نظام یا انقلاب؟ مسئله این است!
بین انقلابی گری و انضباط اجتماعی منافاتی وجود ندارد. نظام اسلامی مبتنی بر انقلابی برخاسته از باورهای دینی مردم است. اگر انقلابی گری را مخل نظام بدانیم در حقیقت حاکمیت را از محتوا و درون مایه خود تهی نموده ایم. از سوی دیگر انقلابی گری منهای قانون نیز نظم حاکم بر جامعه را مختل می سازد.
انقلابی گری وجوه مختلفی دارد و لزوماً به معنای قانون شکنی نیست. انقلاب اسلامی روح نظام جمهوری اسلامی است و انقلابی گری، شرطی بایسته برای پشبرد اهداف آن.
به عبارت دیگر، انقلابی گری به عنوان یک روحیه و فرهنگ، نظام را از حالت رکود و سستی خارج نموده و نشاط مومنانه را در جهت دستیابی به تمدن نوین اسلامی و تحقق آرمانها تضمین می نماید.
در این راستا دو عنصر اساسی را باید وجه شاخص نیروهای انقلاب دانست:
1- دغدغه مندی
2- مسئولیت پذیری
یک نیروی وفادار و دلسوز انقلاب از بی تفاوتی به دور است و درد جامعه و کشور را درد خود می داند. مکمل این دردمندی و دغدغه، احساس مسئولیت و انگیزه برای ورود عملی به میدان بوده و تلاش از هر راه ممکن برای تقابل با کژی ها و رفع مشکلات و تحقق اهداف انقلاب از ویژگیهای آن است. سهم داشتن در انقلاب با سهم خواهی از انقلاب تفاوت دارد. ما همه در انقلاب اسلامی سهیم هستیم و در قبال حفظ و تقویت آن به سهم خود باید علاوه بر دغدغه و دلسوزی، گامی موثر در عرصه های مختلف برداریم. این معناست که رابطه بین انقلابی گری و نظام مندی را ضرورت میبخشد.
"انقلاب اسلامی پس از نظامسازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّهی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند."1
1- مقام معظم رهبری، بیانیه گام دوم انقلاب