حجت الاسلام مسعود شفیعی کیا در وبلاگ خود نوشت:
آیا « روحانی » بر خلاف امر رهبری بر طبل جنگ با «داعش» می کوبد؟!/
اگر چه مذاکرات دولت جدید ایران با آمریکا فقط هسته ای مطرح شده است
ولی واقعیّت نشان می دهد که آمریکا در این دور مذاکرات فرسایشی فراتر
از هسته ای را دنبال می کند و تاکنون از آن برای جبران شکست های راهبردیش در
زمان « دکتر احمدی نزاد » بالاترین بهره را برده است و با وجود
برخی از چراغ سبزهای دولت جدید در «مذاکرات سرّی» ، شاهد تغییرات اساسی راهبردی
واشنگتن و گام های بلند آمریکایی ها به زعم خود برای ایجاد خاورمیانه جدید هستیم .
چرا دولت 11 از سفر اخیر ترکیه برای مقابله با تکفیری ها استفاده نکرد
؟!
سفر دولت یازدهم به ترکیه هم زمان با اشغال «موصل» توسط داعشِ
مورد حمایت ترکیه می توانست با فشار دولت ایران بازدارنده ی خوبی مقابل تکفیری ها
باشد ولی از طرف دولت که چندین قرارداد کلان اقتصادی محرمانه با دولت ترکیه داشت
در این زمینه تلاشی مشاهده نشد.
ترکیه که با ترابری هوایی پلی برای انتقال جنگجویان داعش به سوریه
ایجاد کرده بود و به اقرار دولتمردانش در زایش آن و فربه شدن آن به این حد نقش
اساسی داشته ، چرا نباید پاسخگوی نا امن کردن مرزهای استراتژیک کشورمان باشد ؟!
سی ان ان ترک : « سخنگوی وزارت خارجه ی ترکیه : داعش برای حذف اسد از
عرصه ی سیاسی ساخته شد ! » ( 93/3/21)
به نوشته ی روزنامه « جمهوریّت » ترکیه :
« دولت ترکیه قانونی را برای مداوای مجروحین داعش در خاک ترکیه ،
تصویب کرد ! / مخالفان دولت اسنادی ارائه داده اند که اسلحه های در دست داعش توسط
اردوغان داده شده است . »
( 93/3/24 )
این در صورتی است که رهبری معظم انقلاب اسلامی در دیدار امیر کویت در
تهران به کویت هشدار داد که کمک کشورها به تروریست ها دامن خود آن کشورها را می
گیرد و از این دیدار برای گوشزد به پشتیبانان تروریست حُسن استفاده را کرد ، چرا
که بنابر گزارش « واشنگتن پست » : « کویت یکی از منابع اصلی مالی
تروریست های القاعده در سوریه ( و عراق ) است . » ( 93/2/7 )
ولی در کنار بی توجهی به پدیدآورندگان داعش که آمریکا در رأس آن است
زمزمه بازی در زمینی که آمریکا طراح آن بوده شنیده می شود .
رهبری عزیز انقلاب اسلامی با تیز بینی خود در سالروز ارتحال امام راحل
گفتند :
« در شناخت دشمن اشتباه نکنیم ، تکفیری ها دشمن فرعی هستند ، دشمن
اصلی کسی است که تکفیری ها را تحریک می کند ، به آنها پول وسلاح و انگیزه می دهد .
» ( 93/3/14 )
شاید این کلام رهبری را بتوان در واکنش سخن چند روز قبل جناب روحانی در
جمع عده ای از مهمانان خارجی ارزیابی کرد که گفت :
« ایران می تواند رهبری مبارزه با تکفیری ها را به عهده بگیرد .
»
از اشارات و تصریحات جناب روحانی به این راهبرد مغایر با هدفگزاری
رهبری می توان حدس های فراوانی زد .
وی در جشن دولتی اولین سال ریاست جمهوریش گفت :
« ما به عنوان دولت جمهوری اسلامی ایران این خشونت ها و ترورها را
تحمل نخواهیم کرد و به نوبه خود همانطوری که در سازمان ملل اعلام کردیم ما با
خشونت و افراط و تروریسم در منطقه و جهان می جنگیم و مبارزه می کنیم . »
( همایش دولتی سالگرد ریاست روحانی - 93/3/22 )
این لحن جنگجویانه ی کسی است که دولتش را خاموش کننده جنگ در
منطقه دانسته است و در ابتدای دولتش در مقابل سؤال خبرنگاران که از چگونگی کمک
ایران به دولت و ملّت مظلوم سوریه سوال شده بود فقط به قول دادن دارو و تجهیزات
پزشکی اکتفا می کرد و در آن زمان حرفی از جنگ با داعش جنایتکار در سوریه نبود ، ولی
حال چگونه شده است وی بر طبل جنگ با داعش می کوبد و ایران را برخلاف نظر رهبری ، «
رهبر مبارزات با تکفیری ها » یی که هم مرز ما شده اند ، می داند ؟!
ارتباط گیری با آمریکای داعش پرور و همگرایی با عربستان و ترکیه حامی
منطقه ای داعش در کنار تحریک داعش بر علیه ایران و دنبال کردن جنگ نیابتی چه
معنایی می تواند داشته باشد ؟!
بزرگنمایی هدفمند نسبت به حضور سپاه قدس و فرمانده ی آن در عراق توسط
رسانه های بیگانه ، و دروغ آنها مبنی حضور ایران در جنگ با داعش نشان می دهد زمین
بازی ای که آمریکا طراحی کرده است یکی ازخروجی هایش درگیر کردن ایران در جنگ با
تکفیری هاست .
آیا با در آستانه ی شکست قرار گرفتن مذاکرات هسته ای ، مذاکره کنندگان
به هر بهایی حتّی بازی در زمین خطرناک آمریکا و درگیر کردن ایران به جنگ با تفاله
های شیطان بزرگ به دنبال جلب نظر آمریکایی های شیطان صفت هستند ؟!
جناب روحانی در نشست خبری خود در 24 خرداد 93 گفت :
« آمریکا هم در این زمینه هنوز اقدامی نکرده است. هرگاه آمریکا
علیه داعش اقدامی کرد، میشود درباره همکاری با این کشور فکر کرد. »
(نشست خبری روحانی – 93/3/24 )
داعش مولود اعتماد عراق به آمریکا :
پیشروی گروهک چندهزار نفره ی « داعش » در کشور عراق
که با حدود 200 هزار نیروی نظامی از ارتش های قدرتمند منطقه به شمار می رود بیش از
هر چیزی در اعتماد نخبگان عراقی به آمریکا ریشه داشته است .
نوع اعتماد دولت و احزاب حاکم عراق به آمریکا پس از سقوط صدام و
پیامدهای آنرا در چند بخش می توان مورد توجه بیشتری قرار داد :
1 – سازماندهی ارتش توسط نیروهای اشغالگر آمریکایی : محرز است که
اشغالگرانی که برای فرار از هزینه ی جنگ در کشورِ هدف ارتشی را سازماندهی می کنند
به دنبال جایگزینی نیروهای بومی به جای خود هستند تا مقاصد نواستعماری خود را
پیاده کنند ، که در این مرحله آمریکایی ها چند اقدام کردند :
الف– در جهت راهبرد تقسیم عراق به سه کشور ، گزینش نیروها و فرماندهان
بومی در سه منطقه ی عمده ی سنی نشین و کردنشین و شیعه نشین به گونه ای انجام شده
که جدایی طلبی ارتش از مرکز تهدیدی همیشگی باشد . چنانچه پیوستن برخی از فرماندهان
و بدنه ی ارتش به داعش در موصل را شاهد بودیم .
ب- با عفو فرماندهان ارتش بعث و گارد ریاست جمهوری و به کارگیری آنان
در رأس ارتش به عنوان پاداش همراهی آنان با نمایش اشغال عراق ، تقابل حداقل بخش
مهمی از ارتش با دولت عراق را نهادینه کردند .
ج – سازمان ارتش عراق که توسط آمریکا بسته شده است ساختارش به گونه ای
است که مغز این سازمان به عنوان اتاق جنگ و سازوکار اطلاعاتی آن مستقل نباشد و
همواره مستشاران نظامی و امنیّتی که طبق توافقنامه امنیّتی در عراق باقی مانده اند
عهده دار بخش نرم افزاری این ارتش باشند که حمله داعش دست پرورده ی غرب به شهرهای
عراق در غفلت فرماندهی ارتش ، دلیل این عدم استقلال اطلاعاتی ارتش است و این یورش
حتّی بهانه ای برای تحکیم این بخش نرم افزاری آمریکایی ها شده است ، بنابر این
مرجعیت و دولت عراق شایسته است اکنون با به کار گیری هزاران جوان شهادت طلب که در
میدان حاضرند و با کمک نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ساختار ارتش را به نفع
ملّت عراق تغییرات اساسی دهند و فقط به بسیج احساسی مردم با فتوای
مرجعیّت دلخوش نباشند ، بلکه برای ثبات عراق تحول اساسی در بخش نرم افزاری و
مدیریّت ارتش را دنبال کنند تا دیگر چنین شبه کودتاهایی تکرار نشود .
2- بر اساس توافق « امنیّتی » آمریکا با عراق که دولت عراق آنرا امضا
کرده است همواره آمریکا علاوه بر چندین هزار نیروی اطلاعاتی و امنیّتی مستقر در
عراق این حق را برای خود محفوظ نگهداشته است که در مواقع ناامنی عراق _ حتّی نا
امنی ساختگی _ حضور نظامی آشکار در این کشور داشته باشد ، که همین نیز منجر به
نفوذ نیروهای زبده ی آمریکایی در عراق و شکل دهی ارتش سرّی داعش توسط آنان شده که
علاوه بر اهرم فشار بر دولت عراق به پشتیبان براندازان اسد نیز تبدیل شدند و همیشه فرصت
دخالت نظامی بیگانگان را به این کشور ایجاد می کنند
3- زایش داعش هم زمان با اشغال عراق بوده است که با پیوستن آنان به
القاعده شکل گرفت و در فتنه ی سوریه سازمان گسترده تری گرفتند ، ولی نقش آمریکا در
شکل گیری و گسترش داعش همراه با متحدانش مانند ترکیه و عربستان قابل چشم پوشی نیست
، اگرچه نعل واروی آمریکا در کمک به عراق برای سرکوب داعش شاید افکار را به این
اشتباه بیاندازد که داعش نیرویی خود سر و مستقل از آمریکاست .
«داعش »تحت مدیریت « مهار وکنترل » کاخ سفید :
ولی روش کاخ سفید در برخورد با داعش منبعث از راهبرد« مهار و کنترل »*
است همانگونه که با شکل دهی « القاعده » و « طالبان » و نفوذ عناصر زبده ی
اطلاعاتی در سطح فرماندهی آنان ابتدا به تسلط طالبان بر افغانستان پرداخت و سپس
سرکوب آنان را که بی جا قدرتمند نشان داده شده بودند را برگ برنده حضور چندین ساله
ی خود در منطقه قرار داد و حال نیز شیطان بزرگ بر آن است از داعش همین استفاده را
بکند تا بخش بزرگی از کشور بزرگ عراق که در انتخابات اخیر پایه های قدرتش مستحکم
تر شد را با تکیه بر کینه ی توهم آلود کشورهای ترکیه و عربستان به « هلال شیعی »
به بخشی از سوریه که درگیری ها اکنون در آن بالا گرفته ملحق کرده تا کشور «
دولت اسلامی شام و عراق » را درست کنند و بدیهی است رفتارهای جاهلانه و تجاوزگر
ایانه داعش حتّی ترکیه و دیگر متحدان بی عقل آمریکا و مجامع جهانی را برای حمله به
این کشور جدید مجاب می کند و با لشگر کشی چند ملیّتی ها به این سرزمین جعلی ، نقشه
ی خاورمیانه به نفع غرب و صهیونیست ها تغییرات اساسی خواهد کرد .
آمریکا با تجربه ی شکست در سوریه حال نقش پلیس خوب را در عراق می
خواهد بازی کند و با حمایت از دولت عراق و برخی از ظاهر سازی ها بر آن است که
اذهان را از سابقه ی فاجعه بارش در سوریه در حمایت از تروریست ها که داعش هم یکی
اژ آنان است پاک کند .
این تغییر رویکرد را می توان در سفر چند ساعته ی « اوباما
» در ماه های اخیر به عربستان هم زمان با برکناری « بندر بن سلطان » و جابه جایی
مهره های عربستان به عنوان حامی اصلی و ستاد فرماندهی داعش مشاهده کرد که اکنون با
وجود نزدیکی دولت جدید ایران به حلقه ی ترکیه و عربستان بازی جدید راحت تر شکل
گرفته است .
پیش بینی تحرک داعش توسط دکتر احمدی نژاد/
دسیسه ی غرب و منافقات امّت برای درگیر کردن ایران با داعش :
نا گفته نماند که سال گذشته در بحبوحه ی نبرد مستکبران و منافقان امّت
در سوریه که بسیاری به ماندگاری دولت اسد با تردید می نگریستند ، دکتر احمدی نزاد
پیش بینی جالبی داشت و دولت اسد را در مقابله با آنان توانمند می دانست ولی نسبت
به بحران در عراق هشدار می داد که این گویای تیزبینی ایشان می باشد.
فراموش نشود که تکرار حذف هزارن جوان انقلابی در جنگ تحمیلی خوشایند
شیطان بزرگ است که با ملتهب کردن فضای تهدید داعش علیه ایران آنرا دنبال می کند ،
و تهییج احساسات جوانان مذهبی از تریبون های دولتی و یا پیامک های مشکوک و
رفتارهای احساساتی برای جنگ با داعش بر خلاف نظر رهبری که دشمن اصلی را تکفیری ها
نمی دانند ، مواردی است که نباید به سادگی از آنها گذشت ، اگرچه رهبری به تکفیری
ها گوشزد کردند که در صورت درگیری ضربه ی سختی خواهند خورد ولی مقابله با داعش
عراق و دفاع از عتبات با وجود اعزام میلیونی جوانان کشور جوان عراق این واجب کفایی
را از گردن ما فعلاً ساقط کرده و ما باید مراقب دیگر مزدوران شیطان بزرگ در داخل
کشور خودمان باشیم و در اینگونه موارد از رهبری جلو نزنیم ، چراکه به نظر می رسد
جریانی که در دهه هفتاد و در ماجرای یورش آمریکا به عراق ، صدام را خالد بن ولید
می خواندند و به رهبری فشار می آوردند تا ایران به صدام کمک کنند ، حال نیز به
دنبال جنگ نیابتی از طرف آمریکا با دست پروردگان آمریکا هستند تا تکفیری ها را
مانند صدام به جنگ نیابتی دشمنان اصلی با ما برانگیزانند .
* « مهار و کنترل » راهبردی است که با سازماندهی نیروهای بعضاً غیر
کنش گر و مهار قدرت و مدیریت آنان با نفوذ عناصر زبده ی اطلاعاتی
امنیّتی در رده ی فرماندهی ایشان انجام می دهند.
مسعود شفیعی کیا
93/3/25
شعبان المعظم 1435