اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کار فرهنگی» ثبت شده است

حسینِ خدا

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۲:۴۸ ب.ظ

از خدا شکایت داشتم - زندگی پس از زندگی ۱۴۰۲ | شبکه 4 - ۲۴ فروردین ماه ۱۴۰۲

 

امسال ماه رمضان خیلی ها با برنامه قرآنی محفل که از شبکه سوم سیما پخش میشد صفا کردند اما من مثل سالهای اخیر طرفدار برنامه زندگی پس از زندگی یا بعبارت دیگر، مرگ قبل از مرگ! بودم.

همه مهمانهای امسال این برنامه حرفهای خوب و جالب و مفیدی برای بینندگان داشتند اما گل حرفهای آنها حرفی بود که از زبان یک جوان سابقا شرور بیان شد.

مرد جوان خوزستانی مقیم قم که سابقه اعتیاد و نزاع و پرخاشگری و مزاحمت داشت گفت: من آن موقع خدا را قبول نداشتم اما حسین را دوست داشتم!

یاد رسول ترک افتادم، یاد شاهرخ ضرغام و... خیلی ها در طول تاریخ بودند و هستند و خواهند بود که در اتصال به شبکه اهل بیت عاقبت به خیر شدند. اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیله.

برای همین است که گفته اند حسین کشتی نجات است و مصباح هدایت. آن که مقصد را نمی داند اما عنان کار را به راه بلدی معتمد می سپارد حتما به مقصد خواهد رسید. من ارادالله بدأ بکم.

برای همین است آن عالم اهل سنت می گفت شما شیعه ها مناسبت های متعدد دارید و در هر مناسبتی فرصت جذب مردم به دین را پیدا می کنید.

برای همین است که وهابیت ساخته استعمار به دنبال زدن نشانه های دین و علائم مذهبی است.

برای همین است که امام گفت محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.

برای همین است بچه های فاطمه در سخت ترین شرایط جنگ، با عشق به اباعبدالله حماسه هایی بزرگ و بی نظیر در جبهه ها خلق کردند.

برای همین است که شیطان اصرار دارد روضه نگیریم پولش را بدهیم جای دیگر. غافل از اینکه روضه ها انسان سازند و انسان تربیت شده محفل اشک، اهل مسئولیت و دستگیری است.

برای همین است گفته اند یکی از فلسفه های وجود امامت، ترسیم الگو و ارائه نمونه عملی از نسخه نجات بخش دین است.

برای همین است زندانبان های بعثی فریاد یاابالفضل اسرا را که میشنیدند عقب می رفتند.

برای همین است که نیروهای داعش تا فریاد یا زهرا میشنیدند چارچوب بدنشان به لرزه می افتاد.

برای همین است که گفته اند حسین بالاترین نعمت خدا به شیعیان است و اگر او را از شیعیان بگیرند دیگر بها و منزلتی نخواهند داشت.

محرم، ترجمان انسانی ماه رمضان است و تمثیل زمینی معارف دین. برنامه هدایت و سعادت بشر بدون ذکر مثال و تصویر نمونه، ممکن است ابتر بماند. حسین را و زینب را و عاشورا و پیام نهضت ابدی و ناتمام کربلای اباعبدالله، بهار احیای فطرتهای خفته و فصل بیداری دلهای غبار گرفته است.

تبلیغ و کار فرهنگی برای اهل بیت، بالاترین فعالیت سازنده دلسوزان دین محسوب شده و اثر نورانی آن در پرورش و هدایت انسانها همواره ملموس و شگرف خواهد بود. برای حسین قدم بردارید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تنهی عن الفحشاء و المنکر

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۲، ۱۲:۴۳ ب.ظ

شهید مصطفی ردانی پور - دانشنامه‌ی اسلامی

 

از آموزش و پرورش یا همان وزارت فرهنگ رژیم شاه که انتظار نمی رفت به فکر آخرت بچه های مردم باشند. آخر کار فرهنگی آنها آموزش سرود و رژه دختران و پسران و این جور کارها بود. مصطفی برای کار فرهنگی، منتظر اقدام دیگران نمی ماند. خودش دست به کار شد و گوشه هنرستان، یک کتابخانه راه انداخت. کتاب های انقلابی را به این بهانه دست بچه ها می رساند.

بعد هم رفقایی که دور و برش جمع می شدند را به خط کرد و نماز جماعت را به راه انداخت. خبر به گوش ساواک هم رسید که یک بچه مدرسه ای، توانسته شعائر دینی را احیا کند و هم سن و سال هایش را به صفوف نماز جماعت بکشاند. مصطفی نماز جماعت را در سیستم آموزشی و پرورشی رژیمی به راه انداخت که می کوشید پسران و دختران را از فرق سر تا نوک پا غرب زده تربیت کند.

بر اساس خاطراه ای از شهید حجت الاسلام مصطفی ردانی پور، انتشارات روایت فتح

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سنتی که خوب است فراگیر شود

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۹ فروردين ۱۴۰۲، ۰۵:۱۸ ب.ظ

 

انس با اهل بیت را باید از کودکی به فرزندان آموخت.

تقویت این سنت خوب میتواند در ترویج فرهنگ دلدادگی به اهل بیت و زمینه چینی برای پیروی از معارف آل الله موثر باشد.

گرگیعان یا قرقیعان نام یک آیین سنتی بین عرب‌های ایران (خوزستان، هرمزگان، عراق، بحرین، کویت و ...) است که در شهریور ماه ۱۳۹۵ به عنوان میراث معنوی مردم عرب ایران به ثبت ملی رسید. این مراسم به مناسب میلاد امام دوم شیعیان، امام حسن مجتبی (ع) توسط کودکان برگزار می‌شود. به این ترتیب که کودکان با پوشیدن لباس‌های محلی بعد از نماز مغرب و عشاء در کوچه‌ها حاضر می‌شوند و با خواندن چندین شعر آهنگین درب خانه‌ها می‌روند و از آن‌ها شیرینی و عیدی می‌گیرند و پس از آن برای صاحب خانه آرزوی سلامتی و رزق و روزی می‌کنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فتح سنگر دشمن

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۲ فروردين ۱۴۰۲، ۰۶:۱۹ ب.ظ

آموزش کامل نماز مغرب و عشاء + وقت نماز مغرب و عشاء

 

روزی علی آقا آمد و گفت می خواهم بروم کارخانه پپسی. آن ‏موقع کار با جهاد سازندگی را تازه تمام کرده بود. گفتم علی آقا، آنجا به درد تو نمی خورد. آدم هایی که آنجا کار می کنند ناصالح و بی نماز ‏هستند. مگر خودت نمی گفتی آنها بهائی هستند. اما او تصمیم گرفته بود که حتما به کارخانه پیسی برود که رفت. روزی که برف سنگینی هم باریده بود، علی آقا برف ها را پارو کرده، پتویی در همان محوطه انداخته بود و نماز جماعت را با ندای «عجلوا بالصلوه قبل الموت» شروع کرده بود. بچه هایی که مدت ها از ترس در آنجا نماز نخوانده بودند، ترس شان ریخت و پشت سر علی آقا ایستادند. این شد اولین نماز، آن هم به جماعت. رئیس کارخانه دید که اگر وضع به همین شکل پیش برود، کلاهش پس معرکه خواهد افتاد. با مظلوم نمایی به سپاه شکایت برد که یک نفر، که همین علی آقا باشد ـ داخل کارخانه دست به شرارت زده. سپاه، علی آقا را احضار کرد و چون باسابقه او آشنا نبود، توبیخ و بازداشت شد. خدا رحمت کند شهید محمود اخلاقی را، وقتی از این جریان مطلع شد، فوری رفت سپاه و سوابق سیاسی و قصد ایشان را که برپایی نماز و پاک سازی کارخانه از عناصر ناصالح بود، تشریح کرد.

مسؤولان سپاه با ایشان آشنا می شوند و عذرخواهی می کنند. بعد از تحقیقات وسیعی که سپاه انجام می دهد، جریان هم دستی رئیس کارخانه با عناصر ضد انقلاب را کشف می کنند. یادم است حدود چهل نفر از کسانی که در این کارخانه کار می کردند، هرکدام به نحوی گم و گور شدند و رئیس آنها هم شبانه فرار را بر قرار ترجیح داد. یاد حرف علی آقا که می افتم، می گویم: «نانت حلالت.»

کتاب "روز تیغ"، به روایت پدر شهید علی ماهانی، نوشته اصغر فکوری

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک کار بیخود!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۲، ۰۵:۱۸ ب.ظ

photo_2023-03-28_17-09-04_cvk.jpg

 

این پیامک امروز به دستم رسید. محتوای آن نه تنها نشانه کج فهمی متولیان امر است بلکه بیانگر ضعف در ادراک مسئولان مربوطه نیز به شمار می آید.

برای مبارزه با بی حجابی یا هر منکر دیگری مثل مفاسد اقتصادی و رانت و تبعیض و ... نیاز به شعار دادن در صفوف نماز جماعت نیست. درباره قاره دیگری که صحبت نمی کنیم. یک سری مفاسد هست که مقابل چشم خودمان و مسئولان پرادعای نظام منتسب به اسلام قطار شده است. به جای آنکه در مسجد داد بزنیم که مرگ بر بی حجاب، مرگ بر بی غیرت، مرگ بر غارتگر بیت المال، مرگ بر بی عدالتی و تبعیض و... برویم جلوی میز مسئولان، برویم وسط خیابان مقابل هنجارشکنی بایستیم و از حاکمیت مطالبه عدل و دین را داشته باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

لبیک اللهم لبیک

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۰ اسفند ۱۴۰۱، ۰۴:۲۶ ب.ظ

img_7069_ta4v.jpg

 

به یاری خدا در ایام باقی مانده تا ماه مبارک رمضان طی دو یا سه سفر با کاروانهای دانشجویی عازم مناطق عملیاتی جنوب هستم. راهیان نور بزرگترین عملیات فرهنگی کشور در راستای بهره مندی از ذخایر عظیم و گنجینه بی پایان معارف دفاع مقدس و فرهنگ سازنده ایثار و مقاومت است.

این دو دعا را این روزها زیاد بر زبان تکرار میکنم:

ربِّ اشْرَحْ لی صَدری و یَسِّرْ لی أمری و احْلل عُقدةً مِنْ لسانی یَفقَهوا قَوْلی

خدا به زبان و قدم و قلم ما برکت و اخلاصی عطا کند که بر نسل جدید و نجیب جوان امروز که آماج شبیخون ناجوانمردانه فکری و فرهنگی دشمن است واسطه تابش نور توحید و باور به معاد و نیل به حیات طیبه شهادت قرار گیرد.

 یارَبِّ ، یارَبِّ! قَوِّ عَلى خِدمَتِکَ جَوارِحی وَاشدُد عَلَى العَزیمَةِ جَوانِحی

خدا کند بهتر و برتر از سالهای گذشته خستگی ناپذیری و سلامت جان و نفس و طهارت روح نصیب گشته و طراوتی معنوی رزق دل و باطن این حقیر قرار گیرد.

خدا کند شهدا از ما راضی باشند و آنچه که مقصد و آرمانشان بوده و هست بر گفتار و کردارمان جاری سازند. خدا کند کلام و رفتار ما کسی را از دین خدا بیزار نسازد. خدا کند صدق گفتارمان با مهر سرخ شهادت به تأیید معشوق بی همتا برسد. لاحول و لاقوة الا بالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تعارض منافع حتی در عرصه فرهنگ دفاع مقدس!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۹ اسفند ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ب.ظ

"یکسان سازی" (تخریب) مجدد گلزار شهدای بهشت زهرا(س)/ عکس

 

یکسان سازی قبور شهدا که من از آن بعنوان بقیع سازی قبور شهدا یاد میکنم از آن طرحهای مخرب فرهنگی است که به دلیل منافع اقتصادی مجموعه های مرتبط و به رغم مخالفت مقام معظم رهبری همچنان در حال انجام است.

چینش مزار شهدا از نظر تزیین، تصاویر، سنگ نوشته و ... حرکتی  ذوقی و ناب در انتقال مفاهیم و تعابیر و فرهنگ دفاع مقدس بود که در گلزارهای شهدا به نسل جدید منتقل میشد؛ اما در طرح یکسان سازی به صرف سنگ قبری بی روح و فاقد پیام اکتفا گردید.

یادم است اوایل اجرای این طرح، مسئولان ذی ربط ضمن برخورد با منتقدان، مدعی می شدند که این طرح با تأیید و سفارش مقام معظم رهبری در حال اجراست و مخالفان را به این بهانه، ضد ولایت فقیه لقب می دادند تا این که رهبر انقلاب در اظهار نظر صریحی فرمودند:

«یکی از کارهای غلطی که برخی مدیران گلزارهای شهدا انجام دادند همین پروژه یکسان سازی و ساماندهی مزار شهدا بوده است. مزارهای شهدا باید به همین شکل که هستند و همین که هستند حفظ شود.»

سرویس فرهنگی پایگاه خبری  شهدای ایران؛  خبر از آغاز مجدد اجرای این طرح مخرب فرهنگی در بهشت زهرای تهران داده است. خدا عاقبت ما را با این مسئولان بی فکر فرهنگی و دور و بری های منفعت طلبشان ختم به خیر کند. هیچ ملتی به نابودی گنجینه ها و میراث فرهنگی خود راضی نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

افزایش نگران کننده مهاجرت جنوبی ها به شمال

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۶ بهمن ۱۴۰۱، ۰۴:۱۰ ب.ظ

 

همشهری آنلاین به نقل از دبیر بخش مهاجرت‌های اجباری رصدخانه مهاجرت ایران نوشت که حجم عظیمی از مهاجرت ساکنان شهرهای جنوبی کشور به خصوص خوزستان به شمال کشور در حال رقم خوردن است. مسئول مربوطه البته شرایط اقلیمی را دلیل پر رنگی این اتفاق برشمرد و از این بابت اظهار نگرانی کرد.

اما نباید فراموش کرد علاوه بر شرایط اقلیمی، وضعیت امکانات زندگی نیز در بعضی استانهای مرزی شرایط مطلوبی ندارد.

یک اشاره ظریفی هم به حس تنوع طلبی بعضی مردم کشور باید داشت. مثلا بارها مشاهده شده جوانانی اعم از دختر یا پسر از ساکنان مناطق مرکزی یا جنوبی کشور تمایل به ازدواج با همسری از اهالی شمال دارند. گویا علت این گرایش علاوه بر خوی محبت و صفای باطنی اهالی شمال، در میل به داشتن جای پا در مناطق خوش و آب هوا هم ریشه دارد. 

حالا از این نکته که بگذریم یک مقوله فرهنگی را هم مسئولان ذی ربط باید مدنظر قرار دهند. بارها در بیان و نوشتار بسیاری از مردم مناطق مرزی به خصوص همین خوزستانی های عزیز دیده شده که احساس عقب ماندگی نسبت به مردم سایر نقاط کشور دارند. بخشی از این دوستان تصور میکنند همه مردم شهرهای مرکزی و شمالی و ... به بهترین امکانات مادی دسترسی دارند و فقط آنها هستند که از دایره رقابت بر سر کسب و معاش جا مانده اند. 

ملی شدن شبکه های استانی تا حد بسیاری میتواند در حفظ هویت بومی مردم مناطق مرزی و از بین رفتن بعضی خود تحقیری های اجتماعی و فرهنگی موثر باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سرمایه گذاری فرهنگی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ بهمن ۱۴۰۱، ۰۳:۰۱ ب.ظ

آیین افتتاحیه اردوهای راهیان نور دانش آموزی برگزار شد - راهیان نور

 

جشنواره فیلم فجر یک اتفاق مهم فرهنگی است. همزمان مراسم اعتکاف نیز به عنوان یک اتفاق بزرگ فرهنگی با حضور برجسته جوانها و نوجوانها در مساجد سراسر کشور در جریان قرار داشت.

خیلی از مسئولین مرتبط و غیرمرتبط مثل وزیر نفت نیز به جشنواره فجر سر زده و خودی نشان دادند. اما چند مسئول را سراغ دارید در ایام اعتکاف به مساجد رفته و با جوانهای معتکف دیدار و گفتگو داشته باشند؟

این روزها اوج ساماندهی و فعالیت اردوهای راهیان نور است که بزرگترین حرکت فرهنگی کشور شمرده میشود. از گوشه و کنار شنیده میشود بعضی حضرات بهانه آورده و حاضر به همراهی با این فعالیت ارزشی نیستند.

آقایان باید متوجه باشند که ثمره این اردوها، تقویت باورهای عموم به خصوص نسل جوان نسبت به داشته های خود و دلبستگی بیشتر به موطن خویش است که دستاوردهای مادی و معنوی بیشماری را در آینده ای نزدیک برای مردم به دنبال خواهد داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پز بدهیم یا ندهیم؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ بهمن ۱۴۰۱، ۰۵:۴۷ ق.ظ

بی توجهی خانواده به ارزش های مذهبی، زمینه بروز رفتار بزه در فرزند را فراهم  می کند - ایرنا

 

بعضی دوستان متدین تصور میکنند برای اینکه بگویند خانواده های مذهبی خانواده ای شاد و اهل تفریح هستند و این ذهنیت که بعضی ها گمان میکنند مذهبی ها آدمهای خشک و بی انعطافی هستند و نهایت تفریحشان شرکت در جلسات دعا و مسجد و نمازجمعه  است را از بین ببرند  باید اخبار و تصاویر مربوط به گردش و تفریح با اهل و عیال را در فضای مجازی منتشر کنند.

این تصور هم درست است هم غلط. حالا قضاوتش با خودتان.

اصل این حرف درست است و خودم نیز شاهد بودم که دختران دبیرستانی مثلا بعد از خواندن کتاب خاطرات همسر شهید ایوب بلندی با تعجب می گفتند فکر نمیکردیم خانواده های مذهبی هم اینقدر شوخ و شاد باشند و بگویند و بخندند.

دوستان ما قطعا قصدشان پز دادن نیست و می خواهند با انتشار تصاویر گردش و تفریح با خانواده، همین ذهنیتی که ذکر شد را اصلاح کنند؛

اما

از طرف دیگر دیده شده که بعضی مخاطبان، به خصوص دختر خانمهای مجرد سن بالا که معمولا فرصت زیادی را در فضای مجازی میگذرانند با دیدن این تصاویر دچار رشک یا حسادت می شوند. یا حتی بعضی افرادی که در زندگی مشترک شکست خورده اند نیز به این حس مبتلا هستند. فارغ از اینکه عده ای ممکن است غبطه بخورند و دلشان بسوزد، مساله حسد و چشم زخم را باید در چنین مواقعی جدی گرفت.

نکته دیگر هم بر میگردد به اصل بدبینی اصلاح ناپذیر بعضی افراد مغرض که از طرفی مدعی میشوند مذهبی ها اخمو و دگم هستند از طرفی با دیدن تصاویر مربوط به شادی و نشاط خانواده های مذهبی، غر میزنند که بعله دیگر! زده اند و خورده اند و برده اند چرا شاد نباشند؟ حق ما را همینها خورده اند و... همینها مردم را غمگین نگاه میدارند و خودشان شاد هستند و... از این دست خزعبلات.

من نمی خواهم نتیجه گیری کنم اما خودتان حساب و کتاب کنید انتشار تصاویر و اخبار مربوط به گردش و تفریح و دورهمی های خانوادگی تان در مجموع کار خوبی است یا غلط؟ یا میشود تدبیری اندیشید که هم ذهنیت غلط عده ای از بین برود هم آسیب چندانی به همراه نداشته باشد؟

البته مساله تبرّج هم مقوله ای جداست که بسیار باید مواظب باشیم انتشار تصاویر شخصی و خانوادگی ما به منظور خودنمایی  و جلوه گری و فخر فروشی نباشد که این خودش اساسا منکری بزرگ به شمار می آید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منِ مسئول!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۷ بهمن ۱۴۰۱، ۱۰:۵۸ ق.ظ

photo_2023-01-27_09-13-20_io3i.jpg

 

دوست طلبه لرستانی ما که در قم زندگی میکند و جوان درس خوانی هم هست بعضی عصرها یا روزهای تعطیل می رود مسافر کشی با اسنپ. هم به پولش نیاز دارد هم کار تبلیغی می کند. روی صندلی ماشین، مقابل چشم مسافر حدیثی را نصب کرده که در تصویر می بینید. به هر مسافر هم یک تکه کاغذ کوچک هدیه می دهد که روی آن هم حدیثی کاربردی از معصومین نقش بسته است. علاقه نشان دهند یا پرسش و ابهامی داشته باشند برایشان وقت میگذارد و با استناد به منابع وحی و کلام اهل بیت روشنگری می کند.

این هم یک مدل کار فرهنگی و فرصت شناسی برای تبلیغ معارف دین و عمل به فریضه امر به معروف است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باز هم فوتبال باز هم تجاوز و فساد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۵ بهمن ۱۴۰۱، ۰۷:۲۹ ق.ظ

 

اصلا نمیدانم این مساله ای که درباره یکی از مدارس فوتبال در مشهد مطرح شده است چقدرش صحیح است. عده ای هو کرده اند که در یک مدرسه فوتبال مربی یا مسئولی به طور کاملا عادی در منظر عموم اعضای تیم به نوجوانان تجاوز میکند عده ای هم این ادعا را بزرگ نمایی قلمداد کرده اند؛

اما

دفعه اول و آخری نیست که درباره یک مدرسه فوتبال قانونی یا غیرقانونی، حرف و حدیثهای عجیب و غریبی شنیده می شود. راستش را بخواهید نه تنها مدارس فوتبال در مقاطع پایه که در تیم های بزرگ کشوری هم حواشی عجیب و محیرالعقولی شنیده میشود در سطح ارتباط ضربدری و... حالا پارتی های مختلط و سرو الکل و ... که به رغم افشا حتی برخورد انضباطی متعارفی هم به دنبال ندارد.

منکر وجود ورزشکاران پاک و مومن و سالم نیستم ولی حواشی اخلاقی و مالی فوتبال به خصوص در موضوعاتی مثل پولشویی و دلالی و تبانی، یکی و دوتا نیست و به مرور دارد به خبری عادی تبدیل میشود.

مشکل کجاست؟

فوتبال قرار بود یک ورزش جذاب و رقابتی سالم و سرگرم کننده برای تقویت نشاط در جوامع باشد؛ اما بر اثر بی مبالاتی سیاستگذاران فرهنگی و سوءاستفاده کانونهای قدرت و ثروت نه تنها به عنوان اهرمی برای ایجاد غفلت در جوامع که به مرور به عنوان مهم ترین اتفاق در زندگی مردم معرفی گردید. هر چقدر بر عشق پوشالی و بی خاصیت به فوتبال دمیده شد، خسارت فرهنگی بیشتری نیز بر جوامع انسانی تحمیل گردید. اینکه یک نفر به خاطر باخت تیمش سکته قلبی یا حتی خودکشی کند، دست به ترور و درگیری و وحشی بازی بزند فقط مختص به یک کشور و یک قاره نیست و حتی در کشورهای به ظاهر متمدن نیز شاهد بی اخلاقی های گسترده اجتماعی با محوریت برد و باخت تیم های فوتبال هستیم.

با این حال از متولیان فرهنگی نظام اسلامی انتظار می رفت اگر نگاهی جدی به مقوله تمدن سازی دارند از باد کردن بیخود به بادکنک پوک و اغواگر فوتبال اجتناب ورزیده و نگذارند این ورزش و رقابت جمعی به چیزی بالاتر از ارزش ذاتی خود در فرهنگ عموم تبدیل شود.

وقتی فوتبال را اصل قرار میدهیم و شب و و روز مردم را با آن گره می زنیم باید تبعات اشاعه حواشی ضداخلاقی آن از درگیری و هنجارشکنی های تماشگران و حامیان فوتبال تا گسترش نگاه متأثر از زد و بند و فساد عادی در مدیریت تیم ها، سلبریتی سازی از قهرمانان پفکی که حالا دیگر خود را در همه عرصه های فکری و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی صاحب نظر میدانند، پول پاشی در فوتبال و تلاش مضحک خانواده ها برای فوتبالیست ساختن زورکی از فرزندانشان و رؤیای رسیدن به ثروت و شهرت ولو به قیمت سکوت در قبال تجاوز جنسی و... را هم پذیرا باشیم.

مملکتی که دانشمندان و مخترعان و اندیمشندان و فداکارانش ناشناخته تر از ورزشکاران پولکی و سلبریتی های بی خاصیت چنبره زده بر سفره بیت المال باشند تا دستیابی به تمدن نوین و نوسازی در عرصه عدالت و حاکمیت فضائل انسانی فرسنگ ها فاصله دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شورایی که به انقلاب فرهنگی نیاز دارد!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۵۹ ب.ظ

در سرزمین فَشَلها چگونه باید زندگی کرد؟ - ویرگول

 

این چهار خبر برای همین امروز است. در اغلب سایتها ممکن است خوانده باشید:

پرزنی 81 ساله در اصفهان شناسایی شد که به طور مداوم در یکسال اخیر اقدام به ایجاد مزاحمت تلفنی برای اورژانس می نمود. با شکایت اورژانس و ورود دستگاه قضا، این پیرزن بعد از شناسایی به خانه سالمندان منتقل شد. در خبر ذکر نشده بود که علت این رفتار پیرزن چه بود و تنهایی و بی توجهی احتمالی اطرافیان چه نقشی در مشکلات روحی او داشته است.

سردار هادیان فر رییس شجاع پلیس راهور برای چندمین بار به انتقاد صریح از صنعت غیراستاندارد خودرو سازی کشور پرداخت. او گفت آمار تصادفات رانندگی در عراق سه و نیم برابر ایران است اما آمار مرگ و میر ناشی از تصادفات در عراق نصف تلفاتی است که در کشور ما رقم می خورد. معلوم نیست چرا مطالبه گری حتی از سوی مسئولان سطوح بالای کشور هم نتیجه موثری ندارد و اساسا گوش شنوا برای ترتیب اثر به نقدهای سازنده به ندرت دیده می شود و البته همچنان تأکید داریم انتقادها و اعتراضها باید در ظرف درست و قانونی چیده شده و قطعا مورد توجه و درایت مسئولان ذی ربط قرار خواهد گرفت. انتقاد از وضع اسف بار خودروسازی و وضعیت بغرنج آلودگی هوا و... که نتیجه ضعف و سوءتدبیر بعضی مسئولان است بارها از تریبونهای رسمی نظام نیز بیان گردیده و اما همچنان بی نتیجه مانده است.

معاون امور زنان ریاست جمهوری امروز خبر از افزایش نگران کننده آمار طلاق در کشور داد.

معاون وزیر بهداشت نیز از افزایش یازده درصدی زنان سیگاری در کشور اظهار نگرانی کرد.

امروز این چهار خبر در صفحه حوادث سایتهای مختلف درج شده بود. بماند که اخباری پیرامون انواع حوادث تلخ از قبیل قتل و نزاع و تجاوز و کلاهبرداری و خیانت و باج خواهی و ... نیز در همان صفحات به وفور به چشم می آید.

دیروز اطلاعیه ای از شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص حجاب منتشر شد. نخبگان خوش هزینه مجمع بالا دستی فرهنگی کشور، مقاله ای در خصوص تعهد مثال زدنی زنان پاک کشور نسبت به حجاب نگاشته و در نهایت تأکید نمودند که باید همه انواع چادر و حجاب به رسمیت شناخته شود. منتقدان هم گله کردند که اصلا دعوا بر سر چادر نیست و موضوع سر اصل پایبندی به حجاب و عفاف است و ...

شما در تمام سالهای عمر این نهاد بالا دستی که باید اتاق فکر فرهنگی نظام باشد و بارها نیز گلایه صریح رهبری را شاهد بوده است آیا دیده اید پیرامون معضلات اجتماعی جامعه و ضرورت ارائه پیوست فرهنگی برای طرحهای اقتصادی و اجتماعی و... و لزوم آسیب شناسی از انحرافات و چالش های فکری جامعه و اهتمام برای تغییر بنیادین در نظام نامتعادل آموزش و فرهنگ و عزمی برای تحول آفرینی در حرکت تمدنی نظام و ایجاد هماهنگی بین دستگاههای جزیره ای عرصه فرهنگ و اندیشه و... حرف و نکته و سخن و برنامه ای نو مطرح شده و قدمی رو به جلو برداشته شود و شما را به این نتیجه برساند که بود و نبود این شورا تفاوتی دارد؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

"بچه زرنگ" را ببینید!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۳ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۰۱ ق.ظ

بچه زرنگ | شبکه 2

 

مجموعه تلویزیونی و داستانی "بچه زرنگ" که این شبها ساعت بیست و یک و پانزده دقیقه از شبکه دوم سیما پخش می شود از آن دست آثاری است که بر مبنای باور درون و دمیدن روح و با دست دل ساخته شده است، چیزی در مایه های خداحافظ رفیق، او، تویی که نمی شناختمت، مهاجر، دیده بان و...

مهمترین خاصیت تماشای این اثر، بازیابی گمشده های درونی خودمان است و فرصتی برای تأمل درباره مقصدی که داشتیم و راهی که می رویم.

یادمان بیاید که دلخوشی ها و سرمایه هایی چون حضرت رقیه، امام رضا، حضرت زینب، فرهنگ شهادت و... را داریم. ما خدا داریم. اهل بیت را داریم. شهدا را داریم.

داشته هایمان آنقدر زیاد و وسیع هست که بهانه ای برای ناامیدی و حس شکست و سرخوردگی و انزوا و تلقین باخت و ... باقی نماند. ما قلب داریم، بارگاه حریم کبریایی عشق و وصال را درون خود جای داده ایم و خمخانه محبت دوست را بر سجاده دلدادگی طواف میکنیم. یادمان نرود جا مانده قافله نورانی کرب و بلاییم و ...

باید گذشتن از دنیا به آسانی، باید مهیا شد از بهر قربانی.

دم سازندگان سریال دلی "بچه زرنگ" گرم. مشهدی های باصفا که یاد شهیدان بختی و عطایی و ... دیگر مدافعان گلگون کفن حرم آل الله را صیقل روح خسته و جان غبار گرفته مان قرار دادند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خود خودش بود!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۱ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۰۵ ق.ظ

افشاگری مقام اسرائیلی درباره عملیات ترور سردار سلیمانی

 

در بحث حفاظت، حاج قاسم همیشه به ما تاکید می کرد کاری نکنید مردم اذیت بشوند. می گفت: «ما هم جزئی از مردیم و از آنها جدا نیستیم، برخی مواقع که ما شدت به خرج می دادیم ، حاجی با ما جدل می کرد. زمانی که به فرودگاه رفتیم تا برای ماموریتی برویم، از ایشان درخواست می کردیم کمی صبر کند تا همه ی مردم که رفتند، بعد ایشان برود. قبول نمی کرد، وقتی هم می خواستیم از گیت رد بشویم ، می رفت انتهای صف می ایستاد و می گفت: من هم مثل بقیه.

برخی مواقع به حدی بدون پیرایه و تشکیلات در اجتماع حضور می یافت که تعجب مردم را برمی انگیخت. خود ایشان در یک جمع خصوصی تعریف می کرد:

یک بار با دخترم زینب رفته بودیم میوه بخریم . به محل میوه فروشی که رسیدیم ، زینب پیاده شد و من داخل ماشین نشستم. زمانی که منتظر بودم، دیدم یک دختر که پوشش مناسبی هم نداشت، به من نگاه می کند. خیلی هم مشکوکانه نگاه می کرد. شنیدم که به دوست همراهش گفت: «این بنده خدا حاج قاسم سلیمانی نیست ، دوستش گفت: «نه بابا! مگر می شود همچین آدمی بدون محافظ و بادیگارد باشد و بودن من را انکار می کرد.

آن دو نفر به خودشان جرأت دادند، آمدند نزدیک، با انگشت به شیشه ماشین زدند و از من پرسیدند: «ببخشید! شما سردار سلیمانی هستید؟ سلام کردم و گفتم: «بله، خودم هستم. بعد از کلی تعجب و ذوق، از من درخواستی کردند و گفتند: «امکانش هست یک یادگاری به ما بدهید؟» تسبیحی دستم بود ، همان را به آنها دادم و گفتم: «بفرمایید. داشتند سرتسبیح با هم جر و بحث می کردند که کدام شان آن را بردارد. وقتی این صحنه را دیدم، انگشتری را که در دست داشتم ، آن را هم در آوردم و به آنها هدیه دادم.

منبع: کتاب متولد مارس، صفحه 117احمد حمزه ای

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این یک خبر و این دو عکس!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۱۰ ب.ظ

عکس/ بدرقه زیبای پیکر یک شهید در روستا سوژه شد

 

این یک خبر را امروز منتشر کردند:

"فاطمه؛ در صدر نامگذاری فرزندان دختر در ۹ ماهه امسال

رئیس سازمان ثبت احوال کشور:
🔹در ۹ ماهه امسال، بیشترین اسم در بین نوزادان پسر، محمد و در بین دختران فاطمه بوده است."

 

عکس بالا مربوط است به تشییع پیکر شهیدی گمنام در یک روستای استان چهارمحال و بختیاری. برای همین یکی دو روز گذشته است. تصویر پایین هم عزاداری مشترک مردم شیعه و سنی ایرانشهر، استان سیستان و بلوچستان، در روز شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیهاست.

این یک خبر و این دو عکس را دشمن هم می بیند. می بیند که سرمایه گذاری های فرهنگی اش برای زدودن محبت اهل بیت و محو نمودن شعائر و معارف دین به نتیجه ای که میخواسته نرسیده است. دشمن کارش دشمنی است. از این پس هجمه بیشتری برای تخریب و تحریف آموزه های دین خواهد داشت. ما هم حواسمان را جمع کنیم تا سرمایه دنیا و آخرتمان که محبت به دین و حرکت در صراط مستقیم مکتب وحی است به یغما نرود.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این مستند، ناقص و سطحی بود

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۱۰ ق.ظ

مستند «به بهانه آزادی» پخش می‌شود

 

امیدوارم سطح تحلیل مسئولان ارشد نظام در محدوده نگاه سازندگان مستند "به بهانه آزادی" نباشد. این مستند بیشتر چیزی شبیه بولتن تصویری یکی از نهادها و خبرگزاری وابسته بود و نتوانست نگاه عمیق و تحلیلی جامع درباره اغتشاشات اخیر ارائه دهد. درست مثل این می ماند که کتابی را از نیمه باز کرده و بخوانیم و مقدمه و سیر و گره های قصه را قبل از رسیدن به اوج داستان نادیده بگیریم.

اینکه بعضی سلبریتی ها در دامن زدن به آشوبها و تحریک افکار عمومی و انتشار مطالب کذب نقش اساسی داشتند حرف درستی است و باید دید آیا دستگاه قضا شهامت برخورد بی اغماض با آنها را خواهد داشت یا نه اما باید به این پرسش هم پاسخ داده میشد که چه کسانی در این سالها به سلبریتی سازی در کشور دست زده اند و هر روز آنتن صدا و سیما و جشنواره های رنگارنگ نهادها و سازمانها را با بزرگ نمایی از قهرمانان پوشالی پر کرده اند؟ چه کسانی اسب تراوای دشمن را آزادانه به درون خانه های مردم راه دادند؟ چرا سالهای سال است هیچ مسئولی پیگیر وضعیت اسف بار فضای بی در و پیکر مجازی که از فروش کودک تا اسلحه و مشروبات الکلی و روابط نامشروع در آن موج میزند نبوده است؟ چه کسی باید یقه مسئولان را بابت ترک فعل در عرصه فرهنگ بگیرد؟ سالهاست که توجهی به رسوخ معضل بی هویتی در نسل جوان نداریم و مدارس و دانشگاهها را به حال خود رها کرده ایم تا تبدیل به کشتزار تفکر شوم دشمن شود.

چرا عملکرد ضعیف مسئولان دو رو و بی تدبیر دولت قبل و نقش آن در ایجاد کینه و عقده نسبت به نظام بیان نمی شود؟ آن قدری که مستندسازان محترم تلاش کردند عدالتخواهان را در ردیف اغتشاشگران نشان دهند انصاف نداشتند حتی اشاره ای به مطالب روزنامه های هوچی گر اصلاح طلب کنند که چگونه بر تنور آشوبها می دمند و به اوباش هرز و هیز، غذای فکری و خوراک معنوی می رسانند. همین اصرار بر بستن دهان منتقدان دلسوز و پرونده سازی برای عدالتخواهان بود که باعث شد عَلَم مطالبه گری از دایره نظام خارج شده و دست کسانی بیفتد که اساسا عرقی نسبت به دین و میهن ندارند و سطح دغدغه های ملت مظلوم و نجیب را در حد سلف مختلط و آغوش رایگان و رابطه با جنس مخالف تقلیل دهند.

چرا تبعیض ها و بی عدالتی ها و تناقضات رفتاری و گفتاری مسئولان که مسبب گسترش بی اعتمادی مردم به نظام دیوانسالار کشور است مورد توجه قرار نمی گیرد؟ چرا کسی حواسش به مانور قدرت باندها و عناصر دانه درشت فساد در سطح شهرها نیست که با پولهای بادآورده خود به دفاتر بعضی ائمه جمعه و نمایندگان خبرگان نفوذ کرده و به ریش ملت میخندند و آه از نهاد دلسوزان و پابرهنگان نظام بلند میکنند؟ شما شهامت ندارید برخلاف همان بولتن های خودتان یقه زنگنه و جهانگیری را بابت حراج بیت المال بگیرید. حاضرید جواب بدهید چرا عنصر مشکوکی مثل حسن فریدون که از ماجرای مجلس دوم و تشکیل مجمع عقلا که به دستور امام تعطیل شد تا دخالت در ماجرای مک فارلین و دیدار با جاسوس صهیونیست که در کتاب "تماس" حسن عباسی منتشر گردید و مستندات آن باعث تبرئه وی در دادگاه شد به راحتی در ساختار قدرت رشد نموده و با کسب عالی ترین مناصب حکومتی در پی اجرای برنامه های خیانت بار فرهنگی غرب از جمله سند بیست سی و پر و بال دادن به نفوذ مجازی دشمن برآمد؛ در حالی که بهترین فرزندان این مملکت به صرف انتقاد از صاحبان قدرت به راحتی از ساختار سیاسی کشور حذف می گردند.

منحصر دانستن علت آتشی که در ماههای اخیر برافروخته شد به عناصر دست چندمی و دون پایه ای چون علی کریمی و مهناز افشار یادآور تکاپوی رسانه ای برای نسبت دادن رهبری آشوبهای کوی دانشگاه در سال 78 به منگلهای بی ریشه ای معروف به منوچ و ملوس است که در نهایت باعث ایجاد حاشیه امن برای مسببان اصلی حوادث و بستر سازی جهت تداوم آشوبها در فرصتی دیگر جهت باج خواهی سیاسی و جناحی رقبای انتخاباتی خودتان است. رقبایی که البته به رغم همه دعواهای زرگری، رفیق گرمابه و گلستان آخر هفته ها و تعطیلات در ویلاها و خوش نشینی های شبانه و شریک بنگاهها و هلدینگ های غول پیکر تجاری تان هستند.

امیدوار بودیم و البته هنوز هم هستیم غربت بچه های بی ادعای بسیج و انتظامی و واجا و خون شهیدان مظلومی چون آرمان علی وردی و عبدالواحد ریگی و مهدی زاهدلویی و سجاد شهرکی و ... و سیدالشهدای آشوبهای اخیر سید روح الله عجمیان که معارف نهفته در ضمیر پدر و مادرش عصاره فضائل انقلاب خمینی و ماکتی زیبا و مختصر از تمدن الهی اسلام بود تلنگری برای بیداری مسئولان تأثیرگذار کشور در توجه ریشه ای به انحرافات و حل معضلات فرهنگی و آموزشی و اداری و اقتصادی مملکت امام عصر(عج) باشد.

بزرگترین مطالبه گر، منتقد و عدالتخواه این کشور شخص رهبری انقلاب است که شما یقه سفیدهای همیشه در صحنه چپ و راست، متوقف در داعیه ولایت مداری لفظی و بی عمل، شِکوِه و اعتراض ایشان از بی عدالتی در آموزش، شکاف طبقاتی، تجمل گرایی مسئولان و... تا تأکید بر گسترش عدالت اجتماعی، نجات صنعت خودروسازی، حمایت از تولید ملی، توجه به زیرساختهای فرهنگی، ضرورت ارائه الگوهای بومی، برخورد با حقوقهای نجومی، اهمیت امر به معروف و نهی از منکر به خصوص در حوزه مسئولان، تقویت هویت ملی و دینی، اصالت و محوریت خانواده و تربیت فرزند، اصلاح سبک زندگی، مهار بازی دشمن در فضای مجازی و.... را نادیده انگاشته و بار ویرانی و انحراف و اشتباهات نظام دیوان سالار را بر دوش نظام معنوی امت و امامت تحمیل کرده اید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشکل ریشه ای تر از این حرفهاست!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۵ ب.ظ

تأملی بر اشتراکات بعضی مسئولان و آشوبگران

به این چند گزاره، صرفا از باب نمونه توجه کنید:

1- آزادی

اغتشاشگران می گویند همه باید در رفتار و بیان نظرات خود آزاد باشند. هیچ کس نباید مانع از اظهار نظر دیگران شود. در حالی که خودشان از گفت و گو فراری بوده و در جلسات سخنرانی مسئولانی که قصد پاسخگویی به پرسشهای آنها را دارند جنجال راه می اندازند و "هو" می کنند و مانع از طرح دیدگاه مخالف خود میشوند.

بعضی مسئولان هم خود را طرفدار گفتگو نشان می دهند؛ اما بر خلاف توصیه رهبری همواره از مردم و دانشجویان فاصله داشته و تنها در این شرایط که جامعه دچار التهاب شده از باب حفظ ظاهر و رفع تکلیف به جلسات پرسش و پاسخ با دانشجویان می روند. بعضی مسئولان تحمل نقد را نداشته و با پرونده سازی و عزل و اتهام تشویش اذهان و شکایت و فیلتر و سرک کشیدن به حریم خصوصی دیگران درصدد بستن دهان منتقدان بر می آیند.

2- قانون

اغتشاشگر وقتی به خیابان می آید و نظم جامعه را بر هم میزند یعنی قانون و مطالبه گری قانونی را قبول ندارد؛ اما وقتی وسط اغتشاشات دچار سانحه ای می شود به قانون پناه برده، شکایت می کند و در رسانه ها ننه من غریبم بازی در می آورد که چرا قانون به دادم نرسیده و از مظلومیت من دفاع نمی کند؟! معلوم نیست بالاخره قانون را فصل الخطاب می داند یا نه؟

بعضی مسئولان همه را توصیه به قانون می کنند؛ اما به قوانینی که مثلا خودشان برای حقوق سرباز تعیین کرده اند پایبند نیستند، دم از حفظ محیط زیست میزنند اما هزاران تن زباله شهری را در لب ساحل یا وسط جنگلها دپو میکنند، تمایلی به صدور مجوز تجمعات قانونی ندارند، مدعی حمایت از سوت زنی و کشف ظلمه هستند اما دهها تخلف آشکار صاحبان قدرت از قراردادهای زیان بار نفتی، حقوقهای نجومی، شکاف طبقاتی، زد و بندهایی چون واگذاری عجیب پتروشیمی میانکاله تا ترک فعلها و ساختار چاق و فشل ادارات و خرج های غیرضروری و ... را پشت گوش می اندازند.

3- نقد پذیری

کدام کارمند منتقدی توانسته در ساختار اداری کشور رشد کند؟ به طور معمول پیشرفت اداری مخصوص کارمندان سر به زیر و مجیزگو است. انتقاد از مافوق یا مسئولان ولو در رده های میانی یا پایین دستی اغلب با واکنش منفی آنها مواجه می شود. نه مسئول و صاحب میز تحمل آن را دارد که مخاطب امر به معروف و نهی از منکر دیگران قرار بگیرد نه آن بانویی که حجابش با قانون و شرع انطباق ندارد چنین ظرفیت و اخلاقی دارد. هر دو از اینکه تذکری بشنوند ناراحت شده و گاه به تقابل و پرخاش روی می آورند و هر دو نیز البته معتقد هستند که نقد و تذکر به رعایت قانون در حق دیگران بسی لازم و ضروری است!

4- سبک زندگی

عده ای میگویند ما ایرانی هستیم نباید شبیه اعراب باشیم. اسم مذهبی شان را عوض می کنند، سعی میکنند مثلا جای سلام از درود استفاده کنند، مجموعه نمادها و واژگان فارسی کهن را بر الفاط مشابه عربی-فارسی و نمادهای دینی ترجیح می دهند. در حالی که هیچ گاه به این موضوع اعتراض نمی کنند که چرا سبک معماری خانه هایشان ایرانی نیست، ایرانی های باستان هم سگ و حیوانات را در اتاق نگهداری نمیکردند، حاضر نیستند از ایرانی های قبل از اسلام که اهل عفاف و حجاب بودند تقلید کنند، حاضر نیستند لباسشان طرح و سیاق ایرانی داشته باشد، گوششان به دهان رسانه هایی است که از شیوخ متخاصم عرب بودجه می گیرند، حاضرند کشورشان را دو دستی تقدیم غرب کنند اگر نفعی مادی در آن ببینند و... ادعای ملی گرایی شان حرفی پوچ است.

بعضی از مسئولان هم که دم از ترویج سبک زندگی اسلامی و تمدن سازی می زنند برخلاف آموزه های دین، زندگی اشرافی دارند، اهل تجمل و رانت هستند، بانکداری و اقتصاد و آموزش و احکام جزاء و ... را به تبعیض آلوده می سازند. به شکاف طبقاتی و رانت دامن می زنند و...

5- دروغ

بسیاری از آمارها و اطلاعاتی که درباره آشوبها در شبکه های مجازی و رسانه های مرتبط با جریان آشوب پمپاژ میشود مثل فرار مسئولان و فروپاشی یک ماهه نظام و اعتصابات گسترده بازار و کشته سازی و ... دروغ محض است. کما اینکه وعده های انتخاباتی و آمار سازی های اجرایی و بیلان کارها و... بعضی مسئولان نیز با واقعیتهای جامعه فاصله ای شگرف دارد و گاه مصداق بارز دروغ و فریب است.

ذکر همین پنج نمونه فعلا کفایت میکند برای یادآوری وجود آسیب زای تناقضات مشترک گفتاری و رفتاری لایه های مختلف جامعه، برای آنکه ثابت شود بسیاری از مشکلات جاری کشور ورای طبقات اجتماعی و دسته بندی های سیاسی و ... ریشه در بعضی فرهنگهای غلط جاری در فکر و ذهن مردم اعم از فرا دست یا فرو دست، رئیس یا مرئوس دارد و تا زمانی که باورها و عملکردها اصلاح نشود، هر طیف و دسته ای با هر ظاهر و ادعایی روی کار بیاید و عنان قدرت را بر کف بگیرد، جامعه رنگ و بوی پیشرفت و آبادانی و آزادگی را به طور مطلوب نخواهد دید. مهم تر از هر اصلاح سیاسی و اقتصادی و ... اصلاح فرهنگ عمومی است. تحول در نگرشها و رویکردهاست که میتواند تعالی و سعادت دنیوی و اخروی جامعه مظلوم ایرانی را تضمین نماید. همانقدر که در سالهای نخست پیروزی انقلاب، مردم و مسئولان در سطح معیشت و مراوده و حقوق عمومی و... نزدیک به هم بودند لایه هایی از آنها این سالها در بی صداقتی و هنجارشکنی و منفعت طلبی و کام جویی و... شبیه هم شده اند.

منتقد نجیب و دلسوز و واقع بین و عدالتخواه، همه را بی تعارف و لکنت به رعایت چارچوبهای انسانی و عقلانی و قانونی دعوت میکند، خواه مسئولین باشند یا مردم، توجیه گر وضع موجود باشند یا معترض و آشوبگر و...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره این سه خبر مرگ آور!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ۰۱:۱۰ ب.ظ

 

در صفحات حوادث رسانه ها این  روزها سه خبر تلخ بیشتر جلب نظر می کند.

پیرمردی 84 ساله در کرج که همسری میانسال اختیار کرده و خواهرزاده او را نیز  به فرزند خواندگی پذیرفته بود وقتی از محبت و توجه همسرش ناامید شد و احساس کرد او کودکی که فرزند خوانده شان  است را بیشتر دوست دارد، نیمه شبی چاقو به دست گرفت و هر دو را به قتل رساند! و بعد خودش را تسلیم قانون کرد.

مرد 25 ساله ای در مشهد بعد از تماشای چند فیلم کوتاه مستهجن در گوشی همراه رفیقش بر اثر تحریک قوای جنسی، دختر بچه ای سه ساله را برای تجاوز به خانه برد و وقتی فریادهای او را شنید گلویش را فشرد و به قتل رساند!

زهرا جلیلیان دانشجوی دکترای برق دانشگاه تهران وقتی اعمال نفوذ استاد را برای درج نام فردی دیگر کنار نام خود ذیل مقاله پژوهشی اش دید که خودش برای انتشار در نشریه ای علمی و معتبر جهانی تهیه کرده بود اقدام به خودکشی نمود!

میتوانیم برای هر سه این اتفاق و وقایع مشابهی که هر روز درگوشه و کنار کشور رخ میدهد مخرج مشترکی بگیریم؟

آن پیرمرد 84 ساله که پایش لب گور است اگر خدا را در نظر داشت میتوانست رفتار غلط همسرش را نادیده بگیرد و صبر پیشه کند. لااقل از خدا حیا میکرد و طلاق میگرفت. دستکم با آن بچه بیگناه کاری نداشت. همسرش چطور؟ او هم اگر خدا را در نظر میگرفت از کم محلی به مرد خانه هر چند پیر و فرتوت باشد غفلت نمیکرد.

مرد 25 ساله اگر از خدا میترسید فیلم مستهجن نگاه نمیکرد. به همان میزان که فیلم مستهجن در جامعه به وفور قابل دسترس است دسترسی مشروع به جنس مخالف هم کار دشواری نیست. فکر تجاوز آنهم به یک کودک سه ساله و سپس قتل او تنها از ذهن بیمار و روح پریشان و دل آلوده به شهوت سر می زند. وجودی که دیگر از یاد خدا تهی شده در تسخیر شیطان است.

بعضی استادان دانشگاه خیلی چندش آور هستند. خودشان را عقل کل و صاحب نظر و در طبقه خدا میدانند. فساد اخلاقی یا فکری و اعتقادی یا انظباطی بعضی اساتید دانشگاه در سایه سکوت نهادهای ذی ربط واقعا عذاب آور است. آن دختر دانشجو اگر خدا را در نظر داشت بابت این ظلم به او پناه میبرد یا شکایت میکرد. خودکشی در هیچ فرضی از نظر عقل و شرع قابل تایید نیست. استاد دانشگاه هم اگر حیا داشت و از خدا میترسید به حقوق معنوی دانشجویش تعرض نمیکرد. مسئولان نظارتی و فرهنگی و آموزشی هم اگر خدا را در نظر بگیرند و بدانند روزی باید در پیشگاهش بابت کرده ها و نکرده های خود پاسخگو باشند فرصت تصدی امور و تکیه بر تخت قدرت و جاه را مغتنم شمرده و در ترویج احکام و معارف حق و گسترش معنویات و نظارت بر حیطه های تحت سیطره، دقت و دلسوزی بیشتری نشان می دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از خوزستانی های عزیز بعید بود

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۱ آذر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۱ ق.ظ

                                                   درگیری عجیب در فوتبال ایران با ۹ مجروح

 

نه فقط از خوزستانی ها که البته از همه مردم ایران بعید است با مهمان خود اینگونه رفتار کنند.

در جریان مسابقات لیگ دسته اول فوتبال جوانان کشور تیم مهرگان رامهرمز میهمان تیم نفت امیدیه بود. نفتی ها یک بر صفر بازی را بردند. ملاحظات داوری بماند برای اهلش؛ اما بازیکنان و کادر و تماشاگران این تیم به رغم برد در خانه، پس از اتمام بازی به جان میهمانان خود افتادند و با ضرب و شتم آنان نه نفرشان را راهی بیمارستان نمودند!

فوتبال که قرار بود صرفا یک بازی باشد دارد به نماد کثیف ترین پدیده ورزشی و عرصه تعاملات پشت پرده و ورود و خروج پولهای آلوده و ... تبدیل میشود. وظیفه ما آن است که فوتبال را مانند هر پدیده وارداتی به ساحت تمدن و تفکر اسلامی و شرقی، ذیل آداب و فرهنگ بومی و انسانی خود تطهیر نموده و ماهیت آن را با معیارهای اخلاقی و فرهنگی خود تطبیق و تغییر دهیم. نه اینکه متأثر از بداخلاقی ها و محوریت حاشیه ها به فرهنگ و سبقه اخلاقی موطن خویش چنگ بیندازیم.

حالا جالب است بر تابلوی سر در ورودی اغلب این باشگاهها عنوان فرهنگی – ورزشی هم ثبت شده است! فرهنگ ایرانی اجازه میدهد با میهمان خود چنین رفتار کنیم؟ آنهم در خوزستانی که مردمش در تمام تاریخ به تمدن سازی و اخلاق و شرافت شهره جهان بوده اند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا