حماسه هشت، یادی از محمدحسین منصف
مرحوم آزاده محمدحسین منصف که در شب عید غدیر گذشته و در حال خدمت رسانی در موکب امیرالمومنین علیه السلام دچار ایست قلبی شد و به دوستان شهیدش پیوست از چهره های کم نظیر فرهنگی و عدالتخواه کشورمان است. دیروز به شکل اتفاقی مصاحبه ای از ایشان در نشریه سبز سرخ متعلق به کنگره شهدای مازندران دیدم که در سال 87 به چاپ رسیده بود. بهانه این مصاحبه راه اندازی نخستین موسسه خصوصی پژوهشی با محوریت دفاع مقدس در کشور است که توسط ایشان انجام گرفت.
شایان ذکر است حسین آقای منصف حائز نخستین های دیگری هم هست. ایشان نخستین کاروان پیاده زیارت مرقد امام در شمال کشور، نخستین روایتگری در سطح مراکز آموزشی و فرهنگی استان، نخستین سفرهای راهیان نور درون شهری و درون استانی کشور و ... را هم راه اندازی کرد. برگزاری نمایشگاههای خودجوش فرهنگی در جای جای استان با هزینه شخصی نیز از دیگر زحمات این بسیجی خستگی ناپذیر است. او البته در مسیر عدالتخواهی، نخستین و تنها آزاده جانباز و پاسدار تاریخ ایران است که به رغم سابقه ایست قلبی در دادگستری بابل شلاق خورد، چندبار بازداشت شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
این مصاحبه را با هم بخوانیم:
اشاره:
آقای محمد حسین منصف آزاده سرافرازی است که پس از بازگشت به میهن اسلامی ضمن ادامه تحصیلات دانشگاهی خود با ارایه چند طرح پژوهشی در زمینه دفاع مقدس نام خود را در زمره نویسندگان و محققین این عرصه ثبت نمود. ایشان پیش از این معاونت تحقیقات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان مازندران را عهدهدار بوده و هماکنون با رسیدن به مقطع بازنشستگی، پرجنب و جوشتر از گذشته علاوه بر عضویت در شورای سردبیری نشریه سبزسرخ نخستین موسسه خصوصی مطالعات و تحقیقات جنگ را با عنوان حماسه هشت در شهر بابل تاسیس کرده است. راه اندازی این موسسه انگیزهای شد برای گفت و گویی جالب و خواندنی با این آزاده قهرمان. گفتنی است از آقای منصف تاکنون دو کتاب با عناوین ابتکار جنگی و نیز کاربرد حیله در جنگ به همراه دهها مقاله تحقیقی منتشر شده است. شرح زندگی ایشان نیز سوژه کتاب جدیدی است که به زودی از سوی دفتر ادبیات مقاومت به چاپ خواهد رسید.
آقای منصف! حماسه هشت به ادعای شما اولین موسسه خصوصی در زمینه پژوهش مرتبط با دفاع مقدس است. انگیزه شما از راه اندازی این مجموعه چیست؟
ـ به نام خدا. این که ادعا شده اولین موسسه خصوصی این طبق اطلاعی است که 13 ماه قبل وقتی در معاونت تحقیقات بنیاد بودم به دست آوردم. البته موسسات و مراکز دیگری هم در سطح کشور هستند که در این ارتباط فعالیتهایی دارند اما آنها اگر هم خصوصی باشند تخصصی نیستند یعنی ممکن است همراه با سایر فعالیتهای خود اقداماتی هم در راستای فرهنگ دفاع مقدس انجام دهند.
انگیزهتان را بیان نکردید!
ـ ببینید افتخارات را نباید محدود به کارهای دولتی کنیم. در کار دولتی معمولاً انگیزهها شخصی نیست. اداری است. البته افرادی هم هستند که در کار دولتی هم با انگیزههایی بالا و غیر اداری فعالیت میکنند. اما خیلی وقتها این گونه نیست من مثالی برایتان میزنم که شاید حاضر نباشید آن را چاپ کنید. وقتی در معاونت بنیاد بودم یکی از مدیران ارشد صدا وسیمای مازندران از آرشیو ما بازدید کرد و ما را مورد تشویق قرار داد. ما در آرشیو خود 3000 عنوان کتاب در زمینه دفاع مقدس داشتیم همچنین 700 ـ 600 ساعت مصاحبه راویان فتح که در زمان جنگ با برخی از رزمندگان استان انجام گرفته بود. 400 ساعت فیلم از رزمندگان مازندرانی داشتیم. به همراه آنها 600 ـ 500 ساعت فیلم نیز وجود داشت که در زمینه دفاع مقدس بعضاً از برنامه صدا و سیما ضبط و آرشیو شده بود. اما این 600 ـ 500 ساعت را ما از کجا آورده بودیم؟ یک موسسه فرهنگی بود در شهرستان بابل به نام حدیث شهود به مدیریت آقای نیک عهد که در خانهای قدیمی و مخروبه آرشیوی را برای دفاع مقدس راهاندازی کرده بودند ما تنها یک سوم داشتههای آنها را کپی کرده بودیم. حالا آن مدیر محترم وقتی آرشیو ما را دید چنین فرمود که شما گنج عظیمی دارید باید همه نویسندگان، هنرمندان و محققان استان بیایند و از این گنجینه استفاده کنند. همه همکاران از این عبارات ایشان خوشحال شدند. من به مسوول خود که انسان بزرگواری است گفتم شما نباید خوشحال باشید. این تعابیر نشان میدهد که آن قدر در کشور کم کار شده است که حالا ما از کارهای خودجوش چند جوان مستقل متحیر میشویم. اگر نردبان تحقیقات 10 پله داشته باشد ما روی پله اول ایستادهایم آن هم به صورتی لرزان. جملهای از مقام معظم رهبری به خاطرم آمد که فرمودند: هنوز فهرستی از هزاران حادثه جنگ تهیه نشده است. به نظر من بیشتر این ضعفها به خاطر اداری بودن کارهاست. تجربه ثابت کرده کارهای فرهنگی وقتی با انگیزه شخصی انجام میگیرد با موفقیت توام میشود. اصلاً ارزش کارها به این است که مردمی باشد مثلاً در یک مناسبت همه ادارهها پارچه نصب میکنند به نظر شما این بیشتر ارزش دارد یا آن که مردم در این مناسبتها پرچم نصب کنند؟
میخواهید مستقل بمانید؟
ـ انشاالله اگر خدا بخواهد قصد دارم تا آخر مستقل بمانم.
لابد مسوولین شما را دلگرم کردهاند؟
ـ من از مسوولین انتظاراتی دارم. آنها هم قولهایی دادهاند که هنوز انتظارات را برآورده نکردهام. من از بنیاد حفظ آثار با پررویی کتاب میگیرم آنها هم مجاب میشوند. اما متاسفانه کنگره شهدای استان به من میگوید که باید کتابهای چاپ خودشان را خریداری کنم و از اهدا آن طفره میروند. البته آقای اسماعیلی لارج عمل میکند از ایشان توانستهام چندین کتاب از جمله همین خاک و خاطره حضرتعالی را دریافت کنم. من این جا به خاطر برقراری ارتباط با مراجعه کنندگان به هر کدام یک کتاب هدیه میدهم. اگر آنها اهل قلم باشند هر بار به آنها کتاب هدیه میدهم. کتابهایی که هرگز به دست آنها نرسیده است به یک نویسنده تاکنون 60 ـ 50 کتاب دادهام چون او اهل ذوق و مطالعه است. برخی از نویسندگان به من میگویند که برای گرفتن کتاب از برخی متولیان فرهنگ دفاع مقدس باید هفت خوان رستم را طی کنیم. این کارها وظیفه ارگانهای دولتی است.
از حیطه کاریتان بگویید در چه زمینههایی میخواهید فعالیت کنید؟
ـ همان طور که در کارت تبلیغی هم نوشتهایم پژوهش، تدوین، طراحی و چاپ ویژهنامههای تخصصی دفاع مقدس، انجام پژوهشهای مقایسهای بین دفاع مقدس و سایر جنگهای دفاعی تاریخ معاصر، برگزاری همایشهای علمی و تحقیقاتی در مورد جنگ ایران و عراق. مشاوره و کمک در امر پایان نامههای دانشگاهی در حوزه دفاع مقدس، معرفی سوژههای مستند و ویژه دفاع مقدس برای فیلم سازان و برنامهسازان رادیو و تلویزیون و انجام فعالیت تحقیقاتی در مورد آن. برگزاری نمایشگاههای تخصصی کتاب، فیلم، نرمافزار و اقلام فرهنگی، طراحی و اجرای نمایشگاههای تجسمی و تحقیقاتی بر اساس اسناد، موضوعات و حوادث واقعی جنگ، انجام نظرسنجیهای مرتبط با دفاع مقدس و …
آقای منصف! واقعاً این همه موضوع در اختیار دارید؟!
ـ در این عرصه موضوعهای متنوعی وجود دارد. درکار تحقیقات باید شناگر ماهری بود. کار من تحقیقات فنی است. این جا به شبهات و سوالات پیرامون جنگ هم جواب میدهیم. مثلاً آیا واقعاً ما بودیم که با امواج انسانی میجنگیدیم یا دشمن؟ متاسفانه آن روی سکه جنگ خوب نشان داده نشده است. مثلاً جیش الشعبی عراق را با بسیج خودمان مقایسه کنید. جیش الشعبی با روی کار آمدن حزب بعث راه میافتد که در آغاز جنگ 10 سال از تشکیل آن میگذرد. آنها در اولین روز جنگ نیم میلیون عضو داشتند که همگی وارد خرمشهر میشوند. بسیج در 5 آذر فرمان تشکیل مییابد تا 31 شهریور تنها حدود 9 ماه از تاسیس آن میگذرد بماند که از زمان صدور فرمان تا تشکیل آن و نیز موانع موجود در آن زمان که بسیج با آن مواجه بوده است. در کتاب حزب بعث و جنگ نوشته خالد حسین النقیب سندی از ارتش عراق به چشم میخورد که از فرماندههان ارشد تقاضا شده از حضور جیش الشعبی در خطوط مقدم جلوگیری کنند زیرا کارایی لازم را دارا نیستند. ببینید جیش الشعبی در عراق باری بر دوش نظامیان است در حالی که بسیج در ایران باری از دوش نظامیان برمیدارد. خیلی جاها اول بسیج پیش قدم میشود و بقیه قوا پشتیبانی از آنها را بر عهده میگیرند. آقای باقرزاده قرار است مصاحبههایی را با کسانی انجام دهند که به نوعی در جنگ به عراق کمک کردهاند مثل وزیر خارجه اسبق فرانسه. کار بسیار لازم و جالبی است اما ای کاش این امکانات را کمی اختصاص میدادند برای اعزام تیمی به عراق تا با برخی فرماندههان آنها مصاحبه شود عراق که از فرانسه به ما نزدیکتر است.
من در تایید حرف شما میگویم این آقای سرتیپ عمید نَذَر یا نذرا که مسوول اسرای ایرانی در عراق بود الان دارد در بغداد زندگی میکند. اگر با او مصاحبه شود قطعاً حرفهای زیادی درباره برنامههای حزب بعث برای اسرای ایرانی دارد.
ـ بله همینطور است چند وقت پیش یک عکاس معروف عراقی که در بصره زندگی میکرد در ازای فروختن عکسهای خود به ایران خواست تا به زیارت امام رضا (ع) مشرف شود این اقدام هم صورت گرفت او عکسهایی داشت از پاسدارانی که توسط بعثیها زنده به گور میشدند به هر حال اینها اسناد جنگ ماست، میشود با آنها قرارداد بست و …
تا آخر میخواهید در همین دفتر کوچک کارهایتان را ادامه بدهید؟
ـ من که دوست دارم بتوانم مکانی را بخرم تا در آنجا کتابخانهی تخصصی دفاع مقدس را راه اندازی کنم یا مرکز اسناد جنگ آرشیو فیلم و … حتی در زمینه اسارت. ما در بابل 320 آزاده داریم، نامههای آنها آرشیو کلاسهای تاریخ و سیاست است. میشود مرکز اسناد جنگل را راهاندازی کرد. طبق مصوبه 278 شورای امنیت ملی در سال 79 که به تایید مقام معظم رهبری هم رسیده است 5 شهر استان مازندران که در سالهای 59 تا 63 درگیریهای داخلی داشتهاند جزو مناطق جنگی به حساب میآیند. کروکی حمله به خانههای تیمی، خاطرات مربوط به آن و بازجوییها مجموعه زیبا و ماندگاری میشود.
در حال حاضر چه میکنید؟
ـ بعد از انگیزه و سازماندهی آرشیو در اولویت کار هر موسسهای است آرشیو منبع اطلاعات است و پشتوانه تحقیقات. من از طریق اینترنت هم اطلاعات جالبی را تهیه و دسته بندی کردهام حیف که توان زیادی ندارم. با این حال با همین آرشیو کوچک پیش میآید که بعضاً برخی نهادها و ارگانها هم برخی اسناد را از من میخواهند. مرکز تخصصی دفاع مقدس باید یک مرکز پاسخگویی باشد.
اینجا اجارهای است یا متعلق به خودتان؟
ـ اجارهی است. از ماه بهمن تا کنون دارم حدوداً هر ماه 100 هزار تومان در مجموع هزینه میکنم. البته کارها هنوز رسماً شروع نشده.
مگر مجوز ندارید؟
ـ راستش هر جا که میروم همه ارگانها میگویند شما آدم فرهنگی و پرسابقهای هستی کارت را شروع کن کسی نمیتواند به تو چیزی بگوید به هر حال گویا کارهای مقدماتی یک سالی طول کشیده است.
بابت خدمتتان میخواهید از مردم پول هم بگیرید؟
ـ در کارهای تئوریک و مشاورهای که نه اما اگر از ما کارهای عملی بخواهند خوب با آنها قرارداد میبندیم.
خیلیها پاساژ 22 بهمن بابل را بلند نیستند.
ـ با شماره 09111150195 یا 2297505 ـ 0111 تماس بگیرند بنده در خدمتشان هستم.
بنده موسسات زیادی را در تهران، قم و مازندران سراغ دارم که بعضاً بودجههای زیادی را هم برای فعالیت در زمینه دفاع مقدس جذب کردهاند مکانهای بزرگ و امکانات زیادی خریداری کردهاند اما به مرور کارآییشان را از دست دادهاند شما چه میکنید تا دچار این آسیب نشوید؟
ـ من هدف بزرگی دارم اما هیچ وقت قدم بزرگی برنمیدارم. تنها برمبنای داشتهها و توان خود حرکت میکنم آهسته و پیوسته. ما باید همواره خود را در دامنه کوه تصور کنیم نه در نوک قله. اگر روزی فکر کنیم که به قله و نهایت رسیدهایم، متوقف خواهیم شد. ما ادعای بزرگی نداریم اگر به ما کمک کردند چه بهتر، اگر هم نه باز هم قدم به قدم انشاالله جلو خواهیم رفت.
آقای منصف! مسولین استان که شما را میشناسند پس نباید خیلی نگران حمایت و … باشید.
ـ اخیراً نامهای دادهام به دست سردار باقرزاده، نوشتهام که برای مردمی شدن کارها من پیشقدم شدهام. وقت و هزینه میگذارم اما شعارها هم باید یک روز تحقق پیدا کند. در آن نامه تقاضای سیستم کامل کامپیوتر کردهام؛ همچنین کاغد و قلم هم خواستهام تا بدانند از نظر مالی ضعیفم. برعکس انگیزه یک چیز دیگر هم خواستهام. چند وقت پیش طرح تحقیقاتی دادهام درباره دفاع مقدس. کار گروه فرهنگ و هنر بسیج استانداری آن را قبول کرده است. در بسیج هم رفتم و از طرح دفاع کردهام. همه طرح را قبول دارند اما متاسفانه هنوز قراردادی با من منعقد نشده است.
راستی نگفتید چرا حماسه هشت، تازه هشت آن را هم انگلیسی نوشتهاید؟
ـ ارشاد از من 5 اسم خواسته است نمیدانم با کدام یک موافقت میکنند اما حماسه هشت را از اول انتخاب کرده بودم هشت را انگلیسی نوشتهام تا بگویم جنگ 8 ساله ما یک جنگ فرامنطقهای بوده و در جغرافیای خاصی محدود نمیشود.
ضمن تشکر از شما اگر هر صحبتی چه با خوانندگان سبزسرخ و چه با مسوولین دارید لطفاً بیان بفرمایید.
ـ خوانندههای سبزسرخ که همه آدمهای باحالی هستند چرا که در این دنیای رنگارنگ مطبوعات کار مربوط به شهدا را میخوانند. حرف من با مسوولین است که دو صد گفته چو نیم کردار نیست. این فرصت آزمون خوبی برای این ادعاست که کار فرهنگی باید به میان مردم برود. من پایگاه بسیجی را سراغ دارم که بیهیچ حقوق و مواجبی به اندازهی یک ارگان فرهنگی فعالیت میکند. انشاالله امور بیش از پیش مردمی شود.