اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

عزیزان مداح! این خاطره صادق آهنگران را بخوانید:

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۴۰۴، ۰۷:۲۷ ب.ظ

روایت آهنگران از اخطاری که از امام گرفت 

 

در مراسم سوم یا چهلم شهدای بمباران دزفول شعری خواندم که با بیت‌ ‌«ای عزیزان شد به پا غوغای محشر» شروع می شد و در ادامه شعر «یک طرف‌ افتاده طفلی یک طرف افتاده مادر». اشعار، صحنه های دلخراش جنگ را‌ مجسم می کرد که چه روی داده است. شعر را که خواندم همان شب دو بار از‌ تلویزیون پخش شد و در روزهای بعد چندین بار با آهنگ و تصاویر مناسبی‌ که بر روی آن مونتاژ شده بود، پخش شد.
بعد از این جریان در شیراز‌ خدمت آیت اللّه  ‌‌حائری شیرازی‌‌ بودیم تا برای رزمندگان از صحبت های ایشان‌ تصویر برداری کنیم. بعد از مراجعت، در اهواز آقای‌‌ غلامعلی رجایی ‌‌را‌ دیدم، ایشان به من گفت: آقای انصاری با ما تماس داشتند و سراغ شما را‌ می گرفتند. ولی من به ایشان گفتم به شیراز رفته اند.

آقای انصاری گفتند: به‌ ایشان بگویید امام به حاج ‌‌سید احمد‌‌ آقا فرمودند که: «به ایشان بگویید اشعار‌ حماسی بخواند». وقتی من این خبر را شنیدم ذهنم روی همان شعر متمرکز‌ شد، چرا که صحنه های دلخراش جنگ را بیان می کرد. با وجود ریتم بسیار‌ خوبی که داشت اشعار حماسی محرکی نبود و شاید تنها چند بند آن حماسی‌ بود. گفتم احتمالاً همان شعر است. با آقای رجایی تماس گرفتم ایشان گفت:‌ بله، این اشعار را چند شب از تلویزیون پخش کرده اند و حضرت امام هم‌ شنیده اند لذا این مطلب را بیان داشته اند.‌

‌‌   یک بار دیگر در نماز جمعه تهران اشعار حماسی‌ ‌‌«خیز ای رزمنده شیر‌  ‌ خانه از دشمن بگیر»‌ ‌‌را خواندم. در متن شعر چند جمله ای بود که می گفت «ای کسانی که‌ خانه هایتان ویران شد و سوخت ای کسانی که چه شُدید...»

بعد از اتمام نوحه‌ گویا از جماران تماس گرفته بودند ولی به من خبر ندادند. بعد آقای ‌‌مرتضائی فر‌ به من گفت که: حاج سید احمد آقا تماس گرفته و گفته است که امام به وسیله‌ رادیوی کوچکی که در دستشان بود اشعار را می شنیدند وقتی به این قسمت‌ رسیدند، رادیو را زمین گذاشته اند و فرموده اند: «به ایشان بگویید مردم ما،‌ مردم جنگند مردم حماسه اند» و امام روی این قسمت حساس شده اند.

این‌ مطلب را که شنیدم با خودم گفتم: اگر ما چیزی بخوانیم که مورد تایید امام‌ نباشد مورد تایید ‌‌امام زمان ‌‌هم نیست و خدا هم قبول نمی کند و اصلاً برای ما‌ فایده ای ندارد. لذا در جماران به خدمت آقای انصاری رسیدم و قضیه را برای‌ ایشان مطرح کردم و گفتم اگر قرار باشد ما شعری بخوانیم که امام تایید نکند،‌ کارم را مورد تایید اهل بیت(ع) و برای رضای خدا نمی دانم و به درد نمی خورد.‌ ایشان مدتی با من صحبت کردند که: امام روی اشعار خیلی حساسند و روح‌ امام با یک ذره ضعف در شعر و کارهای هنری حساس می شود و خیلی به‌ اشعار و کارهای هنری اهمیت می دهند و شما را نیز می شناسند.

در مورد بچه‌ بسیجی ها بیشتر حساس هستند و ما نیز در مورد کارهای شما در جنگ‌ برایشان تعریف کرده ایم به همین حساب بیشتر حساس شده اند. دیگر ما شروع‌ به خواندن اشعار حماسی کردیم و تا توانستیم حماسی اش کردیم. بعد از مدتی‌ جهت مشورت و کسب تکلیف پیش آقای انصاری آمدم که الحمدللّه ایشان‌ گفتند: امام اظهار رضایت کرده اند.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">