اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۷۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج» ثبت شده است

عقبگرد در 1404

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ بهمن ۱۴۰۳، ۱۱:۲۵ ق.ظ

از سند چشم‌انداز بیست ساله ایران چه خبر؟ - ویرگول

 

بیست سال گذشت. چقدر سر و صدا و ژست و وعده و ... ردیف شده بود. متنش را جستجو کنید هنوز توی اینترنت هست. اسمش بود سند چشم انداز بیست ساله ایران. قرار بود بیست سال بعد یعنی سال 1404 ایران به نقطه ای برسد که در همه امور سرآمد کشورهای منطقه باشد. بعد از مدتی این هیاهوها خوابید. دولتها اصلا یادشان رفت چنین سندی هم وجود دارد و افق و چشم انداز کشور به چه سمت و سویی باید باشد.

یکماه دیگر می شود سال 1404. قطعا در بعضی مسائل سرآمد کشورهای منطقه بوده و هستیم؛ اما در شاخص هایی مرتبط با رفاه عمومی و خدمات اجتماعی و اقتصاد و معیشت و ... چطور؟ تنگنای معیشت دارد مردم را له میکند. اسب گرانی یکسره می تازد. بازار آرامش ندارد. کسی حریف بانکها نیست. خودروسازها در حال هجو مفهوم تولید ملی هستند. با اعجاز شورایی که باید نگهبان نظام می بود کشور افتاده دست دولتی ناتراز که زمستان پر از بی برقی و تعطیلی را رقم زده است. مسئولان فرتوت و بی انگیزه هیچ برنامه ای برای تأمین مسکن و اشتغال و ازدواج و ... ندارند. فقرا فقیرتر می شوند. جامعه به حال خودش رها شده و تدبیری برای حرکت به سمت قله های پیشرفت و استقلال و تمدن وجود ندارد. اتاق فکر نظام، مغز راهبردی حاکمیت کجاست؟ چرا نمیتوان برنامه ای برای ارتقای سطح دستاوردهای کشور در امور اقتصادی و اجتماعی و نظامی و امنیتی و علمی و سبک زندگی و... طرح ریزی و اجرا کرد؟ فرهنگ باندبازی و منفعت گرایی و سهم خواهی را چگونه میتوان اصلاح نمود؟ جمهوری اسلامی اگر میخواهد الگوی مردمسالاری دینی در دنیا قرار بگیرد در چه شاخص هایی مبتلا به عقب افتادگی و نیازمند اصلاح است؟ چرا به جای نخبگان با انگیزه و دارای برنامه، همواره شاهد حضور مدیران ضعیف و لوده و بی برنامه اما بله قربان گو و کاسه لیس هستیم؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وعده اش را داده بود

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۶ بهمن ۱۴۰۳، ۰۴:۱۶ ب.ظ

مروری بر زندگی و وصیت نامه شهید علی‌اکبر جوادی

 

اکبر جوادی فقط 19 سال داشت. مادرش که نه، او را در هفت سالگی از دست داده بود، خاله اش به نیابت از مادر نشسته بود زیر پایش بلکه راضی شود زن بگیرد. می گفت: من که همه اش می روم و می آیم، باشد برای بعد. خاله خسته نمی شد. باز هم اصرار می کرد. دفعه آخر گفت: این بار که برگردم دیگر نمی روم. همین جا می مانم. برگشت و ماند. سر قولش بود. از روی لباس فرمش شناسایی شد. درست همانطور که در وصیتنامه اش نوشته بود: "وقتی بدن پاره پاره مرا آوردند، وصیت می کنم لباسهای رزم را از بدنم بیرون نیاورید و با همان لباسهای خون آلود دفنم کنید؛ زیرا میخواهم همانگونه که بدنم خونین است نزد خدا بروم که آنها را ارج می نهد."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آه نفرین، آه حسرت

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۵ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۲۲ ق.ظ

راهنمای بازدید از کامل ترین شهر پابرجای رومی، افسوس (Ephesus)

 

حالا که دارد به پنجاه سالگی می رسد و نیم قرن از زندگی اش می گذرد عاقل شده و به گذشته با انصاف بیشتری می نگرد. حالا دارد اعتراف می کند که شاید دیگری بشنود و بخواند و عبرت گرفته و این اشتباه را تکرار نکند.

اهل یکی از شهرهای جنوب است. نگاهش به ازدواج، متناسب با فضای عشیره شکل گرفت. پسردایی اش که آمد خواستگاری زیر بار رفت و با خوشحالی پذیرفت. از کودکی قبولش داشت که پسری خوب و سر به زیر است. احساس می کرد خوشبخت ترین دختر روی زمین است. به دخترهای بزرگ تر از خودش که هنوز مجرد مانده بودند فخر می فروخت. خودش می گفت در خانواده ما نوعی حسادت بین اقوام حاکم است که کمتر جایی دیده می شود. همان دوره نامزدی، فراز و نشیب های زندگی شروع شد. پسر، مادری بود و این مساله توی کت همسر جوانش نمی رفت. برای آنکه دلش را خنک ساخته و شاید گوی رقابت را از زن دیگر که زندایی و مادر شوهر بود برباید شروع کرد به طرح خواسته های الکی و من درآوردی و ناتمام. این ویژگی را البته از کودکی به ارث برده بود. عزیز دردانه خانواده بود و دیگر یاد گرفت با لج و قهر و جیغ و دعوا می تواند به هر آنچه می خواهد برسد. زندگی جدیدش اما هنوز قوام نیافته بود که فهرست بلندبالای خواسته هایش را به خط کرد. این جا برویم، آن جا نرویم، این را بخر، این کار را به جای من انجام بده و... شوهر طاقت از کف داد. وسوسه های مادر و حسادت همسر او را به ستوه آورده بود. آخرش از کوره در رفت و زد زیر گوش نامزدش. بعد هر چه عذرخواهی کرد تأثیری نداشت. دختر به فکر انتقام بود. پسر خاله اش آمد زیر گوشش خواند همسرت را جایی دیده ام که پاتوق موادی هاست. شبی هم خواب دید یکی می گوید طلاق بگیر. نشست توی فامیل پر کرد که همسرم معتاد است و امام زمان از من خواسته طلاق بگیرم! هر چه می گفتند شوهرت نظامی است، آزمایش هم داده و معتاد نیست باز کار خودش را می کرد. مرد جوان او را دوست داشت ولی دیگر این زندگی زندگی نمی شد. رفت و طلاقش داد و دلشکسته و رنجور دیگر هیچگاه زن نگرفت. کل خانواده نشستند همدیگر را نفرین کردند. معتقد بوده و هستند که نفرینشان اثر دارد.

دختر شادمان از این فتح بزرگ منتظر خواستگار جدید ماند که به جایی نرسید. چند نفری می آمدند یا قطع عضو و بیمار بودند یا پیر و فرتوت و یا برای تجدید فراش. او اما می خواست ازدواجی کند که چشم دخترهای فامیل را در بیاورد و روی خانواده همسر سابقش را کم کند. نشد که نشد. افتاد توی فضای مجازی حالا که به شهر و دیار خودشان امیدی نبود بتواند از شهرهای دیگر جوان خوشتیپ پولدار مشهور مجردی را شکار کند. دید نمی شود. جوانهای پاک که اهل این حرفها نیستند. ناپاکها هم او را زنگ تفریح خود می خواستند. این شکستهای پیاپی روان و اعصابش را به هم ریخت. غیر قابل تحمل شده بود. اطرافیانش از اینکه با او باشند فرار می کردند. دیگر حاضر بود همسر چندم مردی پولدار اما خوشتیپ و اهل شهرهای بزرگ و بالا! بشود. باز همان تجربه تکرار شد. پاکها مسیر خودشان را می رفتند، ناپاکها راه خودشان.

الان حدود نیم قرن از زندگی اش می گذرد. دندان هایش زرد اما گیسوانش سفید شده اند. کمی عاقلانه تر به گذشته نگاه می کند. می گوید اگر اهل لجبازی نبود اوضاع بهتری داشت. چرا حواسش به حسادتهای موروثی فامیل نبود؟ پسرخاله اش شاید شیطنت کرده باشد. با مادرشوهرش می توانست بیشتر مدارا کند. با شوهرش می توانست بهتر صحبت کند و فرصت بیشتری بدهد. مرگ و میر فامیل، فقر و بیکاری، عزب ماندن خواهرها و برادرها، روان پریشی و ... شاید نتیجه و انعکاس همان نفرین ها باشد. در این مدت دست و دل چند مرد را لرزانده و هوس گناه را به سرشان انداخته است؟ با زندگی چند مرد متأهل بازی کرده است؟ حالا از خدا میخواهد پولی دستش برسد از این شهر و دیار برود، فضای مجازی را هم ببوسد و در نقطه ای دور دست در تنهایی و خلوت خود انتظار مرگ را بکشد... کاش جوانها از تجربه پیرها عبرت بگیرند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استخاره

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ آذر ۱۴۰۳، ۰۸:۱۵ ق.ظ

طلاق» نیازمند پیشگیری است نه درمان - تسنیم

 

چند شب پیش ناشناسی تماس گرفت و استخاره خواست. با توکل بر خدا در جوابش اینطور آمد که کار بدی است و جز خسران و پشیمانی ثمری ندارد. نه فقط برای تو نه فقط در این زمان، که هر کس در گذشته هم انجام داده و بعدها انجام بدهد زیان دیده و می بیند و ...

هیچ وقت نمیپرسم برای چه کاری. این بار هم نپرسیدم. خودش آهی کشید. چند لحظه مکث کرد و گفت قصد طلاق همسرم را داشتم.

 

 

خدا رحم کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ازدواج موقت

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ آبان ۱۴۰۳، ۰۴:۴۴ ب.ظ

مانورهای تبلیغاتی قالیباف، ظهور مجدد علی لاریجانی و اظهار فضل در همه امور، تحرکات رسانه ای مخبر این گمانه را تقویت می کند که یک دوره ای بودن دولت پزشکیان در سطوح بالا پیش بینی و باور شده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دخالت بیجا مانع عقد است!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ مرداد ۱۴۰۳، ۰۷:۳۱ ق.ظ

شناخت موانع ازدواج و راه حل ها

 

گاهی یک اظهارنظر بی جا، زندگی فردی را نابود می سازد.

پسر و دختری همدیگر را می خواستند. یکی از بستگان وارد معرکه شد و به خانواده پسر القاء کرد که جوان شما بچه است، ساده است و این دختر دارد قاب او را می دزد و گرنه چه معنی دارد دختر به پسر پیشنهاد ازدواج بدهد؟!

به خانواده پسر گفتم این حرف درست نیست. بالاخره هر ازدواجی به یک دلیل و بهانه ای سر و شکل گرفته است. شما اول دختر را ببینید، شاید پسندیدید، یا نه از حرفها و گفتارش خوشتان نیامد، درباره خودش و خانواده اش تحقیقی انجام بدهید شاید تأییدشان کردید یا نه، مورد قبولتان واقع نشد. اما اگر بعد از این مرحله با ازدواجشان مخالفت کنید منطقی تر به نظر می رسد. با تحقیق و دلیل رد کرده اید. متهم به پیش داوری و لجبازی نمی شوید...

ابتدا پذیرفتند؛ اما دوباره همان فامیلشان تماس گرفت و همان نجواها را در گوششان خواند و برشان گرداند خانه اول.

جالب است این خانواده از طیف مدعی روشنفکری و غریزدگی است و به آن میزانی که برای ازدواج فرزندشان مانع تراشیدند حساسیتی روی دوستی و ارتباط با جنس مخالف نداشتند.

این پسر و دختر جوان مدتی با هم در ارتباط بودند که وجه شرعی نداشت و قطعاً گناه بود. بعد از مدتی خانواده دختر دست روی دست نگذاشته و پسری را به دامادی قبول کردند و پرونده را بستند.

پسر قصه ما احساس شکست و سرخوردگی پیدا کرد. از خانواده جدا شد. خانه ای کوچک در نقطه ای دور تهیه کرد. چند ساعتی از باب امرار معاش مسافرکشی می کند و بقیه روز را در خلوت خود با دود سیگار و افسردگی به سر می نماید. دیگر حاضر نشد با هیچ دختری ازدواج کند. امروز یادم آمد بیست سال از آن ماجرا می گذرد. برایم سوال است فامیل محترمشان الان که بعد از بیست سال حسابی پیر شده و سرخوردگی و عزلت این جوان را دیده که دور همه بستگان را خط کشیده و بیماری روحی دارد آیا احساس عذاب وجدان پیدا می کند؟ آیا در این مدت باز هم بی دلیل و صرفا بر اساس فرض و سوءظن باعث ناکامی جوانان دیگر در امر ازدواج گردیده است؟ حضور چنین مشاوران ناپخته و توهّم زده ای در بین هر قوم قبیله ای دور از ذهن نیست. دخالت بیجای این افراد چه بر سر جامعه می آورد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بالاتر از سپیدی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳۰ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۵۸ ق.ظ

دانلود کتاب‌های یغما کیهان

 

به نظرم زمان خوبی را برای خواندن کتاب خاطره های سپید اثر یغما کیهان انتخاب نکردم. حال و هوای روزهای منتهی به عاشورا ذهن آدم را به اندازه کافی درگیر خود می سازد. شاید فرصتی دیگر دوباره کتاب را خواندم.

یک جورهایی ریتم اثر مرا یاد فیلم سینمایی یه حبه قند میرکریمی انداخت. تصویری از زندگی معمولی و روان خانواده ها با عنایت به ظرافتهایی که ساده از کنارش می گذریم.

توجه نویسنده به بعضی ریز موضوعات اجتماعی و تأکید بر پرداخت کوتاه به آن در لابلای داستان نشان دهنده دغدغه مندی نگارنده اثر است. زبان ملیح هم گاهی به جا باعث حفظ طراوت اثر در ذهن میخاطب گردیده است.

بعضی آثار داستانی به طور مستقیم به مسائل انقلاب و دفاع مقدس می پردازد که طبعا مخاطبان خاص خود را دارند اما این هنر را بالاتر و اثرگذارتر میدانم که مثل یغما کیهان در داستان و اثری مستقل ناگهان به حقایقی از آنچه در تاریخ بر این ملت گذشت اشاره شود. این تاکتیک اتفاقا در نفوذ وقایع و پیامهای تاریخی به لایه های عمیق ذهن خواننده موثرتر است.

یک نکته نسبتا بی ربط هم اینکه اگر دقت کرده باشید در اغلب اقوام و طوایف به طور معمول به همان اندازه که پسر مجرد هست دختر مجرد هم هست. نه به آن افراط قدیم که می گفتند عقد فامیل در آسمانها بسته شده و ازدواج با خویشان تحمیلی بود نه به این روشنفکری تفریطی امروز که ازدواج فامیلی در شعاع دو کیلومتری نسب و عشیره را قبیح و مطرود می شمارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

من شوهر میخواهم!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ تیر ۱۴۰۳، ۰۱:۰۳ ب.ظ

برنامه من شوهر میخوام! - دانلود | بازار

 

قبل از آنکه بخواهم از رفتار بعضی دخترخانمهای سن بالای مجرد گله کنم در وهله اول باید از پدر و مادرها و خانواده ها گلایه کنم. جنس زن لطیف است و بیش از مرد نیاز به کسب محبت دارد. اگر این محبت در خانه تأمین نشود دختر دنبال جبران آن در فضای عمومی خواهد بود که بالطبع به خودش و به جامعه لطمه وارد می کند. به خصوص با گسترش فضای مجازی، اگر قبلا یک پسر یا دختر، پدرش در می آمد بتواند شماره طرف را دست بیاورد الان به راحتی با هر کس بخواهد می تواند در ارتباط باشد.

دختر باید عزیز باشد. البته همه مردم باید عزیز باشند. عزیز از عزت می آید. یعنی حریمشان حفظ بماند. یک بخشش مربوط به جامعه و خانواده است. یک قسمت هم دست خود افراد است. کسی که خدا را دارد، خانواده دارد، یا اصلا خانواده هم نداشته باشد اگر خودش را دوست دارد نباید ضعف ها و کمبودهایش را در فضای عمومی فریاد کند. بعد که مورد تعرض معنوی قرار گرفت و حریمش خدشه دار شد گله کند که چرا جامعه مراعات حالش را نکرده است. خانم متدینی در همین ایام انتخابات به بهانه بحث سیاسی در گروه واتساپی مرتبط با شهر خود شروع کرد به گلایه که چرا "ما نداریم"؟ خانواده ما ندارند؟ حق ما را خوردند؟ کو شوهر؟ کو پول؟ کو مقام و منصب ... خب عده ای شروع کردند به ترحم که خدا بزرگ است دلت میخواهد شماره کارت بده. عده ای هم خصوصی پیام دادند که حالا بیا ببینیمت اگر پسندیدیم چشم مشکلاتت را برطرف میکنیم!!

این وسط چه کسی عزتش لگد کوب شد؟ چرا مومن نباید سرافراز باقی بماند؟ ائمه ما بدترین مشکلات را تحمل کردند. آنها معصوم بودند مجبور که نبودند. پیروانشان هم بدترین سختی ها را تحمل کردند اما نگذاشتند تحقیر بشوند. دست جلوی کسی دراز نکردند. گدایی محبت و ترحم نکردند. هوّن علیّ ما نزل بی خواندند. ما رأیت الا جمیلا خواندند.

طرف خانم چادری است. عکس خودش را استوری می کند. صورتش را می پوشاند که مثلا شرع را رعایت کرده باشد. بعد زیرش می نویسد من تنها هستم و دنبال دلگرمی می گردم!! البته شاید چادرش نمایشی باشد من نمی دانم. شاید قصد بدی ندارد من نمیدانم. اما این را می دانم حریمش قطعا شکسته خواهد شد. عده ای هم برای تنوع به گپ و گفتی مجازی می پردازند. آخرش نتیجه ای که منتج به زندگی مشترک دائم شود نصیبش نمیشود. به تجربه دیده ام اینطور خانمها به مرور با سرخوردگی دست و پنجه نرم کرده و از نظر عصبی بسیار پرخاشگر و غیرقابل تحمل می گردند و اطرافیانشان را رنج می دهند. مسیری را طی میکنند که حتی اگر سلامت دینی شان حفظ بماند از نظر روحی دیگر صلاحیت تشکیل زندگی و تربیت فرزند را از دست می دهند.

خانم متدین نباید کاری کند دست و دل دیگران بلرزد. باید بتواند فوران و انفجار نیازهای طبیعی خود را کنترل نماید. متأسفانه اغلب این افراد با زیاده خواهی های خود خواستگاران دوره جوانی را فراری داده اند و حالا از این بابت نیز احساس عذاب وجدان و افسردگی می نمایند.

خانواده ها باید نیازهای عاطفی آنها را بیشتر مورد توجه قرار دهند تا جامعه حفظ بماند. به خصوص خانواده هایی که دخترانشان ظاهر مذهبی دارند گاه احساس کمبودهایی که در وجود فرزندانشان است محیط های مذهبی را تخدیر می نماید.

این قاعده منحصر به خانمها نیست. آقایان هم باید عزت داشته باشند. سفره دلشان را هر جایی پهن نکنند. اینقدر از نداشته هایشان نگویند و عزت و شرف خودشان را به حراج نگذارند. اما اگر این کار را کردند بعدا بهشان بر نخورد چرا در منظر دیگران خفیف شده اند. آدمهایی که زیاد درد دل میکنند یا غر می زنند در نگاه مردم حقیر و خوار بوده و از نگاه افراد شیاد، طعمه ای یکبار مصرف برای سرگرمی و تصاحب و فریب به شمار می آیند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جاهل شیک پوش!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۱۸ ق.ظ

عجیب‌ترین قوانین ازدواج و طلاق در جهان (برترین ها)

 

سایت برترینها مطلبی میخواندم درباره قوانین ازدواج در کشورهای مختلف دنیا. یکی اش این بود: ازدواج پس از مرگ در فرانسه مجاز است، اما برای این کار نیاز به مجوز ویژه از رئیس جمهور این کشور دارید. همچنین باید ثابت کنید که فرد مرده قصد ازدواج با شما را داشته است!

و دیگر اینکه در انگلستان و ولز مکان برگزاری مراسم ازدواج باید مسقف و ثابت باشد در غیر این صورت باید کشور دیگری را برای برگزاری مراسم ازدواج انتخاب نمایید!

خدایی اش اگر این قوانین احمقانه در ایران بود چقدر متهم به جمود فکری و عقب ماندگی و بی تمدنی و خرافه پرستی و جهان سومی بودن و نقض حقوق شهروندی و... می شدیم؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک حرف حساب فرهنگی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۰۲ ب.ظ

رابطه قبل از ازدواج چه مزایا و معایبی دارد؟

 

قاضی‌زاده هاشمی: "دوره تحصیل را باید کوتاه کنیم/ نزدیک ۲۵ سال درس خواندم که جراح مغز و اعصاب شوم، نصف این دوره اضافه‌ است."

راستش یکی از درست و حسابی ترین حرفهایی که در انتخابات اخیر شنیدم همین جمله قاضی زاده هاشمی است. مقام معظم رهبری هم تأکید فرمود دروس زائد را حذف کنید. مرحوم هاشمی شاهرودی یکبار در برنامه خانواده سیما که به مناسبت روز قوه قضاییه شرکت کرده بود از مسئولان خواست دروس زائد مدارس و دانشگاه را حذف و نیز دوره خدمت سربازی را کاهش دهند. زیرا فاصله سن بلوغ تا مرحله ازدواج که گاه به حدود پانزده سال می رسد بر خلاف طبع انسان و اهداف عالم خلقت بوده و با آموزه های دین و رویکرد تمدن ساز مکتب وحی منافات دارد.

در این باره بارها در وبلاگ و نیز شبکه های مجازی مطالبی را منتشر کرده ام. سهولت در ایجاد بستر ازدواج یکی از مبنایی ترین برنامه های فرهنگی اسلام است که جامعه را از بسیاری از ناملایمات اجتماعی رهایی می بخشد. از سوی دیگر حس بلوغ و حفظ حریم شخصیت جوان باعث خروج او از مرحله کودکی و خامی و لودگی و ورود به عرصه مسئولیت پذیری است که علاوه بر تأمین هویت و ارتقای شخصیت انسانها در رشد و تعالی اقتصادی و معنوی جامعه نیز تأثیرگذار است. نمی دانم این حرفها تا کی قرار است در پشت تریبون و حصار کاغذ و کلمات باقی بماند. آن قدر باید گفت و تکرار کرد تا به مطالبه و دغدغه عمومی بدل شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هنرمند با اصالت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۵ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۴۳ ب.ظ

تصویر مربوط است به حضور جمعی از هنرمندان در مراسم عروسی دختر سعید آقاخانی.

در شرایطی که اغلب سلبریتی ها فاقد خانواده و یا دارای خانواده ای متزلزل و یا اساسا مجرد و طلاق گرفته هستند سعید آقاخانی را بابت پایبندی به ارزشهای اصیل خانواده باید ستود. او که متولد 1350 است هم خودش ازدواج به موقعی داشت هم دخترانش را آماده تشکیل خانواده نموده است.

 

تیپ جذاب بازیگران در عروسی دختر سعید آقاخانی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عشق، هوس یا هر چی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۵ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۳۶ ب.ظ

ازدواج مرد ۸۰ساله با دختر ۲۳ساله جنجال‌برانگیز شد

 

دختر 23 ساله در چین با پیرمرد 80 ساله ازدواج کرد. این دو مدعی هستند که عاشق هم شده اند. دختر جوان پرستار این پیرمرد در یک مرکز نگهداری سالمندان بود. پیرمرد اموال قابل توجهی ندارد که دختر متهم به طمع ورزی برای وراثت و تصاحب دارایی او شود. در فضای مجازی تحلیلها و نظرات مختلفی در این باره بیان شده که قصد ورود به آن را ندارم.

فقط یک نکته:

بارها در محیط های مختلط واقعی یا مجازی دیده شده بعضی خانمها اختیار دل از کف داده و شیدای مردی می شوند که شرایط ازدواج با او را به دلیل تفاوت سن یا تأهل و ... ندارد. این قاعده البته گاهی به صورت عکس هم دیده شده است. در چنین وضعیتی مرد اگر عاقل و به دور از شییطنت باشد باید بزرگی کرده و بلافاصله از آن محیط فاصله گرفته و برای همیشه یا لااقل مدتها از منظر زن غیب شود. مطمئن هم باشد خدا در ازای این کار بزرگش درهایی از رحمت را در دنیا و آخرت به رویش خواهد گشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

داریم عقبگرد می کنیم

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۸ خرداد ۱۴۰۳، ۰۸:۴۶ ق.ظ

خودباختگی عامل اصلی تهاجم فرهنگی است - ایسنا

 

اگر می خواهید وضعیت بی حجابی از این که هست بدتر و گسترده تر نشود کنترل آن را دست بسیج بسپارید.

بسیج به شکل مستقل و نه زیر نظر و با حضور و هماهنگی نیروی انتظامی.

نکته بعد البته ضرورت مسدود نمودن اینستاگرام است؛ بستن پهنای باند و نه فیلتر و کسب درآمد از طریق فروش فیلتر شکن.

گسل فرهنگی موجود فراتر از وضع حجاب و عفاف و اختلاط و فحشا و طلاق به تغییر در سبک زندگی و تحول در بنیان های فکری و باورهای اعتقادی جامعه کشانده شده است.

معروف است آتاتورک برای مذهب زدایی و چرخش فرهنگ مردم عثمانی به سمت غرب، دستور داد زبان ترکی را با حروف انگلیسی بنویسند. این تغییر خط به مرور منجر به آن شد که نسلهای جدید دیگر نمی توانستند با متون گذشته ارتباط برقرار کنند و به تدریج فرهنگشان عوض شد.

تغییر ذائقه مردم توسط رسانه ها به خصوص اینستا با گرایش به خود نمایی و تجمل پرستی و خوش گذرانی و لذت جویی و منفعت طلبی و خودباختگی و غرب باوری و ... به مرور باعث ایجاد حس دوری و بیگانگی با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی و غربت اندیشه های انسانی با محوریت ایثار و حماسه و ایمان و رشادت و... خواهد شد.

نظام دیوانسالاری حاکمیت، برنامه ای برای اصلاح سبک زندگی و احیای ارزشهای بومی و فرهنگی در عرصه های معماری و هنر و آموزش و اقتصاد و ... ندارد و اینگونه برآورد می شود که در ازای حفظ نظام سیاسی از نظام دینی و فرهنگی عقب نشینی صورت گرفته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گمشده!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۷ خرداد ۱۴۰۳، ۱۲:۰۷ ب.ظ

photo_2024-05-27_11-57-38_r6te.jpg

 

نتیجه تربیت ناصحیح خانواده، ناامنی در حریم خانواده، ارضای نادرست نیازهای اساسی بلوغ –جسمی و روحی- پناه بردن به منابع ظاهری و کاذب، سراب و ولنگاری فضای مجازی، نتیجه گستاخی برای رفع نیازهای طبیعی و غیر قابل انکار...

و به طور کلی: جابجایی فرهنگ و قوانین مرتبط با ازدواج و تشکیل خانواده

در این بین اما؛

جامعه .... هیچ ... هیچ... هیچ

مسئولین در خواب

ارائه منابع و راهکارهای دینی... ضعیف!

ارسالی یکی از دوستان

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با یک بال؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۱:۳۳ ق.ظ

یک جفت بال زیبا از فرشته سفید جدا شده در زمینه شفاف تصویر واقع گرایانه سه  بعدی معنویت و آزادی 1571743

 

بعضی رفقای متدین تعریف کرده اند، یکی می رود صفحه شخصی شان به بهانه درد دل، سر حرف را باز می کند که ده سال پیش ازدواج کرده. در همان زمان ابتدای عقد و محرمیت پیش ار عروسی، سر ماجرایی از همسرش دلگیر می شود. شب خواب امام زمان را می بیند که فرمود از همسرت جدا شو! او هم جدا شد. حالا ده سال است آه آن طرف گویا دامنش را گرفته، روز خوش ندارد، انواع بیماری های روحی و جسمی به سراغش آمده، دیگر نتوانست ازدواج کند همیشه در کار او و حتی برادر و خواهرش گره افتاده و ... بعد اینطور جمع بندی کرده که چون پای دین ایستاده دارد تقاص پس می دهد!

خدا می داند این حرفها را تا بحال چند جا نشسته و گفته.

ابدا نمیخواهم در نقد خواب و میزان اعتبار و حجیت آن از نظر شرع چیزی بنویسم.

این فرد را هم بر خلاف نظر دوستان، عنصر مشکوک نمی دانم که مثلا دنبال تخریب وجهه دین است و...

اصل را بر صداقت میگذارم چون چنین آدمهای ابلهی را چند باری از نزدیک دیده ام. آدم هایی که درک حداقلی خود از دین را ملاک قرار داده و به گمانشان هر که خلاف آن باشد راه ضلال در پیش گرفته است.

دین منهای عقل و عقل منهای دین یک آفت است. این دو قرار است مکمل هم باشند. آدم ابله به خودش و به جامعه و به دین لطمه ای می زند که از دست دشمن هم ساخته نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قول و قرارها را بنویسید

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۵:۴۲ ب.ظ

شروط یک عروس خانم برای آقا داماد، مجازی را ترکاند

 

این تصویر که فهرست قول و قرار یک عروس خانم با آقا داماد است دارد در فضای مجازی دست به دست می چرخد. بعضی می گویند شروط خوبی است بعضی می گویند بد...

فارغ از اینکه این شروط یا بعضی از آنها خوب و بد کم یا زیادند اصل این اتفاق یعنی ثبت مکتوب توافقات قابل تحسین است. چه در معاملات اقتصادی چه اداری و شغلی یا مرواده پیرامون مشاعات ساختمانی، ازدواج و مقدمات آن و... هر توافقی که صورت می گیرد اگر مکتوب و امضا شود مانع بروز خیلی از اختلافات بعدی خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اتاق جنگ

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۸ فروردين ۱۴۰۳، ۱۱:۰۰ ق.ظ

اتاق-جنگ:-خاطرات-قاسم-جعفریان | مشق-وابسته-به-م.-ف.-ه-حدیث-مهتاب | خانه کتاب  و ادبیات ایران

 

کتاب "اتاق جنگ" را دقایقی پیش به پایان بردم. اثر زیبایی از حسن و حسین شیردل حاوی خاطرات خواندنی قاسم جعفریان. حسین منصف این کتاب را دوست داشت و دوست داشت دیگران هم بخوانند. در دیدار خانوادگی که با همسر این آزاده مرحوم داشتم اتاق جنگ را از ایشان هدیه گرفتم.

خواندن این کتاب از دو جهت برای من لذت داشت. یکی حال و هوای شمال و بچه هایی که کم و بیش با شخصیت خیلی هایشان آشنایی دارم و دیگر اما زاویه دید قاسم جعفریان بود که همیشه دلم می خواست از نگاه او خاطرات جنگ را ببینم. آدمهای باهوش نگاه خاص تری به وقایع روزمره زندگی دارند.

به کربلای یک که رسیدم گفتم گل خاطرات کتاب همین جاست؛ به کربلای 4 و ام الرصاص که رسیدم گفتم نه این قسمت دلچسب تر است؛ اما همه خاطرات جبهه و جنگ یک طرف، ستیز درونی در کارزار عشق و دلبستگی از آن دست ناگفته هایی است که کمتر قابل تصور و حتی تصویر سازی است. رزمنده تازه دامادی که به همسرش عشق می ورزد اما حاضر است برای خدا از او هم بگذرد و حجله دامادی را رها نموده و به خط مقدم بشتابد و نوعروس جوانی که داغ یک خواهر و دو برادر دیده، راه و هدف برادران شهید و همسرش را می ستاید ولی دلواپسی های نفس گیر زنانه، طاقتش را طاق کرده و خلوت و اشک را دلخوشی غربت و نگرانی هایش قرار می دهد. نمی دانم سینما میتواند روزی به این بخش از ناگفته های جنگ، عرض ارادتی داشته باشد یا نه.

زخم طعنه و تیر کنایه و زهر زبان جماعت عقرب صفت نیز قصه ناتمام دلسوختگی و آتش نهان قلب عاشقان راه خداست که هر صفحه ای از تاریخ، نشانی از آن بر جگر پاره خویش ثبت نموده است.

جنگ در سال 65 به اوج خود رسید. در سال 66 رها شد. رها شدن جنگ یعنی فرسایش جبهه، کم شدن حضور نیروها، سرد شدن مسئولان، نرسیدن امکانات و عادی شدن بی عاری و تقویت فرهنگ بی تفاوتی. اینگونه بود که مقدمه عقب نشینی های سال 67 چیده شد و جام زهر به کام امام مان فرو نشست.

یادمان باشد هیچ وقت در هیچ جبهه ای مصاف با دشمن را رها نسازیم. بی تحرک و سرد و بی برنامه نمانیم. خودمان و دشمن را به حال خویش رها نسازیم. عقب نشینی فرهنگی این سالهای ما ثمره رخوت و بی عاری و سکون و سکوتی است که از یکی دو دهه قبل آغاز شد و چه ضربه سختی خوردیم.

راستی بی صبرانه منتظرم جلد دوم این اثر با نام "اتاق جنگ بعد از جنگ" را هم دیده و بخوانم.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فاجعه طلاق در ادارات دولتی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۹ اسفند ۱۴۰۲، ۰۷:۳۱ ب.ظ

پیشگیری و مداخله در خانواده به منظور کاهش طلاق - سازمان بهزیستی

 

همایشی درباره طلاق و صیانت از خانواده در وزارت کشور برگزار شد. این عبارت به نقل از مسئول مربوطه در سطح رسانه ها منتشر شده است:

"نعمتی به آمار طلاق در ادارات دولتی پرداخت و با بیان اینکه این آمار فاجعه‌بار است، افزود: طبق آمار در ادارات مسئله طلاق به صورت جدی وجود دارد."

اصرار بر کپی برداری از سبک و سیاق جوامع غربی با شعار تمدن سازی دینی در تضاد است. اگر برنامه ای برای اصلاح سبک زندگی مبتنی بر آموزهای دین و فرهنگ ملی در حوزه های آموزش و اشتغال و بانکداری و اقتصاد و صنعت و مدیریت و هنر و ... نداریم داعیه تمدن سازی هم نداشته باشیم. 

فاصله ما با دین البته فراتر از مقوله حجاب و عفاف است. راهبردهای اقتصادی و مدیریتی و ... ما گاه از آنچه دین دستور داده و انتظار دارد بسیار دور است. اما فعلا به همین نکته باید بسنده کرد:

استخدام بی رویه بانوان باعث بی کار ماندن مردانی شد که وظیفه تشکیل و اداره خانواده را دارند. یک مساله هم بی حوصلگی بعضی مادران و بانوان شاغل در بیرون از خانه است که به دلیل خستگی ناشی از ساعات کار، محیط خانواده را سرد و بی روح و پرخاشگر و عصبی می سازد. از سوی دیگر اختلاط غیر ضروری زن و مرد در هر محیطی که باشد تبعاتی اجتناب ناپذیر دارد. روح و باطن حجاب، حیا و عفاف است. قرار باشد در محیطهای تحصیل و اشتغال و ورزش و ... به این اصل توجه نشده و به ظواهر و پوسته دین بسنده شود جامعه از اهداف سازنده مکتب اجتماعی وحی، تهی خواهد ماند.

خانواده، مقدس ترین نهاد اجتماعی است که پایه تشکیل جامعه اسلامی شناخته می شود. اسلام بر حفظ و صیانت از کانون خانواده اصرار دارد. هر عنصری که باعث ضربه به تشکیل یا حفظ خانواده شود عنصری ضد دینی و ضد اجتماعی است که حکومت اسلامی وظیفه برچیدن آن را دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کجای تصویر ایستاده ای؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۵ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۲۱ ق.ظ

متن خنده دار و جوک جدید

 

دوستی می گفت دختر خانم مجردی که در عکس های گروهی مختلط، نزدیکتر به مردها می ایستد حتماً مشکلی دارد!

گفتم اولاً صرف چند عکس ولو با رفتاری مکرر نمیتواند معیار قضاوت افراد قرار بگیرد.

در ثانی، اتفاقاً معتقدم چنین دختر خانمی پاک و سالم است. او به اقتضای طبیعت انسانی و بنا بر اصل تکامل، به جنس مخالف نیاز دارد؛ به هر دلیلی مجرد مانده، نجابت به خرج داده دنبال دوستی با جنس مخالف و ... نرفته و فطرت و غریزه اش پاک و دست نخورده باقی مانده که حالا طبق معیار خودت، ولع نهفته درونش او را خواسته یا ناخواسته به ایستادن کنار یک مرد کشانده است. وگرنه رابطه برایش عادی باشد که اینطور احساس نیاز نمی کند.

البته کلاً از این نوع معیارهای آبکی بعضی جماعت مشاور و مدعی ریزبینی، خوشم نمی آید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زیر برف آسمان خدا

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۷ اسفند ۱۴۰۲، ۰۷:۳۹ ق.ظ

photo_2024-02-26_08-53-41_8ls3.jpg

 

دیروز روز میلاد امام عصر در حرم حضرت معصومه کلی جوان عروس و داماد آمده بودند با دسته گل و شیرینی و لباسهای زیبا گوشه ای از حرم به رسم تبرک زندگی خود را با عهد به زیستنی زلال و اهل بیتی آغاز کنند. برف و باران رحمت الهی هم بر سرشان می بارید. امیدوارم زندگی مداوم و خوش و سازنده ای داشته باشند.

خدا راه ازدواج همه جوانها را هموار کند. وقتی دختر خانمهایی را می بینم که در سن ازدواج قرار داشته اما به دلیل تجرد و عدم بهره مندی از مسئولیت خانوادگی و اجتماعی در فضای مجای پرسه زده و با چتها و بحثهای بیخود دنبال تخلیه خود هستند دلم کباب می شود.

بعضی از این خواهران متدین ما در یک سنی خواستگارهای خوبی داشتند اما منتظر بودند همت و باکری نصیبشان شود حالا اما صدام هم گیرشان نمی آید.

تجربه پیدا کنند جوانها بخصوص خانمها، اگر جوانی آمد که حداقلهای اخلاقی و شرعی را رعایت میکند بسنده کنند و دنبال رویاپردازی های کودکانه نباشند که نتیجه چنین توهمات و خیال پردازی های بلاهت آلودی جز یک عمر تنهایی و ابتلا به مشکلات عصبی و رفتاری نیست. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا