اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۱۳۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هنر» ثبت شده است

از دشت لیلی تا جزیره مجنون

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، ۱۰:۰۴ ق.ظ

خرید و قیمت کتاب از دشت لیلی تا جزیره مجنون چاپ سوم از غرفه حسینیه هنر  سبزوار

 

امروز سالگرد ترور و شهادت حجت الاسلام توحیدی مقابل دانشگاه فنی بابل است. از او به عنوان شهید مفتح بابل یاد میشود. مثل او شهدای بسیاری را در سراسر کشور داریم که ناشناخته مانده اند. ناشناخته در این حد که حتی دو صفحه مطلب و خاطره از آنها در فضای مجازی وجود ندارد چه برسد به چاپ کتاب و ساخت مستند و فیلم و...

خدا رحمت کند مرحوم محمد سرور رجایی را که از او با عنوان شهید آوینی افغانستان یاد میشود. پیشتر در باره اش در وبلاگ مطلبی نوشته ام. چقدر سختی و فقر و زحمت کشید تا به سهم خود قدمی برای معرفی شهدای ایرانی در افغانستان و افغانستانی در ایران بردارد. البته دایره اقدامش حول محور سالهای دفاع مقدس بود.

از الطاف خدا بود که به واسطه آشنایی اتفاقی با نام این نویسنده مجاهد با کتاب او نیز آشنا شوم. "از دشت لیلی تا جزیره مجنون" را توصیه میکنم حتماً بخوانید. دقایقی پیش خواندنش را به پایان رساندم. گامی است کوچک اما لازم و به جا در معرفی شهدای دو کشوری که در واقع یک میهن و یک سرزمینند.

دیروز بعد از زیارت حرم بانو برای خداحافظی به مزار شهدای مدافع حرم در بهشت معصومه سلام الله علیها رفتم. بچه های افغانستانی و پاکستانی غریبند و پیش خدا بیشتر عزت دارند. حرفهایی با آنها داشتم که باید می زدم. نمیدانم روزی می رسد لااقل یک برگ کاغذ در معرفی این شهدا ثبت و منتشر شود یا نه؟ چقدر کوتاهی کردیم در حق شهدا در حق فرهنگ جهاد و ایثار و شهادت. ان شاءالله سفر فردا به عتبات را تقدیم میکنم به همه شهدای غریب و گمنام ایران و سرتاسر جهان اسلام که در راه مبارزه با ظلم و استکبار و دفاع از کلمه حق و مستضعفین و حریم اهل بیت مرارت ها کشیده، دست از تعلقات مادی و علقه زن و فرزند و پدر و مادر شستند و مظلوم و بی ادعا به آستان دوست پر گشودند. البته نایب الزیاره همه دوستان وبلاگی هم خواهم بود به یاری خدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تبریک به بعضی از خبرنگارها

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، ۱۰:۲۹ ق.ظ

قلم فروشی! - ایرنا

 

روز خبرنگار را باید تبریک گفت اما نه به هر خبرنگاری. این شغل هم مثل هر صنف و دسته دیگر آدم خوب و درست دارد و آدم بد و ناصالح.

به یقین بخشی از خبرنگارها انسانهایی شریف و زحمت کش هستند که در راستای روشنگری و استیفای حقوق ملت تلاش می کنند و باید قدر دان شان بود. اما عده ای هم با سوءاستفاده از جایگاه خبرنگاری به قلم فروشی و خیانت به مردم روی می آورند. این عده دلبسته کارت هدیه سازمانها و افراد ذی نفوذ هستند و در ازای دریافت وجه یا رانت و امتیازی، چشم بر حقیقت بسته و به توجیه مشکلات و نارسایی ها می پردازند. از حقوق مردم دفاع نمی کنند و به پاچه خواری صاحبان قدرت روی می آورند. از ربا خوار بزرگ شهر، خیّر نیک اندیش درست نموده و چهره کریه ابر بدهکاران بزرگ بانکی را با اهرم رسانه، بزک و تدلیس می نمایند. بعضی از مسئولین رگ خواب خبرنگارها را پیدا کرده و با چرب کردن سبیل آنها راه نقد و رسوایی خود را می بندند. روز خبرنگار را نباید به این عده آدم باج گیر و حقیقت گریز و قلم فروش و منفعت طلب تبریک گفت. آنهایی که با پول به هر سازی می رقصند آفت عرصه رسانه و روشنگری محسوب می شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بیا به منزل نو برویم

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۱ مرداد ۱۴۰۴، ۰۳:۲۵ ب.ظ

مناظره عقل و عشق

 

چقدر بد است دل و عقل انسان یکی نباشد.

بدتر از آن این است که انسان هوای دلش را بر تشخیص عقلش ترجیح دهد.

خیلی بدترش این است انسان نتواند عقلش را بر دلش استوار سازد. اسیر و شکست خورده و تسلیم چیزی شود که می داند به نفعش نیست و خیلی خیلی بدترش این است که عقل و دل هر دو مسیر باطل و خسران را برگزینند.

چقدر خوب است عقل و دل انسان یکراه و یکرنگ باشند. عقل بپسندد و دل فرمان حرکت بدهد. یا دل انتخاب کند، عقل امضا بزند.

برای همین است که دل را جز در مسیر خدا نباید خاضع و تسلیم ساخت. هر شکست و فرو افتادنی ذلت است جز در برابر خدا که سجده نه مرتبه خواری و مقام خفّت بلکه نقطه اوج و عزت و سربلندی است. تعظیم او، بزرگداشت خویش است.

هر عشقی به عصیان و خواری ختم نشود با ارزش و آسمانی است. هر عشقی که انسان را از تعادل انسانی خارج ساخته و به غفلت و ذلت و گناه بکشاند، بی ارزش است. عشق به انسانها، به حیوانات، به گیاهان، به محیط و ... برای خداست حتی اگر نیّت خدایی نداشته باشی اما عقل و دلت همآهنگ بوده و مرز خسران و عصیان را رد نکند، به تضییع حق و حس پوچی ختم نشود.

اگر اسیر دل بودی و به بن بست رسیدی بدان نه به دیگری که به خودت باخته ای.

می گویند موفق ترین انسان کسی است که بتواند از هر دو نیم کره عقلش استفاده کند، اما حقیقت آن است موفق ترین انسان را باید کسی دانست که عنان عقل و دلش را در اختیار داشته باشد؛ راه را درست انتخاب کند و مسیر را عاشقانه بپیماید. تنها زمانی دنیا زیبا و آخرتت آباد خواهد بود که عقل و دلت یک کاسه شوند. عقل نمیگذارد گناه کنی، نمیگذارد زیان ببینی، دل کمکت می کند تا اگر کوتاهی نورزیده ای راضی باشی، از آنچه هستی و از آنچه می بینی لذت ببری. عقل نگاهت را کامل می سازد، دل، حرکتت را استوار. عقل، عافیت و عاقبت را نشانت می دهد، فطرتت را احیا می سازد، خیر و نیکی و پیروزی را نصیبت می سازد اگر دل نیز همنوا با او گامهایت را نلرزانده و به پیمودن طریقت رستگاری تشویقت نماید. اینگونه است که تو عاشق حقیقت می شوی و در راه آن بی هیچ لرزشی قدم می گذاری و از آنچه بر تو می گذرد راضی و خشنود هستی و پشیمان نمیشوی. چشم دلت باز خواهد شد و آنچه نادیدنی است خواهی دید. اینگونه است که الگوی خلق میشوی و مسیرت بی رهرو نخواهد ماند و مقصدت مقدس و عزیز خواهد شد. درست مثل علی علیه السلام در محراب مسجد کوفه که با ضربت شمشیر خصم ندای فزت و رب الکعبه سر داد، درست مثل اباعبدالله که خون کوچکترین سربازش را به دل آسمان پاشید و خواند هَوّنَ علیَّ ما نزل بی انه بعین الله، درست مثل زینب سلام الله علیها که جز زیبایی ندید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حرفهای شنیدنی آبراهام

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۸ مرداد ۱۴۰۴، ۰۴:۳۴ ب.ظ

شنا کردن در جهت جریان آب، از عهده ماهی مرده هم بر می آید! - *قاصدک* - پیام

 

آبراهام لینکلن شانزدهیمن رییس جمهور آمریکاست. او به دست یک بازیگر تئاتر کشته شد. خودش جمهوری خواه بود. خواست در حد بضاعتش عدالت را در تمدن وحشی آمریکا پایه گذاری کند، با برده داری به مبارزه برخاست. آزادی بیان را مشروع شمرد و... خود جمهوری خواهان به مخالفت با او برخاستند و آخرش هم ...

آبراهام نامه ای به آموزگار فرزندش دارد که خواندنی و پند آموز است:

به پسرم درس بدهید. او باید بداند که همه‌ی مردم عادل و همه‌ی آنها صادق نیستند.
اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد.
به او بیاموزید که به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت می‌شود.
به او بیاموزید که در ازای هر دشمن دوستی هم هست.
می‌دانم وقتگیر است اما به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش یک دلار کاسبی کند بهتر از آنست که جایی روی زمین پنج دلار بیابد.
به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد. از پیروزی لذت ببرد. او را از غبطه برحذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید. اگر می‌توانید به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهید. به او بگوئید تعمق کند، به پرندگان در حال پرواز در آسمان دقیق شود. به گل‌های درون باغچه و زنبورها که در هوا پرواز می‌کنند دقیق شود.
به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر اینست که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد.
به پسرم یاد بدهید با ملایم‌ها ملایم و با گردن‌کش‌ها گردن‌کش باشد. به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر برخلاف مردم حرف بزند.
به پسرم یاد بدهید همه‌ی حرف‌ها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می‌رسد انتخاب کند.
ارزش‌های زندگی را به پسرم آموزش دهید اگر می‌توانید به پسرم یاد بدهید در اوج اندوه تبسم کند. به او بیاموزید که از ریختن اشک خجالت نکشد.
به او بیاموزید که می‌تواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند اما قیمت‌گذاری برای دل بی‌معناست.
به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر گفته‌ای را برحق می‌داند پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد. در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید و اما از او یک نازپرورده نسازید. بگذارید که او شجاع باشد .
به اوبیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد. توقع زیادی است اما ببینید که چه می‌توانید بکنید، پسرم کودک کم‌سال بسیار خوبی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

محمد سرور رجایی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ۰۸:۴۳ ق.ظ

دانلود و خرید کتاب محمد سرور محمدسرور رجایی

 

کتابها این خصلت را دارند که گاه کنجکاوری آدم را برانگیزند تا اصطلاح، واژه و یا اسمی را در فضای مجازی جستجو کند. دیروز کتابی که خواندم و زیاد حجمی هم نداشت مرا به تحقیق مختصر پیرامون بعضی اسامی وا داشت. شهید احسان پارسی اهل بیرجند که در دفاع از مردم مظلوم افغانستان مقابل ارتش سرخ شوروی ایستاد و شهید شد. شهید ابوالفضل کربلایی پور یزدی که از قضا اهل قم است و در قبرستان شیخان به خاک سپرده شده. او ظاهرا نخستین شهید ایرانی در افغانستان است. شهید احمدرضا سعیدی اهل تهران که مربی آموزش مجاهدان افغانستانی بود در آن کشور شهید شد و در همان جا به خاکش سپردند و مزار نورانی اش زیارتگاه مردم آن خطه قرار گرفته است و برایش نذری می دهند. مردم می گویند این جوان برای نجات ما آمد، نیّتش خالص بود و توقعی نداشت. اینجا غریبانه به شهادت رسید. پس پیش خدا عزیز است و برای همین حاجتمان را روا می سازد. البته افغانستانیها هم سه هزار شهید فقط در دوره دفاع مقدس تقدیم اسلام کرده اند، حالا بعدها در عرصه دفاع از حرم که جای خود دارد.

اسامی دیگری را هم جستجو کردم. کربلایی محمد امین قاسمی که از یاران شهید پارسی بوده و احتمالا ایرانی است و در حوزه علمیه افغانستان تدریس دارد و اطلاعی از او البته در فضای مجازی در دسترس نیست. شهید دکتر سید علی شاه موسوی گردیزی که از او به عنوان چمران افغانستان یاد می شود.

دیروز کتاب خاطرات مختصر و خود گفته مرحوم محمد سرور رجایی از هنرمندان متعهد افغانستانی مقیم ایران را خواندم. او را آوینی افغانستان لقب داده اند. خیلی برای معرفی شهدای ایرانی در افغانستان و افغانستانی در ایران زحمت کشید. بر اثر کرونا درگذشت و او را در قطعه شهدای بهشت زهراسلام الله علیها به آسمان سپردند. او برای استخراج یک خاطره از شهید، در دل خطر می رفت و به قلب طالبان نفوذ می کرد؛ آنهم طالبان آن موقع که یک پا داعش بود نه الان که سانتی مانتال شده است. حالا بعضی بچه های خودمان زحمت تحقیق ساده برای استخراج خاطرات شهدا را نمی کشند. صرفا با کپی از گزارشات رسانه ای و برداشت کتاب خاطرات، کاری به ظاهر جدید بیرون می دهند توقع دارند رزومه پر طمطراقی هم به عنوان محقق و پژوهشگر دفاع مقدس به خورد جامعه و البته سازمانهای صاحب بودجه بدهند. عرض کردم بعضی نه همه. خیلی از هنرمندان ما زحمات بسیاری را برای ثبت و معرفی گنجینه ایثار و شهادت متحمل شده اند که جای قدردانی دارد.

محمد سرور رجایی در اوج تنگدستی و فشار اقتصادی و بیماری و غربت، حواسش به فرهنگ و هنر موطنش بود. برای بچه های مهاجر نشریه چاپ می کرد و به آنها پر و بال می داد. تیم فوتبال راه می انداخت تا هم اوقات فراغتشان را پر کند و هم هویتشان را احیا نماید. هوای فقرا را داشت... خیلی این بشر جهاد کرد، دمش گرم. روحش مهمان جاودان خوان کرامت اباعبدالله، ان شاءالله. امیدوارم همه زحمت کشان خطوط رزمی و فرهنگی جبهه جهانی مقاومت بیشتر شناخته و شناسانده شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دفترچه خاطرات یک گربه!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳۰ تیر ۱۴۰۴، ۰۸:۵۶ ق.ظ

از دفترچه خاطرات یک گُربه - انتشارات مدرسه

 

کتاب "از دفترچه خاطرات یک گربه" را خواندم و لذت بردم. این کتاب را برای کسی هدیه گرفته بودم اما حالا به فرزندم سفارش کردم آن را بخواند. نویسنده آن آقای علی باباجانی، قلم جذابی دارد. چند روز پیش درباره یکی از کتابهای کودک که نویسنده خارجی داشت نوشته بودم در کشور خودمان نویسنده های قهاری هستند که واقعا ضرورتی برای ترجمه آثار خارجی مرتبط با کودک و نوجوان که تبعات فرهنگی خاص خودش را دارد به چشم نمی آید. "از دفترچه خاطرات یک گربه" تمثیلی برای این حرف است که نشان میدهد نویسنده توانای ایرانی با قلمی جذاب و نمکین و نشاط آور می تواند مخاطب کودک و نوجوان و حتی بزرگسال را به تحسین وا دارد. مهمترین ویژگی این کتاب آن است که با داستانی روان و شیرین قادر خواهد بود مخاطب کودک را به مطالعه بیشتر تحریص نموده و علاقه او را برای ورود به عرصه مطالعه و کتابخوانی تقویت نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عمو فَتَل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۹ تیر ۱۴۰۴، ۰۴:۱۱ ب.ظ

فتحعلی شاه دلش می خواست نامی نیک از خود در تاریخ به یادگار بگذارد. به هنر روی خوش نشان داد. ورودی شهر شیراز، کنار دروازه قرآن، کوهی هست که مزار خواجوی کرمانی قرار دارد. آنجا اثری حکاکی شده اما ناقص بر دل سنگ از چهره فتحعلی شاه و فرزندانش به جا مانده است. در خود تهران، منطقه چشمه علی ری، نقش و نگارهایی که روی کوه حک شده اثری از دوره فتحعلی شاه است که گاه بعنوان پس زمینه سرودهای ملی و انقلابی نیز از لوکیشن آن استفاده میشود. با این حال اما نامی نیک از فتحعلی شاه به جا نماند. او در دو جنگ متحمل دو شکست بزرگ شد و بخش های وسیعی از خاک کشور را از دست داد. گاهی به شوخی می گویم درست مثل اینکه به آدم بی مو بگویی زلفعلی، به پادشاه شکست خورده ای مثل او هم گفته میشود فتح علی شاه! جالب آن که قبرش در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها است و من هر وقت از کنار حجره مقبره او رد میشوم یادی از او بر دل یا زبان جاری میسازم البته نه به نیکی. شاهان و حاکمان با عدالت گستری در داخل و اقتدار در مقابل بیگانه است که جاودانه میشوند.

 

photo_2025-07-18_17-09-33_x5jv.jpg

photo_2024-10-18_20-10-55_jf9.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عزیزان مداح! این خاطره صادق آهنگران را بخوانید:

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۴۰۴، ۰۷:۲۷ ب.ظ

روایت آهنگران از اخطاری که از امام گرفت 

 

در مراسم سوم یا چهلم شهدای بمباران دزفول شعری خواندم که با بیت‌ ‌«ای عزیزان شد به پا غوغای محشر» شروع می شد و در ادامه شعر «یک طرف‌ افتاده طفلی یک طرف افتاده مادر». اشعار، صحنه های دلخراش جنگ را‌ مجسم می کرد که چه روی داده است. شعر را که خواندم همان شب دو بار از‌ تلویزیون پخش شد و در روزهای بعد چندین بار با آهنگ و تصاویر مناسبی‌ که بر روی آن مونتاژ شده بود، پخش شد.
بعد از این جریان در شیراز‌ خدمت آیت اللّه  ‌‌حائری شیرازی‌‌ بودیم تا برای رزمندگان از صحبت های ایشان‌ تصویر برداری کنیم. بعد از مراجعت، در اهواز آقای‌‌ غلامعلی رجایی ‌‌را‌ دیدم، ایشان به من گفت: آقای انصاری با ما تماس داشتند و سراغ شما را‌ می گرفتند. ولی من به ایشان گفتم به شیراز رفته اند.

آقای انصاری گفتند: به‌ ایشان بگویید امام به حاج ‌‌سید احمد‌‌ آقا فرمودند که: «به ایشان بگویید اشعار‌ حماسی بخواند». وقتی من این خبر را شنیدم ذهنم روی همان شعر متمرکز‌ شد، چرا که صحنه های دلخراش جنگ را بیان می کرد. با وجود ریتم بسیار‌ خوبی که داشت اشعار حماسی محرکی نبود و شاید تنها چند بند آن حماسی‌ بود. گفتم احتمالاً همان شعر است. با آقای رجایی تماس گرفتم ایشان گفت:‌ بله، این اشعار را چند شب از تلویزیون پخش کرده اند و حضرت امام هم‌ شنیده اند لذا این مطلب را بیان داشته اند.‌

‌‌   یک بار دیگر در نماز جمعه تهران اشعار حماسی‌ ‌‌«خیز ای رزمنده شیر‌  ‌ خانه از دشمن بگیر»‌ ‌‌را خواندم. در متن شعر چند جمله ای بود که می گفت «ای کسانی که‌ خانه هایتان ویران شد و سوخت ای کسانی که چه شُدید...»

بعد از اتمام نوحه‌ گویا از جماران تماس گرفته بودند ولی به من خبر ندادند. بعد آقای ‌‌مرتضائی فر‌ به من گفت که: حاج سید احمد آقا تماس گرفته و گفته است که امام به وسیله‌ رادیوی کوچکی که در دستشان بود اشعار را می شنیدند وقتی به این قسمت‌ رسیدند، رادیو را زمین گذاشته اند و فرموده اند: «به ایشان بگویید مردم ما،‌ مردم جنگند مردم حماسه اند» و امام روی این قسمت حساس شده اند.

این‌ مطلب را که شنیدم با خودم گفتم: اگر ما چیزی بخوانیم که مورد تایید امام‌ نباشد مورد تایید ‌‌امام زمان ‌‌هم نیست و خدا هم قبول نمی کند و اصلاً برای ما‌ فایده ای ندارد. لذا در جماران به خدمت آقای انصاری رسیدم و قضیه را برای‌ ایشان مطرح کردم و گفتم اگر قرار باشد ما شعری بخوانیم که امام تایید نکند،‌ کارم را مورد تایید اهل بیت(ع) و برای رضای خدا نمی دانم و به درد نمی خورد.‌ ایشان مدتی با من صحبت کردند که: امام روی اشعار خیلی حساسند و روح‌ امام با یک ذره ضعف در شعر و کارهای هنری حساس می شود و خیلی به‌ اشعار و کارهای هنری اهمیت می دهند و شما را نیز می شناسند.

در مورد بچه‌ بسیجی ها بیشتر حساس هستند و ما نیز در مورد کارهای شما در جنگ‌ برایشان تعریف کرده ایم به همین حساب بیشتر حساس شده اند. دیگر ما شروع‌ به خواندن اشعار حماسی کردیم و تا توانستیم حماسی اش کردیم. بعد از مدتی‌ جهت مشورت و کسب تکلیف پیش آقای انصاری آمدم که الحمدللّه ایشان‌ گفتند: امام اظهار رضایت کرده اند.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حسینیه معلی و تعالی جامعه

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۴۰۴، ۰۸:۵۷ ق.ظ

اسامی و بیوگرافی ذاکرین و داوران برنامه حسینیه معلی محرم ۱۴۰۴ + زمان پخش و  تکرار - تیرداد نامه

 

همه سلسله برنامه های حسینیه معلی در سالهای اخیر را اگر در قم بودم تماشا کردم و لذت بردم. این برنامه جای خودش را در بین مردم باز کرده و از همین بابت هم بارها مورد هجمه رسانه های بیگانه قرار گرفته است. رسانه هایی که می دانند ماهیت نظام اسلامی مبتنی بر آموزه ها و آرمانهای نهضت عاشوراست و برنامه های جذاب دینی در تقویت پایگاه مردمی انقلاب و حرکت به سمت تمدن سازی جهانی کارآمد است. به تناسب صنف خودم بالطبع بیشتر توجهم به سمت کارشناسان دینی حاضر در برنامه بود. آ شیخ مصطفی کرمی انصافا خاکی و مردمی و دوست داشتنی است. آقا شهاب مرادی که نمونه یک روحانی خوشفکر و با سواد و خوش بیان است. ضمن احترام به همه فضلایی که در این سالها در حسینیه معلی شرکت کرده و بر معارف جامعه افزودند حضور آ سید حسین آقامیری در برنامه امسال بسیار به دلم نشست. نکته های خوب و آموزنده ای را به موقع بیان می کرد که در اصلاح سبک زندگی و نوع نگرش مخاطب بسیار حائز اهمیت است. علاوه بر خاطرات آموزنده شهدای گرانقدر، تبیین نگاه صحیح به مقوله مهدویت و انتظار، ضرورت حفظ اتحاد بین شیعه و سنی، نحوه برخورد و تربیت فرزند به خصوص دختران و... از جمله مسائلی بود که ذیل پرچم هیات و عزاداری اباعبدالله در راستای ارتقای بینش و حیات معنوی جامعه دینی به صورت کوتاه و اثرگذار از سوی این روحانی جوان که البته روضه خوانی حرفه ای است بیان گردید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برنده جنگ روایتها

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۸ تیر ۱۴۰۴، ۰۶:۳۶ ب.ظ

عکس لبخند امام خامنه ای

 

در هر مناظره ای افکار عموم، کسی را پیروز میدان می شمارد که خونسردی خود را حفظ نموده و با منطق و حوصله به بیان مقصود می پردازد و آنکه از کوره به در رفته و پرخاش و عصیانگری می نماید و به لفاظی و تهدید و فحاشی و گنده فرمایی روی می آورد بازنده میدان و دستش خالی و قرائتش فاقد مبنا می باشد.

سید علی خامنه ای هوشمندانه دریافت که مکمل هر جنگی، نحوه روایت و ثبت و نشر حقایق آن است. بیان کوتاه او در توصیف و تثبیت شهد پیروزی ملت مقاومی که در مقابل تهاجم جهانی کفر و کودک کشی، سربلند بیرون آمد، خشم و زهر شکست را به کام دشمن ماندگار ساخت.

ترامپ بعد از مجادله با رسانه های غربی که زیر بار پذیرش داعیه پیروزی او بر ایران هسته ای نرفتند ناگهان با کلمات نجیب و خردمندانه رهبر حکیم ایران اسلامی مواجه شد که با طمأنینه و اعتماد به نفس، خفّت و ذلت دشمن را بر جهانیان عیان ساخت. صحبتهای جنجالی و عصبی و پرخاشگرانه ترامپ دیوانه بر ضد رهبر انقلاب را باید در همین راستا تفسیر نمود. او در باطن خود پذیرفت که بازنده جنگ روایتها بوده است.

آنچه عاشورا را تا ابدیت تاریخ جاودانه ساخت و سرمنشأ تحولات آزادی خواهانه مستضعفان عالم در ادوار مختلف گردید، روایت حکیمانه شیر دختر علی بود که به رغم همه مصائب، نغمه ما رأیت الّا جمیلا سرود و پیام نهضت عاشورا را ویرانگر کاخ پوشالی یزیدیان نمود. فوالله لا تمحو ذکرنا و لا تمیت وحینا. راه حق، ماندگار و پیروز است.

ایران اسلامی با توکل بر خدا و لطف اهل بیت، نه تنها دشمن را در اهدافش ناکام گذاشت بلکه با قدرت حیدری و عزم حسینی، بینی استکبار را در زمین خودشان به خاک مالید. تاریخ، آنگونه که از رسانه های آزاد و تحلیل صاحب نظران بیطرف نیز هویداست، پیروزی ملت قهرمان ایران بر ظلم جهانی مستکبران را فراموش نخواهد کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انتقاد بعضی علما از آیت الله خامنه ای!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۵ تیر ۱۴۰۴، ۰۴:۵۶ ب.ظ

قیمت و خرید کتاب مومن انقلابی شیخ عباس پور محمدی اثر جمعی از نویسندگان  انتشارات موسسه ایمان جهادی

 

من و پدر یکبار به قم رفته بودیم منزل یکی از علما، که حالا برای خودش خیلی معروف و مهم شده. آنجا ناهار مهمان بودیم. در بین صحبتها، حرف آقای خامنه ای که به میان آمد، آن عالم و یک عالم دیگر، شروع کردند به بدگویی  کردن از آقا و گفتند "این سید طرفدار وحدت شیعه و سنی ست، چرا؟ چرا از وحدت شیعه و سنی طرفداری می کند؟ کجای دین چنین چیزی آمده؟ چرا با روشنفکرها، دانشجوها، هنرمندها و شعرا ارتباط دارد، چرا از علی شریعتی حمایت می کند..." و چنین حرفهایی!

بعد از آن سفر، من به مشهد رفتم و در خلوتی که فقط خودم و آقا بودیم، حرفهای آن دو عالم را به آقا گفتم. آقای خامنه ای لبخندی زدند و شروع کردند به تعریف کردن از آن دو عالم؛ که اینها خیلی آدم های خوب و با اخلاق و با سوادی هستند. بیست دقیقه از خوبی های آن دو عالم برای من حرف زدند و در نهایت گفتند حتماً اشتباه پیش آمده و اشتباه فهمیدی که اینها را می گویی.

بعد که به رفسنجان برگشتم، ماجرای صحبت آقا درباره آن دو عالم را برای پدر تعریف کردم. پدر بعد از شنیدن برخورد حضرت آقا، گفتند: والله که خداوند به این انسان، به این آقای خامنه ای، عزتی عطا کند که در تاریخ بنویسند.

راوی علی اصغر پورمحمدی فرزند شیخ عباس، کتاب مومن انقلابی ص 32 انتشارات صهبا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با چشمهایم جنگیدم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ۰۴:۵۸ ب.ظ

انتشارات سوره مهر - کتاب با چشم‌هایم جنگیدم: خاطرات دیدبان و دیده‌ور  هرمزگانی جانباز شهید مراد هنرمند اثر زهرا اسپید معرفی و خرید

 

خیلی از خواندن این کتاب لذت بردم. اخیرا سه چهار کتاب مربوط به خاطرات دفاع مقدس یکی از استانها را خواندم که بدجوری حالم گرفته شد. با تمام وجود احساس کردم فرصت و امکاناتی از بیت المال را که می شد کار بهتری انجام داد هدر داده اند. آقا فرمود شهدا بهترین هستند بهترین ها را برایشان انجام دهید. این کتاب اما حال خوبی برایم به ارمغان آورد. با چشمهایم جنگیدم خاطرات رزمنده ای اهل استان هرمزگان است به نام مراد هنرمند که هم خاطراتش زیباست و اساسا جنس خاطره را می شناسد و می داند چه باید بگوید و هم قلم خانم زهرا اسپید که سر و شکل آن را مرتب کرده زینت و جاذبه خوبی به اثر بخشده است. رزمندگان و شهدای بعضی استانها مثل هرمزگان و خراسان شمالی و ... واقعا ناشناخته هستند و اگر قرار است کاری برای معرفی زحمات و مجاهدات آنها صورت بگیرد چه بهتر که در سیاق آثاری مثل همین کتاب، تألیف و منتشر گردد. توصیه میکنم این کتاب زیبا را که توسط سوره مهر به چاپ رسیده حتما بخوانید و لذت ببرید. شرح جزییاتی از وقایع جنگ که قادر است شما را برای دقایقی در آن فضای پر دلهره قرار دهد و تلخ و شیرینش را زیر زبانتان بکشاند، سختی های کار دیدبانی در خط مقدم و زیر آتش سنگین دشمن، انتظارات و حال و هوای خانواده یک جوان رزمنده داوطلب و ... از ویژگی های خاص این اثر خواندنی به شمار می آید. در این کتاب از اخلاص و حماسه رزمندگانی مطلع می شوید که شاید هیچگاه حتی اسمی از شهر زادگاهشان نشنیده باشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشاور دو

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۲۶ ق.ظ

بازگشت «مشاور» با فصل دوم به قاب افق + تیزر

 

مشاور دو، رویکرد جدیدی از آموزشهای مرتبط با سبک و مهارتهای زندگی و اخلاق اجتماعی است. سری اول را فرهاد قائمیان بازی میکرد که جالب بود و با استقبال مردم مواجه شد. سری جدید را امیرحسین صدیق با عمامه مشکی بازی میکند که خیلی به چهره اش می آید.

دیشب انگار پاتکی برای جریان رسانه ای و مخرّب موسوم به "عشق ابدی" در نظر گرفته بودند. محور برنامه شد پاسخ به این نگاه سطحی و تحریف آلود و زیان بار که مگر با چند سوال ساده و شباهتهای سلیقه ای و گذرا و بی توجه به عمق اشتراکات شخصیتی و فرهنگی و اجتماعی دختر و پسر و خانواده هایشان میشود زندگی و عشقی طولانی و ابدی را پایه گذاشت؟ مگر کم داریم از این دست عشقهای توخالی هوس آلود چشمی و فیزیکی و خیابانی که زودتر از آنچه فکرش را بکنید به جدایی و گاه رسوایی منجر گردید؟ عشق و عقل، مکمل هم هستند. زندگی و تشکیل خانواده، بوالهوسی و عیش موقت نیست که به صرف چشم و ابرو و تیپ و لباس و شوخی و زبان بازی و مد و خوراک و... بشود وجهه ماندگار به آن داد. بالاترین توهین به مفهوم عشق، همین نگاه سطحی و مبتذل است که قداست و جاودانگی آن را نشانه رفته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این مستند خوب

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۲۱ ق.ظ

تصاویری از جاذبه های طبیعی خوزستان در «خوزستان قلب ایران»

 

مستندهای ایرانگردی را نگاه میکنم. مستند قلب ایران یک استثنا است. مجری جوان آن آرش جعفریان، بسیار خوش ذوق، مطلع و با انگیزه است. نگاه وطن دوستانه با رویکرد عقیدتی از ویژگی های آثار ماندگار این هنرمند خوش آتیه و موفق به شمار می رود. یک کمی هم قیافه اش می خورد به جوانی های عبدالرضا هلالی.

درباره جاذبه های طبیعی استان ثروتمند خوزستان چند برنامه خوب و گیرا ساخته و بعضا به نقاطی از اندیکا و رامهرمز و مسجد سلیمان و... پا گذاشته و مستند ساخته که بعید میدانم بسیاری از مردم خود خوزستان هم نامی از آن شنیده باشند.

دوستان خوزستانی ما گاه در حالی غبطه مناطق دیگر کشور به خصوص مرکز و شمال را می خورند که در حوالی خودشان از اندیمشک و دزفول و شوش و شوشتر تا اهواز و حمیدیه و آبادان و بهبهان و رامهرمز و... مجمعی از دیدنی ترین و زیباترین مناظر و جلوه ها و آثار طبیعی و تاریخی جهان قرار دارد. البته ما شمالی ها هم خیلی از مناطق زیبای شمال را که مورد استقبال گردشگران از سراسر کشور است از نزدیک ندیده ایم.

حرفم چیز دیگری است. دیشب در اثنای برنامه ای که پیرامون پلاژها و جاذبه های گردشگری سد مارون تهیه شده بود مجری جوان عبارتی به کار برد که خیلی به دلم نشست. گفت: هر جا "با اخلاص" برای مردم کاری انجام و قدمی برداشته شد از آن قسمت انگار انرژی مثبت صادر گردیده و حال خوش و آرامش و حسی خوب به انسان دست میدهد.

این نکته یک رمز طلایی برای موفقیت و اثرگذاری در جامعه است. چه در امور فرهنگی و چه اجتماعی و خدماتی و... رفتار مومنانه و صادقانه و خالص مثل یک اکسیر، بر محیط و قلبها اثر گذاشته و نور حقیقت و تعالی را بر وجود انسانها و همه موجودات می تاباند. در کلیّت اسلامی و الهی، اخلاص است که حرف اول را زده و راز توفیق و پیشرفت به شمار می رود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اوسنه ی گوهرشاد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۵:۱۹ ب.ظ

‫خرید کتاب اوسنه گوهرشاد با تخفیف - کتاب‌رسان‬‎

 

عجب چیزی بود این کتاب، چه حظی بردم. دم نویسنده اش گرم. دم آن که این نویسنده را برای پرداخت این سوژه انتخاب کرد گرم. دم انتخاب کننده سوژه گرم. یک وقتهایی از آن چه که باید در عرصه هنر و فرهنگ و قلم مورد توجه قرار دهیم غافلیم. یک وقتهایی سوژه خوبی انتخاب می کنیم اما می دهیمش دست کسی که این کاره نیست، تخصص و تعهد لازم را ندارد، گند می زند به سوژه و می رود. سعید تشکری، ادامه نادر ابراهیمی و جلال آل احمد است. آدم با خواندن کارهایش سر ذوق می آید و دلش به شوق می افتد. اوسنه یعنی افسانه. نویسنده مشهدی است و علاوه بر قلم توانا بر زبان و تاریخ مشهد هم مسلط است و البته تاریخ و فرهنگ ایران. دل و قلمی سوخته دارد و هنرش را مثل استاد فرشچیان، در خدمت به مکتب و باورهای دینی درآورده است. اوسنه گوهرشاد به موضوع واقعه گوهرشاد و بخشی از جنایتهای رضاخان می پردازد. او البته تاریخچه ای از جایگاه و منزلت گوهرشاد بانو در عصر تیموریان گورکانی بر زبان جذاب و فانتزی رمان جاری می سازد. از امینه خانم و خیانت پاکروانها که متأسفانه یک جورهایی با امیرکبیر پرافتخارمان نسبت خونی دارند هم به ظرافت و جذاب سخن می گوید و البته یاد شیخ بهلول قهرمان را زنده نگاه می دارد. این کتاب را آستان قدس بارها منتشر کرده و با استقبال خوانندگان مواجه شده است.

این اثر (به قول نویسنده اش رمانک فانتزی) از آن دست کارهایی است که هم باید خواند و هم به دوستان خوب، هدیه داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آقای کارگردان در بازی چرخ گردون

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۶:۱۴ ق.ظ

مستانه (فیلم) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

حسین فرح بخش در حالی خواستار شلاق زدن به هانیه توسلی و ترانه علیدوستی و دیگر حامیان جنبش می تو شده که پیش تر در فیلم سینمایی مستانه با سیاه نمایی از حقوق زنان در ایران، نظام اسلامی را متهم به عدم دفاع از زنان در مقابل تعرض مردان هوسران کرده بود. در فیلم سیاه مستانه، زنی جوان (سحر دولتشاهی) توسط شاگرد خصوصی خود که در خانه و محیط بسته برایش کلاس موسیقی برگزار می کرد (میلاد کی مرام) مورد تعرض جنسی قرار می گیرد و چون مدرکی در اثبات این اتفاق ندارد نمیتواند در دادگاه جمهوری اسلامی به حق خود برسد.

کارگردان (فرح بخش) به منظور نشان دادن عمق تنفر خود نسبت به عدم رعایت حقوق زنان در صحنه ای از این فیلم در نمایی بسته روی باسن وکیل متهم (فرهاد اصلانی) زوم می کند که برای دقایقی پشت به جایگاه قاضی خم شده و دنبال مدارک در کیف دستی خود است. اما حالا که در افشاگری های جنبش می تو بعضی دوستان نزدیک فرح بخش و بازیگران محبوب وی متهم به فساد اخلاقی و تعرض جنسی شده اند خواستار برخورد قاطع و شلاق زدن به بانوان معترض است! 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سهراب سپهری در بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۶:۲۰ ب.ظ

photo_2025-01-16_18-36-39_dq1p.jpg

 

خیلی سال پیش بود که موزه بابل در ساختمان سابق شهرداری افتتاح شد. دبیرستانی بودم. بازدیدی از این موزه داشتم که البته با توجه به تغییراتی که داشته باید دوباره تکرار کنم. آنجا بود که متوجه شدم خواهر سهراب سپهری معلم بود و در بابل زندگی می کرد. سهراب نیز به همین دلیل سفر یا سفرهایی به شهر ما داشته است. پرانتزی عرض کنم که نیما یوشیج هم مدتی در بابل زندگی میکرد. امروز سالروز فوت این شاعر کاشانی نام آور و چهره ماندگار تاریخ ادبیات فارسی است. روحش شاد.

کتاب مسافر تنها شامل یک شعر به همین نام است، که سهراب سپهری آنرا در زمان سفر خود به بابل و در منزل خواهرش پریدخت سپهری سروده است. بریده ای از آن را در زیر می خوانید:

 

دم غروب، میان حضور خسته اشیاء

نگاه منتظری حجم وقت را می‌دید.

و روی میز، هیاهوی چند میوه نوبر

به سمت مبهم ادراک مرگ جاری بود.

و بوی باغچه را، باد، روی فرش فراغت نثار حاشیه صاف زندگی می‌کرد.

و مثل بادبزن، ذهن، سطح روشن گل را

گرفته بود به دست

و باد می‌زد خود را

مسافر از اتوبوس

پیاده شد:

"چه آسمان تمیزی!"

و امتداد خیابان غربت او را برد.

غروب بود.

صدای هوش گیاهان به گوش می‌آمد.

مسافر آمده بود

و روی صندلی راحتی، کنار چمن

نشسته بود:

"دلم گرفته،

دلم عجیب گرفته است.

تمام راه به یک چیز فکر می‌کردم

و رنگ دامنه‌ها هوش از سرم می‌برد.

خطوط جاده در اندوه دشت‌ها گم بود.

چه دره‌های عجیبی!

و اسب، یادت هست،

سپید بود

و مثل واژه پاکی، سکوت سبز چمن وار را چرا می‌کرد.

و بعد، غربت رنگین قریه‌های سر راه.

و بعد تونل‌ها،

دلم گرفته،

دلم عجیب گرفته است.

و هیچ چیز،

نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه نارنج می‌شود خاموش،

نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست،

نه هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی‌رهاند.

و فکر می‌کنم

که این ترنم موزون حزن تا به ابد

شنیده خواهد شد."

نگاه مرد مسافر به روی زمین افتاد:

"چه سیب‌های قشنگی!

حیات نشئه تنهایی است."

و میزبان پرسید:

قشنگ یعنی چه؟

- قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال

و عشق، تنها عشق ترا به گرمی یک سیب می‌کند مأنوس.

و عشق، تنها عشق

مرا به وسعت اندوه زندگی‌ها برد،

مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.

....

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سریالهای ماه مبارک و عید

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۴، ۰۸:۱۷ ق.ظ

بازیگران سریال بدل ایرانی شبکه سه + ساعت پخش و تکرار

 

در این ایام موفق به تماشای چند مجموعه تلویزیونی شدم.

سریال "بدل" یک کار طنز فاخر ارزشی بود که بر خلاف سریالهایی مثل پایتخت و... برای قهرمان نمایی درون گفتمانی اپوزیسیون دنبال بازی با خط قرمزهای اخلاقی و ارزشی نبود. علیرضا مسعودی یک هنرمند متعهد و متدین است که بارها در آثار تولیدی خود به محوریت مسجد، خانواده و فرهنگ دین و ایثار و اخلاق و... اهمیت داده است. مهم است چه کسی فیلم میسازد.

سریال شش قسمتی "مرز" که برای شبهای احیا تدارک دیده شده بود را به جاست که دوباره و در فرصتی مناسب از سیما پخش کنند. کشش داستانی بالایی داشت و مخاطب را با هر سلیقه ای جذب میکرد. اساس آن نیز بر آموزه های دینی و اخلاقی بود و البته گاه به اقتضا از رشحات طنز هم بهره می برد. دو بار وقفه در نمایش این سریال کوتاه و جذاب به خاطر پخش مسابقات فوتبال باعث مهجوریت بیشتر آن گردید.

سریال "باب المراد" که محصول مشترک پنج کشور اسلامی بود را قبلا معرفی کردم آنهم با این تیتر: سریالی برای دیده نشدن! هنوز هم نمیدانم چرا پخش این مجموعه با محوریت شخصیت امام جواد علیه السلام بدون معرفی و تبلیغ و در ساعات پایانی شب و انگار از سر رفع تکلیف صورت می گرفت؟!

سریال "مرهم" موضوع جالبی را انتخاب کرده بود. ورود به زندگی خصوصی طلاب و نمایش فراز و نشیبهای زندگی مشترک طلبگی کار خوبی بود و این حرکت را باید به فال نیک گرفت. قطعا استمرار تولید چنین آثاری هم به رفع مظلومیتهای قشر طلبه کمک میکند هم به مرور باعث تکامل و رفع بعضی نواقص حیات حوزوی خواهد شد. التبه سریال تلاش داشت در نهایت دو پیام سیاسی را هم به مخاطب منتقل کند. یک اینکه در مبارزه با مفاسد اقتصادی به بچه های بالا اعتماد کنید و خودتان مستقیم وارد عمل نشوید. دو اینکه اداره اوقاف هم نهاد خوبی و امینی است. از حق نگذریم شهامت این فیلم در نشان دادن مفاسد بعضی از روحانی نماهای هرز و زیاده خواه قابل ستایش است.

سریال "قول مردونه" همچنان در حال پخش است و زود است درباره آن قضاوت کنیم ولی به نظر هنوز نتوانسته در بین مخاطبان تلویزیون جایی برای خود باز کند.صرف حضور بازیگران محبوبی چون محمدرضا هدایتی و سروش جمشیدی ضامن موفقیت یک کار نمایشی نیست. پرداختن به سوژه نفاق و خیانت و نفوذ البته کاری لازم و خوب است که مدتی ولو در قالب طنز مورد توجه نهادهای حمایتی فرهنگی و هنری قرار گرفته است.

سریال "پایتخت7" هم البته همچنان در حال پخش است و چون در بین مخاطبان سیما دارای جایگاه ویژه است طبعا این روزها در فضای رسانه بیشتر مورد توجه طرفداران یا منتقدانش قرار می گیرد. جنس سازندگان پایتخت بیش از آنکه از تبار فعالان و تولیدگران فرهنگی باشد از قماش معامله گران اقتصادی و کاسبان هنری است. برای این قشر صرف درآمد و پول بیشتر محوریت دارد. برای همین اگر هم گاهی به شعائر بومی و ملی و مذهبی توجه نشان میدهند قبلش فاکتور کرده و قرارداد تپلی را بسته اند. چنانکه در پایتخت پنج شاهد بودیم هم از نهاد خاص برای طرح شعار مرگ برآمریکا در مجلس ختنه سوران پول گرفتند هم از کشور ترکیه برای تبلیغ سفر به آنتالیا. در قسمت هفت هم برای سازندگان و به طور مشخص محسن تنابنده که پشت چهره و حضور دکوری سیروس مقدم قرار دارد از یک سو درآمد و کاسبی از نهادها اهمیت دارد از سوی دیگر به تناسب شخصیت دوگانه و مرموز خود تلاش دارد با طرح مسائل اخلاقی مثل اتاق خواب و دست انداختن نزدیک به شانه های همسر و مقصر جلوه دادن گشت ارشاد به عنوان عامل فرار نخبگان، دگم و نفهم نشان دادن جماعت ریش دار در بین گروههای غربزده و مدعی روشنفکری نیز خودنمایی کند.

سریال ذهن زیبا از شبکه اول پخش شد که چند قسمت را توانستم ببینم. بسیار موضوع خوبی داشت. ادای دین بود به دانشمندان میهن پرست و گمنام که امیدوارم یکبار دیگر به شکل کامل موفق به تماشایش شوم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آفرین کارگردان

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۴:۰۷ ب.ظ

پوستر فیلم سینمایی «آپاراتچی» منتشر شد - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان  | Mehr News Agency

 

سرهنگ ثریا و آپاراتچی را تلویزیون در نوروز امسال نشان داد. سرهنگ ثریا روایتی تلخ از واقعیت پدیده سازمانی نفاق است که خانواده هایی را در کدورت و حرمان و فروپاشی غلتاند. البته مدتی است توجه به فعالیت منافقین و خیانتهای آنان مورد توجه هنرمندان ارزشی در سیما و سینما قرار گرفته که جای قدردانی دارد.

آپاراتچی را باید پدیده ای شگرف در سینمای دهه اخیر انقلاب دانست. فیلمی ساده و صمیمی برآمده از قلوبی مومن و انقلابی که تولید آن را باید ادای دین نسبت به تاریخ، شهدا، انقلاب و خود سینما به شمار آورد؛ هر چند آن گونه که باید مورد لطف قرار نگرفت. اگر آپاراتچی را ندیده اید حتما ببینید و لذت ببرید. میشود بدون هرزگی، بدون غلو، بدون خودباختگی فیلم ساخت، هم خنداند و و هم گریاند و ذهن مخاطب را در فکر فرو برد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قوی ترین بانوی ایران

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۸ اسفند ۱۴۰۳، ۰۸:۲۱ ق.ظ

فرارو | (تصاویر) گیتی موسوی با کشیدن هواپیمای ۱۸ تُنی رکوردشکنی کرد

 

اینطور که در رسانه ها گفته اند یک خانم ایرانی اهل تبریز به نام بانو گیتی موسوی موفق شد با کشیدن یک فروند هواپیما نام خود را در کتاب رکوردهای گینس به ثبت برساند. از او به عنوان قوی ترین زن ایرانی شده است. این اقدام البته کار بزرگی است و این موفقیت را باید به این خواهر بزرگوار و پر تلاش تبریک گفت؛ اما قوی ترین بانوی ایرانی به یقین امثل مادران شهید افراسیابی و نجاریان و ... هستند که چهار پنج فرزند رشید خویش را در راه خدا تقدیم نموده و قد خم نکردند؛ مادر شهیدی که جوان رعنایش را با دستان خودش شست و داخل قبر گذاشت و از مردم خواست راه شهدا را ادامه دهند از خدا خواست از او راضی بوده و قربانی اش را بپذیرد، فرزندان دیگرش را هم تا مسلخ عشق بدرقه می کرد و بی هیچ چشمداشتی از جایگاه پرافتخاری داشت، زنهای محل را برای کمک و پشتیبانی از جبهه بسیج می نمود. نام این بانوان استوار و قهرمان در هیچ کتاب بین المللی ثبت نیست اما یاد و سیرت و راهشان روح حماسه و ایثار را تا ابد در دل تاریخ جاودانه ساخته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا