پرامون واقعه اخیر دانشگاه بابلسر
آن چه که در قالب مقاله ای در یک نشریه دانشجویی در دانشگاه بابلسر منتشر شد و غیرت متدینین و نیروهای انقلاب را برانگیخت از دو بخش تشکیل می شود:
الف- نگارنده در متن مقاله تلاش دارد با کنار هم چیدن بعضی از سخنان حضرت امام (ره) اثبات کند که در حرف و عمل ایشان تناقضی یافته است. استناد ناقص و تحلیل بسیار سطحی نویسنده مقاله نشان می دهد وی کمترین تلاشی برای حلّ معمای نه چندان پیچیده ای که هر از گاه در افواه منتقدین یا مخالفین انقلاب اسلامی تکرار می شود، از خود نشان نداده است. نویسنده مقاله لااقل اگر یک بار به خودش زحمت می داد و کتاب کشف الاسرار (اولین اثر با مضمون نگرش های سیاسی و اجتماعی حضرت امام) را مطالعه می کرد، شهامت آن را نمی یافت که چند خط مقاله دست و پا شکسته اش را به حساب تحقیق و تحلیل خود بگذارد! سطح پایین معلومات نگارنده مذکور، فرصت خوبی برای اثبات تهی بودن دست منتقدان نظام از منطق و اطلاعات علمی و تاریخی است.
ب- بخش دوم و پایانی مقاله مذکور قطعا با هدف زیر سوال بردن امام و در تیجه وهن به شخصیت ایشان به رشته تحریر در آمده است؛ چه این که نگارنده می توانست دستکم به چند فرضیه دیگر در قالب همان قضاوت های من درآوردی خودش پرداخته تا خواننده را در انتخاب بین اتهام یا تحقیق بیشتر نسبت به سیره و گفتار امام(ره) مخیّر بگذارد.
نویسنده مذکور پس از پیگیری یکی از معاونت های دانشگاه، در نهایت از نوشتار موهن خود پوزش طلبید.
برخلاف بعضی از دوستان عزیزم اعتقادی به برجسته سازی این اتفاق ندارم. این مقاله در تیراژی پایین در محیط داخلی و محدود یک دانشگاه چاپ و منتشر شد و سر و صدای عمومی بر سر آن مجالی برای برجسته سازی محتوا، برجسته سازی نگارنده کم مایه آن و در نتیجه برجسته سازی فضای فعالیت دشمن دارد.
ضمن تأکید بر ضرورت برخورد انضباطی با دانشجوی خاطی در چارچوب ضوابط دانشگاه، از نهاد نمایندگی مستقر در دانشگاه بابلسر انتظار می رود بنا بر رسالت ذاتی خود دانشجوی مذکور را از حقایق فقه شیعه، انقلاب اسلامی و مبانی نگرش های دینی و سیاسی امام راحل آگاه سازد. بسیج دانشجویی و دیگر دانشجویان متدین این دانشگاه نیز به یقین وظیفه پیگیری این اتفاق تا حصول نتیجه مطلوب را دارا هستند.