اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۴۸۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حمید مشتاقی نیا» ثبت شده است

همه مسئولیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۰۲ ق.ظ

یکی از بدترین پدیده های اجتماعی که مضرات آن در اغلب موارد دامنگیر همه جامعه می شود، مسأله طلاق است. این معضل اجتماعی به هیچ وجه زیبنده جامعه اسلامی نیست و علاوه بر دولت ها و متولیان فرهنگی، همه اقشار جامعه نیز نسبت به رفع آن مسئولیت دارند. آمار بالای این رویداد تلخ نشان می دهد نسبت به رفع این معضل اجتماعی اهتمام لازم صورت نگرفته است.

شاید اگر عوارض مخرب این پدیده نامبارک را بدانیم دغدغه بیشتری نسبت به پیشگیری یا مقابله با آن در خود احساس نماییم.

از نظر اسلام طلاق بدترین حلال خدا لقب گرفته و با عادی سازی آن مخالفت شده است.

شهید ابوالحسن محمدزاده از رزمندگانی بود که یا در صحنه های جنگ حضور داشت و یا اگر هم پشت جبهه بود به علت مشغله فراوان، برای حضور در کنار خانواده فرصت کمی در اختیار داشت؛ اما همان لحضات اندک با هم بودن را عاشقانه سپری می کرد.

در همسایگی این شهید، خانواده دیگری زندگی می کرد متشکل از یک مرد و زن جوان و مادر شوهر. روابط درون این خانواده چندان صمیمی نبود و زن جوان همواره از سوی همسر و به خصوص مادر همسر خود مورد شماتت و گاه توهین و ناملایمت قرار می گرفت. مادر شوهر و شوهر این زن به هر بهانه ای به او سرکوفت زده، از کارش ایراد گرفته و داد و هوار راه می انداختند و این زن اغلب دل شکسته و اندوهگین بود و همواره به زندگی خوش و با نشاط ابوالحسن و همسرش غبطه می خورد.

ابوالحسن با این که فرصت کمی در اختیار داشت از کنار این مسأله به سادگی عبور نکرد. او خودش را بخشی از کلیت جامعه دانسته و با مفاهیمی چون "به من چه" و"مشکل خودشان است" و...  بیگانه بود. دغدغه اجتماعی این شهید و مسئولیت پذیری او باعث شد دنبال چاره ای برای حل این مشکل برآید. او سعی کرد از روش های مرسوم مانند گفت و گوی مستقیم و نصیحت و ... و یا واسطه قرار دادن ریش سفیدان فامیل اختلافات خانودگی آنها را کاهش داده و فرهنگ بزرگواری و متانت را به آنها یادآوری کند.

تلاش های این شهید اما هیچ تأثیری نداشت. اخلاق بد و طلبکارانه شوهر و مادر شوهر همچنان ادامه داشت و روزگار را بر آن زن تلخ می نمود.

جالب بود ابوالحسن محمدزاده به رغم آن که از تلاش های فراوانش نتیجه ای نگرفت بازهم از فکر آنها بیرون نیامد و این احساس را نداشت که من کار خودم را کرده ام و بیش از این دیگر ربطی به من ندارد و ...

او با مشورت همسرش با این که فرصت کمی را می توانست در کنار خانواده بگذراند، از همان خوشی های کوتاه با هم بودن نیز گذشت و برای آن که آن زن زندگی تلخ خودش را با زندگی شیرین آنها مقایسه نکرده و فکر طلاق به سرش نزند و بداند که خیلی از زندگی های مشترک خالی از اختلاف نظر و مشکلات نیست، گاه دعوایی صوری راه می انداخت! این رزمنده جوان و همسرش گاه بین خود را شکرآب نشان می دادند و با هم به بحث و جدل می پرداختند تا زن جوان همسایه، تحمل بیشتری در زندگی از خود نشان داده و با صبوری و مرور زمان، تدبیری برای اصلاح رفتار همسرش پیدا نماید.1

این خاطره تنها مثالی است برای آن که به ما نشان دهد همه نسبت به محیط پیرامون خود مسئولیم واگر نسبت به مشکلات دیگران حساس بوده و دغدغه بیشتری در رفع گره های اجتماعی داشته باشیم شاهد بسیاری از عوارض ناشی از معضلات فرهنگی و اجتماعی اطراف خود نخواهیم بود.

1- بر اساس خاطره ای به روایت همسر شهید ابوالحسن محمدزاده، نشریه سبز سرخ، کنگره بزرگداشت سرداران شهید استان مازندران

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این دنیای پیچ در پیچ!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۴۴ ق.ظ

این ضرب المثل را زیاد شنیده اید: گهی پشت به زین و گهی زین به پشت!

دنیا این گونه است. گاهی اوضواع به کام ماست، گاهی هم نه. چه بسیار انسان هایی که در ناز و نعمت و رفاه و خوشی زندگی کرده اند؛ اما ناگهان به هر علتی اوضاع دگرگون شد و هست و نیستشان از دست رفت. نقل است مادر جعفر برمکی، وزیر دربار عباسیان که ناگهان نگون بخت شد، می گفت: سال پیش چهارصد کنیز در اختیار داشتم وگمان می کردم، فرزندم در حقم کم لطفی کرده است، امسال آرزویم این است دو پوستین گوسفند داشته باشم یکی را فرش خود قرار دهم و یکی را لحاف خویش سازم!

از طرف دیگر چه بسیار افرادی که در مشکلات عدیده مادی دست و پا می زدند و طاقت از کف می دادند؛ اما بعد از مدتی  دوره سختی ها به اتمام رسیده و راه زندگی و معاش برایشان هموار شده است. بسیاری از افراد صاحب نام و عنوان اعم از وزیر و وکیل و سیاستمدار و دانشمند و هنرمند و ورزشکار و ... در اوان زندگی گاه محتاج نان شب بوده و به سختی زندگی می کردند.

داستان های تاریخی و یا تجربیات دیگران مملو از چنین خاطراتی است که نشان می دهد زندگی چرخ ها وفراز و نشیب های بسیار دارد و نه سختی های آن ارزش ناامیدی و افسردگی دارد و نه خوشی های آن به دل بستن و غرور می ارزد.

لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ *الحدید23*

به خاطر آنچه از دست داده اید مأیوس نباشید و از آنچه به دست می آورید شادی مفرط و غرور نداشته باشید.

این نگاه واقع بینانه به دنیا و قواعد تکراری و ثابت آن اضطراب و نخوت را از زندگی بشر دور می سازد و او را به تعادل در مسیر زندگی وا می دارد. آنهایی که به خاطر مشکلات مادی دنیا احساس می کنند به بن رسیده و همه راه ها به رویشان بسته شده و یا آنهایی که به خاطر نعمات و داشته هایشان به تفاخر و تکبر روی می آورند خدا را درست نشناخته و قدرت او را نادیده گرفته اند. آرامش از آن کسانی است که باور دارند دنیا در گذر است و فراز و نشیب های آن ماندگار نخواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر همین یک صفت را نداشته باشیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۱:۱۶ ق.ظ

اسراف از گناهان بزرگی است که نه تنها از نظر دین اسلام حرام بوده و عقوبت اخروی در پی دارد در همین دنیا نیز باعث عقب ماندگی جامعه از رشد و پیشرفت شده و عدالت اجتماعی را تضعیف می نماید. متأسفانه مردم کشور ما که یک کشور اسلامی است و باید در زمینه استفاده درست از داشته های خود الگو باشند، در موارد بسیاری مبتلا به صفت ناپسند اسراف هستند:

"ما مردم مسرفى هستیم؛ ما اسراف میکنیم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در وسائل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزین. کشورى که تولید کننده ى نفت است، وارد کننده ى فرآورده ى نفت - بنزین - است! این تعجب آور نیست؟! هر سال میلیاردها بدهیم بنزین وارد کنیم یا چیزهاى دیگرى وارد کنیم براى اینکه بخشى از جمعیت و ملت ما دلشان میخواهد ریخت و پاش کنند! این درست است؟! ما ملت، به عنوان یک عیب ملى به این نگاه کنیم". مقام معظم رهبری 1

از ویژگی های آموزنده فرهنگ دفاع مقدس، همین مسأله تقابل با اسراف و ریخت و پاش است:

«گونی‌های نان خشک را چیده بودیم کنار انبار؛ حاجی وقتی فهمید خیلی عصبانی شد. پرید به ما که دیگه چی؟ نون خشک معنی نداره! از همان موقع دستور داد تا این گونی‌ها خالی نشده، کسی حق ندارد نان بپزد و بدهد به بچه‌ها. تا مدت‌ها موقع ناهار و شام، گونی‌ها را خالی می‌کردیم وسط سفره و نان‌های سالم‌تر را جدا می‌کردیم و می‌خوردیم.»2

گاهی استفاده درست از وسایلی که دور و برمان به وفور یافت می شود می تواند منشأ برکات زیادی برای همگان باشد به طور مثال به این نمونه در اردوگاه های اسارت توجه کنید:

«به مرور، فکر کتبی شدن آموزش به ذهن‌ها خطور کرد. ابتدا از وسایلی مانند چوب و ذغال و خاک استفاده می‌شد. به تدریج استفاده از عکس‌های بیمارستانی، کاغذ سیگار و جعبه‌های پودر رختشویی نیز متداول گردید. مقواهای پودر رختشویی را خیس کرده و در آفتاب قرار می‌دادیم. هر طرف آن به چند تکه کاغذ تبدیل می‌گردید. بعدها با کم شدن فشار محدودیت‌ها، گاهی از سوی صلیب سرخ نیز کاغذ و خودکار دریافت می‌کردیم.»3

 شاید کسی پیش خودش بگوید این نوع استفاده از وسایل بی ارزش مربوط به دوره سخت اسارت بوده و الان فایده ای ندارد که به این جور مسائل توجهی نشان بدهیم.

حالا برویم سر اصل مطلب!

خانم صفورا غله زاری یک معلم بازنشسته در شهرستان انزلی است. جالب است بدانید او در ابتکاری زیبا با جمع آوری و فروش کاغذهای باطله که شاید دور و بر همه ما به وفور یافت شده و ارزشی برای آن قائل نمی شویم، توانسته است هفت کتابخانه برای مردم شهرش راه اندازی کند! او با جمع آوری درهای پلاستیکی بطری های یکبار مصرف نیز موفق به خرید و اهدای چند ویلچر به معلولین نیازمند شده است.4

جالب بود، نه؟ کار خیر کردن لزوماً نیازمند توانمندی مالی نیست. از این که بگذریم گاه با همین اقلام به ظاهر بی ارزش که در سطل زباله می اندازیم می شود بسیاری از نیازهای خود یا جامعه را برطرف ساخت، چه برسد به این که بخواهیم با صرفه جویی و مصرف درست در داشته های خود و نعماتی که خدا در اختیارمان قرار داده زمینه ترقّی، رشد و آبادانی را فراهم آوریم. بسیاری از فرصت ها را فقط به خاطر غفلت است که از دست می دهیم.

1- خطبه عیدفطر 1386

2- مریم برادران، مجموعه‌ی یادگاران، کتاب همت، ص 51، روایت فتح.

3-  صبح دوکوهه، ویژه نامه‌ی آزادگان، ص 3، حجت‌الاسلام صالح آبادی.

4- سایت خبرگزاری فارس 24/11/97

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ته حیوانیت کجاست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۷:۲۰ ب.ظ


باران شیخی دختر هشت ساله ای است که در استان مرکزی توسط یک خانواده شرور به گروگان گرفته شد. گروگان گیران که اعضای یک خانواده بودند و به تازگی در استان سیستان و بلوچستان دستگیر شدند از خانواده شیخی درخواست ششصد میلیون تومان پول در ازای آزادی دخترشان را داشتند.

پدرها و مادرها حتی یک لحظه هم نمیتوانند تصور کنند که این شرایط چقدر دشوار و طاقت فرساست. برای یک پدر و مادر که نمی دانند کودک عزیزشان در دست افراد یاغی چه حال و روزی دارد و آیا دوباره او را خواهند دید یا نه، تحمل این شرایط بسیار دردناک و عذاب آور است و دلشان پر از خون می شود.

واقعاً خانواده ای که دست به آدم ربایی زد چه نسبتی با اصول انسانیت و وجدان دارد و چگونه می توانست از این پول لذت ببرد؟

نکته رنج آور اینجاست که خانواده باران در مصاحبه ای اعلام کرده که در این مدت افراد ناشناس بسیاری تماس می گرفتند و به جای تسکین به خانواده با ارائه اطلاعاتی ساختگی درصد چپاول آنان بوده و به دروغ مدعی می شدند که از حال و روز فرزندشان خبر دارند و در ازای فلان قدر پول حاضرند جای او را نشان بدهند!!

واقعاً چقدر ممکن است انسان به ورطه پستی گرفتار شود؟ ته حیوانیت و نامردی و بی شرفی کجاست؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حتی یک لحظه بطالت!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۱۱ ق.ظ

خدا دوست ندارد انسان مغرور باشد و با تکبر روی زمین راه برود: وَلَا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحًا. اسراء37

 اما از طرف دیگر دوست ندارد انسان شخصیتی نامطلوب و سست داشته باشد. انسان مومن قدر حرمت خودش را می داند و از آن صیانت می کند. از همین روست که خداوند انسان را از بیان سخنان لغو برحذر داشته است: وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ. المؤمنون3

مومن نه تنها سخن لغو بر زبان نمی آورد بلکه از شنیدن حرف های لغو نیز اجتناب می ورزد: وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ. قصص55

از ویژگی های ممتاز بهشت نیز این است که سخنان لغو و بیهوده در آن شنیده نمی شود: لَا تَسْمَعُ فِیهَا لَاغِیَةً. الغاشیة11

علت این توصیه را باید در کلام مولا علی علیه السلام جست که فرمود: از کلامی که سبک و پوچ است به دور باش. چون افراد بزرگوار را از تو فراری می دهد. غررالحکم 91/166/1

شخصیت انسان های بزرگ از سخنان ناروا و حرفهای بی فایده و فرصت سوز به دور است.

اگر این سفارش خدا را عمل نموده و وقت خود را به بطالت نگذرانیم و یاد بگیریم که از کمترین فرصت خویش استفاده بهینه و سازنده داشته باشیم، جامعه ای پیشرو و ممتاز خواهیم داشت. راز پیشرفت ما در اغتنام از فرصت هاست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این شبها در مصلای بابل چه خبر است؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۰۳ ق.ظ

گروه فرهنگی تبلیغی بقیةالله، جمعی از طلاب جوان، خوش تیپ، باصفا و پرکار از دانش آموختگان حوزه علمیه بابل که فعالیت های خیره کننده فرهنگی شان در سواحل بابلسر، بازتابی جهانی داشت، شب های ماه مبارک رمضان، برناهه هایی شاد و بدیع برای کودکان و نوجوانان و خانوداه هایشان در مصلای نمازجمعه بابل برگزار می کنند.

ویژه برنامه های شامگاهی گروه بقیةالله با عنوان "بچه های رمضان" و با شعار "ماه رمضان شاد و متنوعی را تجربه کنید" در مصلای بابل مصداقی از یک حرکت فرهنگی تمیز و مومنانه و مفرح است که میتواند الگویی برای همه فعالان فرهنگی به خصوص معدود تصمیم سازانی قرار بگیرد که هنوز گمان می کنند کار فرهنگی یعنی ساز و دهل و رقص آواز و اختلاط زن و مرد و ... و نشان دهد که می شود شاد بود و نشاط داشت و خندید؛ اما گناه نکرد!

امیدوارم همه خانواده ها، مدیران و مسئولان فرهنگی شهر و به خصوص عزیزان آموزش و پرورش ضمن حضور و حظّ از این محفل، مقدمات همراهی و تدارک حضور نوجوانان در این بزم معنوی را فراهم آورند.

گروه های فرهنگی طلاب و روحانیون بابل همچون "حامیان ولایت"، "مستشهدین"، "عهد انتظار" و ... در ماه مبارک و دیگر مناسبت ها در سطح مساجد و مدارس شهر و روستا مخلص و بی ادعا همواره به برگزاری برنامه های آموزنده و نشاط آفرین اهتمام داشته اند که قدردانی از آنان وظیفه همه مومنان و متولیان امور است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در حد هیچ!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۴۰ ق.ظ

توماس اندروز، طراح کشتی بزرگ و مشهور تایتانیک بود. او چنان از ساخته دست خود مغرور بود که گفت: حتی خدا هم نمی تواند این کشتی را غرق کند!

کشتی تایتانیک در همان سفر نخست، غرق شد و بسیاری از سرنشینانش به همراه سازنده و طراح آن جان سپردند.

وین استنلی، فانوس دریایی بزرگ و مشهوری را ساخته بود. می گفت: هیچ طوفان و بارانی نمی تواند آنچه من ساخته ام را ویران کند. برای تعمیر فانوس دریایی اش رفته بود که بر اثر طوفان، تخریب شد و خودش نیز همان جا جان سپرد.

معروف است محمدعلی کلی بزرگترین بوکسور و قهرمان مشهور ورزشی جهان در اواخر عمر برای روشن کردن مشعل المپیک دعوت شده بود. هر چه تقلا کرد لرزش دست های ضعیفش اجازه نداد که مشعل را روشن کرد. مکثی کرد و بعد این آیه را برای همراهانش قرائت نمود: یا ایهاالانسان ما غرّک بربّک الکریم؟1

انسان منهای خدا هیچ است و اگر لحظه ای تأیید و حمایت او نباشد کاری از پیش نخواهد برد. غرور به معنای فریب است و این که دنیا را دارالغرور لقب داده اند به این معناست که انسان گاه فریب ظواهر عالم ماده را خورده و گمان می کند برای خودش کسی شده و منم منم سر می دهد. نمرود خودش را خدا می دانست؛ اما توسط یک پشه، سرنگون شد. اینگونه است که به ما آموخته اند اول هر کار و راه و قدمی بگوییم: ان شاءالله. ما بدون خدا هیچیم!

1- انفطار، آیه 6

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۵:۳۲ ب.ظ

yqxy_photo_2019-03-04_04-21-55.jpg


مجاهد عشق، نام کتابی است که درباره شخصیت شهید ابراهیم عشریه نوشته اند.

یکبار کتاب خاطرات شهید ابراهیم هادی را خواند. خاطره ای او را در فکر فرو برد. ابراهیم هادی جنازه یکی از شهدا را بعد از مدتی پیدا کرده و به عقب انتقال داده بود. پدر شهید رفت پیش ابراهیم هادی و خواب پسرش را برای او بازگو کرد. پسرش گله داشت که چرا پیکر مرا به عقب آوردید. آن مدت که پیکرم روی زمین بود و در غربت و بدون مزار بودم، فاطمه زهرا سلام الله علیها بالای جنازه ام می آمد ...

ابراهیم هادی از این خاطره منقلب شد. پیکرش در کانال کمیل ماند و بازنگشت.

ابراهیم عشریه هم از این خاطره منقلب شد. مدتی در سوریه دنبال پیکرش بودند و اثری از آن پیدا نکردند. یکی گفت: یادتان رفته موقع روضه حضرت زهرا، ابراهیم چطور گریه می کرد؟ او حالا همدم مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.

ابراهیم عشریه عارف و خودساخته بود. از آن دست جوان های دل داده ای که سلوک معنوی خاصی داشت و اهل مراقبه بود. آشنایی با زندگی این شهید، سفری ملکوتی به ماورای عالم ماده است. 

"مجاهد عشق" در 250 صفحه به همت گروه فرهنگی جهادی شهید عشریه توسط انتشارات وحدت بخش به زیور طبع آراسته شده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نه به تولید کالای نامرغوب!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۳۷ ق.ظ


وزیر صنعت، معدن و تجارت گفته: صادرات کالای بی کیفیت یعنی بدنام شدن کالای ایرانی


جناب وزیر بهتر بود به جای مخالفت با صادرات کالای بی کیفیت، به شکل مبنایی با تولید کالای بی کیفیت مخالفت می کرد. متأسفانه معدودی از کالاهای بی کیفیت تولید داخل اعتماد هموطنان را نسبت به حمایت از تولید ملی مخدوش ساخته و آنان را به سمت خرید کالاهای خارجی سوق داده است. صادرات، پیشکش؛ شما فعلا همین مصرف کنندگان داخلی را دریابید.

وظیفه نظارت بر کیفیت کالاهای تولید داخل بر عهده چه کسی است؟ چرا جناب وزیر به جای حل ریشه ای معضل تولیدات نامرغوب، به مخالفت با صادرات چنین کالاهایی بسنده نموده است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بعضی آقایان دردشان چیز دیگری است!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۲۲ ق.ظ

کانال تلگرامی موسوم به جانبازان اصلاح طلب دفاع مقدس متنی را به استناد سخنان سعید حجاریان و اکبر ناطق نوری منتشر کرده مبنی بر عدم تأیید اعتبار و سند مسجد جمکران.

تا آن جا که من یادم می آید هر چند سال یکبار این شبهه توسط عده ای در سطح رسانه ها منتشر می شود که حضرت امام جمکران را قبول نداشته است.

در رد این نوع خاطرات، نقل قول های دیگری نیز از اعتقاد امام رحمت الله به این مسجد توسط یاران ایشان بارها منتشر شده که یک تحقیق ساده در اینترنت مسأله را حل میکند.

اما

می خواهم به این بهانه حرف دیگری را مطرح کنم.

سعید حجاریان را که می شناسید. اینکه امثال او و عباس عبدی دنبال پر کردن کدام پازل دشمن هستند را بارها در تحلیل مواضعشان شناخته اید و نیاز به توضیح بیشتر درخصوص میزان وثاقت خاطرات این نوع افراد نیست.

ناطق نوری چند سال پیش مصاحبه ای با ویژه نامه روزنامه اطلاعات داشت که بنایش مثلا مخالفت با خرافات بود. جالب است که جناب ناطق اذعان می کرد با شایعه خرافی دیده شدن عکس امام در کره ماه! که در زمان شاه بر سر زبان ها افتاه بود مخالفت نمیکرد. او معتقد بود این خرافه به نفع جریان انقلاب است! صداقت را می بینید؟! یکبار همین ناطق نوری در سخنانی که ظاهرا در شب قدر در حرم امام(ره) داشت نام مسجد محدثین بابل را بر زبان آورد و از این که عده ای معتقدند این مسجد نیز به دستور امام زمان عج ساخته شده اظهار ناراحتی کرد و مخالفت خود را با ملقب نمودن این مسجد به جمکران ثانی ابراز نمود. مدتی نگذشت که تصویری از سفر ناطق نوری به شهرستان بابل و حضور در همین مسجد و بگو و بخند با متولیان آن دست به دست چرخید.

یادم می آید یک آقایی در قم هم در نشستی خصوصی بر ضد مسجد محدثین بابل سخن می گفت و وانمود می کرد که قرار است به زودی نسبت به برخورد با آن اقدام کند. اندکی نگذشت که در سفری به این شهر، تصویر همین آقا را به عنوان سخنران مسجد مذکور مشاهده کردم و ناخودآگاه به رفقای همراهم گفتم: این پاکت، چه کارها که نمی کند!

الغرض؛

استناد و اعتبار مساجدی چون جمکران و محدثین و ... قابل خدشه نیست. خیلی از نقاط ایران و جهان قدمگاه امام زمان است. مزار شهدا، محافل اهل بیت، بقاع متبرکه، بعضی حوزه های علیمه و ... شکی نیست.

یک جاهایی مثل مسجد جمکران، نماد و محل قرار و تجمع عاشقان ولی عصر قرار می گیرد و می شود پاتوق شکوهمند منتظران و مانور قدرت شیعیانی که در گرما و سرما دور هم جمع شده و آمادگی خود را برای ظهور و یاری حضرت اعلام می کنند. انتظار همان بال سبز عقاید شیعه است که در کنار بال سرخ آن یعنی نهضت عاشورا، استراتژی استثمار جهان توسط مستکبران را به چالش کشیده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یا حیدر کرار زند نقش به زودی ...

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۱۱ ق.ظ


دیروز جای شما خالی، کنار پیکر دو شهید پاکستانی تیپ زینبیون، کربلایی بود قم، در آستانه ماه مبارک. به یاد همه دوستان بودم.

دو شهید مدافع حرم در آخرین ساعت های ماه شعبان، ذکر حسین را آرایه دل میهمانان سفره خدا نمودند.

کنار مزار بی بی، به نیابت از ام الشهداء، اشک و خروش و حماسه ای بود. به بهانه تشییع این دو شهید مطهر، یاد سی و سه شهید سرجدای صحرای حجاز نیز گرامی داشته شد. شهدایی که هفته پیش به جرم محبت آل الله، توسط سعودی های متوحش، گردن زده شدند.

روزی خواهد رسید که مظلومیت این شهدای جوان، بساط آل سعود خبیث را برهم خواهد زد. روزی از کنار مسجد النبی تا صحن بقیع را با نوای یا حسین، دسته روی میکنیم. عربستان دوباره عربستان محمدی خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به خودتان برسید!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۲۵ ق.ظ

می خواهید آزمایش خون بدهید، می گویند باید ناشتا باشید. کم کمش دوازده ساعت غذا نخورده باشید. اگر یازده ساعت لب به غذا نزده باشید می گویند جواب آزمایشتان دقیق نیست. آن دوازده ساعت قبل هم باید غذای سبک خورده باشید. غذای سنگین حتی بعد از دوازده ساعت هم ممکن است مانعی باشد از دقت در آزمایش شما و علائم دقیقی که پزشک باید در وضعیت خون شما تشخیص بدهد.

اگر همه این شرایط را رعایت کردید، حالا از نظر پزشکی، شما خودتان هستید! پزشک می تواند میزان سلامت یا بیماری شما را از روی وضعیت خون شما که نشان دهنده خود واقعی تان است، تشخیص بدهد. از آن وقت است که مشخص می شود چقدر از راهی که برای حفظ سلامتی مان باید طی می کردیم را درست پیموده ایم و چقدر را اشتباه رفته و باید جبران کنیم.

ماه رمضان می خواهد ما را به خود واقعی مان برساند. هم شرایط جسمی و هم شرایط روحی مان باید بر اثر بعضی مراقبت ها به وضعیت طبیعی و نرمال برسد. بشویم خود خودمان، واقعیت درونمان آن گونه که باید باشد، نشان داده شود. مهمانی خدا این ویژگی را دارد. فاصله انسان را با حقیقت خودش کم ساخته و او را مثل کسی که حواسش پرت شده و راه را اشتباه رفته، به خودش می آورد. هر وقت خود خودمان شدیم و حقیقت های نهفته در فطرتمان را باز یافتیم، آن روز عید فطر ماست. رمضان آمده است که ما را به فطر برساند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شیخ مرتضی و ما!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۴۸ ق.ظ

با این همه دانش و معلومات می رفت دبیرستان تدریس می کرد! قیافه نمی گرفت که حالا من سخنران ثابت انجمن اسلامی پزشکان تهران هستم و دکترهای معروف و صاحب اسم و رسم می آیند پای منبر من زانو می زنند و از حرف هایم نکته برمی دارند. یا فلان اساتید غربزده و مطرح دانشگاه شهامت مناظره با مرا ندارند. دبیرستان هم عرصه نشر و ترویج و تبیین حقایق اسلام است. با کوله باری از علم و معرفت می رفت با بچه های نوجوان سر و کله می زد و زوایای ناگفته و مغفول اسلام را برایشان شرح می داد.

 

فقیه بود و کسی درباره سطح علمی او و اشرافی که به مبانی فقه داشت، شک ندارد. می توانست بنشید یک گوشه برای خودش کرسی تدریس در حوزه راه بیندازد و اندکی بعد رساله منتشر کند و مرجعی شود و مسائل شرعی را برای مقلدینش بازگو کند. این عرصه اما خالی نبود. رفت جای خالی را پر کرد. جامعه به خصوص جوانها درگیر شبهات ذهنی ایسم های من درآوردی اما التقاطی و فریبنده بودند. یک نفر باید با تکیه بر آموزه های دین، برتری مکتب وحی بر دیگر مکاتب ساخت بشر را به مردم نشان می داد. مرتضی میدان اندیشه را برای تبیین اسلام برگزید. حرف هایی زد که هنوز بعد از حدود پنجاه سال در محافل علمی و حوزوی و دانشگاهی و تبلیغی، کاربرد دارد. هنوز هم می توان با منطق و کلام و استدلال او به جنگ با شبهات فکری رفت.

 

 

اگر مطهری کتاب هایش را بعنوان پایان نامه تحویل مراکز علمی بدهد، بی برو برگرد رد می شود؛ اما پایان نامه های علمی بسیاری در این چند دهه با استناد به مطالب و گفته ها و آثار او درجات ممتاز علمی را کسب کرده و خوش درخشیدند! می دانید نکته کجاست؟ مطهری دنبال این نبود که علمیتش را به کسی ثابت کند که مجبور شود خودش را در حصار فرمالیته و قواعد دست و پا گیر تعریف شده در قالب های به اصطلاح علمی محدود نماید. این که آثار شهید مطهری جان دارد و شیوا و بلیغ و مستدل و به سرعت با خوانندگانش ارتباط برقرار می کند و از طول و تفصیل ها و پیرایه های ملال آور به ظاهر علمی فاصله دارد به خاطر این است که استاد دنبال آموزش و ابلاغ و روشنگری بود نه اثبات جایگاه و وزانت علمی و کسب فلان عنوان جشنواره ای و موسسه ای و مدرک اندوزی و ... سلاح او سلاح اندیشه بود و نه تألیف صرف؛ و نه صرف محافل کلاسیک و رسمی که اندیشه جامعه را میدان کار خود می دانست.

او خودش را طلبه سرباز امام عصر(عج) می دانست که وظیفه اش بی هیچ منّتی، دفاع از دین خدا در مقابل نحله های فریبنده و گمراه کننده بود. راز شیرینی مطالعه آثار علمی این استاد فرزانه همین وارستگی، تفکر محوری و انگیزه تأثیرگذاری است.

 

مرتضی مطهری و سپهبد قره نی جزو اولین شهدای ترور بعد از انقلاب هستند. یعنی دشمن دو ساحت رزم و اندیشه را عرصه جولان خود برای تقابل با انقلاب اسلامی می دانست. جنگ تحمیلی با نظام نوپای ایران و شبیخون ناجوانمردانه فرهنگی دشمن نشان داد که ترور این دو بازوی توانمند انقلاب، هدفمند و با شناخت و برنامه بلند مدت صورت گرفته است. با اینکه امثال بازرگان و سحابی و سنجابی و یزدی و ... همه کاره دولت بودند و اتفاقاً بعضی هایشان به تهجد و عبادات فردی علاقه نشان می دادند، هیچ گاه هیچ گلوله ای از سوی خصم در آشفته بازار ترورهای لحظه ای سالهای نخست انقلاب به سوی آنها و دیگر مروّجان اسلام خنثی و بی خطر و سازشکار شلیک نگردید.

هر وقت روحانیت هدف حمله یا ترور دشمن قرار گرفت یعنی دارد راهش را درست می پیماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پسرک فلافل فروش!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۵۴ ق.ظ

8fvr_photo_2019-01-27_06-26-57.jpg


محمدهادی ذوالفقاری که شهید شد نخستین خاطره منتشر شده درباره او شاید همین جمله ای بود که از قول یکی از دوستانش نقل شد. او به رفیقش که طراح بود به شوخی گفت: من زشتم و بعد از شهادتم کسی برای من طرح و پوستر نمی زند!

همین حرف او باعث شد که دوستش بعد از شهادت هادی تصاویر او را در طرح هایی زیبا در صفحات مجازی منتشر کند.

نوروز امسال رفته بودیم بهشت زهرا سلام الله علیها. به پسرم که هنوز هفت سالش نشده گفتم: بگرد ببین هر کدام از شهدا که تصویرش قشنگ تر است را انتخاب کن، برایت عکس یادگاری بگیرم.

کمی چرخید و از بین همه تصاویر زیبا و نورانی شهدا، کنار یادمان شهید محمدهادی ذوالفقاری ایستاد و عکس گرفت.

محمدهادی ذوالفقاری طلبه حوزه علمیه بود و در نبرد با داعش در عراق به شهادت رسید. طبق وصیتش او را در حرمین شریفین سامرا، کاظمین، کربلا و نجف طواف داده و در وادی السلام به خاک سپردند. با این که عراقی ها شهدایشان را فقط در یک حرم طواف می دهند؛ اما برای محمدهادی سنگ تمام گذاشتند. در همه حرم ها هم برایش نماز خواندند.

مزار خودش را در وادی السلام انتخاب کرده بود. شب ها می رفت آن جا می نشست، خلوت می کرد و زیرلب مناجات می خواند...

کتاب "پسرک فلافل فروش" در 160 صفحه توسط انتشارات شهید ابراهیم هادی درباره زندگی این طلبه جوان و خوش قلب منتشر شده که مطالعه آن را به همه علاقمندان توصیه می کنم. این کتاب به صورت الکترونیک نیز قابل دانلود و دسترسی است که برای دریافت آن به این نشانی مراجعه کنید:

http://www.faraketab.ir/content/10248

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بابل 1400!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۵:۰۹ ب.ظ

کانال تلگرامی بابل 1400 که مدتی است آغاز به کار کرده و تعدادی از مطالب آن حاوی افشاگری پیرامون فعالیت های مرموز بعضی گروه ها و موسسه های فرهنگی مستقل در سطح شهرستان بابل است هیچ ارتباطی به من ندارد. البته خوب است مسئولان امنیتی و قضایی و نظارتی مطالب منتشر شده این کانال و میزان صحت و سقم آن را مورد بررسی قرار دهند؛ اما از آن جا که دیوار این حقیر کوتاه است و بدخواهانی نیز در میان بعضی از صاحب مسندان علیه السلام!  دارم می دانم طبق معمول در صورت عدم توانایی در کشف و شناسایی ادمین و مدیر یا مدیران کانال مذکور، کاسه کوزه ها بر سر من خواهد شکست.

پیشاپیش تأکید می کنم گرداننده یا گردانندگان بابل 1400 را نمی شناسم و بعضی مطالب آن را مخالف با روش و باور خود می دانم. مطالب و یادداشت ها و نظرات اینجانب صرفاً از طریق همین وبلاگ و با نام خودم منتشر می شود و تاوان صراحت لهجه و عیان گویی خود را شجاعانه و با نام و امضای خود همواره پس داده و از تکرار آن ابایی ندارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسارت، آخرین ایستگاه آزادی!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۴۳ ق.ظ

02yy_photo_2019-02-25_20-47-13.jpg


نهایت تمدن پوشالی غرب چیزی جز افسارگسیختگی نیست.

آنهایی که غرب را بهشت آرزوها و کعبه آمال خویش می پندارند؛

تقی زاده هایی که معتقدند برای پیشرفت باید از نوک پا تا فرق سر، غربی شد؛

آنهایی که هنوز گمان می کنند آزادی های بی حد و حصر جنسی، جامعه را به تعادل روانی رسانده و تعهداتی که مذهب در مسیر ارضای شهوت قید نموده منجر به ایجاد عقده های روحی می شود به این دست خبرها که هر ازگاه در میان رسانه های غربی به چشم می خورد، دقت بیشتری نشان بدهند:

"به گزارش دیلی‌نیوز سه مرد آمریکایی به اتهام تجاوز به یک گاو، یک بز، ۹ اسب و تعداد نامعلومی سگ دستگیر و مجموعا به ۴۱ سال زندان محکوم شدند."

حقیقت آن است که زیاده خواهی و تنوع طلبی از ویژگی های نفسانی انسان است که اگر کنترل و مدیریت شود به سمت کمال جویی و رشد سوق پیدا می کند و اگر مهار نگردیده و رها شود انسان را به ورطه برتری جویی و بی بند و باری و افسارگسیختگی گرفتار می سازد.

اسلام برخلاف تفکر مبتنی بر لذت جویی و نفس پرستی، قوای شهوانی را در مسیر رشد و تکامل شخصیت بشر به رسمیت می شناسد. انسان، حیوان بی قید و بند نیست و غرایز طبیعی او توأم با فطرت و انسانیت معنا می گردد.

در جامعه ای که شهوترانی یک اصل و محور باشد، خانواده و تربیت، مفهومی نداشته و پس از عادی شدن هوسرانی با جنس مخالف و موافق، به اقتضای تنوع طلبی و زیاده خواهی نهفته در ساحت بشر، گرایش جنسی نسبت به حیوانات ظهور پیدا می کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خون و قلم!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۷:۴۲ ق.ظ


جهان پس از مرگ چگونه است؟ بین خواب و مرگ چه ارتباطی وجود دارد؟ آیا فشار قبر شامل همه انسان ها می شود؟ بشیر و مبشر و نکیر و منکر کیستند؟ آیا جسم گنهکاران هم بعد از مرگ عذاب می بیند؟ در برزخ چه خبر است؟ چه کسی ممکن است در قبر با ما قرین و همدم باشد؟ چرا یار بزرگ پیامبر به رغم آن که ملائک زیر تابوتش را گرفتند باز هم از فشار قبر در امان نماند؟

کتاب "معاد" شهید دستغیب را نمی توان دست گرفت و تا آخر نخواند. کتابی که داستان نیست؛ اما کشش مطالب آن به گونه ای است که انسان را صفحه به صفحه به پیش می برد و عنان دلش را در اختیار می گیرد.

معاد شهید دستغیب از آن دست کتاب هایی است که مطالعه آن وجه مشترک چند نسل از مردمان این سرزمین است. پدر و مادرهایمان هم این کتاب را خوانده اند و قلم علمی اما روان آن برای ما و نسل بعد از ما هم جذابیت دارد.

خلوص نیّت و صداقت نگارنده این اثر بزرگ، در محراب نمازجمعه با ریختن خون سرخش امضا شد. حسّ خواندن توصیه ها و راهبردهای معنوی یک عالم شهید، مانند حسّ کسی است که در مسابقه اتومبیلرانی، نقشه راه را در دست گرفته و با پیچ و خم های جاده زندگی آشنا می شود.

جالب است بدانید کتاب معاد شهید دستغیب در شکل گیری شخصیت بسیاری از شهدا و انقلابیون مسلمان این کشور نقشی بسزا داشته است. ایمان به غیب، آخرت گرایی، مرگ آگاهی و بی اعتنایی به زرق و برق های زودگذر دنیا از نتایج تربیتی این کتاب گرانسنگ است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره سید مهدی صدرالساداتی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۸:۴۶ ب.ظ


می گفتند: طلبه ها نمی توانند با دنیای امروز ارتباط برقرار کنند و در چارچوب سنتی منبر، متوقف مانده اند. طلبه ها رسانه را نمی شناسند و از زمانه عقب مانده اند ...

طلبه ها که وارد فضای مجازی شدند، گفتند: قبول! اما صرف ورود به فضای مجازی که موفقیت به حساب نمی آید. ارتباط با مخاطب هم مهم است. باید بتوانید زبان رسانه و زبان مخاطب را خوب بفهمید و با آنها ارتباط برقرار کنید. ببینید اغلب مخاطبان فضای مجازی طرفدار چهره ها و افرادی هستند که حرفی از دین و انقلاب نمی زنند و آنهایی که حرف دین و انقلاب را می زنند مخاطبی ندارند.

این یک مرحله را نیز اما بعضی از طلاب به خوبی پشت سر گذاشته و نشان دادند که می توان دغدغه دین و انقلاب را داشت و مخاطب را جذب نمود و فراتر از رسانه منبر، دنیای بی در و پیکر مجازی را به عرصه تبلیغ مبانی اسلام ناب تبدیل ساخت.

از سوی دیگر، ما همواره با دو مدل ثابت از فعالیت رسانه ای منسوبین حوزه های علمیه مواجه بودیم:

یک- عده ای که یا کاری به کار سیاست نداشته و به صرف انتقال و انتشار مباحث مذهبی اکتفا نموده و یا ورود محتاطانه ای به عرصه سیاست داشته و همه چیز را آرام و توأم با خوشبختی! تفسیر می نمایند.

دو- عده ای که در ظاهری دینی با نفی حاکمیت سیاسی اسلام، آب به آسیاب دشمن ریخته و به بهانه وجود بعضی مشکلات و نارسایی ها اساس حکومت اسلامی را هدف هجمه قرار می دهند. (مروجان اسلام آمریکایی و ...)

سید مهدی صدرالساداتی را شاید نتوان نخستین طلبه ای دانست که حصار این دو نوع حضور رسانه ای و مجازی متعارف منسوب به روحانیت را با فرع جدیدی به نام عدالتخواهی مومنانه و انقلابی در هم شکست؛ اما به یقین فعالیت های فراگیر رسانه ای وی نقطه عطفی در درخشش طلاب حامی گفتمان اصیل انقلاب اسلامی در فضای مجازی به شمار می آید.

دشمن همواره تلاش داشته و دارد که بعضی کمبودها و بی عدالتی ها در گستره دیوانسالاری کشور را به پای جمهوری اسلامی نوشته و درصدد تحریک افکار عمومی بر ضد انقلاب اسلامی برآید؛ اما علمداری آگاهانه روحانیت انقلابی در عرصه عدالتخواهی، علاوه بر ترویج و تحکیم مبانی عدالتخواهانه انقلاب اسلامی و گفتمان مستمر امام و رهبری، مبارزه با مظاهر ظلم و بی عدالتی را از تقابل با اساس نظام به ذیل مطالبات حقیقی اسلام و انقلاب و در چارچوب فریضه امر به معروف و نهی از منکر سوق داده و نه تنها دست دشمن را از یارکشی در سطوح جامعه کوتاه می سازد بلکه به همگان می فهماند که اگر نقص و مشکل و ظلمی در گوشه ای به چشم می آید نه به خاطر اسلام و انقلاب و یا بی اعتنایی به فرهنگ غرب و سیاستهای استکبار که در واقع در نتیجه دوری از آموزه های دین و مکتب وحی پدید آمده و چاره درمان آن نه پناه بردن به دامان دشمن که عمل به منویات اسلام راستین می باشد.

آنچه بیان شد بدان معنا نیست که سید مهدی صدرالساداتی هر چه کرد و هرچه گفت و هر چه نوشت مطابق با معیارهای اسلام و انقلاب بوده و خطایی در بعضی مصادیق رفتاری و گفتاری او به چشم نمی آید. سید مهدی هم مثل هر انسانی ممکن است در بعضی موارد اشتباهاتی داشته باشد که به یقین خودش نیز منکر این مسأله نیست؛ اما اصل ورود مجاهدانه یک طلبه  در میدان عدالتخواهی (با همه هزینه هایی که باید بابت آن پرداخت کند)، آنهم با استفاده از جاذبه های فضای مجازی و البته در چارچوب آموزه های دین و تقیّد به منویات رهبری، در واقع گامی مهم در تبلیغ فقه حکومتی اسلام محسوب شده و در عصر غربت دین و هجوم سیل آسای تهمت و شبهه و طغیانگری و انحراف، حرکتی تأثیرگذار در راستای احیای آرمان های اصیل انقلاب اسلامی به شمار می آید.

مخاطبان و حامیان سید مهدی صدرالساداتی طیف وسیعی از مردم به خصوص جوانان این کشور هستند که ورای رقابت های ملال آور و گاه ظاهری جناح های سیاسی و به دور از تقسیم بندی های ناقص و سنتی چپ و راست، بازگشت به مبانی، آرمانها و شعائر انقلاب اسلامی را راه نجات کشور در مقابل انبوه توطئه ها دانسته و می آموزند انقلاب اسلامی انقلابی زنده و پویاست که هنوز تا رسیدن به قله های جهانی خود و دستیابی به تمدن نوین اسلامی راهی بزرگ در پی داشته و همتی مضاعف طلب می کند.

عدالتخواهی در ذات خود نافی سیاه نمایی است؛ چه این که سیاه نمایی در واقع سکوت در مقابل ناامیدی از رشد و ثبات و استمرار نظام اسلامی است در حالی که عدالتخواهی، حیات گفتمان انقلاب را فریاد نموده و اصلاح کژی ها را گام مکمل انقلاب تا رسیدن به آرمان های والای آن می داند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دعا کنیم

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۵:۳۸ ب.ظ

امام جمعه محبوب بیله‌سوار در بیمارستان +عکس


علی اصغر جدایی را از سال 82 می شناسم، زمان فوت مرحوم حاج عبدالله ضابط، علمدار روایتگری سیره شهدا.

داشتیم تا قبل از چهلم آن مرد بزرگ کتابی را آماده می کردیم که اصغر جدایی نیز به تیم ما ملحق شد. به کار نویسندگی و پژوهشی علاقه داشت؛ اما استعداد ویژه وی در فن بیان و خطابه بود. صدای گرمش توأم با لهجه شیرین آذری و آرامش در بیان و اشراف بر سخن از امتیازاتی بود که صحبت های این روحانی جوان را جذاب می نمود. منبرهایش در بین جوان های بسیجی و هیاتی طرفدار داشت.

بعدها مطلع شدم که امام جمعه اسالم شده است و اندکی بعد هم شد امام جمعه بیله سوار اردبیل.

هر از گاهی اخباری از فعالیت های فرهنگی او به خصوص استخر رفتنش با نوجوانان و جوانان در فضای مجازی جلب توجه می کرد. معلوم بود به نوبه خودش از آن دست روحانیون فعال و مبتکری است که فضای پیرامونش را می شناسد و اوضاع را دست می گیرد.

امروز در سایت تابناک خبر ابتلای او به بیماری سرطان و بستری شدنش در بیمارستان را خواندم. دعا می کنم و دعا کنیم خدا به او سلامتی و طول عمر بدهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فشار ایمیلی، صلابت پیامکی!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۲۸ ق.ظ

فرمانده نیروی انتظامی قم گفته به رانندگانی که داخل خودرو کشف حجاب کنند از طریق پیامک تذکر می دهیم!



خب وقتی به آمریکا به خاطر نقض تعهداتش از طریق ایمیل فشار می آوریم چرا از ظرفیت سامانه های پیامکی برای مبارزه با مفاسد اجتماعی بهره نگیریم؟!!

  • سیدحمید مشتاقی نیا