کمی ظرفیتتان را بالا ببرید
موافق ممیزی کتاب هستم اما با اعمال سلیقه شخصی و سیاسی، نه.
یادم است سالها پیش کتاب سرِ سبز را برای اخذ مجوز به وزارت ارشاد بردم. مطالب متعددی را گفتند که باید حذف کنی. برایشان توضیح دادم که جملات من در قالب کاریکلماتور و طنزآلود هستم. بالاخره راضی شان کردم اما یک جمله را به هیچ وجه اجازه نشر ندادند گفتند ممکن است به بعضی ها بر بخورد. عبارت این بود: فرزند فاضل هم ممکن است فاضلاب باشد؛ چونان گلاب از گل!
در جریان فتنه مهسا یادداشتهایی از منظر عدالتخواهانه نوشتم. دوستی پیشنهاد داد آنها را در قالب کتاب منتشر کنم در تاریخ بماند. دوست داشتم همان اواخر سال 1401 منتشر شود که نشد. الان در مرحله مجوز گیر افتاده است. هر جا گفته ام بعضی ائمه جمعه جاه طلب و باندباز هستند یا بعضی عوامل امنیتی و انتظامی نفوذی هستند را قلم گرفته اند. واقعاً این حرفها نیاز به سانسور دارد؟ اولاً دروغ نیست در هر مجموعه ای اعم از فرهنگیان و تجار و طلاب و ... بالاخره آدمهای ناباب هم پیدا می شوند، دوماً این موضوع بارها در رسانه های مختلف و در سطح وسیع منتشر شده و حرف تازه ای نیست. این حرفها را بچه های حزب اللهی نتوانند بزنند دشمن می زند اما با این تفاوت که ما علت وجود ضعف ها را فاصله از دستورات و آداب دین دانسته و به پای اصل نطام و انقلاب نمیگذاریم اما دشمن همین را به حساب اسلام و انقلاب نوشته و اساس حرکت نظام را مخدوش می سازد.
در دنیای ارتباطات آزاد و حاکمیت بی در و پیکر رسانه، سانسور چنین حرفهایی نشانه ترس و یا شیرین کاری کارشناسان ممیزی کتاب است.