به هر حال مرده شور نظام را ببرند!
جایی نشسته بودم. دو نفر از دوستان مشغول بحث بودند. یکی شان که منتقد نظام بود گیر داده بود به طلاب و روحانیت و می گفت مرده شور نظام را ببرند هر چه پول و امکانات است در اختیار حوزوی ها قرار داده.
آن یکی هم سعی می کرد جوابش را بدهد. ترجیح دادم فعلا دخالت نکنم، مگر اینکه نظری از من پرسیده شود.
بعد از دقایقی که از بحثشان گذشت این یکی رفیق ما که درصدد پاسخگویی بود چشمش به من افتاد و انگار که چیزی به ذهنش خطور کرده باشد به آن دوست تازه و همسفر ما گفت مثلا همین سید؛ سالهاست که در حوزه درس خوانده، فلان کارها را هم کرده اما هنوز یک ماشین ساده در حد پراید دست چندم هم زیر پایش نیست. (قضیه مال چهار پنج سال پیش است).
آن بنده که خدا که نسبت به حقیر لطف داشت رو به من کرد و با تعجب پرسید واقعا ماشین نداری؟ گفتم نه، تا این لحظه که نه.
چند لحظه ای مکث کرد و با چشمان گرد و از حدقه بیرون زده نگاهم کرد. بعد که به خودش آمد با حالتی حق به جانب و ژستی منطقی گفت: مرده شور نظام را ببرند که طلبه هایش بعد از این همه سال یک ماشین ساده هم ندارند!


