اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۴۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دغدغه» ثبت شده است

خالو قربان ها

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۳، ۱۰:۰۰ ق.ظ

همه چیز درباره ریشه ضرب المثل دوستی خاله خرسه

 

دوستی دیشب تماس گرفت. از میزان ارادت من به میرزا اطلاع داشت و این که هر سال در روز شهادتش انواع مطالب و کلیپها را با محوریت شخصیت میرزا کوچک خان به نشانی مجازی دوستان سر ریز میکنم. گله داشت از اینکه چرا میرزا به آدم مشکوک و بدسابقه ای چون خالو قربان با آن عملکردی که در کرمانشاه و وابستگی به اجانب داشت اعتماد کرد؟ آخرش همین خالو قربان به او لطمه زد و نیز یکی از کسمایی ها که نگران اموالش بود و نیز آن آلمانی تبعه روسی که مشکوک بود و در مقام مشورت به حریم فکری میرزا نزدیک شد. گفت بنویس ما از وفاق لطمه میخوریم. البته وفاق بد نیست اما باید معیاری داشته باشد...

حرفش مرا به فکر فرو برد. راستش را بخواهید این طرفی ها هم باید مواظب شعار جذب حداکثری باشند. جذب حداکثری منجر به نفوذ جریان نفاق نشود. کلا باید حواسمان باشد ضمن اینکه بدبینی و دفع نداشته باشیم نسبت به عناصر مشکوک احتیاط به خرج داده و لااقل آنها را پیشنماز خود قرار ندهیم! جایگاه طرف مشخص باشد و از حدی فراتر نرود. دوست من نسبت به اعتماد نسبت به مصدق هم حرفهایی داشت. نقشی که او در سرکوب دلیران تنگستان داشت نگران کننده است...

بگذارید جوری دیگری به این بحث بپردازم. یادم است یکبار از استاد بزرگوارمان آیت الله محمدی که در صحبتهایش چه عمومی و چه خصوصی و مستقیم هشدار میداد مراقب حرمت علما باشیم پرسیدم حفظ حرمت علما واجب، توهین ممنوع، اما سوال چطور؟ گاهی در مطالعات تاریخی با ابهامات و نقدهایی مواجه میشویم که نمیتوان ساده از کنار آن گذشت. مثالش را هم خوب یادم هست درباره آیت الله بروجردی زدم و نیز حاج علی اصغر کرباسچیان. استاد ما البته از هر دو شخصیت تعریفهایی کرد و ضمن توصیه به رعایت تقوا و مطالعه و تحقیق بیشتر، اصل نقد و سوال در روند مسائل تاریخ را جائز شمرد.

بعدها بیشتر مطالعه کردم. یک حرفی هست که به آن رسیدم. آیت الله بروجردی خیلی به اسلام خدمت کرد. خدماتش کم نظیر است. حالا در مساله شهید نواب البته نقدهایی وجود دارد. مرحوم آیت الله کاشانی خیلی به ایران و اسلام خدمت کرد. به قول امام باید کار شاه را یکسره میکرد که نکرد. شاید از همین بابت امام به شخصیت شهید مدرس که مستقیم با رضاشاه درگیر میشد علاقه و ارادت بیشتری نشان داده است. شیخ علی اصغر کرباسچیان خیلی مخلص و زحمت کش بود و دغدغه دین و تربیت را داشت ولی اهل مبارزه نبود. مرحوم آخوند خراسانی شخصیت کم نظیری است. به ایشان در عملکرد و روابطش نسبت به شیخ فضل الله نقدهایی هست. یکبار زندگی او را خواندم. آنقدر به دین خدمت کرده که قابل وصف نیست. خیلی از علما آنگونه که باید پشت سر امام نایستادند و اغلب توصیه میکردند که امام اینقدر نگوید شاه باید برود!

حقیقت ماجرا این است هیچ آدمی مصون از خطا نیست. نباید نسبت به هیچکس تعصب بی جا داشت. آن چه معیار قضاوت درباره زندگی و عملکرد اشخاص است غلبه رفتار و منش و گرایش اوست. اینکه کفه ترازوی خوبی هایش آنقدر بزرگ و سنگین باشد که ضعفهایش را کم مقدار نشان دهد. همین خیلی با ارزش است. خیلی از شهدا هم اشتباهاتی داشتند. خدا به غلبه رفتار و باطنشان رجوع کرد و آنها را گلچین نمود.

نقد جائز است لااقل از باب کسب تجربه و عبرت و البته به سفارس استاد بزرگوارمان باید توأم با تقوا باشد. بزرگان هم بیشتر باید مراقب دفتر و دور و بری هایشان باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهید آمریکایی در تبریز!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۴۰۳، ۱۰:۴۳ ق.ظ

درباره هوارد سی باسکرویل

 

🔻روح های بزرگ، مردان بزرگ

سیصد گل سرخ ، یڪ گل نصرانی 
مارا زِ سر بریده میترسانی ؟
ما گر ز سر بریده میترسیدیم 
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم 

✍️اما داستان این شعرِ 100 ساله چیست ؟
صدر مشروطیت است تبریز شدیدا محاصره است جنگ سختی است  فقط یڪ ڪوچه مانده تا جنبش مشروطه شڪست بخورد
ستار در ڪوچه امیرخیز ، اخرین جبهه در حال مقاومت است 
هُووارد باسڪرویل معلم 24 ساله مدرسه آمریڪایی مموریال تبریز تحت تاثیر حق و مشروطه قرار میگیرید و به ستار میپیوندد

ڪنسول آمریڪا در تبریز ، از او میخواهد از صف مشروطه‌خواهان جدا شود، باسڪرویل ضمن پس‌دادن پاسپورتش گفت:
تنها فرق من با این مردم، زادگاهم است، و این فرق بزرگی نیست.

هُوارد فرماندهی 300 نفر را بعهده میگیرد و در ڪنار ستار در محله شنب غازان ( شام گازان ) تبریز با استبداد میجنگد 
و در نهایت در راه مشروطه برای ایران بر اثر اصابت چند گلوله در سینه شهید میشود 

سیصد گل سرخ ، یڪ گل نصرانی ... ( هُووارد مسیحی )

ستار از همان ڪوچه ( امیرخیز ) پیروز میشود 
تبریز و ستار مراسم تشییع باشڪوهی برای این شهید آمریڪایی در راه مشروطه برگزار میڪنند 
زنان تبریز فرشی با چهره هووارد میبافند و‌ به دستور ستار ، نام هووارد باسڪرویل بر روی اسلحه اش حڪ میشود و برای مادرش به آمریڪا فرستاده میشود آن شعر هم سروده میشود 

مزار هُووارد هم اڪنون در گورستان ارامنه تبریز است

‌📜 اساطیر نامه | مروری بر تاریخ
https://eitaa.com/joinchat/2868183226Cfce63ae436

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شکّیّات فرهنگی!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ آبان ۱۴۰۳، ۰۸:۲۱ ق.ظ

روایت جمعی فلسطینیان از آخرین تصویر نماد مقاومت | وقتی کودکان فلسطینی ژست  یحیی سنوار را بازسازی کردند - همشهری آنلاین

 

شبکه ۱۴ اسرائیل اعلام کرد ارتش این رژیم احتمالا منزلی که «یحیی السنوار»، رئیس فقید دفتر سیاسی حماس در آن به شهادت رسید را منفجر خواهد کرد.

این اقدام احتمالی ارتش رژیم صهیونیستی به دلیل بیم از تبدیل شدن این خانه به یادمانی برای شهید السنوار است.

 

در دهه های گذشته بعضی ها تلاش داشتند یادمان های دفاع مقدس در مناطق عملیاتی جنوب را به بهانه ساخت تفریحگاه و پارک و فضای سبز از بین ببرند. ننه علی که از دنیا رفت بلافاصله ریختند و آلونک حلبی او را که روی مزار فرزند شهیدش در بهشت زهرا ساخته و بیست سال در آن روضه خوانی می کرد از بین بردند. عده ای با ضرب و زور جلوی خانواده های شهدا و دلسوزان فرهنگی درآمدند و به بهانه یکسان سازی قبور شهدا چینش خاطره انگیز و ذوقی مزار آنها، قاب عکسها و جملات طلایی وصیت شان را از مقابل چشم مردم زدودند. خیلی ها تلاش کردند از حسین فهمیده ها چیزی درون کتب درسی نباشد.

حرکتها و تصمیم های فرهنگی مشکوک زیادی داشتیم. دشمن از نمادها و سمبل ها و یادآوری حماسه ها در هراس است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ابتذال در سعدآباد

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۳، ۱۰:۱۶ ق.ظ

منظورم از سعدآباد مجموعه کاخ موزه های سعدآباد است و منظورم از ابتذال لزوما کشف حجاب نیست که دیگر در بسیاری از تفرجگاهها و خیابانهای کشور به امری عادی تبدیل شده و اساسا کار از برداشتن روسری گذشته و به نمایاندن سر سینه و پیراهنهای آستین کوتاه کشیده شده است. شاه یک مجسمه ای را در وسط حیاط سعدآباد نصب کرده که همچنان باقی است و با عرض پوزش تصویر آن را در پایین مطلب آورده ام. گویا به مرور بعضی ها دارند کشف حجاب را به این وضعیت می رسانند.

جالب است در جای جای مجموعه سعدآباد انبوهی از عوامل حراستی و ارتشی و گاه انتظامی هم به چشم می خورند. تذکر هم می دهند که عکس برداری از این نقطه ممنوع است، حق نداری از لباس خونی شهید چمران در موزه ارتش عکس بگیری، یا راه خروج از این طرف است مبادا دوباره برگردی و ظروف سلطنتی را از نو نگاه کنی... صرفاً با کشف حجاب کاری ندارند. مهسا امینی بر نظام پیروز شد قابل انکار نیست کما اینکه دختر آبی هم با مرگ خود زمینه ورود زنان برای تماشای مسابقات مردانه فوتبال را فراهم کرد. بگذریم.

مقصودم از ابتذال چیز دیگری است.

اگر حاکمی در جمهوری اسلامی برود دفتر و دستکش را در دل طبیعت بنا کند، که نباید بکند، چه فریادها و فغانها و وامصیبتهایی به آسمان خواهد رفت که چه نشسته اید آخوندها دارند کشور را نبود میکنند و...

مجموعه کاخهای سعدآباد، دهها هکتار منطقه جنگلی شمال شهر تهران است که به زوال رفت و استراحتگاه اختصاصی درباریان گردید. کسی اعتراضی کرد؟ کسی اعتراضی می کند؟ دهها نفر هر روز به تماشای موزه های این کاخ جنگلی بزرگ می آیند. خیلی هایشان اساسا با نظام سر خوش نیستند. غرولندهایشان مشخص است. بعضی ها را دیدم که می گویند: به به! چه سرمایه ای! چقدر زیبا، چه ابهتی، چه قدرتی! اینها چه کردند در این مملکت، خدا شاه را رحمت کند...

ابتذال غیر از این است که جمهوری اسلامی، کاخهای گران قیمت شاه را برای عبرت مردم به موزه تبدیل کرده و خیلی ها عبرت نمی گیرند که هیچ به تحسین کژی ها می پردازند؟

من البته چند سال پیش امام جمعه ای را در شهری کوچک دیدم که بازنشسته عقیدتی ارتش بود. می گفت هر چقدر مسئولین یک شهر ماشینهای گران قیمت تری را سوار شوند نشانه پیشرفت و موفقیت آن شهر است. گفتم برادر! خوشبختی و پیشرفت یک شهر به زیرساختها و سطح رفاه و خدمات عمومی بستگی دارد. ولگردی و خوش خوشان با اموال مردم که هنر نیست. آن امام جمعه البته مدتی بعد به دلایلی دیگر کنار گذاشته شد.

خب، یک بخش این موضوع بر میگردد به پایه های فکری جامعه که اصلاح آن وظیفه نهادهای فرهنگی و آموزشی است.

اما خدایی اش چه اشکال دارد مدیریت کاخ سعدآباد با عواید میلیاردی حاصل از فروش بلیتهای گران قیمت کاخ، محض رضای خدا یک تابلویی هم جایی از حیاط عریض و طویل آن مقابل چشم ملت قرار بدهد که در همین دویست سال اخیر چند میلیون کیلومتر مربع از خاک مقدس کشور ما بر باد رفت تا صرفا یک نمونه از قدرت و درایت شاهان دو سده اخیر بازگو شود؟ حالا ظلم و حق کشی و جنایت و خوشگذرانی و وابستگی و تو سری خوری از اجانب و... شان بماند.

این اردوهای روایت پیشرفت را باید در همچین جاهایی هم به دیده مردم کشاند. میز پرس و پاسخ و گفت و گو و کرسی فکر و اندیشه و فرهنگ راه انداخت. ما ابزار تبلیغ، کم داریم و از نفوذ رسانه ای خوبی برخوردار نیستیم. چنین فرصتهایی را لااقل قدر بدانیم.

 

photo_2024-10-18_20-08-58_u3x5.jpg

photo_2024-10-18_20-10-24_9unl.jpg

photo_2024-10-18_20-10-13_xwwc.jpg

photo_2024-10-19_09-58-04_gqzn.jpg

photo_2024-10-18_20-08-05_9y27.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شاید شما هم مقصر باشید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۳، ۱۱:۲۶ ق.ظ

زندان، عاقبت حمله به اورژانس ۱۱۵ | اورژانس پیش بیمارستانی استان اصفهان

 

هر از گاه خبری منتشر میشود پیرامون حمله و ضرب و شتم عوامل اورژانس. بعد هم هشدار و خط و نشان برای کسانی که به این عزیزان در حین خدمت تعرض میکنند.

خب چرا این اتفاق می افتد؟ کسی که برای کمک به خود یا بیمار همراهش درخواست آمبولانس و امدادگر نموده مرض دارد که جای تشکر و قدردانی سنگ بزند شیشه آمبولانس را بشکند و یا با نیروی اورژانس درگیر شود؟

البته شاید عده ای مرض داشته باشند یا به اعصابشان مسلط نباشد.

بی شک بسیاری از عناصر زحمت کش اورژانس هم انسانهایی خدوم و دلسوز و متعهد هستند.

اما بپذیرید که بعضی از کارکنان این مرکز امدادی که با جان و زندگی مردم سر و کار دارند ممکن است نیروهایی بی انگیزه و فاقد تعهد و دلسوزی باشند که درک درستی از حساسیت شغل خود ندارند. نظارت بر کارکنان اورژانس را افزایش دهید. مردم و کارکنان اورژانس را با حقوق خود بیشتر آشنا کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مدرسه زندگی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۳، ۰۶:۲۳ ق.ظ

سینمایی مدرسه زندگی | شبکه امید

 

مدرسه زندگی یک فیلم سینمایی فرانسوی است. دو بار آن را تماشا کردم. جذاب است و رشحاتی از طنز هم دارد و مطابق با فطرت و غرایز انسانی ساخته شده. یک نکته در آن برایم جالب بود.

آدمهایی که خطاهای کوچک انجام می دهند لزوما اهل انجام خطاهای بزرگ نیستند. یا شهامتش را ندارند یا برایشان خط قرمز به شمار می آید. گاهی حتی ممکن است با آنهایی که تخلفات بزرگ را مرتکب می شوند هم مقابله کنند. طرف با قلاب در منطقه ای که ممنوع است ماهی میگیرد اما مقابل شکارچی های گوزن کمیاب می ایستد.

بعضی از آدمهایی که خطاهای کوچک را انجام نداده و آن را خط قرمز خود می دانند ممکن است از ارتکاب تخلفات بزرگ خودداری نکنند. طرف ممکن است حاضر نباشد صد هزار تومان بدزدد اما پای میلیارد که وسط بیاید گونه ای دیگر رفتار کند. روی صید ماهی حساسیت نشان بدهد خودش برود گوزن در حال انقراض را شکار کند.

همه آدمها ممکن است برای خودشان خطوط قرمز و باورهایی داشته باشند.

و نیز هر انسانی ممکن است قیمتی داشته و در ازای منافع کلان دست به هر اقدامی بزند.

نباید درباره هر کس با مشاهده رفتار خوب یا بد حکم کلی داد. نه باید تهمت زد و بدبین بود نه باید غفلت ورزید.

البته خدا بندگان شریفی هم دارد که نه اهل انجام خطاهای کوچکند و نه ارتکاب خطاهای بزرگ.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معین فهمید علی دایی نفهمید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۴ مهر ۱۴۰۳، ۰۷:۳۰ ق.ظ

مشرق نیوز - تصویری جدید از سید حسن نصرالله

 

نصرالله معین خواننده ایرانی مقیم خارج به تازگی کنسرتی در لس آنجلس برگزار کرد و در برابر اصرار تماشاگران برای اجرای ترانه قدیمی "بی بی گل" گفت این ترانه، فلسطین ستیزی است و چون اجرای آن میتواند به نفع اسرائیل باشد این کار را انجام نمی دهد.

تابناک در این باره نوشت: "ماجرا از این قرار است که عبارت «بی بی» در بین صهیونیستها، لقب بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم اشغالگر است که دستور ترورهای اخیر را برای خروج خود از بن بست سیاسی و نیز تداوم حضورش در قدرت، صادر کرد. 

اما این بخش اول ماجراست. بخش دوم ماجرا این است که یک طنزپرداز سلطنت طلب،  بعد از شهادت سید حسن نصر الله، در یک کلیپ، عقده گشایی هایش را علیه جریان ضد صهیونیسم، با خواندن آهنگ بی بی گل در تمجید از جنایت نتانیاهو، نشان داد. بعد از آن نیز، کلیپ دیگری با استفاده از تصاویر شهید سید حسن و بنیامین نتانیاهو ساخته شد که در آن، با استفاده از تصاویر سید حسن نصرالله، ترانه را از زبان این شهید، خطاب به بی بی یا همان بنیامین نتانیاهو روایت می کند؛ بی بی گل فدات بشم، چرا منو کشتی بی بی گل... تو واسم زندگی نذاشتی بی بی گل واسه چی منو دوست نداشتی بی بی گل.

معین در واقع برای جلوگیری از تداوم بهره برداری از این ترانه به نقع یک رژیم غاصب، و علیه ملت مطلوم در جبهه مخالف صهیونیسم، از اجرای آن امتناع کرده است."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عزم پیروزی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱ مهر ۱۴۰۳، ۰۹:۱۸ ق.ظ

علت طرح شعارهایی مانند «جنگ جنگ تا پیروزی» در ایام دفاع مقدس چه بود؟ -  خبرآنلاین

 

ابتدای جنگ، ایران چه داشت؟ هیچ! نیروهای مسلح ما به دلیل شرایط خاصی که انقلاب نوپای اسلامی داشت از آمادگی کافی برای دفاع از کشور برخوردار نبودند. مهمات و اسلحه هم به دلیل تحریم جهانی و خیانت عناصر طاغوت ناچیز بود. نفوذ و ترور و جدایی طلبی و ... هم باعث ایجاد ضعف در حاکمیت شده بود. کشور متخاصم از همه نوع امکانات نظامی روز دنیا برخوردار بود. حمایت مستقیم بلوک غرب و شرق و اعراب را پشت سر داشت.

به مرور ایران توانست شهرهای خود را باز پس بگیرد. حالا اما اوضاع اینطور است که ایران متهم می شود به فروش سلاح و مهمات و موشک به روسیه که یکی از قدرتهای نظامی دنیاست! از افغانستان تا نخجوان و سودان و نیجر و یمن و فلسطین و لبنان و عراق و سوریه و... دنبال ردپای ایران می گردند. علاوه بر عرصه های نظامی و استراتژیک در حوزه های مرتبط با صنایع دارویی و نفت و انرژی و... نیز ایران در شرایط مطلوب و جایگاه ممتاز بین المللی قرار دارد.

عرضم این است. فلسطین روزی با سنگ به مصاف غاصبان می رفت الان موشک و خمپاره نثار دشمن می کند. محور مقاومت ممکن است از نظر نرم افزارهای جنگی و نبرد سایبری و الکترونیک فعلا به نسبت دشمن که حمایت ابرقدرتها را دارد ضعفی داشته باشد اما دیر نخواهد بود آن روز که دست برتر جبهه مقاومت در عرصه جنگ الکترونیک و هوش مصنوعی و تجهیزات رایانه ای نیز جهان را به حیرت وا دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسماعیل

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، ۱۲:۵۲ ب.ظ

کتاب اسماعیل - (رمان) نشر سوره مهر - پاتوق کتاب

 

"مهین خانم گفت: وا، یعنی چه، شاه به اون خوشگلی، نباشه؟! به جاش آخوندا باشن، مگه میشه؟!

قاه قاه خندید و محکم زد روی زانویش. مادر گفت: زبونت رو گاز بگیر مهین. چی می گی؟ بیچاره آخوندا!

  • راست می گم دیگه، هر جا ببیننمون، همون جا حلالمون می کنن!

آن قدر خندید که چشمهایش خیس شد و زیر لب گفت: استغفرالله، چقدر پشت سرشون بد گفتم. حالا ببینم راست راستی تو میخوای دست رو دست بذاری تا انقلاب بشه بعد زن بگیری؟ اومد و نشد. اون وقت میخوای چکار کنی؟ بی سر و همسر بمونی؟

  • نه میشه ان‌شاءلله
  • از کجا معلومه؟
  • وعده خداست رد خور نداره..."

رمان "اسماعیل" اهدایی خانم حیدری است که هم خودم خواندم و هم همسرم؛ نوشته مرحوم امیرحسین فردی.

سالها پیش خاطرات یکی از کارشناسان فیلمنامه در سینمای هالیوود را می خواندم. می گفت هر فیلمنامه ای میرسد فقط سی صفحه اولش را میخوانم. اگر کشش نداشت پرتش میکنم کنار میروم سراغ فیلمنامه بعدی اگر کشش داشت و جذاب بود تا آخرش می روم و درباره ساخته شدنش تصمیم میگیرم.

کتاب اسماعیل از همان ابتدایش کشش لازم را برای همراه سازی مخاطب در اختیار داشت.

یکبار یکی از سایتهای اصولگرا یادداشتی درباره امیرحسین فردی نوشته بود و او را در حد یک ضدانقلاب منافق و همسو با غرب پایین آورد. تعجب کردم. او همان وقت داشت در حوزه هنری استان تهران کلاسهای نویسندگی را اداره میکرد. مدتی بعد امیرحسین فردی به رحمت خدا رفت. بزرگان نظام در سوگ او پیام تسلیت دادند. دقیقا همان سایت را دیدم که چقدر در مدح و نکوداشت آثار مرحوم قلم فرسایی کرد! دنیاست دیگر نباید به خیلی دیده‌ها و شنیده‌ها اعتماد کرد.

رمان "اسماعیل" یک اثر فاخر انقلابی است که در عین برخورداری از کشش و قوت متن در جذب مخاطب، با پرهیز از شعارزدگی و سطحی نگری به طور گذرا و گاه غافلگیر کننده به تبیین مبانی انقلاب اسلامی پرداخته و بعضی وقایع تاریخ معاصر را جهت تحریک مخاطب به تحقیق بیشتر مورد اشاره قرار میدهد. توجه دقیق او به حاشیه ها و جزییات در توصیف انسانها و محیط و موقعیت‌ها مسحور کننده است و خواننده را به وجد می آورد. البته از من بپرسید همچنان رضا امیرخانی را نفر اول رمان نویسی جبهه انقلاب میدانم ولی انصافا از کارهای ارزشمند مرحوم فردی هم نمی توان به سادگی گذشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شوت بال فرهنگی!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۵ شهریور ۱۴۰۳، ۰۷:۰۹ ق.ظ

photo_2023-10-13_09-12-08_l1q9.jpg

 

حاج آقای خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با کنایه به طرح نور پیرامون حجاب و عفاف که توسط نیروی انتظامی اجرا می شود گفت آنچه مساله حجاب را حل می کند ون نیست حکمت است. حضار هم برای او کف مرتبی زدند.

حرف ایشان درست است. فراگیر شدن هر قانون و تصمیمی نیازمند فرهنگ سازی و تربیت است اما متولی آن کیست؟

در همه جای دنیا عده ای هستند که زیربار قانون نمی روند. همه دزدها می دانند دزدی بد است حاضر نیستند کسی اموال آنها را به سرقت ببرد اما باز هم خودشان مرتکب سرقت می شوند. متخلفین رانندگی هم می دانند که نباید تخلف کنند و ... چنین مواقعی نیازمند حضور عوامل اجرای قانون برای بسط انضباط اجتماعی هستیم.

دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی باید اتاق فکر نظام برای علاج معضلات فرهنگی باشد. این دبیرخانه تا به حال چه طرح و برنامه ای برای حل چالش های فرهنگی جامعه اعم از حجاب و عفاف و ازدواج و خانواده و سبک زندگی و عدالت و ... داشته است؟

دبیرخانه قبلی شورا در پایان کار خود با صدور بیانیه ای اعلام کرد باید پوشش های مختلف بومی و محلی را به رسمیت شناخت. این را گفت و رفت. دبیرخانه فعلی در همین حد بیانیه هم حرف و نکته ای نداشته و بالاترین هنرش نامگذاری ایام در تقویم بوده و عکس یادگاری با مربی مرد تیم ملی هاکی زنان! حیف ظرفیتهایی که هدر میرود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دلبر و جانان من برده دل و جان من

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۳، ۰۸:۵۱ ق.ظ

همین را می خواستی آخر؟ دلم را به بازی بگیری و روحم را ویران سازی؟ یک چیزی می دانستم مقاومت میکردم بهانه می آوردم و نمی آمدم. دیگران را بدرقه می کردم کمک می کردم هل شان می دادم خودم نمی آمدم. چسبیده بودم به همین زمین گرم و از دور سلامم را حواله می ساختم. یک چیزی می دانستم که نمی آمدم. این بار گفتم خانواده ام چه گناهی دارند. پدری که این قدم را برای بچه هایش برندارد در حقشان کوتاهی کرده، عمر است دیگر آمدیم و جام گذرانش لبریز شد، سر شکسته و بدهکار نمانم. رفتیم و برگشتیم.

الان هشت روز است از سفر برگشته ام. مات و مبهوت مثل گم گشته ای در دیار غریب، هاج و واج به اطراف نگاه میکنم. گاه عکسها را یکی یکی جلوی چشمم رژه می برم، بلکه کمی آرام شوم. مثل آتش گرفته ای که خنکای قالب کوچک یخ هم لحظه ای او را غنیمت باشد. باورت می شود کفشهایم را هنوز واکس نزده ام. خاک و غبارش را هر روز آرام دست می کشم و نسیمی خنک را در وجودم می پراکنم و عطری که یاد تو را در بند بند کالبدم به ارمغان می آورد. مجنون شده ام و سودای دیدار دوباره ات مرا به ستوه آورده. آخرش را که می دانم جان در راه تو تقدیم می کنم. مرا می کشی بکش؛ اما دوری ات را از من دور نگاه دار. دیگر هیچ کار و برنامه و هدفی برایم اهمیت سابق را ندارد. انگار دیگر کاری جز حسرت دیدار ندارم. تپش های قلبم، نفس نفس حیاتم، پلک زدن هایم، همه به یاد توست. نباید مرا فرا می خواندی حالا که بردی و دل بردی و جنونم دادی، حسرت فراق را از من بگیر. قرار دل بی قرارم باش. جرعه ناب وصالت را میهمان عطش ناتمام این هجران کن. دوباره و سه باره و چند باره، زود به زود مهیای سفر ساز و مقدماتش را خودت هموار کن. من بی ضریح نگاهت دور از گنبد ابتلایت محروم از هوای تو می میرم آقا جان، یک کاری کن. این آتش درون، تاب مرا بریده... می کشی مرا حسین...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سنگین حرکت کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۳، ۰۶:۳۶ ق.ظ

سفره ی دل - چکامه های تنهایی

 

دیروز خواهر بزرگواری تماس گرفت تحصیل کرده است و چه بسا به زودی در شمار اساتید دانشگاه قرار بگیرد. گله داشت از تجربه تلخ حضور در فضای مجازی و گستردن سفره دل و اعتماد به مخاطب و ... می گفت از این ناحیه خیلی لطمه دیدم. وی که از فعالین مذهبی دانشگاه است مدعی است توسط بعضی فعالین اصلاح طلب تحت نظر بوده و بعدها متوجه شده که حرفهای وبلاگی اش را علیه او به کار برده و یا تحقیرش می کنند.

خدمت شما عارضم بنا بر هزاران بار تجربه مکرر روزگار اساسا درد دل کردن در فضای عمومی و بیان مشکلات شخصی در بستر فضای مجازی یا غیر مجازی منافی شخصیت و کرامت انسانی است و در درجه اول حتی اگر کسی سوءاستفاده نکند انسان را خوار و کوچک می سازد. آدمهای بزرگوار و محترم، سنگین و با وزانت هستند و دردها و مشکلاتش را فریاد نمی زنند. نکته بعد اینکه حتی بیان خوشی ها و توفیقات و احیانا پز دادن در فضای عمومی اعم از مجازی و غیرمجازی هم صحیح نیست و ممکن است حسادت و بدخواهی دیگران را رقم بزند. انسانها مرد یا زن هر چقدر از خودشان کمتر بگویند و حدیث نفس را کنار بگذارند در منظر عموم بزرگتر و نجیب تر و دوست داشتنی تر خواهند بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شرافت

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۳، ۱۱:۰۱ ق.ظ

در موزه کلیسای وانک نمونه هایی از پوشش ارامنه ایران در دو سه قرن گذشته به نمایش گذاشته شده که حتی لباس عروس هم پوشیده است. حجاب در همه ادیان الهی امری مطلوب، لازم و مورد تأکید به شمار می آید. نقاشی های مرتبط با قرون گذشته مسیحیان اروپا نیز زنان را در پوشش کامل بدن نشان می دهد.

 

photo_2024-09-07_22-54-21_3ro9.jpg

photo_2024-09-07_22-54-14_3crz.jpg

photo_2024-09-07_22-54-07_btsd.jpg

photo_2024-09-07_22-54-00_x5l.jpg

photo_2024-09-07_22-53-52_qql.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سرداران ارس

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۳، ۰۶:۴۹ ق.ظ

photo_۲۰۱۹-۰۶-۰۸_۰۷-۵۵-۴۵_1iqf.jpg

 

آدم مغروری نیستم.

با خانواده یا دوستان جایی باشم عکس تکی نمیگیرم.

از انتشار عکسهای شخصی هم خوشم نمی آید.

اما اینجا واقعا احساس غرور کردم.

امروز سالگرد شهادت سه سرباز پاک وطن در مرز جلفاست سوم شهریور 1320. شهیدان «سرجوخه مصیب ملک محمدی»، «سید محمد راثی هاشمی» و «عبدالله شهریاری» به رغم آن که دستور عقب نشینی داشتند میدان را خالی نکردند و داوطلبانه دو شبانه روز مقابل ارتش متجاوز روس در مرز ارس (نخجوان- آذربایجان) مقاومت کرده، جانانه جنگیدند و به شهادت رسیدند. رضاشاه که فرمانده کل قوا بود از مسئولیتش شانه خالی کرد؛ اما آنها که در نقطه صفر مرزی بودند، نه گریختند و نه تسلیم شدند. معروف است فرمانده تیپ ارتش روس وقتی این منطقه را تصرف کرد و متوجه شد دو روز فقط با همین سه نفر جنگیده، درجه هایش را کند و روی دوش سرجوخه ملک محمدی گذاشت. دستور داد نیروهایش به آنها ادای احترام نموده و سلام نظامی بدهند. بعد سپرد از اهالی منطقه بیایند پیکر این سه جوان رعنا را با آداب اسلامی به خاک بسپرند. روحشان شد. این بچه ها اگر بودند به خیل رزمندگان و شهدای دفاع مقدس می پیوستند. مرد باید غیرت داشته باشد. ایستاده زندگی کند و ایستاده بمیرد. یاد همه شهدای سرافراز کشورمان که تا آخرین لحظه مردانه ایستادند و جنگیدند و پا پس نکشیدند گرامی. یاد شهید خلعتبری، ماشاءالله پیل افکن، اقبالی دوگاهه و...

خیلی از مردم خطه ارس اطلاع یا توجه چندانی به مزار این سه مرزبان شهید ندارند. راننده آژانسی که ما را به این نقطه برد بازنشسته نیروی انتظامی بود. از کار ما خوشش آمد. با بچه های من ایستاد و عکس گرفت و اصرار داشت کرایه نگیرد که البته به زور تقدیمش کردم. پنج شش سال از این سفر تاریخی می گذرد. هنوز حس شعف و غرور از زیارت مزار این سه جوان رشید را در وجود خود حس میکنم. امیدوارم دستگاههای فرهنگی به معرفی قهرمانان ملی توجه بیشتری نشان دهند. حدود یکماه پیش در موزه کلیسای وانک وقتی دیدم عزیزان ارامنه برای قاتل خون آشامی چون یپرم خان که در شهادت شیخ فضل الله نوری و یاران ستارخان و باقرخان و مردم مسلمان و ارمنی همدان و کرمانشاه و... نقش مستقیم داشت تندیس ساخته اند آهی از سر درد و حسرت کشیدم. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهود کذاب

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳۰ مرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۵۶ ب.ظ

شهادت دروغ و مجازات آن - حکم مجازات در کلانتری و دادسرا

 

بارهاست که میشنوم یکی می رود عده ای را اجیر می کند در قبال مبلغی پول یا وعده ای خاص، بیایند به نفع او و بر ضد دیگری در دادگاه شهادت دروغ بدهند قاضی هم به استناد ادعای شهودی که پست فطرانه دست بر قران نهاده و سوگند ناروا می خورند، حقی را ناخواسته ناحق می کند. این موضوع بسیار رنج آور و تأثر برانگیز است. در زمانه ای که نه تنها بی دینی بلکه بی قیدی و لاابالی گری و تعهد گریزی در قبال اصول انسانی و وجدانی نیز به برکت حاکمیت فضای مجازی و سلبریتی گرایی به امری عادی بدل گشته و قبح ناجوانمردی و بی شرافتی از هم گسیخته برای اعتماد به شهادت شهود باید قواعد سختگیرانه تری را پیش بینی نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با همین وضع هم میتوان اول شد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۳، ۰۹:۳۹ ق.ظ

ارشد ندیم، ورزشکار پرتاب نیزه پاکستانی در المپیک پاریس موفق به کسب مدال طلا شد و عملکرد درخشانی داشت.

اخیرا پس از مدال طلای این ورزشکار در المپیک، تصویری از وضعیت خانه او منتشر شده است.

 

6079233

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پرستش به مستی است

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ مرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۴۹ ب.ظ

photo_2024-08-13_07-13-13_t0lm.jpg

 

اوضاع که اینطور نمی ماند

آن قدر کوچک می شوم اندازه گرد و غبار، پای زائرانت چسبیده و هر روز به طواف می آیم

و

آنقدر بزرگ می شوم زانو زده، دست باز کرده و میدان حرمت را در آغوش می گیرم

جسم و روحم برای توست

زائر عابر و پلاک موقت نمیشوم

منتظر کربلای موعود خویش می مانم؛ جام سرخ عشق و مستی و رقص وصال. می خواهم از آن تو باشم و تو از آن من.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فعل خواستن

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۹ مرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۴۷ ق.ظ

المپیک ۲۰۲۴ پاریس - مدال طلا محمدهادی ساروی , کشتی فرنگی

 

تیم ملی کشتی فرنگی جمهوری اسلامی ایران در مسابقات جهانی المپیک درخشید. پنج نفر از شش نفر اعضای این تیم اهل خوزستان و یک نفر اهل مازندران بود، بچه های ایذه و بهبهان و دزفول و گتوند و اندیمشک و آمل. این ویژگی فقط مختص ورزش کشتی نیست. در بسیاری از رشته های ورزشی و هنری و علمی مختلف شاهد درخشش جهانی کسانی بودیم که از شهرهای محروم و دور دست برخاسته بودند. برای کسب موفقیت لزوما نباید ساکن پایتخت و کلان شهرها بود. امید و تلاش فراتر از همه قواعد و ملزومات مادی می تواند در زندگی موثر باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حسین جامع

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۴ تیر ۱۴۰۳، ۰۴:۴۳ ب.ظ

photo_2024-07-13_16-31-24_3t8j.jpg

 

برنامه ریزی منافقان و نقشه های شیطانی دشمن برای مبارزه با مناسک دینی سر جای خود. یک نکته ای گاهی باعث نگرانی می شود که جای توضیح دارد.

بعضی مداحها و منبری ها شاید از سر خیز شاید برای آنکه بازارشان شلوغ شود هی این جمله را تکرار می کنند که امام حسین امام همه است و همه را با هر وضع و حالی که باشند خریدار است. 

این مساله از یک جهت درست و از یک جهت باعث سوءبرداشت است. امام امام هدایت است برای همه انسانها. حرّ را هم که راه و آب را به روی طفلان اباعبدالله بست به خیمه راه داد اما حرّی که توبه کرده بود. رسول ترک و شیخ حسین کبیر و ... هم در محفل اباعبدالله صاحب نفس شدند اما بعد از تغییر مسیر و اصلاح. 

هر کس می تواند به حسین ارادت داشته باشد اما دقت کنیم که وسعت کشتی محبت حسین به معنای تأیید عمل مدعیان نیست. راه اهل بیت از مسیر گناه و ظلم و بی حیایی نمی گذرد. حسین چراغ هدایت است برای آن کس که دنبال هدایت باشد. اسلام دین تکثرگرایی نیست. کسی که اصرار دارد راه اشتباه و رفتار گناه خود را به صورت علنی و با پرده دری ادامه دهد در عین حال زیر پرچم اباعبدالله هم باشد باید بداند همان اباعبدالله شهید راه هدایت و مبارزه با منکر بود. طبعاً عاشقان حسین هم حق دارند این فرد را مخاطب فریضه امر به معروف و نهی از منکر خود قرار دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فعلا با این منطق انتخاب کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۳، ۰۸:۲۵ ق.ظ

یک فعال کارگری: دریافتی کارگران یک‌سوم خط فقر است – DW – ۱۴۰۲/۵/۸

 

بیخود وقتتان را سر این دعوا هدر ندهید که اگر نامزد طیف رقیب رأی بیاورد گرانی خواهد شد. این چند روزه زیاد دیده ام و دیده اید طرفدارهای نامزدها طرف مقابل را متهم میکنند که اگر روی کار بیاید گرانی خواهد شد.

کدام دولتی روی کار آمد و گرانی نشد؟

چپ یا راست هر که دولت را در اختیار گرفت گرانی را هم با خودش آورد. علتش هم بر میگردد به اقتصاد بیمار مملکت که دولتها برای تأمین مخارج و جبران کسری بودجه چاره ای نمی بینند جز این که دست مبارکشان را فرو کنند به جیب ملت و با گرانی ارز و سکه مشکل خودشان را حل کنند.

روی این مساله بیخود بحث نکنید و وقتتان را هدر ندهید.

آنچه مهم است این است که دولتها همراه با گرانی آیا قدمی هم برای ملت برداشته اند؟ کاری کرده اند چهار نفر نان بخورند؟ 

در دولت احمدی نژاد و رییسی گرانی بود اما کار هم بود، عمران و آبادانی هم صورت می گرفت. هزاران کارگر و ... برای ساخت مسکن و جاده و سد و نیروگاه و کارخانه و ... نانی به دست می آوردند. در دولت روحانی اما یک کلنگ هم بر زمین نخورد. شاهانه نشستند پشت میز و به ریش ملت خندیدند و گفتند نمی شود، نمی توانیم .... نسل جدید طاغوت ندیده هر چه از مدیریت و تفرعن زمان شاه شنیده بود در هشت سال دولت روحانی به چشم خود دید. واقعا جای سوال بود اگر قرار است یک متر راه و مسکن و کارخانه و سد و... ساخته نشود این همه سازمان و نهاد و اداره به چه درد می خورد؟ این همه هزینه کارمند و خدم و حشم ادارات مصداق اسراف و تبذیر است.

شما ببینید از قِبل ساخت یک خانه چند نفر نان می خورند؟ از مهندس طراح تا عمله ای که پی ساختمان را کنده و دیوار می چیند، برق کار، لوله کش، گچ کار، نجار، آهنگر، کابینت ساز و کارخانه های تولید شن و ماسه و آجر و سیمان و کاشی و آهن و...  ساخت میلیونها مسکن چند نفر را نان داده و درآمد و اشتغال و رشد و گردش اقتصادی ایجاد می کند؟ 

دولتی را انتخاب کنید اگر گرانی می آورد نان هم به سفره مردم می رساند نه آنکه گرانی می آورد، کار نمی کند و نان از سفره مردم بر میدارد، پوزخند زده و ژست طلبکار می گیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا