ذلت نمی پذیریم
- ۰ نظر
- ۰۹ تیر ۰۴ ، ۱۲:۴۶
در هر مناظره ای افکار عموم، کسی را پیروز میدان می شمارد که خونسردی خود را حفظ نموده و با منطق و حوصله به بیان مقصود می پردازد و آنکه از کوره به در رفته و پرخاش و عصیانگری می نماید و به لفاظی و تهدید و فحاشی و گنده فرمایی روی می آورد بازنده میدان و دستش خالی و قرائتش فاقد مبنا می باشد.
سید علی خامنه ای هوشمندانه دریافت که مکمل هر جنگی، نحوه روایت و ثبت و نشر حقایق آن است. بیان کوتاه او در توصیف و تثبیت شهد پیروزی ملت مقاومی که در مقابل تهاجم جهانی کفر و کودک کشی، سربلند بیرون آمد، خشم و زهر شکست را به کام دشمن ماندگار ساخت.
ترامپ بعد از مجادله با رسانه های غربی که زیر بار پذیرش داعیه پیروزی او بر ایران هسته ای نرفتند ناگهان با کلمات نجیب و خردمندانه رهبر حکیم ایران اسلامی مواجه شد که با طمأنینه و اعتماد به نفس، خفّت و ذلت دشمن را بر جهانیان عیان ساخت. صحبتهای جنجالی و عصبی و پرخاشگرانه ترامپ دیوانه بر ضد رهبر انقلاب را باید در همین راستا تفسیر نمود. او در باطن خود پذیرفت که بازنده جنگ روایتها بوده است.
آنچه عاشورا را تا ابدیت تاریخ جاودانه ساخت و سرمنشأ تحولات آزادی خواهانه مستضعفان عالم در ادوار مختلف گردید، روایت حکیمانه شیر دختر علی بود که به رغم همه مصائب، نغمه ما رأیت الّا جمیلا سرود و پیام نهضت عاشورا را ویرانگر کاخ پوشالی یزیدیان نمود. فوالله لا تمحو ذکرنا و لا تمیت وحینا. راه حق، ماندگار و پیروز است.
ایران اسلامی با توکل بر خدا و لطف اهل بیت، نه تنها دشمن را در اهدافش ناکام گذاشت بلکه با قدرت حیدری و عزم حسینی، بینی استکبار را در زمین خودشان به خاک مالید. تاریخ، آنگونه که از رسانه های آزاد و تحلیل صاحب نظران بیطرف نیز هویداست، پیروزی ملت قهرمان ایران بر ظلم جهانی مستکبران را فراموش نخواهد کرد.
من و پدر یکبار به قم رفته بودیم منزل یکی از علما، که حالا برای خودش خیلی معروف و مهم شده. آنجا ناهار مهمان بودیم. در بین صحبتها، حرف آقای خامنه ای که به میان آمد، آن عالم و یک عالم دیگر، شروع کردند به بدگویی کردن از آقا و گفتند "این سید طرفدار وحدت شیعه و سنی ست، چرا؟ چرا از وحدت شیعه و سنی طرفداری می کند؟ کجای دین چنین چیزی آمده؟ چرا با روشنفکرها، دانشجوها، هنرمندها و شعرا ارتباط دارد، چرا از علی شریعتی حمایت می کند..." و چنین حرفهایی!
بعد از آن سفر، من به مشهد رفتم و در خلوتی که فقط خودم و آقا بودیم، حرفهای آن دو عالم را به آقا گفتم. آقای خامنه ای لبخندی زدند و شروع کردند به تعریف کردن از آن دو عالم؛ که اینها خیلی آدم های خوب و با اخلاق و با سوادی هستند. بیست دقیقه از خوبی های آن دو عالم برای من حرف زدند و در نهایت گفتند حتماً اشتباه پیش آمده و اشتباه فهمیدی که اینها را می گویی.
بعد که به رفسنجان برگشتم، ماجرای صحبت آقا درباره آن دو عالم را برای پدر تعریف کردم. پدر بعد از شنیدن برخورد حضرت آقا، گفتند: والله که خداوند به این انسان، به این آقای خامنه ای، عزتی عطا کند که در تاریخ بنویسند.
راوی علی اصغر پورمحمدی فرزند شیخ عباس، کتاب مومن انقلابی ص 32 انتشارات صهبا
دوستان تماس میگیرند و نگرانند از مذاکره. بویش می آید که ممکن است دو سه روز آینده بساط جنگ جمع بشود. اگر متجاوز تنبیه نشود و خسارت نگیریم دست برتر در مذاکره آتی با حامیان رژیم غاصب خواهد بود. آنها منت خواهند گذاشت که این دفعه را ما دخالت نکردیم ولی اگر به اوامر و شروط ما تمکین نکنید دفعه بعد ما هم خدمتتان خواهیم رسید! رسانه هایشان لایه هایی از مردم را در هراس می اندازند و حس شکست را به آنها القا می کنند. آن وقت اگر بخواهیم امتیاز بدهیم که دیگر چه ضرورتی داشت مقاومت کنیم تا جنگ شروع بشود؟ اگر نخواهیم باج بدهیم که باز سایه تهدید به جنگ بالای سرمان خواهد بود. خلاصه از جماعتی که قطعنامه 598 و برجام را به ملت تحمیل کردند هر معجزه ای بر می آید!
کل اسرائیل به یک تار موی سرداران شهید ما نمی ارزد. چقدر بچه های کوچک و زنان و مردان بی گناه در خانه و خیابان پرپر شدند. مگر میشود به همین سادگی فراموش کرد و این همه جنایت را نادیده گرفت؟
یک بخش کار روشنگری است. حسین شریعتمداری هم نوشت مذاکره با کسانی که حاضر به محکومیت تهاجم اسرائیل نیستند دهن کجی به مردم است و البته آقا هم تذکر داد که زیر بار ظلم تحمیلی نرویم.
بچه هایی که فردا میخواهند در دفاع از آقا و اعتراض به اهانتی که از سوی دشمن به شخصیت ایشان شد راهپیمایی کنند توجه داشته باشند مهم ترین وجه شخصیت آقا افکار و خط و مشی ایشان است. پیام دوم آقا را دوباره گوش کنند و در راهپیمایی و دیگر برنامه های خود بر خط تعیین شده رهبری اصرار بورزند.
بخش دوم هم مربوط به نیروهای مسلح است. فرض کنید این دو سه روز، دو سه روز آخر جنگ باشد. بزنید پدر پدر سگشان را در بیاورید. با تمام توان رژیم غاصب را به آتش بکشید تا اگر صلحی هم درگرفت یادگار سوزش آن تا مدتها آه و فغان صهیونیستها را در بیاورد. به دشمن لجباز رحم نکنید.
وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَکَشَفْنَا مَا بِهِمْ مِنْ ضُرٍّ لَلَجُّوا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ
من تا به حال نمی دانستم فرق انرژی هسته ای با غنی سازی اورانیوم چیست. رسانه های دشمن بارها برای تحقیر و زیر سوال بردن دستاوردهای هسته ای مدعی می شدند که نیروگاههای اتمی ساخت رژیم شاه است و جمهوری اسلامی خودش کاری نکرده و دارد برای نگهداری آن زار می زند و به غرب التماس میکند! یا اینکه غنی سازی فایده ای ندارد و صرف وجود نیروگاه اتمی کافی است. خیلی از مردم هم برایشان سوال بود که اساسا چه نیازی به غنی سازی است؟ امروز رهبر معظم انقلاب در حرم امام توضیح داد که انرژی هسته ای منهای توان غنی سازی در حکم داشتن نفت بدون پالایشگاه است. غنی سازی متضمن فعالیت و تأمین سوخت نیروگاههای هسته ای است. اگر صد نیروگاه اتمی داشته باشیم اما توان غنی سازی نداشته باشیم برای ادامه فعالیت باید وابسته به کشورهای دیگر بمانیم که البته تجربه نشان داد روی آنها نمی شود حساب کرد.
خدایی اش این همه رسانه و کارشناس و صاحب قلم و تریبون در این مملکت است با انبوه بودجه و درآمد به اندازه یک سخنرانی آقا بار محتوایی و توان اثرگذاری و بصیرت لازم در مساله شناسی و پاسخ به شبهات را ندارند.
گروه قرآن خبرگزاری فارس: تعمیرکار هستم و شنیدهام که به سرمایه کار و ابزار آلات خمس تعلق میگیرد، آیا این موضوع صحت دارد و سرمایه و ابزار آلات مشمول خمس میشوند؟ آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب در پاسخ به این مقلد فرمودند: سرمایه، ابزار، آلات و ادوات کار که درآمد آن برای امرار معاش عادی و متعارف انسان یعنی در حد شأن اجتماعی او لازم است مثل تاکسی، وانتبار، ابزار نجاری و آهنگری، وسایل رایانه و ... خمس ندارند.
رهبر معظم انقلاب پیش از این سرمایه و ابزار آلات کار را مشمول خمس بیان کرده بودند و باید مقلد در سال خمسی، آن را محاسبه و پرداخت میکرد.
طبق فتوای رهبر معظم انقلاب خمس در هفت چیز واجب است که شامل: درآمد و منافع کسب و کار، معدن، گنج، مال حلال مخلوط به حرام، جواهراتی که با غواصی از دریا به دست میآید، غنایم جنگی، زمینی که کافر ذمی از مسلمانان میخرد، میشود.
همین طوری اش هم معروف بود اگر بروی گردان نصرالله حساب و کتابت با ارحم الراحمین است! هر کس آنجا رفت یا شهید شد یا مجروح. گردان خط شکن آنهم زیر نظر رجبعلی محمدزاده این چیزها را هم دارد. حالا حساب کن خودش آمده وسط این فیلتر سختی که در عضویت گردانش ایجاد شده و فقط آدمهای از جان گذشته به آن می پیوستند یک گروهان اختصاصی هم تشکیل داد با نام اخلاص! عضویت در این گروهان، دیگر واقعاً دل شیر می خواست و دم حیدری و روح حسینی که هر آن برای رفتن و بال گشودن آماده باشی.
رسمی داشت وسط معرکه نبرد، وقتی کارها گره می خورد و دشمن احساس میکرد دیگر سوار بر میدان است و نیروهای خودی دچار ضعف و انفعال می شدند و یکجا زیر آتش سنگین دشمن کپ می کردند، بلند می شد، می ایستاد، کفشهایش را در می آورد، پابرهنه می شد، پیراهنش را هم در می آورد، آرپی جی دست می گرفت و یا زهرا می گفت و می زد به دل خطر، حالا اخلاصی ها دم یا زهرا می گرفتند تا گردان نصرالله، فتح قریب دیگری را رقم بزند. دشمن می فهمید این تو بیمری از آن تو بمیری ها نیست. این جوانها سر شوریده به بدن داشته و تن دادن به مذلت در مرامشان نیست. اگر از مرز مهران به کربلا می روید یاد رجبعلی محمدزاده و یاران مخلصش در گروهان اخلاص و گردان نصرالله و همه شیر بچه های خراسان شمالی و پنج نصر را زنده نگه دارید. برای وجب به وجب آزادسازی مهران در حالی که دشمن روی ارتفاع مستقر بود جان دادند و پیش تاختند.
پایش چند بار آسیب دید از یک ناحیه، چندبار! آخرش دکتر گفت باید این قسمت پایش قطع شود. نشود وضعش بدتر خواهد شد. چاره ای نبود. پذیرفت اما به این شرط که عملیات پیش رو را هدایت کند و بعد برگرد به تخت بیمارستان. درد می کشید؛ اما روی صخره ها بالا و پایین می پرید و نیروهایش را هدایت می کرد. کار با موفقیت تمام شد. خدا را شکر کرد و خودش را به بیمارستان رساند. همان دکتر که اصرار بر قطع شدن پایش داشت می گفت یا للعجب! این دیگر فقط میتواند یک معجزه باشد. نیاز به جراحی نبود. مقداری چرک خشک کن داد و تمام.
برای نیروهایش می مرد. این جمله خلاصه همه تعریف هایی است که از لطف و محبتش به نیروها بیان شده است. نتیجه اش این شد نیروهایش هم برایش می مردند. یکی شان وقتی نارنجکی افتاد زیر پای فرمانده، خودش را انداخت روی آن و شهید شد. در عوض فرمانده بماند کار جنگ لنگ نشود.
هیچ وقت سودای ریاست نداشت. عالی ترین مدارج نظامی را بعد از جنگ طی کرد؛ اما تا آنجا که مقدور بود دیگران را برای فرماندهی معرفی می نمود. دیدند اینقدر محبوبیت دارد پیشنهاد دادند بشود استاندار خراسان شمالی. اشک در چشمانش حلقه زد. با لباس پاسداری خودش را به ولایت و شهادت نزدیک تر می دید.
از غرب تا شرق کشور روی تپه ها و کوهها و صخره ها می دوید، امنیت را حفظ کند. عواطفش با دیدن تصاویر شهدا تحریک می شد. این اواخر دیگر حسابی دلتنگ شده بود. خلوتهایش بیشتر و اشکش فراوان تر شد. خودش کُرد کرمانج بود. به جوانهای سیستان و بلوچستان میگفت وحدت را از شهدا یاد بگیرید. جایی دیده بود خمپاره ای آمد رزمنده ای شیعه با رزمنده ای سنی در کنار هم شهید شدند. جوری تکه تکه شدند که خون و گوشت و پوست و استخوانشان در هم تنیده گردید و قابل تفکیک نبود. ما همه برادریم و هموطن و یک راه و هدف و یک دشمن داریم. شهادتش در کنار نورعلی شوشتری و بزرگان قبائل وعشایر شیعه و سنی سیستان و بلوچستان در پاییز 88 خاطره آموزنده دیگری شد برای هدفی که دنبالش بود. ایران با همه مردم و اقوام و لهجه ها و سنن و رسوم و مذاهبش ایران می شود. با لباس پاسداری هم به شهادت رسید هم به ولایت. آقا به خانه شان رفت از حسن خلق و سرشت نیکوی او گفت و این که با دوندگی و خستگی ناپذیری و تکلیف مداری اش ثابت کرد در باغ شهادت باز باز است...
کتابی خواندم درباره شهید رجبعلی محمدزاده. راستش خواستم آن را نقد کنم و گلایه که چرا این قدر ضعیف کار شده اجحاف به خواننده و ... دلم نیامد. قسمتهایی از خاطرات شهید که جالب تر بود را به خاطر سپرده و برای شما نقل کردم.
چند روزی است عده ای از زنان و مردان متدین تهران و قم مقابل مجلس تحصن کرده و خواستار رسیدگی و توجه بیشتر مسئولان به وضع معیشت و فرهنگ جامعه هستند. از استیضاح همتی تا ابلاغ قانون حجاب و عفاف جزو مطالبات آنها قرار داشته است. نماینده کاشمر در مجلس گفته است احتمالاً این افراد برای اعتراض به مجلس از جایی پول میگیرند! ادعای او ادامه تهمتهایی است که در انقلاب و دفاع و مقدس و دفاع از حرم به بسیجی ها می زدند. می گفتند آنها به خاطر پول و کوپن و سهمیه و ... به جبهه می روند. البته حاج داوود عباسی خوب از خجالت این بابا درآمده که مطلبش را در ادامه می خوانید:
از عمامه ات خجالت نکشیدی؟!
جناب آقای نیک بین نماینده کاشمر در مجلس مدعی شده که اگر چه نمیخواهد تهمت بزند اما شنیده بسیجیانی که در اعتراض به وضعیت بی بند و باری مقابل مجلس تحصن کرده اند از جایی پول میگیرند!
ما هم قصد تهمت نداریم اما شنیده ایم جناب نیک بین که به ظاهر روحانی است دنیا را بر آخرت ترجیح داده، رضایت قالیباف و پزشکیان را بر رضایت خدا ارجح دانسته و در ازای ماشین آخرین مدل شاسی بلند که زیرپایش هست و سهم خواهی برای نزدیکانش با دولت بی برنامه وفاق همنوا شده است!
برادر من! شما ولو به ظاهر روحانی هستی! روحانی باش اما نه حسن روحانی! از ماه خدا خجالت نکشیدی که به آمرین حکم خدا تهمت مزدوری میزنی؟ امثال شما عادت کرده اند جز برای پول و امتیاز کار نکنند که حالا اقدام جهادی و انقلابی چند بسیجی و طلبه که از کار و زندگی دست کشیده و چند روزی است در دفاع از خون شهدا در سرمای هوا با زبان روزه مقابل مجلس تحصن کرده اند برایشان قابل هضم نیست.
چطور جنابعالی میتوانی هنجارشکنی و کشف حجابها را تحمل کنی و بی خیال باشی اما در مقابل خیرخواهی امت حزب الله چنین برآشفته و بی طاقت میشوی؟ مراقب باش حب دنیا تو را بازیچه دشمن قرار ندهد.
از آنجا که پشت سر رهبری پناه گرفته و مدعی شده ای که به توصیه ایشان نباید وارد حواشی شد و پرداختن به موضوع مهم حجاب را غیرضروری دانسته ای خوب است با یاداوری این توصیه مقام معظم رهبری دقت کنی که بیشتر از این وارد حاشیه نشوی:
"آن کسانی که در مسائل فرهنگی، در مسائل اقتصادی، در مسئله تورم، در مسئله تولید، در مسئله ارز، در مسائل فرهنگی، در مسئله حجاب و غیره تصمیم می گیرند، توجه داشته باشند که ملاحظه خواسته آمریکا، مواضع آمریکا و مواضع صهیونیست ها را نکنند"
والسلام
داوود عباسی بسیجی و جانباز متحصن و معترض به اوضاع معیشت و فرهنگ
حجت الاسلام عابدینی نماینده ولی فقیه در استان قزوین ظرف روزهای آینده جای خود را به حجت الاسلام مظفری خواهد داد.
شنیده شده وی به همان علتی برکنار شد که پیش تر حجت الاسلام سعید لواسانی از امامت جمعه لواسان عزل شده بود. حجت الاسلام عابدینی در افشاگری بر ضد بعضی زمین خواری ها و مفاسد اقتصادی پیشگام بود، در ماجرای "هفت سنگان" که از آن به عنوان باستی هیلز قزوین یاد می شود از تریبون نماز جمعه بر ضد رانت و تبعیض و اشرافی گری خروشید، در دفاع از فرماندار بسیجی قزوین که به خاطر افشای زد و بندهای بعضی مسئولان قضایی عزل و بازداشت شد ایستاد، همواره صدای مردم ضعیف و مطالبه گر عدالت بود چونان که رهبر معظم انقلاب امر به معروف و نهی از منکر را در حوزه مسئولان مهم دانست...
امیدوارم تصمیم گیران نهادهای بالادستی همان قدر که حساسیت دارند افراد ناسازگار با فضای غالب را پر و بال ندهند حواسشان به عملکرد بنیاد به اصطلاح مستضعفان هم باشد، روی بعضی ائمه جمعه همنشین با متهمان اقتصادی هم حساسیت داشته باشند.
برای این انقلاب و نظام خونهای بسیاری ریخته شد. نگذاریم آبروی انقلاب اسلامی به خاطر اهمال و تعلل و بی تعهدی برخی مسئولان صدمه ببیند.
حاج آقای مظفری هم امام جماعت مسجد محل ماست در پردیسان قم. برای ایشان در این منصب مهم که باید تریبون حق و عدالت در استان قزوین باشد آرزوی موفقیت دارم.
مقام معظم رهبری در دیدار روز گذشته خود با مردم قم هم از رییس جمهور تعریف کرد هم رویکرد دولت را به شدت مورد نقد قرار داد. آنجا که قصد ایشان تعریف بود مستقیم اسم رییس جمهور را آورد و از مواضع وی در قبال آمریکا و صهیونیسم قدردانی نمود. اما وقتی میخواست انتقاد کند به طور کلی فرمود آنهایی که پیرامون ارز و اقتصاد و فرهنگ و حجاب و... تصمیم میگیرند ملاحظه صهیونیست ها و آمریکایی ها را نکنند! راستش را بخواهید خیلی این هشدار تلخ و دردناک بود. یک نکته را اول عرض کنم که رسانه های حامی دولت اغلب نقد آقا را پوشش ندادند، رسانه های منتقد هم اغلب تمجید رهبری را کمرنگ جلوه دادند که خوب نیست.
آقا از رییس جمهور تعریف کرد البته این تعریف پیرامون رفتار ظاهری و سطحی وی بود. بعد انتقادش را گفت که این نقد درباره عمق حرکت و جهت گیری رییس جمهور و دولت بود. مسعود پزشکیان بداند نباید در ظاهر کلمات و سطور نهج البلاغه متوقف ماند. مولا در عمل راه را بر نفوذ فکری دشمنان بسته بود و از اجرای دستورات دین ابایی نداشت.
مخوف ترین تحلیل و تصویری که در خصوص اوضاع سوریه ذهن مرا آزار میدهد اطاعت ناپذیری و فرمان گریزی نیرهای مسلح این کشور از فرماندهی کل قواست.
از قول اسد و نیز مسئولان ایرانی و دیگر همپیانان جبهه مقاومت گفته می شود که تصور نمی شد نیروهای ارتش اسد در این حد ضعیف و منفعل عمل نموده و با نهایت سرعت بدون مقاومت از مواضع خود عقب نشینی کنند.
در رصد و تحلیل این وضعیت، ورای مسائل مادی و درآمدی، گفته می شود غلبه تبلیغی و رسانه ای مهاجمین، مدافعین را به این باور رساند که یارای ایستادگی ندارند.
این یعنی همان اشتباه محاسباتی که خواسته اصلی دشمن در جنگ رسانه ای برای تغییر رویکردهای حاکمیتی در کشورهای هدف است.
قطعا فضای مجازی در این خصوص نقشی اساسی و کلیدی دارد. فضای یله ای که در کشور ما هم بسیاری از اقشار مردم را به ورطه خودتحقیری سوق داد و سبک زندگی فردی و اجتماعی را از فرهنگ غنی ملی و دینی دور ساخت و بسیاری از مسئولان را به واهمه و انفعال در عمل به تکالیف دینی و قانونی شان واداشت.
این دغدغه و تصویر تلخ، ذهن مرا آزار می دهد.
تا سالهای سال خیلی از تحلیل گران رسمی و حقوق بگیر و کلیشه ای همواره با کسانی که معتقد بودند امام به پذیرش قطعنامه 598 راضی نبود و با اصرار مسئولان به امضای آن تن داد و از این رو تعبیر جام زهر را به کار برد و تا آخر عمر دیگر پشت تریبون نرفت و... به مخالفت و تکذیب و تخریب بر می خاستند.
آقا گفت اگر غلطی از آنها سر بزند حیفا و تل آویو را با خاک یکسان میکنیم. آقا گفت انتقام سخت و پشیمان کننده و ایجاد تغییر در محاسبات دشمن و... اصلاً آقا گفت عدالت در آموزش، مقابله با شبیخون فرهنگی، سامان دهی فضای مجازی، گسترش عدالت اجتماعی و رفع تبعیض، مقابله با شکاف طبقاتی، برخورد با حقوقهای نجومی، تقویت سبک زندگی ایرانی و اسلامی، برخورد با دانه درشتهای مفاسد اقتصادی، اصلاح نظام بانکی، حمایت از تولید ملی، استقلال صنعتی و کشاورزی، اصلاح صنعت خودروسازی و.... از حجاب تا تقابل با رژیم غاصب، احساس می شود در اطاعت از امر ولیّ کم گذاشته ایم.
احساس میشود مسئولین تحت تأثیر جوّ روانی جریان نفوذ و وادادگی، محاسبات دیگری دارند که میتواند بسیار نگران کننده باشد. بچه های بسیجی باید هوشیاری خودشان را حفظ کنند، خودشان را مسئول حفظ انقلاب بدانند و جز به اندیشه و امر رهبری به ستاره و میز و فیش حقوقی و جایگاه و اسم و رسم کسی دلخوش و امیدوار و معطل نمانند.
سید جمال یک جمله ای دارد با کنایه می گوید در غرب اسلام را دیدم مسلمان را نه و در کشورهای اسلامی مسلمان دیدم و اسلام را نه. آنقدری که دشمن پیام آقا را گرفت که باید محاسبات طرف مقابل را به هم زد خودی ها نگرفتند.
اما
به خدا باید خوشبین بود. شاید تقدیر اینگونه رقم بخورد تجمع بسیجیان جهان اسلام از ایران و لبنان و عراق و افغانستان و پاکستان و... در سوریه علاوه بر شکست مسلحین مزدور ترکیه و صهیون منجر به گشایش جبهه نبرد زمینی بر ضد اسرائیل غاصب شود. سال 1403 زیاد اخبار تلخ شنیدیم؛ اما یقین داریم آه مظلوم هدر نمی رود. فجایعی که در غزه و لبنان رقم خورد را خدا بی پاسخ نمی گذارد.
کلا کتابهای تاریخ شفاهی را دوست دارم و با دقت و سریع میخوانم حتی اگر مربوط به ایران و انقلاب و اسلام و دفاع مقدس نباشد. کتاب از مشهد تا ژوهانسبورگ، زمانه و زندگی سیدعبدالله حسینی روحانی هنرمند و شاعر خوب مشهدی که در کشورهای آفریقایی به ترویج اسلام پرداخت با مصاحبه حسین قرایی را خواندم. خیلی لذت بردم و نکات جالبی را فهمیدم که برایم شیرین و راهگشا بود. امیدوارم عمر همه مبلغان دین همینقدر پربرکت باشد. خواندن این کتاب را به همه دوستان توصیه میکنم. اولش خواستم یک گله از برادر مصاحبه کننده داشته باشم که چرا درباره ماجرای سفر به افغانستان و علت مهاجرت به آفریقا سوالی نپرسید؛ اما در انتهای کتاب که یادداشتی از حجت الاسلام حسینی در خصوص دیدارش با سید حسن نصرالله را خواندم با توجه به شرایط این روزهای جنگ لبنان و غزه به ذهنم آمد یادآوری کنم دوستان روحانی یا غیر روحانی همواره باید دقت داشته باشند که خیلی از مسائل و حقایق عالم تا در پرده سرّ و ناگشوده هستند با ارزش و تأثیرگذارند. عین خواب که نباید هر جایی گفت و تعبیر جست درباره اسرار مگوی وادی معرفت هم نباید در علن زبان گشود و حقایق را لو داد و ارزشش را زدود، بماند که غیر ما دشمن هم میبیند. دشمنی که از سحر و ماوراء ولو به طریقت شیطان بی نصیب نیست.
بگذریم.
واقعاً کتاب خوبی بود. فارغ از بعضی اختلاف نظرها با این روحانی بزرگوار و خدوم به خصوص در مسأله حجاب و نیز انتخابات، انصافاً از مطالعه اثر بهره بودم و حرفهایی نو آموختم. دلم میخواهد یکبار خودم مصاحبه مفصل تری با سیدعبدالله حسینی داشته باشم؛ اللهم ارزقنی.
این مرد نجیب و دوست داشتنی، آقای علی گلزاده از بسیجیان خوب و مخلص بابلی است که پیکان وانتش را برای کمک به مردم لبنان هدیه نمود. اقدام او در سطح کشور صدا کرد و خیلی ها را تحت تاثیر قرار داد. البته عزیزان دیگری در جای جای کشور اموالی را به جبهه مقاومت تقدیم کردند که چه بسا چند برابر پیکان وانت آقای علی گلزاده قیمت داشت؛ اما کار او از این بابت مورد تحسین و توجه قرار گرفت که بخش اصلی دارایی اندک خود را به پیشگاه الهی هدیه داد. او معتقد است حالا که نمیتواند جانش را برای آزادی قدس نثار کند لااقل مالش را در این راه تقدیم نماید. انگیزه اش این بود که دل امام عصر عج و رهبر انقلاب را شاد و راضی نماید.
بچه های باصفای هیأت بیت العباس بابل در مراسم جشن میلاد حضرت زینب سلام الله علیها از اقدام شکوهمند این مومن راستین مکتب رسول الله تقدیر به عمل آوردند. دعاها، نفس ها و تپش قلب دغدغه مند دلسوختگان جبهه حق، به یقین ارزشمندترین سلاح دشمن شکن مجاهدان سبیل الله است که اراده الهی را بر شکست جبهه زر و زور و کفر و ظلم و غارتگری، جلب نموده و تحقق نصرت خداوند بر لشکریان سپاه نور را مقدّر خواهد ساخت. ما با همین دلهای با صفا و قلبهای نورانی بندگان مخلص خدا به مصاف انبوه تجهیزات فریبنده فرعونیان دوران می شتابیم.
من از صحبت دیروز آقا اینطور برداشت میکنم که اسرائیل و عناصر وابسته به او در منطقه یک ضرب شست غافلگیر کننده و محکم از ایران می خورند. مسئولین هم باید در این خصوص تفاهم داشته و اسیر محاسبات مادی و محافظه کاری و عقب نشینی غیرتاکتیکی نشوند:
"بایستی خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی به هم بخورد؛ اینها نسبت به ایران دچار خطای محاسباتیاند؛ اینها ایران را نمیشناسند، جوانان ایران را نمیشناسند، ملّت ایران را نمیشناسند، قدرت و توانایی و ابتکار و ارادهی ملّت ایران را هنوز نتوانستهاند درست بفهمند؛ این را ما باید به اینها بفهمانیم. کیفیّت کار را مسئولین ما باید تشخیص بدهند و درست بفهمند..."
جمهوری اسلامی خیلی اشکال دارد، خیلی جاها به شعارها و آرمانهایش عمل نکرده، اقتصاد و فرهنگ و اجتماعش هنوز آنطور که باید اسلامی نشده، خیلی گله و نقد داریم؛ اما به خود می بالیم که سفاک ترین و وحشی ترین قبیله تاریخ، دشمن ماست. افتخار می کنیم که یزیدیان زمان، ما را دشمن جدی خود دانسته و از ما می هراسند. تُعرف الاشیاء باضدادها. هنوز داریم راهمان را درست طی میکنیم چون خبیث ترین های عالم بر ضد ما هستند.
سوسیالها، کمونی ها، مارکسیستهایی که دین را افیون ملتها دانسته و خود را مظهر انقلابی گری و عدالت طلبی و دشمن درجه یک امپریالیسم می دانستند کجایند ببینند آمریکا و اسرائیل و غرب، ایران اسلامی و دوستان همراهش در یمن و لبنان و سوریه و فلسطین و سودان را تهدید شماره یک خود می شمارند و از باور به غیب و ایمان و روح شهادت طلبی آنها بیمناکند. آزادی خواهان عالم بدانند آزادی و آزادگی و غیرت و مردانگی و عزت ار رهگذر دین عبور میکند، دینی که به اصالت های مکتب وحی پایبند بوده و اعتقاد به آخرت و جلب رضایت خدا را منشأ حق طلبی و ایستادگی در مقابل ظلم بداند، خون حیات را در رگهای بشریت به جریان انداخته و بینی غارتگران را به خاک می مالد. انسان مومن به چنین دینی از باران تیر و گلوله و موشک و توپ و خمپاره نمی هراسد. ما مرد جنگیم و جهاد فی سبیل الله را به هر نتیجه ای که ختم شود مصداق احدی الحسنیین می دانیم. ما در ره عشق، نقض پیمان نکنیم. "ما آمریکا را زیر پا میگذاریم." امام خمینی
همین شهید نادر مهدوی که شما آقایان چند بار اسمش را اینجا آوردید، کسی از دوستان ما که وارد در این موضوعات است میگفت اگر ایشان متعلّق به کمونیستها بود، یک چگوارا از او درست میکردند؛ یعنی یک چهرهی بینالمللی مبارز. این جوان کمسال یک چهرهی این جوری دارد: حضورش در منطقهِی خلیج فارس، آن درگیریاش با آمریکاییها، بعد هم دستگیری و شکنجه و شهادتش؛
مقام معظم رهبری
اسرائیل با انجام چند عملیات وحشیانه در غزه و بیروت و سوریه و یمن و تهران حکم همان لات مجنونی را دارد که مست میکرد می آمد در مدرسه فیضیه کنار حوض می ایستاد رجز میخواند و بد دهنی میکرد. امام جوان رفت رو به رویش ایستاد سیلی محکمی زد که به زمین افتاد و راهش را کشید و رفت.
حضور میدانی آقا در نمازجمعه امروز به رغم هزاران تهدید رسانه ای و تبلیغاتی دشمن و نیز سفر وزیر امور خارجه به لبنان به رغم منع اسرائیل از فرود پروازهای ایران، مکمل شجاعت تاریخی حمله موشکی مان به تل آویو به شمار می آید. بعدها به خود می بالیم که روز سیزده مهر 1403 و ایام مرتبط با آن را درک کرده ایم؛ الحمدلله رب العالمین.
اسرائیل باز هم سیلی خواهد خورد.
بسم الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی خامنهای (دام ظله)
رهبر معظم انقلاب اسلامی
سلام علیکم
ضمن عرض تسلیت بمناسبت شهادت عبد صالح خدا، فرمانده شجاع جبهه مقاومت شهید سید حسن نصرالله، نکاتی به ذهنم رسید تا با معظم له در این شرایط حساس و تاریخی از عمر انقلاب اسلامی ایران در میان بگذارم.
مستحضرید که ما از ابتدای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) تا به امروز، شاهد فراز و فرودها و شهادت چهرهها و فقدان شخصیتهای بزرگ و اندیشمند متعددی بودهایم که هر یک در نوع خود میتوانستند جامعهای را رهبری نمایند. شخصیتهایی همچون شهیدان آیات مطهری، دکتر بهشتی، دکتر باهنر و شهید رجایی و شهید دکتر مفتح که اینجانب از نزدیک شاهد ترور این شخصیت اندیشمند و فرهیخته انقلاب در محوطه دانشکده الهیات دانشگاه تهران بودهام.
در همان زمان که انقلاب نوپای ملت، گرماگرم نبرد با دشمنی بود که از سوی قدرتهای شرق و غرب عالم حمایت میشد، جریان نفاق نیز از یک سو در زمان موشکباران شهرها با همراهی دشمن بعثی به ملت خیانت میکرد و از سوی دیگر هرروز با قتل، ترور و بمب گذاری جنایات متعددی علیه مردم مرتکب میشد که از حافظه تاریخی ملت ایران هرگز پاک نخواهد شد.
علاوه بر این، در دوران دفاع مقدس و در جبهههای حق علیه باطل، شهادت فرماندهان شجاعی چون شهیدان همت، باقری، باکری، زین الدین، بروجردی و ستاری را به چشم دیدیم و انقلاب از حضور این سرداران نیز در ادامه مسیر خود محروم شد. امام راحل در همه آن سالها، فقدان یاران و سردارانش را میدیدند و پیوند میان منافقین و دشمنان را مشاهده میکردند اما با کمال اطمینان میفرمودند که «من به سهم خودم هیچ نگرانی ندارم راجع به انقلاب. انقلاب راه خودش را پیدا کرده و به پیش میرود».
امروز که انقلاب اسلامی ایران با رهبری حضرتعالی پس از ارتحال امام امت، یک درخت تنومند و تفکر شکست ناپذیر است و شاهد پیروزیهای روز افزون این انقلاب هستیم، با همه غصههایی که با شهادت عزیزانی چون حاج قاسم سلیمانی و سید حسن نصرالله داریم، یقین داریم که انقلاب اسلامی به پشتوانه وحدت همه نیروهای انقلاب و رهبری داهیانه حضرتعالی مستحکمتر از گذشته، همچنان منبع خودباوری و بالندگی ملت ایران و الگوی الهامبخش ملتهای آزادیخواه و عدالتطلب خواهد ماند.
«ان العزة لله جمیعا»
والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته
زهرا مصطفوی
۱۲ مهرماه
رییس جمهور در جریان رای اعتماد وزرا به گونه ای سخن گفت که انگار همه انها مورد تأیید و حمایت رهبری قرار دارند و همه چیز با ایشان هماهنگ شده است.
رهبری معظم در دیدار با اعضای دولت تأکید کرد که بیشتر وزرا را اصلا نمی شناخته و تعدادی را مورد تأیید قرار داده است.
پزشکیان که هموازه با تمسک به محفوظات گزینشی خود از عبارات نورانی نهج البلاغه دم از صدق و راستی و درستی می زد حتی حاضر به یک عذرخواهی ساده هم نشد.
هیچ نهاد و مرجع و ملجأیی هم وجود ندارد رییس جمهور را بابت ناراستی مواخذه کند.
نمایندگان مجلس باید جزو نخبگان سیاسی جامعه و انسانهایی باهوش باشند. آنها به رغم شناخت از گفتمان و مطالبات رهبری و ارزشی که ایشان برای استقلال مجلس قائل است و شروط چندگانه ای که برای صلاحیت وزرا بر شمردند به راحتی ادعای رییس جمهور را پذیرفته و فریب خوردند.
هیچ نهاد و مرجع و ملجأیی وجود ندارد نمایندگان را بابت این سطح از سادگی و سطحی نگری و زودباوری مورد بازخواست قرار دهد.
به راستی دولت و مجلسی که به این راحتی اهل نیرنگ و یا ساده لوحی باشند می توانند در بزنگاهها از حقوق و منافع مردم دفاع کنند؟