اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۴۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهارنارنج بابل» ثبت شده است

مدیریت بی مبالات فرهنگی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۶، ۰۴:۲۵ ب.ظ

16ux_photo_2017-11-18_04-22-09.jpg


در خصوص اجرای نمایشی در یکی از سالن های شهر بابل و وضعیت نامناسب حجاب بازیگر زن، به نظر می رسد غفلت و بی توجهی مسولین فرهنگی و نظارتی را باید پررنگ تر و مهم تر از این ناهنجاری مورد بررسی قرار داد.

تقویت فعالیت های هنری به یقین با رعایت احکام دین منافات ندارد.

امیدوارم مدیرانی که از تعهد لازم در حوزه مسولیتی خود برخوردار نیستند از اشغال مناصب رسمی در نظام فکری، فرهنگی و سیاسی مبتنی بر شریعت برحذر بمانند.


  • سیدحمید مشتاقی نیا

اللهم انّا نشکوا الیک فقد نبینا ...

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۵ دی ۱۳۹۶، ۰۴:۰۳ ب.ظ

یادداشتی را درباره غربت یکی از طلاب همشهری خود در کانال آ سید مصباح الهدی جباری خواندم که دلم را آتش زد. این نوشتار در واقع به قلم محمدرضا زائری است که توسط این دوست بزرگوار با اندکی تغییر منتشر شد:

موارد فراوان از مظلومیت طلاب سراغ دارم که برای حفظ مسائل شخصی آنان نمی توانم منتشر کنم، اما حجت الاسلام محسن نجار موافقت کردند که من این پیام شان را منتشر سازم. از مدتها قبل مستقیما در جریان بیماری فرزند عزیزشان بودم و خبر داشتم که مدتها گرفتار درمان دخترشان هستند. تا این که چند روز پیش خبر تلخ درگذشت پاره تن خود را دادند و خصوصی به من گفتند: "این قدر گرفتارم که فرصت اشک ریختن برای دخترم را پیدا نمی کنم" 😢و از این دست فراوانند.

تصور کنید که یک روحانی فاضل و ارجمند میان مسؤولیت مسجد و درس و تبلیغ دینی اش دائم گرفتار بیمارستان باشد وبچه اش جلوی چشمش درد بکشد و به خاطر این که نتوانسته هزینه آمبولانس مجهز از شهرستان بابل به تهران را تامین کند دخترش را از دست می دهد و در همان زمان به خاطر عبا و عمامه اش از دیگران طعنه و کنایه می شنود و در کامنت های اینستا فحش و ناسزا می خواند!

نوشته ایشان این است: (من یه طلبه ام)(برای انتقال دخترم با آمبولانس ای سیو دار از بابل به تهران چهار میلیون پول نداشتم. دختر۱۴ ساله ام جلوی چشمام  برای همیشه بدن خسته اش از درد ارام شد) قابل توجه همه کسانی که تا اختلاس میشه کالا گرون میشه تا تخم مرغ گرون میشه ووووووالی آخر. بهانه ای میشه برای  یه عده ای که هرچی بلدن از فحش و ناسزا و تهمت و قمه و چاقو به طرف روحانی و طلبه ها هدف قرار میدن (قاضی فردا، خداست)


lnin_photo_2017-11-13_03-56-16.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ضرورت اجرای طرح کنترل ترافیک

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۶، ۰۵:۳۷ ب.ظ

نصب دوربین های کنترل ترافیک در سطح معابر پرتردد، یکی از مهم ترین راه های افزایش ضریب امنیت عمومی است که در بسیاری از کشورهای مختلف جهان به اجرا در می آید. کشور ما هم از این طرح استقبال کرده و بسیاری از شهرهای مهم ایران با اجرای آن در روند تقویت امنیت جامعه، تسریع نموده اند.

شهر ساری نیز با حمایت شهرداری، شاهد اجرای طرح کنترل ترافیک بوده و در این راستا موفق به کاهش جرایم و تخلفات عمومی گردیده است.

گفته می شود در بابل نیز قرار بود این طرح به اجرا در بیاید که بنا بر شنیده ها به رغم توافق اولیه مسئولان امر در اصل اجرای آن، بعضی اختلاف نظرها در نحوه اجرا و مدیریت طرح، مانع از تحقق آن گردیده است.

نگاهی به فهرست بعضی جرایم ترافیکی و طولانی شدن روند شناسایی متخلفانی که از صحنه تصادف فرار می کنند ضرورت پیگیری مجدد اجرای این طرح در سطح شهر بابل را گوشزد می نماید. به نظر می رسد محوریت یکی از بزرگان مذهبی و سیاسی شهر می تواند در راستای هماهنگی لازم بین مسئولان ذی ربط و پیشگیری از اختلاف سلیقه های فرسایشی و بازدارنده، به منظور اجرای طرح مذکور که متضمن ارتقای سطح امنیت شهروندان بابل است، چاره ساز باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زمانی شهر من بوی آسمان می داد

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ دی ۱۳۹۶، ۱۲:۵۳ ق.ظ

مگر چند سال گذشه است از روزهایی که در همین کوچه پس کوچه های شهرمان نفس هایی جاری می شد که عطر وصال را در فضا می افشاند. یادمان نرود در و دیوار این شهر روزی با عبور قافله آخرالزمانی کربلا متبرک می شد.

 یاد شهدا به خیر. یاد حمید رسولی که در درگیری های آمل مجروح شده بود. ناراحت بود که دلبستگی اش به زن و فرزند، او را زمینی کرده است. خودش را ساخت برای جدایی، برای وصال با معشوق اصلی اش.

حسن گرجی، تک پسر خانواده بود. زیبا و خوشرو بود. پشت لبش هنوز سبز نشده بود. اجازه خواست برای رفتن. پدر به خاطر خدا، نه نگفت. دسته گلش را دو دستی تقدیم راه حق کرد و با هزاران آرزویش به وداع نشست.

مهدی عباسی شب های زیبایی داشت. نیمه های شب برمی خواست، به آسمان خیره می شد و بغضش می ترکید. گاهی خودش را تنبیه می  کرد؛ نه به خاطر گناهانش. اگر نماز شبش قضا می شد روزه می گرفت تا حواسش بیشتر جمع شود.

محمد میرزاده سن و سالی نداشت. دفعه آخر که می خواست به جبهه برود سر بر زانوی مادر گذاشت و به یاد کودکی هایش از او خواست تا نوازشش کند. اندکی بعد آهسته به مادر گفت: این آخرین باری است که سرم را ناز می کنی... سرش روی زانوی شهید روح اللهی بود. وقتی داشت جان می داد آهسته گفت: السلام علیک یا اباعبدالله...

محمد فیروزجایی، سکوت پاسگاه زید را بر هم زده بود. اصرار داشت اذان مغرب را خودش بگوید. نوبتش نبود اما اصرارش گرفت. شهادتین اذان را که گفت گلوله ای کمانه کرد و... سه بار یاحسین گفت تا جان داد.

احمد کاکا می گفت: نشانه شهادتم را دیده ام. دیگر نوبت به من رسیده. بعضی ها باور نکردند. زیاد طول نکشید که صداقتش ثابت شد.

حجت الاسلام توحیدی شده بود شهید مفتح بابل. هر جا می دید شبهات منافقین اثر کرده خودش را می رساند و بساط افکار سست دنیاپرستان را بر هم می یخت. طاقت منافقین طاق شد. مقابل دانشکده فنی ترورش کردند تا باز هم مفتح بابل باشد.

قرار نبود آن شب گردان میثم به کربلای پنج برود. مهدی آقاجانی انگار با کسی قراری گذاشته بود. بی قراری می کرد تا همان شب وارد میدان شود. پایش که به عملیات رسید خمپاره ای آمد و او را به قرارش رساند.

شهادت، یعنی مرگ آگاهانه و عاشقانه. گواه این حرف، قاسم پابرجایی است. شبی که فردایش باید خود را به والفجر شش می رساند وعده داد: هفته دیگر پیکرم را می آورند. من اولین شهید گردانمان هستم که تیر به نزدیک قلبم اصابت می کند. با سیزده شهید دیگر در بابل تشییع می شوم و... یک هفته گذشت. خبرهایش مو به مو درست از آب در آمد.

عرفان بازی دراز را باید از حسن شکری پرسید. وقتی چشمش مجروح شد یکی رو به او کرد و گفت: چشم قشنگت حیف شد... حسن با نشاط و خوشحال جواب داد: چشم که چیزی نیست من آمده ام وجودم را تقدیم خدا کنم.

ماشین، دوچرخه محمود خاکسار را حوالی باغ فردوس، درب و داغان کرده بود. محمود لب به اعتراض نگشود. چه کسی می دانست این جوان نجیب و مهربان همان محمود خاکسار است که یک تنه به نبرد با ضدانقلاب رفته و نامش لرزه بر اندام منافقین شهر می اندازد.

حامد سرهنگ پور نوجوان بود. قیافه داشت، پول داشت، آینده داشت... این فکر و خیال ها نتوانست او را سرجای خود بنشاند. خط مقدم که بود دستش مجروح شد. او را به عقب بردند اما به هر ضرب و زور خودش را دوباره به خط رساند و آسمانی شد.

وقتی پای محمدرضا زربیانی به جبهه رسید همه از دیدن قد و قامت کوچکش تعجب کرده بودند؛ اما او شاهکار اطلاعات – عملیات بود. با رضا اصحابی خیلی صمیمی بود. اصحابی که شهید شد خواب او را دید که در باغی سرسبز و خرّم ایستاده و راه شهادت را  نشانش می دهد. خواستند نگذارند رضا زربیانی به خط برود اما... دیگر دیر شده بود.

عباس مجازی گاهی آن قدر سینه می زد که از حال می رفت. در بیمارستان شیراز به کما رفته بود. برای شناسایی اش اسم هایی را می خواندند اما واکنشی نشان نمی داد. تا می گفتند حسین؛ می زد بر سینه و دم می گرفت.

حجت الاسلام ابوالقاسم بزاز لحظه ای آرام و قرار نداشت. کردستان که ناآرام شد خودش را به سنندج رساند و بساط تبلیغ را به راه انداخت. ضدانقلاب دید اگر ترورش نکند دیگر هیچ کُردی باقی نخواهد ماند که سپاهی را کافر بداند.

سید علی اکبر شجاعیان وقتی در رشته پزشکی قبول شد گفت: زمانی به من تبریک بگوئید که در دانشگاه اباعبدالله پذیرفته شوم. بارها به شدت مجروح شد. در کربلای چهار، گریه می کرد که چرا در آزمون شهادت، سربلند نشده است. گوسفندی نذر کرد تا به کربلای ده برسد. این بار نذرش قبول شد و به دانشگاه اباعبدالله راه پیدا کرد.

محمد مصطفی پور درست چهارده سال و هفت ماه سن داشت. خوش قیافه، خوش تیپ، خوش صحبت، خوش اخلاق، خوش خط و خوش قلم بود. قبل از والفجر هشت روی پیراهنش بیتی را نوشت و آرزو کرد گلوله به روی آن اصابت کند. دعایش مستجاب شد. روی سینه اش نوشته بود: آن قدر غمت به جان پذیریم حسین تا قبر تو را بغل بگیریم حسین

این اواخر سید حسن علی امامی وقتی برای شناسایی به دوربین نگاه می کرد گنبد اباعبدالله را می دید. قول گرفت کسی چیزی نگوید. خواب مادر سادات را دید که وعده شهادت را به او داده بود. دیگر  سر از پا نمی شناخت. چند روزی نگذشت که در والفجر هشت با رمز مقدس یا زهرا میهمان مادرش شد.

مهدی نصیرایی، شب عروسی اش خوشحال بود؛ اما پشت تریبون که رفت این نوحه را خواند: از سنگر حق شیرشکاران همه رفتند، مستان می پیر جماران همه رفتند، غمنامه بود ناله پرسوز شهیدان، ما با که نشینیم که یاران همه رفتند، والفجر هشت که شروع شد پیغام داد: اگر ازدواج کردم برای آن بود که دینم کامل شده و به خدا نزدیکتر شوم. سلام مرا به بسیجی های نسل های بعد برسانید و بگوئید دنیا نتوانست مهدی را از خدا جدا کند.

پیام مهدی نصیرایی به گوش سید محمود موسوی و کمیل صفری تبار رسید. این هر دو جوان نسل سومی، عاشق شهادت بودند. در زیر بمباران فرهنگی غرب، در دوره ای که در خیال اهل دنیا زرنگ تر آن است که کمتر کار کرده و بیشتر به جیب بزند، در زمانه ای که زیاد بودن تعداد صفرهای دفترچه پس انداز، نشان افتخار و برتری است، کمیل و سید محمود بی اعتنا به جاذبه های پرزرق و برق عالم، نشان دادند که دنیا آنها را از خدا جدا نکرده است. کمیل و سید محمود در نیمه شهیور سال نود، وعده حق امام را به اثبات رساندند که نوید داده بود: خدا می داند راه و رسم شهادت کور شدنی نیست.

قافله عشق باز هم به پیش رفت. به حسن رجایی فر گفتند: تو یک بار به سوریه رفتی، مجروح هم شدی، بس است دیگر دینت را ادا کرده ای. بنشین و به بچه های خودت فکر کن به کودک خردسالی که در خانه داری. گفت: یک روز در حومه شهر حلب، سر بریده نوزادی را بالای دیوار دیدم. مگر می شود کودکان مسلمان سوری در رنج و عذاب باشند و من بنشینم و با فرزندان خود روزگار را به شادی بگذارنم؟

سید رضای طاهر زود دلتنگ خانواده می شد. وقتی زنگ می زد و صحبت می کرد به وجد می آمد. به محمدش عشق می ورزید و کنجکاو بود بداند آیا یاد گرفته سوار دوچرخه بشود یا نه. او همه عشقش را با خدا معامله کرد تا مبادا حرف رهبرش روی زمین بماند. رفت و گفت: محمد من هم خدایی دارد. سید حسین رئیسی، پیرمرد بازنشسته ای بود که مفارقت از کار اداری، دلیل موجهی برای گوشه نشینی اش نشد. عزم خطر کرد تا به سهم خود در خدمت به آستان زینبی، نقش داشته باشد. اغلب روزها را روزه می گرفت. می گفتند: سختت نیست با این سن و سال، این همه کار می کنی و لب به آب نمی زنی؟ گفت: به من حق بدهید، از عمه سادات حیا می کنم برادرش لب تشنه شهید شد، آن وقت من در کنار حرمش سیراب باشم؟

 هنوز هم رائحه شهادت در کوچه پس کوچه های شهرمان جاری است. مشام جانمان را اگر با عطر معنویت شستشو دهیم باز هم می توانیم بوی ناب وصال را استشمام نماییم. دل غبار گرفته مان را با یاد و راه شهدا صیقل دهیم و راه گم شده مان را از نور ستارگان آسمان شهادت جویا شویم. یادمان نرود شرمنده شهدا نشدن، به عزم و اراده ما نیز بستگی دارد. مباد که راه خود را از مسیری غیر از جاده سرخ کربلای اباعبدالله انتخاب کنیم. نینوای حسین، لبیک مردانی را طلب می کند که جز خدا را در گفتار و کردار نجویند و جان ناقابل خویش را تحفه آستان دوست بدانند. هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بیانیه انصار حزب الله بابل پیرامون حوادث اخیر کشور

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۶، ۰۱:۱۳ ب.ظ

فإن حزب الله هم الغالبون

بسم الله الرحمن الرحیم

لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم

دشمنی آشکار آمریکای جهانوار، اسرائیل غاصب و آل سعود خبیث و ائتلاف شوم منافقین و سلطنت طلبان و فتنه گران و گروهک های خون آشام ضدانقلاب یک بار دیگر اساس حاکمیت دینی ایران را نشانه گرفته و درصدد است تا انتقام شکست داعش در عراق و سوریه را از وارثان بیرق سرخ علوی بستاند.

سوءاستفاده دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب از اعتراضات مردم دردکشیده ای که به خاطر ندانم کاری و بی مبالاتی مسئولان دستگاه اجرایی، سرمایه زندگی خود را از دست داده اند، عرصه را برای میدان داری داعش وطنی و اوباش فاسدی که بی اعتنا به غم نان ملت، آرمانی جز وطن فروشی در ازای دستیابی به آزادی های حیوانی و فسق و فحشا ندارند، فراهم آورده است.

مردم عزیز و با ایمان ایران اسلامی با هوشیاری و بصیرت کامل می دانند که سیاست های انقباضی دولت در عرصه اقتصاد که صدای خورد شدن استخوان های محرومان و مستضعفان را در آورده و بازار جامعه اسلامی را به ورطه سقوط و ورشکستی انداخته از سوی نیروهای ارزشی و امت حزب الله نیز مذموم و غیرقابل دفاع می باشد. وضعیت امروز اقتصاد کشورمان که بیکاری و فقر از مهم ترین عوارض آشکار و آسیب زای آن است نتیجه بی توجهی به توصیه های مقام معظم رهبری در نگاه به درون و محوریت اقتصاد مقاومتی است. سیاست گذاران غرب زده عرصه اقتصاد بی توجه به استعداد و توانایی جوانان این مرز و بوم و با تحقیر روحیه خودباوری، سرنوشت اقتصاد کشور را به لبخند رضایت اجانب گره زدند که ثمره آن باج خواهی بیشتر بیگانگان و وابستگی بیشتر کشور به سلطه گران گردید.

در این خصوص ضمن ابراز همدردی با همه مستضعفان و اقشار محروم جامعه اسلامی که به فرموده امام راحل، ولی نعمتان حقیقی این کشور هستند به منظور جلوگیری از سوءاستفاده اوباشی که به جای حمایت از حق، سودای ستیز با اسلام و خون مطهر شهدا را در سر دارند توصیه می شود آحاد مردم با حفظ هوشیاری و به رغم همه نقدهای موجود نسبت به عملکرد ضعیف دولت، اعتراض و انتقادهای خود را در فضایی آرام و منطقی و در چارچوب ظرفیت های قانونی طرح نموده و عرصه را بر دشمنان ملت که امنیت کشور را نشانه رفته و به دنبال ضربه بیشتر بر پیکر جامعه هستند، تنگ نمایند.

انصار حزب الله شهرستان بابل ضمن تشکر از مردم قهرمان و صبور ایران عزیز که تلخی زمامداری برخی مسئولان نالایق را بزرگوارانه تحمل نموده و از اعتراضات غیرقانونی پرهیز می نمایند، از دولت و نیز همه مسئولان دستگاه های مختلف انتظار دارد رضای خدا و خلق خدا را سرلوحه خویش قرار داده و در خدمتگذاری بی منّت به مردم مظلوم این سرزمین ذره ای کوتاهی نورزند.

ذکر این هشدار به اوباش فتنه گر و پیاده نظام مزدور و خودباخته صهیونیسیم و همفکران سیاسی داعش و آل سعود خبیث نیز ضروری است که بسیجیان جان بر کف و فداییان عاشورایی ولایت مثل همیشه آماده جانبازی و رشادت و خلق حماسه ای دیگر در تنبیه منافقین و فریب خوردگان آنان بوده و درسی فراموش ناشدنی به وطن فروشان و خائنان بی غیرت و خودفروخته خواهند آموخت.

به یاری خداوند متعال این بار نیز حزب الله، چشم فتنه را کور خواهد؛"اِنُّ وَعدَاللهِ حَقٌ."

والسلام علی عبادالله الصالحین

انصار حزب الله شهرستان شهیدپرور بابل     شماره113/110/الف/ح/پ 12/10/1396

نشانی: بابل/ خ امام خمینی(ره)/ چهارسوق/ ایثار8/ مسجد ولایت

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آقا دوربینی در شمال

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۹ دی ۱۳۹۶، ۰۸:۲۴ ق.ظ

طرف خودش عضو شورای شهره، از خودش عکس گرفته که داره یه روز تو هفته با دوچرخه میره سرکار. بعد شعار داده که ببینین من چقدر نماینده خوبی هستم براتون. همش به فکرتونم.

مومن خدا! تو اگه میخوای کاری کنی مثل خیلی از شهرهای کشور بردار چن تا ایستگاه دوچرخه بزن تا مردم ازش استفاده کنن. اینطوری هم فرهنگ سازی کردی هم به سلامت و رفاهشون کمک رسوندی. عشق دیده شدن تو دردی از کسی دوا نمیکنه برادر.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسئولان بابل و سنگ محکی به نام "نه دی"

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ دی ۱۳۹۶، ۰۴:۱۲ ب.ظ

سال گذشته همزمان با سالگرد یوم الله نه دی، ویژه برنامه های متعددی برای گرامیداشت این روز بزرگ و حماسی که باطل کننده نقشه های شوم مستکبرین خارجی و داخلی بود، در سطح شهرستان بابل برگزار گردید.

فرماندار وقت بابل، به رغم آگاهی از دیدگاه مقام معظم رهبری در ضرورت بزرگداشت این روز، در هیچ یک از این برنامه ها دیده نشد؛ اما در عوض با حضور خبرساز در جمع تعدادی از حامیان پرندگان مهاجر در همان روز نشان داد که درک درستی نسبت به حساسیت ها و خطوط قرمز انقلاب اسلامی ندارد.

در چند روز اخیر نیز مراسم متعددی برای ارج نهادن به حضور انقلابی مردم و خلق حماسه ای دشمن شکن در یوم الله نه دی در سطح دارالمومنین برگزار می شود.

لازم است نیروهای انقلابی شهرستان بابل میزان حضور و همراهی مجموعه مسئولان شهر به خصوص شخص فرماندار با این برنامه ها را عیار سنج صداقت آنان در تعهد و التزام به منویات ولی فقیه دانسته و نوع اراتباط خود با مسئولان و در صورت لزوم، واکنش های خویش را بر همین مدار تنظیم نمایند.

یاداوری این عبارت مهم رهبر معظم انقلاب برای همه مسئولین رده های مختلف قوای نظام اسلامی که مشروعیت پست و مقامشان منوط به رضایت ولی فقیه و التزام به خط و مشی ایشان است را باید ضروری دانست:

"من بارها گفته‌ام که برای من این تقسیمات اصولگرا و اصلاح‌طلب و اصلاح‌طلب مدرن و سنّتی و از این حرفهایی که میزنند، مطرح نیست؛ من به این اسمها اصلاً اهمّیّتی نمیدهم و توجّه ندارم؛ به محتواها کار دارم؛ امّا روی مسئله‌ی فتنه حسّاسم."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دارالمومنین همیشه معطر

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ دی ۱۳۹۶، ۰۳:۵۲ ب.ظ

شهرستان بابل در عملیات کربلای 4 و تنها در یک روز 72 شهید را تقدیم اسلام و انقلاب کرد.

امیدوارم مسئولان و مردم این شهر مدیون این شهدا باقی نمانند. امیدوارم یاد و نام این بچه ها فضای شهر را همیشه عطرآگین نگه دارد.

اسامی شهدا عبارتند از:

شهیدان: 

۱- #مهرداد_راسخ‌عزم

۲- #سیدناصر_رزاقیان

۳- #حسن_رضانژاد

۴- #فتحعلی_رضانسب

۵- #سیدحسن_رضوانی

۶- #محمدعلی_رمضانی

۷- #جواد_روحی

۸- #علی‌اصغر_سعادتی(مجید)

۹- #صادق_شاکری

۱۰- #سیدعباس_شجاعیان

۱۱- #مصطفی_شعبان‌زاده

۱۲- #مصطفی_شکوهی

۱۳- #قاسم_پورابراهیم_امیری

۱۴- #ایوب_تشیع

۱۵- #علی‌اصغر_جابریان

۱۶- #رحمت‌الله_جبارنیا

۱۷- #سیدمهدی_حاجی‌میرزایی

۱۸- #علی_حسن‌نیا

۱۹- #سیدعباس_حسین‌نژاد_مقری

۲۰- #میرتقی_حسینی_ایمنی

۲۱- #مهدی_حقیقیان

۲۲- #ابراهیم_خردمندی

۲۳- #عباس_داداشی

۲۴- #رجبعلی_داودی

۲۵- #عبدالعلی_اصغرزاده_جلودار

۲۶- #علی‌اکبر_امامقلی‌زاده_گنجی

۲۷- #شهریار_امیری_اندی

۲۸- #محمد_امیریان

۲۹- #هاشم_آقاجانی

۳۰- #سیدباقر_آقایی

۳۱- #عسگری_باباپور

۳۲- #حسینعلی_بابایی

۳۳- #قنبرعلی_بابائیان

۳۴- #سیدعباس_باقرپور

۳۵- #محمدبهشتی

۳۶- #ابوالقاسم_پاینده

۳۷- #رحمت‌الله_عبدالله‌پور

۳۸- #ابوالقاسم_علی‌اصغری

۳۹- #محمودعلی_اصغری

۴۰- #نقی_علی‌نیا

۴۱- #نقی_علی‌نیا_فیروزجایی

۴۲- #محسن_علی‌زاده

۴۳- #فیض‌الله_مهربانی

۴۴- #سیدیحیی_میرکریم‌پور

۴۵- #سیدقاسم_میرنژاد

۴۶- #عباس_میرزاپور

۴۷- #مهدی_نجف‌زاده

۴۸- #محمدرضا_نقوی

۴۹- #میرابوطالب_هاشمی

۵۰- #علیرضا_وثوقی

۵۱- #یدالله_ولی‌اللهی

۵۲- #محمدعلی_یزدانی

۵۳- #محسن_یزدانیان

۵۴- #علیرضا_یوسفی

۵۵- #علی_شورکی_کانی

۵۶- #عبدالرضا_صادقپور

۵۷- #حسن_صالحی

۵۸- #قنبرعلی_عباسپور

۵۹- #محمدرضا_عباسپور

۶۰- #عبدالعلی_عباس‌تبار

۶۱- #سیدحسین_محسنی

۶۲- #چنگیز_محمدپور

۶۳- #محمدمختار_رضایی

۶۴- #احمد_لرمرزبالی

۶۵- #محمدعلی_معصومیان

۶۶- #صمد_مهدی‌پور

۶۷- #محمد_غلامحسین‌زاده

۶۸- #ابراهیم_فایز_مرزبالی

۶۹- #مهدی_قدمیان_مقدم

۷۰- #محمد_قربانزاده_کریمی

۷۱- #قربان_کاظم‌تبار_درزی

۷۲- #احمدرضا_گرائیلی_درون کلا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بی پرده و صریح با نمایندگان مجمع طلاب بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۵۰ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

نمایندگان محترم طلاب و فضلای شهر بابل حضرات حجج الاسلام گرجیان، حسین زاده و پورحسن سلام علیکم

اگر چه تشکیل مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علیمه قم می توانست بر مبنای شعارهای طرح شده به عنوان مأمن و ملجأیی برای طرح مطالبات و اندیشه های نوین و سازنده طلاب و روحانیون قرار گرفته و عنصری سرنوشت ساز در سیر تعالی و رشد فعالیت های شهری، استانی، کشوری و جهانی حوزه علمیه تلقی شود؛ اما بنا بر شواهدی می توان ادعا کرد از نگاه طیف گسترده ای از طلاب حوزه علمیه، مجمع نمایندگان طلاب و فضلا، از فلسفه وجودی خود فاصله گرفته و تأثیر چندانی در روند تحصیلی، معیشتی و آرمانی دانش آموختگان مکتب امام صادق علیه السلام نداشته و تبدیل به مجمعی فرمالیته و تزیینی به منظور رفع تکلیف از رسالت مسئولان مربوطه در توجه ظاهری نسبت به صنف طلاب جوان گردیده است.

بالاترین شاهد این مدعا، ریزش شدید و قابل توجه آرای شرکت کنندگان در انتخابات این مجمع است که نشان می دهد درصد بالایی از طلاب و فضلا اعتماد و اعتقاد چندانی به کارکرد این مجمع ندارند.

به رغم وجود این واقعیت تلخ؛ اما باید اذعان داشت که حضور نمایندگان دلسوز و فعال در راستای بهره گیری از ظرفیت این مجمع می تواند منشأ خدماتی برای طلاب و نیز حوزه علمیه محسوب شود که به هر تقدیر ثابت می کند در شرایط فعلی، بودن این مجمع بهتر از نبودن آن است.

با توجه به نزدیک شدن ایام انتخابات مجمع نمایندگان طلاب و پایان این دور از فرصت خدمتگذاری نمایندگان ارجمند، ضمن عرض ارادت و خداقوت به شما عزیزان که به انصاف باید گفت فعالیتی بیشتر و چشمگیرتر از بسیاری از نمایندگان سایر نقاط کشور داشته اید، بدینوسیله از محضر شریفتان درخواست می شود به منظور روشنگری، اطلاع رسانی و رفع بعضی ابهامات، گزارشی را به صورت مجزا در خصوص چهارسال فعالیت خود منتشر نموده و در اختیار طلاب حوزه انتخابیه شهر بابل قرار دهید.

به منظور جامیعت این گزارش پیشنهاد می شود جنبه هایی چون فعالیت های جمعی، فردی، صنفی و شهری را نیز در نگارش آن مدّنظر قرار دهید. همچنین پیشنهاد می شود بنا به توصیه  مقام معظم رهبری خطاب به دولت ها، فهرستی از "کارهای انجام نشده" نمایندگان محترم را نیز منتشر نمایید.

بی شک اطلاع و اشراف طلاب و فضلای محترم شهر بابل در خصوص عملکرد نمایندگانشان در شناخت بیشتر از گستره فعالیت ها و اختیارات نمایندگان و همراهی جهت استفاده از ظرفیت های برزمین مانده و فراموش شده و نیز انتخاب دقیق تر و متعهدانه در انتخابات پیش رو، تأثیری شگرف و غیرقابل انکار خواهد شد.

والسلام علی عبادالله الصالحین

سید حمید مشتاقی نیا 25/09/1396 حوزه علمیه قم  

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معامله با غیرت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۴ آذر ۱۳۹۶، ۰۲:۲۶ ب.ظ

wr7a_photo_2017-10-13_02-21-16.jpg


نه به شهردار قبلی بابل و نه به سرپرست موقت شهرداری و نه به شهردار فعلی بابل با هیچ زبونی نمیشه فهموند دوچرخه سواری علنی بانوان در معابر شهر مطابق نص فتوای رهبری حرامه و برگزاری چنین همایش هایی با بودجه بیت المال جایز نیست. چرا نمیشه فهموند؟ مساله ساده ست. کسی که متولی برگزاری چنین برنامه های نا درستیه فامیل یکی از بزرگان شهره


http://www.leader.ir/fa/content/16227/%D8%AF%D9%88%DA%86%D8%B1%D8%AE%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86


  • سیدحمید مشتاقی نیا

تقدیر از خداداد را فراموش نکنید

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۶، ۱۰:۴۵ ق.ظ

حجر خداداد، مدیری جوان و شهرآشناست که در طول دوبار تصدی جایگاه سرپرستی شهرداری بابل نشان داد با انگیزه و تخصص خود یارای آن را دارد که ظرف مدتی کوتاه، بیش از بعضی سوداگران عرصه سیاست و خادم نماهای شهرت طلب و نامزدهای بالقوه بهارستان، سرباز خط مقدم جبهه خدمت و آبادانی شهر باشد.

اگر چه کم تجربگی و مصلحت اندیشی نا به جای این مدیر خوش آتیه در اعتماد به اقلیتی غوغاسالار و باج ستان -که در نهایت هم به نیش خنجر همین طیف نواخته شد و دوستانش را آزرده خاطر ساخت- را نمی توان نادیده گرفت؛ اما انصاف حکم می کند که از کنار انبوه مجاهدات و خدمات طاقت فرسا و خستگی ناپذیر او به عنوان مدیری جوان و تربیت شده مکتب انقلاب به سادگی عبور نکرده و به حکم لایتغیر من لم یشکرالمخلوق، لم یشکرالخالق، زحمات ماندگار او را ارج بنهیم.

تقدیر از مدیریت توانمند حجر خداداد که فارغ از هیاهو و استخدام قلم فروشان بوقلمون صفت و اغواگر و بدون استمداد از فضاسازی بادکنک های مجازی، جز به کار و خدمت واقعی و غیر تبلیغی نیندیشید، نگاهی حقیقی و اقدامی فرهنگی در راستای تجلیل از استعدادهای دیده نشده جوانان خلاق و متعهد دیار مومنان است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دل و دل بر

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۱:۲۷ ق.ظ

با افسوس گفت:

- هادی می دونی چرا شهید نشدم؟

صدایش بغض آلود بود و چهره اش غمزده . همیشه دوست داشت که درد دلش را به من بگوید. این بار هم معلوم بود که چیزی داشت از درون او را می سوزاند.

- نه حمید جان... نمی دونم. خودت بگو... مگه چی شده؟!

آهی کشید که مرا هم سوزاند، با صدایی گرفته ادامه داد:

 گلوله که بهم خورد از روی دیوار پایین افتادم. خون دورو برم رو گرفته بود، فهمیدم که دیگه رفتنی ام ولی اصلاً نترسیدم. باور کن! اما یه لحظه ذهنم رفت پیش زن و بچه ام . پیش خودم گفتم بعد از من سرنوشت اونا چی میشه؟ حیف... توکلم ضعیف شده بود.

سرش را با تاثر تکان داد و چشم به پایین دوخت.

- هادی!... فکر می کنم همین هم باعث شد که موندم. همین سوال محرومم کرد...

دستهایش را در دستم گرفتم و به گرمی فشردم. قطرات اشک غبار چشمانش را می شست و به زمین می ریخت...

حمید آن قدر با خود، کار کرد تا این که سرانجام دل از بند تعلقات دنیا کند و در نبرد با بعثیون به جاودانگی رسید و شد « شهید حمید رسولی»

به روایت سردار هادی عباسی (خواهر زاده شهید حمید رسولی)

ازکتاب طعمه اروند

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به میهمانی شهدا دعوت می شوید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۶، ۰۲:۴۹ ق.ظ

5ipy_photo_2017-09-30_07-09-32.jpg


در جوار سیصد شهید مدافع حرم از جبهه جهانی اسلام

به حول و قوه الهی پنجمین یادواره شهدای مدرسه علمیه روحیه بابل برگزار می شود.

23 آذر (شب جمعه) بعد از نماز عشاء

قم، بهشت حضرت معصومه سلام الله علیها، حسینیه شهدای گمنام

هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله

https://t.me/yadvare5/10

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مطالبه اصلی مردم بابل، قانون مداری است

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۵۷ ق.ظ

مهم تر از دعواهای مقطعی و گاه زرگری بعضی از اعضای شورای شهر، اصل عدالت خواهی و قانون مداری است که مطالبه حقیقی مردم این شهر محسوب می شود.

کش و قوس ها و تعاملات پیدا و پنهان و امتیازگیری های اعضای شورا جز ایجاد تنش در اذهان عموم، تأثیر دیگری ندارد؛ اما مهم تر از این لفاظی ها، عمل بدون تبعیض به مرّ قانون است که اغماض از آن تضییع حقوق مردم را به دنبال خواهد داشت.

برای شهروندان به عنوان ولیّ نعمتان اصلی جامعه، فرقی میان مقیمی و بیژنی و کاشی و ملا نیست. اگر کسی با رانت و رابطه به استخدام شهرداری درآمده یا به عنوان پیمانکار مشغول به کار شده، خود و نیز آن مسئول ذی نفوذ و حق کشی که او را به کار گمارده باید تاوان این اشتباه را پس بدهند. اگر شهردار سابق برای خروج از خانه ای که با پول مردم رهن شده مقاومت می کند باید او را بیرون بیندازند. اگر تبریک های متملقانه مرتبط با انتصاب و انتخاب مسئولین، چهره شهر را زشت کرده، باید بی هیچ رودربایستی نسبت به رفع آن اقدام نمایند.

سطح جامعه یا عرصه رسانه، محل تصفیه حساب های باندی اصحاب قدرت و بازی با اعصاب و روان مردم نیست. اگر منتخبین شهر قادر به صیانت از حقوق مردم نیستند، فرماندار و دادستان به عنوان عالی ترین کانون اقتدار باید ضامن حفظ و اجرای قوانین و تقویت اعتماد عمومی نسبت به کارکرد نظام اداری جمهوری اسلامی باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حاشیه ای بر جوابیه اداره کل کتابخانه های عمومی استان

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۶، ۰۲:۰۰ ب.ظ

روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان مازندران با صدور اطلاعیه ای پیرامون حواشی اقدام اخیر این نهاد در انتقال کتاب های قدیمی کتابخانه شهیدان نجاریان شهرستان بابل به ساری، دلیل این تصمیم را صیانت از میراث کهن و مکتوب در "فضایی استاندارد" قلمداد نمود.

نکته ای که در این میان قابل توجه به نظر می رسد این است که آثار مورد بحث، نه در روزهای اخیر که مدت هاست در این کتابخانه قرار داشته است. چرا در این مدت، نهاد مذکور نسبت به ایفای وظیفه خود در صیانت از این آثار – که مطابق ادعای مسئولان در گونی! نگهداری می شد- غفلت ورزیده است؟

در بخشی از این اطلاعیه آمده است: "طی بازدید کارشناس نهاد از مازندران، تعدادی کتاب چاپ سربی که در وضعیت نامناسب نگهداشت در کتابخانه شهیدان نجاریان بابل قرار داشت، یافت شد به گونه ای که به دلیل بی مهری های صورت گرفته در سال های گذشته در داخل گونی و کارتن نگه داری می شدند و تمام کتاب ها در معرض نابودی کامل قرار داشتند"

این عبارات نشان می دهد که نهاد کتابخانه های عمومی استان در این مدت یعنی تا قبل از بازدید کارشناس اعزامی از مرکز، برای حفاظت از کتاب های قدیمی، اهتمام و دلسوزی لازم را نشان نداده است. با این وصف معلوم نیست آیا از این پس یعنی در غیاب کارشناس اعزامی نیز در قبال حفظ این آثار وظیفه شناسی لازم را به خرج خواهد داد یا نه؟

مسئول مربوطه بی آن که نسبت به کوتاهی های مجموعه ذی ربط در سال های اخیر، کوچکترین ندامت و عذرخواهی را اظهار کند مردم و مسئولان را مکلف به قدردانی از دلسوزی دیرهنگام خود نیز می داند: "اما این اقدام عقلانی که باید مورد تقدیر قرار می گرفت ..."!!

نکته دیگری هم در اطلاعیه مذکور به چشم می خورد که ابهام برانگیز است: "اما چنانچه شرایط نگهداری و فضای مطلوب در آن شهرستان فراهم گردد، بعد از مراحل آفت زدایی و درمان، کتاب ها به کتابخانه بابل عودت داده خواهد شد."

چنان که از این متن بر می آید نهاد کتابخانه های عمومی استان نه تنها در همه این سال ها نسبت به مناسب سازی فضای کتابخانه های شهرستانی در وزن و جایگاه علمی و فرهنگی بابل جهت نگهداری نسخ قدیمی اقدامی نکرده بلکه همچنان ایجاد فضای مطلوب را منوط به اقدام فاعلی مجهول می داند: " اما چنانچه شرایط نگهداری و فضای مطلوب در آن شهرستان فراهم گردد..."!

با این وصف به نظر می رسد مطالبه اصلی از مسئولان نهاد کتابخانه های عمومی استان باید حول این محور باشد که درآمدهای قابل توجه دریافتی از شهرداری های سطح استان که مطابق قانون به نهاد مذکور تعلق می گیرد به جای تجهیز کتابخانه های مازندران کجا و چگونه صرف شده است؟

امام جمعه محترم شهر بابل اخیراً در سخنانی به مناسبت فرار سیدن هفته کتاب، ضمن گلایه از کمبود امکانات برای توسعه کتابخانه شصت هزار جلدی مرحوم آیت الله روحانی درباره نسخ خطی موجود در این کتابخانه نیز اظهار داشت: "گنجینه نسخ هزار جلدی خطی این کتابخانه از افتخارات فرهنگی شهر بابل در سطح منطقه می باشد."

امید است چنان چه اداره کل کتابخانه های عمومی استان عزمی برای تجهیز کتابخانه شهیدان نجاریان ندارد، لااقل به احترام مردم فرهنگ دوست شهرستان بابل و به منظور پرهیز از تشدید حساسیت ها، نگهداری آثار منتقل شده را به کتابخانه آیت الله روحانی بابل واگذار نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استفتای رهبری، قابل توجه شهرداری بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۲۰ ق.ظ

hq9y_photo_2017-09-08_23-17-03.jpg


سؤال: مدتی است در فضای مجازی خبری از دفتر جنابعالی منتشر شده که دوچرخه سواری بانوان با رعایت نکات شرعی جایز اعلام گردیده...

اگر امکانش هست پیرامون این حکم و صحت و سقم آن توضیحی فرمایید. آیا دوچرخه سواری بانوان در خیابان جایز است ؟

جواب: دوچرخه‌سواری بانوان در مجامع عمومی و نیز در جایی که در معرض دید نامحرم باشد، حرام است.      


http://www.leader.ir/fa/content/16227/%D8%AF%D9%88%DA%86%D8%B1%D8%AE%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86


  • سیدحمید مشتاقی نیا

درخواست عضو شورای شهر بابل از ریاض و تهران!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۹ آبان ۱۳۹۶، ۱۱:۲۹ ق.ظ

عضو شورای اسلامی! شهر بابل در یادداشتی، از تهران و ریاض خواست تا با حفظ خویشتنداری مانع از بروز جنگ داخلی در کشور لبنان بشوند:

"در شرایط موجود که نا امنی و جنگ و درگیری سراسر خاورمیانه را فر گرفته حفظ  آرامش در لبنان از اوجب واجبات است و در صورت بر هم خوردن  آرامش در کشوری که سابقه جنگی داخلی در تاریخ خود دارد  چیزی جز سود رساندن به اسرائیل نیست . از این رو ریاض و تهران باید ؛ اهمیت موضوع را درک کنند و با حفظ خویشتن داری ؛ به آرامش لبنان و منطقه کمک کنند و بیشتر از این آب به آسیاب آن هائی نریزند که آرامش کشورشان را در شعله ور ساختن جنگ در منطقه جستجو می کنند ."

خدمت دکتر داروساز عزیزمان جناب آقای شهابی عرض کنم:

بعد از کشتار بی رحمانه زائران در حرم امن الهی(حج خونین 66)، تجاوز به نوجوانان ایرانی در فرودگاه جده، شهادت مظلومانه زائران ایرانی در منا، راه اندازی صدها عملیات تروریستی در نقاط مختلف دنیا بر ضد شهروندان و وابستگان جمهوری اسلامی با حمایت آشکار آل سعود خبیث و ... دقیقاً چه واکنش تندی را از ایران شاهد بودید که حالا نگران عصبانیت دولتیان گردیده و تهران را همپای ریاض به حفظ خونسردی و خویشتن داری دعوت می نمایید؟

یک روزنامه از بین ده ها نشریه رسمی کشور تیتر خود را به وعده انصارالله یمن در انتقام گیری از مهاجمین و هدف قرار دادن کشور امارات اختصاص داد که آن هم با اتحاد بی نظیر و سریع السیر دولت، قوه قضاییه و شورای امنیت ملی اخطار گرفت و توقیف شد.

می ماند ماجرای مردم مظلوم یمن که هزاران نفر از آنان در کشتار بیرحمانه مهاجمین خون آشام به شهادت رسیده و هر روز بر اثر کمبود غذا و دارو و دست و پنجه نرم کردن با انواع بیماری های واگیردار از جمله وبا مقابل چشمان حیرت زده خانواده خود پرپر می شوند که امیدوارم آرمان اصیل نهضت اسلامی و شهدای والامقام در حمایت از مظلومان عالم را از یاد نبرده باشید. نمی دانم آیا می شود با خونسردی به تماشای نفس نفس زدن کودکان بی گناه یمن نشست و دم بر نیاورد؟

به راستی چه اتفاقی باعث شده است نگارنده یادداشت مذکور از ایران و عربستان به صورت یکسان و مشترک درخواست کند که "آب به آسیاب آنهایی (اسرائیل غاصب) نریزند که آرامش کشورشان را در شعله ور ساختن جنگ در منطقه جستجو می کنند"؟!!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

احتمال لغو عضویت یکی از اعضای شورای شهر ...

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۶، ۰۷:۳۶ ب.ظ

شنیده شده عضو شورای یکی از شهرهای تابعه بابل به دلیل زد و خورد فیزیکی با برادر خود و با شکایت او به دو سال زندان محکوم شده و در صورت تأیید این حکم در دادگاه تجدیدنظر، ادامه عضویت او در شورای این شهر، لغو و یا تعلیق خواهد شد.

وی پیش از این نیز به دلیل ضررب و شتم یکی از منتقدین خود محکوم گردیده و یک دور از شرکت در رقابت های انتخاباتی شوراهای شهر و روستا محروم ماند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

غارتگری فرهنگی، ممنوع

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۶، ۰۷:۲۴ ب.ظ

تا آن جا که من می دانم کتابخانه مرحوم آیت الله روحانی بابل شرایط استاندارد نگهداری آثار خطی و سنگی و ... را داراست و حتی یادم است که بعضی از این نوع کتاب ها که در کتابخانه مدرسه علمیه روحیه بابل نگهداری می شد جهت صیانت از آفات و پوسیدگی و ... به دستور آیت الله محمدی به کتابخانه مرحوم روحانی انتقال داده شد.

حالا این که کتاب های قدیمی کتابخانه شهید نجاریان بابل را جمع آوری کرده و جهت نگهداری به ساری برده اند طبیعی است که واکنش اعتراضی مردم فرهنگ دوست شهر مومنان را به دنبال داشته باشد.

مسئول کمیسیون فرهنگی شورای اسلامی! شهر بابل هم بهتر است از این پس دقت کند که در هنگام نگارش نامه های رسمی، امانتداری فرهنگ انقلاب اسلامی را سرلوحه خود قرار داده و به جای استفاده از نام های منسوخ مربوط به دوران طاغوت، از اسامی تغییر یافته و بعد از انقلابی و رسمی اماکن و محلات استفاده نماید.

چهل سال است که دبیرستان شاهپور، به نام مبارک امام خمینی تغییر نام داده است.

شنیده شده یک روحانی بزرگوار که سابقه کاندیداتوری مجلس و البته عدم اقبال عمومی را داشته نیز در سخنانی پیشنهاد تغییر نام میدان حمزه کلا به نام مورد نظر خودش را داده است. به این روحانی بزرگوار هم باید گوشزد کرد که میدانی به نام حمزه کلا وجود نداشته و نام رسمی مکان مورد نظر، میدان جمهوری اسلامی است.

یک بار حواسمان نبود و نام میدان سید جمال الدین اسدآبادی بابل را به نام قبل از انقلاب برگرداندند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فردا محک مسئولان بابلی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۲ آبان ۱۳۹۶، ۰۵:۳۶ ق.ظ

فردا شاهد حضور چند نفر از اعضای شورای به اصطلاح اسلامی شهر بابل در راهپیمایی سیزده آبان هستیم؟ آیا بعضی غربزدگانی که در طول عمر فعالیت های فرنگی خود حاضر نشدند یک بنر یا تراکت و بیانیه و ... برضد استکبار جهانی و آمریکا و انگلیس نصب و امضا نمایند در یوم الله سیزده آبان به آرمان های امام و شهدا وفادار خواهند ماند؟ آیا بزرگانی که خود را به خواب زده اند بالاخره بیدار شده و عبرت می گیرند که روی هر دیواری نمی توان نقاشی کشید؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا