مرگ و تب
طرح جدید مقابله با بی حجابی در وهله نخست آنقدر پر اشکال بود که داد همه دلسوزان جامعه را در آورد. به گونه ای نوشته شده بود که حتی اگر یک زن کاملا عریان هم در انظار عموم ظاهر می شد در نهایت باید مبلغی پول به دولت می پرداخت و ...
با بالا گرفتن اعتراضها طرح دوم رونمایی شد که به نظر می رسد از قبل آماده بود و صرفا از باب به مرگ گرفتن و به تب راضی شدن برای کنترل احساسات و مطالبات اقشار مذهبی به این روال عرضه شد.
متدینین معتقد بودند از اساس نیازی به ارائه طرح جدید نیست و با همان قانون قبلی هم میتوان جلوی بی بند و باری را گرفت. حتی رییس قوه قضاییه هم چندبار به این موضوع اشاره کرد؛ اما مجلس و دولت راه دیگری در پیش گرفته بودند.
لایحه دوم مقابله با بی حجابی آنقدر در مجلس معطل ماند و این دست و آن دست شد که وضع بی حجابی در جامعه در سایه تعلل و سردرگمی نهادهای انتظامی و قضایی از برداشتن روسری به عریانی نیم تنه بعضی زنان هنجارشکن کشیده شد.
قشر متدین جامعه دیگر از مطالبه اصلی خود دست برداشته و به رغم معایب و کاستی هایی که طرح جدید داراست به اجرای همین حد هم قانع شدند. از جمله نگرانی های اجرای این طرح، کمرنگ سازی نقش مأموران انتظامی در برخورد مستقیم با بی حجابی، تجویز اباحه گری در نقاط کور و فاقد دوربین، ایجاد رانت برای صاحبان نفوذ در دستگاههای ذی ربط برای محو تصاویر ثبت شده از تخلف بی حجابی بستگان -چنانکه در مورد تخلفات رانندگی نیز شاهد هستیم- و ... را میتوان نام برد.
اما با سکوت و عقب نشینی متدینین و اقناع از سر ناچاری به اجرای همین قانون نیم بند، حالا شاهد طلبکار شدن حامیان کشف حجاب در مخالفت با این قانون و تهاجم رسانه ای شدید آنها در حمایت از لاابالی گری و رواج برهنگی هستیم.
سکه سیاه کشف حجاب و تضعیف غیرت اجتماعی دو رو داشت. یک روی آن مانور بی حجابی و تقابل با قانون در سطح جامعه و رسانه ها بود، روی دیگر آن معطلی و فرصت سوزی دوستان خودی در نقاب طرح نویسی و قانونگذاری جدید بود که منجر به عادی سازی فساد اجتماعی گردید.