اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرگ باوری» ثبت شده است

ما وارث خون سربداران هستیم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۷ آبان ۱۴۰۳، ۰۷:۰۴ ب.ظ

زندگی اهل‌بیت(ع) گنجینه‌ای برای همه هنرمندان است - آرمان هیأت

 

دیدید آن زن کوخ نشین در جنوب تهران را که با ارزشترین دارایی اش حلقه ای طلا بود همان را هم هدیه داد برای مبارزه با اسرائیل؟ استاد دانشگاه تبریز که جانباز بود خانه اش را تقدیم کرد گفت همان احساس خوشی را دارم که موقع قطع شدن پایم در جبهه و تقدیمش به حضرت دوست داشتم. کاسب بسیجی بابلی که پیکان وانتش را هدیه داد گفت حالا که نمیتوانم جانم را تقدیم کنم همین باشد پیشکش آستان حق. مادر شهید گفت پسرم فدای رهبر، مرگ بر اسرئیل. پدر شهید در رامهرمز رفت پشت تریبون گفت رهبرم ما ایستاده ایم تا تو جهان اسلام را رهبری کنی. در مبارزه با اسرائیل کوتاه نخواهیم آمد.

اینها را در تاریخ ثبت کنید. همینها انقلاب کردند، جنگ را هم همین قشر جلو بردند. فتنه ها را همین ها کور کردند. خانه و زندگی سید روح الله عجمیان را ببینید. جمهوری اسلامی قدر این نیروها را بداند. بداند اعتقاد پاک این بچه هاست که پشتوانه گام اول و دوم انقلاب بوده و هست. مسئولین ما از اعتقاد و سلوک مومنانه فاصله نگیرند. کسی سر آرمانها معامله نکند. ما به حول و قوه الهی اسرائیل غاصب را شکست میدهیم. به اذن خدا و با تکیه بر قدرت او درنده ترین و خون آشام ترین حیوانهای انسان نما را سر جای شان خواهیم نشاند. ثامن الائمه و طریق القدس تا والفجر هشت و بوسنی و نخجوان و دمشق و... را با همین تفکر و منش، پیش بردیم. در حیاتی ترین نقطه تاریخ قرار داریم. به فضل خدا برای نبرد بزرگ آماده میشویم. همه شهدا آرزوی دیدن این روزها را داشتند. انسان با شرافت و عزت و غیرت است که انسان شناخته میشود. عاشورا هم دوباره تکرار شود می ارزد بساط یزیدیان در هم بپیچید. یک عمر خواندیم سلم لمن سالمکم حرب لمن حاربکم. اشک ریختیم یا لیتنا کنا معکم... الان وقتش رسیده. کربلا ما را فرا میخواند. این تیغ تیز و این قفای گردن من؛ جانا ز سرخی کن کفن پیراهن من. بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شکّیّات فرهنگی!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ آبان ۱۴۰۳، ۰۸:۲۱ ق.ظ

روایت جمعی فلسطینیان از آخرین تصویر نماد مقاومت | وقتی کودکان فلسطینی ژست  یحیی سنوار را بازسازی کردند - همشهری آنلاین

 

شبکه ۱۴ اسرائیل اعلام کرد ارتش این رژیم احتمالا منزلی که «یحیی السنوار»، رئیس فقید دفتر سیاسی حماس در آن به شهادت رسید را منفجر خواهد کرد.

این اقدام احتمالی ارتش رژیم صهیونیستی به دلیل بیم از تبدیل شدن این خانه به یادمانی برای شهید السنوار است.

 

در دهه های گذشته بعضی ها تلاش داشتند یادمان های دفاع مقدس در مناطق عملیاتی جنوب را به بهانه ساخت تفریحگاه و پارک و فضای سبز از بین ببرند. ننه علی که از دنیا رفت بلافاصله ریختند و آلونک حلبی او را که روی مزار فرزند شهیدش در بهشت زهرا ساخته و بیست سال در آن روضه خوانی می کرد از بین بردند. عده ای با ضرب و زور جلوی خانواده های شهدا و دلسوزان فرهنگی درآمدند و به بهانه یکسان سازی قبور شهدا چینش خاطره انگیز و ذوقی مزار آنها، قاب عکسها و جملات طلایی وصیت شان را از مقابل چشم مردم زدودند. خیلی ها تلاش کردند از حسین فهمیده ها چیزی درون کتب درسی نباشد.

حرکتها و تصمیم های فرهنگی مشکوک زیادی داشتیم. دشمن از نمادها و سمبل ها و یادآوری حماسه ها در هراس است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یا رب به فضل خویش ببخشای بنده را

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۳، ۰۶:۰۸ ق.ظ

این قافله عمر عجب...

 

آقا مصطفی مولایی از دوستان خوب من است؛ پزشک متخصص و فرزند سردار شهید مولایی اهل قائمشهر. به تازگی برادر جوانش که ورزشکار هم بود به طور ناگهانی از دنیا رفت و به پدر بزرگوارش پیوست. روحش شاد، عرض تسلیت به این دوست خوب و مادر صبورش.

حجت الاسلام نمازی از همسایگان ماست. چند روز پیش همسر جوان او نیز به طور ناگهانی از دنیا رفت. فرزندانش وقتی از مدرسه برگشتند متوجه این اتفاق تلخ شدند. همسایه ها و اهالی محل الحمدلله خوب پای کار آمدند. روحش شاد و قرین رحمت حق.

حجت الاسلام والمسلمین شیخ ناصر نیکخو امیری حق بزرگی به گردن من دارد. سه چهار سالی کتاب مکاسب را به همراه یکی از دوستان پیش او به طور خصوصی خواندم. او استاد جوان دروس خارج فقه و اصول قم و از مفاخر حوزه های علمیه مازندران است. به تازگی در غم فراق مادر بزرگوارش به سوگ نشست. حاجیه خانم مرحومه سیده فاطمه علوی از سادات زهرایی بود که دل شیر داشت و فرزندانش را یک به یک راهی میدان نبرد با دشمن می نمود. به استاد بزرگوارم هم تسلیت می گویم.

مرگ پیر و جوان نمی شناسد و هر آن ممکن است قسمت هر کسی بشود، بدون هشدار، بدون هیچ زمینه قبلی. خدا کند نوبتمان که شد  رو سپید از این دنیا برویم. ممنون میشوم شادی روح این عزیزان و نیز رفتگان خودتان صلواتی هدیه کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جنون و شجاعت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۳ مهر ۱۴۰۳، ۱۱:۴۳ ق.ظ

بازدید حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب از غرفه پژوهشگاه فرهنگ و  اندیشه اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

 

اسرائیل با انجام چند عملیات وحشیانه در غزه و بیروت و سوریه و یمن و تهران حکم همان لات مجنونی را دارد که مست میکرد می آمد در مدرسه فیضیه کنار حوض می ایستاد رجز میخواند و بد دهنی میکرد. امام جوان رفت رو به رویش ایستاد سیلی محکمی زد که به زمین افتاد و راهش را کشید و رفت.

حضور میدانی آقا در نمازجمعه امروز به رغم هزاران تهدید رسانه ای و تبلیغاتی دشمن و نیز سفر وزیر امور خارجه به لبنان به رغم منع اسرائیل از فرود پروازهای ایران، مکمل شجاعت تاریخی حمله موشکی مان به تل آویو به شمار می آید. بعدها به خود می بالیم که روز سیزده مهر 1403 و ایام مرتبط با آن را درک کرده ایم؛ الحمدلله رب العالمین. 

اسرائیل باز هم سیلی خواهد خورد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به کربلا می رویم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۹ مهر ۱۴۰۳، ۰۷:۳۷ ق.ظ

یک- اسرائیل با دهها فروند هواپیما به یمن حمله کرد. یکی از ساختمانهای مرتبط با بشار اسد در سوریه نیز هدف حمله هوایی این رژیم قرار گرفت. رسانه های دولت غاصب مشغول رجزخوانی و تهدید جمهوری اسلامی به ترور، عملیات خرابکاری و حمله موشکی هستند. ایران در مقاطع مختلف شاهد اجرای عملیاتهای مخرّب عناصر نفوذی اسرائیل بوده است. رییس جمهور ایران در مصاحبه با سی ان ان تأکید دارد که سازمانهای بین المللی از طریق گفتگو اسرائیل را سر جای خود بنشانند و اگر نتوانستند ما وارد عمل خواهیم شد.

دو- جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل چقدر خفّت بار بود. چند کشور عربی ظرف چند روز به راحتی از رژیم اسرائیل شکست خوردند. البته منظور از شکست خوردن، پذیرش شکست است. وگرنه کیست که نداند نبرد عاشورایی آنگونه که در تاریخ ایران و لبنان و ویتنام و بوسنی و ... کم و بیش دیده شده با انهدام عناصر مادی به شکست نخواهد انجامید. همانطور که ترس برادر مرگ است و احساس فقر بدتر از خود فقر، احساس شکست باعث نابودی و انفعال و تسلیم خواهد شد.

سه- با افشای آگاهان سیاسی و اذعان مسئولان ذی ربط، یک بار دیگر جمهوری اسلامی فریب بدعهدی آمریکا را خورد و با دست کشیدن از وعده انتقام از رژیم صهیونیستی در ازای قول کذب آمریکا در برقراری صلح، علاوه بر سرخوردگی و رنجش همپیمانان خود مجال گسترش حجم جنایات رژیم غاصب را فراهم نمود. اسرائیل در روزهای اخیر به هر جنایتی که دلش خواست دست زد تا جایی که بعضی اندیشمندان غیرمسلمان انفجار مسجدالاقصی توسط این رژیم را هم دور از انتظار نمی دانند.

چهار- علاوه بر کشور آذربایجان به عنوان بزرگترین متحد مسلمان اسرائیل، کشورهای عربی به خصوص امارات همچنان در ارتباط و حمایت پیدا و پنهان از این رژیم دست دارند. شگفت آنکه دولت لبنان به رغم تهاجم دشمن به خاک این کشور و شهادت و جراحت و آوارگی صدها تن از شهروندان آن نه تنها قصد دفاع از خود را ندارد بلکه در موضعی مشکوک به تبانی، برای حضور در مرزها و عقب راندن حزب الله از همسایگی با اسرائیل اعلام آمادگی نموده است.

پنج- انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به زودی برگزار میشود. ترامپ در سخنانی محرک و صریح و افراط گرایانه اعلام کرد اگر رقیب دموکرات او به پیروزی برسد اسرائیل از بین خواهد رفت و اگر خودش بیاید دشمنان اسرائیل سر جای خود خواهند نشست. رقیب او برای زدودن این انگ مخرّب تبلیغاتی که چه بسا حامیان مالی و سیاسی صهیونیست او را سست نماید به هر حربه ای برای حمایت از رژیم اشغالگر قدس دست می زند. بمبهای سنگرشکنی که برای ترور سید مقاومت به کار رفت اهدایی آمریکا بود. اقدامات فرا جغرافیایی رژیم غاصب و هماهنگی سیاسی دولتهای همپیمان آمریکا در منطقه نیز بخشی دیگر از نمایش عزم دموکراتها در رقابت با جمهوری خواهان به شمار می آید.

شش- تیم حسن روحانی اساسی ترین گروه رسمی درون نظام در تضعیف مواضع مقتدرانه حاکمیت در برخورد با دشمن به شمار می آیند. تأسیس مجمع عقلا در مجلس دوم یکی از همین ابتکارات بود که به دستور حضرت امام تعطیل شد. در مقاطع دیگر نیز هر جا اثری از انفعال و ضعف به چشم می آید از مک فارلین تا برجام پای همین طیف در میان است. نماینده رسمی این جریان در دولت فعلی محمدجواد ظریف است که رییس جمهور و تیم سیاست خارجه تحت تأثیر و نفوذ فکری او قرار دارند. نظام یک وقتهایی هوس میکند ژست دموکراتیک به خود بگیرد. بر خلاف برخوردی که با بعضی طلاب و بسیجیان منتقد و عدالتخواه دارد، امکاناتی از بیت المال را در اختیار روزنامه های غربگرا قرار می دهد، امثال صادق زیبا کلام را میدان میدهد، ظریف را بالا می آورد و.... هسته سخت حامیان خود را به تشکیک و نارضایتی می کشاند. قبل از هر اقدام میدانی لازم است مسئولان اجرایی به خصوص پزشکیان و عراقچی که بر خلاف روحانی و ظریف روحیه ای نرم تر و قابلیت پذیرش مواضع نظام را دارند از طریق واسطه هایی رسمی مثل قالیباف که شریک سیاسی آنها در شرکت سهامی دولت جدید است ملتفت شوند که ایران در نیل به اهداف بنیادین جمهوری اسلامی جدی بوده و در صورت لزوم از برخورد با عناصر واداده داخلی ابایی نخواهد داشت.

هفت- حمله اسرائیل به ساختمانی متعلق به ریاست جمهوری سوریه و نیز بندری در یمن بعد از ترور روزانه فرماندهان مقاومت لبنان و فلسطین و تهدید مکرر رسانه ای بر ضد جمهوری اسلامی لزوما به جنگ این رژیم با ایران ختم نخواهد شد. اسرائیل با استفاده از شرایط موجود یعنی نیاز تبلیغاتی دموکراتهای آمریکا و اظهار ضعف مسئولان اجرایی ایران میخواهد بر سر ما منّت نهاده و گفتمان مقاومت و اتمام دوره "بزن در رو" و "وعده صادق دو" را به عقب نشینی و آتش بس در ازای عدم حمله اسرائیل به ایران بکشاند. ما به جای آنکه در فکر احیای غرور مخدوش خود و خونخواهی برادران خویش و انتقام از ترور دانشمندان و پاسداران کشورمان باشیم پیشگیری از تهاجم اسرائیل را دستاورد تلقی نموده و دلخوش باشیم که با سکوت و بی عملی خود از ورود به جنگ و حمله دشمن جلوگیری نموده ایم.

هشت- ایران ضعیف و شکست خورده زمانی قابل تصور خواهد بود که مسئولان، مردم و حامیان منطقه ای آن احساس ضعف و شکست نموده و دچار اشتباه محاسباتی و متأثر از پروپاگاندای رسانه ای دشمن قرار بگیرند. همان تحلیل و نکته رهبر معظم انقلاب در خرداد ماه گذشته بهترین توصیف شرایط موجود منطقه است که هم اسرائیل بر سر موجودیت خود می جنگد هم جبهه مقاومت. اعراب منطقه بعد از شکست از اسرائیل دیگر نتوانستند سر بلند کنند. جبهه مقاومت هم اگر عقب برود ...

ایران اسلامی اگر عقب برود دیگر نمی تواند الگوی مستضعفان جهان قرار بگیرد. تجربه جنگهای پارتیزانی (نفوذ و ضربه) که باعث عقب نشینی اسرائیل از جنوب لبنان شد و ایران نیز خاطرات خوبی از این نوع نبرد در تاریخ جنگهای خود از زمان هخامنشیان تا دفاع مقدس دارد یک بار دیگر میتواند راهبرد رزمی جریان مقاومت قرار بگیرد. اگر چه اسرائیل بعد از حرب تموز قوی تر شده اما مقاومت نیز تجربه و تسلیحات بیشتری اندوخته و حمایت میدانی نیروهای فاطیمون و زیبنیون و حیدریون و حسینیون را هم می تواند در کنار خود داشته باشد.

آنچه که ایران ضعیف از نظر مادی و تسلیحاتی را در مقابل عراق قوی از نظر مادی و تسلیحاتی که مورد حمایت همه جانبه غرب و شرق و اعراب قرار داشت به پیروزی رساند باور به پیروزی در نبرد حق علیه باطل بود. به رغم ضعف تجهیزات نظامی و لجستیک و اشغال شهرهای مختلف کشور، اعتقاد به شهادت و جهاد فی سبیل الله (احدی الحسنیین) و عمل به تکلیف در جهت کسب رضایت پروردگار و توسل و توکل معنوی بالاترین داشته و سرمایه رزمندگان بود که همچنان می تواند برگ برنده جبهه اسلام به شمار آمده و ورق را به سود جریان حق و عدالت و ظلم ستیزی برگرداند. به فرموده امام راحل مثل حسین وارد جنگ می شویم و مثل حسین به شهادت می رسیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گذار

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۴ مهر ۱۴۰۳، ۱۱:۴۵ ق.ظ

سفر به ابدیت – آیت الله نکونام

 

آقا علیرضا زرقانی تحصیلکرده مقطع دکتراست و در امور تربیتی و روانشناسی صاحب نظر است. او را از چند دهه قبل که ساکن بابل بود می شناسم. از فعالین قرآنی و فرهنگی در استانهای مختلف کشور است. مادرش به رحمت خدا رفت. رفقا مجلسی برای او در بابل تدارک دیده اند.

صبح داشتم اطلاعیه اش را در گروههای مجازی منتشر میکردم که یکی خبر داد پدر آقا مجید آرمده هم به رحمت خدا رفته و امروز تشییع میشود. تماس گرفتم و تسلیت گفتم. حجت الاسلام مجید آرمده و برادرش حجت الاسلام مهدی آرمده از فضلا و مبلغان خوب و موفق شهرستان بابل هستند. در گروههای مجازی خبرش را پخش کردم و توصیه کردم هر کس میتواند امشب نماز لیلةالدفن را به نیت مرحوم اسماعیل ابن غلامعباس به جا بیاورد.

در این حین آقا مصطفی مولایی پیام داد که برادرش دو هفته پیش به رحمت خدا رفته. تماس گرفتم و تسلیت گفتم. دکتر مصطفی مولایی اهل قائمشهر فرزند شهید مولایی و متخصص هوشبری است؛ پزشکی متعهد و دست به خیر و انقلابی. برادرش جوان بود و بدون دلیل خاصی به طور ناگهانی در گذشت. هم تسلیت گفتم هم عذرخواهی کردم بابت اینکه اصلا از ماجرا خبر نداشتم.

دوستی هم پیام داد که پدر دامادشان امروز فوت کرده...

ایتا را بستم که دیگر از این دست اخبار نشنوم! البته حقیقت را گریزی نیست. روح همه رفتگان شاد. خدا مومنان در گذشته را غریق رحمت واسعه خودش قرار داده و قلم عفو بر پرونده اعمالشان بکشد. خدا ما را هم رهرو صدیق طریقت حق و فراری از گناه و مورد رضایت خودش تربیت کند.

ممنون میشوم شادی روح همه این عزیزان فاتحه ای قرائت کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

لبنان کربلاست

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ مهر ۱۴۰۳، ۰۵:۱۷ ب.ظ

photo_2024-09-23_04-13-52_ecut.jpg

 

بسیاری از مسلمین دروغ می گویند؛ سنی بزدل، شیعه راحت طلب. نه راه رسول الله این بود نه راه علی که امیرالمومنین است نه حتی راه ابوبکر و عمر.

حزب الله صادقانه ترین یاور خداست. می توانست بگوید فلسطین به من چه. جنوب را که آزاد کرده ایم. نهایتاً پول و سلاح میدهیم خودشان از خودشان دفاع کنند. اما مگر شیعه حقیقی می شود بی غیرت باشد؟

مردم غزه، سنّی اصیل پیرو رسول الله هستند. از مبارزه با کفر خسته نمی شوند. حزب الله و جنوب لبنان امت حقیقی پیامبر و پیرو راستین علی هستند. ندای یا للمسلمین برادران مسلمان خویش را بی پاسخ نگذاشتند. آنها بهتر از هر کس می دانند اسرائیل با پشتوانه غرب و سکوت عرب، بالاترین تجهیزات برای نابودی لبنان را در اختیار دارد. یمنی ها زیدی مسلک هستند. کربلا دوباره تکرار می شود. یاران  اباعبدالله هم از همه قشر بودند. مسیحی مسلمان شده تا سنی عثمانی و ایرانی و آزاده سیاه پوست و... نبرد نبرد فطرت با غریزه است. شرافت با پلشتی و درندگی به مصاف هم رفته اند. آزادگان عالم در برابر استکبار و استثمار قیام کرده اند. هر شیعه هر سنی هر مارکسیست هر مدعی دین انسانیت هر عدالت طلب اگر مقابل توحش اسرائیل نایستد دروغگویی بیش نیست. عیار صداقت و انسانیت هیمن روزها مشخص می شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هیهات منّا الذله

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۰۳:۳۳ ب.ظ

photo_2024-06-15_08-33-00_lu0.jpg

 

آنچه در فلسطین می گذرد ترجمان دیگری از رشادت و غیرت و مردانگی است. مردان و زنانی که آزادی و استقلال را به بهای جان خویش تحصیل می کنند. حماسه زن و کودک و پیر و جوان غزه در زیر شدیدترین جنایات تاریخ بشریت، تمام قهرمانان پوشالی رسانه های غرب را به سخره گرفت. در این تصویر مردی را می بینید که با دو پای قطع شده همچنان در حال مبارزه بر سر شرافت و آزادگی است.

بیخود نبود رهبران حماس بارها اظهار نمودند روح عاشورا در میدان مبارزه جریان دارد. سنی باشی یا شیعه، مسلمان باشی یا مسیحی و حتی بودا، اگر حسین علیه السلام را بشناسی عاشورا زاده ای و تن به ذلت نخواهی داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اجتناب ناپذیر

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۳، ۰۶:۰۱ ب.ظ

این آخرین تصویر به جا مانده از معروفترین هنرمند دنیا یعنی چارلی چاپلین است که در سن 88 سالگی جان سپرد. چقدر پیر و ضعیف شده بود. شاید اصلا باورتان نشود او چارلی معروف و طنازی باشد که همه مردم دنیا از آثارش خاطره ای خوش دارند.

عکس پایینی هم تصویری از سنگ قبر رضا داوونژاد هنرمند جوان کشورمان است. البته سنگ قبر واقعی او هنوز نصب نشده. در یکی از سایتها خواندم: "رضا داوودنژاد بازیگر سینما و تلویزیون که روز ۱۳ فروردین از دنیا رفت، ۱۰ سال پیش برای سنگ قبر خود نوشته‌ای را ثبت کرده که پوریا تابان در کتاب «سنگ قبر» آن را منتشر کرده است."

مرگ برای همه انسان ها امری محتوم و اجتناب ناپذیر است خوشمان بیاید یا نه، شاه باشیم یا گدا سرنوشتی جز این نداریم.

یکی در جوانی می میرد یکی هم پیر و فرتوت می شود بعد از دنیا می رود. یادمان باشد هیچ چیز این دنیا ماندگار نیست و ارزش دل بستن ندارد. به فکر روزهایی باشیم که نعمت عمر یا جوانی و سلامت و ... را از دست می دهیم. به داشته هایمان که قطعا خدادادی است غره نشویم. تا توان و فرصت داریم، موثر باشیم. غیر از خودمان را هم ببینیم.

 

آخرین عکس از چارلی چاپلین که باورکردنی نیست

نوشته عجیب روی سنگ قبر رضا داوودنژاد

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای مرضیه خانم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۸ دی ۱۴۰۲، ۰۶:۵۸ ب.ظ

آن موقع که تازه با دایی نامزد شده بود را یادم است. پنج یا شش سالم بود. خوشحال بودم و دور و برشان بدو بدو می کردم. اشتباهی هم پای دایی را لگد کردم که آه از نهادش بلند شد.

اول دبستان را یادم است. پیش خودم گفتم زندایی دیپلمه هست پس لابد نقاشی اش هم خوب است. بنده خدا را رودربایستی می انداختم برایم نقاشی بکشد. خانم مهرپویان معلم ما بود فهمید گفت کار خودت نیست.

در هر شرایطی می خندید. نمی دانم چرا. یکبار از بالای نردبان افتاد. همه از ترس خشکمان زد. اما او فقط خندید.

هفته پیش رفتم عیادتش. نحیف و لاغر شده بود. گفتم همان روحیه قدیم را داشته باشی خوب می شوی. آرام تبسم کرد. گفت راست میگویی درد همیشه برای من نامفهوم بود. بعد گفت این بار خیلی سختی کشیدم. درد دارد مرا از پا در می آورد. دیگر راضی ام به رضای خدا هر چه او بخواهد. بعد شروع کرد به عذرخواهی و حلالیت از همسر و فرزندانش. گفتم ان شاءالله خوب می شوی می آیی قم. 

مادر بزرگ که فوت کرد پنجم دبستان بودم. زمستان بود سرد و بارانی. زندایی مسافر تو راهی داشت ما دو تا را گذاشتند خانه، بقیه رفتند دنبال مقدمات غسل و کفن و... خودم را به تشییع رساندم او نتوانست. گفتند برایت ضرر دارد. دوست داشت بیاید. زندگی چقدر زود می گذرد.

من هم امروز دوست داشتم در تشییعش حاضر باشم اما دیر فهمیدم و دیگر فرصتی نبود این همه راه را تا قائمشهر بروم. شنیدم به عروسش گفت خوب بشوم با هم برویم قم منزل حمید. برایش قرآن خواندم. نماز خواندم. ان شاءالله روحش امشب میهمان حضرت معصومه باشد. آخرین سفر زمینی اش مشهد بود. اولین سفر آسمانی اش قم باشد، کربلا و نجف میهمان ابدی خوان کرامت اهل بیت. اسمش که مرضیه بود امیدوارم خدایش ببخشاید و مرضی معبودش قرار گرفته باشد. اللهم انّا لا نعلم منها الا خیرا...

ممنون می شوم برای شادی روح زندایی ام مرضیه خانوم قاسمی صلواتی هدیه کنید. این صلوات ها نور می شود و شب تاریک قبر و قیامت درگذشتگان را روشن می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

توزلا تا غزه

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۶ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۰۴ ق.ظ

جنگ غزه و ظهور خاورمیانه جدید

 

توزلا سومین شهر بزرگ بوسنی، شاهد یکی از وحشیانه ترین کشتارهای تاریخ توسط صربها بوده است. مردم مقاوم این شهر اما جانانه ایستادگی کرده و از دیار خود با چنگ و دندان دفاع نمودند.

ورودی قبرستان توزلا، جایی که پیکر انبوهی از شهدای مسلمان به خاک سپرده شده این تابلو نقش بسته که فلسفه مقاومت آنان در اوج مظلومیت و تنهایی را به ثبت رسانده است:

 

زندگی نمی کنیم برای آن که زنده بمانیم؛

زندگی نمی کنیم برای آن که بمیریم؛

ما، می میریم برای آن که دیگران زنده بمانند!


 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بفهم برادر

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ شهریور ۱۴۰۲، ۰۶:۴۵ ب.ظ

photo_2023-08-28_18-23-36_i33g.jpg

 

این بابا لااقل در ظاهر که طلبه است نان حوزه خورده و پول امام زمان برایش هدر رفته. هوس دلقک بازی دارد و خودنمایی یا واقعاً حالی اش نیست خدا می داند. متلک انداخته که چرا عباس موزون قرار است در دانشگاه درس آیین زندگی بدهد و او آیین مردگی را بیشتر بلد است!

کاری که عباس موزون در رمضان این سالها در سیمای جمهوری اسلامی انجام داده و معنویت و معاد را به زندگی مردم وارد کرده به اندازه کار فرهتگی صدها طلبه موثر بوده و ارزش دارد. اتفاقاً اسم برنامه اش هم بوده زندگی پس از زندگی.

این پسرک اما نمی داند که مرگ هم بخشی از زندگی است. آنانی که در این دنیا خوب زندگی میکنند زندگی ابدی شان نیز خوب و زیبا خواهد بود. آیین زندگی، آیین مردگی هم هست، مرگ نه به معنای پایان هستی که خاستگاه مادی و بینش حیوانی دارد؛ مرگ باوری به معنای ورود خدا در لحظات زندگی، اعتقاد به حساب و کتاب قیامت و زمینه سازی برای حیات طیبه جاودانه در پیشگاه مبدأ هستی. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بر می گردیم

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۳ مرداد ۱۴۰۲، ۰۸:۰۴ ب.ظ

وقتی که خداوند خود میزبان می‌شودضیافتی از جنس غفران و پاکی | بلاغ نیوز

 

در یک ماه اخیر علاوه بر فوت حسین آقای منصف عزیز، مجید قلیپور از دوستان قدیمی نیز در غم فراق پدر بزرگوارش مرحوم عباسعلی قلیپور که پدر شهید بود به سوگ نشست. آ سید حسین حاجی میرزایی که پزشک متخصص مطرحی در تهران است و هنوز هم ذات بسیجی و خاکی خودش را حفظ نموده هم به سوگ مادر نشست؛ مادری آسمانی که سالها پیش شهید نوجوانش را تا قافله وصال حق بدرقه کرده بود. آ سید محمد مرعشی از طلاب و فضلای موفق نیز در رحلت پدر داغدار شد؛ آن مرحوم هم تمام عمرش را در مسیر خدا و اهل بیت گذراند. عمه پدرم نیز به رحمت خدا رفت؛ سیده ای اهل دل و با خدا که صفای باطنش جلوه رحمت توحید بود. روح همه این عزیزان شاد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عزراییل در نمیزند!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۳۷ ق.ظ

photo_2023-07-18_06-31-01_kukc.jpg

 

سید اولاد پیامبر مرحوم سید محمد حسینی نوجوانی 15 ساله بود اهل لاله آباد بابل که ناگهان دچار ایست قلبی شد و درگذشت. روز گذشته به خاک سپرده شد. از این نوع اخبار هر روز در گوشه و کنار جهان به گوش می رسد. مرگ، بزرگ و کوچک و فقیر و غنی نمی شناسد. به کسی هم خبر نمی دهد. برای همین گفته اند هر لحظه را لحظه آخر عمر دانسته و قدر آن را بدانید. چنین اتفاقاتی البته اگر در بلبشوی اغتشاشات رخ بدهد قطعا برچسب سیاسی به خود می گیرد اما حقیقت امر آن است که برای رفتن باید آماده بود. خدا به بازماندگان صبر بدهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همین یک هفته اخیر

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ۰۸:۰۱ ق.ظ

بیوگرافی پیمان آدیداس

فرزاد هنردوست درگذشت علت فوت فرزاد هنردوست خواننده افغان +زندگینامه

تصویر درگذشت دستیار کارگردان و برنامه‌ریز سینما

photo_2023-06-18_07-59-49_gnav.jpg

عکس 4 دخترک بی‌گناه اردبیلی که اسیر سیل ویرانگر شدند + جزئیات مرگ 7 زن و مرد

 

همین یک هفته اخیر، پیمان آدیداس، بلاگر معروف اینستا در گذشت او متولد 1375 بود. فرزاد هنردوست، خواننده جوان هراتی که مدتها در ایران می زیست هم درگذشت. او متولد 1365 بود. فرشاد کلباسی، دستیار کارگردان متولد 1364 بود که دیروز درگذشت. مسعود دهستانی قهرمان سابق کشتی اهل بابل هم در سن 45 سالگی به رحمت خدا رفت. حالا اینها چهره های معروف هستند. چقدر جوانهای دیگر در گوشه و کنار کشور همین چند روزه به رحمت خدا رفتند که ما نمی شناسیم. مثل آن چهار کودک معصوم اردبیلی که بر اثر سیل از دنیا رفتند.

همه آنها برای خودشان یک دنیا آرزو داشتند، برنامه و نقشه و امید و حسرت داشتند؛ اما قافله عمر در پیچ و خم ایام بی آنکه خبر دهد ناگاه به مقصد رسیده و مسافرش را از قطار زندگی پیاده می کند.

مرگ، پیر و جوان نمی شناسد. زمان رسیدنش را هم کسی نمی داند. غافلگیرانه به سراغ آدم می آید. دو روز دنیا را درست زندگی کنیم، بساطمان جمع شد ملت یک خدا بیامرز بگویند، چهار نفر فاتحه ای بخوانند؛ آخش راحت شدیم نگویند!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اشهد انّ خمینی، روح الله!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۰۹ ب.ظ

امام خمینی - دانشنامه‌ی اسلامی

 

شهید غلامرضا عالی، شب 22 بهمن 57 هم تا مرز شهادت رفته بود. در خیابانهای تهران گلوله ای به سرش خورد و بدنش از کار افتاد. مراقبت از او کار دشواری بود و خودش از این ماجرا رنج می برد. دلش شکست. به امیرالمومنین علی علیه السلام متوسل شد. شمایلی از حضرت را دید که به او فرمود به دیدار خمینی برو. رفت. امام او را حواله داد به جده اش حضرت زهرا و شفا گرفت.

مادر محمدرضا مرادی میگفت خبر شهادت پسرم را که آوردند نوزادی دختر داشتم که ناگاه به شدت بیمار شد و دکترها جوابش کردند. سه روز بعد ما را برای ملاقات با امام بردند. ماجرای نوزادم را برای ایشان تعریف کردم. با آرامش جواب داد ان شاءالله حالش خوب می شود. فردای آن روز خانمی به منزل ما آمد. خودش را معرفی کرد. معلم آموزشگاهی در محله مان بود. می گفت از خدا خواستم توفیق جهاد در راهش را نصیبم کند. شب خواب امام را دیدم که گفت در همسایگی شما نوزادی است که نیاز به مراقبت دارد. زن، کودک را با خودش برد و به او رسیدگی کرد تا حالش خوب شد.

پدر شهید مدافع حرم حسن رجایی فر پیرمرد خوش قلب روستایی است. می گفت افتخار میکنم غیر از این پسر، یک فرزندم را هم سالهای اول انقلاب در راه امام دادم. امام بیماری قلبی داشت و در بیمارستان بستری بود. از تلویزیون اخبار را دنبال می کردم. مردم جمع شده بودند و دعا می خواندند و اشک می ریختند. از حال و هوای تصاویر احساس کردم کار امام دیگر تمام است. دلم شکست. نیمه های شب وضو گرفتم و دو رکعت نماز خواندم. از خدا خواستم یا جان مرا بگیرد یا جان یکی از فرزندانم را در عوض عمر امام طولانی تر شود. خوابم برد. دیدم گردابی سبز به سمتم آمده و یکی از فرزندانم را با خود برده است. نماز صبح، همسرم را به آرامی صدا زدم. وقتی نشست برایش توضیح دادم امروز یا من می میرم یا یکی از بچه ها؛ اما ناراحت نباش در عوض عمر امام طولانی تر می شود. وسط های روز بود که فرزند خردسالم همین جا وسط اتاق دراز کشید و مرد. شب تلویزیون اعلام کرد حال امام خوب است و به زودی مرخص می شود.

شهید احمد کاکا آن اوایل به منافقین گرایش داشت. با اصرار برادرش، او را به تهران و دیدار امام برد. تمایل نداشت اما بالاخره از سر کنجکاوی رفت داخل حسینیه جماران نشست ببیند این پیرمرد حرف حسابش چیست. می گفت دیدم امام انگار فقط دارد مرا نگاه می کند و جمله ای گفت که چهار ستون بدنم را لرزاند: آیا وقت آن نرسیده است جوانان ما از راه اشتباهی که رفته اند برگردند؟

دوستان شهید محمدزمان ولی پور می گفتند وقتی از دیدار امام بر می گشتیم صحبتها به همراهان امام کشیده شد که آن بالا موقع سخنرانی، اطراف ایشان نشسته بودند. محمدزمان با تعجب میگفت: آن بالا که غیر از امام کسی نبود! هر چه اصرار کردیم و نام افراد را بردیم فایده ای نداشت. محو امام شده بود و کسی را ندید.

حاج حسن مهدیزاده، پیرمردی با صفا و خادم الشهداءست. می گفت روزهای آغاز جنگ، شور اعزام به خط را داشتیم. موقع آموزش، دستم به شدت آسیب دید و باید گچ گرفته می شد. با این وصف جبهه را از دست می دادم. حالم گرفته شد. ناگهان خبر دادند فرصت دیدار با امام فراهم شده است. گفتم این سید خدا اگر نگاهی کند هم دستم خوب می شود و از جبهه نمی مانم. امام موقع سخنرانی انگار فقط دست مرا می دید. طاقت نیاوردم و زیر گریه زدم. بعد از این همه سال هنوز هم اگر دردی سراغ دستم می آید سرش داد می زنم برو! این دست شفا گرفته چشمان امام است.

چند فرمانده و بیسیم چی شهید را سراغ دارید دقایق حساسی که کار بیخ پیدا می کرد و کار تمام بود، آخرین تماسشان با مقر این جمله بود: سلام ما را به امام برسانید و بگویید تا آخر ایستادیم. یکی اش عبدالحمید انشایی، دیده بان ارتش بود. دشمن را که در چند قدمی خود دید، گرای موقعیت خودش را به توپخانه داد و خواست که محکم آنجا را بکوبند. آخرین پیامش این بود: به امام و مادرم بگویید شیاکوه لرزید، اما انشایی نلرزید.

حسین اسدی برادر دو شهید بود. یک بار در ملاقات با امام تصویری از خودش را برد تا امام زیرش را چیزی به یادگار بنویسد. امام نوشت: خداوند این شهید سعید را رحمت فرماید. گفتند لابد امام گمان کرد حسین عکس برادر شهیدش را به ایشان نشان داده. جنگ هم تمام شد برای حسین اتفاقی نیفتاد تا سال 88 همراه با نورعلی شوشتری به سیستان رفته بود که در انفجار تروریستی جامه سرخ به تن پوشید و آسمانی شد.

فرماندهان نظامی آمدند پیش امام مشورت که قرار است عملیات بزرگی در غرب شوش انجام دهیم؛ اما گویا دشمن بو برده و احتمال شکست وجود دارد. به آرامی پاسخ داد: بروید با توکل بر خدا شروع کنید، شما پیروزید. اصرار کردند استخاره بگیرد نپذیرفت و جمله اش را تکرار کرد. با توکل بر خدا آغاز کردند. فتح المبین به یکی از بزرگترین عملیاتهای تاریخ جنگ تبدیل شد.

داشت از پاریس بعد از سالها تبعید و مبارزه به وطن باز می گشت. مهمترین رویداد قرن در شرف وقوع بود. همه رسانه های دنیا پرواز انقلاب را لحظه به لحظه پوشش می دادند. رهبران مبارز غرق در اضطراب بودند. ممکن بود هر حادثه ای برای امام رخ بدهد. شاه و حامیانش از هیچ جنایتی ابا نداشتند. خبرنگار آمد کنار امام و پرسید چه حسی دارید؟ خونسرد و آرام پاسخ داد: هیچ!

سال 42 امثال شیخ محمود حلبی او را مسخره می کردند مگر میشود بر حکومتی با این همه تجهیزات و سلاح و زور و قساوت پیروز شد؟ 21 بهمن 57 آیت الله طالقانی به اصرار اطرافیان با امام تماس گرفت و خواهش کرد دستور شکستن حکومت نظامی را لغو کند. عمال شاه قرار است چنین و چنان کنند. پاسخ امام را که شنید فقط گریه کرد: اگر این دستور از طرف صاحب الامر(عج) باشد چه؟

دشمن از پنج استان مرزی وارد شد و 14 هزار کیلومتر از خاک کشور را به اشغال در آورد. شرایط ابتدایی انقلاب بود و نیروهای مسلح از آمادگی لازم بی بهره بودند. همه مسئولان کشور به تلاطم افتادند جز امام که خونسرد بود و فرمود: دیوانه ای آمده است و سنگی انداخته است!

گفت حصر آبادان باید شکسته شود، شد، آزادی پاوه، مهران، جزایر مجنون.... گفت و شد. صدای شکسته شدن استخوانهای کمونیسم را هم او به گوش رهبران بلوک شرق رساند.

حجت الاسلام رحیمیان می گفت در مسجد سلماسی که امام درس میداد به مرور جمعیت طلاب زیاد شد. هر چه از امام خواستیم روی صندلی برود یا بالای منبر بنشیند عقبی ها هم او را ببینند نمی پذیرفت. نهایتا قبول کرد فقط یک پله از منبر بالا برود. رفت و نشست. همان روز اول نگاهی به جمعیت انداخت و یک جمله گفت: انسان هر چقدر که بالاتر می رود زمین خوردنش سخت تر است. کلام امام مقلّب القلوب بود. نیم ساعت صدای گریه جمع قطع نمی شد.

مثل شاهرخ ضرغام، مثل سیدحمید میرافضلی و... چقدر جوانان این مملکت را سراغ دارید گذشته متفاوتی داشتند و دم مسیحایی امام احیایشان کرد؟ بی دلیل نیست که درباره اش گفته اند: روح خدا بود در کالبد زمان.

پیر خمخانه عشق که انتظار لقاءالله و وعده وصالش در نیمه خرداد را نوید داده بود و آروزی حشر با بسیجیانش را داشت مربی فطرتهای خفته ای بود که آخرالزمان مادی زدگی و لذت جویی و غفلت و هرزگی را از شاهراه یومنون بالغیب، با ملکوت کربلای 61 هجری پیوند داد: "  آنچه برای این‌جانب غرورانگیز و افتخارآفرین است روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت‌طلبی این عزیزان که سربازان حقیقی ولی‌الله‌الاعظم ارواحنا فداه هستند می‌باشد و این است فتح‌الفتوح."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معنا درمانی و مردمسالاری دینی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۴۸ ب.ظ

کتاب تجدید خاطرات، زندگی نامه خودنوشت ویکتور فرانکل را دقایقی پیش به پایان رساندم. از آن دست کتابهایی بود که با دقت خواندم و به یقین بعضی مطالب آموزنده و بدیع آن به لطف خدا تا مدتها از ذهنم پاک نخواهد شد.

فرانکل صاحب مکتب معنا درمانی در علم روانشناسی است؛ نویسنده اثر مشهور و جهانی "انسان در جستجوی معنا".

او بر این باور است در پس پرده هر اتفاقی ولو بد و ناخوشایند و سخت و تیره، حتما علت و هدفی غایی نهفته است که کشف آن به زندگی معنا بخشیده و ادامه حیات و چیرگی بر ناملایمات را آسان می سازد.

مثلا خودش که در جریان اردوگاه های کار اجباری نازی ها، تالمات جسمی و روحی عمیقی را تحمل کرده، داغ جانکاه همسر، پدر، مادر و برادرش را بر سینه دارد، معتقد است لابد برای همه این مصیبتها هدفی قرار داده شده و انتظاری از او وجود دارد که به سمت آن باید حرکت نموده و مقصود نهان را برآورده سازد. از زبان معلولی که در تنگنا قرار داشته می نویسد: من رنج برده ام اما میدانم بدون رنج، رشدی که کرده ام ناممکن می بود.

او منتقد تفکر سرمایه داری غرب و به خصوص آمریکاست. بر این باور است که توجه بیش از حد به تجملات و ارزش صرف قائل شدن برای داشته های مادی و بی اعتنایی به صاحبان مشاغل خرد و بی ارزش دانستن انسانهای کم برخوردار، مصداق روشن بی هویتی و معنا گریزی از زندگی است که مهمترین ثمره آن انحطاط اخلاقی و فروپاشی نظام خانواده و بی نظمی اجتماعی است.

این از اندیشه فرانکل که در منظومه فکری لذت جو و حقیقت گریز غرب، برجسته شد و خوش درخشید و به یک انقلاب ماهوی انگیزه ساز و معنا بخش بدل گردید؛

اما

خوب است به این نکته توجه شود که فرانکل مانند پدرش یک یهودی معتقد و با ایمان است. پیروان هر دینی ممکن است مومن و یا متظاهر و مدعی و فاقد ایمان باشند. اسلام برای همه ادیان آسمانی احترام قائل است و به اشتراک در کلمه حق توحید، توجه نشان می دهد.

پدر ویکتور فرانکل در اوج ناامیدی یهودیان تبعیدی به اردوگاه کار اجباری نازی ها به آنها دلداری داده و خدا را یادآور شده و توکل به او را آرامش بخش دلهای مضطرب می دانست.

نمی توان تأثیر پذیری فرانکل پایبند به منویات انسانی و الهی آیین یهود و تأسی او به مرام پدر با ایمانش را نادیده گرفت. او در واقع با همین نگرش به نقد فرهنگ سرمایه سالار و مادی زده و منفعت گرا  و لذت جوی غریزه محور غرب روی آورده است.

ابتکار مکتب "معنا درمانی" در واقع یهودی سازی مؤمنانه علم سطحی نگر روانشناسی سکولار است.

آن چه که قرار است تمدن نوین و جهانی اسلام به عنوان نسخه رهایی بخش و تعالی آفرین جوامع بشری معرفی کند ایده مترقی مردمسالاری دینی است. انقلاب اسلامی اصراری بر این ندارد که همه مردم دنیا مسلمان و شیعه شده و حاکمیتی مبتنی بر اصل ولایت فقیه تأسیس نمایند. اما معتقد است گمشده همه ملتها خداست و توجه به معنا و الزامات توحید که خدمت به انسانها فارغ از رنگ و نژاد و مذهب و ملیت و تضمین آزادی سازنده رشد محور سلامت آفرین از ضروریات آن است می تواند در تحقق تمدن الهی مبتنی بر سعادت طلبی و کمال جویی و احترام به حقوق دیگران و دستیابی به عدالت اجتماعی و رفع ظلم و غارتگری و تجاوز، نقش اصلی و کلیدی داشته باشد. اسلامی شدن علوم نیز چیزی جز این نیست که در بطن هر دانشی، یادمان بماند در مقابل خدا و خلق خدا مسئولیم. خلقت جهان بدون هدف و حکمت نیست و انسان موحد با رجوع به فطرت در تلاش است نقش خود را در دایره تدبیر الهی به وجه احسن بازی کند.

 

مشخصات، قیمت و خرید کتاب تجدید خاطرات اثر ویکتور فرانکل نشر آشیان |  دیجی‌کالا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درد تلخ و آه شیرین

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ بهمن ۱۴۰۱، ۱۱:۴۹ ق.ظ

بیخود که نیست گفته اند آه یعنی خدا! ترجمانی است از کلمه الله.

خدا را وقتی واقعی میخوانی که دلت واقعاً به درد نشسته باشد. آه از اعماق وجود انسان بر می خیزد. بیخود که نیست گفته اند بین دلِ شکسته و خدا هیچ فاصله ای نیست.

آه گاهی از سر درد هجران و فراق از معبود است. عارفی که غم جدایی از اصل خویش را درک نموده، نی نای وجودش با آه وصل، عجین شده و در فراق معشوق حقیقی اشک می ریزد.

آه آدم دردمندی که در غمی دنیایی می سوزد نیز از جنس بالاست ولو مراتبش پایین تر از آه عرفانی باشد؛ اذعانی است ناخواسته به اصالت وجود که وحدت دارد. ما از خداییم و هر چقدر هم زور بزنیم خود را جدا و مستقل نشان بدهیم و در تغافل و فریب به سر ببریم، جایی که سرمان به سنگ می خورد و طعم تلخ شکست را می چشیم، آه از نهادمان بلند می شود. باطنمان مثل طفل جدا مانده از آغوش مادر، حسرت دامان او را تمنا می کند. دلمان از عمق وجود اقرار می کند که از پشت و پناهش، از خودش، از حقیقت  و اصلش دور مانده است.

آه، یعنی مرا ببیند آن که باید ببیند. پناه آخرم مرا دریابد هر چند مدتها از او فراری بودم؛ اما کبوتر جَلد حریم مهرش هستم.

آه، از این منظر شیرین است؛ هر چند دود بدون آتش نیست، اما آتشی که فلز را می گدازد تا به شکل مطلوب در بیاید، خودش یک نعمت است.

آه، زیباست هر چند تحمل سوختن، دشوار است. آه یعنی سوختم، یعنی دارم ساخته می شوم، یعنی به شانه هایت برای گریستن و جستن از این درد نیاز دارم. آغوشت را بگشا و به استقبال کودک بازیگوش و پر شیطنت درونم بشتاب، راه گم کرده طریقت هدایت، تو را می جوید.

آهِ انسان، ساز است و موسیقی جاماندگی و حسرت دوری و آهنگ خسران و اراده جبران را می نوازد.

آه، انسان ساز است اگر امتدادش به رقص عاشقانه در بزم وصال معبود ختم شود. آه می کشیم که خود را به دامان خدا بکشیم.

کاش فراموش کار نبودیم و استجابت دعایمان، خنکای آرامش حاصل از نگاه خدا، مُهر فراموشی بر حافظه نامرد ما نمی زد و دوباره راهی وادی غفلت و خسران نمی شدیم و روز از نو و...

آه ما آه عارفانه نیست؛ اما صدای ترک دلِ شکسته ای است که بعد از سالها خموشی و فراموشی زیر برگهای پاییزی نسیان و تجاهل، دست پینه زن خالق خویش را طلب می کند. کاش یکبار که شکستیم، دوبار که شکستیم، سه بار... جایی و نقطه ای بالاخره به خود آمده و ظرف ثابت محبت و پرستش معشوق شویم و مراقب باشیم دیگر واژگون نگردیم.

خدایا ما را برای خودت تربیت کن. کاری کن آهِ مان برای تو باشد. تو را برای خودت بخواهیم نه اینکه دوباره پله ای بسازیم از تو برای آن که به خودمان برسیم. بزرگواری توست که تکه های شکسته مان را هر بار وصله میزنی تا خودمان شویم؛ اما این قلب شکسته از جور زمانه را یکبار برای همیشه به خودت پیوند بزن که دیگر جدا نشود و جز به خاطر تو نشکند و فرو نریزد.

شکستن برای تو شورآفرین و طرب انگیز است و شکستن برای دنیا، ننگ و حرمان و درد تباهی به دنبال دارد. آتش عشق تو جان آفرین است و آتش دنیا، سوز شکست و سقوط و طعم تلخ ویرانی دارد. اگر یک پارچه، آه شویم، هم رنگ خدا می شویم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره این سه خبر مرگ آور!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ۰۱:۱۰ ب.ظ

 

در صفحات حوادث رسانه ها این  روزها سه خبر تلخ بیشتر جلب نظر می کند.

پیرمردی 84 ساله در کرج که همسری میانسال اختیار کرده و خواهرزاده او را نیز  به فرزند خواندگی پذیرفته بود وقتی از محبت و توجه همسرش ناامید شد و احساس کرد او کودکی که فرزند خوانده شان  است را بیشتر دوست دارد، نیمه شبی چاقو به دست گرفت و هر دو را به قتل رساند! و بعد خودش را تسلیم قانون کرد.

مرد 25 ساله ای در مشهد بعد از تماشای چند فیلم کوتاه مستهجن در گوشی همراه رفیقش بر اثر تحریک قوای جنسی، دختر بچه ای سه ساله را برای تجاوز به خانه برد و وقتی فریادهای او را شنید گلویش را فشرد و به قتل رساند!

زهرا جلیلیان دانشجوی دکترای برق دانشگاه تهران وقتی اعمال نفوذ استاد را برای درج نام فردی دیگر کنار نام خود ذیل مقاله پژوهشی اش دید که خودش برای انتشار در نشریه ای علمی و معتبر جهانی تهیه کرده بود اقدام به خودکشی نمود!

میتوانیم برای هر سه این اتفاق و وقایع مشابهی که هر روز درگوشه و کنار کشور رخ میدهد مخرج مشترکی بگیریم؟

آن پیرمرد 84 ساله که پایش لب گور است اگر خدا را در نظر داشت میتوانست رفتار غلط همسرش را نادیده بگیرد و صبر پیشه کند. لااقل از خدا حیا میکرد و طلاق میگرفت. دستکم با آن بچه بیگناه کاری نداشت. همسرش چطور؟ او هم اگر خدا را در نظر میگرفت از کم محلی به مرد خانه هر چند پیر و فرتوت باشد غفلت نمیکرد.

مرد 25 ساله اگر از خدا میترسید فیلم مستهجن نگاه نمیکرد. به همان میزان که فیلم مستهجن در جامعه به وفور قابل دسترس است دسترسی مشروع به جنس مخالف هم کار دشواری نیست. فکر تجاوز آنهم به یک کودک سه ساله و سپس قتل او تنها از ذهن بیمار و روح پریشان و دل آلوده به شهوت سر می زند. وجودی که دیگر از یاد خدا تهی شده در تسخیر شیطان است.

بعضی استادان دانشگاه خیلی چندش آور هستند. خودشان را عقل کل و صاحب نظر و در طبقه خدا میدانند. فساد اخلاقی یا فکری و اعتقادی یا انظباطی بعضی اساتید دانشگاه در سایه سکوت نهادهای ذی ربط واقعا عذاب آور است. آن دختر دانشجو اگر خدا را در نظر داشت بابت این ظلم به او پناه میبرد یا شکایت میکرد. خودکشی در هیچ فرضی از نظر عقل و شرع قابل تایید نیست. استاد دانشگاه هم اگر حیا داشت و از خدا میترسید به حقوق معنوی دانشجویش تعرض نمیکرد. مسئولان نظارتی و فرهنگی و آموزشی هم اگر خدا را در نظر بگیرند و بدانند روزی باید در پیشگاهش بابت کرده ها و نکرده های خود پاسخگو باشند فرصت تصدی امور و تکیه بر تخت قدرت و جاه را مغتنم شمرده و در ترویج احکام و معارف حق و گسترش معنویات و نظارت بر حیطه های تحت سیطره، دقت و دلسوزی بیشتری نشان می دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هایده در نجف دفن شده است؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۱، ۱۰:۲۶ ق.ظ

photo_2022-11-21_09-18-58_zvwy.jpg

 

هایده را نوحه خوان های قدیمی تهران، علاقمند به روضه دانسته و  گفته اند که در روز عاشورا، بساط عیش و نوش را جمع نموده و مجلس روضه و ندبه در خانه راه می انداخت.

البته هیچ کس را نمی شود صفر و صدی نگاه کرد.

امروز مطلبی در صفحه اینستاگرام یکی از فعالان مجازی منتشر شد با این ادعا که بنا بر وصیت مرحومه معصومه دَده بالا معروف به هایده، جنازه وی بعد از مدتی که در آمریکا امانی به خاک سپرده شد با پیگیری دکتر ولایتی مخفیانه به وادی السلام نجف منتقل و دفن گردید.

الله اعلم. تصویر صفحه مربوطه را گذاشتم خودتان ببینید. همه ما باید به فکر مرگ و قیامت باشیم؛ اما این تفکر زمانی ارزشمند است که در حیات ما نیز اثر گذار باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا