اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۴۸۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حمید مشتاقی نیا» ثبت شده است

مثل علی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۲۵ ب.ظ

شهید حامد جرفی


دکتر جان کوپر که درلندن مرکز شیعه شناسی تأسیس کرد، در ابتدا اصلاً مسلمان نبود. در دانشگاه پزشکی اهواز تدریس می کرد که با دانشجویی آشنا شد به نام حامد جرفی. حامد که در رشته زبان های انگلیسی و فرانسه تحصیل می کرد و علاوه بر آن به زبان عربی نیز مسلط بود، صفحاتی از نهج البلاغه را برای استاد ترجمه کرد. کوپر محو معانی بلند و کلمات حکیمانه مولا شد. گفت: علی روانشناس بزرگی است. اسلام آورد و بعد تصمیم گرفت مدتی را با حامد همخانه شود بلکه از رفتار او آداب دین را بیشتر بشناسد.

لابد حامد رفتاری مطابق با اسلام داشت و از آن دست آدم هایی نبود که دین را فقط در زبان خلاصه کند که استاد شیفته رفتارش گردید و با الهام از او اسلام علوی را به پایتخت انگلستان کشاند.

حامد جرفی اهل هویزه بود. در دانشگاه اهواز درس می خواند. اندکی هم با دروس حوزوی آشنا بود. کتاب های شهید مطهری و بعضی آثار و احادیث اسلامی ار ترجمه می کرد و به دست جوانان اروپایی می رساند.

در شرکت نفتی پارسونز که یک شرکت غیرایرانی بود کار می کرد و همان جا نیز با ترجمه نهج البلاغه چند نفر از کارمندان خارجی را به آیین اسلام درآورد.

مبارزات تشکیلاتی اش بر ضد رژیم ستشاهی باعث صدور حکم اعدام صحرایی برای او گردید. زندگی مخفیانه اش تا پیروزی انقلاب ادامه داشت. بعد از انقلاب مدتی مترجم مخصوص امام بود در مصاحبه های مطبوعاتی با خبرنگاران خارجی.

جنگ شروع شده یا نشده آمد خوزستان. منافقین در اهواز او و دوست صمیمی اش سید حسین علم الهدی را به محاصره درآوردند. درگیری شجاعانه این دونفر نه تنها عملیات تروریستی منافقین را ناکام گذاشت بلکه از آنها تلفات هم گرفت.

اول معلم بود. مردم هویزه طوماری جمع کردند که بخشدارشان بشود. حکمش آمد و شد بخشدار هویزه. عشایر را بسیج کرد و راه را بر شبیخون دشمن بست. بعثی ها او را شناسایی کرده بودند و از طریق رادیو، تهدیدش می کردند.

به سختی بیمار شد. از خدا خواست در بستر نمیرد. گفت: حیف است آدم مرید مولا علی باشد و مثل مولا شهید نشود.

بخشداری هویزه مرکز فرماندهی و بسیج مدافعین شهر بود. دشمن ساختمان بخشداری را به توپ بست. ترکشی آمد و فرق سر حامد را شکافت. او را به تهران بردند. مدتی در کما بود. درست روز هفدهم دی 59 که سید حسین علم الهدی و یاران عاشورایی اش در کربلای هویزه، زیر شنی تانک ها پرپر می زدند، حامد جرفی نیز بال و پر گشود و به دوستانش پیوست.

اگر به بهشت زهرای تهران رفتید، مزار او را در قطعه 24 زیارت کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تقدیم به: من المؤمنین...!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۵۴ ق.ظ

علی را ببین، فقط یکی است!

اولین مرد مسلمان که تربیت شده رسول خداست و پشت رسول خدا می ایستد و در همان اولین دعوت رسمی، وصی و برادر و جانشینش لقب می گیرد.

لیلة المبیت شاهکار ایثار علی بود که در شأنش آیه نازل شد.

جنگ خندق، ضربه علی، فراتر از عبادت امت خوانده شد.

فتح خیبر، علی حماسه ای دیگر آفرید و ستوده شد.

در رکوع نمازش نیز احسان را فراموش نکرد و در شأنش کلام وحی نازل شد.

سه روز گرسنگی کشید و افطارش را به مسکین و یتیم و اسیر بخشید و خدا در وصفش، به جان آمد.

عدالت او زبانزد همه عالم گردید.

محسّنات علی را که نمی شود برشمرد. اینها فقط نمونه هایی برای یادآوری است. علی می خواهد پا به دنیا بگذارد، جز خانه خدا، نقطه ای از زمین شأن نخستین گام هایش را ندارد. علی می خواهد از دنیا برود جز محراب و مصلا، معراجی برای پروازش وجود ندارد. روز غدیر که می شود خدا امامت او را اکمال دین و اتمام نعمتش می شمارد.

اصلاً شهادت علی در شب قدر قرار گرفت که بدانیم در بالاترین شب عالم که شب تحوّل حال و قلب حیات است، بهترین نقشه راهمان در عبودیت و خدایی شدن و به رنگ خدا در آمدن، راه علی است. علی مثال کتاب خدا و نسخه عملی نجات است.

این علی، همین حنجره کلام خدا در معراج رسول الله، همین باب مدینه علم و اسطوره بی مثال تقوا، با این همه فضیلت و مقام که هر لحظه حیاتش مباهات خدا و رشک ملائک بود، تنها یک جا، دم از رستگاری و سعادت زد، آن گاه که فرقش در سحرگاه مسجد کوفه شکافته شد و محاسنش از فوران خون سر، خضاب گردید. آن گاه که علی رایحه شهادت را احساس کرد و عطر وصال در جانش دمیده شد. آن جا بود که خیال علی راحت شد و فریاد سر داد که رستگار شده ام.

 شهادت، تنها لباس زیبنده آل الله است که جز با بدن آغشته به خون و یا جگر پاره پاره و مسموم به دیدار  یار نشتافتند. چنین است که گفته اند: کرامتنا الشهادة. آخرین مرحله صبغة الله، شبیه لاله شدن است. خوشا به حال رجالٌ صدقوا، خوشا به حال شهدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گناه مسئولان!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳ خرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۴۵ ب.ظ

گفتمان عدالت، درون مایه انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی، انقلابی عدالتخواهانه و قیام در برابر ظلم بود و بقای آن نیز منوط به حفظ همین شرط اساسی است. این ویژگی باعث می شود هر نوع کژی و انحراف از اصول عدالت، اقدامی بر ضد اراده مردم تلقی شده و به عنوان یک ناهنجاری از سوی هر کس که سر بزند، نکوهیده و مذموم انگاشته شود.

برخلاف مباحث شبهه ناک و غلطی که پیرامون رجحان نظام بر عدالت! مطرح می شود، حاکمیت اسلامی منهای عدالت، اسلامی نبوده و ماهیت خود را از دست داده و بحث حفظ آن درواقع نوعی شوخی است!

ایجاد تقابل فرضی بین دو مقوله نظام اسلامی و عدالت، بحثی اشتباه و باطل و زیان بار است. به بیانی صریح و شفاف باید گفت: نظام اسلامی یعنی عدالت و عدالت یعنی نظام اسلامی.

"مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت‌خواهی است. این، پایه مشروعیت ماست. الان درباره مشروعیت حرفهای زیادی زده میشود، بنده هم از این حرفها بلدم؛ اما حقیقت قضیه این است که اگر ما دنبال عدالت نباشیم، حقیقتاً من که این‌جا نشسته‌ام، وجودم نامشروع خواهد بود؛ یعنی هرچه اختیار دارم و هرچه تصرّف کنم، تصرّف نامشروع خواهد بود؛ دیگران هم همین‌طور. ما برای عدالت و رفع تبعیض آمده‌ایم."1

از این منظر، آنچه که در تضاد با رویکرد نظام اسلامی است نه اصرار بر عدالت طلبی که در واقع هر رفتار و گفتاری است که منجر به تضعیف عدالت و ناقض حقوق اجتماعی مبتنی بر تعریف و اصالت های دینی باشد.

باور این حقیقت، اعتبار مردمی نظام اسلامی را نمایان ساخته و امید به تحقق حاکمیت مستضعفان را روشن نگاه می دارد و از سوی دیگر، هشداری است به مجموعه مسئولان که مدیریت در نظام اسلامی برخلاف مدیریت در فرهنگ غرب، ریاست بر مردم و اشرافیت و خوی ارباب رعیتی نبوده و نوکری نسبت به ولی نعمتان جامعه در راستای احقاق حقوق آنان و خدمگزاری در راستای منافع کشور می باشد. این گونه است که باید گفت: "هر عمل خلاف و گناه و ترک وظیفه‌یی، عدالت را از والی سلب می کند. وقتی هم که عدالت سلب شد، او از آن منصب منعزل می شود."2

1- مقام معظم رهبری 1382/06/05

2- مقام معظم رهبری 1370/04/10

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چرا گاهی تصمیمات نظام برخلاف رویکرد انقلاب است؟!!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۸، ۰۵:۴۰ ب.ظ

صحبت های صریح محمدحسین صبوری در دیدار با مقام معظم رهبری:

ماجرای تصویب برجام به ما آموخت که بدون آزادی، حتی از استقلال و دین نیز نمی‌توان دفاع کرد. در آن روز‌ها دولت، شهرداری و در آن مورد خاص سپاه پاسداران با استناد به اینکه رهبری و نظام موافق برجامند، از برگزاری همایش اعتراضی در ۲۰۰ سالن هماهنگ‌شده در تهران جلوگیری کردند و جریان انقلابی هیچ روزنه‌ای برای رساندن صدای اعتراض، جز تشییع جنازه شهدا و اجتماع مقابل مجلس نداشت.

 البته بعداً هم در همین دیدار با نقد حضرت‌عالی روبرو شده و طبق معمول، رسانه محافظه‌کاران و غرب‌گرایان «عتاب رهبری به جوانان انقلابی» را ضریب ویژه دادند؛ در هشت سال جنگ تحمیلی، هم با دشمن روبروی مان جنگیدیم، هم با امثال بنی صدر‌ها؛ که در دل نهاد‌های تصمیم گیر برای کشور، برخلاف منافع ملی عمل می‌کردند!

در صنعت «تفسیر به رأی» چنان پیشرفت داشته ایم که برخی آقایان با استفاده از انتساب به رهبری معظم، جمع بندی خود و جناح شان از مسائل کشور را به عنوان «جمع بندی دفتر رهبری» طرح و خط خودشان را به نام «حزب الله» منتشر می‌کنند. بهتر نیست وقتی ولی فقیه خودش را در معرض پاسخگویی قرار می‌دهد، مسئولان بیت نیز از مصونیت انتساب به رهبری بیرون آمده و پاسخگوی عملکرد خود باشند؟

حضرت آقا؛ هربار که موضوعی برای کشور حیثیتی شده که نتیجه‌اش را مستقیماً در سرنوشت انقلاب اسلامی مؤثر می‌دانیم، با حربه‌ مشترکی مواجهیم، که نامش را می‌گذارند «تصمیم نظام»! سؤال ما این است که دقیقاً این نظام چیست؟ که اتفاقاً تصمیماتش اکثراً برخلاف مشی انقلاب، منافع ملی و سخنان رهبری از آب در می‌آید؟!

برخی اشخاص و جریانات به حرفه‌ای‌ترین شکل ممکن از فرمان «جوانگرایی» برای بازتولید سیستم مرید پروری استفاده می‌کنند. محدودسازی این دستورالعمل به عموزاده‌ها، خاله‌زاده‌ها، دایی‌زاده‌ها و آقازاده‌های دهه شصتی، منجر شده تا به‌جای جذب احمدی‌روشن‌ها، برخی جوانان فرصت‌طلبِ منتسب به اشخاص، احزاب و باند‌ها یک شبه به رشد آسانسوری برسند!

 ایراد ریشه‌ای‌تر را در «محافظه‌کاری» و وجود عناصر «محافظه‌کار» می‌دانیم، نه صرفاً مُسن؛ لذا اگر قرار باشد ۳۰ ساله‌های رانتی جای مُسن‌ها را بگیرند، عملاً نه تنها کارآمد‌تر نخواهیم شد، بلکه محافظه کارانِ جوان توان بیشتری برای مقاومت در برابر تحولات مثبت خواهند داشت؛ ضمن این‌که خوب است مدل صحیح جوان‌گرایی را از دفتر رهبری آغاز کنید تا برای سایر نهاد‌ها الگو شود، استدعا داریم به شرح چارچوب درستِ استفاده از جوانان نیز برای مسئولین نظام بپردازید.



متن کامل:

http://iusnews.ir/fa/news-details/313005/%D8%A7%D9%86%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%81%D8%B1%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5%DB%8C%E2%80%8C%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C%D8%8C-%D9%86%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%84%DB%8C%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%7C-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%84-%D9%88-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B2-%D9%86%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%DA%A9%D8%B1%D8%AF/


  • سیدحمید مشتاقی نیا

چشمها را باید شست!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۱۵ ق.ظ


زمینه سازی برای روی کارآمدن دولت جوان و حزب اللهی، نیازمند تغییر ذائقه جامعه از شکم پرستی به محوریت عرت نفس و مردانگی است. این تغییر ذائقه محتاج به کار فکری و فرهنگی است.

یادآوری اصول فطری خلقت انسان،

بازخوانی مبانی انقلاب،

افشای ماهیت پلید و عهد شکن غرب،

توجه به تجربیات تاریخ در ضرورت تکیه بر توان داخل و اجتناب از نگاه به بیرون

خنثی سازی جوّ رسانه ای معاندان

و...

جور دیگر باید دید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دم خروس!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۸، ۱۰:۵۱ ق.ظ

رفتار دولت انگلیس در عدم صدور روادید برای ورزشکار ایرانی، رفتاری ناجوانمردانه بود. جالب آن که درست در همان وزن نیز کشور میزبان توانست به مدال دست پیدا کند.

ندیدم آنهایی که غرب را کعبه آمال خود دانسته و آزادی و حقوق بشر را در نگاه به غرب می جویند واکنشی به این اقدام خباثت آلود انگلیس نشان بدهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زن آواز خوان!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۰۷ ب.ظ


"دادستان نطنز اظهار کرد: با وجود اینکه این زن در شبکه اینستاگرام خود حدود 200 ویدئو با این مضمون‌ها به اشتراک گذاشته‌ است، ما اولین شهرستانی هستیم که به این اتفاق تلخ واکنش نشان دادیم و قطعاً جلوی این هنجارشکنی‌ها باقدرت و قوت و بر اساس قانون خواهیم ایستاد."


این حرف جناب دادستان دو نکته آموزنده دارد:

یک این که پلیس فتا خواب خواب است و به رغم انتشار دویست کلیپ از خوانندگی علنی یک زن، واکنشی نسبت به کنترل این منکر اجتماعی نداشته است.

دوم اینکه تا مثل مردم متدین ابیانه به معضلات اجتماعی واکنش رسانه ای نشان ندهیم کسی دنبال رفع و حل و کنترل آن نخواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مرد باید عزت داشته باشد!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۴:۳۰ ب.ظ

جوهره مرد را با کار آفریده اند. انسان تنبل و تن پرور و ناامید، در واقع شأن و شخصیت خودش را در جامعه به مخاطره انداخته است.

کار عزت آفرین است و کسی که روی پای خودش می ایستد و حاصل دسترنج خودش را می خورد، عزیز و محترم شمرده می شود.

روزی یکی از مردان انصار دچار گرفتاری مالی شد. پیامبر فرمود: هر چه در خانه داری با خودت بیاور، حتی اگر گمان کنی شیء کم ارزشی است. آنچه مرد با خود آورد، یک زیرانداز بود و یک زین اسب و یک کاسه آبخوری!

پیامبر رو کرد به آنهایی که دور و برش بودند و گفت: چه کسی اینها را می خرد؟ مردی گفت: یک درهم خریدارم. رسول الله فرمود: کسی بیشتر از این بابت اینها پولی می دهد؟ مرد دیگری دو درهم داد و وسایل را تحویل گرفت.

پیامبر به آن مرد گرفتار فرمود: با یک درهم غذایی بخر و برای خانواده ببر و با یک درهم دیگر تبری تهیه کن. تبر را که آورد پیامبر از یکی از یارانش دسته ای برای آن مهیا نمود و با دستان خودش دسته آن را جا انداخت و تبر را آماده کار کرد.

گفت: به صحرا برو و با این تبر هیزم جمع کن. از خارهای ریز و درشت هم دریغ نکن و همه را گرد هم بیاور و بفروش.

مرد دو هفته ای را به هیزم شکنی و فروش آن مشغول شد تا توانست گره کارش را باز کند و بعد با لبی خندان برای عرض تشکر آمد خدمت رسول خدا.

پیامبر هم که خوشحال شده بود، جمله ای فرمود که می تواند درسی برای همه مردمان عالم بوده و تلنگری باشد برای پرهیز از یکجا نشینی و ناامیدی و تأکیدی باشد بر ضرورت کار و تلاش و غیرتمندی:

"این حال تو بهتر از آن است که در روز قیامت با چهره ای بیایی که خراش صدقه بر آن است"1

انسان اگر روی پای خودش بایستد و داشته های کم اهمیتش را نیز قدر بداند، خودکفا گردیده و هیچ گاه دست نیاز پیش دیگران دراز نخواهد کرد.

1- تنبیه الخواطر، ج1، ص45

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تذکری به کانال بابل 1400

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۴:۱۵ ب.ظ

نگاه به تصویر بی حجاب زن مسلمان که شناخت اجمالی نسبت به او وجود دارد، حتی اگر محرک نباشد، حتی اگر خود احمقش با رضایت آن را منتشر کرده باشد، جایز نیست چه برسد به تکثیر و ترویج آن.

لازم است در چنین مواردی، تصاویر به صورت مات منتشر شود.

به مدیر یا مدیران کانال بابل 1400 که در افشای ماهیت پلید و مرموز بعضی از فعالان به ظاهر هنری اما سیاست زده و غرب گرا که در صدد استحاله فرهنگی جامعه دینی هستند، گام هایی جدی برداشته اند دست مریزاد می گویم.

امیدوارم دادستان محترم، مجموعه نهادهای اطلاعاتی و انتظامی و نیز مسئولان غفلت زده اداره ارشاد مثلا اسلامی نیز در راستای ایفای نقش نظارتی خود قدمی مثبت بردارند.

در سال های نخست فعالیت تلگرام، در یکی از گروه های مطرح مجازی که ابتدا با رویکرد فرهنگی و اجتماعی شروع به کار کرد و مدتی بعد ماهیت سیاسی و انتخاباتی اش عیان شد، انتشار تصاویری از کشف حجاب بعضی اعضا در سایه خواب خوش عزیزان فتا، به شدت رواج داشت. یکی از دوستان طلبه تذکری به مدیر بیمار گروه داد که پاسخ شنید: قانونی برای مقابله با بی حجابی در فضای مجازی وجود ندارد!! این آدم رسوا بعدها با بهره گیری از سادگی دو اصولگرای منگل، بودجه های فرهنگی را به دامان همین گروهک های فرنگی استحاله گر سرازیر کرد و ... بگذریم.

بی تردید رویکرد نیروهای انقلاب در مقابله با کژروی ها در چارچوب قواعد شرع، توجیه پذیر بوده و انشاءالله به ثمر خواهد نشست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به بهانه معارفه مدیرکل جدید دادگستری مازندران

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۲:۱۳ ق.ظ

حجت الاسلام و المسلمین اکبری، به تازگی تصدی اداره کل دادگستری استان مازندران را برعهده گرفته است. دوستان مشترک و نیز جماعت حزب الله هرمزگان، از استقلال و سلامت و درایت ایشان ذکر خیر فراوانی داشته اند.

به این بهانه یاداوری چند نکته را لازم می دانم:

یک- جایگاه قضاوت آن هم در سطح مدیرکلی دادگستری یک استان، امانتی الهی است که نباید شائبه سوءاستفاده از قدرت و تسویه حساب های شخصی باعث خدشه برآن شود. این که توصیه کنیم رزمنده ای عدالتخواه را به خاطر انتقاد از دوست و رفیق و همکلاسی سابقمان دو سه روزی معطل زندان و دادگاه کنند که حالش گرفته شود در شأن قاضی طراز انقلاب اسلامی نیست.

دو- نظام اسلامی مساوی با دولت اسلامی نیست. مقام معظم رهبری در تبیین گام های انقلاب اسلامی با هدف دستیابی به تمدن جهانی اسلام، مرحله نظام اسلامی را از مرحله دولت اسلامی (بمعنای مجموعه های دیوانسالار اعم از اجرایی و ...) متفاوت دانسته اند. از این منظر هر کس که به نقد و مخالفت با صاحبان قدرت در چارچوب شرع و قانون می پردازد ضد نظام نبوه و اساساً این تلقی که هر صاحب میزی لزوماً صاحب حق هم هست باید اصلاح شود.

سه- مراوده با صاحبان ثروت ولو در قالبی سالم، بی تردید قرار گرفتن در مظان اتهام تلقی می شود. این که یک مسئول در نهادی قضایی یا امنیتی و ... پنج شنبه جمعه ای را برای تفریح به باغ فلان نماینده کلان و حاشیه دار شرکت خودرو ساز برود جز ایجاد بد گمانی و سوءظن در مردم ثمری نخواهد داشت.

چهار- امر به معروف و نهی از منکر، بالاترین سند آزادی بیان در مکتب اسلام است که دایره شمول آن همه مردم و مسئولان را شامل می شود و "به تو چه" و "سرت به کار خودت باشد" و ... تعابیری نیست که بر اساس آموزه های دین در مواجهه با منقتدان کاربرد و اعتبار داشته باشد.

پنج- دانه درشت های مفسد، معمولاً ظاهرالصلاح بوده و از رشته های ارتباطی خوبی با بعضی شخصیت های موجّه برخوردارند. نفوذ ناپذیری در مقابل توصیه های ناصواب دایه های دلسوزتر از مادر، ویژگی برجسته و تحسین برانگیز قضات تربیت شده مکتب ظلمت شکن خمینی و خامنه ای است. متأسفانه در خصوص میزان تحقق این مهم، حرف و حدیث هایی است که رانت برخی پرونده ها در ماده هجده، گاه آب سردی بر جبین فعالان عرصه عدالت خواهی بوده است. دوستانی پا به کار در این راستا نکاتی مستند را حضوری بیان خواهند داشت.

شش- قوه قضاییه ویترین اعتبار و مشروعیت و آبروی نظام است. اگر دادستان یا مسئولی از نظر اعصاب و اخلاق، وزانت لازم را برای حفظ حرمت ارباب رجوع ندارد، اولویت حذف او از چرخه مسئولیت، امری بایسته و فوری است.

هفت- مجموعه نیروهای عدالت خواه به همان میزان که زبانی صریح در نقد و بیان کاستی ها دارند، در دفاع از رویکردهای امیدبخش دستگاه قضا که تلألو آن در گفتمان مدیریتی سید ابراهیم رئیسی، بارقه احیای عدل علوی را شعله ور ساخته، قصور نخواهند داشت.

انتصاب شایسته حجت الاسلام اکبری را تبریک گفته و برای این مدیر بسیجی دستگاه قضا آرزوی توفیق دارم.

سید حمید مشتاقی نیا/ حوزه علمیه قم

  • سیدحمید مشتاقی نیا

راز یک تنبیه سخت!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۳۴ ب.ظ

آدم باید خیلی شأن و مرتبه بالایی داشته باشد که رسول خدا پیش پایش از جا بلند شود که هیچ، چند قدمی هم به استقبالش بیاید! این طور نیست؟

این که رسول خدا به مردم توصیه کند احترام کسی را به طور ویژه نگاه دارند و پیش پایش از جا بلند شوند، افتخار بزرگی است؛ مگر نه؟!

این که پیامبر با مرگ کسی اندوهگین شود و با پای برهنه به تشییعش برود و خودش برای او نماز بخواند و هر چند قدم، جایش را تغییر داده تا بتواند هر چهار طرف تابوت او را بگیرد و خودش با دستان مبارکش بدن او را در قبر بگذارد نشان می دهد که آن فرد، انسان بزرگی است؛ درست است؟

رسول خدا بگوید فرشتگان در تشییع کسی شرکت جسته اند مایه مباهات است؛ خوب؟!

اما

بعد بشنوید که همین فرد با این همه امتیاز رشک برانگیز، دارد از عذاب قبر رنج می برد؛ شما باشید تعجب نمی کنید؟!

تعجب دارد دیگر!

سعد بن معاذ این گونه بود. بزرگ انصار مدینه، مورد احترام خاص رسول اکرم(ص)، کسی که پیامبر در تشییع جنازه اش آن گونه عمل کرد، مؤمنی که ملائک هم پای تابوتش حاضر شدند، از عذاب قبر در امان نماند! چرا؟!

عرض می کنم خدمتتان.

مردم مدینه هم که شاهد احترام خاص رسول الله به سعد بن معاذ و تشییع با شکوهش بودند با شنیدن خبر عذاب قبر او هاج و واج همدیگر را نگاه می کردند.

رسول الله در پاسخ آنها یک جمله فرمود. جمله ای کلیدی که برنامه خدا را در اهمیت به خانواده نشان داده و عمل به آن می تواند زندگی انسان ها را شیرین ساخته و بی توجهی نسبت به آن نیز دنیا و آخرت آدم را تلخ و ناگوار می سازد.

رسول اکرم فرمود: "سعد با خانواده اش تند بود!"

به همین سادگی! هر چقدر هم برای خودتان کسی شده باشید، حواستان باشد که ریشتان گروی خانواده است. نماز و روزه و خمس و زکات و حج و جهاد و...، سر جای خودش؛ هوای خانواده را نداشته باشید، خدا هم هوایتان را نخواهد داشت!

علل الشرایع، ص310

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اهمیت و ضرورت سواد رسانه

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۱۶ ق.ظ

یکی از مبنایی ترین آموزه هایی که در بحث سواد رسانه باید مورد توجه قرار بگیرد، فراتر از شناخت گزاره های مکتب ژورنالیسم، احیای مولفه های جهان بینی توحیدی و شناخت تفاوت های آن با ماهیتی است که رسانه در کلیّت اندیشه مادی غرب، دنبال می کند. سواد رسانه در وهله نخست به معنای آگاهی از نقطه مطلوبی است که در مبانی فرهنگ غرب به منظور تسخیر اندیشه انسان و بازداری آن از استقلال در برابر امیال نفسانی مورد توجه بوده که برخلاف شعار فریبنده آزادی اندیشه، در واقع اسارت فکر و فراغت از درک حقایق فطری و الهی را مدّنظر دارد.

شناخت مبانی اندیشه دین و تعارض آن با رویکرد مادی غرب و هر آن چه که پدیده تحت استیلای فرهنگ غرب به حساب می آید، آحاد جامعه را در برابر خدعه ها و اهداف نا آشکار و فریبنده رسانه در همه اشکال هنری یا مجازی و ...، بیمه نموده و شیوه به خدمت درآوردن پدیده های فرهنگی مخلوق مکاتب مادی را به همگان می آموزاند.

سیدالشهدای اهل قلم، سید مرتضی آوینی عبارتی عمیق و خواندنی در این خصوص دارد:

"در اینکه تمدن اروپایی چگونه توانسته است بر همه‌ی تمدن‌های دیگر عالم غلبه یابد و به صورت یک «فرهنگ غالب و مسلط» جهان را به یک دهکده‌ی واحد تبدیل کند سخن بسیار است، اما هرچه هست، این امری است که تقریباً وقوع یافته و اگر نمونه‌ای چون انقلاب اسلامی ایران وجود پیدا نمی‌کرد، جز در نزد معدودی اهل نظر، هیچ جای تردید در احکام کلی تمدن جدید نمی‌توانست وجود داشته باشد.
محتوای ارتباطات در این دهکده‌ی جهانی «اطلاعات» است، «اطلاعاتی منشأ گرفته از فرهنگ مسلط جهانی که فرهنگ تمدن اروپایی است و نظام ارزشی ملازم با آن». این فرهنگ سلطه‌گر و سلطه‌گرا برای مبدل کردن جهان به یک دهکده‌ی واحد، همه‌ی نظامات لازم را نیز تأسیس کرده است: اعلامیه‌ی جهانی حقوق بشر، سازمان ملل متحد، شورای امنیت و … از همه‌ مهم‌تر تفکر ـ یا شبه‌تفکر ـ مبتنی بر مشهورات علمی که آن را «فلسفه‌ی علمی» می‌گویند. «فلسفه‌ی علمی» جو فروش گندم‌نمایی است که می‌خواهد با استنباط احکام کلی از مجموعه‌ی اطلاعات علمی، که جز در محدوده‌ی نسبت‌ها و اسباب نمی‌توانند واجد هیچ کلیت و عمومیت و یا اطلاق باشند، فلسفه‌نمایی کند و جانشین تفکر فلسفی شود.
این هست که شبکه‌ی جهانی ارتباطات، در طول ده‌ها سال، فرهنگ واحدی را که بر همین شبه تفکر علمی مبتنی است در سراسر زمین اشاعه داده است و اکنون اعتبارات عقلی ـ و یا بهتر بگوییم اعتبارات وهمی یا شبه‌عقلی ـ عموم انسان‌هایی که با رسانه‌های گروهی در سراسر جهان ارتباط دارند به چیزی جز احکام پوزیتیویستی و کفرآمیز تمدن جدید حکم نمی‌کند، اما از سوی دیگر، اگر آنچنان که در علم ارتباطات می‌گویند «تفکر، حاصل ارتباطات است»، چرا در جهان امروز نمونه‌ای چون انقلاب اسلامی ایران فرصت وقوع داشته است؟ ...

این جمله را که «باید فرهنگ شنوندگان و بینندگان محترم را ارتقا داد» روزی چند بار در رسانه‌های مختلف می‌خوانیم و می‌شنویم، اما بسیار کم پیش می‌آید که درباره‌ی فرهنگ و ماهیت آن نیز سخنی بگویند. اگر بپرسیم: «آقا، مقصود شما کدام فرهنگ است؟»، همه تصور می کنند که ما به تازگی از یکی از کرات دیگر منظومه‌ی شمسی به زمین آمده‌ایم؟ مفهوم فرهنگ و اطلاعات را ثابت فرض می‌کنند و فقط در باب نحوه‌ی انتقال و ارتقای آن بحث می‌کنند. نتیجه‌ی عملی ارتقای آن فرهنگی را که موردنظر آنهاست می‌توانید در مردم مغرب زمین و عادات و تعلقات آنها نظاره کنید؛ یعنی به عبارت روشن‌تر، مراد از فرهنگ، «فرهنگ توسعه‌ی تکنولوژیک اقتصادی و آزادی‌های لیبرالیستی ملازم با آن است» و مراد از اطلاعات، «اطلاعات و معلوماتی که بتواند در طریق یک چنین توسعه‌ای مفید فایده باشد» و یک بار دیگر به آنچه در آغازین این مطلب عنوان شد بازگردیم: 
«تعبیر دهکده‌ی جهانی لامحاله بدین معناست که ساکنین این دهکده‌ی واحد شریعت واحدی را نیز پذیرفته‌اند … مهم‌ترین حوزه‌ای که نظام فرهنگی را صورت می‌بخشد همین جهان‌بینی است که با تبدیل یافتن به نشانه‌ها و علائم قابل انتقال سمعی و بصری، عنوان اطلاعات پیدا می‌کند. اگر نخواهیم معترض فرهنگی شویم که اکنون از طریق شبکه‌ی جهانی ارتباطات در سراسر جهان اشاعه می‌یابد، این قدر هست که این فرهنگ با جهان‌بینی و جهان‌شناسی خاصی همراه است که مختص به خود اوست و با هیچ فرهنگ و یا شریعت دیگری جمع نمی‌شود»."

شهید آوینی مقاله تکنولوژی ارتباطات

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نجیبانه!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۷:۱۲ ب.ظ

رابطه پیامبر و همسرش خدیجه، رابطه ای عاشقانه بود. رسول خدا برای همسرش احترام بسیاری قائل بود و در جمع، تکریمش می نمود. تا مدت ها بعد از وفات او به یادش که می افتاد، اشک در چشمان مبارکش حلقه می زد و از او به نیکی یاد می کرد و اگر گوسفندی قربانی می نمود، هدیه ای از گوشت آن برای دوستان خدیجه نیز می فرستاد و ...

خدیجه خودش را کنیز رسول الله می نامید، سختی های زندگی با او را به رغم همه طعنه ها، تنگناها و مرارت هایی که قریش تحمیل کرده بود، به جان خرید، از کوه ها و صخره ها به تنهایی بالا می رفت و برای رسول الله که در غار بیتوته داشت، غذا می برد و ...

یک زن متمکن و مرفّه بود که همه خوشی های مادی عالم را در اختیار داشت و همه آنها را در راه اسلام کنار گذاشت، هزار شبانه روز در محاصره طاقت فرسای شعب ابی طالب و عسرت در تأمین حداقل های معاش، نشست و دم بر نیاورد و منّتی بر رسول الله نگذاشت و اعتراضی نکرد که هیچ؛ در لحظات آخر عمر که می خواست وصیت کند، رویش نشد مستقیم به رسول الله بگوید پیراهنی که زمان وحی به تن داشت را کفن او قرار دهد، از پیامبر خواست لحظاتی او را تنها بگذارد و بعد دخترش فاطمه را واسطه این درخواست قرار داد و ...

در نهایت به رسول الله گفت: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا حلال کن.1

بزرگی خوب است؛ اما بزرگوار بودن از آن خوب تر.

 

1- جهت مطالعه بیشتر رجوع شود به آثار:

الصحیح من سیرة النبی الاعظم(ص)، جعفر مرتضی العاملی، ناشر سحرگاهان

ویژگی های شخصیتی حضرت خدیجه، مهدی وزنه، ناشر مولف

مقام حضرت خدیجه در پیشگاه خدا و رسول اکرم(ص)، سید جواد حسینی

حضرت خدیجه مادر ام ابیها، جمعی از نویسندگان، ناشر التوحید

و نیز پایگاه تخصصی: http://www.khadijeh.com/


  • سیدحمید مشتاقی نیا

هیچ عذری پذیرفته نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۳۶ ق.ظ

بعضی ها مال و ثروت و رفاه را دلیل گرایش خود به گناه و طغیانگری می دانند.

بعضی ها محیط ناسالم پیرامون خود و شرایط بد محل زندگی شان را دلیل گرفتاری در منجلاب تباهی و عصیان می پندارند.

خدیجه سلام الله علیها، یک زن بود با تمام ویژگی های احساسی و عواطف درونی که در یک زن سراغ دارید. از ثروت دنیا چیزی کم نداشت. در محیط ناسالم عرب جاهلی و در دوره ای زندگی می کرد که فساد و عیاشی و گناه و پلیدی همه جا رواج داشت.

خدیجه اما پاک و سالم ماند و به مقامی رسید که جبرییل به پیامبر گفت: خدا می فرماید سلام مرا به خدیجه برسان.1

شد جزو چهار بانوی برتر بهشت2 و به جایی رسید که رسول الله فرمود: خدا به وجود تو هر روز چندین بار به ملائکه اش مباهات می کند.3

معصوم نبود؛ اما مادر دوازده معصوم شد.

راه کمال بسته نیست و اراده، برتر از همه جاذبه ها و کشش های فریبنده عالم مادی است. پول و شهرت و شهوت و پست و مقام و مکنت، اگر انسان، انسان باشد، وسیله رشد و سعادت اوست و اگر نه، بهانه ای است برای سقوطش به حضیض حیوانیت.

1- تفسیر العیّاشی، ج 2، ص 279 

2- بحار الأنوار، العلامة المجلسی، ج 43 ، ص 51

3- کشف الغمه، ج 2، ص78

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فورواردچی، دقت کن!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۵۴ ق.ظ

گفتم: برادر من! اینا چیه که تو گروه ها ارسال میکنی؟ خودتم بعیده این حرفا رو قبول داشته باشی. اینا مثلًا طنز و خنده داره؛ اما در اصل داره تو اعتقادات مردم شبهه میندازه. دقت کن اخوی هر مطلب خنده داری ارزش فوروارد نداره...

گفت: ای بابا! من خودمم خیلی از این حرفا رو قبول ندارم؛ اما خدا گفته: فبشّر عبادی الذین یستمعون القول1؛ پس خوبه که همه، همه چیو بشنون و ...

گفتم: تو با هم سن و سالها و دوستات یه وقتایی پیش هم شوخی ها و لطفیه هایی رد و بدل میکنین که مناسب جمع خودتونه! گفت: خب، که چی؟!

گفتم: حاضری همونا رو جلوی خانواده ت بگی یا حتی اگه یه خانم کنارتون باشه و ...؟ چرا اون موقع نمیگی فبشّر عباد...

گفت: نه، خب هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد!

گفتم: آ بارک الله! تازه بقیه آیه رو هم دقت کن. میگه: و یتّبعون احسنه! یعنی بشارت خدا برای کسایی هست که بتونن حرف حق و درست رو تشخیص بدن و عمل کنن. شما به کسی که رانندگی بلد نیست، چن تا ماشین میدی میگی امتحان کن هر کدوم بهتر بودو بردار سوار شو؟! میزنه به در و دیوار که!

هر کسی علم و قدرت تحلیل لازمو برای تشخیص حق از نا حق نداره، قربونت بشم.

1- الزمر، آیات 17 و 18

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عقل و رسانه!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۵۲ ق.ظ

شاید بتوان نخستین هشدار رسمی اسلام درباره اهمیت سواد رسانه را در عبارت "کلمة الحق، یراد بهاالباطل"1 جستجو کرد؛ آن گاه که مولا از درد تحریف حق، فریاد غربت برآورد و مردم را به تأمل بیشتر درباره شعارها و شنیده هایشان فراخواند.

سواد رسانه، سواد مجازی و ... یک پیام مهم را برای مخاطبان خود به همراه دارند: "هر آنچه می شنوید قابل اعتماد نیست."!

چه بسیار تصاویر تهییج کننده ای که تقلبی و به اصطلاح فتوشاپ از کار در می آید و اخبار التهاب آور و مبهوت کننده ای که جعلی و یا ناقص و تحریف شده هستند.

"ان جاءکم فاسقٌ بنبأٍ فتبینوا"2، هیچ جا مصداق نداشته باشد لااقل در فضای مجازی مصداق دارد و تأکید شدید اسلام بر ضرورت فحص پیرامون اخبار و رویدادهاست. فضای بی در و پیکر مجازی، عرصه جولان دشمنان و بدخواهان و شیاطینی است که از سر عداوت و یا شیطنت و نفاق و ... و یا شوق دیده شدن، انگیزه فراوانی برای تولید اخبار و اطلاعات وارونه و دستکاری شده و جهت گیری های غلط دارند. عمل به این آیه صریح کتاب خدا، می تواند مخاطبان شبکه های مجازی و رسانه های ماهواره ای و ... را به تأمل و تحقیق بیشتر وا دارد.

متأسفانه جوگیر شدن بخش قابل توجهی از اقشار جامعه بر اثر شایعه سازی رسانه های معاند، تنها به دلیل ناآشنایی با این دستور قرآنی است.

1- نهج البلاغه، خطبه40

2- حجرات، آیه6

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خبرهای خوبی از بابلسر به گوش می رسد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۵۷ ق.ظ

نیروهای تأثیرگذار اصولگرا و نیز حزب اللهی شهرستان بابلسر در اجماعی ستودنی، یکی از چهره های سالم، تحصیل کرده و انقلابی این شهر را برای حضور در انتخابات مجلس شورای اسلامی دعوت کرده اند. برخلاف شهرستان بابل که جریان اصولگرایی آن حزب الله را ابزار و بازیچه ای برای امیال خود دانسته و عرصه سیاست را مجالی برای معاملات اقتصادی و کسب سهام قدرت و در نتیجه ذیح ارزش ها بر سر دستیابی به منافع و مطامع خویش می پندارد، همسایگان بابلسری ما در اقدامی عقلانی به دنبال وحدت نیروهای ارزشی حول محور شخصیتی بی حاشیه، فهیم و شجاع و انقلابی هستند.

فعلاً بناست اسمی از این برادر نخبه حزب الله در سطح رسانه ها مطرح نشود. در صورت تصمیم نهایی، انشاءالله این قلم نیز به سهم خود از ویژگی های شخصیتی منحصر به فرد این چهره دوست داشتنی خواهد نوشت.

لازم به ذکر است امام جمعه بابلسر نیز فردی دغدغه مند و سالم و به دور از زد و بندهای پیدا و پنهان سیاسی و جناحی است که وجود وی سرمایه ای مغتنم برای نیروهای ارزشی این دیار محسوب می شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک پنجم ثروتمان دود شد!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۵۳ ب.ظ

فرض کنید تمام دارایی شما پنج میلیون تومان است.

ناگهان متوجه می شوید که یک میلیون تومان از پولتان را از دست داده اید.

ناراحت می شوید؛ طبیعی است. چون به هر حال این که آدم ناگهان یک پنجم سرمایه اش را از دست بدهد جای ناراحتی هم دارد.

اما

حواستان می رود سمت آن چهار میلیون تومان باقی مانده. از این به بعد وسواس به خرج می دهید و حواستان را جمع می کنید که آن چهار میلیون را به راحتی از دست ندهید.

امروز ششمین روز ماه مبارک رمضان است.

یک پنجم ماه رمضان را از دست دادیم. به سرعت برق و باد این شش روز هم گذشت.

حواسمان را جمع کنیم که چهار قسمت دیگر این ماه هم زود می آید و می رود. بعدها افسوس نخوریم. قدر این سرمایه باقی مانده را بدانیم. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسلام با سلبریتی سازی مخالف است!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۳:۳۶ ب.ظ

اسلام به آراستگی ظاهر مؤمنان اهمیت می دهد. برای همین است که در احادیث متعددی مردم به حفظ ظواهر خود از منظر پیرایش و پرهیز از ژولیدگی و استفاده از لباس مرتّب و تمیز سفارش شده اند1؛ اما همین اسلام با لباس شهرت مخالف است و دوست ندارد کسی به خاطر ظاهرش، انگشت نما قرار گرفته و مورد توجه دیگران واقع شود:

"لباسی که در زیبایی یا زشتی شهرت دارد، نپوشید." 2

از سوی دیگر اسلام نگاه به چهره عالم را عبادت می داند و مجالست با آنان را یک ارزش می شمارد3. از نظر اسلام رفیق خوب کسی است که دوستانش را به یاد خدا بیندازد.4 چنین فردی لیاقت توجه را دارد. پیامبر(ص) دست کارگر را بوسید5 و نشان داد که انسان های زحمت کش باید مورد احترام جامعه باشند. اسلام می گوید: همه مؤمنان برادر و برابرند و ملاک برتری نزد خدا تقواست6 و ...

آن چه در این مختصر می توان گفت تأکید اسلام بر پویایی و تلاش و علم و فضیلت و اخلاق است و از این منظر افرادی شایسته احترام و توجه جامعه هستند که به واسطه فضائل و توفیقات علمی، عملی و اخلاقی خود درخشیده باشند نه بر حسب ظواهر و آرایش و خودنمایی. جامعه ای که علم و کار و فرهنگ و اخلاق در آن به عنوان یک ارزش و هدف مطرح باشد سربلند و مترقی خواهد بود و اگر ظاهر گرایی و سطحی نگری در آن برجسته شود به رخوت و سکون و عقب ماندگی دچار خواهد شد. روحیه کار و کوشش چه در عرصه علم و چه در عرصه تولید، یک فرهنگ دینی است که در مقابل تنبلی و فقر، قد برافراشته و پیشرفت جامعه اسلامی را هدف قرار داده است.

الغرض؛ تن آدمی شریف است به جان آدمیت، نه همین لباس زیباست نشان آدمیت!

1- امام صادق علیه السلام، وسائل اشیعه، ج5، ص6.

2- رسول اکرم(ص)، الجامع الصغیر، ج2، ص703.

3- من لایحضره الفقیه، ج2، ص205.

4- پیامبر(ص)، بحارالانوار، ج74، ص186.

5- تاریخ بغداد، جلد7، ص353

6- سوره حجرات، آیه13

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رسانه و سبک زندگی از نگاه محمود گلابدره ای

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۳۴ ب.ظ

مرحوم گلابدره ای از نویسندگان برجسته کشور، در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی یادداشت هایی را از شرایط و خاطرات میدانی خود در عرصه مبارزات مردمی با رژیم ستمشاهی به رشته تحریر درآورد که بارها در قالب کتابی مدون به انتشار رسید. متن زیر گزیده ای از یادداشت او پیرامون نقش رسانه در ترویج سبک زندگی غربی است که از نظر می گذرانید:

... نگاه کن، ببین تلویزیون ملی ایران چه نشان می دهد؟ چه می گوید؟ چه فیلم هایی به نمایش می گذارد؟ وای! چه کسی باور می کند که اینجا، از غروب تا آخر شب، تلویزیون پشت سر هم فیلم های آمریکایی و فیلم های حیوانات که چطور همدیگر را شکار می کنند و می کشند و به خاطر غذا و شکار به جان هم می افتند و آن که زورش بیشتر است، به خاطر طعمه، دیگری را می درد و طعمه گیر کسی می آید که وحشی تر و سنگ دل تر و دندان تیزتر و پرزورتر و قوی تر است و این فلسفه زندگی آمریکایی است و ما باید در چنین شرایطی در خانه هایمان بنشینیم و با خانواده مان زندگی خانواده های آمریکایی را ببینیم. وای! وای! آیا روزی می رسد که این تلویزیون به دست مردم بیفتد و مردم زندگی خودشان و خودشان را در تلویزیون خودشان ببینند و در تلویزیون خودشان با فرهنگ و طرز زندگی خودشان آشنا شوند؟ وای! اگر انقلاب پیروز بشود و مردم موفق بشوند و باز بنشینند و تلویزیون، باز همین فیلم ها را به خورد مردم بدهد و به جای زندگی انسان ها از حیوانات و درندگان جنگل و روی زمین و زیر دریا و بالا و پایین و از کرم گرفته تا سوسمار که چگونه طعمه پیدا می کند و چطور راه می رود و و و و... را به خورد مردم بدهند، چه زجری می کشند مردم. نه، مردم نمی گذارند. نه، مردم برای نجات از چنگال این فرهنگ منحط غربی و این ترجمه ها و این سرگرمی های جهت دار، جهت گرفته اند. استعمار که فقط در بُعد اقتصادی و سیاسی عمل نمی کند. استعمار اصلی، استعمار فرهنگی است که توی ایرانی، آمریکایی فکر و عمل کنی.

کتاب لحظه های انقلاب، ص313 

  • سیدحمید مشتاقی نیا