اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

۵۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیت المال» ثبت شده است

اموال عمومی را هدر ندهید

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۰۷ ق.ظ

photo_2023-06-14_04-53-20_zatj.jpg

 

چه مسئولین دور هم بنشینند و برای یکدیگر نوشابه باز کنند یا اینکه واقعا در عرصه عمل کاری کرده و حرکت مفیدی داشته باشند الی ماشاءالله آن قدر کانالهای خبری و رسانه های مجازی و غیر مجازی وجود دارند بلافاصله اقدام به پوشش اخبار میکنند که دیگر لزومی ندارد بودجه بیت المال را اسراف نموده و به روزنامه ها رپرتاژ آگهی داده شود.

شهرداری ها از سویی عوارض دریافتی را تا پنج برابر بالا برده و کاسه چه کنم دست گرفته اند که گرانی باعث کاهش ساخت و ساز و بالتبع کاهش درآمدهای شهری شده و از سوی دیگر برای امور غیرضروری و ناموجهی مثل رپرتاژ آگهی و چاپ تصویر و تبلیغ خود بودجه عمومی را هدر میدهند.

چه آن اغتشاشگری که سنگ پرت میکند و اموال عمومی را به آتش می کشد و چه آن مسئول در هر نهاد و اداره ای که بیت المال را در امور غیرضروری هزینه میکند تفاوتی در تضییع حقوق مردم بینشان نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بیژن نامدار زنگنه و قوه عدلیه در منگنه!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۲۲ ب.ظ

photo_2023-06-11_18-40-09_e8e3.jpg

 

این زنگنه هم تبدیل شده است به پاشنه آشیل و بزرگترین چالش قوه قضاییه در تاریخ جمهوری اسلامی.

زمان هاشمی که وزیر نیرو بود، نشریه صبح اقدام به افشاگری پیرامون زد و بندهای این وزارتخانه کرد. مرحوم آیت الله یزدی به روی مبارک نیاورد. البته یک جورهایی ایشان از هاشمی حساب میبرد. 

زمان خاتمی زنگنه شد وزیر نفت. ویژه نامه ای در خصوص مفاسد و خیانتهای دوره مدیریتی وی منتشر گردید. مرحوم هاشمی شاهرودی به روی مبارک نیاورد.

زمان روحانی هم او وزیر نفت شد و حواشی عجیبی پیرامون نحوه مدیریت تامل برانگیز وی در سطح رسانه ها طرح گردید. صادق خان و بعدها سید ابراهیم هم به روی خودشان نیاوردند. جالب اینکه حتی یک تکذیبیه هم علیه مدعیان منتشر نشد و هیچ کس به خاطر طرح این ادعاها مورد تعقیب قرار نگرفت. یعنی کلا نهادهای قضایی و نظارتی ترجیح دادند نظر موافق یا مخالفی نداشته و به سکوت خود ادامه دهند.

حالا مالک شریعتی نماینده مردم تهران در مجلس به نقل از جلسه ای که دو سه سال قبل با ظریف داشته از زبان وی مدعی خیانت زنگنه شده است.

خوب واقعا برای مردم سوال است. مملکت قوه قضاییه ندارد؟ مدعی العموم ندارد؟ این همه اتهام در سالیان متوالی پیرامون یک وزیر مملکت مطرح شود پای میلیاردها دلار سرمایه ملی وسط باشد یک نفر نیست به طور رسمی راست یا دروغ بودن ادعاها و اتهامات را بررسی کند؟ واقعا اوضاع همینطور بماند فکر میکنید اعتماد مردم به نظام بیشتر می شود؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جامعه اسلامی، فرا دست و فرو دست ندارد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۳۳ ق.ظ

ایسنا - نشست خبری رییس انجمن شرکت‌های هواپیمایی ایران

 

من هی صبر کردم گفتم شاید اشتباه کرده باشم، یا خبر را بد منتقل کرده باشند یا خود این سید جد زده بخواهد توضیح و تاویلی بیان کند ...

دیدم خیر، همه جا این خبر منتشر شده و گوینده نه چندان محترم آن هم ککش نگزیده است:

"عده‌ای اتوبوس‌سوار و قطارسوار به خاطر قیمت بلیت هواپیماسوار شده‌اند!"

شرکتهای هواپیمایی از یارانه ویژه ای بهره مندند. این یارانه متعلق به همه مردم است. عدالت حکم میکند همه و نه فقط قشر خاص و مرفه از آن بهره مند شوند. اگر جامعه اسلامی به اینجا برسد که همه مردم بتوانند سوار هواپیما شده و از دیگر امکانات رفاهی بهره مند شوند که اتفاقا به نقطه خوبی رسیده و می تواند الگویی از جامعه دینی همراه با عدالت و آسایش را به جهان ارائه کند. چرا یک مسئول در جمهوری اسلامی بعد از چهار دهه هنوز باید مبتلا به تبختر و تفکر مبتنی بر نظام طبقاتی باشد؟ چنین مسئولانی با این نگاه غربزده و سرمایه سالار چگونه میتوانند عدالت اجتماعی و رفع تبعیض را در جامعه اسلامی پیاده نمایند؟

این بنده خدا حتی معنای تقاضای کاذب را هم بلد نیست و در توجیه استدلال مزخرف خود این گونه کلامش را به پایان می برد:

"فشار برای پایین ماندن قیمت بلیت هواپیما باعث شده اتوبوس‌سوارها و قطارسوارها هم سوار هواپیما شوند و تقاضای کاذب ایجاد شود."

تقاضای کاذب مثل این می ماند که مردم از ترس کاهش ارزش پولهای خود به خرید غیر ضروری املاک و سکه و ارز و خودرو روی بیاورند. مرد حساب! به خرید بلیت هواپیما که نمیگویند تقاضای کاذب. مگر کسی مرض دارد بیخود و بی جهت برود بلیت هواپیما تهیه کند؟ وقتی نمیتوانی حرف منطقی بزنی خب، مصاحبه هم نکن برادر من بنشین سرجایت حقوق تپلت را بگیر کیفش را ببر.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهرداری اصفهان پاسخگو باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۴۲ ق.ظ

photo_۲۰۲۳-۰۶-۰۹_۱۲-۰۵-۰۵_(2)_excn.jpg

 

شهرداری ها دولتهای کوچک محلی هستند که برای امرار معاش، دستشان تا مرفق در جیب خلق الله فرو رفته است؛ از دریافت عوارض ساخت و ساز گرفته تا عوارض سالانه مسکن و کسب و کار و حمل و نقل و.... من خودم حاضرم گرسنگی بکشم اما ببینم پولی که میدهم در راه عمران و آبادانی جایی خرج میشود ولی ریخت و پاش ها و خرجهای غیر ضروری ادارات و سازمانها اعتماد مردم را از مجموعه های حاکمیتی سلب کرده است.

شهرداری اصفهان در اقدامی عجیب با دعوت از بعضی شاخهای مجازی کشور و تقبل هزینه پذیرایی از آنها به زعم خودش تلاش نموده در حرکتی ابتکاری مشکلات این شهر را در فضای عمومی انعکاس داده و توجه دولتمردان را از این طریق جلب نماید. واقعا هم اینطور مواقع گمان میکنند حرکتی ابتکاری انجام داده اند. اوایل روی کار آمدن دولت جدید در وزارت ورزش و جوانان هم گویا به ابتکار! جناب یامین پور شاخها مجازی برای هم اندیشی! دعوت شده بودند که انتشار تصاویر اجق و وجق آنها بازتابی بسیار منفی در سطح افکار عمومی داشت و دستاوردی هم به دنبال نیاورد.

نکته دیگر اینکه سوق دادن افکار عمومی از رسانه های رسمی مثل صدا و سیما و مطبوعات و... به سمت رسانه های مجازی فیلتر شده با هزینه کرد از بیت المال از آن کارهای عجیب و غریب دستگاههای رسمی کشور است که جای سوال و گله دارد.

امیدوارم روزی نهادهای بازرسی کشور این نوع ریخت و پاش ها و هزینه های غیر ضروری که بار آن بر گرده مردم رنج کشیده تحمیل میشود را هم مورد بررسی و پیگرد قرار دهند. امیدوارم شهرداری اصفهان پاسخگو باشد. فولاد مبارکه اصفهان که در قبال انتشار دهها صفحه گزارش از پرونده تخلفاتش پاسخگو نبود و بلافاصله ماجرا که دست بسیاری از نهادهای رسمی در آلودگی آن سهیم بود با قضایای مشکوک پس از مرگ مهسا امینی از اولویت افکار عمومی خارج گردید. البته ریخت و پاش مرتبط با ماجرای شاخهای مجازی در شهرداری اصفهان شاید یک ده هزارم پرونده مبهم فولاد مبارکه نباشد.

 

photo_۲۰۲۳-۰۶-۰۹_۱۲-۰۵-۰۴_qp7v.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بعضی مسئولان هم کشف حجاب کرده اند!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۶ خرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۱۷ ب.ظ

photo_۲۰۲۳-۰۵-۲۴_۲۳-۰۴-۳۱_42t6.jpg

 

چند روزی از انتشار خبر انتصاب رانتی فرزند 23 ساله سردار مرادی رییس دفتر سردار سلامی به عضویت در هیات مدیره فولاد اکسین خوزستان می گذرد. به رغم انتشار گسترده خبر و اعتراض نیروهای انقلابی عدالتخواه هنوز هیچ توضیح و تکذیبی پیرامون آن منتشر نشده است.

چندی پیش حمید رسایی نسبت به رانت اقتصادی فرزند شمخانی دبیر وقت شورای امنیت ملی افشاگری کرده بود. این خبر هم برای مسئولان اهمیتی نداشت. مشابه این نوع خبرها را بارها پیرامون داماد یا آقازاده فلان امام جمعه و فلان وزیر و وکیل میشنویم و هیچ نهاد نظارتی و بازرسی هم اهمیتی برای آن قائل نمی شود و مسئولی نیز بابت آن احساس شرم نمی کند.

به نظر می رسد بعضی مسئولان هم کشف حجاب کرده اند و دیگر بابت عبور از هنجارهایی که در سالهای آغازین انقلاب موجب ننگ و آبرو ریزی و خجلت بود ابایی نداشته و آن را عادی می پندارند.

علنی شدن تبعیض و رانت و قبیله گرایی، زنگ خطر سقوط ارزشهای اسلامی در طبقه مسئولان و منافی شعائر انقلاب و در تضاد با خون آورد سترگ شهدای عالی مقام است.

جالب است بعضی حامیان حضرات با وقاحت مدعی می شوند که چون فرزندان و دامادهای اصحاب قدرت، قابل اعتماد و امین هستند در مصادر حساس و پول ساز به کار گمارده می شوند! تو گویی جوانان رشیدی که در دفاع از حریم این مرز و بوم از سوریه تا بلوچستان به خاک و خون می غلتند به اندازه بستگان سببی و نسبی مافیای قدرت و ثروت، مورد اعتماد نبوده اند.

تیشه ای که بعضی کارگزاران نظام به ریشه انقلاب و اعتماد مردم میزنند کاری تر از سلاح و خدعه دشمنان است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهسا امینی بر نظام پیروز شد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ خرداد ۱۴۰۲، ۰۴:۵۶ ق.ظ

مبارزه با فساد! عدالت اجتماعی!/ کاریکاتور – صاحب نیوز

 

یکی از مهلک ترین ضربات فرهنگی به پایه های نظامی که قرار بود مبتنی بر عدالت شکل بگیرد، جداسازی طبقه مسئولان از طبقه مردم است که متأسفانه نتایج تلخ آن را شاهد هستیم.

در حالی که مردم در بدترین فشارهای اقتصادی به سر برده، مردها شرمنده زن و فرزندشان گردیده، زندگی هایی در حال انقراض و از هم پاشیدگی است، مشکل اشتغال و مسکن و ازدواج و... نفس مردمان را به شماره انداخته، بی خیالی و خوشگذرانی مسئولان مرفه، فقدان درک آنها از واقعیات جامعه را رقم زده که البته بغض و نفرت مردم را نیز در پی داشته است.

حقوقهای نجومی به رغم دتأکیدات رهبری انقلاب هیچگاه نه از سوی اصلاح طلبان و نه از سوی اصولگرایان مورد اعتراض و برخورد قرار نگرفته است. تأکید بر این موضوع نیز ضروری است که آنچه موجب شکاف طبقاتی بین مسئولان و مردم گردیده منحصر به دریافت حقوقهای ثابت نامعقول و به اصطلاح نجومی نیست. مجموعه امتیازات و اختیارات و سهام و رانت ها و امکانات رفاهی و معیشتی و ... که در حاشیه حقوقها به کام مسئولان ریخته می شود زندگی متفاوتی را برای آنان رقم زده که به قول معروف بار چند نسلشان را بسته اند. این امکانات و امتیازات نامتعارف که برای کامروایی مسئولان بر گرده ملت و بیت المال مسلمین تحمیل می شود برخاسته از مصوبات قانونی است که طبعا مصداق دزدی و زد و بند قرار نگرفته و از نظر نهادهای بازرسی قابل توجیه بوده و در شمایلی مشروع و ظاهرالصلاح، به جیب مسئولان واریز می شود. از این رو به عبارت دقیق تر مخالفان این دریافتها و منتقدان رانت و شکاف قانونی متهم به مخالفت با قانون شمرده می شوند. وام یک میلیارد و سیصد میلیون تومانی در اقساط سی ماهه به کارمندان بانک مرکزی، موجّه و مطابق قانون و مشروع است اما پرداختن به همین موضوع میتواند مصداق تشویش اذهان عموم، تضعیف و تبلیغ علیه نظام و... به شمار آید.

اگر دقت کرده باشید هیچ گاه هیچ آقازاده ای ولو از قماش مذهبی، نسبت به مباحث عدالتخواهانه روی خوش نشان نمی دهد چون اول از همه پیش وجدان خودش احساس عذاب می کند که سربازی اش را کجا گذرانده، اشتغالش چگونه تأمین گردیده و...

دنیا زدگی مسئولان و نگاه منفعت طلبانه و پله قرار دادن صندلی مسئولیت برای دستیابی به موقعیت بالاتر، منجر به تغییر در ذائقه مسئولان و مدیران نیز می گردد. علاوه بر اتخاذ سیاست هایی که به جای نفع مردم، رضایت مقام مافوق را در بر دارد، نباید از نظر دور نگاه داشت که قدرت، شیرین است و ترس از دست رفتن این حلاوت باعث ایجاد خوی معامله گری در مسئولان بر سر ارزشهای انسانی و الهی می گردد. همین خصلت است که معنای نظام را مساوی با چارچوب میز قرار می دهد و مفهوم اوجب واجبات بودن حفظ نظام به اوجب واجبات بودن حفظ میز تغییر می یابد. این گونه است که اگر کسی در گوشه ای از مملکت به مسئولی دون پایه در رده فرماندار یا امام جمعه نقدی وارد کند به سرعت مورد محاکمه و بازخواست قرار گرفته و انگ ضدیت با نظام اسلامی به او می چسبد اما همین مسئولان همواره از کنار صدها توهین و هجو نسبت به ارزشهای دینی و انقلابی با تسامح و لبخند و شعار جذب حداکثری عبور می نمایند.

همین خصلت است که باعث عقب نشینی مسئولان بر اثر فشار مجازی و رسانه ای ضدانقلاب می گردد. نظامی که قرار بود در مقابل آمریکا و اسرائیل بایستد حالا در مقابل چند جوانک شهوت پرست و هرز و هیز عقب نشینی می نماید و حتی شهامت انسداد پهنای باند اینستاگرام را ندارد و اسب تراوای دشمن را در راستای امتیازخواهی بیشتر معاندان رها گذاشته است.

تغییر طبقه و تغییر ذائقه باعث گردیده است که عدالتخواهی همواره کابوس مسئولان باشد و در حالیکه کشف حجاب برخلاف شئونات دین از مصادیق قانون شکنی خارج میگردد اما انتقاد از امام جمعه ای که همنشین مفسدان اقتصادی است حتی بدون محاکمه به بازداشت و پرونده سازی منتقدان انقلابی می انجامد. دفاع از سربازی که از بازپرس سیلی خورد به رغم صحت خبر باعث صدور حکم زندن برای فعال عدالتخواه می گردد و...

هیچ یک از بسیجیانی که در مواجهه با اوباش به شهادت رسیدند، هیچ یک از بانوان محجبه ای که در ملأعام چادر از سرشان کشیده شد جزو خانواده مسئولان نبوده اند.

سخت ترین فشارهای اقتصادی و معیشتی ناشی از سیاست های غلط و سوءمدیریت مسئولان بر گرده اقشار متدین و وفادار به انقلاب تحمیل می گردد. همزمان بدترین فشار روانی ناشی از هنجارشکنی معدود عناصر واداده نیز بر همین قشر متدین تحمیل میشود که این اتحاد نانوشته و شوم نظام (سیستم دیوانسالاری) با ضدانقلاب در نهایت نتیجه ای جز سرخوردگی و ریزش بخش هایی دیگر از بدنه حامیان انقلاب و نظام اصیل اسلامی (امت و امامت) نخواهد داشت. جالب آنکه فحش و نفرین مسئولان بی عار سایه نشین نیز نصیب نیروهای پاپتی و میدانی وفادار به انقلاب می گردد.

اگر حزب الله میخواهد ریشه بسیاری از مشکلات مملکت اعم از بی حجابی و بی عفتی و غفلت از سبک زندگی اسلامی تا فساد در بانکها و مافیای مسکن و خودرو و ... خشک شود در وهله نخست باید به تقابل با مبانی انحراف مسئولان، یعنی شکاف طبقاتی، حقوقهای نجومی و چریدن به ظاهر قانونی اما دور انصاف بر سفره بیت المال بشتابد. تا مسئولان، مردمی نشوند و زندگی و حقوق و مزایایشان در سطح مردم قرار نگیرد، همتی برای مداوای دردهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی جامعه نشان نخواهند داد. نجات مملکت از باندبازی و منفعت طلبی البته اعتماد مردم به رویکردهای سازنده نظام اسلامی را نیز تقویت خواهد کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

موریانه بی عدالتی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۵:۵۹ ب.ظ

photo_2023-05-05_17-48-09_ypwx.jpg

 

همزمان با افشای وام دهی یک میلیارد و سیصد میلیون تومانی بانک مرکزی به کارمندانش که در اقساط سی ساله صورت گرفت بازرسی ریاست جمهوری خبر از واگذاری خودروی رانتی به صد نماینده مجلس، پیش از روی کار آمدن دولت فعلی داد.

فارغ از نحوه برخورد با چنین وقایعی باید این مهم را در نظر داشت که رانت و تبعیض و ویژه خواری که منجر به شکاف طبقاتی و بی عدالتی در جامعه می شود بالاترین ضربه به حیثیت نظامی است که قرار بود بر مبنای مدیریت علوی به سر و سامان دهی امور جامعه بپردازد. 

اگر اعتماد مردم از سلامت نهادهای رسمی کشور سلب و مخدوش شود رفتارهای درست نظام هم مورد شبهه و تردید قرار خواهد گرفت.

شما را به خدا برای تأمین منافع خود و خاندان و دار و دسته تان، با خون شهدا و اعتبار نظام دینی و حاکمیت اسلامی بازی نکنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مافیای خودروسازی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۹:۴۷ ق.ظ

وضعیت صنعت خودروسازی در ایران با ۹ هزار کشته در یکسال – DW – ۱۳۹۹/۳/۲۷

 

وزیر صمت یک روز قبل از جلسه استیضاح در مصاحبه ای از عملکرد شرکتهای خودرو ساز زبان به گلایه گشود و این پیام را به مخاطب منتقل کرد که خودروسازی اگر چه زیر مجموعه وزارت اوست اما عملا اختیاری برای کنترل و نظارت بر آن ندارد.

پیش تر اما رییس جمهور، نمایندگان مجلس، قوه قضاییه، سازمان بازرسی، نیروی انتظامی و حتی مقام معظم رهبری نیز از وضعیت خودروسازی در کشور انتقاد کرده بودند.

بی ثمر بودن نقدهای مسئولان به صنعت شرمگین خودروسازی حاوی پیامی مهم به مردم است که شائبه وجود دوگانگی در حاکمیت را تقویت می نماید. گویی دولت دیگری ورای نظام دیوانسالار کشور در خفا مشغول فعالیت است که حاکمیت مشهود و رسمی یارای کنترل و مدیریت آن را ندارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آجر کوره جهنم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۴۰۲، ۰۴:۵۵ ب.ظ

 

عکسی منتشر شد با موضوع افطار معاون رئیس جمهور در امور زنان با روزه‌اولی‌ها در کوره‌های آجرپزی.

بله درست خواندید روزه اولی ها در کوره های آجرپزی.

دیده اید بانکها هفته دفاع مقدس که می شود گاهی کیسه های شن را به شکل سنگر مقابل ورودی شعبه می چینند، رییس و معاونین چفیه گردن می اندازند گاهی نوای کجایید ای شهیدان خدایی پخش می کنند و... خوشحالند که به سهم خود دینشان را به شهدا ادا کرده اند!

در حالی که همچنان به مشتری پولدار خدمات بیشتری می دهند، هوای فک و فامیلها و دوست و رفقایشان را دارند و... انگار نه انگار شهدا گفته اند نظام طبقاتی باید از بین برود، ریشه تبعیض و رانت باید خشکانده شود، امکانات نظام اسلامی باید در خدمت محرومان باشد و...

فلسفه روزه یکی اش لااقل این است که به یاد محرومان باشیم، لزوما نه به این معنا که برویم با آنها افطار و سحر نوش جان کنیم و عکس یادگاری بیندازیم بلکه بدین جهت که یادمان نرود برای از بین بردن فقر و محرومیت دارای رسالتی سنگین هستیم. باید برایمان سوال باشد چرا به رقم هدر رفت میلیاردها تومان سرمایه مملکت در زیر پای آقازاده ها و نامشخص بودن مبالغ هنگفت قاچاق و اختلاس و ... بلاتکلیفی پرونده های سنگینی مثل فولاد مبارکه و... همچنان کودکانی با زبان روزه مجبور به کار و تلاش در کوره های آجرپزی هستند تا باری از دوش خانواده هایشان بردارند؟ باید برای شما سوال باشد در نظامی که قرار است زمینه ساز تمدن جهانی اسلام باشد چرا هر که محروم تر است شانس کمتری برای ورود به دانشگاه دارد؟ چرا در شعاع دو کیلومتری مسئولان پایین رده هم یک جوان بیکار پیدا نمی شود و....؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کدام استقلال کدام پیروزی؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۲، ۰۹:۱۰ ب.ظ

کدام استقلال؟! کدام پیروزی؟! | مسعود ده نمکی

 

به دوستان حزب اللهی خودم توصیه میکنم مستند کدام استقلال کدام پیروزی ساخته مسعود ده نمکی را که نزدیک به دو دهه از تولید آن میگذرد حتما تماشا کنند.

مملکت به بعضی دو قطبی سازی ها نیاز دارد. اگر جایی با دو قطبی مخالفت میشود سر موضوعاتی مثل تقسیم قدرت و رقایت انتخاباتی است. 

اگر درگیری بر سر حجاب نباشد و بچه های انقلابی بیکار شوند میروند سر مباحث عدالتخواهانه که مثلا پرونده اختلاس فولاد مبارکه چه شد؟ چرا بعضی دانه درشتهای متهم اقتصادی آزاد هستند؟ چرا بعضی زعمای معنوی شهرها با مفسدان اقتصادی حشر و نشر دارند؟ چرا رانت؟ چرا تبعیض؟ چرا شکاف طبقاتی؟ چرا بی عدالتی در آموزش و اجتماع و...؟!

یک عده خنگ شکم سیر و شهوت زده راه بیفتند مطالبات مردم را به بوسیدن در کوچه و آغوش رایگان و سلف مختلط و... تقلیل داده و تحریف کنند، جماعت ارزشی هم طبعا غیرتشان اجازه سکوت نداده و درگیری ایجاد میشود. قوه قهریه نظام هم این دست و آن دست و پاسکاری کند و اجرای قانون را معطل نگه دارد. چند صباحی مسئولان و مدیران و از مابهتران در حاشیه امن به سر ببرند. این جمله آقا که فرمود امر به معروف و نهی از منکر واجب است به خصوص در حوزه مسئولان، اگر اجرایی میشد صلاحیت و عدالت کانونهای قدرت و ثروت زیر سوال می رفت. بسیجی ها بیکار شوند برای شان سوال پیش می آید چرا در شعاع دو کیلومتری مسئولان و بستگانشان جوان بیکار پیدا نمیشود؟ چرا بانکها در خدمت سرمایه دارها هستند؟ چرا چهار هزار نفر اول ورودی کنکور از مدارس غیر دولتی هستند؟ چرا نظام دیوانسالار حکومت مستضعفین در خدمت طبقه سرمایه دار است؟ بچه های مسئولین خدمت سربازی را کجا میگذرانند؟ چرا با حقوقهای نجومی برخورد نشد؟ و...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک کار بیخود!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۲، ۰۵:۱۸ ب.ظ

photo_2023-03-28_17-09-04_cvk.jpg

 

این پیامک امروز به دستم رسید. محتوای آن نه تنها نشانه کج فهمی متولیان امر است بلکه بیانگر ضعف در ادراک مسئولان مربوطه نیز به شمار می آید.

برای مبارزه با بی حجابی یا هر منکر دیگری مثل مفاسد اقتصادی و رانت و تبعیض و ... نیاز به شعار دادن در صفوف نماز جماعت نیست. درباره قاره دیگری که صحبت نمی کنیم. یک سری مفاسد هست که مقابل چشم خودمان و مسئولان پرادعای نظام منتسب به اسلام قطار شده است. به جای آنکه در مسجد داد بزنیم که مرگ بر بی حجاب، مرگ بر بی غیرت، مرگ بر غارتگر بیت المال، مرگ بر بی عدالتی و تبعیض و... برویم جلوی میز مسئولان، برویم وسط خیابان مقابل هنجارشکنی بایستیم و از حاکمیت مطالبه عدل و دین را داشته باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فریاد عدالت، پایه های نظام را محکمتر می سازد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲ بهمن ۱۴۰۱، ۰۶:۳۷ ب.ظ

یادی از بیدادگاه خسرو گلسرخی

 

سالها پیش کلیپی پخش شد از جلسه محاکمه خسرو گلسرخی در سال 52 که منجر به اعدام وی گردید. او مرد و مردانه ایستاده بود مقابل قاضی و خود را یک مارکسیست معرفی می کرد اما جالب بود که به عباراتی از کلام نورانی امیرالمومنین و امام حسین علیهما السلام اشاره و استناد می نمود و از بزرگان شهید تشیع علوی به نیکی یاد می کرد.

حسن رحیم پور ازغدی ذیل کلام او در تحلیلی کوتاه به این واقعیت اشاره نمود که روح حقیقت جو و فطرت راستی طلب امثال خسرو گلسرخی را نمی توان نادیده گرفت اما کم کاری در بیان و نشر معارف اصیل دین که متضمن عدالت و آزادی اجتماعی و زمینه ساز رشد و بالندگی شخصیت و کمال انسان هاست منجر شد که آنها نتوانند راه درست را تشخیص داده و به دامان مارکس و لنین بیفتند.

در کتاب طرح کلی اندیشه اسلام در قرآن که یادگاری از تلاش فرهنگی آیت الله خامنه ای در دوران جوانی و فضای سیاسی مبارزات ضد ستمشاهی است نیز به طور ملموس می توان احساس کرد که ایشان سعی دارد ضمن تأکید بر معرفی نظام ولایی و حاکمیت الهی در اسلام، چهره حقیقی دین در عدالت ورزی و نفی نظام طبقاتی و ستیز با اشرافی گری و تبعیض را معرفی نموده تا وجدان حق طلب جوانان تشنه عدل و داد را در قلمرو آموزه های دین سیراب نماید.

واقعیت آن است بسیاری از کسانی که ذیل مطالبات اجتماعی و اقتصادی خود اصل نظام را زیر سوال می برند اگر بدانند عدالتخواهی در منطق و بطن انقلاب اسلامی نهفته و هر جا که شاهد تبعیض و انحراف هستیم دقیقا به خاطر فاصله گرفتن در آن نقطه از مبانی دین است، در رویکرد غلط خود تجدید نظر می کنند.

نمی توان منکر شد که بخشی از معترضین در شمار معاندان و بدخواهان نظام هستند و از سر شکم سیری یا عقده و کینه به ستیز با حاکمیت روی آورده اند؛ اما اگر عَلَم عدالتخواهی در دست نیروهای انقلاب باشد لااقل آن طیف از جامعه که دعوایی جز احقاق حق نداشته و بازی رسانه های دشمن را خورده اند از دامان نظام فاصله نخواهند گرفت.

از این رو باید باز هم تأکید کرد که به نفع نظام است پرچم عدالتخواهی در دست نیروهای منتقد اما معتقد به نظام بماند تا اینکه در اختیار دشمنان اساس دین و نهضت قرار بگیرد؛

اما

جای تأسف است که تلقی سودجویانه از مفهوم درست "اوجب واجبات بودن حفظ نظام" و تغییر ناجوانمردانه آن به اوجب واجبات بودن حفظ قدرت و صیانت از کرسی ریاست، بسیاری از مسئولان را به آنجا رسانده که صدای حق طلبی و عدالتخواهی نیروهای دلسوخته انقلاب را خفه نموده و با پرونده سازی و ایراد اتهام و برخوردهای ملال آور و فرسایشی قضایی، راه را بر اصلاح امور ببندند و در نهایت لایه هایی قابل اعتنا از جامعه حق طلب را به دامان بیگانه سوق دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فاتحه ای که هاشمی برای ما خواند!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۱۷ ب.ظ

5126195

 

روح هاشمی رفسنجانی هم شاد، خدایش بیامرزد؛ ما که بخیل نیستیم.

او هم به اندازه خودش خدمتی کرده مأجور است و شکنجه ای کشیده مشکور؛

اما

شکاف طبقاتی و تجمل پرستی و رفاه زدگی و فرهنگ اشرافی گری و تجویز سقط جنین و اشاعه مصرف گرایی و دامن زدن به حس فقر و نیاز کاذب و مدرک فروشی و آقازاده بازی و... زخم های آزاردهنده و زیان باری است که بر پیکر نظام دینی نقش بسته و یادگار سیاه دوران مدیریت فکری او بر اریکه حاکمیت اسلامی است.

او یک تنه توانست مسیر انقلاب نورانی خمینی را به ورطه انحراف از سبک حیات دینی و سقوط به منجلاب مادی زدگی و دنیاجویی و منفعت طلبی سوق دهد. جالب آن که مخالفانش را هم جریان انحرافی لقب می داد.

تأثیر یک روحانی آشنا به مباحث دین اما بیگانه و بی اعتقاد به اهداف دین و منفعل نسبت به فرهنگ غرب، بسیار خسارت بارتر از سالها تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان دین و میهن است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این مستند، ناقص و سطحی بود

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۱۰ ق.ظ

مستند «به بهانه آزادی» پخش می‌شود

 

امیدوارم سطح تحلیل مسئولان ارشد نظام در محدوده نگاه سازندگان مستند "به بهانه آزادی" نباشد. این مستند بیشتر چیزی شبیه بولتن تصویری یکی از نهادها و خبرگزاری وابسته بود و نتوانست نگاه عمیق و تحلیلی جامع درباره اغتشاشات اخیر ارائه دهد. درست مثل این می ماند که کتابی را از نیمه باز کرده و بخوانیم و مقدمه و سیر و گره های قصه را قبل از رسیدن به اوج داستان نادیده بگیریم.

اینکه بعضی سلبریتی ها در دامن زدن به آشوبها و تحریک افکار عمومی و انتشار مطالب کذب نقش اساسی داشتند حرف درستی است و باید دید آیا دستگاه قضا شهامت برخورد بی اغماض با آنها را خواهد داشت یا نه اما باید به این پرسش هم پاسخ داده میشد که چه کسانی در این سالها به سلبریتی سازی در کشور دست زده اند و هر روز آنتن صدا و سیما و جشنواره های رنگارنگ نهادها و سازمانها را با بزرگ نمایی از قهرمانان پوشالی پر کرده اند؟ چه کسانی اسب تراوای دشمن را آزادانه به درون خانه های مردم راه دادند؟ چرا سالهای سال است هیچ مسئولی پیگیر وضعیت اسف بار فضای بی در و پیکر مجازی که از فروش کودک تا اسلحه و مشروبات الکلی و روابط نامشروع در آن موج میزند نبوده است؟ چه کسی باید یقه مسئولان را بابت ترک فعل در عرصه فرهنگ بگیرد؟ سالهاست که توجهی به رسوخ معضل بی هویتی در نسل جوان نداریم و مدارس و دانشگاهها را به حال خود رها کرده ایم تا تبدیل به کشتزار تفکر شوم دشمن شود.

چرا عملکرد ضعیف مسئولان دو رو و بی تدبیر دولت قبل و نقش آن در ایجاد کینه و عقده نسبت به نظام بیان نمی شود؟ آن قدری که مستندسازان محترم تلاش کردند عدالتخواهان را در ردیف اغتشاشگران نشان دهند انصاف نداشتند حتی اشاره ای به مطالب روزنامه های هوچی گر اصلاح طلب کنند که چگونه بر تنور آشوبها می دمند و به اوباش هرز و هیز، غذای فکری و خوراک معنوی می رسانند. همین اصرار بر بستن دهان منتقدان دلسوز و پرونده سازی برای عدالتخواهان بود که باعث شد عَلَم مطالبه گری از دایره نظام خارج شده و دست کسانی بیفتد که اساسا عرقی نسبت به دین و میهن ندارند و سطح دغدغه های ملت مظلوم و نجیب را در حد سلف مختلط و آغوش رایگان و رابطه با جنس مخالف تقلیل دهند.

چرا تبعیض ها و بی عدالتی ها و تناقضات رفتاری و گفتاری مسئولان که مسبب گسترش بی اعتمادی مردم به نظام دیوانسالار کشور است مورد توجه قرار نمی گیرد؟ چرا کسی حواسش به مانور قدرت باندها و عناصر دانه درشت فساد در سطح شهرها نیست که با پولهای بادآورده خود به دفاتر بعضی ائمه جمعه و نمایندگان خبرگان نفوذ کرده و به ریش ملت میخندند و آه از نهاد دلسوزان و پابرهنگان نظام بلند میکنند؟ شما شهامت ندارید برخلاف همان بولتن های خودتان یقه زنگنه و جهانگیری را بابت حراج بیت المال بگیرید. حاضرید جواب بدهید چرا عنصر مشکوکی مثل حسن فریدون که از ماجرای مجلس دوم و تشکیل مجمع عقلا که به دستور امام تعطیل شد تا دخالت در ماجرای مک فارلین و دیدار با جاسوس صهیونیست که در کتاب "تماس" حسن عباسی منتشر گردید و مستندات آن باعث تبرئه وی در دادگاه شد به راحتی در ساختار قدرت رشد نموده و با کسب عالی ترین مناصب حکومتی در پی اجرای برنامه های خیانت بار فرهنگی غرب از جمله سند بیست سی و پر و بال دادن به نفوذ مجازی دشمن برآمد؛ در حالی که بهترین فرزندان این مملکت به صرف انتقاد از صاحبان قدرت به راحتی از ساختار سیاسی کشور حذف می گردند.

منحصر دانستن علت آتشی که در ماههای اخیر برافروخته شد به عناصر دست چندمی و دون پایه ای چون علی کریمی و مهناز افشار یادآور تکاپوی رسانه ای برای نسبت دادن رهبری آشوبهای کوی دانشگاه در سال 78 به منگلهای بی ریشه ای معروف به منوچ و ملوس است که در نهایت باعث ایجاد حاشیه امن برای مسببان اصلی حوادث و بستر سازی جهت تداوم آشوبها در فرصتی دیگر جهت باج خواهی سیاسی و جناحی رقبای انتخاباتی خودتان است. رقبایی که البته به رغم همه دعواهای زرگری، رفیق گرمابه و گلستان آخر هفته ها و تعطیلات در ویلاها و خوش نشینی های شبانه و شریک بنگاهها و هلدینگ های غول پیکر تجاری تان هستند.

امیدوار بودیم و البته هنوز هم هستیم غربت بچه های بی ادعای بسیج و انتظامی و واجا و خون شهیدان مظلومی چون آرمان علی وردی و عبدالواحد ریگی و مهدی زاهدلویی و سجاد شهرکی و ... و سیدالشهدای آشوبهای اخیر سید روح الله عجمیان که معارف نهفته در ضمیر پدر و مادرش عصاره فضائل انقلاب خمینی و ماکتی زیبا و مختصر از تمدن الهی اسلام بود تلنگری برای بیداری مسئولان تأثیرگذار کشور در توجه ریشه ای به انحرافات و حل معضلات فرهنگی و آموزشی و اداری و اقتصادی مملکت امام عصر(عج) باشد.

بزرگترین مطالبه گر، منتقد و عدالتخواه این کشور شخص رهبری انقلاب است که شما یقه سفیدهای همیشه در صحنه چپ و راست، متوقف در داعیه ولایت مداری لفظی و بی عمل، شِکوِه و اعتراض ایشان از بی عدالتی در آموزش، شکاف طبقاتی، تجمل گرایی مسئولان و... تا تأکید بر گسترش عدالت اجتماعی، نجات صنعت خودروسازی، حمایت از تولید ملی، توجه به زیرساختهای فرهنگی، ضرورت ارائه الگوهای بومی، برخورد با حقوقهای نجومی، اهمیت امر به معروف و نهی از منکر به خصوص در حوزه مسئولان، تقویت هویت ملی و دینی، اصالت و محوریت خانواده و تربیت فرزند، اصلاح سبک زندگی، مهار بازی دشمن در فضای مجازی و.... را نادیده انگاشته و بار ویرانی و انحراف و اشتباهات نظام دیوان سالار را بر دوش نظام معنوی امت و امامت تحمیل کرده اید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قارچ های سمی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۴۴ ق.ظ

خوردی یا نخوردی، زدی و بردی، خودت و اطرافیانت، درست یا غلط، به من چه ربطی دارد، مردم هر چه دلشان می خواهد بگویند، برای خودشان قانون من درآوردی و پرسش بی جواب از کجا آورده ای را بتراشند و پر و بال بدهند، اصلا روی صحبت من این حرفها نیست.

تو سالهای سال بالاترین مقام امنیتی جایی باشی، از قضا همشهری خودت که سابقه دستگیری بخاطر عضویت در گروهکی تروریستی را دارد، بتواند در لایه های مختلف اداری نفوذ کرده و در نهایت در یکی از مهمترین نهادهای حاکمیتی جایگاه ویژه یافته و در دهها پرونده مهم کشور تأثیر بگذارد و به قول مرحومی مغفور و مستعفی، یک طبقه از آن نهاد را به بنگاه معاملات و تجارتخانه تبدیل کند، تو از رشد قارچ گونه و مرموز او مطلع باشی، تلاشی برای افشای ماهیت او انجام ندهی که هیچ فرزند دلبندت -که حالا در تورنتو لابد مشغول صدور انقلاب است- با همدستی او صدها کیلو طلای قاچاق وارد کشور کند و باز هم تو بی خبر باشی یا بی تفاوت، عجیب نیست؟!

اصلا بچه های مردم می توانند به راحتی دو گرم طلا برای نامزدشان بخرند چه برسد به خرید و فروش کامیون کامیون طلا؟ این سطح از روابط آقازاده از کجا نشأت گرفته است؟

این که پول زدید و خوردید و بردید یا نزدید و نخوردید و نبردید، اصلا به من مربوط نیست. هر کس هر حرفی میزند خودش میداند و خدای خودش، اما امثال شما و آقازاده هایتان سالهاست که بخشی از باورهای مردم را به یغما برده و اعتقادشان نسبت به سلامت نظامی که خون آورد فرزندان بی نام و نشان و بی ادعای این آب و خاک است را غارت کرده اید.

تبرئه بشوید یا منع تعقیب بخورید، عملکرد حضرات در مواجهه با پرونده دانه درشتها برای همه واضح و شفاف است؛ اما در نگاه پابرهنگان و ولی نعمتان انقلاب تا ابد محکوم و منفورید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دولت در پشت پرده اغتشاشات!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۰۶ ب.ظ

امروز در تاریخ: ۲۵ خرداد ۸۸ تظاهرات گسترده معترضان به نتیجه انتخابات در  ایران

 

یک تحلیلی هم این روزها شکل گرفته که شنیدنش جالب توجه است:

نظام اولین باری نیست که با آشوب و اعتراضات تخریبی خیابانی مواجه می شود. فارغ از بعضی آشوبهای شهری اوایل دهه هفتاد در اسلامشهر و مشهد و قزوین و... واقعه کوی دانشگاه که عناصری از دولت وقت نیز در هدایت آن نقش داشتند، حادثه بزرگ فتنه 88 که دارای شاکله رهبری و بدنه حجیم اجتماعی و حمایت بعضی بزرگان درون حاکمیت بود، شلوغی های 96 که بخاطر ورشکستگی بعضی بانکها و کارخانه ها و تجمیع معوقات دریافتی کارگران و کارکنان قراردادی صورت گرفت، آشوبهای بنزینی 98 که حتی بخشی از بدنه نیروهای انقلاب را هم دچار تردید نمود، سیستم امنیتی کشور را برای مقابله با اعتراضات خیابانی پخته و آبدیده کرده است.

سوال اینجاست نظامی که در سال 88 توانست اجتماع میلیونی معترضان که از میدان آزادی تا میدان فردوسی را مملو از جمعیت ساخته بودند پراکنده و کنترل نماید، آشوبهای گسترده بنزینی که به طور مستقیم با معشیت مردم سر و کار داشت را دو روزه جمع و جور کند، ظرف سه ماه اخیر واقعا توانایی کنترل یک مشت بچه قرتی مردنی که با اولین سیلی یا دستبند زیر گریه میزنند و به ... خوردن می افتند را ندارد؟ یا نمی خواهد؟! جمع کردن جل و پلاس جوانک های هرز و هیزی که بدلیل فاصله از واقعیتهای جامعه و مشکلات اصلی مردم نتوانستند بدنه اجتماعی قابل اعتنایی را با خود همراه کنند برای نظامی با این سطح از تجربه و اقتدار کار دشواری است؟

تحلیل شاذی که عرض میکنم در پاسخ به این ابهام شکل گرفته است:

دولت می دانست با دو قشر جوان مطالبه گر مواجه است که یارای برآوردن خواسته های آنان را ندارد. عده ای جوانان مومن انقلابی که به فرموده رهبری انقلاب، مهمترین جلوه امر به معروف و نهی از منکر را در حوزه مسئولان دانسته و بر اساس مبانی دین و عدالت علوی، بعضی رفتارها و تصمیمات مغایر با آموزه های مدیریتی و اخلاقی و اجتماعی اسلام را زیر سوال برده و معضلاتی چون شکاف طبقاتی، رانت خواری، آقازاده بازی، تبعیض در برخورد با جرایم عناصر دانه درشت، تجمل گرایی و ترک فعل بعضی مسئولان و... را به طور جدی به چالش می کشانند و مشروعیت بعضی مدیران را زیر سوال می برند.

عده ای هم جوانان بازی خورده جریان رسانه ای غرب هستند که ته آمال و آرزویشان حشر و نشر با جنس مخالف و سلف مختلط و بوسیدن در کوچه و.... است و مطالبه ای فراتر از حیطه شکم و حومه ندارند.

دولتی که تحت فشار فیفا بر خلاف فتوای مراجع اجازه حضور زنان برای تماشای مسابقه فوتبال مردان را داده بود می توانست با بدحجابی هم مثل دولتهای قبل کنار بیاید. بدیهی بود ماجرای گشت ارشاد و برخورد با بدحجابی که بدون مقدمات فرهنگی و روانی و بعد از سالها بی توجهی به مرحله اجرا رسید دیر یا زود منجر به زد و خورد و اعتراضات خیابانی می شد و بالتبع این دو قشر جوان مطالبه گر در مقابل هم قرار گرفته و توان یکدیگر را مستهلک می نمایند. طیف دست پرورده فضای مسموم مجازی با تهییج عناصر ضدانقلاب و دشمنان دین به تخریب مساجد و حمله به نمادهای مذهبی و انقلابی دست می زنند و طیف انقلابی هم با حساسیتی که بر روی شریعت و اسلام و انقلاب و شهدا دارند به واکنش و تقابل روی آورده و...

بدین ترتیب مطالبات اقتصادی و معیشتی و ارزشی و انقلابی و... به تحریف و فراموشی کشانده می شود و دولت می تواند با خیالی آسوده و در حاشیه ای امن و بی دردسر به افزایش قیمت ارز و طلا و خودرو جهت تأمین مخارج خود اقدام کند، عناصر گروهکی ضدانقلاب را در این آشفته بازار شناسایی و معدوم نماید، طرح صیانت را بی دردسر اجرا کند، تهدیدهای امنیتی در کردستان عراق را به کنترل درآورد، از چون و چرا درباره ضعف عملکرد بعضی مدیران نالایق و ناتوانی در حل مشکلات و وعده های انتخاباتی در امان بماند و...!

از نظر من اگر چه این تحلیل غیر واقعی است اما اگر دولت نخواهد اقدام قاطعی برای کنترل ناامنی های محدود ولی مستمر این ماهها انجام دهد به مرور در ذهن مردم یا لااقل بخشی از نیروهای متدین جای خواهد گرفت.

یک ماجرا هم جالب است عرض کنم. چند شب پیش به منزل دوستی دعوت شدم که از من خواست با دو پسر جوانش صحبت کرده و آنها را از ادامه همراهی با اغتشاشگران منصرف نمایم. حرفها و استدلالهای من چندان کارساز نبود و نمی توانست باعث فروکش نمودن خشم و بدبینی آنها شود. تا اینکه در نهایت همین تحلیل را برایشان توضیح دادم و اضافه کردم که مگر نمی گویید جنایت شاهچراغ و ... کار خودشان است؟! زلزله می آید کار خودشان است؟! سیل می آید کار خودشان است؟! خب این اغتشاشات هم کار خودشان است و دارند از آن نفع می برند و الا اراده کنند مثل 88 و ... دو روزه غائله را ختم میکنند!

 بندگان خدا بالاخره پذیرفتند که در سیکل معیوب اعتراضات اخیر دچار غفلت و فریب شده و با تحریف و تقلیل مشکلات جامعه، جفایی بزرگ به مردم روا داشته و حاشیه ای امن برای کم کاری مسئولان در حوزه اقتصاد و اشتغال و عدالت فراهم آورده اند. به هر حال فرضیه فوق الذکر، پر بی راه هم نیست و یک جاهایی کاربرد دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با اعتماد مردم بازی نکنید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۳۱ ب.ظ

photo_2022-12-24_15-16-50_33i9.jpg

 

رئیس کمیسیون اصل 90 مجلس گفت: بانیان وضع موجود اگر بی اخلاقی کنند، تخلفاتشان را اعلام می کنیم!

یعنی اگر بی اخلاقی نکنند و کار به کار شما نداشته باشند شما هم کاری به کارشان نخواهید داشت؟

یادم است وقتی فتنه بنزین بلند شد نوشتم قطعا کسانی که به بانکها و اموال عمومی تعرض میکنند مصداق اوباشند و باید با آنها برخورد شود اما اوباش تر از آنها مسئولانی هستند که سرمایه های ملت را در بورس و ... دود میکنند، چرخ اقتصاد و تولید و هسته ای را از کار می اندازند، اقوامشان را با رانت سر کار می آورند، حقوقهای نجومی می گیرند، گرهی از کار مردم باز نمی کنند، همه پروژه های عمرانی مملکت را تعطیل می کنند و...

آن موقع آقایان میگفتند به صلاح نیست رییس جمهور یا حتی وزیری استیضاح شود؛ بعدا به اتهامات آنها رسیدگی میکنیم.

این بعدا هم هیچ وقت از راه نرسید. الان آقایان مدلی صحبت میکنند که رنگ و بوی باج خواهی دارد. اگر بی اخلاقی کنند تخلفاتشان را اعلام میکنید؟!!

یعنی تخلفاتشان مصداق بی اخلاقی نبوده؟ یعنی منافع مردم اصلا مهم نیست فقط به حزب و دسته شما نباید گزندی برسد؟ راستی مملکت قوه قضاییه و مدعی العموم ندارد؟ بعد از گذشت نزدیک به دوسال از عمر دولت قبل قرار نیست به این تخلفات که صرفا جنبه آتوی رسانه ای گرفته رسیدگی شود؟ مردم میتوانند در احقاق حقوق عامه به شما اعتماد کنند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قانون بی قانون!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ دی ۱۴۰۱، ۰۶:۰۲ ب.ظ

photo_2022-12-23_16-50-46_5ud.jpg

 

از نخستین روزهای آغاز اغتشاش، شرکت مخابرات در تصمیمی غافلگیرانه اقدام به افزایش غیرقانونی نرخ آبونمان مشترکان تلفن ثابت نمود. تعدادی از نمایندگان مجلس به این موضوع اعتراض کردند، شورای رقابت بابت این اقدام خودسرانه شرکت مذکور به قوه قضاییه شکایت برد، حالا هم که سازمان بازرسی کل کشور نامه زده و اعتراض کرده ...

سه ماه است اهرمهای نظارتی درصدد اصلاح رفتار غیرقانونی یک نهاد رسمی هستند اما تا به حال زورشان قد نداده است. من هم موافقم و در این مدت بارها نوشته و گفته ام که هر نوع مطالبه گری و اصلاح باید از طریق مجاری قانونی دنبال شود اما محض رضای خدا کاری کنید مردم باور کنند سازمانهای نظارتی، خاصیتی هم داشته و می توانند در ازای منابعی که از بیت المال صرف میکنند از حقوق مردم دفاع نمایند. این همه میگویید میخواهیم از سوت زنی ها حمایت کنیم. خوب بسم الله، اینجا دارد تخلفی آشکار صورت میگیرد و کسی هم گوشش به حرف مردم بدهکار نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشکل ریشه ای تر از این حرفهاست!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۵ ب.ظ

تأملی بر اشتراکات بعضی مسئولان و آشوبگران

به این چند گزاره، صرفا از باب نمونه توجه کنید:

1- آزادی

اغتشاشگران می گویند همه باید در رفتار و بیان نظرات خود آزاد باشند. هیچ کس نباید مانع از اظهار نظر دیگران شود. در حالی که خودشان از گفت و گو فراری بوده و در جلسات سخنرانی مسئولانی که قصد پاسخگویی به پرسشهای آنها را دارند جنجال راه می اندازند و "هو" می کنند و مانع از طرح دیدگاه مخالف خود میشوند.

بعضی مسئولان هم خود را طرفدار گفتگو نشان می دهند؛ اما بر خلاف توصیه رهبری همواره از مردم و دانشجویان فاصله داشته و تنها در این شرایط که جامعه دچار التهاب شده از باب حفظ ظاهر و رفع تکلیف به جلسات پرسش و پاسخ با دانشجویان می روند. بعضی مسئولان تحمل نقد را نداشته و با پرونده سازی و عزل و اتهام تشویش اذهان و شکایت و فیلتر و سرک کشیدن به حریم خصوصی دیگران درصدد بستن دهان منتقدان بر می آیند.

2- قانون

اغتشاشگر وقتی به خیابان می آید و نظم جامعه را بر هم میزند یعنی قانون و مطالبه گری قانونی را قبول ندارد؛ اما وقتی وسط اغتشاشات دچار سانحه ای می شود به قانون پناه برده، شکایت می کند و در رسانه ها ننه من غریبم بازی در می آورد که چرا قانون به دادم نرسیده و از مظلومیت من دفاع نمی کند؟! معلوم نیست بالاخره قانون را فصل الخطاب می داند یا نه؟

بعضی مسئولان همه را توصیه به قانون می کنند؛ اما به قوانینی که مثلا خودشان برای حقوق سرباز تعیین کرده اند پایبند نیستند، دم از حفظ محیط زیست میزنند اما هزاران تن زباله شهری را در لب ساحل یا وسط جنگلها دپو میکنند، تمایلی به صدور مجوز تجمعات قانونی ندارند، مدعی حمایت از سوت زنی و کشف ظلمه هستند اما دهها تخلف آشکار صاحبان قدرت از قراردادهای زیان بار نفتی، حقوقهای نجومی، شکاف طبقاتی، زد و بندهایی چون واگذاری عجیب پتروشیمی میانکاله تا ترک فعلها و ساختار چاق و فشل ادارات و خرج های غیرضروری و ... را پشت گوش می اندازند.

3- نقد پذیری

کدام کارمند منتقدی توانسته در ساختار اداری کشور رشد کند؟ به طور معمول پیشرفت اداری مخصوص کارمندان سر به زیر و مجیزگو است. انتقاد از مافوق یا مسئولان ولو در رده های میانی یا پایین دستی اغلب با واکنش منفی آنها مواجه می شود. نه مسئول و صاحب میز تحمل آن را دارد که مخاطب امر به معروف و نهی از منکر دیگران قرار بگیرد نه آن بانویی که حجابش با قانون و شرع انطباق ندارد چنین ظرفیت و اخلاقی دارد. هر دو از اینکه تذکری بشنوند ناراحت شده و گاه به تقابل و پرخاش روی می آورند و هر دو نیز البته معتقد هستند که نقد و تذکر به رعایت قانون در حق دیگران بسی لازم و ضروری است!

4- سبک زندگی

عده ای میگویند ما ایرانی هستیم نباید شبیه اعراب باشیم. اسم مذهبی شان را عوض می کنند، سعی میکنند مثلا جای سلام از درود استفاده کنند، مجموعه نمادها و واژگان فارسی کهن را بر الفاط مشابه عربی-فارسی و نمادهای دینی ترجیح می دهند. در حالی که هیچ گاه به این موضوع اعتراض نمی کنند که چرا سبک معماری خانه هایشان ایرانی نیست، ایرانی های باستان هم سگ و حیوانات را در اتاق نگهداری نمیکردند، حاضر نیستند از ایرانی های قبل از اسلام که اهل عفاف و حجاب بودند تقلید کنند، حاضر نیستند لباسشان طرح و سیاق ایرانی داشته باشد، گوششان به دهان رسانه هایی است که از شیوخ متخاصم عرب بودجه می گیرند، حاضرند کشورشان را دو دستی تقدیم غرب کنند اگر نفعی مادی در آن ببینند و... ادعای ملی گرایی شان حرفی پوچ است.

بعضی از مسئولان هم که دم از ترویج سبک زندگی اسلامی و تمدن سازی می زنند برخلاف آموزه های دین، زندگی اشرافی دارند، اهل تجمل و رانت هستند، بانکداری و اقتصاد و آموزش و احکام جزاء و ... را به تبعیض آلوده می سازند. به شکاف طبقاتی و رانت دامن می زنند و...

5- دروغ

بسیاری از آمارها و اطلاعاتی که درباره آشوبها در شبکه های مجازی و رسانه های مرتبط با جریان آشوب پمپاژ میشود مثل فرار مسئولان و فروپاشی یک ماهه نظام و اعتصابات گسترده بازار و کشته سازی و ... دروغ محض است. کما اینکه وعده های انتخاباتی و آمار سازی های اجرایی و بیلان کارها و... بعضی مسئولان نیز با واقعیتهای جامعه فاصله ای شگرف دارد و گاه مصداق بارز دروغ و فریب است.

ذکر همین پنج نمونه فعلا کفایت میکند برای یادآوری وجود آسیب زای تناقضات مشترک گفتاری و رفتاری لایه های مختلف جامعه، برای آنکه ثابت شود بسیاری از مشکلات جاری کشور ورای طبقات اجتماعی و دسته بندی های سیاسی و ... ریشه در بعضی فرهنگهای غلط جاری در فکر و ذهن مردم اعم از فرا دست یا فرو دست، رئیس یا مرئوس دارد و تا زمانی که باورها و عملکردها اصلاح نشود، هر طیف و دسته ای با هر ظاهر و ادعایی روی کار بیاید و عنان قدرت را بر کف بگیرد، جامعه رنگ و بوی پیشرفت و آبادانی و آزادگی را به طور مطلوب نخواهد دید. مهم تر از هر اصلاح سیاسی و اقتصادی و ... اصلاح فرهنگ عمومی است. تحول در نگرشها و رویکردهاست که میتواند تعالی و سعادت دنیوی و اخروی جامعه مظلوم ایرانی را تضمین نماید. همانقدر که در سالهای نخست پیروزی انقلاب، مردم و مسئولان در سطح معیشت و مراوده و حقوق عمومی و... نزدیک به هم بودند لایه هایی از آنها این سالها در بی صداقتی و هنجارشکنی و منفعت طلبی و کام جویی و... شبیه هم شده اند.

منتقد نجیب و دلسوز و واقع بین و عدالتخواه، همه را بی تعارف و لکنت به رعایت چارچوبهای انسانی و عقلانی و قانونی دعوت میکند، خواه مسئولین باشند یا مردم، توجیه گر وضع موجود باشند یا معترض و آشوبگر و...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معده های پولادین!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۸ ب.ظ

 

یک دسته کلید شامل هفت عدد کلید از معده مردی در بیمارستان 22 بهمن نیشابور خارج شد. حال این مرد خوب است و پس از یک روز به سلامت از بیمارستان مرخص شد.

هیچ توضیحی درباره اینکه چطور هفت عدد کلید به شکل پیوسته از حلق این مرد عبور کرده و به معده اش رسیده منتشر نشده است.

چشم نزنیم بنده خدا را، معده اش از جنس فولاد است. البته قوی تر از معده این مرد، شکم ها و معده هایی هستند که از میلیاردها تومان پول ناحق و حرام پر شده اند و هیچ پزشک جراحی هم توان استخراج آن را ندارد، مگر دست غیب انتقام الهی یا کرم های فربه و مورهای گزنده گورستان.

  • سیدحمید مشتاقی نیا