اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۱۰۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کار فرهنگی» ثبت شده است

اراده باطل، شکست

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۰ تیر ۱۴۰۴، ۰۶:۴۲ ب.ظ

آتش‌سوزی پایگاه ارتش اسرائیل توسط شهرک‌نشینان

 

تصورشان این بود که با آغاز جنگ، مردم ایران به خیابانها آمده و اقدام به شورش می کنند و عمر نظام اسلامی به پایان می رسد. مردم پشت ایران و نظامشان ایستادند و از همه طیفها حتی آنهایی که با حاکمیت مشکل داشتند دست در دست هم به حمایت از ارتش و سپاه و ابراز نفرت از دشمن صهیونیستی و آمریکایی پرداختند.

رژیم غاصب اما این روزها شاهد طغیان عده ای از شهرک نشینان بر ضد دولت جنایت پیشه است. شب گذشته به دنبال تیراندازی یک نظامی صهیونیست به سمت شهرک نشینان، عده ای از معترضین وارد پایگاه ارتش در منطقه بیسان شده و آن را به آتش کشیدند. 

"خبرنگار رادیو ارتش رژیم صهیونیستی نیز اذعان کرد، یک سامانه عملیاتی-فناوری متعلق به ارتش که توسط فرماندهی مرکزی مورد استفاده قرار می‌گرفت، در نتیجه این آتش‌سوزی آسیب دید.

یک منبع امنیتی صهیونیست نیز هشدار داد: این عبور از یک خط قرمز پررنگ دیگر است."

بماند که رسانه های مختلف دنیا، دانشگاهها، میادین ورزشی و... به عرصه تقابل با اندیشه سیاه صهیون تبدیل شده و آزادی خواهان عالم به تقبیح و تحقیر رژیم غاصب قدس در نبرد با ایران عزیز و حمایت از مردم فلسطین و ایران پرداخته اند که موجی از عصبانیت و نگرانی را در سردمداران کودک کش صهیونیسم دامن زده است. الان شبیه روزهای بعد از عاشورای شصت و یک هجری است. حرف و بیان و قلم و تبیین و تبلیغ، بساط جور و خیانت و فساد مستکبران را بر هم خواهد زد؛ بإذن الله.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وزیر خارجه ایران، عراقی است؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، ۱۲:۵۴ ب.ظ

photo_2024-11-29_08-51-07_5ncd.jpg

 

رسانه های ضد ملی در تبلیغات تخریبی خود مدعی شده اند وزیر خارجه ایران، سید عباس عراقچی، همانطور که از اسمش پیداست عراقی است و طبعاً عرق وانگیزه ای برای دفاع از منافع کشورش ندارد!

این یادداشت درصدد دفاع از مواضع و عملکرد وزیر امور خارجه نیست. صرفاً از چند زاویه به بررسی این ادعا پرداخته میشود.

یک- رسانه های وابسته به بیگانه در حالی ژست عراق ستیزی و یا ایران دوستی به خود می گیرند که در طول تهاجم هشت ساله رژیم بعث با حمایت ابرقدرتهای شرق و غرب، کمترین غیرتی برای دفاع از تمامیت ارضی کشور نشان ندادند که هیچ بعضا خواستار فشار بیشتر بر هموطنان خود گردیده اند. کما اینکه در حال حاضر نیز ضمن وطن فروشی و جیره خواری اجانب، با جوّسازی و سیاه نمایی در پی تشدید تحریمهای اقتصادی دشمن برای هموطنانشان هستند.

دو- سید عباس عراقچی همدانی است. اگر انتساب به واژه عراق دلیل بر عراقی بودن کسی است پسوند "چی" با توجه به عدم وجود حرف چ در زبان عرب میتواند دلیل بر ایرانی بودن باشد. این برهان صرفا برای رد نوع استدلال رسانه های مذکور بیان شده است.

سه- اما توضیح تفصیلی بر اساس اطلاعات تاریخی و جغرافیایی:

در گذشته دو سرزمین معروف به عراق وجود داشت، یکی عراق عرب که از رامهرمز و اهواز و شوش تا بین النهرین اعم از بغداد و مدائن و بابل و... بود، یکی هم عراق عجم که منطقه مرکزی فعلی ایران از نهاوند تا ساوه و ری و کاشان و محلات و... را شامل می شد.

نام شهر "اراک" نیز در واقع متأثر از همین تعبیر قدیمی است که به معنای "عراق کوچک" به کار رفته است. شهر نراق نیز به معنای "عراق برتر" نامگذاری شده است.

این توضیح هم لازم است که اساسا تا قبل از جنگ جهانی اول، کشوری به نام عراق وجود نداشته و سرزمین بین النهرین اغلب دست حاکمیت ایران و گاه تحت حاکمیت دولت عثمانی بوده است.

حالا چرا به منطقه مرکزی ایران می گفتند عراق کوچک یا عراق عجم؟ علتش بر می گردد به تشابه تمدنی آثار تاریخی موجود در این دو منطقه. یعنی همانطور که از رامهرمز تا چغازنبیل هفت تپه و شوش و بابل و مدائن شاهد وجود آثار چند هزار ساله باستانی هستیم در منطقه مرکزی ایران نیز آثار باستانی کهنی از تمدن مردم این سرزمین به چشم می خورد که گاه قدمتشان به چند هزار سال می رسد. آتشکده آتشکوه در محلات، معبد اشکانی در محلات، آثار موجود پیرامون تپه های چند هزار ساله سیلک در کاشان، غار نخجیر در دلیجان، شهر زیرزمینی نوش آباد، قلعه باستانی ابیانه، دریاچه قم، تپه های چشمه علی شهر ری و ... نمونه هایی زیبا از آثار فاخر تمدنی ایران باستان است که اگر چه امروز چندان مورد شناخت مردم قرار ندارد اما مدال افتخاری بر تارک تاریخ تمدن ایران عزیز و کهن به شمار می رود.

عراقی ها و عراقچی های مرکز ایران در واقع منسوب به عراق عجم و عراق کوچک تمدنی جای گرفته در قلب ایران کهن محسوب میشوند.

این متن را صرفا جهت مطالعه و اطلاع دوستان وبلاگی نوشتم و اگر کسی دنبال منابع علمی آن است خودش زحمت تحقیق را متقبل شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این نفس سرکش

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، ۰۴:۴۰ ق.ظ

ترامپ، سمبل فحشاسالاری +عکس - مشرق نیوز

 

حقیقت آن است حاکمیت فرهنگی کشور با نظام سیاسی موجود نیست. البته نمیتوان قصور مسئولان فرهنگی و سیاسی را در حوزه های مختلف نادیده گرفت اما سیطره تهاجم فرهنگی غرب منجر به تغییر سبک زندگی شماری قابل توجه از مردم گردیده است. این تغییر ذائقه فکری و فرهنگی با تهییج حس خود محوری و دنیا طلبی و لذت جویی، از انحراف در نوع پوشش تا افسردگی، سرخوردگی، طلبکاری و محق دانستن خود در تصرف غیرقانونی بیت المال دارای آثار مخرّب بوده است.

تحریک قوای شهوانی و برانگیختن حس تنوع طلبی و زیاده خواهی و سیری ناپذیری جنسی، یکی از اهداف رسانه های ویرانگر مجازی است.

چند دهه گذشته پیدا کردن یک عکس مبتذل از نظر مشقّت در حکم جابجایی مواد مخدّر بود؛ امروز به برکت فضای مجازی و تلفن همراه، میلیون ها فیلم و تصویر مبتذل در جیب هر مرد و زن و کودکی قرار دارد.

مرد هوسرانی که زیاد فیلم مبتذل ببیند به خصوص با موضوع سکس زوری و...، حتی اگر متاهل باشد به مرور احساس عقب ماندگی در اجابت خوی حیوانی خود را پیدا کرده و هر روز دهها نقشه وهم آلود در مقابل چشمش مرور می شود. آزادی روابط جنسی هم نمیتواند این غریزه وحشی گری جنسی را ارضا نماید. اینگونه است که حتی در کشوری مثل آمریکا نیز شاهد وقوع تجاوز و قتل گاه در سطوح بالای اجتماعی هستیم.

هر کس که طرفدار حقوق زن است باید مخالف ولنگاری و بی بند و باری در جامعه باشد که متأسفانه اغلب عکس آن است. اولین قربانی آزادی بی قید در جامعه، زنان خواهند بود.

اغلب مردان هوسران تصور می کنند زنانی که کمتر مقیّد به حفظ حجاب هستند نسبت به روابط آزاد جنسی هم تمایل بیشتری دارند. از این رو هر فرصتی را به منظور تبدیل اینگونه زنان و دختران به طعمه ای برای اطفای شعله های سرکش شهوت درون، مغتنم می شمارند.

تهاجم رسانه ای غرب، صرفا یک حرکت فرهنگی نیست یک پدیده و تهاجم امنیتی است. پیشتر نیز شاهد انتشار اخباری از تجاوز به زنان در قالب آگهی های استخدام و یا در مهمانی های مختلط و... بوده ایم. خبر قتل معمولا مربوط به بانوانی است که تسلیم متجاوز نشده اند.

جامعه ای که گناه در آن عادی شود امنیتش از بین خواهد رفت. هنوز هم آمار تجاوز و آزار جنسی در غرب آزاد بالاتر از جوامع سنتی مثل ایران و دیگر کشورهای شرقی است. هر روز هم زودتر تصمیم بگیریم که به آموزه ها و حدود و سبک زندگی ملی و هویتی خویش باز گردیم خدمت بیشتری به سلامت و امنیت جامعه نموده ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با چشمهایم جنگیدم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ۰۴:۵۸ ب.ظ

انتشارات سوره مهر - کتاب با چشم‌هایم جنگیدم: خاطرات دیدبان و دیده‌ور  هرمزگانی جانباز شهید مراد هنرمند اثر زهرا اسپید معرفی و خرید

 

خیلی از خواندن این کتاب لذت بردم. اخیرا سه چهار کتاب مربوط به خاطرات دفاع مقدس یکی از استانها را خواندم که بدجوری حالم گرفته شد. با تمام وجود احساس کردم فرصت و امکاناتی از بیت المال را که می شد کار بهتری انجام داد هدر داده اند. آقا فرمود شهدا بهترین هستند بهترین ها را برایشان انجام دهید. این کتاب اما حال خوبی برایم به ارمغان آورد. با چشمهایم جنگیدم خاطرات رزمنده ای اهل استان هرمزگان است به نام مراد هنرمند که هم خاطراتش زیباست و اساسا جنس خاطره را می شناسد و می داند چه باید بگوید و هم قلم خانم زهرا اسپید که سر و شکل آن را مرتب کرده زینت و جاذبه خوبی به اثر بخشده است. رزمندگان و شهدای بعضی استانها مثل هرمزگان و خراسان شمالی و ... واقعا ناشناخته هستند و اگر قرار است کاری برای معرفی زحمات و مجاهدات آنها صورت بگیرد چه بهتر که در سیاق آثاری مثل همین کتاب، تألیف و منتشر گردد. توصیه میکنم این کتاب زیبا را که توسط سوره مهر به چاپ رسیده حتما بخوانید و لذت ببرید. شرح جزییاتی از وقایع جنگ که قادر است شما را برای دقایقی در آن فضای پر دلهره قرار دهد و تلخ و شیرینش را زیر زبانتان بکشاند، سختی های کار دیدبانی در خط مقدم و زیر آتش سنگین دشمن، انتظارات و حال و هوای خانواده یک جوان رزمنده داوطلب و ... از ویژگی های خاص این اثر خواندنی به شمار می آید. در این کتاب از اخلاص و حماسه رزمندگانی مطلع می شوید که شاید هیچگاه حتی اسمی از شهر زادگاهشان نشنیده باشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشاور دو

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۲۶ ق.ظ

بازگشت «مشاور» با فصل دوم به قاب افق + تیزر

 

مشاور دو، رویکرد جدیدی از آموزشهای مرتبط با سبک و مهارتهای زندگی و اخلاق اجتماعی است. سری اول را فرهاد قائمیان بازی میکرد که جالب بود و با استقبال مردم مواجه شد. سری جدید را امیرحسین صدیق با عمامه مشکی بازی میکند که خیلی به چهره اش می آید.

دیشب انگار پاتکی برای جریان رسانه ای و مخرّب موسوم به "عشق ابدی" در نظر گرفته بودند. محور برنامه شد پاسخ به این نگاه سطحی و تحریف آلود و زیان بار که مگر با چند سوال ساده و شباهتهای سلیقه ای و گذرا و بی توجه به عمق اشتراکات شخصیتی و فرهنگی و اجتماعی دختر و پسر و خانواده هایشان میشود زندگی و عشقی طولانی و ابدی را پایه گذاشت؟ مگر کم داریم از این دست عشقهای توخالی هوس آلود چشمی و فیزیکی و خیابانی که زودتر از آنچه فکرش را بکنید به جدایی و گاه رسوایی منجر گردید؟ عشق و عقل، مکمل هم هستند. زندگی و تشکیل خانواده، بوالهوسی و عیش موقت نیست که به صرف چشم و ابرو و تیپ و لباس و شوخی و زبان بازی و مد و خوراک و... بشود وجهه ماندگار به آن داد. بالاترین توهین به مفهوم عشق، همین نگاه سطحی و مبتذل است که قداست و جاودانگی آن را نشانه رفته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چقدر خوب که قاسمیان بازداشت شد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۷ خرداد ۱۴۰۴، ۰۸:۰۵ ق.ظ

حجت الاسلام قاسمیان بازداشت شد - تسنیم

 

اتفاقا معتقدم کار قاسمیان ولو با علم به بازداشت توسط آل سعود، کار درستی بود. بالاخره روحانیت نان امام زمان را می خورد که امر به معروف و نهی از منکر کند. اینجا از آن مواردی است که خطر در راه نهی از منکر جائز به شمار آمده و احتمال تأثیر در آن راه دارد. زیرا قاسمیان یک روحانی شناخته شده در محافل قرآنی بین المللی است و بازداشت او میتواند نگاهها را به عملکرد معاویه گونه آل سعود جلب نماید. مگر قاسمیان چه گفت؟ او به مدعیان خادمی حرمین شریفین معترض شد که چرا وضعیت این قدمگاه نبوی و منزلگاه وحی آلوده به بی بند و باری شده است؟ خبر بازداشت این روحانی شجاع و نام آشنا میتواند میزان صداقت و تدین حکام غربزده و خودباخته آل سعود را در جهان اسلام به نمایش بگذارد. از سوی دیگر البته ممکن است رسانه های وابسته به سعودی به طور متقابل همین نقد را به حاکمیت جمهوری اسلامی برگردانند که همان هم میتواند و امید است سبب خیر شود. فرقی نمی کند شیعه یا سنی، وقتی داعیه دین را داریم نباید در سیطره حکومت خود به گسترش بی دینی و بی مبالاتی دامن بزنیم. شوخی با قانون خدا موجب رسوایی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تا نقطه پرواز

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۴، ۰۳:۲۳ ب.ظ

نمایشگاه مجازی - تا نقطه پرواز: مروری بر زندگی معلم و روحانی شهید حسینقلی  کماسی

 

فکر میکنم اولین بار است کتابی درباره شهیدی از خطه خراسان شمالی می خوانم. "تا نقطه پرواز" خاطراتی از شهید حسینقلی کماسی است. او هم روحانی بود هم ورزشکار هم معلم هم کارگری کرد هم برای انقلاب دوید، پدر خوبی بود و برای تربیت بچه ها وقت می گذاشت، فرزند خوبی بود و برای والدینش سنگ تمام می گذاشت. رزمنده ای دلاور بود، همانطور که موقع نماز در پیش و جلوتر از بقیه بود هنگامه نبرد نیز جلوتر از همه بر دشمن می تازید. خسته نمی شد و خودش را نمی باخت. بقیه را هم تهییج می کرد و روحیه می بخشید تا در نبرد با دشمن کم نیاورند و خودشان را در معرکه هولناک آتش و خون، مفت نبازند. اوایل در ادوات بود. مهمات که تمام می شد نمی گفت دیگر تکلیفی ندارم، وظیفه ام را انجام داده ام... تازه سلاح دست می گرفت و می رفت وسط میدان. روحانی اگر روحانی باشد طبیب دوّار است. معلم جامعه است و عالم هستی را عاشقانه نگاه می کند. به همکارانش توصیه کرد که معلمی را به چشم یک شغل نبینند و عاشقانه به این راه قدم بگذارند. معلم روستا که بود برای حل مشکلات مردم محل، دفاع از حقوق تضییع شده پیرزن، کمک به دانش آموزان مستضعف علمی یا مالی، پیگیری معضلات و... همت می گمارد بی مزد و بی منّت. از عمق جان می سوخت و برای مشکلات مردم در خلوت با خدا سر به سجده می سایید و از عمق جان می گریست. اینگونه شد که دانش آموزانش نیز موقع هجرت به قم همراهی اش نموده و جذب حوزه علمیه شدند. در قم هم همان بود. دانش آموزی داشت که مرض پوستی لاعلاج گرفته بود. دوا و درمان اثر نداشت. رفت به بجنورد، با زحمت از چشمه ایوب پیامبر آبی برداشت و آمد به قم روی سر و صورت نوجوان ریخت و نجاتش داد. جبهه هم که می رفت بقیه دنبالش به راه می افتادند. آدمهایی که صداقتشان را در محبت به خدا و بندگان خدا به اثبات برسانند محبوب و اثرگذارند. فرمانده می دانست این معلم روحانی ورزشکار دلسوز و خوش مشرب و موثر و انسان ساز را نباید به خطر بفرستد. وجود امثال او برای جامعه مغتنم است. اصرار اصرار که در عملیات شرکت نکند. فایده ای نداشت. حسینقلی کار نیمه تمامی داشت که جز با نثار خون پاکش به سرانجام نمی رسید. دشت تفتیده شلمچه معراج روح بی قرار طلبه و آموزگار ایستاده ای بود که لحظه لحظه عمر و تلاش و علم و آموزش و مبارزه و جنگ و جهاد و خدمت و خلوت و عیان خویش را مقدمه وصلت با معبود می دانست. خوب و درست زندگی کرد که خوب و درست پر و بال گشود. رسول خدا فرمود در آخرالزمان شهادت، بهترینهای امت مرا گلچین می کند. خدا هم که خدای خوش سلیقه هاست. آنکس که تو را شناخت جان را چه کند؟ فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟ دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی، دیوانه تو هر دو جهان را چه کند؟ رحمت الله به عشاق اباعبدالله. انّا ان شاءالله بهم لاحقون.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استاد مهربان

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۵:۴۷ ق.ظ

استاد مهربان، ویژه نامه یادبود مرحوم حجت الإسلام و المسلمین مهندسی

 

کتاب استاد مهربان را خواندم. درباره شخصیت مرحوم حجت الاسلام محمدمهدی مهندسی که به همت دوستانش در مجمع عالی حکمت اسلامی منتشر شد.

حدود چهارده سال از فوت این دانشمند بزرگ می گذرد. او را خیلی هایمان به عنوان کارشناس برنامه سمت خدا می شناختیم. همان موقع هم از خبر سکته قلبی و رحلت وی غمگین شدم. سن و سال چندانی نداشت. حکمت خدا را نمی دانم. این آدمهایی که عالم و مفید هستند کاش عمری طولانی تر داشته باشند. کاش لااقل چیزی شبیه فلش وجود داشت وقتی اندیشمندی از دنیا می رود ناگفته هایی که فرصت بیان و ثبتش را نداشته از ذهنش استخراج می شد.

مرحوم استاد برجسته حوزه و دانشگاه و بسیار اهل علم و فضل و اندیشه بود. خیلی ها به چنین مرتبت علمی که دست می یابند تمام وقت و عمر خود را می گذارند برای خواندن و نوشتن و تدریس و تعلیم. کمتر به سفرهای تبلیغی می روند. اما حجت الاسلام مهندسی هیچگاه اسیر باد غرور نشد و هر وقت هر فرصتی که توانست به سفرهای تبلیغی و همنشینی با مردم به خصوص جوانان شتافت. جالب است خانه ای که خرید و در آن نشست متعلق به شهید آیت الله مفتح بود. راه او را در روشنگری و جهاد تبیین ادامه داد. از دنیا که رفت در حجره ای از حرم حضرت معصومه سلام الله دفن شد که قبر شهید مفتح در آن قرار دارد.

قبل از انقلاب بود. از شهر کوچک آباده، می خواست بیاید قم طلبه بشود. همه مخالفت کردند. با هوش و استعدادی که در او می دیدند یقین داشتند دانشگاه برود آینده از آن او خواهد بود. سه روز اعتکاف و مسجدنشینی، عزمش را جزم ساخته بود. می گفت اتفاقا چون استعداد و هوشی از خدا به امانت دارم باید بروم حوزه و خادم مکتب وحی شوم، دین را بشناسم و بشناسانم.

یک پیکان را با قرض و قوله خریده بود. همان را هم دزد برد. پسرش آمد و گفت خبری بد دارم. ماجرا را تعریف کرد. پدر ناراحت شد اما نه از ربوده شدن پیکان که مگر مرتکب گناهی شده ای، غیبت و تهمتی زده ای، حقی را ضایع کرده ای که خبرش بد باشد؟ مال دنیا که عاریه ای بیش نیست.

دوست نداشت جایی از او تعریف و تمجید کنند. زیر پای علامه حسن زاده خم شد و خاک پای او را تبرک برداشت. در کفشداری حرم خانم هم دور از چشم مردم به آرامی دست می کشید جایی که کفشها را می گذارند و بر می دارند، خاک قدوم زوّار اهل بیت را توتیای چشم خود می ساخت. آخرین جلسه تدریسش انگار که گواهی به دلش راه یافته از شاگردانش خواست اگر دیگر عمری به دنیا نداشت شهادت بدهند که محبّ اهل بیت و دلبسته آل الله بود. در بیمارستان بستری بود. درد می کشید. مردمی که او را می شناختند در گوشه گوشه کشور دست به دعا و مناجات بردند. خبر که به گوشش رسید گفت الحمدلله، این کسالت و رنج من باعث شد مردم بیشتر به خدا نزدیک شوند. شاگرد خاص عالم و فیلسوف و عارف گمنام، آیت الله شیخ یحیی انصاری شیرازی بود. استاد خبر فوتش را که شنید گفت مرغی از باغ ملکوت بود که به پرواز درآمد. راستی دنبال کار و اثری درباره شخصیت و خاطرات شیخ یحیی می گردم. چیزی پیدا نکرده ام. درباره او آنچه که شنیده بودم را مدتی پیش نوشته و در وبلاگ منتشر کردم؛ اما صاحب خرد و ره پیموده ای چون او که همه علمای معاصر در وصفش کلامی دارند حیف است اینقدر ناشناخته بماند. رحمت الله به عشاق اباعبدالله. حرم که میروم سری به قبور مراجع می زنم، کنار مزار آیت الله بهاءالدینی راحت ترم. جمع مراجع فقید آنجا جمع است. اسم آن قسمت را گذاشته ام ایستگاه شرمساری! آدم خودش که می داند چه کاره است. بعد میروم کنار مزار شیخ یحیی از او می خواهم آن دنیا همنشینش باشم. می دانم آرزوی بزرگی است؛ اما خدا هم خدای ناممکن هاست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اوسنه ی گوهرشاد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۵:۱۹ ب.ظ

‫خرید کتاب اوسنه گوهرشاد با تخفیف - کتاب‌رسان‬‎

 

عجب چیزی بود این کتاب، چه حظی بردم. دم نویسنده اش گرم. دم آن که این نویسنده را برای پرداخت این سوژه انتخاب کرد گرم. دم انتخاب کننده سوژه گرم. یک وقتهایی از آن چه که باید در عرصه هنر و فرهنگ و قلم مورد توجه قرار دهیم غافلیم. یک وقتهایی سوژه خوبی انتخاب می کنیم اما می دهیمش دست کسی که این کاره نیست، تخصص و تعهد لازم را ندارد، گند می زند به سوژه و می رود. سعید تشکری، ادامه نادر ابراهیمی و جلال آل احمد است. آدم با خواندن کارهایش سر ذوق می آید و دلش به شوق می افتد. اوسنه یعنی افسانه. نویسنده مشهدی است و علاوه بر قلم توانا بر زبان و تاریخ مشهد هم مسلط است و البته تاریخ و فرهنگ ایران. دل و قلمی سوخته دارد و هنرش را مثل استاد فرشچیان، در خدمت به مکتب و باورهای دینی درآورده است. اوسنه گوهرشاد به موضوع واقعه گوهرشاد و بخشی از جنایتهای رضاخان می پردازد. او البته تاریخچه ای از جایگاه و منزلت گوهرشاد بانو در عصر تیموریان گورکانی بر زبان جذاب و فانتزی رمان جاری می سازد. از امینه خانم و خیانت پاکروانها که متأسفانه یک جورهایی با امیرکبیر پرافتخارمان نسبت خونی دارند هم به ظرافت و جذاب سخن می گوید و البته یاد شیخ بهلول قهرمان را زنده نگاه می دارد. این کتاب را آستان قدس بارها منتشر کرده و با استقبال خوانندگان مواجه شده است.

این اثر (به قول نویسنده اش رمانک فانتزی) از آن دست کارهایی است که هم باید خواند و هم به دوستان خوب، هدیه داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دلم میخواهد این مرد را ببینم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۴:۱۱ ب.ظ

مروری بر موزه منحصر بفرد یک معلم در بهاباد یزد

 

یکی از غنی ترین و جامع ترین موزه های زیست و جانور شناسی کشور در شهر بهاباد استان یزد قرار دارد. جالب است بدانید این موزه با همت و پیگیری یک معلم دلسوز درس زیست بنا گذاشته شده و خودش نیز همچنان علاوه بر وقف مادی درآمد و هدایا و... برای تکمیل موزه، وقت می گذارد و برای دانش آموزان و بازدیدکنندگان در خصوص حواشی علمی و گفتنی های اعجاب انگیز عالم خلقت توضیح می دهد. آقای زینعلی با حوصله و وسواس و مداومت در طول 26 سال توانسته بیش از شش هزار گونه جانوری و گیاهی را در این موزه علوم طبیعی جمع آوری کند. چقدر خوب است در دوره حیات خود، چنین یادگاری هایی را برای جامعه به جا بگذاریم. این مرد از آن دست انسانهایی است که با تمام وجود با کار و هدف و باورش زندگی می کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کجا شراب طهور و کجا می انگور

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۸:۴۲ ق.ظ

خرید و قیمت کتاب تربیت دینی در جامعه اسلامی معاصر گفتگوها نشر موسسه امام  خمینی | ترب

 

من البته نه روانشناسم و نه در امور تربیتی مطالعه خاص و منسجمی داشته ام. بنا بر اعتیاد به مطالعه، کتاب تربیت دینی را که توسط یکی از دوستان به دستم رسید مطالعه کردم. کاری است از موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی که مشتمل بر گفتگو با چند نفر از صاحب نظران این عرصه است.

برای معرفی اثر می خواستم بریده هایی از صبحتهای مرحوم حائری شیرازی را از این کتاب بیاورم. به شخصیت فکری این اندیشمند فقید و ناشناخته علاقمندم. او مصرّ است در امر تربیت به مبدأ هر اثری که مستلزم توحید است توجه ویژه صورت بگیرد. جایی هم انتقاد میکند از تقلید غلط حوزه از دانشگاه در امر آموزش و نمره محوری که نهایتا به جای ایجاد رغبت و درونی سازی علوم به تحفیظ موقت و غیرکاربردی سطور کتاب منجر می شود. مرور این حرفها در صد سالگی احیای حوزه علمیه قم و اساسا آسیب شناسی حوزه ها کاری ضروری و بایسته به نظر می رسد.

اما در قسمت پایانی کتاب مصاحبه ای صورت گرفت با یکی از مربیان کارکشته و سیاستگذار در وزارت آموزش و پرورش که از نظر محتوا بسیار جامع و غنی بود. یعنی آدم پی می برد در سطوح بالادستی وزارتخانه مذکور افرادی هستند که به امر تربیت دینی در مدارس اهمیت داده و برای پرورش نسلی عالم و معقتد دغدغه دارند؛ اما عجیب است وقتی به بدنه طیف محصل رجوع می شود نتیجه دیگری را می بینیم. فضای اغلب مدارس ما هم غیر علمی و هم غیر دینی است. اگر چه عوامل مختلفی بر محیط تربیتی مدارس تأثیرگذار است به خصوص خانواده و رسانه و... اما قابل کتمان نیست بخش وسیعی از معلمان ما خودشان از نظر مبانی اعتقادی دچار شبهات عجیب و گاه پیش پا افتاده ای هستند چه برسد به دانش آموزانی که تحت نظام تربیتی این معلمین بخواهند رشد کرده و نسبت به تعلیم و تربیت اسلامی و هویت ملی علاقمند شوند. سری به گروههای مجازی معلمین بزنید. سری به دفاتر مدارس در زنگهای تفریح بزنید. بحثها مملو است از حس بدبینی به آینده، طلب کاری و توقع، خودتحقیری و بیگانه پرستی و... همین الان آزمون استخدامی بگذارند هزاران نفر برای اشتغال در جایگاه معلمی داوطلب می شوند با اینکه از وضع معیشت معلمان آگاهند اما حاضر نیستند فرصت جذب و استخدام را از دست بدهند. همین افراد بعد از چند ماه شروع به اعتراض مکرر درباره وضع زندگی و درآمد می کنند و آن قدر در درون خودشان این مطالبه را تکرار میکنند که به مرور به شخصیتی افسرده و بی انگیزه تبدیل می شوند و وضع علم و ادب و فرهنگ محصل می شود همین اوضاعی که می بینید. البته وظیفه دولتهاست که به معیشت معلم توجه بیشتری نشان دهند بحثی نیست اما غلبه فرهنگ مادی و مسابقه مصرف گرایی بر ذهن جامعه شرایطی را رقم زده که به نظر می رسد همه صنوف حتی پزشکان و بنگاه دارها و ... به سمت سیری ناپذیری ابدی سوق پیدا کرده و با احساس فقر کاذب و توقع بیشتر و طلب کاری مداوم عجین شده اند. عدم اصلاح این فرهنگ مخرّب نتیجه ای جز رواج کاهلی و بی رغبتی و کم کاری و دزدی و عقب ماندگی جامعه در امور مادی و معنوی به دنبال نخواهد داشت. و البته شکی نیست کسی که به خاطر توقع مادی بیشتر در عمل به تعهد شغلی و اجتماعی خود تعلل بورزد در باور به توحید و معاد مشکل دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مغناطیس شهادت

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۵:۱۵ ب.ظ

یادمان شهید محمود خاکسار

 

محمود خاکسار نیروی عملیات سپاه بود. موقع دستگیری یکی از منافقین به دلیل ایجاد درگیری مجبور شد به صورت او سیلی بزند. قبل از اعزام به جبهه، رفت بازداشتگاه، رویش را بوسید و از او حلالیت خواست، گفت شاید دیگر همدیگر را ندیدیم. رفت و شهید شد پیکرش را آوردند سپاه برای وداع. یکی از همکارانش که ماجرا را می دانست، رفت آن منافق را هم از بازداشتگاه آورد. وقتی بالای سر تابوت رسید و چشمش به چهره محمود افتاد، لحظاتی به صورت او خیره شد. خم شد نشست. طاقت نیاورد و به شدت گریست. مدتی بعد توبه کرد، آزاد شد و به یکی از چهره های فعال و خیّر شهر تبدیل گردید.

به روایت حاج حسن مهدیزاده

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سریالهای ماه مبارک و عید

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۴، ۰۸:۱۷ ق.ظ

بازیگران سریال بدل ایرانی شبکه سه + ساعت پخش و تکرار

 

در این ایام موفق به تماشای چند مجموعه تلویزیونی شدم.

سریال "بدل" یک کار طنز فاخر ارزشی بود که بر خلاف سریالهایی مثل پایتخت و... برای قهرمان نمایی درون گفتمانی اپوزیسیون دنبال بازی با خط قرمزهای اخلاقی و ارزشی نبود. علیرضا مسعودی یک هنرمند متعهد و متدین است که بارها در آثار تولیدی خود به محوریت مسجد، خانواده و فرهنگ دین و ایثار و اخلاق و... اهمیت داده است. مهم است چه کسی فیلم میسازد.

سریال شش قسمتی "مرز" که برای شبهای احیا تدارک دیده شده بود را به جاست که دوباره و در فرصتی مناسب از سیما پخش کنند. کشش داستانی بالایی داشت و مخاطب را با هر سلیقه ای جذب میکرد. اساس آن نیز بر آموزه های دینی و اخلاقی بود و البته گاه به اقتضا از رشحات طنز هم بهره می برد. دو بار وقفه در نمایش این سریال کوتاه و جذاب به خاطر پخش مسابقات فوتبال باعث مهجوریت بیشتر آن گردید.

سریال "باب المراد" که محصول مشترک پنج کشور اسلامی بود را قبلا معرفی کردم آنهم با این تیتر: سریالی برای دیده نشدن! هنوز هم نمیدانم چرا پخش این مجموعه با محوریت شخصیت امام جواد علیه السلام بدون معرفی و تبلیغ و در ساعات پایانی شب و انگار از سر رفع تکلیف صورت می گرفت؟!

سریال "مرهم" موضوع جالبی را انتخاب کرده بود. ورود به زندگی خصوصی طلاب و نمایش فراز و نشیبهای زندگی مشترک طلبگی کار خوبی بود و این حرکت را باید به فال نیک گرفت. قطعا استمرار تولید چنین آثاری هم به رفع مظلومیتهای قشر طلبه کمک میکند هم به مرور باعث تکامل و رفع بعضی نواقص حیات حوزوی خواهد شد. التبه سریال تلاش داشت در نهایت دو پیام سیاسی را هم به مخاطب منتقل کند. یک اینکه در مبارزه با مفاسد اقتصادی به بچه های بالا اعتماد کنید و خودتان مستقیم وارد عمل نشوید. دو اینکه اداره اوقاف هم نهاد خوبی و امینی است. از حق نگذریم شهامت این فیلم در نشان دادن مفاسد بعضی از روحانی نماهای هرز و زیاده خواه قابل ستایش است.

سریال "قول مردونه" همچنان در حال پخش است و زود است درباره آن قضاوت کنیم ولی به نظر هنوز نتوانسته در بین مخاطبان تلویزیون جایی برای خود باز کند.صرف حضور بازیگران محبوبی چون محمدرضا هدایتی و سروش جمشیدی ضامن موفقیت یک کار نمایشی نیست. پرداختن به سوژه نفاق و خیانت و نفوذ البته کاری لازم و خوب است که مدتی ولو در قالب طنز مورد توجه نهادهای حمایتی فرهنگی و هنری قرار گرفته است.

سریال "پایتخت7" هم البته همچنان در حال پخش است و چون در بین مخاطبان سیما دارای جایگاه ویژه است طبعا این روزها در فضای رسانه بیشتر مورد توجه طرفداران یا منتقدانش قرار می گیرد. جنس سازندگان پایتخت بیش از آنکه از تبار فعالان و تولیدگران فرهنگی باشد از قماش معامله گران اقتصادی و کاسبان هنری است. برای این قشر صرف درآمد و پول بیشتر محوریت دارد. برای همین اگر هم گاهی به شعائر بومی و ملی و مذهبی توجه نشان میدهند قبلش فاکتور کرده و قرارداد تپلی را بسته اند. چنانکه در پایتخت پنج شاهد بودیم هم از نهاد خاص برای طرح شعار مرگ برآمریکا در مجلس ختنه سوران پول گرفتند هم از کشور ترکیه برای تبلیغ سفر به آنتالیا. در قسمت هفت هم برای سازندگان و به طور مشخص محسن تنابنده که پشت چهره و حضور دکوری سیروس مقدم قرار دارد از یک سو درآمد و کاسبی از نهادها اهمیت دارد از سوی دیگر به تناسب شخصیت دوگانه و مرموز خود تلاش دارد با طرح مسائل اخلاقی مثل اتاق خواب و دست انداختن نزدیک به شانه های همسر و مقصر جلوه دادن گشت ارشاد به عنوان عامل فرار نخبگان، دگم و نفهم نشان دادن جماعت ریش دار در بین گروههای غربزده و مدعی روشنفکری نیز خودنمایی کند.

سریال ذهن زیبا از شبکه اول پخش شد که چند قسمت را توانستم ببینم. بسیار موضوع خوبی داشت. ادای دین بود به دانشمندان میهن پرست و گمنام که امیدوارم یکبار دیگر به شکل کامل موفق به تماشایش شوم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آفرین کارگردان

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۴، ۰۴:۰۷ ب.ظ

پوستر فیلم سینمایی «آپاراتچی» منتشر شد - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان  | Mehr News Agency

 

سرهنگ ثریا و آپاراتچی را تلویزیون در نوروز امسال نشان داد. سرهنگ ثریا روایتی تلخ از واقعیت پدیده سازمانی نفاق است که خانواده هایی را در کدورت و حرمان و فروپاشی غلتاند. البته مدتی است توجه به فعالیت منافقین و خیانتهای آنان مورد توجه هنرمندان ارزشی در سیما و سینما قرار گرفته که جای قدردانی دارد.

آپاراتچی را باید پدیده ای شگرف در سینمای دهه اخیر انقلاب دانست. فیلمی ساده و صمیمی برآمده از قلوبی مومن و انقلابی که تولید آن را باید ادای دین نسبت به تاریخ، شهدا، انقلاب و خود سینما به شمار آورد؛ هر چند آن گونه که باید مورد لطف قرار نگرفت. اگر آپاراتچی را ندیده اید حتما ببینید و لذت ببرید. میشود بدون هرزگی، بدون غلو، بدون خودباختگی فیلم ساخت، هم خنداند و و هم گریاند و ذهن مخاطب را در فکر فرو برد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گنجینه های مدفون در ابن بابویه

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۴، ۰۹:۵۹ ق.ظ

photo_2025-03-27_10-40-38_ju7k.jpg

 

میرزاده عشقی، حسین فاطمی و ... از سندهای تاریخی جنایات خاندان پهلوی هستند. طرفدارهای رضاخان پاسخ خون این جوان هنرمند آزادی خواه را بدهند که به صرف بیان نقد به دستور او ترور شد. حامیان شاه بگویند چرا حسین فاطمی اعدام گردید و...؟ البته اسناد جنایات این خاندان خبیث یکی و دو تا نیست اما حرفم این است چرا قبر چنین شخصیتهایی باید اینگونه مهجور و متروک رها شده باشد؟ تصویر قبر میرزاده عشقی را در بالا ببینید. دیروز قبل از زیارت مرقد مطهر حضرت عبدالعطیم حسنی سری به قبرستان کهن ابن بابویه زدیم. علاوه بر زیارت دو امامزاده بزرگوار هادی و زینب خاتون و زیارت مرقد شیخ صدوق، موفق به حضور در پای قبر شخصیتهایی چون رحیم موذن زاده اردبیلی، غلامرضا تختی، رجبعلی خیاط، علامه دهخدا، هادی اسلامی(بازیگر) و... شدیم. قبر حسین فاطمی را اصلا پیدا نکردیم و البته خستگی ناشی از سفر در عصر 25 ماه مبارک هم دلیلی شد که بیشتر از این جستجو نکنیم. یک تابلوی کوچک راهنما نبود تا کمک حالمان باشد. آن چند مقبره ای که پیدا کردیم با کمک نرم افزار نشان بود که البته نشانی از مرحوم فاطمی نداشت. قبر میرزاده عشقی هم که به این شکل درآمده بود. به هر حال این قبرستان تاریخی که شهدایی از قبل از انقلاب تا بمبارن جنگ تحمیلی و امنیت و...را در خود جا داده جان میدهد برای برپایی اردوی روایتگری تاریخ صدساله اخیر ایران اسلامی که امیدوارم از چشم مسئولان فرهنگی کشور، دور نماند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دو خبر از قم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۳، ۰۳:۱۵ ب.ظ

مشرق نیوز - عکس/ معماری بی‌نظیر بازار قم

 

دیروز شهردار قم بالاخره برکنار شد. دیروز رسانه ها به طور رسمی خبر کشف معدن لتیوم را در قم به خصوص منطقه دریاچه نمک اعلام کردند.

این دو خبر چه ربطی به هم دارند؟ هیچی! هر کدام برای خودشان خبری مستقل اما مهم هستند.

جناب دکتر سقائیان نژاد شهردار اسبق اصفهان که با اعمال نفوذ تیم لاریجانی در زمان ریاست او بر مجلس به شهرداری قم منصوب شده بود آنقدر برای خودش یال و کوپال و عده و عده داشت که شوراهای شهر در تمام این سالها تبدیل به جمع و تشکلی در قالب ماشین امضای شهردار شده بود. من خودم واقعا دیگر رغبتی برای شرکت در انتخابات شوراهای شهر قم نداشتم و این نهاد را کاملا بی خاصیت و صوری می دانستم. بالاخره اما با اصرار و مداومت تعدادی از اعضای شورا به رغم مخالفتها و مانع تراشی های بعضی کانون های قدرت، دیروز شهردار قم عزل شد و البته امید آن می رود مهندسی جوان و تازه نفس و خلاق و پر انگیزه برای تصدی امور بلدیه قم انتخاب شود.

این که قم یکی از مخازن و منابع و معادن اصلی لتیوم در کشور و احتمالا جهان است را مدتی قبل از زبان مسئولی در قالب بحثی خصوصی شنیدم و اساس فرضیه تصاعد گرما از زمین قم که از قدیم به رنجش و دشواری زندگی در تابستانهای این شهر می انجامید به وجود این ذخیره فلزی گرانبها بر می گردد.

شاید ندانید قم چاه نفت هم دارد و البته بعضی معادن غنی دیگر. در جریان غائله مهسا در وبلاگ نوشتم که روند امور کشور از نظر فرهنگی به گونه ای رقم خواهد خورد که روزی قم پایتخت ایران می شود. البته همین الان هم قم با تکمیل شهرک شکوهیه و تهران با شهر آفتاب و شهر فرودگاهی امام خمینی ره عملا به همدیگر نزدیک شده و بالاخره متصل خواهند شد. قم یکی از بالاترین گردش های مالی را در عرصه بانکداری به خود اختصاص داده و گمرگ پر رونقی هم دارد. شهرکهای صنعتی قم در کشور ممتاز هستند. صنایع دستی قم به خصوص فرش ابریشم در کشور نمونه ندارد. دام شهر در حاشیه قم به تنهایی توان تأمین مایحتاج پروتئینی کشور را داراست اگر کمی بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. قم به نسبت ظرفیتی که برای درخشش در امور معنوی و سیاسی و اقتصاد و تولید کشور دارد رشد و پیشرفت نداشته و با اینکه اغلب مسئولان عالی مملکت چند سالی هم تجربه زندگی در این دیار مقدس را داشته و یا مشکلات آن آشنا هستند اما آنگونه که باید مورد توجه نبوده و به آنچه از نظر آبادانی و رفع مشکلات مستحق است دست نیافته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خدا مسئولین ما را بیدار کند

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، ۰۳:۴۵ ب.ظ

یک- اینکه تجمع در مقابل مجلس در اعتراض به عدم برخورد با معضل بی حجابی از نظر قانون درست است یا نه الان موضوع نوشتار من نیست. الی ماشاءالله صاحبنظران مشغول رد و بدل فرضیات و دیدگاههای خود در این خصوص هستند. احتمال هم میدهم مثل دفعات قبل بریزند و عده ای را بگیرند ببرند که این غائله موقتا به پایان برسد. اما زاویه ای که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که بالاخره مردمی که عمری را پای اسلام و انقلاب صرف کرده و از داشته های مادی و معنوی خود برای حفظ انقلاب مایه گذاشته اند فریاد دردناک خود از این حجم بی توجهی به ظواهر دین را چگونه باید فریاد کنند؟ وقتی میبینند مسئولین خوش نشین به مرض تجاهل و غفلت دچار شده و مساله ای را مهمتر از تعاملات سیاسی و سهم خواهی فردی و باندی خویش نمی بینند چگونه باید پیام خون شهدا را تلنگر بیداری آنها قرار دهند؟

دو- من بعضی از این بچه های معترض یا متحصن را از نزدیک می شناسم. خدا می داند این بندگان خدا تنها دغدغه حجاب را نداشته و بارها به خاطر مطالبه عدالت و مبارزه با فساد و رانت و فشار معیشت و... فریاد برآورده و بعضاً اسیر زندان و دادگاه و... شده اند. حرف بچه ها این است به اسلام باید در همه زمینه ها به خصوص سبک زندگی فردی و حاکمیتی عمل شود. اما فراموش نشود که حجاب یکی از مهمترین نمادهای جامعه دینی است که قبح شکنی از آن زمینه ساز بی غیرتی و بی تفاوتی نسبت به سایر آموزه های دین خواهد بود.

سه- این چه منطقی است که اگر نظام با کشف حجاب برخورد کند ممکن است شورش شود یا عده ای بیشتر کشف حجاب کنند! اینطوری که باید قدم به قدم در هر زمینه ای عقب نشینی کنید. خب بیخود کردید دو سال وقت مملکت را گرفتید هزینه درست کردید که قانون جدید تصویب شود. همان قانون قبلی را اجرا می کردید. مدعی هستید شما هم دغدغه حجاب و عفاف دارید اما همان قانون قبلی را هم رها ساخته اید. محض رضای خدا یکبار بدون استفاده از وسیله شخصی راهی بعضی مراکز تفریحی و... شوید. کار از برداشتن روسری گذشته و پوشش معدودی از بانوان که به برکت سکوت مسئولان هر روز تعدادشان بیشتر می شود به استفاده از لباسهایی کشیده که بعضا نصف بدنشان بیرون ریخته است.

چهار- حالا حجاب نه، دقیقا در چه زمینه ای قرار است حاکمیت به سمت اسلامی شدن حرکت کند و از حالت یکی به نعل یکی به میخ و شبه جمهوریت و شبه اسلامیت خارج شود؟ به دغدغه های مقام معظم رهبری توجه کنید. در عدالت اجتماعی، در عدالت آموزشی، در اقتصاد در سبک زندگی، در ساده زیستی، در بانکداری، در عرصه صنعت و تولید و... چه عزم و برنامه ای برای تحقق دستورات دین و شعائر انقلاب و فرامین رهبری وجود دارد؟ قوه قضائیه ما چقدر توانسته است رضایت مردم را در دفاع از حقوق عامه و برخورد با دانه درشتهای مفاسد اقتصادی و مدیریتی و ... جلب نماید؟

پنج- مسئولین محترم نظام عاقل باشند. بی رغبتی مردم به مشارکت سیاسی یکی از مظاهر بی اعتمادی اجتماعی نسبت به جهت گیری های مسئولین است. مانده اند عده ای نیروی متدین و مذهبی که زیربار فشار شکننده گرانی و تهاجم اعتقادی و رسانه ای دشمن و ... هنوز پشت نظام را خالی نکرده اند. دیگر چرا اینها را میخواهید فراری بدهید؟ سران قوا دقت کنند این تصور که دور هم بنشینید و بگویید شکر خدا یک روز دیگر هم در سایه وفاق گذشت منتج به تمدن نوین اسلامی و زمینه سازی ظهور و رشد و تعالی مادی و معنوی جامعه نخواهد شد. خدا را خوش نمی آید نظامی که به فرموده رهبری عزیز، خون آورد صدها شهید گلگون کفن است به نقطه ای برسد که نه در زمینه اقتصاد و رفاه و معیشت و نه در زمینه فرهنگ و معنویت و عدالت عزم و برنامه ای برای برداشتن گامهای بزرگ و تغییر در وضع موجود نداشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همین قدر جدی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ اسفند ۱۴۰۳، ۱۰:۴۰ ق.ظ

photo_2025-02-24_10-37-29_msmb.jpg

 

دو سال از تدفین شهید گمنام در مرزی کلای بابل میگذرد؛ وضعیت بدون شرح.
بدان امید که متولیان امر جدیت و تعهد بیشتری نشان دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اثر گذار و بدیع

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۲ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۱۸ ق.ظ

فصل جدید «حسینیه معلی» آغاز شد + زمان پخش و داوران - ایمنا

 

آفرین

حسینیه معلی

آفرینyes

تماشای این برنامه خوب را از شبکه سوم سیما از دست ندهید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دینامیت

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۶ بهمن ۱۴۰۳، ۰۹:۰۹ ق.ظ

دانلود فیلم سینمایی دینامیت با بازی پژمان جمشیدی

 

بعضی فیلمها هستند که داخل کشور تولید میشوند و اساس اسلام و انقلاب و نظام را هدف قرار میدهند، مجوز نمیگیرند و البته کسی هم کاری به کارشان ندارد؛ مثل کیک محبوب من.

فیلمهایی هم تولید داخل هستند مجوز میگیرند و بعضی احکام شرع (مثلا حرمت ازدواج با نامادری و ناپدری و عروس) را زیر سوال میبرند مثل رخساره و شام آخر.

بعضی فیلمها از سر لج و بغض نسبت به بچه های حزب اللهی ساخته میشوند و بعضا در سطح شعار و بیانیه خوانی ظاهر میشوند مثل زندگی خصوصی، گشت 2و 3، مستانه و ازدواج صورتی.

دینامیت مثل هیچکدام از اینها نیست. جنس سید مسعود اطیابی هم با آب و گل سهیلی و فرح بخش و... تفاوت دارد.

دینامیت قصد دارد حرفهای خوبی بزند و در جامعه همگرایی بیشتری را ایجاد کند مثل خروس جنگی، کاتیوشا و...

هم این طرفی را میزند هم آن طرفی را. آلودگی به مال حرام را ریشه کم تأثیری کارهای فرهنگی نظام میداند. به طیف مقابل می توپد که چرا فکر میکنند هر چه مذهبی ها میگویند غلط است؟ تأکید دارد بعضی ها ابدا اصلاح پذیر نیستند. خانواده طیف هنجارشکن را هم سرشته در مال حرام به تصویر می کشاند. تیکه می اندازد که بچه های حزب اللهی طرفدار اختلاس نیستند حتی با مفاسد اقتصادی هم درگیر شدند اما چون سر و کارشان به گونی افتاد صرفا به برخورد با بی حجابی و بی عفتی بسنده کردند و... آخرش هم با توافق بر سر پخش موسیقی سنتی به جای موسیقی های آن ور آبی و جلف، کارش را به پایان می رساند.

خب، دست سید مسعود اطیابی درد نکند. با نگاه ارزشی هم در مجموع نمره قابل قبولی دارد کارنامه هنری او؛ اما قبلاً هم درباره سایر آثار طنز سینمای کشورمان نوشته ام. طنز، جلوه ای از حقیقت عرفان است. هنر یعنی زیبایی و هر آنچه نازیباست از ساحت هنر به دور است؛ هرچه که باشد یقینا هنر نیست. چرا اغلب فیلمسازهای کشورمان گمان میکنند برای تولید اثر طنز باید سراغ لودگی و استفاده از الفاظ رکیک و شوخی های جنسی بروند؟ طنز فاخر در کجای سینمای ایران جا دارد؟ چرا هنرمندهای ما اینقدر متأثر از رویکردهای حاکم بر فضای بی در و پیکر مجازی اند و به جای اثر گذاری به اثرپذیری و انفعال روی آورده اند؟ چه اشکال دارد حرفهای خوب را در قالب و ادبیات خوب بیان کنیم؟ اجاره نشین ها، آپارتمان شماره13، خواستگاری و... مگر نتوانستند هم دیده شوند، هم مردم را بخندانند و هم حرفی تازه و راهگشا را بیان کنند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا