانی بنزین دست به شورش و اعتراضات خیابانی نزده و رفتار هیجانی گذشته را تکرار نخواهند کرد. متأسفانه ترس مسئولان از اغتشاشات عمومی در چندسال اخیر اگرچه باعث شده قیمت بنزین را ثابت نگه دارند اما در عوض دهها برابر سود حاصل از گرانی سوخت را از طریق گران سازی ارز و سکه به دست بیاورند. روند رو به رشد قیمتها به گونه ای است که اگر دولت هم نداشته باشیم تأثیری در بازار نداشته و لااقل در میلیاردها تومان بودجه بیت المال بابت حقوق و عواید و هزینه های جاری دولت صرفه جویی خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مبارزه، رفاه طلبی، عزت یا تسلیم؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۲ فروردين ۱۴۰۴، ۰۸:۳۴ ق.ظ

اِتراف؛ رفاه گرایی اشرافی - تسنیم

 

سال 66 مزخرفترین سال تاریخ جنگ بود. خیلی ها تصور میکردند سال 65 سال سرنوشت است. حتی این موضوع را در نماز جمعه هم مطرح نمودند. بعضی مورخین معتقدند سال 67 سال سرنوشت جنگ است چون پایان آن رقم خورد؛ اما در واقع باید سال 66 را سال سرنوشت دانست.

اواخر سال 65 بعد از اعزامهای دهها هزارنفری و عملیات گسترده و انهدامی کربلای پنج که بیشتر جنبه رو کم کنی برای طرفین را داشت در پسا پرده حلقات مدیران سیاسی نظام بحث سازش و صلح با متجاوز به طور جدی مطرح گردید تا جائیکه در نهایت به اذعان محسن رضایی فرمانده وقت سپاه، قطعنامه 598 در سیزده اسفند 66 به طور محرمانه و بدون اطلاع امام به امضا رسید و چند ماه بعد اعلام گردید.

سال 66 امید به نتیجه دادن مذاکرات باعث شد مسئولان نظام انگیزه لازم برای دعوت مردم به سوی جبهه را از دست بدهند. عملیات خاص و بزرگی در تدارک نبود. رزمندگان احساس کردند فعلا به حضورشان در جبهه نیازی نیست و دنبال درس و مدرسه و کشت و کار خودشان رفتند. جبهه ها سرد شد و جنگ و آمادگی برای دفاع به حاشیه رفت. در این بین اما دشمن به بازسازی نیروهای خود رو آورد. اندکی بعد با حملاتی گسترده توانست فاو و حلبچه را پس بگیرد. ایران در مقابل به امضا و اعلام رسمی توافق 598 رو آورد. دشمن این اتفاق را نیز به حساب ضعف ایران گذاشت و به حملات گسترده خود سرعت بخشید. در اواخر تیر و اوایل مرداد 67 دشمن در جبهه جنوب با نزدیک شدن به پلیس راه اهواز و در غرب به واسطه منافقین با تصرف جاده اسلام آباد – باختران به نقطه ای رسید که حتی در آشفته بازار روزهای نخست جنگ هم به آن دست نیافته بود.

نباید به امید توافق و نتیجه بخش بودن مذاکره، جبهه را سرد کرد. درست مثل ورزشکاری که اگر بدنش سرد شود نمیتواند واکنش مناسبی در میدان نشان دهد.

نمیشود کتمان کرد که بعضی مسئولین از آمریکا و به خصوص آمریکای ترامپ می ترسند. درآمدهای بالا و سطح رفاه نامتعارف و بیش از معمول و نیز آلودگی بستگان و دوستان بعضی از مسئولین به مفاسد اقتصادی و اخلاقی نیز علت دیگری برای احاطه خوی تسلیم پذیری و سستی آنها در مقابل دشمن گردیده است. حجاب که خوب است آمریکا اگر بگوید دیگر حق ندارید مزار شهدا بروید و فاتحه بخوانید هم بعضی مسئولان به بهانه اجتناب از دو قطبی سازی، دستان تسلیم را بالا خواهند برد. از این روست که هیچگاه با استناد به ضرورت وفاق و پرهیز از دو قطبی سازی، اقدامی برای کنترل گرانی و یا برخورد با مفاسد اقتصادی صورت نمی گیرد و این موضوع منحصر به عقب نشینی از شعائر انقلاب و نظام گردیده است.

این روزها خوشحالی و اظهار امیدواری بعضی نخبگان سیاسی به نتیجه بخش بودن مذاکره غیر مستقیم! با آمریکا چندش آور و نگران کننده و یادآور حوادث سالهای آخر جنگ است. حتی اگر در باطنتان از دشمن واهمه دارید از باب سیاست و درایت و حفظ ظاهر هم که شده اینطور با ذوق و شوق دم از رابطه با آمریکا نزنید و از زنده نگاه داشتن و تقویت روح حماسی و فرهنگ مقاومت در جامعه غافل نشوید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آفرین کارگردان

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۴:۰۷ ب.ظ

پوستر فیلم سینمایی «آپاراتچی» منتشر شد - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان  | Mehr News Agency

 

سرهنگ ثریا و آپاراتچی را تلویزیون در نوروز امسال نشان داد. سرهنگ ثریا روایتی تلخ از واقعیت پدیده سازمانی نفاق است که خانواده هایی را در کدورت و حرمان و فروپاشی غلتاند. البته مدتی است توجه به فعالیت منافقین و خیانتهای آنان مورد توجه هنرمندان ارزشی در سیما و سینما قرار گرفته که جای قدردانی دارد.

آپاراتچی را باید پدیده ای شگرف در سینمای دهه اخیر انقلاب دانست. فیلمی ساده و صمیمی برآمده از قلوبی مومن و انقلابی که تولید آن را باید ادای دین نسبت به تاریخ، شهدا، انقلاب و خود سینما به شمار آورد؛ هر چند آن گونه که باید مورد لطف قرار نگرفت. اگر آپاراتچی را ندیده اید حتما ببینید و لذت ببرید. میشود بدون هرزگی، بدون غلو، بدون خودباختگی فیلم ساخت، هم خنداند و و هم گریاند و ذهن مخاطب را در فکر فرو برد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نعلهای وارونه

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۴، ۱۰:۰۲ ق.ظ

می گویند تحصن تعدادی از متدینین مقابل مجلس در مطالبه برخورد با پدیده بی حجابی، خلاف قانون است برای همین زدیم جمعشان کردیم!

خب؛ خود کشف حجاب و سایر ناهنجاری های اجتماعی هم خلاف قانون است و مکلف به برخورد با آن هستید. چرا دست روی دست گذاشته اید و تماشا میکنید؟ تجمع ضدانقلاب، کشف حجاب و ساختار شکنی آنها در مدفن فردوسی خلاف قانون نبود؟ یکنفرشان را اسم ببرید که با او برخورد کرده اید. در پارکها و تفرجگاهها چقدر تجمعات برنامه ریزی شده برای عادی سازی منکرات اجتماعی صورت میگیرد؟ خودتان از ترک فعل دست بردارید و به قانون عمل کنید تا دیگران تشویق به کار خلاف قانون نشوند. اصلا از کشف حجابها که گاه به مرحله بدن نمایی بعضی بانوان هنجارشکن رسیده بگذریم، با روزه خواری ها و کیف قاپی ها و ... کاری نداشته باشیم. نمیشود این خدم و حشم را بیاورید لااقل جلوی گرانی ها و تقلب ها و قاچاقها مثلا همین قاچاق سوخت را بگیرید؟ کل سیستم حاکمیت جمع شده اند هنوز نتوانسته اند تخلفات بانک آینده که کمر اقتصاد مملکت را شکسته مهار کنند.

قبلا هم این سوال را طرح کرده ام ما دقیقا در چه زمینه ای اعم از اقتصاد و بانکداری و مدیریت و قضا و... در حال حرکت به سمت اهداف و برنامه های اسلامی هستیم؟ چند دانه درشت مفاسد اقتصادی را نام ببرم که خود دستگاه قضا آنها را محکوم و بعد آزاد کرده است؟

روز قدس را برای زدن و جمع کردن چهارتا زن و پیرمرد حزب اللهی انتخاب کردید که حال چه کسی را بگیرید؟! درک شما از سخن آقا که فرمود در مساله حجاب، ملاحظه خواست صهیونیستها را نکنید در همین سطح بود؟ برای این که کشور دچار دوقطبی نشود باید دست از اجرای قانون برداشته و از احکام دین عقب نشینی کنیم؟ به جای بصیرت افزایی در جامعه بهتر نیست شبهات فکری و ضعفهای عقیدتی خودتان را علاج کنید؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

واقعا منشأ قاچاق سوخت شناسایی شد؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ فروردين ۱۴۰۴، ۱۱:۵۰ ب.ظ

نود اقتصادی | واکنش‌ها به ماجرای گم شدن 20 میلیون لیتر سوخت:

 

حدود بیست روز از طرح این ادعای رییس قوه قضائیه در سطح رسانه ها میگذرد:

"پرونده‌های مهمی در زمینه منشا های  قاچاق سوخت تشکیل داده‌ایم که فریاد برخی را بلند خواهد کرد اما اعتنا نخواهیم کرد."

قطعا منظور ریاست عدلیه به خرده قاچاقچیان سوخت نبوده و اینطور که وضعیت را توصیف کرده باید پای آدمهای گردن کلفت و حجم بالای قاچاق در میان باشد. از آن روز انتظار می رفت اگر واقعا منشأ قاچاق گسترده سوخت شناسایی شده شاهد کاهش حجم مصرف باشیم؛ اما در همه این مدت نه تنها میزان مصرف سوخت کاهش نیافت بلکه به رکورد بی سابقه در تاریخ کشور یعنی 140 میلیون لیتر در روز رسید. البته بخشی از این آمار به خاطر شرایط ایام نوروز و افزایش میزان سفر است اما خب اگر قاچاق قابل ملاحظه ای کشف شده لااقل به نسبت نوروز سال قبل باید شاهد مصرف کمتری باشیم؛ کما اینکه پیش از نوروز و اعلام رسمی این خبر هم هیچ قرینه ای در کاهش میزان مصرف سوخت روزانه کشور مشاهده نشد.

پیش تر نایب رئیس کمیسیون تلفیق بودجه در مجلس آمار قاچاق بنزین را بیست میلیون لیتر در روز اعلام کرده بود که به نظر می رسد هنوز منشأ این حجم از قاچاق شناسایی نشده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بهایی زاده مارکسیستی که به شهادت رسید!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ فروردين ۱۴۰۴، ۰۵:۱۷ ب.ظ

 

خدا مرا ببخشد بابت این تیتر بی رحمانه ای که انتخاب کرده ام. روح این شهید از من راضی باشد.

داشتم کتاب "محله های زندگی" را میخواندم. از زبان مادر شهیدی که البته نویسنده اثر نام شهیدش را بنا بر مصلحت نیاورد. کنجکاوی ام گل کرد. بر اساس نشانه هایی که در کتاب بود موقعیت و ویژگی های شهید را جستجو کردم و بالاخره نام او را یافتم. مردد بودم اسمش را بیاورم یا نه که دیدم کتاب دیگری هم درباره اش نگاشته شده و این ویژگی ها را برشمرده و دیگر لزومی بر پرده پوشی و اختفای اسم این شهید بزرگوار و نخبه نیست.

شهید مهران بلورچی اهل تهران که دوست داشت دوستانش او را علی یا علیرضا صدا بزنند، دانشجوی نخبه برق صنعتی شریف که در 12 اسفند 65، شلمچه همراه با سایر دوستانش که پیش تر در مدرسه مفید همکلاس بودند شهد شهادت نوشید.

پدربزرگ مادری اش یک بهایی پولدار متعصب بود. مادر بزرگ مادری اش هم ترکیبی از مسلمان و بهایی! از آن دست آدمهایی که دین و عقیده را خیلی جدی نمی دانند. دایی اش بهایی، خاله اش بی اعتقاد...

مادرش در نوجوانی به سیاق پدر، بهایی بود؛ اما به مرور با اسلام آشنا شد و به این دین گروید و البته از ارث محروم شد. پدرش اما اگرچه مسلمان بود اما صرفا در شناسنامه و در رفتار چندان مقیّد به خطوط و حدود نبود و به عیش و نوش بیشتر گرایش داشت که مدتی بعد از مادر جدا شد و عمرش هم به دنیا نماند.

این بچه یتیمی کشید، فقر کشید، طعم آوارگی را چشید، زخم زبان مردم را شنید. اوان نوجوانی بود که یکی از بستگانش او را به جنگل و همراهی با چریکهای خلق کشاند و دین و نمازش را از او دزدید؛ اما هوشیاری مادر باعث شد دوباره در معاشرت با دوستانی مومن و انقلابی، راه درست را با عقل خود تشخیص داده و مسیر حق را برگزیند. بیخود که نگفته اند از دامن زن مرد به معراج رود. دانشجوی نخبه بود. بارها به جبهه رفت و با توجه به هوش و ذکاوتی که داشت در واحد اطلاعات به خدمت گرفته شد و در بیست سالگی اش مجال پرواز از دشت شلمچه تا گستره آسمان کربلا را پیدا نمود.

این تکه عارفانه از وصیتنامه شهید علی بلورچی را به گوش جان بسپارید:

"آنروز که به سمت جبهه حرکت کردم به شوق دیدار و زیارت آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام و فرزند عزیز و گرامیش مهدى موعود(عج)، عزم سفر کردم و میدانم که آقایم اباعبدالله(ع) در لحظه شهادت به بالینم آمده و همه وجودم را شاداب مى‌گرداند. حاضرم صدها جان دهم تا فقط در لحظه شهادت چشمان گنهکارم را به این فرزند زهرا (س) بیافکنم. آخر به نداى حسینم لبیک گفته‌ام و با جان و دل حاضرم در ره او فداکارى کنم. چه زیبا گفته است که :

«دوست دارم کز غم جانسوز عاشورا بمیرم / بنده،آنگه باشم اورا،کزغم مولى بمیرم.»

مگر مى‌شود عزادار حسین (ع) آرام گیرد و طلب ثار اباعبدالله الحسین را نکند. عاشق حسین اینگونه فریاد مى‌زند که:

«آمدم با شهپر جان آمدم آتشم اما چو طوفان آمدم»

عاشق حسین همان عاشق الله است که ناله می‌کند و سر به سجده می‌گذارد و ضجه مى‌زند که:

«الهى عاشقم عاشق‌ترم کن / الهى آتشم، خاکسترم کن»

بسیارى انسانها به عمق این مطالب پى نمى‌برند لیکن این سخنان واقعیاتى است که در شهادت انسانهاى الهى تجلى مى‌نماید.... دوستانى که هر کدام الگوى عملى برایم بودند و حقیقتا که عاملى در جهت رشد من بودند و انشاءالله خداوند همه آنان را جزاى خیر عطا فرماید. برادران عزیزم توجه داشته باشید که عالم محضر خداست و او ناظر بر تمام اعمال آدمى و روزى فرا مى‌رسد که مى‌بایست به سوالات خداوندى پاسخ گوئیم. پس بکوشید اعمالتان را خالص گردانید و اعمالتان را حساب شده انجام دهید. حرف حق را بگوئید هرچند مخالف زیاد داشته باشد و بدانید که حقیقت خیلى زود خود را نشان میدهد."

شادی روح شهید بزرگوار فاتحه ای نثار کنیم.

راستی مادرش که در تنهایی و عزلت، فراز و نشیبهای بسیاری را در زندگی پشت سر گذاشت و با مشکلات عجیبی دست و پنجه نرم کرد جمله ای دارد که برای همه ما راهگشاست: 

"یک چیز را باور دارم؛ زندگی مبارزه است و این که چه کسی را یار خودت انتخاب کنی، به شکست و پیروزی ات کمک می کند. خدا بیشتر از آنچه من به یادش بودم به یادم بود."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گنجینه های مدفون در ابن بابویه

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۴، ۰۹:۵۹ ق.ظ

photo_2025-03-27_10-40-38_ju7k.jpg

 

میرزاده عشقی، حسین فاطمی و ... از سندهای تاریخی جنایات خاندان پهلوی هستند. طرفدارهای رضاخان پاسخ خون این جوان هنرمند آزادی خواه را بدهند که به صرف بیان نقد به دستور او ترور شد. حامیان شاه بگویند چرا حسین فاطمی اعدام گردید و...؟ البته اسناد جنایات این خاندان خبیث یکی و دو تا نیست اما حرفم این است چرا قبر چنین شخصیتهایی باید اینگونه مهجور و متروک رها شده باشد؟ تصویر قبر میرزاده عشقی را در بالا ببینید. دیروز قبل از زیارت مرقد مطهر حضرت عبدالعطیم حسنی سری به قبرستان کهن ابن بابویه زدیم. علاوه بر زیارت دو امامزاده بزرگوار هادی و زینب خاتون و زیارت مرقد شیخ صدوق، موفق به حضور در پای قبر شخصیتهایی چون رحیم موذن زاده اردبیلی، غلامرضا تختی، رجبعلی خیاط، علامه دهخدا، هادی اسلامی(بازیگر) و... شدیم. قبر حسین فاطمی را اصلا پیدا نکردیم و البته خستگی ناشی از سفر در عصر 25 ماه مبارک هم دلیلی شد که بیشتر از این جستجو نکنیم. یک تابلوی کوچک راهنما نبود تا کمک حالمان باشد. آن چند مقبره ای که پیدا کردیم با کمک نرم افزار نشان بود که البته نشانی از مرحوم فاطمی نداشت. قبر میرزاده عشقی هم که به این شکل درآمده بود. به هر حال این قبرستان تاریخی که شهدایی از قبل از انقلاب تا بمبارن جنگ تحمیلی و امنیت و...را در خود جا داده جان میدهد برای برپایی اردوی روایتگری تاریخ صدساله اخیر ایران اسلامی که امیدوارم از چشم مسئولان فرهنگی کشور، دور نماند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خطای ادراکی مهم در سخنان عجیب نبویان

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۴، ۱۱:۵۳ ق.ظ

چرا در روابطمان دچار برداشت اشتباه می‌شویم؟! - وب سایت شخصی دکتر پویان مقدم

 

یادداشت وارده، به قلم برادر خوبم احمد امیری:

فارغ از نگاه ساده انگارانه جناب نبویان به مسائل کشور و با عرض تاسف نگاه مغرضانه‌شان نسبت به طیفی از بچه‌های انقلابی، نکته‌ای که در این نوشته قصد پرداختن به آن را دارم سوای از بحث‌هایی است که در این روزها نسبت به موضع‌گیری ایشان صورت گرفته است‌.
بخش مغفول مانده از سخنان ایشان، روح حاکم بر اظهارات وی است که کاملا مبتنی است بر تهدیدات و آسیب‌ها. که در نتیجه‌ی این نگاه، فرصت‌ها و پیروزی‌ها کم رنگ و بنیاد سخنان بر ترس بنا گردیده.
سیدحسن به شهادت رسیده، حزب‌الله ضربه خورده، حماس تضعیف شده، سوریه از دست رفته، ......
اینها واقعیت‌های موجود میدان است، اما تمام واقعیت نیست و مهمترین دلیل بر نقض آن سخنان چند شب پیش رهبری مبنی بر قوی‌تر شدن ما نسبت به یک سال گذشته است.
اما چرا نبویان، این نگاه را دارد؟
به نظر حقیر دو دلیل اصلی وجود دارد:
۱-  اتمسفر حوزه فعالیت ایشان
۲- ظرفیت شخصی

در مجلس جدید، آقای نبویان ترجیح داد که به عضویت در کمیسیون امنیت ملی در آید و موضوع فعالیت در این کمیسیون، بر آسیب‌ها و تهدیدها مبتنی است.
بسیاری از جلسات این کمیسیون، با حضور مسئولان امنیتی و نظامی است، و اکثر موضوع جلسات نیز به تهدیدات کشور و انقلاب و جبهه مقاومت مرتبط است.
اصلا خروجی جلسات با امنیتی ها پر رنگ شدن خطرات است و تداوم این جلسات کاملا بر ادراک فردی که خصوصا واجد ظرفیت لازم نبوده و نگاهی جامع نگر ندارد به خطای ادراکی و جزئی نگری منجر خواهد شد.
فردی که عمده‌ی اوقات کاری اش با موضوعاتی چون تهدیدات منطقه ای و فرامنطقه ای امریکا و رژیم صهیونیستی، بحران های اجتماعی، تهدیدات فرهنگی، اخبار مربوط به قاچاق سلاح، تهدیدات قومیتی و تجزیه طلبان، گزارش خنثی سازی اقدامات تروریستی، گزارش تعطیلی کارخانه ها و تهدیدات بالقوه شورش های کارگری و ...... سپری شود هندسه ذهنی‌اش بر این اخبار منفی ساخته شده و اگر نتواند فرصت‌ها و تهدیدات را با هم ببیند به وضعیتی چنین دچار خواهد شد.
پیشنهاد برادرانه و خیرخواهانه ام به برادر نبویان این است که از آنجا که مطلعم ایشان در به در به دنبال سخن پنهانی و کدی از رهبری است تا با تطبیق اخبار غیرآشکار ایشان وظایف خود را انجام دهد بعد از هر جلسه با چنین موضوعاتی به فیش های امید و قوی شدن کشور در سایت رهبری مراجعه کند که شامل فرمایشات آشکار و قابل اتکا ایشان است و از این خطای ادراکی و محاسباتی ناخواسته رهایی یابد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسیر سخت، مقصد شیرین

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۴، ۰۳:۴۸ ق.ظ

دانلود و خرید کتاب در انتظار پدر کبری خدابخش‌دهقی

 

"در انتظار پدر" را خواندم. کتابی است در شرح حال مادر شهید عارف محمدرضا تورجی زاده. البته این کتاب را باید کسانی بخوانند که قبلش با کلیات شخصیت عجیب و خودساخته و معنوی این شهید فاطمی آشنا شده باشند. کسی که به قول آیت الله جوادی قبل از شهادتش سوخته بود. به حضرت علی علیه السلام به قدر ریگهای بیابان ظلم شد؛ اما همین علی شد الگوی میلیونها انسان آزاده در سراسر تاریخ حتی اگر مسلمان و شیعه نباشند. شخصیتهایی مثل محمدرضا تورجی زاده اگر شمع محفل تاریخ گشته اند خود و گاه خانواده هایشان عقبه ای سخت و دشوار را با صبر و سپر ایمان پشت سر گذاشته اند. قبولی در امتحانات مختلف الهی است که انسان را به شخصیتی بزرگ و تکامل یافته تبدیل ساخته و توفیق و امتیاز جاودانگی  و راهنمایی و سیادت و سعادت و نورافشانی در جامعه را نصیبشان می نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

میل ها و میله ها

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۴۰۴، ۰۹:۵۶ ق.ظ

photo_2025-03-23_10-40-12_5l1.jpg

 

خدا پر و بال داده که پرواز کند اما حالا اسیر میل ما و میله های قفس شده است. امسال عید هم مثل عیدها و تابستانهای دیگر بعضی همسایه ها گل و گلدانشان را به ما سپرده اند بعضی ماهی هایشان را یکی هم این پرنده را که تا برگردد از او مراقبت کنیم. هر روز زل میزنم به میله های تنگ قفس و بال بال زدنهای این طوطی هلندی که تقلا میکند بلکه راهی به بیرون پیدا کند و بعد از دقایقی ناامید و خسته گوشه ای کز میکند. گاهی صدای پرنده ها که از درخت زیر خانه ما بلند میشود او هم به شوق می آید و سر و صدا راه می اندازد و خودش را می کوبد به میله ها. هنوز نمیتوانم بفهمم تماشای پرنده ای که از نعمت پریدن محروم شده و نگه داری او در قفس چه لذتی ممکن است داشته باشد. منتظرم ان شاءالله صاحبش که برگشت بلکه راضی اش کنم حتی اگر هزینه اش را بخواهد این پرنده زیبای تنها و پرجنب و جوش را در باغ پرندگان قم آزاد کند؛ توکل بر خدا. میل ما نباید میله حبس و تنگنا و محرومیت دیگران باشد. لذت و تفریح ما نباید حقی از دیگران سلب کرده و کامشان را تلخ سازد. کاش شادی خود را در شادی دیگران بجوییم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حال دشمن را گرفتیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ فروردين ۱۴۰۴، ۱۰:۴۶ ق.ظ

آنچه که گفتم مربوط به اواخر دهه هفتاد است و فکر نمی کنم چنین عکسی از بیل  کلینتون (رییس جمهور وقت امریکا) اصلا وجود داشت! اون موقع دلار، هنوز هزار  تومان نشده بود و چیزی که من در موردش صحبت کردم، ...

 

این را البته از باب شوخی عرض میکنم مشهور است یک زمانی رئیس جمهور وقت ایالات متحده اسکناس هزار تومانی ما را گذاشت کنار دلار آمریکا که بعله من به زودی کاری میکنم که این دو با هم برابر شوند و اقتصاد ایران فرو بپاشد و جمهوری اسلامی از بین برود و....

برو عامو خدا روزی ات را جای دیگری بدهد!

دلار هزار تومان که هیچ ده هزار تومان را هم رد کرد که هیچ الان دور و بر صد هزار تومان رسیده است ولی آب از آب تکان نخورده و ما هم داریم کار خودمان را میکنیم و برای گرانی جوک می سازیم. دشمن کور خوانده است که بتواند با اهرم دلار پدر ما را در بیاورد. امیدوارم حالا که دشمنان ما اینطور در پیشگاه تاریخ ضایع شدند به خودشان آمده و متنبّه گردند.

اما از جدی و شوخی و طنز و کنایه که بگذریم دشمن اگر چه در عرصه های نظامی و اقتصادی نتوانست انقلاب اسلامی را متوقف کند اما در عرصه فرهنگ به خصوص با تغییر در سبک زندگی و باورها و ذائقه مردم و ایجاد واهمه و نفوذ در فکر و ایمان مسئولان به دستاوردهای خطرناکی رسیده که اگر همین وضعیت ادامه یابد در سایه خودباختگی و ضعف متولیان امر به آنچه میخواهد دست پیدا خواهد کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سفرهای لذیذ!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ فروردين ۱۴۰۴، ۱۰:۲۶ ق.ظ

بفرما پاچه خواری

 

یکی از ابزارهایی که دولتها برای کنترل نظرات و آرای نمایندگان مجلس و نمک گیر ساختن شان دارند دعوت از آنها برای همراهی فرستادگان دولت در مأموریتهای خارجی است. حضور در این نوع سفرها که مسئولیتی بر دوش نمایندگان نبوده اما عوایدی چرب و شیرین برایشان به همراه دارد باعث رقابت بین بعضی نمایندگان ضعیف در طیف مقابل به منظور شیرین کاری بیشتر در تعریف و پاچه خواری از رئیس جمهور و اطرافیانش و جلب توجه آنها می گردد. علت بیان نظرات عجیب و مشمئز کننده بعضی نمایندگان به ظاهر انقلابی که صرفا در زمان تبلیغات انتخاباتی اقدام به اتخاذ مواضع ارزشی داشتند اما در حال حاضر به تملق از سران دولت مشغولند را در همین موضوع جستجو کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زمین که لایق وجود تو نبود

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ فروردين ۱۴۰۴، ۰۹:۱۵ ب.ظ

مبارکت باد علی جان، گوارای وجودت؛ هنیئا لک الشهادة.

بار سنگینی از دوشت برداشته شد. آرام و راحت و آزاد شدی. دیگر غمی روی دوشت سنگینی نخواهد کرد. جهل مردم، فقر مادی و معنوی شان، ظلم خبائث مزوّر چند چهره چند رنگ دیگر آزارت نخواهد داد. علی جان امشب مزد همه خوبی هایت را گرفتی. دیگر غریب نخواهی بود. جام رستگاری را بنوش و آماده بزم حضور در محفل قدسی حق، کنار رسول الله، دست در دست فاطمه مظلومه ات باش. امشب علی جان تو با شهادت زنده می شوی و شهد جاودانگی ات کام تشنگان خم وصال را سیراب می سازد.

هر چقدر از عظمت شب قدر بگویند که ما مردم عامی تا مثالش را نبینیم درکی از مقصود ربّ عالی اعلی نخواهیم داشت. بندگان خدا! شب قدر را می دانید یعنی چه؟ یعنی شبی که علی وار زیستن و علی گونه ماندن، هدفتان از زندگی در دنیای هزار رنگ پر فراز و نشیب باشد. راه کمال را در مشی علی بیاموزید و حیات طیبه او را سرلوحه توفیقاتتان قرار دهید. خدا می داند اگر مردم راه علی را بروند جهان گلستان خواهد شد. زهر تلخ بی عدالتی برچیده می گردد.

علی جان! تو تمثیل فلسفه عالم خلقتی. همه آموزه های مکتب وحی در سلوک تو خلاصه و روشن گردیده است. آن علی را که زادگاهش کعبه عبودیت است، مشهدش محراب مسجد کوفه و شام پروازش با قدرترین لحظات عمر بشر است خدا پدر هدایت امت قرار داده است. رشد و ارشاد و بلوغ و تکامل در گرو رهروی از توست. قرآن مجسّم تویی که بر ذات عبرت گریز انسانها نازل گردیدی. پلشت ها و ناکسان و فرومایگان عالم را با تو سر سازش نبوده و نیست و نخواهد بود. صراط المستقیم هدایت و عاقبت و عافیت تویی. شهادتت مبارک مولاجان که برترین انسانها را برترین مرگها سزاست. شمشیر جهل و نفاق و تزویر تنها از پشت سر یارای ضربت بر فرق مطهرت را داشت؛ چه آنکه کار خائنان نامرد جز فرودآوردن خنجر از پشت بر قامت رشید حقیقت نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دنیا و آخرتتان آباد، ان شاءالله

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۵:۰۲ ب.ظ

اصول ضروری نگهداری از برکه - باغ یونا - طراحی فضای سبز

 

برکه، حجمی از آب است که می جوشد و خیر و برکت می بخشد. تبریک، به معنای شاد باش آنهم برای بزن و بکوب نیست. تبریک آرزوی خیر و برکت است. زندگی ات مثل چشمه ای زلال بجوشد و موجب رحمت و لطف خدا باشد و به توفیق برسد. شادی هم البته در حقیقت اگر معنا شود نه مجاز، طراوتی درونی است. از این باب محرم هم جای تبریک دارد. چه اینکه امام فرمود محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است. شبهای قدر جای تبریک دارد اگر یک قدم ما را به خدا نزدیک کند. نوروز زمانی است که در باطن خود حس فرح داشته و نشاط قلبی خویش را در مسیر قرب الهی بیابیم. 

رمضانتان مبارک، شبهای قدرتان مبارک، عیدتان مبارک. امید آن که در زندگی مادی و معنوی خود برکت عنایت خدا را ببینید و به آنچه او از فلسفه خلقت می خواست نزدیکتر شوید. 

سال شصت خیلی سخت و تلخ بود؛ اما سال شصت و یک با فتح المبین آغاز شد و در حرکت الی بیت المقدس، خرمشهر آزاد گردید. ما که کاره ای نیستیم اگر وصل به جریان توحید باشیم خدا سال 404 را بعد از دشواری ها و تلخی های 403 با به خاک مالیدن بینی ترامپ و نتانیاهو رقم خواهد زد. قدس شریف ان شاءالله سربلند خواهد بود. یمن پیروز می شود. سوریه از چنگال منافقین نجات پیدا خواهد کرد. خدا را در زندگی فردی و اجتماعی و مدیریت و حاکمیت به میدان بیاوریم، پیروزیم. این وعده را خودش داده، خدایی که همیشه صداقت دارد.

امیدوارم در امور اقتصادی و فرهنگی و سیاسی و تولید و صنعت و معیشت و رفاه و خدمت و آموزش و عدالت و ... برنامه ای برای نزدیک تر شدن بیشتر به اسلام و اهداف دین داشته باشیم. خدا تعهد و ایمان ما و مسئولان ما را بیشتر کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

موعظه حسنه

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۸:۵۱ ق.ظ

دانلود و خرید کتاب مواعظ (جلد ۱) عبدالکریم حق‌شناس

 

واقعا بهترین هدیه کتاب است. چقدر دعا کردم برای دوستی که این کتاب را به من هدیه داد. آدمها نیاز دارند هر از گاه پندی بشنوند و عبرتی را دریابند. نصیحت به خصوص اگر خاستگاهی دلسوزانه و راهگشا داشته باشد روح و دل انسان را جلا می بخشد. کتاب مواعظ آیت الله حق شناس که گرداوری دروس اخلاق این عالم وارسته بود را عمدا نگه داشتم در ماه مبارک و روزهای منتهی به لیالی نورانی قدر مطالعه کنم. البته نمی دانم صلاحیت و توفیق عمل به آموخته ها را دارم یا خواهم داشت که امیدوارم به دعای دوستان چنین باشد؛ اما حتی صرف مطالعه و انس با این کلمات که به عطر اخلاص و ایمان آغشته بود برایم لذت داشت. خدا آیت الله حق شناس و همه علمای دین و اخلاق را رحمت کند، روحشان شاد. خدا کند اراده عمل و رهروی در مسیر حق و جلب رضای خدا در وجودمان شعله ور باشد. خدا کند در این شبهای قدر یک قدم به آنچه که باید نزدیکتر شویم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بهانه جویی برای ترک فعل

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۸:۲۸ ق.ظ

با شناخت دلایل بی انگیزگی با بی انگیزه بودن خداحافظی کنید | گام برتر

 

آنهایی که می گویند الان باید تمرکزمان روی یمن و غزه و تهاجم احتمالی آمریکا باشد و حجاب و استیضاح و انتقاد از مسئولین را رها کنید مثل همان هایی هستند که می گویند با حجاب چکار دارید بروید یقه اختلاس گرها را بگیرید. حالا خوب است همین قشر بچه های حزب اللهی هستند که مقابله با اختلاس ها و زد و بندها و وعده صادق سه و ... را مطالبه میکنند و از طرف همان جماعت انگ تندروی می خورند.

والله ما تجربه دوران دفاع مقدس را داریم که همزمان هم در مقابل تجاوز ارتش بعث با پشتیبانی دهها کشور غربی و شرقی و عربی ایستادیم هم با منافقین کوردل و مسلح درگیر بودیم هم جلوی احتکار و گران فروشی را می گرفتیم هم وضعیت حجاب را کنترل می کردیم و... خودتان شل و بی انگیزه هستید چرا بهانه های واهی می آورید؟ شما هم بیخود میکنید وقتی اولویت را چیز دیگری می دانید می آیید با بچه های حزب اللهی درگیر می شوید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قدر دان باشیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۳، ۱۰:۴۲ ق.ظ

قوانین پایه ای طراحی لوگو

 

دیده اید بعضی آدمها به شأن و جایگاه و موقعیت و امکانی میرسند خودشان را باخته و ضایع می شوند؟

طرف ظرفیت بالا نشستن را ندارد، اندازه بزرگی و بزرگواری نیست، نمیتواند رابطه اش را با آدمهای خوب حفظ کند، با طلبکاری با منّت با کبر و ریا و... به خوشبختی لگد می اندازد، جنبه شهرت را ندارد، ظرفیت علم را ندارد و جفا می کند ...

بزرگی آدمها به نسبتها و ژستها و تعاریف و پستها و مدارج و مدارک نیست. چه بسیار آدمهایی که نعمات خدا و بهره های دنیا برایشان سمّ است و با دست خود کاری می کنند که با همین امتیازاتی که در اختیار دارند بیشتر زمین خورده و طرد و منفور شده و دنیا و آخرتشان را ببازند. بعضی آدمها به ظاهر چیزی ندارند ولی چقدر بزرگ و دوست داشتنی هستند.

بزرگ شدن و بزرگ ماندن، جنبه می خواهد. آدم باید قدر و ظرفیت خودش را بالا ببرد تا وجودش گنجایش بهره مندی از مواهب عالم را داشته باشد. تقدیرمان را خودمان رقم می زنیم، خدا فقط آنچه را که خواسته و برگزیده ایم امضا می زند. حقیقت شب قدر را کسی درک می نماید که اراده کند ظرفیت وجودش را برای پذیرش حق و ملزومات آن بالا ببرد و به ورطه ظلم و جفا به خودش و خدا و خلق خدا نیفتد. چنین آدمی به خدا نزدیک میشود و آنچه از مواهب مادی و معنوی عالم که خیرش در آن نهفته باشد را به دست خواهد آورد. عاقبت به خیری به راهی بستگی دارد که انتخاب می کنیم. قدر موقعیتهای کوچک را بدانیم وخودمان را نبازیم به موقعیت های بزرگ هم دست خواهیم یافت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عکس قدیمی از دو داور برنامه محفل

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۸ اسفند ۱۴۰۳، ۰۶:۰۶ ب.ظ

photo_2025-03-18_18-02-40_pcu4.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زمان و مکان مناسب دیگری در راه است؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۸ اسفند ۱۴۰۳، ۰۷:۰۲ ق.ظ

پوستر انا من المجرمین منتقمون

 

آمریکا رسما ایران را تهدید به حمله نظامی کرده و بر اساس اخبار موجود بخشی از نیروهای خود را به خاورمیانه گسیل داشته است. آمریکا البته غلط میکند نگاه چپ به این سرزمین داشته باشد و پایش را از گلیمش درازتر کند؛ اما شما را به خدا اگر ایالات متحده ضربه ای زد پاسخش را محکم و قاطع بدهید. سر جدتان موکولش نکنید به زمان و مکان مناسب! قرار بود کاری کنیم محاسبات دشمن بر هم بخورد. قرار بود کاری کنیم اگر آمریکا جسارتی کرد اسرائیل را روی ویلچر ببیند. یاد سید حسن نصرالله به خیر که بعد از ترور صالح العاروری گفت: هرگز از عبارت "در زمان و مکان مناسب" استفاده نمی‌کنیم و پاسخ ما حتمی خواهد بود. 

در یکی از حساس ترین و شیرین ترین برهه های تاریخ قرار داریم. به لطف خدا و عنایت اهل بیت و آبروی شهدا، روح حماسی دمیده شده در تار و پود ملت ایران، برگی مشحون از شرافت و رادمردی و پهلوانی و غیرت را در کتاب وزین انقلاب جهانی اسلام به ثبت خواهد رساند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با معرفتها رفیق نیمه راهند!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، ۱۱:۵۳ ق.ظ

یادمان سردار شهید یوسف سجودی

 

فرمانده شجاع و با تدبیری بود. یک بار قبل از عملیات داشت سخنرانی می کرد. خبر آوردند برادر طلبه ای که برای شناسایی رفت، تیر و ترکشی خورد و شهید شد. دید بچه ها سرشان را گذاشتند پایین و غمگین شدند. شروع کرد با حرارت صحبت کردن: اینجا حلوا خیرات نمیکنند، میدان میدان جهاد و شهادت است. ما قرار است مثل ابالفضل العباس، مثل حسین بن علی، مثل علی اکبر حسین شهید شویم. دست و پایمان قطع شود، سرمان برود، بدنمان ارباً اربا شود اما عاشورایی بمانیم و حسین را تنها نگذاریم...

حرفهایش انگیزه رزمنده ها را دو چندان کرد.

یکبار در فتح المبین کار گره خورد. یاد اباعبدالله افتاد. بلند شد ایستاد و رجز خواند... هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله... بچه ها روحیه گرفتند و پیش رفتند.

مطلع الفجر موفقیت آمیز نبود. خیلی شهید و مجروح دادیم. برادر خودش هم شهید شده بود. برق ها را خاموش کرد. گفت هر کس می رود برود اما یادمان باشد میدان را خالی کنیم به امام و امت خیانت کرده ایم دشمن جلو می آید... اغلب بچه ها غیرتی شده و ماندند.

داشت بر می گشت بابل برای مرخصی. احساس کرد دوباره جبهه دارد عملیات می شود. قرآن را باز کرد سوره فتح آمد. بی معطلی از همان مسیری که می رفت، به جبهه برگشت و خودش را به عملیات رساند.

بچه ها تشنه شان بود. می دانست آن اطراف آب باریکه ای هست. دلش نیامد کسی را بفرستد. نیروهایش خسته بودند. خودش دو دبه بیست لیتری آب را دست گرفت و رفت. دید چند عراقی مسلح دارند دست و روی شان را می شویند. سلاح نداشت. نمی خواست دست خالی برگردد. دلش را به خدا سپرد و با رعایت اصل غافلگیری رفت جلو و خلع سلاحشان کرد. آنها را هم همراه دبه های آب آورد عقب. از عراقی ها پرسیدند شما که سلاح داشتید چرا اسیر شدید؟ گفتند هیبت و ابهت این مرد ما را گرفت. دست و پایمان شل شد...

می گفت پنج نفر بودیم مسیری را طی می کردیم. دلمان افتاد توسلی به امام زمان پیدا کنیم. حال خوشی به همه دست داد. احساس کردیم عطر دل انگیزی در فضا پیچیده. کسی با خودش عطر و اودکلن نداشت. یکی گفت یعنی آقا دارد به ما توجه می کند؟ همه زدند زیر گریه. چند روزی نگذشت. آن چهار نفر شهید شدند و فقط من ماندم.

خودش هم زیاد نماند. گاهی دوستان شهیدش را اسم می برد و به شان می گفت: بی معرفت ها!

یوسف سجودی فرمانده تیپ1 بود. هم از نظر حماسی هم از نظر معنوی زبانزد رزمنده ها بود. با این حال گاهی می نشست کنار ضریح دانیال نبی، مناجات و حال و هوای رزمنده هایی که برای زیارت به شوش آمده بودند را نگاه می کرد، اشک می ریخت و به حالشان غبطه می خورد. می گفت: اینها از من جلوتر هستند. فرمانده اصلی جبهه این بچه ها هستند...

بر اساس خاطراتی از پرونده شهید در سازمان حفظ و نشر آثار

1- آخرین مسئولیت سردار شهید یوسف سجودی اهل بابل، فرماندهی تیپ سوم لشکر17 علی بن ابیطالب علیه السلام قم بود و در 1363/12/26 عملیات بدر شرق دجله در 26 سالگی به شهادت رسید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

موریانه مصلحت

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، ۱۱:۴۲ ق.ظ

حرف‌های آخر شیخ اسماعیل رمضانی در تلویزیون | جهان نیوز

 

شیخ اسماعیل رمضانی حرف سیاسی نزد. مطالبه گر عدالت و افشاگر مفاسد اقتصادی کله گنده ها نبود. صرفا چند تذکر فرهنگی داد در حوزه عفاف و حجاب از باب امر به معروف و نهی از منکر که فریضه ای واجب است؛ انهم با بیانی شیوا و مستدل. طاقت همین را هم نیاوردند. او هم مثل امام جمعه و فرماندار قزوین و امام جمعه لواسان و... قیچی شد. تا دیگران یاد بگیرند برخلاف جریان آب شنا نکنند. مسئولین سیاسی در باطن خودشان اقرار دارند که مقصر و مسبب بروز بعضی معضلات فرهنگی هستند. برای همین با هر انتقادی زود بهشان برمیخورد. اگر چه حاضرند کشف حجاب و بی عفتی ها را تحمل کنند به این بهانه که مبادا کشور دچار دو قطبی شود اما در قبال آمران به معروف و ناهیان از منکر ابدا تاب تحمل نداشته و زود اقدام به قلع و قمعشان میکنند آنهم به بهانه حفظ نظام! اینطوری فقط یک قطب باقی می ماند و صندلی ها به خطر نمی افتد! یادمان نرود قرار است نظام ابزار و وسیله و واسطه ای باشد برای اجرای احکام اسلام نه اینکه اسلام پله و بهانه و پوششی باشد برای حفظ قدرت و حکومت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ایران از دست شما سوریه می شود

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، ۰۵:۰۰ ب.ظ

کاریکاتور/ اشرافی گری و فاصله طبقاتی!!!- گرافیک و کاریکاتور کاریکاتور تسنیم  | Tasnim

 

میگویند میترسیم ایران سوریه شود. آدمهای ترسو! چرا از حجم گرانی های کمرشکن نمیترسید که ایران سوریه شود؟ مگر بابت گرانی بنزین اغتشاش نشد؟ این همه آدم کشته نشدند؟ چرا آن موقع از قانون بلاصاحب گران سازی کوتاه نیامدید؟ چرا از رانتخواری ها و اشرافی گری ها و تبعیض و باستی هیلزنشینی ها و تجمل گرایی و اسراف مسئولان و حقوقهای نجومی نمیترسید که ایران سوریه شود؟ ایران زمانی سوریه میشود که قبلش اندلس شده باشد. پوسته ای از شریعت بماند و از بی حجابی و هنجارشکنی و بی عفتی تا بی عدالتی و تبعیض و باندبازی و دیگر خباثتها به امری عادی تبدیل شود. آن وقت است که جامعه به ظاهر اسلامی از درون پوک شده و فرو می پاشد. در مقابل حمله دشمن به راحتی تسلیم شده و شاید هم به استقبالش برود. چرا آنهایی که باید در سوریه مقاومت میکردند اینقدر سریع عقب رفتند؟ به خاطر آن که احساس کردند بازیچه دست مسئولانشان هستند و حفظ میز آنها ارزش جان بازی ندارد.

شما عقبه نیروهای حامی نظام را خرد و خاکشیر می کنید که نظام بماند؟! مطمئنید خودتان در زمین دشمن بازی نمیکنید؟ مطمئنید مخاطب حرف آقا نیستید که فرمود مسئولان تصمیم گیر در امور اقتصادی و ارز و دلار و فرهنگ و حجاب و ... ملاحظه خواست و مواضع آمریکا و صهیونیسم را نداشته باشند؟

جماعت بولتن خوان! أین تذهبون؟! توجیه گران وضع موجود! أین تذهبون؟!

دلتان میخواهد ایران سوریه نشود جلوی مانور فکری و نفوذ جریانهای سکولار در عرصه هنر و اندیشه و قلم این مملکت را بگیرید. جلوی بی عفتی را در رسانه های رسمی بگیرید. آموزش و پرورش را اسلامی کنید. نظام بانکی را اصلاح کنید. به داد مردم مظلوم و بی مسکن و بی کار و مجرد و... برسید. هیچ برنامه و حرکتی برای پیمودن گام دوم انقلاب و نیل به تمدن جهانی اسلام ندارید یکجا نشسته اید هر از گاه یک قدم از فرامین و احکام اسلام کوتاه می آیید که حالا اشکالی ندارد در عوض نظام حفظ بماند؟ پوسته نظام منظورتان است؟ نظام منهای اسلام؟ منهای عدالت؟

به خدا من بچه هایی حزب اللهی سراغ دارم که غیر از انتخابات ریاست جمهوری در سایر انتخاباتها شرکت نمیکنند. خیلی ها خسته شده اند و احساس میکنند نگاه نظام دیوانسالار به آنها نگاهی ابزاری است و نقششان مرغ عروسی و عزاست؛ همان نگرش بعد از قبول قطعنامه از سوی سوداگران سازندگی و البته چپاول و توسعه نمایشی فاقد مبنا که بسیجی خوب، بسیجی مرده است.

آقایان مسئول در نظام که بار چند نسل خود را بسته اید و در شعاع دو کیلومتری اقوامتان یک جوان بیکار پیدا نمی شود، باز هم یادآور میشوم مشارکتهای سیاسی دهه اخیر به زیر پنجاه درصد رسیده. مانده است هسته سخت نظام یعنی بسیجی های فحش خور و کتک خوری که زیر بار گرانی و فشار معیشت تا تهمت و زخم زبان اغیار در حال له شدن هستند. حمله ناجوانمردانه شما به مطالبات مشروع این قشر جز نشانه رفتن پایه های استحکام و مشروعیت نظام و تخلیه عقبه استراتژیک جمهوری اسلامی ثمره ای نخواهد داشت. بچه های حزب اللهی افسرده و خانه نشین شوند نظام شکست خواهد خورد. به خاطر خدا که نه لااقل به خاطر پست و پول و شهرت خودتان هم که شده با حزب اللهی ها طرف نشوید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همچنان وعده صادق 3 را مطالبه میکنیم

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، ۰۴:۰۸ ب.ظ

عکس / فریاد انتقام ملت

 

ما منتظر عملیات وعده صادق3 هستیم و از این مطالبه بر حق کوتاه نخواهیم آمد.

آقا فرمود فریاد انتقام شما سوخت حقیقی موشکهاست. آقا فرمود اگر غلطی از آنها سر بزند حیفا و تل آویو را با خاک یکسان خواهیم کرد. آقا فرمود باید محاسبات دشمن را بر هم زد. آقا فرمود عقب نشینی غیرتاکتیکی عقوبت الهی را به دنبال دارد....

آقا از همه دولتها حتی دولت روحانی حتی در انجام مذاکرات برجام حتی در گران سازی بنزین حمایت کرد. ما تابع رهبری هستیم. به مسئولین لشکری و کشوری تهمت ترس و محافظه کاری و دنیاطلبی و ... نمی زنیم. اما همچنان وعده صادق3 را مطالبه خواهیم کرد. مسئولین هم قول داده اند که حتماً به این وعده عمل خواهند کرد. وظیفه ما مطالبه گری و ایجاد بستر فکری و روانی و فرهنگی برای تحقق وعده ها و اهداف نظام اسلامی است. ان شاءالله تا نابودی رژیم غاصب از پای نخواهیم نشست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما همه مسئول هستیم

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ

امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام علی(ع)

 

با تمام نقدهایی که به امام جمعه بابل دارم اما ایستادگی او در مساله حجاب و پشتیبانی از آمرین به معروف جای تقدیر دارد. باور کنید من دادستان بابل را قبول ندارم اما او هم در مساله حجاب ایستاده و از همین گشت های جسته و گریخته بچه های بسیج حمایت میکند. بابل که اتفاقا شهری سیاسی است و در آشوبهای مختلف دارای محوریت استانی بوده به رغم فعالیت ناهیان از منکر تبدیل به سوریه نشد. مسئولین در سطحی حداقلی نسبت به حجاب توجه نشان میدهند و گاهی تیمهایی برای تذکر اجتماعی فعال میشوند که فعلا همین هم ارزشمند است. شهرهای دیگر هم معطل تحلیلهای آبکی سیاسیون معامله گر نمانند. اگر امام جمعه ها و دادستان ها بیایند وسط نیروی انتظامی هم مجبور به همکاری میشود. بچه های بسیجی با انگیزه و البته صبور پا به میدان بگذارند و نگذارند رسالت امر به معروف و نهی از منکر روی زمین بماند. نظام با پسوند اسلامی است که مقدس شمرده میشود. نگذاریم حیا و عفاف به انزوا رانده شود. امر به معروف و نهی از منکر چه در حوزه مسئولین و چه در حوزه اجتماع را تکلیف شرعی خود بدانیم. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دو خبر از قم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، ۰۳:۱۵ ب.ظ

مشرق نیوز - عکس/ معماری بی‌نظیر بازار قم

 

دیروز شهردار قم بالاخره برکنار شد. دیروز رسانه ها به طور رسمی خبر کشف معدن لتیوم را در قم به خصوص منطقه دریاچه نمک اعلام کردند.

این دو خبر چه ربطی به هم دارند؟ هیچی! هر کدام برای خودشان خبری مستقل اما مهم هستند.

جناب دکتر سقائیان نژاد شهردار اسبق اصفهان که با اعمال نفوذ تیم لاریجانی در زمان ریاست او بر مجلس به شهرداری قم منصوب شده بود آنقدر برای خودش یال و کوپال و عده و عده داشت که شوراهای شهر در تمام این سالها تبدیل به جمع و تشکلی در قالب ماشین امضای شهردار شده بود. من خودم واقعا دیگر رغبتی برای شرکت در انتخابات شوراهای شهر قم نداشتم و این نهاد را کاملا بی خاصیت و صوری می دانستم. بالاخره اما با اصرار و مداومت تعدادی از اعضای شورا به رغم مخالفتها و مانع تراشی های بعضی کانون های قدرت، دیروز شهردار قم عزل شد و البته امید آن می رود مهندسی جوان و تازه نفس و خلاق و پر انگیزه برای تصدی امور بلدیه قم انتخاب شود.

این که قم یکی از مخازن و منابع و معادن اصلی لتیوم در کشور و احتمالا جهان است را مدتی قبل از زبان مسئولی در قالب بحثی خصوصی شنیدم و اساس فرضیه تصاعد گرما از زمین قم که از قدیم به رنجش و دشواری زندگی در تابستانهای این شهر می انجامید به وجود این ذخیره فلزی گرانبها بر می گردد.

شاید ندانید قم چاه نفت هم دارد و البته بعضی معادن غنی دیگر. در جریان غائله مهسا در وبلاگ نوشتم که روند امور کشور از نظر فرهنگی به گونه ای رقم خواهد خورد که روزی قم پایتخت ایران می شود. البته همین الان هم قم با تکمیل شهرک شکوهیه و تهران با شهر آفتاب و شهر فرودگاهی امام خمینی ره عملا به همدیگر نزدیک شده و بالاخره متصل خواهند شد. قم یکی از بالاترین گردش های مالی را در عرصه بانکداری به خود اختصاص داده و گمرگ پر رونقی هم دارد. شهرکهای صنعتی قم در کشور ممتاز هستند. صنایع دستی قم به خصوص فرش ابریشم در کشور نمونه ندارد. دام شهر در حاشیه قم به تنهایی توان تأمین مایحتاج پروتئینی کشور را داراست اگر کمی بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. قم به نسبت ظرفیتی که برای درخشش در امور معنوی و سیاسی و اقتصاد و تولید کشور دارد رشد و پیشرفت نداشته و با اینکه اغلب مسئولان عالی مملکت چند سالی هم تجربه زندگی در این دیار مقدس را داشته و یا مشکلات آن آشنا هستند اما آنگونه که باید مورد توجه نبوده و به آنچه از نظر آبادانی و رفع مشکلات مستحق است دست نیافته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خدا مسئولین ما را بیدار کند

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۳:۴۵ ب.ظ

یک- اینکه تجمع در مقابل مجلس در اعتراض به عدم برخورد با معضل بی حجابی از نظر قانون درست است یا نه الان موضوع نوشتار من نیست. الی ماشاءالله صاحبنظران مشغول رد و بدل فرضیات و دیدگاههای خود در این خصوص هستند. احتمال هم میدهم مثل دفعات قبل بریزند و عده ای را بگیرند ببرند که این غائله موقتا به پایان برسد. اما زاویه ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که بالاخره مردمی که عمری را پای اسلام و انقلاب صرف کرده و از داشته های مادی و معنوی خود برای حفظ انقلاب مایه گذاشته اند فریاد دردناک خود از این حجم بی توجهی به ظواهر دین را چگونه باید فریاد کنند؟ وقتی میبینند مسئولین خوش نشین به مرض تجاهل و غفلت دچار شده و مساله ای را مهمتر از تعاملات سیاسی و سهم خواهی فردی و باندی خویش نمی بینند چگونه باید پیام خون شهدا را تلنگر بیداری آنها قرار دهند؟

دو- من بعضی از این بچه های معترض یا متحصن را از نزدیک می شناسم. خدا می داند این بندگان خدا تنها دغدغه حجاب را نداشته و بارها به خاطر مطالبه عدالت و مبارزه با فساد و رانت و فشار معیشت و... فریاد برآورده و بعضاً اسیر زندان و دادگاه و... شده اند. حرف بچه ها این است به اسلام باید در همه زمینه ها به خصوص سبک زندگی فردی و حاکمیتی عمل شود. اما فراموش نشود که حجاب یکی از مهمترین نمادهای جامعه دینی است که قبح شکنی از آن زمینه ساز بی غیرتی و بی تفاوتی نسبت به سایر آموزه های دین خواهد بود.

سه- این چه منطقی است که اگر نظام با کشف حجاب برخورد کند ممکن است شورش شود یا عده ای بیشتر کشف حجاب کنند! اینطوری که باید قدم به قدم در هر زمینه ای عقب نشینی کنید. خب بیخود کردید دو سال وقت مملکت را گرفتید هزینه درست کردید که قانون جدید تصویب شود. همان قانون قبلی را اجرا می کردید. مدعی هستید شما هم دغدغه حجاب و عفاف دارید اما همان قانون قبلی را هم رها ساخته اید. محض رضای خدا یکبار بدون استفاده از وسیله شخصی راهی بعضی مراکز تفریحی و... شوید. کار از برداشتن روسری گذشته و پوشش معدودی از بانوان که به برکت سکوت مسئولان هر روز تعدادشان بیشتر می شود به استفاده از لباسهایی کشیده که بعضا نصف بدنشان بیرون ریخته است.

چهار- حالا حجاب نه، دقیقا در چه زمینه ای قرار است حاکمیت به سمت اسلامی شدن حرکت کند و از حالت یکی به نعل یکی به میخ و شبه جمهوریت و شبه اسلامیت خارج شود؟ به دغدغه های مقام معظم رهبری توجه کنید. در عدالت اجتماعی، در عدالت آموزشی، در اقتصاد در سبک زندگی، در ساده زیستی، در بانکداری، در عرصه صنعت و تولید و... چه عزم و برنامه ای برای تحقق دستورات دین و شعائر انقلاب و فرامین رهبری وجود دارد؟ قوه قضائیه ما چقدر توانسته است رضایت مردم را در دفاع از حقوق عامه و برخورد با دانه درشتهای مفاسد اقتصادی و مدیریتی و ... جلب نماید؟

پنج- مسئولین محترم نظام عاقل باشند. بی رغبتی مردم به مشارکت سیاسی یکی از مظاهر بی اعتمادی اجتماعی نسبت به جهت گیری های مسئولین است. مانده اند عده ای نیروی متدین و مذهبی که زیربار فشار شکننده گرانی و تهاجم اعتقادی و رسانه ای دشمن و ... هنوز پشت نظام را خالی نکرده اند. دیگر چرا اینها را میخواهید فراری بدهید؟ سران قوا دقت کنند این تصور که دور هم بنشینید و بگویید شکر خدا یک روز دیگر هم در سایه وفاق گذشت منتج به تمدن نوین اسلامی و زمینه سازی ظهور و رشد و تعالی مادی و معنوی جامعه نخواهد شد. خدا را خوش نمی آید نظامی که به فرموده رهبری عزیز، خون آورد صدها شهید گلگون کفن است به نقطه ای برسد که نه در زمینه اقتصاد و رفاه و معیشت و نه در زمینه فرهنگ و معنویت و عدالت عزم و برنامه ای برای برداشتن گامهای بزرگ و تغییر در وضع موجود نداشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معاویه درون

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۱:۰۰ ب.ظ

مرور خاطرات سریال امام علی (ع) با بازیگر نقش معاویه/ همه عاشق بودیم -  خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency

 

در زندگی فردی و اجتماعی خود اسلام را نصفه و نیمه پیاده می کنیم. آن قسمت که به نفعمان است یا راحت و شیرین باشد عمل می کنیم آن قسمت که تلخ و دشوار باشد یا به نفعمان نیست را کنار می گذاریم که هیچ از تتمه معلومات دینی مان برای توجیه این کجراهه بهره می گیریم و همچنان از ساخت سریالی با محوریت معاویه و تقدیس شخصیت مزوّر او گله مندیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به مناسبت سالروز شهادت

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۳۰ ق.ظ

روایت تفحصِ شهید در شب اول محرم - مشرق نیوز

 

وقتی مؤذن به شهر بازگشت

حسن درستی نماز را دوست می داشت. بازی فوتبال هم اگر بود، صدای اذان را می شنید راهش را می کشید می رفت مسجد. از ابتدای جوانی شد مؤذن مسجد محل. صبح ها زمستان بود یا تابستان قبل از اذان بلند می شد می رفت مسجد و اذان می گفت. در مسجد محلشان نماز جماعت صبح برقرار نبود. اذانش که تمام می شد با دوچرخه خودش را می رساند پانصد متر آن طرف تر مسجد دیگری نماز جماعت می خواند. مادر از سر دلسوزی گفت: چه کاری است حالا خودت را زحمت می اندازی؛ این وقت صبح می روی مسجد برای اذان. گفت: حتی اگر یک نفر با صدای اذان من برای نماز بیدار شود می ارزد.

والفجر هشت در خاک عراق مفقود شد. بیست و هفت سال بعد خواستند منطقه را تفحص کنند. روز آخر ماه ذی الحجه بود. گفتند فردا اول محرم است. بد نیست توسلی به سیدالشهدا داشته باشیم. بعد از توسل و روضه و با چشم اشک بار که کار را شروع کردند سرخی پرچم کوچک سه گوشی نظرشان را به خود جلب کرد. خاک را آهسته کنار زدند. روی پرچم نوشته بود یا ثارالله. زیر آن بدن مطهر شهیدی بود که زیر لباس نظامی اش پیراهن مشکی پوشیده بود. مدارک هویتی اش هم کامل بود؛ حسن درستی از بابل.

خبر در شهر پیچید. پوستر شهید همه جا پخش شد. همه جا حرف از حسن بود. حسن باز هم مؤذن شهر شد. یکبار دیگر رایحه جهاد و ایثار و شهادت در کوچه پس کوچه های شهر پیچید. خیلی ها می گفتند ما خواب بودیم بازگشت پیکر حسن، بیدارمان کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آب رفت!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۲۴ ق.ظ

قطعی آب در پایتخت نخواهیم داشت - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr  News Agency

 

عده ای معتقدند قطع برق به دلیل ناترازی انرژی نیست و به عنوان یک برنامه و روال عادی جزو تصمیمات دولت چهاردهم است. پزشکیان اخیرا مدعی شد که از محل صرفه جویی در مصرف انرژی میتوان فلان قدر به مردم خدمات داد. این حرف حتی اگر بر اساس آمارها درست باشد در دولتی که اساسا طرحی برای خدمت رسانی و ارتقای سطح معیشت و رفاه عمومی ندارد بی نتیجه خواهد ماند. 

اخیرا به رغم بارندگی خوب در هفته های اخیر که نسبت به سالهای گذشته بهتر بوده زمزمه کمبود آب و خالی ماندن سدها از طریق رسانه های وابسته به دولت در حال پمپاژ خبری است. دولت احتمال داده که در سال جدید شاهد قطعی آب در بعضی ساعت های شبانه روز باشیم. با این وصف میتوان پی برد که علاوه بر قطعی آب، برق نیز قطع خواهد شد و تأمین سوخت نیروگاهها اثری بر بهبود شرایط نخواهد داشت. حالا آیا در سالهای بعد تا اتمام عمر دولت موجود شاهد قطع برنامه ریزی شده گاز و بنزین و تلفن و اینترنت و یارانه و... هم باشیم یا نه خدا عالم است. تا اینجای کار دولت هیچ برنامه ای جز حرّافی و انداختن توپ مشکلات در زمین مردم نداشته است. حیف این مردم که به خاطر تعارفات سیاسی بالادستی ها باید وضعیت امروز را تحمل کنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما همه پرنده ایم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۲۴ ق.ظ

موسسه اطلاعات مرغداری - 20 عکس زیبا از پرواز پرندگان

 

بعضی هایمان پول را بهانه می آوریم که مال دنیا ما را فریفت و به گناه انداخت. امکانات مادی باعث غفلتمان از راه راست گردید. بعضی هایمان شهرت را بهانه می کنیم، بعضی زیبایی خود را بعضی کثرت عواطف و بعضی هم محیط پیرامون را باعث لغزش خویش شمرده و راه باطلی که در پیش گرفته ایم اینگونه توجیه می نماییم.

خدیجه بنت خویلد همه چیز داشت. پول داشت، شهرت داشت، زن بود و عواطف بسیار داشت، زیبا بود، در یکی از آلوده ترین محیطهای عصر جاهلیت می زیست؛ اما گناهکار نشد که هیچ آن قدر رشد کرد که هم کفو رسول اکرم شد و مادر سیزده معصوم. هم او که دهها کتاب در وصف اخلاق و رفتار و بزرگی اش نوشته اند خودش که معصوم نبود. اتصال به عالم غیب نداشت. بزرگی و رشد و تعالی که به وراثت و یا جبر و تحمیل نیست. هر کس مسیر درست را بشناسد و اراده پیمودن راه حق و سلامت نفس را داشته باشد رسد به جایی که به جز خدا نبیند. عصاره ای از وجود و معارف خدا و سرآمد خلق خواهد شد.

غاده جابر به چمران گفت گمان می کنی اینگونه زندگی کنی میتوانی علی شوی؟ پاسخ همسرش را شنید شاید من نتوانم علی علیه السلام شوم اما راه رسیدن به او که بسته نیست. هر کس میتواند این مسیر را طی کند. بعد از شهادتش بود که غاده در وصفش این گونه گفت: مصطفی نمونه کوچک علی بود.

خدا ما را پرنده آفریده است. اگر بال و پر خویش را نشکنیم لذت پرواز را احساس خواهیم کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهدا سیب زمینی نبودند!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، ۱۰:۲۶ ب.ظ

همه جای دنیا از نظام سیاسی تا مجتمعهای مسکونی با قانون اداره می شود؛ قانون یعنی "تحمیل".

کاربرد "بایدها" و "نبایدها" خوشمان بیاید یا نه، مستلزم تحمیل است.

یعنی حتی آنها که می گویند "نباید" عقیده خود را بر دیگران تحمیل کرد هم در حال تحمیل عقیده خود بر دیگران هستند.

رییس جمهور گفت "شهدا عقیده خود را بر مردم تحمیل نمی کردند".

 باید دید منظور از عقیده چیست؟ منظور از مردم چیست؟

تحمیل عقیده شخصی بر دیگران کار نادرستی است؛ اما ذات قانون، الزام آور است. شهدا در خصوص قوانین جاری و خط قرمزهای اعتقادی اهل مسامحه نبودند. قوانین کشور که مبتنی بر احکام شریعت است با خون شهدا به امضا رسیده است.

خاطرات شهدا مملو از ایستادگی در مقابل ناهنجاری هاست.

داخل کشور در بطن نظام اسلامی که جای خود؛ عباس بابایی دانشجوی خلبانی ارتش شاه در خوابگاه دانشگاه آمریکا هم در وسط اتاق خود طنابی کشید و به هم اتاقی آمریکایی اش گفت تو چون اهل رعایت نجاست و پاکی نیستی این طرف طناب نیا.

پزشکیان می گفت من می فهمم که نمی فهمم؛ اما به نظر می رسد اساساً نمی فهمد که نمی فهمد.

مکتب شهدا از لیبرالیسم جداست؛ اما حتی مکتب لیبرالیسم یا پلورالیسم هم الزام آور و تحمیلی است. اینکه رئیس جمهور بگوید قانون را ابلاغ نمی کنم هم تحمیل عقیده خود بر دیگران است. تحمیل گرانی و ویرانی معیشت و قطع برق و ... که بماند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کمی صریح تر

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، ۱۱:۵۱ ق.ظ

واکنش جامعه مدرسین به کشف حجاب در سالن وزارت کشور و کتابخانه ملی

 

در خصوص تصاویری که از کشف حجاب یک همایش رسمی در فضای مجازی منتشر شد، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم بیانیه ای صادر کرد. در ابتدای بیانیه میخوانیم:

"اقدامات ضدشرعی و هنجارشکنانه کشف حجاب در برنامه‌ای در سالن همایش‌های وزارت کشور و سالن همایش‌های سازمان اسناد و کتابخانه ملی یک اقدام ساختارشکنانه و ضددینی است. این اقدامات نامبارک باید با قاطعیت پیگیری و با ساختارشکنان برخورد شود.

گرچه به حمدالله دستگاه قضائی برای پیگیری اقدامات غیر قانونی ورود پیداکرده است، اما سهل انگاری و تساهلی که برخی دستگاه‌ها در مقابل وقوع آن اقدامات انجام داده‌اند، غیر قابل گذشت است."

از جامعه مدرسین بابت اعتراض به معضل بی حجابی و نیز وضعیت معیشت مردم که پیشتر مورد تأکید این عزیزان قرار گرفت باید تشکر کرد. اما جای یک سوال باقی است مگر آنهایی که در این همایش کشف حجاب کردند در منظر عموم و سطح معابر محجبه هستند؟ چرا به رغم وجود قوانین متعدد در ضرورت پیشگیری از ترویج فساد و ناهنجاری شاهد سکوت و تعلل نیروی انتظامی و دستگاه قضا و... در انجام وظایف خود هستیم؟ چرا جامعه مدرسین به ترک فعل نهادهای قانونی که زمینه عادی سازی فساد و ناهنجاری و عریانی در سطح جامعه اسلامی را فراهم آورده به طور مستقیم اعتراض نمی کند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

علت پارازیت آقای نماینده

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، ۱۱:۳۶ ق.ظ

کاریکاتور/ آمده ام با اشرافی گری مبارزه کنم!!!- گرافیک و کاریکاتور کاریکاتور  تسنیم | Tasnim

 

دوستانی که مقابل مجلس تحصن کرده اند گفتند وقتی جناب نیک بین نماینده معمم کاشمر در حال ورود به مجلس بود یکی دو نفر از بچه های بسیجی متحصن در خصوص ماشین شاسی بلند آخرین مدلی که سوار بود به او متلک انداختند. گویا این مساله باعث خشم وی گردید و در نطقی بی شرمانه تهمت مزدوری به معترضین حجاب که از خالص ترین نیروهای انقلاب هستند وارد کرد. حرف مفت وی البته با استقبال رسانه های بیگانه مواجه گردید. بازنده دیگر این ماجرا محمدباقر قالیباف بود که اجازه مخالفت نمایندگان با سخنان مزخرف نماینده حامی خود را نداد. نیروهای انقلابی البته در سطح رسانه از خجالت باند قالیباف درآمدند اما واقعا برای من سوال است این فرد که خود را صاحب هوش و فراست میداند کی قرار است به این موضوع فکر کند که چرا مردم بیست سال است به او برای ورود به پاستور رأی نمی دهند؟ آدمی که با خاستگاه انقلابی در پی جذب آرای خاکستری است اما از این هدف باز می ماند و اعتبار خودش را برای جذب آرای لایه های مذهبی و انقلابی هم از دست میدهد چرا هنوز بر حرکت زیگزاگ در عرصه سیاست اصرار می ورزد؟

شایان ذکر است متحصنین نسبت به دو مقوله گرانی و کشف حجاب معترض هستند که رسانه های فراگیر همچنان از انتقال پیام و سخن آنان اجتناب می ورزند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از عمامه ات خجالت نکشیدی؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۹ اسفند ۱۴۰۳، ۰۵:۰۵ ب.ظ

ببینید | تجمع زنان روبروی مجلس برای اعتراض به بی‌حجابی / چند نماینده هم  بودند

 

چند روزی است عده ای از زنان و مردان متدین تهران و قم مقابل مجلس تحصن کرده و خواستار رسیدگی و توجه بیشتر مسئولان به وضع معیشت و فرهنگ جامعه هستند. از استیضاح همتی تا ابلاغ قانون حجاب و عفاف جزو مطالبات آنها قرار داشته است. نماینده کاشمر در مجلس گفته است احتمالاً این افراد برای اعتراض به مجلس از جایی پول میگیرند! ادعای او ادامه تهمتهایی است که در انقلاب و دفاع و مقدس و دفاع از حرم به بسیجی ها می زدند. می گفتند آنها به خاطر پول و کوپن و سهمیه و ... به جبهه می روند. البته حاج داوود عباسی خوب از خجالت این بابا درآمده که مطلبش را در ادامه می خوانید:

از عمامه ات خجالت نکشیدی؟!
جناب آقای نیک بین نماینده کاشمر در مجلس مدعی شده که اگر چه نمیخواهد تهمت بزند اما شنیده بسیجیانی که در اعتراض به وضعیت بی بند و باری مقابل مجلس تحصن کرده اند از جایی پول میگیرند!
ما هم قصد تهمت نداریم اما شنیده ایم جناب نیک بین که به ظاهر روحانی است دنیا را بر آخرت ترجیح داده، رضایت قالیباف و پزشکیان را بر رضایت خدا ارجح دانسته و در ازای ماشین آخرین مدل شاسی بلند که زیرپایش هست و سهم خواهی برای نزدیکانش با دولت بی برنامه وفاق همنوا شده است!
برادر من! شما ولو به ظاهر روحانی هستی! روحانی باش اما نه حسن روحانی! از ماه خدا خجالت نکشیدی که به آمرین حکم خدا تهمت مزدوری میزنی؟ امثال شما عادت کرده اند جز برای پول و امتیاز کار نکنند که حالا اقدام جهادی و انقلابی چند بسیجی و طلبه که از کار و زندگی دست کشیده و چند روزی است در دفاع از خون شهدا در سرمای هوا با زبان روزه مقابل مجلس تحصن کرده اند برایشان قابل هضم نیست.
چطور جنابعالی میتوانی هنجارشکنی و کشف حجابها را تحمل کنی و بی خیال باشی اما در مقابل خیرخواهی امت حزب الله چنین برآشفته و بی طاقت میشوی؟ مراقب باش حب دنیا تو را بازیچه دشمن قرار ندهد.
از آنجا که پشت سر رهبری پناه گرفته و مدعی شده ای که به توصیه ایشان نباید وارد حواشی شد و پرداختن به موضوع مهم حجاب را غیرضروری دانسته ای خوب است با یاداوری این توصیه مقام معظم رهبری دقت کنی که بیشتر از این وارد حاشیه نشوی:
"آن کسانی که در مسائل فرهنگی، در مسائل اقتصادی، در مسئله‌ تورم، در مسئله‌ تولید، در مسئله‌ ارز، در مسائل فرهنگی، در مسئله‌ حجاب و غیره تصمیم می گیرند، توجه داشته باشند که ملاحظه‌ خواسته‌ آمریکا، مواضع آمریکا و مواضع صهیونیست ‌ها را نکنند"
والسلام
داوود عباسی بسیجی و جانباز متحصن و معترض به اوضاع معیشت و فرهنگ

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسرائیل در یک قدمی نابودی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۸ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۴۴ ق.ظ

حملات حزب الله به اسرائیل

 

یکنفر در یک پایگاه خبری خارجی لو داده است که اسرائیل نقشه ای برای حمله به ایران دارد و میخواهد فلان نقاط مهم را هدف قرار دهد؛ از مراکز هسته ای و موشکی گرفته تا شخصیتهای اصلی حاکمیت.

خب اسرائیل یا هر کشور و رژیمی اگر بخواهد به جایی حمله کند که از قبل نمی آید نقشه محرمانه اش را لو بدهد. این تهدید برای خالی کردن دل مسئولان و تکمیل پازل آمریکا به منظور متقاعد ساختن ایران و دستیابی به توافقی بالاتر از برجام است. البته یادمان نمی رود که درباره همین برجام هم آمریکا گفت ما به موفقیتی دست پیدا کردیم که به واسطه جنگ هم قابل تحقق نبود. حالا قطعا اشتهای بیشتری برای بلعیدن و نابودی توانمندی های کشور ما دارند. 

درست است که افشاگری یک فعال سیاسی و رسانه ای درباره نقشه محرمانه رژیم غاصب برای حمله نظامی به ایران بیشتر شبیه یک بلوف است اما باید آمادگی های لازم را هم حفظ کرد. حداقل کار ما باید مرعوب ساختن دشمن ولو در عرصه تبلیغ و رسانه باشد. نه اینکه رئیس جمهور ما بگوید اگر مراکز هسته ای ما را بزنند دوباره می سازیم! یا مقامات نظامی وعده بدهند که ان شاءالله در زمان و مکان مناسب انتقام خون شهدایمان را خواهند گرفت و کار را به ظهور حضرت حجت حواله دهند. کمترین حرکت ما هم باید این باشد که از طریق رسانه ای خارجی اسنادی را در خصوص نقاط قابل دسترس و اهداف حیاتی رژیم منحوس افشا نموده و نشان دهیم که علاوه بر ساختمانهای خالی، ابایی از هدف قرار دادن عناصر انسانی دشمن نخواهیم داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قوی ترین بانوی ایران

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۸ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۲۱ ق.ظ

فرارو | (تصاویر) گیتی موسوی با کشیدن هواپیمای ۱۸ تُنی رکوردشکنی کرد

 

اینطور که در رسانه ها گفته اند یک خانم ایرانی اهل تبریز به نام بانو گیتی موسوی موفق شد با کشیدن یک فروند هواپیما نام خود را در کتاب رکوردهای گینس به ثبت برساند. از او به عنوان قوی ترین زن ایرانی شده است. این اقدام البته کار بزرگی است و این موفقیت را باید به این خواهر بزرگوار و پر تلاش تبریک گفت؛ اما قوی ترین بانوی ایرانی به یقین امثل مادران شهید افراسیابی و نجاریان و ... هستند که چهار پنج فرزند رشید خویش را در راه خدا تقدیم نموده و قد خم نکردند؛ مادر شهیدی که جوان رعنایش را با دستان خودش شست و داخل قبر گذاشت و از مردم خواست راه شهدا را ادامه دهند از خدا خواست از او راضی بوده و قربانی اش را بپذیرد، فرزندان دیگرش را هم تا مسلخ عشق بدرقه می کرد و بی هیچ چشمداشتی از جایگاه پرافتخاری داشت، زنهای محل را برای کمک و پشتیبانی از جبهه بسیج می نمود. نام این بانوان استوار و قهرمان در هیچ کتاب بین المللی ثبت نیست اما یاد و سیرت و راهشان روح حماسه و ایثار را تا ابد در دل تاریخ جاودانه ساخته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سریالی برای ندیدن؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۰۵ ق.ظ

دانلود رایگان سریال باب المراد - دوستی ها

 

اصلاً اسم سریال باب المراد را شنیده اید؟ خبر دارید این سریال تاریخی با موضوع زندگی نورانی امام جواد علیه السلام با مشارکت چند کشور و بازیگران و کادر سازنده ای که اغلب ایرانی نیستند در ایران تولید شده و چند روزی است از شبکه چهار سیما پخش میشود؟ شبکه چهار همینطوری اش هم بیننده ندارد سریالی مذهبی و تاریخی با این حجم کار و هزینه را گذاشته اید ساعت دوازده شب آنهم بدون تبلیغ رسانه ای!

واقعا قصدتان بود سریال دیده نشود؟

در باره این مجموعه می خوانیم:

سریال «باب المراد» با موضوع زندگی امام جواد(ع) سریال شب های رمضان شبکه چهار است. این سریال توسط کارگردان عرب در ایران تولید شده، از جمعه، ۱۰ اسفند از شبکه چهار سیما به نمایش در می آید.

سریال باب المراد مراحل مختلف حیات امام جواد(ع) از تولد در مدینه، ‌همراهی پدر در مراحل مختلف، شهادت امام رضا (ع) تا شهادت این امام به دست معتصم عباسی را به تصویر می‌کشد.

این سریال که محصول مشترک پنج کشور سوریه، لبنان، عراق، کویت، بحرین و ایران است توسط شرکت کویتی (میدل‌آپ پروداکشن) در ایران تهیه شده و فهد میری آن را کارگردانی کرده است.

مجموعه تلویزیونی باب المراد توسط محمود عبدالکریم نوشته شده و در آن بازیگرانی از سوریه، بحرین، کویت، عراق و ایران حضور دارند.محمود رحمانی و احمد کاوری و وائل رمضان، جمال حمدان و علی آل ابراهیم به عنوان بازیگر در این سریال حضور دارند.

مجید میرفخرایی به عنوان طراح صحنه و دکور و محمد اصفهانی نیز تیتراژ ابتدایی این سریال را به زبان عربی خوانده است.

این مجموعه ویژه شب‌های، رمضان از ۹ اسفند در ساعت ۲۴ پخش و در ساعت های ۱۱ و ۱۶ تکرار می‌شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خنجری به قلب محرومین

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۵۶ ق.ظ

Magiran | روزنامه اعتماد (1387/05/23): باید دانشجویان محروم از تحصیل به  دانشگاه ها بازگردند

 

دولت در حالی مدعی است که می خواهد با حذف یارانه سه دهک درآمدی بالا و نیز عواید حاصل از صرفه جویی به اقشار آسیب پذیر توجه بیشتری نشان دهد که در روزهای اخیر بدون اطلاع قبلی و به صورت ناگهانی اقدام به حذف نیمی از مبلغ حمایتی شهریه دانشجویان ارشد تحت پوشش سازمان بهزیستی نموده و با ایراد شوک بر آنها باعث بلاتکلیفی و فشار مضاعف بر زندگی شان گردیده است.

البته با توجه به تعطیلی طرحهای مرتبط با ساخت و ساز مسکن و عمران و توسعه کشور و پرداختن به امور غیرضروری و مطالبات دست چندم و فرعی، به نظر می رسد این دولت هم مثل اسلاف خود در دولت روحانی اساسا اعتقادی به مشکل گشایی از مردم و رفاه عمومی نداشته و صرفاً مقاصد و منافع طبقه ای خاص را دنبال می نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طرف کدام مردم؟

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۴۵ ق.ظ

آفت شکاف طبقاتی با نگاهی به ضریب جینی - گروه خبره کسب و کار ایرانیان ، متیس

 

رکورد گرانی را زده، اقتصاد و معیشت مردم را له کرده، پا روی خرخره ملت گذاشته بعد می گوید من طرف مردم هستم و قانون حجاب را اجرا نمیکنم و... تو دقیقا طرف کدام طبقه از مردم هستی که هم گرانی به نفعشان است هم بی حجابی؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سیاسی کاری بر سر منافع مردم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، ۱۱:۳۳ ق.ظ

فرارو | (تصویر) حادثه برای واگن‌های مونوریل قم

 

یکی از دوستان که شخصیت فرهیخته و فعال فرهنگی و رسانه ای است امروز سفری کوتاه به قم داشت. تماس گرفت و گله کرد که چرا فعالان رسانه ای قم از دولت بابت تکمیل پروژه منوریل مطالبه گری نمی کنند. وجود این سازه نیمه کاره در پر ترددترین قسمت شهر مایه آبروریزی برای مسئولین قمی است. از قضا چند روز پیش هم دوستی که از آلمان برای سفری کوتاه به کشور بازگشته بود و کاری هم در قم داشت از این موضوع گلایه نمود.

برایشان توضیح دادم که در اواخر دولت احمدی نژاد عده ای گویا با هدایت یکی از متولیان وقت حرم مدعی شدند که ساخت این پروژه و عبور آن از کنار حرم، وهن جایگاه و شأن حرم است. آنها توانستند با اعمال نفوذ خود دو سالی این طرح را بخوابانند. بعد البته چند ماهی روی آن کار شد که دولت روحانی بر سر کار آمد. مدتی که گذشت مدیران جدید استانی مدعی شدند میخواهند به مناسبت دهه مبارک فجر پروژه منوریل قم را افتتاح کنند. حتی واگن ها را هم با تریلی به داخل شهر آوردند که یکهو به طور اتفاقی یا نمایشی، تریلی زیر یکی از پلهای خیابان ساحلی گیر کرد و یکی از واگن های منوریل آسیب دید. تصویرش را هم رسانه ها پخش کردند که ببینید فعلا نمیشود طرح را افتتاح کرد. این پروژه دیگر مسکوت ماند. بعد هم البته عده ای قلم دست گرفته و نوشتند که راه اندازی منوریل از نظر هزینه فایده نمی صرفد و نباید ساخته می شد! کسی نبود بپرسد که خب پس چرا میخواستید افتتاحش کنید؟ از آنجا که دولت روحانی اعتقادی به ساخت و ساز نداشت منوریل هم مثل پروژه فرودگاه قم در سلفچگان و مسکن مهر و ... تعطیل شد.

آقای رئیسی هم که روی کار آمد در سفر اول استانی به قم وعده تکمیل پروژه منوریل را داد که گویا مدیران میانی اصلا اعتنایی نکردند. در سفر دوم با مطالبه جمعی از مردم قم، ایشان قول مؤکدی برای تکمیل پروژه مذکور داد و شواهد هم نشان می داد که این بار زیر دستان وی مصمم به اجرای فرمان ایشان هستند که متأسفانه اجل مهلت نداد و این بزرگوار به جرگه شهدا پیوست. دولت پزشکیان هم که ادامه دولت روحانی است و شعاری جز دورهم نشینی و بگو بخند و تقسیم غنائم در پوشش وفاق ندارد و عملا یک قدم هم مملکت را جلو نبرده است.

کاش روزی برسد مجلس یا دستگاه قضا آنقدر قدرتمند باشند که اجازه سیاسی کاری بر سر طرحهای عمومی را نداده و مانع از تضییع حقوق مردم و هدر رفت بیت المال بشوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قاضی باید شجاع باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ اسفند ۱۴۰۳، ۱۱:۱۵ ق.ظ

خجالتی بودن خود را رفع کنید

 

حکم دو وزیر دولت رئیسی به طور همزمان با حکم عزل ظریف اعلام شد. شاید قوه قضائیه با این کار قصد داشت که بگوید برای عدلیه فرقی بین جناحها نیست و این قوه فقط به عدالت می اندیشد. خب مردم زیر بار این ادعا نمی روند چه اینکه بسیاری از متهمان دانه درشت مانند زنگنه و جهانگیری و ... آزادانه از چنگ دستگاه قضا در امان مانده اند. بعضی از پرونده های متهمان میان رده هم که اصلا معلوم نشد چه شد مثل پرونده فولاد مبارکه و بدهکاران بانک دی و مصطفی نیاز و دیگر همدستان اکبر طبری، مهدی عبوری، عبدالله عبدی و....

عملکرد محافظه کارانه دستگاه عدلیه بعد از ماهها مماشات با ظریف جز احساس ضعف و عدم اقتدار و توانایی لازم در صیانت از حریم قانون و حقوق عامه پیام دیگری را به ذهن مردم مخابره نمی کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بود و نبود شورا

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، ۱۰:۵۹ ب.ظ

آشنایی با محلات شهر بابل - خونه چی

 

ده بار این مصوبه رفت و آمد و تأیید و تکذیب شد که بالاخره عمر این دوره از شوراهای شهر طولانی میشود یا نه. من با شوراها مخالفم. این شوراها که در واقع نه شورای شهر بلکه شورای شهرداری هستند از نظر هزینه و فایده چقدر خاصیت داشته اند؟ به نظرم انتخابات شورا صرفا مجالی برای پز دموکراسی است.

یک نمونه اش شهر ما بابل که از دیرباز دو مشکل اساسی داشت: دفع زباله و ترافیک. از دهه هفتاد تا به حال چند دور انتخابات شورا برگزار شد؟ چقدر هزینه انتخابات شد؟ اعضای شوراها چقدر حقوق و مزایا گرفتند؟ آن تعداد که رند و آب زیر کاه بودند چقدر برای خود و باند و فامیلشان سوءاستفاده کرده و روی دست بیت المال هزینه گذاشته اند؟ هنوز هم بابل مشکل دفع زباله دارد و ترافیک سنگین آن سرسام آور است. شوراها آمدند و زدند و رقصیدند و رفتند و پوسته آسفالت را عوض کردند و این طرف و آن طرف نمایشگاه زدند و اسم کوچه و خیابان را تغییر دادند و اطرافیانشان را در شهرداری استخدام کردند و... آخرش دو مشکل و معضل اصلی مردم شهر حل نشد که نشد. باور کنید همین قدر حقوق و مزایایی که در این حدود سه دهه عمر شورای بابل صرف گردید اگر یک جا جمع می شد مشکلات بابل هم حل می شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زینب را دیدیم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، ۱۰:۴۴ ب.ظ

آخرین خبر | زینب نصرالله: ایران را کشور دوم خود می‌دانیم

 

امروز برنامه تلویزیونی محفل با حضور دختر شهید سید حسن نصرالله اجرا شد و یکبار دیگر خاطرات تلخ این چند ماه در ذهنها مرور گردید. خواستم مطلبی بنویسم. تیترش را بگذارم "متی نصرالله" و بعد با اشاره به آیه ان تنصروالله ینصرکم به محضر شریف خالق یکتا در عصر روز سوم ماه صیام عرض دعا با چاشنی شکوِه داشته باشم که بارالها! غیرت تو آیا اجازه می دهد اسرائیل و آمریکا بابت هزاران جنایتی که در حق مردم مظلوم غزه و لبنان و... رقم زده اند تاوانی بدتر از عقوبت یزید و صدام و... نداشته باشند؟ چه می شود در همین روزها و ساعات استجابت دعا به حرمت دل سوخته کودکان یتیم غزه، بساط ظلم صهیونیسم و حامیانش را جمع نموده و دل مومنان را خنک سازی؟!

برنامه داشت تمام می شد، یکجایی همه اشک ریختند از داورها تا تماشاگران، مرد و زن؛ به جز سیده زینب نصرالله که همسر شهید، فرزند شهید و خواهر شهید است و زینب گونه ایستاده تا شکوه استقامت اصحاب اباعبدالله را به رخ دشمن بکشاند و گفت که سختی های ما در مقابل مصائب آل الله چیزی نیست و بعد که از او خواستند دعا کند، ورای همه تلخی ها و دل آزردگی ها طلب عاقبت بخیری داشت به برکت نعمت شهادت از پیشگاه خدا و درک ظهور حجت حق. او تربیت شده مکتب حیدر کرار است و می داند عاشورا محصور در زمین و زمان و تاریخ و جغرافیا نخواهد بود. جهاد و شهادت برای ما یک فرهنگ است و البته پیش نیاز و عیار داعیه انتظار.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روزه مستدام

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، ۰۷:۵۷ ق.ظ

رژیم روزه داری در ماه رمضان | شرکت دارویی پوراطب گستر

 

در ماه خدا برای خدا ساعاتی از حلال و حق طبیعی خود در خوردن و آشامیدن و شهوت و... میگذری تا در ماههای دیگر لااقل از حرام خدا در خوردن و نوشیدن و شهوت و... در گذری. همان طور که گفته اند کمال قبول در نماز این است که نمازگذار، همیشه و نه فقط در وقت نماز، خدا را به یاد داشته باشد، کمال قبول در روزه نیز چنین است که در همه روزهای عمر حتی اگر ماه رمضان نبود نیز خدا را ناظر کردار خویش دانسته و از آنچه منع نموده درگذریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همسر رونالدو محجبه شد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ اسفند ۱۴۰۳، ۱۰:۳۲ ق.ظ

photo_2025-03-03_10-21-10_ffco.jpg

 

حتی همسر رونالدو هم می داند ماه خدا حرمت دارد و به احترام این ماه و مسلمانانی که به میهمانی خدا می شتابند حجاب بر سر گذاشت؛ پیشتر خوانده ایم در بعضی شهرهای اروپا مردم در ماه مبارک رمضان در محله هایی که مسلمان نشین هستند از خوردن علنی غذا اجتناب می ورزند؛ اما زن و مرد مسلمان خودمان -که حجاب، سرش را بخورد- گاه نمی فهمد حتی اگر ماه رمضان هم نباشد خوردن و آشامیدن مقابل چشم دیگران که ممکن است گرسنه و تشنه باشند ناپسند است چه برسد در ماه میهمانی خدا که فراتر از باید و نبایدهای دین به حکم شرف و ادب و انسانیت نباید مقابل روزه دار چیزی کوفت کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرشته ای در برهوت

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۰۷ ق.ظ

دانلود و خرید کتاب فرشته ای در برهوت مجید پورولی کلشتری

 

"شبهای پیشاور" و "دکتر و پیر" سبکی نو در نشر معارف اسلام و تشیع ارائه دادند. گنجاندن مباحث عقلی و نقلی پیرامون شبهات اعتقادی در قالب داستان، کاری نو و بدیع و اثرگذار به شمار می آید. کتاب "فرشته ای در برهوت" هم تقلید از همین سبک است که با ادبیاتی شیوا و قالبی داستانی به بیان عقاید شیعه و دفاع از حقانیت ولایت مولا علی علیه اسلام پرداخته است. دست نویسنده اش درد نکند؛ اما خب، پناه گرفتن زیر چتر وحدت و استفاده مکرر از ظرفیت و پوشش اتحاد مذاهب در این اثر کمی رندانه و فانتزی به نظر می رسید. در قالب وحدت، بیراهه خواندن رقیب و دور دانستنش از رحمت الهی، کمی تحریک کننده و بغض آلود به نظر می رسد. چه اشکالی دارد بی واهمه و صریح، ضمن حفظ احترام متقابل به بحث و گفتگو و رد و بررسی عقاید هم بپردزایم، وحدت هم به جای خود؛ دلیلی ندارد این واژه را که از شعائر انقلاب است لوث و خفیف نمائیم. نویسنده محترم که کارش انصافا خواندنی و ستودنی است می توانست بی پروا اثر را بی استفاده از پوشش وحدت در دفاع از حقانیت تشیع معرفی کند. برای وحدت هم البته میتوان آثاری با رویکرد زندگی و همجواری مسالمت آمیز و تأکید بر مشترکات تولید نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مبارکمان باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۴:۰۵ ق.ظ

پیام تبریک انجمن علمی آموزش و توسعه به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک رمضان

 

امیدوارم لایق این میهمانی باشیم. امیدوارم به خدا نزدیک تر شویم. ماه خدا، فرصت دوباره نگریستن به زندگی و تولدی دوباره و عود به فطرت است. زمستان غفلت و خمودگی به پایان رسیده و بهار جانها و نوروز بیداری و شکوفایی آغاز گردیده است. از روزه داران واقعی باشیم یا نه دست خودمان است. دست خودمان است در لحظه لحظه زندگی مان با خدا باشیم. دقایق عمرمان با روح نماز و روزه آغشته باشد. خدایا ما را ببخش و در مسیر خودت یاری مان کن. یک جمله ای دارد شهید ارتشی دفاع مقدس، محمدباقر روحی کاشی که ما به انقلاب در اخلاق نیاز داریم. 

اراده کنیم به یاری خدا، روح ما طراوت ازلی خودش را بازیابد. فکر ما، نگرش ما، خلق و خوی ما، سبک زندگی فردی و اجتماعی ما تحول پیدا نموده و با همه وجود، خدایی شویم و به رنگ توحید درآئیم؛ صبغةالله و من احسن من الله صبغة. دلیل همه ناملایمات و کژی ها و سستی ها و غفلتهایمان که در ابعاد فردی و اجتماعی باعث شکست و فاصله گرفتن از اهداف و شعائر دین گردیده، طاغوت باطن ماست. در اخلاق و سیرت خود انقلابی به پا کنیم به برکت این ماه بزرگ و نورانی، ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نیامده، رفت!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۰۷ ق.ظ

photo_2025-03-01_08-50-36_mrcj.jpg

 

سید مصطفی میرتبار صلاحیت فرمانداری را ندارد؟

نامه ای در فضای مجازی منتشر شده منتسب به وزارت کشور که سرپرست فرمانداری بابل را که در دولت جدید منصوب گردیده فاقد صلاحیت برای تصدی این کرسی دانسته است. خب اگر دولتی سر کار بود که دنبال رشد و پیشرفت کشور بوده و نگاهی آرمانی و تمدنی داشته باشد من هم با این حرف موافقم اما در دولت پزشکیان با وزرایی چون همتی و ظفرقندی و... یا معاونان دوتابعیتی که اساس انتصابشان خلاف قانون است با مدیرانی که بعضا دهها پرونده سیاسی و اقتصادی در فتنه و پولشویی و... دارند با این حجم شلختگی و بی برنامگی و تمسخر معیشت و نظام جامعه... همین ریاست دانشگاه علوم پزشکی بابل و مسئول اورژانس و ... را ببینید؛ سید مصطفی میرتبار لااقل از این جماعت که بی حاشیه تر است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هنر شادی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۵۴ ق.ظ

آغاز فصل سوم «بگو بخند» در شبکه نسیم | شبکه نسیم

 

سری سوم برنامه طنز بگو بخند به اتمام رسید. این برنامه با اجرای خوب عبدالله روا به مرور توانست در بین مخاطبان سیما جا باز کند. سه نکته مثبت در این برنامه وجود دارد. اینکه: میتوان شاد بود، میتوان گناه نکرد و بی هجو و تمسخر و وهن شاد بود و این که در لا به لای طنز و شوخی می توان پیامهایی سازنده و یا انتقادی را به گوش مردم و مسئولان رساند. به خصوص در این دور از رقابتهای طنز برنامه بگو بخند که شاهد حضور هنرمندان جوان و گمنام و توانمندی با خاستگاه مذهبی و انقلابی بودیم. پرهیز از سلبریتی گرایی صرف و نیز بازگشت به اصالتهای ملی و دینی به خصوص بعد از وقایع 1401 در بعضی رویکردهای صدا و سیما محرز بوده و البته نتایج مثبتی هم داشته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فوتبال و آوردگاه زندگی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ اسفند ۱۴۰۳، ۰۳:۰۸ ق.ظ

تصاویر/ شهید «مهدی رضایی مجد» (۱)

 

جواد خیابانی دوست داشتنی در اواسط نیمه اول بازی استقلال و پرسپولیس گلایه کرد که مسابقات حساس مثل دربی صرفا در کشورهای اروپایی جذاب است و در ایران کسالت بار بوده و از جذابیت لازم برخوردار نیست.

نیمه دو سراسر شور و هیجان بود. جواد خیابانی که به وجد آمده بود چندبار اذعان کرد چنین بازی پرنشاط و جذابی را در چهار پنج دهه اخیر ندیده است! اواخر مسابقه هم البته نکته خوبی گفت: یک حادثه و اتفاق کوچک میتوانست نتیجه را به گونه ای دیگر رقم بزند. فوتبال مثل زندگی است و هر آن باید انتظار هر واقعه ای را داشت....

من حرفش را تکمیل می کنم: زندگی و سرنوشت قابل پیش بینی نیست.

راستی اوایل نیمه اول بازی، جواد خیابانی یاد شهید رضایی مجد کاپیتان تیم ملی جوانان را در آستانه سالروز شهادت او (دهم اسفند 65/ شلمچه) زنده کرد و گفت او موقع شهادت، پیراهن تیم ملی را زیر لباس رزم بر تن داشت. زنده نگه داشتن یاد شهدا با رویکرد بیان خاطره ولو کوتاه مشابه روایتی که خیابانی داشت، تأثیرگذار و ارزشمند است.

در این مستطیل سبز، چه انسانها که به خدا رسیدند و چه بسیار که در ورطه تباهی غلتیدند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فریبا

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ اسفند ۱۴۰۳، ۰۲:۵۲ ق.ظ

بازیگران سریال فریبا

 

سریال فریبا جذاب بود و داستان پلیسی آن از کشش لازم برای همراه ساختن مخاطب برخوردار بود. به صدا و سیما باید بابت ساخت چنین سریالهایی تبریک گفت. این مجموعه تلاش داشت پشت صحنه زندگی لوکس اما سوداگرانه بعضی بلاگرها و شاخ های مجازی را به تصویر بکشاند. الگو برداری از آنها را به چالش کشانده و در راستای تقویت سواد رسانه تأثیرگذار باشد. کلیت این سریال، مطلوب و قابل دفاع است؛ اما خب شاید به شکلی اجتناب ناپذیر به شکست حریمها و عادی سازی دوستی با نامحرم دامن زد، به خصوص صمیمیت بین ابراهیم و ترنم که از نظر سازنده فیلم، موجه و ارزشمند و برجسته تلقی می شد. البته دردمندانه باید اذعان داشت که در بعضی محافل ارزشی ذوب در فضای مجازی هم به بهانه کار فرهنگی شاهد فروپاشی حصار روابط با نامحرم و قبح زدایی از گناه و ضعف در تعهد به احکام فقه هستیم. تصور نمک پرورده های فضای مجازی گویا چنین است که تا تنبان به تن باقی است خلاف شرعی صورت نگرفته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

واکسینه شدیم

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ اسفند ۱۴۰۳، ۰۲:۳۹ ق.ظ

ترامپ در قاب طنز کاریکاتوریست‌ها + تصاویر - ایمنا

 

ای آمریکا! ما را از جنگ می ترسانی؟ می خواهی چه بر سر ما بیاوری؟ مملکت را به تعطیلی بکشانی؟ بازار و قیمت ارزاق را به هرج و مرج برسانی؟ ارز و سکه را گران کنی؟ برق ملت را قطع کنی؟ پیشرفت و آبادانی کشور را متوقف کنی و...؟ برو بمیر بدبخت! همه این کارها را پزشکیان خودش یک تنه انجام داده، دیگر دستت خالی است ترامپ ابله! برو خدا روزی ات را جای دیگری حواله کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی حواسمان جمع نبود هم جبهه داخل را از دست دادیم هم خارج را

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ اسفند ۱۴۰۳، ۰۲:۳۱ ق.ظ


1. من عرض می کنم به همه این قوا و به فرماندهان این قوا که این افراد در هیچ یک از احزاب سیاسی، در هیچ یک از گروه ها وارد نشوند. اگر ارتش یا سپاه پاسدار یا سایر قوای مسلحه در حزب وارد بشود، آن روز باید فاتحه، آن ارتش را خواند، در حزب وارد نشوید، در گروهها وارد نشوید، اصلا تکلیف الهی– شرعی همه شما این است که یا بروید حزب یا بیایید ارتش باشید، مختارید از ارتش کناره گیری کنید بروید در حزب، میل خودتان، اما هم ارتش و هم حزب معنایش این است که ارتشی باید از ارتش اش دست بردارد، بازیهای سیاسی باید توی ارتش هم وارد بشود، در هر گروهی که وارد هستید، باید از آن گروه جدا بشوید. ولو یک گروهی است که بسیار مردم خوبی هم هستند، ولو یک حزبی است که بسیار حزب خوبی هست. لکن اصل وارد شدن در حزب برای ارتش، برای سپاه پاسداران برای قوای نظامی و انتظامی وارد شدنش جایز نیست، به فساد می کشد اینها را و من عرض می کنم که کسانی که در راس ارتش هستند و کسانی که در راس سپاه پاسدارن هستند، موظف هستند که ارتش را و سپاه را و سایر قوای مسلح را از احزاب کنار بزنند و اگر کسی در حزب هست، باید او را از ارتش بگیرید یا در آنجا یا در اینجا و همین طور سپاه پاسدارن و همین طور سایر قوای مسلح باید وارد در جهات سیاسی نشوند تا انسجام پیدا بشود. اگر وارد بشود بالاخره به هم خواهید زد خودتان را و بالاخره در مقابل هم خواهید ایستاد و نظام را به هم خواهید زد و اسلام را تضعیف خواهید کرد، تکلیف همه شما این است که با هم باشید بدون اینکه در یک حزب یا در گروهی وارد شده باشید، هر گروهی می خواهد باشد، باید شما مستقل بدون اینکه پیوند به یک گروهی داشته باشید مستقل باشید و از حزب الله تعالی شانه. (صحیفه امام، جلد 16، ص 110 و 111 )
2. همه دنیا که دنبال این هستند که ارتششان از امور سیاسی کنار باشد آنها یک چیزی می فهمند که می گویند این را؛ ما که می خواهیم که سپاه و ارتش جند الله باشند و دسته بندی نداشته باشند و جهات سیاسی را کنار بگذارند برای اینکه اگر جهات سیاسی و مناقشات سیاسی در سپاه رفت و در ارتش رفت، باید فاتحه این سپاه و ارتش را ما بخوانیم. (صحفه امام، ج 19، ص 11)
3. برای سپاهی ها جایز نیست که وارد بشوند به دسته بندی و آن طرفدار آن یکی، آن یکی طرفدار آن یکی، به شما چه ربط دارد که در مجلس چه می گذرد؟ در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهی ها باز صحبت هست، خوب انتخابات در محل خودش دارد می شود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا بکنند، برای سپاه جایز نیست این، برای ارتش جایز نیست این. سپاهی را از آن تعهدی که دارد، از آن مطلبی که به عهده اوست باز می دارد و همین طور ارتش را. (صحفیه امام، جلد 19، ص 12)
4. باید سعی کنید جهات سیاسی در سپاه وارد نشود،که اگر افکار سیاسی وارد سپاه شود، جهات نظامی آن از بین می رود، همیشه به سپاه سفارش کنید که آنان خودشان را یک جنگنده خدمتگزار مردم بدانند. (صحیفه امام، جلد 18، ص 45)
5. از امور مهمی که باید تمام نیروهای مسلح از آن پیروی کنند و اغماض از آن به هیچ وجه نمی توان کرد و باز هم تذکر داده ام، آن است که هیچ یک از افراد نیروهای مسلح، چه رده های بالا یا پایین در حزب و گروهی با هر اسم و عنوان نباید وارد شوند، هر چند آن حزب و گروه صد در صد و به جمهوری اسلامی وفادار باشند و هر کس در یک حزب و گروه وارد شد باید از ارتش و سپاه و سایر قوای انتظامی و نظامی و قوای مسلح خارج شود. و فرماندهان و مسئولان موظف هستند که هر کس در یکی از احزاب یا گروه های سیاسی یا دینی وارد شد به او تذکر دهند که از حزب و یا گروهها و یا سازمان خارج شود. و اگر تخلف کرد او را از ارتش یا دیگر قوای مسحل اخراج کنند، و همه افراد موظفند چنین اشخاصی را به فرماندهان معرفی نمایند. و باید توجه داشته باشند که ورود قوای مسلح در احزاب وگروهها و سازمانها، پایه قوای مسلح را متزلزل خواهد کرد و غفلت از این امر موجب پیگرد خواهد بود. (صح...

http://www.imam-khomeini.ir/fa/c76_15238/%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4_%D9%88_%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE/%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C/%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D8%B5%D8%B1%DB%8C%D8%AD_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF_%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9%84%D8%AA_%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%AF%D8%B1_%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84_%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C_%DA%86%D9%87_%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%9F

 

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این فاصله دوست نداشتنی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۸ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۴۲ ق.ظ

تصاویر) نکوداشت محسن رفیق‌دوست

 

ذهن آدم است دیگر گاهی قلقلک می آید. رسانه ها می گویند یک میلیون و چهارصد هزار نفر در تشییع پیکر مطهر سیدالشهدای مقاومت شرکت داشته اند. دمشان گرم. حضور در تشییع هر چقدر باشکوه تر، چشم دشمن کورتر. اما با خودم می گویم اگر این تعداد نفری یک گلوله به سمت دشمن شلیک می کردند، چه اتفاقی رخ می داد؟ اگر نفری یک خشاب خالی می کردند یا یک آرپی جی می انداختند... مگر طول و عرض اسرائیل چند کیلومتر است؟ البته اینها صرفاً بازی ذهن است. چرا ظرفیت عظیم جهان اسلام بر ضد موجودیت رژیم اشغالگر، بسیج و عملیاتی نمی شود؟

بعضی رسانه های سوپرانقلابی! دارند گزیده سخنان سیدحسن نصرالله را دست به دست می کنند. سید این ماههای آخر از دست ما گله داشت. یعنی ما حتی فرزندان و حامیان خودمان را هم از خودمان آزرده ایم؟

بعضی هم از قول دوستان حزب الله لبنان می نویسند چرا موشکهایتان در زیر زمین است؟ چرا در مساله حجاب اینطور وا داده اید؟

دیشب یکی از سایتهای خبری گزارشی از برنامه بزرگداشت محسن رفیق دوست منتشر کرد. چقدر مسئولان و سرداران گرانقدر در این مراسم حضور داشتند. ناطق نوری هم بود، علی شمخانی هم بود، علی لاریجانی هم بود. در اینترنت جستجو کردم کاریکاتور گل آقا درباره رفیق دوست، چیزی پیدا نکردم. یک بار صحنه دادگاه را کشیده بود و نوشت: رفیق، دوسِت داریم! یاد مرتضی رفیق دوست و اعدام فاضل خداداد می افتم. راستی مردم درباره شمخانی و فرزند و دامادش چه می گویند؟ درباره ناطق نوری؟ درباره لاریجانی ها... در مازندران پنج نفر کاندیدای مجلس خبرگان بودند، چهارنفرشان باید رأی می آوردند و به مجلس می رفتند. فقط یکنفر باز می ماند. آن کس هم که باز ماند، آیت الله صادق لاریجانی بود. انتخابات پر رونقی هم نبود. اغلب از طیف ارزشی جامعه شرکت کرده بودند ولی انتخابشان پیام خاصی داشت.

اصلاً همین همایش نکوداشت محسن رفیق دوست چرا حتی بین نیروهای ارزشی و انقلابی هم بازتاب رسانه ای نداشته است؟ چرا کسی برای این نوع کارها، برای این نوع افراد، تره خرد نمی کند؟ انتخابات اخیر ریاست جمهوری چقدر توانست نیروهای بالادستی نظام را در فکر فرو ببرد؟ چرا قاطبه جوانان حزب الله راهشان را از انقلابی های قدیمی بالانشین جدا کرده اند؟ این شکاف را چطور باید پر کرد؟ چرا آقایان نمی خواهند فکر کنند؟ چرا نمی آیند حرف بچه های حزب اللهی را خارج از چارچوب تعاملات سازمانی بشنوند و البته پاسخگو باشند؟ و همچنان مدعی انحصار اقلیتی در تصدیق واژه "انقلابی" و مصادره آن بوده و اکثریت ارزشی منتقد خویش را سوپر انقلابی و خوارج می نامند! شما که غیرانقلابی ها را نتوانستید جذب کنید دیگر چرا انقلابی ها را از خودتان فراری می دهید؟ دقیقاً بهره هوشی شما چقدر است؟

یک صحبتی را آقا دو بار در سالهای 75 و 76 تکرار کرد و بسط داد با موضوع عوام و خواص و عبرتهای عاشورا. نمیدانم نسل جدید آن را خوانده اند یا نه؟ نمیدانم نسل قدیم آن را از یاد برده اند یا نه؟ ولی دنیا خیلی حیله گر است. همه ما در چرخه امتحان قرار خواهیم گرفت. سابقه انقلابی، رزومه های پرطمطراق، میزهای چهارگوش پر زرق و برق، فیشهای حقوقی تپل مپل، درجه و جایگاه و... ملاک نیست. هر روز در دو راهی خیر و شرّ، در دو راهی حق و باطل در دو راهی خود یا خدا قرار خواهیم گرفت. هر آن باید خودمان را محک بزنیم آیا آماده پیوستن به قافله عاشورا هستیم یا نه؟ اگر دست و دلمان لرزید و در مقابل نص فرمان امام، اجتهاد کردیم و بهانه آوردیم؛ یزیدی نباشیم لااقل در شمار خیل تماشاگران بی تفاوت واقعه عاشوراییم که صدالبته نقش و تأثیرشان کمتر از یزیدیان نبوده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظارتی در کار نیست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ اسفند ۱۴۰۳، ۰۵:۱۲ ب.ظ

استیضاح همتی در صف هیات رئیسه

 

الان یکی برود به یک مأمور یا کارمند عادی و دون پایه در شهری دورافتاده پیشنهاد رشوه بدهد مدعی العموم و دستگاه عدلیه با او به خاطر پیشنهاد این جرم و گناه بزرگ برخورد میکند که حق هم همین است، اما چند روز است بعضی نمایندگان مجلس افشا کرده اند که نهادها و موسساتی در دولت برای جلب رضایت نمایندگان در عدم استیضاح همتی پیشنهاد هدایایی بزرگ (رشوه) را داده اند آب از آب تکان نخورده و قوه قضائیه و دیگر سازمانهای نظارتی که باید مدافع و محافظ منافع و سلامت جامعه باشند در مقابل این تخلف عظیم که با سرنوشت عموم مردم در ارتباط است سکوت اتخاذ کرده اند. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همین قدر جدی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ اسفند ۱۴۰۳، ۱۰:۴۰ ق.ظ

photo_2025-02-24_10-37-29_msmb.jpg

 

دو سال از تدفین شهید گمنام در مرزی کلای بابل میگذرد؛ وضعیت بدون شرح.
بدان امید که متولیان امر جدیت و تعهد بیشتری نشان دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

أین المنتقم

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ اسفند ۱۴۰۳، ۰۳:۴۷ ب.ظ

از ایران چه کسانی در تشییع پیکر سیدحسن نصرالله شرکت می‌کنند؟

 

دردی که از داغ فراق تو بر جانمان نشسته است با اشک و آه و فغان، با نوحه و شعر و شعار درمان نخواهد شد. جز انتقام خون مطهر تو و یاران لبنانی و فلسطینی و سوری و عراقی و یمنی و ایرانی تو التیمامی بر زخم عمیق روحمان وجود نخواهد داشت. آمریکا و اسرائیل برای انبوه جنایتهایی که در حق مردم بی دفاع غزه و لبنان انجام داده اند باید تاوان سختی پس بدهند. اگر می خواهیم دوباره شاهد این همه فجایع دردناک و حیوانی نباشیم باید به تنبیه متجاوزان بیاندیشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معبر آسمان

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۵۳ ق.ظ

پسرم را سربریدند، اما محکم ایستادم - ایسنا

 

برای شهادت آماده بود. حقوقی که سپاه به او می داد را هم نگرفت، وسایلش را به این و آن هدیه می داد، از همه تعلقات مادی دل کند؛ اما برای مادرش دلتنگ می شد. یکبار نشست و گریه کرد. می دانست دل مادر هم پیش اوست. بعد گفت نکند مادر دعا کند که شهید نشوم؟ به خودش قول داد اگر شهید شد به بهشت نرود، صبر کند تا مادر بیاید، بعد.

روزی که در نامه مادر خواند از او راضی است، گل از گلش شکفت.

گفته بود این بار که بروم عملیات دیگر بر نخواهم گشت. روزی که خبر شهادتش پخش می شود را هم تعیین کرد، نوزده اسفند. همان روز حجله اش جلوی مسجد بر پا شد.

مادر خواب دید از بدن حسن آب می چکد. تنش خیس است. شب عملیات، دوش گرفته بود تا برای آخرین بار غسل شهادت کند. وسایلش را که چند هفته بعد آوردند حوله اش هنوز نم داشت. پدر، همان را کشید روی دستش که دچار مشکل بود. دردش خوب شد و تا ده سال بعد که زنده بود دیگر از حرکت نایستاد.

مادر خواب دید بانویی آمده پیکر شهیدی را از خانه او با خود می برد؛ پیکر اما ناقص بود. پیکر حسن که هیچگاه بازنگشت. بعدها روزنامه عراقی را پیدا کرده بودند عکس کارت شناسایی حسن و چند نفر دیگر را چاپ کرده بود. تیتر هم زد اینها بعد از اسارت، الله اکبر و الموت لصدام گفتند، با تیر زدیمشان و سر از تن مجروحشان جدا کردیم. بدن حسن و دوستانش در چذابه ماند تا بدرقه راه زائران کربلا باشد. خودش که گفت قرارمان ان شاءالله کربلای اباعبدالله.

بر اساس خاطراتی از شهید حسن حجاریان/ کتاب حوله خیس

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این روایت، دقیق تر است

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۴ اسفند ۱۴۰۳، ۰۳:۰۶ ب.ظ

آلبوم تصاویر/ سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر فرمانده دلاور گردان 155  لشگر انصار الحسین (ع)/قسمت چهارم

 

شهید ستار ابراهیمی هژیر، سردار سرافراز سپاه استان همدان است. درباره او اگر در اینترنت جستجو کنید اینگونه گفته می شود که به رغم توانایی درانتقال پیکر مطهر برادر شهیدش صمد، از این کار امتناع ورزید تا فرقی بین او و سایر شهدا نگذاشته باشد. مشابه این خاطره را درباره رفتار مهدی باکری با شهادت برادرش حمید نیز شنیده ایم. مشابه آن باز هم در تاریخ حماسه های دفاع مقدس وجود دارد. مثلا شهید نجاریان با این که میتوانست پیکر برادر شهیدش را به عقب منتقل کند، بدن سنگین مجروحی تنومند را به دوش کشید و عقب آورد و از او خواست که بعد از مداوا به جبهه برگردد و راه شهدا را ادامه دهد.

اما آنچه درباره شهید ستار ابراهیمی هژیر در کتاب "دختر شینا" روایت شده فراتر از بحث انتقال پیکر برادر و مربوط به لحظات قبل از شهادت اوست.

صمد ابراهیمی هژیر در کربلای چهار، جزیره ام الرصاص به شدت مجروح می شود. غیر از او مجروحان دیگری هم درون سنگر بتنی دشمن افتاده بودند. ستار که فرمانده آنهاست، می ماند برادرش را از مهلکه نجات دهد یا سایر نیروها را. به خصوص یکی از نیروها که به شدت بی قراری می کرد. او فقط می توانست یکنفر را با خود به عقب بکشاند. برادرش را می بوسد و ترجیح می دهد آن رزمنده مجروح را به دوش بگیرد تا مرتکب تبعیض نشده باشد. صمد از وی می خواهد پس از او مراقب همسر و کودکانش باشد. در این حین دشمن وارد سنگر شده و همه را به رگبار می بندد. صمد به شهادت می رسد، آن رزمنده مجروح، اسیر می شود، ستار هم تیر می خورد اما می تواند از حفره ای بیرون پریده و خودش را به آب بیندازد...

ستار البته دو ماه بعد در مراحل تکمیلی عملیات کربلای پنج شلمچه به برادرش صمد می پیوندد.

اتخاذ این تصمیم سخت در آن شرایط بحرانی، برای همه ما دنیایی درس را به همراه دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استیضاح، ناکافی اما لازم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۵۴ ب.ظ

هشدار روزنامه همشهری به نمایندگان مجلس درباره استیضاح وزرا؛ احتیاط کنید!

 

استیضاح همتی نمی تواند تأثیر شگرفی بر کنترل بازار و ثبات قیمتها و بهبود معیشت مردم داشته باشد. چه بسا باندهای مافیایی پشت اقتصاد سرمایه داری، با ایجاد گرانی کاذب درصدد انتقام از برکناری همتی برآِیند. مسعود پزشکیان هم آنگونه که پیداست بی شک با سفارش همتی گزینه ای همفکر و همدست و همداستان او را جایگزین وی در وزارت اقتصاد قرار خواهد داد. دولت هیچ برنامه ای برای اقتصاد و معیشت مردم ندارد و همان طور که پزشکیان تصریح کرد همه مسئولان (سیاستهای نظام) مسئول وضع فعلی هستند و نباید تقصیرها را گردن یکنفر انداخت! او اعتمادی به کارشناسان خبره و مستقل ندارد و دولت را دست همان طیف فکری مدیران سابق با اندیشه مبتنی بر "خودت بمال" و "خودش خاموش می شود" سپرده است.

استیضاح همتی چاره وضع بحرانی موجود نیست اما اقدامی لازم و بایسته است تا لااقل مردم احساس کنند در سطوح کلان، صدای خرد شدن استخوانهایشان شنیده شده و پژواک آه و فغانشان به گوش بالادستی ها رسیده است.

حقیقت امر آن است تا دولت در اختیار کسانی باشد که اعتقادی به ارائه برنامه و فعالیت سازنده و رشد کشور مگر در پرتو وابستگی به غرب نداشته باشند اوضاع بر همین منوال خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استقلال – الریان، سه نکته

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱ اسفند ۱۴۰۳، ۰۷:۴۷ ق.ظ

سه دو یک، کوشکی و گل! | ورزش سه

 

کوشکی بازیکن فیکس نبود. شاید اصلاً قرار نبود وارد بازی شود. از دقیقه سی و چهار با آسیب دیدگی مسعود جمعه، مربی تن به تعویض اجباری داد و علیرضا کوشکی را وارد میدان کرد. کوشکی در نیمه اول بیشتر از بازیکنی که به جایش وارد زمین شده بود صاحب توپ شد اما اغلب با کندی و معطلی یا کم تجربگی، فرصتها را از بین می برد، جوری که آدم حق می داد مربی او را بازیکن رزرو و روی نیمکت نگه دارد.

نیمه دوم اما کوشکی ریز نقش، قدر فرصتهایی که به دست آورد را بیشتر دانست. جوری درخشید که به نوعی محور زمین قرار گرفت و اغلب توپها ختم به او می شد. گل اول را که محمدرضا آزادی به ثمر رساند با پاس و موقعیت سازی خوب کوشکی شکل گرفت. گل دوم را که خودش زد تاکتیکی و زیبا آنهم در بین چهار مدافع قطری، گل تاریخی به حساب می آمد. تا پایان بازی هم نام کوشکی از زبان گزارشگر نمی افتاد. اگر بازی خیره کننده و کم نظیر سیدحسین حسینی در دروازه تیم استقلال را کنار بگذاریم، کوشکی جوان و خوش آتیه را باید بهترین بازیکن میدان دانست.

یک- گاهی شرایطی که از سر جبر و بر خلاف تدبیر و برنامه بر ما تحمیل می شود بیشتر به نفع ماست.

دو- آدم هایی که روی شان حساب نمی کنیم یا لااقل آدم های اصلی بازی زندگی ما نیستند گاه می توانند در روند زندگی ما سرنوشت ساز باشند.

سه- آدم ها گاهی خراب می کنند و خوب نمی درخشند، اما نباید زود ناامید شد و باز هم باید به آنها فرصت داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پای دل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۹ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۳۱ ق.ظ

پوستر/کاش پای دل ما هم به نوایی برسد

 

در خانه پدرش زندگی می کند، مغازه اش اجاره ای است. درآمدش همین حقوق روزانه حاصل از کار پیرایشگری است. ماشینی قدیمی دارد که خرج می تراشد. فراخوان کمک به جنگ زدگان فلسطین و لبنان که داده شد، همسرش گردنبد و دخترش گوشواره طلا را بردند و هدیه دادند.

دلش هوای کربلا داشت. سفری ارزان قیمت برایش فراهم شد؛ اما باز هم پولش برای زیارت خانوادگی کافی نبود. گفت: آخر شب، مشتری داشتم و بعدش باید می رفتم خانه. طرف تازه از کربلا آمده بود. گفتم: من هم ان شاءالله به زودی می روم. حرف دیگری نزدم. گفت: چه خوب!

موقع رفتن، هزینه سلمانی را با کارتخوان کشید. بعد یک اسکناس هم گذاشت توی جیبم گفت: خرج سفر. سوار ماشین که شدم از سر کنجکاوی، پولی که داده بود را از جیبم در آوردم و نگاه کردم. یک اسکناس صد دلاری بود؛ درست به همان میزان که کم داشتم.

یادش آوردم یک بار جمله ای را به من گفته بود: اهل بیت هیچ وقت زیر دِین کسی باقی نمی مانند. مطمئنم همه پولهایی که برای خدا داد جبران می شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مدیر نباید سیب زمینی باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۹ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۲۱ ق.ظ

توضیح اورژانس تهران درباره ماجرای تعرض در آمبولانس رئیس اورژانس استان  تهران: راوی موضوع را جور دیگری توضیح داده است. پرداختن به این موضوع، بیشتر  با هدف دیده شدن انجام شده

 

تصاویری فرستادند از صفحه مجازی همسر کشف حجاب کرده دکتر لعلی رییس جدید اورژانش بابل که بعله این بابا وقتی نمیتواند همسر خودش را مدیریت کند چطور میخواهد بر عملکرد زیرمجموعه اش نظارت کند؟ یا شاید اساسا خودش هم ملتزم به احکام و قوانین دینی و عرفی و ملی نبوده که طبعاً انتصابش در این پست، تخلف و باطل است.

همزمان داشتم جوابیه سازمان اورژانس در خصوص شایعه تعرض یکی از کارکنان به بیمار را می خواندم که به طور زیگزاگ، هم اصل ماجرا را تأیید کرد و هم توضیح داد که بالاخره هر مجموعه ای هر طور آدمی دارد و البته گاهی رفتار درمانی پرسنل و نحوه معاینات باعث سوءتفاهم می شود و....

در جراید شاید ماه یا هفته ای نباشد که خبر درگیری بعضی خانواده ها و همراهان بیمار با عوامل اورژانس منتشر نشود. خب، چرا انسان باید با کسی که برای کمک به او آمده درگیر شود؟ البته گاهی بعضی افراد، شرور و مزاحم هستند؛ اما گاهی رفتار بعضی عوامل اورژانس مثل تأخیر یا کاهلی و... در رسیدگی به بیمار میتواند در بروز چنین حوادثی نقش داشته باشد.

خلاصه آنکه مجموعه اورژانس نباید منفک از قواعد جاری بر حاکمیت دینی بوده و اصل سلامت، نظارت و خدمت باید همواره در آن سرلوحه قرار داشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بدآموزی مسئولین

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۹ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۱۶ ق.ظ

تفاوت «قانون» با «مقرره»

 

گفته اند سخنان قاضی القضات درباره ظریف تحریف شده و منظورش این نبود. منظورش هر چه بود برای ما ملاک، حرفهای یک مسئول نیست عملکرد اوست. اگر دستگاه عدلیه نتواند در صیانت از حریم قانون در مواجهه با دوتابعیتی ها تا متهمان کلان اقتصادی مثل پرونده کرسنت و بانکهای دی و آینده و فولاد مبارکه و پتروشیمی میانکاله و فریدون و جهانگیری و... عملکردی محکم و قاطع داشته باشد طبعا نباید از مردم هم انتظار احترام و پایبندی به قوانین را داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آنچه عیان است

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۹ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۴۴ ق.ظ

فیلم| لحظه زورگیری و سرقت از پیرزن کم توان در خیابان

 

با پشت پرده یا پس پرده ها کاری ندارم، ماشاءالله هزاران نفر مشغول تجزیه و تحلیلند، موافق یا مخالف؛ اما خدایی اش مدتی است سرقت های به ظاهر کوچک در قالب خفت گیری و کیف قاپی و کف زنی و زورگیری افزایش پیدا کرده که علت اصلی اش بر می گردد به ضعف قانون در مواجهه با جرائم به ظاهر ریز و کم ارزش که جنبه عمومی آن را خفیف می شمارد. دزدی، دزدی است و کمی ارزش وجه یا کالای مسروقه نباید باعث کمرنگ شدن اهمیت آن شود که نتیجه ای جز فراگیری جرم و فرو ریختن قبح گناه و اشاعه تجرّی و تخلف نخواهد داشت. بیخود که نیست اسلام یکی از مصادیق گناهان کبیره را اصرار بر ارتکاب گناهان به ظاهر کوچک دانسته است. اگر جرائم یا گناهان کوچک، عادی و فراگیر شوند خود به خود به منزله وقوع جرمی بزرگ خواهد بود. همین سرقتهای ناقابل زیر بیست میلیون تومان اگر عقوبت سخت نداشته باشد امنیت روانی و جانی مردم را به مخاطره خواهد انداخت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عقبگرد در 1404

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ بهمن ۱۴۰۳، ۱۱:۲۵ ق.ظ

از سند چشم‌انداز بیست ساله ایران چه خبر؟ - ویرگول

 

بیست سال گذشت. چقدر سر و صدا و ژست و وعده و ... ردیف شده بود. متنش را جستجو کنید هنوز توی اینترنت هست. اسمش بود سند چشم انداز بیست ساله ایران. قرار بود بیست سال بعد یعنی سال 1404 ایران به نقطه ای برسد که در همه امور سرآمد کشورهای منطقه باشد. بعد از مدتی این هیاهوها خوابید. دولتها اصلا یادشان رفت چنین سندی هم وجود دارد و افق و چشم انداز کشور به چه سمت و سویی باید باشد.

یکماه دیگر می شود سال 1404. قطعا در بعضی مسائل سرآمد کشورهای منطقه بوده و هستیم؛ اما در شاخص هایی مرتبط با رفاه عمومی و خدمات اجتماعی و اقتصاد و معیشت و ... چطور؟ تنگنای معیشت دارد مردم را له میکند. اسب گرانی یکسره می تازد. بازار آرامش ندارد. کسی حریف بانکها نیست. خودروسازها در حال هجو مفهوم تولید ملی هستند. با اعجاز شورایی که باید نگهبان نظام می بود کشور افتاده دست دولتی ناتراز که زمستان پر از بی برقی و تعطیلی را رقم زده است. مسئولان فرتوت و بی انگیزه هیچ برنامه ای برای تأمین مسکن و اشتغال و ازدواج و ... ندارند. فقرا فقیرتر می شوند. جامعه به حال خودش رها شده و تدبیری برای حرکت به سمت قله های پیشرفت و استقلال و تمدن وجود ندارد. اتاق فکر نظام، مغز راهبردی حاکمیت کجاست؟ چرا نمیتوان برنامه ای برای ارتقای سطح دستاوردهای کشور در امور اقتصادی و اجتماعی و نظامی و امنیتی و علمی و سبک زندگی و... طرح ریزی و اجرا کرد؟ فرهنگ باندبازی و منفعت گرایی و سهم خواهی را چگونه میتوان اصلاح نمود؟ جمهوری اسلامی اگر میخواهد الگوی مردمسالاری دینی در دنیا قرار بگیرد در چه شاخص هایی مبتلا به عقب افتادگی و نیازمند اصلاح است؟ چرا به جای نخبگان با انگیزه و دارای برنامه، همواره شاهد حضور مدیران ضعیف و لوده و بی برنامه اما بله قربان گو و کاسه لیس هستیم؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وعده اش را داده بود

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۶ بهمن ۱۴۰۳، ۰۴:۱۶ ب.ظ

مروری بر زندگی و وصیت نامه شهید علی‌اکبر جوادی

 

اکبر جوادی فقط 19 سال داشت. مادرش که نه، او را در هفت سالگی از دست داده بود، خاله اش به نیابت از مادر نشسته بود زیر پایش بلکه راضی شود زن بگیرد. می گفت: من که همه اش می روم و می آیم، باشد برای بعد. خاله خسته نمی شد. باز هم اصرار می کرد. دفعه آخر گفت: این بار که برگردم دیگر نمی روم. همین جا می مانم. برگشت و ماند. سر قولش بود. از روی لباس فرمش شناسایی شد. درست همانطور که در وصیتنامه اش نوشته بود: "وقتی بدن پاره پاره مرا آوردند، وصیت می کنم لباسهای رزم را از بدنم بیرون نیاورید و با همان لباسهای خون آلود دفنم کنید؛ زیرا میخواهم همانگونه که بدنم خونین است نزد خدا بروم که آنها را ارج می نهد."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهیدان را شهیدان می شناسند

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۶ بهمن ۱۴۰۳، ۱۱:۲۱ ق.ظ

مهریه منحصر به فرد همسر شهید باکری چه بود؟/ شهید مهدی باکری نماد غیرت  آذربایجان - تبریز یازار

 

مهدی باکری را که می شناسید، حتما خاطراتش را هم خوانده اید. اخلاص و معنویت وتواضع و گذشت این بشر کم نظیر است. چقدر به خاطر خدا کار کرد، زحمت کشید و سختی دید. چقدر به خاطر خدا از حق و امتیاز خود گذشت، چقدر به خاطر خدا طعم تلخی و زخم طعنه چشید. در راه خدا همه زندگی اش را هم داد اما در وصیتنامه اش نوشت: "ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم. میترسم رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم. یا رب العفو، خدایا نمیرم در حالی که از من راضی نباشی. ای وای که سیه روی خواهم بود."

بعدش یک عبارت عجیبی درباره خدا دارد: "خون باید می شد و در رگهایم جریان می یافت و سلول هایم یا رب یا رب می گفت."

روحانی شهید شیخ فضل الله محلاتی درباره این کلمات مهدی باکری عبارتی دارد که خواندنی و تکان دهنده است: "این جمله خیلی خیلی معرفت می خواهد. این ثارالله که به امام حسین علیه السلام تعبیر می کنند، یعنی خون حسین رنگ توحید گرفته است. بنابراین بازو می شود یدالله، چشم انسان می شود عین الله. با چشم خدا جز خدا در جهان نمی بیند..."

برگرفته از "داستان یک مرد" ویژه نامه بزرگداشت سالگرد شهادت فرمانده لشکر 31 عاشورا/ اسفندماه 83

  • سیدحمید مشتاقی نیا

می فهمید دارید چه میکنید؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۶ بهمن ۱۴۰۳، ۱۰:۲۴ ق.ظ

فرارو | (عکس) گردن کلفت‌ترین مرد دنیا کیست؟

 

الان یکنفر برود دادگاه شکایت کند که مأموری از من رشوه گرفته یا یکی دزدی کرده، قاچاق برده و... قاضی می گوید صبر کن بررسی کنیم ببینیم همه مأمورانی که رشوه گرفته اند یا همه کسانی که دزدی کرده و قاچاقچی و ... هستند را شناسایی کنیم بعد یکجا با آنها برخورد کنیم؟! جناب قاضی القضات خودش از این مدل پیچاندن قانون خنده اش نمی گیرد؟ البته قوه قضائیه در مماشات با پرونده دانه درشتها از فولاد مبارکه و کرسنت گرفته تا زمین خواری قزوین و پرونده عبدالله عبدی و مهدی عبوری و مصطفی نیاز و ... ید طولایی دارد؛ اما خدایی اش دیگر مسئولان روی شان می شود به مردم بگویند قانون را رعایت کنید؟ لوس و مسخ و پوچ شده قوانین نهایتا به این منجر نخواهد شد که دیگر سنگ روی سنگ بند نباشد؟ مردم هم به تقلید از مسئولان با قانون عشقی برخورد کنند این جامعه دیگر امن و آرام و اسلامی خواهد بود؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آن که نشسته، آماده نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۵ بهمن ۱۴۰۳، ۰۴:۳۶ ب.ظ

پیکسل با طرح یا مهدی ادرکنی - فروشگاه عرشیان

 

سالهای سال گفتیم یا صاحب الزمان ادرکنی، اما آیا خودمان دنبال درک امام زمان بوده ایم؟ درک، فراتر از حس است و مختص به ظهور و تماشا نیست. چه بسیار آنهایی که امام زمانشان را دیدند و درکش نکردند و چه بسیار کسانی که امام عصر خویش را ندیدند و با او زندگی نکردند؛ اما پا جای پای او گذاشتند.

ما طلبه ها می گوییم سرباز امام زمانیم، بچه های بالا می گویند سرباز گمنام امام زمانیم، حقیقت آن است که سربازی امام عصر ربطی به لباس و جایگاه و ادعا ندارد. هر آن که معلم باشد یا کفاش، پاسدار باشد یا عمله، روحانی باشد یا دانشجو امام زمانش را درک کند و لبخند روی لبان مبارکش بنشاند سرباز یار است و هر که نتواند، سربار اوست.

گفته اند: السنخیةُ دلیلُ الانضمام. نمازی جماعت است که مأموم پشت سر امام حرکت کند. آروزی ما تعجیل در ظهور است اما اگر حتی تا هزار سال بعد هم امام زمان نیاید بلاتکلیف و معطل و زمینگیر نیستیم. آن که پیرو مهدی است می داند امامش امام هدایت است، امام رأفت و محبت است، زمامدار حل مشکلات جامعه است، دشمن ظلم و تعدی و زیاده خواهی است... امام که چیزی فراتر از اسلام از ما نمی خواهد. اسلام می گوید نماز، اسلام می گوید زکات، اسلام می گوید امر به معروف و قسط و جهاد. سرباز ولی عصر می داند باید در چه مسیری گام بردارد. محبّ امام زمان می داند عصر ظهور چگونه است و تلاش دارد ماکتی از آن دوره شیرین را برای تبلیغ ظهور حضرت در دایره رفتار و اختیار خویش به نمایش بگذارد. انتظار در گرو حرکت است، آن که یکجا نشسته و ورد می خواند که منتظر نیست. امامت را درک کن، امام نیز تو را درک خواهد کرد. اوفوا بعهدی اوف بعهدکم...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

می زنی تو زخمه ها...!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۵ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۴۱ ق.ظ

فشار معیشتی خانوار افزایش یافت، دولت اقدام کند، منتظر نماند/ میزان خط فقر  چقدر

 

دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی از ترس ایجاد ناامنی و شورش، جلوی اجرای قانون حجاب و عفاف را گرفت؛ اما جلوی فشار معیشت و هجوم گرانی و قطع برق و ... را نگرفت. وقتی شکم هایتان سیر و ایمانتان ضعیف باشد طرز فکرتان اینگونه می شود.

راستی این نوع نگاه به واقعیت ها چه پیامی برای جامعه در پیش دارد؟ معنی اش این نیست که تا شورش نکنید صدایتان به جایی نمی رسد؟ این تصمیم و تحلیل، خودش ضد امنیت ملی نیست؟

اساسا مجلسی که تصمیماتش علاوه بر شورای نگهبان، از سوی شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و ... قابل تغییر باشد، بی خاصیت و هزینه بر نیست؟

قانون جدید حجاب اجرا نشود به اذعان رییس قوه قضا، قوانین قبل هم برای جلوگیری از ناهنجاری های اجتماعی کافی است؛ اما همان هم رها شده. چرا نوبت به اجرای احکام دین که می رسد مماشات و تساهل و رأفت باب می شود اما در برنامه ریزی ها و تصمیمات اقتصادی با مردم بی رحمانه و از سر جبر و فشار برخورد می گردد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انقلاب تراز و دولت ناتراز

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ۰۶:۰۷ ب.ظ

تولد ۴۵ سالگی انقلاب اسلامی مبارک - خبرگزاری سلامت

 

جشن 46 سالگی پیروزی انقلاب اسلامی به کوری چشم دشمنان با حضور گسترده مردم برگزار شد.

گرانی بیداد می کند، برق خانه ها قطع می شود، دولت ناتراز است، مملکت را تعطیل کرده اند، فساد هست، شکاف طبقاتی هست، فقر هست خیلی کارهای بزرگی در این دهه ها انجام شد اما آنچه در حق و شأن مردم است آنگونه که باید اتفاق نیفتاد.

مردم از انقلاب پشیمان نیستند اما درباره عملکرد نظام دیوانسالار حرفها دارند. مردم در بهمن امسال هم از امتحانی بزرگ و سخت سربلند بیرون آمدند اما مسئولان شکم گنده یقه سفید نجومی بگیر و باندباز را خدا آن دنیا بابت جفاهایی که در حق مستضعفین کردند چوب خواهد زد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خوشحال تنبل!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ۰۴:۰۹ ب.ظ

چندباری دفعات متعدد در عراق دیده ام راننده ها اخلاق خوبی که دارند مراعات حال مسافر است. ندیدم سر مسافر داد یا غر بزنند. بارها پیش آمده مسافر رفته دستشویی یا کاری داشته کمی معطل کرده، نهایتا راننده محترمانه از او خواسته سریعتر بیاید، جایی درخواست کرده برایش نگه داشته و منّت نگذاشته که دیر شده و نمی صرفد و چنین وظیفه ای ندارم و...

نزدیکی های العماره، راننده به درخواست یکی از مسافران توقف کرد. این مسافر که ردیف جلو نشسته بود خانواده ای جوان بودند با کودکی خردسال. اینطور که متوجه شدم پدرشان آمده بود وسط راه به آنها وسیله ای بدهد. زن جوان هیکل درشتی داشت. پیرمرد داشت دم در ماشین با مرد جوان صحبت می کرد. زن از دیدن او جوری که نشان میداد ذوق زده است با لحنی لوس و بچگانه گفت: بابا... می دانید که کلمه بابا برای پدر در شهرهای مرزی عراق هم متداول است. پیرمرد هم با لبخندی جواب محبتش را داد. چند لحظه ای گذشت. دوباره زن جوان با همان لحن لوس و بچگانه گفت: بابا (الفش را کمی کج بخوانید). پیرمرد هم دوباره با لبخند جواب ناز دختر یا عروسش را داد. دلم می خواست بگویم زن گنده از هیکلت خجالت بکش. خب یک دقیقه پیاده شو با پیرمرد سلام و احوالپرسی کن. از جایت جنب نمیخوری بعد ژست میگیری که مثلا چقدر دلتنگ هستی؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

راه، تو را می خواند

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ۰۳:۴۱ ب.ظ

photo_2025-02-11_09-35-11_fqo7.jpg

 

صبح رفتیم مزار علی بن مهزیار، محبّ و دلداده حضرت ولی عصر(عج). فهمیدم جناب حبیب الله معلم، شاعر حماسه سرای نوحه های آهنگران هم در حیاط بارگاه ایشان دفن است. فاتحه ای نثارش کردیم. نام این مرد در تاریخ ادبیات حماسی کشورمان ماندگار خواهد بود. اطراف کارون را هم در اهواز گشتیم. ظهر راهی شلمچه شدیم. چقدر خلوت و غریب بود. عده ای با ماشین شخصی آمده بودند که بعضا چهره ای متفاوت داشتند. خب این بندگان خدا شاید بعدها دیگر مسیرشان این طرفها نیفتد. چرا بلندگوها خاموش است؟ چرا تصاویر شهدا قدیمی و پوسیده اند؟ چرا کار نمایشگاهی و تبلیغی در خوری صورت نگرفته تا حال و هوای یادمانها احیا شود؟ گفتند شبها بعد نماز برنامه ای داریم و... بقیه روز گویا اوضاع همین است. به نظرم مدیریت یادمان ها را باید بدهند دست افراد جوان تر و با انگیزه تر. نماز را که خواندیم توجهم به یک امیر ارتش جلب شد که گویا برای روایتگری آمده بود. یک جوانی آنجا بود سوالی از او پرسید. خیلی با حوصله و وسواس انگار که جمعیت عظیمی مقابلش ایستاده مشغول توضیح شد. وجدان و تعهدش ستودنی بود. برای بچه ها از اهمیت شلمچه در اشغال و بازپس گیری خرمشهر و نیز عملیات سرنوشت ساز و انهدامی کربلای پنج گفتم. آمدیم طرف مسجدجامع خرمشهر که متأسفانه سالهاست به بهانه اجتناب از ترافیک، از برنامه های بازدید راهیان نور حذف شده است. این مسجد همچنان در حال توسعه است و نماد مقاومت مردم ایران به حساب می آید که تماشایش هم لذت دارد. از خرمشهر و مردم قهرمانش هر چه بگوییم کم گفتیم. رفتیم لب اروند. خلوت و با صفا بود. دلتان نخواهد فلافلی خوردیم و به موزه دفاع مقدس خرمشهر رفتیم و بعدش روانه میدان عشایر شدیم. خیلی ها در خوزستان مدعی فروش بستنی گاومیش هستند اما تنها جایی که من دیدم واقعا بستنی با شیر گاومیش دست مشتری می دهد همین فلکه یا میدان عشایر در خرمشهر است. بارها مدیران کاروانها را راضی کرده و دستجمع به آنجا رفته ایم. این بار خانواده خودم را بردم و آنها هم از کیفیت این محصول خوشمزه به وجد آمدند. پارسال به دانشجوهای فنی مهندسی بابل که بعضا نخبه و اهل ابداع بودند پیشنهاد دادم به فکر تکثیر نژاد گاومیش و عرضه محصولات لبنی آن در سطح کشور و منطقه باشند. الله اعلم. شاید روزی این کار را انجام دادند. هم در خرمشهر چرخی زدیم هم در آبادان. آبادان بزرگتر و پیشرفته تر و شلوغتر از خرمشهر است اما من خرمشهر را بیشتر دوست دارم. دلم میخواهد روزها در این شهر برای خودم راه بروم و خلوت کنم. خاک خیابانها و کوچه پس کوچه های این شهر عصاره آب و گل غیرت و مردانگی و غربت و شهامت است. در آبادان یادی از مرحوم آیت الله جمی کردم. عصر به اروند کنار رفتیم. آنجا هم خلوت بود. داخل کشتی معروفی که روی آن روایتگری صورت میگیرد هم رفتیم و چند عکس به یادگار گرفتیم. شرحی از والفجر هشت به عنوان یکی از پیچیده ترین عملیاتهای نظامی دنیا دادم. شب نیاز به استراحت داشتیم. پسر بزرگم که رانندگی به عهده او بود سرمای شدیدی خورده و بی حال شده بود. هتلهای آبادان قیمت وحشتناکی داشتند. از سایت دیوار جایی را پیدا کردیم که دستکمی از ویرانه اقامتی شوش نداشت. اما چاره ای نبود و یک شب را هم آنجا گذراندیم. دیگر شرایط ادامه سفر را نداشتیم. دهلاویه و هویزه و طلاییه را گذاشتیم برای بعد. راهیان نور هیچ وقت تکراری نمی شود. راهیان نور هیچ وقت تمام نمی شود. همیشه انتهای سفرهای راهیان نور، مسئولان کاروان از من می خواستند برنامه وداع را برگزار کنم. میکرفون را دست می گرفتم. می گفتم با شهدا که نمی شود وداع کرد. ما تازه با هم آشنا شده ایم. تازه میخواهیم رفیق شویم. پس سلام بر شهدا، سلام بر راهیان نور سلام بر مسیر نورانی شرف و انسانیت. سلام بر خدا سلام بر ملائک سلام بر زندگی نو و سیرت جدید. این راه برای گذر نیست برای ماندن است. ماندن در این مسیر، خودش یک راه است، معبر عروج و کمال و فطرت. این راه، طریقت عود به خویشتن و الحاق به اصالتهاست. قرار است ذره ای از عظمت وجود خدا شویم. وقتی خدا ما را می بیند و هوایمان را دارد ما چرا او را نبینیم و در دو راهی های زندگی در بزنگاه انتخاب بین خود و خدا، هوایش را نداشته باشیم؟ ادب و عدل و انصاف و انسانیت حکم می کند با آنکه به ما مهر می ورزد و دستمان را می گیرد مهر بورزیم و خوشحالش کنیم. لا حول و لا قوة الا بالله...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از این کربلا تا آن کربلا

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ۰۳:۲۴ ب.ظ

photo_2025-02-11_09-33-32_6osw.jpg

 

آن طرف مرز، ماشین ها ایستاده بودند فقط برای العماره، هیچکدام نجف و کربلا نمی رفتند. همه هم سواری بودند ون و اتوبوس نبود. یک راننده مسنی آمد جلو دست مرا کشید و برد کناری. فارسی را بلد بود. گفت پنج دینار بدهید نفری، برسانمتان ترمینال عمارت. متوجه شدیم عراقی ها به العماره می گویند عمارت. رفتیم. توی راه گفت که اصالتا اهوازی است و مقیم عمارت شده. در مجنون و طلائیه هم حضور داشته و نیروی اسماعیل دقایقی و رفیق صادق آهنگران بود. راست و دروغش را نمیدانم. گفتم قم می رویم گلزار شهدا مزار اسماعیل دقایقی را هم همیشه زیارت میکنیم. کمی هم حرف سیاسی ضداستکباری زدیم و از توطئه های آمریکا و غرب برای برهم زدن رابطه برادری مسلمین سخن گفتیم. مسلمانها اگر متحد شوند اسرائیل از بین خواهد رفت.

ترمینال العماره سوار بر ون رفتیم به طرف نجف اشرف. حدود پنج ساعت توی راه بودیم. صندلی های ون واقعا دمار از روزگار استخوانهای کمر و لگن و پا در می آورد. شب مقابل شارع الرسول پیاده شدیم و همه خستگی راه را با دیدن گنبد نورانی مولا علی از یاد بردیم. از طرف مرده و زنده زیارت کردیم. شب را در حرم خوابیدیم که البته نیمه های شب از سرما بیدار شدیم. دور ضریح نسبتا خلوت شده بود و توانستیم آن را در آغوش بگیریم. البته اواخر ماه صفر در اوج شلوغی هم که آمدیم بالاخره یکجوری دستمان را به ضریح مطهر رساندیم. نیم ساعت به نماز صبح حرم قیامت شد. خود عراقی ها هم خیلی آمده بودند. قبلا این طور نبود. اوایل که راه کربلا و نجف باز شد عراقی ها در ایام عادی چندان حرم را شلوغ نمی کردند. یاد حرف حاج قاسم افتادم که اخیرا جایی خواندم. آن اوایل ستاد بازسازی عتبات را راه انداخت. بعد مسئولان عراقی و ایرانی را به خط کرد که طرح جامعی برای توسعه اماکن مقدس بنویسید این حرمها به زودی میزبان میلیونها نفر خواهند بود. روح حاج قاسم شاد. روح همه شهدا شاد. خدا میداند این لذت زیارت از برکات حماسه و ایثار شهداست. بعد از نماز صبح راه افتادیم طرف کربلا. حرم اباعبدالله را زیارت کردیم. ترسیدم دینار کم بیاید. مقداری دیگر خریداری کردم. اما آخر سر همان 180 دیناری که از قم خریده بودم کفایت کرد. یک کاروان شمالی هم دیدیم که روحانی اش آشنا بود. وسط صحبت برای جمع با دیدن ما دست تکان داد. رفتیم و روبوسی کردیم. حرم حضرت ابوالفضل هم غوغای جمعیت بود. کمی آن اطراف قدم زدیم و آماده بازگشت شدیم. ماشین های اطراف حرم کرایه های سنگینی برای العماره و چذابه می خواستند. بعضی هایشان هم که اصلا اسم چذابه را نشنیده و با خسروی اشتباه می گرفتند. ترجیحا راه افتادیم طرف ترمینال کربلا. آنجا دوباره از سر اجبار سوار ون شدیم به العماره و تاریکی شب رسیدیم به مرز خودمان. آقای جبرائیلی آمد استقبالمان. اصرار داشت شام را میهمانش باشیم که نپذیرفتیم و راه افتادیم طرف اهواز. اهواز هتل خوبی گیرمان آمد و حمام و استراحت خوبی داشتیم به لطف خدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چذابه، جذابه!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ۰۳:۱۸ ب.ظ

پایانه مرزی چذابه - نقشه نشان

 

پایانه مرزی چذابه یک ویژگی خاص دارد آنهم اینکه برخلاف سایر پایانه ها زائران پس از خروج از گیت ایران وارد خاک عراق نمی شوند، بلکه چند قدمی باید از جاده ای مرزی عبور کنند که گاه محل تردد خودروهای نظامی و یا اتوبوسهای راهیان نور است. یادم است سال قبل وقتی داشتیم با اتوبوس از این قسمت عبور می کردیم چهره بعضی مسافرانی که از مرز ایران رد شدند اما چشمشان به ما افتاد بسیار بهت زده بود. بچه ها هم برایشان دست تکان میدادند و می خندیدند. طفلک ها مانده بودند اگر وارد خاک عراق شده اند اتوبوسهای راهیان نور اینجا چه میکنند؟! سال قبل از همان نقطه رو به کربلای اباعبدالله از طرف شهدای چذابه سلام دادیم. از طرف فیض الله ذبیح نیا که پیکرش برای همیشه در چذابه ماند، از طرف ماشاءالله پیل افکن، شیرمرد غیور آملی که ارتش دشمن را یک تنه متوقف ساخت و با دهها گلوله بر بدن مطهرش به شهادت رسید، از طرف فرهاد خادم، دانشجوی شهید زرتشتی دفاع مقدس که در ساخت پل بر رود کرخه نقش مهمی داشت، به یاد شهید علیمردانی فرمانده با غیرت خراسانی که جانانه مقاومت کرد و در آخرین لحظات عمرش خواست روی او را به سمت حرم اباعبدالله بچرخانند دست بر سینه گذاشت سلام داد و رفت. به یاد حسن باقری که شهید فکه است اما در تنگه چذابه دو هفته در مقابل تجاوز دشمن با فرماندهی مستقیم صدام ایستاد و در نبردی که گاه از آن به عنوان لنینگراد ایران یاد می شود بینی دشمن را به خاک مالید... به شهدا قول دادم کربلایمان را ردیف کنند به نیابت از آنها قدم بر میدارم اما ثوابش برای حضرت معصومه که پول سفر را جور کرد!

سرباز دم خروجی مرز با دیدن ما تعجب کرد. گفتم میخواهیم برویم کربلا. مات و مبهوت گفت با ماشین خودتان که نمی شود. اصلا اینطوری که نمی شود. شما چه طوری آمدید اینجا؟! با لبخند گفتم زائر راهیان نوریم از فکه می آییم. به دوستش گفت در را برای ما باز کند. برویم داخل پایانه مرزی ایران. رفتیم. ماشین را پارک کردیم. نمازمان را خواندیم. با توکل بر خدای ناممکن ها به سمت گیت راه افتادیم. گفتند اول بروید خروجی را پرداخت کنید. رفتیم کنار تنها باجه دیواری آنجا و حق خروج را پرداخت کردیم. دوباره رفتیم سمت گیت. دو مأمور نشسته بودند. جلوی یکی شلوغ بود آن یکی خلوت. علامت داد بیایید اینجا. رفتیم. سلام کردم و گفتم فقط یک روز زیارت کنیم بر می گردیم. مدارک ما را نگاه کرد گفت پاسپورت من و پسر بزرگم مشکل دارد و اجازه عبور نداریم. راهنمایی کرد برویم سایت، فلان کار را انجام دهیم. فردایش جواب می آید و برگردیم مرز. گفتیم اشکال ندارد. یک روز صبر میکنیم. رفتیم گوشه ای از پایانه. سایت را باز کردیم. آن قسمتی را که برای درخواست خروج باید انجام میدادیم انگار قفل شده بود. هر چه ور رفتیم یک مرحله هم جلو نرفت. خسته و ناامید شدیم. گفتیم لابد قسمت نیست. می رویم و به سفر راهیان نورمان ادامه می دهیم. نوشابه ای خریدم بخوریم نفسی تازه کنیم برویم طرف اهواز. از باب رعایت ادب رفتم پیش آن مأموری که راهنمایی مان کرده بود تشکر و خداحافظی کنم. گفتم قسمت نیست و آقا ما را نطلبید. اسمم را دوباره نگاه کرد. همشهری و آشنا در آمدیم. پرسید همان مشتاقی نیایی که می نویسد؟

شروع کرد چند جا زنگ زدن. بعد از ظهر جمعه بود. یک به یک مسئولان مرزبانی و انتظامی خوزستان را انگار می شناخت. توضیحاتی برایشان داد و پیگیری کرد و الحمدلله اجازه عبور را گرفت. بعد ما را راهنمایی کرد به اتاق خودش. آجیل و میوه و چای آورد. بعد ما را تا گیت ورودی عراق بدرقه کرد و گفت سلام ما را هم به آقا برسانید. اسمش آقای جبرائیلی بود. از بچه های انتظامی بابل که فکر کنم اصالتا اهل گتاب باشد. با برادرم هم که همکارش است مراوده داشت. خدا می داند چه حالی به ما دست داده بود وقتی وارد خاک عراق شدیم. خدا می داند چقدر او را شکر گفتم. خدا می داند چقدر از شهدا و اهل بیت تشکر کردم. خدا می داند چقدر این برادر انتظامی را دعا کردم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روح سلحشوری

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۵۶ ق.ظ

ضرغامی درباره شایعه استعفای بهرام رادان از هیئت داوران جشنواره: صحت ندارد /  هیچ فشار و قهری هم در کار نبوده - پایگاه خبری مدارا

 

از عزت الله ضرغامی خوشم نمی آید. بعضی از گفتارها و کردارهایش را دور از شأن یک انسان تحصیل کرده و متشخص و از روی عقده و بچگانه می دانم. با این حال دور از انصاف است حرف شجاعانه ای که در مراسم اختتامیه جشنواره سینمای فجر زد را نستایم. او که خود یکی از داوران جشنواره بود بعد از اعطای جایزه به مصطفی زمانی بعنوان بهترین بازیگر، پشت تریبون رفت و یاد مرحوم فرج الله سلحشور را که کاشف مصطفی زمانی بود و او را به دنیای هنر معرفی کرد، گرامی داشت. این حرف او البته به مذاق مدعیان آزادی و روشنفکری خوش نیامد و تشویق چندانی از سوی حضار به دنبال نداشت. ولی کاری ارزنده و از سر تعهد و مردانگی بود. هنر ارزشی و هنرمند ارزشی همواره در غربت و مظلومیت است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منفک از قیل و قال عالم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۳۳ ق.ظ

با راهیان نور از فکه تا دوکوهه +تصاویر - مشرق نیوز

 

از فتح المبین به سمت فکه، جاده ای مرزی قرار دارد که آسفالتش خوب نیست و پر از دست انداز است. بارها با اتوبوس از آن مسیر تردد داشته ام. شب اصلا به درد رفت و آمد نمی خورد. گاهی ماشین های مربوط به اهالی منطقه هم داخل جاده می آیند که خیلی باید مراقب بود. ما که می رفتیم زیاد رفت و آمد نبود اما خب بابت چاله چوله هایش باید آهسته می راندیم. بین راه چشممان به قطاری از خودروهای مدل بالا افتاد که توسط بیش از ده موتور سنگین اسکورت می شدند. اصلاً نتوانستیم تشخیص بدهیم متعلق به کی و کجا هستند. یک آمبولانس هم وسطشان بود. به پسرم که پشت فرمان نشسته بود گفتم اعتنا نکن و برو وسطشان. ما رفتیم وسطشان کمی بعد یک تویوتای دو کابینه هم از جاده ای فرعی تر به وسط آنها آمد. انگار بیسیم زدند که همه بایستند. کل قطار ماشین ها و موتورها ایستادند تا ما رد شویم. نزدیکی یادمان فکه ایست بازرسی ارتش بود. از دور دیدیم جلوی چند خودروی شخصی را گرفته و اجازه عبور نمی دهد. فقط اتوبوسهای راهیان نور می توانستند رد شوند. ما که رسیدیم همزمان قطار خودرویی و موتوری مذکور هم از راه رسید. سربازها با تعجب نگاه می کردند. اول از همه آمدند سراغ ما که پراید فرسوده مان آن وسط شبیه وصله ای ناجور بود. شیشه را دادم پایین گفتم این موتوری ها اسکورت ما هستند. هم سرباز خندید هم مسئول آن موتوری ها که پیاده شده بود. سرباز اجازه عبور نداد و گفت حکم ندارید نمی شود. قطار خودرویی و موتوری از تهران حکمی داشتند نشان دادند و رفتند. چند اتوبوس راهیان هم آمدند حکمشان را نشان دادند و رفتند. ما و چند خودروی شخصی همچنان ایستاده بودیم. پیاده شدم با سرباز صحبت کردم که مومن خدا! من بیست سال اتوبوس آوردم در این جاده حالا یکبار خانواده خودم را میخواهم رد کنم. میخواهیم برویم یادمان شهید آوینی. شماره ای داد و گفت با سردار صحبت کن. الحمدلله طرف گوشی را برداشت و خودم را معرفی کردم. حساس شد که دقیقا کجا هستم و چرا جلویم را گرفته اند. بعد گفت گوشی را بده به سرباز. کمی تشر زد صدایش می آمد. سرباز گفت شماره پلاک و تلفنت را بده و برو. ما راه افتادیم، آن خودروهای شخصی که قبل از ما ایستاده بودند با حسرت نگاهمان می کردند. البته یکی دوتای آنها را کمی بعد در یادمان فکه دیدیم. معلوم شد بالاخره آنها هم توانستند از آن خان گذر کنند. توی راه فکه از شهید روحی گفتم. فرمانده بابلی گردان ارتش که اواخر جنگ در این منطقه اسیر شد و آب نخورد تا به بقیه نیروهایش هم آب بدهند و افسر بعثی از لج این مردانگی او، تیر خلاص زد و با تانک از روی سرش رد شد. از سید مرتضی آوینی، عملیات والفجر مقدماتی که در سالگردش قرار داشتیم، شهید عطاءالله مجید، وضعیت رمل، ناجوانمردی منافقین در این عملیات و... هم برای بچه ها صحبت کردم. فکه شکر خدا بکر مانده و حال و هوایش دل آدم را می لرزاند. بعدش راه افتادیم طرف کانال کمیل که فاصله چندانی با این قسمت از فکه ندارد. بچه ها الحمدلله خودشان مطالب مرتبط با شهید ابراهیم هادی را از قبل مطالعه کرده بودند. ظهر شده بود. باید می رفتیم طرف پایانه مرزی چذابه. به شهدای فکه قول دادم اگر ردیف شود و امروز بروم کربلا به نیابت همه شان گام بر هم خواهم داشت. این وعده البته برای دلخوشی و قوت قلب خودم و خودشیرینی پیش شهداست. کیست که نداند شهدا در جوار اباعبدالله، مست شراب طهور وصال هستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انّا فتحنا لک ...

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، ۰۶:۵۴ ق.ظ

یادمان شهدای فتح المبین - نقشه نشان

 

صبح زودتر از بقیه بیدار میشوم. فرصتی هست تا نگاهی به فضای مجازی داشته باشم. سخنان آقا را منتشر کرده اند. موضوعش توکل بود. جایی از صحبتها، جمله ای داشت که به دلم نشست. "توکل بر خدا ناممکن ها را ممکن می سازد." خدایا توکل بر تو، این روز شاید یکی از خاطره انگیزترین روزهای زندگی من باشد. کلید را به صاحب این ویرانه مثلا هتل تحویل می دهیم و راه می افتیم در سطح شهر بلکه جایی را در این صبح تعطیل جمعه برای صرف صبحانه پیدا کنیم. بالاخره یکجا در اطراف حرم حضرت دانیال پیدا شد. نان نداشت؛ گفتیم عیبی ندارد املتش را بزن نان بیات خودمان را می خوریم. این بنده خدا هم خیلی به ما احترام گذاشت هم پول کمی از ما گرفت، تا دم در هم آمد بدرقه مان کرد. خدا امواتش را بیامرزد. مغازه ای هم ایستادیم و تعدادی نان و نان خرمایی خریدیم. چه بتوانیم به عراق برویم چه نتوانیم این خوردنی ها به کار می آید. به خصوص در فکه که ممکن است چیزی برای خوردن پیدا نشود. سر راه به سمت یادمان شهدای فتح المبین دم رودخانه کرخه توقف می کنیم. منطقه خلوت است و تماشای این رود بزرگ و پرآب در خنکای صبح خیلی نشاط آفرین است. راه که می افتیم نوحه قدیمی آهنگران را که هزاران بار برای بچه ها پخش کرده ام دوباره از ضبط ماشین پخش می کنم: آمدم تا کربلای شوش را زیبا کنم... آمدم تا کرخه را از خون خود دریا کنم. اینجا واقعا شنیدنش دلچسب است. روز قبل هم نوحه: ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود را برایشان گذاشتم. اولین نوحه صادق آهنگران که از شبکه سراسری پخش شد و او را مشهور و محبوب مردم ساخت. با ایده شهید علم الهدی در دیدار وبیعت عشایر با امام در جماران اجرا کرده بود. مسیر فتح المبین خیلی نزدیک است. سالها پیش برای کاری مطالعاتی حضور میدانی در بعضی شهرهای خوزستان داشتم. فهمیدم متأسفانه بسیاری از مردم خوزستان از یادمان های شهدای استان خودشان بازدیدی نداشته اند. خب این اتفاق خوبی نیست. مردم این خطه عزیز اگر با حماسه های جوانان خودشان بیشتر آشنا شوند از حضور کاروان های راهیان نور احساس شعف و مباهات بیشتری خواهند داشت و البته تبلیغات شیطنت آلود خلق عرب هم باطل خواهد شد.

خادم های یادمان، مراسم صبحگاه دارند. یادمان خلوت است و فقط یک اتوبوس زائر که گویا معلم هستند آنجا حضور دارند. دم ورودی یادمان نوحه ای از حاج مهدی سلحشور پخش می شود. به شوخی گفتم دیدند از قم آمدیم سلحشور پخش می کنند. داخل یادمان هیچ خادمی نیست که بازدیدکنندگان را از لا به لای شیارها راهنمایی کند. البته راه ها را بلد هستم. بلندگوها خاموشند و این مساله که اولین بار است شاهدش هستم باعث میشود حال و هوای میادین نبرد با ضریب تبلیغی کمتری به خورد مخاطب داده شود. برای بچه ها از عملیات فتح المبین می گویم از الذین یومنون بالغیب از لو رفتن عملیات و قوت قلب امام از استخاره انا فتحنا لک فتحا مبینا از تاکتیک های ابراهیم همت برای فریب دشمن از خاطرات عجیب صیاد شیرازی در توکل بر خدا و غافلگیری دشمنی که از عملیات ما مطمئن بود از شهید جزی از شهید حسن گرجی، رحمت الله اصفهانی، منفرد نیاکی، محمود شهبازی و... از شهید رعیت رکن آبادی و تونل معروفش می گویم. رعیت رکن آبادی یزدی است و نمیدانم چرا در گلزار شهدای قم دفن شده. بارها بچه ها را سر مزارش برده ام. دلم میخواست سرهنگ سرخه را اینجا ببینم که گویا این وقت صبح حضور ندارد. سرخه را نزدیک به سه دهه است که در مناطق می بینم. او خودش یک یادمان متحرک، جزیی از مناطق عملیاتی است که دیدنش و همصحبتی با او با آن چهره آفتاب سوخته و لهجه عربی اش همپای سفر راهیان نور ارزش دارد. دوری می زنیم. عکسی میگیریم و راه می افتیم به سمت بیرون. ایستگاه صلواتی را عده ای دارند دایر می کنند. قیافه یکی شان به نظرم شمالی آمد. او هم همین حدس را درباره من زد. هم زمان چند شوخی مازندرانی حواله هم کردیم و خندیدیم. دو سه کاروان هم از راه می رسند و حضورشان انصافا مصداق دمیدن روح در کالبد منطقه است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دانیال و دعبل

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۳۰ ب.ظ

photo_2025-02-11_09-26-47_oenn.jpg

 

اولین سفر راهیان نوری که رفتم زمانی بود که اصلا سفرهای راهیان نور شکل نگرفته بود، حدود سه دهه پیش. تابستان بود و هوای گرم و شرجی و طاقت فرسای جنوب یاد سختی های دوران جنگ را بیشتر زنده می کرد. آقا رضا دادپور مسئول کاروان بود. آقا رضا خودش مداح و از بچه های پرجنب و جوش و فرهنگ دوست زمان جنگ است که او را باید پایه گذار سفرهای راهیان نور لااقل در سطح شهرستان بابل دانست. از جمله نقاطی که در خوزستان رفتیم و بسیار هم به من خوش گذشت شهر دزفول بود. هم زیارت سبزه قبا هم شنا در رود شفاف و خنک دز که از وسط این شهر می گذرد. همان وقت تصمیم گرفتم اگر روزی قرار شد ساکن خوزستان شوم شهر دزفول را برای زندگی انتخاب کنم. سبزه قبا را دوست دارم، پسر بلافصل حضرت موسی بن جعفر علیه السلام است. اینبار خانوادگی رفتیم دقایقی را به دستبوس ایشان. بعد رفتیم کنار روز زیبای دز که البته مسئول فروش بلیت پارکینگ وقتی دید غریبه ایم کارت بانکی را با مبلغی بیشتر از قیمت واقعی ورودی، کشید. بعد رفتیم به شهر شوش، محضر جناب دانیال نبی که علی علیه السلام او را برادر خود خوانده و به زیارت بارگاهش سفارش نموده. حیف است که کاروان های راهیان نور فرصت بازدید از این قدمگاه نورانی شهدا که خلوتگاه بسیاری از معراجیان بود را از دست می دهند. از دانیال نبی خواستم فردا شب میهمان برادرش امیرالمومنین باشم و قول دادم سلامش را به محضر حضرت ابلاغ کنم. روبروی مرقد دانیال، موزه آثار باستانی شهر متمدن و کهن شوش قرار دارد در قلعه ای تاریخی که البته نای بالا رفتن از پله هایش را با توجه به خستگی سفر نداشتیم و گذاشتیم ان شاءالله برای فرصتی دیگر. دلم می خواست زودتر به زیارت قبر مطهر دعبل خزاعی برویم. این یکی را جدیدا کشف کرده ام! شاعر شیعی متولد کوفه که مورد تفقد امام رضا علیه السلام بود و پیراهن حضرت را جایزه گرفت. او به خاطر اشعاری که بر ضد بنی عباس و در تمجید ائمه اطهار می سرود مورد غضب این خاندان پلید قرار گرفت و با اینکه 98 سال سن داشت توسط عوامل بنی عباس در شوش به شهادت رسید. مزارش معماری قشنگی دارد در دو کیلومتری بارگاه دانیال نبی که رفتیم برای زیارتش. او عاشق اهل بیت بود از او هم که در زمره شهدای اهل هنر است خواستم ریش گرو بگذارد سفر کربلای ما جور شود به نیابت او و همه شهدا بروم. بارگاه او حقیقتا زیباست.

این از روز اول سفر ما بود که شکر خدا برکت داشت. شب را در هتلی گذراندیم که به نظرم منفی سه ستاره داشت! تمیز نبود و امکاناتش مسخره بود. موکتهایش از زمین کثیف تر بود. دستشویی اش در دید مستقیم دشمن قرار داشت! ولی خب با آن خستگی شدید ما می شد برای یک شب تحملش کرد. بندگان خدا البته خیلی احترام گذاشتند. با دلهره ای که برای روز دوم سفر داشتم نتوانستم زیاد بخوابم. سرمای اتاق و سر و صدای تشک های روی تخت هم البته مزید بر علت بود. نگران بودم آیا فردا میتوانیم از مرز چذابه سفر یک روزه ای به عتبات داشته باشیم یا نه؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عدالت سلیقه ای

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۰۴ ب.ظ

۳۷ سال پیش، زمین‌ فوتبال چوار، دقیقه۵۵ - ایسنا

 

امروز 23 بهمن در زمین فوتبال چوار ایلام چه گذشت؟ سال شصت و پنج هواپیمای دشمن چند نفر را در این مستطیل سبز به شهادت رساند؟ خودتان در اینترنت سرچ کنید گزارشش هست. یکی دو ماه قبلش در زمین فوتبال سنندج هم مشابه همین جنایت تکرار شد. نهادهای بین المللی، مدافعان حقوق بشر همه شان سکوت کردند. فدراسیون جهانی فوتبال مگر نمی گوید ورزش سیاسی نیست؟ سردیس حاج قاسم را نصب نکنید، شعار سیاسی و ملی ندهید؟ حاضر شد فوتبال عراق را بخاطر جنایت این کشور تعلیق کند؟ اصلا یک پیام تسلیت به خاطر فوتبالیستهای شهید ایرانی داد؟ کمیته المپیک و ... بخاطر اوکراین چه کردند؟ برای غزه چطور؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خرم - زال

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۳، ۰۵:۱۹ ب.ظ

خوزستان| هزینه عوارض آزاد راه پل زال - خرم آباد با جیب مردم سازگار نیست -  تسنیم

 

قدیم که می خواستیم برویم خوزستان بعد از خرم آباد باید به پلدختر می رفتیم. مسافتش دورتر از حالا بود. جاده اش خطرناک بود و پیچ و خم هایی شبیه جاده هراز داست. یکبار مینی بوس ما که سرعت نسبتا بالایی داشت به دلیل ترکیدن لاستیک آنهم درست در سر پیچ، نزدیک بود به دره سقوط کند. باران هم که زیاد می شد سیلاب می آمد و جاده را با خود می برد و راه بسته می شد. اتوبان خرم زال راه را نزدیک و امن کرده است. یازده تونل بزرگ در دل کوه کنده شد و این مسیر را هموار کرد. اواسط دهه هشتاد بود. پیمانکارهای خارجی می گفتند ما نمی سازیم شما هم نمی توانید بسازید. بچه های خودمان این جاده سخت را در ظرف مدت دو سال ساختند و تحویل دادند. روز افتتاحش هشتاد خبرنگار از کشورهای مختلف آمده بودند و با تعجب از عظمت و سرعت کار بازدید می کردند. حالا که بحث اردوهای راهیان پیشرفت مطرح هست خوب است در طول سفر اشاره ای به این دستاورد عمرانی و خدماتی جمهوری اسلامی صورت بگیرد. هر چند به نظر می رسد چون این کار هم مربوط به زمان دولتهای نهم و دهم است بعضی عزیزان علاقه ای به یادآوری اقدامات آن دوران ندارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دوکوهه

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۳، ۰۵:۰۳ ب.ظ

دوکوهه؛ نماد پادگان‌های دوران دفاع مقدس - ایمنا

 

دوکوهه بزرگترین مزیتی که دارد این است که سر راه زوّار راهیان نور قرار دارد. این لطفش در زمان جنگ برای رزمندگانی که اغلب تهرانی بودند یک مزیت ممتاز بود. لشکرهای دیگر عقبه ای دور از تر جاده و شهر داشتند. بدترین عقبه هم مربوط به بچه های مظلوم مازندران در هفت تپه بود که 24 کیلومتر باید از جاده اصلی اهواز اندیمشک فاصله می گرفتند و به دل بیابان می زدند و در چادر و سوله می خوابیدند. اصلا شرایط دوکوهه و هفت تپه با هم قابل قیاس نیست، نه در موقع جنگ نه در شرایط بعد و اردوهای راهیان. اینها را من حالا با جزییاتش برای بچه هایم تعریف می کنم؛ اما نمی گذارم فضای دلنشین پادگان دوکوهه در سکوت و خلوتی آن، گیرایی اش را از دست بدهد. درباره نحوه تشکیل لشکر17 و نقش متوسلیان و همت در غرب و بعد در جنوب برای شان توضیح می دهم. یاداوری می کنم که لوکیشن بعضی فیلمهای دفاع مقدسی از جمله ایستاده در غبار و تنگه ابوغریب که هر دو را بارها دیده ایم، در محوطه این پادگان قرار داشته است. یک کاروان از قم آمده که دوست طلبه ای از بستگان سببی دور را در آن می بینم. این می شود اولین آشنایی که در این سفر می بینیم. سرباز دم در جوانی سیه چرده با لهجه کرمانی است. دید خانواده هستیم سر ذوق آمد. کمی خوش و بش کردیم. یک سرباز دیگر هم بود. مقداری میوه را به اصرار دستشان دادیم، شاید کمتر احساس غربت کنند. دوکوهه سوت و کور بود و تازه داشتند گوشه ای از آن نمایشگاهی را برپا می کردند، حالا برای کی؟ خدا می داند. قرار گرفتن ماه مبارک رمضان در اسفندماه، نظم و ازدحام کاروان های راهیان نور را تحت تأثیر قرار داده است. ناهار را خوردیم و راه افتادیم طرف اندیمشک. باید به دیدن خانم پوراحمد می رفتیم که از دوستان خانوادگی ماست. هوای طوفانی جاده های لرستان حالا داشت به اندیمشک نزدیک می شد، اما آن شدت خوفناک جاده را که باعث تکان خوردن ماشین ما می شد، نداشت. یادی هم از حسین منصف کردم. خدا رحمتی پیغام داده بود به ده نمکی بگویم چرا اسم نشریه اش را گذاشته صبح دوکوهه؟ این طوری آدم احساس می کند لشکرها و استانهای دیگر دیده نشده اند. این موضوع مال حدود 20 سال پیش است شاید بیشتر. ده نمکی رد کرد و گفت از استانهای دیگر هم در این لشکر بودند. بعدها فهمیدم که درست است از استانهای دیگر هم در لشکر تهران نیرو بود. ولی به هر حال لشکرها هر کدام عقبه مستقل خودشان را داشتند. راستی یک ویژگی دیگر هفت تپه و برتری اش نسبت به دوکوهه را یادم رفت عرض کنم. هفت تپه چندبار در طول جنگ بمباران شد و چند شهید را در همان نقطه به معراج رساند، همچون سردار شهید جعفر شیرسوار، شهیدان حجازی، پورمند و...

روح همه شهدا شاد. همان جا به شهدا گفتم ردیف کنید برویم کربلا به یاد همه تان خواهم بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهر خون

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۳، ۱۰:۰۷ ق.ظ

photo_2025-02-11_09-35-45_isxm.jpg

 

همه شهرهای کشور باید موزه (گنجینه) دفاع مقدس داشته باشند، شهرهای مرزی به طریق اولی. نمیدانم غیر از خرمشهر و آبادان چند شهر مرزی دیگر دارای چنین موزه ای هستند. از موزه خرمشهر دومین بار بود که بازدید می کردم. فضای خوب و دلنشینی دارد که آدم دلش می خواهد چند ساعتی آنجا خلوت کرده و بنشیند. کمی نظم منطقی راهروهای آن برای بازدید جای بررسی بیشتر دارد که مخاطب دور خودش نچرخد. مطلب خاصی درباره شهید بهروز مرادی ندیدم. در حالی که میتوان مدعی شد اصل ایده راه اندازی موزه خرمشهر به بلندنظری و آینده نگری این شهید هنرمند نویسنده و نقاش برمیگردد. او بود که در قدیمی مسجد جامع را جایی محفوظ نگاه داشت روزی شاد در موزه ای بماند برای آیندگان. از شهید امیر رفیعی که از وی بعنوان آخرین مدافع شهر یاد می شود که به دست عراقی ها اسیر شد و هیچگاه خبری از او نیامد، از حمود ربیعی که فعالیتهای اطلاعاتی اش در اوان جنگ، دمار از روزگار دشمن درآورده بود، مطلبی ندیدم. البته اسامی و مطالبی درباره شهدای گرانقدر خرمشهر دیدم که تا به حال نشنیده و نخوانده بودم. راستش را بخواهید جا داشت نظام بیست سال قبل یک لشکر نویسنده و محقق میفرستاد مدتی در خرمشهر زندگی کنند. تک تک این مردم، وجب به وجب خاک این شهر، حرفها و ناگفته های غریبانه و حماسی بسیاری دارد که متأسفانه ثبت و ضبط نشد و در تاریخ به یادگار نماند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هم نکته دارد هم عبرت

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۵۰ ق.ظ

خسرو معتضد: وقتی دیدم رسانه های خارجی خبر بیرون آمدن من از صداوسیما را با  آب و تاب منتشر کردند به من برخورد و به سنگرم برگشتم

 

چگونه اسلام، وارد ایران شد؟
 خسرو معتضد، کارشناس تاریخ سیما

 

این تصور نادرست وجود دارد که عرب‌ها با ایران جنگیده و پیروز شدند و اسلام را به زور شمشیر به مردم ایران تحمیل کردند. پیکولاسکایا، محقق روسی می‌گوید که اعراب در خور هماوردی با ایران نبودند و در چند بار حمله‌ آن‌ها به ایران، به شدت سرکوب و تنبیه شدند.

پس از اسلام، اعراب ایمان و انگیزه‌ای تازه یافتند، و گرد پیامبر خود، منسجم شدند. بارها رومی‌ها به ایران حمله کردند، اما با صحراهای سوخته‌ ایران مواجه شده و شکست می‌خوردند. اما در حمله‌ اعراب مسلمان، وضعیت درونی ایران بسیار متشنج و ناپایدار بود.

 همین موجب شد مردم خسته و ناامید از حکومت ساسانیان، در مقابل حمله‌ اعراب، هیچ دفاعی انجام ندهند. در ایران ساسانی، چند طبقه‌ وجود داشت، که دو طبقه‌ زیرین پیشه‌وران و کشاورزان بودند، و بار تمام مالیات و جنگ بر دوش آنان بود.

شکاف عمیق طبقاتی و فقر عامه‌ی مردم در مقابل طبقات برخوردار، بسیار سهمگین بود. همچنین هیچ کس از طبقات زیرین، حق برخورداری از امکانات اشراف و یا جابه‌جایی طبقاتی را نداشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اخلاق، زیباترین هنر

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۰۱ ق.ظ

فرهاد آییش برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل مرد در چهل و سومین جشنواره  فیلم فجر

 

دیشب دقایقی از اختتامیه جشنواره سینمایی فجر را تماشا کردم. حرفی را فرهاد آئیش زد که خیلی خوشم آمد و انصافاً آموزنده بود. وقتی جایزه اش را گرفت و رفت پشت تریبون، برخلاف اغلب هنرمندان که صرفاً تلاش خودشان را عامل موفقیت دانسته و حتی گله مند و طلبکار می شوند که چرا تا حالا از آنها تجلیل نشده و جایزه نگرفته اند، گفت من همیشه در همه نقش هایی که بازی کرده ام تمام توان خودم را گذاشتم. در این فیلم (موسی کلیم الله) هم مثل همیشه سنگ تمام گذاشته و با همه استعداد و توانایی ام بازی کردم. اگر این بار نقش من درخشید و شایسته دریافت جایزه شد علتش ویژگی خود نقش و شخصیت قصه و هنری بود که در نوشتار و ساختار فیلم وجود داشت.... بعد از حضار خواست به افتخار همه عوامل به خصوص ابراهیم حاتمی کیا دست بزنند.

تواضع این هنرمند پیشکسوت، زیبا بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

22 بهمن در رستوران بین راهی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ بهمن ۱۴۰۳، ۰۸:۵۲ ق.ظ

یک چند روزی جای شما خالی، خانوادگی رفته بودیم سفر راهیان نور، البته به طور مستقل و بدون کاروان. این از آرزوهای من بود که یکبار هم خانواده خودم را به سفر خوزستان ببرم. خوزستان را آدم حداقل باید یکماهی بماند که بتواند خوب همه جایش را بازدید کند. علاوه بر یادمان های شهدا که دیدنشان عمرا در یک سفر چند روزه بگنجد، نقاط تاریخی و طبیعی بسیار زیبایی هم در این استان ثروتمند قرار دارد. ان شاءالله طی روزهای آتی نکاتی را درباره این سفر خدمت دوستان وبلاگی عرض خواهم کرد.

یک بُعد از خاطره این سفر، احترامی بود که مردم برای ما به عنوان میهمان قائل بودند. در فروشگاهها و بازارها و ... اگر کاری داشتیم وقتی می دیدند مسافریم چه آنکه ظاهری وجیه و متدین داشت چه آن که ظاهری متفاوت با شرع داشت و کشف حجاب کرده بود، گرم می گرفت و گاه به بیان حرفهای و پرسشهای شخصی اش می پرداخت. من خودم هم البته علاقه دارم با مردم وارد گفتگو شوم. یک برخورد برای من عجیب و مبهم بود آنهم در رستورانی بین راهی در خرم آباد نزدیک پایانه باری. ما معمولا به رستورانهای بین راهی نمی رویم بابت کیفیت پایین و قیمت بالایی که دارند. این بار بابت کسالت پسرم مجبور شدیم در این رستوران توقف کنیم. خانمی تقریبا میانسال با قامت کشیده و لباس گشاد اما کم حجاب پشت صندوق نشسته بود. نگاههایش به تک تک ما خاص بود. به خانمم گفتم چقدر شبیه سمپاتها و پیرچریکهای مجاهدین است. از قضا چند باری اطراف ما پرسه زد و وراندازمان کرد. سه نفر مشتری در رستوران بودند که رفتند و خلوت شد. زن رفت ضبط را روشن کرد. صدایش ملایم بود. از داریوش تا چند خواننده محلی گذاشت بعضا با موسیقی های حماسی که البته همه مضامین آن سیاسی بود مثلا چرا در مملکت آزادی نیست و همه چیز ویران شده، چرا جواب یک سوال باید اعدام باشد و... به روی خودم نیاوردم که بچه ها هم حساس نشوند اما با توجه به ماجرایی که یک مأمور انتظامی در خرمشهر از مسمومیت عمدی در رستوران بین راهی جنوب شرق تعریف کرده بود کمی نگران شدم. این اتفاق را در روز 22بهمن به فال بد گرفتم. به هر حال تا آخرش که برویم هم با لبخند با زن متصدی صحبت کردم. دو مرد دیگر هم آمدند که جزو متصدیان رستوران بودند و ما و ماشین مان را تا دور شویم ورانداز می کردند. به شوخی به خانم گفتم ماشین ما اگر پراید 86 ضربه خورده خاک آلود نبود فکر کنم می بستنمان به رگبار. او هم خندید و گفت موسیقی خاص را فقط ویژه ما گذاشتند وگرنه قبلش هم که مشتری داشتند ضبظ خاموش بود. شاید بنده خدا فک و فامیل اعدامی داشت و حالا که مرا با ریش نسبتا بلند دیده بود خواست عقده ای از دلش باز کند. به هر حال خدا به جماعتی رحم کرد که من طلبه ای ساده هستم نه مسئول امنیتی و الا قطعا یک پرونده برای صاحبان این رستوران مشکوک باز می کردم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بوی خوش کربلا

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۷ بهمن ۱۴۰۳، ۱۰:۰۰ ق.ظ

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود

لاله های سرخ پرپرگشته ایران درود

ای عزیزان و فداکاران جانباز وطن                    

    کشتگان جان به کف بگرفته ی خونین کفن

پیشتازان غیور مکتب و قرآن درود

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود

ای به میدان نبرد حق و باطل سرفراز                

  در سجود عشق کرده با وضوی خون نماز

هم به خیل پاسداران هم به سربازان درود

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود

ای که می دانید فرمان خمینی را متاع             

 کرده با حب الوطن از مکتب و قرآن دفاع

شاهدان صفحه ی  تاریخ در دوران درود

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود

لاله های سرخ پرپرگشته ایران درود

ای به مرز ملک اسلام آفریده افتخار             

   جان به کف بگرفته در راه خدا بهر نثار

هم به سوسنگرد و خونین شهر و آبادان درود

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود

ای به محراب شهادت غرق اندر خاک و خون  

   دشت خوزستان زپیکار شما شد لاله گون

ای حماسه آفرینان در صف میدان درود

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود

 بر علی اکبر دوران ما معتمدی            

          بر علی   خادم و نور خدای عابدی

بر تو ای رعنا جوان احمد قنادان درود

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود

لاله های سرخ پرپرگشته ایران درود

سوزم از داغ فروزش یا مجید جعفری           

     نالم از هجر رخ پیرزاد یا عبدالهی

شاد روحت مهربانی بر تو ای دهقان درود

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود

لاله های سرخ پرپرگشته ایران درود

منصوره معمارزاده، احمد مشک شهید           

 اکبر گودرزی  آن ناز جوانمرد رشید

اصغر جانباز گندم کار با ایمان درود

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود

لاله های سرخ پرپرگشته ایران درود

گر رضای  ویسی ما گشت چون قاسم شهید   

 در جوانی راه حق بگرفت و دست از جان کشید

پیرو خط حسیین ای نوگل خندان درود

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود

نوگلی دست اجل از نو ز دست ما ربود   

       داغ هادی حسین زاده غمی بر غم فزود

از فراغش خون  دل جاری شد از چشمان درود

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود

می دهد هر قطره ی خون شهید ی این پیام 

   گو نگوید کس خبر از تفرقه نزد امام

بر خمینی رهبر اسلام جاویدان درود

ای شهیدان به خون غلتان خوزستان درود

لاله های سرخ پرپرگشته ایران درود

 

روزنامه نور خوزستان | فرمانده قرارگاه منطقه‌ای کربلا در جنوب تاکید کرد:  امنیت پایدار مرزهای خوزستان در اربعین با محوریت نیروی زمینی سپاه

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چقدر ضعیف!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۶ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۲۹ ب.ظ

., 🎥 ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که نشان می‌دهد یک زن لباس‌هایش  را در آورده و روی ماشین پلیس نشسته است. ماشین‌های دیگر با دیدن این صحنه با  بوق او را همراهی می‌کنند. هنوز جزییات بیشتری از ...

 

یک زمانی می گفتند نیروی انتظامی جوانهای مردم (آن هم از جنس مذکر) را می برد کهریزک به آنها تجاوز می کند! کی؟ یکی اش همین مهدی کروبی که معاون رییس جمهور در رسانه ملی از او و همدستانش به عنوان سرمایه ملی یاد می کند. از رسانه های فتنه گر تا شبکه های ماهواره ای این ادعای کثیف را در بوق و کرنا کردند.

حالا یک زن بی حیثیت در ملأعام می رود روی ماشین انتظامی لخت مادرزاد می ایستد. مردم در این مدت جمع می شوند و فیلم برداری می کنند. پلیس دست روی دست می گذارد و بلاتکلیف است که با مجرم نامحرم در غیااب مأمور زن چه کار باید بکند؟! 

ما نه آن ادعای دروغ عناصر فاسق فتنه را درباره نیروی انتظامی باور کرده ایم و نه بلاتکلیفی و تعلل مأمورین در مواجهه با مجرمین هنجارشکن را. مشابه این اتفاق گزارش های دیگری هم وجود دارد که با جماعت سلیطه برخورد لازم و فوری صورت نگرفته است.

آیا در بدنه فراجا مواجهه غلطی با مأمورین انجام گرفته که در برخورد با شارلاتان های دریده و وحشی دچار تردید و انفعال و معطلی می شوند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مردم باید حاکمیت را به قانون دعوت کنند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۳، ۰۴:۱۶ ب.ظ

کاظم غریب آبادی کیست؟ [بیوگرافی و کارنامه کاری معاون حقوقی و بین المللی  وزارت امور خارجه ] - دیبامگ

 

اطلاع دارید که طبق قانون، یکنفر نمی تواند همزمان در دو پست مشغول به کار باشد.

ایضا اطلاع دارید که قوه قضاییه حافظ حریم قانون است یعنی باید حافظ حریم قانون باشد. خیلی ها این قوه را متهم به اهمال و ترک فعل در عمل به قانون می کنند به خصوص در برخورد با دانه درشتهای متهم اقتصادی از کرسنتی ها گرفته تا جهانگیری و فریدون و نیاز و عبوری و ... 

دولت هم که مثلا قسم خورده به قانون پایبند باشد. قانون حجاب و منع تصدی دوتابعیتی ها و ... که بماند. این دولت مدعی بود قرار است ادامه دولتهای خاتمی باشد همان هم نیست. خاتمی لااقل شعار قانون گرایی می داد و مخالفانش را به بی قانونی متهم می کرد. الان دولت خودش دارد صاف صاف توی چشم ملت نگاه می کند و می گوید دوست ندارد به قانون عمل کند.

چهار ماه است جناب غریب آبادی که چندان غریب هم نیست و داماد سردار ذوالقدر دبیر مجمع تشخیص مصلحت است همزمان هم سرپرست امور بین الملل و دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه است هم معاون حقوقی وزارت امور خارجه. بارها هم در رسانه ها به این قانون شکنی اعتراض شده اما حضرات به روی خودشان نمی آورند. مشابه چنین تخلفاتی با دوز کمتر در دولتهای رئیسی و احمدی نژاد بود چه بلایی بر سرشان می آوردند؟

مجلس هم که تماشاچی محض است.

الان واقعا دولتی ها و مجلسی ها و قضایی ها روی شان می شود با مردم عادی کوچه و بازار اگر قانون شکنی کنند برخورد نمایند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بحران سیب زمینی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۳، ۰۳:۵۷ ب.ظ

آزمایشگاه رهپویان دانش کولاک | جزئیات گروه محصول چیپس

 

رد احتکار و گرانی سیب زمینی را در کارخانه های تولید چیبس جست و جو کنید. نامردها انگار از قبل آماده بودند. دو سه روز بعد از گرانی عجیب و مشکوک سیب زمینی یکهو محصولاتشان را با این که تولید قدیم بودند هفت هشت هزار تومان بردند بالا. الان یک پدر صاحب چهار فرزند بخواهد یک چیبس شصت گرمی که بیشترش باد هواست دست بچه هایش بدهد صد هزار تومان ناقابل باید هزینه کند. از این دولت که بر نمی آید طرف مردم و حامی مستضعفان باشد، با آن جهاد سیب زمینی مسخره اش.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مدعیان دروغ گو

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۱۱ ق.ظ

محسن حکیم‌ الهی کیست؟ چرا سوئد حکم اخراج او را صادر کرد؟

 

دولت سوئد در حالی که قرآن سوزی مکرر یک جوان مرتد وابسته به صهیونیسم را به رغم اعتراض میلیونها مسلمان به این اقدام موهن و تحریک آمیز، در راستای آزادی بیان، مجاز می شمرد حجت الاسلام محسن الهی حکیم از مبلغان موفق و علمای تأثیرگذار فعال در کشور سوئد را که حتی بین غیرمسلمانان نیز آوازه ای نیک داشت و ملجأ و پناه هر کس با هر دین و مذهبی بود به خاطر چندبار سفر به ایران و ظن وابستگی به جمهوری اسلامی، بازداشت و از این کشور اخراج نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گاهی فریاد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۴ بهمن ۱۴۰۳، ۰۶:۳۹ ق.ظ

‫طلبه عدالتخواه کلیبری به دادگاه احضار شد! :: اشک آتش‬‎

 

دلم می خواهد به شیخ موسی علیزاده عرض خسته نباشی داشته باشم. بالای ده سال است که با او آشنا هستم. بارها افتخار داشته ام که با او هم صحبت باشم. کارهای بزرگی را یک تنه انجام داده که قابل تقدیر است. نه این که اختلاف نظری نباشد نه اینکه اشتباه نکرده باشد آدم که بدون خطا نمی شود اما در روزگاری که خیلی ها پول می گیرند و البته بعضی هم مفت و مجانی در تلاش برای توجیه وضعیت موجود هستند او بدون آن که به جریان و تشکلی وابسته باشد بدون که جریان و تشکلی راه بیندازد خواب خوش مسئولین را پرانده است. هرکس همراهش رفت که رفت اگر نه تنها هم باشد می رود مسئولی را گیر می آورد و تذکر و مطالبه اش را بیان می کند. از حجاب و رواج ناهنجاری تا گرانی ارز و چپاول پتروشیمی ها و حاشیه امن گردن کلفتها را به فریاد در آورده و در گوش تاریخ باقی می گذارد. بارها هم دادگاه و زندان رفته و کتک خورده اما همچنان پای نظام و ارزشها ایستاده و اوامر آقا را به زور حنجره اش دنبال کرده است. قدر علیرضا جهانشاهی ها، موسی علیزاده ها و رحمت الله معظمی ها را که زنده کننده راه نواب صفوی هستند باید دانست. امیدوارم رییس قوه قضائیه که اخیرا به علیزاده توپیده و نیز سایر سران قوا و خوش نشین های طبقه بالا ظرفیت نقدپذیری شان را وسعت ببخشند، همه که نباید بله قربان گو باشند. همه که نباید تسلیم وضع موجود باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شیعیان را هم تحویل بگیرید!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، ۰۳:۳۸ ب.ظ

photo_2025-01-31_15-27-21_le81.jpg

 

یادتان هست چندی پیش آخوندنمای اهل سنت به نام گرگیج چه توهین سخیفی به شیعیان کرده بود؟ کسی در کشور با او برخورد کرد؟ خیر

ولی تا یک مداح به غلط توهینی را در پاسخ به رفتارهای تحریک آمیز عبدالحمید بیان کرد او را کت بسته بردند زاهدان محاکمه کنند! ننگ آور نیست؟ احترام اهل سنت واجب است. به مقدسات همه باید احترام گذاشت اما این سطح از انفعال، حقارت بار نیست؟

الان مدتهاست زیارت عاشورا از بلندگوی بعضی اماکن مقدس پخش نمی شود. صدا و سیما هم پخش نمی کند، مبادا بعضی آقایان ناراحت شوند!

یادتان هست رییس قوه قضاییه از واژه معاویه صفت برای بعضی منافقان استقاده کرد یک عده از آقایان اهل سنت اعتراض کردند؟

الان دولت آمده است به سنی ها وام بدون بهره می دهد بین چهارصد الی نهصد میلیون تومان به اسم "وفاق مهر" جالب است گفته اند برای حمایت از فرزندآوری و ...!

خب دم شما گرم، به شیعیان هم از این وامها بدهید! ما طرفدار وحدت بین همه فرق و مذاهب و ادیان رسمی هستیم، ایرانی، ایرانی است و باید به طور مساوی از مواهب حاکمیت بهره مند شود؛ اما خدایی اش تبعیض به نفع اقلیت، نوعی باج دهی معنا نمی شود؟ می دانید که بعضی از این آقایان مخالف برگزاری روضه حضرت زهرا هستند. شما تا کجا می خواهید عقب نشینی کنید؟ اتحاد خوب است اما نه به معنای سواری دادن.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اثر گذار و بدیع

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۱۸ ق.ظ

فصل جدید «حسینیه معلی» آغاز شد + زمان پخش و داوران - ایمنا

 

آفرین

حسینیه معلی

آفرینyes

تماشای این برنامه خوب را از شبکه سوم سیما از دست ندهید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انقلاب، دوباره پیروز خواهد شد

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۱ بهمن ۱۴۰۳، ۰۶:۰۶ ب.ظ

روایتی از ۱۲ بهمن ۵۷؛ از فرودگاه تا بهشت زهرا - ایمنا

 

دهه فجر دیگری از راه رسید. در هیچ گمانه ای، عمر انقلاب با این حجم از موانع و عداوتها تا این سن قابل پیش بینی نبود. تا این جای کار، خدا پشت و پناه این ملت بود.

انقلاب اسلامی پیروز شد. سالگرد آن را تبریک می گویم. ثمره انقلاب شد نظام موجود که با تمام ضعف هایش بهتر از نظام های برآمده از مکاتب مادی بشر عمل کرده است؛ اما زمانی میتوانیم پیروزی نظام اسلامی را نیز جشن بگیریم که ختم به ایجاد مملکت اسلامی شود یعنی دولت(مجموعه نهادهای مرتبط با قدرت) و ملت در مسیر اسلام قدم بردارند. فکرها و رویکردها اسلامی شود. کسی منافع شخصی و قبیله ای و باندی را به منافع اسلام و میهن ترجیح ندهد. استقلال در اقتصاد و فرهنگ و تمدن حاصل شود. شکاف طبقاتی و تبعیض از بین برود. رفاه و عدالت اجتماعی فراگیر شود. غیرت و خودباوری در جامعه حاکم گرذد. سبک زندگی فردی و اجتماعی و مدیریتی مبتنی بر آموزه های الهی و انسانی باشد و... ان شاءالله آن روز را هم جشن خواهیم گرفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

امام جمعه قزوین، پَر!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ بهمن ۱۴۰۳، ۰۶:۴۱ ب.ظ

امام جمعه قزوین: کسانی می‌خواهند، نماینده مجلس شوند تا «راحت‌تر» دزدی کنند  / برنده «دو قطبی‌سازی» با حجاب و بی‌حجاب ، دشمن است - خبرآنلاین

 

حجت الاسلام عابدینی نماینده ولی فقیه در استان قزوین ظرف روزهای آینده جای خود را به حجت الاسلام مظفری خواهد داد.

شنیده شده وی به همان علتی برکنار شد که پیش تر حجت الاسلام سعید لواسانی از امامت جمعه لواسان عزل شده بود. حجت الاسلام عابدینی در افشاگری بر ضد بعضی زمین خواری ها و مفاسد اقتصادی پیشگام بود، در ماجرای "هفت سنگان" که از آن به عنوان باستی هیلز قزوین یاد می شود از تریبون نماز جمعه بر ضد رانت و تبعیض و اشرافی گری خروشید، در دفاع از فرماندار بسیجی قزوین که به خاطر افشای زد و بندهای بعضی مسئولان قضایی عزل و بازداشت شد ایستاد، همواره صدای مردم ضعیف و مطالبه گر عدالت بود چونان که رهبر معظم انقلاب امر به معروف و نهی از منکر را در حوزه مسئولان مهم دانست...

امیدوارم تصمیم گیران نهادهای بالادستی همان قدر که حساسیت دارند افراد ناسازگار با فضای غالب را پر و بال ندهند حواسشان به عملکرد بنیاد به اصطلاح مستضعفان هم باشد، روی بعضی ائمه جمعه همنشین با متهمان اقتصادی هم حساسیت داشته باشند.

برای این انقلاب و نظام خونهای بسیاری ریخته شد. نگذاریم آبروی انقلاب اسلامی به خاطر اهمال و تعلل و بی تعهدی برخی مسئولان صدمه ببیند. 

حاج آقای مظفری هم امام جماعت مسجد محل ماست در پردیسان قم. برای ایشان در این منصب مهم که باید تریبون حق و عدالت در استان قزوین باشد آرزوی موفقیت دارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

الگوی غلط

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۵۷ ق.ظ

اگر قرار باشد قوه مجریه قانون را زیر پا گذاشته و دهن کجی کند، قوه قضائیه عشقی و یک خط در میان به قانون عمل کند، مجلس از جایگاه نظارتی خود عدول کرده و اسیر زد و بندهای سیاسی شود، نهادهای اداری وظایفشان را به درستی انجام ندهند؛ چه انتظاری میتوان از مردم داشت که به قانون و تعهدات اجتماعی پایبند بوده و به سمت نافرمانی مدنی سوق پیدا نکنند؟ الناس بأمرائهم اشبه منهم بآباهم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این دل بی قرار هم آرام گرفت

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۷ بهمن ۱۴۰۳، ۰۱:۳۸ ب.ظ

هویت شهید مفقودالاثر قمی پس از ۳۳ سال احزار شد - خبرآنلاین

 

همسایه آمد گفت عکس برادرتان را بدهید ببینم. دید، گفت همین بود. آمده بود دنبال مادرتان. با هم رفتند کربلا و نجف و مکه و مدینه زیارت. مادرتان خیلی خوشحال بود. حسابی می خندید. 

  مادر سالها بود که انتظار می کشید آن که زنگ در خانه را به صدا در می آورد پسر رعنایش باشد یا لااقل خبری از او بیاورد. جریان خواب را که شنید دیگر آرام شد. زخم سالها دوری از فرزند انگار التیام پیدا نمود. خودش را آماده کرد که بار سفر را ببندد. دیشب در شب شهادت باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر علیه السلام، حاجتش را گرفت. آرام و بی صدا بار سفر بست و به فرزند جاویدالاثرش پیوست.

به برادران خوبم حسین آقا و عباس آقای خاکساریان عزیز عرض تسلیت دارم. 

مادر دل شکسته شان دیگر میهمان حضرت زهراست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دینامیت

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۶ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۰۹ ق.ظ

دانلود فیلم سینمایی دینامیت با بازی پژمان جمشیدی

 

بعضی فیلمها هستند که داخل کشور تولید میشوند و اساس اسلام و انقلاب و نظام را هدف قرار میدهند، مجوز نمیگیرند و البته کسی هم کاری به کارشان ندارد؛ مثل کیک محبوب من.

فیلمهایی هم تولید داخل هستند مجوز میگیرند و بعضی احکام شرع (مثلا حرمت ازدواج با نامادری و ناپدری و عروس) را زیر سوال میبرند مثل رخساره و شام آخر.

بعضی فیلمها از سر لج و بغض نسبت به بچه های حزب اللهی ساخته میشوند و بعضا در سطح شعار و بیانیه خوانی ظاهر میشوند مثل زندگی خصوصی، گشت 2و 3، مستانه و ازدواج صورتی.

دینامیت مثل هیچکدام از اینها نیست. جنس سید مسعود اطیابی هم با آب و گل سهیلی و فرح بخش و... تفاوت دارد.

دینامیت قصد دارد حرفهای خوبی بزند و در جامعه همگرایی بیشتری را ایجاد کند مثل خروس جنگی، کاتیوشا و...

هم این طرفی را میزند هم آن طرفی را. آلودگی به مال حرام را ریشه کم تأثیری کارهای فرهنگی نظام میداند. به طیف مقابل می توپد که چرا فکر میکنند هر چه مذهبی ها میگویند غلط است؟ تأکید دارد بعضی ها ابدا اصلاح پذیر نیستند. خانواده طیف هنجارشکن را هم سرشته در مال حرام به تصویر می کشاند. تیکه می اندازد که بچه های حزب اللهی طرفدار اختلاس نیستند حتی با مفاسد اقتصادی هم درگیر شدند اما چون سر و کارشان به گونی افتاد صرفا به برخورد با بی حجابی و بی عفتی بسنده کردند و... آخرش هم با توافق بر سر پخش موسیقی سنتی به جای موسیقی های آن ور آبی و جلف، کارش را به پایان می رساند.

خب، دست سید مسعود اطیابی درد نکند. با نگاه ارزشی هم در مجموع نمره قابل قبولی دارد کارنامه هنری او؛ اما قبلاً هم درباره سایر آثار طنز سینمای کشورمان نوشته ام. طنز، جلوه ای از حقیقت عرفان است. هنر یعنی زیبایی و هر آنچه نازیباست از ساحت هنر به دور است؛ هرچه که باشد یقینا هنر نیست. چرا اغلب فیلمسازهای کشورمان گمان میکنند برای تولید اثر طنز باید سراغ لودگی و استفاده از الفاظ رکیک و شوخی های جنسی بروند؟ طنز فاخر در کجای سینمای ایران جا دارد؟ چرا هنرمندهای ما اینقدر متأثر از رویکردهای حاکم بر فضای بی در و پیکر مجازی اند و به جای اثر گذاری به اثرپذیری و انفعال روی آورده اند؟ چه اشکال دارد حرفهای خوب را در قالب و ادبیات خوب بیان کنیم؟ اجاره نشین ها، آپارتمان شماره13، خواستگاری و... مگر نتوانستند هم دیده شوند، هم مردم را بخندانند و هم حرفی تازه و راهگشا را بیان کنند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سفر سرخ

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۴ بهمن ۱۴۰۳، ۱۲:۰۳ ب.ظ

دانلود کتاب سفر سرخ

 

یک بچه دانشجوی هجده نوزده ساله یتیم در شهری جنوبی میتواند کاری کند که شعاع وجودش در سپهر تاریخ حماسه و معنویت کشورش جاودانه شود.

برخلاف بعضی ها که تصور میکنند آدمها حتماً باید وصل به جایی باشند، اهل شهرهای بالا باشند، مشهور و ذی نفوذ و پولدار و... باشند که به جایی رسیده و تأثیرگذار شوند سید حسین علم الهدی نوجوانی خود را با درد یتیمی در شرجی طاقت سوز اهواز گذراند. راهپیمایی بزرگ و تاریخی بچه دبیرستانیهای اهواز به رهبری سیدحسین، علامت ظهور شخصیتی خوش آتیه و آینده ساز در پهنه روزگار بود. از کلاسهای فرهنگی تا فعالیتهای رزمی، او و دوستانش در سازمان مخفی موحدین، اهواز و کل خوزستان را در صحنه مبارزه با رژیم ستمشاهی پیشتاز ساختند. قطع صدور نفت جنوب، مجازات انقلابی عناصر بیگانه غارتگر نفت، تأدیب ریاست شهربانی کرمان که دستش در خون مردم این شهر آلوده بود، برخورد انقلابی در تهران با نماینده مجلس روحانی نمایی که برای امام شاخ و شانه می کشید، انسجام مبارزاتی حزب الله در دانشگاه فردوسی مشهد، مواجهه با مارکسیستها و عناصر وابسته به رژیم، استمرار بیدارگری و محرومیت زدایی پس از پیروزی انقلاب، اجرای برنامه تفسیری و فرهنگی در صدا و سیمای خوزستان، برخورد با فتنه خلق عرب، پیگیری عالمانه و انقلابی برای احیا و تثبیت اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، افشای ماهیت عناصر ملی گرای حاکم در استان، تقابل با تجاوز ارتش بعث، بسیج عشایر برای دیدار با امام و شکست تبلیغاتی دشمن، خلق حماسه ماندگار هویزه و شهادت در سن 22 سالگی... مگر میتوان فهرستی از فعالیتهای تأثیرگذار و جریان ساز این دانشجوی شهید جوان را تهیه نمود؟ سید حسین علم الهدی، علم هدایت جوانان مومن انقلاب در عرصه جهاد فکری و فرهنگی و مبارزاتی است. رحمت الله علیه. سید حسین نهج البلاغه را فقط نخواند که حفظ کند؛ به آن عمل کرد.

کتاب "سفر سرخ" به قلم نصرت الله محموزاده را خواندم و لذت بردم و به همه توصیه میکنم این اثر فاخر و جذاب را حتماً بخوانند. این اثر از آن دست کارهایی است که باید در تاریخ بماند و رائحه ای از فجر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را در افق نگاه نسلهای آینده به میراث بگذارد. زندگی پرماجرای سیدحسین علم الهدی کاملاً قابلیت ساخت فیلم های سینمایی و سریال تلویزیونی پر کشش و اثرگذار را دارد.

راستش یک چیزی در این کتاب حسرت مرا بسیار برانگیخت. شخصیتی در دل زندگی سیدحسین وجود دارد اهل خوزستان به نام شیخ هادی کرمی که رهبری جریان موحدین را برعهده داشته. او بعد از سال 60 ساکن شهر قم شد و در سال 85 درگذشت. حیف شد من از سال هشتاد ساکن قم شدم ولی شناختی از او نداشتم که دنبالش رفته و توفیق آشنایی و ملاقاتش را بیابم. اگر کسی میداند قبر این طلبه مبارز و گمنام کجا قرار داد ممنون میشوم به من اطلاع بدهد.

خدا پدر کسی که این کتاب را به من هدیه داد هم بیامرزد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عطر خوش وصال

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۴ بهمن ۱۴۰۳، ۱۱:۴۲ ق.ظ

اطلاعات شهدا | محمدرضا رزقی شیرسوار

 

شب جمعه بود؛ ماه مبارک رمضان و حوالی شبهای قدر. خواب دید انگار درون سنگر است. انگار کسی او را فرا می خواند. آمد بیرون. همه جا تاریک بود. دید مردی بلندقامت و رشید با چهره ای نورانی به او نزدیک می شود. رسید و جویای احوالش شد. بعد عطری از زیر عباش درآورد و به او تعارف کرد. محمدرضا از آن عطر بر دست و صورت و لباسش کشید و از بوی خوش آن لذت برد. مرد آهسته آهسته از او فاصله گرفت...

صبح بلند شد مثل هر جمعه برود حمام روستا. توی راه رفقایش را دید. سلام و علیک و خوش و بشی کردند. با تعجب از محمدرضا پرسیدند: این چه عطری است تو استفاده کردی؟ تمام عمرمان عطری به این خوشبویی ندیده ایم...

محمدرضا چیزی نگفت و رفت. ظهر خودش را به نماز جمعه رساند. بعد از نماز رفت پیش مرحوم روحانی، امام جمعه وقت شهرستان بابل، ماجرای خوابش را تعریف کرد. حاج آقا با حیرت و شعف گفت: پسر! تو چه کار کرده ای که امام زمان آمد به ملاقاتت؟ این عطر خوش، نوید شهادت توست. آقا پرونده ات را امضا زده...

رفت جبهه. ده روز بعد، صبح روز عید فطر، عملیات آزادسازی مهران، رؤیایش تعبیر شد. پیکر مطهرش را که آوردند باز هم صبح جمعه بود. مرحوم آقای روحانی تصویرش را شناخت. پشت تریبون گفت: امروز میزبان شهیدی هستیم که هدیه وصال را از آقا ولی عصر(عج) دریافت کرده است.

به روایت خواهر شهید محمدرضا رزقی شیرسوار

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیا ممکن است ایران سوریه شود؟

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۳۸ ق.ظ

زنگ خطری برای بی‌انگیزگی در جوانان ایرانی - ایرنا زندگی

 

ایران فعلا با وضعیتی که سوریه دچار آن شد فاصله دارد اما فرض محال که محال نیست.

ماه های آخر عمر دولت اسد را نگاه کنید. آنچه موج سقوط فوری و ناگهانی دولت اسد را دامن زد اگر چه پیشینه ای طولانی دارد اما میتوان در دو محور خلاصه کرد:

یک- اتحاد فکری معارضین و اصلاح رویکردهای افراطی و به رسمیت شناختن همه فروع و نحله های سیاسی و مذهبی (ولو به ظاهر) که منجر به اعتدال و یکپارچگی آنها گردید؛

دو- بی رغبتی و فقدان انگیزه در نیروهای مدافع دولت

فرض کنید در بلند مدت، گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی به یک خرد جمعی رسیده و از تشتت درون گفتمانی دست برداشته و با عقل و درایت بیشتری به وحدت رویه دست پیدا کنند و به عقاید متدینین نیز احترام بگذارند.

مدافعان نظام چه کسانی هستند؟ یک مشت نیروهای اعتقادی و مومن که در جنگ و بازسازی، سیل و زلزله و سرکوب شورش و دفاع از حرم و... همواره بی هیچ چشمداشتی در خطوط مقدم حضور داشته و هزینه های سنگینی داده اند.

اگر این طیف به مرور زمان با این ابهام مواجه شوند که دقیقا در حال دفاع از چه چیزی هستند و چند درصد از شعارها و آرمانها و عقایدشان از سوی مسئولین اجرا و مهم تلقی می گردد؟ تغییر حاکمیت چه تفاوتی برایشان خواهد داشت؟ و... در دفاع از نظام در مقابل دشمن داخلی دچار تردید خواهند شد.

عقلای نظام باید از تو سری زدن به نیروهای انقلابی پرهیز نمایند. ظرفیت خود را نسبت به تحمل آمران به معروف و ناهیان از منکر به خصوص در حوزه مسئولان، بالا ببرند. معامله بر سر ارزشها برای بقای بیشتر میز و منصب، حکم موریانه ای را دارد که پایه های ثبات نظام را سست می سازد. برخورد با دانه درشتهای متهم اقتصادی – از زنگنه و جهانگیری و فریدون تا مصطفی نیاز و عبدالله عبدی و مهدی عبوری و...- رفع تبعیض و بی عدالتی، مقابله با شکاف طبقاتی، دفاع از حریم حجاب و عفاف، زدودن فقر و محرومیت و دیگر موانع رفاه و معیشت و عدالت، مقابله با فساد اداری و رانت و ... اگر مورد اهتمام ارکان نظام قرار نگیرد منجر به گسترش بی اعتمادی در پابرهنگان نظام به عنوان ولی نعمتان انقلاب گردیده و هسته مقاوم و مدافع جمهوریت و اسلامیت کشور را رنجور و پراکنده و بی انگیزه خواهد ساخت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیش فرض

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۲۸ ق.ظ

عوامل هنجارشکن بر دو گونه اند: اگر به مسئولین تراز اول و مطرح حمله شود چه فیزیکی چه مجازی، بلا شک کار منافقین و گروهکهای معاند و یا شبکه پیچیده نفوذ وابسته به موساد و سیا و... است؛ اما اگر به روحانیون معمولی یا حزب اللهی ها و زنان چادری تعرض شود، به مسجد و هیات و حجاب وهن و تعدی کنند و .... حتماً عوامل آن اختلال روانی داشته و داروهای خود را به موقع مصرف نکرده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهمانهای جدید حرم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ بهمن ۱۴۰۳، ۰۵:۱۳ ب.ظ

از بعضی قضات خوشم نمی آید. انگار میخواهند وسط دعوا را بگیرند! یک خرده از این طرف، یک خرده هم آنطرف، جوری که هر دو را راضی نگاه دارند اما هر دو طرف دعوا را ناراضی بیرون میفرستند. بعضی قضات را آدم حس میکند اصلا درکی از موضوع ندارند و بیخود جایی را اشغال کرده اند. بعضی هم که سفارشی رأی صادر میکنند.

از بعضی پزشکها هم خوشم نمی آید. لامصب انگار تاجر سلامت مردمند، کیسه میدوزند برای خودشان از بدبختی آدمها.

از قضا خیلی از دوستان من یا قاضی یا شافی! هستند. به خودشان هم شوخی و جدی میگویم دو قشر هستند که به بهشت نمیروند پزشکها و قضات...

اما خب؛ شهادت را که به هر کس نمیدهند. یکی مثل شهید حیدری هم پزشک بود در لبنان زیر آتش ایستاد و شهید شد. مرقد امام دفنش کردند. اتفاقا رفتم زیارتش گفتند داخل یکی از صحن ها یا حجره هاست که درش بسته است.

رازینی و مقیسه را دیروز در قم به خاک سپردند. امروز صبح اول وقت رفتم سر خاکشان. شلوغ هم بود. شاید از بستگانشان بودند شاید مثل من رهگذر و کنجکاو. مقبره شهید مفتح یکی از سیاسی ترین حجره های حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیهاست. علاوه بر شهید مفتح، شهید دیالمه هم آنجاست. شهید ایمانی مدافع حرم هم و... حالا این دو شهید اخیر قضایی هم رفته اند پیش آنها که جمعشان حسابی جمع باشد. در محفل بهشتیان یاد ما هم باشند ان شاءالله.

قبر این دو شهید دو طبقه است. داشتند رویش را با سیمان سفید می پوشاندند. مناسب تصویر نبود. از فرش جمع شده کنار آن عکسی به یادگار برداشتم. حرم حضرت معصومه که می آیید از حجره های کنار حیاط هم بازدید کنید. خیلی از علما و مشاهیر در این حجره ها دفنند.

 

photo_2025-01-21_16-54-37_egm8.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کنترل از راه دور!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱ بهمن ۱۴۰۳، ۱۰:۵۹ ق.ظ

کنترل از راه دور هوشمند | ریموت کنترل هوشمند | قیمت | نمایندگی | هوشمند  سازی آرات

 

عالم بزرگواری که نمی خواهم نامش را بیاورم آن موقع که کمتر کسی جرات نقد دولت هاشمی را داشت به سیاستهای اقتصادی وی معترض بود. بعد که خاتمی رأی آورد تعبیر جالبی داشت. می گفت: هاشمی مردم را گرسنگی داد، خاتمی مردم گرسنه را آزادی داد! 

کنایه اش به وضعیت بغرنج فرهنگی دوره اصلاحات بود.

دولت پزشکیان عصاره دولتهای هاشمی و خاتمی است. هم به مردم گرسنگی میدهد هم طرفدار بی بند و باری و قانون گریزی است.

واقعیت این است که رسانه های دشمن هدایت فکری طبقات مختلفی از جامعه را در دست گرفته اند. گرانی و فشار معیشت هم داد مردم را در آورده است.

درباره قاتل قضات شهید باید مسئولان امر نظر بدهند؛ اما آنچه در پرونده قتل شهید حجت الاسلام سلیمانی در بابلسر و امام جمعه کازرون و نیز حملات متعدد به بعضی روحانیون و مجامع مذهبی در نقاطی از کشور دیدیم حکایت از آن دارد که شکل گیری جرم و جنایت لزوما مستلزم فعالیت تشکیلاتی و میدانی گروهکهای معاند نیست. بازیچه قرار دادن افکار عموم و فریب رسانه ای از طریق سیاه نمایی و تولید اخبار چرک و جهت دار میتواند بعضی هموطنان مستعد را به سرباز بی جیره و مواجب جبهه دشمن بدل سازد.

مسئولان امر نگاه به دو مقوله اقتصاد و رسانه را باید از زاویه حفظ امنیت مورد توجه دهند. شما را به خدا به معیشت مردم بیشتر توجه کنید. شما را به خدا رسانه و تبلیغ را جدی بگیرید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فیلتر بازی!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳۰ دی ۱۴۰۳، ۰۶:۲۴ ب.ظ

تیک تاک در آمریکا غیرفعال شد • دیجی‌کالا مگ

 

آمریکا تیک تاک را بست؛ فیلتر نکرد، سرور آن را بست. دیگر حتی با فیلترشکن هم قابل دسترس نیست. اتفاقی که در ایران رخ نداد. برنامه ها و شبکه هایی که مسدود شدند با فیلترشکن قابل دسترس بوده و هستند که نتیجه آن تجارت فیلترشکن و هجو قانون بود. جالب است خود مسئولان هم در شبکه های فیلترشده فعالیت داشته و دارند. وقتی سرورها بسته نشد و استفاده از فیلترشکن مرسوم شد در واقع دور زدن قانون بود که رواج پیدا کرد. شایعات گسترده ای هم درباره درآمد مسئولان و نهادها از فروش فیلترشکن بر سر زبانها افتاد که آثار منفی آن هیچگاه از اذهان زدوده نخواهد شد. 

یا قانونی را تصویب نکنید یا اگر تصویب کردید سفت و محکم پای آن بایستید. رفتار شل و ول در قبال اجرای قانون، دستاوردی جز هجو و مسخ قانون و اشاعه فرهنگ قانون گریزی در جامعه نخواهد داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرض کن خودت حاکم باشی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۳، ۱۰:۰۱ ق.ظ

اسلام برتر است و مورد برتری چیزی قرار نمیگیرد - عکس ویسگون

 

الف- خیلی از اینهایی که به انجمن حجتیه و شیعه لندنی و طیف یمانی و... می پیوندند شاید آدمهای خوبی باشند. بحث سر خوبی و بدی آنها نیست. موضوع سر درک و فهم و تحلیل است. همه این فرقه ها یک خاصیت دارند. بخشی از بدنه پویای جامعه دینی را از تقابل با دشمن اصلی باز می دارند. چطور این افراد متوجه نمی شوند پشت پرده بهائیت و وهابیت و دیگر گروهکها آمریکاست؟ چطور نمی فهمند از پرداختن صرف و توقف در دشمن درجه دو، دشمن درجه یک است که سود می برد؟ هم با دشمن درجه یک باید جنگید هم باید ریشه اصلی آن را خشکاند. البته من این چند سطر را خوش بینانه نوشتم. وگرنه راه انداختن دعوای بین شیعه و سنی، کارشکنی در دستگاه حاکمیت دینی، تخریب وجهه حکومت اسلامی، تحریف احکام اجتماعی دین و... بی تعارف مصداق سرسپردگی و سربازی در جبهه دشمن است.

ب- یک جمله ای مرحوم شیخ محمود حلبی به این مضمون دارد که شما به من معصوم را نشان بده من هم حاکمیت او را تأیید می کنم! خب منظورش واضح است. یعنی حکومت مخصوص انسان معصوم است. حالا این همه دلیل عقلی و نقلی بماند؛ اما مگر علی علیه السلام که معصوم بود حکومتش عاری از عیب و خطا بود؟ بعضی منصوبینش تو زرد از آب در نمی آمدند؟ خود این مساله نشان می دهد که برای تشکیل حکومت نیاز به عصمت و علم غیب و ... نیست. البته بعضی هم دارند از این استدلال سوءاستفاده می کنند و هر عیبی که در حاکمیت می بینند توجیه کرده و می گویند در زمان حضرت علی هم فلان عیب بود.

علی علیه السلام تعمدا و از سر اختیار اجازه رویکرد غلط به حاکمیت و حکمرانان را نمی داد. حکومت اسلامی تا جایی که میتواند باید مانع از تعطیلی احکام الهی شود و در امر به معروف و نهی از منکر اجتماعی کوتاهی نورزد. نه انتظار می رود همه چیز صد در صد اسلامی و خیر شود چون بالاخره انسان ها مصون از خطا و هوس نیستند؛ نه این که قانون شکنی و سوءاستفاده و خیانت باید به این بهانه به امری مرسوم و عادی بدل گردد. خلاصه آنکه اگر نمیتوان ایستاده نماز خواند، نشسته و یا حتی دراز کشیده هم باید آن را به جا آورد. اگر نمیتوانیم صد در صد احکام اسلام را پیاده کنیم نود یا هشتاد درصد هم پیاده کنیم می ارزد.

ج- اصلاً فرض کنید هیچ آیه و حدیثی در اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی نداریم. عقل ما چه حکم می کند؟ شما فردی مسلمان هستید که می شوید مسئول حکومت کشورت، وزیر و وکیل می شوی یا شهردار و فرماندار و رییس جمهور. می خواهی دروغ بگویی؟ نمیتوانی، چون اسلام اجازه اش را به تو نمی دهد. میتوانی تهمت بزنی؟ دیگران را تخریب کنی؟ پارتی بازی و حق خوری کنی؟ در مقابل تضییع حق دیگران سکوت کنی؟ در مقابل بیت المال وسواس نداشته باشی؟ از حقوق عامه دفاع نکنی؟ هوای ضعفا را نداشته باشی؟ اشاعه منکر را ببینی و بگذری؟ دنبال پیشرفت و رشد جامعه نباشی؟ و... همه اینها از توصیه ها و دستورات دینی است. به همین ها عمل کنی حتی اگر اعتقاد به حاکمیت دینی نداشته باشی، حکومت دینی را تشکیل داده ای.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خیانت و افسردگی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۵۲ ق.ظ

حکایت ضرب المثل از پشت خنجر زد چیست ؟

 

درباره اردوگاههای اسارت مدتی با یکی از موسسات کار می کردم. یکی از نکات جالب مشترکی که درباره همه اردوگاهها دیدم این بود که عراقی ها اگر چه برای اداره اردوگاه از بعضی اسرای سست عنصر به عنوان جاسوس استفاده کرده و به آنها جایزه می دادند؛ اما این اواخر وقتی بحث تبادل و آزادی اسرا جدی شد همانها آمدند از اسرای ایرانی بابت شکنجه هایی که داده بودند عذر خواستند بعد می زدند توی سر اسرای جاسوس که خاک بر سرتان به هموطن خودتان خیانت کردید!

وطن فروشی مثل دزدی، مثل دروغ و ... از آن دست خباثتهایی است که از نظر همه مردم دنیا با هر فکر و باوری که باشند زشت و ناپسند است و با فطرتها سازگار نیست.

دیروز دیدم مجری شبکه من و تو گفت جواد خیابانی را از مزدک میرزایی بیشتر قبول دارم چون به وطنش خیانت نکرد! یاد این تجریه تاریخی از خاطرات اسرای ایرانی افتادم.

ابراهیم نبوی هم به خاطر دوری از وطن خودکشی نکرد. او ده سال افسردگی داشت و می توانست با گواهی پزشک و پر کردن برگه تعهد مثل خیلی های دیگر که گذشته سیاهی داشتند به کشور بازگشته و به زندگی اش ادامه دهد؛ اما هیچ تلاشی در این باره نکرد. ابراهیم نبوی از درد خیانت مرد. او به خاطر وطن فروشی به عذاب وجدان و افسردگی مبتلا گردید. آدمهایی که به فطرتشان پشت کنند زندگی راحت نخواهند داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همه که در یک سطح نیستند

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۴۴ ق.ظ

هادی عامل - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

همه آدمها یک تفکر و روحیه که ندارند. حتی آدمهای مذهبی سطح نگاه متفاوتی نسبت به واقعیتهای دنیا دارند. این عدم تشابه یک مساله سلیقه ای است و ضعف و قوت کسی به شمار نمی آید.

یادم است مدتی این جمله منسوب به شهدا که البته برگرفته از کلام مولا علی علیه السلام است را بچه های مذهبی به یکدیگر پیامک می کردند: .... اگر شهید نشویم می میریم!

عبارت زیبا و پرمفهومی است اما برای آنها که با مقوله جهاد و شهادت آشنا باشند. دوستی می گفت این پیامک را برای بعضی بستگانش فرستاد که آدمهایی معمولی اهل نماز و روزه بودند. بعضی هایشان جواب دادند: خدا نکند! بعضی هم تماس گرفتند و با نگرانی پرسیدند: چیزی شده؟!

شما نوار گریه و فغان داخل هیأت را بیرون از هیات مثلا داخل ماشین بگذاری بعضی ها تعجب کرده و به نظرشان عجیب می رسد.

الغرض این برنامه گفتگوی طنز و جدی شبکه افق که دو سالی است پخش می شود و هنوز نتوانسته در بین مخاطب جا باز کند برنامه خوبی است. اما سطح بعضی سوالهایش واقعا پایین است که دیده ام تعدادی از مهمانها مثل شهاب مرادی و رائفی پور و... هم به کنایه به بی  ربط بودن بعضی پرسشها اعتراض داشته اند.

مساله اهدای کفن به مهمان هم که در پایان برنامه صورت میگیرد برای هر کسی قابل هضم نیست. قبلا هم بعضی اعتراض کرده اند. یکی اش خانم دکتر معروفی بود که گفت بچه هایم ببینند ناراحت می شوند. حق هم دارند فرزند هست و مادر؛ به عبارت دقیقتر مادر است و فرزند!

یکی مثل حمید رسایی واکنش قشنگی داشت که ما هر لحظه در حال مردن هستیم. هر ثانیه که می گذرد یعنی به مرگ مبتلا شده ایم. بعضی مهمانهای دیگر هم واکنش خاصی نداشته اند. اما خب عرض کردم که روحیه آدمها مثل هم نیست. هادی عامل انسان پاک و متدینی است. گفت من به مرگ فکر می کنم و منکر این واقعیت نیستم؛ اما هدیه دادن کفن به مهمان را کار خوبی نمی دانم.

نکته کجاست؟ این قسمت از برنامه یکبار از تلویزیون پخش شد اما چندان مورد توجه قرار نگرفت. بعد از حدود دوماه دوباره از تلویزیون پخش شد که این بار این قسمت اهدای کفن مورد توجه قرار گرفت در شبکه های مجازی دست به دست شد، هادی عامل نفرین کرد که خدا دلتان را بشکند به من قول داده بودید پخش نمی کنید و...

خب این شیطنت برای دیده شدن بیشتر واقعا در شأن یک برنامه مذهبی و انقلابی نیست.

یکی هم دیروز متن خوبی نوشت که بگذارید درباره مرگ باوری و آخرت گرایی، برنامه های جذابی مثل زندگی پس از زندگی کار کنند که عالمانه، عمیق و اثر گذارند. این مباحث را بازیچه برنامه های سطحی مخاطب محور قرار ندهید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا