قلوب متصل
سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۴ مرداد ۱۴۰۴، ۰۷:۰۴ ق.ظ
ورودی شهر سبزوار یک پمپ بنزین دارد. مردی میانسال و ریز نقش نشسته در اتافک کنار سرویس بهداشتی کارتخوان به دست نفری پنج هزار تومان موقع خروج دریافت میکند. سر شوخی را باز کردم: تخفیف بده مشتری شیم.
خندید و گفت فابل ندارد. بعدش پرسید حرم میروی؟ گفتم بله. ادامه داد به یاد من هم باش و دعا کن. چند سالی است آقا مرا نطلبیده. گفتم نه آقا همه را می طلبد. بلند شو با هم برویم... گفت نه فعلا امکانش برای من نیست. آخرین بار سال ۹۸ به زیارت رفتم. آقای رییسی را هم آنجا دیدم. خدا رحمتش کند. مرد خوبی بود و خدمت کرد...
آمدم پابوس آقا از طرف آن من سبزواری هم زیارت کردم و دعا که ان شاءالله شرایط برای زیارتش فراهم شود و نیز برای همه دلدادگان اهل بیت. پای مزار رییسی هم به یادش بودم. خوش به حال رییسی که پابرهنگان جامعه از او به نیکی یاد میکنند.