اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۶۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نظام اسلامی» ثبت شده است

برای مدیری که "صادق" بود

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۳، ۰۱:۲۱ ب.ظ

حجت الاسلام محمدصادق اکبری

 

خیلی از مسئولین تاب شنیدن نقد را ندارند. تعارف که نداریم. ستیزه جویی و ناسازگاری بعضی مردم با آمران به معروف از باب "اشبه منهم بآبائهم" یک جورهایی به امرایشان رفته است. بروید داخل اداره ای و محترمانه و مستدل زبان به نقد مقامی بگشایید. چند درصد تحمل شنیدنش را دارند؟ مطلب بنویسید و نقدتان را منتشر کنید؟! کمِ کمش تشویش اذهان عموم را به پایتان می نویسند، به خصوص در شهرهای کوچک که گاه نهادهای امنیتی، خودشان را متولی صیانت از میز صاحبان قدرت می پندارند؛ آنهم عزیزان قضایی که شاید به خاطر جایگاهشان کمتر عادت به شنیدن نقد و نظری متفاوت داشته باشند. این را از باب تجربه عرض میکنم؛ از لا به لای خاطراتی که سالها از رفت و آمد در راهروهای دادگاه ویژه آموخته ام.

تصورش هم برای این حقیر و دوستان عدالتخواه دشوار بود مسئولی در جایگاه نخست قضایی استانی قرار بگیرد که حیاط خلوت باند طبری بود، تاب شنیدن انتقادهای تند و تیز بچه های بی ترمز بسیج را داشته باشد که هیچ، پرونده سازی نکند که هیچ، این طرف آن طرف تماس نگیرد و مکاتبه نکند حال فلانی را بگیرید که هیچ، نه تنها با روی گشاده شنوای حرف منتقدان باشد بلکه بی طرفانه و از سر انصاف به پیگیری نقدها و نظرها و گزارشات اقدام کرده و خاطی را حتی اگر از همکاران و معتمدین خودش باشد –بی اعتنا به بعضی تعصبات صنفی که راه اصلاح بسیاری از نهادها را مسدود نموده- متنبه و وادار به پاسخگویی سازد. ظاهر و باطنش "صادق" باشد! عادت کردیم بعضی امامان بی صداقت روزهای تعطیل هم "اوصیکم بتقوی الله" را فراتر از خطبه های نماز جمعه به رسمیت نشناسند، چه برسد به مسئولانی که کرسی ریاست را سکوی پرش خود و چند نسل آینده شان شمرده و اگر سر اصول و ارزشهای اسلام و انقلاب اهل معامله باشند سر مقام و منصب و پول و شهرت با کسی مماشات نکرده و به هر دستاویزی برای حفظ و ارتقای آن چنگ می زنند.

این پنج سالی که حجت الاسلام محمدصادق اکبری به عنوان یک مدیر غیر بومی در رأس دستگاه عدلیه استان مازندران قرار گرفت و با هوش و تجربه خود خیلی زود بر اوضاع مسلط شد یکی از طلایی ترین دوره های مدیریت قضایی استان به شمار می آید. البته این دستگاه تا رسیدن به نقطه ایده آل تراز انقلاب اسلامی همچنان مسیری طولانی را باید بپیماید اما نمیتوان مجاهدت این روحانی دلسوخته و با درایت را در اعتلای نهاد حساس قضایی و در حیطه مرتبط با اختیارات خود نادیده گرفت.

حجت الاسلام اکبری وارد حواشی نشد. تعارف با مدیران را کنار گذاشت. اصل نانوشته و منحوس "قانون خوب است اما برای ضعفا" را نادیده انگاشت. به گردن کفلتها ولو وابسته به مافیای از مابهتران و باندهای هزارفامیل و اژدهای هفت سر فساد و تبهکاری بودند حتی با وساطت افراد ظاهر الصلاح جانماز آبکش موجّه که محاسن مبارکشان در پوشش مذهب و توجیه دریافت وجوه شرعی به طور نامتعارف چرب می شود، باج نداد. دید بعضی زیردستانش علیه او توطئه می کنند با اغماض و کریمانه گذشت و نادیده گرفت. چپ و راست استان برایش فرقی نداشت. به سفارش ها و توصیه های فراقانونی وقعی ننهاد. یقه مسئولین را هم گرفت و میز کسی را به میزان الهی رجحان نداد. شعار تو خالی "پارتی جوانان بدون پارتی بودن" را دیگران سر دادند و عمل نکردند او اما بی هیچ ادعایی با عادی ترین و پایین ترین افراد از سطوح مختلف جامعه نشست و دردشان را شنید و برای حل مشکلشان قدم برداشت. شهروندانی که در عمرشان یک مسئول دون پایه اداری را هم از نزدیک و خصوصی ندیده بودند بارها او را سنگ صبور دردهای دل داغدار خویش یافتند. حواشی رسانه ای که با برخورد ناپسند و بچگانه بعضی مسئولان قضایی حوزه شهری در حال تبدیل به بحرانی اجتماعی و فرا ملی بود با سر پنجه تدبیر و عقلانیت او ختم به خیر گردید.

خدا رحمت کند مرحوم آزاده محمدحسین منصف را که خودش از بزرگترین منتقدان عملکرد دستگاه قضا بود. بعد از دیداری که با حجت الاسلام اکبری داشت تماس گرفت و اولین تعبیرش این بود "اگر یک روحانی میتواند با اخلاق و سیره ای پیامبر گونه اینطور در دل انسان جا باز کند پس خود رسول اکرم چقدر دوست داشتنی بود."

دیروز خبر پایان مأموریت حجت الاسلام اکبری در دادگستری مازندران توسط رسانه های محلی منتشر شد. برای ایشان هر جا و در هر منصبی که باشد آرزوی توفیق روزافزون دارم. امیدوارم نظام اسلامی بیش از پیش شاهد رشد چنین مدیرانی بوده و پایه های حاکمیت دینی در باور مردم مستحکم تر شود. امیدوارم به برکت ایام الله فطر، هر جا که هستیم از مدار فطرت خارج نگردیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فروشنده

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۳، ۰۲:۴۲ ب.ظ

گفتیم مردم دنبال مدرک تحصیلی به خارج میروند؛ چه کاری است خب! خودمان دانشگاه پولی بزنیم ارزش علمی نداشت که نداشت. ملت مدرکشان را می گیرند ما هم پولش را.

گفتیم منطقه آزاد کیش و ... را شل میگیریم از حجاب و عفاف و ... کوتاه می آییم یک عده کمتر بروند دوبی و قطر.

گفتیم چرا عده ای راه بیفتند دنبال شبکه های ماهواره ای؟ خودمان شبکه نمایش خانگی و ... میزنیم یک خورده بزنند برقصند شوخیهای جنسی کنند در عوض اوضاع تحت کنترل خودمان باشد.

و... شده ایم مثال کسی که هم خدا را میخواهد هم خرما را. به مردم فهمانده ایم پول باشد از ضوابط کوتاه می آییم مثل فروش طرح ترافیک.

هدف آقایان که کسب درآمد بیشتر است اما حتی اگر خوشبین باشیم که قصدشان خیر و از جنس دغدغه فرهنگی است تجربه ثابت کرده اباحه گری محدود در هر عرصه ای به مرور جای خود را باز کرده و در همه سطوح جامعه فراگیر می شود.

امروز کشف حجاب و روزه خواری علنی در سطح جامعه رواج گسترده پیدا کرده و دل مومنان را به درد می آورد. مسئولین هم شل و ول شده و صرفا تماشا می کنند. 

فقدان استراتژی فرهنگی، خوشبینانه ترین نقد به عملکرد نظام در حفظ احکام دینی است. وگرنه تجویز اختلاط زن و مرد در ورزشگاهها و دانشگاهها و بی مبالاتی نسبت به کنترل فضای مجازی و سکوت در قبال چپاولگری بانکها و بی توجهی به ضرورت کاهش سن ازدواج از طریق حذف دروس زائد و عملکرد ضعیف و شبهه ناک دستگاههای نطارتی نسبت به جولان مافیای قدرت و ثروت و کج دار و مریز بودن عملکرد نهاد عدلیه و ... قطعه های خاکستری پازلی است که ناظر بی طرف را نسبت به صداقت و اراده مسئولان در اجرای آموزه های مکتب وحی و گسترش سبک زندگی مطلوب ملی و دینی دچار تردید می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زیگزاگ نرویم

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۲ اسفند ۱۴۰۲، ۰۵:۵۰ ق.ظ

طبع انسانها صداقت را دوست دارد. انسان حتی اگر خودش دروغگو و دو رو باشد دوست ندارد جامعه در دروغ و بی صداقتی فرو برود.

مردم از تزویر بیزارند. هر جا واژه شهید آمده صدق و صادق و صدیق هم کنارش ذکر شده. خدا شهدا را دوست دارد. مردم شهدا را دوست دارند چون از صداقت خوششان می آید. هر کس حرف و عملش یکی بود ارزش پیدا میکند.

حکومتها هم اگر صادق باشند و به آنچه مدعی هستند عمل کنند محبوبیت پیدا می کنند. منکر دستاوردها نیستم. منکر تلاشهای دشمن نیستم. اما رانتخواری و حقوقهای نجومی و شکاف طبقاتی و تبعیض برازنده حاکمیت دینی نیست. اگر میخواهید جایی را اصلاح کنید که به گدایی رای نیفتید نظام بانکی را در خدمت مستضعفان در بیاورید، تبعیض آموزشی را بردارید، باندبازی و قبیله گرایی را حذف کنید، عدالت اجتماعی را گسترده تر کنید، شبیه مردم زندگی کنید و ... اینها حرفهای من نیست در ادبیات رهبری بارها تکرار شده اما کمتر گوش شنوایی پیدا کرده است. برگردیم به اصالتها، شتر گاو پلنگ بودن به نفع خودمان و حیثیتمان و پرچم مقدس آزادگی که به امانت دستمان سپرده شده، نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تهنیت به بعضی دوستان

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ اسفند ۱۴۰۲، ۰۳:۵۵ ب.ظ

سربازان گمنام امام زمان (عج) با صلابت امنیت کشور را تامین می کنند - ایرنا

 

بچه های بالا، روزتون مبارکwink

  • سیدحمید مشتاقی نیا

امام خمینی تز "نظم در بی نظمی" را باطل می دانست

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ بهمن ۱۴۰۲، ۰۵:۲۱ ب.ظ

بحث بر سر اینکه کوروش کمپانی مجوز قانونی برای واردات موبایل داشته یا نه بالا گرفته است. اتحادیه فروشندگان تلفن همراه، این شرکت را فاقد مجوز واردات دانسته است.

یادم است خیابانی زندگی می کردیم که آن موقع انتهایش به بیابان ختم می شد. یک وانتی آمده بود آخر خیابان ایستاد و پرتقال می فروخت. او را به جرم سد معبر از آنجا بلند کردند! کسی زیر پله ای اجاره کند ولو برای سیگار فروشی باید مجوز داشته باشد. همان وقت یادم است که یکی از موسسات مالی میلیاردها تومان پول مردم را هاپولی کرد و بعد معلوم شد که این موسسه با چهار صد شعبه در سراسر کشور و آن همه تبلیغات علنی اصلا مجوز فعالیت از بانک مرکزی نداشته است!

سال گذشته یکی از پایگاههای مجازی فروش کتاب اقدام به هنجارشکنی نمود. افکار عمومی خواستار برخورد با آن شد که وزارت ارشاد گفت این پایگاه اصلا مجوزی ندارد که وزارتخانه بتواند آن را باطل کند!

یک وقتهایی از دور و نزدیک می شنویم فلان نهاد خاص عده ای را مأمور کرده فعالیت منتقدان انقلابی را رصد کرده و اقدام به پرونده سازی کنند. بعد همزمان متوجه حفره های بزرگ امنیتی می شویم و اخبار ترور و خرابکاری در مراکز مهم را می شنویم که با غرور ملی تعارض دارد. خاوری هم که یادتان هست به طور رسمی و قانونی از کشور خارج شد و کسی جلویش را نگرفت. گاهی حواس آقایان، آنجایی که باید باشد نیست.

سیاهه ای از این نوع تعارضات و تناقضات می توان ردیف کرد. درست مثل اینکه مسئولان بگویند به سوت زنی برای کشف فساد جایزه می دهیم اما به مهدی عبوری که متهم مالی با ساقه بازداشت است پست کلان اقتصادی می دهند، مصطفی نیازآذری متهم فراری پرونده طبری به کشور آمده و آزادانه سیاحت می کند، عبدالله عبدی متهم اقتصادی با دو کارت ملی متفاوت، طرف قرارداد اجرای پتروشیمی می گردد، فرماندار بسیجی قزوین توسط قاضی متهم به دریافت رانتی زمین، محاکمه و زندانی می گردد و...

یک وقتهایی کاری که باید انجام بدهیم، نمی دهیم و کاری که نباید انجام بدهیم را انجام می دهیم و جالب آن که این بی نطمی را در چارچوب نظام تعریف نموده و منقدان عدالتخواه را حذف یا رد صلاحیت می کنیم؛ اما برای پررنگ شدن انتخابات به چهره های غربگرای حامی جماعت وطن فروش پر و بال می دهیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با آب طلا بنویسید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ دی ۱۴۰۲، ۰۷:۲۲ ق.ظ

افشین علاء نویسنده کتاب به یاد کانون

 

شعر افشین علا آنقدر زیباست که حیفم آمد در وبلاگ خودم قرار ندهم. به خصوص آن قسمتش که بعضی نقدها را به رویکردهای فرهنگی نظام بیان میکند. از آن دست سروده ها و آثاری است که در سپهر فرهنگ و هنر ایران و جمهوری اسلامی ماندگار خواهد شد:

غذای نذری و شربت؟ چه گفت مردک پست؟

گدای اجنبی افسار خود چگونه گسست؟

زبان الکن این لات، ازچه لال نشد؟
میان دست‌ پلیدش قلم چرا نشکست؟

دهن‌کجی به شهیدان و ادعای شعور؟
مجیزگویی خصم و به خلق، ضربت شست؟

کسی که نان سگان می‌خورد چه می‌فهمد؟
غذا و شربت نذری نشانه‌ی شرف است

حرام‌خوار چه داند که شد به کام شهید
نه نان و شربت نذری، که می ز جام الست

به خویش غره نگردد! خطاب من نه به اوست
که شأن شاعر دل‌خون کجا و جاهل مست؟

دلم پر است نه از او که نیست جز مگسی
دلم پر است ز مصدرنشین سفله‌پرست

دلم پر است از آنان که اسوه می‌سازند
به دست خویش برای جوان ز مردم پست

ز صاحبان مناصب که از خصومت‌شان
هر آن‌که ناصح و دلسوز بود و نخبه، نرست


هر آن‌که گیشه پسندید، نورچشمی شد
هر آن‌که شوت بلد بود و گل، به صدر نشست

گناه را ز سلبریتیان مبین که نظام
خودش به تازه به دوران رسیدگان دل بست

برای مردم دانا رسانه هست؟ که نیست
سخن‌شناس و هنرور به خانه نیست؟ که هست

ز مدح و نوحه، جوانان چقدر گریه کنند؟
ز نطق‌های شعاری چه آورند به دست؟

خطای شیوه‌ی تبلیغ و حکمرانی ماست
گدای غرب، اگر حرمت شهید شکست...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در دانشگاه صنعتی بابل چه میگذرد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۲:۴۷ ب.ظ

مدتی است درباره مدیریت دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل مطالبی در فضای مجازی منتشر میشود که نیازمند توجه و رسیدگی فوری نهادهای نظارتی است. بخشی از این افشاگری ها را شرعا نمیتوان اینجا هم ذکر کرد اما یک بخش این مطالب لااقل در خصوص نقش یکی از معاونان دانشگاه به نام خسروی در تحریک دانشجویان برای ایجاد اغتشاش است که میزان صحت و سقم آن حتما باید مورد رسیدگی قرار بگیرد.

عجیب است وقتی یک بسیجی از سر دلسوزی به انتقادی کوتاه درباره یک مسئول رده پایین در حد فرماندار و امام جمعه دست میزند با پرونده سازی و بگیر و ببند مواجه میشود اما وقتی درباره تخلفات یک مسئول مطالبی منتشر میشود کسی نیست به آن رسیدگی کرده و موارد اتهامی را بررسی نماید!

نهادهای قضایی و تأمینی و نظارتی باید دقت کنند که وظیفه اصلی آنها حفظ انقلاب و اسلام است نه صیانت از میز مسئولان.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بهتر است اسمی نیاورم!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱ آذر ۱۴۰۲، ۰۳:۲۱ ب.ظ

حوزه علمیه قم - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

این بنده خدا را که خیلی ها نمی شناسند چرا اسمش را بیاورم؟

چند سال گذشت؟ پنج سال، شش سال، کمی کمتر یا بیشتر، دقیقش را خاطرم نیست. هر چند روز گاهی اول هر ماه قمری که شهریه طلاب را حضوری تقسیم می کردند، چند طلبه لاغر اندام محجوب می ایستادند دم در فیضیه قم اطلاعیه پخش می کردند با امضای فردی به نام ... که معلوم شد استاد حوزه است. او به ساختار و محتوا و حجم بعضی دروس انتقاد داشت و می گفت اگر حوزه می خواهد کارآمد باشد باید این بخش از فقه و اصولش را اصلاح کرد.

یادم است یک بار هم یک آدم قلمبه ای که به نظر مأمور بود دم در مدرسه فیضیه یکی از این برگه ها را دست گرفته بود و برای دو سه تا سرباز نگهبان ورودی حوزه، با حرارت میخواند. به نظرم داشت جوّ میداد که این اطلاعیه نوشتن یعنی شبنامه دادن و تحریک بر ضد نظام و ...

خب از این جوّ دادن ها و دایه دلسوزتر از مادر شدن ها خاطره خوبی نداشتم و همیشه بدم می آمد.

اصل حرف جناب شیخ درست بود. بسیاری از دروس حوزه نیازمند تغییر و اصلاح هستند. بسیاری از بزرگان حوزه از جمله خود مقام معظم رهبری هم بر تغییر و تکمیل و اصلاح متون تأکید داشته اند. تغییراتی هم انجام شده که البته بسیار کند و ناکار آمد بوده است. اصل حرف جناب شیخ درست بود؛ اما پیشنهادی که مطرح کرد عجیب بود و جای تأمل داشت. او بعد از مدتی در اطلاعیه هایش به طلاب پیشنهاد میداد تا زمانی که اصلاح مورد نظر در متون درسی اتفاق نیفتاده در کلاسهای درس حاضر نشوند!

خب این که یعنی حوزه تعطیل بشود! طلبه بدون درس و بحث که علّاف و بی خاصیت است. به جای درست کردن ابرو که نباید چشم را زد و کور کرد. آن موقع ها یادم است در دانشگاهها هم سر مسائل سیاسی و دعواهای جناحی که نهایتا نفعش به باندهای قدرت بیرون دانشگاه می رسید بلافاصله پیشنهاد تعطیلی کلاسها مطرح میشد که آقا هم فرمود دشمن دنبال تعطیلی فعالیتهای علمی کشور است.

مدتی از جناب شیخ دیگر خبری نشد. پیش خودم گفتم نکند برده اند این بنده خدا را گوشه ای و گوش هایش را کشیده اند. حالا درست است پیشنهادش منطقی نبود اما اصل مطالبه گری و نقد، محترم است و حوزه باید پاتوق تضارب آراء باشد. نکند مشابه آن مأمور لباس شخصی قلمبه بالاخره مسئولان امنیتی را مجاب کرده باشند که با این بنده خدا برخورد صورت بگیرد.

از قضا متوجه شدم که دل نگرانی های من بیهوده بوده و حضرتشان با حمایت مالی یکی از نهادها به فعالیتهای مورد نظرش در تهران مشغول و جایش شکر خدا گرم و نرم است.

تا این اواخر که متنی از ایشان دیدم با این عنوان که چرا در انتخابات خبرگان ثبت نام نکرده ام. آقای شیخ که بزرگوار است اما اساساً چهره مطرحی در حوزه نیست و اغلب روحانیون و طلاب شناختی از ایشان ندارند چه برسد به مردم عادی کوچه و خیابان. این اطلاعیه مجازی در پاسخ به سوال چه کسانی نوشته شد خدا میداند.

ایشان اما در متن اطلاعیه خود ژستی قهرمانانه گرفت که اگر به خبرگان می رفتم حتماً ابهامات مردم را از رهبری می پرسیدم و...

خب بپرس برادر من. سوال پرسیدن از مسئولین نیازمند حضور در جایگاه خاصی نیست. این همه در نشریات و رسانه های مجازی از سوالهای درست و نادرست تا هجو و طنز و توهین نسبت به مسئولین در حال انتشار است. همین آقای زائری مگر در جریان اغتشاشات 96 متنی طعنه آمیز خطاب به رهبری ننوشت و به جای دولت وقت، آقا را مسئول وضع معیشتی مردم معرفی نکرد؟ با او برخورد شد؟ نه عزیز دل من. در دولت جدید پست نان و آب داری هم گرفت با حقوقی که مطابق دلار پرداخت می شود.

شما هم حرفت را بزن اما انصاف داشته باش و یکبار جایی نشان بده که چشمت نقص و نقد و نیک و بد همه امور و همه مسئولان همه جناحها را می بیند.

یک سخنرانی هم اما از جناب شیخ بیرون آمد در نفی ولایت مطلقه و بیان تعارض آن با دنیای مدرن امروز. استدلال ایشان اما نه عیار علمی که وزنی به سبکی پر کاه داشت و خوشبینانه بخواهیم قضاوت کینم از موضع ضعف و انفعال و خودباختگی در برابر تمدن پوشالی و شعارهای شیک و توخالی غرب بیان شده بود. او معتقد است دنیای مدرنیسم، ولایت مطلقه را نمی فهمد و دردمندانه باید گفت که این حرف خودش به معنی مقهور واقع شدن در برابر ولایت مطلقه مدرنیسم است. ولایتی مطلقه و تحمیلی که انسان را بی اعتنا به جایگاه و شرافتی که در عالم خلقت دارد، ابزار و پله سود و صعود نظام سرمایه داری شمرده و در زرورق آزادی و لذت و تکنولوژی، او را مسحور منفعت طلبی رندانه دیو هفت سر چپاول و استثمار قرار می دهد.

شیخ داستان ما، نصیری دوم نیست. نصیری از ورطه افراط در نفی تکنولوژی به دامن تفریط در خودباختگی و بیگانه پرستی افتاده است. نصیری یک انقلابی صادق اما کج فهم بود که به یک ضدانقلابی صادق و کج فهم تبدیل شد. اما چینش مواضع و رویکردهای متقدم و متأخر جناب شیخ در کنار هم نشان میدهد حتی در خصوص مواضع اولیه او با داعیه اصلاح حوزه نیز باید به دیده شک و تردید و بی اعتمادی نگریست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بالاخره چی میخوای؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۵ آبان ۱۴۰۲، ۰۶:۵۴ ق.ظ

اضطراب و ابهام: راه‌های برون‌رفت از این شرایط | مرکز روانشناسی بینش |  روانشناس خوب در کرج | مشاور خوب در کرج

 

عده ای پول میگیرند که بگویند فضای مجازی (اینستا و ایکس و...) خوب است اما باید سواد رسانه را بالا برد.

عده ای پول میگیرند که برای اینستا و ایکس و ... تولید محتوا داشته باشند.

عده ای پول میگیرند که فضای مجازی (اینستا و ایکس و...) را رصد کرده و ببینند حرف دشمن چیست.

عده ای پول میگیرند که فعالیت کاربران داخلی را در فضای مجازی رصد کرده و در صورت لزوم برخورد نمایند.

عده ای پول میگیرند که اینستا و ایکس و... را فیلتر کنند.

عده ای پول میگیرند که فیلترشکن تولید کنند تا بشود رفت و فعالیتهای فوق الذکر را انجام داد.

عده ای پول میگیرند که بگویند اینستا و ایکس و ... اساساً باید تعطیل شده و پهنای باند آنها بسته شود.

و....

درباره حجاب، درباره تأیید صلاحیتها، درباره عزل و نصبها، در وضع قوانین، اقتصاد و بانکداری، سبک زندگی، سلوک مدیریتی، عدالت و ... هم اغلب همینطور هستیم؛ دقیقاً نمیدانیم چه میخواهیم و دنبال چه هستیم. شاید هم میدانیم اما تعارض و تناقض را شرط بقا میشماریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به انقلاب و نظام و مردم رحم کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ۰۸:۵۵ ق.ظ

اقدام ناگهانی آخوندی و ظریف و روحانی را کنار هم بگذارید.

صدا و سیما بر مبنای ذستورالعمل اتاق های فکر پشت پرده سیاست تلاش داشت به بهانه پرداختن به مساله غزه، آبی هم برای انتخابات آتی مجلس گرم کند. از این رو تریبونی به شخصیتهای اصلاح طلب و گاه فتنه گر داد که بخشی از آنها مثل مجید انصاری و ابطحی از این فرصت برای دفاع و تطهیر سران فتنه استفاده کرده و آذری جهرمی هم به مناقشات جناحی مدنظر خود دامن زد. در حالی که اساسا شعار نه غزه نه لبنان از فتنه 88 سر زبانها افتاد و موسوی نیز این جماعت لاابالی را مردم خداجو لقب داد.

جالب است همین صدا و سیما حاضر نیست به نیروهای مستقل و عدالتخواه و منتقد دو جناح تریبون بدهد.

بگذریم.

به طور ناگهانی اما در روزهای اخیر، عباس آخوندی و جواد ظریف و حسن روحانی به میدان آمده و حرفهایی مشکوک را به زبان آوردند. آخوندی گمانه ای در خصوص فروپاشی نظام مطرح کرد. روحانی از قریب الوقوع بودن جنگ سخن گفت و ظریف ضمن رد مبانی استکبارستیزی انقلاب، یادآور شد که جنگ باعث آسیب به مردم شده اما مسئولان در امان خواهند ماند.

این اظهار نظرها در حالی است که یکماه پس از آغاز نبرد جدید حماس و رژیم غاصب، زندگی عادی در ایران جریان داشته، تأثیری از این جنگ بر افزایش قیمت ارز و طلا مشاهده نشده و ایران و حتی حزب الله به اذعان همه تحلیلگران بین المللی اراده ای برای ورود مستقیم به جنگ با اسرائیل نشان نداده اند.

در هفته های نخست جنگ بین روسیه و اوکراین نیز شاهد چنین گمانه هایی از سوی چهره های مرموز در خصوص احتمال گسترش نبرد به مرزهای ایران بودیم. موارد دیگری از دیدار روحانی با جاسوسان اسرائیلی که در کتاب تماس دکتر عباسی بیان شد تا طرح مباحث مشکوک از سوی ظریف در جریان حضور اسد در ایران و... در خصوص این چهره ها وجود دارد که نتیجه ای رسمی از بررسی آن اعلام نشده است.

دو تحلیل بدبینانه و نسبتا خوشینانه را میتوان در این خصوص بیان کرد.

یا امثال روحانی و ظریف بر اساس فرضیه ها و قرائنی که بارها مطرح گردیده مأمور شبکه های امنیتی بیگانه بوده و وظیفه دارند سر بزنگاه نسبت به خالی کردن دل مردم و ایجاد شکاف بین امت و امامت و تضعیف جبهه مقاومت اقدام کنند،

یا این حرکتها صرفا جنبه انتخاباتی و تاریخی داشته و حضرات قصد دارند نام خود را به عنوان منجی کشور ثبت نمایند.

آنچه مهمتر از این تحلیلهاست ضرورت هوشیاری شورای نگهبان و پرهیز از سفارش پذیری و تمایلات مصلحت اندیشانه در انتخابات مجلس و خبرگان آتی است.

تأیید صلاحیت روحانی و مجتهد سازی از او در دو انتخابات خبرگان گذشته بدون آنکه امتحان علمی بدهد و نیز تأیید صلاحیت او در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 که به اذعان کدخدایی با وساطت یک نفر انجام شد از ابهامات زجرآور تاریخ انقلاب اسلامی است. نگذارید این تجربیات تلخ دوباره تکرار شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای افکار عمومی چقدر ارزش قائلید؟

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۴ آبان ۱۴۰۲، ۰۷:۴۴ ب.ظ

«اسلامی‌صدر» چرا راهی زندان شد؟

 

فرماندار عدالتخواه قزوین بالاخره با اعتراضات فراگیر مردمی از زندان آزاد شد اما قوه قضاییه بازنده این ماجرا بود درست مثل ماجرای خون دل پدر شهید عجمیان، ماجرای تغییر حکم معاون ارزی بانک مرکزی سابق، ماجرای تبرئه همدستان اکبر طبری، راکد ماندن پرونده فولاد مبارکه، واگذاری مشکوک پتروشیمی میانکاله و ...

قوه قضاییه باید متوجه باشد که ویترین نظام اسلامی است و هر شک و شبهه ای که نسبت به احکام آن بخصوص در امور مربوط به حق الناس و نفوذ مسئولان در اذهان عموم به وجود بیاید تیر سهمگینی به اعتبار جمهوری اسلامی تلقی میگردد.

در پرونده محکومیت فرماندار قزوین گفته شد قاضی صادر کننده حکم، خودش از متهمان دریافت زمین رانتی بوده که هنوز پاسخ روشنی در این خصوص به افکار عمومی ارائه نگردیده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سر تندیس حاج قاسم هم معامله میکنیم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۲ مهر ۱۴۰۲، ۰۸:۳۳ ق.ظ

مشخصات، قیمت و خرید تندیس طرح شهید حاج قاسم سلیمانی کد B100 | دیجی‌کالا

 

غائله مهسا، بازی برد برد بود. طرفداران فحشا به مطالبه اصلی خود یعنی کشف حجاب رسیدند. در پایتخت جمهوری اسلامی حتی در باغ موزه دفاع مقدس و بیخ گوش عزیزان سپاه هم مانور بی حجابی در جریان است.

دولت هم از این بازی ضرر نکرد. مطالبات اصلی مردم از فضای معیشت به مطالبات غیرواقعی و بی خاصیت منحرف شد و فریاد از گرانی و بیکاری و ... جای خودش را به هوس بوسیدن در کوچه و آغوش رایگان داد. دولت از این موقعیت استثنایی کمال بهره را برد و در اقدامی ضربتی، دلار را از بیست و پنج هزار تومان به پنجاه هزار تومان رساند و چاله چوله های اقتصادی اش را پر کرد. مقداری هم از همین درآمد بادآورده در قالب یارانه و سهام عدالت به لایه هایی از جامعه بخشیده شد تا رزومه عدالت و مردم داری اش بدون آمار نماند. پرونده اختلاس های کلانی مثل فولاد مبارکه و ... در محاق فراموشی فرو رفت، طرح های حاشیه سازی مثل صیانت فضای مجازی، افزایش هزینه تلفن ثابت و... در لابلای همین هیاهو به اجرا درآمد، مبارزه با حلقه های رسانه ای و فکری وابسته به اجانب شدت و رسمیت بیشتری گرفت و...

نظام و ضد نظام، سهمشان را از این غائله به دست آوردند. ضررش ماند برای مردم و احکام شرع.

قدرت، شیرین است و تغییر باور "اوجب واجبات بودن حفظ نظام" به "اوجب واجبات بودن حفظ میز"، راه را برای توجیه هر نوع سیاست بازی و عقب نشینی از شعائر هموار ساخته است.

الغرض؛ به همان دلیل و انگیزه ای که خشتک رییس جمهورهای سابق را بخاطر دم زدن از ورود بانوان به ورزشگاه برای تماشای مسابقات فوتبال، روی سرشان می کشیدیم اما در دولت رییسی به این خواسته فدراسیون جهانی تن دادیم (و البته از این دست مثالها فراوان است) بابت تندیس حاج قاسم هم عقب نشینی کرده و تصویر این نماد مقاومت و عزت و بالندگی ملت را از ورزشگاه اصفهان دور خواهیم کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به بهانه پایین کشیدن دیوارنگاره کلام رهبری

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱ مهر ۱۴۰۲، ۰۵:۲۶ ب.ظ

زور بانک ها به دیوار نگاره چربید!/ قلدری بانک‌ها صدای کاربران را درآورد! -  مشرق نیوز

 

حاکمیت اول، نظام مشروع امت و امامت است، رابطه دلی و آرمانی بین حزب الله با ولی فقیه که خود منتقد اوضاع جاری بوده و بر مبنای اصل مترقی امر به معروف و نهی از منکر در تکاپوی اصلاح امور و اجرای منویات دین هستند. از نگاه نظام اصیل و مشروع دینی منطبق بر فرامین رهبری، ما در عدالت اجتماعی عقبیم، بانکداری ما اسلامی نیست، مبتلا به تبعیض در نظام آموزش هستیم، انتقاد از مسئولان جائز بوده و مهمترین مصداق امر به معروف و نهی از منکر است، قوه قضاییه باید با دانه درشتها برخورد قاطع کند، طرحهای صنعتی باید پیوست محیط زیست داشته باشند، خودرو سازی ما مناسب شأن مردم نیست، جبهه فرهنگی انقلاب باید تقویت شود، سبک زندگی مسئولان و مردم باید دینی و ملی باشد، فضای مجازی نباید در اختیار دشمن قرار بگیرد، رانتخواری، حقوقهای نجومی و شکاف طبقاتی منافی اهداف انقلاب است و...

اما حاکمیت دوم که تنیده در ذیل چتر تبعیت از حاکمیت اول بوده و در بزنگاه اداره امور به زور تزویر، اهداف انقلاب را وارونه جلوه داده و بین نظام اسلامی و انقلاب اسلامی شکاف ایجاد کرده و منفعت طلبی و باندبازی را بر مصالح عموم ترجیح داده و آموزه های نظام سرمایه داری غرب را از باورهای دینی و مطالبات رهبری و ارزشهای جامعه مهمتر میداند موافق شکاف طبقاتی است، جلوی اصلاح نظام بانکی را میگیرد اجازه برخورد با مافیای کنکور را نمی دهد، برخورد با دانه درشتهای مفسد اقتصادی و مقابله با ویژه خواری و آقازاده بازی را از محور برنامه های نظام خارج می سازد و... ذیل نقاب اسلام و انقلاب با پرونده سازی برای منتقدان حزب اللهی و از گردونه خارج کردن دلدادگان حقیقی ولایت فقیه، با دستکش مخملی قانون، راه را برای غربی سازی ایران و تحریف حقایق و خاستگاه انقلاب جهانی مستضعفان و ایجاد ناامیدی در آزادی خواهان عالم هموار می سازد.

اگر دلتان برای جهاد تبیین می تپد، اگر دنبال روایت اول هستید، اگر می خواهید مقابل تهاجم فرهنگی بایستید اگر مخالف انحراف در نظام هستید، اگر دغدغه رهبری را دارید، اگر میخواهید فتنه های مستمر را ریشه ای دفع کنید، اگر دلتان برای خون شهدا می تپید با حکومت دوم مقابله کرده و آنها را رسوا نمایید. راه هم کاملاً مشخص است. فهرستی از مطالبات رهبری تهیه نموده و از کوبیدن چوب اهمال و کم کاری و غفلت و وادادگی بر سر مسئولان خودباخته هراسی نداشته باشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نفهمیدی نوک قله کجاست

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ شهریور ۱۴۰۲، ۰۸:۳۲ ق.ظ

photo_2023-09-06_07-56-55_vtcw.jpg

 

محمود صادقی نزدیک بودن به قله را که در فرمایش اخیر رهبری بود با داعیه رسیدن به تمدن بزرگ مورد نظر شاه قیاس کرده و هشدار داده که به زعم خودش حاکمان باید از خواب غفلت بیدار شوند و فروپاشی نزدیک است و...

نمی خواهم جواب سیاسی و جناحی به این بنده خدا بدهم. حقیقت آن است که جمهوری اسلامی هم مثل هر حاکمیتی ممکن است دچار فروپاشی شود. اصل ادعا محتمل است. آن چه که تهدید اصلی برای جمهوری اسلامی محسوب می شود فاصله گرفتن حاکمان و مردم از آموزهای دین در همه امور و شئون زندگی است.

اما

آنچه که رهبری پیرامون نزدیک شدن به قله ها بیان کرد یک مساله سیاسی و حاکمیتی نیست. تمدنی که انقلاب اسلامی در حال رقم زدن آن است نوعی بیداری فطری است که ورای مرزهای جغرافیایی و حاکمیتی منجر به خروش فکری و فرهنگی و سیاسی ملتها گردیده و اصل تمدن غرب با محوریت لذت و نفع را به چالش کشانده است. در کشاکش بین دو نظریه ماتریالیستی و جنگ زرگری بین مارکسیسم و کاپیتالیسم، این ندای آزادی خواهی و استقلال طلبی برخاسته از انقلاب اسلامی بود که اصل کرامت انسانی و آزادی مبتنی بر آزادگی و عدالت را در جهان طنین انداز کرد و به ملتها آموخت با رجوع به توحید و فطرت و تحقق نظام مردمسالاری دینی می توانند به حقوق پایمال شده خود دست یافته و شمه ای از مدینه فاضله عصر ظهور را تجربه نمایند. 

جمهوری اسلامی بماند یا برود که ان شاءالله می ماند و اصلاح می شود، خودباوری و نفی سلطه و مقابله با ظلم را در وجود آزادی خواهان و مستضعفان عالم نهادینه کرده است. تمدن اسلامی و انسانی، افول ناپذیر خواهد ماند به یاری خدا و خون شهدای این راه هدر نخواهد رفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دارند غارتمان می کنند!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۲۲ ق.ظ

استاد دانشگاه فلوریدا: سرمایه داری رو به افول است | خبرگزاری بین المللی  شفقنا

 

یادداشتی جالب و خواندنی از دکتر عابدین مومنی:

نظام کاپیتالیستی و سرمایه داری در روابط اقتصادی مردم متناسب با شرایط جوامع بشری با شگردهایی ورود می کند. ویژگی اصلی نظام کاپیتالیستی غارت داشته های اندک بی بضاعت ها و فقرا است آن چه که بضاعت بی بضاعت ها است عمر آنان است شگرد نظام کاپیتالیستی تصاحب و تمَلُّک جان بی بضاعت ها است به این ترتیب که بخشی از عمرشان به ظاهر مال خودشان باشند تا زنده بمانند و در خدمت نظام غارتگر باشند. نظام کاپیتالیستی همه ناتوانان اقتصادی را طفیلی نظام کاپیتالیستی می دانند، یعنی بی بضاعت ها از صدقه سر نظام چپاول گر سرمایه داری زنده هستند با لطف نظام سرمایه داری زندگی دارند. با عنایت نظام کاپیتالیستی شخصیت اجتماعی، موقعیت علمی، سیاسی دارند از تنَعُّمات و لذائذ دنیائی و طبیعی برخوردارند، در حالی که حیات نظام کاپیتالیستی وابسته به چپاول و غارت است با غارت و چپاول زنده است. چپاول و غارت سرمایه داری با پوشش نهادها و تشکیلات انجام می گیرد که ظاهر قانونی و موَجَّه دارد به پشتیبانی قانون و وجاهت اجتماعی سرکیسه می کند. از جمله تشکیلات معتبر و موَجَّه نظام سرمایه داری بانک است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تشکیلات گوناگونی برای گرم کردن بازار چپاول و غارت و به اسم های گوناگون پدید آمد از قبیل شرکت های مضاربه ای، ارمغان بهزیستی، لیزینگ خودرو، بازار گرمی بانک ها تحت عنوان حساب های قرض الحسنه، موثرترین همه آنان بانک های خصوصی بودند که با اموال مردم به بورس زمین، هتل و مکان های به دست آوردن ثروت های بادآورده روی آوردند و با پول مردم صاحب آلاف و الوف شدند.
از جمله نهادهای به دست آوردن ثروت بادآورده، بازارهای ربوی است مانند سرای ایرانی، شهر فرش، و امثال آن ها است که کسی در مورد این گونه بازارها اظهار نظر نمی کند در تبلیغات تلویزیونی گفته می شود بدون ضامن و چک تا نیم میلیارد می توانید خرید نمایید. آیا این مقدار خرید از باب دل سوزی و احسان به بی بضاعت ها انجام می شود؟ یا این که برای به دست آوردن سود مضاعف و تمَلُّک کردن عمر بی بضاعت ها پدید آمده است؟ پدید آمدن استارتاپ ها چه مقصود و منظوری دارد؟ تلویزیون با این همه تبلیغات از تشکیلات سرمایه داری هزینه تبلیغات را چگونه وصول می کند؟ از کجا و کی وصول می کند؟ از طرفی مالیات تولید، ارزش افزوده، مالیات بر درآمد و.... از طرف دیگر هزینه تبلیغات رادیو، تلویزیونی، مطبوعات و دیگر رسانه ها، تابلوهای تبلیغاتی شهرداری، سود فروش مدت دار همه از جیب بی بضاعت ها وصول می شود. چرا به وضعیت نابسامان اقتصادی هیچ توجهی نمی‌شود؟ چرا در چنین وضعیتی کسی به فکر صاحبان ثروت های بادآورده نیست؟ تا کی باید از بی بضاعت ها به جیب ثروتمندان سرازیر باشد؟ تا کی تاوان همه چیز را بی بضاعت ها باید بپردازند؟ با این که بی بضاعت ها پرداخت مالیات، تبلیغات، سود خرید مدت دار و امثال آن را می پردازند همه اسم و آوازه برای صاحبان ثروت بادآورده است کارخانجات مال آنان است بانک ها مال آنان است آموزش گاه های تمامی مقاطع مال آنان است و..... پس عدالت را در کجا و کی باید دید؟ آیا یارانه دادن و سهمیه بنزین دادن و امثال آن ایجاد عدالت است؟ در وضعیت بیان شده چگونه می شود به عدالت فکر کرد؟ چگونه می شود عدالت را پدید آورد؟
همه از سفره خالی بی بضاعت ها حرف می زنند حتی آنان که بضاعت اندک بی بضاعت ها تصاحب و تمَلُّک می کنند هم به زبان دل سوز سفره خالی بی بضاعت ها هستند هیچ کس نمی گوید چه می شود سفره آنان خالی است؟ بضاعت آن ها به کجا می رود که موجب خالی شدن سفره می شود؟ چرا باید هزینه جامعه به یک عده تحمیل شود؟ اگر به تشکیلاتی مانند سرای ایرانی گفته شود محصولات با این قیمت کارخانه ای خرید می شود با فلان قیمت باید به فروشی می رسد پرداخت هزینه تبلیغات و مالیات به عهده خودتان است این همه تبلیغات گران انجام خواهد شد؟ همین یک قلم برای تعیین تکلیف بی بضاعت ها کافی است. مشکل اساسی فقر، نظام خون آشام کاپیتالیستی است باید نظام اقتصادی اسلامی شود تا مشکل سفره خالی رفع گردد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بازی با جان مردم در فقدان نظارت

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۳۵ ق.ظ

ماجرای فردی که صاحب ۴۰ داروخانه در تهران است

 

در ماجرای اپلیکیشن طاقچه کاشف به عمل آمد این نرم افزار عملا مجوزی برای فعالیت نداشته و معلوم نبود اگر کار به انتشار تصاویر کشف حجاب متصدیان آن نمی رسید اساسا برخوردی با آن صورت می گرفت یا نه. که البته در نهایت برخوردی هم صورت نگرفت.

چند سال پیش موسسه مالی اعتباری فرشته جیب ملت را زد. مردم که سر و صدا کردند بانک مرکزی اعلام کرد این موسسه اصلا مجوز فعالیت نداشته!

نگاه کنید شما را به خدا یک زیر پله ای در پاساژ بخواهد فندک پر کند مجوز نداشته باشد پلمپ میشود، وانتی ته محل بایستد پرتقال بفروشد جمعش می کنند دهها شعبه بانکی با تابلو و سر و صدا کل کشور بساط راه می اندازد بعد که پول مردم را خورد می گویند این اصلا مجوز نداشته است.

نظارت بر قیمت گذاری و ارائه کالاها هم همینطور است. اغلب برنجهای ده کیلویی که از فروشگاههای زنجیره ای میخرید حداقل پانصد الی هفتصد گرم کم دارند. می دانم دلتان پر است و حالا میخواهید کلی مثال دیگر ردیف کنید که فقدان نظارت چه خاطرات بدی را فروشگاهها و آموزشگاهها و امور خدماتی و درمانی و ادارات و ... برایتان رقم زده است اما یک لحظه صبر کنید. این خبر را بخوانید که نبود نظارت چه بر سر جان مردم می آورد:

معاون امور شعب انجمن داروسازان به روزنامه قدس خبر داده که فردی صاحب ۴۰ داروخانه در تهران است که قاچاق دارو می‌کند!

به گفته محمد خلیلی، معاون امور شعب انجمن داروسازان ایران در سال‌های اخیر علاوه بر خانواده بهایی که به‌تازگی از سوی وزارت اطلاعات اعلام شده، خانواده دیگری هم وجود دارد که با خرید بیش از ۴۰داروخانه در تهران، این داروخانه‌ها را در تملک خود دارند و داروخانه اسماً به نام داروساز است اما وی هیچ‌گونه قدرت نظارت بر داروخانه را ندارد و سرمایه‌گذار به‌راحتی بدون هیچ نگرانی، دور از چشم داروساز اقدام به فروش آزاد دارو و قاچاق آن می‌کند و هیچ نامی از خود به‌جا نمی‌گذارد. در چنین شرایطی علاوه بر تجاوز به حقوق مردم، اعتبار داروسازان کشور نیز زیرسؤال می‌رود.

خلیلی می‌گوید: هم اکنون داروسازانی هستند که خارج از کشور زندگی می‌کنند و مجوز داروخانه آن‌ها در تملک افراد غیرمتخصص است اما متأسفانه سازمان غذا و دارو و معاونت‌های دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور نظارت دقیقی بر این موضوع ندارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظارت گریز

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۹ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۱۷ ق.ظ

photo_2023-07-31_11-12-29_1x14.jpg

 

از وعده های قدیمی مسئولان که هر بار بعد از آشوب و اغتشاش، پر رنگ تر از قبل در رسانه ها مطرح می شود یکی اش بررسی جواز برگزاری تجمعات مسالمت آمیز و حتی انتخاب مکان مناسب برای آن است یکی هم نصب دوربین روی لباس مأموران انتظامی که هر دو وعده مذکور بعد از ایجاد آرامش و اتمام آشوب به بوته فراموشی سپرده میشود. نمیتوان کتمان کرد مسئولان از صدای منتقد و نظارت مردمی واهمه دارند که البته دود این محافظه کاری منفعت طلبانه نهایتا به چشم نظام و حامیان مخلص انقلاب می رود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پول با ما چه میکند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ مرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۲۳ ب.ظ

پول البته به معنای تفکر پول پرستی و سودجویی و منفعت طلبی به هر قیمتی، چه بر سر اندیشه و تمدن دینی می آورد؟

پولدارها رابطه بهتری با بانکها دارند. خودشان هم بانک تأسیس میکنند و اقتصاد مملکت را در چنبره دلال بازی و واسطه گری و تورم زایی فرو میبرند.

پولدارها از این نظام آموزشی استقبال میکنند. خودشان مدرسه و دانشگاه غیرانتفاعی و کلاس های کنکور راه می اندازند. برای خودشان به راحتی مدرک علمی جور میکنند. رتبه های برتر کنکور هم مال فرزندان آنان است.

پولدارها وارد عرصه تبلیغات می شوند. صدا و سیما و شهرداری ها به پول نیاز دارد. پولدارها از این شکاف برای تغییر ذائقه مردم و برهم زدن فرهنگ قناعت و صرفه جویی و ایجاد میل به سمت زیاده خواهی و مصرف گرایی و طغیانگری بهره می برند.

پولدارها برای فروش بیشتر نیازمند ورود مستقیم به عرصه ورزش و هنر و رسانه هستند. تولیدات شبکه خانگی و سینمایی مبتنی بر حمایت بخش خصوصی، برای جلب توجه بیشتر به استفاده از صحنه های مهیّج جنسی روی می آورند. تیمهای ورزشی از مدیران فاسد بهره می گیرند. رسانه های مورد حمایت پولدارها حقیقت را وارونه جلوه داده و به دفاع و عادی سازی فرهنگ چپاولگری می پردازند.

پولدارها نیاز به مناطق آزاد گردشگری دارند. مدیریت این مناطق برای رغبت افزایی در این جماعت، باید از بعضی حریمهای فرهنگی عقب نشینی کند.

پولدارها با استفاده از منافذ شرعی (وجوهات، وقف، هیات داری و...) به بعضی ائمه جمعه و جماعات و مداحان نزدیک میشوند و در قالب فعالیت دینی یا خیریه از نفوذ آنها برای ایجاد حاشیه امن در پرونده هایی مثل زمین خواری و جنگل خواری و ... بهره می گیرند.

پولدارها شهرکهای ویلایی امن در کنار دریا تأسیس میکنند، باستی هیلز می سازند، مجتمع های تجاری لوکس راه می اندازند. با راه اندازی فروشگاههای زنجیره ای و تبانی با کارخانه دارها در غیاب نظارت دولت، به افزایش سرسام آور قیمت از طریق درج مبالغ بالا بر روی اجناس و ارائه تخفیفهای صوری اقدام می کنند.

پولدارها تخلفات ساختمانی شان را با ماده صد جبران می کنند. پرونده تخلفات و اتهامات قشر پولدار از دادگاه کیفری به بخش حقوقی منتقل گردیده و کسی از سرنوشت آن مطلع نمی شود.

پولدارها بیمارستان تآسیس می کنند. کادر درمان بیمارستانهای دولتی بی انگیزه می شوند. مردم از مراجعه به بیمارستانهای دولتی پشیمان می شوند.

پولدارها وارد ستادهای انتخاباتی می شوند و نماینده انتخاب می کنند. آنها از این مسیر بر اجرای قانون و یا اصل قانونگذاری تأثیر می گذارند. در عزل و نصبها دخالت میکنند.

و...

مردم مانور تجمل و قدرت نمایی پولدارها را در سطح جامعه می بینند و آه می کشند. بعضی ها دچار سرخوردگی و بدبینی نسبت به نظام می شوند. بعضی هم تلاش میکنند از قافله عقب نمانده و خودشان را به آنها برسانند. طبقه نوکیسه اینچنین شکل می گیرد. بعضی مسئولین هم از همین قشر مردم هستند که تلاش میکنند از فرصت میز برای ارتقای طبقه اجتماعی خود استفاده کنند. ورود به عرصه سودجویی و تعارض منافع به همین صورت اتفاق می افتاد. سیاستهای بخش تولید، ساخت مسکن، خودرو، درمان و... تابع منافع قشر خاص می گردد. ضعفا بیش از پیش له می شوند. ارزشهای اجتماعی و نظام حاکمیتی دین به انزوا می رود.

نظام سرمایه داری بر ما چیره شده است؛ تصور می کنیم که دنبال عدالتیم. اگر پیام عاشورا (امر به معروف و نهی از منکر) و فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت (عدالت اجتماعی) را احیا نکنیم بازنده ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بدون فیلتر شکن کامروا شوید!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۳۳ ق.ظ

روزنامه اینترنتی فراز: به تازگی آگهی‌هایی عجیب باب شده که در نوع خود بی‌سابقه هستند، آگهی‌هایی که مربوط به میهمانی های شبانه و یا دورهمی های دوستانه است. البته با حضور خانواده!

آگهی‌ عجیب برای حضور در پارتی‌های شبانه مشکوک

این روزها دیگر بسیاری از مردم برای خریدهای روزمره به خوشان زحمت بیرون رفتن از منزل را نمی دهند و حتی بیشتر خریدهای سوپر مارکتی را هم از طریق سایتهای فروش اینترنتی انجام می دهند.

اما گاهی در بین افرادی که عادت دارند خرید و فروش های خود را از طریق آگهی‌های وب‌سایت‌های مجازی  ا‌نجام دهند، هر از گاهی با تبلیغاتی عجیب رو به رو می شوند و خیلی از اوقات با به اشتراک گذاری در صفحاتی شخصی خود، سوژه ای برای خنده و سرگرمی ایجاد می‌کنند.

با این حال در برخی از سایت‌ها آگهی‌های عجیبی منتشر می‌شود که در فضای مجازی دست به دست میچرخد، در بعضی از این آگاهی‌های عجیب و هنجار شکن با کلیدواژه‌های خاص برای درخواست رابطه‌های جنسی با عناوین مختلفی همچون مدلینگ، منشی، خانم جهت امور منزل، ماساژور، لباس زیر زنانه و یا میز بیلیارد، پارتنر مطالعه و کفش مجلسی زنانه با قیمت توافقی به چشم می‌خورد.

در واقع برخی از عوامل باند‌های فساد با توجه به حضور گسترده و قابل توجه کاربران فضای مجازی در سایت‌ها و سرویس‌های اینترنتی از بستر‌های رایگان این‌گونه سایت‌های تبلیغاتی استفاده کرده و جهت بازاریابی و گسترش شبکه فاسد خود بهره می‌برند؛ در این میان هستند افرادی که تبلیغات عجیب در قالب یک جرم را به راحتی و بدون هیچ نظارتی انجام می‌دهند.

ماجرای فروش کفش زنانه یکی از این موارد بود، که کاربران سودجو در سایت دیوار با ارائه فروش یک کفش جلو باز و استفاده از عبارت‌های خاص در تبلیغ سعی می‌کردند تا خدمات خود را به صورت پنهان ارائه دهند؛ موضوعی که حتی باعث گمراهی برخی از کاربران شده بود بعد از گفتگو یا چت فرد درخواست کننده متوجه می‌شوند که در واقع منظور از فروش کفش ارائه خدمات جنسی بوده است.

آگهی‌ عجیب برای حضور در پارتی‌های شبانه مشکوک

یک نمونه دیگر از این نوع آگهی‌ها مربوط به اجاره سوئیت‌های شبانه‌روزی بود، اغلب این اجاره بها‌ها به صورت نامتعارف قیمت گزاری شده بودند و بدون هیچ قید و بندی از شناسنامه گرفته تا مدرکی که ملاک دوستی یا فامیلی باشد اجاره داده می‌شد.

ماجرا به همین جا هم ختم نمی شود و گاهی افراد پا را فراتر از مسائل جنسی نیز گذاشته و تبلیغاتی مانند انجام دعوا یا زورگیری و یا شرخری را نیز در سایت‌هایی مانند دیوار گذاشته اند.

اما به تازگی آگهی های عجیب دیگری باب شده که در نوع خود بی‌سابقه هستند، آگهی‌هایی که مربوط به میهمانی های شبانه و یا دورهمی های دوستانه است.  نکته جالب آنکه هیچ یک از این آگهی‌های شماره تماس ندارند و یا شماره تماس خود را مخفی کرده‌اند و فقط از طریق چت می‌تواند ارتباط برقرار کرد.

آگهی‌ عجیب برای حضور در پارتی‌های شبانه مشکوک

برای آنکه بتوانیم سر از کار این افراد در بیاوریم در سایت فراز به چند نفر از این آگهی کننده پیغام فرستادیم، مشخص شد که برای شرکت در اغلب این دورهمی‌ها باید به همراه خانواده حضور داشته باشی، مجالس معمولا ۶ یا ۸ نفره و به ندرت ۱۰ نفره هستند، هیچ کدام درخواست ورودی اولیه نکردند و به صورت رایگان بود، موسیقی،  رقص و سرو مشروبات الکلی هم جز برنامه عادی این‌ها بود.

لازم به ذکر است که این نوع مهمانی‌ها از سالهای گذشته در تهران و سایر شهرها رواج پیدا کرده بود و کم بیش اخباری در مورد پارتی‌های زیرزمینی خبرساز شده است اما معمولا در این نوع پارتی‌ها افراد برای حضور باید ثبت نام کامل کرده و پولی را به عنوان ورودی یا خرید تیکت پرداخت کنند.

و در حقیقت در میهمانی که نه مهمان و نه میزبان یکدیگر را نمی‌شناسند شرکت می‌کنند و فقط برای ساعاتی دور هم جمع می‌شوند. این افراد فقط با خرید یک تیکت، وارد یک مهمانی می‌‎شوند که نمی‌دانند قرار است در آن چه اتفاقی بیافتد. به همین دلیل به ابن گونه میهمانی‌ها «تیک‌پارتی» گفته می‌شود. اغلب این مهمانی‌ها با تم و سبک خاصی برگزار می‌شود تا مشتری‌های مختلفی را جذب کند و در حقیقت سود آن عاید شخصی می شود که پارتی را برگزار کرده است.

آگهی‌ عجیب برای حضور در پارتی‌های شبانه مشکوک

اما در این نوع جدید هیچ مبلغی از کسی دریافت نمی‌شود و مشخص نیست چه سودی برای برگزار کننده دارد از سوی دیگر نکته عجیب ماجرا دعوت به حضور خانوادگی آن هست که به پیچیدگی آن می‌افزاید.

صرف حضور در میهمانی یا دورهمی به خودی خود به نظر عاری از اشکال است و گاهی اتفاق می‌افتد که افراد برای پیدا کردن دوستان جدید یا پر کردن اوقات فراغت خود حاضر به حضور در بعضی از جمع‌هایی که شناختی از شرکت‌کنندگان آن ندارند می‌شوند اما اعلام عمومی آن هم از طریق پلت‌فرم‌های مختص فروش قدری با منطق ناسازگار است.

به هر حال خبرنگار ما جرات حضور در این مراسم را نداشت چرا که بیم کلاهبرداری یا سواستفاده های دیگر وجود دارد و به همین دلیل توصیه می شود افرادی که میل به حضور در این نوع برنامه ها را دارند شناخت کاملی از ترتیب دهندگان آن داشته باشند تا در دام افراد سودجو گرفتار نشوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مدیران میانی دولت قانون شکنی نکنند!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ تیر ۱۴۰۲، ۰۵:۱۰ ب.ظ

سازمان محیط زیست: هرگونه فعالیت مجدد "پتروشیمی میانکاله" مغایر با ضوابط محیط زیستی است

 

به رغم اعتراض گسترده به طرح غیرقانونی پتروشیمی میانکاله که در نهایت منجر به دخالت شخص رییس جمهور و توقف آن گردید، استاندار مازندران بی اعتنا به موراد مبهم از نحوه واگذاری مشکوک این پروژه به فردی معلوم الحال، بارها به دفاع از اجرای آن و توهین به منتقدان اقدام کرده است.

خبرگزاری تسنیم امروز گزارش داد که تکمیل فنس های محوطه عملیاتی پروژه دوباره از سر گرفته شده است.

در این گزارش از قول ایرج حشمتی معاون سازمان محیط زیست میخوانیم:

"مشخص شد، فنس‌کشی ناتمام این پروژه شروع شده و ادامه دارد. این در حالی است که پروژه پتروشیمی امیرآباد میانکاله فاقد مجوز ارزیابی زیست محیطی از سازمان حفاظت محیط زیست است و بر اساس آخرین مکاتبات دستگاه قضا، زمین مورد نظر هم باید مسترد شود."

 

به گزارش تسنیم، "پتروشیمی امیرآباد" میانکاله پروژه‌ای است که در نزدیکی حریم تالاب میانکاله در زمستان سال 1400 کلید خورد بود. این پروژه به دلیل اینکه فاقد مجوز ارزیابی سازمان حفاظت محیط زیست بود با مخالفت سازمان حفاظت محیط زیست رو‌به‌رو شده و نهایتاً پس از کش و قوس‌های فراوان با حکم دادستانی از ادامه ساخت و فعالیت آن جلوگیری شد.

گفتنی است، با گذشت حدود یک سال از حکم به توتقف فعالیت این پروژه، ابهامات زیادی درخصوص نحوه واگذاری زمین منابع طبیعی به این پروژه مخرب، جعل مجوز ارزیابی محیط زیستی توسط بانیان پروژه و... وجود دارد.

 

 

امیدوارم قوه قضاییه یکبار برای همیشه به طور قاطع به این پرونده ورود کرده و با قاصران و مقصرانی که بدون در نظر گرفتن تشریفات قانونی و برخلاف استانداردها و موازین لازم اقدام به واگذاری عجیب و چند برابری زمین به یک متهم فساد اقتصادی نموده اند، برخورد جدی کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا