اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

۶۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نیروی انتظامی» ثبت شده است

مجرم باید از پلیس بترسد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۲، ۰۳:۴۵ ب.ظ

رفت و آمد پلیسها با گاومیش در جزیره‌ی «مارجو برزیل»!

 

در نظام اسلامی همان قدر که مردم عادی و افراد بیگناه و مظلوم باید پلیس را مأمن و ملجأ و پناهگاه و نقطه امید خود دانسته و مورد مهربانی و تفقد نیروی انتظامی قرار داشته باشند، مجرمان و تبهکاران و متجاوزان به حقوق ملت باید از قاطعیت و صلابت آن در هراس و بیمناک باشند.

تصویر بالا متعلق است به جزیزه مارجو برزیل که پلیس از گاو میش های یک و نیم تنی برای تعقیب مجرمان در زمینهای گل آلود استفاده میکند. در گزارشی در این خصوص آمده مجرمان با دیدن چنین صحنه ای از فرار منصرف شده و خود را تسلیم پلیس می نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کتاب‌ها درباره حجاب و عفاف چه می‌گویند؟ | ایبنا

 

بسم الله الرحمن الرحیم

از بزرگترین اهداف قیام ملت قهرمان ایران در مقابل طاغوت، حذف نظام سلطه و استقرار حاکمیت اسلام و اجرای احکام اجتماعی و انسان ساز مکتب وحی بود که خون هزاران شهید گلگون کفن این مرز و بوم در راه آن بر زمین ریخته شد.

حکومت اسلامی ملزم به ایجاد بستر رشد و تعالی مردم و برخورد با عناصر تبلیغی جبهه باطل و جلوگیری از تضعیف باورهای معنوی جامعه است که در این مسیر توفیقات بسیاری حاصل نموده است. دشمن به خوبی درک نموده آنچه ریشه مقاومت و پیروزی ملت نستوه ایران در مواجهه با تهاجم ارتش بعث و حامیان بین المللی اش قرار گرفت و تحریمهای کمرشکن اقتصادی و ... را کنار زد و اندیشه ایستادگی در مقابل زورگویان عالم را در سوریه و یمن و فلسطین و عراق و آفریقا و آمریکای لاتین و... گسترش داد روح معنویت و اعتقاد به معاد و تلاش برای جلب رضایت خدا بوده است. از این رو با پایان جنگ تحمیلی، ناتوی فرهنگی دشمن اصل باورهای اعتقادی مردم را نشانه گرفت تا زیرساخت تفکر مقاومت و شهادت طلبی را از میان بر دارد.

اشاعه فرهنگ برهنگی و هرزگی، در واقع روی دیگر ستیز جبهه جهانی استکبار برای فروپاشی نظام مستقل مستضعفین است که از این منظر، تهاجم فرهنگی را باید تهاجمی سیاسی قلمداد نمود.

در ماههای اخیر اما دشمن شکست خورده از استقامت ملت، با تصور بهره گیری از اسب تراوای فرهنگی خود در فضای مجازی رهای این سالها، فرمان قبح زدایی و اباحه گری را به فریب خوردگان و دلدادگان تمدن پوشالی و رو به زوال غرب صادر نموده که صحنه های مکرر این هنجارشکنی ها دل مؤمنان را به درد آورده است.

با توجه به توصیه اکید اسلام در ضرورت ترویج "معروف" و تقابل با "منکر" و نیز مصوبات قانونی پیرامون مسأله حجاب و توصیه های فراوان شهدا و علما انتظار این بود که متولیان امر با وسواس و دغدغه بیشتری نسبت به صیانت از موازین شرع و قانون اقدام نمایند.

غفلتها و فرصت سوزیهای فرهنگی بی شمار در سالهای اخیر و بی توجهی به تذکرات دلسوزانه رهبر معظم انقلاب، اصل قانونمداری را در نگاه لایه هایی از مردم کمرنگ ساخته است. ناگفته پیداست چه آن مسئول خائنی که از قِبَل جایگاه خود در پی زراندوزی و منفعت طلبی است و چه آن شهروند خودباخته ای که هنجارشکنی در راستای لذت جویی و کام طلبی را روال خویش قرار داده، دارای مخرج مشترکی به نام قانون ستیزی و زیاده خواهی هستند.

از مجموعه نهادهای فرهنگی و انتظامی و امنیتی و قضایی انتظار می رود با تدبیری شایسته و فوری و قاطع مانع از استمرار رفتارهای مغایر با قانون در جامعه شوند و بدانند مصلحت طلبی و محافظه کاری احتمالی آنان ثمره ای جز ایجاد هرج و مرج و اشاعه لاابالی گری و در نهایت، اندلس سازی از ایران اسلامی نخواهد داشت. آیا مسئولی که شهامت برخورد با پدیده شوم کشف حجاب و ترویج فحشا را ندارد در خودش شجاعت پاسخگویی به خون شهدا را می بیند؟ جمهوری اسلامی خون آورد هزاران جوان گلگون کفن این آب خاک و امانتی سترگ است که قصور در حفظ آن عواقب دنیوی و اخروی زیان باری را در پی خواهد داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فعلا در حد ادعا

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۶:۱۲ ق.ظ

عکس زننده زن بی حجاب در خیابان های تهران ! +انتقاد مخالفان و موافقان کشف  حجاب !

 

دیروز عصر برای امری خیر به تهران رفته بودم حوالی انقلاب و جمهوری و ولی عصر.

آن چه از وضعیت عابرین هویداست دوربین های سردار رادان تا اینجای کار ادعایی بیش نبوده و بعید به نظر می رسد این حجم از دخترکان بزک کرده که اتفاقا روی حالت موهای سرشان حسابی وقت گذاشته و هزینه کرده اند ابدا پیامک و اخطار و ثبت و احضاری دریافت کرده باشند.

خب شخصا هیچ وقت در هیچ مساله ای روی عزیزان انتظامی حسابی باز نکرده ام اما لازم است این نکته را یاداور شوم که تجربه ثابت کرده وضعیت فرهنگی و فکری ساکنان تهران بعد از مدتی در سایر شهرستانها مورد تکرار و تکثر قرار می گیرد. از این باب ضروری است متدینین در شهرهای دیگر آماده مواجهه با حجمی از افسارگسیختگی و قانون شکنی و پرده دری قرار گرفته و از حالا پیش بینی لازم برای کنترل وضعیت فساد را داشته باشند. با این وصف تکرار حادثه ای که در سبزوار منجر به شهادت یک جوان ایرانی غیور گردید با این حجم از رغبت به فساد احتمالا در سایر شهرها نیز قابل مشاهده خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مطالبه در مقابل مطالبه!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۲، ۰۴:۳۰ ب.ظ

تکالیف رانندگان و پلیس در حادثه تصادف چیست ؟

 

رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی کشور گفت: "خسارات ناشی از تصادفات ۷ درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص می دهد و ۸ تا ۱۳ درصد از بودجه کشور صرف خسارت ناشی از تصادفات می شود. آیا یک پیچ برای ایمنی به خودروها اضافه شده است؟"

برای چندمین بار است که مسئولان ارشد پلیس نسبت به کیفیت بد خودرو و خسارتهای عجیب ناشی از آن با ادله و آمار گزارش می دهند. چندی پیش نیز یک مقام مسئول در نهاد مذکور اعلام داشت اگر کارخانه های خودرو ساز داخلی را تعطیل کنیم و خودروی با کیفیت وارد کنیم از صرفه جویی بایت ضرر و زیانهایی که از دست خودروهای داخلی بر کشور تحمیل می شود میتوان حقوق همه کارکنان بیکار شده شرکتهای خودرو ساز را پرداخت کرد.

خوب، این اعتراضات و تذکرات تا به حال به نتیجه نرسیده و گوش شنوایی برای آن وجود نداشته است.

امروز رییس پلیس راهنمایی فریاد برآورد که بعد از این همه پیگیری و تذکر حتی یک پیچ هم برای ارتقای کیفیت خودروها و ایمنی سرنشین اضافه نشده است!

ببینید اگر قرار است از جایگاه حکومتی الکی ژست بگیریم که مطالبه گری باید در جامعه نهادینه شود اما کمترین تأثیری به مطالبات بر حق ندهیم چه فایده ای جز ایجاد یأس در جامعه خواهد داشت؟ 

مطالبه پیرامون وضعیت بد و رنج آور خودروهای مونتاژی داخل از سوی بالاترین مسئولان کشور نیز بیان شده اما اثری نداشته است که این موضوع بسیار نگران کننده است.

خبر مربوط به سخنان رییس پلیس راهنمایی را برای بعضی دوستان فضای مجازی ارسال کردم.

برادر بزرگواری که عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی اضفهان است مطالبه ای هم نسبت به عملکرد پلیس مطرح نمود که خواندنش خالی از لطف نیست:

سلام
اگر چه سخنان ایشان در مورد ایمنی خودروها که خلاصه اش اینجا و کاملش در لینک نقل شده درست است، ولی در مورد تلفات و حوادث یک عامل مهم هم خود پلیس و غیبتش از صحنه خیابان‌ها و جاده ها مخصوصا بعد از غروب آفتاب است. شبها بسیاری از خیابان‌های شهرها محل جولان و ویراژ رانندگان جوان ناشی و عبور و مرور خودروهای دستکاری شده در زیر و بند و بی چراغ یا با نورهای مزاحم و کورکننده رانندگان دیگر است.
همچنین در مورد عمر متوسط خودرو در دنیا که ٧ سال ذکر کرده‌اند، در ایران دولت محترم حتی خودروی ١۵ و ٢٠ سال کارکرده را به عنوان خودروی لوکس می‌شناسد و مالیات خودروی لوکس برای آن وضع می‌کند!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیرامون یک اتفاق تلخ در مشهد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۹ اسفند ۱۴۰۱، ۰۷:۵۹ ب.ظ

static3.mojnews.com/thumbnail/kRH9NpekUpCq/b3KyLJt...

 

ماشین پلیس به خودرویی در مشهد مشکوک شد و دستور ایست داد. راننده نایستاد و اقدام به فرار کرد.

تعقیب و گریز آغاز شد.

مأمور پلیس چند بار اقدام به تیراندازی هوایی کرد. باز هم تاثیری نداشت و راننده خطاکار پا به فرار گذاشت.

مأمور پلیس لاستیک خودرو را نشانه گرفت که تیر اشتباهی به یکی از سرنشینان اصابت کرد و نوجوان چهارده ساله به قتل رسید.

تا اینجای کار اتفاقی خلاف قانون رخ نداده است. شهروندان موطف هستند به دستور ایست پلیس توجه کنند.

اما 

بر اساس گزارش رسانه ها، مأموری که سلاح گرم در اختیار داشت یک سرباز بود.

نکته این جاست چرا سلاح در اختیار سرباز قرار داشت؟ یک سرباز وظیفه مگر چقدر آموزش دیده که بتواند در تعقیب و گریز شهری با تبحر و دقت از سلاح استفاده کند؟ جان یک نوجوان و داغ خانواده اش یکطرف، این سرباز جوان هم تا آخر عمر با احساس تلخ عذاب وجدان و تألمات شدید روحی مواجه خواهد بود. در امور تخصصی باید از نیروهای تخصصی استفاده کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دوباره نگاه کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱ اسفند ۱۴۰۱، ۱۱:۰۷ ق.ظ

انتشار جدیدترین شماره از نشریه علمی ـ پژوهشی «تربیت اسلامی» - خبرگزاری مهر  | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency

 

مثل این خانم معلم بلاگر قائمشهری یکی و دوتا نیست. اصلا بحث انقلابی و غیرانقلابی بودن را نمیخواهم مطرح کنم. بحث گزینش و نظارت است، اینکه هر چیزی باید سر جای خودش باشد. کسانی که حتی به هویت ملی و محلی خود هم وفادار نیستند چگونه میتوانند زمامدار امور مردم و وفادار به هنجارهای جامعه باشند؟ چقدر معلم هایی سراغ دارید که تعهدی نسبت به مسئولیتی که بر دوش گرفته اند ندارند؟ بهترین اقدام را تیم نساجی انجام داد که البته پا پس کشید و عقب نشست. جای چنین افرادی در محیطهای باشگاهی و حتی در قامت لیدر تماشاچیان فوتبال است نه نهادی مثل آموزش و پرورش که به طور مستقیم با هویت جامعه سر و کار دارد.

آن مامور انتظامی کرمانشاه را یادتان هست؟ ریش هم داشت. می گفت اصلا قانونی برای برخورد با بدحجابی نداریم! مانند او چند نفر دیگر وجود دارند؟ مانند آن مأموری که به طلبه ناهی از منکر در قم دستبند زد و برخورد زننده اش باعث بیماری قلبی وی گردید چند تای دیگر داریم؟ چندبار دیده ایم مامور پلیس فتا اگر انتقاد یک بسیجی را نسبت به مدیر رده پایین دولتی ببیند گزارش تشویش اذهان عموم رد میکند اما وقتی تخریب و تهدید انقلاب و اسلام را از بعضی بلاگرهای کژاندیش ببیند به روی مبارک خود نمی آورد؟

چند بار پیش آمده برای کاری به اداره ای بروید و احساس کنید کارمندهای محترم، حضور شما را مخل آرامش و گپ و گفت و گعده خود با همکاران دانسته و زود میخواهند با امروز و فردا کردن دست به سرتان کنند؟

من این حس را در اداراتی مثل فرهنگ و ارشاد و ثبت اسناد و ... تجربه کرده ام.

در مراجعه به بانک چقدر احساس حقارت کردید وقتی دیدید هر که سرمایه دارتر است بیشتر احترام میبیند و خدمات بیشتر و راحت تری دریافت می کند؟ چرا کسی به فکر ترمیم این حفره های فرصت سوز و براندازی موریانه وار نیست؟

حقیقت انقلاب اسلامی عمل به عدالت اجتماعی بود، چنانکه رهبر فرزانه انقلاب نیز فرمود مشروعیت مسئولان بسته به اجرای عدالت است.

از بالاترین شئون عدالت، خدمت به مردم، امانت داری و ایجاد بستر لازم برای رشد و تعالی ملت است.

نظام اسلامی، هم در مرحله سیاستگذاری و هم در مرحله اجرا نیازمند بازنگری و نظارت جدی بر میزان تطابق رویکردها و عملکردها با معیارهای دین و شعائر و اهداف انقلاب تمدن ساز اسلام است. اگر قرار باشد به صرف شب را به روز رساندن و روز را به شب رساندن و گذر ایام دلخوش باشیم؛ نظام دیوانسالار، نظام حق ولایت را به حاشیه رانده و اعتماد جامعه نسبت به سلامت و اعتبار و حقانیت حاکمیت دین را تحت الشعاع قرار می دهد. بدون تعارف باید گفت ادارات ما هنوز اسلامی نشده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ته ماجرای مطالبه گری حجاب به کجا می انجامد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۱ بهمن ۱۴۰۱، ۱۱:۱۶ ق.ظ

(مهر فاطمی) محجبه ها را دور هم جمع کرد -  تجدید عهد و پیمان بانوان با حجاب

 

مدتی است اقشار متدین جامعه با اعتراض نسبت به ولنگاری های فرهنگی رایج در قالب بدحجابی که مدتی است بیش از گذشته در انظار عموم مشاهده میشود از دولت و قوای حاکمیت خواهان برخورد و اصلاح امور هستند.

اینکه رعایت حجاب، تنها مطالبه جریان عدالتخواه و انقلابی نیست و متدینین انقلابی در کنار مقابله با معضل بدحجابی خواهان برخورد با بی عدالتی و تبعیض و شکاف طبقاتی و رانت و ... هم هستند نیاز به یاداوری نیست.

اینکه حجاب، مقدمه عفاف است و نظام اسلامی به عنوان بستر ساز رشد معنوی و کمال انسانی در جامعه، مکلف به هموار نمودن مسیر اصلاح و رفع زمینه های ترویج گناه است و در این راستا باید نظام تربیت و آموزش را به گونه ای ساماندهی کند که سن ازدواج و فرهنگ و رسوم مربوط به آن مورد بازنگری قرار گرفته و به مبانی دین نزدیکتر شود هم بارها مورد تأکید قرار گرفته و در جای خود مهم و شایسته توجه است.

اما

حجاب به عنوان پرچم دین و نماد تبلور حاکمیت دینی هیچ گاه نباید مورد مسامحه مسئولان ذی ربط قرار بگیرد.

می ماند این مساله که مجموعه اعتراضات اجتماعی مربوط به مطالبه برخورد با بد حجابی و گسترش فرهنگ لاابالی گری در نهایت قرار است به کجا برسد؟

یک وجه این اعتراض در دایره اصلاح و تکمیل قوانین و جدیت در فعالیتهای فرهنگی و معرفتی است که قطعا باید اهتمام بیشتری از سوی مسئولان را به دنبال داشته باشد.

یک وجه دیگر این اعتراضات همانا در خصوص ضرورت مواجهه انضباطی و میدانی با پدیده منحط بی حجابی است که روی سخن دقیقا در همین مورد است.

به گمان شما فشار بر حاکمیت برای کنترل وضع ناهنجار جامعه به کجا می انجامد؟

جز این است که مسئولان به منظور ساکت نمودن صدای معترضان با وعده جدیت در این امر، در نهایت نیروی انتظامی را متولی اصلاح و برخورد انضباطی با مروجّان بی عفتی معرفی خواهند نمود؟

با خودمان که تعارف نداریم؟ با شناختی که همه ما از بضاعت این نهاد داریم اصولاً قابل تصور است نیروی انتظامی به تنهایی قادر به کنترل وضع بی حجابی در جامعه باشد؟ حالا ضعف انگیزه بعضی عناصر این نیرو و یا ناآشنایی بعضی مأموران با نحوه برخورد اسلامی با مردم نیز در جای خود قابل تأمل است.

از ابتدا هم واگذاری مأموریت برخورد با بی حجابی بر دوش نیروی انتظامی، تصمیمی اشتباه بود.

تشکیل دوباره کمیته های انقلاب هم از نظر ساختار اداری و ضرورت های سازمانی ممکن نخواهد بود.

اما تجربه فعالیت ستادهای مردمی امر به معروف و نهی از منکر با محوریت مساجد و پایگاههای بسیج، تنها نسخه ای است که می تواند مبارزه با منکر بد حجابی و مزاحمتهای خیابانی و هرزگی اجتماعی را به راحتی و سرعت بیشتر محقق سازد.

به دوستان مومن و پیگیر خود پیشنهاد میکنم در کنار اجتماعات و جلسات و نامه نگاری ها و... با مسئولان در خصوص مقابله با پدیده شوم بد یا بی حجابی، راهکار عملیاتی احیای ستادهای مردمی امر به معروف و نهی از منکر را نیز مورد تأکید قرار دهند تا بالاخره شاهد حرکتی رو به جلو و موثر برای اجابت این مطالبه دینی باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این جمله آقای اژه ای

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۶ دی ۱۴۰۱، ۰۳:۰۹ ب.ظ

                                                   توصیه‌های محسنی اژه‌ای به سردار رادان

 

رییس قوه قضایه در دیدار با فرمانده جدید انتظامی کشور سفارشی داشت که حرف دل ما و همه دلسوزان نظام و انقلاب است:

"مواجهه و برخورد حکیمانه و مدبرانه‌ نیروهای فراجا با مردم در ایجاد آرامش در دل‌ها و افزایش اعتماد و رضایت عمومی نسبت به حاکمیت نقش بسزایی دارد."

ضمن احترام به پرسنل خدوم و زحمت کش انتظامی کشور اما نمی توان از کنار این واقعیت گذشت که نحوه برخورد غلط و خشن بعضی مأموران با مردم باعث دلخوری جامعه نسبت به کارکرد این نهاد می گردد.

امیدوارم سردار رادان که فرمانده ای شریف و مردمی است نسبت به کنترل رفتار غلط معدودی از نیروهای فراجا که ممکن است از انگیزه کافی برای تقویت اعتبار نظام مقدس اسلامی برخوردار نباشند، همتی جدی و توجهی ویژه نشان دهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ضرورت خانه تکانی در نیروی انتظامی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۵ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۲۶ ق.ظ

عذرخواهی رئیس پلیس تهران از «اشتباهات» در برخورد مأموران با نجفی

 

این روزها صحبت از اتمام ماموریت سردار اشتری در نیروی انتظامی است. بعضی رسانه ها هم به گمانه زنی در خصوص انتخاب فرمانده جدید پرداخته و نام سردار رادان را مطرح ساخته اند.

شخصا هیچگاه دلم با سردار اشتری صاف نبوده و او را نسخه ای دیگر از حسن روحانی در قامت و لباس انتظامی می دانستم.

آنچه که فرمانده جدید انتظامی باید در اولویت قرار دهد ضرورت رسیدگی به امور بر زمین مانده ای است که در ساماندهی بیشتر این نیرو میتواند نقش موثری داشته باشد.

 رسیدگی به وضع معیشت پرسنل و حمایت فرهنگی و روانی خانواده ها

تقویت و مناسب سازی کلانتری ها از نظر تعداد مأمور و امکانات سازمانی

نظارت بیشتر و دقیق تر بر عملکرد بعضی نیروها ولزوم پاکسازی نیرو از عناصر نفوذی یا بی اعتقاد و نامتعادل که هزینه رفتارهای غلط آنها بر گرده نظام سنگینی می کند و زحمات و فداکاریهای دیگر همکاران خدوم و سالم خودشان را هم زیر سوال می برد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تشکر ویژه از سردار میرفیضی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۲۰ ب.ظ

تعارف که نداریم. به عنوان کسی که سالهاست در نقد رفتار مسئولان و نهادهای مختلف از جمله همین نیروی انتظامی قلم زده و با نفی و نهی بعضی بدیهیات توسط عزیزان به میز محکمه کشانده شده ام تردید داشتم آیا شیخ موسای علیزاده ما که طلبه ای صادق و مخلص و زجر کشیده است یارای آن را خواهد داشت مظلومیت خود را در واقعه پنج شنبه اخیر قم به اثبات رسانده و از اعتبار خود احقاق حق نماید؟

لهجه شیرین آذری او در بیان فارسی، بلیغ و فصیح نیست و بیم آن را داشتم مثل آنچه که در جلسه دادستان کل کشور گذشت نتواند منظورش را درست به مخاطب منتقل کرده و صدایش بریده شود.

موارد مشابهی را در شهر خود یا همین قم شاهد بوده ام وقتی مأمور یا کارمند مجموعه ای اشتباه میکند همکارانش یا حتی نهاد نظارتی ذی ربط به جای اصلاح سعی در ماله کشی دارند.

تا همین امروز ظهر هم مطلب بی مأخذ و اعتباری دست به دست می شد که نگارنده سفارشی نویس آن مدعی کذب کلام این طلبه مومن و رنج کشیده و خط مقدمی انقلاب بود و حتی تهدید به برخورد قضایی با وی نمود!

اما فایل صوتی جناب حجت الاسلام وحدتی که به نمایندگی از مدیر حوزه علمیه کشور و با دعوت سردار میرفیضی فرمانده انتظامی استان به این ماجرا ورود داشت ضمن توصیه به عدم پیگیری رسانه ای داستان، اصالت ادعای شیخ موسای علیزاده و اشتباه رفتار مأمور کلانتری را تأیید نمود که اقدامی هوشمندانه و توأم با شجاعت بود.

به یقین هیچ فرد و مجموعه ای؛ نیروی انتظامی باشد یا وزارت اطلاعات، روحانیت، آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، ثبت احوال، دادگستری و... مصون از خطا نیست و آنچه که بر ارزش و منزلت انقلابی این مجموعه ها صحه میگذارد شهامت پذیرش اشتباه و اقدام برای اصلاح ضعفهاست.

نیروی انتظامی کشور در اتفاقاتی که پیرامون ناامنی های اخیر در گیلان و بلوچستان رخ داد نیز نشان داده بود از احقاق حقوق مردم و رسیدگی به حال مظلومان ولو به قیمت برخورد با همکاران خاطی، ابایی ندارد و برخلاف رفتار معمول پلیس وحشی آمریکا و فرانسه و دیگر مدعیان مهد پوشالی تمدن و نیز برخلاف تبلیغات مسموم رسانه های جلاد معاند در تخریب وجهه ارکان نظام، مأمور را مبتنی بر آموزه کلام علوی، نه معذور، که مسئول دانسته و محوریت خدمت به مردم و رعایت حال ضعفا و حفظ حقوق جامعه را در راستای نگاه توحیدی و معنوی به رسالت نهاد انتظامی و باور معاد و پاسخگویی در محضر حق، اصلی خدشه ناپذیر برای صیانت از اعتماد ملت به نظام مقدس جمهوری اسلامی -که خون آورد هزاران لاله گلگلون کفن بی نام و نشان این مرز و بوم است- می داند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهسا و موسی!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ دی ۱۴۰۱، ۰۲:۱۰ ق.ظ

photo_2022-12-30_01-03-37_unmp.jpg

 

ماجرای فوت مهسا امینی در مقر پلیس امنیت اخلاقی تهران نزدیک بود این بار در کلانتری خیابان شهیدان فاطمی قم به شکلی دیگر تکرار شود.

حجت الاسلام موسی علیزاده از طلبه های انقلابی قم بعد ازامر به معروف و نهی از منکر نسبت به بانویی بی حجاب در اتفاقی عجیب توسط نیروی انتظامی در ساعت و خیابانی شلوغ در حالیکه لباس روحانیت به تن داشت دستبند زده شد و به بازداشتگاه منتقل گردید.

وی که از برخورد نا موجّه نیروی انتظامی در بهت و شوک به سر میبرد و بحث و استدلالش در توضیح وظیفه دینی نهی از منکر تأثیری نداشت دچار ایست قلبی شد، ناگهان بر زمین افتاد و با تشخیص مأمور اعزامی اورژانس به بیمارستان ولی عصر عج منتقل گردید و در بخش سی سی یو بستری شد.

حالا رفقای انقلابی به شوخی می گویند بعد از مرگ مهسا امینی این بار ما به خونخواهی موسی علیزاده دست به آشوب بزنیم!

اما از مطایبه که بگذریم بچه های انقلابی ضمن پافشاری بر باورهای راسخ خود در دفاع از ارکان نظام اسلامی اما به یقین نسبت به بعضی کژ رفتاریها و خطاهای سهوی و عمدی مسئولان و نهادها در هر جایگاه و لباسی که باشند انتقاد جدی و سازنده داشته و دارند و به مسیر نورانی امر به معروف و نهی از منکر به خصوص در حوزه عملکرد مسئولان ادامه خواهند داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این مستند، ناقص و سطحی بود

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۱۰ ق.ظ

مستند «به بهانه آزادی» پخش می‌شود

 

امیدوارم سطح تحلیل مسئولان ارشد نظام در محدوده نگاه سازندگان مستند "به بهانه آزادی" نباشد. این مستند بیشتر چیزی شبیه بولتن تصویری یکی از نهادها و خبرگزاری وابسته بود و نتوانست نگاه عمیق و تحلیلی جامع درباره اغتشاشات اخیر ارائه دهد. درست مثل این می ماند که کتابی را از نیمه باز کرده و بخوانیم و مقدمه و سیر و گره های قصه را قبل از رسیدن به اوج داستان نادیده بگیریم.

اینکه بعضی سلبریتی ها در دامن زدن به آشوبها و تحریک افکار عمومی و انتشار مطالب کذب نقش اساسی داشتند حرف درستی است و باید دید آیا دستگاه قضا شهامت برخورد بی اغماض با آنها را خواهد داشت یا نه اما باید به این پرسش هم پاسخ داده میشد که چه کسانی در این سالها به سلبریتی سازی در کشور دست زده اند و هر روز آنتن صدا و سیما و جشنواره های رنگارنگ نهادها و سازمانها را با بزرگ نمایی از قهرمانان پوشالی پر کرده اند؟ چه کسانی اسب تراوای دشمن را آزادانه به درون خانه های مردم راه دادند؟ چرا سالهای سال است هیچ مسئولی پیگیر وضعیت اسف بار فضای بی در و پیکر مجازی که از فروش کودک تا اسلحه و مشروبات الکلی و روابط نامشروع در آن موج میزند نبوده است؟ چه کسی باید یقه مسئولان را بابت ترک فعل در عرصه فرهنگ بگیرد؟ سالهاست که توجهی به رسوخ معضل بی هویتی در نسل جوان نداریم و مدارس و دانشگاهها را به حال خود رها کرده ایم تا تبدیل به کشتزار تفکر شوم دشمن شود.

چرا عملکرد ضعیف مسئولان دو رو و بی تدبیر دولت قبل و نقش آن در ایجاد کینه و عقده نسبت به نظام بیان نمی شود؟ آن قدری که مستندسازان محترم تلاش کردند عدالتخواهان را در ردیف اغتشاشگران نشان دهند انصاف نداشتند حتی اشاره ای به مطالب روزنامه های هوچی گر اصلاح طلب کنند که چگونه بر تنور آشوبها می دمند و به اوباش هرز و هیز، غذای فکری و خوراک معنوی می رسانند. همین اصرار بر بستن دهان منتقدان دلسوز و پرونده سازی برای عدالتخواهان بود که باعث شد عَلَم مطالبه گری از دایره نظام خارج شده و دست کسانی بیفتد که اساسا عرقی نسبت به دین و میهن ندارند و سطح دغدغه های ملت مظلوم و نجیب را در حد سلف مختلط و آغوش رایگان و رابطه با جنس مخالف تقلیل دهند.

چرا تبعیض ها و بی عدالتی ها و تناقضات رفتاری و گفتاری مسئولان که مسبب گسترش بی اعتمادی مردم به نظام دیوانسالار کشور است مورد توجه قرار نمی گیرد؟ چرا کسی حواسش به مانور قدرت باندها و عناصر دانه درشت فساد در سطح شهرها نیست که با پولهای بادآورده خود به دفاتر بعضی ائمه جمعه و نمایندگان خبرگان نفوذ کرده و به ریش ملت میخندند و آه از نهاد دلسوزان و پابرهنگان نظام بلند میکنند؟ شما شهامت ندارید برخلاف همان بولتن های خودتان یقه زنگنه و جهانگیری را بابت حراج بیت المال بگیرید. حاضرید جواب بدهید چرا عنصر مشکوکی مثل حسن فریدون که از ماجرای مجلس دوم و تشکیل مجمع عقلا که به دستور امام تعطیل شد تا دخالت در ماجرای مک فارلین و دیدار با جاسوس صهیونیست که در کتاب "تماس" حسن عباسی منتشر گردید و مستندات آن باعث تبرئه وی در دادگاه شد به راحتی در ساختار قدرت رشد نموده و با کسب عالی ترین مناصب حکومتی در پی اجرای برنامه های خیانت بار فرهنگی غرب از جمله سند بیست سی و پر و بال دادن به نفوذ مجازی دشمن برآمد؛ در حالی که بهترین فرزندان این مملکت به صرف انتقاد از صاحبان قدرت به راحتی از ساختار سیاسی کشور حذف می گردند.

منحصر دانستن علت آتشی که در ماههای اخیر برافروخته شد به عناصر دست چندمی و دون پایه ای چون علی کریمی و مهناز افشار یادآور تکاپوی رسانه ای برای نسبت دادن رهبری آشوبهای کوی دانشگاه در سال 78 به منگلهای بی ریشه ای معروف به منوچ و ملوس است که در نهایت باعث ایجاد حاشیه امن برای مسببان اصلی حوادث و بستر سازی جهت تداوم آشوبها در فرصتی دیگر جهت باج خواهی سیاسی و جناحی رقبای انتخاباتی خودتان است. رقبایی که البته به رغم همه دعواهای زرگری، رفیق گرمابه و گلستان آخر هفته ها و تعطیلات در ویلاها و خوش نشینی های شبانه و شریک بنگاهها و هلدینگ های غول پیکر تجاری تان هستند.

امیدوار بودیم و البته هنوز هم هستیم غربت بچه های بی ادعای بسیج و انتظامی و واجا و خون شهیدان مظلومی چون آرمان علی وردی و عبدالواحد ریگی و مهدی زاهدلویی و سجاد شهرکی و ... و سیدالشهدای آشوبهای اخیر سید روح الله عجمیان که معارف نهفته در ضمیر پدر و مادرش عصاره فضائل انقلاب خمینی و ماکتی زیبا و مختصر از تمدن الهی اسلام بود تلنگری برای بیداری مسئولان تأثیرگذار کشور در توجه ریشه ای به انحرافات و حل معضلات فرهنگی و آموزشی و اداری و اقتصادی مملکت امام عصر(عج) باشد.

بزرگترین مطالبه گر، منتقد و عدالتخواه این کشور شخص رهبری انقلاب است که شما یقه سفیدهای همیشه در صحنه چپ و راست، متوقف در داعیه ولایت مداری لفظی و بی عمل، شِکوِه و اعتراض ایشان از بی عدالتی در آموزش، شکاف طبقاتی، تجمل گرایی مسئولان و... تا تأکید بر گسترش عدالت اجتماعی، نجات صنعت خودروسازی، حمایت از تولید ملی، توجه به زیرساختهای فرهنگی، ضرورت ارائه الگوهای بومی، برخورد با حقوقهای نجومی، اهمیت امر به معروف و نهی از منکر به خصوص در حوزه مسئولان، تقویت هویت ملی و دینی، اصالت و محوریت خانواده و تربیت فرزند، اصلاح سبک زندگی، مهار بازی دشمن در فضای مجازی و.... را نادیده انگاشته و بار ویرانی و انحراف و اشتباهات نظام دیوان سالار را بر دوش نظام معنوی امت و امامت تحمیل کرده اید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یکی از تاریخی ترین اظهار نظرهای مسئولان!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۷ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۳۸ ق.ظ

محاسبه عجیب پلیس راهور از سود تعطیلی ایران‌خودرو و سایپا و واردات خودروی خارجی

 

این گفته مقام پلیس راهور درباره کیفیت خودروی داخلی که اوایل اردیبهشت امسال بیان داشت را باید یکی از ماندگارترین و تاریخی ترین اظهارنظرهای مسئولان کشور دانست. متأسفانه آمارهای نگران کننده از میزان تلفات جاده ای و هزینه های درمانی و بیمه و خسارات ناشی از آلودگی هوا و ... صنعت بی قانون خودروسازی کشور که گویا حیاط خلوت باندهای قدرت و ثروت است را به موقعیتی برای زیر سوال بردن صنایع ملی و گسترش بی اعتمادی به نهادهای نظارتی تبدیل نموده است.

 

"سردار تیمور حسینی، جانشین رئیس پلیس راهور گفت: با یک حساب دو دو تا چهارتا، ایران‌خودرو و سایپا اگر تعطیل شوند، ما با واردات خودرو و صرفه‌جویی در مصرف سوخت ناشی از آن، حقوق تمام کارکنان این دو کارخانه را پرداخت می کنیم!!"

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اوکراینی های سوسول!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۱ آذر ۱۴۰۱، ۰۳:۴۵ ب.ظ

ساعاتی پیش مشاور زلنسکی در سخنانی، تعداد کشته های نظامی اوکراین در جنگ سهمگین با روسیه را حدود 13000 نفر اعلام کرد.

جالب است که کشور ما صرفا در حوادث سالانه ناشی از تصادفات جاده ای چیزی حدود همین آمار تلفات را شاهد است. نه کسی اعتراضی می کند. نه صدایی از سازمانهای حقوق بشری بلند میشود. نه خودروسازها بابت قصورشان به دادگاه می روند، نه مسئولان ناراحتند نه معترضان و اغتشاشگران مطالبه ای در این خصوص دارند نه کسی دنبال استاندارد سازی و ارتقای کیفیت خودروها و راههای مواصلاتی است، نه هیچ کاندیدایی وعده اصلاح آن را می دهد نه حتی دشمنان نظام و نهادهای بین المللی از این حربه برای اثبات سوءمدیریت در نظام و فشار بر حاکمیت استفاده میکنند و...

یک جنگ بی سر و صدا در کشور ما جاری است. صدها نفر هر سال به خاک و خون کشیده می شوند. اراده ای هم برای حل و فصل آن و تنبیه متجاوزان به حقوق مردم دیده نمی شود. دشمن هم نیازی به آغاز جنگ نظامی و مرزی برای ایجاد تلفات نمی بیند. یا با طراحی دشمن یا با خیانت دوست، داریم نسل خودمان را منقرض میکنیم.

 

خودروهای بی کیفیت - 2

  • سیدحمید مشتاقی نیا

محمدزمان شالیکار، سرهنگی که سردار است!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۳۰ ق.ظ

کشف ۵ تن چوب جنگلی قاچاق در بابل 

 

فیلم سینمایی گشت ارشاد که بعدها پس از ساخت قسمت دوم، به گشت یک معروف شد با کارگردانی سعید سهیلی در سال 1390 تلاش کرد تا به نمایندگی از جامعه شبه روشنفکر خودباخته سر خوش از تغافل و تافته جدابافته از مردم -که بالاترین دغدغه ذهنی شان گعده های مختلط شبانه و دود و دم و عیش و نوش است و مطالبه ای فراتر از حیطه شکم و حومه ندارند- مواجهه با منکر بدحجابی و مفاسد اجتماعی را مورد هجو و تمسخر قرار داده و نخستین گام رسمی را در قالب فیلمی سخیف با بهره گیری از اموال و ابزار بیت المال برای تقابل با آمران به معروف بر دارد.

شیطنت این فیلم در زیر پوسته لودگی و هجو، تخریب وجهه بسیج و ایجاد تمایز و فاصله بین نیروی انتظامی با احکام شرع بود. در چند صحنه فیلم تلاش شد اینگونه وانمود شود که  نیروی انتظامی مسیرش از خط و مشی جامعه دینی جداست و انگیزه ای برای مواجهه با هنجارشکنی ندارد.

خط جدا سازی یا بعبارتی جدا نمایی بین نیروی انتظامی با نهادها و مجموعه های انقلابی و دینی البته بارها در گفتار و نوشتار بعضی دیگر از فعالان رسانه ای وابسته به جریان فکری غیر انقلابی نیز پدیدار گردید. همان خطی که در دهه هشتاد موفق شد بسیج را از عرصه حفظ امنیت عمومی حذف کند در ادامه تلاش کرد تا نیروی انتظامی را از اجرای احکام دین، منصرف و بی انگیزه سازد.

به موازات این خط که رویکردی فرهنگی در راستای احاطه روح بی مبالاتی و هرزگی را دنبال می نمود، نگاه مشکوک دیگری نیز در بعضی سیاسیون برای جدا سازی نیروی انتظامی از جبهه فکری انقلاب اسلامی خودنمایی کرد.

حسن روحانی رییس جمهور وقت در تاریخ پنجم اردیبهشت سال نود و چهار درباره راهبرد اجرایی نیروی انتظامی این عبارت عجیب را بر زبان آورد: "وظیفه پلیس اجرای قانون است، نه اسلام!"

ایجاد تقابل فرضی بین قانون و اسلام، یادآور همان کج سلیقگی بعضی دوستان در ایجاد فرضیه دوگانگی بین عدالت و ولایت است که با نص صریح کلام رهبری در تنافی است: "مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالت خواهی است". 5/6/1382

ناگفته پیداست که قوانین جمهوری اسلامی اعم از قانون اساسی یا مصوبات مجلس پیش از ابلاغ به تأیید فقهای عادل و مشرف به احکام شرع می رسد و تنها فرضی که ممکن است تقابل بین اسلام و قانون را محتمل سازد قوانین ابلاغی دستگاههای دولتی است. طبیعی است بر فرض بروز چنین دوگانه ای هم سطح اعتقادی و بینش مذهبی دستگاه انتظامی در نگاه کلان اجازه خروج از چارچوب دین را نخواهد داد. فرماندهان و مأموران متدین انتظامی بهتر از هر کس میدانند که مشروعیت قوانین در نظام اسلامی منوط به تطبیق با شریعت است.

تلاش مذبوحانه برای جدا سازی نیروی انتظامی از پیکره جامعه اسلامی مشابه اراده مشکوکی است که در ابتدای سالهای پیروزی انقلاب برای تعطیلی ارتش ظهور پیدا کرد. آنجا هم البته باز همین جناب روحانی بود که بر خلاف نظر دلسوزان مجربی چون شهید دکتر مصطفی چمران دنبال انحلال ارتش بود. ارتشی که کمی بعد، از شکست حصر آبادان تا مرصاد الهی در مواجهه با جبهه نفاق و الحاد، خوش درخشید و به تعبیر زیبای مقام مظعم رهبری به وصف "ارتش حزب الله" مزیّن شد.

برخلاف آشوبهای دهه هفتاد و هشتاد و نود که به طور معمول به بهانه مشکلات معیشتی و رفاهی و ... شکل میگرفت در دو ماه اخیر، دسترنج جریان نفوذ فرهنگی که اقدامات نرم و مخرّب بر ضد احیای ارزشهای دینی را از ابتدای دهه نود رسماً آغاز کرده بود، ثمر داد و تعدادی از جوانها و نوجوانهای ناآشنا با اهداف و آرمانهای نظام تمدن ساز اسلامی و فریب خورده جریان شبه روشنفکری غربزده عریان پرست و هرزه گرد و سلبریتی های عیّاش و بی درد به برکت اسب تراوای مجازی به میدان تقابل با اصل حاکمیت دینی کشانده شدند. بالاترین ضربه دست پرورده های فضای آلوده مجازی نه فقط بر پیکر دین که به اساس انسانیت و شرافت بود که سطح مطالبات و دغدغه های ملت را به نازل ترین وجه ممکن در تراز کشف حجاب و آغوش رایگان و سلف مختلط تقلیل داده و تحریف نمودند.

نیروی انتظامی اما بی توجه به خدعه جاده صاف کن های اجرای سند 2030 یونسکو در ترویج ابتذال فکری و بی بند و باری مطلوب نگاه غرب، مردانه در مصاف با فریب خوردگان و اشرار ایستاد و با دست خالی از سلاح گرم، در مقابل هجمه دشنه و آتش و گلوله اوباش ایستادگی نمود و به موازات دیگر مجموعه های ارزشی چون سپاه و بسیج عرصه را بر شرارت و ناامنی و هرج و مرج تنگ ساخت و مجالی برای عرض اندام معاندان و سرباز پیاده های فریب خورده شان باقی نگذاشت و ثابت کرد که مانند دلاور مردان ارتش جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس در حریم اندیشه حزب الله و در ساحت تفکر جهانی انقلاب عاشورایی 57 زمینه ساز ظهور منجی بشریت خواهد بود، ان شاءالله.

نیروی انتظامی مثل هر مجموعه دیگری خالی از ضعف و اشتباه نیست که این قلم نیز هیچگاه از بیان آن ابا نداشته اما نقش حیاتی این نهاد مستحکم در برهه حساس کنونی هرگز از حافظه تاریخی امت آخرالزمانی رسول الله محو نخواهد شد.

قدردانی از زحمات همه مجاهدان بی ادعای نیروی انتظامی و بسیج و سپاه و واجا و خانواده های مقاومشان که روزها و شبهای پر اضطراب و بمباران روانی و تبلیغی بدخواهان را به جان خریده و از طریقت خطیر دفاع از حرم مقدس جمهوری اسلامی پا پس نکشیدند وظیفه ای همگانی و تعلل ناپذیر است.

در این بین به سهم خود از فرمانده غیور انتظامی شهرستان بابل سرهنگ بسیجی محمدزمان شالیکار به پاس رشادت و ایستادگی و شهامت و مدیریت هوشمندانه در کنترل آشوبهای پیچیده اخیر تشکر میکنم. خبرگزاری فارس در 26 مهرماه خبر قرار گرفتن نام فرمانده انتظامی بابل در فهرست تحریمهای اروپا را منتشر نمود. از باب تُعرَفُ الاشیاء بِاضدادها، خشم سردمداران جنایت پیشه ای که دستشان به خون صدها هزار کودک و زن و مرد بیگناه در جای جای پهنه گیتی آلوده است را باید به فال نیک گرفت و نشانه حقانیت راه سبز انقلاب اسلامی رهایی بخش مستضعفان قلمداد نمود.

بی شک نام این سرهنگ غیور و رشید نیروی انتظامی در کنار سرداران نامی مرز و بوم کهن ایران قهرمان تا ابد بر تارک افتخارات دیار علویان خواهد درخشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مواظب نفوذی های قضایی باشید

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۲۶ ق.ظ

نفوذ دشمن

 

در همه نهادها قطعا افرادی حضور دارند که به مبانی و اهداف انقلاب اعتقادی ندارند و تنها با ظاهرنمایی و فریبکاری و رابطه توانسته اند به سطحی از جایگاه اداری نفوذ نمایند.

این افراد به طور معمول از این که باعث ضربه به مردم و نیروهای انقلابی شوند ابایی ندارند و با حفظ ظاهر و در لوای قانون سعی در ایجاد ناامیدی و سرخوردگی در بین جوانان مومن دارند.

نمونه هایی را قبلا در خصوص عملکرد بعضی عناصر مشکوک انتظامی (فتا) و قضایی عنوان داشته ام.

در جریان اغتشاشات اخیر گاه شنیده می شود کارمندی در دفتر قاضی تلاش میکند با استفاده از نفوذ و تجربه و لابی خود باعث رهایی یا تخفیف مجازات عناصر آشوبگر و حتی طلبکاری و شکایت آنها بر ضد ماموران و ضابطان با طرح ادعاهای کذب شود که ثمره آن جز آزار روحی و شخصیتی عناصر زحمت کش و مخلص و جری تر شدن جریان آشوبگر که توحشی کم نظیر را در سطح جامعه خلق کرده اند، نخواهد بود.

مسئولان دادگستری و حفاظت اطلاعات قوه بیش از پیش باید مواظب عملکرد بعضی کارکنان بی اعتقاد و مشکوک خود باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قاتل پسر نسرین مقانلو کیست؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ مهر ۱۴۰۱، ۰۶:۱۴ ق.ظ

جسد پسر نسرین مقانلو در اتاق خواب | جزییات مرگ عجیب فرزند نسرین مقانلو لو رفت

 

چند روز پیش ارشیا پسر بزرگ نسرین مقانلوکه 26 سال داشت و در آمریکا درس می خواند، بعد از گذشت ده روز که برای دیدار با مادر به تهران آمده بود به طور ناگهانی بدرود حیات گفت.

نسرین مقانلو هنرمند سرشناس کشور درباره علت فوت ناگهانی فرزند جوانش گفت که او داروهایش را مصرف کرده و برای استراحت به اتاقش رفته بود که چشم از دنیا فروبست. درباره پرونده پزشکی او توضیح داد که چند سال قبل به دلیل تصادف و صدمه ای که به سرش وارد شد به بیمارستان رفت و پزشکان او را از ناحیه مغز مورد جراحی قرار دادند.

این اتفاق در همین روزهایی رخ داد که مرگ ناگهانی مهسا امینی که از قضا مقابل دوربین بود باعث ایراد اتهام به نیروی انتظامی گردید و شائبه ضرب و شتم او را دامن زد و با میدانداری اشرار مسلح، خسارتهای هنگفتی به بار آورد و جوانانی را به خاک و خون کشاند، در حالیکه او نیز در سالهای گذشته از ناحیه سر به دلیل عارضه ای عمل جراحی داشت و دارو مصرف می کرد.

کسی مدعی نیست نیروی انتظامی یا هر مجموعه دیگری پاک و مبرای از خطاست. اساس تشکیل دادگاه ویژه روحانیت، دادگاه انتظامی قضات، دادسرای ویژه نیروهای مسلح و دیگر نهادهای نظارتی و حفاظتی درون سازمانی دقیقا موید این مساله است که امکان بروز تخلف و فساد در هر دستگاهی وجود دارد.

فراتر از هر شنیده و ادعایی خود شاهد بعضی کجرویها در بعضی نهادها و توسط معدودی از عناصر بی جنبه و خودسر یا نفوذی بوده و زبان و قلم به انتقاد گشوده ام و بابت آن به دادگاه نیز کشانده شدم.

اما دو نکته را از باب انصاف نباید از نظر دور نگاه داشت:

اولا در ماجرای مرحومه امینی هیچ قرینه و دلیل و شاهدی حاکی از سوءرفتار با وی به دست نیامده است.

دوم اینکه بر فرض هم اگر ثابت میشد ماموری خاطی با او برخوردی نابجا داشته و در مرگش دخیل بوده به هیچ وجه نمیتوانست دلیلی بر تعطیلی حکم وجوب حجاب یا گشتهای موسوم به ارشاد باشد. آیا خطای پزشک یا قاضی با مامور شهرداری و... دلیلی بر تعطیلی بیمارستانها و دادگستری ها و شهرداری ها و... است؟ عزیزانی که تمدن را در غربزدگی میجویند آیا دیده یا شنیده اند خطای مامور پلیس آمریکا و فرانسه و... باعث تعطیلی گشتهای پلیس شده باشد؟

و البته باز هم تاکید بر این مهم را لازم میدانم که اسلام مجموعه ای از احکام اجتماعی و حکومتی و واجبات و محرمات است که وجوب حجاب، جزیی از آن به شمار می آید. به یقین حرمت رانت و ویژه خواری و مفاسد اقتصادی و تبعیض و وجوب توجه به زیرساختهای معیشتی و فرهنگی و زمینه سازی برای اشتغال و ازدواج و تحقق عدالت اجتماعی و ... نیز اجزای دیگر این کلیت دینی هستند که نباید مورد غفلت مسئولان واقع شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رفتار تحقیرآمیز با طلبه بابلی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۶ دی ۱۳۹۹، ۰۷:۵۳ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

ریاست محترم قوه قضاییه حضرت آیت الله رییسی با سلام و اهداء تحیات الهی و آرزوی توفیق؛

احتراماً اینجانب صابر رمضانی از طلاب حوزه علمیه بابل و پیشنماز یکی از مساجد قدیمی شهر و فعال مذهبی فرهنگی استان مازندران، اخیراً به واسطه شکایت یکی از متهمان اقتصادی دستگیر و به دادگاه عمومی منتقل شدم که اخبار مربوط به حواشی آن در این چند روزه بر سر زبان ها افتاده است. در این خصوص شرحی مختصر و گویا از واقعه را به استحضار می رسانم:

پس از افشای رانت خواری گروه اقتصادی "خونه به خونه" در پرونده بانک دی توسط قوه قضاییه و اعلام رسمی آن از سیمای جمهوری اسلامی، این حقیر با انتشار استوری در فضای مجازی، به انتقاد از هیأت غریب مدینه وابسته به این مجموعه پرداختم.

اینکه ادبیات به کار رفته در متن حاوی توهین بود یا نه طبعا در دادگاه مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت. هر چند که ناگفته پیداست قصد این قلم، انتقاد نسبت به سوءاستفاده از احساسات مذهبی و نگاه ابزاری به اعتقادات مردمی بوده است.

جمعی از اعضای هیأت غریب مدینه با تحریک مالک گروه اقتصادی مذکور به شکایت از اینجانب اقدام نمودند. در این خصوص احضاریه مکتوب به دست من نرسید.

صبح چهارشنبه 24 دی 99 مأمورینی از کلانتری 15 به در خانه من مراجعه کردند. در حالی که از ماجرای شکایت بی اطلاع بودم و بی آنکه توضیحی درباره موضوع پرونده بدهند اصرار بر جلب حقیر داشتند. توضیح دادم که من طلبه ام و احضار حقیر باید با دستور دادگاه ویژه روحانیت استان صورت بگیرد که مأمور مربوطه اعتنایی به این حرف نداشت. از آنها فرصت خواستم برای حفط آبرو در مقابل همسایگان لااقل لباسم را عوض کنم که متأسفانه اجازه ندادند و با اصرار آنها با همان لباس خانگی و بدون آن که لااقل فرصت اطلاع به خانواده را داشته باشم به کلانتری منتقل شدم.

قبل از ورود به کلانتری با خانواده تماس گرفتم تا لباس مناسبی برایم ارسال کنند. در کلانتری هم توضیح دادم که من طلبه ام و ... اما توجهی صورت نگرفت و متأسفانه همراه یک متهم معتاد با دستبند به دادگستری منتقل شدم. اصرار من برای اجتناب از این کار فایده ای نداشت وهر چه توضیح دادم که مردم شهر مرا به عنوان طلبه و مداح و ... می شناسند و وجود دستبند و همراهی با یک مجرم، بازی با حیثیت من محسوب می شود، افاقه نکرد. تصاویر مربوط به نحوه انتقال حقیر قطعا در دوربین های مدار بسته کلانتری و دادگستری بابل ثبت می باشد.

در دادگاه با تکرار چند باره این موضوع و تماس های پیاپی بعضی دوستان، بازپرس دستور باز کردن دستبند را داد و نهایتا رسیدگی به این پرونده به دادسرای ویژه روحانیت ساری حواله داده شد.

اگر چه اینجانب تمایلی به رسانه ای شدن ماجرا نداشتم اما دوستان هیأتی اقدام به اعتراض به نحوه این برخورد در فضای مجازی نمودند که انتقادهای شدیدی نسبت به برخورد کلانتری به دنبال داشت.

شایان ذکر است بابت شکایت از خود هیچ گونه ناراحتی نداشته و آن را حق شکات می دانم و آماده دفاع از نوشتار خود در محضر قانون می باشم؛ اما نوع برخورد شتابزده و سخت با توجه به جایگاه شاکی باعث بدبینی دوستان نسبت به ضابطین قضایی شده است. جالب آن که نه مأمورین کلانتری و نه بازپرس مربوطه هیچ یک آمریت دستبند زدن و این نوع برخورد را برعهده نگرفته و مسئولیت آن را متوجه دیگری می دانند!

با توجه به التهابات ایجاد شده در فضای ذهنی جامعه و تبعات ناگوار آن برای نیروهای انقلاب استدعا می شود نسبت به پیگیری و رسیدگی به این گزارش اقدام عاجل نمایید. بی تردید به عنوان سرباز فدایی ولایت و انقلاب اسلامی استمرار حواشی این اتفاق در فضای رسانه را به صلاح ندانسته و به نظارت عادلانه نهاد قضا نسبت به رفتار زیر مجموعه، رجاء واثق دارم.

والسلام با تشکر

صابر رمضانی/ دارالمومنین بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این موضوع برای ما اولویت ندارد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ دی ۱۳۹۹، ۰۷:۵۴ ق.ظ

از نظر ما ماجرای سرباز بابلی و بازپرس به پایان رسیده است از نظر بعضی ها نه.

این که می گویم ما منظورم طیف بچه های انقلابی است که در خیزشی متحد، خواهان روشنگری پیرامون ماجرای سرباز و بازپرس گردیدند. برای اولین بار بود که این جمع متشکل و منظم از نیروهای انقلاب در موضوعی اجتماعی توانستند دست رسانه های معاند را بسته و مطالبه گری را در چارچوب معارف انقلاب دنبال نمایند. از نظر این جمع صرف عذرخواهی بازپرس از سرباز و قول پیگیری مسئولان ذی ربط، پایان ماجرا تلقی می شود.

این وسط اما بعضی دوستان قضایی احساس ضرر کرده و با ارائه تحلیل های عجیب و غریب همچنان دنبال امتیازگیری از ماجرا هستند. ظاهرا سوءتفاهماتی قدیمی بین بعضی ضابطین و بعضی عوامل قضایی وجود داشته که در ماجرای اخیر سر باز کرده و هنوز ادامه دارد. بعضی عناصر قضایی بر این باورند که منتقدان بازی رقبا را خورده و باعث تضعیف رییسی و نظام قضایی کشور شده اند. این حرف از اساس باطل است زیرا همه این بچه ها بارها در متون و پست های خود از ریاست دستگاه قضا و ریاست دادگستری استان تعریف و تمجید نموده اند. بعضی ضابطین نیز از بد رفتاری های مکرر تعدادی از کارمندان جوان و کم تجربه دستگاه قضا همچنان گلایه می کنند.

از نگاه نیروهای انقلابی، دادگستری و انتظامی و ... همه از برادران دینی و انقلابی به حساب می آیند که باید از رویکردهای مثبتشان دفاع کرد و از خطاهایشان نیز به منظور اصلاح، انتقاد نمود. این امر یک مساله طبیعی در فرآیند تسکیل دولت اسلامی و تحقق تمدن نوین اسلامی به شمار می آید.

هنوز تماس ها در این ارتباط ادامه دارد و حقیر سعی نموده ام ظرفیت دوستان را در این خصوص بالا ببرم. همچنان هم معتقدم کاش درایت لازم در سطح شهرستان برای مدیریت ماجرای وجود داشت تا کار به بحران نکشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سرباز بابلی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۹، ۰۷:۵۴ ق.ظ

 

بخشی از ماجرای سرباز بابلی به سرانجام رسید.

در وهله نخست آنچه مهم است لاپوشانی بازپرس و همکاران اوست. عجیب است این طیف بدون درکی درست از جایگاه حساس و شرعی خود به راحتی دروغ گفته و بخواهند حقیقتی را انکار نمایند. خدا می داند چقدر از حقوق مردم زیر دست و پای چنین افرادی له شد و چه میزان از ارباب رجوع نسبت به سیستم قضایی و چه بسا اصل نظام بدبین شده اند.

نکته بعد اما از آنجا آغاز می شود که پس از بر ملا شدن دروغ بازپرس و دوستانش و اثبات برخورد زننده او با سرباز بابلی که البته همراه با اخراج سرهنگ مسئول انتظامی دادگستری بود که از سربازش حمایت کرد، ذهن مردم نسبت به نحوه واکنش نهادهای نظارتی حساس شده است.

اگر چه سرباز و خانواده اش که از ابتدا خواهان عذرخواهی خصوصی بازپرس خاطی بودند اما با مقاومت او و تکبر مسئول مربوطه مواجه گردیدند و در نهایت با درایت رییس دادگستری استان شاهد عذرخواهی او شدند از حق خود گذشتند اما مردم می خواهند بدانند چقدر از این نوع اتفاقات در گوشه و کنار به وقوع می پیوندد و رسانه ای نمی شود؟ مردم می خواهند بدانند واکنش نظام اسلامی نسبت به بازپرسانی که هتاکی و دروغگویی می کنند چیست؟

چرا دادستان بابل درایت لازم برای مدیریت فضا را نداشت که کار به آبروریزی و رسانه ای شدن ماجرا کشید؟ چندمین بار است که دادستان بابل رفتاری انجام می دهد که خلاف منطق و اصول مدیریتی است؟ چرا عده ای به خود اجازه می دهند به راحتی روی دست نظام هزینه بگذارند و جالب آنکه منتقدان خود را مخالف نظام جلوه بدهند؟

حرف دیگر اینکه به لطف و عنایت خدا، حقانیت سرباز اثبات شد؛ اما باید تأکید کرد اینکه یک سرباز و جمعی بسیجی و مردم حامی او می توانند حق پایمال شده خود را بدون لکنت از صاحبان قدرت بستانند برکت نظامی اسلامی است که محصول خون شهدای مکتب آزادگی و شرافت است. انشاءالله شرمنده خون شهدا نگردیده و راهشان را در هیچ منصب و جایگاهی از یاد نبریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا