اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۵۵ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

صدای چوب خدا

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۰۷:۱۷ ب.ظ

تاریخ مرگ هاشمی شبی بود که فرزند ملت، کوس رسوایی او را به صدا درآورد. شب چهارده خرداد88؛ درست در همان ساعاتی که دو دهه قبل، روح خدا با جام زهر خائنان، شهد لقاءالله را نوشید؛ انتقام جام زهرنامه گرفته شد.

پیکر هاشمی، صبح 21 دی ماه در خاک فرو رفت؛ درست در همان ساعاتی که چند سال قبل، مصطفی احمدی روشن به خون غلتید و اندکی بعد دستاورد خون او دستمایه معامله گران خیانت پیشه قرار گرفت.

تقارن بعضی حوادث، اصلاً اتفاقی نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زنگ عبرت

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۲۵ ق.ظ

5nx3_photo_2016-04-18_14-25-31.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بیدار باش

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۰۱ ق.ظ

نمی گذاریم

ترس از دو قطبی شدن،

کشور را

به 

تک قطبی "هاشمی و دیگر هیچ"

مبتلا کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هاشمی و حضرت معصومه سلام الله علیها

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۰۳ ق.ظ

دیشب شب رحلت حضرت معصومه سلام الله علیها بود. تلویزیون طبق روال سال های قبل، باز هم به روی مبارک خود نیاورد؛ اما وقتی خبر فوت اکبر هاشمی رفسنجانی رسید، روبان مشکی در گوشه تصویر همه شبکه ها به چشم آمد و نوای نوحه و قرآن و انواع برنامه های ویژه از سیما پخش گردید.

خدا هاشمی را رحمت کند. شاید برداشت مدیران سیما این باشد که علت اهمیت دادن این چنینی به مسئله فوت هاشمی، حقی است که او مثلا بر گرده انقلاب دارد. حتی اگر این نظر را بپذیریم باید گفت حقی که حضرت معصومه بر گردن انقلاب دارد بیش از هاشمی رفسنجانی است. حوزه علمیه قم، مادر انقلاب اسلامی است و به اذعان همه علمای اهل فضل و طریقت، برکت این حوزه به محوریت و جذبه معنوی شخصیت فاطمه ثانی سلام الله علیهاست. نگاهی به خاطرات عالمانی که تولیت حوزه علمیه قم را در ادوار مختلف برعهده داشتند نشان می دهد که مدیریت حقیقی و عنصر مبنایی حفظ و بالندگی حوزه علمیه قم وجود نازنین دخت موسی بن جعفر علیه السلام است.

کاش اندکی هم نسبت به این بانوی کریمه، قدر شناسی داشتیم.

من از فوت هاشمی خوشحال نیستم. به خانواده ایشان هم تسلیت می گویم. بنا بر تحلیلی کاملاً شخصی و احتمالا بیان ناشدنی معتقدم از این پس جایگاه رهبری از قوام و استحکام بیشتری لااقل در بین مسئولان بهره مند خواهد بود.

خدا هاشمی را رحمت کند. کاش این اواخر به گونه ای حرکت می کرد که امثال من هم می توانستند در مرگش کمی احساس حزن داشته باشند. بسیاری از نیروهای انقلاب، هاشمی را مبدع و مقوم انحراف در مسیر آرمان های انقلاب اسلامی می دانند.

دیروز یکی از دوستان جمله ای زیبا و پرمفهوم نوشت: هاشمی در آخرین روز از دهه بصیرت از دنیا رفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پرامون واقعه اخیر دانشگاه بابلسر

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۱۰ ق.ظ

آن چه که در قالب مقاله ای در یک نشریه دانشجویی در دانشگاه بابلسر منتشر شد و غیرت متدینین و نیروهای انقلاب را برانگیخت از دو بخش تشکیل می شود:

الف- نگارنده در متن مقاله تلاش دارد با کنار هم چیدن بعضی از سخنان حضرت امام (ره) اثبات کند که در حرف و عمل ایشان تناقضی یافته است. استناد ناقص و تحلیل بسیار سطحی نویسنده مقاله نشان می دهد وی کمترین تلاشی برای حلّ معمای نه چندان پیچیده ای که هر از گاه در افواه منتقدین یا مخالفین انقلاب اسلامی تکرار می شود، از خود نشان نداده است. نویسنده مقاله لااقل اگر یک بار به خودش زحمت می داد و کتاب کشف الاسرار (اولین اثر با مضمون نگرش های سیاسی و اجتماعی حضرت امام) را مطالعه می کرد، شهامت آن را نمی یافت که چند خط مقاله دست و پا شکسته اش را به حساب تحقیق و تحلیل خود بگذارد! سطح پایین معلومات نگارنده مذکور، فرصت خوبی برای اثبات تهی بودن دست منتقدان نظام از منطق و اطلاعات علمی و تاریخی است.

ب- بخش دوم و پایانی مقاله مذکور قطعا با هدف زیر سوال بردن امام و در تیجه وهن به شخصیت ایشان به رشته تحریر در آمده است؛ چه این که نگارنده می توانست دستکم به چند فرضیه دیگر در قالب همان قضاوت های من درآوردی خودش پرداخته تا خواننده را در انتخاب بین اتهام یا تحقیق بیشتر نسبت به سیره و گفتار امام(ره) مخیّر بگذارد.

نویسنده مذکور پس از پیگیری یکی از معاونت های دانشگاه، در نهایت از نوشتار موهن خود پوزش طلبید.

برخلاف بعضی از دوستان عزیزم اعتقادی به برجسته سازی این اتفاق ندارم. این مقاله در تیراژی پایین در محیط داخلی و محدود یک دانشگاه چاپ و منتشر شد و سر و صدای عمومی بر سر آن مجالی برای برجسته سازی محتوا، برجسته سازی نگارنده کم مایه آن و در نتیجه برجسته سازی فضای فعالیت دشمن دارد.

ضمن تأکید بر ضرورت برخورد انضباطی با دانشجوی خاطی در چارچوب ضوابط دانشگاه، از نهاد نمایندگی مستقر در دانشگاه بابلسر انتظار می رود بنا بر رسالت ذاتی خود دانشجوی مذکور را از حقایق فقه شیعه، انقلاب اسلامی و مبانی نگرش های دینی و سیاسی امام راحل آگاه سازد. بسیج دانشجویی و دیگر دانشجویان متدین این دانشگاه نیز به یقین وظیفه پیگیری این اتفاق تا حصول نتیجه مطلوب را دارا هستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

احمدی نژاد و باز هم نوزده دی!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۵، ۰۴:۵۹ ب.ظ

امروز یک سایت نفت خور وابسته به دولت، کاریکاتوری از احمدی نژاد کشید و در پای او به جای کفش از سم استفاده کرد.

این توهین با واکنش های رسانه ای مواجه شد. سایت مذکور مجبور به اصلاح و سپس حذف کاریکاتور گردید.

رسانه های اصولگرا که می دانند حیات امروز این جریان، مرهون تلاش  و حضور مجاهدانه حامیان احمدی نژاد در عرصه های فرهنگی و رسانه ای است سعی دارند با ترفندی انگلیسی از کنار این ماجرا به سادگی عبور کنند. به زعم آنها صرف حذف کاریکاتور از سایت مذکور، برای تنبّه خاطیان کفایت می کند. بخشی دیگر از رسانه های این طیف که از زلزله های احمدی نژادی در هراس بوده و می دانند که پررنگ شدن نام و یاد احمدی نژاد جایی برای عرض اندام سایر مدعیان اخته شده اصولگرایی باقی نمی گذارد، دفاع از احمدی نژاد در مقابل توهین کنندگان را نیز موجب دو قطبی شدن جامعه بر می شمارند!

این توجیه های عمروعاصی در حالی صورت می گیرد که در همین چند روز اخیر، انتقاد از عملکرد یکی از لاریجانی ها، موجی از هیاهوی رسانه ای اصولگرایان را به دنبال داشت، بی آن که بیم دو قطبی شدن جامعه ذره ای مورد توجه قرار داشته باشد.

بگذریم.

قوه قضائیه باز هم در مقابل توهین به شخصی که جایگاه تعریف شده و قابل معامله ای در اریکه قدرت ندارد، واکنشی نشان نخواهد داد.

به نوبه خود، تقارن توهین جلف و حقیرانه یک رسانه دولتی نسبت به فرزند ملت و ادامه دهنده مسیر و آرمان های حضرت روح الله را با سالگرد توهین ناجوانمردانه به حضرت امام خمینی توسط رژیم طاغوت به فال نیک می گیرم. محمود احمدی نژاد فرزند تربیت یافته مکتب خمینی کبیر است و اکنون مصداق این مَثَل معروف قرار گرفته است که "پسر کو ندارد نشان از پدر ..."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بایسته ترین اقدام مغفول فرهنگی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۵، ۰۷:۰۰ ق.ظ

الان تا می گویی کار فرهنگی در اولویت است بلافاصله عده ای این تلقی را دامن می زنند که منظور از کار فرهنگی لابد نشر کتاب و نصب بیلبورد و ساخت کلیپ و ... است. همه این ها سر جای خود ارزشمندند اما به راستی یکی از مبنایی ترین کارهای فرهنگی که نقش بسزایی در اصلاح جامعه و کمرنگ شدن گناه دارد، مقوله ازدواج است.

سال ها پیش آیت الله هاشمی شاهرودی سخن زیبایی را در تلویزیون مطرح کرد که بسیار به دلم نشست. حرف ایشان – نقل به مضمون – بدین شرح بود که نمی توان واقعیت های ساختار انسان را نادیده گرفت. جوان در پانزده شانزده سالگی به بلوغ رسیده و نیازهایی دارد.

یک جوان بر خلاف نیازهای خدادادی که در وجود خود می بیند نمی تواند به موقع ازدواج نماید. او دوازده سال باید درس بخواند و دیپلم بگیرد. چهار پنج سال هم برای لیسانس وقت بگذارد؛ بعدش هم دو سال سربازی و حالا بیفتد دنبال کار. سن او دیگر به بیش از بیست و پنج سال رسیده است. یک جوان چقدر می تواند پارسا باشد که به رغم نیازهای جنسی که در خود می بیند و نیز عناصر محرّک شهوانی که به وفور در پیرامونش به چشم می خورد از گناه فاصله بگیرد؟

اگر در غرب، درس خواندن طولانی است فرهنگ آنان و نیز قیودات مذهبی و اجتماعی شان هم با ما متفاوت است. ما نمی توانیم مثل آنها سال های تحصیل را طولانی کنیم اما انتظار داشته باشیم جوان دچار گناه نشده و باب تجرّی نسبت به حریم احکام الهی به رویش گشوده نشود.

حلّ این ماجرا در گرو عزمی بلند برای حذف دروس اضافی در دوره های تحصیلی است. دوره خدمت نظام وظیفه را هم می توان کوتاه تر کرد. می توان به گونه ای برنامه ریزی کرد که یک نفر بتواند در هجده سالگی لیسانس گرفته و سربازی اش را هم به پایان برده باشد.

این تنها روشی است که سن ازدواج را در جامعه کاهش داده و وضعیت وخیم فرهنگی امروز ما را درمان می نماید.

مبنایی ترین کار فرهنگی در کشور ما که دین و سلامت جامعه را ارتقا می بخشد، کاهش همه عواملی است که رفع نیازهای مشروع بشر را با موانعی جدی و فرصت سوز مواجه می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ایمان، بصیرت و عمل؛ شرایط نزول نصرت الهی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ دی ۱۳۹۵، ۰۴:۲۴ ب.ظ

روزی که جوانهای قم از طلبه و غیرطلبه و اقشار گوناگون و مردم مؤمن آمدند در کوچه و خیابان قم و به دفاع از امام، به دفاع از حقیقت، به دفاع از پرچم برافراشته‌ی مبارزه‌ی علیه طاغوت و در مقابل گلوله‌های مزدوران رژیم طاغوت قرار گرفتند و خونشان روی آسفالتهای خیابان ریخته شد، هیچ‌کس از آن مردم و از حول‌وحوش آن مردم هرگز گمان نمیکرد که این حادثه چه اثری خواهد گذاشت. احساس تکلیف کردند، نیروی خودشان را و آنچه داشتند روی دست گرفتند، آمدند میدان. [مردم قم] فکر میکردند که نوزده دی منشأ این تحوّل عظیمِ زنجیره‌ی مبارزات و اعتراضات بشود و منتهی بشود به خیزش بزرگ عمومی مردم و کار را تمام کند؟ مردم قم فکر میکردند کاری که دارند میکنند این‌قدر برکت داشته باشد؟ فکر نمیکردند؛ امّا: وَ کانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنین.(۱) عامل پیروزی این است که یک جماعتی - در یک مقیاس بزرگ، یک ملّتی - ایمان درستی داشته باشد، و این ایمان راسخ باشد، و این ایمان با بصیرت همراه باشد، و این ایمان و بصیرت با عمل و اقدام همراه باشد؛ اینها وقتی روی هم گذاشته شد، نصرت قطعی است. آنجایی که شما می‌بینید مؤمنینی هستند و نصرت پیدا نمیکنند، به خاطر این است که یا ایمان ضعیف است، یا ایمان غلط است - ایمان به چیزی است که نباید به آن مؤمن بود - یا ایمان همراه با بصیرت نسبت به مسائل جهان و مسائل حول‌وحوش خودشان نیست. نداشتن بصیرت مثل نداشتن چشم است؛ راه را انسان نمیبیند. بله، عزم هم دارید، اراده هم دارید، امّا نمیدانید کجا باید بروید. ما که این همه در باب قضیّه‌ی حوادث نُه دی روی بصیرت تکیه کردیم و بعضی‌ها خوششان نیامد، به خاطر این است؛ اگر بصیرت نبود، همان ایمان ممکن است انسان را به بیراهه بکشاند. کسی که علم ندارد، بصیرت درست ندارد به آنچه پیرامون او دارد میگذرد، گاهی اوقات میشود که راه را عوضی طی میکند؛ همه‌ی نیروی او نه فقط هدر میرود، بلکه به کج‌راهه او را میرساند و میکشاند؛ پس بصیرت لازم است. عمل صالح بر اساس ایمان، ایمان راسخ و ایمان درست، ایمان همراه با بصیرت، و تداوم و استقامت، اگر چنانچه بود، پیروزی قطعی است. اینهایی که پیروز نمیشوند، یکی از اینها را ندارند: یا ایمان نیست، یا ایمانِ درست نیست، یا استقامت نیست، یا بصیرت نیست؛ در نیمه‌راه بار را بر زمین گذاشتن است؛ طبعاً به نتیجه نمیرسند. ملّت ایران این شرایط را فراهم کرد؛ ایمان او درست بود، چون راهنمای او راهنمای صادقی بود، راهنمای ماهر و خبیری بود؛ یک فقیه آگاه به مسائل جهان، و بریده‌ی از مطامع و منافع مادّی شخصی، و آگاه به کتاب و سنّت؛ راه را به مردم نشان میداد، مردم هم با بصیرت حرکت کردند؛ فهمیدند که چه کار باید بکنند؛ آن کار را انجام دادند، وَ کانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنینَ؛ حالا هم همین‌جور است.1

 عرض من به عناصر داخلی، به مردم دلسوز، به برادران و خواهرانی که در داخل با مسائل تبلیغاتی سر و کار دارند، این است که سعی کنند به این آشفتگی کمک نکنند. این که تحلیل بگذارند، یکی از آن طرف، یکی از این طرف، این علیه آن، آن علیه این، برای هیچ و پوچ، چه لزومی دارد؟ نه، دستگاه بحمداللَّه دستگاه مقتدری است، مسئولین مشغول کارشان هستند، رهبری هم که بنده‌ی حقیر هستم با همه‌ی حقارت، خدای متعال کمک کرده، ما در مواضع صحیحِ خودمان محکم ایستاده‌ایم. تا من زنده هستم، تا من مسئولیت دارم، به حول و قوه‌ی الهی نخواهم گذاشت این حرکت عظیم ملت به سوی آرمانها ذره‌ای منحرف شود. تا مردم عزیزمان اینجور با شور، با شعور، با بصیرت، با عزم راسخ در میدان هستند، لطف الهی شامل است؛ این را بدانید. تا ما توی میدان هستیم، سایه‌ی لطف الهی هست. ماها - من یک جور، شما یک جور، آن دیگری یک جور، چهارمی یک جور - اگر سراغ مسائل شخصی خودمان برویم و اهداف را فراموش کنیم، البته کمک الهی هم کم خواهد شد.
اما امروز ملاحظه میکنید که مردم خوشبختانه در همه جای کشور در صحنه‌اند، در عرصه‌اند؛ مسئولین همین جور، قوای سه گانه بکلیتها همین جور. قوای سه گانه - هم قوه‌ی مقننه، هم قوه‌ی مجریه، هم قوه‌ی قضائیه - واقعاً وارد میدانند؛ من دارم از نزدیک مشاهده میکنم، می‌بینم؛ دارند تلاش میکنند، دارند کار میکنند، دارند مجاهدت میکنند، عرقشان در می‌آید. کارها کارهای سنگینی است؛ کارهای کوچکی نیست.2

1.      ۱۳۹۲/۱۰/۱۹ بیانات در دیدار مردم قم

2.      ۱۳۹۰/۰۲/۰۳ بیانات در دیدار مردم استان فارس

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حفظ نظام از اوجب واجبات است، یعنی چه؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۰۹ ب.ظ

فارغ از مفهوم فقهی عبارت "حفظ نظام از اوجب واجبات است" که مشعر بر ضرورت صیانت از نظام اجتماعی در جوامع دینی بوده و هر عاملی که ثبات نظام دینی را به خطر بیندازد بر نمی تاید؛ باید به این حقیقت نیز واقف بود که گاه، حفظ نظام موجود در تعارض با نظام دلخواه اسلام می باشد. از این رو در مفهوم سیاسی این عبارت باید دقت و تامل بیشتری را نشان داد.

 این سخن که حفظ نظام از اوجب واجبات است، به یقین سخنی ناب و گوهربار است که تکلیف همه علاقمندان به انقلاب و نظام اسلامی را مشخص می کند؛ اما باید مراقب برخی کج فهمی ها هم بود.

معنای درست این عبارت آن است که یک نیروی علاقمند به اسلام و انقلاب اسلامی باید رسیدگی به امور انقلاب و جانبازی و فداکاری در این راه را بر همه امور دیگر خود رجحان بدهد. کسی که دنبال امور اقتصادی و منفعتی خود راه افتاده و از سر تفنن و رفع تکلیف، گاهی کاری هم در راه انقلاب انجام می دهد از آن چه به عنوان تکلیف در برابر صیانت از نظام برعهده دارد، غفلت ورزیده است.

معنی نادرست و مغالطه آلودی که گاه مورد سوءاستفاده بعضی از کانون های قدرت و ثروت قرار می گیرد آن است که به بهانه اوجب واجبات دانستن حفظ نظام، از خطاهای پیدا و پنهان بعضی اصحاب قدرت و وابستگانشان چشم پوشی نماییم تا مثلاً مبادا گزندی به نظام وارد شود! نتیجه حاکمیت این نگرش، انحراف و تهی شدن نظام از همه آن چیزهایی است که مبنای شکل گیری آن قرار گرفته بود.

در نگاه دوم، در واقع این "میز" است که به جای نظام اصالت یافته است.

منشأ بعضی ناعدالتی ها را باید در اشاعه این تعبیر غلط دانست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سر کار نروید!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۰۰ ب.ظ

من دارم نظر خودم را می گویم. این روزها روی اتهاماتی که متوجه برادر رئیس جمهور شده، سر و صداها بلند است و خیلی ها باور کرده اند که عن قریب با دخالت قوه قضائیه شاهد احضار و بازداشت حسین فریدون خواهیم بود.

بنا بر تجربه شخصی معتقدم این باور، هیچ ارزش و اعتباری ندارد. امکان ندارد قوه قضائیه به چنین کاری دست بزند. راستش را بخواهید معتقدم قوه قضائیه شهامت برخورد جدی با دانه درشت ها را ندارد. نکته بعد این که خیلی از تصمیم ها و اتفاقات لزوماً در مقابل چشم مردم یا رسانه ها رقم نمی خورد. من به لابی های پشت پرده سال هاست که بی اعتمادم.

بیخود به خودتان امید ندهید که بعد دچار سرخوردگی شوید. اگر قرار بود دستگاه قضا ... بگذریم. حوصله دردسر ندارم. صبر کنید خودتان متوجه می شوید. فقط یادتان نرود دو جناح راست و چپ کشور اشتراکی عجیب در مبانی سیاسی و اعتقادی دارند که هیچ گاه منجر به تقابل جدی بین طرفین نخواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جمهوری اسلامی و اعجاز ناتمام!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۵۶ ب.ظ

معجزه جمهوری اسلامی فقط این نیست که خطراتی چون جنگ جهانی تحمیلی، انواع کودتا، ترور، فتنه، درگیری های داخلی، شورش های جدایی طلبانه، نفوذ و جاسوسی، انواع محاصره های اقتصادی و سیاسی و ... رو به سلامت پشت سر گذاشته و اتفاقی براش نیفتاده. یکی از معجزات کشور ما اینه که تا به حال ده ها نفر ادعا کردن تو زندان هاش دست به اعتصاب غذا زدن و عن قریب مهمون ملک الموت میشن؛ اما تو تمام این سال ها برا هیچ کدومشون هیچ اتفاقی نیفتاده!

رسانه های بیگانه اگه این طوری به ماجرا نگاه کنن دیگه این قدر خودشونو به آب و آتیش نمیزنن و واسه حامیانشون دل نمی سوزونن.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دشمن، هر چه عریان تر، بهتر!!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۳۱ ق.ظ

در بین مدعیان دشمنی با نظام، احمق تر از اون زن ندیدم که تو یه خیابون خلوت، گوشه ای از لباسشو زد کنار و عکس گرفت و گفت: من با عریانی خودم قصد دشمنی با رژیم رو دارم!

این زن روشنفکرنما حالا که چند ماهی از کارش گذشته و به رغم انتشار اسم و مشخصاتش دستگیر نشده، باید فهمیده باشه که مخالفان اسلامیت نظام، اصلاً محلی از اعراب ندارن که بخوان جدی گرفته بشن.

این زن اون قدر احمق بود که نفهمید اگه مردم گله و شکایتی هم دارن، به خاطر پوشش سینه و شکم نیست!

بماند که تجربه ثابت کرده دشمن لخت، خطرناک نیست، باید از دشمنی ترسید که باطنش پوشیده ست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشکل اول مملکت

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۰۹ ق.ظ

روشنفکر سیاسی یعنی کسی که هنوز فرق محمود صادقی با آرش صادقی رو نفهمیده؛ اما مطمئنه که مشکل اصلی زندگی مردم، قوه قضائیه است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دعوت با غیر زبان!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۱۵ ق.ظ

شاید به هر جوانی اگر چند بار گفته شود که نمازت را بخوان، یا اینکه مواظب باش ثواب نماز اول وقت را از دست ندهی ممکن است به اقتضای سن جوانی و یا دیگر اقتضائات روحی، از انجام این توصیه سر باز بزند. این ویژگی البته تنها مخصوص جوان ها نیست. خیلی از آدم های پا به سن گذاشته هم خوششان نمی آید که کسی نصیحتشان کند.

دانشجوی شهید حسین بهرامی با این که در نزد دوستانش بسیار محبوبیت داشت؛ اما از توصیه مستقیم به آنها تا آن جا که می توانست پرهیز می کرد. رفقا وقتی حال و هوای حسین را می دیدند، می فهمیدند که وقت نماز شده و باید خودشان را برای گفتگوی با خدا آماده کنند. حسین لحظاتی قبل از اذان، وضو می گرفت و زیر لب زمزمه می کرد. گاه می شد حزن و اشک را موقع نماز در صورت او دید. احساس می کردیم در کنار یک عارف وارسته قرار گرفته ایم. خود به خود تشویق می شدیم که همپای او به نماز بایستیم. این که می گویند همنشین خوب اثر خوب دارد یک نمونه اش همین است. تأثیر یک انسان عامل به نیکی ها را نمی توان در اطرافیانش نادیده گرفت. شرممان می آمد در کنار حسین باشیم و او را آن گونه پای بند نماز و عبادات ببینیم و خودمان را به غفلت بزنیم. می ایستادیم همپای حسین و گاه پشت سر او نمازی می خواندیم و خدا را به خاطر داشتن چنین دوستی صالح و خداجو شکرگزار بودیم.

بر اساس خاطره ای از حسین تجویدی، شهدا و نماز

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تک تیراندازی که اعتماد جامعه را نشانه رفته است!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۱۳ ق.ظ

حول و حوش اول دی ماه بود که حمید رسایی طی یادداشتی درباره دادگاهی که با شکایت مهدی هاشمی رفسنجانی برایش تشکیل شده بود، نوشت که در جلسه اولیه، وکیل مهدی اصرار اشت حتما شاکی در محکمه حضور داشته باشد. قاضی هم پذیرفت و زمان دادرسی بعدی را مشخص کرد.  در جلسه بعد، مهدی به دادگاه آمد و همان جا انصرافش از ادامه رسیدگی به شکایت خود را اعلام نمود. او به قاضی گفت قصدش از تقاضای حضور در دادگاه فقط این بود که سه روزی را به این بهانه از زندان مرخصی گرفته تا بتواند شب یلدا را در کنار خانواده بگذراند.

مهدی هاشمی رفسنجانی به خوبی می دانست که حمید رسایی، بسیار دست به قلم بوده و به یقین صحبت های او در جلسه دادگاه را به اطلاع عموم خواهد رساند. او این مسئله را می دانست و آگاهانه اقدام به بیان این سخن نمود.

یادتان هست مهدی هاشمی رفسنجانی در همان ماه های نخست ورودش به زندان، در حالی که هنوز اذهان عموم نسبت به حکم سبکی که از سوی دستگاه قضا برای او صادر شده بود در حیرت بود، به بهانه های واهی راهی بیمارستان می شد و هر بار تصویری از او مخابره می گردید که یا در حال خندیدن بود و یا شکلک در می آورد؟

به نطر می رسد این مدل از ژست ها و کنش های تمسخرآلود مهدی هاشمی رفسنجانی فقط می تواند حاوی یک پیام برای مردم و نیروهای وفادار به نظام باشد.

او قصد دارد به همه ثابت کند که قانون یعنی کشک!

ادعای جدیّت در مقابله با دانه درشت های فساد اقتصادی و ... یعنی کشک!

عدالت یعنی کشک! 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درس هایی از آیت الله جوادی آملی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۵، ۰۷:۰۲ ب.ظ

تمدن قرآنی

صلح جهانی این نیست که جامعه وسایل کشتار جمعی نداشته باشد، الآن حداکثر تمدّن را در این میدانند که وسایل کشتار جمعی در کار نباشد؛ ولی تعبیر قرآن کریم این است که وسیله کشتن نباشد، چه جمعی و چه فردی. تفسیر سوره محمد ص جلسه4

چگونه می توان نامتناهی شد؟!

حق مطلق بودن، برای موجود محدود، ممکن نیست؛ اما همین موجود محدود اگر ارتباط داشته باشد به یک فیض بیکران، میشود نامحدود. رودخانه که آب نامتناهی ندارد! وقتی گفتیم این رودخانه وصل است به یک اقیانوس نامتناهی، معنایش این است که هر اندازه این نهر بخواهد به عنوان مَصَب  از اقیانوس بگیرد میتواند. اگر کسی «ولیِّ مطلق حق» شد، ﴿دَنَا فَتَدَلَّی﴾  شد و به علم نامتناهی ذات اقدس الهی مرتبط شد، دیگر در هیچ سؤالی نمیماند؛ لذا میفرماید: «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی‏» تفسیر سوره محمد ص جلسه4

با عهدشکنان چه باید کرد؟

شما تعهّد میسپارید و امضا میکنید، گوش نمیدهند! میثاق می‌بندید، عمل نمیکنند! قرارداد میکنید، امضا نمیکنند! اینها نه چون ایمان ندارند و کافر هستند عمل نمی‌کنند، چون میشود با کافر هم کنار آمد! سرّ اینکه میگوییم با اینها مبارزه کنید، نه برای این است که «إنَّهم لا اِیمانَ لهم» و اینها کافر هستند، بلکه ﴿إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ﴾؛ اینها یمین، سوگند، میثاق، قطعنامه و امضا، هیچ چیزی را رعایت نمیکنند! چگونه میخواهید با اینها زندگی کنید؟ تفسیر سوره محمد ص جلسه4

معجزه در طبس

در همین جریان جنگ احزاب با یک مُشت شن مسئله حلّ شد! در جریان عملیات طبس هم همین‌طور بود؛ منتها حالا کمتر کسی این عنایت را دارد. در مسئله طبس ـ معاذالله ـ تصادف و اتفاق که نبود، هر چیزی هم که حرکت میکند با نظم خاص حرکت میکند! جریان طبس هم با یک مُشت شن حلّ شد، هواشناسی را بررسی کردند، دریاشناسی را بررسی کردند، زمینشناسی را بررسی کردند، شن شناسی و خاکشناسی را بررسی کردند و آمدند؛ اما این شنِ ناشناخته راه افتاده! این صحرای ناشناخته راه آمده! دیگر معجزه چه میخواهد باشد؟! معجزه زید و عمرو و امام و مأموم نیست، معجزه قرآن و عترت است! تفسیر سوره محمد ص جلسه4

مسیر حیات

ما خلق شدیم برای این که به سمت فرشته شدن حرکت کنیم. تفسیر سوره محمد ص جلسه4

هنر حقیقی چیست؟

آن هنری که از خیال به حسّ میآید و از حسّ به خیال میآید یک دور باطلی است، این دیگر پرورنده نیست! این بازی است، نه هنر! هنر آن است که معقول را محسوس بکند و جامعه را عقلانی بکند؛ اگر پیامی از بالا نیاید که جامعه را بالا نمیبرد! تفسیر سوره محمد ص جلسه4

راز فتح ایران توسط اعراب

حجاز مگر میتوانست ایرانِ قَدَر را آرام بکند؟! ایرانی که قدم به قدمش یا سنگر است یا شیار است یا دفاع است، مگر چهار تا عرب حجازی میتوانستند این امپراطوری ایران و روم را در مدت کوتاه رام بکنند؟ هیچ ممکن نبود! این طبرستان قَدم به قَدم شیار است و کوه است و درّه، مگر ممکن بود کسی طبرستان را فتح کند؟! اما دفعتاً به استقبال قرآن و عترت آمدند! بشر تشنه «حق» است، اینها دیدند این پیام حق است. تفسیر سوره محمد ص جلسه4

انسان هایی که انسان نیستند!

خیلی ها هستند که تمام زندگیشان همین دو در دارد، یک در به آشپزخانه و یک در به دستشویی، همین است! چه وقت غذا میخورند و چه وقت خالی میکنند! این قرآن تحقیر نکرده کسی را که فرمود: ﴿أُولئِکَ کَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾،  این تحقیق است نه تحقیر! قرآن کتاب ادب است! اینکه فرمود: ﴿أُولئِکَ کَالأنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾ نمیخواهد فحش بدهد به اینها، یا اینها را مثلاً تحقیر بکند، نه! حقیقت است! میگوید سه راه دارد: یا حرف ما را باور کن که اینها واقعاً حیوان هستند، یا چشم باز کن و باطن اینها را ببین، یا دو روز صبر کن، بعد از مرگ روشن میشود که اینها حیوان هستند یا انسان! تفسیر سوره محمد ص جلسه4

معنی "النکاح السنتی"

مسئله نکاح در اسلام یک امر خاص و ویژهای غیر از اجتماع مذکر و مؤنث است. اجتماع مذکر و مؤنث در همه انسانها هست در مادون انسان هم هست اما آنچه که اسلام آورد به عنوان نکاح، وجود مبارک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «أَلنِّکَاحُ سُنَّتِی»  فرمود: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَد أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ»،  فرمود ما یک چیز تازه ای آوردیم ازدواج جمع شدنِ یک مذکر و مؤنث نیست، یک سازمانی است که اگر کسی وارد این سازمان و مؤسسه شد نصف دینش را حفظ کرد. مراسم عقد9/2/95

دو عنصر اصلی در سازمان خانواده

دو عنصر اصلی است که سازمان خانوادگی را تشکیل میدهد و آن این است که فرمود: ﴿خَلَقَ لَکُم مِنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً﴾،  این آیه قرآنی از طرف ذات اقدس الهی بیانگر کیفیت ازدواج و تأسیس خانوادگی است. فرمود حقیقت زن و حقیقت مرد یکی اند تفاوتی ندارند منتها از نظر ساختار بدنی فرق میکنند روح آنها انسان است و دو عنصر اصلی در تأسیس خانوادگی دخیل است، نه مَهریه و جهیزیه؛ آنها امر عادی است، آن دو عنصر اصلی یکی دوستی عاقلانه است، یکی گذشت از لغزشهای دیگری است. مراسم عقد9/2/95

ویرانه ای که به راحتی آباد نخواهد شد

ائمه(علیهم السلام) فرمودند که خانه ای که با طلاق ـ معاذالله ـ ویران بشود به این آسانی این بافت فرسوده ساخته نمیشود،  بافت فرسوده را شهرداری میتواند بعد از یک مدتی بسازد یک مخروبه است و میسازند؛ اما خدایی ناکرده اگر طلاق یک جایی راه پیدا کرد به این آسانی ساخته نمیشود، فرمود مواظب زبانتان، رفتارتان و گفتارتان باشید، ﴿وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً﴾ مراسم عقد9/2/95

وعده خدا درباره ازدواج

در قرآن کریم فرمود: کسی به فکر این نباشد من اگر ازدواج بکنم چگونه تأمین میشود؟! فرمود: ﴿إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ﴾  این دختر خانم که قبلاً در منزل پدرش بود روزی داشت حالا که آمده اینجا کانال روزی برمیگردد میآید اینجا، این طور نیست که روزی کم بشود! این طور نیست، خدای سبحان روزی او را کاملاً میرساند، خود ازدواج منشأ برکت خواهد بود روزی را هم میرساند. مراسم عقد9/2/95

قرآن ناطق

ولید کعبه وجود مبارک امیر مؤمنان(علیه و علی آله آلاف التحیّة و الثناء) قرآن ناطق است و برای امت اسلامی همانند قرآن منشأ برکت است. مراسم عمامه گذاری 13رجب

به این فخر خود مباهات کنیم

وجود مبارک پیامبر(علیه و علی آلاف التحیّة و الثناء) فرمودند: «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ»  من و علی‌بن‌ابیطالب پدران این امتیم; یعنی شما هر کدامتان یک شناسنامه طبیعی دارید همه ما همین‌طوریم که پدران ما برای ما گرفتند؛ ولی وقتی بالغ شدیم باید برای خودمان یک شناسنامه‌ای بگیریم. وجود مبارک حضرت فرمود من و علی‌بن‌ابیطالب حاضریم شما را به عنوان فرزندی بپذیریم خب اگر وجود مبارک امیرالمؤمنین حاضر شد ما را به فرزندی بپذیرد یقیناً مادر ما هم صدیقه کبرا خواهد بود این یک فخری است. مراسم عمامه گذاری 13رجب

دعوت به خدا نه به خود!

بکوشید عالم ربانی بشوید عالم ربانی شدن ممکن است اما ما به هیچ پیامبری, به هیچ وصی و نبیّ‌ای هیچ سمتی ندادیم که مردم را به خودشان دعوت کنند. مراسم عمامه گذاری 13رجب

خودستایی و خودستانی!

اسلام به ما فرمود: خودستایی نکنید، خودستانی بکنید خود را بستانید نه بستایید. خودستایی، استکبار است خودستانی، زهد است و عرفان. تا آدم خودش را می‌خواهد هرگز به جایی نخواهد رسید چه در حوزه و چه در دانشگاه. مراسم عمامه گذاری 13رجب

غبطه به حال شهدا

ما الآن به حال شهدا غبطه می‌خوریم، واقعاً جای غبطه هم هست و در پیشگاه آنها در مزار شهدا می‌گوییم «یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ» تنها درباره وجود مبارک سیدالشهداء(سلام الله علیه) نیست ضمیر جمع می‌آوریم «یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَکُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیما» مراسم عمامه گذاری 13رجب

سرّ تعدد بهشت

سرّ اینکه درجات جنّت متعدد است، این است که درجات ایمان متفاوت است و چون درجات ایمان متفاوت است مؤمنان هم درجاتشان فرق میکند. تفسیر سوره محمد ص جلسه6

ضرورت یادگیری و نشر علم

نه تنها در هر زمانی ما موظفیم عالِم شویم و به هیچ وجه دوران فراغت از تحصیل برای انسان مطرح نیست بلکه در هر مکانی ما موظفیم عالمانه به سر ببریم یا عالمانه سخن بگوییم یا سخن عالمانه را بشنویم یا عالمانه گفتگو کنیم : «مَنْ جَلَسَ مَجْلِسَاً وَ لَمْ یَزْدَد فِیهِ مِنَ الْعِلْمِ شَیْئَاً لَمْ یَزْدَدْ فِیهِ مِنَ اللهِ إِلاّ بُعْدَا»؛ آن‌گاه به ما فرمودند وقتی در جایی شرکت کردید مطالبی از قرآن و عترت ائمه اطهار(سلام الله علیهم) شنیدید آن‌ را به دیگران منتقل کنید تا فضای جامعه فضای فرهنگی شود: «رَحِمَ اللَّهُ [نَضَرَ اللَّهُ‏] مَنْ سَمِعَ مَقَالَتِی وَ بَلَّغَهَا مَنْ لَمْ یَبْلَغَهَا» درس اخلاق 24/10/94

سخنران یا نویسنده موحّد، چه کسی است؟!

اگر یک گوینده یا نویسنده‌ای سخن او و کتاب و کتابت او مورد اقبال و استقبال مردم قرار گرفت، او خوشحال شد که مردم حرف او را گوش دادند, حرف او و کتاب او پذیرفته شد این معلوم می‌شود جزء «أحسن الاقوال» نیست، چون «أحسن الاقوال» این نیست که انسان «دعا الی الحق»؛ بلکه «دعا الی الله»، نه اینکه هم خوشحال بشود که مردم این حرف را پذیرفتند, هم خوشحال شود که کتاب او فروش رفته ﴿وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَی اللَّهِ﴾. خاصیت توحید این است که نشاط او در این است که مردم به طرف «الله» جذب شدند همین! درس اخلاق 24/10/94

راهنمای آخرت چیست؟

خیلی سخت است انسان تنها وارد آن عالَم بشود، آن‌جا هیچ کس به داد انسان نمی‌رسد یک صحنه وسیعی است که ﴿إِنَّ الْأَوَّلینَ وَ الْآخِرینَ ٭ لَمَجْمُوعُونَ إِلی‏ میقاتِ یَوْمٍ مَعْلُومٍ﴾  انسان باید یک آدرس دستش باشد کجا برود؟ کجا بایستد؟ چه بگوید؟ کسی, کسی را نمی‌شناسد آن روزی است که ﴿یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخیهِ ٭ وَ أُمِّهِ وَ أَبیهِ﴾  اگر آن روز هر کسی از دیگری فرار می‌کند و هیچ کس, کسی را نمی‌شناسد؛ چون ﴿فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ﴾  همه از خاک برخاستند مگر ذوات قدسی اهل بیت(علیهم السلام) که به هم مرتبط‌اند، انسان آن روز باید راهنما را همراه خودش داشته باشد. اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ درس و بحثش الهی نبود چیزی به همراه او نیست. درس اخلاق 24/10/94

خاصیت پرسشگری

گفتند سؤال کنید, سؤالات علمی مطرح کنید، چون در طرح سؤالات علمی چند نفر بهره می‌برند، آن سائل بهره می‌برد, آن متکلّم بهره می‌برد, آن مستمع ولو سؤال نکرده بهره می‌برد, معنای آن این نیست که فقط مستمع ثواب می‌برد و متکلّم بی‌بهره است آن سؤال‌کننده ثواب می‌برد, آن جواب دهنده بهره می‌برد, آن شنونده هم بهره می‌برد. درس اخلاق 24/10/94

چرا دادگاه ها شلوغ شده است؟!

اینکه شما می‌بینید مسجدهای ما خالی است و مراکز شکایت فراوان هست، برای اینکه ما در بسیاری از امور و در امور خیلی نازل, قدرت تحمّل نداریم و تمام دشمنی‌های ما از همان درون ما برمی‌خیزد. وجود مبارک پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیّة والثناء) فرمود شما اگر دشمن درون را حلّ کردید دشمن بیرون حلّ آن بسیار آسان است. درس اخلاق 24/10/94

دفاع از کشور در گرو صیانت از دین

مردم اگر دین خود را بخواهند حفظ کنند، هیچ عاملی توان آن را ندارد که آسیبی به این کشور برساند. درس اخلاق 1/11/94

دو عنصر حیاتی در حفاظت از کشور

شما اگر جبهه رفته باشید یا وصیت‌نامه‌های این‌ها را خوانده باشید می‌بینید چیزی این کشور را جز علاقه به قرآن و عترت حفظ نکرد، آن روز می‌دانید مرثیه «آمدم آمدم کربلا کربلا» مهم‌ترین آهنگی بود که می‌توانست جوان‌ها را بسیج کند. درس اخلاق 1/11/94

راه مقابله با جریان نفوذ

ما اگر طرزی زندگی کنیم گفتار ما, رفتار ما طوری باشد که دین در جامعه نهادینه شود دیگر هیچ بیگانه‌ای به تعبیر مقام معظم رهبری نفوذ نمی‌کند که بتواند مثلاً کشور را یا بعضی را تحت نفوذ خود قرار بدهد. درس اخلاق 1/11/94

با دین خدا بازی نکینم!

اگر مردم دین را با جان بپذیرند ما با دین بازی نکنیم, آنچه می‌دانیم بگوییم, آنچه نمی‌دانیم نگوییم, آنچه می‌گوییم عمل کنیم, آنچه عمل می‌کنیم بگوییم؛ مردم, مردم خوبی‌اند. درس اخلاق 1/11/94

کار هنرمندانه ای که به ما سپردند

یک کار هنرمندانه‌ای هم به ما سپردند و آن, این است که مظهر خالقیت خدای سبحان باشیم؛ البته تمام کارها مستحضرید به عنایت اوست, به اذن اوست, به تأیید اوست. ما آمدیم این‌جا خلقت کنیم, نوآوری داشته باشیم چیزی بیافرینیم, مسئله مهندسی در و دیوار و سدّ و این‌ها کارهای عادی است آن مهم نیست، آنچه مأموریت ماست این است که ما در درونمان یک انسان بیافرینیم و زیبا بیافرینیم. درس اخلاق 1/11/94

هیزم جهنم نباشیم!

این نیشی که آدم به دیگران می‌زند به صورت همان نیش در قیامت ظهور می‌کند. این بیان روشن قرآن کریم است که فرمود قاسطان, هیزم جهنم‌اند: ﴿وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَکانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً﴾؛  پس انسان اگر ـ خدای ناکرده ـ گرفتار اخلاق بد بود می‌شود هیزم جهنم و اگر خوب بود می‌شود روح و ریحان. درس اخلاق 1/11/94

منظور از اسارت فرهنگی چیست؟

حضرت امیرالمومنین علیه السلام درباره جنگ فرهنگی فرمود: مواظب باشید در جنگ فرهنگی بیگانه نیاید فرهنگ را به اسارت بگیرد بیگانه‌ای که با فرهنگ مبارزه می‌کند در صدد قتل فرهنگ نیست، در صدد اسارت فرهنگ است، می‌خواهد خُلق و خوی را اسیر خود قرار بدهد و اگر خُلق و خوی را اسیر خود قرار داد طولی نمی‌کشد که غدیر را به صورت سقیفه تبدیل می‌کند. درس اخلاق 1/11/94

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای پدری که این فرزند را تربیت کرد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۵، ۰۳:۰۹ ب.ظ

ساعاتی پیش خبر درگذشت عالم مجاهد آیت الله شرعی در رسانه ها منتشر شد. این عالم وارسته پدر طلبه شهید محمدتقی شرعی است. عظمت روحی این پدر را از فرزند فاضل و اندیشمندی که در راه اسلام تربیت کرد بهتر می توان شناخت.

حجت الاسلام شهید شرعی در روز تولد امام محمد تقی علیه السلام به دنیا آمد. نامش را به میمنت این تقارن، محمد تقی گذاشتند. عمرش به اندازه امام محمدتقی علیه السلام بود و درست در روز میلاد آن امام (هجده اسفند 1365) در 25 سالگی به شهادت رسید و در گلزار شهدای قم به خاک سپرده شد. از شهید محمدتقی شرعی وصیت نامه جالبی به جای مانده که طلاب و حوزه های علمیه را مخاطب توصیه های خود قرار داده است. در بخشی از این وصیت نامه می خوانیم:

... اما نکته ای که غفلت از آن موجب انحرافی عظیم و ضربات جبران ناپذیر بر پیکر انحراف ستیز حوزات علمیه می شود این است که: ما در راه کسب یا گسترش بینش سیاسی – اجتماعی و نیز اقتصادی به علم رایج که محصول مجامع علمی شرق و غرب است، روی آورده و بنیان بینش خود در این امور را بر آن تنظیم کنیم و احیاناً با گزینش احادیث و فرازها منقطع از کتاب و سنت رنگ مذهبی نیز به آن بخشیم و به عنوان تحقیقاتی در این امور عرضه نمائیم و شاید این موضع، بعضاً مورد این اعتراض دلسوزانه واقع شود که نویسنده این سطور احادیثی چون اطلبواالعلم ولوبالصین را فراموش نموده است و در برخورد با مسائل راه افراط را پیشه ساخته است. اما به جاست که در آخرین گفتار رسمی حیاتم به این مهم اشاره کنم که علوم سیاسی- اجتماعی- اقتصادی و در یک کلام علوم انسانی ناظر بر بررسی روابط فردی و اجتماعی انسان است و مسلماً این علوم بدون یک بینش و تفسیر خاص از انسان در روابط اجتماعی، جز مسایل حیات اجتماعی و فردی بشر را بررسی نمی کنند و بدون شک، مبانی تحلیلی و بینش این علوم فرسنگ ها از اسلام فاصله داشته و در مورد مسائل بینش های متناقض و متضادی با اسلام را ارائه می دهند.

در صورتی که این علوم الگوی موضع گیری ما در قبال مسائل شود، مخصوصاً در حوزه ای که تنظیم اصول موضوعه علوم انسانی دانشگاه های دنیا بر اساس مبانی اسلامی بر عهده اوست، وضعیت ما که سال ها قدرت سامان دهی اسلام در روابط درونی و بیرونی بشر را سرلوحه مبارزاتمان قرار داده ایم، بسیار فاجعه آمیز خواهد بود و مصداق بارز "کر علی مافر" خواهیم شد...

اگر هدف حوزه، ابلاغ پیام انبیای الهی و ترسیم صحیح مسیر ائمه هدی و جهانی نمودن انقلاب اسلامی و مضمحل نمودن استکبار جهانی و دفاع از حریم ارزش ها در مقابل هجوم های سهمگین فرهنگی دشمن و نجات مستضعفین در بند گیتی و هدف های والای دیگر است، باید بدانیم که دسترسی به این اهداف گرانسنگ، جز با تهذیب نفس میسر نمی گردد که ذروة الغایات لاینالها الا اولی التهذیب.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حبّ ریاست

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۳۸ ق.ظ

اگر چه حکومت، حق انسان های صاحب صلاحیت است و کسی که بدون دارا بودن ملاک های مورد قبول اسلام، مدیریت جامعه اسلامی را بر عهده بگیرد در حقیقت، این جایگاه را غصب کرده است؛ اما این مسئله نیز از منظر اسلام مورد تأکید قرار گرفته که حسّ قدرت طلبی و برتری جویی، زیبنده افراد با ایمان نیست. ناگفته پیداست که ریاست طلبی و حبّ جاه با آن چه که به عنوان تکلیف بر عهده فرد لایق و ذی صلاح برای پذیرش حاکمیت بر جامعه دینی گذاشته شده است، از اساس تفاوت دارد.

از منظر اسلام ریاست طلبی یک وصف ناصواب بوده و به خصوص برای دانشمندان و عالمان، امری نکوهیده تلقی می شود. کسی که حبّ ریاست دارد برای رسیدن به نقطه مطلوب خود گاه ممکن است از مدار عدالت و دین خارج شده و موجب پدید آمدن تفرقه و فتنه در بدنه جامعه دینی بشود. روحیه جاه طلبی در میان بزرگان یک جامعه، نتیجه ای جز شکاف و از هم گسیختگی در میان امت اسلام نخواهد داشت.

ـ آفة العلماء حبّ الرّیاسة. آفت دانشمندان دوستى ریاست است.

ـ حب الرئاسة رأس المحن دوستى ریاست اساس رنج ها است. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کدام فرماندار؟ کدام فرمان؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۰۸:۳۷ ب.ظ

هفته گذشته، فرماندار بابل در موضعی درست و به حق اعلام کرد که به کسی اجازه توهین به امام جمعه شهر را نخواهد داد.

طبیعی است کسی که اجازه توهین به امام جمعه شهر را ندهد اجازه وهن به ساحت مقدس رهبر انقلاب و مظاهر دینی را نیز نباید بدهد.

آن چه که موجب ظهور خیزش عظیم مردمی در نهم دی ماه سال 88 گردید، خشم و انزجار عمومی نسبت به وهن و جسارت به ساحت عاشورای اباعبدالله علیه السلام، توهین به تمثال حضرت امام(ره) و بی اعتنایی سران فتنه نسبت به تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری در تبعیت از قانون و پرهیز از فتنه انگیزی بود.

در حالی که تصاویری از حضور فرماندار بابل در تجمع حامیان قوهای میهمان در آب بندان ولوکلای بابل به وفور منتشر شده است، هیچ گونه خبری مبنی بر حضور وی در جمع حامیان انقلاب اسلامی و مدافعان حریم ولایت در یوم الله نهم دی دریافت نگردید.

آیا عدم حضور و اعلام برائت جناب فرماندار از عناصر فتنه و نفاق و توهین کنندگان به ساحت مقدسات، برخی اذهان را نسبت به دیگر مواضع انقلابی ایشان دچار شکّ و دو دلی نخواهد ساخت؟

آیا میزان عزم و جدیّت مسئولان در دفاع از حریم رهبری و ... در میزان تجرّی حرمت شکنان ساختارشکن، نقشی مستقیم نخواهد داشت؟  

مسئولان به خوبی می دانند که مشروعت احراز و استمرار تصدی هر منصبی در نظام اسلامی منوط به تبعیت از اسلام و رضایت "ولیّ" است.

سکوت واحد "معاملات" جریان اصولگرایی بابل که در روزهای اخیر نسبت به سخنان نا به جای یکی از اعضای شورای شهر، بارها رگ گردنی شده و نفس کش طلبیده است، نشان می دهد که در بیان انتقاد از اقدام اشتباه فرماندار بابل منفعتی نیافته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آقای همیشه موافق و ساز مخالف!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ دی ۱۳۹۵، ۰۷:۰۳ ب.ظ

دکتر نجفی، یکی از نمایندگان شهرستان بابل در مجلس شورای اسلامی، در هیچ یک از مراسم های مرتبط با حماسه نه دی - که در اتفاقی کم نظیر در محله های مختلف حوزه انتخابیه او برگزار گردید - مشاهده نشد.

در حالی که بیشترین عملکرد در کارنامه فعالیت های این نماینده مجلس را باید صدور بیانیه و پیام به بهانه ها و مناسبت های مختلف مثل شب یلدا و ... دانست، حتی یک خط یادداشت هم به مناسبت روز بزرگ نه دی از سوی وی انتشار نیافت.

چقدر آدم می تواند خوشبین باشد که تصور کند دکتر نجفی از نگاه مقام معظم رهبری نسبت به این حماسه تاریخی که کشور را از سراشیب یاغی گری دشمنان اسلام و انقلاب نجات داد، بی خبر است؟

عده ای از منتقدان دکتر نجفی به دلیل موافقت همیشگی وی با طرح ها و لوایح دولتی، گاه از او به عنوان "وکیل الدوله" یاد می کنند. با توجه به رویکرد بخش قابل توجهی از مسئولان دولتی در بی توجهی به منویات رهبری در خصوص حماسه نه دی، اتهام تحقیرآمیزی که منتقدان نجفی درباره او بر سر زبان ها انداخته اند، بیش از پیش تقویت خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا