تیرکس بوروکرات
"خاطرات یک تیرکس بوروکرات" را خواندم. مجموعه ای از 19 داستان فارسی و ایرانی. می گویم فارسی و ایرانی نه فقط از این باب که نویسنده اش یعنی حمیدرضا زاهدی که به یقین از اساتید فن نویسندگی است ایرانی است و قلمش فارسی که خب هست؛ اما نوع نگاهش هم ایرانی بود با اندک چاشنی روشنفکری. روشنفکری با ذائقه ملی و روشنفکری به طعم غربی با هم تفاوت دارند. نویسنده اثر جاهایی با رویکردی سطحی به بیان حرفهایی می پردازد که ریشه در شائبه های فضای مجازی و دورهمی های عصرانه سنین بالا در پارک محل دارد؛ آنجا که ضد جنگ می نویسد و نامردی را پررنگ جلوه می دهد، به مداحی و سرودهای مذهبی طعنه می زند، زن مشاور مذهبی سیما را در حد یک روسپی به لجن می کشاند و ... اما به سفره افطار دل بسته است، محبت را ارزش می داند، زن بارگی و خیانت و مفسده جویی را تیرباران می کند، همبرگر خوری یا انفعال در برابر تبلیغات ماهواره ای و شوق مصرف زدگی و تقلید کورکورانه از فرهنگ غرب را منکوب می سازد و... نشان می دهد او به خاستگاه تمدنی خود همچنان وفادار است.
"تیرکس بوروکرات" یکی از نوزده داستان همین مجموعه است که روی جلد کتاب هم جا خوش کرده، قیام بر ضد دیوانسالاری مضمحل و فرصت سوز و ویرانگر، انقلابی ترین نوشته این اثر است. با "قلب عزیز" هم بسیار خو گرفتم. قصه های کوتاه نگارنده و پردازش مطلوب او می تواند الگویی در کلاس های آموزش داستان نویسی باشد.