بعد از سی سال
سال هفتاد بود یا هفتاد و یک من اوایل دوره راهنمایی بودم. تیم استقلال برای بازی دوستانه به مازندران سفر کرد و یک بازی هم با تیم دریای بابل داشت که یک بر صفر برنده شد. یک مطلب مستقل پیرامون خاطره تماشای این مسابقه و نامه ای که بعد از آن به عابدزاده دادم و جوابی که برایم فرستاد مدتی پیش در وبلاگ منتشر کردم.
بلیت مسابقه آن روز پنجاه تومان بود. ورزشگاه هفت تیر بابل اصلا ظرفیت پذیرش خیل عظیم تماشاگران را نداشت. تمام زمین اطراف مستطیل سبز هم مملو از جمعیت شد.
این وسط عده ای هم بودند که نمیخواستند پول بلیت بدهند. رفته بودند روی درختهای بلند اطراف. ساختمان فرمانداری نیمه کاره بود. عده ای هم رفته بودند آن جا که باعث تخریب قسمتی از ساختمان شدند. آن روز یک نفر از بالای درخت به پایین سقوط کرد و جان سپرد.
الان داشتم صفحات یکی از سایتها را میخواندم چشمم افتاد به این عکس یاد آن ماجرا افتادم. اینجا یک کشور اروپایی است و بعضی تماشاگران از بالای درخت در حال تماشای مسابقه بین دو تیم فوتبال ختافه و بارسلونا هستند.