اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قوه قضاییه» ثبت شده است

یک شمّه از عدالت!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ آبان ۱۴۰۳، ۰۷:۳۳ ب.ظ

 

بچه های حزب اللهی داریم بابت زیر سوال بردن یک مسئول پایین رده شهرشان در کانال مجازی با کمتر از پانصد عضو راهی دادگاه و پاسگاه شدند برایشان پرونده ساختند، شخصیتشان را خرد کردند، کانالشان را بستند؛ اما روزنامه کرباسچی اجازه دارد با یارانه بیت المال از حجاب تا دفاع از حرم و مبانی انقلاب در استکبار ستیزی را زیر سوال برده و خواهان سازش و تسلیم در مقابل اسرائیل و آمریکا باشد، به نبی خدا توهین کند و همچنان آزادانه به فعالیت خود ادامه دهد. این هم یک شمه از عدالت سیاسی در کشور ماست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سیمرغ خاکستری!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۷ مهر ۱۴۰۳، ۰۸:۱۵ ب.ظ

Simorgh Tourism Center, Salmi Shafaei, Babak Kalantari - دانشنامه هنرمعماری

 

ریاست محترم دادگستری مازندران
مجتمع تجاری سیمرغ محمودآباد دارای پرونده های عدیده ای است و هنوز شاهد برخورد قاطعی نبوده که شما بهتر از آن واقفید.
در این بین یک مستند ساز جوان و بسیجی به نام محمدجواد خواجه وند بنا بر اسنادی متقن با تولید اثری کوتاه درباره معماری مکتب انقلاب جنسیتی در ایران که مورد تحسین مردم، متدینین و بسیاری از مسئولان شهری و استانی قرار گرفته با شکایت مالک مجموعه به دادگاه کشانده شده و در روندی قابل تامل به پرداخت جریمه نقدی و حبس تعلیقی محکوم گردیده است.
با انعکاس خبر این واقعه سوال برانگیز در فضای مجازی یکبار دیگر این هنرمند ارزشی به دادگاه فراخوانده شده که به نظر میرسد هدف از آن ایجاد ملالت و پشیمانی جوانان مومن از عمل به فریضه نهی از منکر اجتماعی است.
از حضرتعالی و نیز حفاظت قوه انتظار میرود در راستای صیانت از حقوق عامه به طور مستقل و مستقیم به این موضوع ورود نمایید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قوه قضاییه حواست هست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ مهر ۱۴۰۳، ۰۹:۴۹ ق.ظ

آقای قوه قضاییه!
نام مصطفی ن.آ فرزند مدیر کل اسبق یک نهاد امنیتی مازندران با اعلام دادستانی کشور به عنوان متهم دانه درشت پرونده اکبر اتباعی طبری در رسانه های عمومی مطرح گردید. تصویر وی که به کشور دوست و برادر کانادا متواری شده بود نیز با پوشش شلوارک منتشر شد. با صرف اندک زمانی ناچیز میتوان از طریق موتورهای جستجوگر اینترنتی به حجم اتهامات وی پی برد.
با گذشت زمان و تصور فراموشی جامعه، چند ماهی می شود که نامبرده به کشور بازگشته، این بار با ظاهری آراسته ملقّب به واژه مأنوس و موجّه "حاج مصطفی" در انظار عموم تردد دارد بی آنکه نتیجه ای پیرامون پرونده قضایی وی در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد.
از طرفی شنیده شده است نامبرده با هر انگیزه ای اقدام به فعالیت در امور عام المنفعه نموده و مبالغ کلانی از اموال تحت اختیار خود را به کارهای خیر از جمله خرید چند دستگاه آمبولانس و اهدای آن به اورژانس شهر زادگاهش (به واسطه یکی از مراکز بهزیستی) اختصاص داده است. به همت دوستان واسطه، خبر مربوط به اهدای آمبولانس به اورژانس توسط خیّر ناشناس! به عنوان دستاوردی بزرگ بیش از ده بار از طریق نصب بنر در معابر و نیز رسانه ها با آب و تاب به حلق ملت فرو شده است.
این خیّر ناشناس که تقریباً همه از نام او با خبرند در خطبه های نمازجمعه نیز بی ذکر نام مورد تجلیل قرار گرفت و برای سلامتی اش از مردم درخواست صلوات شد.
الان برای مردم این شائبه به وجود آمده که اگر نامبرده از ابتدا بی تقصیر بود چرا آن طور با آبروی او بازی گردید؟ 
اگر بی گناه بود اساساً چرا از کشور متواری شد؟ 
اگر گناهکار است چرا آزادانه در جامعه تردد دارد؟ هدف وی از فعالیتهای عام المنفعه چیست و با این سن و سال این همه پول را از کجا آورده است؟ اگر تفاهم پشت پرده ای برای سفیدسازی پرونده و کسب وجهه و پاکسازی اموال و... صورت گرفته دیگر این قایم باشک بازی و منّت گذاری بر سر مردم و قهرمان سازی رسانه ای چه توجیهی دارد؟
ریاست محترم قوه همواره بر ضرورت توجه مسئولان عدلیه نسبت به افکار عمومی اهتمام و تأکید داشته است. قبول بفرمایید بی اعتنایی و عدم پاسخگویی نسبت به مردم باعث دلسردی و گستردگی دامنه شبهات و شایعات و افزایش بدبینی به نظام اسلامی خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تاسف برای دادگاه ویژه

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۴ شهریور ۱۴۰۳، ۰۸:۳۵ ق.ظ

Instagram

 

در حالی که روحانیون فتنه گری مثل هادی غفاری و مجید انصاری و ... هیچ گاه محاکمه نشدند، به پرونده حسن روحانی به رغم طرح هزاران شکایت مردمی رسیدگی نشد، بسیاری از عناصر دخیل در فتنه های 78 و 88 و 401 دوباره روی کار آمده و از نظام و انقلاب طلبکار شده اند دادگاه ویژه روحانیت حجت الاسلام ریسمان سنج طلبه انقلابی و عدالتخواه اهواز را که در جریان دفاع از حقوق کارگران هفت تپه و نیز مبارزه با مفاسد میدان تره بار الغدیر اهواز حضور فعال و قابل ستایش داشت به زندان انداخت. مسئولان دادگاه ویژه تامل کنند در زمین چه کسی بازی می کنند؟ چه جریانی را تقویت می نمایند؟ غربت بچه های انقلاب چه زمانی پایان می یابد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نقاشی عدالت

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۰۷:۰۴ ق.ظ

پس از ختم پرونده (م.ر)؛ انتظار برای فرجام پرونده (م.ه) | خبرنامه دانشجویان  ایران

 

نحوه برخورد با دانه درشتهای فتنه را دیدید؟ جوانکهای خنگ جوگیر بازی خورده که با شانتاژ دانه درشتها خر شده و به میدان اغتشاش قدم گذاشتند پرونده دار شده و آینده شان تباه گردید؛ اما عناصر اصلی و پشت صحنه می آیند پست های مهم را اشغال می کنند و صدایی هم از مسئولان قضایی و امنیتی شنیده نمی شود. به جای آن جوانهای احمقی که می آمدند جلوی دوربین می گفتند ... خوردیم باید امثال مجید انصاری و ظفرقندی و ... را وادار به ... خوردن می کردید نه آنکه تقدیسشان کنید.

در برخورد با مفاسد اقتصادی هم همین روال حاکم است. بی کس و کارها اسیر دادگاه و زندان می شوند آنهایی که لقمه های بزرگتر برداشتند به پرونده شان رسیدگی خاصی صورت نمی گیرد. مثالش پرونده اختلاس محیرالعقول فولاد مبارکه که به جایی نرسید، ابربدهکاران بانک دی، همدستان اکبر طبری مثل مصطفی نیاز که دارد صاف صاف می چرخد و کار خیر می کند، مثالش آن بابایی که به گفته رییس دادگستری تهران سی هزار میلیارد تومان به شبکه بانکی بدهکار است و با مذاکره! پذیرفته چهل درصدش را پس بدهد. حتی اسمش را نمی آورند که آب توی دلش تکان نخورد و.... بگذریم. از این دست حرفها و مثالها زیاد است. جالبش آنجاست وقتی می گوییم در برقراری عدالت لنگ می زنیم و قانون را با تبعیض پیاده می کنیم و... به عزیزان بر می خورد و تذکر می دهند سیاه نمایی نکنید! نظام اگر اعتماد مردم را نداشته باشد چیزی ندارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

متهم چو متهم ببیند خوشش آید!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ شهریور ۱۴۰۳، ۰۱:۰۷ ب.ظ

photo_2024-08-23_01-00-35_jxwu.jpg

 

تاجگردون، حاشیه دار ترین نماینده مجلس از ظفرقندی حاشیه دارترین وزیر کابینه تعریف و تمجید کرد و گفت: بین وزرای پیشنهادی، ظفرفندی ممتاز بود!

باید عرض کنم تو هم ممتازی عزیزم! تا وقتی مملکت قوه قضاییه نداشته باشه و نهادهای امنیتی دنبال نخود سیاه باشن همه تون ممتازین.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهود کذاب

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۰ مرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۵۶ ب.ظ

شهادت دروغ و مجازات آن - حکم مجازات در کلانتری و دادسرا

 

بارهاست که میشنوم یکی می رود عده ای را اجیر می کند در قبال مبلغی پول یا وعده ای خاص، بیایند به نفع او و بر ضد دیگری در دادگاه شهادت دروغ بدهند قاضی هم به استناد ادعای شهودی که پست فطرانه دست بر قران نهاده و سوگند ناروا می خورند، حقی را ناخواسته ناحق می کند. این موضوع بسیار رنج آور و تأثر برانگیز است. در زمانه ای که نه تنها بی دینی بلکه بی قیدی و لاابالی گری و تعهد گریزی در قبال اصول انسانی و وجدانی نیز به برکت حاکمیت فضای مجازی و سلبریتی گرایی به امری عادی بدل گشته و قبح ناجوانمردی و بی شرافتی از هم گسیخته برای اعتماد به شهادت شهود باید قواعد سختگیرانه تری را پیش بینی نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظام طرفدار سرمایه دارهاست؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۸ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۱۲ ق.ظ

مجموعه سیمرغ محمود آباد: همه آنچه قبل از رفتن باید بدانید | لست‌سکند

 

یک جوانی کلیپی ساخته و بر اساس قرائن و دلایلی مدعی شده که ساختمان سیمرغ در شهر محمودآباد شبیه فلان ساختمان شهر باکو است که مبتنی بر معماری مکتب جنسی طراحی شده است. دادگاه این جوان بسیجی را به زندان و جزای نقدی محکوم کرد!

پیش تر امام جمعه لواسان به ساخت باستی هیلزها اعتراض کرده بود که بلافاصله برکنار شد.

فرماندار جوان و بسیجی قزوین به دریافت رانتی زمین توسط بعضی قضات اعتراض کرد که توسط همان قضات به زندان افتاد.

این وقایع در حالی رخ می دهد که مصطفی نیازآذری همدست فراری اکبر طبری نزدیک به یک سال است از کانادا به ایران بازگشته و در انظار عموم جولان می دهد و با پرداخت مبالغی جهت امور خیریه در حال تطهیر شخصیت خود است. عبدالله عبدی با کارت ملی جعلی آزاد است. مهدی جهانگیری و مهدی عبوری با سوابق مشعشع پست هم گرفته اند. بیژن زنگنه و احمد عراقچی و... به ریش مردم می خندند.

ما از نظر سبک زندگی در زمینه های مختلف با آنچه فرهنگ دینی و ملی ما محسوب می شود فاصله داریم. بانکداری ما اسلامی نیست. آموزش ما اسلامی نیست. شهرسازی و معماری ما اسلامی نیست... حالا یکی هم که می خواهد دغدغه های بومی و دینی را به مطالبه و فرهنگ تبدیل کند مورد بازخواست قرار میگیرد. واقع امر آن است قوه قضاییه ما هم هنوز اسلامی نشده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این بندگان خدا را آزاد کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۸:۵۵ ق.ظ

جزئیاتی از دستگیری سه فعال توییتری / پرونده آنها چه بود؟

 

هر کس با هر منصب و عقیده ای رفتار اشتباهی داشت باید جوابگو باشد. کسی نمی گوید منتقدان قالیباف باید مصونیت داشته باشند. نعوذ بالله حتی قالیبافی هایی که به آیت الله مصباح و نبویان و جلیلی و احمدی نژاد و ... آزادانه توهین و تهمت تحویل می دهند هم باید پاسخگو باشند. اما خدایی اش زندانی کردن یکهویی سه تن از شاخص ترین منتقدان قالیباف همزمان با اعلام کاندیداتوری وی و سنگ تمام ارکان قدرت در حمایت از او بی سلیقگی بزرگ دستگاه قضا بود و هر چقدر هم جوابیه بدهند که اینها متخلف هستند بابت همین بی سلیقگی و اقدام ناپخته در افکار عموم پذیرفته نخواهد بود.

حالا که مصطفی نیازآذری و عبدالله عبدی و مهدی جهانگیری و مهدی عبوری و ... دارند صاف صاف توی مملکت می چرخند و از برکت و رأفت نظام متنعم می شوند زندانی بودن این بچه ها مستلزم تقویت اعتماد جامعه به عدالت ورزی نهاد عدلیه نخواهد بود. قالیباف بیست سال است کاندیدا شده بیست سال دیگر هم کاندیدا شود رأی نخواهد آورد. تقصیر دیگران نیندازید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قدر متهمین اقتصادی را بدانید

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۵۹ ق.ظ

مشرق نیوز - تصویر جدید ‎مصطفی نیازآذری

 

مصطفی نیازآذری از متهمان گردن کلفت پرونده اکبر طبری که از کشور متواری و به کانادا گریخته بود چندی پیش به ایران آمد و با عنوان جدید حاج مصطفی در مجامع عمومی ظاهر گردید. به رغم اعترضات رسانه ای عدالتخواهان متأسفانه هیچ خبری از رسیدگی به پرونده او منتشر نگردید که هیچ، شنیده ها حاکی است وی با پرداخت مبالغی کلان در سطح شهرستان بابل در حال انجام فعالیتهای خیریه و عام المنفعه! می باشد. شخصا خیلی امیدی به سیستم قضایی کشور ندارم. در پرونده فولاد مبارکه و پتروشیمی میانکاله و مهدی جهانگیری و تاجگردون و ... نیز ثابت شد گاهی نمیتوان روی عملکرد قوه قضاییه حساب باز کرد. به نظرم بد نیست اساسا ما نگاهمان را به مسائل جاری عوض کنیم. یک بابایی در شهر ما چند سال پیش ده میلیارد از شهرداری اختلاس کرده بود. صد میلیون تومانش را داد مرکزی قرآنی ساختند. جالب و تأسف بار بود امام جمعه شهر چند روز پس از آزادی وی از بازداشت به تقدیر از او پرداخت! تصاویر آن را هم با افتخار منتشر کردند، گور پدر نگاه مردم. چطور است ما هم شبیه این جماعت شویم. بگوییم اشکال ندارد، خورد که خورد، ته ریزه ای از سفره اش که به مردم رسید همان هم خدا را شکر!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تست ژنتیک

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۳۶ ق.ظ

تست DNA | آزمایش تشخیص هویت (تعیین هویت)

 

این خاطره را از اسرای مختلفی شنیده ام که در اردوگاههای متفاوتی حضور داشتند. وقتی امام فوت کرد فرماندهان بعثی از اسرا خواستند جشن و پایکوبی راه بیندازند. دستور از مرکز بود. اغلب اسرا زیر بار نرفتند. عده ای که رزمنده نبوده و بعنوان قاچاقچی و ... اسیر شده بودند شروع کردند به زدن و رقصیدن. 

تا چند روز بعد خود زندانبانهای بعثی راه می رفتند فحش و بد و بیراه می گفتند و یا حتی میزدند توی سر همین معدود افراد که خاک بر سرتان از مرگ هموطنتان خوشحال شدید و پیش چشم دشمنتان زدید و رقصیدید.

این هم از آن مسائلی است که فطرت انسانها درست و غلطش را تشخیص می دهد. آقای رییسی و دولت او مثل هر دولت و رییس جمهور دیگری قابل نقد هستند اما الان حتی آمریکا هم در ماجرای تلخ اخیر پیام تسلیت داده، آژانس هسته ای و شورای امنیت سازمان ملل هم یک دقیقه سکوت اعلام کردند، لااقل ظاهرشان را حفظ نمودند؛ ولی عده ای پست تر از حیوان -باور کنید حیوانات هم نسبت به همذات خود اینقدر شقی نیستند- چه در ماجرای سقوط بالگرد رییس جمهور چه در ماجرای حمله تروریستی کرمان و... به شادی و تمسخر و هجو و توهین روی آوردند. همین افراد پوک و بی هویت گاه مدعی می شوند دین ما انسانیت است! حتی اگر بگویند دین ما حیوانیت است باز هم باید شرافتی برایشان باقی بماند. با همین افراد برخورد شود مدعی می شوند در مملکت آزادی نیست. اگر شما آزادی هر طور که خواستی حرف بزنی و رفتار کنی چرا طرف مقابلت آزاد نباشد هر طور که دلش می خواهد با تو برخورد کند؟ همین جماعت بی هویت اگر یکی را ببینند نظر متفاوتی دارد زندگی اش را سیاه می کنند. ببینید بر سر بعضی سلبریتی ها چه آوردند بندگان خدا حرفی درست هم که می زنند از فشار و توهین جماعت لاابالی مجبور به حذف آن می شوند. بعد همان ها برای ما پز روشنفکری و طرفداری از آزادی بیان در می کنند. همان قوم وحشی و درنده خویی که دستشان به امثال عجمیان و علی وردی و حدادیان و ... رسید با شکنجه و قتل صبر و در اوج رذالت به شهادت رساندنشان. 

باور کنید معاونت اجتماعی قوه قضاییه لازم است درباره اصل و نسب این افراد تحقیق کاملی انجام دهد. آزمایش دی ان ای از این افراد و خانواده هایشان ضروری است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هفتاد سر اژدها

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۷:۳۸ ق.ظ

کاریکاتور/سرعت رسیدگی به مفاسد اقتصادی

 

دیشب در بخشی از سریال هفت سر اژدها وقتی سلطان سکه در حال محاکمه بود خطاب به قاضی گفت چرا فقط مرا محاکمه می کنید؟ آنهایی که به من بسط ید دادند بتوانم این همه سکه را خریداری کنم هم مجرم هستند، رییس بانک مرکزی و معاونانش و... پشت من بودند که سلطان سکه شدم....

قاضی هم وعده داد به جرایم آنها رسیدگی خواهد شد.

موضوع بر می گردد به حراج بی ضابطه ارز و سکه در دولت روحانی که باعث شد کفگیر خزانه به ته دیگ خورده و دست نظام در مقابل فشار غرب برای پذیرش برجام های یک و دو و سه خالی شود. آن موقع رهبر انقلاب هم تأکید کرد کسانی که باعث خروج این همه سکه و ارز از منابع کشور شدند گناهکارند.

علیه احمد عراقچی معاون وقت ارزی بانک مرکزی اعلام جرم شد. او به هشت سال زندان محکوم گردید. دو ماه بعد با وثیقه آزاد شد. گفتند پرونده اش باید دوباره بررسی شود. عراقچی مدعی شد صرفا به دستورات سیف و روحانی عمل کرده و خودش هیچ کار بوده است. دیگر به پرونده او رسیدگی نشد.

علیه ولی الله سیف هم اعلام جرم شد اما پرونده او نیز به جایی نرسید. پرونده اتهامات محیرالعقول حسن روحانی که در مواردی عجیب تر از اتهامات ابوالحسن بنی صدر بود هم به جایی نرسید.

پیش تر در سریال گاندو طوری وانمود کرده بودند که با پایان یافتن عمر دولت قرار است به جرایم برادر معاون اول رییس جمهور و یا حتی برادر رییس جمهور رسیدگی شود. مهدی جهانگیری که مدتی در بازداشت بود با روی کار آمدن دولت رئیسی نه تنها محاکمه نشد بلکه به سمت ریاست اتاق بازرگانی ایران و یونان منصوب گردید.

در این دولت البته متهمان دیگری مثل مهدی عبوری(بازداشتی شعبه سیزده دادگاه رسیدگی به جرایم کارکنان دولت) و ... هم پست و مقامی حساس به دست آورده اند و البته مسئولان همچنان مصرّ هستند اگر سوت زنی کنید به شما جایزه می دهیم! فرماندار بسیجی قزوین که بر ضد زمین خواری بعضی قضات اعتراض کرد با دستور یکی از همان قضات محاکمه و روانه زندان شد، مصطفی نیازآذری که متهم دانه درشت و فراری پرونده اکبر طبری بود از کانادا به کشور بازگشت و تصاویری از گردش خود را منتشر نمود. پرونده عجیب و جنجالی اتهامات فولاد مبارکه با مرگ مهسا به فراموشی سپرده شد. کسی با عبدالله عبدی و چگونگی واگذاری پتروشیمی غیرقانونی میانکاله به این متهم اقتصادی کاری نداشت. صلاحیت غلامرضا تاجگردون با آن پرونده سنگین در انتخابات مجلس دوازدهم تأیید شد و راهی کرسی گرم بهارستان گردید. طلبه ای در اهواز و طلبه ای هم در قم و شهرکرد و... به ظن اینکه دست به اعتراض یا افشای اتهامات بعضی ها زده اند باید به زندان بروند.

خلاصه، دعوا بر سر اینکه فساد سیستمی شده یا سیستم فاسد می شود دعوایی بی فایده و سر کاری است. نتیجه هر دو تقریبا یکی است؛ ضرر مردم و بی اعتمادی نسبت به حکام.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ادعای جنجالی یک خبرنگار

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۴:۱۰ ب.ظ

photo_2024-05-04_16-03-43_6h8.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسئول قانون شکن، خائن است

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۱:۱۰ ق.ظ

دپوی زباله شهری در منطقه جنگلی انجیلسی بابل‌کنار - خزرنما

 

25 سال پیش گفتند چون فعلا مکانی برای دفن زباله نداریم زباله های شهر بابل و شهرهای اطراف را در دل جنگل زیبای منطقه انجیل سی تخلیه می کنیم.

بخش عمده ای از جنگل و منابع طبیعی و اراضی کشاورزی و باغداری در این 25 سال نابود شد. موجودات زنده بسیاری جان سپردند. آلودگی و بیماری ناشی از دفن صدها تن زباله و نفوذ شیرابه مسموم آن در عمق زمین و آبهای جاری اطراف، خساراتی هنگفت روی دست مردم و دولت باقی گذاشت.

آن اوایل عده ای از اهالی خواستند جلوی این اقدام را بگیرند. کتک مفصلی خوردند. به آنها گفته شد مطالبه گری باید از طریق مجاری قانونی باشد.

سال 1400 عده ای از اهالی به قانون پناه بردند. قوه قضاییه هم در رأی بدوی و هم در مرحله تجدیدنظر با توجه به اسنادی که نشان از خسارت سنگین دپوی زباله در جنگل داشت حکم به منع استمرار آن داد.

الان سال 1403 است. مردان قانون در شهرداری و دولت نه به وعده 25 سال پیش خود عمل کرده اند و نه به حکم سه سال پیش قانون.

هنوز هم می گویند جای مناسبی برای دفن زباله نداریم!

خب در این 25 سال چه می کردید؟ چه کسی باید یقه متولیان این قصور و ترک فعل خسارت بار را بگیرد؟

اگر قرار باشد مطالبه گری قانونی هم به بن بست برسد دیگر چگونه می شود مردم را به صداقت مسئولان و اصلاح امور خوشبین نگاه داشت؟

چگونه است گاه کلبه سی ساله اهالی بومی جنگل نشین به بهانه صیانت از منابع طبیعی در سرمای زمستان ویران می گردد اما کوه عظیم الجثه زباله با آسیب های وحشتناک آن به راحتی نادیده گرفته می شود؟

الان چه کسی دارد به قانون دهن کجی می کند؛ مردم یا مسئولان؟ 

وعده های مختلفی از سوی مسئولان شهری و استانی و کشوری بارها مطرح شده از تخصیص اعتبار برای راه اندازی دستگاه زباله سوز تا تغییر مکان دپوی زباله و ... کدام نهاد باید پیگیر راستی آزمایی وعده های توخالی مسئولان بوده و از اعتبار و وجاهت نظام اسلامی دفاع کند؟

نهادهای اطلاعاتی باید با ورود به این موضوع، مافیای احتمالی و افراد ذی نفع در اطاله حل معضل زباله را شناسایی و به دادگاه معرفی کنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر قانون را شوخی نمی دانید

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۰:۴۶ ق.ظ

کتک‌ به جرم شناختن جیب‌بر

 

یکنفر در اتوبوس بی آر تی خط جوانمرد قصاب بارها اقدام به زورگیری و موبایل قاپی کرد و دستگیر نشد!

یک شهروند با دیدن او در اتوبوس به سایر مسافران گوشزد میکند که مراقب وسایل با ارزش خود باشند.

زورگیر متوجه شده و او را با زنجیر به باد کتک میگیرد. فیلم این صحنه دردناک در فضای مجازی منتشر می شود.

بالاخره زورگیر به دام قانون می افتد.

اگر حکم اعدام یا شلاق این زورگیر و دیگر زورگیرها که هر از گاه تصاویر و اخباری از خباثتشان منتشر میشود بلافاصله در همان محل و به طور علنی اجرا نشود، یعنی همچنان سر کاریم و هزاران بار دیگر شاهد تکرار چنین وقایع تلخی خواهیم بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تکلیف این پنجاه میلیارد تومان چه شد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۷:۵۹ ب.ظ

دلِ خونِ «انجیل‌سی» از زباله‌ها!/ حال مردم خوب نیست

 

حالا که بحث دفن زباله در سایت انجیلسی بابل دوباره بالا گرفت و شاهد شکل گیری اعتراضات مردمی و البته اظهار نگرانی معمول و نخ نما شده مسئولان شهری در واکنش به آن هستیم خوب است یکبار دیگر این خبر را که سوم دی ماه سال گذشته در سایت تسنیم منتشر شد و انعکاس چندانی در رسانه های محلی که بعضاً نمک گیر شهرداری هستند نداشت، مورد توجه قرار دهیم:

"فرماندار ویژه بابل گفت: به‌دستور وزیر کشور تأمین اعتبار ۵۰۰میلیاردریالی در سه مرحله برای برون‌رفت از مشکل ۲۵ساله زباله سایت انجیلسی بابل اختصاص یافت. در این صورت‌جلسه که در 29 آذر ماه تنظیم شد عنوان شده است این مبلغ 500 میلیارد ریال اختصاصی جهت افزایش تولید کمپوست است و تأمین 500 میلیارد دیگر را وزارت کشور به‌عهده شهرداری بابل گذاشته است و شهرداری هم متعهد شد این مبلغ را برای برون‌رفت از مشکل سایت انجیلسی تأمین کند."

لینک خبر در خبرگزاری تسنیم:

https://tn.ai/3011387

گفتنی است به اذعان مسئولان بهداشت و درمان، دفن زباله در جنگل باعث آلودگی شدید محیط زیست، مرگ پرندگان و رواج انواع بیماری و فاجعه انسانی گردیده است. قوه قضاییه نیز دفن زباله در این محل را غیرقانونی اعلام کرده است.

جای این سوال باقی است آیا بی توجهی به قانون در رفع معضل زباله متضمن تأمین منافع افراد خاصی است؟

پنجاه میلیارد تومان اختصاص داده شده از سوی وزارت کشور کجاست؟ شهرداری بابل که عوارض دریافتی از کسبه را در مواردی تا پنج برابر سال قبل افزایش داده نسبت به انجام تعهد ثبت شده در وزارت کشور چه قدم مثبتی برداشته است؟

چرا مسئولان شهری نسبت به خبری که در سوم دی ماه از قول فرماندار وقت بابل منتشر شد واکنشی نشان نداده اند؟

گفتنی است در جریان فوت یک شهروند و جراحت دو تن دیگر که ناشی از تعلل سازمان سیما منظر شهرداری در رفع حفره ایجاد شده در پل موزیرج بود اعتماد عمومی نسبت به تخصص و دغدغه مندی بعضی مسئولان بلدیه خدشه دار شده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دیوار طلاب عدالتخواه، کوتاه است

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۲:۰۶ ب.ظ

داود مدرسی‌یان‎ | ‎. ‏🔴 محکومیت حجت الاسلام ‎#محسن_ریسمان‌سنج معاون  مطالبه‌گری ستاد امر به  ...‎ | Instagram

 

امروز تلفنی با حجت الاسلام ریسمان سنج، مفصل صحبت کردم.

بچه های انقلابی این یکی دو روز نام حجت الاسلام ریسمان سنج طلبه عدالتخواه اهوازی و معاون ستاد امر به معروف استان خوزستان را بارها شنیده اند. طلبه ای که پیش تر با حضور میدانی در دفاع از حقوق کارگران نیشکر هفت تپه، خوش درخشید و عملکرد او و دوستانش که راه سوءاستفاده بیگانگان از مطالبات صنفی را سد کرده و حق کارگر را نیز احیا نمودند مورد رضایت رهبری عزیز قرار گرفت؛ هر چند بر مذاق از ما بهتران خوش نیامد.

حجت الاسلام ریسمان سنج قرار است به زودی به زندان برود!

ماجراهای مربوط به پیگیری حقوق کارگران زحمت کش میدان بار اهواز که در مستند "نیوجرسی" توانست جایزه فانوس طلایی جشنواره عمار را به خود اختصاص دهد چون زخمی کهنه و عمیق بالاخره به گونه ای دیگر سر باز کرد و گریبان این طلبه بسیجی و فعال را گرفت.

من مدتی است که در نقد دادگاه ویژه روحانیت چیزی ننوشته ام.

نمی شود کتمان کرد مسیر دادگاه ویژه در سالهای اخیر به نسبت گذشته بهتر شده و روندی رو به اصلاح را در پیش گرفته است؛ اما هنوز با آنچه که در شأن عدلیه نظام علوی است فاصله دارد.

ماجرای دادگاه و زندان این طلبه انقلابی مربوط می شود به اتهام ثابت نشده ای پیرامون همکاری در اداره یک پیج افشاگر اینستاگرامی که دست بعضی صاحبان قدرت در ماجرای میدان بار اهواز را رو می کرد. این اتهام ثابت نشد که هیچ، یکی هم رفت و با اقرار خود مسئولیت اداره صفحه مذکور را برعهده گرفت و مدعی اثبات مطالبی شد که آنجا فاش نموده؛ اما قاضی مربوطه حاضر به اصلاح رأی صادره بر ضد این طلبه عدالتخواه نگردید که هیچ، به رغم درخواست نماینده ولی فقیه در استان و ستاد امر به معروف، همچنان مصرّ بر اجرای حکم پرونده این طلبه بسیجی است.

حرفهای امروز حجت الاسلام ریسمان سنج مرا به خاطرات تلخ سالهایی برد که بعضی حضرات در مبانی فکری شان پذیرفته بودند بسیجی خوب، بسیجی مرده است و هر که در مقابل کانون های قدرت و ثروت بایستد و سکوت شهر را بشکند همپیاله استکبار جهانی است. در مواجهه با بچه های حزب اللهی سراغ اصالة الاتهام و اشداء بینهم رفته و بنا داشته و دارند با تربیت طلاب سر به زیر و آسه برو آسه بیا و ساخت مدارس لاکچری، روحانیت را از مردم و انقلاب جدا نگاه دارند.

دوستانی که این متن را میخوانند دست به دست بچرخانند برسد به دست همه صاحبان قلم و بیان و فعالان عرصه انقلابی گری و عدالتخواهی و مجامع مطالبه گری، بلکه اعتراضی جمعی را برانگیزد.

در وهله نخست، مسئولان دادسرای ویژه روحانیت باید پرونده این برادر طلبه را از نو و مطابق مفاد کتاب قانون و نه از سر ذوق و برداشت شخصی و یا خدای ناکرده فشار و سفارش بیرونی، مورد بازبینی قرار دهند.

اما مهم تر از آن پیگیری پشت پرده احتمالی چنین برخوردهای نسنجیده ای است که ثمره آن یعنی دلسردی معدود طلاب فریادگر و عدالتخواه به یقین در تضاد با منویات رهبری و منافی رویکردهای انقلاب اسلامی است.

آن قاضی که چنین حکمی را برید و بر اجرای آن اصرار دارد قطعا نباید در سیستم فساد ستیز عدلیه حاکمیت که ویترین نظام اسلامی است جایگاهی داشته باشد.

اگر قرار است پرونده اتهامات محیرالعقول فولاد مبارکه فراموش شود، متهمانی چون جهانگیری و نیاز آذری و عبوری و عبدی و... آزادنه بچرخند و پست و پول پارو کنند روا نیست طلاب انقلابی در بند باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای مدیری که "صادق" بود

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۳، ۰۱:۲۱ ب.ظ

حجت الاسلام محمدصادق اکبری

 

خیلی از مسئولین تاب شنیدن نقد را ندارند. تعارف که نداریم. ستیزه جویی و ناسازگاری بعضی مردم با آمران به معروف از باب "اشبه منهم بآبائهم" یک جورهایی به امرایشان رفته است. بروید داخل اداره ای و محترمانه و مستدل زبان به نقد مقامی بگشایید. چند درصد تحمل شنیدنش را دارند؟ مطلب بنویسید و نقدتان را منتشر کنید؟! کمِ کمش تشویش اذهان عموم را به پایتان می نویسند، به خصوص در شهرهای کوچک که گاه نهادهای امنیتی، خودشان را متولی صیانت از میز صاحبان قدرت می پندارند؛ آنهم عزیزان قضایی که شاید به خاطر جایگاهشان کمتر عادت به شنیدن نقد و نظری متفاوت داشته باشند. این را از باب تجربه عرض میکنم؛ از لا به لای خاطراتی که سالها از رفت و آمد در راهروهای دادگاه ویژه آموخته ام.

تصورش هم برای این حقیر و دوستان عدالتخواه دشوار بود مسئولی در جایگاه نخست قضایی استانی قرار بگیرد که حیاط خلوت باند طبری بود، تاب شنیدن انتقادهای تند و تیز بچه های بی ترمز بسیج را داشته باشد که هیچ، پرونده سازی نکند که هیچ، این طرف آن طرف تماس نگیرد و مکاتبه نکند حال فلانی را بگیرید که هیچ، نه تنها با روی گشاده شنوای حرف منتقدان باشد بلکه بی طرفانه و از سر انصاف به پیگیری نقدها و نظرها و گزارشات اقدام کرده و خاطی را حتی اگر از همکاران و معتمدین خودش باشد –بی اعتنا به بعضی تعصبات صنفی که راه اصلاح بسیاری از نهادها را مسدود نموده- متنبه و وادار به پاسخگویی سازد. ظاهر و باطنش "صادق" باشد! عادت کردیم بعضی امامان بی صداقت روزهای تعطیل هم "اوصیکم بتقوی الله" را فراتر از خطبه های نماز جمعه به رسمیت نشناسند، چه برسد به مسئولانی که کرسی ریاست را سکوی پرش خود و چند نسل آینده شان شمرده و اگر سر اصول و ارزشهای اسلام و انقلاب اهل معامله باشند سر مقام و منصب و پول و شهرت با کسی مماشات نکرده و به هر دستاویزی برای حفظ و ارتقای آن چنگ می زنند.

این پنج سالی که حجت الاسلام محمدصادق اکبری به عنوان یک مدیر غیر بومی در رأس دستگاه عدلیه استان مازندران قرار گرفت و با هوش و تجربه خود خیلی زود بر اوضاع مسلط شد یکی از طلایی ترین دوره های مدیریت قضایی استان به شمار می آید. البته این دستگاه تا رسیدن به نقطه ایده آل تراز انقلاب اسلامی همچنان مسیری طولانی را باید بپیماید اما نمیتوان مجاهدت این روحانی دلسوخته و با درایت را در اعتلای نهاد حساس قضایی و در حیطه مرتبط با اختیارات خود نادیده گرفت.

حجت الاسلام اکبری وارد حواشی نشد. تعارف با مدیران را کنار گذاشت. اصل نانوشته و منحوس "قانون خوب است اما برای ضعفا" را نادیده انگاشت. به گردن کفلتها ولو وابسته به مافیای از مابهتران و باندهای هزارفامیل و اژدهای هفت سر فساد و تبهکاری بودند حتی با وساطت افراد ظاهر الصلاح جانماز آبکش موجّه که محاسن مبارکشان در پوشش مذهب و توجیه دریافت وجوه شرعی به طور نامتعارف چرب می شود، باج نداد. دید بعضی زیردستانش علیه او توطئه می کنند با اغماض و کریمانه گذشت و نادیده گرفت. چپ و راست استان برایش فرقی نداشت. به سفارش ها و توصیه های فراقانونی وقعی ننهاد. یقه مسئولین را هم گرفت و میز کسی را به میزان الهی رجحان نداد. شعار تو خالی "پارتی جوانان بدون پارتی بودن" را دیگران سر دادند و عمل نکردند او اما بی هیچ ادعایی با عادی ترین و پایین ترین افراد از سطوح مختلف جامعه نشست و دردشان را شنید و برای حل مشکلشان قدم برداشت. شهروندانی که در عمرشان یک مسئول دون پایه اداری را هم از نزدیک و خصوصی ندیده بودند بارها او را سنگ صبور دردهای دل داغدار خویش یافتند. حواشی رسانه ای که با برخورد ناپسند و بچگانه بعضی مسئولان قضایی حوزه شهری در حال تبدیل به بحرانی اجتماعی و فرا ملی بود با سر پنجه تدبیر و عقلانیت او ختم به خیر گردید.

خدا رحمت کند مرحوم آزاده محمدحسین منصف را که خودش از بزرگترین منتقدان عملکرد دستگاه قضا بود. بعد از دیداری که با حجت الاسلام اکبری داشت تماس گرفت و اولین تعبیرش این بود "اگر یک روحانی میتواند با اخلاق و سیره ای پیامبر گونه اینطور در دل انسان جا باز کند پس خود رسول اکرم چقدر دوست داشتنی بود."

دیروز خبر پایان مأموریت حجت الاسلام اکبری در دادگستری مازندران توسط رسانه های محلی منتشر شد. برای ایشان هر جا و در هر منصبی که باشد آرزوی توفیق روزافزون دارم. امیدوارم نظام اسلامی بیش از پیش شاهد رشد چنین مدیرانی بوده و پایه های حاکمیت دینی در باور مردم مستحکم تر شود. امیدوارم به برکت ایام الله فطر، هر جا که هستیم از مدار فطرت خارج نگردیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زدی ضربتی ضربتی نوش کن

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۳، ۱۰:۳۶ ق.ظ

کیست مرا بشناسد و درباره وضعیت مملکت با من هم بحث و هم کلام شده باشد و نداند چقدر از نیروی انتظامی مثل هر نهاد و ارگان دیگری نقد و گله دارم. منکر خدمات و جانفشانی های نیروهای خدوم فراجا نیستم اما ضرباتی که بعضی عناصر نفوذی و سست عنصر نیرو به بدنه نظام و بچه های حزب اللهی وارد آورده اند را هم نمی شود انکار کرد.

با این حال در ماجرای اخیر حرفم این است:

کسی که دست به اغتشاش و ایجاد آشوب می زند یعنی دارد میگوید من قانون را قبول ندارم و از مجاری خلاف قانون دنبال خواسته خودم هستم.

چه معنی می دهد وقتی احساس میکند حقی از او ضایع شده و آسیبی دیده سریع به دامن قانون پناه برده و دست به شکایت می زند؟

می شود با همین منطق به او فهماند خودت فضا را غبار آلوده کردی و ضربتی هم در هوای تیره و غبارآلود به اشتباه بر پیکر تو نشست؛ خودکرده را تدبیر نیست. کسی که دوست دارد قانون جنگل حاکم باشد نباید از پژواک خواسته خود فرار کند.

راستی دکتر ولایتی نمی خواهد نامه ای بنویسد و ضمیمه پرونده کند تا راحت بشود حکم را برگرداند؟!! عزیزان قضایی که سوراخ سنبه ها را خوب بلدند.

نکته جالب ماجرا اینجاست هم بچه های انقلابی هم ضدانقلاب این اقدام قوه را با توجه به شناختی که از عملکرد آن در مواجهه با دانه درشتها دارند یک شوی تبلیغاتی و نمایش می شمارند. این را از این بابت گفتم عقلهای منفصل نظام گمان نکنند حتی بر فرض اعدام این سرهنگ انتظامی، همه به عدالت دستگاه قضا اذعان نموده و به به و چه چه خواهند گفت. هر وقت پرونده هایی در طراز فولاد مبارکه یا اتهامات جهانگیری و زنگنه و... را رسیدگی کردید بعد برای خودتان نوشابه باز کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عملیات بدون درد

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ بهمن ۱۴۰۲، ۰۹:۳۲ ق.ظ

یک سازمان زیر زمینی آزادی خواه، جهت مقابله با رژیم حاکم، اقداماتی را انجام می دهد که در کوتاهترین زمان ممکن، حکومت را آماده سقوط می کند. این اقدام در اصطلاح اقدامان جنگ چریکی، عملیات بدون درد نامگذاری شده است.

رهبر سیاسی نهضت با نفوذ در ساختار دولت و رواج اقدامانی مانند اختلاس، پرداخت رشوه های کلان به مقامات دولتی، ایجاد باندهای سیاسی مخالف دولت، همسوسازی روزنامه ها و رسانه های غیر دولتی مخالف، زمینه های سقوط سریع دولت را قبل از آن که مردم اقدامی را انجام دهند فراهم می سازد. نقش کلیدی چریک ها در این شرایط، مهیا ساختن جامعه با ایجاد و پخش شایعات و عملیات روانی مستند و گسترده می باشد.

کتاب چریک در جنگ پارتیزانی، صفحه 71، محمدحسین قربانی زواره، انتشارات دافوس آجا

 

نمونه هایی مثل اکبر طبری با سابقه عضویت گروهکی دهه شصت، مثالی دردآور از غفلت متولیان دستگاههای نظارتی است. در این خصوص ناگفتنی های بسیاری وجود دارد که شاید روزی تاریخ از آن پرده بردارد.

نکته اینجاست که هنوز هم در رده هایی از مسئولان میل به تغافل از سوابق طبری و باند وی از جمله نیازآذری و ... به چشم می آید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا