اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۹۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تمدن غرب» ثبت شده است

کدام فرهنگ بالاتر است؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۵:۵۷ ق.ظ

چگونه خادم حرم امام رضا (ع) شوید؟ - خبرگزاری حوزه

 

دیروز راننده اسنپ از حرفهایم اینطور برداشت کرد که شاید در حرم خانم کاره ای باشم. دنبال واسطه و پارتی بود.

کارمند شهرداری بود. عصرها می آمد اسنپ کار میکرد که در امرار معاشش کمکی باشد. چند شب را در هفته می رفت مسجد جمکران برای خادمی. حالا مدتی است درخواست داده چند شبی را هم بیاید حرم خانم خدمت کند، صف تقاضا زیاد است و افتاده ته نوبت.

این از ویژگی های تمدن جهانی اسلام است که عده ای به جای آن که از هر فرصتی برای نفع و درآمد بیشتر بهره ببرند پاسی از وقت و عمر و بضاعت خویش را در راه خدمت به خدا و خلق خدا وقف می کنند. ایام اربعین را ببینید بعضی ها با چه ذوق و اشتیاقی از مال و مکنت اندک خود برای پذیرایی از مردم می گذرند! مجموعه های خیریه و جهادی و... را ببینید.

چرا رسانه های فراگیر عالم این ذوق فطری تمدن ساز الهی و شور خدمت و تعالی اندیشه و فرهنگ را که جلوه ای از حیات مهدوی عصر ظهور است به نمایش نمی گذارند؟ این حقیقت در نقطه مقابل تمدن پوشالی غرب و نظام سرمایه داری است که اصل را بر سودجویی بیشتر و نفع بالاتر و زراندوزی فراوان تر ولو به قیمت بدبختی و آوارگی و فقر دیگران می گذارد. لذتها و تمکن عالم منحصر در فرا دست هاست حتی اگر فرودست ها زیر چرخ دنده های توسعه شهوانی و زیاده خواهانه مستکبرین له و نابود شوند.

جالب است رسانه های غرب همچنان اروپا را مهد تمدن و انسانیت و شرق و مسلمین را عقب مانده و بی فرهنگ معرفی می کنند. جالب تر آنکه هر جا که جنایت و عقب ماندگی ایجاد شد رد دستهای پلید غرب نیز در پشت پرده آن پیداست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

غربی های چشم و دل سیر

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۰:۴۴ ب.ظ

ژرار دوپاردیو - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

حجاب و رعایت حدود در روابط اجتماعی، متضمن حفظ سلامت و نظام جامعه و دلبستگی درون خانوادگی است. برخلاف آنچه تبلیغ می کنند آزادی روابط در غرب نه تنها باعث چشم و دل سیری چشم آبی ها نگردیده بلکه با توجه به حس زیاده طلبی، تنوع خواهی و استیلاجویی غریزی انسانها آمار مفاسد اخلاقی و تعرض و ناامنی جنسیتی را افزایش داده است.

در تازه ترین خبر آمده که ژرار دوپاردیو بازیگر مطرح و پا به سن گذاشته فرانسوی به جرم تعرض به دو زن حین فیلمبرداری به هجده ماه حبس محکوم شده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بیوه ها و بیوگی مجازی!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۴:۵۲ ب.ظ

یک طلاق عجیب و غریب اینستاگرامی - مشرق نیوز

 

مقاله ای جالب را در سایت تابناک خواندم با عنوان "بیوه ها و بیوگی مجازی را بشناسیم" به قلم دکتر داود عبداللهی که توصیه میکنم وقت بگذارید و با حوصله به مطالعه آن بپردازید:

سال‌های اخیر روند افزایش آمار طلاق و اسیب‌های خانواده، مقارن و همزمان با ظهور شبکه‌های اجتماعی مجازی اتفاق افتاده است و در پژوهش‌های مختلف انجام گرفته در کشور، نشان داده شده است که بین افزایش مسائل و آسیب‌های اجتماعی در خانواده‌ها با میزان استفاده از از محتوای این شبکه‌ها همبستگی و رابطه معناداری وجود دارد. این شبکه «اگر می‌خواهید در کشوری انقلاب کنید ارزش‌های آن را تغییر دهید.»

نگارنده از نقش این پلتفورم در رونق کسب و کار‌های ایرانیان به خوبی آگاه است. اما اینستاگرام سویه تاریکی هم دارد که باید مراقب آن بود. فقدان آموزش سواد رسانه‌ای انتقادی باعث شده افراد و گروه‌ها با راه‌اندازی کمپین‌های مجازی و فعالیت‌های خصوصی‌تر، اما مخرب حیات واقعی را به چالش بکشند مواردی چون ایجاد اختلاف بین نسلی و به سخره گرفتن باور‌ها و اخلاقیات متعارف در جامعه، عرفی‌سازی باور‌های اخلاقی و خانوادگی، آموزش هنجارشکنی و گریز از باور‌های خانوادگی و فرهنگ دینی، قبح‌زدایی از رفتار‌های ناهنجار، وارونگی در روابط اجتماعی و حریم خصوصی، راه‌اندازی گروه‌ها و صفحات مجازی برای تقبیح ازدواج و مذمت تشکیل خانواده و فرزندآوری، ترویج رفتار‌های ساختارشکنانه بین کودکان و نوجوانان، راه اندازی گعده‌های مجازی برای دیدار‌ها و ملاقات افراد با سلایق ویژه و متفاوت‌تر با نورم‌های فرهنگی خانواده و جامعه، تولید دروغ راست‌نما و وارونه‌نمایی زندگی و زیر سوال بردن معنا و حقیقت زندگی بخشی از این رویداد‌های رسانه‌ای اینستاگرام است.

ولع دیده شدن به هر قیمتی، گردانندگان و مدیران صفحات اینستاگرام را به سمت و سوی بدترین وجه اخلاق سوق می‌دهد این تخریب پیش‌رونده اخلاق و اضمحلال فردیت، مرز و انتهای مشخصی ندارد. دلیلش هم مشخص است. در چارچوب‌های متعارف محدوده خلاقیت وقتی اشباع شد وارد فاز گذار از چارچوب‌های پذیرفته شده و نقض آنها و ایجاد چارچوب‌های جدیدتری هستیم تا به ذائقه‌ها و سلایق جدید، اما خلاقانه و فالور جمع‌کن کمک کند. این چرخه محدوده مشخصی ندارد و به دور باطلی منجر می‌شود که در آن هدف فقط جلب و جذب فالور (دنبال کننده) بیشتر است.

زنان و مردان با صرف زمان بسیار طولانی برای پرسه‌زنی در این شبکه، وارد پروسه‌ای از سردی مناسبات زناشویی می‌شوند که موجبات دوری و فاصله عاطفی – احساسی بین آنها می‌شود. نوعی «بیوه‌گی مجازی» که در جریان آن همسران بدلیل وابستگی شدید به این شبکه از وظایف و کارکرد‌های اصلی خانواده سر باز می‌زنند که خود به نتایج ناخوشایند دیگری منتج می‌شود که سرانجام آن بد عهدی و خیانت و جدایی است.

متن کامل:

https://www.tabnak.ir/005MAC

  • سیدحمید مشتاقی نیا

داد جهان نیوز هم در آمد!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۴، ۰۷:۴۴ ب.ظ

ناراحتی مردم از هنجارشکنی روزافزون یک اقلیت/ برای حجاب، معطل ابلاغ قانون جدید نباشید؛ قوانین گذشته موجود است!

 

جهان نیوز رسانه وابسته به علیرضا زاکانی که در رقابت بین نیروهای ارزشی به طور معمول حد وسط را می گیرد در ماجرای تجمع اعتراضی مقابل مجلس طرف برخورد کنندگان را گرفت و اجرای قانون عفاف و حجاب را به صلاح مملکت خویش ندانست. اما روز گذشته در مطلبی مفصل به مقوله هنجارشکنی های اجتماعی پرداخت و ضمن تبرئه طیف قالیباف و مقصر جلوه دادن دولت، خواستار مقابله جدی با کشف حجاب و برهنگی به واسطه قوانین موجود گردید که البته همین را هم باید به فال نیک گرفت. به نظر این حقیر صرف مدت زمان دو ساله تصویب قانون جدید و تعطیلی گشت های انتظامی یک فرصت سوزی مغرضانه و یا جاهلانه در میدان دادن به عناصر مفسد و عادی سازی ناهنجاری های اجتماعی به شمار می آید. مسئولان نظام باید بدانند وضعیت ضدخلاقی جامعه دارد به سمتی می رود که ممکن است دیگر قابل اصلاح و بازگشت نباشد. مقاله جهان نیوز را اینجا بخوانید:

ناراحتی مردم از هنجارشکنی روزافزون یک اقلیت/ برای حجاب، معطل ابلاغ قانون جدید نباشید؛ قوانین گذشته موجود است!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پای حقوق دیگران در میان است

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۴، ۰۹:۰۸ ق.ظ

ویدیو: لحظه روبرو شدن زنان قربانی با متجاوز سریالی

 

متجاوز سریالی تهران که دستگیر شد شگردش را اینطور تشریح کرد که در سایت دیوار اطلاعیه استخدام زنان را برای پرستاری یا نظافت منتشر میکرد. با زنی که شرایط کاری را پذیرفته بود قرار می گذاشت. به این بهانه که خانه اش در خیابانی صعب العبور است با موتور می رفت و طعمه اش را سوار می کرد. او را به گوشه ای خلوت در پارک چیتگر می برد. هم مورد تجاوز قرار می داد هم اموالش را می ربود. او معتقد بود چون از دستکش و کاندوم استفاده می کند قانون نمی تواند با وی برخورد کرده و سندی علیه ش داشته باشد.

یک زن رفت و شکایت کرد و طرف دستگیر شد. اعتراف کرد که به بیش از بیست نفر تجاوز کرده است. یعنی بیست نفر انگیزه و شهامت و باور لازم برای پناه بردن به قانون را نداشتند حالا شاید از ترس حیثیت و حفظ نجابت.

در شرایط فعلی جامعه با توسعه فن آوری های ارتباطی و سلطه فرهنگ بیگانه دیگر دسترسی به زنان هرزه برای آن که طالب باشد کار دشواری نیست. این فرد تبهکار فراتر از ارضای شهوانی به دنبال ارضای حس خشونت و استیلا و البته غارتگری خود نیز بوده است.

این که بعضی زنها چرا اینقدر ساده اند و بارها و بارها در سطوح مجازی و واقعی سرشان کلاه می رود یک حرف است.

اینکه غلیان شهوت و بیماری های روحی و ... به برکت تقلید از توسعه فرهنگی غرب در حال رسوخ بیشتر به جامعه هست اما امری مهم و بایسته توجه است.

اما مهمتر از همه اینها ترس، بی اعتمادی و یا حیای نابجا در عدم مراجعه به قانون است که تغییر آن میتواند بسیار سریعتر به اصلاح جامعه و صیانت از حریم خانواده ها کمک برساند. این یک زنی که به پلیس مراجعه و طرح شکایت کرد در واقع ناجی حیثیت دهها زن و دختر نجیب دیگری قرار گرفت که ممکن بود در صورت سکوت او قربانی جدید این مرد تبهکار قرار بگیرند. خانمها برای دفاع از حق و سلامت و کرامت همنوعان خودشان مواردی را که از مزاحمت و سوءاستفاده در فضای مجازی و واقعی می بینند حتماً به مراکز قانونی گزارش بدهند. بی تردید سکوت نابجای این افراد به هر بهانه ای که باشد در گسترش ناامنی اخلاقی موثر بوده و باید پاسخگوی این خبط بزرگ و مسئولیت ناشی از اشاعه منکر باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ای پناه بی پناهان

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۴، ۰۴:۱۵ ب.ظ

تشکیلات خودگردان: جهانیان، کودکان غزه را رها کرده‌اند - ایسنا

 

اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ خُذْ ظالِمى وَ عَدُوّى


عَنْ ظُلْمى بِقُوَّتِکَ، وَ افْلُلْ حَدَّهُ عَنّى بِقُدْرَتِکَ، وَاجْعَلْ

 

لَهُ شُغْلاً فیما یَلیهِ، وَ عَجْزاً عَمّا یُناویهِ. اَللَّهُمَّ وَ صَلِّ


عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَلاتُسَوِّغْ لَهُ ظُلْمى، وَ اَحْسِنْ عَلَیْهِ


عَوْنى، وَاعْصِمْنى مِنْ مِثْلِ اَفْعالِهِ، وَلاتَجْعَلْنى فى مِثْلِ


حالِهِ. اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاَعْدِنى عَلَیْهِ عَدْوى

 

‏ حاضِرَةً تَکُونُ مِنْ غَیْظى بِهِ شِفآءً، وَ مِنْ حَنَقى عَلَیْهِ


وَفآءً. فرازی از دعای چهاردم صحیفه سجادیه

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مدعیان دروغ گو

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۳، ۰۷:۱۱ ق.ظ

محسن حکیم‌ الهی کیست؟ چرا سوئد حکم اخراج او را صادر کرد؟

 

دولت سوئد در حالی که قرآن سوزی مکرر یک جوان مرتد وابسته به صهیونیسم را به رغم اعتراض میلیونها مسلمان به این اقدام موهن و تحریک آمیز، در راستای آزادی بیان، مجاز می شمرد حجت الاسلام محسن الهی حکیم از مبلغان موفق و علمای تأثیرگذار فعال در کشور سوئد را که حتی بین غیرمسلمانان نیز آوازه ای نیک داشت و ملجأ و پناه هر کس با هر دین و مذهبی بود به خاطر چندبار سفر به ایران و ظن وابستگی به جمهوری اسلامی، بازداشت و از این کشور اخراج نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خیانت و افسردگی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۳، ۰۹:۵۲ ق.ظ

حکایت ضرب المثل از پشت خنجر زد چیست ؟

 

درباره اردوگاههای اسارت مدتی با یکی از موسسات کار می کردم. یکی از نکات جالب مشترکی که درباره همه اردوگاهها دیدم این بود که عراقی ها اگر چه برای اداره اردوگاه از بعضی اسرای سست عنصر به عنوان جاسوس استفاده کرده و به آنها جایزه می دادند؛ اما این اواخر وقتی بحث تبادل و آزادی اسرا جدی شد همانها آمدند از اسرای ایرانی بابت شکنجه هایی که داده بودند عذر خواستند بعد می زدند توی سر اسرای جاسوس که خاک بر سرتان به هموطن خودتان خیانت کردید!

وطن فروشی مثل دزدی، مثل دروغ و ... از آن دست خباثتهایی است که از نظر همه مردم دنیا با هر فکر و باوری که باشند زشت و ناپسند است و با فطرتها سازگار نیست.

دیروز دیدم مجری شبکه من و تو گفت جواد خیابانی را از مزدک میرزایی بیشتر قبول دارم چون به وطنش خیانت نکرد! یاد این تجریه تاریخی از خاطرات اسرای ایرانی افتادم.

ابراهیم نبوی هم به خاطر دوری از وطن خودکشی نکرد. او ده سال افسردگی داشت و می توانست با گواهی پزشک و پر کردن برگه تعهد مثل خیلی های دیگر که گذشته سیاهی داشتند به کشور بازگشته و به زندگی اش ادامه دهد؛ اما هیچ تلاشی در این باره نکرد. ابراهیم نبوی از درد خیانت مرد. او به خاطر وطن فروشی به عذاب وجدان و افسردگی مبتلا گردید. آدمهایی که به فطرتشان پشت کنند زندگی راحت نخواهند داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درز مدرن فرهنگی!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ دی ۱۴۰۳، ۰۷:۵۸ ق.ظ

فیلم سینمایی هتل کامل

 

راستش را بخواهید فیلم یا کتابی را که می بینم و می خوانم اول از همه دنبال نقطه ای مثبت از آن می گردم که به دیگران هم بگویم و برجسته اش کنم. حتی بعضی آثار که در جامعه به اثری منفی شهرت یافته اند را سعی می کنم لااقل در حدی اندک هم که شده تعبیر به خیر کنم. فیلم هتل را هر چقدر ورانداز کردم نکته درخوری نیافتم جز در یک مورد. آنجا که در فروشگاهی در کیش، یکی از لباسها موقع پرو پاره می شود؛ آن را یواشکی سرجایش بر می گردانند. زن و شوهری جوان از راه می رسند و زن دقیقا همان لباس را بر می دارد. پارگی آن را نگاه می کند و با ذوق و وجد به همسرش می گوید: چه درز مدرنی!

این تعبیر کوتاه، کنایه از تفکر لایه هایی از جامعه دارد که به هر پدیده ای از سر خودباختگی نگاه می کنند. جماعتی که هر چه از غرب می بینند و می شنوند را نشانه برجستگی و تمدن آنها دانسته و هر چه از خود دارند را مستوجب عقب افتادگی و خجلت تلقی می نمایند. بعضی عزیزان روستایی ما هم متاسفانه اینطور هستند. گمان می کنند هر چه در تهران یا شهرهای بالا! می گذرد نیک و مایه افتخار است.

نقدهایی که درباره هتل بود را در فضای مجازی جستجو کردم. حتی یکنفر از این فیلم به عنوان اثر هنری یا لااقل طنز، تمجید نکرد. همه حتی منتقدان غیر ارزشی هم معتقد بودند این فیلم، نمونه ای مبتذل و گیشه ای از آثار سینمای ایران است که با بر هم چسباندن شوخی های جلف اروتیک اینستاگرامی به تولید رسیده است.

خب حالا حساب کنید همین فیلم به عنوان دومین اثر پرفروش سینمای طنز ایران مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته و بالطبع کارگردانهای دیگر هم که سودای فروش بیشتر داشته باشند به همین سبک و سیاق حرکت خواهند کرد.

درز مدرنی که در وصف لباسی جر خورده به کار رفت در واقع توصیف وضعیت نوین فرهنگی جامعه است که به میمنت حاکمیت بی حد و مرز و رهاشدگی بی حساب و کتاب فضای مجازی، ذائقه لایه هایی از عموم و حتی خواص هنری را به سمت پوچ گرایی و پذیرش لودگی و هنجارشکنی اجتماعی و لذت طلبی صرف سوق داده است. درز مدرن خودباختگی و غفلت گزینی که اگر اصلاح و ترمیم نشود به شکاف عمیق تمدنی تبدیل شده و به مرور داشته های هویتی و تاریخی و ارزشی ملتی با عقبه عظیم فرهنگی را به حاشیه خواهد راند. مدیریت سیاسی جهان مبتنی بر فرهنگ و رسانه است. فریب جماعتی که فرق اصل و بدل را ندانند برای اهل طمع، دشوار نخواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ربات عاشق

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ دی ۱۴۰۳، ۰۸:۳۶ ق.ظ

آخرین خبر | معرفی کتاب/ آشنایی با با آینده ای نه چندان دور با کتاب "ربات  عاشق"

 

رمان "ربات عاشق" را خواندم. قلم نویسنده، تواناست، ذهنش خلاق است و موضوعی بکر و جذاب را انتخاب کرده که خواننده را دنبال خود می کشاند. البته میشود ایراد طلبگی گرفت که مثلا از ابتدای داستان، پیوند مارکو و مریم قابل پیش بینی بود؛ عقد مرد مسیحی با زن مسلمان جائز نیست ولو محرمیت مجازی باشد که البته محرمیتی هم ایجاد نشد، علت جنگ بین دولتها لزوماً ایدئولوژی نیست. این شبهه را عده ای بی دین روی زبان مردم انداختند که نویسنده هم فریب خورد و چندبار در داستانش تکرار کرد و جالب آن که خودش در قسمتهای پایانی کتاب در فصلی که مربوط به جنگهای آخرالزمانی است علت آن را قدرت طلبی و زیاده خواهی بیان میکند. بزرگترین جنگهای تاریخ یعنی دو جنگ جهانی هم خاستگاه ایدئولوژیک نداشت. البته اعتقاد به بی دینی، خودش یک نوع ایدئولوژی است و...

روح، انرژی نیست، درون مایه و اصالت ذات انسان است که در مقابل عملکردش باید در آن دنیا حساب و کتاب پس بدهد به تناسخ باور نداریم و این طور نیست که روح سرگردان هر وقت تمایل پیدا کرد به بدن نوزادی در شرف تولد، ورود پیدا کرده و دوباره به زندگی باز گردد و... در صفحه 167 کتاب، گل حرفهای نویسنده بیان شده که مهم و آموزنده است: "هوش و آگاهی انسان نسل آلفا بسیار بالاتر از نسل قلبی است، اما در احساس ورزی ناتوان است؛ انگار قلب او فقط ماهیچه ای است که وظیفه پمپاژ خون را برعهده دارد. نسل آلفا، نوع دیگری از انسان است؛ انسانی ارتقا یافته یا تلفیق شده با فناوری. او از هیچ آیین و سنت خاصی پیروی نمی کند، بلکه تمامی اعمال و کردارش در خدمت منفعت ششخصی است."

در کل داستان جالبی بود. یک سری دغدغه های ذهنی که از قبل داشتم را دوباره پیش روی من پهن کرد. در یادداشت بعدی به این دغدغه ها و مشغولیات ذهنی متأثر از حاکمیت فضای مجازی می پردازم، به امید خدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فکر نمی‌کردم فردی در لباس روحانی، این همه تخریب کند!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۵۹ ق.ظ

تصاویر: مراسم تشییع پیکر شهید آیت الله سیدابراهیم رییسی

 

«در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، خود بنده این حجم از تخریب و ترساندن مردم را پیش‌بینی نمی‌کردم، چرا؟ چون پیش خود می‌گفتم که اولاً طرف رقابت، فردی است که لباس دین و روحانیت را به تن دارد و لااقل در این قضیه حد نگه‌می‌دارد، نه اینکه کاری نمی‌کند، بلکه بالأخره تا یک جایی جلو می‌رود، ثانیاً ایشان از اول انقلاب مسئولیت داشته، بنابراین لااقل حریم نظام و اصول اخلاقی انتخابات را نگه‌می‌دارد، ثالثاً اکنون رئیس‌جمهور است و شئونات رئیس جمهور را حفظ خواهد نمود. خب در انتخابات و خصوصاً ۱۰ روز آخر، محاسبه ما به هم خورد!... حرف من این است که رقیب، با مجموعه تبلیغات تخریبی بی‌سابقه چنان فضای رعب و ترس‌آلودی ایجاد کرد که صدای ما به بخشی از جامعه نرسید! به نظر شما سخیف‌تر و خنده‌دارتر از این ادعا وجود دارد که می‌گفتند اگر فلانی بیاید در خیابان‌ها و پیاده‌رو‌ها دیوار می‌کشد؟ (خنده)، اما با تبلیغات و تخریب‌ها کاری کردند که متأسفانه بخشی از جامعه ترسیده بود که نکند واقعاً این‌ها رأی بیاورند و آزادی‌های مردم را سلب کنند! یا مثلاً گفتند اگر این‌ها رأی بیاورند، جنگ و ناامنی می‌شود، یا دوباره تحریم می‌شود. خب اخیراً مردم خبر‌ها را می‌بینند، در امریکا یکی از بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها علیه ما درحال تصویب است. قصدشان این است که با این تحریم‌ها، جنگ داخلی درست کنند و مردم را به جان هم و به جان نظام بیندازند، خب چرا آقایان جوابگو نیستند؟ مگر شبکه‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی‌شان نمی‌گفت، اگر فلانی رأی بیاورد جنگ و تحریم است. چرا هنوز چند هفته نگذشته، چنین تحریم‌های پیچیده و چندلایه‌ای علیه ملت ایران طراحی و تصویب شد؟ این‌ها شماتت نیست، بلکه تبیین واقعیت است. کار دشمن، دشمنی است. برای دشمن فرقی بین دولت‌ها نیست. او می‌خواهد، ریشه ملت مسلمان ایران و اسلام و اصل انقلاب را بزند. اتفاقاً امریکا بیش از هر‌کس، با تحریم‌هایش دارد به طبقه متوسط در ایران ضربه می‌زند. این واقعیت را که برداشتن تحریم‌ها تنها از مسیر شکل‌گیری یک دولت مقتدر و نه با ترس و مجامله محقق می‌شود، برخی پوشاندند و الان هم پاسخگو نیستند. این‌ها گله از تخریب شخص خودم نیست، مطلقاً. این‌ها نگرانی از باب‌شدن یک روش، در فرهنگ سیاسی ماست....» 

درد دلی از شهید سید ابراهیم رییسی/ همشهری آنلاین

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سفرنامه کربلا (قسمت چهارم)

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۵ شهریور ۱۴۰۳، ۰۹:۵۳ ق.ظ

photo_2024-09-03_22-01-50_r5j.jpg

 

پیرمردی عرب زبان داخل ون نشسته بود که البته کم و بیش فارسی بلد بود. من عربی را در حدی اندک می توانم صحبت کنم یعنی در اندازه ای که منظورم را بفهمانم و منظور طرف را بفهمم و کارم پیش برود. مکالمه حرفه ای را وارد نیستم. پیرمرد پرسید چند نفریم و بعد پیشنهاد داد کربلا با او به حسینیه ای برویم که در اختیارش قرار داشت ایرانی ها هستند و ناهار هم برقرار است و... وارد کربلا شدیم نزدیک باب القبله چشممان به گنبد آقا افتاد و دلمان غش رفت. همراه پیرمرد به حسینیه رفتیم. آن سه مرد بیرجندی هم با ما آمدند. حسینیه خنک بود. خیلی ها دراز کشیده و مشغول استراحت بودند. هوای بیرون به شدت گرم بود؛ گرم تر از قم و مهران. یکی از مسئولان آنجا قمی بود و فهمید از قم آمدم خوش و بشی کرد. جایی که فاطمه باید مستقر می شد چند ساختمان آنطرف تر بود. با آب خنک و دوغ از ما پذیرایی کردند. کمی در فکر فرو رفتم. ماندن در حسینیه از نظر اقتصادی صرفه داشت. پول جا و غذا نمی دادم اما فاطمه آنطرف تنها بود. سیمکارت عراقی هم که نداشتیم کاری داریم با هم تماس بگیریم. یک ساک داشتیم و وسایل همه یکجا بود. اصلا خانواده در کنار هم بودن است که معنا پیدا می کند. من هم که خودم را خادم زوار امام حسین می دیدم. دوست داشتم بچه هایم که اولین سفر کربلا را تجربه می کنند نهایت لذت را ببرند. دلم هم داشت برای زیارت پر می کشید. به سیدعلی و صدرا گفتم کمی استراحت کنید. یا می روم هتل پیدا میکنم یا لااقل یک زیارتی انجام می دهم. به فاطمه پیامک دادم یکساعت بنشین جایی میگیرم و بر میگردم. یادش به خیر سال 82 با فاطمه بین هتلهای کربلا می چرخیدیم تا یکی را انتخاب کنیم. هر جا را می دیدم با او هم مشورت می کردم. یک جوان عراقی که می خواست برایمان هتل تهیه کند با دیدن این کار من گفت: فی العراق الرجال امراء فی الایران النساء! خندیدم و تأیید کردم. نه اما اصلا بحث امیر بودن و ریاست نیست. ما برای خانمها احترام قائلیم. نماز ظهر و عصر را خواندم و زود زدم بیرون. گرما آزار دهنده بود. خیابان باب القبله پر از جمعیت بود. اغلب شیعیان افغان وهند و لبنان و پاکستان بودند. دوست داشتم جایی را نزدیک حرم کرایه کنم. هتل ها پر بود. پیش خودم گفتم چون شب جمعه هست بقیه هم مثل ما دلشان خواست این شب را که بر اساس روایات مورد تأکید قرار گرفته در کربلا باشند. اگر روز پنج شنبه نبود قطعا به جای کربلا اول در نجف مستقر می شدیم. عراقی های زیادی هم در حال زیارت بودند. هتلها اصلا جایی برای اسکان نداشتند. حسابی خسته و ناامید شده بودم. هتلی در نزدیکی حرم بود به نام الانباری. رفتم و دیدم شکر خدا یک اتاق چهارنفره خالی دارد. کرایه زیادی می خواست. برای سه شب جا گرفتم. اگر توان جسمی بیشتری داشتم بیشتر می چرخیدم ولی واقعا دیگر نایی برایم نمانده بود. پول سه شب را پیشاپیش گرفت. با سرعت برگشتم. همان پیرمرد مرا دید. پرسید هتل؟ او را بوسیدم و تشکر کردم. کمی ناراحت شد. بچه ها و فاطمه را خبر کردم و به سمت هتل راه افتادیم. وارد اتاق که شدیم فهمیدم صاحب هتل مرد با صداقتی است؛ اسم هتل را درست انتخاب کرده! واقعا مکانش شبیه یک انباری بود که چهار تخت را در آن جا داده باشند. کولر و یخچال و حمام خوبی داشت؛ اما ساختمان بسیار قدیمی و اتاق کثیف و کوچک بود. خدا خدا می کردم ساس و کک و سوسک نداشته باشد که شکر خدا نداشت. طرف تأکید داشت که اتاق دارای توالت فرنگی است. شای هم می دادند.

از خوبی های اقامت در خیابان باب القبله وجود چند موکب پذیرایی بود که با گذشت چند روز از اربعین همچنان سرپا بوده و به زوار خدمت می کردند. عملاً نیاز نبود هیچ غذایی تهیه کنیم. همه چیز در اختیارمان بود. خدا را شکر گفتم.

از مهران وارد شهر کوت که شدیم اولین موکب عراقی را دیدیم. با چه شور و شوقی از ما برای صبحانه پذیرایی کردند. بقیه مواکب کربلا و کاظمین و سامرا و نجف هم اینگونه بودند. من اسمشان را گذاشتم مواهب. آنها حدود یکماه بود که مشغول خدمت به زوار بودند. با این حال انگار که روز اولشان است و ما هم اولین میهمانانشان هستیم با جان و دل خدمت و پذیرایی می کردند. خستگی در وجودشان به چشم نمی آمد. گاهی التماس و گاهی تهدید می کردند چیزی از موکبشان برای خوردن برداریم. خیلی هایشان را بوسیدم. آدمهای پاک و باصفایی بودند. این موکبها اغلبشان شخصی است و هزینه آن از جیب اشخاص تأمین شده است. حالا وقت و توانی هم که برای خدمت می گذارند به جای خود. سازمان و نهادی در کار نیست فاکتور کنند و جایش پر شود. شکوه مواکب اربعین درست در نقطه مقابل تفکر نظام سرمایه داری است. مصاف زیبای تمدن انسانی و الهی دین با مدنیت اومانیستی منفعت گرای غرب. در نظام سرمایه داری هر کس باید به فکر خود بوده و ارزش در سودآوری و منفعت طلبی بیشتر است. به شما چه که دیگران دارند بخورند یا نه، له می شوند یا نه، به فکر جیب و منفعت و سود بیشتر خودت باش. در همچین دنیایی که انسان یک حیوان زیرک شیک به ظاهر متمدن است تمدنی دیگر ظهور و بروز پیدا می کند که مبتنی بر فرهنگ ایثار و مجاهدت و خدمت است. از جیب خودت بزن بگذار دیگری نفعی ببرد، گرسنه ای سیر شود، لبخندی بر لبی بنشیند و غریبه ای شاد و دلخوش گردد. جامعه در با هم بودن و مراودت و انس بین انسانهاست که معنی پیدا می کند. بگذر تا دیگری خیری ببیند. ببخش تا انسانی دیگر راضی و خشنود شود و دلخوش باش که خدا نیز از تو راضی و خشنود است. به راستی کدام تفکر متمدن تر و مترقی تر و انسانی تر است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آواز دهل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۳، ۰۷:۲۴ ب.ظ

9vmh_۲۰۱۹۰۸۱۳_۰۹۵۷۲۶_gs7o.jpg

 

شما نه به مقدسات ما احترام می گذارید نه به مقدسات خودتان.

ما هم به مقدسات خودمان پایبندیم هم برای مقدسات شما احترام قائلیم؛

جالب آن که شما داعیه روشنفکری و مدنیّت دارید و ما را دگم و عقب افتاده می دانید!

درست مثل صدها جنایاتی که در آفریقا و آمریکا و آسیا و حتی خود غرب مرتکب شدید اما اسلام را جنگ طلب و شرق را مصداق بربریت معرفی می کنید. تمدن غرب، یک طبل تو خالی است. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

من و دبورا

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۱ مرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۴۷ ب.ظ

صفحه برنامه من و دبورا تلوبیون | مرجع پخش زنده و دانلود فیلم ، سریال و سایر  برنامه های تلویزیون

 

من و دبورا ساخته ای زیبا از مرحوم سید ضیاءالدین درّی است که سال 84 تولید شد اما به دلیل پاره ای اختلافات اداری بین سیما و سینما معطل ماند.

امروز این کار دیدنی از شبکه نمایش پخش شد که موفق به تماشای آن شدم.

دبورا دختری آمریکایی و علاقمند به گزارشگری و تولید خبر است. پدرش را در حادثه یازده سپتامبر از دست داده. دولت آمریکا به تحقیقات مستقل او روی خوش نشان نمی دهد. دبورا به فرانسه می آید. مدارک و اموالش به سرقت می رود. یک استاد دانشگاه ایرانی به نام علی که همسرش را در حادثه تروریستی منافقین از دست داده سر راه او سبز می شود و کمکش می کند و نهایتا با هم ازدواج می کنند.

علی کاملا بر اساس سنتهای شرقی و دینی زندگی می کند و این رویه باعث تقویت حس آرامش در دبورا می شود. علی تلاش دارد در یونسکو سمیناری را با موضوع تروریسم ترتیب داده و با ارائه اسنادی سابقه کهن ایران در فرهنگ و صلح گرایی و نیز خشونت طلبی دشمنانش را یادآور شود. سازمان سیا به دنبال توقف این سمینار است و منشی لبنانی و همسر آمریکایی علی را در این مسیر به خدمت می گیرد. این دو نهایتا عذاب وجدان گرفته و آگاهی یافته و با علی همکاری می کنند. دبورا توسط تروریستهای آمریکایی به قتل می رسد.

تیزبنی ضیاءالدین درّی در نقد فضای رسانه ای حاکم بر جهان البته در قالبی عاطفی به غنای اثر افزوده است. امام خمینی ره در وصیتنامه خود جمله ای دارد که می فرماید امروز دنیا روی تبلیغات می چرخد و ما در تبلیغات عقب هستیم. به نظر، کارگردان تلاش داشت این مهم را در فیلم یادآور شود. فشل بودن دستگاه فرهنگ و ارشاد و رایزنی های فرهنگی خارج از کشور هم از تیغ تیز کنایه فیلم دور نمانده است.

یک قسمت از فیلم، امین زندگانی تکه جالبی به زبان می آورد: به ایران که می روی رییس جمهورش معترض است! دولت معترض است! مجلس معترض است! مردم معترضند. آمریکا از بیرون که می بیند فکر می کند چنین مملکتی با یک تلنگر از هم می پاشد. اما پای کشورشان که وسط می آید یکهو همه ایران با شعار مرگ بر آمریکا به خیابان می ریزند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهد تناقض

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۳۱ ق.ظ

توهین به مقام نبی خدا حضرت عیسی علیه السلام در افتتاحیه المپیک فرانسه در بالاترین سطوح سیاسی جمهوری اسلامی محکوم گردید.

فرانسه که خودش را مهد تمدن میداند دریای ژرف تناقضات رفتاری در مواجهه با ادعاهای پوچی است که به نام تمدن ارائه می دهد. این کشور در حالی دم از صلح می زند و میدان شارل دوگل را نماد آن تلقی میکند که میلیون ها نفر را در مستعمرات آفریقایی خود به خاک و خون کشانده و از جمجمه های آنها موزه ساخته است. دم از آزادی و حقوق انسانی میزند اما حضور محجبه در مراکز آموزشی را منع کرده جالب آنکه در همین مراسم افتتاحیه با اینکه مجوز حضور نمادهای همنجنس گرایی را میدهد مانع حضور ورزشکار مسلمان تیم ملی کشور خود به خاطر رعایت حجاب در می گردد!

توهین به مقدسات مسیحیت در این مراسم جهانی و در مقابل انظار میلیاردها انسان نشان میدهد تمدن غرب که مبتنی بر لذت جویی و استثمار و سرمایه سالاری است اصل اخلاق و معنویت و دین را مانعی در راه تحقق امیال نفسانی و سیری ناپذیر کانونهای ثروت دانسته و هویت زدایی و گستره پوچی و لاابالی گری را ضامن تأمین منافع کارتل های غارتگر اقتصادی می داند.

محکومیت این رفتار ننگین از سوری رهبر معظم انقلاب، وزارت امور خارجه و گروههای اسلامی شیعی منطقه باعث قدرشناسی مومنان آیین مسیح و تشکر آنها و انتقاد از رهبران کلیسا و معرفی بهتر دین اسلام در سطح جهان گردید.

مرحوم مهندس اردبیلی اهل بابل که اصالت آذری دارد و از او به عنوان پدر صنعت مس ایران یاد گردیده مدتی سفیر ایران در نروژ بود. او در خاطراتش می نویسد (نقل به مضمون) رییس کلیسای مرکزی نیکاراگوئه برای او نقل کرد وقتی به واتیکان و محضر پاپ رفت و از او خواست در برابر زورگویی ایالت متحده که با اعمال تحریمهای ناجوانمردانه باعث فشار سهمگین به مردم مسیحی این کشور گردیده موضعی اتخاذ کند با پاسخ سرد و ممتنع وی مواجه گردید که بهتر است با آمریکا همراهی کنید! او از این پاسخ پاپ متعجب شد و گفت من چندی پیش به تهران سفر کرده و با رهبر انقلاب ایران دیدار داشتم. او با اینکه مسیحی نیست اما ظلم آمریکا نسبت به مردم نیکاراگوئه را محکوم کرد اما شما که رهبر مسیحیان هستی حاضر نیستی از مظلومیت هم کیشان خود دفاع کنی. من کشیش مسیحی هستم اما از این به بعد رهبر من امام خمینی است. بعد از این مواجهه تند و تاریخی، پاپ دستور عزل او از تصدی امور کلیساهای نیکاراگوئه را صادر کرد. این دستور پاپ البته با بی اعتنایی مردمی روبرو شد که نمی خواستند زیر بار ظلم و زیاده خواهی و چپاولگری آمریکا کمر خم کنند.

اسلام دین منطق و حامی مستضعفان جهان است. در معرفی اضلاع جهان شمول مکتب اسلام بیشتر تلاش کنیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به بهانه درگذشت هیرش امینی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۳، ۱۱:۰۱ ب.ظ

پرفسور «هیرش امینی» درگذشت

 

"پرفسور «هیرش امینی»، استاد اپیدمیولوژی و بهداشت عمومی دانشکده پزشکی مونت سینای نیویورک آمریکا بعد از تحمل یک دوره یکساله بیماری سرطان درگذشت. دکتر «هیرش امینی» در شهر سردشت در استان آذربایجان غربی به دنیا آمد. ٣ساله بود که در بمباران شیمیایی سردشت، پدرش را از دست داد. او کارشناسی ارشد را در دانشگاه تهران و دکترای اپیدمیولوژی(همه‌گیرشناسی) را در سوییس دریافت کرد و فوق دکتری را در همین رشته از دانشگاه هاروارد سپری کرد.

گفته می شود؛ پزشکان آمریکایی علت ابتلای دکتر هیرش امینی را به یک نوع نادر سرطان، تأثیر گاز شیمیایی گاز خردل از بمباران شیمیایی شهر سردشت در سال ۱۹۸۷ تشخیص داده بودند.

به گزارش کردپرس، هفتم تیر ماه سال ١٣٦٦، ساعت ۱۶:۳۰، شهر مرزی سردشت، توسط رژیم بعث از ۶ نقطه بمباران شد و تنها در یک روز ۸ هزار و ۲۴ نفر؛ زن و مرد و کودک و پیر با گازهای شیمیایی، مسموم شده و ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر هم شهید شدند."

 

روح این بزرگوار شاد. بمباران شهر سردشت یک نمونه از انبوه جنایات ناجوانمردانه صدام در حق شهروندان عادی مناطق مسکونی به شمار می آید. در تمام سالهایی که صدام وحشیانه ترین جنایات جنگی را در حق مردم کشورمان مرتکب می شد صدایی از دولتهای غربی و سازمانهای بین المللی شنیده نشد. کسی صدام را محکوم نکرد. کسی نگفت این سلاحها چگونه دست رژیم بعث رسیده است. دردمندانه آنکه هنوز هم عده ای گمان می کنند غرب دلسوز مردم ما و مدافع حقوق آنهاست. آمریکا و اروپا تنها بر مبنای تأمین منافع خود دم از آزادی و دموکراسی و حقوق بشر می زند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جاهل شیک پوش!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۳، ۰۹:۱۸ ق.ظ

عجیب‌ترین قوانین ازدواج و طلاق در جهان (برترین ها)

 

سایت برترینها مطلبی میخواندم درباره قوانین ازدواج در کشورهای مختلف دنیا. یکی اش این بود: ازدواج پس از مرگ در فرانسه مجاز است، اما برای این کار نیاز به مجوز ویژه از رئیس جمهور این کشور دارید. همچنین باید ثابت کنید که فرد مرده قصد ازدواج با شما را داشته است!

و دیگر اینکه در انگلستان و ولز مکان برگزاری مراسم ازدواج باید مسقف و ثابت باشد در غیر این صورت باید کشور دیگری را برای برگزاری مراسم ازدواج انتخاب نمایید!

خدایی اش اگر این قوانین احمقانه در ایران بود چقدر متهم به جمود فکری و عقب ماندگی و بی تمدنی و خرافه پرستی و جهان سومی بودن و نقض حقوق شهروندی و... می شدیم؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خاطره ای از باختر

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۰ تیر ۱۴۰۳، ۱۱:۳۶ ق.ظ

خاطره ای از باختر» مصطفی مرتضی القزوینی، ترجمه حمیدرضا آژیر - مرکز مطالعات  سفرنامه

 

کتاب خاطره ای از باختر به قلم مصطفی مرتضی القزوینی، روحانی مبلّغ دینی اهل کربلا با ترجمه حمیدرضا آژیر را خواندم. نام اصلی کتاب گویا من "کربلاء الی کالیفورنیا" ست.

این اثر بیشتر از آن که تجربیات و خاطرات شخصی یک مبلغ دینی در انگلستان و آمریکا باشد تحلیل شرایط موجود فرهنگی غرب است که البته بسیار آموزنده و گاه دارای نکاتی بدیع می باشد. شاید اسم کتاب را آداب المهاجرین می گذاشتند مناسب تر بود. خانواده های مسلمان که قصد اقامت در غرب را دارند با خواندن این کتاب مهارت بیشتری در نحوه مواجهه با تعارضات رفتاری فرزندانشان پیدا خواهند کرد. البته از آنجا که به برکت ماهواره و فضای مجازی و خودباختگی بعضی مسئولان شاهد رواج و عادی سازی فرهنگ غرب در جامعه ایرانی هستیم مطالعه اثر فوق برای خانواده های هموطن ساکن در کشور نیز مفید و آموزنده است. اطلاعات رنج آوری از سقوط ارزشهای اخلاقی و مدنی و آموزشی دنیای مصرف زده تحت سیطره نظام سرمایه داری ضمن آسیب شناسی جامعه چند پاره آمریکا در این کتاب بیان شده که نگرانی از اشاعه آن به جوامع شرقی و اسلامی بسیار تکان دهنده است.

در دنیایی که از در و دیوارش مادی گرایی و لذت جویی و خودخواهی و منفعت پرستی و شهوت طلبی بر دل و جان و فکر و باور جوانان می بارد دلسوزان دین و معتقدان به توحید، وظیفه سنگین تری در احیای اندیشه کمال گرایی و فرهنگ ایثار و باور به آخرت و عدل الهی بر عهده دارند. خدا کمکمان کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آب از سرچشمه، گل آلود است

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۳، ۰۵:۰۳ ق.ظ

مهم است آبشخور فکری شما از کجا سرچشمه می گیرد. روان و شخصیت شما بر همان اساس شکل خواهد گرفت.

غرب بیشترین داعیه دفاع از حقوق بشر را دارد. بیشترین جنگهای تاریخ را همین غربی ها راه انداخته اند و انسانهای بسیاری را در جای جای جهان به خاک و خون کشیده اند. 

غربزده ها نیز همین گونه اند. هنرمند یا ورزشکاری خلاف نظرشان حرفی بزند او را مورد شدیدترین هجمه تخریب رسانه ای قرار می دهند اما همزمان آروغ روشنفکری زده، ژست آزادی بیان و تضارب آراء و ... می گیرند. بیشترین داعیه تحمل مخالف و احترام به حقوق انسان و جامعه آزاد و... را دارند؛ اما بسیجی تنهایی را گوشه خیابان گیر بیاورند با بدترین و وحشیانه ترین شکنجه ها بدنش را ارباً اربا می کنند. 

غربزده ها سر تا پای نظام را فاسد می دانند و انتظار دارند کسی نگوید بالای چشمتان ابرو است؛ اما وقتی ماهیت خودشان افشا می شود تحمل شنیدنش را نداشته و بازی را به هم می زنند.

 

photo_2024-06-19_05-02-02_u7fz.jpg

‏‎نظر دکتر نصیری قیداری اصلاح‌طلب، رییس دانشگاه شهید بهشتی در دوران دولت حسن روحانی درباره عدم تبدیل وضعیت دکتر فاضلی.

روزنامه اعتماد ۱۷ بهمن ۱۴۰۰
 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اپل، سیب کرم خورده تمدن غرب

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۵ خرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۰۹ ب.ظ

 

وال استریت ژورنال در خبری اعلام کرده دوازده هزار کارمند زن شرکت اپل از این غول صنعت دیجیتال شکایت کرده اند که در پرداخت حقوق، تبعیض جنسیتی نشان داده و به مدت چهار سال دستمزد کمتری به کارمندان زن پرداخت کرده است.

ببینیم چند رسانه فراگیر بین المللی مدعی دفاع از حقوق زنان حاضرند به این موضوع پرداخته و تمدن غرب را به چالش بکشانند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا