اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۶۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام خمینی» ثبت شده است

تبار ترور

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۵:۴۷ ب.ظ

تبار ترور by محمدصادق کوشکی | Goodreads

 

کتاب تبار ترور را خواندم نوشته آقای محمدصادق کوشکی که تا به اینجای کار باید آن را جامع ترین اثر انتشار یافته پیرامون شخصیت فکری و رفتاری منافقین دانست.

 از جمله برداشتهایی که میتوان از محتوای اثر به اشتراک گذاشت چند ویژگی قابل تأمل در رویکردهای اعتقادی و اخلاقی رهبران سازمان است:

1- اینکه آدم خودش را عقل کل و کمال یافته مطلق بداند خوب نیست. هیچ کس نباید خودش را از مصاف فکری با دیگران به خصوص اهل علم و بوته نقد قرار گرفتن دور نگاه دارد. هیچ کس جز معصومین انسان کامل و بی نیاز از دانستن بیشتر و محتاج به رشد و تعالی نیست.

2- هدف وسیله را توجیه نمیکند. هر چقدر هم هدف خود را مقدس بدانیم نمی شود با دروغ و جعل و تقلب و تجاوز و تعرض به مال و جان و منافع دیگران درصدد دستیابی به مقاصد خود باشیم.

3- مبارزه به خودی خود مقدس نیست. مبارزه ای مقدس است که در چارچوب اخلاق و شرافت و انسانیت و حفظ حقوق و شریعت باشد. بالاترین مبارزه هم البته جهاد با نفس و کنار زدن منیّتهاست.

4- مارک سازی و اتهام زنی و تخریب و بداخلاقی از ویژگیهای منافقین برای از میدان به در کردن رقباست. به طور مثال بعد از شکست سازمان در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، از آنجا که سازمان خودش را مساوی با انقلاب می دانست رقیب را به ارتجاع متهم ساخته و تلاش کرد در رسانه های خود با تکرار واژه مرتجع اقدام به تخریب چهره انقلابی هایی کند که به نامزدهای سازمان رأی ندادند. شبیه رفتاری که بعضی ها با ابداع واژه سوپرانقلابی و تندرو و... برای تخریب رقبای ارزشی دارند.

5- ارتباط کنترل نشده با جنس مخالف حتی اگر در حوزه علمیه و مسجد باشد هم بالاخره آسیب زاست. اعضای سازمان با عادت به این رویه، عملا دیگر نمیتوانستند زیر چتر فقه اهل بیت که مخالف روابط آزاد بین زن و مرد نامحرم است فعالیت کنند. این مساله نقش بسزایی در تغییر رویکرد ایدئولوژیک سازمان داشت. عادت به گناه، مخدّری است که به مرور انگیزه حاکمیت آموزه های دین را سست و نابود می سازد.

6- برتری دادن تشکیلات بر شریعت و خدا نشانه نفاق است. اینکه بگوییم هر چه مافوق من گفت حتی اگر مخالف امر خدا و وجدان و انسانیت و اخلاق باشد لازم الاجراست علامت سقوط در ورطه نفاق است. طبق کلام امیرالمومنین علیه السلام، مأمور، معذور نیست.

7- استفاده ابزاری از دین برای توجیه مبارزه و دیگر رفتارهای نامعقول و منفعت طلبانه، منافی اخلاص و توحید و اسلامیت است. توقف در پوسته و سطح دین و عدم التفات نسبت به عمق و جوهره شرع یک آسیب جدی است. منافقین همواره داعیه ارادت به اهل بیت را داشته و دارند اما زلال ترین محبین اهل بیت را در خون سرخشان غلتانده اند.

8- آزاد اندیشی خوب است حتی نقد دین و تفکر و سوال پیرامون فلسفه وحی و.... اصلا روشنفکری به معنای منورالفکری هم اشکالی ندارد؛ اما تا کجا؟ لااقل وطن فروشی که باید خط قرمز باشد. شعار ضدامپریالیستی سر دادن و سر در آخور امپریالیسم فرو بردن که باید تلنگری برای نقد و تردید در صحت مسیر خود باشد. منافقین در حالی جمهوری اسلامی را همپیاله آمریکا می دانستند که خودشان جیره خور و سرباز سرسپرده آمریکا و اسرائیل بوده و هستند. حتی مارکسیستهای آمریکای جنوبی و اروپا و ... هم اذعان داشته اند که جمهوری اسلامی بالاترین مبارزه را با منافع امپریالیسم داشته و حامی مستضعفان مستکبر ستیز عالم بوده است.

9- فقدان قرائت انقلابی از دین در شئون زندگی، در دهه های سی و چهل یک نقص غیرقابل کتمان و زمینه ساز انحراف جوانان تشنه دین و عاشق مبارزه بوده است. به مرور با میدان داری حضرت امام و ورود متفکران مبارز اسلامی همچون شهید مطهری و هاشمی نژاد و مفتح و سیدعلی خامنه ای تا امروز با تئوری پردازی مبارزه دینی توسط حسن رحیم پور و محسن قنبریان و... عملا مارکسیسم دیگر جایگاه علمی و عملی در بین جوانان مبارز مسلمان نخواهد داشت به شرط آنکه در ابلاغ این برداشتها و اصول کوتاهی نورزیم.

10- مواظب باشیم خیلی مواقع مستعد تشبّه به منافقین هستیم. یادمان باشد مبارزه یک وسیله است برای تقرّب به خدا. نه اینکه خدا وسیله ای باشد برای پیشبرد مبارزه.

11- بسیاری از عملیاتهای تروریستی منافقین در دهه شصت مثل ترور شهدای مظلوم محراب، جنبه انتحاری داشت. هوادار عضو سازمان به این یقین و باور رسیده بود که کار درستی انجام می دهد و با قتل یک روحانی یا چهره مرتبط با نظام به جامعه خدمت می کند. علت؟ کانالیزه بودن اخبار دریافتی و سیطره فکری و تبلیغی سازمان و به تعبیر معروف، شستشوی مغزی.

امروز این کانالیزه بودن اخبار و سیطره فکری و تبلیغی دشمن به برکت فضای رهای مجازی بسیار گسترده شده و به جای اعضا و سمپاتهای یک سازمان، طیف وسیعی از افراد جامعه را تحت شمول قرار داده است. بعضی اقدامات تروریستی غیرسازمان یافته و خودجوش در سالهای اخیر نتیجه نفوذ رسانه های دشمن در فکر و باور طبقاتی از مردم و البته بی عملی و بی تفاوتی و خونسردی و بلاتکلیفی مسئولان فرهنگی جامعه است که میتواند هر فرد زودباور فاقد اندیشه ای را به یک سرباز غیر رسمی سازمانهای تروریستی بدل سازد.

12- امام یک چیزی می دانست که هیچ گاه منافقین را تأیید نکرد. در حالی که تقریبا اغلب سران انقلاب در برهه ای ولو به شکل محدود موید سازمان بودند امام همواره از تأیید آنان اجتناب می ورزید. امام هیچ گاه معتقد به عملیات نظامی و مسلحانه برای براندازی سلطنت نبود. امام را باید مبدع جنگ نرم دانست که با سلاح کتاب و نوار و کاغذ و منبر به مصاف با حاکمیت طاغوت رفت و رشد فکری و بیداری ملت را متضمن پیروزی انقلاب بزرگ فرهنگی خویش می دانست. رفتارهای خشنونت آمیز منافقین همواره باعث تنفر عموم بود تا جاییکه تقریبا همه گروههای سیاسی حتی در اپوزیسیون از منافقین برائت جسته اند. منافقین هم که هیچگاه توفیقی در به دست آوردن پایگاه مردمی نداشتند از قبل از انقلاب به رغم آگاهی از اینکه مورد تأیید امام نیستند تا سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، منافقانه دم از همراهی و حمایت از امام می زدند تا بلکه وجهه ای برای خود در نزد مردم به دست آورند.

13- منافقین در رسانه های خود انواع جنایتها و ترورها را گردن گرفته اند از ترور شهدای بزرگوار محراب و انفجار دادستانی تا ترور شهروندان عادی حامی نظام اعم از معلم پرورشی یا کاسب و راننده و ... و بارها به شرح این حماسه های پوشالی پرداخته اند اما هیچگاه مسئولیت دو انفجار بزرگ در سال شصت که به شهادت عزیزانی چون بهشتی و رجایی و باهنر و .... منجر گردید را برعهده نگرفته اند. این مساله با تحلیلهای متفاوتی همراه بوده است. عده ای ترس از مسئولیت اجتماعی و یا حقوقی این جنایات را دلیل این موضوع دانسته اند؛ عده ای نیز بر این باورند سازمان جاسوسی و جوخه ترور دیگری هم در کشور فعال بوده که تا به امروز در شهادت بزرگ مردانی چون کاظمی آشتیانی و فخری زاده و هنیه و ... نقش داشته است

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مبارزه ناتمام

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ فروردين ۱۴۰۴، ۱۰:۳۳ ق.ظ

خرید و قیمت خاطرات جواد منصوری از غرفه دنیای کتاب و آثار قدیمی سفال و انواع  برس آینه بادکنک

 

سال 44 رئیس دادگاهی که اعضای حزب ملل اسلامی را محاکمه می کرد شخصی بود به نام سرتیپ تاج الدینی. او بسیار متظاهر به اسلام بود، به طوری که روزی نیم ساعت در دفتر کارش قرآن می خواند. روزی کسی به او گفت: این سمت و این احکام خلاف شرع است. در جواب گفت: آراء من هیچ تأثیری ندارد زیرا که همه درخواست تجدیدنظر می کنند. این در حالی بود که وقتی وی رئیس دادگاه تجدیدنظر شد گفت: چون محکومین درخواست فرجامخواهی می دهند، رأی دادگاه هیچ اثری ندارد؛ زیرا شاه و دربار رأی نهایی را می دهند! صفحه 50

... در پنجم دی ماه 57 برای دیدار از شهر، دانشگاه تهران و بهشت زهرا از منزل خارج شدم. ابتدا به دانشگاه تهران –جایی که در گذشته شاهد چه فضاحتهای سیاسی، فرهنگی و اخلاقی بود- رفتم. در گذشته نام دانشگاه واقعاً یک دروغ، فریب و تحریف بزرگ بود. زیرا از رئیس دانشگاه تا غالب استادان و دانشجویان به چیزی که فکر نمی کردند، دانش، خدمت، تقوی و آزادگی بود. عده زیادی از دانشجویان مشغول بوالهوسی، ولنگاری، هرزگی و مدلهای آنچنانی بودند. دیگر از دختران آنچنانی، حرکتها و رفت و آمدهای مسأله دار و دخترها و پسرهای هرزه و فاسد به نام دانشجو خبری نبود... صفحه 259

کتاب خاطرات جواد منصوری در اواسط دهه هفتاد تدوین شد و اگر امروز قرار بود مورد تحقیق و مصاحبه و نگارش قرار بگیرد قطعا با توجه به تحولات چند دهه اخیر حاوی مطالبی ریزتر و توضیحاتی بیشتر می گردید. نظام هر جا که بر مبنای اصول انقلاب حرکت کرد خیلی به پیشرفت و توفیق و سربلندی رسید و هر جا از شعائر انقلاب غفلت ورزید دچار عقبگرد شد. در بین کتابهای تاریخ شفاهی انقلاب که تا کنون خوانده ام ویژگی این اثر را باید در توجه بیشتر به نحله های فکری مبارزین به خصوص حلقه های متفاوت جریان چپ و آبشخورها، نگرش ها و ضعف و قوتهای گروههای مبارز دانست. امیدوارم روزی شاهد تدوین و ارائه کتابی باشیم که حتی کوچکترین گروههای مدعی مبارزه با شاه و امپریالیسم و ... را مورد رصد و تحلیل جامع و معرفی قرار دهد. بسیاری از مردم تفاوت این گروهها و خط و مشی دقیق آنها و عملکرد خوب و بدشان را نمی شناسند.

هنوز هم بعضی ها به خصوص در محیطهای دانشجویی ادعا می کنند روحانیت انقلاب را از دست پیشتازان این عرصه ربود! منظورشان به مارکسیستها یا التقاطی هاست و هنوز پاسخ این سوال را نداده اند که چرا دستگیری هیچ رهبر و رئیس حزب و دسته ای نتوانست مانند دستگیری حضرت امام منجر به قیام مردم شود؟ چرا خود گروهها و نحله های ضد شاه حتی آنهایی که خدا را قبول ندارند این اواخر مجبور می شدند از باب تقیه و مصلحت برای آنکه جایگاهی بین توده ها پیدا کنند در تبلیغات خود از تصاویر حضرت امام و جملات و آرمانهای ایشان بهره بگیرند؟ قاطبه مردم ایران به دین علاقمندند و البته ترجیح می دهند دین را از طریق کارشناسان حقیقی و امین دین بشناسند. به همین میزان هم البته به شرق و غرب و احزاب و جبهه های حامی یا دست نشانده آنها بی اعتماد هستند.

شایان ذکر است مجلدات دیگری از خاطرات جواد منصوری نیز به انتشار رسیده که هنوز موفق به خواندنشان نشده ام. این اثر با همین عنوان یعنی خاطرات جواد منصوری توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات در سال 76 به چاپ نخست رسید. از ویژگی های شخصیتی جواد منصوری، استقامت در مبارزه، علم و تفکر انقلابی مبتنی بر شریعت است که از وی چهره ای پرافتخار و سربلند و خوشنام ساخته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بهایی زاده مارکسیستی که به شهادت رسید!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ فروردين ۱۴۰۴، ۰۵:۱۷ ب.ظ

 

خدا مرا ببخشد بابت این تیتر بی رحمانه ای که انتخاب کرده ام. روح این شهید از من راضی باشد.

داشتم کتاب "محله های زندگی" را میخواندم. از زبان مادر شهیدی که البته نویسنده اثر نام شهیدش را بنا بر مصلحت نیاورد. کنجکاوی ام گل کرد. بر اساس نشانه هایی که در کتاب بود موقعیت و ویژگی های شهید را جستجو کردم و بالاخره نام او را یافتم. مردد بودم اسمش را بیاورم یا نه که دیدم کتاب دیگری هم درباره اش نگاشته شده و این ویژگی ها را برشمرده و دیگر لزومی بر پرده پوشی و اختفای اسم این شهید بزرگوار و نخبه نیست.

شهید مهران بلورچی اهل تهران که دوست داشت دوستانش او را علی یا علیرضا صدا بزنند، دانشجوی نخبه برق صنعتی شریف که در 12 اسفند 65، شلمچه همراه با سایر دوستانش که پیش تر در مدرسه مفید همکلاس بودند شهد شهادت نوشید.

پدربزرگ مادری اش یک بهایی پولدار متعصب بود. مادر بزرگ مادری اش هم ترکیبی از مسلمان و بهایی! از آن دست آدمهایی که دین و عقیده را خیلی جدی نمی دانند. دایی اش بهایی، خاله اش بی اعتقاد...

مادرش در نوجوانی به سیاق پدر، بهایی بود؛ اما به مرور با اسلام آشنا شد و به این دین گروید و البته از ارث محروم شد. پدرش اما اگرچه مسلمان بود اما صرفا در شناسنامه و در رفتار چندان مقیّد به خطوط و حدود نبود و به عیش و نوش بیشتر گرایش داشت که مدتی بعد از مادر جدا شد و عمرش هم به دنیا نماند.

این بچه یتیمی کشید، فقر کشید، طعم آوارگی را چشید، زخم زبان مردم را شنید. اوان نوجوانی بود که یکی از بستگانش او را به جنگل و همراهی با چریکهای خلق کشاند و دین و نمازش را از او دزدید؛ اما هوشیاری مادر باعث شد دوباره در معاشرت با دوستانی مومن و انقلابی، راه درست را با عقل خود تشخیص داده و مسیر حق را برگزیند. بیخود که نگفته اند از دامن زن مرد به معراج رود. دانشجوی نخبه بود. بارها به جبهه رفت و با توجه به هوش و ذکاوتی که داشت در واحد اطلاعات به خدمت گرفته شد و در بیست سالگی اش مجال پرواز از دشت شلمچه تا گستره آسمان کربلا را پیدا نمود.

این تکه عارفانه از وصیتنامه شهید علی بلورچی را به گوش جان بسپارید:

"آنروز که به سمت جبهه حرکت کردم به شوق دیدار و زیارت آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام و فرزند عزیز و گرامیش مهدى موعود(عج)، عزم سفر کردم و میدانم که آقایم اباعبدالله(ع) در لحظه شهادت به بالینم آمده و همه وجودم را شاداب مى‌گرداند. حاضرم صدها جان دهم تا فقط در لحظه شهادت چشمان گنهکارم را به این فرزند زهرا (س) بیافکنم. آخر به نداى حسینم لبیک گفته‌ام و با جان و دل حاضرم در ره او فداکارى کنم. چه زیبا گفته است که :

«دوست دارم کز غم جانسوز عاشورا بمیرم / بنده،آنگه باشم اورا،کزغم مولى بمیرم.»

مگر مى‌شود عزادار حسین (ع) آرام گیرد و طلب ثار اباعبدالله الحسین را نکند. عاشق حسین اینگونه فریاد مى‌زند که:

«آمدم با شهپر جان آمدم آتشم اما چو طوفان آمدم»

عاشق حسین همان عاشق الله است که ناله می‌کند و سر به سجده می‌گذارد و ضجه مى‌زند که:

«الهى عاشقم عاشق‌ترم کن / الهى آتشم، خاکسترم کن»

بسیارى انسانها به عمق این مطالب پى نمى‌برند لیکن این سخنان واقعیاتى است که در شهادت انسانهاى الهى تجلى مى‌نماید.... دوستانى که هر کدام الگوى عملى برایم بودند و حقیقتا که عاملى در جهت رشد من بودند و انشاءالله خداوند همه آنان را جزاى خیر عطا فرماید. برادران عزیزم توجه داشته باشید که عالم محضر خداست و او ناظر بر تمام اعمال آدمى و روزى فرا مى‌رسد که مى‌بایست به سوالات خداوندى پاسخ گوئیم. پس بکوشید اعمالتان را خالص گردانید و اعمالتان را حساب شده انجام دهید. حرف حق را بگوئید هرچند مخالف زیاد داشته باشد و بدانید که حقیقت خیلى زود خود را نشان میدهد."

شادی روح شهید بزرگوار فاتحه ای نثار کنیم.

راستی مادرش که در تنهایی و عزلت، فراز و نشیبهای بسیاری را در زندگی پشت سر گذاشت و با مشکلات عجیبی دست و پنجه نرم کرد جمله ای دارد که برای همه ما راهگشاست: 

"یک چیز را باور دارم؛ زندگی مبارزه است و این که چه کسی را یار خودت انتخاب کنی، به شکست و پیروزی ات کمک می کند. خدا بیشتر از آنچه من به یادش بودم به یادم بود."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی حواسمان جمع نبود هم جبهه داخل را از دست دادیم هم خارج را

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ اسفند ۱۴۰۳، ۰۲:۳۱ ق.ظ


1. من عرض می کنم به همه این قوا و به فرماندهان این قوا که این افراد در هیچ یک از احزاب سیاسی، در هیچ یک از گروه ها وارد نشوند. اگر ارتش یا سپاه پاسدار یا سایر قوای مسلحه در حزب وارد بشود، آن روز باید فاتحه، آن ارتش را خواند، در حزب وارد نشوید، در گروهها وارد نشوید، اصلا تکلیف الهی– شرعی همه شما این است که یا بروید حزب یا بیایید ارتش باشید، مختارید از ارتش کناره گیری کنید بروید در حزب، میل خودتان، اما هم ارتش و هم حزب معنایش این است که ارتشی باید از ارتش اش دست بردارد، بازیهای سیاسی باید توی ارتش هم وارد بشود، در هر گروهی که وارد هستید، باید از آن گروه جدا بشوید. ولو یک گروهی است که بسیار مردم خوبی هم هستند، ولو یک حزبی است که بسیار حزب خوبی هست. لکن اصل وارد شدن در حزب برای ارتش، برای سپاه پاسداران برای قوای نظامی و انتظامی وارد شدنش جایز نیست، به فساد می کشد اینها را و من عرض می کنم که کسانی که در راس ارتش هستند و کسانی که در راس سپاه پاسدارن هستند، موظف هستند که ارتش را و سپاه را و سایر قوای مسلح را از احزاب کنار بزنند و اگر کسی در حزب هست، باید او را از ارتش بگیرید یا در آنجا یا در اینجا و همین طور سپاه پاسدارن و همین طور سایر قوای مسلح باید وارد در جهات سیاسی نشوند تا انسجام پیدا بشود. اگر وارد بشود بالاخره به هم خواهید زد خودتان را و بالاخره در مقابل هم خواهید ایستاد و نظام را به هم خواهید زد و اسلام را تضعیف خواهید کرد، تکلیف همه شما این است که با هم باشید بدون اینکه در یک حزب یا در گروهی وارد شده باشید، هر گروهی می خواهد باشد، باید شما مستقل بدون اینکه پیوند به یک گروهی داشته باشید مستقل باشید و از حزب الله تعالی شانه. (صحیفه امام، جلد 16، ص 110 و 111 )
2. همه دنیا که دنبال این هستند که ارتششان از امور سیاسی کنار باشد آنها یک چیزی می فهمند که می گویند این را؛ ما که می خواهیم که سپاه و ارتش جند الله باشند و دسته بندی نداشته باشند و جهات سیاسی را کنار بگذارند برای اینکه اگر جهات سیاسی و مناقشات سیاسی در سپاه رفت و در ارتش رفت، باید فاتحه این سپاه و ارتش را ما بخوانیم. (صحفه امام، ج 19، ص 11)
3. برای سپاهی ها جایز نیست که وارد بشوند به دسته بندی و آن طرفدار آن یکی، آن یکی طرفدار آن یکی، به شما چه ربط دارد که در مجلس چه می گذرد؟ در امر انتخابات باز هم به من اطلاع دادند که بین سپاهی ها باز صحبت هست، خوب انتخابات در محل خودش دارد می شود، جریانی دارد، به سپاه چه کار دارد که آنها هم اختلاف پیدا بکنند، برای سپاه جایز نیست این، برای ارتش جایز نیست این. سپاهی را از آن تعهدی که دارد، از آن مطلبی که به عهده اوست باز می دارد و همین طور ارتش را. (صحفیه امام، جلد 19، ص 12)
4. باید سعی کنید جهات سیاسی در سپاه وارد نشود،که اگر افکار سیاسی وارد سپاه شود، جهات نظامی آن از بین می رود، همیشه به سپاه سفارش کنید که آنان خودشان را یک جنگنده خدمتگزار مردم بدانند. (صحیفه امام، جلد 18، ص 45)
5. از امور مهمی که باید تمام نیروهای مسلح از آن پیروی کنند و اغماض از آن به هیچ وجه نمی توان کرد و باز هم تذکر داده ام، آن است که هیچ یک از افراد نیروهای مسلح، چه رده های بالا یا پایین در حزب و گروهی با هر اسم و عنوان نباید وارد شوند، هر چند آن حزب و گروه صد در صد و به جمهوری اسلامی وفادار باشند و هر کس در یک حزب و گروه وارد شد باید از ارتش و سپاه و سایر قوای انتظامی و نظامی و قوای مسلح خارج شود. و فرماندهان و مسئولان موظف هستند که هر کس در یکی از احزاب یا گروه های سیاسی یا دینی وارد شد به او تذکر دهند که از حزب و یا گروهها و یا سازمان خارج شود. و اگر تخلف کرد او را از ارتش یا دیگر قوای مسحل اخراج کنند، و همه افراد موظفند چنین اشخاصی را به فرماندهان معرفی نمایند. و باید توجه داشته باشند که ورود قوای مسلح در احزاب وگروهها و سازمانها، پایه قوای مسلح را متزلزل خواهد کرد و غفلت از این امر موجب پیگرد خواهد بود. (صح...

http://www.imam-khomeini.ir/fa/c76_15238/%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4_%D9%88_%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE/%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C/%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D8%B5%D8%B1%DB%8C%D8%AD_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF_%D8%AF%D8%AE%D8%A7%D9%84%D8%AA_%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87_%D9%88_%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4_%D8%AF%D8%B1_%D9%85%D8%B3%D8%A7%D8%A6%D9%84_%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C_%DA%86%D9%87_%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%9F

 

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرض کن خودت حاکم باشی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۳، ۱۰:۰۱ ق.ظ

اسلام برتر است و مورد برتری چیزی قرار نمیگیرد - عکس ویسگون

 

الف- خیلی از اینهایی که به انجمن حجتیه و شیعه لندنی و طیف یمانی و... می پیوندند شاید آدمهای خوبی باشند. بحث سر خوبی و بدی آنها نیست. موضوع سر درک و فهم و تحلیل است. همه این فرقه ها یک خاصیت دارند. بخشی از بدنه پویای جامعه دینی را از تقابل با دشمن اصلی باز می دارند. چطور این افراد متوجه نمی شوند پشت پرده بهائیت و وهابیت و دیگر گروهکها آمریکاست؟ چطور نمی فهمند از پرداختن صرف و توقف در دشمن درجه دو، دشمن درجه یک است که سود می برد؟ هم با دشمن درجه یک باید جنگید هم باید ریشه اصلی آن را خشکاند. البته من این چند سطر را خوش بینانه نوشتم. وگرنه راه انداختن دعوای بین شیعه و سنی، کارشکنی در دستگاه حاکمیت دینی، تخریب وجهه حکومت اسلامی، تحریف احکام اجتماعی دین و... بی تعارف مصداق سرسپردگی و سربازی در جبهه دشمن است.

ب- یک جمله ای مرحوم شیخ محمود حلبی به این مضمون دارد که شما به من معصوم را نشان بده من هم حاکمیت او را تأیید می کنم! خب منظورش واضح است. یعنی حکومت مخصوص انسان معصوم است. حالا این همه دلیل عقلی و نقلی بماند؛ اما مگر علی علیه السلام که معصوم بود حکومتش عاری از عیب و خطا بود؟ بعضی منصوبینش تو زرد از آب در نمی آمدند؟ خود این مساله نشان می دهد که برای تشکیل حکومت نیاز به عصمت و علم غیب و ... نیست. البته بعضی هم دارند از این استدلال سوءاستفاده می کنند و هر عیبی که در حاکمیت می بینند توجیه کرده و می گویند در زمان حضرت علی هم فلان عیب بود.

علی علیه السلام تعمدا و از سر اختیار اجازه رویکرد غلط به حاکمیت و حکمرانان را نمی داد. حکومت اسلامی تا جایی که میتواند باید مانع از تعطیلی احکام الهی شود و در امر به معروف و نهی از منکر اجتماعی کوتاهی نورزد. نه انتظار می رود همه چیز صد در صد اسلامی و خیر شود چون بالاخره انسان ها مصون از خطا و هوس نیستند؛ نه این که قانون شکنی و سوءاستفاده و خیانت باید به این بهانه به امری مرسوم و عادی بدل گردد. خلاصه آنکه اگر نمیتوان ایستاده نماز خواند، نشسته و یا حتی دراز کشیده هم باید آن را به جا آورد. اگر نمیتوانیم صد در صد احکام اسلام را پیاده کنیم نود یا هشتاد درصد هم پیاده کنیم می ارزد.

ج- اصلاً فرض کنید هیچ آیه و حدیثی در اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی نداریم. عقل ما چه حکم می کند؟ شما فردی مسلمان هستید که می شوید مسئول حکومت کشورت، وزیر و وکیل می شوی یا شهردار و فرماندار و رییس جمهور. می خواهی دروغ بگویی؟ نمیتوانی، چون اسلام اجازه اش را به تو نمی دهد. میتوانی تهمت بزنی؟ دیگران را تخریب کنی؟ پارتی بازی و حق خوری کنی؟ در مقابل تضییع حق دیگران سکوت کنی؟ در مقابل بیت المال وسواس نداشته باشی؟ از حقوق عامه دفاع نکنی؟ هوای ضعفا را نداشته باشی؟ اشاعه منکر را ببینی و بگذری؟ دنبال پیشرفت و رشد جامعه نباشی؟ و... همه اینها از توصیه ها و دستورات دینی است. به همین ها عمل کنی حتی اگر اعتقاد به حاکمیت دینی نداشته باشی، حکومت دینی را تشکیل داده ای.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طبس افسانه نیست

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۳ دی ۱۴۰۳، ۰۷:۳۰ ق.ظ

شن‌ها، مأمور خدا بودند

 

آنها که می گفتند واقعه طبس افسانه و ساخته و پرداخته ذهن متوهم، معنویت گرا و ماورایی حاکمان دینی است حالا به واقعه کالیفرنیا نگاه کنند. می گفتند سقوط بالگردهای آمریکا در طبس کار طوفان شن نبود. شوروی حمله کرد و آنها را از کار انداخت. ادعایی که هیچگاه مدرکی برای آن رو نشد و حتی ایالات متحده نیز چنین حرفی نزد.

حالا اما خلبان آمریکایی بر فراز کالیفرنیا می گوید از آسمان آتش می بارد!

قبله آمال فریب خوردگان نمیتواند با بحران رو به رو شود. پیشرفته ترین کشور دنیا نمیتواند آتشی را مهار سازد. گاهی لازم است یادمان بیاید یک پشه هم میتواند بینی ابرقدرتی چون نمرود را به خاک بمالد.  آنچه انقلاب پابرهنگان را بر ژاندارم منطقه پیروز ساخت معنویت بود. آنچه ارتش جهانی رژیم بعث را بر زمین میزد توکل بر خدا بود. سنتهای عالم خلقت اینگونه اند. آه و نفرین مردم ما با صدام و عراق چه کرد؟ عاقبت حسین علیه السلام و یزید چه شد؟ عبرت بگیریم و یادمان نرود منهای خدا هیچیم و با خدا همه چیز. پابرهنگان یمن هم میتوانند آمریکا و متحدانش را زمینگیر سازند بإذن الله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد...

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۰۰ ق.ظ

پوستر نصر من الله و فتح قریب

 

برداشت رژیم این بود مدتی مردم را به آزادی ظاهری دلخوش کند بعد ریشه انقلاب را بخشکاند. جمشید آموزگار را روی کار آورد که شعار آزادی سر داد از آن طرف سید مصطفی خمینی را که امید آینده اسلام بود در نجف به شهادت رساند. به زعم آنها امام پیرمرد بود از این داغ حتماً کمرش شکسته می شد. جانشین آینده او هم که دیگر در میان نخواهد بود. 

در جای جای ایران مراسم ترحیم برای سید مصطفی گرفته شد. همه جا اسم امام و فرزندنش بیش از پیش سر زبانها افتاد. رژیم تاب این همه توجه به رهبر مخالفینش را نداشت. با توهین وی در روزنامه رسمی و دولتی تلاش کرد ابهت او را در هم بشکند و وی را خرد و حقیر سازد. مردم قم در نوزده دی قیام کردند و شهید دادند و پشت سرشان چهله هایی در تبریز و کرمان و گرگان و ... برگزار شد که روند پیروزی انقلاب را سرعت بخشید و کار رژیم را تمام ساخت. قیام مردم محاسبات رژیم را بر باد داد.

عملیات کربلای چهار شکست خورد. دشمن از زیر و بم کار اطلاع داشت و ظرف چند ساعت عملیاتی که قرار بود والفجر ده لقب بگیرد به کربلای چهار تغییر نام داد. این پیروزی برای دشمن شیرین بود و برای ما بسیار تلخ. ظاهر امر این طور است وقتی عملیاتی به شکست می انجامد مدتی دست برتر با لشکر پیروز خواهد بود. نیروهایی که شکست خورده اند بی انگیزه می شوند، به مرخصی می روند و... اما سپاه اسلام در تصمیمی مهم و سرنوشت ساز محاسبه دشمن را بر هم زد. بلافاصله دو هفته بعد از ماجرای ام الرصاص، باز هم در نوزدهم دی، لشکرهای آماده سپاه با حفظ روحیه در منطقه عمومی شلمچه وارد میدان شدند. کربلای پنج بزرگترین عملیات انهدامی رزمندگان اسلام بود که درسی عبرت آموز به دشمن داد که پس از آن دیگر به تکاپوی صلح و آتش بس افتاد و فهمید یارای نبرد با نیروهای پرانگیزه ایران را ندارد.

ما در نوزده دی دوبار بساط محاسبات دشمن را بر هم زدیم. هم انقلاب ما مدیون 19 دی 56 است هم دفاع مقدس مرهون 19 دی 65. اگر از تاریخ عبرت بگیریم و همواره با توکل بر خدا واکنشی دور از انتظار دشمن را نشان بدهیم پیروز میدان خواهیم بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این قانون ابلاغ نخواهد شد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۴۲ ق.ظ

‫پخش زنده: کنسرت آنلاین بدون حجاب پرستو احمدی با نام «کنسرت کاروانسرا» -  YouTube‬‎

 

قالیباف قانون عفاف و حجاب را ابلاغ نخواهد کرد. بهانه اش هم مخالفت نهادی بالادستی است. رسانه های همسو هم شایعه کردند منظوش شعام است که البته تکذیب شد.

عدم ابلاغ این لایحه دو علت دارد. یکی اش همین ذی نفع بودن رییس مجلس در شرکت سهامی دولت است که در ازای چند پست و میز تپل مپل که نصیب دوستان همپالکی گردید چشم بر بسیاری از کاستی ها بست و رسالت نظارتی مجلس را زیر پا گذاشت.

دلیل دیگر اما فراتر از زد و بندهای سیاسی به مسأله ای روانی بر میگردد.

الان را نگاه نکنید که اصلاح طلبها همپیمان مشفق قالیباف شده، قربان صدقه اش رفته و او را رفیق قافله ساخته اند. آن اوایل که محمدباقر از عرصه نظامی به ورطه سیاست غلتید انبوه رسانه های زنجیری مدعی اصلاح طلبی در حرکتی تخریبی او را "رضاخان اسلامی" می خواندند. ویژگی رضاخانی البته در بعضی موارد چنانکه در مدیریت مجلس و خفه ساختن صدای منتقدان دیده میشود کم و بیش در وجود او به چشم می آید؛ اما خب واژه اسلامی اش محل مناقشه است.

هنوز هم در اینترنت جستجو کنید وصف مخرب رضاشاه یا رضاخان اسلامی با کلید واژه قالیباف گره خورده است. 

خودتان را بگذارید جای این سردار خاکستری ما. اگر قانون عفاف و حجاب را ابلاغ کند چه اتفاقی در تاریخ می افتد؟ می گویند یک بار رضاخان پهلوی کشف حجاب را اجباری کرد یکبار هم رضاخان اسلامی حجاب را اجباری ساخت. این انگ تا ابد بر پیشانی او باقی خواهد ماند به گونه ای که دهها سفارشی نویس و قلم فروش طیف وابسته و فیک نیوزهای مواجب بگیر هم یارای زدودن آن را نخواهند داشت. گذشت آن زمانی که امام می فرمود ما باید همه عشقمان به خدا باشد نه تاریخ.

پیش بینی میشود این قانون هیچگاه ابلاغ نخواهد شد و میلیاردها تومان هزینه ای که بابت تشکیل جلسات و بحث و بررسی پیرامون آن از جیب بیت المال پرداخت شد را باید هدر رفته دانست.

این وسط اما نکته ای را نباید از نظر دور نگاه داشت.

صرف ایده قانون نویسی جدید برای مقابله با معضل بدحجابی به خودی خودی مکمل و مروج این پدیده ضدفرهنگی بود. سالهای سال مأموران انتظامی و حتی مردم عادی با تکیه بر قوانین جاری به کنترل وضعیت حجاب و عفاف می پرداختند. تصمیم ناگهانی و غیرضروری بر تصویب قانونی جدید که دو سال به طول انجامید، ضابطین قضایی و نهادهای نظارتی را در هاله ای از سردرگمی و انفعال و بی تفاوتی فرو برد که زمینه ساز گسترش کشف حجاب و رواج بی عفتی گردید. حالا هم که اساسا این قانون اصلا قرار نیست ابلاغ و اجرا شود.

دولت هم که بهانه خوبی پیدا کرده تا مثل جار و جنجال پیرامون فضای مجازی و فیلترینگ با نفی قانون و دامن زدن به مساله ای که در حوزه اختیارات دولت نیست، عملکرد ضعیف خود در توقف طرحهای اجرایی و شتاب در گرانی و ... که منبعث از بی برنامگی دولتمردان و ناتوانی شخص رییس جمهور است را به حاشیه براند.

ناگفته مبرهن است که عادی سازی کشف حجاب بنا بر شواهد مکرر موجود فراتر از مقوله روسری بوده و در نهایت منجر به توسری به اصل اقتدار حاکمیت خواهد شد. این وسط با توجه به خروج دولت و مجلس از گردونه اثرگذاری اجتماعی انتظار می رود قوه قضاییه لااقل به حرمت لباس موجّه سران آن نسبت به دفاع از ارزشها غیرت و همت نشان داده و با تمسک به قوانین موجود از اشاعه بیشتر مصادیق فساد و فحشا که زمینه ساز هرج و مرج اجتماعی است جلوگیری نماید. کیست که نداند در مملکت اسلامی مسئولی که برای اسلام قدم برندارد مشروعیت تصدی امور را نخواهد داشت.

مساله ما البته فقط حجاب نیست. عقب نشینی از عمل به آموزه ها و سبک زندگی و مدیریت دینی در عرصه های اقتصادی و فرهنگی و معماری و اجتماعی و ... هسته اصیل مدافعان اسلام و انقلاب را دچار تردید خواهد ساخت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اتمام حجت

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۳، ۰۶:۱۶ ب.ظ

مخوف ترین تحلیل و تصویری که در خصوص اوضاع سوریه ذهن مرا آزار میدهد اطاعت ناپذیری و فرمان گریزی نیرهای مسلح این کشور از فرماندهی کل قواست. 

از قول اسد و نیز مسئولان ایرانی و دیگر همپیانان جبهه مقاومت گفته می شود که تصور نمی شد نیروهای ارتش اسد در این حد ضعیف و منفعل عمل نموده و با نهایت سرعت بدون مقاومت از مواضع خود عقب نشینی کنند.

در رصد و تحلیل این وضعیت، ورای مسائل مادی و درآمدی، گفته می شود غلبه تبلیغی و رسانه ای مهاجمین، مدافعین را به این باور رساند که یارای ایستادگی ندارند.

این یعنی همان اشتباه محاسباتی که خواسته اصلی دشمن در جنگ رسانه ای برای تغییر رویکردهای حاکمیتی در کشورهای هدف است.

قطعا فضای مجازی در این خصوص نقشی اساسی و کلیدی دارد. فضای یله ای که در کشور ما هم بسیاری از اقشار مردم را به ورطه خودتحقیری سوق داد و سبک زندگی فردی و اجتماعی را از فرهنگ غنی ملی و دینی دور ساخت و بسیاری از مسئولان را به واهمه و انفعال در عمل به تکالیف دینی و قانونی شان واداشت.

این دغدغه و تصویر تلخ، ذهن مرا آزار می دهد.

تا سالهای سال خیلی از تحلیل گران رسمی و حقوق بگیر و کلیشه ای همواره با کسانی که معتقد بودند امام به پذیرش قطعنامه 598 راضی نبود و با اصرار مسئولان به امضای آن تن داد و از این رو تعبیر جام زهر را به کار برد و تا آخر عمر دیگر پشت تریبون نرفت و... به مخالفت و تکذیب و تخریب بر می خاستند.

آقا گفت اگر غلطی از آنها سر بزند حیفا و تل آویو را با خاک یکسان میکنیم. آقا گفت انتقام سخت و پشیمان کننده و ایجاد تغییر در محاسبات دشمن و... اصلاً آقا گفت عدالت در آموزش، مقابله با شبیخون فرهنگی، سامان دهی فضای مجازی، گسترش عدالت اجتماعی و رفع تبعیض، مقابله با شکاف طبقاتی، برخورد با حقوقهای نجومی، تقویت سبک زندگی ایرانی و اسلامی، برخورد با دانه درشتهای مفاسد اقتصادی، اصلاح نظام بانکی، حمایت از تولید ملی، استقلال صنعتی و کشاورزی، اصلاح صنعت خودروسازی و.... از حجاب تا تقابل با رژیم غاصب، احساس می شود در اطاعت از امر ولیّ کم گذاشته ایم.

احساس میشود مسئولین تحت تأثیر جوّ روانی جریان نفوذ و وادادگی، محاسبات دیگری دارند که میتواند بسیار نگران کننده باشد. بچه های بسیجی باید هوشیاری خودشان را حفظ کنند، خودشان را مسئول حفظ انقلاب بدانند و جز به اندیشه و امر رهبری به ستاره و میز و فیش حقوقی و جایگاه و اسم و رسم کسی دلخوش و امیدوار و معطل نمانند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مدرس انقلاب

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۰ آذر ۱۴۰۳، ۱۱:۳۶ ق.ظ

تصویر آیت‌الله سید حسن مدرس در روی اسکناس 100 ریالی

 

مدتی پیش کتابی خواندم از یکی از بزرگان حوزه که مدعی بود حرکت امام، استمرار حرکت سید جمال و شهید صدر بود. او سعی کرد این گونه جا بیندازد که انقلاب اسلامی مکمل حرکت سید جمال و تداوم اندیشه شهید صدر بوده و از این دو بزرگوار تأثیر و الهام پذیرفته است.

او البته دلیلی در این خصوص نیاورد و صرفا به بیان تحلیل خود و تمجید از این شخصیت ها در کنار حضرت امام پرداخت.

ضمن احترام به هر دو شخصیت تأثیرگذار و جریان ساز تاریخ معاصر جهان اسلام نگاهی به بیانات حضرت امام نشان می دهد شخصیت معاصری که بیشتر از همه مورد توجه امام قرار داشت و بارها او را در سخنان خود مورد تحسین و ستایش قرار می داد شهید سید حسن مدرس بود. جالب است بدانید امام شخصا دستور داد اولین اسکناسی که در جمهوری اسلامی چاپ میشود منقوش به چهره مبارک این سید شهید و مبارز باشد:

‏بسمه تعالی‏

‏‏     سزاوار است که ‏‏[‏‏بر‏‏]‏‏ اولین اسکناس که در ایران به طبع می رسد، عکس اولین مرد‏‎ ‎‏مجاهد در رژیم منحوس پهلوی چاپ شود. خداوند رحمت فرماید ایشان را.

‏‏روح الله الموسوی الخمینی

صحیفه امام جلد ۱۹ ص ۴۳۱‏

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از مشهد تا ژوهانسبورگ

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ آذر ۱۴۰۳، ۰۵:۱۰ ب.ظ

قیمت و خرید کتاب از مشهد تا ژوهانسبورگ اثر حسین قرایی انتشارات شهید کاظمی

 

کلا کتابهای تاریخ شفاهی را دوست دارم و با دقت و سریع میخوانم حتی اگر مربوط به ایران و انقلاب و اسلام و دفاع مقدس نباشد. کتاب از مشهد تا ژوهانسبورگ، زمانه و زندگی سیدعبدالله حسینی روحانی هنرمند و شاعر خوب مشهدی که در کشورهای آفریقایی به ترویج اسلام پرداخت با مصاحبه حسین قرایی را خواندم. خیلی لذت بردم و نکات جالبی را فهمیدم که برایم شیرین و راهگشا بود. امیدوارم عمر همه مبلغان دین همینقدر پربرکت باشد. خواندن این کتاب را به همه دوستان توصیه میکنم. اولش خواستم یک گله از برادر مصاحبه کننده داشته باشم که چرا درباره ماجرای سفر به افغانستان و علت مهاجرت به آفریقا سوالی نپرسید؛ اما در انتهای کتاب که یادداشتی از حجت الاسلام حسینی در خصوص دیدارش با سید حسن نصرالله را خواندم با توجه به شرایط این روزهای جنگ لبنان و غزه به ذهنم آمد یادآوری کنم دوستان روحانی یا غیر روحانی همواره باید دقت داشته باشند که خیلی از مسائل و حقایق عالم تا در پرده سرّ و ناگشوده هستند با ارزش و تأثیرگذارند. عین خواب که نباید هر جایی گفت و تعبیر جست درباره اسرار مگوی وادی معرفت هم نباید در علن زبان گشود و حقایق را لو داد و ارزشش را زدود، بماند که غیر ما دشمن هم میبیند. دشمنی که از سحر و ماوراء ولو به طریقت شیطان بی نصیب نیست.

بگذریم.

واقعاً کتاب خوبی بود. فارغ از بعضی اختلاف نظرها با این روحانی بزرگوار و خدوم به خصوص در مسأله حجاب و نیز انتخابات، انصافاً از مطالعه اثر بهره بودم و حرفهایی نو آموختم. دلم میخواهد یکبار خودم مصاحبه مفصل تری با سیدعبدالله حسینی داشته باشم؛ اللهم ارزقنی.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دلم برای این جملات امام تنگ شده بود

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۵ آبان ۱۴۰۳، ۰۷:۳۳ ق.ظ

امام خمینی (ره) هویت ملی را در جامعه ایرانی زنده کرد

 

یکی از شورانگیزترین و شعف آورترین پیام‌های حضرت امام (ره) در این عبارت آمده است. لطفاً چندبار بخوانید:

"سلام خدا و رسول خدا بر ارواح طیبه شهیدان خصوصاً شهدای عزیز حوزه ها و روحانیت. درود بر حاملان امانت وحی و رسالت پاسداران شهیدی که ارکان عظمت و افتخار انقلاب اسلامی را بر دوش تعهد سرخ و خونین خویش حمل نموده اند. سلام بر حماسه سازان همیشه جاوید روحانیت که رساله علمیه و عملیه خود را به دم شهادت و مرکب خون نوشته اند و بر منبر هدایت و وعظ و خطابه ناس از شمع حیاتشان گوهر شبچراغ ساخته اند. افتخار و آفرین بر شهدای حوزه و روحانیت که در هنگامه نبرد رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند و عقال تمنیات دنیا را از پای حقیقت علم برگرفتند و سبکبالان به میهمانی عرشیان رفتند و در مجمع ملکوتیان شعر حضور سروده اند. سلام بر آنان که تا کشف حقیقت تفقه به پیش تاختند و برای قوم و ملت خود مُنذران صادقی شدند که بند بند حدیث صداقتشان را قطرات خون و قطعات پاره پاره پیکرشان گواهی کرده است و حقاً از روحانیت راستین اسلام و تشیع جز این انتظاری  نمی رود که در دعوت به حق و راه خونین مبارزه مردم، خود اولین قربانیها را بدهد و مُهر ختام دفترش شهادت باشد. آنان که حلقه ذکر عارفان و دعای سحر مناجاتیان حوزه ها و روحانیت را درک کرده اند در خلسه حضورشان آرزویی جز شهادت ندیده اند و آنان از عطایای حضرت حق در میهمانی خلوص و تقرب جز عطیه شهادت نخواسته اند." سوم اسفند 1367

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هنوز در صف حسینیم

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۵ آبان ۱۴۰۳، ۰۸:۲۱ ق.ظ

ریشه‌های شعار "مرگ بر آمریکا" در نهضت اسلامی - مشرق نیوز

 

جمهوری اسلامی خیلی اشکال دارد، خیلی جاها به شعارها و آرمانهایش عمل نکرده، اقتصاد و فرهنگ و اجتماعش هنوز آنطور که باید اسلامی نشده، خیلی گله و نقد داریم؛ اما به خود می بالیم که سفاک ترین و وحشی ترین قبیله تاریخ، دشمن ماست. افتخار می کنیم که یزیدیان زمان، ما را دشمن جدی خود دانسته و از ما می هراسند. تُعرف الاشیاء باضدادها. هنوز داریم راهمان را درست طی میکنیم چون خبیث ترین های عالم بر ضد ما هستند.

سوسیالها، کمونی ها، مارکسیستهایی که دین را افیون ملتها دانسته و خود را مظهر انقلابی گری و عدالت طلبی و دشمن درجه یک امپریالیسم می دانستند کجایند ببینند آمریکا و اسرائیل و غرب، ایران اسلامی و دوستان همراهش در یمن و لبنان و سوریه و فلسطین و سودان را تهدید شماره یک خود می شمارند و از باور به غیب و ایمان و روح شهادت طلبی آنها بیمناکند. آزادی خواهان عالم بدانند آزادی و آزادگی و غیرت و مردانگی و عزت ار رهگذر دین عبور میکند، دینی که به اصالت های مکتب وحی پایبند بوده و اعتقاد به آخرت و جلب رضایت خدا را منشأ حق طلبی و ایستادگی در مقابل ظلم بداند، خون حیات را در رگهای بشریت به جریان انداخته و بینی غارتگران را به خاک می مالد. انسان مومن به چنین دینی از باران تیر و گلوله و موشک و توپ و خمپاره نمی هراسد. ما مرد جنگیم و جهاد فی سبیل الله را به هر نتیجه ای که ختم شود مصداق احدی الحسنیین می دانیم. ما در ره عشق، نقض پیمان نکنیم. "ما آمریکا را زیر پا میگذاریم." امام خمینی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جنون و شجاعت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۳ مهر ۱۴۰۳، ۱۱:۴۳ ق.ظ

بازدید حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب از غرفه پژوهشگاه فرهنگ و  اندیشه اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

 

اسرائیل با انجام چند عملیات وحشیانه در غزه و بیروت و سوریه و یمن و تهران حکم همان لات مجنونی را دارد که مست میکرد می آمد در مدرسه فیضیه کنار حوض می ایستاد رجز میخواند و بد دهنی میکرد. امام جوان رفت رو به رویش ایستاد سیلی محکمی زد که به زمین افتاد و راهش را کشید و رفت.

حضور میدانی آقا در نمازجمعه امروز به رغم هزاران تهدید رسانه ای و تبلیغاتی دشمن و نیز سفر وزیر امور خارجه به لبنان به رغم منع اسرائیل از فرود پروازهای ایران، مکمل شجاعت تاریخی حمله موشکی مان به تل آویو به شمار می آید. بعدها به خود می بالیم که روز سیزده مهر 1403 و ایام مرتبط با آن را درک کرده ایم؛ الحمدلله رب العالمین. 

اسرائیل باز هم سیلی خواهد خورد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نامه دختر امام به آقا

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۳ مهر ۱۴۰۳، ۰۳:۵۵ ق.ظ

نامه دختر امام خمینی(ره) به رهبرانقلاب

 

بسم الله الرحمن الرحیم

محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (دام ظله)

رهبر معظم انقلاب اسلامی

سلام علیکم

ضمن عرض تسلیت بمناسبت شهادت عبد صالح خدا، فرمانده شجاع جبهه مقاومت شهید سید حسن نصرالله، نکاتی به ذهنم رسید تا با معظم له در این شرایط حساس و تاریخی از عمر انقلاب اسلامی ایران در میان بگذارم.

مستحضرید که ما از ابتدای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) تا به امروز، شاهد فراز و فرودها و شهادت چهره‌ها و فقدان شخصیت‌های بزرگ و اندیشمند متعددی بوده‌ایم که هر یک در نوع خود می‌توانستند جامعه‌ای را رهبری نمایند. شخصیت‌هایی همچون شهیدان آیات مطهری، دکتر بهشتی، دکتر باهنر و شهید رجایی و شهید دکتر مفتح که اینجانب از نزدیک شاهد ترور این شخصیت اندیشمند و فرهیخته انقلاب در محوطه دانشکده الهیات دانشگاه تهران بوده‌ام.

در همان زمان که انقلاب نوپای ملت، گرماگرم نبرد با دشمنی بود که از سوی قدرت‌های شرق و غرب عالم حمایت می‌شد، جریان نفاق نیز از یک سو در زمان موشکباران شهرها با همراهی دشمن بعثی به ملت خیانت می‌کرد و از سوی دیگر هرروز با قتل، ترور و بمب گذاری جنایات متعددی علیه مردم مرتکب می‌شد که از حافظه تاریخی ملت ایران هرگز پاک نخواهد شد.

علاوه بر این، در دوران دفاع مقدس و در جبهه‌های حق علیه باطل، شهادت فرماندهان شجاعی چون شهیدان همت، باقری، باکری، زین الدین، بروجردی و ستاری را به چشم دیدیم و انقلاب از حضور این سرداران نیز در ادامه مسیر خود محروم شد. امام راحل در همه آن سال‌ها، فقدان یاران و سردارانش را می‌دیدند و پیوند میان منافقین و دشمنان را مشاهده می‌کردند اما با کمال اطمینان می‌فرمودند که «من به سهم خودم هیچ نگرانی ندارم راجع به انقلاب. انقلاب راه خودش را پیدا کرده و به پیش می‌رود».

امروز که انقلاب اسلامی ایران با رهبری حضرتعالی پس از ارتحال امام امت، یک درخت تنومند و تفکر شکست ناپذیر است و شاهد پیروزی‌های روز افزون این انقلاب هستیم، با همه غصه‌هایی که با شهادت عزیزانی چون حاج قاسم سلیمانی و سید حسن نصرالله داریم، یقین داریم که انقلاب اسلامی به پشتوانه وحدت همه نیروهای انقلاب و رهبری داهیانه حضرتعالی مستحکم‌تر از گذشته، همچنان منبع خودباوری و بالندگی ملت ایران و الگوی الهام‌بخش ملت‌های آزادی‌خواه و عدالت‌طلب خواهد ماند.

«ان العزة لله جمیعا»

والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته

زهرا مصطفوی

۱۲ مهرماه 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به کربلا می رویم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۹ مهر ۱۴۰۳، ۰۷:۳۷ ق.ظ

یک- اسرائیل با دهها فروند هواپیما به یمن حمله کرد. یکی از ساختمانهای مرتبط با بشار اسد در سوریه نیز هدف حمله هوایی این رژیم قرار گرفت. رسانه های دولت غاصب مشغول رجزخوانی و تهدید جمهوری اسلامی به ترور، عملیات خرابکاری و حمله موشکی هستند. ایران در مقاطع مختلف شاهد اجرای عملیاتهای مخرّب عناصر نفوذی اسرائیل بوده است. رییس جمهور ایران در مصاحبه با سی ان ان تأکید دارد که سازمانهای بین المللی از طریق گفتگو اسرائیل را سر جای خود بنشانند و اگر نتوانستند ما وارد عمل خواهیم شد.

دو- جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل چقدر خفّت بار بود. چند کشور عربی ظرف چند روز به راحتی از رژیم اسرائیل شکست خوردند. البته منظور از شکست خوردن، پذیرش شکست است. وگرنه کیست که نداند نبرد عاشورایی آنگونه که در تاریخ ایران و لبنان و ویتنام و بوسنی و ... کم و بیش دیده شده با انهدام عناصر مادی به شکست نخواهد انجامید. همانطور که ترس برادر مرگ است و احساس فقر بدتر از خود فقر، احساس شکست باعث نابودی و انفعال و تسلیم خواهد شد.

سه- با افشای آگاهان سیاسی و اذعان مسئولان ذی ربط، یک بار دیگر جمهوری اسلامی فریب بدعهدی آمریکا را خورد و با دست کشیدن از وعده انتقام از رژیم صهیونیستی در ازای قول کذب آمریکا در برقراری صلح، علاوه بر سرخوردگی و رنجش همپیمانان خود مجال گسترش حجم جنایات رژیم غاصب را فراهم نمود. اسرائیل در روزهای اخیر به هر جنایتی که دلش خواست دست زد تا جایی که بعضی اندیشمندان غیرمسلمان انفجار مسجدالاقصی توسط این رژیم را هم دور از انتظار نمی دانند.

چهار- علاوه بر کشور آذربایجان به عنوان بزرگترین متحد مسلمان اسرائیل، کشورهای عربی به خصوص امارات همچنان در ارتباط و حمایت پیدا و پنهان از این رژیم دست دارند. شگفت آنکه دولت لبنان به رغم تهاجم دشمن به خاک این کشور و شهادت و جراحت و آوارگی صدها تن از شهروندان آن نه تنها قصد دفاع از خود را ندارد بلکه در موضعی مشکوک به تبانی، برای حضور در مرزها و عقب راندن حزب الله از همسایگی با اسرائیل اعلام آمادگی نموده است.

پنج- انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به زودی برگزار میشود. ترامپ در سخنانی محرک و صریح و افراط گرایانه اعلام کرد اگر رقیب دموکرات او به پیروزی برسد اسرائیل از بین خواهد رفت و اگر خودش بیاید دشمنان اسرائیل سر جای خود خواهند نشست. رقیب او برای زدودن این انگ مخرّب تبلیغاتی که چه بسا حامیان مالی و سیاسی صهیونیست او را سست نماید به هر حربه ای برای حمایت از رژیم اشغالگر قدس دست می زند. بمبهای سنگرشکنی که برای ترور سید مقاومت به کار رفت اهدایی آمریکا بود. اقدامات فرا جغرافیایی رژیم غاصب و هماهنگی سیاسی دولتهای همپیمان آمریکا در منطقه نیز بخشی دیگر از نمایش عزم دموکراتها در رقابت با جمهوری خواهان به شمار می آید.

شش- تیم حسن روحانی اساسی ترین گروه رسمی درون نظام در تضعیف مواضع مقتدرانه حاکمیت در برخورد با دشمن به شمار می آیند. تأسیس مجمع عقلا در مجلس دوم یکی از همین ابتکارات بود که به دستور حضرت امام تعطیل شد. در مقاطع دیگر نیز هر جا اثری از انفعال و ضعف به چشم می آید از مک فارلین تا برجام پای همین طیف در میان است. نماینده رسمی این جریان در دولت فعلی محمدجواد ظریف است که رییس جمهور و تیم سیاست خارجه تحت تأثیر و نفوذ فکری او قرار دارند. نظام یک وقتهایی هوس میکند ژست دموکراتیک به خود بگیرد. بر خلاف برخوردی که با بعضی طلاب و بسیجیان منتقد و عدالتخواه دارد، امکاناتی از بیت المال را در اختیار روزنامه های غربگرا قرار می دهد، امثال صادق زیبا کلام را میدان میدهد، ظریف را بالا می آورد و.... هسته سخت حامیان خود را به تشکیک و نارضایتی می کشاند. قبل از هر اقدام میدانی لازم است مسئولان اجرایی به خصوص پزشکیان و عراقچی که بر خلاف روحانی و ظریف روحیه ای نرم تر و قابلیت پذیرش مواضع نظام را دارند از طریق واسطه هایی رسمی مثل قالیباف که شریک سیاسی آنها در شرکت سهامی دولت جدید است ملتفت شوند که ایران در نیل به اهداف بنیادین جمهوری اسلامی جدی بوده و در صورت لزوم از برخورد با عناصر واداده داخلی ابایی نخواهد داشت.

هفت- حمله اسرائیل به ساختمانی متعلق به ریاست جمهوری سوریه و نیز بندری در یمن بعد از ترور روزانه فرماندهان مقاومت لبنان و فلسطین و تهدید مکرر رسانه ای بر ضد جمهوری اسلامی لزوما به جنگ این رژیم با ایران ختم نخواهد شد. اسرائیل با استفاده از شرایط موجود یعنی نیاز تبلیغاتی دموکراتهای آمریکا و اظهار ضعف مسئولان اجرایی ایران میخواهد بر سر ما منّت نهاده و گفتمان مقاومت و اتمام دوره "بزن در رو" و "وعده صادق دو" را به عقب نشینی و آتش بس در ازای عدم حمله اسرائیل به ایران بکشاند. ما به جای آنکه در فکر احیای غرور مخدوش خود و خونخواهی برادران خویش و انتقام از ترور دانشمندان و پاسداران کشورمان باشیم پیشگیری از تهاجم اسرائیل را دستاورد تلقی نموده و دلخوش باشیم که با سکوت و بی عملی خود از ورود به جنگ و حمله دشمن جلوگیری نموده ایم.

هشت- ایران ضعیف و شکست خورده زمانی قابل تصور خواهد بود که مسئولان، مردم و حامیان منطقه ای آن احساس ضعف و شکست نموده و دچار اشتباه محاسباتی و متأثر از پروپاگاندای رسانه ای دشمن قرار بگیرند. همان تحلیل و نکته رهبر معظم انقلاب در خرداد ماه گذشته بهترین توصیف شرایط موجود منطقه است که هم اسرائیل بر سر موجودیت خود می جنگد هم جبهه مقاومت. اعراب منطقه بعد از شکست از اسرائیل دیگر نتوانستند سر بلند کنند. جبهه مقاومت هم اگر عقب برود ...

ایران اسلامی اگر عقب برود دیگر نمی تواند الگوی مستضعفان جهان قرار بگیرد. تجربه جنگهای پارتیزانی (نفوذ و ضربه) که باعث عقب نشینی اسرائیل از جنوب لبنان شد و ایران نیز خاطرات خوبی از این نوع نبرد در تاریخ جنگهای خود از زمان هخامنشیان تا دفاع مقدس دارد یک بار دیگر میتواند راهبرد رزمی جریان مقاومت قرار بگیرد. اگر چه اسرائیل بعد از حرب تموز قوی تر شده اما مقاومت نیز تجربه و تسلیحات بیشتری اندوخته و حمایت میدانی نیروهای فاطیمون و زیبنیون و حیدریون و حسینیون را هم می تواند در کنار خود داشته باشد.

آنچه که ایران ضعیف از نظر مادی و تسلیحاتی را در مقابل عراق قوی از نظر مادی و تسلیحاتی که مورد حمایت همه جانبه غرب و شرق و اعراب قرار داشت به پیروزی رساند باور به پیروزی در نبرد حق علیه باطل بود. به رغم ضعف تجهیزات نظامی و لجستیک و اشغال شهرهای مختلف کشور، اعتقاد به شهادت و جهاد فی سبیل الله (احدی الحسنیین) و عمل به تکلیف در جهت کسب رضایت پروردگار و توسل و توکل معنوی بالاترین داشته و سرمایه رزمندگان بود که همچنان می تواند برگ برنده جبهه اسلام به شمار آمده و ورق را به سود جریان حق و عدالت و ظلم ستیزی برگرداند. به فرموده امام راحل مثل حسین وارد جنگ می شویم و مثل حسین به شهادت می رسیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سید حسن شهید شد

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۷ مهر ۱۴۰۳، ۱۲:۱۵ ب.ظ

سید حسن شهید شد یا زنده است؟ چه فرقی می کند؟ مگر سیدعباس موسوی شهید شد حزب الله هم تعطیل شد؟ مگر قاسم سلیمانی شهید شد صهیونیسم و داعش توانستند نفس راحت بکشند؟ مگر خمینی با جام زهر از دنیا رفت استکبار ستیزی به بن بست رسید؟

دشمن هنوز نفهمید که با فرد طرف نیست؟ دوستان چطور؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهم است آن بالا چه میگذرد!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۶ مهر ۱۴۰۳، ۰۷:۰۲ ق.ظ

photo_2024-09-26_18-00-40_w6kx.jpg

 

عملیات ثامن الائمه را باید یکی از سرنوشت سازترین عملیاتهای دفاع مقدس دانست. به عبارت دقیق تر تاریخ جنگ تحمیلی را باید به دو قسمت قبل و بعد از عملیات ثامن الائمه تقسیم نمود. این عملیات نخستین عملیات بزرگ رزمندگان اسلام برای عقب راندن دشمن متجاوز به شمار می آید.

میدان داری این عملیات با رزمندگان لشکر 77 خراسان بود.

چرا قبل از این عملیات شاهد موفقیت چشمگیری در جبهه ها نبودیم؟ چه تغییری در جبهه ها به وجود آمد که عملیات ثامن الائمه به عنوان نخستین گام در عقب راندن دشمن و شکست حصر آبادان سرآغاز آن بود و سپس با عملیاتهای بزرگ و غرورآفرینی چون طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس تکمیل شد؟ آیا نیروهای مسلح جدیدی وارد سیستم دفاعی کشور شدند؟ سلاحهای جدیدی خریداری شد؟ فرماندهانی از خارج کشور برای هدایت مدافعان وارد شدند؟

قبل و بعد از این سلسله عملیاتها شاهد یک تغییر نرم افزاری بودیم؛ رفتن بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا و هدایت میدان نبرد با اندیشه امام راحل. 

در واقع تفکر زمین بدهیم، زمان بگیریم و ما نمی توانیم بنی صدر به اندیشه مقاومت و فرهنگ ما می توانیم تبدیل شد. امام فرمود حصر آبادان باید شکسته شود. امام دست قدرت الهی و اراده مومنانه ملت موحد را بالاتر از تجهیزات مادی و قدرت سیاسی و ابزارهای فریبنده دنیایی می دانست. همان امامی که مردمی پابرهنه را با دستهای خالی مقابل ارتش مسلح شاه آمریکایی به پیروزی رساند و انقلاب اسلامی را بنیان نهاد حالا به رغم وجود تحریمها و خیانتها و کم تجربگی ها و کمبود شدید اقلام دفاعی اعم از تسلیحاتی و لجستیکی، فرهنگ شهادت طلبی و گفتمان عزت و مردانگی و روح حماسه و ایمان را دوباره در کالبد جامعه دمید. همان ارتشی زمان بنی صدر با همان سبیل کلفت و ریش تراشیده با همان کمبود امکانات در مقابل دشمن مورد حمایت ابرقدرتها صف آرایی کرد و سربلندی و افتخار را برای میهن خود به ارمغان آورد. مهم است چه کسی در رأس امور باشد. مهم است از آن بالا چه اندیشه و باوری به جامعه تزریق می شود. با انتصاب یا انتخاب غلط نباید هدایت فکری و فرهنگی کشور را دست افراد واداده و ترسو سپرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی اسلام هدف باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ شهریور ۱۴۰۳، ۰۷:۲۸ ق.ظ

در مورد آیت الله طالقانی در ویکی تابناک بیشتر بخوانید

 

آیت الله طالقانی زودتر از امام پا در میدان مبارزه مستقیم با دستگاه حاکمیت گذاشت. سال 1318 جریان کشف حجاب در مقابل رضاشاه ایستاد. در جریان ملی شدن صنعت نفت و مقابله با کودتای 28 مرداد هم نقش ایفا کرد. در تهران یعنی پایتخت کشور جایگاه مردمی داشت. همه مبارزان آن دوران اسمش را شنیده بودند. نه تنها قشر مذهبی و مسجدی که قشر دانشگاهی و روشنفکر مخالف رژیم هم دورش حلقه زده بودند. برای خودش برو بیایی داشت. شاه از او حساب می برد. مجتهد بود. کلاسهای تفسیر قرآن و نهج البلاغه اش شهرت داشت....

امام که در سال 41 پا در میدان مبارزه گذاشت، سید محمود علایی طالقانی وجاهت و اعلمیت وی را دید به قم آمد و با ایشان دیدار نمود. پیوند برادری بست و هماهنگ شد. نگفت من بیست سال زودتر پا به عرصه مبارزه گذاشته و سابقه بیشتری دارم. زیر چتر رهبری امام ایستاد، ادعایی نداشت و تا آخر از فرامین ایشان پیروی کرد.

همان موقع روحانی گمنامی بود که می گفت چون امام دوره جوانی چند جلسه ای رفع اشکال دروس حوزوی اش را پیش من گذرانده شأن خود نمی دانم با او در انقلاب همراهی کنم.

یکی دیگر چند تا اطلاعیه داده بود و مشکلات ملت را در طولانی بودن صف اتوبوس و گرانی مرغ خلاصه کرد بعد مدعی شد من هم باید جایگاهی همطراز امام داشته باشم.

 طلبه های کم سوادی هم داریم به صرف بهره مندی از صدای خوش و منبر و ناز و کرشمه های مجازی، اناالرجل دارند، شاخ شده اند، ساز مخالف می زنند و... قدر امثال طالقانی را باید دانست. وقتی خدا و اسلام هدف حقیقی باشد منیّت معنا ندارد. شادی روحش صلوات.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خاکریز

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ شهریور ۱۴۰۳، ۰۶:۴۶ ب.ظ

دانلود فیلم خاکریز | فیلم اکشن | سینمایی | دوبله فارسی

 

"خاکریز" را یکی از بهترین آثار سینمای روس می دانند. این فیلم را امروز تماشا کردم. خمیرمایه ای شبیه "سفر به چذابه"، "معراجی ها" و "متولد ماه مهر" دارد. بحث ساخت و ساز و توسعه و نوگرایی و تعارض محتمل آن با ارزشهای گذشته هم یکجورهایی شبیه "میهمان داریم" خودمان بود؛ پیوند بین حال و گذشته و پلی برای سفر در بستر زمان با موضوع حوادث جنگ. حالا ما از آنها الهام گرفتیم یا آنها از ما نمی دانم. البته اساسا احساس خطر از فراموشی ارزشها و افتخارات تاریخی و ضرورت حفظ آثار فرهنگی کهن و انتقال آموزه های معرفتی و تجربیات تاریخ به نسل جدید از دغدغه های همه دلسوزان جوامع بشری است.

یک جایی آقا فرمود کتاب جنگ و صلح تولستوی را چون اغلب مردم روس خوانده بودند در زمینه ذهن شان حس دفاع ملی را تداعی بخشید و در نبرد با متجاوزان به کارشان آمد.

فرهنگ و هنر در قوام ملتها تاثیر گذار است. انقلاب اسلامی ایران اساسا بر مبنای فرهنگ شکل گرفت و ابزار ترویج و توسعه آن کتاب و منبر و نوار و اعلامیه بود. شعر و موسیقی نیز به مرور بدان افزوده شد. در دفاع مقدس نوحه های حماسی بیشترین کاربرد ترویجی و تهییجی را برعهده داشت. بعد از جنگ ضرورت حفظ خاطرات و سرمایه های این گنجینه معرفتی مورد تأکید رهبری انقلاب قرار گرفت اگر چه از نگاه توسعه گرایانه غرب زدگان قابل اعتنا نبود. در زندگی شهدای نسل جدید ما اگر دقت کنید ارتباط با حال و هوای سالهای دفاع مقدس از طریق کتاب، فیلم، راهیان نور، شبهای خاطره و... به شدت ملموس است. البته باید پذیرفت به نسبت دستاوردهای معنوی آن دهه و برهه پرفراز و نشیبی که در آن قرار داریم آنگونه که باید آثار هنری فراگیر و مورد علاقه عموم در این رابطه تولید نکرده ایم. هر شهری می تواند یک موزه دفاع مقدس داشته باشد. گلزار شهدا را که چینش سنگ قبرهایش برآمده از ذوق و پیام مطلوب نسل گذشته بود به راحتی یکسان سازی و نبود کردیم. امیدوارم درک مناسب تری نسبت به آموزه های دفاع مقدس داشته و ضرورت حفظ و اشاعه آن را بیشتر مورد توجه قرار دهیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا