اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

آیا قوه قضائیه در برخورد با مفاسد اقتصادی موفق خواهد بود؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۱۳ ب.ظ


اعدام مه آفرید در روزهای اخیر مباحث فراوانی را پیرامون رویکرد قوه قضائیه در برخورد با مفاسد اقتصادی برانگیخته است.

به نظر می رسد قوه قضائیه بر آن است تا با اعدام یک چهره مجرم در امنیت اقتصادی کشور نشان دهد که قصد دارد بدون تعارف و رو در بایستی به برخورد با مفسدان اقتصادی بپردازد. در روزهای اخیر بسیاری از چهره های سیاسی در مصاحبه های مطبوعاتی خود اظهار امیدواری کرده اند که اعدام مه آفرید باعث افزایش هزینه اختلاس و فساد اقتصادی خواهد شد. اما آیا به راستی این اقدام دستگاه قضایی منجر به ایجاد ترس و واهمه در باندهای تبهکار و اژدهای هفت سر مفاسد اقتصادی خواهد گردید؟

پاسخ را خیلی خلاصه و کوتاه بیان می کنم: خیر!! مثال نقض این ادعا هم اعدام فاضل خداداد در دهه هفتاد است. البته به جوان ترها توصیه می کنم که حتماً متن وقایع منجر به محاکمه و اعدام خداداد را از دل نشریات آن زمان بیرون کشیده و مطالعه کنند، ولی به هر حال روی سخن این است که برخورد گزینشی با متهمان اقتصادی هرگز نتیجه دلخواه دستگاه قضایی را به دنبال نخواهد داشت. اعدام فاضل خداداد به تنهایی اگر تأثیری داشت کار به شکل گیری پیچیده تر باندهای جدید فساد اقتصادی نمی کشید. در همان ماجرای معروف به اختلاس 123 میلیاردی، متهم ردیف دوم که وابسته به یکی از چهره های ذی نفوذ بود به حبس ابد محکوم گردید و اندکی بعد به عنوان مسئول خرید زندان در محافل عمومی رؤیت شد! در این زمینه برای هزارمین بار توصیه می شود که روابط عمومی قوه قضائیه اعتماد عمومی نسبت به دستگاه قضا را از نگاه مردم مورد بررسی قرار دهد.

وقتی یک مقام مسئول مدعی می شود در این کشور ده بابک زنجانی دیگر وجود دارد، مردم چه قضاوتی در باره رفتار مسئولان نظارتی خواهند داشت؟ مدتی است که اتهامی به میزان 650 میلیون یورو معادل همان سه هزار میلیارد کذایی نسبت به یکی از وابستگان دولت در سطح رسانه ها مطرح می شود در حالی که هنوز دستگاه قضا ورودی به این مسئله پیدا نکرده است.

مهدی هاشمی به عوان یکی از متهمان دانه درشت مفاسد اقتصادی سالهاست که بدون تعقیب قانونی در مجامع عمومی حاضر شده و هر روز دیوار بی اعتمادی جامعه نسبت به دستگاه قضا را مستحکم تر می سازد. پرونده کرسنت همچنان بلاتکلیف رها شده است. سازمان بازرسی کل کشور برنامه ای برای پیگیری جریان های پشت پرده و ذی نفع در واردات غیرضروری بنزین ندارد. خبری از پرونده دانشگاه آزاد و سوءاستفاده های این دستگاه از منابع بیت المال در دست نیست.

سخنگوی قوه قضائیه بارها تأکید کرده که بانک ها در پیگیری مطالبات کلان خود تعلل می ورزند.

با این وصف تا زمانی که مردم شاهد برخورد بدون اغماض با مفسدان و متهمان وابسته به کانون های قدرت نباشند به راحتی نمی توانند نسبت به عزم دستگاه قضا حسن ظن پیدا نمایند. از سوی دیگر مفسدان اقتصادی از وقایع طرح شده این تجربه را کسب خواهند کرد که در صورت وابستگی بیشتر به جریان های خاص می توانند امنیت در استمرار تبهکاریشان را تضمین نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هزار وعده خوبان!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۵۶ ب.ظ


بهمن 92 :    مدیر اجرایی طرح سبد کالا در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس درخصوص زمان توزیع سبد دوم کالایی گفت:‌ زمان توزیع سبد دوم نیمه اول اسفندماه است.

فروردین 93 :  محمد جلیلیان با بیان اینکه طبق اعلام دولت، امسال اقلام اساسی سبد کالا در 6 نوبت عرضه می شود، اظهار کرد : مرحله اول توزیع سبد کالای سال جاری بر اساس اعلام دولت از 20 اردیبهشت آغاز می شود!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خرمشهر هرگز سقوط نکرد!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۵۵ ب.ظ


مقدمه: در بررسی تاریخ جنگ هشت ساله ای که رژیم بعث عراق با پشتیبانی مستقیم 36 کشور1 بر ضد نظام نوپای اسلامی ایران آغاز کرد، نبردهای خرمشهر از جایگاه مهمی برخوردار است. عراق با محاسبات مادی خود مدعی بود که ایران تاب تحمل حملات ارتش آماده رژیم بعث را نداشته و در مدت زمانی اندک، به آن چه عراق می خواهد تن خواهد داد. خرمشهر، اما به باتلاقی برای ماشین جنگی متجاوزین تبدیل شد. مقاومت مثال زدنی مردم و مدافعان خرمشهر به جهانیان نشان داد که ورای محاسبات مادی آنان، عناصر دیگری نیز در ساحت اعتقادات و باورهای مردمی وجود دارد که می تواند مناسبات بین المللی را به گونه ای دیگر رقم بزند. مقاومت جانانه در خرمشهر برای تفهیم اشتباهات استراتژیک دشمنان ایران اسلامی که سودای فتح چند روزه خوزستان و شکست نظام جمهوری اسلامی را در سر می پروراندند، نقشی بسزا دارا بود.

عناصر مقاومت:

پیش از شناخت عناصر مؤثر در ناکامی های دشمن، با نیم نگاهی به شرایط حاکم بر فضای آن روز ایران، می توان بزرگی حماسه مدافعان خرمشهر را بهتر نشان داد. نباید از یاد برد که ایران اسلامی در آن روزها که هنوز اوایل دوران تثبیت خود را می گذراند، با توطئه های عجیب و پیچیده ای از سوی اذناب وابسته به شرق و غرب مواجه بود. اختلاف و کارشکنی برخی مسئولین دولت موقّت، کودتای نوژه و قطب زاده و ....، ترورهای هر روزه و بمب گذاری های مکرر منافقین، فتنه های قومی و جدایی طلبانه در برخی مناطق کشور مانند خوزستان، کردستان، آذربایجان، بلوچستان و ترکمن صحرا، مشکلات داخلی ارتش جمهوری اسلامی با توجه به پاکسازی برخی عناصر وابسته و مباحث مشکوک پیرامون انحلال ارتش2، تحریم های سیاسی و اقتصادی، عدم آمادگی لازم و فقدان آموزش های مورد نیاز نیروهای دیگر یگان های تازه تأسیس مسلح مانند سپاه و کمیته و از همه مهم تر عدم اعتقاد فرمانده وقت کل قوا به دفاع از خرمشهر که باعث قطع ارسال کمک به مدافعان این نقطه گردید و .... از جمله موانعی بود که محاسبات مادی دشمن را به واقعیت نزدیک می ساخت.

" هنگام هجوم عراق، آرایش نظامی قوی در مرزها وجود نداشت. تنها نیروی حاضر در منطقه، لشکر 92 زرهی اهواز بود که رزمندگان آن با تمام مشکلات مجبور بودند از دهلران تا آبادان گسترش یافته و در مقابل شش لشکر بسیار مجهز عراقی مقاومت کنند. با پیشروی عراق به طرف اهواز، انبار مهمات لشکر 92 به طرز مرموزی منفجر شد." 3

بر اساس آن چه بیان شد، نتیجه بدیهی ضعف در قوای دفاعی و جنجال های سیاسی گروه های داخلی، می توانست شکست و عقب نشینی فوری از مواضع دفاعی باشد. برخلاف آن چه پیش بینی می شد حماسه دفاع از خرمشهر و مقاومت تاریخی و سرنوشت ساز مدافعان این شهر، مجموعه اهداف آشکار و پشت پرده تهاجم به مرزهای ایران را دچار چالش جدی نمود. برای شناخت مهم ترین مؤلفه های شکل گیری باور مقاومت در خرمشهر باید دو عنصر اساسی را بیشتر مدّ نظر قرار داد:

الف- خودباوری

بی تردید آن چه باعث شکست ارتش های جهان در جنگ های طول تاریخ بوده، خودباختگی و ترس از دشمن به خصوص در ذهن فرماندهان و رهبران بوده است. برخلاف سلاطین دنیازده و خودباخته، حضرت امام خمینی (ره) به عنوان رهبری بزرگ و بی نظیر که تمام کلمات فرامین و توصیه هایش در عمق باور مردم جای می گرفت، بی اعتنا به داشته های مادی جهانخواران و به رغم نابرابری مشهود توان رزمی طرفین نبرد، ابهت دشمن را در پرتو توکّل به پروردگار متعال ناچیز برشمرد. "من از ملت بزرگ ایران خواهانم که در هر مسئله ای که پیش می آید قوی باشند، قدرتمند باشند، متکی به خدای تبارک و تعالی باشند و از هیچ چیز باک نداشته باشند. ما از آن قدرت های بزرگ نترسیدیم. این (صدام) که قدرتی ندارد، عراق که چیزی نیست."4

توسعه این اعتقاد قلبی و اطمینان به نصرت الهی در باور عموم، روح مقاومت و پایداری در قبال دشمن را در دل و جان مردم این سرزمین دمید و رگ غیرت آنان را برای دفاع از حریم کشورشان به جوش آورد. نشریه گاردین از قول یک دهقان پیر نوشت "ما با چنگ و ناخن به این زمین خواهیم چسبید. اگر آنها (ارتش عراق) همه چیز را نابود کنند، ما در چادرها خواهیم خوابید. بعد باز خواهیم گشت و همه چیز را چون ویتنام خواهیم ساخت. سپس می گوید: این مقایسه اتفاقی نیست و همه مردم در اینجا می گویند که امپریالیسم آمریکا پشت صدام حسین است."5

خبرنگار دیگری نیز گزارش داد "در خرمشهر و آبادان کودکان بسیاری اغلب در کنار پدرانشان در جنگ شرکت داشته اند و یکی از آنها که 14 ساله بود با افتخار برای خبرنگاران غربی تعریف کرد که چگونه با دو کوکتل مولوتف تانک عراقی را منهدم کرده است."6

حضرت امام (ره) با مشاهده ایستادگی تاریخی مردم در مقابل متجاوزان در توصیف جهاد مؤمنانه آنان می فرمایند " آن چه برای اینجانب غرورانگیز و افتخارآفرین است، روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت طلبی این عزیزان، که سربازان حقیقی ولی الله الاعظم ارواحنافداء هستند، می باشد. این است فتح الفتوح."7

ب- اتحاد

یکی دیگر از مسائلی که در پرتو اعتقاد به اصل ولایت فقیه رقم خورد و ناکامی دشمن در دستیابی به اهدافش را به دنبال داشت، اتحاد گروه های مردمی بود. "آنچه را که رهبران عراق از نظر دور نگاه داشتند، ظرفیت و آمادگی مردم ایران و جمع آمدنشان به دور مظاهر انقلابشان، یعنی امام بود که هنوز در شور و هیجان یک رستاخیز مذهبی و سیاسی هستند."8 یک تحلیل گر غربی نیز با رصد فضای حاکم بر دفاع مقدس، وحدت ملت ایران را اینگونه ارزیابی کرد "یک نیروی عجیب و غریب نظامی از سربازان حرفه ای، روحانیون، شبه نظامیان محلی و بچه های مدرسه ای نوجوان سیزده ساله را با یک التهاب اسلامی شدید به یکدیگر متصل کرده است ..."9

تابلوی معروف "خرمشهر، جمعیت 36 میلیون"! شاهکارهنرمند شهید بهروز مرادی را نباید تنها یک ابتکار تبلیغاتی دانست. در واقع نیز چنین بود که دولت مزدور عراق نه فقط جغرافیای خرمشهر که کلیّت حریم ایران سرافراز را نشانه رفته و بر اساس ادعای اولیه خود به چیزی کمتر از شکست کامل حاکمیت ایران که شرط آن پیشروی ارتش بعث در عمق مناطق مرکزی این سرزمین بود، قناعت نمی کرد. نخست وزیر وقت عراق تأکید داشت "این جنگ به خاطر قرارداد 1975 و یا چند صد کیلومتر و نصف اروند نیست. این جنگ به خاطر سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی است."10

اگر چه دفاع در خرمشهر سی و پنج روز به طول انجامید و دشمن توانست برای مدتی این شهر را به اشغال خود درآورد؛ ولی همان طور که گفته شد با توجه به شواهد موجود، دشمن هیچ تصوّری از مقاومت مردمی در این شهر نداشته و از این رو خیال پردازانه درصدد تصرف کل استان خوزستان و سپس شکست نظام اسلامی ایران بود. دفاع در خرمشهر تمام رؤیاهای کور دشمن را باطل ساخت و از سوی دیگر به رزمندگان جبهه حق این نکته را اثبات کرد که به رغم همه کاستی های مادی می توان دشمنی قدرتمند و ارتشی مجهز و برخوردار از پشتیبانی های جهانی را زمینگیر نمود و با همّتی بلند به شکست واداشت. از این منظر، آزادسازی خرمشهر قهرمان را نیز باید مرهون فرهنگی دانست که بر مبنای مقاومت سی و پنج روزه در خرمشهر فراگیر شد و حریم باورهای رزمندگان جبهه ایمان را درنوردید و موازنه قدرت در خطوط مقدم نبرد به گونه ای رقم زد که پس از مدتی نه تنها خرمشهر و دیگر مناطق اشغال شده به دامان میهن بازگشت، بلکه این بار این دولت عراق بود که باید حلبچه و بندر استراتژیک فاو – به عنوان تنها راه ارتباطی این کشور با آبهای آزاد – را در زیر پای رزمندگان تربیت شده در مکتب ایمان و حماسه می دید. "در اردوگاه های اسرای ایرانی افرادی را دیدیم که قاطعانه برای فدا کردن جان خود در راه اعتقاداتشان آمادگی داشتند. آن منظره منادی جنگ جهانی چهارم بود که ما فقط درک نامشخصیی از آن در ذهن داریم. اعتقادات مذهبی این افراد برای سوق دادن آنان به سوی انجام کارهایی که به طرز غیرقابل باوری سخت بود، نقش بسزایی داشت."11

1-      لایه های پنهان جنگ، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس

2-      منصوری لاریجانی، تاریخ دفاع مقدس، ص 60

3-      حسن رحیمی، از سقوط گنجه تا فتح خرمشهر، ص150

4-      صحیفه نور، جلد13، ص 232

5-      نشریه گاردین، 22/7/1359

6-      همان، 24/7/1359

7-      صحیفه نور، جلد13، ص 289

8-      تایمز مالی، 9/2/1981

9-      نیویورک تایمز، 18/1/1361

10-  طه یاسین رمضان نخست وزیر عراق، لایه های پنهان جنگ، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس

11-  کنت دمارانش (رئیس سابق سازمان جاسوسی فرانسه)، جنگ جهانی چهارم، دیپلماسی و جاسوسی در عصر خشونت، انتشارات اطلاعات

  • سیدحمید مشتاقی نیا

من یک دوم خردادی هستم!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ خرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۳۸ ق.ظ

اصلاح طلبها وقتی که در انتخابات دوم خرداد 76 رأی آوردند، اعلام کردند ما "دوم خردادی" هستیم و گفتمان دوم خردادی داریم و عده ای پیام دوم خرداد را درک نکرده اند و .... و به نوعی دنبال القای این مطلب بودند که مردم با رأی به خاتمی از این پس دنبال مرام و مسلک جدیدی برای نظام اسلامی هستند. هر چند رأی مردم در آن زمان نیز خاستگاه معیشتی داشت و اغلب از سر انزجار از برنامه های شکننده مردان اقتصادی تیم هاشمی بود ولی متأسفانه ضعف تحلیل در برخی نیروهای ارزشی باعث عصبانیت آنها از تکرار واژه دوم خرداد می گردید.

حضرات دوم خردادی هم از عصبانیت بعضی ارزشی ها خوششان می آمد و دنبال این بودند تا با برگزاری جشن هایی سراسری در جای جای کشور، سالگرد پیروزی خود در دوم خرداد را به یک حرکت عمومی و نوعی ابزار فشار در مقابل حاکمیت تبدیل کنند.

آقا زیرکی کرد و همان سال نخست، در آستانه دوم خرداد اعلام کرد این روز یعنی دوم خرداد روز عید است؛ چون مردم ایران با حضوری مثال زدنی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده و با این مشارکت در تعیین سرنوشت سیاسی خود مقبولیت نظام را به رخ دشمنان کشاندند.

تعبیر از دوم خرداد به عنوان یک عید ملی، آب سردی بود که خواب های اهل دسیسه را باطل ساخت و باعث خلع سلاح فرصت طلبان گردید. دوم خرداد و حاکمیت هشت ساله اصلاح طلبان هم آمد و رفت و این عبرت برای ما به یادگار ماند تا به جای غصه خوردن و انفعال و انزوا در مقابل جریان های قدرت طلب و زیاده خواه و منفعت جو، همواره با حضور در میدان به دنبال تدبیر در مواجهه با آنان باشیم.

راستی این مطلب اصلاً قرار نبود سیاسی شود. من می خواستم بگویم الان خود دوم خردادی ها هم روز بزرگشان را از یاد برده و جشن نمی گیرند اما برای من لااقل این روز به عنوان یک عید تاریخی باقی مانده است. چون پسر عزیزم آ سید علی گل دقیقاً در چنین روزی آن هم در آخرین سال مدیریت اصلاح طلبان به دنیا آمد و شد مثال تصدیق عبارت: ... چو بیرون رود فرشته در آید!

می خواستم پایان نه سالگی او را تبریک بگویم که ناخواسته این خطوط را هم سیاسی کردم. البته بین واژگانی چون "خط" و "سیاست" در ادبیات معاصر ما ارتباطی تنگاتگ وجود دارد! حالا که یادی از دوم خرداد به میان آمد یادتان هست حتی سال نخست مدیریت اصلاح طلب ها با تمام هیاهویی که داشتند اینقدری شاهد بروز چالش های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی نبودیم که حالا پیش از یکسالگی حضرات مدعی اعتدال و راستگویی! شاهد آن هستیم؟

روزهای نخست روی کار آمدن دولت یازدهم و با تحلیل زیگزاگ رفتن ها و مرموزبازی های برخی از وابستگان دولت در جمعی از دوستان این گونه گفتم که دولت جدید کاری خواهد کرد که مردم نه تنها قدر احمدی نژاد را بدانند که حتی بر پدر خاتمی هم رحمت بفرستند... معتقدم چنین روزی دور نیست. بگذریم.

عکس زیر البته متعلق به سفر چند سال پیش به عمره است. چند عکس قدیم و جدید دیگر هم از سید علی به مناسبت تولدش در ادامه مطلب گذاشته ام که اگر حال داشتید نگاه کنید.


  • سیدحمید مشتاقی نیا

مگس و مسّ میِّت!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۵۸ ب.ظ


بذله گویی و شوخی های شهید علی رضا کوهستانی هیچ وقت از ذهنم پاک نمی شود.

یک روز ما در فاو نشسته بودیم. در همان اورژانس خط اول، با علی رضا چای می خوردیم. یک لحظه، هر دو متوجه شدیم که یک مگس روی لبه لیوان چای علی رضا نشست. همین طور خیره به مگس بودیم. مگس روی لیوان راه رفت و راه رفت تا یک دفعه مثل اینکه سُر خورده باشد، افتاد توی لیوان چای علی رضا. علی رضا هم برگشت و گفت:

-          اِ اِ اِ

-          چی شد؟

-          ببین، نگاه کن، میره روی جنازه عراقی ها میشینه و غسلشو میاد توی چایی ما میکنه!

در فاو گربه زیاد بود. یک روز یکی از گربه ها به پای خاکریز آمده بود. ما به خاطر این که آن گربه ترکش نخورد و بلایی سرش نیاید، می گفتیم:

-          پیشته، پیشته.

در همین لحظه، علی رضا هم آمد. تا دید دارم گربه را پیشت می کنم و گربه هم به حرف من توجهی ندارد، گفت:

-          رضا جان! مثل این که فراموش کردی توی عراق هستیم. این گربه هم عراقیه. ببین، تکون نمی خوره. حرفتو نمی فهمه. تو باید بهش بگی: اَلپیشت، اَلپیشت ...!!

راوی: حاج رضا دادپور، بلیت بهشت، به قلم حسنین شیردل ص111

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مدینه فاضله دولتمردان خاص!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۱۱ ب.ظ


بر اساس یک باور تجربی، درست یا غلط معتقدم طلبه هایی که وارد سازمان های اداری شده و در نهادها مشغول به کار می شوند، به طور معمول از زیّ طلبگی ومرام حوزوی خود فاصله می گیرند. به عبارت صریح تر این طیف از روحانیون از نظر معنوی دچار عقبگرد می شوند. حالا دلیلش هر چه می خواهد باشد؛ دور شدن از فضای معنوی و علمی حوزه، ذوب شدن در سیستمی که فیش حقوقی، میز و رضایت مافوق در آن حرف اول را می زند یا ...

اگر بتوانم یک نفر را نام ببرم که تجزیه و تحلیل شخصیتش! به من ثابت کرد که این باور ممکن است گاهی صحیح نباشد باید از سید حامد صالحیان نام ببرم.

حجت الاسلام سید حامد صالحیان مدتی مسئولیتی را در پایگاه های مختلف نیروی هوایی ارتش برعهده داشت. اکنون که از این کار دست کشیده و به امور ذاتی روحانیت می پردازد، وقتی رفتار و گفتارش را ورانداز می کنم با تمام وجود احساس می کنم نسبت به گذشته از نظر معنوی، اجتماعی و مدیریتی چند قدمی بالاتر رفته و اکنون به یک روحانی کارآمد، مردمی، مجرّب و با درایت که قابلیت محور قرار گرفتن را داراست، تبدیل شده است.

آسید حامد الان امامت جماعت یکی از مساجد مرکزی شهر در محله پیرعلم بابل را برعهده دارد. آن چه که خود دیدم و بارها از دوستان مختلف با سطوح فکری و اعتقادی متفاوت شنیدم حکایت از توفیق مثال زدنی این استاد جوان حوزه و داشنگاه دارد. به نظرم اگر تاریخ به گونه ای دیگر رقم می خورد و این اتفاق یعنی حضور حجت الاسلام صالحیان در مسجد پیرعلم در دهه های گذشته رخ می داد محله مذهبی پیرعلم نقشی بسیار مؤثرتر در تاریخ سیاسی و انقلابی این شهرستان ایفا می کرد؛ البته اگر منافقین ساکن در یکی از محله های همجوار اجازه ادامه حیات را به ایشان می دادند!

یکشنبه شب گذشته حجت الاسلام صالحیان سخنران جلسه بصیرت در مسجد ولایت بابل با موضوع مدینه فاضله دولتمردان خاص! بود.

شنیده ام سخنان صریح و مستدل این روحانی فرهیخته با استقبال مخاطبان مواجه گردیده و برخی غایبان جلسه را در حسرت شنیدن سخنانش به دنبال فایل صوتی جلسه، روانه ساخته است.

ضمن آرزوی توفیق بیشتر برای این برادر دوست داشتنی، به حلقه های مذهبی و انقلابی شهرستان پیشنهاد می کنم قدر فرصت ها را دانسته و از حضور این روحانی آگاه و شجاع نهایت بهره را ببرند. به نظر لازم است عزیزان بزرگوار در جامعه روحانیت بابل نیز شرایط هموارتری را برای معرفی و استفاده از نخبگان جوان حوزه علمیه در سطح شهرستان فراهم سازند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نیم نگاهی به کارنامه ده ماهه دولت یازدهم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۰۹ ب.ظ


بسم الله الرحمن الرحیم

دولت یازدهم اگر چه با طرح شعارهای معیشتی توانست با حداقل برتری آراء در انتخابات سال گذشته بر سر کار بیاید ولی به هر روی به عنوان دولت مشروع جمهوری اسلامی نیازمند حمایت آحاد ملت است. یکی از مهم ترین ارکان حمایت مردم از مسئولان، امر به معروف و نهی از منکر و بیان نقدهای سازنده به منظور رفع نواقص موجود و حرکت شایسته در مسیر اعتلای نظام مقدس اسلامی است.

دولت یازدهم به رغم تأکید بر رفع زودهنگام مشکلات اقتصادی، به دلیل عدم برخورداری از طرحی جامع، نتوانست رضایت عموم را نسبت به عملکرد مردان اقتصادی خود جلب نماید. گره زدن مشکلات مردم با مسأله مذاکرات هسته ای، توقف طرح های بزرگ عمرانی به منظور کنترل نقدینگی که البته در عمل نتیجه ای جز رکود اقتصادی و افزایش آمار بیکاری نداشت، اصرار بر افزایش قیمت خدمات عمومی به خصوص در زمینه حامل های انرژی آنهم بدون افزایش سهم دریافتی مردم از یارانه ها و... در مجموع نشان از عدم وجود نگرش علمی در حل معضلات اقتصادی دارد.

جنگ روانی دولت با مردم برای انصراف از یارانه ها که البته با پاسخ سرد جامعه مواجه شد، برگی دیگر از میزان رضایت و اعتماد عمومی نسبت به برنامه ریزهای کلان اقتصادی دولت را نمایان ساخت. در حالی که دولت هر از گاه خبری از ترک خوردن دیوار تحریم ها و وصول بدهی های نفتی ایران از کشورهای مختلف را منتشر کرده و از سوی دیگر بدون اجرای حتی یک طرح بزرگ صنعتی یا عمرانی، با افزایش حامل های انرژی و آزادسازی قیمت ها از درآمد بسیار بالاتری نسبت به گذشته برخوردار شده است؛ اما مردم همچنان شاهد گله و شکوه های بی پایان برخی مسئولان ارشد اجرایی مبنی بر کسری بودجه آنهم در نخستین ماه های سال جدید هستند. انتشار اخبار متعدد از ریخت و پاش های غیرضروری دولت در ساخت استخر و جکوزی در نهاد ریاست جمهوری، برگزاری جشن های بی فایده و نامتعارف توسط منسوبان مقامات اجرایی، واردات بی رویه اقلام غیر ضروری و... بی اعتمادی نسبت به شعارهای اقتصادی دولت را به آن جا رساند که استان سمنان به عنوان زادگاه ریاست محترم جمهور، رتبه نخست ثبت نام دریافت یارانه ها را به رغم خواهش از مردم و هواداران دولت برای انصراف از ثبت نام و گاه تحقیرهای مکرر تبلیغاتی توسط دولت، به خود اختصاص داد.

در مقوله فرهنگ نیز شاهد بی برنامگی دولت و نوعی رهاسازی فضای فرهنگی جامعه هستیم. طرح مسائل کم اهمیتی مانند آزادی تک خوانی زن، رفع فیلتر برخی شبکه های مجازی، عدم نظارت بر محتوای کتب، عدم برخورد با نشریات هتاک نسبت به مقدسات، اشتباه دانستن تقسیم بندی بین هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی، مخالفت با ارشاد هنرمندان، اهمیت دادن به نمادهای حاکمیت طاغوت مانند شیر و خورشید و.... که البته بیشتر جنبه تبلیغاتی و انتخاباتی دارد، نشان از بی توجهی دولت به دغدغه های علما و جامعه دینی داشته و فرآیند تعالی معنوی جامعه که از وظایف خطیر دولت اسلامی است را با تردید مواجه ساخته است. جالب آن که دولت در حالی دم از ضرورت احترام به قانون و حقوق اساسی می زند که متولیان آن برخلاف قانون در فضاهای مسدود شده مجازی مانند فیس بوک و توئیتر، خود را سرگرم ساخته اند. متأسفانه دولت محترم بر خلاف ادعاهای مکرر خود در لزوم حفظ حق آزادی بیان و دفاع از منتقد با حمله شدید به منتقدان خود و بی سواد یا مزدور دانستن آنان منزوی ساختن منتقدان را سرلوحه خویش قرار داده است. توقیف برخی نشریات انقلابی مانند یالثارات و نه دی، طرح شکایات متعدد از منتقدان در زمینه های هسته ای و مفاسد کلان چون قرارداد ننگین کرسنت در محاکم قضایی، برخورد با روحانیون عدالتخواه در قم، لغو سخنرانی بسیاری از شخصیت های ارزشی در مجامع عمومی به خصوص دانشگاه ها و.... سندی دیگر بر بی صداقتی مدعیان راستگویی در پایبندی به قانون و آزادی بیان محسوب می شود. دولت محترم در حالی دم از برخورد با مفاسد اقتصادی و به اصطلاح کاسبان تحریم می زند که در مقابل رانت 650 میلیون یورویی اخیر در یکی از وزارتخانه های دولتی که معادل فساد 3هزار میلیاردی است سکوت اختیار کرده است.

به رغم برخورداری دولت از تصدی ده ها شخصیت پرسابقه و فعال امنیتی در کابینه و بدنه اجرایی، توفیقات دولت در این حوزه نیز با تردیدهایی جدی مواجه است. آن چه در سیستان گذشت با هر انگیزه ای که صورت گرفت بر خلاف شعار تدبیر بود. تبلیغات گسترده و انفعالی در قبال زیاده خواهی یک گروهک منحوس و وابسته، باعث ایراد صدمه به حیثیت سیاسی و اقتدار امنیتی جمهوری اسلامی در سطح بین المللی گردیده و در نهایت نتیجه ای جز افزایش شدید ناامنی توسط عوامل جریان خبیث تکفیری در مناطق مرزی جنوب شرقی کشور را به دنبال نداشته است. بها دادن و برجسته سازی عوامل اصلی و افراطیون فتنه توسط مدعیان اعتدال و استفاده از آنان در مشاغل دولتی به خصوص در مقاطع دانشگاهی، دیر یا زود مانند زخمی کهنه سر باز کرده و دولت را با چالشی بزرگ در حیطه امور امنیتی مواجه خواهد ساخت.

سیاست خارجه شاید تمام تکیه گاه و امید دولت برای جلب اعتماد بیگانگان و رفع نیازهای معیشتی جامعه و در نتیجه تعمیق پایگاه مردمی دولت محسوب می شد که به رغم مذاکره با کدخدا! و اعتمادسازی های منفعلانه در مقوله هسته ای، ثمره ای جز تحقیر مکرر مردم ایران توسط آمریکا و دیگر کشورهای به اصطلاح قدرتمند جهان نداشت. دلسوزان نظام بارها از دولتمردان این پرسش بی جواب را طرح کرده اند که آیا آن چه در مقابل حاتم بخشی خود در قبال غرب به دست آورده ایم از سر انصاف و عدالت و توازن و حفظ منافع و غرور ملی بوده است؟

از آن جا که تحلیل فوق از باب خیرخواهی و نصیحت و مدد به خدمتگذاران حکومت اسلامی منتشر شده، به منظور رفع معایب موجود و اعتلای نام و جایگاه نظام اسلامی، نظر تصمیم گیران کلان در دولت محترم را به توصیه های مؤکد مقام معظم رهبری در هفته های اخیر جلب می کنیم. رهبر فرزانه انقلاب در دیدارهای متعدد با فعالان فرهنگی و نیز کارکنان آموزش و پرورش بر لزوم به کارگیری جوانان مؤمن و انقلابی و تقویت جناج مؤمن تأکید فرمودند. رهبر اندیشمند انقلاب در گفتارهای متعدد دیگر نیز تکیه بر توانایی های داخلی و بهره مندی از داشته های ملی را تنها راه حل خروج از بحران اقتصادی و نیز به زانو درآوردن سردمداران استکبار بر شمرده اند. تبیین این خط و مشی نشان می دهد که دولت باید حرکت خود را در چارچوب مقتضیات انقلاب و ایران تنظیم نماید.

بدیهی است که التزام همه مسئولان دستگاه ها و قوای مختلف به این دو توصیه خردمندانه، بهترین راه برای فائق آمدن بر مشکلات موجود در عرصه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است و بی توجهی به این دو راهبرد مهم که مستلزم سپردن امور به دست نااهلان و نامحرمان اسلام و انقلاب و نیروهای فاقد تعهد بوده و از سوی دیگر با سست شدن پایه های علم و تولید و اقتصاد ملی، باعث گسترش طمع ورزی و زیاده طلبی های سلطه گران جهانی است؛ خساراتی جبران ناشدنی را بر پیکره مستحکم ایران اسلامی وارد ساخته و متولیان اجرایی کشور را در نگاه عموم، شکست خورده و منفور خواهد ساخت.

امید است مسئولان خدوم دولت جمهوری اسلامی با بازنگری در راه و روش های طی شده، درصدد حرکت صحیح و قدرتمندانه بر مدار اسلام و انقلاب اسلامی بوده و از غلتیدن در بی راهه های فریبنده و سراب های پوشالی برحذر باشند.

والسلام علی عبادالله الصالحین

انصار حزب الله شهرستان بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اخطار رسمی استشهادیون بابل به اراذل و اوباش

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۳۲ ب.ظ


بسم االه القاصم الجبارین

وقاتلوهم حتی لاتکون فتنة

چندی پیش، یکی از سرکرده های اوباش بابل که عمرش را در راه رذالت و مزاحمت و سلب آسایش عموم هدر داده بود در جریان تعقیب و گریز مأموران امنیتی و انتظامی، پس از زخمی ساختن یکی از مأموران به ضرب گلوله مجروح شد و اندکی بعد در بیمارستان به درک واصل گردید.

هر از گاه از گوشه و کنار شهر و استان مان خبرهایی حاکی از جولان سیاهی لشکر اوباش به گوش می رسد که میزان و حجم اندک آن نیز زیبنده اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی نیست. در این راستا ضمن تشکر از نهادهای امنیتی و انتظامی به خاطر برخورد با عناصر پست و اوباش بی قید و بند، از کلیه مسئولان دستگاه های قضایی و انتظامی در شهرستان بابل و استان مازندران انتظار می رود نهایت قاطعیت را در محو تمامی مصادیق پنهان و آشکار بی بند و باری و هنجار شکنی به کار بگیرند.

متأسفانه در جریان برگزاری مجالس ترحیم این عنصر کریه و رذل معروف به فرانکی! شاهد نصب بنرهایی در سطح برخی از معابر شهرستان بابل بودیم که مضمون آن چیزی جز تجدید عهد با خون کثیف این عنصر لاابالی و تأکید بر تداوم راه او!! نبود.

مانور آشکار باندهای پلید سارق و زور گیر و قاچاقچی و متجاوز و... به منظور مظلوم نمایی از یک چهره کثیف و پست، یکبار دیگر یادآور جسارت محدود عناصر ضدانقلاب در نخستین ماه های استقرار جمهوری اسلامی در برخی محله های شهر گردید؛ جسارتی که البته در همان زمان با رشادت جوانان پاکباخته طریقت عشق و ایمان، چون شهیدان خاکسار، روشن ضمیر، فردوس مکان و .... برای همیشه از صفحات تاریخ این شهرستان لاله خیز محو گردید.

با تأکید بر لزوم واکنش قاطع و شکننده مسئولان دستگاه های قضایی و امنیتی به رفتارهای باج خواهانه و تبلیغات پوشالی اراذل و اوباش، بدینوسیله قرارگاه استشهادیون انصار حزب الله شهرستان بابل بر اساس احیای بند میم وصیتنامه حضرت امام (ره) ضمن شناسایی سرکرده های باندهای سیاه فساد و نوچه های حیوان صفت آنان اعلام می دارد در فرصتی مناسب با تمسک به روح شهدای غیور این شهرستان با اقدامی ضربتی، بساط رذالت و تباهی آنان را برای همیشه جمع کرده و ریشه اوباش گری های سازمان یافته را در گوشه و کنار شهرستان دارالمؤمنین خواهد خشکاند.

والسلام علی عبادالله الصالحین

قرارگاه استشهادیون انصار حزب الله شهرستان بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

"نماز"های ما هم دارند "فرنگی" می شوند!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۳۵ ب.ظ


اصلاً از این ترکیب احساس خوبی ندارم: " نماز فرنگی "! ولی مجبورم برای ایجاد حساسیت نسبت به آن چه می خواهم بر قلم جاری کنم از این عبارت خودساخته استفاده کنم.

تؤالتمان فرنگی شد، هویجمان فرنگی، شهرمان فرنگی، کلاه فرنگی، گوجه فرنگی، کشتی فرنگی، حالا هم نماز فرنگی!

شاید این حال به شما هم دست داده باشد؛ وارد برخی مساجد که می شوید احساس می کنید جلسه برگزاری امتحان نهایی است! ردیف پشت سر هم، پیرمردها روی صندلی نشسته اند و دارند نماز می خوانند.

طرف چهارصد متر تا مسجد را پیاده آمده، حالا برای خواندن نماز می رود روی صندلی می نشیند.

یکی می گوید کمرم درد می کند و نمی توانم خم بشوم، خوب مؤمن خدا مثل همه بنشین و از پایه مهر استفاده کن. طبق قاعده میسور، هر چقدر از نماز که می تواند با حفظ شمایل آن اقامه شود باید به اجرا دربیاید. یعنی اگر مثلاً کسی نمی تواند خم بشود ولی می تواند قیام کند، دست کم باید قیام را انجام بدهد. بنابراین نشستن روی صندلی امتحان! مال مواقعی خاص و بسیار ضروری است.

رسول خدا (ص) فرمود: لایُترک المیسور بالمسعور

و نیز: اذا امرتکم بشی‌ءٍ فأتوامنه ما استطعتم

و علی علیه السلام تأکید فرمود: مالا یُدرَک کلُّه، لاُیترک کلُّه

من خواهش می کنم هر کس به هر طریقی می تواند جلوی این بدعت را بگیرد. باز هم تأکید می کنم طبق قاعده مذکور، تا آن جا که در توان است باید اجزای نماز را به طور صحیح و کامل به جا آورد و نمی توان به خاطر وجود عذری در یک جزء، اجزایی دیگر را نیز ترک نمود. خواهش می کنم کهنسالان عزیز یکبار وضعیت خود را با فتوای مرجعشان مطابقت بدهند.

از پیشنمازهای عزیز هم خواهش می کنم از بیان حقایق احکام ابایی نداشته و نگذارند احکام الهی دستخوش ذائقه ها و اعمال نظرهای شخصی بشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بدون شرح!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۰۰ ب.ظ


... در ایامی که ما در قم بودیم، اوایلی بود که "رسالة الاسلام" که رساله ای است که دارالتقریب منتشر می کند، منتشر می شد.

 در آن جا یکی از علمای اهل تسنن در مقاله ای این حدیث را به این شکل نقل کرده بود که پیغمبر فرمود: انّی تارکٌ فیکم الثقلین کتاب الله  و سنّتی.

مرحوم آیت الله بروجردی که مردی بود واقعاً و به تمام معنا عالم و روحانی و در اینگونه مسائل بسیار عاقلانه فکر می کرد، طلبه فاضلی به نام آقا شیخ قوام وشنوه ای را که خیلی اهل کتاب و تتبّع بود و نسبتاً مرد خوبی هم هست، راهنمایی کردند که این حدیث را از کتب اهل تسنن استخراج کنند که شاید در بیش از دویست کتاب از کتب معتبر و مورد اعتماد اهل تسنن نوشته اند که پیغمبر فرمود: انّی تارکٌ فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی.

و این حدیث در مقامات متعدد بوده چون پیغمبر (ص) این مطلب را در جاهای  مختلف به همین شکل فرموده است. ...

به هر حال آن شخص رساله ای در این زمینه تهیه کرد و آن را فرستادند به دارالتقریب مصر. دارالتقریب هم بی انصافی نکرد و همان کتاب را چاپ و پخش کرد. چون مستند بود و نمی توانستند آن را رد کنند و بگویند چنین چیزی نیست، قابل رد کردن نبود.

حالا اگر مرحوم آیت الله بروجردی می خواست مثل دیگران عمل کند، جار و جنجال و هیاهو راه می انداخت که اینها چه می گویند؟! می خواهند حقوق اهل بیت را از بین ببرند، اینها سوءنیت دارند و ....

شهید مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص 74 و 75

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیشگیری بهتر از درمان است!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۵:۳۶ ب.ظ


در سنگر کوچکمان نشسته بودیم. جواد غرآبادیان از بچه های خوش مشرب مشهدی آمد و سرش را داخل سنگر آورد. داشت صحبت می کرد. دیدم پایین تنه اش بیرون است و رو به آسمان! گفتم جواد! مواظب باش پشتت تیر نخورد. گفت: خیالت تخت، بیمه است! لحظه ای نگذشت که گفت: آخ! رنگش اندکی پرید و دهانش همان طور باز ماند. گفتم: چی شد جواد؟ گفت: درست خورد به همان جایی که نباید می خورد!

راوی: حجت الاسلام ماندگار

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیا مشهد، میدان جنگ خواهد شد؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۴۰ ق.ظ


امام جمعه مشهد اضافه کرد: مشهد مرکز تجمع بزرگ شیعیان است و دشمنان با توجه به شکست در عراق و سوریه، در ایران منطقه سرجام مشهد را انتخاب کردند که از آنجا طالبان و سلفی‌ها را از افغانستان وارد کشور کنند و مشهد را به قربانگاهی بزرگ تبدیل کنند. وی ابراز داشت: دشمن به دنبال نفوذ وهابیت در اهل تسنن است تا با یک حرکت سنی ستیزی در مشهد آنها را متشکل کند. آیت‌الله علم‌الهدی تاکید کرد: اکثر دفاتر سایت‌هایی که به خلفای اهل تسنن فحاشی می‌کنند در لندن است و اگر کسی در ایران هم حرفی می‌زند وابسته به آنها است.عضو مجلس خبرگان رهبری در خصوص افزایش اهل تسنن در مشهد نیز گفت افزایش جمعیت اهل تسنن در مشهد به خاطر حضور پاکستانی‌ها و افغانی‌ها در مشهد است که باید دستگاه‌ها امنیتی وارد و انها را از کشور خارج کنند.امام جمعه مشهد تاکید کرد: وهابیت غیرسنی است اما سنی‌ستیزی باعث توسعه وهابیت است و مشکل ما در اینجا برخی از مداحان و هیئت‌ها هستند. آیت‌الله علم‌الهدی در پایان بیان داشت: تحجر برای ما مانند وهابیت است و اگر وهابیت در قسمت سرجام که مانند نعل اسبی بر روی مشهد است وارد شود، مشهد قربانگاه شیعیان می‌شود و هیئت‌ها باید جلوی تحجر را بگیرند تا دشمن در این فتنه هم مانند فتنه‌های دیگر شکست بخورد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قابل توجه دادستان ویژه روحانیت

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۳۴ ق.ظ

گذشته از نقد و نظرهایی که درباره عملکرد برخی از مسئولان دادگاه ویژه روحانیت وجود دارد به هر حال نباید از خاطر دور نگاه داشت که اساس وجود چنین نهادی برای صیانت از قداست حوزه های علمیه و برخورد با نفوذی های لاابالی و خودباختگان فرهنگی و سست عنصران معنوی، امری بایسته است.

یکی از ضعف های دادگاه ویژه در انجام مأموریت های محوله، عدم ارتباط مستقیم با مردم و حتی طلاب و روحانیون است. به نظر می رسد کمترین کار برای استحکام روابط با روحانیون و شفاف سازی عملکرد این نهاد، حضور مستمر مسئولان دادگاه ویژه در اجتماعات حوزوی است. از سوی دیگر تشکیل یک روابط عمومی قوی و راه اندازی سایت خبری و سامانه ارتباط مردمی از دیگر اموری است که رسالت حفظ حریم روحانیت را برای این نهاد آسان تر می سازد. واقع امر این است که گاه برخی مردم در اقصی نقاط کشور شاهد حرکات ناشایست و خلاف شئون روحانیت توسط معدودی از منتسبان به حوزه هستند که اصلاً نمی دانند برای پیگیری و ارائه گزارش باید به کجا و چگونه مراجعه نمایند. فراموش نکنیم حساسیت جایگاه رفیع روحانیت به گونه ای است که بی تعهدی تعدادی انگشت شمار از این قشر می تواند تبعات غیرقابل جبرانی را در سطح ایمان وباورهای اعتقادی برخی جوانان کشور به دنبال داشته باشد.

به طور نمونه مطلب زیر چندی پیش توسط یکی از نویسندگان نسبتاً مشهور کشور در فضای مجازی منتشر شد که در سطح یک گزارش مردمی باید مورد پیگیری مسئولان ذی ربط در دادگاه ویژه قرار بگیرد:

http://davodabadi.blogfa.com/post-537.aspx

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تریبون آزاد حزب الله در بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۹:۳۶ ب.ظ


آن چه که واقعیات انکار ناپذیر اجتماعی نشان می دهد حاکی از به راه افتادن جریان خزنده ای است که به طور مشهود درصدد عادی سازی منکرات اجتماعی به خصوص در زمینه حجاب و عفاف در سطح جامعه است.

تئوریسین های تیزبین تهاجم فرهنگی به خوبی می دانند که ترویج بی حجابی، زیر ساخت و مبنای اشاعه فرهنگ بی مبالاتی و بی غیرتی و در نتیجه گسترش روزافزون فساد و فحشا در سطح جامعه دینی است. پروژه اندلسی سازی از ایران اسلامی، یک حرکت جدی و برنامه ریزی شده از سوی دشمنان قسم خورده اسلام است. اگر مسئولی در جمهوری اسلامی هنوز در خصوص میزان صحت و سقم این مطلب شک دارد خوب است این روزها نگاهی به پدیده کثیف موسوم به "موج کشف حجاب در اماکن عمومی" بیندازد که مدتی است با بهره گیری از ظرفیت های فضای مجازی، گام به گام در پی گسترش آلودگی فضای فرهنگی کشور است. اکنون سوال اساسی این جاست که برنامه ریزان و مغزهای متفکر نهادهای فرهنگی نظام مقدس اسلامی ایران در چنته فکر و تئوری خود چه برنامه مدوّنی را برای مواجهه با این جریان شوم در نظر گرفته اند؟

سال هاست که همگان از ضرورت کار فرهنگی برای تقویت باور عمومی نسبت به مقوله حجاب و مقابله با بی عفتی دم می زنند ولی آخر مشخص نشد کدام نهاد رسمی متولی این جهاد بزرگ فرهنگی بوده و چه برنامه ای را در این خصوص در نظر گرفته است؟

واقعیت تلخ دیگر، نگاه منفعلانه برخی مسئولان به وضعیت اسف بار فرهنگی در شهرهای بزرگ کشور است. گاه شاهد هستیم که برخی مسئولان شهرها و مناطق کوچک کشور برای توجیه اهمال و تعلل خود در امر مقابله با بدحجابی، با اشاره به وضعیت ناگوار شهرهای بزرگ مانند تهران درصدد دفاع از جغرافیای مسئولیت و حیطه نظارتی خویش هستند در حالی که اگر این منطق را بپذیریم از اساس باید تکلیف بزرگ امر به معروف و نهی از منکر که رسالتی سرنوشت ساز و البته واجبی فراموش شده است را تعطیل نماییم.

به راستی چرا مسئولان شهرهای مختلف کشور، بی اعتنا به وضعیت دیگر نقاط، با عمل به تکلیف دینی خود ضمن انجام وظیفه مکتبی شان درصدد الگوسازی برای سایر شهرها نیستند؟

شهرستان مذهبی بابل یکی از خوش سابقه ترین شهرهای شمال کشور در خصوص دین داری و تعهد مردم آن نسبت به ارزش های اسلامی می باشد. گذری کوتاه در کوچه پس کوچه های شهر، نشان از فعالیت خیره کننده و تحسین برانگیز مساجد و هیئت های مذهبی این شهرستان دارد. اما به راستی چه برنامه ای برای بهره گیری از پتانسیل بالای جامعه مذهبی شهرستان بابل در مواجهه با پدیده شوم بدحجابی ریخته شده است؟ بزرگانی که هر سال یک بار از وضعیت مدیترانه ای سواحل خزر لب به شکوه می گشایند برای ریشه کنی فساد مشهود در حوزه مدیریت سیاسی و فرهنگی خود چه طرحی درانداخته اند؟

آمدیم و سال های سال به برکت خون شهدا جنگی گریبان این مرز و بوم را نگرفت. مسئولان محترم و ایثارگر سپاه بابل از وجود ده ها پایگاه مقاومت و چند گردان عاشورا چه بهره ای را در راستای انجام رسالت فرهنگی بسیج در تقابل با اشاعه بی عفتی در سطح شهر و روستا به دست آورده اند؟

مسئولان محترم دادگستری و دادستان بابل باید از جدیّت خود در حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر گزارشی رسمی منتشر کرده و در اختیار شهروندان قرار دهند. به راستی قوانین مصوّب مجلس شورای اسلامی در خصوص برخورد قضایی با مقوله بدحجابی چه زمان قرار است به مرحله اجرا دربیاید؟

فرماندار محترم بابل چند جلسه از شورای تأمین شهر را به برنامه ریزی برای ریشه کنی فساد و فحشا و ارشاد مسافران هنجار شکن در ایام تابستان اختصاص داده است؟

برادران عزیز نیروی انتظامی برای سلب امنیت از جرم و گناه چه تدبیری اندیشده اند؟ آیا عزم لازم برای برخورد جدی با متخلفانی که متعمدانه درصدد شکستن هنجارهای عمومی بوده و با ارتکاب جرایم مشهودی مانند کشف حجاب در خودروهای شخصی، ایجاد مزاحمت برای نوامیس مردم، ایجاد آلودگی صوتی توسط خودورها به منظور قبح شکنی و... به دنبال عادی سازی گناه در جامعه هستند، شکل گرفته است؟

تریبون آزاد جوانان حزب الله بابل یکشنبه این هفته 21اردیبهشت نود و سه در مسجد ولایت با حضور مسئولان سیاسی، قضایی و انتظامی به بررسی کیفیت عملکرد این دستگاه ها در مقابله با بی بند و باری عمومی اختصاص یافته است.

امید است پیش از آن که فرصت ها از دست برود با همفکری دلسوزان انقلابی و مسئولان امر، اراده ای مستحکم و ماندگار برای برچیدن بساط فساد و تباهی که هر روز دامن خانواده ای را به نکبت خودباختگی و انحطاط آلوده می سازد، شکل بگیرد.

دردمندانه باید اعتراف کرد تمام آمارهای ناخوشایندی که از پدیده های سیاه اجتماعی مانند طلاق، خودکشی، ارتباطات نامشروع، شیوع خانه های مجردی، پارتی های مختلط، بالا رفتن سن ازدواج و بی رغبتی نسبت به این سنت حسنه و ... ارائه می شود از سویی نشان از توفیق دشمنان در دستیابی به اهداف شبیخون فرهنگی داشته و از سوی دیگر قصور مسئولان و مؤمنان به اسلام و انقلاب اسلامی را در تقویت بنیه های معنوی جامعه و ستیز با مفاسد اخلاقی به اثبات می رساند. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دادستان ویژه روحانیت بخواند

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۳۰ ب.ظ


فرقه تکفیری شیرازی ها در قم چه می کند؟

به گزارش بی باک، قرار است بهانه ای برای تفرقه افکنی و تحریک شیعه و سنی برای برخوردهای فیزیکی و سخت علیه یکدیگر از سوی دو گروه سلفی و شیرازی در لباس وهابیت و شیعه انگلیسی مهیا شود و بدنبال آن خون هزاران مسلمان بی گناه در سراسر جهان ریخته شود.

 رسالت جریان تکفیری سلفی تشدید شیعه کشی در سوریه و کشاندن دامنه آن به عراق و سایر کشورهای اسلامی است و رسالت جریان تکفیری شیرازی ها نیز تفرقه افکنی بین شیعه و سنی و دادن بهانه به گروه های تکفیری سلفی است تا با استناد به توهین ها و تحرکات این جریان، بهترین راه تسویه حساب را در قتل شیعه و از بین بردن نسل شیعه ببینند.

براستی جریان تکفیری و معاند شیرازیها از سوی چه کسانی در لندن و کویت تغذیه می شوند و چه اهدافی را دنبال می کنند؟

این جریان که به نام پیروی از مرجعیت سعی در آماده کردن زمینه های قتل و آزار و اذیت شیعیان در سراسر جهان را دارد چرا باید آزادانه در مرکز تشییع فعالیت کند و هیچ کسی هم مزاحم فعالیتهای آنها نشود.

طلال و روحانیون حوزه های علمیه قم از دستگاه های امنیتی می خواهند که نطفه این جریان تکفیری در قم را بخشکانند تا دشمنان شیعه با استناد به رفتار این جریان تکفیری سالانه هزاران شیعه را در سراسر جهان به شهادت نرسانند.

گفتنی است؛ استاندار قم هفته پیش گفته بود «برادر عزیزم سیدحسن نصرالله هفته گذشته هیئتی را فرستادند و من پذیرای ایشان بودم و از من خواستند که برخی از شبکه‌های ماهواره‌ای که از قم تغذیه می‌شوند، کنترل شوند» این شبکه‌ها چه شبکه‌هایی هستند؟

هفته پیش بود که حجت‌الاسلام محمدصادق صالحی‌منش استاندار قم در سخنان خود در آیین افتتاح استودیوهای پخش زنده مسجد مقدس جمکران از نگرانی سیدحسن نصرالله از اوضاع در قم سخن گفت.

او این نگرانی را چنین بیان داشت: برادر عزیزم سیدحسن نصرالله هفته گذشته هیئتی را فرستادند و من پذیرای ایشان بودم و از من خواستند که برخی از شبکه‌های ماهواره‌ای که از قم تغذیه می‌شوند، کنترل شوند و گله‌مند بودند که چرا چنین زمینه‌ای در قم فراهم شده است تا برای ایشان مشکل ایجاد شود.

تغذیه، پخش و ادامه فعالیت برخی شبکه‌های ماهواره‌ای از قم اگرچه مسئله جدیدی نیست اما اعلام رسمی این نکته از زبان بالاترین مقام دولتی در قم خود معنای دیگری دارد.

چه اینکه پیش از این شاهد بودیم که شبکه ماهواره‌ای «اهل‌بیت» توسط فردی به نام حسن اللهیاری در قم تاسیس شد اما توهین‌های او به اهل‌تسنن آنچنان گسترش یافت که وی را از ایران و قم اخراج کردند.

او نیز این روزها به واشنگتن و به دامان سردمداران سیاست «تفرقه‌انداز و حکومت‌کن» رفته است تا اختلاف‌اندازی‌های خود را در آمریکا ادامه دهد.

اما در قم شبکه‌های دیگری هم یا تاسیس و یا اداره و یا تغذیه فکری می‌شوند که برخی از آنها کم و بیش همان مشکل شبکه «اهل‌بیت» را دارند.

بنابر اطلاعات موجود بر روی ماهواره‌ها 11 شبکه شیعی مختلف به زبان فارسی در حال فعالیت است و در کنار آنها شبکه‌های مختلف عربی و انگلیسی نیز فعالیت می‌کنند که در این میان شبکه‌های عرب‌زبان آنها بیشتر از دیگر شبکه‌هاست.

در این میان برخی از این شبکه‌ها از قم تغذیه و تولید برنامه دارند که موجب نگرانی بسیاری از جمله سیدحسن نصرالله شده است که بر اساس اطلاعات به دست آمده از جمله آنها شبکه «امام حسین(ع)» به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی است که مرکزیت آن در کربلاست اما برنامه‌سازی‌هایی نیز در واشنگتن و قم دارد چه اینکه چندی پیش رئیس دفتر این شبکه در قم به دلیل ترویج قمه‌زنی برای مدتی بازداشت شد.

این شبکه یکی از مهمترین شبکه‌هایی است که توسط «موسسه فرهنگی رسول اکرم(ص)» وابسته به یکی از مراجع تقلید ساکن قم به روی آنتن می‌رود.

شبکه امام حسین(ع) در یکی از مهمترین اقدامات خود سال گذشته «هفته برائت» را به مناسبت عید خرافی موسوم به عیدالزهرا از نهم ربیع الاول لغایت 19 ربیع‌الاول تبلیغ کرد؛ دهه‌ای که تماما همزمان با «هفته وحدت» تاسیس شد تا لعن بزرگان و نمادهای اهل‌سنت را جایگزین تلاش برای وحدت زیر سایه نام مبارک حضرت محمد(ص) بکند.

سایت رسمی شبکه امام حسین(ع) با اعلامیه «هفته برائت»

شبکه دیگری که از قم تغذیه فکری می‌شود شبکه «سلام» است که دو شبکه مجزا به این نام وجود دارد و علیرغم آنکه این شبکه در کالیفرنیا به ثبت رسیده است در مشهد و اصفهان دارای دفاتر رسمی است.

دیگر شبکه از این زنجیره شبکه‌ها، شبکه «ابالفضل العباس» است که علیرغم اینکه مرکزیت آن معلوم نیست اما در سایت این شبکه به صراحت به داشتن دفاتری در مشهد، قم، اصفهان و تهران اشاره شده است و اکثر راه‌های ارتباطی این شبکه در فضاهای مجازی موبایلی اعم از واتس‌آپ، وایبر و ... با کد 0098 متعلق به ایران معرفی شده است.

شبکه دیگر در این زمینه «شبکه مدرسه جهانی امام صادق(ع)» است که در سایت رسمی آن به صورت رسمی از قم به عنوان دفتر مرکزی یاد شده است و در اساسنامه آن این شبکه که در آن دروس حوزوی ارائه می‌شود زیر نظر و حمایت شبکه جهانی امام حسین(ع) که پیشتر درباره آن سخن گفته شد معرفی شده است چه اینکه در اساسنامه آن آمده است: این مدرسه در ربیع الثانی سال 1431 توسط شبکه جهانی امام حسین «علیه السلام» پیشنهاد شد ...

بنابر این گزارش این در حالی است که بنابر اطلاعات موجود شبکه‌های «بقیع» و «مرجعیت» به زبان فارسی و همچنین شبکه‌های الانوار 1 و 2 به زبان عربی دارای دفاتری در قم هستند که همه این شبکه‌ها که نام آنها برده شد توسط «موسسه فرهنگی رسول اکرم(ص)» وابسته به یکی از مراجع ساکن قم هدایت می‌شود.

حضور این شبکه‌ها در ایران و در قم که اکثر آنها در خارج از ایران و چه‌بسا در آمریکا و انگلستان ثبت شده‌اند در حالی است که چندی پیش مقام معظم رهبری از اقدامات موهن علیه اهل‌سنت ابراز ناخرسندی کرده و فرمودند: نباید کینه‌ورزی‌های مذهبی را زیاد کرد؛ این را چقدر باید تکرار کرد؟ بارها تکرار کرده‌ایم؛ بعضی حاضر نیستند [گوش کنند]. شما اگر بخواهید آن کسی را که موافق مذهب شما نیست و عقیده‌ی حقّ شما را قبول ندارد هدایت کنید، چه کار میکنید؟ اوّل شروع میکنید به مقدّسات او بدگویی کردن و دشنام دادن؟ اینکه بکلّی او را از شما دور خواهد کرد و امید هدایت او را به صفر خواهد رساند.(31/1/93)

ایشان پیش از این مهری پایانی بر تسامح با افراطیون شیعه زدند و فرمودند که « از آن طرف هم یک عدّه مزدور را به راه بیندازند که برای این آتش هیمه فراهم کنند، بنزین روی آتش بریزند؛ که می‌بینید، میشنوید، یا خبر دارید. وسائل ارتباط جمعی و رسانه در اختیار اینها میگذارند؛ در کجا؟ در آمریکا! در کجا؟ در لندن! آن تشیّعی که از لندن و از آمریکا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیّع به درد شیعه نمیخورد.»(20/6/92)

حال با توجه به مجموع این نگرانی‌ها از سوی مقام معظم رهبری و سیدحسن نصرالله و با توجه به اینکه مسئولان جمهوری اسلامی هنگامی که متوجه اقدامات خلاف شرع اینگونه شبکه‌ها شده‌اند آنها را همچون شبکه «اهل‌بیت» تعطیل کرده و از کشور اخراج کرده‌اند و با توجه به اشاره استاندار قم مسلما در آینده خبر بسته شدن این شبکه‌ها در ایران را خواهیم شنید.

و نکته پایانی که باید به آن توجه کرد ضرورت همکاری ایران با برخی دیگر از کشورهای منطقه از جمله عراق، افغانستان و هند برای جلوگیری از ادامه کار برخی از شبکه‌های تندروی شیعی در این کشورهاست که می‌تواند از سوی سازمان صداوسیما و همچنین اتحادیه بین‌المللی رادیو تلویزیون‌های اسلامی دنبال شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک سوال از خود!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۵:۱۸ ب.ظ


محمد رویانیان بازداشت شد. این خبر را همه رسانه های مجازی و کاغذی اعلام کردند. بعدش هم نوشتند که اتهامات او مالی است و فقط مربوط به دوران مدیریت فوتبالی اش نمی شود و....

بعضی رسانه های مغرض هم تیتر زدند که یک مدیر احمدی نژادی با اتهام مالی روانه زندان شد و...

البته رویانیان در همان اواخر عمر دولت دهم مدعی بود که مبغوض سران اجرایی است و... جناب دادکان که خودش هم رابطه خوبی با مدیران سابق پرسپولیس نداشته این مچ گیری ها را سیاسی تلقی کرده است.

بگذریم از این حرف های سیاسی و بی فایده. به هر حال رویانیان هم مانند هر کس دیگر با هر گرایش سیاسی و حزبی اگر واقعاً دچار خبط و خطایی شده باید مورد پیگرد قرار بگیرد. حرف من چیز دیگری است.

همین چند روز پیش محسنی اژه ای سخنگوی دستگاه قضا اعلام کرد چهار نفر از عوامل فراری فتنه، دقت کنید: عوامل فراری فتنه؛ غیاباً محاکمه شدند. بعد خبرنگاری اسم آنها را پرسید. جناب سخنگو گفت: چون احکام قطعی نیست نمی توانم نامشان را بر زبان بیاورم!!

یادتان است فرزند شهیدی در روزنامه ای از مهدی هاشمی رفسنجانی فراری به عنوان یکی از عوامل فتنه نام برد و از سوی دستگاه قضا مورد محاکمه قرار گرفت که چرا اتهامی ثابت نشده را در رسانه ها اعلام کرده است؟!

همین الان حضرات حاضر نیستند اسم بدهکاران بزرگ بانکی را اعلام کنند. همین الان حاضر نیستند نام آن رفیق گرمابه و  گلستان وزیر صنعت که رانت 650 میلیون یورویی برابر همان تخلف 3هزار میلیاردی را دریافت کرده، رسانه ای کنند. آقایان می گویند اگر کسی در باره فساد بزرگ نفتی صحبت کند جرمی خلاف امنیت ملی را مرتکب شده است!

من می گویم اگر عدالت این است باید در برابر همه انسان ها مانند رویانیان و شیرینی و زنجانی و ملک زاده و امثال و ذلک رعایت شود. چطور می شود اگر کسی بگوید فرزندان ناطق نوری دارایی هایشان را از کجا آورده اند می شود مظهر بی اخلاقی اما آبروی سایر اقشار جامعه یا لااقل آنهایی که با اصحاب قدرت زد و بندی ندارند پشیزی ارزش نداشته باشد؟!

گاهی وقت ها از خودم می پرسم چند درصد ما وقتی به پست و مقام و جایگاهی برسیم باز هم به خدا و پیغمبر و قبر و قیامت و حساب و کتاب اعتقاد خواهیم داشت؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عکسی منتشر نشده از سعید جلیلی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۴۶ ب.ظ


نفر اول ایستاده از راست سعید جلیلی در کنار دیگر رزمندگان استان خراسان است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روز ملی آزادگان جنگ نرم!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۳۵ ب.ظ


اعضای محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی

با سلام احتراماً به استحضار می رساند:

همان طور که واقف هستید در 21 اسفند ماه سال گذشته، نزدیک به سی تن از یاران صدیق انقلاب و رهبری و طلاب جوان بسیجی که قصد داشتند طبق روال هشت سال گذشته، در اعتراض به عدم برخورد با دانه درشت های مفاسد اقتصادی و جلب توجه نسبت به تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم عدالتخواهی و امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مسئولان، همزمان با شهادت مدافع صدیق حریم ولایت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از حرم حضرت معصومه تا مسجد جمکران را پیاده روی کنند، در اقدامی عجیب و بی سابقه با دستور دادگاه ویژه روحانیت، توسط عوامل انتظامی دستگیر گردیده و با وضعی اسف بار راهی زندان شدند.

در این بین تعدادی از روحانیون شجاع که سر سازش با باندهای مافیایی قدرت و ثروت را نداشته اند به بند ویژه اوباش منتقل شده و رفتارهایی قرون وسطایی را شاهد بودند که زبان از بیان آن شرم دارد.

آن چه سبب نگارش این نامه شد صبر و استقامت مثال زدنی این طلاب و روحانیون بسیجی در دفاع از مبانی توحیدی انقلاب اسلامی است که به رغم همه توهین ها و فشارهای روحی و آزارهای جسمی که به منظور درهم شکستن قدرت و انگیزه معنوی سربازان راستین انقلاب و منزوی ساختن آنان صورت گرفت ذرّه ای تردید در ادامه این مسیر دشوار اما مقدس را در دلهای پاک آنان ایجاد ننمود و سرانجام با پایمردی رزمندگان خط مقدم جبهه شرف و عزّت و دین محوری، منجر به آزادی بدون محاکمه این روحانیون با غیرت گردید. از این رو به منظور ثبت واقعه تلخ و سیاه بازداشت طلاب انقلابی و ضرورت ترویج روحیه جهادی و الگودهی به نسل جوان مبارز و مدافع انقلاب از استحکام اعتقادی سربازان مخلص ولایت در حوزه علمیه پیشنهاد می شود روز 21 اسفند هر سال با عنوان روز ملی آزادگان جنگ نرم نامگذاری شود.

با تشکر. جمعی از طلاب و روحانیون عدالتخواه حوزه علمیه قم

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تقارن شهادت دو معلم تاریخ!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۰۹ ب.ظ


پنجم ماه رجب مصادف است با شهادت ابن سکّیت

با توجه به تقارن این ایام با شهادت آیت الله مرتضی مطهری، جریان شهادت ابن سکّیت را از کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام ص 33، نوشته استاد مطهری می خوانیم:

... مردی است به نام ابن سکیت. از علما و بزرگان ادب عربی است و هنوز هم در ردیف صاحب نظران زبان عرب مانند سیبویه ودیگران نامش برده می شود. این مرد در دوران خلافت متوکل عباسی می زیسته - در حدود دویست سال بعد از شهادت علی- در دستگاه متوکل متهم بود که شیعه است اما چون بسیار فاضل و بر جسته بود متوکل او را به عنوان معلم فرزندانش انتخاب کرد. یک روز که بچه های متوکل به حضورش آمده اند و ابن سکیت هم حاضر بود و ظاهراً در آن روز امتحانی هم از آنها به عمل آمده بود و از عهده بر آمده بودند؛ متوکل ضمن اظهار رضایت از ابن سکیت و شاید به خاطر سابقه ذهنی که از او داشت که شنیده بود تمایل به تشیع دارد، از ابن سکیت پرسید این دو تا (دوفرزندش) پیش تو محبوب ترند یا حسن و حسین فرزندان علی؟

ابن سکیت با شنیدن این جمله از این مقایسه سخت بر آشفت . خونش به جوش آمد. با خود گفت کار این مرد مغرور به جایی رسیده است که فرزندان خود را با حسن و حسین مقایسه می کند! این تقصیر من است که تعلیم آنها را بر عهده گرفته ام. در جواب متوکل گفت:

((به خدا قسم قنبر غلام علی به مراتب از این دو تا و از پدرشان نزد من محبوب تر است)).

متوکل فی المجلس دستود داد زبان ابن سکیت را از پشت گردنش در آورند. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عرض ارادت به کهنه سرباز امام خامنه ای

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۵۰ ق.ظ

  • سیدحمید مشتاقی نیا